از اشتباهات خود بهترین استفاده را ببریداشتباهات، فرصتی برای یادگیری ● نگاهی به راه های افزایش اعتماد به نفسهر فردی از شخصیت خودش، دیدگاهش و نقاط ضعف و قوتش یک تصویر ذهنی دارد. این تصویر از دوران کودکی شکل می گیرد. به این تصویر «خودانگاره» می گویند یعنی تصوری که شخص از خویشتن در ذهن خود دارد. «خودانگاره» در شکل گیری اعتمادبه نفس شخص نقش بسیار مهمی ایفا می کند. بسیاری از این تصورات براساس تعامل ما با دیگران و تجربیات زندگی مان شکل می گیرد. اعتماد به نفس به این موضوع بستگی دارد که شخص احساس می کند از نظر دیگران تا چه حد مورد قبول و علاقه است و همچنین خودش چقدر احساس ارزشمند بودن دارد.یک انسان با اعتماد به نفس سالم و طبیعی می تواند احساس خوبی نسبت به خود داشته باشد. ارزش خود را بداند و به خاطر قابلیت ها و مهارت ها و موفقیت هایش احساس غرور و رضایت کند. اما کسی که اعتماد به نفس ضعیفی دارد، احساس می کند که مورد قبول و علاقه هیچ کس نیست و نمی تواند هیچ کاری را درست انجام دهد.همه ما در شرایط و موقعیت هایی از زندگی مشکلات عدم اعتماد به نفس را تجربه کرده ایم، خصوصاً در دوران نوجوانی که شخص خود و جهان اطراف را می شناسد، بسیار دچار مشکل می شود. اما از آنجایی که خودانگاره هرکس با گذشت زمان تغییر می کند، پس اعتماد به نفس فرد هم ثابت نمی ماند و در طول زندگی تغییر می کند و بنابراین می توان اعتماد به نفس را بهبود بخشید. برای دستیابی به یک اعتماد به نفس سالم دو مساله را باید در نظر گرفت۱ـ نظر و رفتار دیگران نسبت به شخص چگونه است؟۲ـ خود او، خویش را چگونه می بیند؟این دو مساله روی اعتماد به نفس افراد بسیار تاثیر می گذارد.والدین، معلمان، مربیان و… به ویژه در دوران کودکی در شکل گیری دیدگاه هر فرد نسبت به خودش، نقش مهمی را ایفا می کنند. اگر والدین یا معلمان بیشتر از آنچه که از کودک تمجید و تحسین می کنند، از او انتقاد و عیب جویی کنند، مسلماً این کودک نمی تواند اعتماد به نفس خوبی داشته باشد. همچنین در دوره نوجوانی که ارزش ها و عقاید نوجوان در حال شکل گیری است، نظرات مربی، پدر و مادر، معلم یا دیگر افراد در به وجود آوردن خودانگاره نوجوان بسیار موثر است. قطعاً فردی که نوجوان قبول دارد، مانند والدین یا معلمان دائماً از او عیب جویی کند، سبب تخریب اعتماد به نفس او می شود. گاهی هم انگار از درون به نوجوان القا می شود که توانایی انجام درست کارها را ندارد. (بحران درونی) که این مساله هم به اندازه انتقاد و سرزنش دیگران مخرب است.انتظارات نابجا و غیرواقعی هم می تواند اثر منفی بر روی اعتماد به نفس بگذارد. افرادی که توانایی های خود را می شناسند و تحسین می کنند، از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند، ولی اگر احساس کنند که فاقد توانایی های درخور تحسین هستند حتماً از اعتماد به نفس ضعیفی برخوردار می شوند. نکته حائز اهمیت این است که بیشتر مردم دارای توانایی ها و قابلیت های درخور تحسین و شایسته یی هستند، اما به دلیل خودانگاره یی که از خود دارند، نمی توانند توانایی های خود را ببینند. اعتماد به نفس هر فرد بر روی کیفیت زندگی او تاثیر بسزایی دارد و چگونگی احساس هر فرد نسبت به خودش بر روی نحوه زندگی اش اثر می گذارد. افرادی که احساس می کنند از نظر دیگران دوست داشتنی و دل نشین هستند، قطعاً روابط اجتماعی بهتری دارند، همچنین دوستان و خانواده آنها در مواقع نیاز از کمک و حمایت آنها بهره مند می شوند. آنهایی که معتقدند می توانند مشکلات را از سر راه بردارند و اهداف شان را تحقق بخشند، مسلماً در زندگی موفق تر هستند. اکنون رهنمودهایی برای بهبود اعتماد به نفس ارائه می شود.▪ از تفکرات منفی درباره خود بپرهیزید؛ اگر عادت دارید دائم بر روی کمبودها و نقاط ضعف خود تاکید کنید، این عادت را کنار بگذارید و به جنبه های مثبت خود (که بسیار زیاد هم هست) فکر کنید. هنگامی که بیش از حد از خود انتقاد می کنید، درباره یک نکته یا حرکت یا رفتار مثبتی هم که داشته اید فکر و برای خود بازگو کنید. هر روز ۳ کار یا رفتاری که انجام داده اید و موجب رضایت و شادی تان شده است را بر روی کاغذ بنویسید.▪ هدف تان انجام کار باشد نه انجام کامل و بی نقص آن؛ همچنین گاهی بعضی از افراد به حد کمال رسیدن را مانعی برای زندگی خود می کنند و در نتیجه تا به آن حد مطلوب نرسند کاری انجام نمی دهند و در واقع زندگی خود را متوقف می کنند (مانند کسی که می گوید تا ۵ کیلو از وزنم کم نکنم از خانه بیرون نمی روم) در صورتی که باید نقاط مثبت را دید و کار را انجام داد و از آن لذت برد.▪ اشتباهات را فرصتی برای یادگیری در نظر بگیرید؛ همیشه به خود بگویید که هرکسی ممکن است اشتباه کند و از اشتباه کردن نهراسید، اشتباه بخشی از یادگیری است.▪ کارها و تجربیات جدید را امتحان کنید؛ انجام کارها و فعالیت های متفاوت در شناخت استعدادها و توانایی های تان کمک بزرگی به شما می کند همچنین در نتیجه کسب مهارت های جدید احساس غرور و رضایت به شما دست می دهد.▪ آنچه را که می توانید، تغییر دهید و آنچه را که نمی توانید، مشخص کنید؛ درباره عادات و خصلت های خود فکر کنید. اگر دریافتید که برخی از آنها شما را ناراحت می کند، برای تغییر آن اقدام کنید، اما اگر چیزی است که نمی توان آن را تغییر داد (مانند قد) سعی کنید از آنچه که هستید لذت ببرید و سازگاری کنید.▪ اهداف تان را مشخص کنید؛ فکر کنید چه کاری دوست دارید انجام دهید و سپس برای انجام آن برنامه ریزی کنید و طبق برنامه جلو بروید.▪ از نظرات و عقاید خود احساس رضایت کنید؛ از بیان افکار خود ابایی نداشته باشید.▪ به دیگران کمک کنید؛ با این کار احساس می کنید مفید هستید که خود در اعتماد به نفس نقش مهمی دارد.▪ ورزش کنید؛ با ورزش از استرس رهایی می یابید و سالم تر و شادتر خواهید بود.▪ تفریح کنید؛ از وقت خود لذت ببرید، با دوستانتان معاشرت کنید و زندگی خود را با افکار منفی متوقف نکنید.افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند به راحتی با دیگران دوست می شوند، شادترند و روابط بهتری با همکاران، همسالان و … دارند و با آرامش و راحتی با اشتباهات شان کنار می آیند. هیچ وقت برای به دست آوردن اعتماد به نفس سالم و مثبت دیر نیست. اعتماد به نفس از جمله مهارت های زندگی است. ترجمه؛ فرانک باجلان روزنامه اعتماد
اعتماد بنفس خود را افزایش دهید در طول دوران کاریم بـا افـرادی که در زنـدگـی روزمـره خـود سطح استرس بالایی داشتند، در میانشان با یک خصیصه مشترک و بـسیـار عـمـومـی مـواجـه شدم – اعتماد بنفس پایین. همچنین دریافتم که اعتماد بنفس می تواند موجب پـدیـد آمـدن سطح بالایی از استرس، بی خوابی، اظطراب و بسیاری از علایم بیمار گونه گردد.بدترین مورد این حالت در کسی که عزت نفس پایین دارد تجربه کردن احساساتی ازقبیل بی ارزشی و بی لیاقـتـی و عدم تعلق میباشد که متاسفانه میتواند مـنـجر به افکـار خودکشی گردند.● سرکوب اعتماد بنفسدر تحقیقی که چندین سال گذشته در سراسر آمریکای شمالی، شـامل کانادا و مکزیک انجام گرفت پژوهشگران دریافتند که نرخ خود کشی ارتباط بسیار زیادی با شرایط فقر و تنگدستی، ترک خانواده (اغلب در کودکان زیر ۱۶ سال) و طـرد شـدن تـوسـط اطـرافـیـان دارد.در خصـوص عزت نفس پایین، کودکان آسیب پذیرتر از دیگر افراد می باشند. آنها مدام از جانب همرده ها و هم سن و سالهای خود و تـوقـعات غیـر واقـعـی و نـامـعـقـول از جانب خانواده و دوستانشان تحت فشار قرار دارند. این امر می تواند به مشکلات روانی عمده منجر گردد که در آن کودکان احساس خواهند کرد که زندگیشان ارزشی ندارد. ● بزرگسالان نیز از آن رنج میبرندمیخواهد باورتان شود یا نه، امروزه بزرگسالان نیز چنین علایمی را تجربه می کنـنـد. ما همواره با مسائلی چون پول، عشق،خانواده، کار و غیره درحال دست و پنجه نرم کردن می باشیم. از آنجایی که اکثر جوامع مردسالار اهمیت زیـادی بـرای موفقیت مردان قائل می باشند، برای یک مرد تحمل فشارها سخت و دشوار می باشد.همه آن مربـوط می گردد به تئوری: بـقـای بـرازنـدگـان. مـردان تـولید کننده و زنان مصرف کننده می باشند. حتی با جنبش آزادی خواهانه زنان و فمینیسم، عـلت اصـلی از خود گذشتگی مردان کماکان بطور حتم مرتبط با این حـقـیـقت می باشـد کـه زنـان از مـردان انتظار دارند دنیا را روی شانه هایشان بدوش بکشند.احتمال دارد زنان با این گفته هم عقیده و موافق نبـاشـنـد ولـی آن واقـعیـت دارد. آخرین باری که نامزد یا هــمسرتان و یا فرد دیگری که برای یک امر مهم حقیقتا به شما وابسته بوده و آن کـار ( مثـلا پرداخت قبض تلفن ماه پیش ) را بشما واگذار کرده چه زمانی بوده است؟ این تقاضا ها معمولا با پول در ارتـبـاط است. اگرچه اکثر اوقات برای این است که شما یک "مرد واقعی" جلوه نمایید.● آیا شما یک مرد واقعی میباشید؟چگونه می توانید تـعـیین کنید یک مرد واقعی چگونه مردی باید باشد؟ راحت ترین کار آن است که از نامزد، همسر، خواهر و یا مادر خود سـوال کنـیـد. امـا مـن بـه شما اطمینان می دهـم که بـا دهها پاسخ متفاوت بمباران خواهید شد. چرا؟ به این خاطر که هر زنی عقیده متفاوتی از آنگونه که مرد رویـاهـایـش باید باشد دارد. هرچند که بطور کلی شما در خواهید یافت که مردها می بـاید تعدادی خـصیصه مشترک را برای آنکه یک مرد واقعی محسوب گردند دارا باشند.▪ استقلال مالی داشته باشید: یک ثروتمند بد جنس.▪ سلامت جسمانی داشته باشید: تا بتوانید فرزندانی قدرتمند همچون خودتان بوجود آورید.▪ با هوش باشید: بدانید چگونه وسایل گوناگونی راباید تعمیر کنید▪ مورد اعتماد و قابل اتکاء باشید:همواره بمنظور براوردن نیازهای وی در دسترس باشید▪ شخصیت مستحکم و با ثبات داشته باشید:به او نشان دهید که قادر هستید روی پاهای خودتان بایستید.معمولا هنگامیـکـه شـما اینگونه احساس کنید که فاقد حتی یکی از ویژگی های مذکور می باشید، اعتماد بنفس شما شروع به تنزل می کند چرا که احساس خواهید کرد که گویی از حداقل شرایط لازم و ضروری نیز برخوردار نیستید.● فرمول اقتدارنگرش آرمانگرایانه به یک مرد پوچ و بی اساس میبـاشد. شمـار اندکی از مردها در عمل به آن شان و درجه از شکوه و عظمت میان دیگر مردان نایل گشته اند. به هر صورت من میتوانم چند نکته راهبردی در رابطه با آنـکه چـگونـه یک مرد شکوهمند و با اقتدار باشید ارایه دهم. مردی که قادر باشد از میان پستی بلنـدی هـای زندگی عبور کرده و در انتها نیز کماکان با صلابت از آن بیرون آید.▪ نکته۱: نپذیرفتنی را بپذیریدفرض می گـیـریـم شـمـا فردی ۴۰ ساله هستید. موی سرتان کم پشت و در حال ریزش میباشد. شکمتان نمایان گشته است . چیـن و چـروک صورتتان عمیق و نا زیبا هستند. شما اساسا احساس مـی کـنـیـد انـسـانـی بی ارزش هستید. به نخستین تجلی گاه استرس یعنی همان خود انکاری قدم گذارده اید.هنگامی که منکر شایستگی و استعدادهای بـالقوه خود جهت مبدل شدن به کسی یا چیزی فراتر و با اهمیت تر از خویشتن کنونی خود می شوید، گـرفـتـار یـک چـرخه مخرب انزجار از خویشتن می گردید. بـه منظور رهایی یـافتن از انـکار، بـاید شـروع بـه پـذیـرش مشکلات خود نموده و همچنین اهداف آینده تان را در ذهـن مجسم کنـیـد. هـمـواره بـه خاطر داشته باشید شما قادر خواهید بود به درجات عالی و بزرگ دست یابید.▪ نکته ۲: به غیر قابل اندیشیدن بیاندیشیدبا حفظ شخصیت فوق فرض میکنیم به شما (کم مو، چاق، میانسال) دائما گفتـه شـود که قادر نخواهید بود بهیچ چیزی در زندگی خود فائق آیید. افسوس، چه سـخن نـاگوار و دلخراشی برای شخصی است که تا پیش از این نیمی از عمرش را به پایان رسانیده است. به دومین تجلی گاه استرس یعنی انتقاد قدم گذارده اید.شما خواهید گفت در ۳۰ سال باقیمانده کسی قادر نخواهد بود کار زیادی انجام دهـد و یا به موفقیت چندانی دست یابد؟ در اشـتـبـاه هـستـیـد. در طـول دوران کــاری خــود بـا اشخاصی دیدار کرده ام که تصمیم گرفتند مجددا به دانشگاه بازگردند و رشتـه تحصیلی خود را به پایان برسانند، برای خودشان کسب و کـار مسـتقل دست و پا کـنـنـد. آنـهـا از خطاها و اشتباهات خود درس گرفته و به جایگاه و منزلتی عالی در مـیـان اطـرافیانشان نایل گشته اند.هیچگاه برای تعلیم و تربیت و کسب دانش و ادامه تحصیلات دیر نـمـی بـاشـد. مـی باید خارج از دایره متعارف بیاندیشید و شروع کنید به اندیشیدن به غیر قابل اندیشیدنها -که شما در واقع مردی هستید با فرصتهای بسیار زیاد پیش رویتان.تنها کاری که باید انجام دهید خلق و ایجاد درها و عبور از میان آنهاست.▪ نکته۳: اهداف خود را تعیین کنیداکنون که خود را پذیرفته اید و شروع به آن کردید که همانند مردی با عظمت که میـتـواند شما باشید بیاندیشید، مستلزم آن می بـاشیـد کـه تـدابـیـری را بـرای دسـت یـافتن به اهدافتان تدوین و تنظیم گردانید. تعیین اهداف برای خودتـان شـاید بزرگترین و مهم ترین هدیه ای باشد که می تـوانـیـد به خود عطا کنید. با یادداشت کردن و مرور آنها در فواصل زمانی معین کار را شروع نمایید.کاری که من مایل به انـجـام آن هسـتـم ایـن اسـت کـه ابـتـدا اهـداف بـلنـد مـدت خود را یادداشت کرده و سپـس به روی اهـداف کـوتاه مـدت پـیرامون دست یابی به اهداف بلند مدت متمرکز می شوم. این کار معمولا منجر به موفقیتهای واقع گرایانه میـگردد و هر بار که شما به یکی از اهدافتان دست یافتید،احساس خیلی بهتر و خوشاینتری نسبت به خود خواهید داشت.▪ نکته۴: غلبه بر موانعبی تردید به موانعی در راه رسیدن به اهدافتان برخورد خواهید کرد. مجددا مثل گذشتـه این مشکلات را پذیرفته و آنها را پشت سر بگذارید و به راه خود ادامه دهید. وجود آنها را انکار نکنید زیرا تا آخر عمر مکررا به سراغ شما خواهند آمد و دست بردار نخواهند بود.با عزم راسخ به جنگ تک تک مشکلات خود رفته و سـرسـخـتـانه بـر هـدف خـود پـافشاری کنید.▪ نکته۵: به گذشته ننگریداین احتمالا دشوارترین کاری است که باید انجامش دهید. بـما همواره گفته شده است که سپاسگزار توفیقات و نعمتهای زندگیمان باشیم اما برای انجام چنین کاری مجبور به تعمق در گذشته ناگوار خود می بـاشـیم. بـه مجرد آنکه شروع به یادآوری گذشته کنید، ناکامی هـا و سختـی هـا دوباره مـراجت خـواهـید کرد. یه محض آنکه به اهدافتان دست یافتید، لازم است به این که چه کسی هستید و چه کسی مایلید باشید، تمرکز کنید.● مطلب آخریک بار شنیدم که مردی بزرگ سخنی زیبا گفت:"...بودن و شدن...."این ۵ نکته برای مـن بسیار حائز اهمیت می بـاشد چـرا که هـرگـاه احـسـاس می کـنـم اعتماد بنفسم دارد به پایین ترین سطح خود تنزل میـابـد با خود می گویم که من خودم هستم و می خواهم فرد بهتر و کاملتری گـردم و چیزی بیش از آنچه هستم بشوم. من نیز این کلمات را به شما هدیه می دهم. آنها را در زندگی خود بکار بندید تا بـه هر آنچه آرزو دارید دست پیدا کنید.
از کدام نیمکره فرمان میگیری؟ دانشمندان نظریههایی راجع به دو نیمکره مغز دارند که نشان میدهد عملکرد و روش فرمان دادن به بدن در هر یک متفاوت است. فکر میکنید شما راست مغز باشید یا چپ مغز؟ پژوهشهای اخیر نشان میدهد راست مغزها و چپ مغزها، روشهای متفاوتی در پردازش اطلاعات و واکنش به آنها دارند. بر همین اساس، روش درس خواندن در هر یک از آنها نیز باید متفاوت باشد. این نظریهها نشان میدهد افراد راست مغز بیشتر با نیمکره هیجانی و شهودی راست هدایت میشوند و چپ مغزها به روش منطقی و ترتیبی عکس العمل نشان میدهند.شخصیت هر فرد هم تا حد بالایی از روی نوع مغز او شکل میگیرد و این مساله تاثیر چشمگیری روی مهارتهای مطالعه، عادات انجام تکالیف و نمرات شخص دارد. مثلاً ممکن است بعضی دانشآموزان یا دانشجویان با یک نوع خاص از امتحان یا تکلیف مشکل داشته باشند و مشکلشان هم هیچ ربطی به درس خواندن یا نخواندن نداشته باشد. بلکه موضوع فقط به نوع خاص مغز آنها برمیگردد. اگر بدانید راست مغز هستید یا چپ مغز، میتوانید روشهای مطالعه مناسب خود را برگزینید و برنامهریزی درسی خود را براساس شخصیت و نوع مغزتان تنظیم کنید تا نتیجه بهتری عایدتان شود.آیا سر کلاس مدام به ساعتتان نگاه میکنید یا وقتی زنگ میخورد تعجب میکنید که چه زود گذشت؟آیا به شما ایراد میگیرند که زیادی همه چیز را تحلیل میکنید یا میگویند خیالباف هستید؟این ویژگیهای شخصیتی به نوع مغز بستگی دارد. معمولاً رفتار چپ مغزها، سازمانیافتهتر است. گاهی به ساعت نگاه میکنند، اطلاعات را پردازش میکنند و این کار را به ترتیب انجام میدهند. این دسته از افراد معمولاً هوشیارند و قوانین و برنامهها را دنبال میکنند.دانشآموزان چپمغز در ریاضی و علوم قوی هستند و میتوانند سریع به پرسشها پاسخ بدهند. چپمغزها رقیبهای ریسکپذیری هستند. راستمغزها خیال پرداز هستند. ممکن است خیلی باهوش و متفکر باشند که البته احتمال دارد در دنیای کوچک خیال خود گم بشوند. این دسته در علوم اجتماعی و هنر خیلی خوب نتیجه میگیرند. راستمغزها، خودانگیختهتر از چپمغزهای همیشه هوشیارند و بیشتر دوست دارند احساسهای ناخودآگاه خود را دنبال کنند.راست مغزها بسیار شهودی هستند و مهارت بسیاری دارند که در دام دروغ یا نیرنگ نیفتند. اینها رقیبهای جاودان هستند. اما اگر کسی درست در میان این دو تیپ شخصیتی باشد چه؟افراد با هم متفاوتند و همه ویژگیهایی از هر دو نوع مغز را در خود دارند. بعضیها واقعاً ویژگیهای برابر و یکسانی دارند. جهتگیری مغز این دانشآموزان و دانشجویان میانه است و ممکن است در کارورزی عملکرد بسیار خوبی داشته باشند، چون این افراد خصلتهای قوی هر دو نیم کره را در خود دارند بنابراین منطق را از نیمکره چپ و شهود را از نیمکره راست در اختیار دارند که فرمول بسیار مناسبی برای موفقیت در تجارت است.● ویژگیهای دانشآموزان راست مغزآیا وقتی معلم یا استاد زیاد حرف میزند، خسته میشوید؟آیا احساس میکنید میتوانید مردم را به راحتی و فقط با نگاه کردن ارزیابی کنید. اگر این طور باشد امکان دارد که راست مغز باشید.ـ جزوه برمیدارید اما آنها را گم میکنید. دنبال کردن تحقیق برایتان کار سختی است.ـ سخت میتوانید حواستان را جمع کنید.ـ با مردم راحت هستید.ـ به نظر خیالباف میآیید اما در واقع به فکر عمیق فرو میروید.ـ مردم میگویند ماورایی هستید و علم غیب دارید.ـ به نوشتن رمان، نقاشی یا نواختن موسیقی علاقه دارید.ـ ممکن است ورزشکار باشید.ـ از داستانهای پررمز و راز خوشتان میآید.ـ زمانی را به تأمل و تعمق اختصاص میدهید و فکر میکنید هر اتفاقی دوجنبه دارد.ـ ممکن است گذر زمان را فراموش کنید.ـ خودجوش و خودانگیخته هستید.ـ بذله گو و بامزه هستید.ـ نمیتوانید دستورالعملها را کلمه به کلمه دنبال کنید.ـ پیشبینیناپذیر هستید.ـ زود سرگردان میشوید.ـ هیجانی هستید.ـ دوست ندارید دستورالعملها را بخوانید.ـ ممکن است موقع درس خواندن موسیقی هم گوش بدهید.ـ دراز میکشید و مطالعه میکنید.ـ ممکن است ناشناختهها برایتان جالب باشد.ـ آدم معقول و وارستهای هستید.● راست مغزها در کلاسـ در کلاس تاریخ بیشتر از جنبههای اجتماعی لذت میبرید. دوست دارید اتفاقاتی را که در تاریخ افتاده است، کشف کنید.ـ اگر روش خودتان را به کار بگیرید، ممکن است عملکرد رضایتبخشی در کلاس ریاضی داشته باشید اما از حل مسألههای طولانی خسته میشوید.ـ در کلاس ادبیات موفق هستید به خصوص هنگام روخوانی و انشا.● توصیههایی برای راست مغزهاـ تنهایی تحقیق بنویسید.ـ مراقب خیالپردازیهای خود باشید و آنها را مهار کنید.ـ بگذارید قوه تخیلتان شما را در هنر پیش براند.ـ بگذارید شهودتان در موقعیتهای اجتماعی برایتان کار کند.ـ بگذارید تفکر عمیقتان در آزمونهای تشریحی برایتان کار کند، اما در آن غرق نشوید.ـ در تحقیقها خلاق باشید. میتوانید از زبان شورانگیزتان خوب استفاده کنید.ـ هنگام درس خواندن از تصویر و نمودار کمک بگیرید.ـ دستورالعملها را بنویسید.ـ سعی کنید برنامهریزی شدهتر عمل کنید.ـ بیش از حد به دیگران مشکوک نباشید.ـ برای سازماندهی افکارتان نکات عمده را مشخص کنید.ـ در تکالیف ادبیات، ادبیات داستانی را انتخاب کنید.ـ شما خوب داستان میگویید؛ بعضی از آنها را بنویسید.ـ اطلاعات را دسته بندی کنید تا آنها را بهتر بفهمید.ـ کارها را تمام کنید. شما خیلی باهوش هستید، اما همیشه کارها را نیمه تمام رها میکنید.شم و غریزه و مهارتهای کلامی شما بینظیر است. اگر خوب درس بخوانید، ممکن است روزی شاگرد اول شوید.● ویژگیهای دانشآموزان چپ مغزآیا خیلی سازمان یافته عمل میکنید؟ آیا عقیده دارید برای انجام هر کاری یک راه درست و یک راه غلط وجود دارد؟ اگر اینطور است احتمالاً شما چپمغز هستید.ـ احتمالاً از روی فهرست، کارهایتانرا انجام میدهید.ـ دوست دارید سر کلاس انتقاد کنید.ـ در ریاضیات و علوم قوی هستید.ـ منطقی و اهل استدلال هستید.ـ تحقیق شما دقیق و کاملاً مستند است.ـ برای خود هدف معین میکنید.ـ میتوانید اطلاعات را خوب تعبیر و تفسیر کنید.ـ اتاقتان منظم است.ـ میتوانید به سئوالات بدون فکر جواب دهید.ـ دستورالعملها را میخوانید و اجرا میکنید.ـ احساساتی نیستید.ـ بدون اینکه کاسه صبرتان لبریز شود میتوانید به سخنرانیهای طولانی گوش بدهید.ـ اجازه نمیدهید احساسات به درونتان رخنه کنند.ـ نشسته مطالعه میکنید.ـ کلماتتان دقیق هستند.● چپمغزها در کلاسـ در کلاس تاریخ میتوانید تاریخها و روند امور را به یاد بیاورید.ـ در کلاس ریاضی از حل کردن مسالههای طولانی لذت میبرید.ـ از نظم علوم خوشتان میآید.ـ در ادبیات، درک مناسبی از دستورزبان و ساختار جمله دارید.● توصیههایی به دانش آموزان چپ مغزـ در اتاق آرام، درس بخوانید.ـ میتوانید مسالههای ریاضی را حل کنید، اما اگر بخواهید آن را برای کسی که نمیفهمد، توضیح بدهید از کوره درمیروید، بنابراین برای درس دادن به دیگران پیشقدم نشوید مگر این که از خودتان مطمئن باشید.ـ دوست دارید رهبر گروهی برای درس خواندن باشید؛ برای این کار داوطلب شوید.ـ عضو یک گروه مباحثه یا رقابت درسی شوید.ـ در نمایشگاههای علمی شرکت کنید. شما میتوانید برنده مسابقه باشید.ـ از مهارت خود در ریاضی و علوم بهره بگیرید.ـ ادبیات غیرداستانی را انتخاب کنید.ـ شما سئوالات و تکالیف مبتنی بر واقعیت را ترجیح میدهید؛ سراغ سئوالهای نامحدود نروید.ـ میتوانید جزوههایتان را خوب سروسامان بدهید؛ این کار را بکنید.ـ اتاقتان را منظم نگه دارید.ـ تحقیقهای تحلیلی را انتخاب کنید.ـ اگر استادانی که موضوع بحث یا درس را آزاد میگذارند شما را سردرگم میکنند با آنها کلاس نگیرید.ـ از خلاق بودن نترسید.
چگونه از مغزمان بیشتر استفاده کنیماز مغزتان بیشتر استفاده کنید شما با دنبال کردن راه های زیر می توانید تا درصد بسیار بالایی از کم شدن حافظه خود جلوگیری کنید. هنگامی که برحسب سن با زوال عقلی مواجه می شوید لازم نیست که سخت ترین راه های تمرین و یا پیشگیری از این ناراحتی را انجام دهید، اما باید بدانید که انجام بعضی از این تمرینات و ورزش ها تاثیر بسیار مثبتی خواهد گذاشت. شما می توانید با توجه به بالا رفتن سن تان با انجام بعضی از اعمال و حرکات مغز خود را به حالت فعال درآورید و به بالاترین حد مثبت تغییر دهید. از همین حالا شما می توانید با دنبال کردن این تمرین ها از بروز این حالت در آینده جلوگیری کنید.● تمرین های مخصوص مغزبا توجه به اینکه انجام حرکات ورزشی روی بدن شما تاثیر مثبت می گذارد و به آن قدرت و نیرو می بخشد فعالیت های ذهنی نیز ذهن شما را هوشیار و آن را سریع الانتقال می کند. بهترین شیوه برای جلوگیری از آن یادگیری مهارت های جدید طی دوره های مختلف است. اگر شما یادگیری را دنبال کنید و همیشه ذهنتان را درگیر نگه دارید ذهن شما همچنان به پرورش و تکامل ادامه می دهد. این تمرین ها باعث می شود که سلول های عصبی شما و سلول های هشدار رابطه ای محکم برقرار کرده و به دنبال آن با دیگر سلول ها نیز رابطه مستقیم داشته باشند.اصلا مهم نیست که شما در سنی چه هستید شما با انجام این تمرین ها می توانید به آسانی خاطرات خود را بازخوانی مجدد کنید و اطلاعات را دوباره برگردانید.● فعالیت بدنی داشته باشیدمحققان معتقدند بین حرکات ورزشی و کاهش قوای ذهنی ارتباط مستقیم وجود دارد. با انجام حرکات ورزشی خون در تمام اعضای بدن به صورت مناسب گردش خواهد داشت. مخصوصا در قسمت مغز گردش خون بهتر باعث پرورش یافتن سلول های مغزی خواهد شد. انجام حرکات ورزشی موجب می شود شما احساس پرانرژی بودن و هوشیاری داشته باشید و نیز بهترین قسمت آن است که شما احساس شور و شادی دارید. بنابراین هر نوع فعالیتی که می توانید انجام دهید این فعالیت می تواند از کار کردن در حیاط تا پیاده روی کردن را شامل شود. انجام نرمش به مدت ۳۰ دقیقه در روز نیز بسیار موثر و مفید است. شروع این نوع فعالیت ها باید با سرعت و فشار کمی باشد . هر روز سعی کنید ماشین خود را در مسافت های دورتری از محل کارتان پارک کنید تا باعث شود حرکت بیشتری انجام دهید. استفاده از پله ها به جای سوار شدن بر آسانسور از دیگر فعالیت هاست. هنگام نگاه کردن به تلویزیون نیز می توانید از دوچرخه های ثابت استفاده کنید. انجام فعالیت های ورزشی کم باعث می شود شما واضح و شفاف تر فکر کنید، احساس بهتری داشته باشید و در نتیجه ریسک ابتلا به بعضی از بیماری ها کاهش یابد.● رژیم غذایی سالماز رژیم غذایی که کاملا غنی باشد استفاده کنید و سعی کنید استفاده مناسب تری از میوه ها و سبزیجات داشته باشید. بیشتر این ترکیبات سرشار از آنتی اکسیدان هستند و باعث حفاظت و تغذیه مناسب به سلول های مغزی می شوند. آنتی اکسیدان ها معمولا کمک می کنند تا رسوب کلسترول از حرکت خون به سمت مغز و شریان ها جلوگیری نکند. موادغذایی که سرشار از آنتی اکسیدان است شامل انواع مختلفی از میوه ها و سبزیجات مانند پرتقال، انگور، کلم بروکلی، اسفناج، هویج، سیب زمینی شیرین و گوجه می شود.مصرف موادغذایی مملو از آنتی اکسیدان بهتر از آن است که شما از قرص ها یا شربت ها یا کپسول و دیگر موادشیمیایی استفاده کنید.● استفاده از الکلتجربه نشان داده افرادی که مصرف جدی مشروبات الکلی دارند هر چند مصرف موادغذایی غنی داشته باشند و رژیم غذایی خود را رعایت کنند همچنان به زوال عقلی دچار خواهند شد و ریسک ابتلا به مشکلات مغزی و یا حتی جنون در این افراد بسیار بالا می رود.● کنترل استرسسعی کنید ایجاد استرس در خودتان را به حداقل میزان ممکن برسانید. هنگامی که بدن شما دچار استرس می شود هورمون هایی ترشح می کند که برای مغزتان بسیار زیان آور است و اگر استرس در مدت زمان طولانی در مغز وجود داشته باشد بیشترین حد آسیب و صدمه به مغز را موجب می شود. وجود استرس طولانی احساس دلهره و اضطراب را به همراه خواهد داشت و مراحل ماندگاری خاطرات و یادگیری های شما را بسیار کاهش می دهد و در این حالت شما احتیاج به استراحت خواهید داشت، هنگامی که به شما چنین حالتی دست می دهد، سعی کنید که تنفس تان را عمیق تر کرده و آرامش تان را حفظ کنید و بعد از آن سعی کنید راه حل هایی برای مقابله کردن با بروز این حالت پیدا کنید مانند آسان گرفتن زندگی، انجام تمرینات ورزشی یا کم کردن بعضی از فعالیت هایی که باعث ایجاد استرس می شود.● محافظت از ناحیه سرضربه خوردن به سر از مهمترین عاملی است که مبتلا شدن به بیماری آلزایمر را افزایش می دهد. هنگامی که شما در یک باشگاه یا تیم ورزشی هستید و تمرین هایی مانند دویدن و شنا می کنید، احتمال برخورد در بین افراد بالا می رود و این حالت باعث می شود که حافظه شما آسیب ببینید. در این محیط ها سعی کنید از سرتان محافظت کنید و مثلا با سر کردن کلاه ایمنی هنگامی که در حال دوچرخه سواری هستید، از احتمال بروز خطر جلوگیری کنید.● قطع سیگارشما می توانید در لیست عواملی که باعث می شود دچار زوال عقلی شوید استعمال دخانیات را جزو اولین ها قرار دهید. افرادی که سیگاری هستند به نسبت افرادی که از سیگار استفاده نمی کنند دو برابر بیشتر دچار این عارضه خواهند شد. از هم اکنون استفاده از سیگار را قطع کنید هیچ زمانی برای استفاده نکردن از سیگار دیر نیست شما هنوز هم می توانید با قطع کردن سیگار از کاهش یافتن حافظه تان جلوگیری کنید.● مشورت با پزشکسعی کنید در مورد از دست دادن حافظه با پزشکان به بحث بنشینید. در این زمان حتما پزشک شما راه حل های مناسب با میزان ابتلای شما به این عارضه با توجه به سن شما در اختیارتان قرار خواهد داد. به عنوان مثال هنگامی که پزشک تان از سابقه خانوادگی شما و ابتلای افرادی دیگر در اقوامتان باخبر باشد، می تواند راه های مناسب تری پیش پای شما بگذارد. هنگامی که شما به پزشکتان مراجعه می کنید اقدامات اولیه ای که انجام خواهید داد عبارتند از؛ استفاده از داروهای مناسب، اندازه گیری فشار خون ، میزان کلسترول و اندازه گیری سطح قند خون. بعد از آن باید مطمئن شوید که غده تیروئید شما به حالت طبیعی فعالیت می کند. با انجام کارهای ساده می توانید شاخص های مناسب برای رفع این مشکل را به دست آورید.● چطور می توانید ذهنتان را درگیر کنید:▪ سعی کنید که ابزار و دستگاه های مختلف موسیقی را بیاموزید▪ طراحی کردن را یاد بگیرید و جدول حل کنید▪ به دیگران آموختنی های مختلف را یاد بدهید▪ سعی کنید در دوره های مختلف زندگی تان شروع به یادگیری اطلاعات جدید کنید▪ تفریحات جدید انجام دهید مانند صنعت، نقاشی کردن، دوچرخه سواری و نگاه کردن به پرندگان▪ سعی کنید زبان های دیگر را یاد بگیرید▪ درانجام کارها داوطلب باشید و تجربه های جدید را امتحان کنید▪ همیشه در کسب اطلاعات درباره کل جهان به روز باشید و همه خبرها را تحت کنترل قرار دهید▪ بسیار بخوانیدشغل ها و حرفه هایی را برگزینید که بسیار مهیج باشد و در کلاس هایی شرکت کنید که شما را مشتاق و علاقه مند کند. مطالعه نیز می تواند حافظه شما را به حالت فعال درآورد. ترجمه فاطمه رضایی لینکستان
تکنیک های رایج مدیتیشنآشنایی با مدیتیشن ● مدیتیشن چیست؟مدیتیشن یک تکنیک ذهن – بدن است که در آن شخص به آرامی توجه را به درون میبرد تا به آرامش جسمی و ذهنی دست پیدا کند. اکثر انواع مدیتیشن از تمرینات مذهبی شرقی به خصوص از هند، چین و ژاپن به غرب رفتهاست. تنها در سه دهه اخیر است که این تکنیکها به طور جدی برای دستیابی به سلامتی، بخصوص برای درمان استرس و کاهش دردهای مزمن به کار میرود.سه تکنیک رایج مدیتیشن در بسیاری از کشورها, مراقبه TM، مدیتیشن تنفسی و مدیتیشن تمرکزی (mindfulness) میباشد:۱) در TM شما یک کلمه یا صوت ساده (که مانترا نامیده میشود ) را در طول زمان مدیتیشن با خود تکرار میکنید تا افکار خود را متمرکز کنید و به حالت آرامش برسید.۲) مدیتیشن تنفسی, تمرکز بر فرایند دم و بازدم، برای کمک به روشن شدن ذهن میباشد. ۳- مدیتیشن تمرکزی (mindfulness), تمرکز روی زمان حال، قدردانی از افکاری که به سطح میآیند و مشاهده آنها بدون قضاوت است.TM در سال ۱۹۶۰ هنگامیکه ماهاریشی ماهش یوگی آنرا به آمریکا برد، عمومی شد. در این زمان, گزارشهایی از یوگیها و استادان مدیتیشن هندی که قادر به دگرگونی در حالات آگاهی و کنترل اعمال بدن مانند فشارخون بودند، به غرب رسید. این موارد جرقهای برای محققان غربی و کسانی که بر روی روشهای سلامتی کار میکردند – و عده زیادی از مردم -برای شروع تحقیقات درباره عامل نهانی افزایش سلامتی این تکنیکهای قدیمی شد. در سال ۱۹۷۵ هنگامی که دکتر هربرت بنسن (Herbert Benson) ، یکی از پزشکان پرآوازه دانشگاه هاروارد، کتاب مشهور خود به نام “پاسخ آرمیدگی” (Relaxation Response) را منتشر کرد, اعتماد به این تکنیکها بیشتر شد. این کتاب نشان میداد که مدیتیشن چگونه توانسته به درمان فشارخون بالا، دردهای مزمن، بیخوابی و بسیاری از بیماریهای جسمی کمک کند.امروزه مدیتیشن بعنوان یک درمان کمکی برای کاهش درد و کنترل استرس پذیرفته شده است و در بسیاری از بیمارستانها و مراکز درمانی در سراسر آمریکا آموزش داده شده، با بیماران تمرین میشود. مدیتیشن همچنین بخشی از سایر تکنیکهای ذهن- بدن مانند یوگا، چی گونگ و تایچی میباشد که در سالهای اخیر در آمریکا محبوبیت پیداکردهاند.● این روش چطور عمل میکند؟چندان تفاوتی ندارد که کدامیک از روشهای مدیتیشن را استفاده کنید, چرا که تاثیر آنها بر روی بدن شبیه هم است. محققان به این نتیجه رسیدهاند که مدیتیشن سطح هورمون استرس را پایین میآورد و در نتیجه به سلامت سیستم ایمنی بدن کمک میکند. در حقیقت نشان داده شده که مدیتیشن با کاهش سطح هورمونهایی مانند “epinephrine” مقدار کلسترول را در خون کاهش میدهد و به باز ماندن شریانها کمک مینماید.بعلاوه، مطالعات انجام گرفته با نوار مغزیelectroencephalogram) ) روی مغز کسانی که مدیتیشن میکنند، نشان داده که این تکنیک شدت امواج آلفا را که بیانگر “حالت آرامش و پذیرش” می باشند را به سطحی حتی بالاتر از زمان خواب افزایش میدهد.در کسانی که مدیتیشن میکنند همچنین, بهبود جریان گردش خون که از عروق محافظت میکند، کاهش سطح اسید لاکتیک خون که با کاهش اضطراب مرتبط است و کاهش ضربان قلب که با کاهش نیاز برای پمپاژ، به قلب فرصتی برای استراحت می دهد نیز دیده میگردد. اثر دیگر مدیتیشن, تنفس آرام است که در نتیجه آن بدن اکسیژن کمتری مصرف میکند.● چه انتظاری باید داشته باشیم؟مدیتیشن به تنهایی و به راحتی در خانه انجام میشود. برای شروع, میتوانید تکنیکهای مدیتیشن را از طریق کتابها، نوارهای کاست، نوارهای ویدیویی یا با رفتن به کلاس یاد بگیرید. کلاسها به طور دائم در مراکز یوگا برگزار میگردد و معمولاً توسط کسانی که برای مدت طولانی مدیتیشن کردهاند و در تمرینات مدیتیشن متبحر میباشند، تدریس میشود. برای نمونه, یک کلاس مدیتیشن, حدود چند هفته (هشت هفته) و در هر هفته به مدت یک ساعت برگزار میگردد. در این کلاسها شما باید یک یا چند تکنیک مدیتیشن را انجام دهید.هرکدام از تکنیکهای مدیتیشن مانند TM ، مدیتیشن تمرکزی یاmindfulness meditation و مدیتیشن تنفسی را که انجام دهید، هدف یکی است: آرامش درون و آرمیدگی (relaxation) . در هر سه این تکنیکها، شما در یک وضعیت راحت و در حالی که ستون فقراتتان صاف است، با چشمان بسته و تنفس عمیق روی یک صندلی یا روی زمین مینشینید، هرچند این تکنیکها در اجرا اندکی با هم تفاوت دارند. برای مثال، در انجام TM ، شما یک ذکر ( معمولاً یک کلمه سانسکریت ) را در طول مدت مدیتیشن با خود تکرار میکنید. ذکر را ممکن است معلم برای شما انتخاب کند یا خودتان یک کلمه که به شما آرامش میدهد, مانند ” peace ” یا ” one ” را انتخاب نمایید. ذکر گفتن به جلوگیری از ورود افکار مختلف به ذهن کمک میکند و به شما این امکان را میدهد که به تدریج آرام (relax) و از استرس رها شوید. یکی از اهداف TM ایجاد یک حالت تسلیم و تاثیرپذیری است که اجازه میدهد افکار، تصاویر و احساسات سرکوب شده، وارد آگاهی شما گردد.مدیتیشن تمرکزی (Mindfulness meditation) ، ( تکنیکی که در آمریکا توسط Jon Kabat-Zinn ، مدیر کلینیک کاهش استرس مرکز پزشکی دانشگاه ماساچوست بررسی و عمومی شد) به شما کمک میکند از اتفاقاتی که در بدنتان میافتد بیشتر آگاه شوید. در مدیتیشن تمرکزی، شما به افکاری که بالا میآیند توجه میکنید و بدون قضاوت آنها را مشاهده میکنید. این تکنیک میتواند شامل یک اسکن بدن باشد، به این صورت که شما به طور منظم توجهتان را به همه قسمتهای بدن، از سر تا پنجه پا، ببرید. همینطور که شما با افکار و تصاویر مرتبط با یک قسمت مشخص بدن همراه میشوید، آن قسمت از بدن هم با شما همراه میگردد و به این ترتیب به میزان زیادی از تنش رها میشود. یافتهها نشان میدهد که اسکن بدن یک روش بسیار عالی برای کمک به افرادی است که دردهای مزمن دارند. برای گرفتن بهترین نتیجه، بهتر است که مدت اسکن بدن حدود ۴۵ دقیقه باشد.مدیتیشن تنفسی تمرکز روی دم و بازدم است. در زمان انجام این تکنیک باید سعی کنید که افکار شما به غیر از تنفستان متوجه موضوع دیگری نشود. طبق گفته کسانی که این مدیتیشن را انجام میدهند، تمرکز روی یک موضوع ساده و حیاتی درجسم مانند تنفس، به روشن شدن ذهن کمک میکند.مهم نیست که چه نوع مراقبه ای را انتخاب میکنید, اما توصیه میشود هر نوع مدیتیشنی که انتخاب میکنید، دو بار در روز و هر بار به مدت ۲۰ دقیقه آن را انجام دهید. زمانهای ایدهآل یکبار قبل از صبحانه و یکبار قبل از خواب میباشد. هر چه بیشتر این تمرینات را انجام دهید، بیشتر به حالت آرامش و رهایی میرسید.● منافع سلامتی مراقبهمدیتیشن یکی از بهترین روشهای طب مکمل میباشد و نشان داده شده که مزیتهای بیشماری در تأمین و حفظ سلامتی دارد. این تکنیک خصوصاً در درمان بیماریهای قلبی مفید است.مطالعهای که در سال ۱۹۸۸ در مجله علمی طب روان- تنی”Psychosomatic Medicine ” منتشر شد، نشان داد افرادی که TM میکنند سطح lipid peroxide کمتری نسبت به افراد دیگر دارند. Lipid peroxide میتواند منجر به تصلب شرایین و بیماریهای مزمن دیگری که با افزایش سن مرتبط مطالعهای که در سال ۱۹۹۹ در همان مجله منتشر شد ، نشان داد افرادی که TM میکنند، بلافاصله بعد از مدیتیشن فشار خون آنها پایین میآید.مطالعهای در سال ۱۹۹۸ در زمینه درمانهای جایگزین (Alternative Therapies) نشان داد که مدیتیشن تمرکزی بخشی از برنامه کمک به کاهش نشانههایی مانند درد و بیخوابی در بیماران مبتلا به fibromyalgia (بیماری که همراه با دردهای عضلانی، فرسودگی و افسردگی خفیف تا متوسط است), بود.در مطالعه سال ۱۹۹۸ در بخش پزشکی دانشگاه ماساچوست، بیماران مبتلا به بیماری پوستی پسوریازیس(psoriasis)که در طول درمان با اشعه ماورای بنفش به نوارهای مدیتیشن تمرکزی گوش کردند زودتر از کسانی که تنها تحت درمان با اشعه قرار گرفته بودند، درمان شدند.مدیتیشن همچنین باعث طول عمر بیشتر، کیفیت بهتر زندگی، بستری شدن کمتر در بیمارستان و نیز کاهش هزینههای سلامتی میگردد. بعلاوه نشان داده شده که یک درمان کمکی برای استرس خفیف، بیخوابی، سردرد عصبی و سندروم روده تحریک پذیرirritable bowel syndrome میباشد.● هشدارها▪ برخی افراد ممکن است نتوانند به آرامش مورد انتظار درمدیتیشن دست پیدا کنند، و کوشش ناموفق، ممکن است احساس اضطراب و استرس قبلی آنان را تشدید کند.▪ اگر نشانههایی مانند سردرد، نفس نفسزدن، خستگی یا درد مزمن باعث نگرانی شما شد,بدون نگرانی مدیتیشن را ادامه دهید و برای درمان نیز به پزشک مراجعه کنید.▪ در حالت عمیق مدیتیشن، برخی افراد از خاطرات فراموش شده آزار و اذیتهای دوران کودکی خود آگاه میشوند. اگر این افکار باعث ناراحتی شما شد، به یک درمانگر سلامت ذهن نظیر روانشناس یا پزشک ذهن – بدن مراجعه کنید.
در بدترین شرایط نیز می توان آرامش خود را حفظ کنیمتصور کنید امروز بدترین روز زندگی خود را تجربه کـرده ایـد. مثلا کارفـرمـای شما در مقابل دیگران به شما توهین نموده و وقتی در راه برگشت از رستوران بودید، با اتـومـبیل خود تصـادف کرده و این باعث دیر رسیدن به جلسه بعد ازظهر گردیده و موجب برخورد شدیدتر کارفرما شده است. یا هنگام مراجعه به خانه لیز خورده و با کمر روی زمین می افتیـد. بـا دردسـر فـراوان وارد اتومبیل شده و با سرعت هرچـه تمام به طـرف مـنـزل حرکت کرده و به دلیل سرعت غیر مجاز توسط پلیس جریمه می شوید… تصورش را بکنید.بعد از تلو تلو خوردن و باز کردن درب منزل فقط می خواهید استراحت کرده و آرامش خـود را بدست بیاورید. بنابراین ممکن است با یک نوشیدنی خنک و تماشای تلویزیون خود را آرام و ریلکس کنید. اما این کار توصیه نمی شود. شما قصد دارید استرس را از خود بیرون نمایید و هدف فقط استراحت کردن نیست. کارشناسان بر این عقیده اند که بهترین راه برای تمدد اعصاب این است که فرد به تدریج احساسات خود را ارضاء نماید.● غوطه وریلازم نـیـست حـتـما بـرای ریـلکس شـدن به قله ی کوه بروید، فقط کافی است خود را در یک منظره ی معمولی کوچک غوطه ور سازید. برای مثال اگر تابلوی نقاشی زیبایی در خانه یـا محل کارتان دارید، آن را مجسم کرده و زیبایی آنرا مورد تحسین قرار دهید. اگر آکواریومـی پر از ماهی های رنگارنگ دارید، برای مدتی به حرکات روان آنها نگاه کنید ، تابه آرامش برسید.● احساسات خود را برانگیزید!!سـعـی کنیـد از کـارهایی که باعث ایجاد هیجان و تنش در شما میگردد، اجتناب نمایید. بکار بردن یک هدفون می تواند از شنیده شدن صداهای مزاحم جلوگیری کرده و باعث آرامش بیشتر گردد.مطابق با ذائقه ی خود یک فنجان چای سرد، آب میوه خنک یا آب سرد میل کنید.حس بویائی را فراموش نکنید.بوی عود، یک شمع معطر و یا عطر مورد علاقه همسرتان میتواند شما را آرام کند. حتی می تـوانید به حـمام رفـته با صـابونهای مایع و معطر بدن خود را بشویید.اگر کسی هست که می تـواند شـما را مـاسـاژ دهد، از او بخواهید اینکار را انجام دهد. محققان میگویند که ماساژ مناسب میتواند هورمونهای ایجاد استرس را کاهـش داده و تنش را ازبین ببرد. اگر تنها هستید کمی شانه ها و گردن خود را مالش داده و به آرامی دستها و پاهایتان را ماساژ دهید.● تمدد اعصاب تدریجیهمانطور که قبلا نیز گفته شد با گوش دادن به موزیکی دلپـذیر شروع کنید. سپس روی سطحی راحت دراز بکشید. چشمانتان را بـسته و نـفـسی عـمـیق بکشید. اجازه دهید شکمتان به طرف بالا و پایین حرکت کند. در همان حـال کـه بـا آرامـش دراز کـشیده اید، روی پاک کردن ذهن خود تمرکز کنید.احساس آرامش بیشتری می کـنـید؟ اکنـون نـوبت تمرین اصلی است :از قسمت بالا با چشم ها شروع میکنیم. چشمان خو را به هم فشار داده و پیشانی را به سمت بالا نگاه دارید گویی در حال تحمل یک فشار عصبی زیاد می باشـید. چند لحظه به همین صورت صبر کنید. سپس چشمان خود را رها کرده و آرام روی هم قرار دهید. احساس کنید کـه تنشها از چشمانتان جدا می شـونـد. از ایـن ملایمت برای چند لحظه لذت برده و دوباره از ابتدا شروع کنید.به سراغ آرواره و فک رفته و همین تـمـرین را در ایـن قـسـمـت تـکـرار کـنـید. عضلات فک و آرواره خود را منقبض و بعد از مدتی کوتاه رها سازید تا تنش از شما دور شود.به همیـن ترتیب به طرف قسمتهای پایین تر بدن مانند گردن، شانه ها، قفسه سیـنـه و … برویـد. هر از گاهی مکث کرده و ببینید در قسمتهای بالاتر هنوز احساس استرس مینمایید یا خیر. اگر تنش زدائی به طورکامل انجام نگرفته بود به آن قسمت برگشته و تمرین را تکرار کنیـد. ( معمولا چشم ها و آرواره نیاز به تکرار تمرین خواهند داشت. )به همین منوال ادامه دهید تا به شکم، ران، ساق و در انتها به کف پاها برسید. بـستـه به وقتی که شما اختصاص می دهید و زمانی که بدن شما برای ریلکس شدن نیاز دارد این تمرین ممکن است از ۱۵ دقیقه تا ۱ ساعت به طول بینجامد.برای رسـیدن بـه آرامـش هـرگـز نـبـاید شـتـابزده عـمل کرد و باید هر آنچه که نیاز دارید و می خواهید به خودتان بدهید. این روش بـرای ایـجاد حـالت خـود تـلقـیـنی و رسیدن به آرامش مطلق بسیار مؤثر بوده و در هر شرایطی کار می کند.در انتها استرس شما باید از بین رفته و یا حداقل تقلیل یابد. احساس آرامـش و راحتـی خواهید کرد، حتی ممکن است شبیه انسانی بی خیال از ناملایمات آزاد شوید. اندکی وقت را به مجسم نمودن لحظات خوشحالی و آرامش اختصاص داده و از نبـود استـرس لذت ببرید.بیاد داشته باشید که یاد خدا بهترین آرامش بخش در هر زمان و مکانی است .
نه توصیه برای افزایش ضریب هوشی کودکشما دلتان میخواهد بچههای باهوشی داشته باشید یا نه؟ احتمالاً مثل هر پدر و مادر دیگری میگویید: بله. اما باهوش بودن، ذاتی است یا اکتسابی؟ سوال اصلی بحث، همین است و جوابش اینکه: با وجود تاثیر عوامل ژنتیکی در تعیین سطح هوش بچهها، تازهترین تحقیقات علمی نشان میدهند که به کارگیری روشهای معین، میتواند ضریب هوشی و سرعت یادگیری کودکان را افزایش بدهند. پس اگر دلتان میخواهد کودکانی باهوش داشته باشید ۹ توصیه زیر را جدی بگیرید.۱) به کودکتان موسیقی بیاموزیداگرچه شنیدن صدای طبلی که کودک مینوازد، همیشه خوشایند و گوشنواز نیست اما به یاد داشته باشید یادگیری موسیقی یکی از راههای ارتقای سطح هوشی کودکان است. براساس مطالعات محققان دانشگاه تورنتو، فراگرفتن موسیقی به صورت منظم، در افزایش ضریب هوشی و بهبود عملکرد کودکان در مدرسه موثر است و هرچه سالهای بیشتری صرف این کار شود، نتیجه بهتری حاصل خواهد شد. این بررسی نشان داده است که یادگیری موسیقی در دوران کودکی، عامل تعیینکنندهای در بالا بردن سطح نمرات کودک در مدرسه و ارتقای سطح هوشی او در دوران بزرگسالی است. پس برای اینکه به فرزندتان کمک کنید تا موتزارتِ درونی خود را آشکار کند، برای ثبتنام او در گروههای موسیقی مدرسه یا کلاسهای خصوصی پیشقدم شوید.۲) نوزادتان را از شیر مادر محروم نکنیدشیر مادر اولین و در عین حال، اساسیترین غذای مغز است. تحقیقات دانشمندان بارها ثابت کرده است که تغذیه با شیر مادر فواید بیشماری برای نوزادانِ در حال رشد دارد. شیر مادر مانع بروز عفونتهای خطرناک در دوران کودکی میشود و ضروریترین مواد غذایی بدن نوزاد را تأمین میکند.محققان دانمارکی دریافتهاند که شیر مادر در پرورش نوزادانی سالمتر و البته باهوشتر، کاملاً موثر است. بر اساس این مطالعات، نوزادانی که به مدت ۹ ماه از شیر مادر تغذیه کردهاند، در مقایسه با آنهایی که تنها یک ماه یا کمتر از این مدت از شیر مادر تغذیه شدهاند، به میزان قابلتوجهی باهوشترند. نکته آخر اینکه، تغذیه با شیر مادر اولین سرمایهگذاری برای ارتقای سطح سلامت کودک است؛ سرمایهگذاری بنیادینی که سودی درازمدت به همراه خواهد داشت.۳) فراموش نکنیدکه عقل سالم در بدن سالم استبررسیهای محققان دانشگاه ایلینویز نشان میدهد که بین میزان تناسب اندام و عملکرد تحصیلی دانشآموزان، رابطهای مثبت برقرار است. بر طبق این مطالعات، شرکت در برنامههای ورزشی منظم، باعث تقویت حس اعتماد به نفس، تمایل به کار گروهی و رهبری در کودکان میشود.بنابر یافتههای این پژوهش۸۱ درصد زنانی که مدیریت شرکتهای تجاری را بر عهده داشتند، در ورزشهای گروهی مدرسه شرکت میکردند. بنابراین به جای اینکه بعد از شام به سراغ تلویزیون بروید، به فکر پیادهروی یا حتی توپبازی با کودک خود باشید. او را تشویق کنید تا فعالیت بدنی منظمی داشته باشد و در برنامههای ورزشی مدرسه شرکت کند.۴) لازم نیست همیشه فرزندتان را از بازیهای رایانهای منع کنیدتعجب نکنید؛ درست است که بازیهای رایانهای همیشه مورد انتقاد قرار میگیرند که خشن هستند و چیزی به کودک نمیآموزند و باعث انزوای آنها میشوند؛ اما این شما هستید که بازیها را انتخاب میکنید. پس به سراغ بازیهایی بروید که تفکر راهبردی و مهارتهای برنامهریزی را رشد میدهند و باعث تقویت کار گروهی و خلاقیت فرزندتان میشوند.شرکتهای تولیدکننده اسباببازیهای آموزشی (مثل لیپ فراگ) مشغول طراحی و تولید بازیهایی هستند که برای رشد ذهنی و حرکتی کودکان و حتی نوپایان مفیدند. در پژوهش اخیر دانشگاه روچستر، معلوم شد کودکانی که اهل بازیهای رایانهای بودند، سریعتر از سایرین نشانههای تصویری را تشخیص میدادند. در انگلستان هم معلمان به استفاده از بازیهای رایانهای در کلاسهای درسی خود روی آوردهاند.۵) هلههوله، ممنوع!شکر، چربیهای ترانس و غذاهای بیارزش را از برنامه غذایی کودکتان حذف کنید و در مقابل، به دنبال جایگزینهای سالم و مغذی دیگر باشید. تغذیه سالم، به ویژه در ۲ سال اول زندگی، اثرات شگفتانگیزی بر رشد ذهنی و حرکتی کودکان دارد.به عنوان مثال، هر کودکی برای رشد مطلوب بافت مغزی خود نیاز به آهن دارد؛ چراکه در صورت کمبود آهن، سرعت انتقال تحریکات عصبی کندتر میشود. تحقیقات بیانگر آن است که کودکانِ مبتلا به سوءتغذیه، به دلیل اختلال در مقابله با بیماریهای عفونی و در پی آن غیبت از مدرسه، از همسالان خود عقب میافتند. پس به آنچه فرزندتان میخورد، توجه کنید و منتظر نمرات بهتر او باشید.۶) کودکتان را کنجکاو بار بیاوریدبه اعتقاد کارشناسان، والدینی که کنجکاوی بیشتری نشان میدهند و فرزندان خود را تشویق میکنند تا چیزهای تازه یاد بگیرند و به دنبال ایدههای جدید و بکر بگردند، درس مهمی به آنها میآموزند: «کسب دانش ارزشمند است.» پس، همیشه از کودک سوال بپرسید، مهارتهای تازه یادش بدهید و او را به گردشهای علمی ببرید تا حس کنجکاویاش تقویت شود و بدینترتیب، خودتان را هم در علایق و تفریحات او سهیم کنید.۷) برایش کتاب بخوانیدبه یاد داشته باشید که این روش، بارها امتحانش را پس داده؛ اگرچه ممکن است گاهی در روند پرشتابِ گرایش به شیوههای جدید، کماهمیت تلقی شده باشد. با وجود این، کتاب خواندن مطمئنترین و در عین حال، ارزانترین راه برای ارتقای یادگیری و رشد ذهنی و ادراکی کودکان در سنین مختلف است. پس، از همان سالهای نخست زندگی، برای کودکتان کتاب بخوانید و وقتی بزرگتر شد، او را عضو کتابخانه کنید و قفسههای خانه را هم همیشه پر از کتاب نگه دارید.۸) صبحانه را به خاطر بسپاریدسلسله تحقیقاتی که قدمتش به سال ۱۹۷۰ برمیگردد، ثابت کرده که خوردن صبحانه در تقویت حافظه، افزایش قدرت تمرکز و یادگیری، نقش مهمی دارد. کودکانی که صبحانه نمیخورند، در مقایسه با کودکانی که روز را با یک وعده کامل شروع میکنند، زودتر خسته میشوند، تحریکپذیرترند و دیرتر واکنش نشان میدهند.اما همه میدانیم که در زندگی پرمشغله امروز، خوردن صبحانه کامل همیشه مقدور نیست. با این حال، به خاطر داشته باشید که حتی یک لیوان شیر به همراه یک عدد بیسکویت میتواند تمرکز فرزندتان را در مدرسه برای ساعات طولانی حفظ کند.۹) بازیهای فکری را دستکم نگیریدشطرنج، جدول، معما و چیستان، همگی تمریناتی هستند که مغز را برای تفکر سریع و هوشمند آماده میکنند. بازیهایی مثل جدول اعداد هم نوعی سرگرمی هستند که در تقویت تفکر راهبردی و توانایی حل مساله و قدرت تصمیمگیری کودک، نقش دارند. ذهن فرزندتان را با اینگونه معماها به چالش بکشید و از او در حل مسائل پیچیده کمک بخواهید.
فشارهای روحی و عصبی باعث ناشنوایی میشودفشارهای روحی و عصبی باعث ناشنوایی میشود افرادی که در معرض استرسهای روحی و عصبی قرار دارند به طور ناگهانی دچار ناشنوایی میشوند.دکتر اسماعیل سهیلی عضو هیات دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفت وگو با خبرنگار بهداشت و درمان ایسنا واحد علوم پزشکی ایران، گفت: استرس با تاثیر بر سیستم عصبی نه تنها اندامهای داخلی مانند گوش را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد بلکه عملکرد گوش را نیز مختل میکند.وی افزود: در این ناحیه از گوش، سلولهای حسی بسیار کوچکی یافت میشود که سیگنالهای صوتی را دریافت میکنند و به سیستم عصبی مرکزی منتقل میکنند و چنانچه سیستم عصبی به خوبی عمل نکند، فرد دچار مشکل شنوایی میشود.این متخصص گوش، حلق و بینی اظهار داشت: به همین دلیل افرادی که مدتی تحت استرس شدید هستند، ممکن است در حین انجام کارها و به طور ناگهانی دچار ناشنوایی شوند که البته در اکثر موارد این امر موقتی است و با نوشیدن مایعات زیاد، خون رقیق شده و با تسهیل در امر گردش خون در بدن و گوش به افراد کمک میکند.وی در پایان گفت: مهمترین اثر غیرشنوایی صوت، افزایش فشار خون است که در فرکانسهای بالا مقادیرغیرطبیعی کلسترول خون هم گزارش شده است. در نهایت سرو صدا در محیط کار موجب تحریک اعصاب، اضطراب و کاهش بهره وری شده و به علت اختلال در ارتباط کلامی میان افراد، مشکلات عدیدهای را بوجود میآورد. از طرفی کاهش توجه به علائم هشدار دهنده باعث افزایش آمار حوادث و تلفات میشود.
با اعتماد به نفس بالا ، از زندگی لذت بیشتری ببریماگر فردی اعتماد به نفس بالا داشته باشد، به راحتی دوست پیدا میکند، روی رفتارش کنترل بیشتری دارد و از زندگی لذت بیشتری میبرد. خیلی چاقم. خیلی لاغرم. اگر بلندتر، کوتاهتر، با موهای فرفری، با موهای صاف، با بینی کوچکتر، عضلات قویتر یا پاهای بلندتر بودم، خیلی خوب بود!آیا هیچکدام از این عبارات بهنظر شما آشنا نیست؟ آیا عادت دارید خودتان را سرزنش کنید؟ اگر چنین است باید گفت شما تنها نوجوان یا جوانی نیستید که اینطور فکر میکنید شما بهعنوان یک نوجوان، هزاران تغییر را در بدنتان احساس میکنید و با تغییر فیزیک بدن تصورتان از خودتان هم تغییر میکند. بسیاری از مردم در تطبیق با واقعیت وجودی خودشان مشکل دارند که این مساله، بر اعتماد به نفسشان تاثیر میگذارد.● فواید اعتماد به نفس و تصور مثبت از بدناعتماد به نفس، تنها به این موضوع مربوط میشود که آدمها چهقدر برای خودشان، ارزش قائل میشوند و چه اندازه، نسبت به خودشان احساس غرور دارند. اعتماد به نفس مهم است چون اگر درباره خودتان احساس خوبی داشته باشید، همین حس روی عملکرد شما هم تاثیر میگذارد. اگر فردی اعتماد به نفس بالا داشته باشد، به راحتی دوست پیدا میکند، روی رفتارش کنترل بیشتری دارد و از زندگی لذت بیشتری میبرد.تصور از ظاهر و بدن، یعنی اینکه فرد از ظاهر فیزیکی خود چه حسی دارد. تصور از ظاهر و بدن برای بسیاری از افراد بهخصوص نوجوانان، با اعتماد به نفس ارتباط نزدیکی دارد. علت این مساله در آن است که وقتی افراد به نوجوانی میرسند، برایشان خیلی مهم است که دیگران چه دیدگاهی به آنها دارند و ظاهر اولین مسالهای است که نوجوان سعی میکند با تغییر در آن در خوب جلوه دادن خود تاثیر بگذارد.● عواملی که روی اعتماد به نفس تاثیر میگذارند▪ بلوغ:بعضی از نوجوانان در شروع بلوغ، با اعتماد به نفس حسابی مشکل پیدا میکنند و دلیل آن تغییرات زیادی است که در بدن آنها اتفاق میافتد. این تغییرات به همراه تمایل طبیعی نوجوان برای پذیرفته شدن در جامعه، باعث میشود که او دائما خودش را با دیگران مقایسه کند. آدمهای اطراف، هنرپیشهها، بازیگران تلویزیون و مانکنها الگوهایی هستند که نوجوان در این دوران خودش را با آنها مقایسه میکند.اما واقعیت این است که این مقایسه نباید صورت گیرد چون تغییرات بدن در دوران بلوغ، برای هر کسی مخصوص به خودش است. بعضیها زودتر به بلوغ میرسند و بعضی دیگر دیرتر قد میکشند. لایه چربی بدن در بعضیها بیشتر است و بعضی دیگر هرچه میخورند، چاق نمیشوند.تمام این موارد به ژنها و برنامهریزی بدن افراد بستگی دارد.حتی این تغییرات در دخترها و پسرها اثرات متفاوتی میگذارد. دخترها از افزایش وزن ناراحتاند و میخواهند لاغر بمانند اما پسرها دوست دارند ماهیچههایی بزرگتر و ظاهری عضلانیتر داشته باشند.▪ عوامل خارجی:بسیاری از عوامل خارجی، علاوه بر بلوغ و رشد و تکامل روی اعتماد به نفس تاثیر میگذارند. تصاویر موجود در رسانههای جمعی و وجود هنرپیشهها و مانکنهایی که لاغرند و یا مردانی که عضلانی و قوی هیکل هستند، باعث میشود تصور نوجوان از بدن اش، تغییر کند.خانواده هم روی اعتماد به نفس تاثیر دارد. بعضی والدین بیش از حد از فرزندانشان و ظاهر آنها انتقاد میکنند و حتی این انتقاد، بیشتر از تحسین آنهاست. مسلما انتقاد مداوم، نمیگذارد اعتماد به نفس فرد رشد خوبی داشته باشد. گاهی همکلاسیها و همسالان درباره ظاهر نوجوان نظر منفی میدهند که باعث آزار او میشوند. حتی گاهی تعصب نژادی باعث ارائه این نظرات میشود. چنین طرز تفکری روی اعتماد به نفس و تصور نوجوان از خود، تاثیر منفی میگذارد.● نکاتی برای بهبود تصور از بدن و ظاهربعضیها فکر میکنند برای اینکه احساس بهتری درباره خودشان داشته باشند، باید ظاهر یا رفتارشان تغییر کند یا حتما شکل خاصی داشته باشد اما در اصل آنچه باید تغییر کند، ظاهر آدمهانیست بلکه طرز تفکر و دیدگاه آنها درباره ظاهرشان است که باید عوض شود و طور دیگری درباره خود فکر کنند.اولین قدم آن است که بدانید بدن شما همان خودتان است و اصلا مهم نیست شکل، اندازه و رنگ آن چگونه است. اگر خیلی درباره وزن و اندازه خودتان نگران هستید، در این باره با یک پزشک مشورت کنید تا خیالتان راحت شود. شکل و ظاهر شما هر طور که باشد مهم نیست چون در نهایت، شما باید از خودتان راضی باشید.قدم بعدی این است که تشخیص دهید کدام قسمتهای ظاهرتان را واقعا میتوانید تغییر دهید یا نمیتوانید آنها را عوض کنید. قد، شماره کفش، جنس مو و غیره قابل تغییر نیست و نباید برای تغییر آنها فکر کرد اما گر میتوانید موردی را تغییر دهید، مانعی نیست، به شرط آنکه فواید اینکار بیشتر از مضرات آن باشد. مثلا اگر اضافه وزن دارید و مایلید اندامی متناسب داشته باشید، تحت نظارت پزشک، هر روز ورزشی مناسب انجام داده و در مصرف غذا تعادل داشته باشید. برای آنکه به هدفتان که تناسب اندام است برسید، پشتکار به خرج دهید و وقتی به هدف خود رسیدید همین رضایتخاطر اعتماد به نفستان را تقویت میکند.اما اگر از راههای غیرعلمی برای این کار استفاده کنید، آسیب زیادی به سلامت خود میزنید و گاهی حتی به یک مشکل جسمی مبتلا میشوید و نه تنها ظاهرتان خرابتر میشود بلکه بهدلیل مشکلات ناشی از راهکار اشتباه، اعتماد به نفس خود را از دست میدهید. وقتی که از درونتان اظهارات منفی در مورد خودتان میشنوید، به خودتان بگویید که این کار باید متوقف شود. اجازه ندهید در روز، بیش از سه انتقاد از درونتان شنیده شود. شبها سه عاملی که واقعا به شما احساس دلپذیری منتقل کرده است یادداشت و مرور کنید. با تمرکز روی موارد خوب و مثبت زندگی نظرتان درباره خودتان به شکل غیرباوری، تغییر کرده و بهتر میشود.● و اگر کمک خواستید…گاهی ضعف اعتماد به نفس و مشکلاتی که فرد در تصور از ظاهرش دارد آنقدر زیاد و عمیق است که نمیتواند به تنهایی آنها را حل و فصل کند. افسردگی، کاهش علاقه نسبت به فعالیتهای قبلی و دوستان و یا حتی آسیبرساندن به خود با مصرف سیگار و مواد مخدر از عواقب این مشکلات به حساب میآیند. اگر حس میکنید در این زمینه مشکل اساسی دارید، با والدین، مربی، راهنمای دینی مشاور، درمانگر و یا فرد بزرگسال معتمد، صحبت کنید. فرد بزرگسال قابل اعتماد، کسی است که حامی شماست و قصد سرکوب کردن شما را ندارد و میدانید که واقعا خیرخواه شماست. این افراد نقطه نظرات خوبی را به شما انتقال میدهند و درباره ظاهر، مهارتها و تواناییهای شما دید مثبتی دارند. از صبحت در این باره نترسید. مشاوران متخصص، بهترین کمک محسوب میشوند و به شما کمک میکنند اعتماد به نفس خوبی به دست بیاورید تا بتوانید در فراز و نشیب زندگی همچنان استوار دوام بیاورید.● تقویت اعتماد به نفساگر تصور مثبتی از خودتان در ذهن داشته باشید، خودتان را همانطور که هستید، بپذیرید و دوست داشته باشید، این طرز فکر صحیح فرصتی را فراهم میکند تا سایر جوانب رشد و تکامل خود را کشف کنید. گسترش روابط و دوستیها، حفظ استقلال همراه با احترام به بزرگترها و پرورش جسم و روح و حرکت به سمت پیشرفت و تعالی نتیجه چنین تصور مثبتی است. وقتی این بخشهای وجودتان تکامل پیدا کند، اعتماد به نفس شما تقویت میشود.طرز فکر مثبت و خوشبینانه در تقویت اعتماد به نفس شما موثر است. وقتی به بخشش، گذشت مهربانی و زیباییهای وجودمان و دنیا فکر کنیم، وقتی دیگران را برای اشتباهاتشان سرزنش نکرده و خودمان را تحقیر نکنیم، عملا اعتماد به نفس بهتری پیدا میکنیم.اگر بدانید که چه عواملی رضایت قلبی شمار را تامین میکنند و چهطور میتوانید به اهدافتان برسید، احساس کفایت و قدرت کرده و کنترل زندگی را بهدست میگیرید. طرز فکر مثبت و سالم در زندگی، دو عامل مهمی هستند که در ساختار اعتماد به نفس نقش دارند. فرشته آلعلی سلامت
روشهایی برای افزایش هـوش اگر می خواهید به هوش خود بیافزایید و آن را در سنین بالا نیز حفظ کنید. ۵ روش زیر را دنبال کنید تا سلولهای مغزی خود را بسازید.عقیده دانشمندان در مورد سلولهای مغز به این صورت است که در زمان تولد تعداد مشخصی از سلول های مغزی را داریم و به مرور با پیر شدن هر چه بیشتر کم کم تعداد بسیار زیادی از آنها را از دست می دهیم. تحقیقات گسترده در این باره نشان داده اند که سلولهای مغزی جدید در طول زندگی نیز بر خلاف آنچه در گذشته تصور می شد،تولید می شوند و نیز اینکه مغز در صورت استفاده هر چه بیشتر از آن قابلیت رشد و حجیم تر شدن را دارد. تحقیقات و مطالعات حاکی از آن است که به عنوان مثال گادی رانان در قسمتی از مغز خود که مربوط به کنترل نقشه یابی تصویری است، رشد بیشتری داشته و نیز پیانیست ها و نوازندگان متبحر نیز در بخشی از مغز که کنترل و اداره موزیک را در اختیار دارد،حجم بیشتری را دارا هستند. از طرف دیگر،تحقیقاتی که اخیراً در این مورد انجام شده است،حاکی از آن است که افرادی با مشغلهای مهارتی بالا مانند :مهندسین، معلمان و بسیاری دیگر از شغل های مشابه، دارای سیناپس های بیشتری هستند. سیناپس ها همان رابطین بین سلولهای مغزی هستند که به ذخیره سازی اطلاعات کمک می کنند.یک روز شایددرآینده ای نزدیک دوکتوران قادر باشند سلولهای جنین را که می توانند به هر نوع سلولهای مورد نیاز تبدیل شوند، به مغزبشر تزریق کنند. به این طریق می توان بیماری های نظیر آلزایمر و پارکینسون رادرمان نمود و نیز برای سایر افراد سالم نیز راهی باز کرد تا بتوانند با فکر سالمشان ارتباط برقرار کنند. تا آن زمان برسد، ممکن است فرصت فعلی از دست برود. پس می توانیم با استفاده از چند راه ساده توانای سلول های مغزی را در حد ماکزیمم آن حفظ کنیم●اول▪سلولهای مغزی خود را به کار اندازید:.تحقیقات انجام شده نشان می دهند افرادی که تمرینات فیزیکی انجام می دهند، سلولهای مغزی بهتری را پرورش می دهند. دانشمندان در مطالعات موسسه تحقیقات بیولوژیکی دریافتند که موش های بالغی که تحت ورزش کردن قرار گرفته اند، سلولهای جدید بسیاری را در قسمت هیپوکامپوس مغز خود، بخشی که مربوط به یادگیری و حافظه است، به نسبت آن دسته که تنها گوشه ای نشسته اند و وقت خود را صرف صحبت و به اصطلاح chat کردن در Chat rom های اینترنتی می کنند کسب کرده اند. از طرف دیگر ثابت شد که انجام حرکات ورزشی دلخواه و مورد علاقه تاثیرات چند برابر به نسبت انجام صرف یک سری حرکات ورزش مشخص خواهد گذاشت. بنابراین، این مورد به دست آمد . می تواند به این معنی باشد که سعی کنید راهی بیابید تا با ورزش کردن خود لذت ببرید از اینکه تنها خود را مجبور به انجام آنها بکنید تا به این طریق هم با هوش تر شوید و هم شادتر زندگی کنید.▪چه باید کرد؟یک ورزش را به طور مستمر انجام دهید. مانند: دوش، دودین تفریحی و غیره یا اینکه یک یاردر تمرین کردن برای خود در نظر بگیرید تا انجام حرکات را جالب تر و ادامه کار را سهل تر کند. هیچکس نمی تواند دقیق و به درستی مشخص کند که چه مقدار ورزش برای سلول های مغز کافی و مناسب است،اما در مورد موش ها حدود ۴ تا ۶ مایل در روز موثر بوده است.●دوم▪ذهن خود را ورزش دهید:تنها تمرینات فیزیکی نیست که به رشد سلولهای مغزی کمک می کند. شما نیز مانند همان گادی رانان یا پیانیست ها می توانید با استفاده از سلولهای مغز و وادار کردن آنها به کار در زمینه های مختلف، از مغز نمود بخش های گسترده و متفاوتی بسازید. یافتن راههای ساده در استفاده از توانایی مغزی می تواند به رشد و ترمیم سلولهای عصبی و دندریتها، شعباتی از سلول ها که اطلاعات رادریافت کرد. به جریان انداخته و در جهت درست مصرف می کنند، به میزان زیادی کمک کند. درست مانند یک ورزش مخصوص weighr lifting (افزایش حجم ووزن) در بدنسازان که کمک به رشد و کار افتادن ماهیچه ها و عضلات تحتانی بلا استفاده می کند،راههای مشخص و درست فکر کردن و دور کردن کلمات قبلاً یاد گرفته شده می تواند عمل پخش های غیر فعال مغز را بهبود بخشد و آنها را به کار اندازد.▪چه باید کرد؟مزه ها و بوهای جدید را تجربه کنید. کارهای جدید انجام بدهید. مثلاً از راههای جدیدی برای رفتن به سرکار استفاده کنید. به جاهای جدید سفر کنید . هنرهای شخصی و جدید خلق کنید رمان های داستایووسسکی را مطالعه کنید. یک کمدی جدید در مورد ”تد کندی و راش لیمباوف“ Rush Limbanugh بنویسید. به خصوص،سعی کنید تمام کارهایی را تجربه کنید که به هر طریق شما را وادار می کنند از تمام روش های فیزیکی و روحی دیرینه و یکسان قبلی خود فاصله بگیرید و چیزهایی جدید و ناشناخته را تجربه کنید.●سـوم▪غذاهایی مانند ماهی مصرف کنید:روغن های امگا – ۳ که در چارمغز، دانه کتان و به خصوص ماهی کشف شده است ، به عنوان انواع سالم و بدون ضرر برای قلب به شمار می روند. به علاوه، تحقیقات اخیر نشان داده اند که این دسته از روغن ها به عنوان تقویت کننده های مغزی نیز شناخته شده هستند و این به دلیل کمک آنها به سیستم انتقال خون که اکسیژن را به مغز انسان پمپ می کند، می باشد. همچنین این مواد عمل کلیه اجزاء سلولهای اطراف مغز را که آن رادر برگرفته اند. را نیز بهبود می بخشند. این نشان می دهد دلیل اینکه چرا افرادی که به مقدار زیاد ماهی مصرف می کنند، کمتر در معرض ابتلا به فشارهای عصبی، ازدست دادن تمرکزو کم حافظه شدن قراردارند. دانشمندان ثابت کرده اند که اسیدهای چرب اصلی برای رشد مناسب مغز در کودکان بسیار ضرورت دارند و بنابراین امروزه آن ها را به فرمول های مواد غذایی مورد استفاده کودکان می افزایند. امکان این امر وجود دارد که شما نیز با مصرف مناسب این روغن ها، هوش ، استعداد و موقعیت ذهنی خود را به میزان در خور توجهی افزایش دهید.▪چه باید کرد؟استفاده حداقل ۳ وعده غذای ماهی مانندسالمون ، ساردین ها، ماکرل و تن ها شروع خوبی خواهد بود. در ذهن خود بسپارید. ماهی هایی که با (محیط های ) مواد شیمیایی خطرناک رشد کرده اند، می تواند بسیار خطرناک باشند و اثرات بدی در بدنتان به جای بگذارند بنابراین از مصرف ماهی هایی مانند: ماهی اره ماهی اره ای (sword fish)، ماهی های درنده،کوسه ماهی ها (shork) و نیز هر نوع دیگری که هر طریقی در معرض آب هایی با آلودگی بالا بودند ،حذر کنید. التبه تمام انواع ماهی ها که به طور مشخص عاری از ترکیبات شیمیایی مانند جیوه و یا هر نوع سم و مواد خطرناک دیگری می باشند نیز می توانند به جای موارد مذکور مصرف شوند. نیز می توانید آنها را با روغن های چارمغز و تخم مرغ هایی که به طور ویژه تولید می شود و حجم بالایی از روغن های ۱ مگا ۳ را در خود دارند و بپزید و این نیز از دانه های کتان و غلات و حبوبات در سالاد خود استفاده کنید. این نکته مهم را فراموش نکنید که با وجود اینکه دانه های مختلف ایمن و سالم هستند ولی مصرف زیاد روغن دانه کتان (Fkaxseed) می تواند به خطر ابتلا به سرطان پروستات را افزایش دهد.●چهارم▪مصرف چربی زیاد را متوقف کنید؟آیا چربی ها قادرند شما را کند ذهن کنند؟ در تحقیقات انجام شده دردانشگاه تورونتو، موش هایی که در معرض یک رژیم غذایی با ۴۰% چربی قرار گرفتند، مهارت های ذهنی خود را در زمینه های مختلف از دست دادند. مانند حافظه ، هوشیاری و تشخیص فاصله و نیز یادگیری قوانین. مشکلات زمانی که در رژیم غذایی چربی های اشباع به کار گرفته شدند،بیشتر و بدتر شده چربی های اشباع در گوشت و محصولات لبنی بسیار فراوانند. این تحقیقات دو دلیل عمده را خاطر نشان می کنند: ۱ – اینکه چربی می تواند میزان اکسیژن رسانی خون را کاهش داده و کلاً جریان خون غنی از اکیسژن را کند کند تا به مغز به میزان کافی اکسیژن نرسد و ۲ – می تواند موجب کند شدن متابولیسم گلوکز شود که نوعی قند مورد نیاز برای تغذیه و کارایی سلولهای مغزی می باشد.▪چه باید کرد؟گوشت بی چربی مصرف کنید، مواد لبنی کم چربی به کار ببرید. ماهی و لوبیا زیاد مصرف کنید. شما می توانید بدون نگرانی تا ۳۰% از کالری روزانه خود را به شکل چربی دریافت کنید. ولی توجه داشته باشید بیشتر مقدار آن بایستی از ماهی های مذکور، روغن های طبیعی مثل روغن زیتون،دانه های گیاهی و روغن طبیعی مانند چارمغز و فندوق، کسب شود. هر کاری می خواهید بکنید ولی تا حدامکان از مصرف روغن های متداول و مورد مصرف در پخت غذاهای حاضری پرهیز کنید.●پنجم▪یک متفکر واقع بین باشید، نه یک مصرف کننده نوشیندی های الکلی:این تفکر که الکل سلول های مغز را می کشد یک عقیده کهنه شده قدیمی است، و واقعیت اندکی پییچیده تر است. در حقیقت ، مطالعه روی ۳۵۰۰ مرد جاپانی،نشان داده است که کسانی که مصرف نوشیندنی های الکلی را به طور متوسط و میانه انجام می دهند، (در این مورد، حدود ۱ بار درروز) قدرت عملکرد ادراک عملی بیشتر و بهتری در زمان پیر شدن به نسبت کسانی که اصلاً الکل نمی نوشند،دارند. متاسفانه به مجرد اینکه مصرف شما از حد میانه تجاوز کند، حافظه، زمان عکس العمل بدن و توانایی های دستی وذهنی مثلاً ضربه زدن و نشانه گیری هدف در انواع و اقسام بازی های پلی استیشن، کم کم رو به انحطاط و از دست رفتن می روند. تحقیقات روی موش ها نشان داده اند کسانی که مقادیر بالایی الکل مصرف می کنند، دارای سلول های مغزی جدید کمتری در مقایسه با سایر افراد در هیپوکامپونس خود هستند. این نشان دهنده این مطلب است که الکل و نوشیندنی های الکل دار نه تنها موجب تخریب سلولهای مغز می شوند، بلکه از ترمیم و رشد مجدد آنها نیز جلوگیری می کنند.▪چه باید کرد؟یک یا ۲ گیلاس نوشیدنی مخصوص بالغین در هنگام شام به هیچ وجه مشکل برای شما ایجاد نخواهد کرد و به علاوه شراب قرمز غنی از مواد آنتی اکسیدان و آبجوی تیره (مثل ماء الشعیر) موثرترین نوع به شمار می روند. مقادیر بیشتر از آن، می تواند نیروی تفکر شما را به مرور زمان مختل کند. به علاوه باید بدانید که نوشیدن هرگونه مواد الکلی حداقل برای یک مدت کوتاه می تواند توانایی عملی شما را مختل کند و بنابراین چنانچه مثلاً امروزقصد دارید رهبری یک جلسه را به عهده بگیرید یا رابطه ای خاص را اداره کنید، مثل یک پر خورد جدید یا آغاز یک دوستی جدید در حین یک جلسه آشنایی، هرگز الکل ننوشید. چنانچه به تمام موارد مذکورعمل کنید، انتظار نداشته باشید یک شبه تبدیل به یک دانشمند شوید. ولی می توانید انتظار داشته باشید که هوشتان کمی بیشتر شود،خلاق تر شوید و نیز هر روز از انرژی بدنی بالاتری بهره مند شوید. نیز می توانید سایر بقیه دوران عمر زندگی خود را بدون از دست دادن توانایی همیشگی تان با آرامش سپری کنید.