تحقيقات جديد نشان ميدهد وارد كردن فشار به قفسه سينه و نه تنفس دهان به دهان، كليد نجات جان بيماراني است كه دچار ايست قلبي شدهاند.به گزارش پايگاه اينترنتي آسوشيتدپرس، نتايج يك مطالعه در ژاپن نشان ميدهد تمركز بر فشردن سينه بجاي دادن تنفس احتمال بهبودي بيمار بدون بروز آسيب مغزي را افزايش ميدهد. برخي كارشناسان حتي حذف تنفس دهان به دهان را در عمليات احياي قلبي ريوي توصيه ميكنند.مشروح اين مطالعه در مجله پزشكي "لانست" منتشر شده است.بيش از يك سال پيش انجمن قلب آمريكا پس از بازنگري رهنمودهاي احياي قلبي ريوي، بر وارد كردن فشار به سينه تاكيد بيشتري كرد.رهنمود جديد خواستار انجام ۳۰مرتبه فشار بر سينه بجاي ۱۵بار به ازاي هر دو نوبت تنفس مصنوعي شده است. توقف فشردن سينه براي دميدن جريان هوا به داخل ريهها در فردي كه واكنش ندارد انحراف از وظيفه مهمتر رساندن خون براي تامين اكسيژن و مواد غذايي مورد نياز مغز و قلب است.يك مزيت بزرگ حذف تنفس مصنوعي تمايل شاهدان در انجام احياي قلبي ريوي است. بسياري از افراد تمايلي به تنفس دهان به دهان ندارند و از دادن تنفس دهان به دهان و وارد كردن فشار به سينه را به تعداد و فواصل درست دچار تشويق و نگراني ميشوند.ايست ناگهاني قلبي كه در آن قلب ناگهان از فعاليت بازميايستد، ميتواند پس از حمله قلبي يا در اثر برق گرفتگي يا غرق شدن بروز كند. ايست قلبي عمدتا در اثر بينظمي در آهنگ ضربان قلب بروز ميكند كه در نتيجه آن تنفس فرد از حال رفته قطع ميشود و در برابر تكان واكنش نشان نميدهد.پژوهشگران به سرپرستي دكتر كن ناگائو از بيمارستان دانشگاهي سوروگاداي نيهون در توكيو ۴هزار و ۶۸بيمار بزرگسال را كه دچار ايست قلبي شده بودند بررسي كردند. از اين تعداد براي ۴۳۹حاضران فشردن سينه را انجام دادند و ۷۱۲بيمار تحت احياي قلبي ريوي متعارف قرار گرفتند.هر گونه تلاش احياي قلبي ريوي شانس نجات بيماران را افزايش داد اما نسبت نجات يافتگان در كساني كه شيوه وارد كردن فشار به سينه براي آنها انجام شده بود، ۲۲درصد بود در حالي كه اين نسبت در افرادي كه احياء قلبي ريوي متعارف براي آنها انجام شد، ار ده درصد تجاوز نميكرد.دكتر گوردون اوي متخصص قلب در دانشكده پزشكي دانشگاه آريزونا در تاكسون ميگويد حذف لزوم تنفس دهان به دهان شانس دست به كار شدن شاهدان براي كمك به بيمار و در نتيجه نجات جان بيمار را افزايش ميدهد.يك نكته قابل توجه آنست كه در تحقيق ژاپني ها، احياي قلبي ريوي بر اساس رهنمود قديمي يعني ۱۵فشار بر سينه در مقابل هر دو تنفس و نه ۳۰ مورد فشار انجام شد.انجمن قلبي آمريكا اين تحقيق را تاييدي بر موثر بودن فشار بر سينه توصيف كرد. اين انجمن به كساني كه شاهد ايست قلبي بيماري هستند توصيه كرد در صورت عدم تمايل يا ناتواني براي انجام تنفس دهان به دهان فقط فشردن سينه را انجام دهند.اين انجمن ميافزايد فشردن سينه و دادن تنفس در افرادي كه در اثر برق گرفتگي يا غرق شدن دچار ايست قلبي شدهاند و نيز ايست قلبي در كودكان مفيد است.ايست قلبي در آمريكا ساليانه بيش از ۳۰۰هزار قرباني ميگيرد. حدود ۷۵تا ۸۰درصد موارد ايست قلبي كه در خارج از بيمارستان رخ ميدهد، در خانه اتفاق ميافتد و احياي قلبي ريوي موثر ميتواند شانس زنده ماندن بيمار را دو برابر كند.از هر ۱۰بيماري كه دچار ايست قلبي ميشوند، ۹تن قبل از رسيدن به بيمارستان جان ميسپارند كه بخشي از اين امر ناشي از عدم احياي قلبي ريوي براي آنها است.
بر اساس تحقيقات دانشمندان دانماركي در كودكاني كه شنوايي خود را از دست ميدهند، احتمال ابتلا به مننژيت بيشتر است.به گزارش روز شنبه پايگاه اينترنتي رويترز، محققان كه همه كودكان متولد سالهاي ۱۹۹۵الي ۲۰۰۴در دانمارك مورد بررسي قرار دادند، دريافتند از ۶۶۳هزار و ۹۶۳كودك، ۳۹تن مبتلا به مشكلات شنوايي و مننژيت بودند كه در پنج مورد آنها مننژيت در پي از دست دادن شنوايي بروز كرده بود.بر اساس تحقيقات پژوهشگران دانشگاه "آرهوس" دانمارك خطر ابتلا به مننژيت در كودكان دچار مشكلات شنوايي پنج برابر بيشتر از كودكاني است كه چنين مشكلي ندارند.به گفته دكتر "اريك تي. پارنر" مجري اين تحقيقات، اين نخستين بررسي در مورد خطر بروز مننژيت در كودكان مبتلا به مشكلات شنوايي است.به گفته وي چنانچه اين امر اثبات شود كه كودكان مبتلا به مشكلات شنوايي در خطر بيشتري براي ابتلا به مننژيت هستند، والدين و مراقبان كودكان بايد نسبت به بروز علايم و نشانههاي مننژيت هشيار باشند و واكسينه كردن كودكان را مد نظر قرار دهند.مننژيت نسبتا به ندرت اما بطور بالقوه خطر مرگ را در بر دارد. اين بيماري موجب بروز تورم در پوسته مغز نخاع ميشود و ميتواند موجب لطمه مغزي كاهش حافظه، ناشنوايي و حتي مرگ در كودكان و بزرگسالان سالم شود.نتايج اين تحقيقات در نشريه "جراحي گوش و حلق و بيني و سر و گردن" Otolaryngology-Head and Neck Surgeryبه چاپ رسيده است.
ژن " "P 53مانع رشد سلولهاي سرطاني ميشوددر علم ژنتيك، هر ژني كه شناسايي ميشود با يكي از حروف الفبا و يك شماره كدگذاري ميشود، مثلا ژن " "P 53ژني است كه به ژن نگهبان هم معروف است و دانشمندان معتقدند كه اين ژن، مانع از رشد سلولهاي سرطاني ميشود.به گزارش روز شنبه پايگاه اينترنتي دويچه وله (راديو آلمان) ، مشكل اينجاست كه در سلولهاي سرطاني، اين ژن، فرم تغيير يافته و غيرفعال دارد، اما گروهي از پژوهشگران آمريكايي موفق شدهاند اين ژن غيرفعال را فعال كنند.متخصصان ژنتيك معتقدند اگر ژن P 53در سلولهاي سرطاني شده فعال شود، رشد اين سلولها متوقف ميشود و اين تغيير فرصت مناسبي براي سيستم ايمني فراهم ميكند تا سلولهاي سرطاني شده از بين ببرد. اين نظريه در مرحله عمل و بر روي حيوانات آزمايشگاهي جواب مثبت داده است.دو گروه پژوهشگر آمريكايي كه به صورت جداگانه بر روي اين ژن تحقيق مي كنند، موفق شدهاند با فعال كردن اين ژن در سلولهاي سرطاني كبد موشهاي آزمايشگاهي، رشد اين سلولها را متوقف كنند.دكتر "لارس زندا" پژوهشگر جوان آلماني كه با يكي از اين گروههاي تحقيقاتي همكاري ميكند، هسته اصلي موفقيت طرح را اينگونه تعريف ميكند:"ما براي نخستين بار در موقعيتي قرار گرفتيم كه ميتوانستيم فعاليت يك ژن را درون سلول تنظيم كنيم، اين كاري بود كه قبلا شدني نبود و غير از اين نتيجه بيولوژيكي اين دست كاري ژنتيكي بسيار جالب است، وقتي ژن P 53در سلولهاي سرطاني فعال ميشود سلول سرطاني واكنش نشان ميدهد. پاسخ سلول ها به اين تغيير، ترشح مادهاي است كه موجب تحريك سيستم ايمني ميشود اين تحريك در نهايت منجر به حذف تومور خواهد شد و دقيقا اين قسمت است كه در پزشكي اهميت دارد."اين پژوهشگران موفق شدهاند درون سلولهاي زنده تنها يك ژن را بر حسب نياز به اصلاح روشن يا خاموش كنند. به محض اينكه ژن P 53روشن ميشود ترشح مادهاي به نام شيموكين آغاز ميشود كه اين ماده سيستم ايمني را تحريك مي كند و سيستم ايمني گلبولهاي سفيد و سلولهايي كه به سلولهاي قاتل و سلولهاي خورنده معروف هستند به غده سرطاني ميفرستد و اين سلولها به غده سرطاني حمله ميچكنند و آن را از بين ميبرند.نتيجه استفاده از اين روش در موشهاي آزمايشگاهي بسيار موفقيت آميز بوده است. رشد سلولهاي سرطاني كبد موشها ابتدا كاملا متوقف شده و سرطان پس از مدت كوتاهي كاملا از بين رفته است.زندا در ادامه گفت: "در مقايسه با روش متداول شيمي درماني كه سلولها عكس العملهاي متفاوتي از خود نشان ميدهند اينجا برگشتي وجود ندارد.البته ما ابتدا فكر ميكرديم آنچه يافتهايم همان خودكشي برنامهريزي شده سلول است. اما بعد مشخص شد كه اين طور نيست. بعد از مدتي مشاهده كرديم اين روند نوعي پاسخ سلولي است، پاسخي كه در آن سلول خواب ميرود. جالب اينجاست كه به طور معمول سلولهاي كه در اين حالت قرار ميگيرند در همان شرايط هم ميمانند و با ترشح شيموكين، سيستم ايمني تومور را حذف ميكنند." البته سرطان شناسان با كمي احتياط به نتيجه اين تحقيقات نگاه ميكنند، چرا كه استفاده از اين روش احتمالا اثرات جانبي ناخواستهاي به همراه خواهد داشت. فعال كردن يكباره سيستم ايمني منجر به واكنشهاي متفاوتي از جمله التهاب عضو سرطاني خواهد شد. التهاب عضو پروسه درمان را مشكلتر ميكند.گذشته از آن، فعال كردن ژن P 53تنها در صورتي ممكن است كه اين ژن به طور كامل تخريب نشده باشد.دكتر زندا در اينباره توضيح ميدهد: "در بسياري از سلولهاي سرطاني اين ژن به طور كامل از ميان نرفته است، اما ژني كه كمي تغيير ساختماني پيدا كرده خوب عمل نميكند. حال سوال اينجاست سرمايهگذاري روي داروهايي كه اين ژن تغيير يافته را ترميم و فعال كنند چقدر عاقلانه است. البته شانس درمان قطعي سرطان با اين روش زياد است."اما اينكه از اين روش براي درمان چه نوع سرطاني ميتوان استفاده كرد يا اينكه غيرفعال كردن بخشي از بافت زنده، كارآيي آن بافت را تا چه حد تحت تاثير قرار ميدهد، سوالاتي هستند كه هنوز پاسخي ندارند.
از قديم گفتهاند بخند تا دنيا به روي تو بخندد و اكنون يك پژوهشگر نروژي بر اساس يك مطالعه علمي ميگويد خنده عمر را طولاني ميكند.به گزارش پايگاه اينترنتي يواسايتودي، سون سوباك از دانشكده پزشكي دانشگاه علوم و فناوري نروژ ميگويد بزرگسالان شوخ طبع بيشتر از كساني كه زندگي براي آنها با شور و نشاط نيست عمر ميكنند. تاثير مفيد شوخ طبعي به ويژه در مبتلايان به سرطان مشهودتر است.سوباك نتايج بررسي هفت ساله خود را بر روي حدود ۵۴هزار نروژي در اجلاس انجمن روان تني آمريكا ارايه كرد.در شروع اين مطالعه بيماران پرسشنامهاي را در مورد شوخ طبعي در موقعيتهاي واقعي زندگي و اهميت چشمانداز شوخ طبيعي پر كردند.اين تحقيق نشان داد هر چه شوخ طبعي نقش بزرگتري در زندگي داشته باشد شانس بقاي افراد بيشتر ميشود. در بزرگسالاني كه جزو يك چهارم افرادي بودند كه شوخ طبعي را ارزش مينهادند، احتمال زنده ماندن ۳۵درصد بيشتراز افرادي بود كه در ربع انتهايي جدول قرار داشتند.در ۲۰۱۵فردي كه سرطان داشتند حس شوخ طبعي شانس مرگ را در مقايسه با بزرگسالاني كه چنين طبعي نداشتند ۷۰درصد كاهش
روي ميتواند عامل اصلي بيماري چشم باشدماده معدني روي ميتواند در ايجاد يكي از شايعترين علل نابينايي نقش مهمي ايفا كند.به گزارش پايگاه اينترنتي بي.بي.سي، تخريب تدريجي ماكولا مرتبط با سن، ( (ADMمهمترين عامل كوري در افراد مسن كشورهاي توسعه يافته است.محققان دريافتند كه سطح بالاي رسوب روي در چشم نشانه ابتلا به ADMاست.اين مطالعه در نشريه "تحقيق تجربي چشم" منتشر شده است. اين مطالعه ميتواند به يافتن شيوهاي جديد درماني اين بيماري كمك كند. AMDشكلي از بيماري ماكولا است كه بر شبكيه چشم تاثير ميگذارد و موجب كاهش ديد مركزي ميشود.طبق آمارهاي تخميني، در انگلستان ۵۰۰هزار تن به اين بيماري مبتلا هستند كه ۴۰درصد آنان بالاي ۷۵سال سن دارند.تشكيل ساختارهاي ميكروسكپي به نام دروسن drusenدر چشم از علائم اوليه ابتلا به اين بيماري است.تحقيق اخير نشان داد كه دروسن در چشمهاي مبتلا به AMDمحتوي سطوح زياد "روي" است.دكتر "ايمر لنگيل" گفت، پيش از اين معلوم شده بود كه روي با تشكيل جرمهايي در مغز بيماران مبتلا به آلزايمر ارتباط دارد بنابراين بررسي اين نظريه كه روي ميتواند به تشكيل دروسن شبه جرم در چشم نيز كمك ميكند منطقي به نظر ميرسد.وي افزود، AMDرا ميتوان به عنوان بيماري آلزايمر چشم تلقي كرد كه در جريان آن پروتئينها و فلزهايي مانند روي و مس رسوبات ميكروسكپي تشكيل ميدهند.معمولا وجود روي براي حفظ شكل يك مولكول ضروري است اما عنصر روي آزاد ميتواند مشكلات زيادي ايجاد كند.محققان آلزايمر در حال ابداع داروهايي هستند كه ميتوانند روي آزاد را گرفتار كنند و اميدوارند كه استفاده از آنها بتواند روند اين بيماري را آهسته كند.دكتر لينگيل گفت، اين مطالعه نشان ميدهد كه ما اكنون بطور بالقوه ميتوانيم مسير مشابهاي را براي درمان AMDپيش گيريم.انجمن بيماري ماكولا پذيرفت كه اين تحقيق بالقوه ميتواند به ابداع روشهاي درماني جديد كمك كند اما اعلام كرد كه به مطالعات بيشتري در اين زمينه نياز است.با وجود اين يك سخنگو اعلام كرد تحقيق قبلي نشان داده است كه روي نقش مثبتي در به تاخير انداختن و يا كاهش شيوع AMDايفا ميكند.
نظريه جديد انتقال پيامهايعصبي به كمك جريانهايالكتريكي را نادرست ميداندنتايج يك مطالعه جنجالي نشان ميدهد پيغامهاي عصبي در سلولهاي عصبي با كمك پالسهاي صوتي جابهجا ميشوند و نه توسط پالسهاي الكتريكي.به گزارش سايت اينترنتي "لايوساينس"، از سالها پيش اين تصور وجود داشتهاست كه سلولهاي عصبي از پالسهاي الكتريكي براي انتقال پيغامها ميان مغز و تمامي نقاط بدن، از نوك انگشتان گرفته تا چشمان، استفاده ميكنند.هماكنون "توماس هايمبرگ" محقق دانشگاه كپنهاگ در دانمارك بر پايه مطالعهاي جديد اعلام كردهاست با وجود آنكه قوانين ترموديناميك در فيزيك به روشني بيان ميكنند پالسهاي الكتريكي بايد گرما توليد كنند، اما جابهجايي پالسهاي الكتريكي در سلولها با توليد گرما همراه نيست كه اين امر وجود چنين پالسهايي را زير سوال ميبرد و احتمال جابهجايي پيامها با پالسهاي صوتي را قوت ميبخشد.به گفته "رودريك اكنهاف" محقق بخش بيهوشي و مراقبتهاي ويژه دانشكده پزشكي دانشگاه پنسيلوانيا، ايده جابهجايي پيغامهاي عصبي با استفاده از پالسهاي صوتي بسيار جالب است اما ايده قديميتر پالسهاي الكتريكي هماكنون در مجامع علمي كاملا جا افتادهاست و رد كردن آن بسيار دشوار خواهد بود.سلولهاي عصبي داراي پوششي از جنس چربيهاي ليپيد و پروتيين هستند و از قديم اين ايده وجود داشته است كه پيامهاي عصبي، با كمك نمكهايي داراي بار الكتريكي كه در ميان كانالهاي يوني اين غشاي سلولي حركت ميكنند، از يك سر سلولهاي عصبي به سر ديگر سلول ميرسند. با اين وجود، به گفته "هايمبرگ" محقق دانشگاه كپنهاگ و سرپرست اين مطالعه، عدم توليد گرما در سلولهاي عصبي مخالف نظريه قديمي زيست شناسي مولكولي است كه در آن ذكر شده پالسهاي الكتريكي با فرايندهاي شيميايي توليد ميشوند.وي افزود: از سوي ديگر پالسهاي عصبي را ميتوان به روشي سادهتر با پالسهاي مكانيكي صوتي توجيه كرد. صوت به طور معمول توسط امواجي جابهجا ميشود كه اين امواج با گسترش يافتن ضعيفتر ميشوند اما در شرايط خاص ميتوان از جابهجايي صوت بدين شكل كه سبب كاهش انرژي آن ميشود، جلوگيري كرد.چربيهاي ليپيد موجود در غشاء سلولهاي عصبي به دليل برخورداري از ويژگيهاي خاص، ميتوانند انتقال صوت را بدون كاهش انرژي آن ممكن كنند.به گفته "اكنهاف"، به رغم نظريه جديد مطرح شده توسط دانشمندان دانماركي، وجود فعاليتهاي الكتريكي در سلولهاي موجودات زنده ثابت شده و اگر اين فعاليتها به انتقال پيغامهاي عصبي مرتبط نباشند دليل ديگري براي آنها وجود ندارد و به علاوه چگونگي توليد اين پالسهاي صوتي ادعا شده نيز مشخص نيست و به همين دليل نميتوان به سادگي ادعاي آنها را پذيرفت.گزارشي از مطالعه محققان دانماركي در شماره آينده نشريه "فيزيك زيستي"( (Biophysical Journalمنتشر خواهد شد.
ساخت رگ خوني مصنوعي براي درمان بيماريهاي گردش خوندانشمندان در تلاش براي ساخت يك رگ مصنوعي هستند كه براي بيماران مبتلا به مشكلات دستگاه گردش خون قابل استفاده است.به گزارش سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين رگ مصنوعي كه خون را به شيوه طبيعي مارپيچي به جريان مياندازد، كاربردهاي اميدوار كننده و سودمندي در آزمايشهاي كلينيكي خواهد داشت.طراحان اين رگ مصنوعي اميدوارند كه جراحان بتوانند در جراحيهاي باي پس از اين ساخته جديد استفاده كنند.پيش بيني ميشود كه اين رگ طي يك سال آينده براي استفاده در دسترس بيماران قرار گيرد.به لحاظ تئوريك اين وسيله ميتواند به ميليونها بيمار مبتلا به بيماري شريان فرعي كمك كند.اين بيماري زماني بروز ميكند كه مواد چربي در رگهاي خوني تشكيل شده و رگها را باريك ميكند.به گزارش ايسنا، اين بيماري ميتواند به بروز مشكلات حركتي منجر شده و در حالتهاي شديد ممكن است نياز به قطع دستها و پاها وجود داشته باشد.گفتني است در گذشته نيز نمونههاي ديگري از رگهاي مصنوعي ساخته شده بودند اما بسياري از آنها نيز دچار گرفتگي و ضخامت ديوارهها شده و طي دو سال غير قابل استفاده ميشدند.اين رگهاي جديد توسط دكتر پيتر استون بريج و دستياران وي در بيمارستان ناين ولز در دوندي طراحي شده است.
محققان فرانسوي دريافتند خطر بروز سرطان سينه در زناني يائسهاي كه رژيم غذايي گياهي غني از مواد استروژن مانند "ليگنان" دارند، كاهش مييابد.ليگنان گروهي از مواد شيميايي موجود در گياهان و يكي از بزرگترين طبقات فيتوستروژن بشمار ميآيد كه مانند استروژن و آنتي اكسيدان عمل ميكند.به گزارش روز پنجشنبه پايگاه اينترنتي رويترز،دكتر "فرانك كلاول كاپلون" از موسسه ملي و سلامت تحقيقات پزشكي "ويل جويف" فرانسه، گفت : استفاده از دستورالعمل غذايي عمومي براي يك رژيم غذايي سالم و معقول كه حاوي ميزان سرشار و متنوعي از ميوهها، سبزيجات و غلات سبوسدار (كه همگي غني از ليگنان هستند) باشد، ميتواند مانع از بروز سرطان سينه در زنان يائسه شود.اين گروه تحقيقاتيفرانسوي رابطه بينوجود اين چهار نوع ماده غذايي گياهي در رژيم غذايي و خطر بروز سرطان سينه رادر ۵۸هزار و ۴۹زن يائسه فرانسوي مورد بررسي قرار دادند.بر اساس نتايج اين تحقيقات كه در مجله "موسسه ملي سرطان" به چاپ رسيده است در يك دوره ميانگين ۷/۷ساله، سرطان سينه در يك هزار و ۴۶۹زن تشخيص داده شد.اين تحقيق نشان داد زناني كه ميزان زيادي ليگنان در رژيم غذايي خود داشتند در مقايسه با زناني كه ميزان كمتري از غذاهاي حاوي ليگنان مصرف مي كردند خطر ابتلا به سرطان ۱۷درصد كاهش داشته است.اين در حالي است كه داشتن يك رژيم غذايي سرشار از غذاهاي گياهي ميتواند بعنوان فرضيه راهبرد ممانعتي براي ابتلا به سرطان سينه تلقي شود.
يك محقق آمريكايي ميگويد، عصاره چاي سبز موجب بروز يك واكنش شيميايي در پروتئين يك سلول سرطاني ريه ميشود كه ميتواند از پيشرفت سرطان ريه پيشگيري كند.خبرگزاري يونايتدپرس از لوسآنجلس به نقل از "كينگ يي لو" و همكارانش در دانشگاه كاليفرنيا در لوسآنجلس گزارش داد، مولفههاي فعال چاي سبز -- پليفنولها-- به عنوان آنتي اكسيدان به رسميت شناخته شدهاند اما توانايي آنها عليه سرطان هنوز مشخص نيست.طبق اين مطالعه كه در نشريه اينترنتي ""Laboratory Investigation منتشر شده است، عصاره چاي سبز واكنش شيميايي مثبتي را در پروتئين "آكتين" سلول در مراحل اوليه سرطان (ريه) ايجاد ميكند.نويسندگان اين مطالعه تاكيد دارند كه براي تعيين ارتباط يافتههاي آنان با نوشيدن چاي سبز به مطالعات بيشتري نياز است.===============================پژوهشگران آمريكايي در جديدترين تحقيقات خود نشان دادند خطر بروز سرطان روده بزرگ در افرادي كه مقادير فراواني ميوه استفاده كرده و گوشت درصد كمي از رژيم غذايي آنها را تشكيل ميدهد، كمتر است.به گزارش روز پنجشنبه پايگاه اينترنتي رويترز،اين تحقيق نتايج تحقيقات پيشين مبني بر اينكه گوشت خطر ابتلا به سرطان بويژه سرطان روده بزرگ را افزايش ميدهد تاييد ميكند.پژوهشگران دانشگاه كاروليناي شمالي عادات غذايي ۷۲۵بيماري كه اخيرا كلونوسكوپي كرده و سيگار ميكشيدند را بررسي كردند.از اين تعداد، ۲۰۳نفر دريافتند به آدنوم( تومور پوششي مركب از نسج غددي) و پوليپهايي كه اغلب به تومور تبديل شده و در جريان كولونوسپي برداشته شده است، مبتلا بودند.پژوهشگران قصد دارند دريابند آيا مصرف فراوان سبزيجات ميتواند عوارض بد ناشي از مصرف گوشت را از بين ببرد.نتايج اين تحقيقات در شماره ماه مارس مجله تغذيه به چاپ رسيده است.
مطالعات جديد از وجود چهار تركيب شيميايي ضد درد در گياه مرزه خبر ميدهد.به گزارش روز جمعه پايگاه اينترنتي شبكه خبري بي.بي.سي، گياهي كه در اين تحقيق استفاده شده با نام علمي "ساتوريا خوزستانيكا" شناخته ميشود كه محل رويش طبيعي آن در استانهاي خوزستان و لرستان در ايران است و در گويش محلي به نام "مرزه خوزستاني" شناخته ميشود.رويش مرزه خوزستاني نه تنها در اين استان، بلكه در ساير استانهاي جنوبي و تا ميانه ايران نيز گسترش دارد.تاكنون گزارشهاي مختلفي درباره وجود انواعي از روغنهاي ضروري در اين گياه به چاپ رسيده است. علاوه بر اين، سه گزارش علمي مختلف در ايران در فاصله سالهاي ۲۰۰۳تا ۲۰۰۵به خواص ضد التهابي و ضدميكربي اين گياه اشاره كردهاند.آنچه در تحقيق جديد به آن اشاره شده، وجود تركيبات شيميايي با خواص ضد التهابي در نمونههايي از گياه است كه نه به شكل وحشي، بلكه به صورت دستي كاشته شدهاند.انواع وحشي گياه مرزه كه به عنوان گياه گلدار چند ساله شناخته ميشود در غرب آسيا و نيز شرق مديترانه رشد ميكنند و استفاده از خواص آن در بسياري از مناطق جهان مرسوم است.پيش از اين و از جنبه آزمايشگاهي به خواص دو تركيب از چهار تركيب شيميايي موجود در قسمت برگ و ساقه مرزه اشاره شده است كه اين دو تركيب عبارتند از "بتا سيتروزول" و "اسيد اورسوليك".همچنين گزارشهاي متعددي مبني بر اثر ضد التهابي اسيد اورسوليك براي درمان سوختگيها و نيز اثر بازدارندگي آن بر رشد تومورها منتشر شده است.خواص ضد التهابي اسيد اورسوليك منجر به استفاده وسيع از اين تركيب در صنايع آرايشي شده است.گزارش جديد حاكي از وجود مقادير زيادي اسيد اورسوليك در گل، ساقه و برگ گياه مرزه است. مرزه كه از گياهان خانواده نعناع به شمار ميرود در فاصله ماههاي تير تا شهريور در ايران به گل مينشيند.در بين مصارف بومي از گياه مرزه در ايران ميتوان به استفاده از آن براي تسكين دندان درد اشاره كرد.