انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
علم و دانش
  
صفحه  صفحه 29 از 64:  « پیشین  1  ...  28  29  30  ...  63  64  پسین »

پزشکی سلامت (آرشیو شماره یک)



 
مصرف زیاد قهوه به دلیل کافئین موجود در آن ، افراد را پرخاشگر می کند

بررسی ها نشان می دهد، قهوه به دلیل کافئین ، دارای مواد محرک اعصاب و به نوعی نوشیدنی انرژی زا محسوب می شود.
مقایسه بین ۱۲ نوشابه انرژی زا با قهوه انجام شد و نتیجه بدست آمده نشان داد، کافئین موجود در ۲۲۵ گرم از این نوشابه‌ها بین ۵۰ تا ۱۴۵ میلی گرم است و این رقم با میزان ۷۰ تا ۸۰ میلی گرم قهوه متناسب است.



همچنبن ، کمترین مقدار کافئین به ‌دست آمده از نوشابه ‌ای با طعم مخلوط میوه‌ها بود که دارای ۵۰ میلی گرم کافئین بوده است و بیشترین مقدار مربوط به نوشابه‌ای با عصاره لیمو بود که حاوی ۱۴۵ میلی گرم کافئین بود و این رقم با ۷۰ تا ۸۰ میلی گرم کافئین موجود در قهوه متناسب است .



نتیجه اینکه کافئین این نوشابه‌ها با قهوه تقریبا برابر است ولی از طرفی مصرف کنندگان این نوشابه‌ها می‌بایست هوشیار باشند، چرا که اکثریت این نوشابه‌ها دارای ظرفهایی هستند که محتویاتشان از ۲۲۵ گرم بیشتر است و مشتریان می‌بایست نسبت به این مسئله توجه کنند و با توجه به نیاز روزانه از مواد کافئین دار استفاده کنند.



متخصصان هشدار می دهند، مصرف کافئین زیاد نه تنها موجب افزایش انرژی نمی شود بلکه حالتهای پرخاشگری و خستگی را نیز به همراه دارد .
hi dr!
     
  

 
با رفتارهای بد کودکمان چه کار کنیم ؟

۷

۶ تا ۱۸ ماهه

وقتی در حال بازی با کودکتان هستید ناگهان کودک دستتان را گاز می گیرد. چه باید کرد؟

آنچه نباید انجام دهید.

۱ــ گاز نگیرید، بعضی والدین فکر می کنند گاز گرفتن متقابل به کودک یاد می دهد که گاز نگیرد، اما کودکان نمی دانند که گاز گرفتنشان باعث درد شما می شود و برعکس. تنها اثرش این است که به هر دوتان آسیب می رسد و روابطتان خدشه دار می شود.

آنچه باید انجام دهید.

۱ــ کودک را به کناری زده و محکم بگویید «گاز گرفتن درد دارد.»

۲ــ متناوباً رفتاری مثل در آغوش گرفتن کودک را نشان دهید.

۳ــ به کودک جسمی نرم (مثل دندونی) بدهید تا کودک گاز بگیرد.

کودکان منمن، جیغ زدن، گریه و گاز گرفتن را انجام می دهند تا با نیازهاشان ارتباط برقرار کنند. لمس و کشف می کنند تا در مورد خود و محیط اطرافشان شناخت پیدا کنند. نه اینکه آسیب زده یا سرپیچی کنند. آن رفتارهای کودک که خطرناکند یا به دیگران آسیب می رسانند را بایستی محدود کنیم. اما نبایستی کودکان را بترسانیم یا به آنها آسیبی برسانیم.

هدف ما کمک به کودکانمان است که احساساتشان را بدون صدمه به خود یا دیگران نشان دهند.

۱ــ مراقب نشانه ها باشید و یاد دهید زمانی که کودک خیلی هیجان زده یا ناراحت است، ناراحتی خود را بیان کند.

۲ــ به کودک بفهمانید که چگونه نیازهایش را به طرق مختلف مثل کف زدن یا خندیدن بیان کند.

۳ــ در پاسخ و واکنش ثابت قدم باشید.

سنین ۲ تا ۳ سال

بچه لگد و جیغ می زند، با کج خلقی اسباب بازیها را به زمین می کوبد به خاطر اینکه اسباب بازی که می خواسته، برایش نخریدید. چه باید کرد؟

آنچه نباید انجام دهید.

۱ــ سعی نکنید برای کودک نوپایتان دلیل و استدلال بتراشید. بچه ها در کج خلقی به حرف منطقی گوش نمی دهند.

۲ــ خونسردی نشان ندهید، چون این عمل کودک را به وحشت خواهد انداخت خاطره بدی در ذهن او به جای می گذارد.

۳ــ در مقابل کودک تسلیم نشوید، چون تسلیم در مقابل رفتار بد کودک، نوعی پاداش دادن به اوست. و کج خلقی هایش را تقویت می کند.

۴ــ به کودک رشوه مثل آب نبات یا خوراکی ندهید. او ممکن است برای گرفتن این رشوه چنین رفتاری را شروع کند.

آ‌نچه باید انجام دهید.

۱ــ سکوت کنید و در مقابل آنچه دیگران فکر می کنند نگران نباشید.

۲ــ از خرده گیری و نزاع چشم پوشی کنید. تا جایی که ممکن است به کودک بی توجهی کنید.

۳ــ در صورت لزوم اگر کودک قصد مجروح یا صدمه زدن احتمالی را دارد، با نگهداشتن اجباری از این عمل خودداری کنید.

۴ــ اگر کج خلقی کودک ادامه پیدا کرد فروشگاه را ترک کنید.

۵ــ در موقعی که کودک آرام است برایش توضیح دهید که اگر با کج خلقی وسایل را پرتاب یا خراب کند، فروشگاه را ترک خواهید کرد.

۶ــ به رفتار خوب پاداش دهید.بعد از آن عمل خوب، زمان ویژه ای به کودک صرف کنید.

زمانی که بچه ها جسور و رام نشدنی می شوند همه ما زمانی صداهای وحشتناک کودک را شنیده ایم. این عمل گهگاهی به چه علت رخ می دهد! اما بچه ها نیاز دارند تا این مرحله را بگذرانند. آنها نیاز دارند تا به توانایی های ما در مقابل آنها پی ببرند، تا خود را از والدین جدا کنند و کنترل خود را یاد بگیرند. ما می توانیم به بچه ها یاد دهیم رفتار شایسته و بجایی در مقابل پاداش رفتار خوب، چشم پوشی رفتار محرک و جلوگیری به خود یا دیگران داشته باشند.

۱ــ قبل ورود به فروشگاه، رفتاری که انتظار دارید و نتیجه بد رفتاری را برای کودک شرح دهید.

۲ــ احساس اطمینان در همه روشهاتان داشته باشید، همینطور اصرار برای گفتگو یا تسلیم را نپذیرید.

سنین ۳ تا ۴ ساله

کودک چیزی را با زور پیش می برد یا همبازی اش را نیشگون می گیرد، یا از حرفهای بیجا و نابجا استفاده می کند. چه باید کرد؟

آنچه نباید انجام دهید.

۱ــ کودک را درکونی نزنید. این به کودک آموزش می دهد که ضربه زدن بسیار خوب است به شرط اینکه بزرگتر باشید.

۲ــ انتقاد نکنید یا بدخو نشوید. این عمل اعتماد به نفس کودک را کم می کند و خاطره بدی در ذهن او به جای می گذارد.

۳ــ کودک را از داشتن جفت یا همتای دیگر محروم نکنید.

آنچه باید انجام دهید.

۱ــ به دلیل تراشی برای کج خلقی کودک گوش دهید و حرفها، احساسات و اظهارات درستش را تأیید کنید.

۲ــ به کودک کلمات مناسب برای برقراری احساسات را بفهمانید.

۳ــ به کودک «مهلت دهید» تا از دستورات پیروی کند.

دستوراتی برای «مهلت دادن»

۱ــ با قاطعیت از کودک بخواهید که صدایش را به قصد مهلت دادن کنترل کند.

۲ــ کودک را نزدیک اما جدا قرار دهید چون تمایل به فعالیت دارد.

۳ــ به کودک بگویید که مجبور است برای دقایقی با توجه به سنش آرام بنشیند. مثلاً کودک ۳ ساله ۳ دقیقه آرام می نشیند.

۴ــ مهلت تا زمان معین ادامه دارد.

بچه ها در این سنین شروع به یاد گرفتن دستورات و محدودیتها می کنند، اما اشتباه هم می کنند. آنها به تذکر دهنده و اثرات و نتایج فوری نیاز دارند که به اعتماد به نفس شان احترام گذارند و به آنها کمک کند تا بدون خجالت یا اوقات تلخی از والدین شان یاد بگیرند.

۱ــ بازی کودک را مشاهده کنید و از رفتار خوب او تعریف کنید. به عنوان مثال بگویید. «من واقعاً تاب خوردن و خندیدن تو را دوست دارم»

۲ــ مطمئن باشید شما به عنوان والدین و دیگر بزرگسالان در زندگی کودک الگوی خوبی برای بیان احساسات هستید..
hi dr!
     
  

 
چگونه می توان شخصیتی محبوب داشت


۱- ظاهری آراسته داشته باشید.

تمیز و مرتب باشید، هماهنگی و پاکیزگی شما، ناخودآگاه شما را جذاب می‌کند. بعضی از افراد براساس تصوری اشتباه برای جذاب شدن به زحمت زیادی می‌افتند و خود را به شکل‌های عجیب و غریبی درست می‌کنند. مهمترین مسئله این است که مرتب و هماهنگ و در عین حال ساده باشید.

نامرتب بودن حتی حرفهای قشنگ‌، مثبت و تأثیرگذار شما را ضایع می‌کند. فرزندی که همیشه پدر و مادر خود را آراسته و با ظاهری مرتب می‌بیند، ظاهر آراسته فردِ ناآشنا او را نمی‌فریبد. چون ممکن است جذب ظاهر آراسته کسی شوند که تأثیر منفی او از اثرات مثبتش به مراتب بیشتر باشد.

۲ – بیشتر سکوت کنید:
غالباً افراد به اشتباه برای این که جذاب‌تر شوند، بیشتر شلوغ می‌کنند و به خطا می‌روند. سکوت‌، یک تأثیر ذهنی و روانی بسیار قوی می‌گذارد. در سکوت‌، فرد پیرامون خود خلاء ایجاد می‌کند و هر خلایی‌، جذب را سبب می‌شود. آنها که بیشتر صحبت می‌کنند و کمتر می‌شنوند از جذابیت خود می‌کاهند، حال آن که سکوت و گوش دادن بیشتر به واقع شما را عاقل‌تر و قابل اطمینان‌تر معرفی می‌کند و این زمینه‌ای مساعد برای صمیمیت بیشتر است‌. سکوتی سرشار از اعتماد به نفس سرچشمه صمیمیت است‌.

۳ – نرم و ملایم سخن بگویید:
هنگامی که نرم و ملایم صحبت می‌کنید افراد را جذب خود می‌کنید و به راحتی می‌توانید بر روی آنها تأثیر بگذارید. آدم‌های خشن و داد و بیدادی افراد مناسبی برای اطمینان کردن‌، نیستند.

۴ – فرد محترمی باشید:
بی‌احترامی به خود، به دیگران و بی‌احترامی و بی ادبی در کلام و رفتار همگی از جذابیت شما می‌کاهد. شما باید هم در ظاهر آراسته باشید و هم در باطن وارسته‌. افراد مؤدب و متین و محترم بی تردید جذابند و این جذابیت از درون موج می‌زند.
محترم و مؤدب و باشخصیت باشید، خواهید دید خود به خود جذاب می‌شوید.

۵ – زیاد شوخی نکنید اما بسیار تبسم کنید:
شوخی فراوان از انرژی ذهنی و جذابیت شما می‌کاهد چرا که شوخی فراوان به تدریج مرزهای لازم بین افراد را از بین می‌برد متبسم باشید که تبسم به چهره شما جذابیتی عمیق و ژرف می‌بخشد. در تبسم‌، سنگینی و متانت و جذابیت است‌.

۶ – قاطعیت یعنی جذابیت‌:
کسانی که شخصیت قاطعی دارند و هدفها و ارزش‌های معینی دارند، بی‌استثنأ می‌توانند افراد جذابی باشند. زیرا شخصیت‌هایی جذاب و تأثیرگذارند که بسیار مصمم هستند و اعتماد به نفس دارند. به دنبال اهداف مشخصی بودن و به آنها رسیدن اعتماد به نفس زیادی به ارمغان می‌آورد و جذابیت از وجود چنین شخصی موج می‌زند.
آسان بود، این طور نیست‌؟ فکر می‌کنم شما هم می‌توانید یکی از جذاب‌ترین و ماندگارترین‌ها باشید. معطل نشوید دست به کار شوید
hi dr!
     
  

 
چگونه می توان با همسر خود رابطه بهتری داشت ؟



۱- زن ها دوست ندارند میهمان ناخوانده داشته باشند، بنابراین به آنها وقت کافی بدهید تا آماده شوند. آمادگی آنها برای پذیرایی امری حیاتی است.
۲ ) هر روز از همسر خود سوال کنید که چه کاری می توانید برایش انجام دهید.
۳ ) وقتی از شما خطایی سر می زند اظهار تاسف کنید. وقتی هم که تقصیر از شما نیست باز هم اظهار تاسف کنید!
۴ ) وقتی اوضاع قمر در عقرب است، لبخند را فراموش نکنید. اگر بخندید دنیا هم با شما می خندد و اگر گریه کنید یقین بدانید که دنیا شما را تنها خواهد گذاشت.
۵ ) از تلاش های همسرتان تشکر کنید و ببینید این تشکر تا چه حد موثر واقع می شود.
۶ ) به این فکر کنید که همسر شما زن خیلی خوبی است، مادری بسیار خوب، عروسی بهتر از دیگر عروس ها و اگر به این طرز فکر ادامه دهید، او همین طور خواهد شد.
۷ ) خسیس نباشید و در ستایش همسر خود دست و دلباز باشید. اما به یاد داشته باشید که در هیچ موردی مبالغه نکنید. باید همسرتان استحقاق تعریف و تمجیدی را که شما می کنید، داشته باشد وگرنه ممکن است نتیجه ی خوبی ندهد.
۸ ) همسر خود را تشویق کنید و کمک کنید تا استعدادهای پنهانی او شکوفا شود.
۹ ) به جای هدایای گرانبها، وقت خود را در اختیار همسرتان قرار دهید. نشان دهید که به او توجه دارید، حتی پس از یک روز کار سخت! برای او هدیه ای ببرید حتی یک شاخه گل به این ترتیب او خوش اخلاق می ماند.
۱۰ ) بدانید زمانی که همسرتان از سر درد شکایت می کند، چاره سر درد او قرص مسکن نیست، بلکه یک لبخند است.
۱۱ ) هرگز با همسرتان نجنگید، چون امکان ندارد در جنگ برنده شوید. در عوض از قلم برای نوشتن آن چه در ذهن دارید استفاده کنید. بعد آن را به همراه شاخه ای گل تحویل او بدهید.
hi dr!
     
  

 
همسر ایده آل همیشه همسر شیک پوش نیست



هر چند خانم ها ادعا می کنند که از مردهای مرتب و تمیز و شیک پوش خوششان می آید، اما گاهی اوقات اگر با لباس های ورزشی کج و کوله جلوی آنها ظاهر شوید، غذا را بدون رعایت آداب ویژه بخورید، و در کوچه فوتبال بازی کنید، شاید به نظر خانم ها خیلی جذاب تر هم جلوه کنید.

او بدش نمی آید که هر چند وقت یکبار برای نجاتش تلاش کنید، و یا اگر از عهده تعمیر برخی وسایل بر می آیید این کار را انجام دهید، و یا حتی با دوستان خود گپ بزنید. یک خانم با یک آقا قرار نمی گذارد تا بر سر این موضوع که کدامشان کفش ها و یا موهای شیک تری دارند با او به رقابت بپردازد؛ بلکه این تفاوت های موجود میان شما دو نفر است که منجر به اتصال هر چه بیشتر شما به هم می شود.

البته نباید فراموش کنید که زمانیکه برای مشاهده تئاتر و یا صرف شام به بیرون می روید، او از شما انتظار دارد که لباسهای مناسب و آراسته ای به تن کنید، اما در عین حال باید در نظر داشته باشید که در بقیه ساعات بیشتر از حس مردانگی شما لذت می برد
هر چند این امکان وجود دارد که هرگز به این موضوع اعتراف نکند- همیشه لازم نیست شیک ترین لباس ها را به تن کنید و درهای مختلف را پیش از او برایش باز کنید، فقط کافی است که آروغ های بعد از نوشیدنی را در زمان مناسب و هنگامیکه با دوستانتان هستید بزنید.
۲- نه گفتن
شما باید تصمیماتی که به ذهنتان را می رسد را انجام دهید و بر طبق آنچه عقلتان به شما دستور می دهد، عمل کنید؛ حتی اگر این کار سبب عصبانی شدن خانم شود. آقایون تصور می کنند که دخترخانم ها به دنبال نامزدهایی می گردند که او را بتوانند روی یک انگشت خود بچرخانند و هر چه که می گویند انجام دهد. اگر بخواهید همیشه مطابق آنچه به شما دیکته می شود، عمل کنید، دیری نخواهد گذشت که رابطه تان کسل کننده و ملال آور می شود. خانم ها به دنبال مردی هستند که چیزی برای ارائه کردن در دست داشته باشد و بتواند عقاید و ملاحظات شخصی خود را در بحث ها وارد کند. آنها به دنبال مردی هستند که شخصیت منحصر بفردی داشته باشد. اگر تمام زندگی یک مرد را تنها “همسرش” تشکیل دهد، آنگاه دیگر چیزهای زیادی برای گفتن ندارد و برایش سورپرایزهای زیادی باقی نمی ماند که بتواند در مواقع ضروری آنها را رو کند. حتی اگر همسر شما از آن دست خانم هایی باشد که دوست دارند قدرت و کنترل خانواده را بدست بگیرند، باز هم بدش نمی آید که گه گاه با شما قدرت آزمایی و جدلی برابر داشته باشد. بنابراین اگر تا به حال تصور می کردید که باید کنترل تمام امور را به دست او بسپارید، بهتر است از این به بعد دست از این کار بردارید؛ به منظور حفظ رابطه و نگه داشتن او حتماً نباید خودتان را به یک خدمتکار خانگی دست آموز تبدیل کنید.
۳داشتن شهوت جنسی شدید
کاملاً روشن است که اگر یک رابطه، تنها به برقراری روابط جنسی محدود شود، طرف مقابل احساس می کند که مورد سوء استفاده قرار می گیرد؛ اما از سوی دیگر باید این امر را نیز در نظر گرفت که یک خانم زمانیکه می بیند شوهرش در مقابل او کنترل خود را از دست میدهد و ابزار علاقه می کند انگار دنیا را به وی داده اند. اگر همسر شما شاغل است و شب هنگام پس از یک روز سخت کاری و سرو کله زدن با ارباب رجوع و همکاران او را در خانه می بینید هیچ چیز جز معاشقه نمی تواند او را خوشحال کند؛ این امر سبب می شود که او خودش را در راس تمام شادی های جهان قرار دهد. اگر او شغل حساس و با ارزشی دارد و در سمت مهمی قرار دارد، بهتر است شما شروع کننده ارتباط جنسی باشید. این امر به او اجازه می دهد که با خیال راحت از رابطه خود لذت ببرد.
۴- مستقل بودن
شاید همیشه خانم ها به این دلیل که همسرشان ادعا می کنند سرشان بیش از اندازه شلوغ است، به آنها توجه کافی مبذول نمی دارند، وقت زیادی را در محل کار خود سپری می کنند و یا با دوست های خود خوش گذرانی می کنند، ناراحت می شوند. باید توجه داشت باشید که اگر می خواهید همسرتان در کنارتان باقی بماند، باید مانند یک پرنسس با او رفتار کنید؛ اما از طرف دیگر، همواره در نظر داشته باشید که اگر سرگرمی، تفریح و کارهای دیگری برای انجام دادن نداشته باشید، ممکن است خانم احساس کند که در حال خفه شدن در رابطه است. همان اندازه که شما در رابطه نیاز به فضا دارید، خانم ها نیز از آزادی خود لذت می برند و شدیداً به آن محتاج هستند. یک مرد مستقل و متکی به نفس در نظر خانم ها از جذابیت بیشتری برخوردار می باشد. یک مرد محتاج و بدون آرزو های بزرگ، برای بیشتر خانم ها هیچ گونه جذابیتی ندارد. بنابراین شما مجاز هستید که با دوستان مختلف خود قرار ملاقات بگذارید و شغل و سرگرمی مخصوص به خودتان را داشته باشید.
۵ حسود بودن
حسادت یکی از احساسات قوی به شمار می رود. هر چند انسان ها نمی توانند میزان دقیق حسادت خود را کنترل نمایند، اما مقدار کمی حسد، آن هم به طور گاه گاه و اتفاقی، به راحتی می تواند حس جاذبه شما را در نظر او افزایش دهد. اگر شما نسبت به مردهایی که با اوصحبت می کنند، هیچ گونه عکس العملی از خود نشان ندهید، او تصور می کند که به هیچ وجه برایش ارزش قائل نیستید، به همین دلیل به دنبال کسی می رود که این خلا را برایش پر کند. اگر او در مورد یک همکار مذکر خیلی صمیمی و یا مربی اش بازخواست نمایید، شاید در ظاهر به شما غر بزند، اما در باطن لبخندی بر لب هایش نقش خواهد بست. توجه: زمانیکه نوبت به حسادت می رسد، مقدار کمی از آن می تواند مثمر ثمر واقع شود، پس در خرج کردن آن به شدت صرفه جویی کنید. از قدرت فوق العاده آن با خبر شوید: او می تواند عاشق مردی شود که نسبت به دارایی های شخصی او حساس بوده و از آنها محافظت کند.
۶آسیب پذیری گاه به گاه
هر انسانی دوست دارد که احساس کند دیگران به وجود او نیازمند هستند و از آنجایی که کمتر اتفاق می افتد یک خانم بتواند از شوهر خود محافظت کند، بد نیست که به او اجازه دهید این کار را از طریق روش های دیگر به شما اثبات کند. برای مثال بد نیست که به او اجازه دهید تا به شما گوشزذ کند نیاز به جوراب های بیشتری دارید، یا اینکه همیشه یادتان می رود رخت ها را به خشک شویی ببرید، و برای بستن کروات خود به کمک او احتیاج دارید. شاید احمقانه به نظر برسد اما گاهی اوقات همین موارد ساده و پیش پا افتاده سبب می شود که او احساس بهتری نسبت به خودش پیدا کند و بیش از پیش جذب شما شود. البته این امر بدان معنا نیست که سعی کنید از او برای خود یک مادر بسازید – هر چند او از این کار بدش نمی آید – اما این امر شاید جزء آخرین چیزهایی باشد که او انتظارش را از شما دارد؛ فقط زمانیکه نیاز به کمک داشتید و احساس می کردید که او می تواند به شما کمک کند، از او درخواست همکاری کنید. با این کار بدون شک به او احساس قدرت، سودمند واقع شدن، و مهم بودن دست خواهد داد. اغلب مردها تصور می کنند که برای کشاندن خانم ها به سمت خود باید از خودشان یک قهرمان دست نیافتنی بسازند، اما این امر صحت ندارد. مقداری نیازمندی و کمک خواستن سبب می شود که شما در نظر او تا حدی آسیب پذیر جلوه کنید، و در چنین موقعیتی تمام خانم ها حاضر ایستاده اند تا به داخل رابطه شما آمده و به شما کمک کنند.
۷پنهان کردن احساسات
شاید او همیشه اعتراض می کند که چرا نباید بداند که شما در حال فکر کردن به چه موضوعی هستید. شاید دوست داشته باشد بداند که در طول روز و در محل کار برای ما چه اتفاقاتی رخ داده، شاید همیشه از شما بخواهد تا در مورد همه چیز با او صحبت کنید، و به اصطلاح سفره دلتان را برای او باز کنید تا بتواند به عمیق ترین نقطه از احساساتتان دسترسی پیدا کند. شما می دانید که خانم ها با دوست های دختر در مورد جزییات تمام مسائل به خصوص در مورد نگرانی های خود، صحبت می کنند. به همین دلیل اگر بخواهید تمام احساست خود را در مقابل او بازگو کنید، خیلی راحت می تواند به شما نمره دهد. در برخی مواقع اگر کمی از او دوری کنید و خود را کمی اسرار آمیز جلوه دهید، او علاقه بیشتری به شما پیدا خواهد کرد. نکته جالب اینجاست که خودش به شخصه برای پیدا کردن حقیقت تلاش می کند. خانم ها لذت می برند تا بدون اینکه شما به آنها چیزی بگویید، خودشان بتوانند از اسرار شما سر در بیاورند. شاید آنقدرها هم که شما تصور می کنید از این کار متنفر نباشد.
۸سرتاپای او را وارسی کنید
خانم ها به اندازه آقایون دوست دارند که دیگران آنها را به خاطر توانایی های ذهنی و عملی شان تحسین کنند، و زمانیکه کاری را درست انجام دادند مورد تشویق قرار بگیرند؛ آنها در چنین حالتی انتظار ترفیع رتبه و تشویقی نیز دارند. اگر یک خانم با حالت جذابی صحبت میکند دلش می خواهد مورد توجه قرار بگیرد. البته این امر به شرایط و کسانیکه به او توجه می کنند هم بستگی دارد. اما زمانیکه نوبت به مردی می رسد که خانم دوستش می دارد، با کمال میل به او اجازه می دهد که کلیه متعلقاتش را چک کند. خانم ها هم مانند آقایون از تعریف و تمجید لذت می برند. اگر به او توجه کنید او واقعا خوشحال می شود و این خوشحالی شما را به هر کجا که بخواهید خواهد رساند.
همیشه بهترین رفتارهایتان را رو نکنید
هر چند خانم ها در بیشتر موارد، زمانی که غر زدن هایشان را شروع می کنند کاملاً جدی هستند، (به ویژه زمانیکه آشغال غذاهای خود را روی میز بگذارید و یا جوراب هایتان را برندارید) اما باید این امر را هم در نظر داشته باشید که اگر بخواهید همیشه با او موفقت کنید و مطابق خواسته هایش رفتار کنید، او دلش برای خود واقعی شما تنگ خواهد شد. این دست رفتارها به دو قسمت تقسیم می شوند: آنهایی که خود واقعی شما را نمایان می سازند و آن دسته ای که شما را به او نشان می دهند. از آنجایی که ما کاملاً واقف هستیم که خانم ها نیازمند توجه هستند و همین توجه باعث جذب خانمها به آقایون می شود، این احتمال وجود دارد که برخی رفتارهای منحصر بفرد شما باعث شود تا گل لبخند را بر روی لب های او بنشاند و در وجود او جذابیت بیشتری نسبت به شما ایجاد نماید. بنابراین هیچ گاه نباید به ظاهر صحبت های او توجه کنید؛ در بیشتر مواقع او شما را فقط به خاطر وجود خودتان دوست می دارد
hi dr!
     
  

 
چگونه می توان بر ترس غلبه کرد ؟

ترس چیست؟ چرا ما می ترسیم؟ ترس چیزی نیست جز یک احساس و هیجان که آنرا در ذهن خود می پرورانیم. و مشکل از آنجا شروع می شود که این احساسات و هیجانها بر زندگی ما اثر نا مطلوب می گذارند. ما از انجام بعضی کارها وحشت داریم چون می ترسیم با شکست مواجه شویم. این ممکن است بخاطر شکستهایی باشد که واقعاً در گذشته تجربه کرده ایم یا حتی واقعاً چنین شکستی را تجربه نکرده ایم ولی از اینکه ممکن است شکست بخوریم می ترسیم.

بیشتر مواقع ما از چیزی می ترسیم که حتی یکبار با آن روبرو نشده ایم. آیا احمقانه نیست؟ حقیقت این است که ما می توانیم انواعی از شکست ها را در ذهن خود تصور کنیم. آنگاه باور می کنیم این شکست ها به حقیقت خواهد پیوست و حتی برای رسیدن به هدف تلاش هم نمی کنیم. و همینجاست که دچار خطا شده ایم، چون به خاطر یک احتمال حتی از تلاش کردن می ترسیم. و موفقیت بدون تلاش و کوشش معنایی ندارد.

مارک تواین سخن جالبی در این زمینه دارد:

«من در زندگی خود سختی های زیادی را تحمل کرده ام در حالیکه تعداد کمی از آنها واقعاً رخ داده اند.»

منظور این است که بسیار از این مشقات در ذهن او بوده اند.

اکنون این سؤال مطرح می شود که چه کسی می تواند واقعاً شکست و موفقیت را تعریف کند؟ آیا شما این کار را بدرستی انجام می دهید؟ آیا شما تعاریف دیگران از موفقیت را قبول دارید؟ بعضی از افراد تعاریف سختگیرانه تری نسبت به دیگران دارند. قبول ندارید؟ برای این منظور از افراد مختلف سؤال شد شما موفقیت را چگونه تعریف می کنید دو تا از جوابها این گونه بودند:

ــ آلکس گفت: « هر روز صبح که از خواب بیدار می شوم و زنده ام و فرصت دارم موفق هستم.»

ــ ولی جف عقیده داشت اگر در سال حداقل ۱ میلیون دلار درآمد داشته باشد موفق است.

آلکس تعریف خود را از موفقیت ساخته است و رسیدن به این موفقیت نسبتاً ساده است اما جف تا زمانیکه یک میلیون دلار در سال بدست نیاورد احساس موفقیت نمی کند. فکر می کند جف و انسانهایی مانند او چقدر در روز احساس می کنند شکست خورده اند چون هنوز آن یک میلیون دلار را بدست نیاورده اند. البته اشتباه نکنید من نمی گویم شخص نباید اهداف بزرگ در زندگی خود داشته باشد بلکه سخن بنده این است که هدف خود را با شادی بدست آورید تا اینکه با احساس رنج بدنبال بدست آوردن سعادت باشید.

هر چه تعریف شما از موفقیت سختگیرانه تر باشد ترس بیشتری به آن اضافه کرده اید. پس اجازه ندهید تعاریفی که خود ساخته اید شما را محدود کند. بدتر از همه این است که به دیگران اجازه دهید این تعاریف را برای شما بسازند.

تعاریف خود را بسازید. می توانید آنرا سخت تر کنید تا احساس شکست به شما دست بدهد یا آنرا ساده سازید تا احساس موفقیت کنید. با این روش شما ترس کمتری نسبت به اهداف خود در زندگی خواهید داشت. حال اگر بدانید که چه کاری می خواهید انجام دهید شکست نخواهید خورد. اکنون با این باور تصور کنید چه کارهایی می توانید در زندگی خود انجام دهید.

سعی کنید هر شکستی را مانند یک موفقیت ببینید. این کار ساده است چون هر شکستی که خورده اید به شما نشان داده که چه کاری را نباید انجام می دادید یا روش جدیدی در مقابل شما گشوده است. پس د رحقیقت یک موفقیت کسب کرده اید. بنابراین به هدف خود نزدیکتر شده اید. به خاطر داشته باشید گذشته با آینده یکسان نیست. و شکست دیروز مساوی با عواقب ناگوار آینده نیست. فقط بدلیل اینکه دیروز یا همین ۵ دقیقه پیش شکست خورده اید بدین معنا نیست که قرار است این شکست دوباره تکرار شود. تنها کاری که باید انجام دهید این است که از اشتباه خود چیزهای جدید یاد بگیرید و روش خود را عوض کنید. گذشته همان افکار شما بوده برای رسیدن به موفقیت در آینده. نترس باشید.
hi dr!
     
  

 
از شکست پلی برای پیروزی بسازید

خطا یک فرصت با ارزش یادگیری در اختیار شما قرار می دهد و باید به عنوان خونی حیاتی در رگهای موفقیت به آن نگاه کرد همچنین بیشتر افراد از این متنفرند که شکست خورده شناخته شوند و دوست دارند یک انسان موفق شناخته شوند. بسیاری از بزرگترین افراد موفق از طریق همین ظاهراً شکست ها به این موقعیت رسیده اند. موفقیت همیشه مدیون شکست هاست. خطا اغلب نتیجه یک بدفهمی از چیزی است که وجود دارد و مورد توجه قرار نگرفته است و این همان چیزی است که بعد از شکست افراد متوجه آن می شوند.

بین یک شکست شرافتمندانه و یک شکست احمقانه تفاوت قائل شوید

دیوید پوتراک یکی از مدیران شرکت چارلز اسکواب می گوید. این عقیده که بگوییم خطا و اشتباه خوب است خنده دار است. من نمی خواهم داخل شرکت به دنبال افرادی بگردم که اشتباه کرده اند و به آنها جایزه بدهم. ولی اینجا در شرکت اسکواب ما بین یک اشتباه احمقانه و یک خطای شرفتمندانه تفاوت قائل هستیم.

چارلز اسکواب یک سری معیار برای تعریف یک خطای شرافتمندانه دارد. خطای شرافتمندانه زمانی اتفاق می افتد که:

شما یک نقشه خوب دارید و می دانید چه می کنید و به هر مرحله از کار به دقت اندیشیده اید و در همه کارها دیسیپلین مدیریتی کافی بکار برده اید و اگر به عقب برگردید و به کارهایی که انجام داده اید یک بازنگری داشته باشید نتیجه این باشد که همة کارها با با فکر و تدبیر انجام شده است.
آیا شما برای روبرو شدن با خطای احتمالی برنامه داشته اید و آیا این برنامه باید اجرا می شده است.
لازم است که از خود بپرسید و بدنبال آن باشید که با آموختن از تجربه جدید قدرتمند تر و چالاکتر باشید.
مؤسسه چارلز اسکواب اشتباهات و درسهایی را که از این اشتباهات آموخته است به صورت مقاله منتشر کرده است. آنها همچنین یک تابلو از نوع آوری هایی که به شکست منتهی شده است به همراه یک نوار ویدیویی برای راهنمایی کارمندان تهیه کرده اند. و هر سال در جشن noble failure رسماً به نمایش می گذارند. و افرادی که در مراسم شرکت دارند راه حل های ممکن را پیشنهاد می دهند. سپس بهترین پیشنهاد ها انتخاب و سپس اصلاح می شود.



