استرس دوران بارداری احتمال تولد کودکان عصبی را افزایش میدهداسترس مادران باردار در روند رشد کودک و عملکرد بعد از تولد تاثیرگذار است.به نقل از منابع اینترنتی، کودکان مادران افسرده و دارای استرس ناآرام و دارای رفلکسهای ضعیفی هستند.در یک مطالعه تحقیقاتی، ۳۲ مادر باردار سالم در سه ماهه سوم بارداری تحت تست استرس قرار گرفتند که بعد از اتمام آزمون تعداد ضربان قلب جنین (FHR) در این مادران افزایش یافت.براساس نتایج این مطالعه تغییر احساسات مادر، شکل ضربان قلب جنین را تغییر میدهد.استرس همچنین ممکن است باعث تولد کودک با مشکلات گرفتاری شود و در مادران بارداری که عصبی و مضطرب هستند احتمال تولد کودک با مشکلات عصبی و رفتاری در او بیشتر خواهد بود.===============================۵ اشتباه رایج درباره کتاب خواندن برای کودکان- میگویند در این روز و روزگار، بهتر است به جای این که خودتان برای کودک کتاب بخوانید؛ برایش نوار قصه یا سیدیهایی از این قبیل بگذارید.اگر کودک شما از کتاب قصهای که شما برایش میخوانید، لذت میبرد، به خاطر خط داستانی قصه نیست؛ بلکه به دلیل رابطهای است که هنگام شنیدن قصه با شما پیدا میکند.البته بعد از ۲ سالگی میتوان از این قبیل وسایل سرگرمکننده یکطرفه نیز برای کودک استفاده کرد اما در آن سنین هم چنین وسایلی نمیتواند جای کتابخوانی مستقیم توسط شما را بگیرد.۲- میگویند برای کودکی که مضمون قصه را درک نمیکند، فرقی نمیکند چه کتابی برایش بخوانید.تا ۶ ماهگی، کودک درکی از آنچه شما برایش میخوانید، ندارد بنابراین از لحاظ محتوایی هیچ فرقی نمیکند که برایش کتاب قصه بخوانید یا مثلا همین روزنامه جامجم را؛ اما کودکان زیر ۶ ماه هم اولویتهایی دارند که باید آنها را در نظر بگیرید. آنها در این سنین معمولا شیفته تصاویر و عکسهایی هستند که رنگهای روشن و با کنتراست بالا دارند.سرودها و ترانههای کودکانهای که وزنهای شاد و قافیههای تکرارشونده دارند نیز کودکان را به خود جذب میکند.۳- میگویند در هر نوبتی که برای کودک کتاب میخوانید، باید یک قصه را از آغاز تا پایان برایش تعریف کنید.هیچ ضرورتی ندارد داستان را سریع و بیوقفه از ابتدا تا انتها برای کودک بخوانید؛ بلکه باید بگذارید کودک، سرعت کتاب خواندن شما را با میزان علاقهمندی و سوالاتش تعیین کند. برای شرکت دادن کودک در امر کتابخوانی میتوانید از او بخواهید کهمثلا چیز خاصی را در یکی از تصاویر با انگشت نشان دهد.کتاب را طوری روبهرویش بگیرید که تصاویر را بوضوح ببیند. در مورد عکسها صحبت کنید، بعضی از کلمات رایج را تکرار کنید، صدایتان را عوض کنید و برای هر کدام از شخصیتها با صدایی متفاوت حرف بزنید و کارهایی از این قبیل.۴- می گویند موقع کتاب خواندن باید سعی کنید بعضی از اعداد و حروف ساده را به کودک یاد بدهید.اصرار بر آموزش دادن به کودک در سنین پایین ممکن است اشتیاق او را برای مشارکت در کتابخوانی از بین ببرد. هدف از کتابخوانی، لذت بردن کودک و برقراری ارتباط با اوست؛ نه آموزش اعداد و الفبا.۵- وقتی کودک یاد گرفت خودش کتاب بخواند، دیگر نیازی نیست شما برایش کتاب بخوانید؟حتی تا ۱۳ سالگی، درک شنیداری کودک بالاتر از درکی است که از مطالعه شخصی به دست میآورد، بنابراین وقتی شما برای کودک خود کتاب میخوانید، او میتواند دایره واژگانی خود را افزایش دهد.دکتر محمد کیاسالار
کتاب های طالع بینی ، اجتماع ساده پسند و راحت طلب ما را آرام و آسان از آن خویش ساختندسودای ستارگان در سرآمدند و اجتماع ساده پسند و راحت طلب ما را آرام و آسان از آن خویش ساختند و بر ذهن بسیاری چیره شدند، کتاب های طالع بینی را می گویم. هنوز هم کتاب های طالع بینی چینی، هندی، خورشیدی و… در شمارگان فراوان خریداری می شود و بر نگرش ها و رویکردهای انبوهی از اجتماع ما ایرانیان اثر می گذارد. این رویکرد در دیگر جوامع شرقی که به دوران چیرگی دانش و دانایی نرسیده اند نیز همچون میهن ما حضوری چشمگیر داشته و دارد. مردمان این سرزمین ها پا بر زمین دارند و سوداهای سر را در آسمان و ستارگان می جویند. اما آیا به راستی دیدگاه ها و رویکردهای آدمیان از جنبش ستارگان و روز و ماه و سال زاده شدن شان برون می آید و رخ می دهد؟ راز چیرگی این گونه کتاب ها در اجتماعاتی همچون ما چه بوده و چیست؟ چگونه بسیاری، این گونه برگردان ها و گاه به هم بافته ها را همچون نشانه های آسمانی و آیات مقدس الهی می پذیرند و از آن کنار نمی کشند، مگر به یاری فال قهوه و چای و ورق و مانند آن؟، و آیا هیچ گاه کسی اجتماع را بدین نکته رهنمون ساخته است که فردی زاده شده در بهمن (همچون صادق هدایت) ویژگی های پنداری، گفتاری و کرداری اش کاملاً با خصوصیات مرد زاده شده در فروردین همخوانی دارد و پندارها، کردارها و گفتارهای زنی زاده شده در دی ماه (همانند فروغ فرخزاد) به سادگی با زن زاده فروردین، خرداد و… نیز سازش می یابد؟به باور و پندار من گناه این گونه ساده انگارانه زیستن و نگریستن بر دوش توده اجتماع در حال گذر ما نیست. روانپزشکان و روانشناسان در این گود گام ننهاده اند.مترجمان متون شبه روانشناسانه نیز تنها به فراخور فروش، کتاب سازی کرده اند و اجتماع بدین سان از «شخصیت شناسی دانش مدارانه (علمی)» به دور و نابرخوردار مانده است.این همه در حالی ا ست که برهمکنش های ما آدمیان (همچون دیگر جانوران) بر بنیاد شخصیت و سرشت مان رخ می دهد؛ شخصیت و سرشتی که دهه هاست برای پرورش و پختگی آن، راهبردهایی نیکو و دانش مدارانه بنیان نهاده نشده است. ما آدمیان بر پایه اجزا و صفات و احتمالاً اختلالات شخصیتی خویش با یکدیگر برخورد می کنیم، نه بر بنیاد روز و ماه و سال زاده شدن مان. اگر مریم به صادق عشق می ورزد و فروغ با پرویز دوام نمی آورد و کارجهان پهلوان، همچون صادق و فروغ و غلامحسین و صمد و… به خودکشی و مرگ خودخواسته می کشد، اینها از سرشت و شخصیت و خلق وخو و دلمشغولی و دلشوره های آدمی سرچشمه می گیرد.نزدیک به یک سده است که دوران چیرگی دانش و دانایی برای میهن ما نیز آهسته و آرام (و نه همچون بسیاری از سرزمین های دور و نزدیک، شتابان) آغاز شده است. جای آن دارد که بنیان روان و پندار و کردار آدمی را بشناسیم و به هم میهنان خویش نیز بشناسانیم. شاید کار روانشناس و روانپزشک را کمی دشوار سازد و پرسشی در بیماران و مراجعان پدید آورد و به چالشی میان اینان بینجامد. ارزش پذیرش این چالش دانش مدارانه و دانایی گستر در سنجش میان دشواری این چالش و شتاب و ژرفا بخشیدن به گذر به دوران چیرگی دانش و دانایی هویدا می شود و این چالش بی گمان فراتر از توان روانپزشکان و روانشناسان و مشاوران خبره و کارآموخته نیست. با یاری پروردگار راستی، مهر و خرد، این نوشته برای چند شماره و تا بیان کامل «شخصیت شناسی دانش مدارانه» ادامه دارد.بهنام اوحدی
تاثیر هوش هیجانی(هوش عاطفی) بر موفقیت انسانشاید تا کنون در مورد هوش عقلانی بسیار شنیده باشید و درمورد مزایای آن زیاد گفته باشند. ولی در این یادداشت قصد داریم به هوش عاطفی بپردازیم . اصطلاحی که احتمالا کمتر توضیح داده شده است و از طرفی اثرات آن بر سعادت و خوشبختی انسان شگفت انگیز است. هوش عاطفی همچنین نقش موثری در آرامش انسان دارد.در واقع این هوش عاطفی است که می تواند هوش عقلانی را بکار گیرد و در جهت مقصودش به پیش ببرد. شاید تا کنون افراد باهوش زیادی را دیده باشید که نه در شغل و کارشان و نه در روابط خانوادگی و روابط بین فردی اشان و نه در تفریح و عشق ورزیدنشان و … موفقیتی حاصل نکرده اند. و کسانی را هم می شناسیم که علیرغم اینکه از هوش سرشاری برخوردار نیستند زندگی آرام و موفقی داشته اند و حتی به سطوح بالای موقعیت ها اجتماعی دست یافته اند. ( داستان مسابقه خرگوش و لاک پشت ) هوش عاطفی مجموعه ای از مهارتها و شاخصهایی است که در زیر توضیح داده می شود: ۱ – شناخت احساس خود :فرد باید قادر به شناخت و پیش بینی احساسات خود در موقعیت های مختلف باشد . شاید این جمله بدیهی به نظر برسد ولی باید روی آن بیشتر تامل کنیم . اشخاص زیادی هستند که یا از احساسات مختلف خود آگاهی ندارند . یا ریشه آنها را نمی فهمند. به مثالهای زیر توجه فرمائید :- نمی دانم چرا از فلانی بدم می آید.- نمی دانم چرا علیرغم اینکه خواهان موفقیت در کنکور هستم ولی هنگام مطالعه بی انگیزه هستم.- نمی دانم چرا احساس پوچی و کلافگی می کنم. ۲ – کنترل احساس خود :شناختن احساس هایی چون تنفر ، عصبانیت ، افسردگی ، اضطراب ، غم و …. هزاران احساس دیگر به تنهائی کافی نیست ، بلکه باید آنها را تحت کنترل بگیریم . راننده خوب نه تنها جای ترمز ماشین را می شناسد ، بلکه به هنگام لزوم آن را در اختیار می گیرد و بر آن مسلط است. ۳ – بر انگیختن و به هیجان آوردن خود :افرادی که هوش عاطفی بالا دارند ، با اندیشیدن به عواقب احتمالی یک عمل ، نسبت به انجام دادن یا ندادن آن برانگیخته می شوند. این افراد قدرت دارند که اهداف متعالی خود را تجسم کنند ، برنامه بریزند و جهت رسیدن به آنها انرژی بگذارند. پشتکار و اراده نشانه برانگیخته شدن آنهاست و این کاری است که کمتر از هوش عقلانی بر می آید. ۴ – شناخت احساسات دیگران :افرادی با هوش عاطفی بالا ، هرگز در لاک خود فرو نمی روند تا فقط اسب خود را برانند.آنها تعاملات گسترده ای با اجتماع دارند و می توانند دنیا را از منظر دیگران هم ببینند . لذا این افراد تحمل بالایی نیز دارند. ۵ – تنظیم روابط با دیگران :پس از شناخت احساسات دیگران ، نوبت به روابط با آنها می رسد. در اینجا تعادل و تعامل حرف اول را می زند. افرادی با هوش عاطفی بالا ، هرگز در دوستی ها و روابط بین فردیشان افراط و تفریط ندارند. آنها از هر کس انتظاری متناسب با خودش دارند.آنها می دانند که تمام آدمها شخصیت کامل و بیست نیستند. لذا توقع ندارند همه افراد همانطور عمل کنند که درست است ، یا همانطور عمل کنند که آنها دوست دارند.در واقع مردم را همانطور که هستند می پذیرند و اگر تلاشی جهت تغییر شخصیت دیگران در جهت اصلاح آنها انجام می دهند، توقع ندارند که حتما به نتیجه رضایت بخش ختم شود. هر کدام از شاخصهای پنجگانه فوق مباحث عمده ای در روانشناسی کاربردی و وروانشناسی علمی دارد که در اینجا به همین مقدار بسنده می کنیم . آیا میزان هوش عاطفی شما بالاست ؟ چرا ؟
کم خوابی، استرس و عفونت از عوامل تشدید کننده صرع به شمار میروندکم خوابی، استرس، عفونت و برخی مواد غذایی از عوامل تشدید کننده حملات تشنج در بیماران صرعی است.دکتر کوروش قرهگوزلی رییس انجمن حمایت از بیماران مصروع و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی ، با بیان این که منشا اصلی بیماری صرع کورتکس یا قشر مغز است، اظهار کرد: صرع ممکن است به چندین علت ایجاد شود که تشنج از علایم بارز آن است. معمولا زمانی که تشنج به دفعات تکرار شود (بیش از دو بار) به آن صرع میگویند.دکتر قرهگوزلی با اشاره به عوامل ایجاد صرع گفت: به طور کلی عوامل ایجاد کننده صرع در دو گروه علتهای اولیه و ثانویه قرار میگیرند. در علتهای اولیه که قشر مغز عامل ایجاد کننده تشنج است، ممکن است علت تشنج شناخته نشود. در این مورد عکسبرداریهای انجام شده از مغز سالم و عملکرد فرد طبیعی است؛ این در حالی است که فرد هر چند وقت یک بار دچار تشنج میشود.وی در توضیح عوامل ثانویه نیز گفت: صرع ممکن است علامتی از یک بیماری باشد. به عنوان مثال، علامتی از تومور مغزی باشد. همچنین صرع میتواند علامتی از سکته مغزی، ضربه مغزی، عفونت مغزی و نارسایی اکسیژن به مغز در حین تولد باشد.عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی در توضیح درمان بیماران صرعی گفت: در مواردی که عامل اصلی تشنجها شناخته نمیشود و فرد دارای عملکردی طبیعی است به وسیله دارو درمان انجام میشود. همچنین در مواردی که صرع علامتی از یک بیماری است معمولا با درمان بیماری اصلی، صرع هم از بین میرود.وی با بیان این که تشنج در افراد مختلف متفاوت است و به دو شکل ظاهر میشود، افزود: تشنج ممکن است سراسر مغز و یا تنها قسمتی از مغز را درگیر کند. در برخی موارد ممکن است بیمار دچار سقوط و تکانهای تشنجی نشود و تنها رفتار و علامت غیرعادی از خود نشان دهد. همچنین فرد ممکن است موارد غیرعادی در محیط اطراف مشاهده کرده و یا صداهای خاصی بشنود.وی ادامه داد: در تشنجهای سراسری در زمان حمله تمام عضلات بدن منقبض میشوند. با انقباض عضله زبان، زبان بیرون میآید و عضلات فک هم منقبض میشوند که ممکن است باعث خونریزی و در موارد استثنایی منجر به قطع زبان شود.دکتر قره گوزلی در این باره ادامه داد: افراد به اشتباه با قرار دادن اجسام خاصی بین دندانهای بیمار سعی میکنند از خونریزی زبان جلوگیری کنند که انجام این کار توصیه نمیشود. این در حالی است که در بیمارستانها اجسام پلاستیکی خاصی که صدمهای به بیمار وارد نمیکند، برای این منظور استفاده میشود.رییس انجمن حمایت از بیماران مصروع به اقدامات اولیه در زمان حمله در این بیماران اشاره کرد و گفت: در اولین اقدام باید بیمار به سمت چپ خوابانده شود و به منظور خارج شدن ترشحات از دهان، سر بیمار به طرف پایین قرار گیرد.وی در ادامه افزود: در صورت کنترل تشنج چنانچه فرد مجددا دچار حمله شود، بهتر است برای مشخص شدن علت آن به پزشک مراجعه کند. در برخی موارد نیز به علت ضایعات ساختمان مغزی ممکن است حملات تشنجی مرتب تکرار و فرد در طول روز بارها دچار حمله شود؛ در این موارد مراجعه به پزشک در شرایط خاصی صورت میگیرد که این شرایط توسط پزشک معالج مشخص میشود.دکتر قرهگوزلی به عوامل تشدید کننده صرع اشاره کرد و گفت: استفاده نکردن از دارو مهمترین عاملی است که باعث بروز تشنج در بیماران مصروع میشود. قرار گرفتن در شرایط استرس زا نیز میتواند در افراد صرعی تشنجزا باشد. کمخوابی، مصرف برخی از غذاها و نیز وجود برخی عفونتها به علت ایجاد تب زیاد ممکن است تشنجزا باشند.دکتر قرهگوزلی با اشاره به وجود صرع در دوران بارداری گفت: صرع در دوران بارداری به دلیل این که ممکن است هم به مادر و هم به جنین صدمه بزند با دارودرمانی کنترل میشود. معمولا داروهایی برای این منظور در نظر گرفته میشوند که عارضه کمتری برای جنین داشته باشد.
خجالت و کم رویی بیش از حد میتواند به دلیل فوبیای اجتماعی یا ترس از اجتماع باشد.روانشناسان میگویند: خجالت و کم رویی بیش از حد میتواند به دلیل فوبیای اجتماعی یا ترس از اجتماع باشد.به گزارش سرویس بهداشت و درمان ایسنا، کم رویی افراطی افراد را در موقعیتهای اجتماعی در حاشیه و عقبتر از دیگران نگه میدارد و مانع میشود که با دیگر مردم برخورد داشته باشند. به طوری که در شرایط حاد فرد حتی از تعیین یک قرار ملاقات امتناع میکند.محققان توصیه میکنند: چنین افرادی نیازمند درمانهای رفتاری ذهنی هستند.بر اساس این گزارش؛ در حالی که تقریبا همه ما میپذیریم که گاهی اوقات در موقعیتهای اجتماعی ممکن است کم رو و خجالتی باشیم. اما حدودا از هر ۲۰ نفر یک نفر به نوع افراطی کم رویی مبتلاست که با عنوان «ترس از اجتماعی» شناخته شده است.=====================================تن آرامی بر کاهش اختلالات خواب در دوران بارداری موثر استتن آرامی مجموعه تمریناتی است که به زنان باردار به خصوص در سه ماهه سوم دوران بارداری داده میشود تا اختلالات خواب که در بسیاری از آنها بروز می کند کاهش یافته و اعتماد به نفس و آرامش برای زایمان هر چه بیشتر افزایش یابد.طی پژوهشهای انجام شده توسط اقدس ملکزادگان کارشناسی ارشد پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی ایران حدود ٩/٨٠ درصد زنان باردار در سه ماهه سوم بارداری دارای اختلال خواب هستند که خود نشانگر این است که اختلالات خواب یکی از شایعترین مشکلات دوران بارداری است که میتواند زمینهساز بسیاری از مشکلات قبل، حین و پس از زایمان شود.وی ادامه داد: با توجه به این امر درمان این اختلال از اهمیت خاصی برخوردار است و تن آرامی از جمله اقداماتی است که می تواند در کاهش این اختلال موثر باشد.گفتنی است، پژوهش انجام شده بر روی زنان باردار به مدت چهار هفته صورت گرفت و نشان داد که شدت اختلال خواب پس از انجام تمرینات تن آرامی در گروه آزمون کاهش یافته است.
چگونه بچه ها را تنبیه نمایم ؟اگر فقط بخواهیم فهرست وار مروری بر عواقب تنبیه جسمانی و یا کتک زدن بچه ها بیافکنیم موارد ذیل قابل ذکرند:۱) تنبیه جسمانی خیلی زود اثر آگاه کننده خود را از دست می دهد یعنی بچه ای که کتک می خورد خیلی زود Desensitized می شود۲) مجازاتگر که در غالب موارد مادر و پدر طفل می باشد مجبور است هر بار بر شدت آن بیافزاید که طفل از مجازات دچار ترس و اضطراب گردد و دیگر , عمل بد خود را تکرار نکند یعنی هذفی که تنبیه کننده به دنبال آن است.۳) در اثر این تشدید مجازات در اکثر موارد مجازاتگر عنان اختیار را از دست داده و لطمات شدیدی در حین حمله خشم برطقل وارد می سازد که همان معنای abuse Physical را زنده کرده و در نتیجه در بسیاری موارد بچه آنچنان صدمه خواهد دید که دیگر قابل جبران نخواهد بود (مانند خونریزیهای جمجمه , شکستگیها و سوختگیها و فلجی و عقب افتادگی عقلانی و صدها مصیبت دیگر) و یا به مرگ طفل خواهد انجامید , آنچنان که آمار بسیاری کشورها حاکی از حوالی ۴۰۰۰ - ۱۰۰۰۰ مورد مرگ در سال , در نتیجه Physical abuse است (که در اکثر موارد Missed شده و به حساب مرگهای اتفاقی گذاشته می شود( .۴) طفل کتک خورده از زمان طفولیت می آموزد که راه حل مشکلات منازعه و ابزار خشم به دیگران است (قانون Child abuse = نسل Abuser نسل More abuser از خود بر جای می گذارد ).۵) پایین آمدن اتکا به نفس Poor selfe = steem : من بچه هستم , من کسی نیستم ,من لیاقت ندارم مفاهیمی است که با رشد روند تفکری در ذهن طفل ایجاد شده و خود را پایین تر از دیگران خواهد پنداشت زیر مکرا در حین کتک خوردن این جملات را از دهان والدین خود شنیده است۶) معنانی انتقام Revenge بجای آگاهی و عبرت در ذهن وی شکل می گیرد و باعث می گردد بر منفی کاری خود بیافزاید طفلی را کتک می زنند که برادر و خواهر شیرخوار کوچک خود را اذیت نکند در اینصورت مسلم بدانید که و این موجود را که باعث کتک خوردنش شده است زیر زیرکی و بیشتر از سابق اذیت خواهد کرد۷) عدم اعتماد به دنیا loss of trust : بالاخص در شیرخوارانی که در زیر یک سالگی از والدین کتک می خورند و یا با خشم با آنان رفتار می کنند (مثلا مادرانی که شیرخواران بد خلق و نق نقی را به شدت تکان داده و یا روی بالش پرت می کنند ) معنای دنیا = مکان نا امن شکل می گیرد زیرا مجازات از سوی افرادی اعمال شده است که اولین مراحل اتکاء و اعتماد را در انسان شکل می دهند یعنی مادر و پدر.8) اگر بخواهید عواقب جسمی و روحی تنبیه جسمانی را بر شماریم صدها کتاب و مقاله هم بجایی نخواهد رسید و فقط ذکر می کنیم که ایجاد افسردگی , فرار از مدرسه , فرار از منزل , روی آوری به فحشا و اعتیاد ( در سنین بالاتر و بالاخص نوجوانی ) شکست های شغلی , بزهکاری و اعمال ضد اجتماعی و خلاف قانون و رخداد بالاتر و طلاق در خانواده افراد Abused بعنوان مشتی از خروار قابل ذکرنداما هر گاه شما با این والدین مجازاتگر بحث کنید خواهید شنید : آقا شما دستی از دور بر آتش دارید , باور کنید از نصیحت و قربان صدقه و جایزه و تهدید و داد زدن و غیره هر کاری که بگویید کرده ایم و دست آخر مجبور شدیم که کتکش بزنیم . چقدر بگوییم برادر کوچکت را اذیت نکن تو آقا شده ای و او کوچک است , چقدر داد بزنیم توپ را به دیوار نزن یا در مورد اطفال در سنین مدرسه ) چند بار جلوی ناظم و معلم خجالت بکشم و قول بدهم در مدرسه شیطنت نخواهد کرد و باز هم ما را به آنجا بکشد , آیا شما راه دیگری بجز کتک زدن به ذهنتان میرسد ؟بحث : همانطور که عرض کردم امروزه یکی از منسوخ ترین روشهای تربیت کردن اطفال کتک زدن یا Physical punishment است ولی اگر از ما سوال فوق بشود (آیا شما راه بهتری از کتک زدن می شناسید) پیشنهاد ما چه خواهد بود ؟ بله من راههای بهتر و عملی تر و موثرتری می شناسم :۱) سعی کنید طبع و مزاج طفل خود را (Temperament) بشناسید :بعضی بچه ها در مقابل گرسنگی و یا سر و صدا و یا هرگونه تغییر فیزیکی دیگر بیش از سایر اطفال حساسیت نشان می دهند و اینها گروه Difficult Temprament children را تشکیل می دهند وعده های غذای این اطفال و حتی دفعات شیر خوردن آنان در زمان Breast feeding باید مکررتر و نزدیک تر باشد بعلاوه میزان سر و صدای منزل و منجمله صدای رادیو و تلویزیون را باید بسیار کوتاه نمود و در اینصورت از بد خلقی و خشم آنان کاسته خواهد شد۲) گاهی اوقات پدر مادر ممکن است دچار مشکلاتی مانند اختلال کنترل تکانه (Control disorder impulse ) (افرادی که نمی توانند دچار غرایز و منجمله خشم خود را کنترل کنند ) باشند در اینصورت طرف مقابل رل میانجی را بر عهده خواهد داشته و هنگامیکه علائم از کوره در رفتن را در همسر خود درک می کند باید به نحوی فعال تر نگهداری طفل را برعهده گیرند تا وی خونسردی خود را بدست آورد۳) پدر و مادر باید در ایجاد انضباط در طفل به نحو یکسان حرکت کنند هنگامیکه طفل عملی ناهنجار انجام می دهد باید هر دو یک جور قیافه بگیرند و گرنه اگر طفل مثلا شی را پرت کرده یکی عصبانیت نشان داده و دیگری لبخند بزند مسلما عمل خطا تکرار خواهد شد۴) موثرترین و بحرانی ترین زمان ایجاد انضباط در اطفال بین ۵/۱ – ۳ سالگی است که معنای Yes و No در آنان شکل می گیرد بهترین واکنش بعمل خطا مانند پرت کردن اشیاء و کتک زدن و هل دادن اطفال , ابزار قیافه ای اخمو عصبانی و احیانا با صدای بلند ( نه در حد داد زدن ) خطاب کردن اوست و بالعکس در مورد اعمال خوب مانند بازی با دیگران و دادن اشیاء به والدین (به قصد کمک )پاسخ با آوای دلنشین و ملایم و لبخند مناسب خواهد بود.