ارسالها: 767
#31
Posted: 23 Mar 2012 15:46
تأسيس مدرسه دندانسازي (دندانپزشکي)
وضع درمانهاي دهان و دندان و دندانسازي نيز در ايران تا سال 1290 ش فاقد هر گونه نظم و مقرراتي بود. در اين سال طبق قانون طبابت اشتغال به دندانسازي موکول به تحصيل و دريافت اجازه نامه رسمي از وزارت معارف گرديد.
در 12 ديماه 1308 ش دکتر (فالک کوش ملچارسکي) تبعه دولت لهستان و دندانساز شاه براي مديريت و معلمي مدرسه دندانسازي استخدام گرديد. در سال 1309 ش مدرسه دندانسازي جزء مدرسه عالي طب شد و تا سال 1313 ش رياست آن با دکتر ملچارسکي بود. و در سال مذکور رياست آن را دکتر (محسن سياح) عهده دار شد.
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#32
Posted: 23 Mar 2012 15:47
تأسيس دانشگاه
با زمينه هايي که قبلا در وزارت معارف بوجود آمده بود در سال 1310 ش دکتر عيسي صديق از طرف دولت آمريکا براي مطالعه در امر آموزش و پرورش به آن کشور دعوت شد. وي در مراجعت طرحي تهيه و ارائه نمود که مورد تصويب شاه قرار گرفت و در جلسه هشتم خرداد 1313 ش لايحه آن به تصويب مجلس رسيد و بدين ترتيب ساختمان دانشگاه در زميني واقع در جلاليه تهران آغاز شد و اولين قسمت آن که بناي تشريح يا ساختمان ابن سينا بود در تاريخ پانزدهم بهمن ماه 1313 ش با حضور رضاشاه افتتاح گرديد و لوح تاريخي دانشگاه نيز نصب شد.
مدرسه طب که تا سال 1303 ش در مدرسه دارالفنون مستقر بود، در سالهاي بعد به چند محل منتقل گرديد و بالاخره در سال 1316 ش بناي دانشکده طب در دانشگاه خاتمه يافت و کليه قسمتهاي آن که در عمارت بيمارستان دکتر معتمد واقع در خيابان شيخ هادي بود به عمارت جديد منتقل شد.
در سال 1318 ش به دستور شاه پروفسور (اوبرلين) از تاريخ دوم ديماه 1318 براي رياست دانشکده پزشکي استخدام گرديد.
در همين زمانها يعني آغاز قرن بيستم ميلادي پيشرفتهاي چشمگيري در اروپا و آمريکا در شاخه هاي مختلف علم پزشکي حاصل شد که نتيجه تحقيقات و کوششهاي پزشکان مختلف بود و تشکيل سازمانهاي پزشکي نيز به اين پيشرفتها کمک مي کرد. کما اينکه در گزارش بنياد (کارنگي) در 1910 ميلادي در مورد چگونگي آموزش پزشکي در آمريکا و کانادا از بين 155 مدرسه پزشکي اين دو کشور تنها يک مدرسه بنام (جان - هاپکينز) که در سال 1893 در (بالتيمور) تأسيس شده بود حائز شرايط اعلام شد.
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#33
Posted: 23 Mar 2012 15:48
دانشگاه جندی شاپور
پیشینه
دانشگاه جندی شاپور (که بصورت جندیشاپور نیز نامیده شده) در سال۲۷۱ بدست شاهنشاهان ساسانی در دزفول بنیاد نهاده شد. این فرهنگستان همچنین دارای یک بیمارستان آموزشی و یک کتابخانه بود. بیمارستان جندی شاپور نخستین بیمارستان آموزشی جهان بود. در این فرهنگستان دانشهای فلسفی و پزشکی تدریس میشد و بنا به روایات حبس و مرگ مانی پیغمبر نیز در جندیشاپور روی دادهاست.[۱]
جندی شاپور یکی از هفت شهر اصلی خوزستان بود. نام آن در آغاز «گوند-دزی-شاپور» به معنی «دژ نظامی شاپور» بودهاست. دیگر نامهایی که برای آن بهکار میرفته عبارت است از پیلآباد، خوز، نیلاب[۲]، نیلاط. در سریانی آن را بیت لاباط مینامیدند.[۳]
برخی پژوهشگران بر اینند که بنیادی همانند به جندیشاپور از زمان پارتیان در این جایگاه قرار داشتهاست. شهری به نام جندی شاپور را شاپور یکم فرزند اردشیر ساسانی پس از شکست دادن سپاه روم به سرکردگی والرین، بنا نهاد. شاپور یکم جندی شاپور را پایتخت خود قرار داد.
نام آوری جندی شاپور بیشتر در زمان خسرو انوشیروان ساسانی انجام گرفت. خسرو انوشیروان گرایش فراوانی به دانش و پژوهش داشت و گروه بزرگی از دانشوران زمان خود را در جندی شاپور گرد آورد. در پی همین فرمان خسرو بود که برزویه، پزشک بزرگ ایرانی، مأمور مسافرت به هندوستان شد تا به گردآوری بهترینهای دانش هندی بپردازد. امروزه شهرت برزویه در ترجمهای است که از کتاب پنچه تنتره هندی به پارسی میانه انجام داد که امروزه به نام کلیله و دمنه معروف است.
