لفبای سلامت در محیط کارمجمع جهانی اقتصاد، سازمانی غیردولتی است که در سال ۱۹۷۱ میلادی به ابتکار یک اقتصاددان آلمانی تبار در ژنو پایهگذاری شده است…. از آن زمان تا امروز گردهماییهای سالانه این مجمع در دهکده زیبای داووس واقع در منطقه کوهستانی شرق سوییس برگزار میشود.در نشستهای سالانه این مجمع طیف گوناگونی از مهمانان شرکت دارند؛ از صاحبان صنایع بزرگ جهانی گرفته تا سیاستمداران و نخبگان دانشگاهی. همین تنوع قابل توجه شرکتکنندگان موجب شده تا گفتگوهای سالانه آن فارغ از فضای مرسوم دیپلماتیک و محدودیتهای موجود شکل بگیرد. به هر حال همانطور که از نام مجمع برمیآید، اغلب بحثهای آن حول موضوع اقتصاد میگردد. با وجود این در نشست منطقهای مجمع در سال ۲۰۰۷ میلادی این اصل زیرپا گذاشته شد. در این سال مجمع جهانی اقتصاد با موضوعی کم و بیش غیراقتصادی آغاز به کار کرد. این نشست با همکاری گسترده سازمان جهانی بهداشت برگزار شد و همانطور که از ظواهر امر برمیآید دغدغههای بهداشتی از موضوعات اصلی آن بود. در نگاه اول شاید نتوان به سادگی وجه اشتراکی میان سازمان جهانی بهداشت و سازمان جهانی اقتصاد یافت اما وقتی پای نیروی انسانی توانمند به عنوان «بزرگترین سرمایه صنایع بزرگ» به میان میآید، کم و بیش میتوان حدس زد که این وجه اشتراک از کجا پیدا میشود. همانطور که شما نیز حدس زدهاید «سلامت کارکنان در محیط کار» همان وجه اشتراک مهم بود. جایی که کار و تجارت و صنعت با موضوعی مهم و حیاتی به نام «سلامت» گره میخورد. اما برگردیم به نشست سالانه مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۰۷ میلادی. در این نشست موضوع «پیشگیری از بیماریهای غیرواگیر در محیط کار» آن هم از راه اصلاح تغذیه و افزایش فعالیت فیزیکی به بحث داغ جلسات تبدیل شد. در سه سال گذشته بسیاری از صنایع بزرگ بینالمللی راهکارهای گوناگونی را برای تحقق بخشیدن این هدف به کار بستهاند. در برخی کشورها نیز مجالس قانونگذاری دست بهکار شدهاند و قوانینی را برای افزایش فعالیتهای فیزیکی در میان شهروندان خود به تصویب رساندهاند. آنچه در ادامه میآید، گزیدهای از گزارش نهایی اجلاس سال ۲۰۰۷ میلادی است. گزارشی که سازمان جهانی بهداشت منتشر کرده است.چـرا غیـرواگـیـر؟سالیان دراز بیماریهایی همچون طاعون، وبا و آبله از دغدغههای اصلی تمامی دستاندرکاران بهداشتی جهان به شمار میآمدند. همهگیری هر کدام از این بیماریها میتوانست یک تنه یک قاره را فلج کند.خوشبختانه در روزگار ما دیگر بیماریهای واگیردار آنچنان هراسی را در دلها ایجاد نمیکند. اما جهان با تصویر تازهای از بیماریها روبهرو شده است. بیماریهایی که یک پای ابتلا به آنها خود آدمها هستند. سالهاست که کارشناسان بهداشتی از خطر همهگیری بیماریهایی خبر میدهند که زندگی صنعتی در ایجاد و افزایش شیوع آنها نقش تعیینکنندهای دارد. در حقیقت قرنی که پیش روی ماست صحنه جنگ نفسگیر آدمها با ۵ بیماری غیرواگیر خواهد بود. بیماریهای قلبی، سکته، سرطان، دیابت و بیماریهای مزمن تنفسی مهمترین بیماریهای غیرواگیرداری هستند که آرامآرام دامنه خسارتهای آنها آشکار میشود:طبق آمارها در سال ۲۰۰۵ میلادی بیماریهای غیرواگیر ۶۰ درصد از آمار مرگ و میر جهانی را به خود اختصاص دادند. به عبارت دیگر ۳۵ میلیون نفر در یک سال بر اثر این بیماریها جان باختهاند. در مقابل نتایج پژوهشهای معتبر از تاثیر معجزهآسای اصلاح الگوی زندگی در کاهش این بیماریها حکایت میکند. مثلا داشتن تنها ۳۰ دقیقه فعالیت فیزیکی در ۵ روز هفته شما را تا ۸۰ درصد در مقابل بیماریهایی همچون سکته، ناراحتیهای قلبی و دیابت نوع ۲ محافظت میکند. افزایش شیوع بیماریهای غیرواگیر، سازمان جهانی بهداشت را بر آن داشت تا پنجاه و هفتمین نشست رسمی خود در سال ۲۰۰۴ میلادی را به موضوع «رژیمغذایی، فعالیت فیزیکی و سلامتی» اختصاص دهد.بار سنگین بیماریهای غیرواگیر نه تنها افراد و خانوادههای آنها را زمینگیر میکند، بلکه میتواند ساختارهای اقتصادی یک کشور را نیز با مشکلات جدی مواجه سازد. مثلا طبق تخمینهای سازمان جهانی بهداشت بیتوجهی چینیها به توصیههای آن سازمان موجب خواهد شد که در خلال سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ میلادی رشد اقتصادی این کشور نزدیک به ۵۵۸ میلیارد دلار برایشان آب بخورد.این همان هزینهای است که چینیها برای دستکم گرفتن اقدامات پیشگیرانه در مقابل بیماریهای غیرواگیر باید بپردازند. این رقم برای انگلیسیها ۳۳ میلیارد و برای روسها ۳۰۳ میلیارد دلار خواهد بود. چنین هزینههای کمرشکنی هر کارفرمایی را لحظاتی به فکر فرو میبرد، به ویژه آنکه تقبل هزینههای درمانی کارکنان آرامآرام به یکی از وظایف پذیرفته شده صنایع و شرکتهای معتبر تبدیل شده است. علاوه بر این مبتلا شدن کارکنان صنایع به بیماریهای غیرواگیر همچون دیابت و بیماریهای ریوی معنایی به غیر از کاهش بهرهوری و افزایش مرخصیهای ناگزیر استعلاجی نخواهد داشت.چـرا محیـط کـار؟همه ما مجبور به کار کردن هستیم. همه ما مجبوریم برای ادامه حرفه خود شرایط و ضوابط محیط کار خود را بپذیریم، بنابراین همه ما مجبوریم بخشی از اوقات خود را طبق ضوابط خاصی بگذرانیم. چنین اجباری در هیچ کجای دیگر از زندگیمان وجود ندارد. به این ترتیب محیط کار میتواند مثل یک شمشیر دو لبه عمل کند. از یک سو بسیاری از محیطهای کاری در بطن خود با خطراتی برای سلامتی افراد همراهاند و از سوی دیگر میتوانند به صورت بالقوه مکانی برای بهبود «اجباری» سبک زندگی در نظر گرفته شوند. بهبود اوضاع تغذیه و افزایش فعالیتهای فیزیکی در خلال ساعتهای کاری یکی از موثرترین و در عین حال کمحاشیهترین اقداماتی هستند که در سطح جامعه میتوان برای بهبود وضعیت سلامتی شهروندان به کار گرفت. و اما آیا میتوان روی برگشت اقتصادی ایجاد چنین تغییراتی هم حساب کرد؟ تا امروز باور عمومی بر این بوده است که صرف هزینههای اضافی برای اصلاح سبک زندگی و تغذیه در محیط کار تنها موجب ارتقاء کلاس اجتماعی و پرستیژ یک شرکت میشود. به عبارت دیگر باید سرمایههای هزینه شده را از دست رفته فرض کرد اما نتایج یک پژوهش معتبر در سال ۲۰۰۳ میلادی خط بطلانی بر این باور متداول کشیده است. این مطالعه به روشنی نشان داده که اجرای یک برنامه سلامتمحور در محیط کار میتواند در طول ۵/۳ سال با کاهش ۲۵ تا ۳۵ درصد ناتوانیها و غیبتهای استعلاجی همراه باشد. مطالعه دیگری سرمایهگذاری برای سلامت کارکنان را یکی از پرسودترین تجارتها برشمرده است. در این مطالعه تصادفی نشان داده شده که صرف ۴۳۰ دلار در سال برای اصلاح وضعیت تغذیه و افزایش فعالیت فیزیکی در محیط کار موجب صرفهجویی ۱۲۵ دلاری در مرخصیهای استعلاجی هر فرد و مجموعا ۳۰۵ دلاری کلیه شرکتکنندگان در پروژه شده است. نکته جالبتوجه این مطالعه آن بوده است که با ادامه پروژه در بازه زمانی طولانیتر سرانه هزینههای درمانی و غیبتهای استعلاجی کارکنان تا ۶۳۵ دلار کاهش یافته است.سلامـت حرفـهای میشـوداولین بار در سال ۱۹۵۰ میلادی اتحادیه جهانی کارگران دست به دامان سازمان جهانی بهداشت شد تا به وضعیت کم و بیش فاجعهبار کارگران در کارخانهها و معادن آن روزها رسیدگی کند. نتیجه آن پیگیریها به تصویب ضوابطی انجامید که تا همین اواخر، یعنی سال ۱۹۹۵ میلادی مورد استناد قرار میگرفت. از سالهای اخیر «ارتقای سلامت در محیط کار» به یکی از دغدغههای اصلی سازمان جهانی بهداشت و سایر سازمانهای جهانی و منطقهای تبدیل شده است. در سال ۲۰۰۴ میلادی وقتی اصلاح رژیم غذایی و افزایش فعالیت فیزیکی به اولویتهای سازمان جهانی بهداشت تبدیل شدند، این سازمان حساب ویژهای را هم برای محیطهای کار باز کرد. مثلا در بیانیه سال ۲۰۰۴ میلادی آمده است: «کارفرمایان باید امکان انتخاب و تهیه غذای سالم را در محیط کار فراهم آورند و باید حامی و مشوق انجام فعالیتهای بدنی در محیط کار باشند.» سرانجام اجلاس مشترک سازمان جهانی بهداشت و مجمع جهانی اقتصاد در دالیان چین مهمترین اقدام جهانی را برای سر و سامان دادن به وضعیت بهداشتی محیطهای کاری رقم زد. در این اجلاس محیط کار به عنوان یکی از مناسبترین مکانها برای تغییر سبک زندگی معرفی شد.چگـونـه ادامـه دهـیـم؟خیلی وقتها یک شروع خوب و توفانی الزاما تضمینی برای رسیدن به نتیجه دلخواه نخواهد بود. بسیاری از ما بعد از مدتی هیجان اولیه خود را برای ادامه یک برنامه از دست میدهیم. خیلیها هم با کوچکترین بحران اقتصادی در زندگی خود قید هر فعالیت به ظاهر غیراقتصادی را میزنند.جالب اینجاست که در اغلب این موارد همچنان اعتقاد ما به مفید بودن آن برنامه یا فعالیت به قوت خود باقی است و با حسرت از قطع برنامه مورد علاقه خود صحبت میکنیم.کارشناسان برنامه «افزایش تحرک بدنی» سازمان جهانی بهداشت برای این مشکل همیشگی هم راهحلهایی را در نظر گرفتهاند. به اعتقاد آنها یک «بهانه ساده» یا «مشوقی کوچک» میتواند تردیدها را برطرف کند و ما را دوباره به سوی برنامههای نشاطآور ورزشی هُل دهد.کارشناسان سازمان جهانی بهداشت سه هدف اصلی را برای گنجاندن مشوقهای اقتصادی برنامههای افزایش تحرک بدنی در نظر گرفتهاند:۱) ایجاد و تقویت انگیزه کارکنان برای ادامه برنامههای ورزشی۲) افزایش شرکتکنندگان در برنامهها۳) پیشگیری از ریزش کارکنانی که در برنامهها شرکت میکنندو اما مشوقهای اقتصادی چه چیزهایی میتوانند باشند؟ شکی وجود ندارد که هر چهقدر مشوقهای جانبی پرارزشتر باشند، افراد بیشتری در برنامههای ورزشی شرکت میکنند. اما باید واقعیتهای موجود را هم در نظر داشت.خیلی از شرکتها با اکراه بخشی از بودجه خود را صرف فراهم ساختن زیرساختهای ورزشی در محیط کاری خود میکنند، بنابراین نمیتوان انتظار داشت زیر بار جایزه دادن به کارمندان ورزشکار خود هم بروند.به همین دلیل نحوه انتخاب مشوقهای جانبی باید با ظرافت و دقت بالایی انجام پذیرد. تجربه نشان داده است که اگر برنامهای در بلندمدت برای صنایع و شرکتها صرفه اقتصادی نداشته باشد، نهایتا با هزار و یک راه قانونی و فراقانونی از زیر آن شانه خالی میکنند.سازمان جهانی بهداشت در یک مقایسه آماری میزان ابتلا به بیماریهای مزمن و از کار افتادگی را در میان کارکنان ورزشکار و افرادی که تحرک بدنی بیشتری دارند، کمتر نشان داده است. سپس نتیجه گرفته است که شرکتها میتوانند بخشی از این کاهش هزینه درمانی را به خود فرد برگردانند. به عبارت دیگر سازمان جهانی بهداشت پیشنهاد میکند هر شرکت بخشی را برای سنجش رفتار کارکنان خود تشکیل دهد و برای آنهایی که رفتارهای سالمتری دارند، حق بیمه درمانی کمتری را در نظر بگیرد.برای مثال، میتوان با تهیه دستگاههای قدمسنج برای همه کارکنان بین آنها یک مسابقه ترتیب داد و برای کسی که روزانه بیشتر از ۱۰ هزار قدم بردارد، تسهیلاتی را در نظر گرفت.البته غیر از این موارد صرفا اقتصادی، شواهد نشان میدهد که انگیزهها و بهانههای کوچک اما هوشمندانه هم میتوانند مشوق کارکنان باشند.برای مثال، صنایع میتوانند برای کارمندان فعال خود اردوهای تفریحی ترتیب دهند یا برای خانوادههای آنها در استفاده از امکانات شرکت همچون استخر و زمینهای ورزشی تخفیف و اولویت ویژهای را در نظر بگیرند. حتی میتوان برای فرزندان کارکنان فعال کارت هدیه تهیه کرد. شاید این مشوقها پیشپا افتاده و حتی سادهلوحانه به نظر بیایند اما یک پژوهش آماری در میان ۳۶۵ شرکت آمریکایی در سال ۲۰۰۵ میلادی نشان داده است که این اقدامات به شکل معناداری موجب استمرار برنامههای سلامت محور شده است.شاهـدان زنـدهبا وجود آنکه پروژههای تحقیقاتی توانستهاند سرمایهگذاری برای سلامت کارکنان را سودآور معرفی کنند اما بسیاری از کارشناسان بهداشتی معتقدند چنین نتایجی چندان برای صاحبان صنایع ملموس و واقعی به نظر نمیرسد.در اینجاست که گزارشهای موردی شرکت و صنایعی که به صورت داوطلبانه برنامههای بهداشتی را به اجرا درآوردهاند بسیار اثرگذارتر از یافتههای پروژههای تحقیقاتی عمل میکند.شرکت محصولات شیمیایی داواین شرکت برنامههای افزایش فعالیت فیزیکی کارکنان خود را با یک شعار جذاب شروع کرد. این شعار چنین مضمونی داشت: «سلامت بخشی از رقابتهای تجاری داو است!» این شعار به خوبی نشان میدهد که چگونه میتوان سلامت را هم به یکی از متغیرهای سودآوری هر شرکتی تبدیل کرد. با این رویکرد کارمندان مسوولانهتر در طرحهای سلامتمحور شرکت میکنند و از سوی دیگر ارایه تسهیلات بهداشتی از سوی کارفرمایان خود را نوعی سرویسدهی یکطرفه تلقی نخواهند کرد.برنامه افزایش تحرک بدنی شرکت داو تمامی کارمندان، بازنشستگان و حتی اعضای خانواده کارکنان را دربرمیگرفت.کمپانی داو برنامه ارتقای سلامت خود را با سه چشمانداز آغاز کرد:بهبود اوضاع سلامت کارکنانرساندن شرکت به یک تراز مثبت از هزینه- فایدهدستیاری به ارزشهای کاری متعالی (همچون خلاقیت، صلابت و روحیه بالای همکاری)همانطور که مشاهده میشود اهداف افزایش تحرک بدنی در شرکت داو بسیار فراتر از منافع صرفا جهانی تعریف شدهاند. همین رویکرد، موفقیت شرکت داو را در اجرای برنامهاش تضمین کرد.سازمان فضانوردی ایالاتمتحده (ناسا)کمتر کسی را میتوان یافت که با نام «ناسا» آشنا نباشد. نوآوریهای تکنولوژیکی این سازمان معمولا بعد از یک دهه به بازارهای تجاری راه پیدا میکنند اما جالب است بدانید که پیشرو بودن این سازمان در ارتقای سلامت کارکنان خود نیز نمود یافته است. سازمان فضانوردی آمریکا از طریق یک کمیته مرکزی و زیرشاخههای آن شبکه منسجمی را برای تهیه و انتشار راهبردهای توسعه سلامت در فضای کاری خود به راه انداخته است. این سازمان برای درگیر کردن محققان، تکنیسینها و کارگردان خود به طور متناوب کمپینهای گوناگونی را ترتیب میدهد و اجرای آن را به کار گروههای مختلف واگذار میکند. برخی از اقدامات ناسا برای ساختن محیط کاری سالمتر به قرار زیر است:«اضافه کردن انتخابهای غذایی سالمتر به منوی کافه تریاهای سازمان، طراحی ساختمانهای جدید با در نظر گرفتن امکان تحرک بدنی بیشتر، اصلاح ساختمانهای اداری قدیمی با گنجاندن اتاق نرمش در هر طبقه، نصب دستگاههای ورزشی و فراهم آوردن امکان استحمام در محیط کار ، تشکیل کار گروهی متشکل از تمامی ردههای کاری برای طراحی پیامهای هوشمند بهداشتی. » مثلا در پاگرد هر طبقه پوسترهایی نصب شده است که ارایه چند آمار جذاب و یک فلش راهنمای بزرگ همه افراد را به استفاده از راهپله به جای آسانسور دعوت میکند .بانک CGDسایکسوجرالدو دپوزیتو یا همان (CGD) نام یک بانک معروف پرتغالی است. مقر اصلی این بانک در لیسبون است و با شعبات بینالمللی خود در مجموع ۲۰۰ هزار کارمند دارد. تیم سلامت حرفهای این بانک از سال ۲۰۰۵ میلادی برنامه همهجانبهای را برای ایجاد یک شبکه اجتماعی میان کارکنان خود تدارک دیده است. این برنامه که برنامه اصلاح تغذیه (نفر به نفر) نام گرفته است با شیوههای گوناگونی به اصلاح الگوی تغذیهای کارمندان خود میپردازد. مثلا همه کارکنان در برنامه ماهانه خود یک وقت ملاقات مصوب با کارشناسان تغذیه اداره دارند. از سوی دیگر در وبسایت این بانک یک شبکه اجتماعی اینترنتی طراحی شده است که کارمندان CGD از سراسر دنیا تجربیات خود را در مورد نحوه اصلاح رژیمغذایی با بقیه در میان میگذارند. علاوه بر این آخرین خبرها و برنامههای تغذیهای به همراه جدول کاملی از میزان کالری منوی غذایی رستورانهای اداره در آن گنجانده شده است. سلفسرویسهای مجموعه بانکهای زنجیرهای CGD هم در این چند سال تغییرات زیادی کردهاند. مثلا دکوراسیون داخلی سلفسرویسها از یک فضای خشک و اداری با میزهای طویل غذاخوری به محیطی آرامشبخش با گلدان فراوان، درختچههای طبیعی و آبنماهای زیبا تبدیل شده است. محیطی که در ساعتهای ارایه غذا موسیقی ملایمی نیز در آن پخش میشود. به غیر از این تغییرات محیطی کارشناسان تغذیه بانک منوی غذایی هفتگی را نیز به کل متحول کردهاند. آنها کوشیدهاند غذاهای سالمتر را جایگزین بخشی از منوی لذیذ و البته پرخطر فعلی نمایند. البته آنها به فکر عکسالعمل کارکنان هم بودهاند و با ترفندهای گوناگونی طعم محصولات آبپز خود را بهبود بخشیده و بر جذابیت ظاهری آنها افزودهاند. علاوه بر این مدیریت بانک چند نوبت در هفته به صورت رایگان ماست و سبزیجات را به برنامه غذایی کارکنان خود اضافه کرده است. همچنین به صورت پلکانی یک جدول تخفیف ویژه براساس میزان سالم بودن غذای انتخاب طراحی شده است که کارمندان به خرید محصولات سالمتر ترغیب شوند.نتیجه خیرهکننده برنامه (نفر به نفر) آن بوده است که بعد از گذشت سه سال تمامی شرکتکنندگان در این طرح چه مرد و چه زن توانستهاند وزن خود را کاهش دهند، هر چند میزان کاهش وزن در مردان بیشتر بودهاست
ارگونومی در رایانهارگونومی چیست ؟ارگونومی به عنوان رشته ای از علوم با بدست آوردن بهترین ارتباط میان کاربران و محیط کار تعریف می شود . ارگونومی با ارزیابی قابلیت ها و محدودیتهای انسان ( بیومکانیک و آنتروپومتری ) ، استرس های کاری و محیطی ( فیزیولوژی کار و روانشناس صنعتی ) ، خستگی ( فیزیولوژی کار و روانشناس صنعتی ) ، طراحی و آموزش و طراحی ایستگاه کاری و ابزارها ( آنترومتری و مهندسی ) سر و کار دارد . بنابراین ارگونومی از علوم و مهندسی تشکیل شده است .ارگونومی شغلی تلاش می کند تا با بازبینی سیستم های کاری ، آنها را در جهت کاهش استرس های حرفه ای تغییر دهد . اصول ارگونومی در صنعت :اصول ارگونومی در صنعت عبارتند از :* طراحی ، جایگزینی و نگهداری تجهیزات برای ارتقاء بهره وری ، زندگی کاری و کیفیت تولید .* طراحی و تغییر فضاهای کاری و جانمایی کاری برای سهولت و سرعت عملیات خدمات و نگهداری* طراحی و تغییر روش های کاری شامل اتوماسیون و تخصیص وظیفه بین اپراتور و ماشین* کنترل فاکتورهای فیزیکی ( گرما ، سرما ، صدا ، ارتعاش ، نور ) در محل کاربرای تولید بهتر و ایمنی کارکنان جنبه های بهداشتی ارگونومیجنبه های بهداشتی ارگونومی عبارتند از :۱- پیشگیری از بیماری ها و اختلالات ناخواسته۲- طراحی بهینه ایستگاه های کاری۳- بهترین استفاده از منابع و قابلیت های کارمندان ارگونومی کامپیوترارگونومی کامپیوتر یعنی مطالعه و بررسی عوامل انسانی در ارتباط با کامپیوتر . یکی ازاهداف اصلی ارگونومی کامپیوتر ،تضمین مناسب بودن دستگاه برای استفاده انسان است .رعایت اصول ارگونومی در کاربا کامپیوترتولید کنندگان تجهیزات وسایل کامپیوتر ( مانند صفحه کلید ، ماوس ، میز و صندلی و سایر وسایل کامپیوتر ) اکنون سعی می کنند تا محصولات را مطابق با اصول ارگونومی طراحی و تولید کنند .رعایت اصول ارگونومی سبب کاهش ضایعات چشم ، سردرد و کمردرد اپراتورها و کاربران کامپیوترها می شود کاربرد کامپیوتر در زندگی بشر بسیار زیاد است و تعداد زیادی از افـراد سـاعت های متمــادی با کـامپیوتر کـار می کنند ، به همین دلیل شناخت عوامل مؤثر در محیط کار با کامپیوتر اهمیت زیادی دارد . وجود شرایط نامناسب در محیط کاری و عدم توجه به موارد ایمنی هنگام کار با کامپیوتر ممکن است در بلند مدت سبب بروز بیماری ها و ناهنجاری ها شود . بیشتر کاربران در محیط های سر بسته و فضاهای کوچک کار می کنند کمترین ویژگی های یک محیط کاری مناسب برای کاربران کامپیوتر به قرار ذیل است :* وجود سیستم تهویه مطبوع* نورکافی و مناسب* استفاده از میز مخصوص که دارای ابعاد استاندارد باشد* استفاده از صندلی مخصوص کامپیوتر با ارتفاع قابل تنظیم برای جلوگیری از ناراحتی ستون فقرات کاربر* استفاده از زیرپایی برای جلوگیری از بی حسی پا* کف پوش چوبی یا پلاستیکی برای جلوگیری از ایجاد الکتریسیته ساکن .با وجود رعایت نکات فوق ، باز امکان بروز بیماریهای خاص برای اپراتور وجود دارد . کم تحرکی هنگام کار با کامپیوتر ، چشم دوختن در مدت طولانی به صفحه مانیتور و حرکات یکنواخت مچ دست ، ممکن است سبب بروز انواع ناهنجاری ها شوند . ارگونومی اجزای موجود در محیط کار با کامپیوتراگر برای انجام فعالیتها در محیط کار از کامپیوتر استفاده می شود ، به منظور جلوگیری از عوارض ناشی از کار با کامپیوتر ، توصیه می شود که اصول ساده ای که در مورد تجهیزات موقعیت و مکان کار با کامپیوتر در ذیل ذکر گردیده ، رعایت گردد تا بتوان تا حـدودی ازاین عوارض جـلوگیری کرد : صندلی :صندلی مورد استفاده در محیط کار با کامپیوتر باید از خصوصیات زیر برخوردار باشد :۱- دارای پشتی باشد ، به صورتی که گودی کمر را در بر گیرد و ( پشتی ) از نظر افقی و عمودی تراز باشد .۲- چرخان باشد .۳- از هر نظر (زوایا و فواصل) قابل تنظیم باشد .۴- دارای پایه ای محکم باشد .۵- روکش آن از جنسی باشد که هوا را از خود عبور داده و سبب تعریق نشود و لغزنده نیز نباشد .۶- لایه داخلی آن ۲ تا ۳ سانتیمتر ضخامت داشته باشد .۷- حداقل عرض آن ۴۰ سانتیمتر باشد .۸- چرخ آن قابلیت حرکت بر جنس کفپوش اتاق را داشته باشد .۹- ارتفاع آن با ارتفاع میز متناسب باشد .بر اساس اصول ارگونومی که از سوی سازمان بین المللی توصیه شده ، ارتفاع نشمینگاه صندلی باید ۲۵ الی ۳۵ سانتیمتر پایین تر از سطح میز کار در نظر گرفته شود . میز کار :۱- ارتفاع سطح میز کار باید قابل تنظیم باشد .۲- فضای در نظر گرفته شده برای پاها در زیر میز باید مناسب باشد .۳- سطح میز کار باید به اندازه ای بزرگ باشد که جای کافی برای تمامی اشیا و وسایل موجود باشد .وسایلی که در هنگام کار بیشترین موارد استفاده را دارند ، باید در نزدیکی اپراتور و در دسترس وی قرار داشته باشد و سایر وسایل نیز باید به صورتی منظم در جای خود قرار گیرند . لازم به ذکر است که اگر امکان استفاده از یک میز بزرگ وجود نداشــته باشــد ، یا فضـای روی میز کوچک باشد ، می توان با استفاده از پایه متحرک مانیتور ، ضمن تنظیم فواصل و ارتفاع مانیتور در بهترین حالات مطابق با اصول ارگونومی ، از فضای موجود نیز حداکثر استفاده را نمود که این وسیله با امکان چرخش ۳۶۰ درجه به دور محور خود حرکت وضعی و انتقالی ، قابلیت تنظیم محیط کار را تا حد بسیار زیادی افزایش می دهد و در اثر افزایش قابلیت تنظیم فواصل و ارتفاعات مورد نیاز ، از خســتگی ســتون مهـره ها و سایر اندام ها جلوگیری می شود .۴- سطح میزکار نباید سفید یا خیلی تیره باشد ، چون به نامساعد شدن شرایط روشنایی کمک می کند . مانیتور :بطور کلی مانیتورها ، ممکن است دو نوع خطر را برای افراد به وجود آورند که عبارتند از :الف ) خطر درخشندگی نور و یا انعکاس و بازتاب نور محیط اطراف به چشمان فردب ) خطر تشعشعاز لحاظ اصول ارگونومی ، در هنگام کار با مانیتورها ، خصوصیات و اصول زیر باید مورد توجه قرار گیرند :۱- بالاترین قسمت صفحه مانیتور در امتداد دید اپراتور قرار گیرد .۲- فاصـله بین چشــم ها تا صــفحه مانیتور بین ۳۰ تا ۶۰ ســانتی متر و در بعضــی مـوارد در بهترین حالت ، ۴۶ سانتی متر توصیه شده است .۳- صفحه مانیتور نباید درخشندگی داشته باشد و نور را نیز نباید منعکس کند .۴- تصاویر روی صفحه مانیتور باید واضح و خوانا باشند .۵- جهت کاهش انعکاس نور محیط اطراف در مانیتور ، باید ضمن تنظیم مانیتور ، درخشندگی را نیز در منبع تولید آن کنترل نمود ( کاهش داد )۶- مانیتورها باید در مکانی دورتر از پنجره و در امتداد قائم با آنها قرار گیرند .۷- برای جلوگیری از انعکاس نور ، پس از تنظیم محیط کار می توان از یک فیلتر شیشه ای یا نوری استفاده نمود . ۸- برای جلوگیری یک زاویه دید مناسب به صورتی که صفحه مانیتور در میدان دید فرد واقع شود ، گردن باید راست نگاه داشته شود و مسیر دید نیز باید به سمت پایین باشد .۹- جهت افزایش قابلیت تنظیم مانیتور نیز می توان از پایه متحرک استفاده نمود . این وسیله به ما امکان می دهد که با افزایش قابلیت تنظیم فواصل بر اساس اصول ارگونومی ، ضمن قراردادن مانیتور در محل مناسب ( از نظر قرار گرفتن در امتداد دید ) ، فاصله مناسبی را نیز بین فرد و مانیتور به وجود آورد و در نتیجه با پدید آوردن مناسب ترین شرایط دید ، از خستگی چشم و سایر عوارض چشمی و هم چنیــن سایــر ناراحتـی ها و عـوارض استـخوانــی ماهیچه ای ( در اثر وضعیتی که فرد برای مانیتور به خود می گیرد ) جلوگیری نمائیم .۱۰- در مواقعی که از کامپیوتر برای اموری چون تایپ یا حروفچینی استفاده می شود ، باید از یک نگهدارنده قابل تنظیم ( copy holder ) در کنار مانیتور استفاده نمایید .۱۱- برای جلوگیری از خطرات میادین الکترومغناطیسی ، هیچ گاه نباید در پشت مانیتور قرار گرفت . صفحه کلید :۱- صفحه کلید مورد استفاده باید در دسترس فرد و در محلی قرار گیرد که در هنگام کار با آن ، ساعد و بازوها زاویه ای بین ۸۰ تا ۱۰۰ درجه ایجاد نمایند . در این حالت باز و باید به زمین عمود باشد و مچ نباید هیچ گونه فشاری را متحمل شود و نباید به بالا ، پایین یا داخل خم شود . برای این منظور می توان از تکیه گاه مخصوصی استفاده نمود .۲- صفحه کلید باید از بدنه کامپیوتر مجزا باشد .۳- صفحه کلید باید بطور دقیق در جلوی فرد قرار گیرد . ماوس :۱- امروزه ماوس ها با شکلهای مختلف وارد بازار شده اند.بنابراین انتخاب ماوس عامل مهمی در هنگام کار با کامپیوتر می باشد.۲- حتی المقدور ماوس وصفحه کلید هم سطح باشند.۳- در هنگام کار با موس ، مچ دست و ساعد بایستی دارای تکیه گاه باشند.۴- از کلیدهای میانبر به جای استفاده از ماوس کمک بگیرید: مانندctrl+s برای ذخیره کردن و ctrl+pبرای چاپ کردن.۵-ازپدهایی (صفحه های مخصوص ماوس) که امروزه به عنوان پد طبی مطرح می باشد، استفاده گردد. نورپردازی محیط کار:قرار دادن روشــنایی و انتخاب میزان مناســـبی از نور می تواند توانایی شخص را در هنگام دیدن تصاویر بر روی مانیتور افزایش دهد. اگر روشنایی بسیار زیاد باشد و یا نور بیش از اندازه مناسب بر روی صفحه مانیتور بیافتد ، برای دیـدن تصـاویـر بر روی مانیـتور دچــار مشـکل شــده و نمی توان تصاویر را به وضوح مشاهده کرد، بنابراین موجب خستگی چشم و سردرد میگردد:۱-میز کامپیوتر و مانیتور خود را به گونه ای در محیط کار قرار دهید که پشت به پنجره محیط کار باشد و نور بیرون ازاتاق بر روی مانیتور تابیده نشود و یا از پرده و نور گیر در پشت پنجره ها استفاده شود تا از ورود نور درخشان جلوگیری بعمل آید.۲- ازنورهای مهتابی وخورشیدی بطور ترکیبی در محیط کار استفاده گردد تا روشنایی مناسبی جهت خواندن در اختیار داشته باشید.۳-در صورت استفاده از چراغ های مطالعه، منبع نور را به موازات خط دید خود قرار دهید.۴-در صورتی که از مانیتور LCDاستفاده می گردد،میزان روشنایی بیشتری مورد نیاز می باشد.۵-منابع روشنایی درخشان که در پشت صفحه نمایش قرار دارند می توانند برای کاربران با کامپیوتر مشکل ایجاد کنندو در واقع دیدن صفحه کار را بطور واضح برایتان مشکل می سازد.
بروز اختلالات حرکتی و اعصاب از عوارض مصرف بیرویه سموم شیمیایی در محصولات کشاورزی عدم توجه به فاصله زمانی میان مصرف سموم و برداشت و توزیع محصولات کشاورزی علاوه بر ایجاد علائم عمومی همچون تغییرات شدید ضربان قلب، اختلال حواس در بلند مدت سبب بروز اختلالات حرکتی و اختلالات اعصاب میشود.دکتر طلعت قانع با بیان این مطلب گفت: میزان مصرف سموم و حد مجاز باقیمانده آن روی محصولات کشاورزی در ایران در مواردی بالاتر از استانداردهای بینالمللی است و این عامل باعث بروز مشکلات و ناهنجاریهای بسیار در بین بهره برداران و تولید کنندگان این محصولات شده است.وی با اشاره به ضعف فرهنگسازی در خصوص مصرف سموم در میان تولید کنندگان گفت: باید توجه داشت عمده اثرات سموم به دلیل خاصیت تجمعی، دفعتی نمیباشد و تدریجا علائم خود را بروز میدهد. این متخصص سم شناس در ادامه ضمن تاکید بر لزوم توجه بیشتر دولت و نهادهای ذیربط به این مقوله و اختصاص بودجه لازم در راستای پیشبرد امر تحقیقات بر روی سموم و آفت کشهای شیمیایی افزود: توسعه و ترویج مصرف مواد و عوامل بیولوژیک یکی از راه حلهای برون رفت از معضلات فعلی حاصل از مصرف سموم شیمیایی است. دکتر قانع در پایان با ابراز خرسندی از برگزاری همایش ملی نیم قرن مصرف آفت کشها در ایران توسط موسسه تحقیقات گیاه پزشکی و سازمان حفظ نباتات کشور، آن را نشانه عزم جدی مسئولان ذیربط برای تجزیه و تحلیل تاریخچه مصرف سموم شیمیایی و دریچهای به سوی نوآوری در عرصه گیاه پزشکی کشور دانست.
آزبست، ابتلا به سرطان ریه در سیگاریها را دویست برابر میکنددکتر حیدری: آزبست، ابتلا به سرطان ریه در سیگاریها را ۲۰۰ برابر میکند .یک عضو کمیته کشوری کنترل دخانیات وزارت بهداشت گفت: :«افراد سیگاری که در معرض آلاینده سمی آزبست قرار دارند ۲۰۰ برابر افراد عادی به سرطان ریه دچار میشوند.»دکتر غلامرضا حیدری در گفتگو با خبرنگار«سلامتنیوز» با بیان اینکه، آزبست یک آلاینده معدنی بسیار سمی و سرطانزا است اظهار داشت:«بر اساس اعلام سازمان بهداشت جهانی ترکیبات آزبست سرطانزا است و افرادی که به طور مداوم با این آلاینده سمی سر و کار دارند دچار عوارض و بیماریهای لاعلاجی نظیز سرطان ریه میشوند.»وی افزود:«متاسفانه با وجود پر خطر بودن و ممنوعیت استفاده از آزبست، این آلاینده سمی در صنایع کشور مورد استفاده قرار میگیرد.»این متخصص ریه تصریح کرد:«از الیاف آزبست معمولا در تهیه انواع مواد پلاستیکی، رنگها، آسفالت، انواع ورقهها، لولههای آزبست سیمانی، لولههای فشارقوی، کفپوشها، کاغذها، لنت ترمز، روکش کلاج، عایقهای حرارتی، محصولات مقاوم در برابر حرارت اطفای حریق چاههای نفت، انواع پیش بند، دستکش، لباس های یکسره ، عایقهای حرارتی و لنت ترمز استفاده میشود.»این عضو کمیته کشوری کنترل دخانیات وزارت بهداشت گفت:«ازبست یک ترکیب خطرناک سنگین است که به دلیل رسوب نمیتواند منتقل و در هوا جریان یابد و تنها دریک محدوده وجود دارد.»وی ادامه داد:«آزبست در هنگام تنفس به اعماق ریه نفوذ و برای همیشه در آنجا میمانند و با گذشت زمان این ذرات بر اثر تحریکات مداوم خود میتوانند سبب بیماریهای آزبستوسیس، سرطان ریه، سرطان حنجره یا بیماری مزوتلیوما شود.»حیدری اظهار داشت:«آزبست بیشتر در مناطق صنعتی و به خصوص حاشیه شهر تهران وجود دارد و میتواند در افرادی که در معرض این آلاینده سمی قرار دارند ایجاد بیماریهای مهلک ریوی کند.»این متخصص ریه تصریح کرد:«البته کارگران کارخانههایی که از آزبست استفاده میکنند بیشتر در معرض خطر هستند و سالانه تعداد زیادی بر اثر ابتلا به سرطان ریه جان خود را از دست میدهند.»این عضو کمیته کشوری کنترل دخانیات وزارت بهداشت بیان داشت:«افراد سیگاری که در معرض این آلاینده قرار دارند نیز ۲۰۰ برابر افراد عادی به سرطان ریه دچار میشوند.»وی با اشاره به اینکه، با استفاده و بستن دهان با پارچه معمولی نمیتوان از ورود آزبست به ریه جلوگیری کرد خاطر نشان کرد:«بر همین اساس به کارگران توصیه میشود هنگام کار با آزبست از فیلترهای مخصوص این آلاینده استفاده کنند.»
آشنایی با آلودگی صوتی و راه های پیشگیریسر و صداهای فراتر از ۸۰ دسی بل بطور بالقوه خطرناک میباشند. بنابراین چمن زنها، کنسرت های راک، شلیک گلوله، ترقه ها، هد ست ها و هد فن ها، موتور سیکلت ها، تراکتور، همزن ها و مخلوط کن ها، غذا سازها واسباب بازیهای پر سر و صدا همگی بیش از ۹۰ دسی بل سر و صدا تولید میکنند و برای سلامت شنوایی مضر میباشند.آستانه درد گوش در ۱۲۰-۱۳۰ دسی بل میباشد، اما آسیب به اعصاب شنوایی از ۸۵ دسی بل آغاز میگردد.محدودیت های مجاز شدت سروصدا:۱-برای خواب راحت حداکثر سروصدا ۳۰-۳۵ دسی بل باشد.۲-حداکثر سروصدای خارج محل مسکونی ۶۰-۶۵ دسی بل باشد.۳-حداکثر مجازقرارگیری در معرض سروصدا، ۸۵ دسی بل و ۸ ساعت در روز میباشد.۴-برای گوش حفاظت نشده زمان درمعرض قرار گیری مجاز، با هر ۵ دسی بل افزایش سطح سر و صدای متوسط (۸۵ دسی بل)، به نصف کاهش می یابد. یعنی حداکثر ۸ ساعت برای ۹۰ دسی بل، حداکثر ۴ ساعت برای ۹۵ دسی بل، حداکثر ۲ ساعت برای ۱۰۰ دسی بل و حداکثر ۱۵ دقیقه برای ۱۱۵ دسی بل در ۲۴ ساعت.۵-هرگونه سروصدای بالای ۱۴۰ دسی بل غیر مجاز است.۶-برای حفاظت ازگوش مقابل سر وصداهای بالای ۱۰۵ دسی بل بایستی هم ازپلاک گوش و هم از گوشی (همراه با هم) استفاده کرد.حفاظ های گوش:۱- پلاک گوش(earplug):داخل کانال گوش قرار میگیرند.۲-گوشی(earmuff):گوش خارجی را کاملا میپوشانند.نکته: پلاک گوش و گوشی به میزان ۱۵-۳۰ دسی بل از شدت سروصدا می کاهند.نکته:قراردادن پنبه در گوش تنها ۵-۷ دسی بل از شدت سر و صدا میکاهد.تعاریف سر و صدا(noise):1-هرگونه صدای ناخواسته و آزار دهنده سر و صدا نامیده میگردد.۲-امواج صوتی با ارتعاشات نامنظم و فاقد زیر و بم مشخص.۳-سیگنالهایی که در ردیابی و یا کیفیت سیگنال دیگر تداخل ایجاد میکنند.۴-سیگنالهای صوتی که بروی سلامت روان و جسم فرد تاثیر منفی بجای میگذارند.۵-سروصدا یک مسئله ذهنی است. افراد تعاریف متفاوتی از سروصدا دارند. گوش کردن به موسیقی راک برای برخی مفرح و برای برخی افراد آزاردهنده است. هر فرد نیز سطح تحمل متفاوتی نسبت به سروصدا دارد.منابع تولید سروصدا:۱-حمل و نقل: هواپیما (فرودگاه)، خودروها، موتورسیکلت ها،راه آهن،مترو.۲-ماشین آلات:ماشین آلات راه سازی، ساختمان سازی و صنعتی.۳-سرگرمی: دستگاه های پخش قابل حمل،ا ستریوهای پخش، رادیو، تلویزیون، ادوات موسیقی، کنسرت ها، ورزشگاه ها.۴-لوازم خانگی و اداری: سیستم تهویه مطبوع، کولر، جاروبرقی، سشوار، پنکه، دستگاه تایپ، چاپگرها.۵-حیوانات خانگی: سگ و گربه.۶-ابزارهای برقی: اره برقی، دریل، فرز.اثرات سوء سر و صدا بروی سلامتی:۱-شنوایی: درمعرض مداوم سر و صدا قرار گرفتن باعث از دست رفتن قدرت شنوایی میگردد. از دست رفتن قدرت شنوایی به تدریج صورت گرفته و فاقد درد میباشد، اما متاسفانه اثرات آن دائمی و غیر قابل برگشت است، چراکه سلولهای مویی حلزون گوش قابلیت بازسازی مجدد ندارند. کری و کاهش قدرت شنوایی برخلاف تصور عموم به علت افزایش سن و پیری نبوده، بلکه قرارگیری در معرض سر و صداهای ناهنجار علت اصلی آن میباشد. کاهش قدرت شنوایی، کری، زنگ و وزوز گوش از عوارض سروصدای بلند است.۲-قلب و عروق:چنانچه فردی بطور مداوم طی ۸ ساعت در معرض سر و صدای بالای ۷۰ دسی بل قرار گیرد، فشار خون وی تا ۵-۱۰ میل مترجیوه افزایش می یابد.افزایش فشار خون، انقباض عروق (به علت استرس و افزایش سطح آدرنالین خون)، افزایش خطر ابتلا به امراض قلبی-عروقی ازعوارض سر و صدا میباشند.۳- استرس، اضطراب، سردرد، خستگی، زخم معده، سرگیجه، اختلال نعوذ در مردان (به علت انقباض عروق)، انقباضات عضلانی، اختلال در سیستم گوارش، افزایش کلسترول و تعداد گلبولهای سفید خون، افزایش سرعت تنفس، دل درد، تغییر در عملکرد طبیعی غدد درونریز، سوزش سردل (ترش کردن) از دیگر عوارض سروصدا میباشند.۴- تحریک رفتارهای ضد اجتماعی، خشونت طلبی، افزایش نرخ حوادث کار، مختل شدن رشد شناختی در کودکان، کاهش فراخنای حافظه، اختلالات روانی، تحریک پذیری، پرخاشگری، کاهش تمرکز، کاهش بازده کاری از دیگرعوارض سر و صدا میباشند.۵-بارداری و سلامت جنین:سر و صدا باعث تولد نوزادان زودرس،کم وزن و دارای نقص عضو میگردد.جنین قادر به شنیدن صداها وهمچنین پاسخ به آنها میباشد. زنان باردار نبایستی ۱۵-۶۰ روز پس از لقاح و بارداری در معرض سروصدا قرار گیرند. چراکه در این بازه زمانی ارگانهای اصلی داخلی و سیستم اعصاب مرکزی جنین در حال شکل گیری میباشند. با انقباض عروق مادر، اکسیژن و مواد غذایی کمتری به جنین میرسد. همچنین سر و صدای زیاد باعث کاهش برخی هورمونهای مادر، که بر رشد جنین تاثیر گذار است، میگردد.۶-آزاردهندگی: محتوای سروصدا، تداخل در فعالیت (مثل خواب) و عدم توانایی در کنترل منبع صدای نابهنجار در آزار دهندگی سر و صدا تاثیر دارند.۷- تاثیر بر حیوانات: تغییر در رفتارهای تغذیه ای، تولید مثلی و مهاجرت حیوانات. کاهش زیستگاههای قابل استفاده و نهایتا انقراض برخی گونه ها. مانند مرگ برخی والهای منقاردار به علت صدای ردیابهای صوتی نظامی که بیش از ۳۰۰ دسی بل شدت و بلندی دارند. آسیب به اعصاب شنوایی و خونریزی از گوش نیز در برخی حیوانات مشاهده میگردد.۷- تشدید اثرات داروها، الکل، منو اکسید کربن و تسریع روند پیری.۸- کاهش کیفیت و کمیت خواب (حتی پس از قطع سروصدا)۹-وارد آمدن فشار و التهاب حنجره به علت فریاد کشیدن در محیط های پر سروصدا.۱۰- ثابت گردیده که افراد در محیط های پر سر و صدا کمتر به کمک دیگران می شتابند.(کاهش حس انساندوستی)علایم هشداردهنده سر و صدای بلند:۱-شما بایستی صدای خود را بیشتر از حد معمول بالا ببرید و یا فریاد بکشید تا دیگران قادر به شنیدن صدای شما باشند. منبع:http://www.pezeshk.us۲-شما قادر به شنیدن صدای فردی که در فاصله یک متری از شما ایستاده نمی باشید.۳-شما پس از قرار گرفتن در معرض سر و صدا، در گوش خود احساس درد و یا صدای زنگ می کنید.۴-شما چندین ساعت پس از قرار گرفتن در معرض سروصدا در شنیدن اصوات دچار مشکل می شوید.راهکارهای کاهش سر و صدای خیابانها و جاده ها:۱-ساخت موانع صوتی در کناره جاده ها و خیابانها. برخی از این موانع باعث بازتابش امواج صوتی به سوی آسمان میگردند.۲-کنترل سرعت خودروها.۳-انتخاب پوشش مناسب سطح سواره روها. (بهترین گزینه ها بتن، مخلوط بتن و آسفالت و لاستیک بازیافتی میباشند)۴-ایجاد محدودیت در عبور و مرور وسایل نقلیه سنگین.۵-کاشت گونه های گیاهی در کنار راه ها.۶-نصب تابلوهای بوق زدن ممنوع در برخی نقاط.راهکارهای کاهش سر و صدا در فرودگاهها:۱-طراحی موتورهای جت کم سر و صدا تر.۲-ایجاد محدودیت در پروازها (ساعات پروازی)۳-استفاده از عایق های صوتی در اماکن مسکونی اطراف فرودگاه (پنجره های دوجداره و دیوارهای آکوستیک)راهکارهای کاهش سر و صدا در کارخانجات:۱-انتقال واحدهای صنعتی به خارج شهرها.۲-استفاده از کابین های آکوستیک (محصور ساختن ماشین آلات پر سر و صدا).۳-استفاده از لرزه گیرها برای کاهش ارتعاشات ماشین آلات.۴-استفاده از پلاک گوش و گوشی توسط کارگران.راهکارهای کاهش سروصدا در اطراف منازل مسکونی:۱-استفاده از پنجره های قطور و یا دو جداره.۲-طراحی اصولی ساختار بیرونی بنا.۳-استفاده از مصالح پیش ساخته آکوستیک در دیوارها و سقفها.۴-کاشت درخت و بوته ها در مقابل ساختمان بمنظور جذب انرژی صوتی.۵-بنا کردن ساختمان بدور از منبع آلودگی صوتی.۶-طراحی اتاق خواب و اتاق نشیمن بطوری که در فضاهای ساکت تر و دورتر از منبع سر و صدا قرار گیرند.شیوه های کنترل سر و صدا:۱-کاهش سروصدا: سد کردن مسیر عبور امواج صوت با استفاده از فاکتورهای فاصله و قرار دادن اشیاء حایل در مسیر صوت.* فاصله(distance):تراکم انرژی امواج صوتی با پراکندگی و انتشار صدا ،کاهش می یابد.بنابراین افزایش فاصله میان منبع سروصدا و شنونده باعث کاهش شدت صوت میگردد.شدت صوت با مجذور فاصله شنونده از منبع صوت نسبت عکس دارد.۲-جذب سر و صدا: تبدیل و تغییر شکل امواج صوت با مهار پژواک،انعکاس صدا وتشدید صدا(رزنانس).* میرایی(damping): در این روش ارتعاشات صوتی به انرژی گرمایی تبدیل میگردند. عبور امواج از چندین لایه از مواد با چگالی متفاوت باعث میرایی صوت میگردد. مثل استفاده از میرا کننده ها یی همچون فوم. فلز سرب نیز باعث میرایی سر و صدا میگردد.۳-حذف فعال صدا(noise cancellation): این روش یک ابداع مدرن است. ابتدا یک میکروفن صداهای محیط را جمع آوری میکند، سپس توسط رایانه امواج دریافتی تحلیل گردیده و امواج صوتی ای که ۱۸۰ درجه از فاز امواج دریافتی متفاوت است از طریق بلندگوی سیستم خارج میگردد. این عمل باعث پدید آمدن تداخل مخرب و حذف سروصدای آزاردهنده میگردد.چگونه از گوش خود در برابر سر و صدا حفاظت کنیم:۱-قرار گیری در معرض سر و صدا را به حداقل رسانید. در کنسرت ها، تالارهای سخنرانی و یا میهمانی ها کنار بلندگوها نشینید. چنانچه موسیقی دان میباشید، همیشه از حفاظ گوش استفاده کنید.۲-حجم صدا را کاهش دهید. چنانچه از هدست و یا هدفن استفاده میکنید، و یا در یک فضای محبوس به موسیقی گوش میدهید (داخل اتومبیل) حجم صدا را کاهش دهید. اگر دوست شما که در ۹۰ سانتی متری شما ایستاده قادر به شنیدن صدای موسیقی از هدست و یا هدفن شما میباشد، صدای موسیقی شما یقینا بسیار بالاست.۳-هنگام خرید لوازم منزل،اسباب بازی و وسایل برقی نوع کم سر و صدای آنها را انتخاب کنید.۴-در مکانهای پر سر و صدا حتما از پلاک های گوش و یا گوشی ها استفاده کنید.۵-استفاده از پنجره های دوجداره، سقفها و دیوارهای آکوستیک، پرده های قطور جلوی پنجره ها، پوشاندن کف با فرش و یا موکت سروصدای داخل و خارج خانه را کاهش دهند.۶-بی جهت بوق خودرو را به صدا در نیاورید، مگر درمواقع اضطراری.۷-سر و صدای حیوانات خانگی خود را کنترل کنید.۸-دیگران را نسبت به خطرات سر و صدای بلند آگاه سازید.۹-موتور خودرو، تهویه مطبوع و سایر لوازم برقی را در وضعیت مناسب نگهداری کنید و در صورت لزوم به تعمیر آنها بپردازید.۱۰-هنگام گوش کردن به صدای موسیقی، تلویزیون و یا رادیو مراعات حال همسایگان خود را نیز بکنید.۱۱-چنانچه در محیطهای پرسروصدا زندگی میکنید و یا مشغول به کار میباشید، بطور مرتب تست سنجش شنوایی را صورت دهید.۱۲-جای استفاده از گوشی های هدفن (آنهایی که درون کانال گوش قرار میگیرند)، از هدست استفاده کنید .
ارسنیک ، فلز یک سمی که در صنعت مصارف زیادی داردارسنیک، یکی از فلزات سمی است که در صنعت مصارف زیادی دارد.این ماده معمولا به شکل فلز دیده نمیشود، بلکه به صورت ترکیبات مختلف وجود داشته و مصارف عمدهای، حتی بهعنوان علفکش و حشرهکش دارد. در زمانهای قدیم از ترکیبات این فلز برای خودکشی یا قتل استفاده میشد. ارسنیک ممکن است بهصورت پودر یا اسپری از راه ریه جذب شود و در مواقعی که در صنعت با ترکیبات ارسنیک کار میکنند، برای کاربرانی که موازین ایمنی و بهداشت را رعایت نکنند، مخاطرات زیادی را در بر خواهد داشت.● آنها که در خطر هستندگرد و غبار و ذرات سایر ترکیبات معدنی ارسنیک بیشتر روی پوست و مخاط تاثیر میگذارد. سوراخشدن تیغه بینی، بین کارگرانی که با ارسنیک سر و کار دارند، شایع است و حتی مواردی از مسمویت بین کارگران نقاش نیز دیده شده است. تعدادی از ترکیبات ارسنیک، بسیار سمی هستند، نظر لویزیت که یک گاز جنگی و بهشدت تاولزا است. تری کلرو ارسنیک مایع نیز بهشدت قابل احتراق و تاولزاست و اگر از راه پوست جذب شود، میتواند خطرات زیادی به همراه داشته باشد. مصرف ارسنیک در ساختن رنگهایی که در کاغذ دیواری مصرف دارد نیز موجب مسمومیتهای زیادی در بین کارگران این صنعت شده است. ارسینات سرب که خود حشرهکش معمولی است و بهصورت اسپری مصرف میشود، اغلب برای کارگران سمپاش و حتی درختان خطرهای زیادی دارد.کارگران داروسازی برای تهیه ترکیبات دارویی که دارای آرسفنامین و سایر ترکیبات مربوط هستند هم در خطر آلودگی با این ماده قرار دارند. کارگرانی که در ریختهگری و ذوب فلزات دارای ارسنیک کار میکنند نیز بیش از سایر کارگران در معرض مسمومیت مزمن و حاد با این فلز قرار دارند. این افراد معمولا علایم و عوارضی نظیر درماتیت، سوراخشدن جدار بینی، فارنژیت و ورم ملتحمه دارند.● علایم و عوارض مسمومیتمسمومیت مزمن با ارسنیک بیشتر در اثر استنشاق گرد و غبار یا بخارات حاوی ارسنیک، پس از مدت طولانی ایجاد میشود، عوارض آن نامشخص و نامحدود است و ممکن است با بیماریهای مزمن ناتوانکننده از قبیل کارسینوما اشتباه شود. ناراحتی عمومی، کمشدن وزن، درد معده، استفراغ و ضعف، از عوارض این نوع مسمومیت است. گاهی رنگ پوست زرد و گاهی برنزه میشود و گاهی هم دستها و پاها خواب میروند و کم قدرت میشوند.یکی از خطرناکترین ترکیبات ارسنیک که اثرات حاد و کشنده دارد، ارسین است که از ترکیب ارسنیک و هیدروژن حاصل میشود. تعداد زیادی از فلزات، مانند روی و آهن مقداری ناخالصی ارسنیک دارند و اگر این فلزات بهصورت پودر با اسید کلریدریک مجاور شوند، گاز آرسین ایجاد خواهد شد. آرسین، بویی مثل بوی سیر دارد. عوارض مسمومیت با این گاز معمولا چند ساعت بعد از تماس با آن خود را نشان خواهند داد؛ شخص دچار ناراحتی عمومی، ضعف و سپس دردهای شدید معده میشود. اینگونه عوارض اگر همراه با ادرار تیره رنگ و خونی باشد، نشاندهنده این است که سم به محض ورود به ریه، وارد جریان خون و با گلبولهای قرمز ترکیب شده و شخص را به یرقان مبتلا کرده است. در موارد حاد و شدید هم ممکن است باعث توقف سیستم تنفس فرد و خفگی او شود.● چه کنیم که مسموم نشویمـ بهبود فرآیند استفاده از ترکیبات ارسنیک در خطوط تولید و جلوگیری از انتشار سموم ناشی از آن.ـ بهبود سیستمهای تهویه برای خارجکردن گازهای ناشی از ترکیبات این ماده از محیط کار.ـ ارزیابی مستمر محیط کار برای تعیین میزان غلظت ارسنیک یا ترکیبات آن در فضای کار.ـ بهکار بردن وسایل حفاظت فردی مناسب.ـ انجام معاینات دورهای کارگران برای تشخیص زودرس.ـ آموزش مدیران و کارگران.
ازدواج به سبک سنتی یا مدرن؟ کدام صحیح است؟تا چند سال قبل اگر از برگزار نکردن جشن عروسی حرفی به میان می آمد، ممکن بود ماجرای ازدواج یک زوج به کلی منتفی شود چون خانواده دختر تعبیر بدی از این تصمیم داشتند. یا اگر کسی می شنید که دختر و پسری پیش از آنکه همدیگر را در روز خواستگاری ببینند، قبلا یکی دو جلسه صحبت مقدماتی داشته اند، ممکن بود روی چنین ازدواجی برچسب های ناخوشایندی بزند. اما این روزها همزمان با تغییر و تحولاتی که در سبک زندگی ما به وجود آمده، ازدواج هم رسم و رسوم جدیدی پیدا کرده است. رسم و رسومی که خیلی ها هنوز آن را نپذیرفته اند و در مقابل خیلی ها عقیده دارند تنها راه مطمئن برای موفقیت زندگی امروزی است.اگر شما هم جزو کسانی هستید که درباره ازدواج سنتی یا مدرن تردید دارند، می توانید پای صحبت دکتر بهروز بیرشک روانشناس و عضو هیأت علمى دانشگاه علوم پزشکى تهران بنشینید که خوب و بد ازدواج های امروزی را برای ما شرح می دهد:اشکال ازدواج هاى مدرن در این است که در بسیارى از مواقع پسر و دختر از دید احساسى به مسأله نگاه مى کنند و بدون داشتن آگاهى تن به این ازدواج ها مى دهند و مشکلات آنها پس از شروع زندگى مشترک در زیر یک سقف، مشخص شده و بروز مى کند«معیارها باتوجه به تحولاتى که صورت گرفته فرق کرده است. به طورى که جوانان امروزه نمى خواهند به صورت چشم و گوش بسته تن به ازدواج بدهند و اعتقادشان بر این است که باید خودشان در این امر نقش داشته باشند. حالا با توجه به فضاى موجود این سؤال پیش مى آید که آیا نظام تربیتى خانواده هاى ما که در آن پدر و مادر انتخاب همسر را براى فرزندشان حق خود مى دانند، با این نگرش درمیان جوانان ایجاد تضادنمى کند؟ و آیا اصلاً جامعه ما با توجه به مسائل مذهبى و فرهنگى مان پذیراى ازدواج مدرن هست یا خیر؟ و اصولاً آمار و ارقام ازدواجهاى سنتى را موفق تر مى دانند و یا ازدواج هاى مدرن را؟هرچند به اعتقادمن ازدواج یک ریسک است و باید ازطرف مقابل شناخت اولیه داشته باشیم و عواملى مثل سن، فرهنگ دو خانواده، وضعیت اقتصادى، وضعیت تحصیلى و خصوصیت شخصیتى را نیز در نظرگرفت. براى رسیدن به این شناخت باید مشاوره هاى قبل از ازدواج داشت.به نظر من باتوجه به شرایط موجود دیگر نمى شود کاملاً به ازدواجهاى سنتى بازگشت ولى ازسوى دیگر هم نمى شودکاملاً آن را ندیده گرفت. باید به جوانان فرصت داد با همسر آینده خود و یا کسى که او را براى همسرى درنظرگرفته اند، صحبت کنند و در عین حال نیز از راهنمایى ها و ویژگى هایى که براى تشکیل یک خانواده لازم است آنان را آگاه کرد. در حقیقت اگر خواهان ازدواج غیرسنتى هستیم، باید مقدارى نقش خانواده را در این موضوع لحاظ کنیم و والدین باید کمک لازم را دراین زمینه به فرزند خودداشته باشند.»دکتر شهلا کاظمى پور، عضو هیأت علمى دانشکده علوم اجتماعى دانشگاه تهران و متخصص جمعیت و توسعه هم دراین باره معتقد است: «باید منظور از ازدواج هاى سنتى و مدرن را کاملاً روشن کرد. در ازدواج هاى سنتى که از طریق خانواده صورت مى گیرد، انتخاب همسر براى فرزند، تأمین منابع مالى آن، برگزارى مراسم ازدواج و حتى روابط زوجین پس از ازدواج تحت نظارت خانواده هاست درحالى که در ازدواج هاى مدرن این امور به خود زوجین محول مى شود و روابط هسته اى درون خانواده بیشتر به دختر وپسر محول مى شود.در جامعه گذشته کشورمان که جامعه اى سنتى بوده اکثر ازدواجها با نظارت خانواده ها انجام مى شده است. در ازدواج هاى سنتى سن دختر پایین تر از پسر بوده و دایره همسرگزینى نیز محدود بوده است. ولى در مقابل درصد ازدواج هاى خویشاوندى بالا بوده است و به دلیل حمایت هاى مالى که خانواده مى کرد شروع زندگى مشترک براى زوجین بدون دغدغه بوده است.هر چه جامعه کوچکتر و بسته تر بود، شیوه انتخاب همسر ساده تر و دوام و بقاى زناشویى بیشتر بود. به همراه گسترش جوامع و توسعه شهرنشینى و افزایش تحصیلات به تدریج از سهم ازدواج هاى سنتى کاسته شده و به طرف ازدواج هاى مدرن حرکت شد ولى این تحول به یکباره بیانگر یک ازدواج مدرن نیست.به عنوان مثال انتخاب همسر توسط دختر و پسر انجام شد و سایر موارد را خانواده ها انجام مى دادند. یا اینکه انتخاب همسر توسط والدین بود و سایر موارد به زوجین واگذار مى شد به همین دلیل از دید جامعه شناسى این مرحله را «مرحله گذار» مى نامند و می توان گفت که بسیارى از مسائل و مشکلاتى که براى زوجین جوان پیش مى آید ناشى از دوگانگى ازدواج ها است که بخشى از آن سنتى و بخشى مدرن است.البته بسیارى از جوانان متقاضى ازدواج مدرن هستند زیرا خود همسرشان را انتخاب مى کنند ولى تنوع فرهنگى، ضعف شناخت از یکدیگر و صرفا شناخت هاى ظاهرى و تکیه کردن به یک سرى از معیارهاى کمى باعث شده است ازدواج هاى مدرن در جامعه ما آسیب پذیر باشند.»tebyan
تنبلی، بیماری استدو کارشناس برجسته بهداشت عمومی در انگلیس پیشنهاد داده اند که عدم تمایل به انجام فعالیت های بدنی یا به عبارتی «تنبلی» را باید بعنوان یک بیماری در نظر گرفت و در گروه بیماری ها طبقه بندی کرد.این دو کارشناس به نام های دکتر ریچارد ویلر و دکتر ایمانوئل استاماتاکیس ایده جدید را با این توجیه ارائه کرده اند که بین بی تحرکی و فقر بهداشتی و سلامتی رابطه بسیار قوی وجود دارد.این دو محقق با انتشار مطالعات خود در مجله انگلیسی «طب ورزش» توضیح دادند: با توجه به اهمیت ارتباط مرگ و میر با تحرک، ما پیشنهاد می کنیم که شاید عدم تحرک بدنی باید همچنین بعنوان یک بیماری به نوبه خود در نظر گرفته شود.دکتر ویلر متخصص دانشکده سلطنتی مراقبت بهداشتی و پزشک عمومی در این باره گفت: هم اکنون چاقی از سوی سازمان جهانی بهداشت در گروه بیماریها قرار گرفته است و یک بیماری تلقی می شود اما خود چاقی در واقع تا حدی نتیجه یک عامل ریشه ای تر است که آن انجام ندادن ورزش و تحرک کافی است.آخرین مطالعات در انگلیس نشان داده است که از هر ۲۰ نفر تنها یک نفر حداقل میزان توصیه شده برای ورزش کردن را انجام می دهد، اما هنوز هیچ برنامه هماهنگ و مشترکی برای مقابله با این مشکل وجود ندارد.isna
تا ثیر ازدواج و همسر گزینی در مردان و پسران جوانتأهل، در مورد همه ی ابنای بشر ماهیتی سرشتی دارد و غالب وجود آن عالمگیر میباشد. لذا تفاوت فرهنگها موجب دگرگونیهای اساسی در قواعد آن نمیشود! مطالبی که در ذیل می آید بر اساس تحقیقاتی است که استیون ناک ( Steven I.nox ) استاد جامعهشناسی دانشگاه ویرجینیا، پیرامون “علل و پیامدهای تغییرات در خانواده آمریکایی” انجام داده است.بر همین اساس باید در ابتدا ذکر شود که عواملی که در “نفع بیشتر مردان از ازدواج ” مطرح میشود، عواملی جامع و مانع برای جامعه ی ایرانی نیست و با توجه به اعتقادات مسلمین در باب ازدواج باید تاکید کرد که نفع طرفین از ازدواج خیلی بیشتر از مطالب عنوان شده است….با توجه به تحقیقات افراد متأهّل عموما افراد سالم تری هستند و عمر طولانی تری دارند و از سلامت عقلانی و نفسانی بیشتری برخوردارند، شادترند و در آمد بیشتری دارند.هر چند ازدواج تاثیرات مثبتی را در هر دو جنس باعث میشود اما ذی نفع اصلی آن مردان میباشند. مردان در تمام اموری که ازدواج در آنها تاثیر دارد، منفعت بیشتری بدست می آورند و انتفاع زنان از ازدواج در صورتی حاصل میشود که یک رابطه ی زناشویی مطلوب و کانونی گرم و صمیمی ایجاد شود. در حالیکه به نظر میرسد مردان کمتر تحت تاثیر کیفیت زندگی مشترک خود قرار میگیرند و بطور ساده و اولیه به محض تأهل از مزایای آن بهره مند میشوند، به عبارت دیگر نفس عمل ازدواج باعث بهبود زندگی مردان میشود، اما بهبود زندگی زنان تحت تأثیر کیفیت زندگی زناشویی خواهد بود.ازدواج و تشکیل زندگی مشترک در واقع تشکیل یک کانون اجتماعی است. این بدان معنی است که همراه با مفهوم ازدواج یکسری انتظارات وابسته به فرهنگ نیز وجود دارد و بدینگونه مردان با این اقدام کاری بیش از شروع یک زندگی ساده با یک زن را آغاز میکنند و در واقع با این عمل خود را به مجموعه ای از قوانین قرار دادی و انتظارات متصل میسازند. او در مقام همسر و پدر مورد انتظارات دیگران قرار میگیرد و از دیدگاه سایرین باید رفتاری متفاوت از زمان تجرد داشته باشد.ازدواج بیش از ارتباط بین دو شریک جنسی را پدید می آورد و ارتباطی است که مفاهیم آن از باورهای فرهنگی نشات گرفته، با ازدواج زوجین تعهداتی را پذیرا میشوند از جمله وفاداری، غمخواری، تحمل…زوجهایی که برای طولانی مدت تنها رابطه ی همزیستی داشتهاند از جنبه های قابل پیش بینی بسیاری از زوجهایی که به ازدواج یکدیگر در آمده اند متفاوتند. اینگونه زوجها توسط تمایلات جنسی به یکدیگر وابسته هستند و روابط اخلاقی دیگر در آن ها بسیار کم است، آزادی بیشتری نسبت به افراد متاهل دارند و قانون تعیین کننده ای برای اینگونه روابط وجود ندارد، شانس بیشتر طلاق و رضایتمندی کمتر از روابط جنسی از معایب این نوع زندگی است و طرفین حداقل تعهد را نسبت به یکدیگر دارند.مفهوم ازدواج در جامعه امریکا بدین معنی است:۱- شخص انتخابی آزاد دارد که بر پایه ی عشق است ۲- بلوغ و استقلال نیاز مسلم اقدام به ازدواج است ۳- ازدواج ارتباط بین دو جنس مخالف است ۴- در زندگی مشترک مرد تامین کننده اصلی معاش است و او رئیس است ۵- وفاداری جنسی و تک همسری انتظارات یک ازدواج است ۶- ازدواج بطور طبیعی با تولد فرزندان همراه است.و ماهیت مردانگی در ازدواج هم یعنی: مرد پدر فرزندانی است که از همسرش متولد میشود / تامین معاش زن و فرزندان بر گردن اوست / حافظ و محافظت کننده ی خانواده است.بر این اساس اگر مرد از محافظت یا تامین معاش سر باز زند، نه تنها همسری ناشایست تلقی میگردد، بلکه به نوعی کمتر از یک مرد کامل محسوب میگردد. در یک زندگی مشترک مرد آنگونه رفتار میکند که به حسب فرهنگ مطابق با هویت مردانگیاش باشد. موضوع اصلی در مورد ازدواج در زندگی مردان عبارتست از اینکه ازدواج به دلیل آنکه موقعیتی جهت تکامل و حفظ ماهیت مردانگی میباشد باعث ایجاد تغییراتی در مردان میگردد.حقیقت آشکار آنست که غالب مردان و زنان، زندگی مشترک خود را به گونه ای طراحی میکنند که نسبت به کلیات ازدواج اصولی تطابق زیادی داشته باشد. و ازدواج اصولی تنها راهی است که همسران ف مرد، میتوانند به یک مرد کامل تبدیل شوند. هنگامیکه قضیه اساسی مفهوم گردید، درک علت اثرات مثبت ازدواج در مردان بسیار آسانتر خواهد بود.هویت مردانگی موقتی است و می بایست در دوران پس از بلوغ مستمراً و فعالانه حفظ گردد که این امر بوسیله ی یک ازدواج اصولی امکان پذیر میشود و یک مرد هویت مردانگی خود را طی زندگی مشترک حفظ کرده، توسعه میدهد و به نحوی آن را ابراز میکند. نقش تکامل و بلوغی که یک مرد به عنوان همسر ایفا میکند هسته ی اصلی هویت مردانگی وی قرار میگیرد و این موضوع راهنمای اصلی در علت ثمر بخش بودن ازدواج در زندگی مردان است.مردان متاهل بیش از مردان مجرد در زمینه فعالیتهای اجتماعی و معقول درگیر میشوند و پاداش چنین فعالیتهایی به صورت شاءن و اعتبار یا مادیات به ایشان برمیگردد. مردان متاهل تابعیت خود از روابط غیر رسمی یا دوستانه را با شرکت در روابط مبتنی بر نقشهای اصولی جایگزین میکنند و در واقع به این طریق اجتماعات خصوصی خود را تغییر میدهند، آنها در اجتماع بر نقشهایی تاکید میکنند که جزئی از کانونهای اجتماعی هستند مثل نقشهای مذهبی و اقتصادی.“Card gillian” نیز در تحقیق خود در مورد مردان متاهل میگوید: مردان متاهل در مواد و نوع و سطح، روابط خود را بر اساس میزان نیل به اهداف تنظیم میکنند و طبیعتاً موفقیت و شکست آنها تعیین کننده خواهد بود. بر خلاف وابستگی به دیگران، اینگونه موفقیتهای شخصی خصوصیات مردانگی را تحکیم می بخشدبه همین نسبت ازدواج تاثیرات مثبت خود بر دختران جوان و زنان مجرد را خواهد داشت .نقل از سایت http://www.egolestan.com )از نشریه موازی، زهرا علوی
مردان با ازدواج موفق ، کمتر به دیابت و سکته مبتلا می شوند تحقیقات جدید نشان می دهد مردانی که ازدواج موفقی داشته اند نسبت به افرادی که در ازدواج ناموفق بوده و یا هنوز مجرد هستند، کمتر در معرض ابتلا به بیماری های دیابت یا سکته قرار دارند.دانشمندان می گویند ازدواج های ناموفق یا نارضایتی از ازدواج یکی از بزرگترین خطراتی است که با ابتلا به سکته را در مردان افزایش دهد.در این بررسی بر روی ۱۰ هزار و ۵۹ شهروند که در تحقیقات سال ۱۹۶۳ بیماری های قلبی در یکی از مرکز مطالعات قلبی شرکت داشته اند مطالعه شد.محققان تاریخ و دلایل مرگ مردان این گروه را پیگیری کردند. در سال ۱۹۶۵، یعنی دو سال پس از مطالعه اول از داوطلبان خواسته شد ازدواج خود را در دو دسته موفق یا ناموفق ارزیابی کنند و یا در صورت مجرد بودن آن را اعلام کنند.نتایج تحلیل بر روی ۶/۳ درصد از مردانی که ازدواجی ناموفق داشته اند در مقایسه با مردانی که ازدواج بسیار موفقی داشته اند، نشان داد، ۶۴ درصد بیشتر در معرض سکته های مهلک قرار دارند.با این حال محققان اعلام کرده اند به دلیل وجود کمبودهایی در اطلاعات این مطالعه از جمله میزان سکته های غیر مرگبار در برابر سکته های مهلک، همچنین درمانهایی که شرکت کنندگان پس از پنج سال اول مطالعه تحت آن قرار گرفته اند و عدم شرکت زنان در این مطالعه، این تحقیقات نیازمند اطلاعات تکمیلی است .