۵) هرگز نباید به قصد رهایی از دست جیغ زدن طفل سعی در بر آوردن خواسته وی بنحو فوری نمائیم مثلا اگر طفل مکررا پا به زمین کوبیده و یک شی خطرناک یا شکستنی را درخواست می نماید و یا می خواهد خوراکی دلخواه خود را در ساعت نامناسبی بدست آورد نباید تسلیم وی شده و مطابق خواسته او رفتار نمائیم زیرا در اینصورت الگوی نامناسب رفتاری ایجاد شده و حل مراحل بعدی را با مشکل خواهد نمود۶) اصل تربیت رفتار بالینی بر مداومت و تکرار استوار است طفل باید درک کند که اگر صد بار هم از صندلی بالا رفته و بخواهد چیزی را از بلندی بردارد که نامناسب است دویست با او را پائین می آوریم۷) هرگاه پدر و مادر خود را عصبانی حس می کنند باید بلافاصله هر وسیله ای که در دستشان است بر زمین بگذارند اکثر صدماتی که در طی مراحل خشم بر اطفال وارد می شود ناشی از ابزار و وسائل مانند کمربند و خط کش و امثالهم می باشد.۸) فرق رشوه و جایزه :هیچگاه نباید خوراکی یا شئی دلخواه را پیشاپیش به طفل بدهیم که او قول بدهد بچه خوبی باشد این روش در رفتار درمانی مطرود شناخته شده است۹) نباید کودک را بخاطر عملی زشت در حضور دیگران خجالت بدهیم (Demeaning) زیرا این روش نوعی سوء رفتار به حساب می آیدهرگز نباید به دلیل عملی بد یا سستی در انجام وظایف خواهر و برادر و اطفال دیگر را به رخ او بکشیم زیرا این کار هم اتکاء به نفس وی را پائین می آوردبچه های Hyperactive از مفعولین و قربانیان درجه اول کتک خوردن می باشند و اثبات گردیده است که هرچه بیشتر آنان را در معرض محیطهای باز مانند پارک قرار دهیم از میزان پرتحرکی مخربشان کاسته شده و رفتار مناسب تری بروز خواهند کردممکن است یک پدر و مادر افسرده شیطنت طبیعی بچه را نا فرمانی و بی ادبی تلقی نمایند و در نتیجه او را بدلیل بی حوصلگی خودشان کتک بزنند افسردگی جرم و جنایت نیست بلکه یک بیماری قابل درمان است که درمان آن ناجی والدین و طفل خواهد بودنتیجه گیری توصیه فوق قطره ای از دریای رفتار درمانی است و فقط بدان جهت ذکر گردید که من و شما بتوانیم بوالدین بگوئیم بله واقعا روش های قاطع تر و بهتری از کتک زدن می شناسیم که بتواند یک انسان با شخصیت سالم و بهنجار تحویل اجتماع دهد و نه یک موجود ضد اجتماع و انتقام جوی سوء استفاده گر ملاحظه می فرمایید که در قرن بیست و یکم پدر و مادر می توانند با قیافه های خشن و اخم کردن و دور شدن موقت از کنار اطفال پرخاشگر و عصبانی و نهایتا چند دقیقه قرار دادن وی در یک اتاق در بسته و بنحو اخری با دو انگشت به پشت دست زدن بسیار موفق تر باشند تا با کتک زدن طفلانسان با نگاهش بهتر از دستش می تواند دیگران را کتک بزند
آموزش مهارتهای زندگی به صورت کاربردیمثالهائی که در این متن ارائه می شود ، معنای ابراز وجود کردن یا احقاق حق نمودن را در حوادث مختلف نشان می دهد شاید برخی از این نمونه ها را در زندگی خود نیز تجربه کرده باشید . چند دقیقه ای وقت بگذارید و صادقانه به سخنان خود درباره روابطی که با اشخاص مهم در زندگی خود دارید گوش فرا دهید . به دقت به تماسهای خود با والدین ، دوستان ، همکاران ، هم شادگردیها ، همسر ، بچه ها ، رؤسا ، آموزگاران ، فروشندگان ، همسایه ها و اقوام و بستگان توجه کنید .چه کسی در این روابط نقش غالب را ایفا می کند ؟آیا در ارتباط با این اشخاص از شما سوء استفاده می کنند ؟آیا معمولاً احساسات و نقطه نظرهای خود را ابراز می کنید ؟آیا از اشخاص به سود خود بهره برداری می کنید ؟آیا آنها را از خود می رنجانید ؟مثالها را که بخوانید می توانید کمی در ابراز وجود کردن تواناتر شوید .صرف شام در رستورانعلی و سارا برای صرف شام به رستوران گران قیمتی رفته اند . علی سفارش مرغ نیم پزی داده است اما وقتی گارسون مرغ را می آورد علی متوجه می شود که مرغ اورا بیش از اندازه سرخ کرده اند . علی می تواند به ۳ شکل از خود واکنش نشان دهد .بدون ابراز وجودعلی به سارا غر می زند و می گوید : مرغ او بیش از اندازه سرخ شده و سوخته و دیگر به این رستوران نمی آید اما وقتی گارسون از او می پرسد : آیا غذا مطابق میل شماست : علی می گوید : نه متشکرمنتیجه : شام و شب او خراب می شود و او از اینکه اعتراضی نکره و حرفی از سرخ شدن بیش از اندازه مرغ نزده خشمگین می گردد . پرخاشگرانهعلی با عصبانیت گارسون را به سر میز فرا می خواند و با صدایی بلند و به طرزی غیرمنصفانه از اینکه مرغ او سرخ شده است با فریاد اعتراض می کند .لحن او در نظر گارسون خنده دار است و همسرش هم خجالت زده می شود .نتیجه : غذای او عوض می شود اما خجالت کشیدن همسرش میان آن دو برخورد به وجود می آورد . گارسون هم احساس میکند تحقیر شده است و شب بدی برای هر دوی آنها بوجود می آید .اما مهارت ابراز وجودعلی گارسون را صدا می زند و به او می گوید که مرغ نیم پز سفارش داده است و بعد سرخ شدن بیش از اندازه مرغ را به او نشان می دهد .علی مؤدبانه و در ضمن قاطعانه از گارسون می خواهد که مرغ را به آشپزخانه برگرداند و به جای آن مرغ نیم پز را که قبلاً سفارش داده بیاورد .نتیجه :گارسون از اشتباهی که صورت گرفته عذرخواهی می کند و پس از چند دقیقه مرغ نیم پزی را برای او می آورد . و از اینکه مشتریش راضی بوده خوشحال می شود .علی و سارا از صرف شام در رستوران لذت می برند .علی احساس می کند از طرز برخورد خود راضی است .تعارف مواد مخدررامین دانشجوی دانشگاه است رفتاری بسیار دوستانه دارد و در زمینه های اجتماعی فعال و پویاست . مدتی است با سعید دوست شده ، یک شب سعید رامین را به یک میهمانی دعوت می کند . در طول میهمانی یک نفر بسته کوچکی حاوی مواد مخدر را به دیگران تعارف میکند همه جز رامین استقبال می کنند اما وقتی سعید به او پیشنهاد می کند می ماند که چه باید بکند : ۳ شکل واکنش او را توضیح می دهیم :بدون ابراز وجودرامین بالاخره می پذیرد و وانمود می کند که قبلاً هم مواد مصرف کرده ، او به دقت به دیگران نگاه می کند و از طرز استعمال آن ماده خاص آگاه می شود . اما نگران است مبادا با زهم مواد بیشتری به او تعارف کنند .نتیجه : او نمی خواهد سعید را ناراحت کند اما خودش تن به کاری می دهد که به آن علاقه ای نداشته است .پرخاشگرانهرامین از پیشنهاد سعید عصبانی می شود و او را سرزنش می کند و از او می خواهد که سریعاً او را به منزل برگرداند . وقتی میهمانها به او می گویند الزامی نیست در قبول این تعارف ، او هم چنان به تندخویی ادامه می دهد ، سعید احساس می کند که نزد میهمانها تحقیر شده است و علاقه اش به رامین کم می شود و به این نتیجه می رسد که اگر با او دوستی نکند بهتر است .مهارت ابراز وجودرامین از قبول پیشنهاد سعید خودداری می کند و مؤدبانه جواب می دهد : نه متشکرم .بعد به حاضرین می گوید که تا کنون مواد مصرف نکرده و علاقه ای هم به این کار ندارد .رامین به سعید و دوستانش می گوید که ترجیح می دهد به سینما برود اما به آنها حق می دهد که به میل خود رفتار کنند .وقتی از میهمانی خارج می شود از سعید گله می کند که چرا به او نگفته دوستانش مواد استعمال می کنند و بعد اضافه می کند که با پیشنهاد مصرف مواد و تعارف آن ، آزادی او را به مخاطره انداخته زیرا اگر به هر شکل پلیس از موضوع باخبر می شد او را هم دستگیری می کرد .رامین به این فکر می افتد که احتمالاً اگر با سعید قطع رابطه کند بهتر است .عوض کردن یک کالای معیوببدون ابراز وجودکامران با قدمهای آرام و با تردید به متصدی کتاب فروشی نزدیک می شود و درحالیکه چشم به زمین دوخته با صدایی کمی بلندتر از نجوا حرف می زند . چهره اش به گونه ای است که انگار کار بدی کرده است . کتاب را محکم در دستهای خود گرفته و انگار که به متصدی می گوید « مرا آزار مده » از پس دادن کالا منصرف می شود . پرخاشگرانهکامران خشمگین در حالیکه صدایش به گونه ای است که در هر جای مغازه شنیده میشود و حالت چهره اش به گونه ای است که انگار می خواهد فروشنده را تحقیر کند .پول کالا را می گیرد اما فروشنده با او دشمن شده است و خودش هم راضی نیست .با ابراز وجودکامران به سمت فروشنده می رود و به چهره او نگاه می کند چهره ای آرام و مطمئن دارد ، لبخندی می زند و به طرز دوستانه با فروشنده صحبت میکند و نقص کالا را با او در میان می گذارد ، هم کامران به خواسته خود می رسد و هم فروشنده احساس خوبی دارد زیرا مشکل یکی از مشتریانش را حل کرده است .قرض گرفتنافسانه کارمند یک شرکت خصوصی است او زنی خوش برخورد ، علاقه مند به گردش و کارمندی خوب است . رفتارش به گونه ای است که هم همکارانش و هم دوستانش او را دوست دارند .مریم یکی از دوستان صمیمی اش از او خواهش کرد ؛گفت که قرار است به میهمانی برود و از افسانه خواست گردن بند جدید و گران او را قرض بگیرد ، افسانه گردن بند را از نامزدش هدیه گرفته بود و مایل نبود که گردن بند را به کسی بدهد .رفتارهای او :بدون ابراز وجوداو نگرانی اش را از گم شدن یا آسیب دیدن گردن بند پنهان می کند و با این که گردن بند خیلی برای او عزیز است می گوید خواهش می کنم و گردن بند را به مریم می دهد و تمام شب را در نگرانی سپری می سازد .پرخاشگرانهافسانه از درخواست دوستش ناراحت می شود و می گوید : نه ، به هیچ وجه و خشمگین می شود و به او می گوید درخواست احمقانه ای داری .مریم تحقیر می شود اما افسانه بعد احساس پشیمانی میکند احساس رنجش مریم در تمام شب ادامه دارد و از آن به بعد رابطه بین مریم و افسانه به هم می خورد .ابراز وجود کردنافسانه اهمیت گردن بند را به مریم می گوید و با لحنی مؤدبانه و با این حال محکم به او می گوید که تقاضایش غیرمنطقی است زیرا این گردن بند برای او ارزش ویژه ای دارد .مریم ناامید می شود اما افسانه را درک می کند افسانه هم از اینکه صادقانه حرف زده خوشحال است .وزن زیادعلی و سارا ۹ سال است که با هم ازدواج کرده اند . اخیراً سارا چاق شده است و علی معتقد است سار خیلی از معیارهای او فاصله گرفته است . علی مرتب به او گوشزد می کند که وزن اضافه کردن سلامتی او را به مخاطره می اندازد و بچه ها هم از او یاد می گیرند .سارا ناراحت می شود او سعی می کند وزنش را کم کند اما حالا واکنش سارا را باهم می خوانیم :بدون ابراز وجوداو از چاق شدنش معذرت می خواهد و عذر و بهانه های بی مورد می آورد و در واقع اصولاً به علی جواب نمی دهد اما در درون خود به دلیل غرولند شوهرش احساس بدی دارد و احساس گناه می کند اما احساس اضطرب کاستن از وزنش را دشوارتر می کند . اینگونه مشاجره میان او و شوهرش ادامه دار می شود .پرخاشگرانهسارا در مقام اعتراض به شوهرش می گوید که خود او دیگر مالی نیست و می گوید تو هم پر شدی ولی من هیچ وقت به روت نمی آورم و رفتارهای دیگری از شوهرش را تحقیر می کند .و اینگونه با ابراز خشم به علی آسیب می زند و به تیرگی روابط خود با شوهرش می افزاید .با ابراز وجودوقتی سارا با علی تنها می شود به او می گوید که بله حق با اوست که وزن اضافی به سلامتی او لطمه می زند اما اضافه می کند که طرز برخورد او با این مشکل را نمی پسندد . می گوید همه تلاش خود را می کند تا از وزنش کم کند و این تلاش برای او سخت است . علی می پذیرد و به اتفاق برنامه ای را تدارک می ببینند که به گونه ای حساب شده سارا بتواند وزن خود را کاهش دهد .
اضطراب بیش از حد موجب بیمار شدن کودک می گردددوره دوم کودکی (۶-۳ سال) مرحله مهمی است که ضمن آن اضطراب به وجود می آید و در این دوره کودک باید با بسیاری از عوامل و محرک هایی که ایجاد اضطراب می کند مقابله نماید، در نتیجه فرصت های بسیاری برای کسب اضطراب خواهد داشت.کودک در مورد نشان دادن آزادانه احساسات پرخاشگرانه و اتکایی خود دستخوش اضطراب می گردد و اضطراب کودک خصوصاً هنگامی که کودک دیگری متولد می شود، شدت می یابد، زیرا او احساس طرد شدگی نموده و تصور می کند محوریت خود را از دست داده است و دیگر او را دوست ندارند یا کنار گذاشته شده است.در ظاهر هم گاهی نحوه برخورد والدین و فامیل این گمان را تشدید می نماید. منشأ اضطراب از روابط اولیه کودک و والدین است. تنبیه شدید و محدودیت، فشار والدین به کودک برای ظاهر ساختن رفتارهای دشوار، بدگویی و ارزشیابی منفی از رفتار و کوشش های کودک، تضاد در رفتار با او و کیفیاتی مشابه آنچه ذکر گردید، از جمله عوامل ایجاد کننده اضطراب در کودکان محسوب می گردد.اثرات اضطراب در رفتار اجتماعی و فعالیت ذهنی کودک ظاهر می شود، تحقیقات به عمل آمده نشان می دهد، پسران مضطرب بی کفایتی و احساس نا ایمنی خود را در فعالیت های اجتماعی و بازی نشان داده و تمایل به بازی های ابتدایی و کودکانه تر دارند.اضطراب هنگامی در یادگیری تسهیل به وجود می آورد که مورد یادگیری ساده بوده و پاسخ دقیقی مدنظر باشد. ولی اگر موضوع پیچیده و مشکل باشد اضطراب در یادگیری مطالب اخلال خواهد نمود، کودکان بسیار مضطرب در یادگیری های کلامی، پاسخ های نامربوط و نامفهوم می دهند و هر قدر مطلب یادگیری دشوارتر باشد این نوع پاسخ ها نیز شدت زیادتری خواهد یافت و در هر حال اضطراب در یادگیری و فعالیت کودکان اختلال ایجاد می کند. گاه صدای کودک و تکلم او را نیز تحت تأثیر قرار می دهد.بدیهی است اضطراب در کلاس های بالاتر برای دانش آموزان مزاحمت بیشتری خواهد داشت. همچنین از تحقیقات انجام شده می توان نتیجه گرفت که اضطراب با ازدیاد سن کودک باعث می شود در فعالیت های ذهنی و تحصیلی ناملایماتی را تجربه کند، به عبارتی با افزایش سن بین اضطراب و فعالیت های کودک همبستگی منفی وجود دارد.سردرد، درد قفسه سینه، درد پا یا دست، درد شکم و سوءهاضمه و کم اشتهایی از علائم اضطراب در کودکان است.
بهداشت روانی دوران بلوغ دخترهامعیارهای رفتار و لباس پوشیدن دختران در این دوره را گروه هم سن و سالش برای او تعیین می کنند. کنجکاوی رو به افزایش درباره جنس مخالف، در رویاهای عاشقانه فرو رفتن و اشتغال ذهنی از ویژگیهای روانی این دوره است.علاوه بر اینها تفکر نوجوان به صورت انتزاعی در میآید که مرحله تازه ایی از هویت یابی (شناخت خویش) و رشد و شکوفایی اوست. جهت گیری آینده و اندیشیدن درباره تصمیمات مهم زندگی مانند تحصیل، اشتغال، انتخاب همسر و ازدواج، بخش مهمی از رویاهای او را تشکیل میدهند. به طور خلاصه می توان گفت در این گذرگاه، زندگی آینده نوجوان پایه ریزی می شود.رابطه او با والدین و مربیان از شکل رابطه کودک با پدر و مادر یا مربی، به رابطه یک نوجوان در آستانهٔ بزرگسالی با بزرگسالان دیگر از قبیل والدین و مربیان تبدیل می شود و همین امر توقعات زیادی را در او به وجود میآورد. لذا نوجوانان در این سن به برخورد بزرگسالان با خود بسیار حساس هستند. نقش مهم و حساس والدین و مربیان در برخورد با نوجوانان در این مرحله قابل توجه و تامل است.دوران بلوغ دوره بروز تمایلات جنسی است که مقدمه انتخاب همسر میباشد.دوران بلوغ تغییرات فیزیکی و فیزیو لوژیکی در بدن ایجاد میشود . تمایلات جنسی و تهاجمی سبب عدم کنترل کافی انگیزه ها می شود . تغییرات سریع و افزایش انرژی و فعالیت شخص تازه بالغ سبب میشود که اجتماع برای او دو وظیفه قائل شود .از یکطرف به نوجوان مسئولیت زیادتری محول می شود و از طرف دیگر کنترل انگیزه های تناسلی و تهاجمی و همچنین ادامه نقش کودکی که در شرف بلوغ است از او انتظار میرود و باین ترتیب او را با مشکل مواجه می نماید .از مشخصات این دوره بروز تمایلات جنسی است که مقدمه انتخاب همسر می باشد . در بسیاری از موارد عاشق میشود و بعد تغییر عقیده داده و اظهار تنفر مینماید . در ضمن این دوره قابلیت ارزیابی خویشتن و بروز حس استقلال جلب توجه می نماید که فرد سعی مینماید که خود درباره مسائل تصمیم بگیرد.=============================بهداشت روان۸۸بهداشت روان۱ ـ اختلال اضطراب فراگیر یا منتشر (Generalized Anxiety Disorder) ترکیبی از علائم زیر در این اختلال وجود دارد:طپش قلب، تنگی نفس، اسهال، بیاشتهایی، سستی، سرگیجه، تعریق، بیخوابی، تکرر ادرار، لرزش، فقدان آرامش، مرطوب بودن کف دست، احساس گرفتگی گلو، نگرانی نسبت به آینده، گوش به زنگ بودن نسبت به محیط. باید توجه داشت ، در اضطراب فراگیر ، این نگرانی ها بدون وجود خطر واقعی ایجاد می شود.۲ ـ اختلال هراس (Panic Disorder):افراد مبتلا به این اختلال دچار حملات اضطرابی پیشبینی نشدهای میشوند که ممکن است ظرف چند ثانیه تا چند ساعت ، حتی چند روز نوسان کند. مبتلایان به این اختلال میترسند مبادا بمیرند، دیوانه شوند یا بیاختیار دست به کارهایی بزنند یا علائم روانی ـ حسی غیرمعمول نشان دهند. دیگر علائم اختلال اضطراب فراگیر نیز در این اختلال مشاهده میگردد.۳ ـ ترس های اختصاصی یا ساده (Simple Phobia):شایعترین نوع ترس است. در خانم ها بیشتر وجود دارد. یک نوع ترس غیرمنطقی است که طی آن فرد از مواجهه با اشیاء، فعالیت ها و موقعیت های خاص همچون ترس از حیوانات، طوفان، بلندی، جراحت، خون و مرگ ، اجتناب میکند. در این موارد خود فرد متوجه افراطی و غیرمنطقی بودن ترس خویش است.۴ ـ ترس از مکان های باز (Agorophobia):افراد مبتلا به این اختلال از وارد شدن به موقعیت های ناآشنا هراس دارند. مثلاً از رفتن به فضای باز، مسافرت و حضور در ازدحام امتناع میکنند. این افراد از ترک کردن محیط منزل به شدت می ترسند. این اختلال در نوجوانی شروع میشود و این افراد معمولاً تجربه اضطراب جدایی را در دوران کودکی داشتهاند.۵ ـ ترس های اجتماعی (Social Phobia):این نوع ترس از اواخر دوران کودکی یا اوائل نوجوانی شروع میشود. افراد مبتلا به این اختلال در مواجهه با دیگران احساس شرمساری میکنند و نگران اند که دست ها و صدایشان نلرزد و صورتشان سرخ نشود. معمولاً از صحبت کردن و غذا خوردن در حضور جمع، ابراز وجود کردن، انتقاد کردن، اظهارنظر کردن و اشتباه کردن میترسند.۶ ـ اختلال وسواس (Obsessive-compulsive Disorder):عبارت است از افکار یا اعمال غیر ارادی، تکراری و غیرمنطقی که فرد برخلاف میل خود آن را تکرار میکند. این اختلال میتواند بهصورت وسواس فکری، وسواس عملی یا وسواس فکری و عملی توام باشد.در وسواس فکری، فرد نمیتواند فکری را از ذهنش خارج کند (مثل افکار پرخاشگری یا جنسی)، یعنی یک فکر، عقیده، احساس مزاحم و تکرار شونده وجود دارد.در وسواس عملی فرد برای اجرای تکراری عملی خاص یا سلسله اعمالی خاص احساس اجبار میکند مثل شستن مکرر دست ها. فکر وسواسی موجب افزایش اضطراب شخص می شود درحالیکه عمل وسواسی اضطراب شخص را کاهش میدهد.۷ ـ اختلال استرس پس از سانحه (PTSD: Post Troumatic Stress Disorder):این اختلال قبلاً سندرم موج انفجار نامیده میشد. معمولاً با یک استرس شدید هیجانی که شدت آن میتواند برای هرکس آسیبرسان باشد همراه است از قبیل جنگ، بلا یا سوانح طبیعی مثل زلزله، مورد حمله یا تجاوز به عنف واقع شدن و تصادفات شدید.
چرا وقتی مردم تحت استرس قرار میگیرند، بیشتر به بیماری مبتلا میشوندمحققان مرکز پزشکی دانشگاه جنوب غربی تگزاس با انتشار مقالهای در این زمینه تصریح کردند: گیرنده تازه کشف شده، QseE نام دارد و در یک زنجیره مولد اسهال در باکتری ایکولی ساکن است. این گیرنده سرنخهای استرس را از میزبان باکتری احساس کرده و به عامل بیماری زا کمک میکند که میزبان را بیمار کند. این گیرنده در واقع مولکولی است که بر سطح یک سلول قرار دارد و این سلول با مولکولهای دیگر متصل است. مولکولهای فوق اغلب به سلول علامت میدهند که یک عملکرد خاص را انجام دهد.بر اساس این مقاله که در نشریه پیشرفتهای آکادمی ملی علوم به چاپ رسیده است، دکتر وانیسا اسپراندیو، استادیار میکروبیولوژی در دانشگاه تگزاس و محقق ارشد این پژوهش میگوید: گیرنده QseE یک عامل مهم در ایجاد بیماری است چون سرنخهای استرس را که این گیرنده از میزبان درک میکند، معمولا با مسمومیت یا بروز عفونت در خون توام هستند. این سر نخها اساسا اپی نفرین و فسفات هستند. دکتر اسپراندیو در این مقاله خاطرنشان کرد: بیمارانی که میزان فسفات در روده آنها زیاد است، بیشتر در معرض ابتلا به عفونت و چرک هستند که علت این امر بروز عفونت سیستماتیک ناشی از باکتریهای رودهای است. وی افزود: اگر ما بتوانیم دریابیم که چطور باکتریها این سرنخها را احساس میکنند، سپس قادر خواهیم شد که با مداخله در این فرایند مانع از بروز عفونت و در نتیجه بیماری شویم. به گفته متخصصان، در حالت طبیعی میلیونها باکتری در بدن انسان وجود دارند که به طور بالقوه خطرناک و مضر هستند. در مقاله جدید آمده است که این باکتریها منتظر یک سیگنال یا علامت از طرف میزبان هستند که نشان میدهد این لحظه زمان مناسب برای آزاد کردن مواد سمی از جانب باکتریها است. بدون وجود این سیگنالها باکتریها بدون اینکه سلولها را عفونی و مبتلا کند از مجاری گوارشی عبور میکنند و خطری فرد را تهدید نمیکند. دانشمندان میگویند: آنچه که هنوز شناسایی نشده این است که چطور میتوان مانع از آزاد شدن این مواد سمی در لحظه مشاهده سیگنال در بدن شد. محققان متذکر شدند: بدیهی است که سیگنالهای شیمیایی زیادی بین میزبان و باکتریهای بدن وی وجود دارد اما ما در حال حاضر اطلاعات بسیار کمی درباره این فرایندها داریم و برای رسیدن به هدف نهایی یعنی جلوگیری از بروز بیماری در شرایط استرس باید تحقیقات بیشتری را به انجام برسانیم.