بنابراین فرهنگستان جندی شاپور از کانونهای اصلی دانشورزی، فلسفه و پزشکی در جهان باستان شد. در برخی منابع اشاراتی به انجام آزمون و امتحان برای اعطاء اجازه طبابت به دانشآموختگان دانشگاه جندی شاپور شدهاست. کتاب «تاریخ الحکمه» (سرگذشت فرزانگی) به توصیف این مسئله میپردازد. شاید این نمونه نخستین برگزاری آزمون دانشگاهی در جهان بوده باشد.
تمامی کتابهای شناخته شده آن روزگار در زمینه پزشکی، در کتابخانه جندی شاپور گردآوری و ترجمه شده بود، با اینکار جندی شاپور تبدیل به کانون اصلی انتقال دانش میان شرق و غرب گشت. جندی شاپور و همچنین آموزشگاه وانسیبین که پیش از فرهنگستان جندی شاپور در دزفول بنیاد شده بود تأثیر بزرگی در شکل گرفتن نهاد «بیمارستان» بویژه کلینیک آموزشی در جهان داشتند.
دانشگاه جندی شاپور در عصر خود بزرگترین مرکز فرهنگی شد. دانشجویان و استادان از اکناف جهان بدان روی میآوردند. مسیحیان نسطوری در آن دانشگاه پذیرفته شدند و ترجمه سریانیهای آثار یونانی در طب وفلسفه را به ارمغان آوردند نو افلاطونیها در آنجا بذر صوفی گری کاشتند. سنت طبی هندوستان، ایران، سوریه و یونان در هم آمیخت و یک مکتب درمانی شکوفا را به وجود آورد. به فرمان انوشیروان، آثار افلاطون و ارسطو به پهلوی ترجمه شد و در دانشگاه تدریس شد [۴]
در سالهای آغازین پیدایش دین اسلام در عربستان، دانشکده پزشکی و بیمارستان جندی شاپور شمار زیادی استاد ایرانی، یونانی، هندی و رومی را در خود جا داده بود. گفته شده که حتی پزشک شخصی محمد، پیامبر اسلام، نیز از دانشآموختگان (فارغالتحصیلان) دانشکده پزشکی جندیشاپور بودهاست.[نیازمند منبع]
دوران جدید
دانشگاهی با همین نام (گندیشاپور)[۵] نیز در اهواز در سال ۱۳۳۴ خورشیدی به فرمان محمد رضا شاه پهلوی گشایش یافت. پس از چندی این نام به جندیشاپور تغییر کرد. دانشگاه در نزدیکی رودخانهٔ کارون در زمینی هموار و نزدیک باغ گیاهان گرمسیری بنا گردید. طرح دانشگاه به وسیله مهندسان و طراحان گوناگون ایرانی با دیدها و دیدگاههای گوناگون ساخته شد. دانشگاه دارای جای گردهمآیی دانشجویان، رستوران، مسجد و مرکز مطالعات مذهبی، زورخانه، ورزشگاه، خوابگاه، و کلاسهای درس و کتابخانه برای دانشجویان میباشد. روی کار ساختمان از آجر است.[۶] امروزه در نزدیکی جندی شاپور باستانی، دانشجویان [۷] سنت فرهنگی و دانشی آن کانون باستانی را ادامه میدهند.دانشگاه صنعتی جندی شاپوردزفول ودانشگاه علوم پزشکی جندی شاپوراهواز به افتخار این دانشگاه باستانی نام جندی شاپور را برخود نهادهاند
نخستین مرکز بیماریهای دریایی جهان
در دانشگاه جندی شاپور، دوره ساسانیان، بخشی به گردآوری اطلاعات در باره بیماریهای دریانوردان و راههای درمان آنها اختصاص داشتهاست. در سفرهای دریایی اکتشافی که در زمان هخامنشیان انجام میشد، همواره پزشکانی با کاروانهای دریایی همراه بودند که وظیفه مراقبتهای بهداشتی دریانوردان را بر عهده داشتهاند. در کتاب دینکرد آمدهاست که «در دوران ساسانی در بندر سیراف و بندر هرمز نوعی دانشکده افسری به نام ناوارتشتارستان به آموزش و پرورش افسران نیروی دریایی ایران میپرداخت».[۸][۹]
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#34
Posted: 23 Mar 2012 15:49
پزشکی همراه همیشگی انسان در طول زندگی اوست. از آنجائیکه درد و رنج بخش و جزئی از زندگی بشر است، بنابراین همواره به دنبال درمان آنها بوده و هست. مردم ایران، یونان، چاد، آشور، مصر و تمامی تمدنهای اولیه بشری اطلاعاتی در مورد طبابت داشتهاند و در هر صورت گاهی مانند راهبهها عمل میکردند. بقراط توانست خرافه پرستی و افکار معبدی را از علم پزشکی جدا کند. وی با دلیل ثابت کرد که مرگ و زندگی بر اساس نظم عالم هستی اتفاق میافتد و او با یقین وجدان خاص و برخی موضوعات اجتماعی قسمنامه بقراطی را تنظیم نمود که عهدنامه مهمّی است.