جلوگیری از شکست
شکست یک تصادف نیست بلکه نتیجه فعل و انفعالات داخلی یک سیستم است. که یک ساختار و یک ترتیب دارد. برای جلوگیری از شکست به یک موقعیت که در برابر آن قرار می گیرید باید با تمام اجزای آن بنگرید و تحلیل کنید که هر یک از این اجزاء چگونه عمل می کنند آیا به نفع شما عمل می کنند یا به ضرر شما برای این منظور می توانید از NLP استفاده کنید که به شما می آموزد به صورت ناخودآگاه به همه چیز نگاه سیستماتیک پیدا کنید. این موقعیت شامل افراد و یک ترتیب رخداد ، افکار ، احساسها ، اعمال و فعل انفعالات است. حتی خود شما هم جزء آن هستید. پس باید به همه اینها توجه کنید همینکه متوجه شدید سیستم برای شما کار می کند یا بر ضد شما این ابزار را در اختیار دارید تا در آینده شرایط متفاوتی را بسازید. پس می توانید از اشتباه دوباره جلوگیری کنید.



خطاها و شکست ها را به موقعیت جدید تبدیل کنید
برای بهره بردن از تجربه ها باید همیشه آماده یادگیری باشید. حتی زمانیکه بعضی از افراد ممکن است اشتباه شما را گوشزد کنند. معمولاً افراد نسبت به شکست دارای دید منفی هستند. و تمایل دارند از آن فرار کنند یک عکس العمل که فرصت با ارزش یادگیری را از بین می برد اما چطور ممکن است که یک شکست منجر به یک فرصت جدید شود؟ این مسئله زمانی جدی تر می شود که ندانید چگونه می توان دانشی را که از یک خطا ناشی می شود را استخراج کنید. برای شروع باید بیاموزید که از خود سئوال کنید البته باید با خود رو راست باشید و خود را گول نزنید تا بتوانید تجربه با ارزشی را که بدست آورده اید در آینده استفاده کنید. کلید راه موفقیت بعد از شکست تغییر دیدگاه شماست خوشبینانه فکر کردن بیش از حد بدلیل دور شدن از واقعیت سبب نتایج ناحوشانیدی شده است اما تحقیقات نشان داده است که ما می توانیم خوشحالتر و سالمتر زندگی کنیم و در زندگی موفق تر باشیم اگر بیاموزیم که چگونه موقعیت های موجود در قلب مشکلات را شناسایی کنیم. در این زمان است که مسائل و مشکلات تبدیل به موقعیت هایی برای مبارزه و می شوند می توان آنها را به یک موفقیت منتهی کرد.



چرا بعضی از شرکت ها شکست می خورند
۹۹ درصد از شرکت هایی که بوسیله افراد کم تجربه تاسیس و اداره شده اند در دو سه سال اول کار خود شکست خورده اند علت این است که آنها چگونگی انجام کار را نمی دانند آنها کوچکترین تجربه ای نسبت به موفقیت شرکت و چگونگی مراحل آن ندارند. ممکن است آنها ایده هایی برای تولید یک محصول داشته باشند ولی همه آن چیزی را که برای موفقیت لازم است نمی دانند.



یک مثال: مایکروسافت
همه ما با شرکت موفق مایکروسافت که عرضه کنندة سیستم عامل ویندوز است را می شناسیم. بسیاری از محصولات نرم افزاری مایکروسافت که منجر به شکست شد زمینه ای برای آموختن و ایجاد فرصتهای جدید شد که تبدیل به بزرگترین موفقیت های آن شرکت شد. در زیر به چند نمونه اشاره می کنیم:

چندین سال بر روی پروژه بانکها ی اطلاعاتی اومگا کار شد که منجر به شکست تجاری محصول شد ولی نتیجه آن تولید بانک اطلاعاتی معروف Access بود.
میلیون ها دلار هزینه و ساعتهای بیشمار وقت برای یک پروژه مشترک با IBM برای تولید یک سیستم عامل صرف شد و محصولی تولید نشد ولی این تجربه منجر به تولید سیستم عامل ویندوز NT شد.
و یک پروژه نرم افزاری شکست خورده دیگر که در رقابت با Lotus 1-2-3 اجرا شده بود در پروژه بعدی منجر به تولید و توسعه نرم افزار معروف Excel شد که یکی دیگر از موفقیت های مایکروسافت را رقم زد.
hi dr!
     
  

 
اکستازی و قرص های روان گردان

بهش کادیلاک، آدم (ADAM)، خوک صورتی، فیل، لوبیا، آب نبات چوبی، ، روشنایی، طلوع آفتاب کالیفرنیا و !! اکثرا تو بساط جوونا پیدا میشه اما نه همه جوونا، تو مهمونی‌ها و پارتی‌ها کم نیست اما نه اون مهمونی‌های فامیلی که همه ما حداقل هفته‌ای یه بار تجربه‌اش می‌کنیم شناختنش زیاد سخت نیست از هر احلش بپرسی بهت میگه!



در این راستا دکتر بهشاد جعفرپور استاد دانشگاه ، با بیان اینکه الکل و اعتیاد به مواد مخدر سالهاست جامعه ما و دیگر جوامع را درگیر خود ساخته گفت: اما این بار ماده‌ای با چهره‌ای مرموز و ناشناخته پا به عرصه کارزار گذاشته است، تجربه تلخ ناتوانی‌مان در ریشه‌کنی مواد مخدر سنتی و مسأله اعتیاد هنوز ذهنمان را آزار می‌داد که ناگهان اهریمنی هزار چهره بنام «اکستازی» رخ نمود.
وی با بیان اینکه محاسبه اثرات مصرف غیر قانونی مواد در جامعه تقریبا غیرممکن است، اظهار کرد: بعنوان مثال افرادی که والدین آنها مواد غیرقانونی مصرف می‌کردند، شانس بیشتری برای ابتلا به مشکلات جسمی و روانی دارند که اثراتی برساختار جامعه که با اشتغال، آموزش و سطوح اجتماعی ـ اقتصادی در جمعیت اندازه‌گیری می‌شود خواهد داشت.
دکتر جعفرپور ادامه داد: روان درمانگران، اکستازی را دارویی با اثر ملایم می‌دانستند که سبب ایجاد احساسات همدلانه نسبت به دیگران و برون‌ریزی هیجانات می‌شد؛ آنها عموما گزارش می‌کردند که این دارو استعداد غلبه کردن بر وقفه‌های روان درمانی را دارد و سبب افزایش بینش بویژه بینش نسبت به روابط با دیگران می‌شود.
این استاد دانشگاه پیرامون اثر «اکستازی» بر دستگاه ایمنی بدن بیان کرد: برخی از مصرف‌کنندگان بویژه بر اثر مصرف زیاد آن دچار کاهش «مقاومت» نسبت به بیماری‌ها می‌شوند، هر چند مشخص نیست که این موضوع بخاطر خاصیت خود داروست و یا در اثر شرایط فرد چون سرپا ایستادن در تمام شب و رقصیدن، افزایش تماس‌های بدنی، کاهش اشتها و تغذیه ضعیف و … است.
دکتر جعفرپور با بیان اینکه مصرف اکستازی در مقادیر بالا می‌تواند تولید توهم کند افزود: دکتر مک کان موردی را گزارش می‌کند که در آن دختر جوانی پس از مصرف اکستازی خالص دچار روان آشفتگی (دلیریوم) شده بود و به طور کامل فاقد جهت‌یابی بود، در راه رفتن مشکل داشت، ساعتها برای برداشتن شئی که وجود نداشت وقت صرف می‌کرد و با افرادی که حضور نداشتند سخن می‌گفت. وی اختلالات اضطرابی و حملات وحشت زدگی را برجسته‌ترین اثر مصرف این قرصها دانست و اذعان کرد: مسخ شخصیت نیز از دیگر اثرات مصرف این داروها است که در این حالت فرد خودش را غیرواقعی، جدا از دنیا و ناتوان از تجربه هیجان احساس می‌کند، این حالت بسیار ناخوشایند است و مبتلایان ممکن است احساس کنند که توسط یک دیوار شیشه‌ای از دنیا جدا شده‌اند و مردم ممکن است به صورت «آدمک مقوایی» توصیف شوند.
وی با بیان این که مصرف‌کنندگان طولانی مدت اکستازی در تکالیف نیازمند توجه و تمرکز دچارمشکل می‌شوند به ایسنا گفت: بی‌خوابی طی چند روز پس از مصرف اکستازی نسبتا شایع است، اما در معدودی از افراد این بی‌خوابی همراه با افزایش میزان رویا بینی و کابوس طی چندین ماه طول می‌کشد.
جعفرپور ضمن اظهار نگرانی از گسترش مصرف هروئین در بین مصرف‌کنندگان اکستازی و بیان اینکه هروئین به سرعت اعتیادآور است، خاطرنشان کرد: روز پس از مصرف اکستازی اگر فرد به مدت معقولی خوابیده باشد، مقادیر زیادی از حشیش مصرف نکرده باشد و به باشگاههای رقص نرفته باشد، احساس «پرواز روح» را تجربه می‌کند هر چند این خلق شاد با شروع روز دوم فرو می‌ریزد و در روز سوم خلق پایین که ممکن است بسیار شدید و تحریک‌پذیر باشد شایع است که این حالت تا روز چهارم ادامه پیدا می‌کند.
این استاد دانشگاه با اشاره به خطرات ناشی از مصرف اکستازی گفت: اکثر کستازی‌ها تنها ۴۰ درصد خالص هستند بنابراین همیشه این خطر وجود دارد که هر قرص یا کپسول ژلاتینی اکستازی احتمالا با داروهای دیگر نظیر هروئین و یا کوکائین ترکیب شده باشد که بسیار اعتیادآور است. به گفته وی ۹۲ درصد از کسانی که اکستازی مصرف می‌کنند به سوء مصرف سایر داروهای سنگین‌تر و قوی تر نیز اقدام می‌کنند، همچنین ۶۷ درصد کسانی که از این دارو استفاده می‌کنند علی‌رغم تجارب به مصرف آن ادامه می‌دهند. وی گفت: مرگ افراد جوان در اثر کم‌آبی، خستگی مفرط و حمله قلبی و در نتیجه مصرف بسیار زیاد اکستازی رخ می‌دهد.
hi dr!
     
  

 
آیا شکل ، رنگ ،طرح و نوع لباس برای کودکان مهم است ؟

لباس برای بزرگترها و حتی برای کودکان حاوی ارزشها و بیانگر مفاهیم مختلفی است.به همین جهت معمولاً بر سر لباس میان کودک و پدر و مادر مشاجره ایجاد می شود. برای نمونه اغلب پدر و مادرها لباس را وسیله ای برای زیباتر کردن ظاهر کودک می شناسند.



بعضی دیگر دوست دارند که فرزند آنها همیشه آراسته و مرتب باشد، چرا که این دسته از پدر و مادرها چنین می پندارند که آراسته بودن کودک نشانگر مرتب و آراسته بودن والدین او است،برخی دیگر ممکن است لباسهای کودک را مشابه لباس خود انتخاب نمایند. هیچ یک از این مبانی ارزشی، برای کودک مهم نیستند، او فقط دوست دارد که لباسهایش راحت و مشابه دیگر همبازی هایش باشد تا در میان آنها احساس تفاوت نکند و به موازات همه اینها به مقدار کافی زیبا باشد.



نکاتی که کودک در مورد لباس به آنها اهمیت می دهد به قرار زیر می باشد:
۱. رنـــــگ لباس:



کودک لباس را به دلیل رنگهای جذاب و شاد آن دوست دارد. او درباره تناسب رنگ لباس و این که آیا چنین رنگی به او می آید یا نه چیز زیادی نمی داند و به همین دلیل ممکن است حتی در یک زمان لباس هایی با رنگ های مختلف و ناهماهنگ را برای پوشیدن انتخاب نماید. کودکان بیشتر مایل به پوشیدن رنگ های قرمز، سبز، نارنجی، زرد، آبی و صورتی هستند.


۲. طـــرح و شکــل لباس:



دگمه های رنگی و شکل های دوخته شده و برجسته بر علاقه کودک به لباس می افزاید. کودک به این گونه چیزها بیش از مدل لباس اهمیت می دهد.


۳. جدید و نـــو بـــودن لباس:



به دلیل عقاید و نظراتی که همواره از طرف مردم در مورد لباس نو ابراز می شود، کودک علاقه مند به پوشیدن لباس نو است. به طور مثال کودک هنگام خرید یک جفت کفش نو آنها را در همان فروشگاه به پا کرده و مورد استفاده قرار می دهد. لباس باید طوری باشد که بپوشد و مورد استفاده قرار دهد. چنین لباسهایی جاذبه زیادی برای کودک دارند و در تقویت ایجاد حس استقلال در او مؤثرند.



۴. بـــافت لباس:



این مسئله برای کودک حائز اهمیت است. آنها معمولاً مواد نرم مانند ابریشم، مخمل یا خز را دوست دارند.


۵. تنـــاسب با لباس همبازی هایشان:



بچه ها معمولاً دوست دارند لباس هایشان از نظر رنگ یا مد مشابه رنگ لباس دیگر همبازی هایشان باشد چرا که نمی خواهند متفاوت از دیگران به نظر برسند.


۶. لباس مـــورد علاقه:



کودک دوست دارد لباس مورد علاقه خود را چندین بار پشت سر هم بپوشد. در چنین مواردی او را راحت بگذارید و به او اصرار بر پوشیدن لباس دیگری به سلیقه خودتان نکنید.



۷. عدم تـــوجه به قیمت لباس:



کودک تفاوت میان لباس ارزان قیمت و گران قیمت را درک نمی کند.بنابراین والدین نباید حتی در صورت داشتن پول کافی، در خرید لباس های گران قیمت برای فرزندان خود اصرار ورزند، به عوض آن بهتر است این پول را در موارد دیگری از قبیل هزینه های آموزشی کودک در کلاس های گوناگون و مورد علاقه اش خرج کنند تا در آینده فردی مفید برای جامعه اش گردد.



منظور از عدم خرید لباس های گران قیمت، لباسهایی است که دارای هزینه های سرسام آوری هستند. لباس کودک باید به اندازه کافی شیک، زیبا، جذاب و با کیفیت مطلوب باشد.
hi dr!
     
  

 
آزمون خودشناسی مفهوم زندگی مشترک

آیا تاکنون از خود پرسیده اید که معنای زندگی مشترک چیست؟ آیا می دانید که پایه یک زندگی مشترک بر اعتقادات و باورهای بنیادی شما استوار است؟ زندگی مشترک مفهومی بسیار وسیع دارد که شاید در یک جمله نتوان بیان کرد.


آزمون زیر به شما کمک می کند که دریابید اعتقادات و باورهای بنیادی تان در رابطه با یک ارتباط عمیق و ریشه دار چیست؟

به هنگام پاسخ دادن به این سئوالات، اولین فکری را که به ذهنتان می رسد، در نظر بگیرید و براساس آن به سئوالات پاسخ دهید.

پرسش های آزمون
۱ـ به نظر شما ، بهترین شیوه برای اینکه اطمینان یابید طرف مقابلتان کاملاً برازنده و مناسب حال شماست، چیست؟
الف) خواسته ها و سلایقتان در زندگی عیناً مثل هم باشد.
ب) در این ارتباط، همیشه شاد و راضی باشید و هیچ اختلاف و مشکلی بینتان وجود نداشته باشد.
ج) به اتفاق هم با مشکلات مواجه شوید و مبارزه کنید و روزبه روز بیشتر به یکدیگر نزدیک شوید.
د) اینکه والدین و خانواده تان او را تایید کنند.

۲ـ به نظر شما، زوجها از چه طریق قادرند به بهترین نحو، مشکلات و مسائل مهم زندگی مشترکشان را حل و برطرف کنند؟
الف) ابتدا مشخص کنند که چه کسی در اشتباه است و حق با کدام است.
ب) حتی در صورت ناراحتی و نارضایتی شدید، باید مدام با یکدیگر صحبت و تبادل نظر کنند.
ج) مشکلات را به حال خود رها کنند و منتظر بمانند تا اوضاع خود به خود بهبود یابد.
د) تمام حواس خود را بر روی آن متمرکز کنند و با دل و جان به حرفها و پیشنهادهای یکدیگر گوش دهند.

۳ـ در زندگی مشترک زوجها، ممکن است تفاوتها، اختلاف نظرها و مشکلاتی قدعلم کنند، اینها:
الف) نمایانگر این حقیقت هستند که لازم است تغییر و تحولی در همسرتان به وجود آید.
ب) دلایلی هستند که باعث می شوند گذشت و سازش خود را به یکدیگر نشان دهید و در جهت بهبود ارتباطتان بیشتر بکوشید.
ج) به منزله و علایم هشداردهنده ای هستند که ثابت می کنند همسرتان مناسب حال و برازنده شما نیست و به دردتان نمی خورد.
د) به منزله و نشانه هایی هستند که به ما می گویند زمان آن فرا رسیده است که چیزهای جدیدی یاد بگیریم و به مرحله رشد و شکوفایی برسیم.

۴ـ زوجهایی که همیشه رضایت خاطر، خرسندی، خشنودی و شادمانی شان را با یکدیگر تقسیم می کنند با زوجهایی که مدام ابراز نارضایتی و ناراحتی می کنند، تفاوت دارند. به نظر شما تفاوت آنها در چیست؟
الف) زوجهای گروه اول هرگز عصبانی نمی شوند، جر وبحث به راه نمی اندازند و سعی می کنند همیشه آرامش و خونسردی خود را حفظ کنند.
ب) زوجهای گروه اول هیچ گاه وضع را از آنچه هست، بدتر نمی کنند.
ج) زوجهای گروه اول مسائل و مشکلات کمتری دارند، در نتیجه بیشتر از زندگی خود لذت می برند.
د) زوجهای گروه اول، برای حل مسائل و مشکلات موجود، از ابزارها و شگردها و راهکارهای مدبرانه تری استفاده می کنند.
امتیازات
سئوال الف ب ج د
۱ ۳ ۲ ۴ ۱
۲ ۳ ۲ ۱ ۴
۳ ۲ ۳ ۱ ۴
۴ ۲ ۳ ۱ ۴
بین ۱۳ تا ۱۶ امتیاز
شما از روحیه ای ایثارگرانه برخوردارید، ولی در عین حال مایلید همسرتان نیز به موقع شما را درک کند و از خودگذشتگی نشان دهد. ممکن است به هنگام رویارویی با مشکلات ابتدا خود را ببازید، اما خیلی زود به خود می آیید و اوضاع را به بهترین نحو سروسامان می دهید. متاسفانه به هنگام پذیرفتن اشتباهات، کمی سرسخت و لجوجانه عمل می کنید، اما با کمی تامل، راهکارهایی مناسب می یابید و می توانید برمشکلات پیروز شوید.
بین ۹ تا ۱۲ امتیاز
سرسخت و خودرأی هستید وبر اعتقادات و باورهای ریشه دار و عمیق خود بشدت اصرار می ورزید و مایلید همانها را در زندگی مشترکتان نیز اعمال کنید. این به شرطی خوب است که ابتدا بتوانید به تفاهمی با همسرتان در این زمینه دست یابید و پس از گذشت چندسال از زندگی مشترکتان و شناخت هرچه بیشتر یکدیگر، با همفکری با او آنها را به کار گیرید. متاسفانه به هنگام رویارویی با مشکلات، به سرعت دست و پایتان را گم می کنید و قادر نیستید بدون کمک فکری دیگران، مسائل را حل و فصل کنید. بهتر است کمی صبورانه تر با مسائل برخورد کنید.
بین ۴ تا ۸ امتیاز
ابتدا به این سئوال پاسخ دهید، آیا معنا و مفهوم زندگی مشترک را به درستی درک کرده اید؟ چنانچه پاسختان به این سؤال منفی است (که حتماً با توجه به امتیازاتتان همین طور است) قبل از تصمیم گیری برای ازدواج، باید به زندگی مشترک آرام و پر از تفاهم زوجهای اطرافتان دقیق شوید و راهکارهای مدبرانه آنها را فراگیرید. متاسفانه از قدرت تصمیم گیری بالایی برخوردار نیستید و حرفهای دیگران به سرعت وسهولت رویتان اثر می گذارد، بدون اینکه پیرامون آنها بیندیشید. این را بدانید، زندگی مشترک همانند خیابان دوطرفه ای است که باید حق وحقوق طرفین در آن به طور یکسان و مساوی رعایت شود وگرنه مشکلات و موانعی بر سر راهتان قد علم می کند که حل و فصل آنها غیرممکن می شود .
hi dr!
     
  
صفحه  صفحه 29 از 64:  « پیشین  1  ...  28  29  30  ...  63  64  پسین » 
علم و دانش

پزشکی سلامت (آرشیو شماره یک)


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA