چگونگی بوجود آمدن هوش در مغز انساندانشگاه آکسفورد با هزینه ای ۱۵ میلیون پوندی مرکز تحقیقاتی جدیدی را به نام “مرکز تحقیقات مدارهای عصبی و رفتاری” راه اندازی کرده است تا دانشمندان در این مرکز بتوانند پاسخی برای منشاء هوشمندی در مغز انسان بیابند.از نظر پروفسور “گرو میسنبک” مدیر مرکز تحقیقاتی جدید آکسفورد، درک چگونگی تعامل دسته ای از سلولهای عصبی برای ایجاد رفتارهای هوشمندانه یکی از بزرگترین مشکلات و ناشناخته ها در زیست شناسی محسوب می شود.اگر قادر به دیدن ارتباط نورونها باشیم متوجه ساختار و عملکرد مدارهای مغزی نیز خواهیم شد.همچنین اگر امکان کنترل خاموش و روشن شدن نورونها از راه دور وجود داشته باشد، می توان دریافت سیگنالهای نورونها چگونه حرکات، احساسات و خاطرات ما را تحت کنترل خود دارند.آخرین تکنیکهای ژنتیکی و تکنولوژی عکسبرداری در علم عصب شناختی در حال آغاز است تا امکان تحقیقات بیشتر را در این زمینه فراهم آورد و مرکز تحقیقاتی جدید آکسفورد نیز یکی از پیشتازان در این زمینه تحقیقاتی خواهد بود.در این مرکز در حدود ۶۰ محقق با پشتیبانی مالی مناسب به انجام تحقیقات عصب شناختی مشغول خواهند بود.بر اساس اطلاعیه ای که دانشگاه آکسفورد منتشر کرده، مطالعات این مرکز جدید بر روی جانورانی مانند مگس میوه، زبرافیش، موشها و تمامی مدلهای حیوانی جدیدی که با تندرستی و سلامت انسان در ارتباط باشند، متمرکز خواهد بود.مطالعات جدیدی که در این موسسه توسط “میسنبک” انجام می گیرد نشان دهنده نوع تحقیقاتی است که در این مرکز تحقیقاتی انجام خواهد شد وی در ارائه و استفاده از شیوه ای متحول کننده که می تواند با استفاده از تابشهای نور، سلولهای عصبی ویژه ای در مغز مگس میوه را به منظور فعال سازی نوعی کنترل از راه دور فعال کند، پیشقدم بوده است.در این شیوه برای ساخت گروه کوچکی از نورونهای حساس به نور از مهندسی ژنتیک استفاده شده است سپس پرتوهای لیزری اعصاب را تحریک می کنند تا سیگنالهای الکتریکی را از خود تابش دهند و رفتار متعاقب حشره می تواند عملکرد مدار مغزی کنترل از راه دور را تعیین کند.“میسنبک” معتقد است بخش فوق العاده چنین شیوه ای این است که دانشمندان دیگر مانند گذشته تنها ناظرانی منفعل نیستند و حال می توانند به صورت مستقیم بر روی مدارهای عصبی تاثیر گذاشته و اطلاعات بیشتری به دست آورند.mehrnews
کودکان نیز مستعد ابتلا به تنش و افسردگی هستندمدت ها تصور می شد که کودکان بهتر از بزرگسالان از حوادث تروما نجات می یابند و علت آن تا حدودی این بود که آنها کمتر رنج می کشند.محققان گمان می کردند، سن خیلی کم برای درک کامل ماهیت آنچه در اطراف کودکان اتفاق می افتد، باعث می شود که آنها با انعطاف پذیزی بسیار بیشتری واکنش نشان دهند.اما تحقیق جدید در مورد کودکان، چیز دیگری را نشان می دهد.“کلود چمتاب” روان شناس کودک از دانشگاه “نیویورک” و نویسنده ارشد یکی از چند مقاله جدید در مورد کودکان و بلایا که در بخش ویژه ای در شماره ژوئیه و اوت نشریه Child Development منتشر شده است، نشان داد: شواهد فزاینده نشان می دهد اگر کودکان مستقیما در معرض حوادث قرار بگیرند، اتفاقاتی که در اطرافشان رخ می دهد را درک می کنند.این مطالعات جدید نشان می دهد کودکان و نوجوانان کم سن و سال نه تنها علائم تنش و افسردگی پس از تروما را نشان می دهند که شبیه تنش و افسردگی بزرگسالان است، بلکه واکنش قویتری نسبت به تروما را نشان می دهند.این مطالعات همچنین نشان می دهد، احتمال ابتلا به علایم اختلال استرس پس از تروما در کودکان کم سن و سال تر و دختران در مقایسه با کودکان بزرگتر و پسران بیشتر است.در دو مطالعه اول، محققان اثرات طولانی مدت حوادث را بر کودکان و والدین آنها تجزیه و تحلیل کردند.در یک تجزیه و تحلیل که به ریاست چمتاب انجام شد، محققان ۱۱۶ کودک پیش دبستانی و مادران آنها را که مستقیما در معرض حملات مرکز تجارت جهانی قرار گرفته بودند، بررسی و پیگیری کردند.محققان تقریبا سه سال بعد با مادران و آموزگاران این کودکان مصاحبه کردند.محققان متوجه شدند، در مقایسه با کودکانی که مادران آنها علائم اختلال استرس پس از سانحه یا افسردگی را گزارش نداده بودند، کودکانی که مادران آنها به این علائم مبتلا شده بودند، سه برابر بیشتر احتمال داشت که سه سال بعد از این حادثه دردناک واکنش عاطفی نشان دهند و هفت برابر بیشتر احتمال داشت که رفتار پرخاشگرانه از خود بروز دهند.در مقابل مطالعه دیگری بر روی بیش از ۴۰۰ کودک و نوجوان ۱۲ تا ۲۰ ساله و مادران نشان داد، کودکانی که مستقیما در معرض حملات تروریستی قرار گرفتند نسبت به کودکانی که مستقیما در معرض این حادثه قرار نداشتند، اندکی بیشتر احتمال داشت به اختلال استرس پس از تروما مبتلا شوند، اما احتمال ابتلای آنان به افسردگی بطور قابل توجهی بیشتر بود.این مطالعه همچنین نشان داد که به رغم مزیت سنی، مشکلات دختران در انطباق خود با شرایط پس از این حملات دو برابر پسران بود.irna
کابوس های خشن علامت آسیب مغزی در دهه های آینده عمر است اغلب افرادی که خواب های خشن می بینند و در طول خواب فریاد می زنند، مشت می زنند و خلاصه به تمام معنا دعوا می کنند، طی دهه های آینده عمر خود دچار آسیب های عصب شناختی مانند پاکینسون و دمانس می شوندخواب ها یا بهتر است بگویم رویاهای شبانه، هنوز یک معما هستند. این که چرا ما رویاهای گوناگون می بینیم و این رویاها از کجا می آیند، هنوز پاسخ روشن، علمی و قابل قبولی ندارد.با این حال، گاهی بعضی رویاها با علایم دیگری همراه می شوند و می توان از آن ها به عنوان نشانه استفاده کرد.برای نمونه، یکی از آخرین مطالعات در این زمینه نشان می دهد که خواب های خشن، پیشگویی کننده آسیب های مغزی در حدود ۵۰ سال بعد است.برخی افراد در طول مرحله رویا دیدن خواب که به عنوان خواب حرکات سریع چشم یا REM شناخته می شود، آشفتگی هایی را تجربه می کنند که به نام اختلال رفتار خواب REM خوانده شده است. این افراد تغییر ناگهانی در روند رویاهای خود را تجربه می کنند.رویاها بسیار خشن می شوند و در اغلب موارد فرد مجبور است با یک حمله کننده مبارزه کند.در افراد عادی، در طول مرحله خواب REM ، ماهیچه های اختیاری بدن به طور خودکار فلج می شوند، اما در این افراد، این فلج شدن اتفاق نمی افتد و در نتیجه فرد تمام رفتارهای درگیری درون خواب را واقعا با بدن خود انجام می دهد تا جایی که حتی ممکن است کسی که کنار او خوابیده را مجروح کند. این اختلال اغلب در آقایان دیده می شود.تا پیش از این برای این اختلال معنای خاصی مطرح نشده بود، اما حالا پزشکان به این نتیجه رسیده اند که ۸۰ تا ۱۰۰ درصد این افراد طی چند دهه آینده عمر خود دچار آسیب های عصب شناختی مانند بیماری پارکینسون و دمانس می شوند.در واقع این پزشکان معتقدند این رابطه به حدی زیاد است که می توان از این رویاها به عنوان نشانه ای برای آسیب مغزی در آینده استفاده کرد و قبل از این که مغز فرد رو به زوال برود، برای درمان وی چاره ای اندیشیدkhabaronline
از بختک چه می دانید؟قدیمی ها می گفتند وقتی در خواب نفس آدم بند می آید، بختک به سراغش آمده است؛ اما در دنیای امروز، توقف چند ثانیه ای تنفس در خواب را آپنه خواب یا بند آمدن تنفس می گویند که ازقضا بسیار هم شایع است.تا به حال شده ببینید کسی در خواب دیگر نفس نمی کشد و برای چند لحظه هم که شده، احساس کنید نفسش بند آمده است.البته این افراد ممکن است بیدار نشوند و بعد از چند لحظه به تنفس طبیعی خود ادامه می دهند، اما این حالت گاهی اطرافیان آن ها را می ترساند.در واقع این حالت یک اسم و تشخیص مشخص دارد: آپنه در خواب.آپنه یک کلمه یونانی است به معنای بدون تنفس و به حالت خفگی و بند آمدن نفس هم گفته می شود.بر اساس گزارشی که لایوساینس منتشر کرده، آپنه خواب خیلی شایع است و تنها در جامعه آمریکا در حدود ۱۸ میلیون نفر در حین خواب دچار توقف تنفس می شوند.البته افراد مسن و مردها بیشتر به آپنه خواب مبتلا می شوند.در بین افراد مبتلا به آپنه خواب، فشار خون بالا خیلی رایج است. افت ناگهانی سطح اکسیژن خون در زمان هایی که به اصطلاح توقف خواب نامیده می شوند، باعث بالا رفتن فشار خون و فشار آمدن به سیستم گردش خون می شود و بدین ترتیب، در این افراد خطر مشکلات قلبی و عروقی هم بالا می رود.توقف تنفس در این افراد گاه تا ۳۰ ثانیه طول می کشد و این توقف ها گاهی صدها بار در طول یک خواب شبانه اتفاق می افتند.بعضی وقت ها این توقف ها می توانند فرد را بیدار کنند و یا باعث شوند که در مجموع خواب خوب و راحتی نداشته باشد. این بیدار شدن ها اغلب خیلی کوتاه هستند و صبح فرد آن ها را به خاطر نمی آورد.۱۰ درصد از افراد مبتلا به آپنه خواب، آپنه مرکزی دارند، یعنی ارتباط ماهیچه های تنفسی و مغز مختل است که البته نادر است.۹۰ درصد باقیمانده آپنه انسدادی دارند، یعنی دلیل آپنه، انسداد مسیر تنفسی به دلیل رها شدن ماهیچه های پشت حلق است.این ماهیچه ها، زبان، لوزه ها، کام گوشتی و زبان کوچک را کنترل می کنند. البته بافت چربی زیاد در منطقه گلو هم موثر است.● علایم شایع ابتلا به آپنه خواب عبارتند از:▪ خواب زیاد در طول روز▪ خروپف با صدای بلند▪ دوره های توقف مشهود تنفس در خواب▪ بیدار شدن های ناگهانی به دلیل مشکل تنفس▪ بیدار شدن با گلوی خشک و احساس درد در حلق▪ سردردهای صبحگاهی▪ مشکلات مربوط به محرومیت از خواب مانند تغییر خلق و فراموشیkhabaronline
کابوسها را می توان تغییر دادیک پزشک آمریکایی روش درمانی جدیدی را ابداع کرده است که می تواند خوابها را به جهتهای مثبت هدایت و کابوسها و جنبه های منفی خواب را حذف کند.یک معلم زن ۵۰ ساله آمریکایی به نام امیلی گورول برای دکتر “بری کراکو” بنیانگذار کلینیک خواب “پی.تی. اس. دی” و متخصص در عرصه مطالعات کابوسها کابوس خود را بدین شرح تعریف کرد: “سوار بر ماشینم با سرعت بسیار زیادی در خیابانهای یک شهر بزرگ می راندم و یک چیز خوفناک با کره های چشم غول پیکر در تعقیبم بود.”این مختصص خواب به جای اینکه از این زن بخواهد که تلاش برای کابوس ندیدن کند ضمن اینکه از وی دعوت کرد که به خواب خود ادامه دهد گفت: “چند دقیقه تمرکز کنید، چشمان خود را ببندید و رویای خود را آنطور که می خواهید تغییر دهید.”به این ترتیب، خودروی سیاه به یک کادیلاک سفید تبدیل شد که با یک سرعت معمولی و بدون تعقیب کننده به راه خود ادامه می داد. کره های چشم نیز به حبابهای صابونی تبدیل شدند که در آسمان رها بودند.این تکنیک جدید “تسلط بر خواب” نام دارد که بخشی از “روش درمانی مرور تصویرسازی ذهنی”(IRT) است که ایده آن را این پزشک آمریکایی ارائه کرده است و می تواند برای درمان بیمارانی که از کابوس رنج می برند مورد استفاده قرار گیرد.از چند سال قبل، کابوسها به عنوان یک بیماری مورد توجه قرار گرفته اند و محققان انواع مختلفی از درمانهای شناختی را برای کاهش بسامد و شدت و یا حتی حذف کابوسها ارائه کرده اند.این درحالی است که به اعتقاد برخی از روانشناسان، حذف کابوسها به معنی “از دست دادن فرصت دریافت یک معنی و مفهوم خاص است.” برای مثال در مورد “امیلی گورول”، تبدیل کره های چشم به حبابهای صابون موجب شد که بیمار هرگز نفهمد که آن چشمها قصد بیان چه مطلبی را داشتند.به گفته دکتر کراکو بین ۴ تا ۸ درصد از بزرگسالان از کابوسهای سریالی که حداقل یکبار در هفته تکرار می شوند رنج می برند که این رقم می تواند در سربازان سابق و یا قربانیان خشونتهای جنسی به ۹۰ درصد برسد.این دانشمند معتقد است که در درمان “استرس پس از حادثه” نیاز است که کابوسهای بیمار نیز درمان شود.به طوری که این محقق از تکنیک IRT برای درمان سربازان و نظامیانی که در عراق و افغانستان خدمت می کردند استفاده می کند.این روانشناس در درمان این سربازان روشهای درمان رفتاری (مرور تصویر ذهنی) و درمان دارویی با استفاده از “پرازوسین” را در کاهش کابوسها باهم مقایسه کرد.نتایج اولیه این بررسیها که بر روی ۵۰ سرباز سابق انجام شده بود میزان اثربخشی هر دو درمان را نشان داد.نتایج بعدی این تحقیقات تائید کرد که از میزان کابوسهای حدود ۷۰ درصد از ۱۰۰ بیمار تحت درمان پس از یک درمان دو تا چهار هفته ای با استفاده از تکنیک IRT تا حد چشمگیری کاسته شد.“دایردر برت” روانشناس مدرسه پزشکی هاروارد مختصص در ارتباط میان تروما و رویاها در این خصوص اظهار داشت: “امروز می توان بر روی رویاها اثر گذاشت و حتی کابوسها را تغییر داد.”mehrnews
روش صحیح برخورد والدین با پرخاشگری و عصبانیت کودکانمتخصصان معتقدند والدین باید در مقابل رفتارهای تهاجمی و پرخاشگرانه کودکان خود با آرامش، مصمم و با نظم و قانون روشن و واضحی واکنش نشان دهند.والدین در این شرایط به هیچ وجه نباید به بحث و گفت و گو با کودک بپردازند و یا زیاد صحبت کنند.بنابراین گزارش و به گفته آنها وقتی والدین بخواهند این وضعیت را بلافاصله با اخطار دادن و تحریم و تهدید کردن به نفع خود کنند نتیجه عکس می گیرند و حتی باعث تشدید عصبانیت و خشم کودک خود می شوند.به نظر آنها بهتر است که ابتدا از هم جدا شوند و کودک را به اتاق خودش بفرستند و بعد از گذشت مدتی که کودک آرام شد در این باره با وی به گفتگو بپردازند و اجازه دهند کودک مانند خودشان در رابطه با موضوع صحبت کند.همچنین در این شرایط والدین باید از عصبانی شدن و فشار روحی کودک جلوگیری کرده و به این توجه داشته باشند که کودک در این شرایط بادقت به حرفهای آنها گوش می کند.روانشناسان معتقدند والدین باید در موقعیت های شخصی با دختریا پسر خود صحبت و گفتگو کنند آنها باید به فرزندان خود کمک کرده تا با مشکلات خود کنار بیایند و به انها راه حل هایی در این باره ارائه دهند در صورتیکه کودک رفتار خوبی داشت و هنگام عصبانیت خود را کنترل کرد وی را تشویق کنید.براساس این گزارش رفتار تهاجمی و پرخاشگرانه همیشه یک سیگنال هشدار دهنده است و در شرایط حاد والدین باید به یک روانشناس مراجعه کنند زیرا رفتار تهاجمی و پرخاشگرانه کودک می تواند ناشی از ترس یا درک نکردن درست یا بی توجهی یا حتی ناشی از اختلال بیش فعالی در کودک باشد.
محبت مادری اعتماد به نفس را تقویت می کندکسانی که در دوره کودکی از محبت زیاد مادری برخوردار بوده اند در بزرگسالی بهتر می توانند از پس مشکلات و فشارهای روحی برآیند.بوسیدن ، در آغوش گرفتن یا ابراز محبت زبانی باعث افزایش مقاومت روحی و عاطفی می شود.محققان با بررسی ۵۰۰ نفر در ایالت رود آیلند آمریکا که در دوره کودکی و بزرگسالی موضوع تحقیق بودند، به این نتایج دست یافتند.براساس این گزارش در نشریه اپیدمی شناسی و بهداشت اجتماعی، پیوند محکم مادر و فرزند ممکن است نقشی کلیدی داشته باشد.اما کارشناسان می گویند مهم است مادر بداند که چه زمانی باید رفتارش را تغییر دهد. محبت بیش از حد مادری می تواند باعث مزاحمت و خجالت برای فرزند شود، به خصوص وقتی بچه ها بزرگتر می شوند.نویسندگان این مقاله علمی تحت سرپرستی دکتر جوانا ماسلکو می گویند: محبت زیاد مادری احتمالا باعث پیوندهای محکم می شود.محبت مادری نه تنها باعث کاهش فشار روحی می شود بلکه کمک می کند که کودک به مهارت های بهتر در زندگی اجتماعی دست یابد.در این مطالعه یک روانشناس کیفیت رفتار مادر را در جریان معاینه هشت ماهگی کودک سنجید.این روانشناس کیفیت رسیدگی مادر به نیازها و عواطف کودک را ارزیابی کرد و براساس گرمی روابط به او “نمره محبت” داد.سی سال بعد محققان به سراغ همان کودکان رفتند و از آنها خواستند در مطالعه ای درباره وضعیت روحی و عاطفی شان صحبت کنند.همچنین از آنها سوال شد که آیا تصور می کنند مادرانشان به آنها محبت داشته اند یا نه که جواب ها از “شدیدا موافق” تا “شدیدا مخالف” متغیر بود.نتایج نشان داد، کودکانی که محبت زیادی از مادرانشان دیده بودند از پس انواع نگرانی ها بهتر برمی آیند.به خصوص فرزندان مادران با محبت در مقایسه با بچه هایی که مادران سردی داشتند، خیلی بهتر از پس اضطراب برمی آمدند.محققان نوشتند: “جالب است که مشاهده میزان محبت مادری در نوزادی می تواند گویای توانایی فرد در مقابله با اضطراب در ۳۰ سال بعد باشد.”این محققان گفتند که این یافته ها بر مجموعه شواهدی می افزاید که نشان می دهد سال های اول زندگی زمینه را برای تجارب بعدی آماده می کند، اما آنها تاکید کردند که نباید تاثیر سایر عوامل مانند شخصیت، تربیت و کیفیت مدرسه را نادیده گرفت.irna
مغز احساسات دیگران را به صورت یک تصویر انتزاعی می بیند گروهی از نورولوژیستهای اروپایی دریافتند که مغز انسان یک تصویر انتزاعی از احساسات دیگران دارد که برای فعال کردن این تصویر کافی است که تحت تاثیر هر یک از تحریکات دیداری، شنیداری یا حسی قرار گیرد.انسانها در تشخیص حالات احساسی دیگران توانایی بالایی دارند و می توانند سیگنالهای متعدد غیرکلامی را درک کنند و به سرعت حالات ذهنی حتی پیچیده را از میان حجم وسیعی از تحریکات دیداری و شنیداری تشخیص دهند.اکنون گروهی از دانشمندان دانشگاه ژنو سوئیس، دانشگاه دورهام انگلیس و دانشگاه ترنتوی ایتالیا در بررسیهای خود نشان دادند که فضاهایی از مغز وجود دارند که این حالات ذهنی را مستقل از سیگنالهای حسی ادارکی بروز می دهند.این محققان با استفاده از رزونانس مغناطیسی پاسخهای نورونی به پنج احساس پایه (خشم، تنفر، ترس، خوشبختی و غم) را مورد بررسی قرار دادند.این بررسیها نشان داد که در فضای کورتکس جلوپیشانی میانی (MPFC) و در لب گیجگاهی فوقانی چپ، مدلهای فعال سازی نورونی ویژه ای برای احساسات ادراکی و مستقل از حالت حسی این احساسات وجود دارد.این دانشمندان در این خصوص توضیح دادند: “ما دریافتیم که کورتکس جلوپیشانی میانه و لب گیجگاهی فوقانی چپ مقولات احساسی را در یک سطح انتزاعی و به روشی مستقل از حالت ادارکی احساسات بروز می دهند.این فضاها نقشی اساسی در درک و دسته بندی حالات احساسی دیگران ایفا می کنند.”به منظور دستیابی به این نتایج، این نورولوژیستها به ۱۸ داوطلب فیلمی را نشان دادند که در آن چهار بازیگر (دو مرد و دو زن) بازی می کردند.در این فیلم تنها حالات صورت و حالات بدن بازیگران دیده می شد که این حرکات با تحریکات کلامی کوتاه مدت همراه بود. به طوری که در حدود یک ثانیه حرف ندای غیر زبانی “آه” شنیده می شد.تمام تحریکات استفاده شده در سه حالت بیانی چهره، بدن و صوت غیر زبانی بر روی پنج حس پایه خشم، تنفر، ترس، خوشبختی و غم قرار داشتند.بلافاصله پس از بروز هر تحریک از داوطلبان خواسته می شد که شدت بیان احساسی ادارکی را در مقیاس یک تا ۳ ارزیابی کنند.در این تحقیقات، این دانشمندان دریافتند که در MPFC و در لب گیجگاهی فوقانی چپ، مدلهای فعال سازی نورونها با احساسات مختلف مرتبط است به طوری که مغز یک تصویر انتزاعی از پیش تعیین شده از این احساسات دارد و زمانی که یک احساس حتی از طریق حالات تحریکی مختلف بروز یابند تنها در نورونهای مسئول پردازش همان احساس درک می شود.mehrnews
چگونه همسر خود را علاقمند نگه دارید؟برای کنترل مردان عشق ابزار کارا تری از شهوت است. بعد از چند سال اول زندگی معمولاً خانم ها از کاهش رقبت شوهران نسبت به خود شکایت می کنند. دلیل این کاهش علاقه کاهش شور و هیجان اولیه است چون دیگر آن جاذبه جنسی به شدت اوایل ازدواج نیست و مردان مانند اوایل زندگی از رابطه خود لذت نمی برند. برای اینکه مرد زندگی خود را اغوا کنید و او را علاقمند نگه دارید، باید نقش یک افسونگر را بازی کنید و کاری کنید که عاشق شما باشد.در این مقاله نکاتی را برای شما بیان می کنیم که به کمک آن می توانید شوهرتان را به گونه ای شورانگیز نسبت به خود وابسته و علاقمند سازید و مسحور خود سازید.دلفریب باشیدنقش یک پری دریایی را بازی کنید. یک پری دریایی با اینکه بسیار زیباست خود را در معرض دید قرار نمی دهد. در رابطه خود کمی رمز راز به عنوان چاشنی وارد کنید. مقدار کمی طفره رفتن اشتیاق او را برای بدست آوردن شما بیشتر می کند. هیچگاه بدن خود را بیش از حد درمقابل همسر خود به نمایش نگذارید. اگر در روابط خود غیر قابل پیش بینی باشید این کار باعث می شود شور و اشتیاق او را بیشتر کنید. پیام های متناقض و گیج کننده برایش بفرستید می توانید سرکش و سپس رام باشید معصومانه رفتار کنید آنگاه مانند افراد شرور رفتار کنید. این گونه رفتارها سبب می شود همسر شما سعی کند بیشتر متوجه شما شود و بیشتر شما را کشف کند.از خوب بودن زیادی پرهیز کنیداگر تمام سعی خود را برای بسیار خوب و فرمانبردار بودن بکار گیرید احتمالاً در پایان روز بسیار از رفتار خود راضی خواهید بود اما با محبت بیش از حد در عمل از جاذبه و شدت اغواگری خود کاسته اید و حتی ممکن است پس از مدتی باعث دلزدگی همسر خود شوید. وقتی یک تقاضای طبیعی دارید همسرتان به عنوان فردی پر توقع به شما نگاه می کند. نیکی بیش از اندازه به ندرت کسی را شیفته می کند.بعضی اوقات قسمت های کوچکی از سیاهی های شخصیت خود را نشان دهید. گاه کمی بی رحمی از خود نشان دهید یا حتی اگر لازم دیدید کمی هم کارهای زشت انجام دهید ولی مراقب باشید کارهای مبتذل و بی ارزش انجام ندهید.جاذبه ظاهری داشته باشید.آنچه مردان می بینند برایشان بسیار مهم است. و در آنها کشش یا دافعه ایجاد می کند در حالیکه خانم ها با مغز خود عشق می ورزند مردان از طریق آنچه می بینند مجذوب می شوند. بسیار مهم است که خود را برای همسر خود سرحال و جذاب نگه دارید. بعد از ازدواج شما یک مسئولیت مهم داریدکه نباید با خود خواهی از زیر آن شانه خالی کنید. باید خود را آراسته کنید، باید از نظر بدنی متناسب باشید از پوست و موی خود مراقبت کنید و از نظر روحی فردی پرانرژی باشید.همه این کارها نه تنها به دوام زندگی زناشویی شما کمک می کند بلکه سبب اعتماد به نفس بالای شما می شود.اگر چه بهتر است در اجتماع با سلیقه همسر خود رفتار کنید ولی شما به عنوان زنی جذاب، خوش تیپ، باوقار، باعزت نفس بالا، شیک و مرتب سبب اعتماد به نفس بالای شوهر خود خواهید شد. و در این میان زنان دیگر کمتر می توانند در مقابل چشمان همسر شما دلربایی کنند. و البته فراموش نکنید به گونه ای لباس بپوشید که نظر مردان دیگر به سمت شما جلب نشود چون در رابطه شما تأثیر منفی خواهد گذاشت.نیازهای مزاجی و ذهنی همسر خود را فراموش نکنیددر حالی که برای حفظ همسر خود تلاش می کنید نباید از نیازهای احساسی و فکری همسر خود غافل شوید. رنگ مورد علاقه او، خواندنی های مورد علاقه اش، فیلم ها و کتاب هایی که دوست دارد همه را باید بدانید و هر از چند گاهی او را غافلگیر کنید و یکی از آن چیزهایی که به آن علاقه دارد به او هدیه بدهید. طرز تهیه خوراک، دسر و یا نوشیدنی مورد علاقه او را پیدا کنید و آن را برای وقتی که از سر کار به خانه بر می گردد حاضر کنید. خود را با آنچه دوست دارد و دوست ندارد و حوصله او مطابقت دهید.همه انسان ها تمایل دارند خود را در ظاهر خویشتندار و فردی که به فکر دیگران است نشان دهند ولی در عمل همه ما در نهایت افرادی خود خواه هستیم و قبل از هر کسی به خود اهمیت می دهیم بنابراین اگر همسر خود را به اندازه کافی (نه بیش از حد) نوازش کنید او را به خود وابسته کرده اید.به همسر خود احترام بگذاریدبسیاری از خانم ها فکر می کنند بزرگترین نیاز مردان به آنها نیاز جنسی است ولی در حقیقت این است که آنها بیش از هر چیزی احتیاج به احترام آن هم از شریک زندگی خود دارند. با او به گونه ای صحبت کنید و همینطور به گونه ای رفتار کنید که شوهرتان احساس کند برایش ارزش زیادی قائل هستید.اعتماد به نفس او را تقویت کنید.مردها برخلاف ظاهرشان همانند کودکان هستند که می خواهند از آنها تعریف و تمجید شود. اعتماد به نفس او را با تایید تصوراتش نسبت به خودش تقویت کنید. این کار شما سبب می شود او همه چیز را با شما در میان بگذارد. با صداقت و گاه با زیرکی همه رفتارهای خوبش را به او بگویید. اگر روزی یک بار به او بگویید که دوستش دارید سبب می شود احساس خوبی در او ایجاد کنید.او راتشویق کنیدوقتی همسر شما تلاش می کند مشوق او باشید. و بگویید که به او کاملاً ایمان دارید. حتی اگر همسرتان خرابکاری کرد به جای اینکه در مقابل او قرار گیرید و او را سرزنش کنید بگویید دفعه بعد حتماً موفق می شوی. از همسر خود به خاطر تلاشی که کرده است قدردانی کنید. این کار باعث می شود عصبانیت او تخلیه شود و رفتار بدی که احتمالاً با شما خواهد داشت خنثی شود. مردها وقتی که از همسر خود احساس برتری می کنند امنیت را حس می کنند بنابراین سعی کنید این گونه تظاهر کنید.حتی اگر با همسر خود اختلاف نظر اساسی دارید هیچگاه از کلمات بد و خشن استفاده نکنید چون این کار صدمات جبران ناپذیری به روابط شما می زند.حساس باشیددر رختخواب نسبت به همسر خود بسیار حساس باشید. وقتی مربوط به مسائل جنسی می شود مردان بسیار حساس می شوند. اینکه مردی نتواند همسر خود را ارضاء کند بسیار او را دلسرد می کند. اگر ناتوانی او را در روابط جنسی آشکارا به نمایش بگذارید مانند این است که بدترین ناسزاها را به همسر خودنسبت داده اید. نتیجه این کار کاهش قدرت و اعتماد به نفس همسر شماست و روابط شما از این هم بدتر خواهد شد.از قدرت و عملکرد همسر خود تعریف کنید و به او بگویید که وقتی با او در رختخواب هستید احساس خوبی دارید. بدین ترتیب او را تقویت کرده اید و روحیه ای خوبی خواهد داشت و شما هم از این رابطه راضی تر خواهید بود.تجربه کنید و از آنها استفاده کنیدلباس زیرهای جذاب و زیبا بخرید تا همسر خود را تحریک کنید. آنگاه نسبت به او بی تفاوت باشید اگر همسرتان ابراز تمایل کرد به او اجازه دهید. اگر از بعضی کارها او خوشتان نمی آید یا بعضی کارها را به خوبی نمی داند با زیرکی به او بفهمانید حتی می توانید با اشاره یا با دست خود به او بفهمانید که چه بکند یا می توانید بگویید اگر اینکار را بکند بهتر است و در عین حال از او تعریف کنید و بگویید که به خوبی این کار را انجام می دهد.پیشقدم شویداجازه ندهید همیشه او پیش قدم شود. با همه حرف هایی که زدیم بد نیست که گاهی شما پیش قدم شوید. این کار باعث می شود شوهر شما احساس کند او را می خواهید. این را در مغز خود فرو کنید هیچگاه خود را از رابطه ای که دارید بیش از حد هیجان زده نشان ندهید. مردان به زنانی که به آنها کم توجهی می کنند بیشتر متمایل می شوند.مردها برای ایجاد رابطه به زمان نیاز دارند. آنها را درک کنید و صبور باشید و با هم همکاری کنید به این ترتیب روی رابطه ای عمیق و قوی سرمایه گذاری کرده اید که به این راحتی شکسته نمی شود.
خلاقیت و عوامل مؤثر در پرورش آنخلاقیت مقدمه ظهور استعدادها و ذوق ها است. چنانچه باب خلاقیت در میان جوامع بشری باز شود، همه استعدادهای آدمی شکوفا شده و رشد می نماید.خلاقیت عبارت است از بکارگیری تمام توانایی های ذهنی برای ایجاد یک تفکر یا راه حل جدید نسبت به خود شخص خلاق.تداوم حیاتی روانی در سیستم های شخصی یا گروهی به بازسازی و تنوع هماهنگ نیازمند است.از طرفی دیگر روح آدمی میل به واقعیت و حقیقت دارد. از این دو به دست می آید که آدمی تا زمانی دارای حیات روانی سالم است که بتواند تنوع سالم و هماهنگ و بازسازی مناسبی در روشها و فعالیتهای خود ایجاد کند.لذا در یک جمله می توان اهمیت خلاقیت را به رشته تحریر درآورد: حیات روانی آدمی گره خورده با خلاقیت است، با این بیان معلوم می شود که همه اقشار بشر بنا به اصل روحیه دارای خلاقیت و نوآوری هستند و نباید تصور کرد که خلاقیت منحصر به افراد تیزهوش، با هوش یا با استعداد است، بلکه بواسطه خلاقیت است که ذهن ها باز و استعدادها شکوفا می شود.دکتر سیل وانو آریتی، روانکاو مشهور آمریکایی خلاقیت را سنتز سحر آمیز نامیده است و همچنین تعریف خلاقیت از نظر ویلیامز «خلاقیت مهارتی است که می تواند اطلاعات پراکنده را به هم پیوند دهد و عوامل جدید اطلاعاتی را در شکل تازه ای ترکیب کند و تجارب گذشته را با اطلاعات جدید برای ایجاد پاسخهای منحصر به فرد و غیرمتعارف مرتبط سازد.● نقش محیط در پرورش خلاقیتهمه انسانها در کودکی از استعداد و خلاقیت برخوردارند، اما نداشتن محیط مناسب و بی توجهی به این توانایی و عدم تقویت آن مانع بروز خلاقیت می شود. محیط مساعد برای ایجاد رفتارهای خلاق را می توان از راه های مختلف به وجود آورد و باید آن را براساس اصولی بنا کرد که به رفتار خلاق منجر شود، محیط یا جوی که به تحقق چنین هدفی می انجامد، باید سه عامل را مد نظر داشته باشد که عبارتند از: عامل فیزیکی، عامل عقلانی و عامل عاطفیالف) عامل فیزیکیشکل ظاهری کلاس در پرورش و ظهور خلاقیت و برانگیختن قوای خلاق دانش آموزان و آسان کردن فرآیند یادگیری نقش بسیار مهمی را ایفا می کند. کلاس درس از نظر فیزیکی باید از ترتیبی برخوردار باشد که بتواند انواع فعالیتهای مجازی را که معلم می خواهد انجام دهد در آن فراهم آورده شده باشد. البته فراهم کردن محیط مناسب برای پرورش خلاقیت، به آن معنا نیست که در آن هیچ نظمی نباشد و دانش آموزان هر کاری که دلشان می خواهد انجام دهند. واقعیت این است که بازدهی رفتار خلاق به انضباط شخصی بسیار نیاز دارد. عوامل فیزیکی که از نظر فراهم کردن جو فیزیکی کلاس عامل مهمی است، پیش بینی وسایلی است که بتوان از طریق آن آثار دانش آموزان را در آن به معرض نمایش گذارد، نظیر: تخته ماهوتی، میز، قفسه و… در واقع هر چیزی که بتوان از آن برای مهم تر جلوه دادن نمایش اختراعات دانش آموزان استفاده کرد، به این منظور کمک خواهد کرد.ب) عامل عقلانیبه طور کلی ساختار فکری کلاس زمانی می تواند موجب رشد خلاقیت دانش آموزان شود که نیروی تفکر و اندیشه را در آنها تقویت کند. به این منظور، معلم باید مسایلی را در کلاس طرح کند که به تحقق و تأمل نیاز داشته باشد. جو عقلانی مطلوب، آن است که بتواند دانش آموزان را برانگیزد. در واقع انگیزه هایی که به دانش آموزان یک کلاس داده می شود، در آغاز حتماً باید به موفقیت انجامد. از این طریق دانش آموز وادار می شود به کوشش های خود ادامه دهد، ریسک کند، تجربه کند، در رویارویی با مسایل پیچیده شور و اشتیاق بیشتر به خرج دهد.ج) عامل عاطفهساختار عاطفی مناسب در کلاس درس می تواند توانایی خلاقیت را در همه دانش آموزان شکوفا سازد. منظور از جو عاطفی آن است که دانش آموزان بتوانند احساس امنیت کنند و قادر باشند نسبت به محرک های فیزیکی و عقلانی ارایه شده از طرف آموزگار و همسالان واکنش مطلوب نشان دهند. یکی از اساسی ترین قدم ها در این زمینه، پرورش حس کنجکاوی است. از نمودهای اساسی کنجکاوی، سؤال کردن و یافتن پاسخ است. برای تقویت کنجکاوی، ایجاد فرصت تجربه و تحقیق ضروری است. دانش آموز باید بتواند به مشاهده، آزمایش و جستجوی محیط و اشیای اطراف خویش بپردازد. جو عاطفی در کلاس برای پرورش رفتار خلاق باید شرایطی را فراهم آورد که دانش آموزان ضمن آن بتوانند احساس ارزش، تعلق و قدرت کنند.● نقش آموزگار در شکوفایی خلاقیتآموزگار نقش مهمی را در پرورش خلاقیت دانش آموزان دارد و می تواند با فضای آموزشی مناسب، محیط را برای خلاق بودن دانش آموزان فراهم کند. با تشویق های متوالی باعث پرورش استعدادهای نهفته دانش آموزان شود. خلاقیت یک توانایی عمومی است و کم و بیش در همه انسانها وجود دارد و این آموزگار است که باید آن را کشف کند و به ظهور برساند.آموزگار در اعطای توانایی به ابنای بشر همان نقش طبیعت مهربان را ایفا می کند. با مهرورزی های آهسته و آرام و رهنمودهای در خور و شایسته، توانمندی های بالقوه و نهادینه هر کودک و نوجوان را پالایش می دهد، جلوه و جلا می بخشد و هر یک را به وادی توانایی رهنمون می سازد.آموزگاران باید برای پرورش خلاقیت به دانش آموزان امکان فکر کردن بدهند و تا حد امکان آنها را از انجام فعالیتهای کلیشه ای و از پیش تعیین شده دور کنند. آموزگاران دانش آموزان را در محیط آموزشی آنان محدود نکنند و وسایل متنوع در اختیار آنان قرار دهند و به طور غیرمستقیم موجب شکوفایی خلاقیت دانش آموزان شوند.شاید بتوان گفت، قلب عملکرد آموزگار در رابطه با خلاقیت شیوه های تدریس مناسب اوست به طور کلی برای پرورش علم خلاقیت لازم است روشهای تدریس اکتشافی و فعال که مبتنی بر فعالیت دانش آموزان است، محور تدریس قرار گیرد تا بتوان به یادگیری توأم با خلاقیت دست یافت. به همین منظور ضرورت دارد که آموزگاران روش های تدریس خلاق را بشناسند تا آنها در کار خویش بهره ببرند.همانطور که بیان شد، شیوه های آموزشی و یاددهی، با رشد و خلاقیت دانش آموزان ارتباط مستقیم دارند. روشهای تدریس فعال با دادن آزادی عمل به فراگیران به آنها فرصت می دهند به جستجو و کشف مسایل بپردازند. بدین ترتیب دانش آموز خود در فرآیند یادگیری دخیل می شود و انگیزه های درونی و به دنبال آن، امکان بروز خلاقیت در او افزایش می یابد.تورنس (۱۹۶۲) برای آموزش خلاقیت به آموزگاران پیشنهادهایی ارایه داده است که انجام آنها خلاقیت دانش آموزان را بیشتر می کند. این پیشنهادها عبارتند از:۱) تفکر خلاق را با ارزش بدانید.۲) دانش آموزان را به محرک های محیطی حساس تر کنید.۳) دست کاری اشیا و عقاید را تشویق کنید.۴) تحمل پذیری عقاید تازه را توسعه دهید.۵) به کودکان یاد دهید که تفکر خلاق خود را معتبر بدانند.