مهمترین دورههای مختلف طبابت و تجویز دارو در ایران عبارتند از:
1 – هخامنشیان 2 – ساسانیان 3 – اسلامی
1- دوره هخامنشیان: این دوره یکی از سودمندترین و درخشانترین دورهها در تاریخچهی پزشکی ایران است. این علم حدود 2500 سال پیش در ایران به سبب تاکید بر موضوعات بسیاری ازجمله بهداشت در کتابهای مذهبی زرتشتیان از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است و همهی پزشکان در این دوره بر اساس اهمیت تقسیمبندی شدهاند. پزشکان دارو(داروساز) – جراح – روان درمانها و پزشکان گیاهی و در کتاب اوستا نیز میتوان نوشتههایی در این بابت یافت.
2 – دوره ساسانیان: منشأ و ریشه انتقال پزشکی از هخامنشیان به ساسانیان در این دوره آغاز شد. اما با توجه به اختلافات مذهبی در امپراطوری رم شرقی(بیزانس) بین امپراطورها و پزشکان تاریخچه طبابت ایران و در نتیجه طب اسلامی به دورهی جدیدی پا نهاد. به علت تحت همسایه بودن ایران با کشورهای تحت سلطه امپراطوری رم شرقی دانشمندان قدیمی و حکیمان برای یادگیری این علم به ایران مهاجرت کردند و پس از آن بیمارستان و مدرسه جندی شاپور ساخته شد و به دنبال آن با برپایی اولین کنگره پزشکی در دوران حکومت انوشیروان برای بحث و گفتگو در مورد موضوعات پزشکی و فلسفی انقلاب بزرگی در ایران و طب جهانی ایجاد شد.
3 – دوره اسلامی: پس از فتح ایران توسط عربها و سرنگونی سلسله ساسانی و پیشرفت عربی میراث قدیمی یونانی و ساسانی به مسلمانان واگذار شد. بطور مثال در دوره عباسی مرکز جندی شاپور به بغداد انتقال یافته و به تدریج به کانون علم طب تبدیل گردید و به دنبال آن شهرت جندی شاپور از بین رفت. بطور خلاصه مسلمانان با در نظر گرفتن آموزههای اسلامی پیشرفتهای زیادی در علم طب، ترجمه و تألیف متون پزشکی بدست آوردند.
در دوره اسلامی بخاطر تشویقهای عالی مترجمان، ترجمه گامهایی را به جلو برداشت و به ترجمهی آثار زیادی در زمینهی پزشکی، علوم، فلسفه، تاریخ و از این قبیل از انگلیسی به عربی پرداختند و گروهی از مترجمان در کشورهای اسلامی غربی انند الجزایر، مراکش، اسپانیا و تونس دست به چنین فعالیتهایی زدند و بیشتر مترجمان کتب ترجمه شده یونانی را بطور کامل خوانده و با تألیف، آنها را به دنیای طبابت وارد کردند.
به هر حال طب شرقی(خاوری) پیشرفت غیر منتظرهای را در ترویج علم پزشکی ایفا کرد که ایرانیان در این میان سهم عمدهای در توسعه طب اسلامی داشتند. بهترین شاگرد بقراط و کلادیوس گالن(Claudius Galen) بین مسلمانان بودند که قائل به رفتار پزشکی و دیگر خصوصیات خوب بودند که بعدها کتب اساتید خود را نقد و بازبینی کردند. تحقیقات آنها بر اساس تجربه و حکمت بود، بنابراین در زمینهی علمی به استادان بی نظیر و عالی و ستارههای درخشان پزشکی مبدل شدند.
1 – شیخ ابوعلی سینا نویسندهی کتاب قانون، نبض و مانند آن
2 – اسماعیل جورجانی نویسندهی کتاب ذخیرهی خوارزمشاهی، یادگار و اغراض
3 – ابن راشد قرباتی نویسندهی کلیات، سموم و شرح بر قانون
4 – علیابن عباس محبوسی ارژانی/ ارجانی مؤلف کامل الصناعات الطبیه المالکی
5 – ابوالقاسم خلف الزواحیری نویسندهی التصریف
6 – محمّد زکریای رازی که بیش از یکصد کتاب و مقالات پزشکی نوشته است. مثل: حاوی- المنصوری، مرشد- آبله و سرخک
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#35
Posted: 23 Mar 2012 15:49
در قرنهای سوم، چهارم، پنجم و ششم هجری پزشکان ایرانی مثل محمّد زکریای رازی، ابن سینا، اسماعیل جورجانی ابوالقاسم خلف الزواحیری توانستند در علم طب پیشرفت کرده و انقلاب عظیمی در این زمینه ایجاد کنند. بطور خلاصه از جمله موفقیتهای دانشمندان سختکوش ایرانی و نتایج حاصله میتوان به مطالب زیر اشاره کرد:
1 – تغییر علم پزشکی از دانش تئوریوار ساده و ایجاد موقعیت مناسب برای تجارب عملی که گام موثری در پیشرفت و توسعه این علم داشت.
2 – نظم دهی به طب پراکنده یونانی با افزودن اطلاعات جدید و تکمیل اطلاعات قبلی
3 – ساخت دارو و درمان با رعایت ماهیت دارو و وضعیت بیمار با توجه به عملکرد و احساس بدن که با این کار از قرن 16 تا اواسط قرن 17 به نسبت طب اروپایی تأثیر متحیّرکنندهتری را دریافت کردند. حتی بسیاری از پزشکان اروپایی (آلمان و استرالیا) تحت تأثیر نظرات دانشمندان اسلامی قرار گرفتند تا جائیکه آنها را دانشمندان عربی (Arabites) نامیدند و نظرات دانشمندان اسلامی تا قرن 17 مورد حمایت اروپائیان بود. آنها تحقیقات و رسالات پزشکی اسلامی را به دقت مطالعه کرده و نظرات خود را در مورد نتایج حاصله در یک گردآوری بزرگ پزشکی گسترش دادند. این گروه مدارس علمی مانند مدرسه سالرن (Salrn) و پادوا (Padua) را در ایتالیا ساختند.
این آکادمیها مستقیماً از طب اسلامی بهره میگرفتند. به هر حال از دانشمندان اسلامی ترجمههایی وجود دارد که آشکارا تأثیر عالی کار پزشکی در کشورهای اروپایی را نشان میدهد. بطور مثال سرخجه، آبله، رازی و قانون ابوعلی سینا مجدد منتشر شده و به زبان لاتین و بیش از 40 یا 50 زبان دنیا ترجمه گردید. بعلاوه بعلاوه جرالدو کرمان بهترین فردی بود که کتاب قانون ابوعلی سینا – حاوی – المنصور – التعریف ابوالقاسم الزواحیری را ترجمه کرد. همچنین طب اسلامی ایران را به اروپا برده و آن را مانند گنجی حفظ کرد.
سیر تحول طب اسلامی ایران: شروع این دوره حساس به تألیف کتاب ذخیرهی خوارزمشاهی، اسماعیل جورجانی و دانشمندان برجسته سال 531 هجری مربوط میشود و پس از آن در نشر موضوعات پزشکی فرهنگ اسلامی تحول شگرفی بوجود آمده و در زبان فارسی کتابهایی که در بالا اشاره شد نوشته شدند. این کتابها شامل ده جلد خلاصه مانند زیر است.
الف) کتاب اول: شناسایی گستردگی و محدودیتهای پزشکی، هدف و گنجینه ماهیت بدن، بلغم، مزاج، طبیعت بدن، عادتها و توصیف ارگانها
ب) کتاب دوم: تشخیص نوع و وضعیتهای متفاوت بیماری، درجهبندی بیماریها و اثرات آنها، تشخیص نبض بیمار، تفسیر و تشخیص وضعیت بیمار با توجه به ترشحات اضافی داخلی و خارجی بدن مثل عرق و ادرار
پ) کتاب سوم: حفظ سلامتی و چگونگی انجام آن، تشخیص آشامیدن و خوردن، اندازه خواب و بیداری و وضعیت آن، حرکت و بی حرکتی، شناخت عطر و رایحه درمانی، متدها و راههای مصرف روغن، کاربرد ملین، تصفیه درمانی و تهوع، حجامت و رگزنی، مزایا و معایب شادی و غم، موضوعات فرهنگی و روانی که در واژهها به خوبی بیان شدهاند و دانستن نشانههای بیماری، پرورش کودکان، مراقبت از مسنها و مسافران که در این میان این موضوعات حساسترین موضوعاتی هستند که بطور واضح مورد بحث قرار گرفتند.
ت) کتاب چهارم: متدهای تشخیص بیماری و ناراحتیها بطور دقیق و عملی مفصل توضیح داده شدهاند.
ث) کتاب پنجم: عوامل، نشانهها و تأثیرات تب و چگونگی معالجه
ج) کتاب ششم: در مورد معالجه بیماریها از نوک سر تا پنجه
چ) کتاب هفتم: بهبود ادم (ورم)، تومورها، زخم معده، چگونگی جراحی آها و معالجه هر ارگانی که سیاه شده و مرده است، معالجه شکستگی و ترک خوردگی
ح) کتاب هشتم: حفظ بهداشت و تمیزی ظاهر
خ) کتاب نهم: عملکرد اصلی و مصرف سموم و پادزهر ها
د) کتاب دهم: خستگی و کسلی که به شکلهای مختلف بروز میکند
در این توضیحات اخیر ماده جلد خوارزمشاهی را نشان دادیم. بخاطر بسپارید که سه کتاب دیگر نیز موجود است که به زبان فارسی ترجمه شده مانند: یادگار، اغراض الطبیبه و مباقض العلایی
در این دوره کتابهایی مثل قانون ابوعلی سینا شامل ده جلد بوده و به ترتیب زیر تألیف شده است.
1. اصولی شامل 4 تکنیک برتر
2. چاشنیهای تکی (گیاهان دارویی) شامل دو حکمت
3. بیماریهای مختلف ارگانهای بدن از نوک سر تا نوک پا شامل 22 تکنیک
4. بیماریهای خاصی که به ارگانهای خاصی مربوط نیستند
5. گیاهان دارویی ترکیبی که حاوی رسالات و دو حکمت است
سعید اسماعیل طبیب یکی از بزرگترین نویسندگان پزشکی در فرهنگ اسلامی بود که متأسفانه با حمله مغولها به ایران و خسارات شدید تا دوره قاجار هیچ کتاب یا مقالهای موجود نیست. تحفه حکیم مومن تألیف محمّد مومن ابن میرزا محمّد زمانی تنکابنی یکی از دیگر آثار ممتاز در مورد طب سنتی، خواص گیاهان، مواد معدنی، روغن و مواد طبیعی درمان است. این کتاب اخیراً در دوره صفوی به چاپ رسید و این کتاب حاوی تحقیقات نویسنده در عصر خویش است. بطور کلی در این دوره نه تنها علم پزشکی بلکه حکمت و فلسفه نیز تعلیم داده میشد. کارآموزان در حضور اساتید با مشاهدهی ظاهر بیمار، حالت و وضعیت نبض، نسخه تجویز کرده و از گیاهان تکی یا ترکیبی استفاده میکردند. گفته میشود که تا اواسط قرن قبل این روش معالجه ادامه مییافت. یکی از قابل توجهترین کتابهای این دوره ملایاس الحجله، ملایاس الطبیب تألیف یوسف ابن اسماعیل خوویی شافعی ملقب به ابن الکبیر بوده و به جامعه منصوب است. این کتاب شامل دو بخش است اولی در مورد گیاهان دارویی تکه و تغذیه و دیگری در مورد گیاهان ترکیبی است.
کتاب دیگر جامع المفردات الادیوبهها الاغذیه تألیف ابن ابیذر- ابن ابیذر از اسپانیا است. کتاب سوم سودمند دیگر تذکره تألیف شیخ داوود انتاکیه است که از لحاظ پزشکی به زیرکی مشهور است و این کتاب شامل 7 بخش میباشد. بخش 1. اصول علم پزشکی 2. روشهای مصرف مواد ساده و گیاهان ترکیبی 3. مواد ساده و مرکبات 4. در مورد بیماریها حاوی رازی، اختیار، کلودیوس گالن (Claudius Galen)، تفسیر بقراط، مقالات حجامت غرب الدین موجز، شرح قوانین ابوعلی سینا و آئین نامه او سالیان دراز در تمام دانشگاههای اروپایی مورد توجه بوده و به زبانهای مختلف آموزش داده میشدند. کتاب معالجات بقراط در این زمینه تا آن دوره انتشار یافت.
حاوی خلاصه و حاوی مفصل: این کتاب توسط پزشک برجسته ایرانی محمّد زکریای رازی نگاشته شده و پس از مرگ وی با تلاش و کوشش خواهرش مرتب گردید. ما میدانیم که رازی محتویات این کتاب را نوشته اما طی عمر کوتاهش نتوانست آنها را به طور کامل مرتب نماید. حاوی دایره المعارفی از تمام وقایع تکنیک خودش و توصیفات نشانههای بیماری مراجعینش میباشد.
این کتاب در فرهنگ اسلامی کاری برجسته و قابل تقدیر است. حاوی شامل 12 بخش زیر است: 1. درمان بیماریها و بیماران 2. حفظ بهداشت و سلامتی 3. بخیه زدن، ارتوپدی و زخم معده 4. داروها و ارزش غذایی 5. داروهای ترکیبی 6. صنعت دارویی و لوازم ضروری این حرفه 7. داروسازی، رنگ، مزه و بوی دارو 8. بدن، دما و اصول کاربردی آنها 9. وزن و اندازه 10. کالبدشکافی، آناتومی، خصوصیات و عملکرد ارگانها 11. دلایل و عوامل و مواد طبیعی در دارو
این کتاب در زبان لاتین به (Continent) ترجمه شده است. بهترین نسخه حاوی در قفسههای کتابخانهای نزدیک مادرید اسپانیا یافت میشود. این کتاب برگرفته از کتاب حاوی به چاپ رسیده است. جلد اول: مغز و دردهای عصبی جلد دوم: بیماریهای چشمی جلد سوم: پوسیدگی دندان و گوش و حلق و بینی جلد چهارم: بیماریهای ریوی جلد پنجم: بیماریهای معده و مری جلد ششم: استفراغ، لاغری و چاقی مفرط جلد هفتم: ورم پستان، بیماریهای کبد و قلب جلد هشتم: التهاب روده و بیماری-های مرتبط
با معرفی افراد برجسته علم پزشکی ادامه میدهیم. ایلاقی یکی از برجستهترین شاگردان ابوعلی سینا بوده و در قفسههای کتابخانهها و فهرستهای کتابها آثار معتبر وی مثل داروی ایلاقی و بخشهای ایلاقی وجود دارند. کوش فاخری تألیف ذکریای رازی طبیعتاً برای کارآموزان علم پزشکی دورهی خودش بسیار ارزشمند بوده است. یوسف ساحر دیگر فرد مشهور دوران خلافت عباسی ملقب به یوسف القص بود که به علت داشتن نوعی بیماری به یوسف هوشیار معروف بود. نسخ خطی او شامل دو قسمت مجزا است. قسمت اول شامل 20 بخش در مورد ارگانهای بدن و قسمت دوم شامل 6 بخش در مورد عملکردهای ارگانهای بدن است که بطور پراکنده توضیح داده شدهاند. در تاریخ پزشکی عبارتی وجود دارد که به معنی خانواده پزشکی است که نقش مهمی در توسعه جندی شاپور داشت که به معنی Bakht-Sheyo-e منسوب بود. یک تاریخ نویس اروپایی در مورد خانوادهی پزشکی مینویسد:
1. Bakht-Sheyo-e اول
2. جرج حکیم سال 761 قبل از میلاد
3. Bakht-Sheyo-e دوم 801 قبل از میلاد
4. گابریل 828 قبل از میلاد
5. جرج دوم
6. Bakht-Sheyo-e سوم 870 قبل از میلاد
7. عبیداله
8. یحیی یا یوهان
9. گابریل 1006 قبل از میلاد
10. Bakht-Sheyo-e چهارم 945 قبل از میلاد
کلودیوس گالن پزشک مشهور و برجسته یونان قدیم تحقیقات سقراط را دنبال کرد. علم پزشکی بخاطر خدمات او مدیون اوست. آثار وی به زبان عربی ترجمه شده و سالها ی متمادی در علم فیزیولوژی و روانشناسی کاربرد داشت. در این دوره حاکمان یونای و هندی آثار برجستهای را بجا گذاشتند که بعدها توضیح داده خواهد شد. این آثار شامل: النبض الکبیر- سته عشر- النفس- حلیه الباره- ایام البحران- القاوی الطبیعی- دارالاطفال- الدابول- التریاک- الادیوم تا المفرده- الاخلاط بقراط هستند که سالها منابع اطلاعاتی کارآموزان پزشکی بودهاند. کتاب کامل الصناعات تألیف ابوالحسن محبوسی اهوازی پزشک مسلمان، زبردست، متخصص و ممتاز مورد بررسی قرار گرفته و کتاب مهمی محسوب میشد.
او برای تأسیس مرکز درمانی در عزّالدوله تلاشهای زیادی کرد و کتاب او دارای 2 بخش اصلی است. درمان و کاربرد که حاوی موضوعات و بخشهای فرعی است. بعلاوه این کتاب در سال 1500 قبل از میلاد در ترجمه شد و حدود سال 1525 در فرانسه منتشر شد. بسیاری از پزشکان در آن زمان در دانشکدههای پزشکی از آن استفاده میکردند. کامل الصناعات به زبان فرانسه و آلمانی ترجمه شدند. مسئله جالب اینکه بخش کامل جراحی در دورهی یونانی در این کتاب نوشته شده و جراحان اروپایی آن را بکار میبرند. 2 منبع و مأخذ غنی در این کتاب وجود دارد، اهوازی چه کسی است؟ و ملکی چیست؟
همچنین اهوازی ماکسیم حدود سال 1947 بعد از میلاد در تهران چاپ شده و تجدید شد (1326) تحفه حکیم مومن در طب اولیه کتاب ارزشمندی است و پزشکان علو اولیه حدود 200 سال پیش آن را بررسی کردند. این کتاب یکی از مهمترین کتابهای پزشکی در فرهنگ اسلامی ایران بوده و تقریباً منحصر بفرد، جامع، پویا و مثمر ثمر است و ما به همهی علاقمندان توصیه میکنیم تا اگر اطلاعاتی به زبان عربی دارند در ورد این کتاب تحقیق کنند و این اثر ارزشمند در مورد علاج بیماریها با مواد طبیعی، معدنی، مواد با منشأ حیوانی و گیاهان دارویی است.
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#36
Posted: 23 Mar 2012 18:08
محمود نجمآبادی (زاده: ۱۲۸۲ خورشیدی در تهران)، طبیب، نویسنده، مترجم، استاد دانشگاه و روزنامه نگار برجسته ایرانی و نامدارترین و پُرکارترین محقق و مورخ ایران در عرصهٔ تاریخ پزشکی این سرزمین است.
وی که علاوه بر صدها عنوان تألیف و تحقیق به صورت کتاب و مقاله در عرصهٔ تاریخ پزشکی به زبانهای فارسی و فرانسوی، کلکسیونی از افتخارات را در کارنامه خود دارد و از جمله سالها عضو رسمی و نایب رئیس انجمن تاریخ طب فرانسه و انجمن بینالمللی تاریخ طب در پاریس و دارای نشان شوالیه از این کشور و همینطور نشان درجه اول سپاس از طرف دولت ایران میباشد، سهم عمدهای در معرفی بزرگترین پزشکان تاریخ ایران همچون محمد زکریای رازی، ابوعلی سینا، اهوازی و... به ایرانیان و جهانیان و اثبات سهم بزرگ این پزشکان در اعتلای دانش پزشکی در جهان داشتهاست.
محتویات
۱ سالهای نخست زندگی و تحصیلات اولیه
۲ تحصیل در مدرسه طب
۳ طبابت در شهرهای ایران
۴ تحقیقات در تاریخ پزشکی ایران
۵ فهرستی از عناوین و مشاغل
۶ آثار
۷ درباره او
۸ منابع
[ویرایش]سالهای نخست زندگی و تحصیلات اولیه
در سال ۱۲۸۲ خورشیدی در تهران بدنیا آمد. نسب خانوادگی او از طرف مادر به شیخ هادی نجمآبادی، روحانی بزرگ و نامدار ایران در عصر مشروطیت و از طرف پدر به حاج محمد نجمآبادی، اولین متولی مدرسه سپهسالار (مدرسه عالی شهید مطهری امروزی)، میرسید که شاگرد ممتاز مرحوم میرزا محمدرضا کلهر و از خطاطان نامی ایران بود. تحصیلات اولیه اش را در مدرسه شرکت گلستان که در محل بیمارستان وزیری تأسیس شده بود، به انجام رسانید. از همشاگردیهای شاخص او در این مدرسه میرزا عباس خان اقبال آشتیانی بود که البته پس از تعطیل مدرسه شرکت گلستان از هم جدا شدند و محمود نجم ابادی به مدرسهی قدیم ایران و آلمان و عباس اقبال به دارالفنون رفت. هرچند که پس از بروز جنگ جهانی اول و تعطیل مدرسه ایران و آلمان نجم آبادی نیز وارد دارالفنون شد.
اما پس از اینکه مدرسه دار المعلمین به ریاست میرزا ابو الحسن خان فروغی برادر محمد علی فروغی ذکاء الملک دوم تأسیس شد، نجم آبادی به آنجا رفت و جزو دوره دوم دیپلمههای دار المعلمین فارغ التحصیل شد. از همدورههای شاخص او، دکتر سید فخر الدین شادمان، دکتر نصرت الله باستان، سید عبد العلی پرتو علوی و عبد الحمید مشایخ طباطبایی قابل ذکر میباشند. محمود نجمآبادی که در تمام مراحل تحصیل خود شاگرد اول بود، و از جمله در آخر دوران مدرسه خود که کلاس پنجم بود، موفق به اخذ مدال شده بود، پس از پایان دوره دانش آموزی به مدرسه طب رفت و تحصیلات خود را در آنجا آغاز نمود.
تحصیل در مدرسه طب
نجم آبادی در سن ۱۹ سالگی وارد مدرسه طب شد. این مدرسه ۵ کلاس داشت، و دانشجویان در سال آخر مدرسه طب، ۸ ماده درسی داشتند. پیش از اینکه وی از مدرسه طب دیپلم بگیرد، رئیس بهداری وقت که دکتر سعید لقمان الملک بود به خاطر اینکه متوجه استعداد او شده بود، وی را در انستیتو پاستور استخدام نمود. در روزی که وی امتحان میداد، دکتر حسین معتمد، دکتر امیر اعلم و دکتر حکیم اعظم وعدهای دیگر آنجا بودند. در این ضمن افسر بیماری آمد و همین آمدن او باعث شد که مسئلهای پیش بیاید. بدین معنا که رئیس مدرسه تشخیص داده بود پای این افسر مریض مبتلا به سل استخوان است، اما نجمآبادی تشخیص داد که پای او آب آوردهاست. وقتی صحبت شد گفتند فلانی شاگرد خوبی است و نجم آبادی چون به کار خود مطمئن بود از تشخیص خود دفاع کرد. بعد از بحث و گفتگو معلوم شد که حرف وی درست است و دکتر حسین معتمد هم تشخیص او را تأیید کرد. وی دوره انترنی خود را در مریضخانه دولتی سابق و ابن سینای کنونی و همینطور در بیمارستان وزیری گذراند و مراحل رسیدن به طبابت را از کارآموزی و انترنی و آسیستانی تا رئیس بخش بودن سپری کرد.
[ویرایش]طبابت در شهرهای ایران
نجم آبادی در مدرسه طب نیز شاگرد اول شد و بعد از فراغت از تحصیل و در سال ۱۳۰۹ خورشیدی به قوچان رفت و مدت ۲ سال در قوچان و باجگیران بود و در آنجا حکیم قانونی و حکیم نظام وظیفه محسوب میشد. وی بعد از آن و در سال ۱۳۱۲ به سبزوار آمد و رئیس بیمارستان حشمتیه این شهر شد.
وی پس از اینکه مدتی در سبزوار طبابت کرد به تهران آمد و در انستیتو پاستور مشغول کار شد. رئیس انستیتو پاستور در این زمان دکتر ژان فراندل فرانسوی بود که به وی خیلی اعتقاد داشت. فعالیت او در انستیتو پاستور تا زمانی که انگلیسیها هدایت این مؤسسه را بر عهده گرفتند ادامه داشت.
وی پس از کار در انستیتو پاستور، مدتی هم در بیمارستانهای دیگر تهران همچون بیمارستان رازی به طبابت پرداخت و سپس به ریاست بیمارستانهای نجات و لقمانالدوله (لقمان حکیم امروزی) رسید و تا زمان بازنشستگی در این قبیل مناصب فعال بود.
[ویرایش]تحقیقات در تاریخ پزشکی ایران
دکتر محمود نجمآبادی که خود نوه یکی از روسنفکرترین روحانیون تاریخ مشروطیت ایران محسوب میشد و از کودکی خویش با موضوعات تاریخی در خانواده اش عجین بود، از نخستین سالهای تحصیل خویش در رشته طب به تاریخ پزشکی ایران علاقمند شد و تحقیق و تألیف در این ارتباط را در تمام سالهای طبابت خویش ادامه داد. دکتر نجم آبادی بخصوص تحقیقاتی کم نظیر و منحصربفرد دربارهٔ دو پزشک نامدار ایران، یعنی ابن سینا و زکریای رازی به انجام رسانید، طوریکه علاوه بر تالیفات متعدد در این ارتباط در اکثر کنگرههای ملی و بین المللی درباره ابنسینا و رازی سخنرانی داشت.
وی از جوانی خویش و برای سالها عضو و سپس نایب رئیس انجمن بینالمللی تاریخ طب در پاریس بود. وی به زبانهای آلمانی، فرانسوی و عربی تسلط داشت و تحقیقاتی در زمینهی تاریخ طب و طب سنتی انجام داد و آثاری در این زمینه نوشت. او همچنین ماهنامهی «جهان پزشکی» را تأسیس و منتشر نمود.
استاد دکتر محمود نجمآبادی با بیش از پنجاه سال کار تحقیق و تألیف توانستهاست در این راه قدمهای مؤثری بردارد و خدمات گرانسنگی عرضه نماید.
فهرستی از عناوین و مشاغل
دیپلمه از دانشکده پزشکی ایران، کارورز سایق بیمارستانهای تهران، دارنده دانشنامه و گواهینامه دوره بهداشت از دانشگاه پاریس، شاغل مقامات مختلف در وزارت بهداری، نماینده ایران در کنگرههای مختلف و متعدد و...، وی که سالها در دانشکدههای پزشکی، بهداشت و معارف اسلامی تدریس مینمود و سرپرست بخش تحقیقات اریخی و بهداشتی و همینطور مقام دبیرکلی انجمن ایرانی تاریخ علوم و طب را عهده دار بود.
وی علاوه بر تألیفات زیاد به زبانهای فارسی و فرانسه، دارای مدال علمی درجه اول و درجه دوم سپاس از ایران و نشان شوالیه (آر. ا. لتر) از فرانسه میباشد و همچنین عضو رسمی انجمن تاریخ طب فرانسه و انجمن بینالمللی تاریخ طب در پاریس محسوب میشود.
[ویرایش]آثار
دکتر محمود نجمآبادی عمری بر سر تحقیق در پیشینه پزشکی ایران نهاده و حاصل این عمر پربرکت، نگارش دهها کتاب و رساله و صدها مقاله تحقیقی در مجلات مختلف از جمله جهان پزشکی است که در طی سالهای ۱۳۲۶ تا ۱۳۴۲ توسط خود وی منتشر شدهاست.
اما برخی از شاخصترین آثار وی عبارتند از:
محمد زکریای رازی
تاریخ طب ایران
تعالیم پزشکی صد سالهی فرانسویان در ایران
اصول بهداشت
آبله و سرخک، ترجمه
آیین پزشکی یا پندنامهی اهوازی ترجمه؛
تصحیح «رسالهی جودیه»؛
مقدمه بر «طب اسلامی
راهنمای پزشکان
مختصری از طب اسلامی بخصوص خدمات ایرانیان
فهرست کتابهای چاپی فارسی طبی
بلای عظیم نسل بشر، سیفیلیس و سوزاک
و....
درباره او
به تصدیق اهالی فن و تمامی آگاهان و صاحبنظران تاریخ و علوم پزشکی، دکتر محمود نجم آبادی، عمر با افتخار خویش را صرف مطالعه و تحقیق در تاریخ پزشکی ایران نمودهاست. وی با انتشار کتابهای متعدد و مقالات بسیار زیاد، بزرگان پزشکی ایران از جمله بخصوص: محمد زکریای رازی، ابوعلی سینا، اهوازی و بسیاری دیگر از پیش کسوتان پزشکی و طبابت در ایران را به هموطنانش معرفی کرده و ارج و مقام و مرتبهٔ آنان را به جهانیان شناساندهاست.
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد