ارسالها: 12930
#451
Posted: 24 Nov 2014 14:31
یک تومور به اندازه توپ فوتبال از گردن پسر مکزیکی برداشته شد
http://postimage.org/app.php
تومور حجیم به اندازه یک توپ فوتبال که گردن و شانه و پشت یک پسر ۱۱ ساله مکزیکی را فراگرفته بود در یک جراحی ۱۲ ساعته در نیومکزیکوی آمریکا برداشته شد.
به گزارش آسوشیتدپرس کریستین آلکوسر از اعضای کلیسای «فرست باپتیست» در «ریو رانچو» که پول لازم برای این عمل را گردآوری کرد، در بیانیهای اعلام کرد خوزه آنتونیو رامیرز سرانو روز دوشنبه ۱۷ نوامبر (۲۶ آبان) در بیمارستان کودکان دانشگاه نیومکزیکو برای برداشتن این تومور که گردن، شانه و پشتش را فراگرفته بود، جراحی شد.
آلکوسر گفت این جراحی بیش از ۱۲ ساعت طول کشید و شامل ۲۵ نفر از کارکنان پزشکی بود.
درازای این تومور حدود ۳۰ سانتیمتر و پهنا و عمق آن حدود ۱۰ سانتیمتر بود.
آلکوسر که خوزه در مدت درمان در خانه او سکونت دارد، گفت: «مسیر او به سوی بهبودی طولانی خواهد بود، و بسیاری چالشها هنوز در پیش روی این پسر جوان قرار دارند.»
پزشکان در بیمارستان دانشگاه نیومکزیکو تشخیص دادند که خوزه دچار توموری از نوع «لنفانژیوم وریدی» بر روی شانهاش است و به او گفتند باید رشتهای از اعمال جراحی و درمانها برای برداشتن این توده بزرگ سیال انجام شود.
والدین خوزه گفتند تومور روی شانه و گردن او به قدری بزرگ شده بود که بر بیناییاش تاثیر گذاشته بود و آنها میترسیدند که تومور ممکن است به قلبش برسد. این خانواده که پولی برای مراقبت پزشکی از فرزندشان نداشتند، در شهر خوارز در مکزیک و شهر ال پاسو در آمریکا به دنبال راهی برای درمان او گشته بودند، اما هیچکس برای برداشتن این تومور که از هنگام تولد خوزه را مبتلا کرده بود، به آنها کمک نکرده بود. کلیسا در دو سال گشته مشغول گردآوری پول برای این پسر بود.
وضعیتی بدی که خوزه گرفتار آن بود، توجه سوزانا مارتینز، فرماندار ایالت نیومکزیکو را هم جلب کرد و او از مقامات فدرال خواست مدت اقامت او در امریکا را تمدید کنند تا او بتواند به درمانش ادامه دهد.
به گفته مقامات خوزه هنوز برای بازسازی استخوان شانهاش و برداشتن پوست اضافی نیاز به جراحیهای بیشتر دارد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#452
Posted: 27 Nov 2014 18:08
سرطان در کدام نقاط دنیا مرگبارتر است؟
در میان انواع سرطان کدامیک خطرناکتر است؟ آیا شاخص امید به زندگی بیمار سرطانی در آلمان به نسبت ژاپن کمتر است؟ اضافه وزن چه نقشی در ابتلا به سرطان دارد؟ دو پژوهش بینالمللی جدید به این قبیل پرسشها پاسخ میدهند.
۲۵ میلیون و هفتصد هزار مورد سرطان در میان افراد بالغ و ۷۵ هزار مورد سرطان خون نزد خردسالان، شواهد پژوهشی بودهاند که ۱۴ سال طول کشیده است. پژوهشگران جوانب انواع سرطان، جنیسیت و ملیت مبتلایان و چشمانداز و شانس ادامه زندگی بیماران در ۶۷ کشور را طی سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۹ بررسی کردهاند. نتایج این تحفیق به تازگی منتشر شده است.
پژوهشگران اعلام کردهاند که شاخص امید به زندگی بیماران سرطانی، در آفریقا، آسیا، آمریکای مرکزی و جنوبی به مراتب کمتر از اروپا، آمریکای شمالی و اقیانوسیه است. در آلمان، نروژ، کانادا و برخی کشورهای صنعتی دیگر، بیش از ۹۰ درصد بیماران جوان شانس این را مییابند که پنج سال پس از تشخیص ابتلا، زنده بمانند. در مغولستان این میزان به ۳۴ درصد و در تونس به ۱۶ درصد کاهش مییابد.
کلودیا آلهمانی، مدیر پروژه تحقیقاتی یاد شده میگوید: «نتایج حاصله نشان میدهد که سرطان در برخی کشورها به مراتب خطرناکتر از جاهای دیگر است.»
به عبارت دیگر، خطر سرطان نسبی است و بستگی به آن دارد که فرد مبتلا در کجای دنیا زندگی میکند.
خانم آلهمانی عنوان کرده که شکافی چنین عمیق بین کشورهای مختلف، آن هم در قرن بیست و یکم پذیرفتنی نیست.
شانس بیشتر بیماران در ژاپن و کرهجنوبی
بیشترین شانس ادامه زندگی را بیماران سرطانی در ژاپن و کره جنوبی دارند. پژوهشهای تیم تحت ریاست خانم آلهمانی بر ده سرطان شایع از جمله سرطان روده، ریه، سینه و پروستات متمرکز بوده است. این سرطانها روی هم رفته، دو سوم کلیه موارد ابتلا به سرطان را تشکیل میدهند.
به طور نمونه، مطالعه روی بیماران ژاپنی و کره جنوبی مبتلا به سرطان معده در فاصله سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ نشان داد که شاخص ادامه زندگی نزد آنها برای ۵ سال دیگر پس از تشخیص سرطان، بین ۵۴ تا ۵۸ درصد است.
در بیشتر کشورهای جهان اما این نرخ بین ۲۵ تا ۳۰ درصد و در آلمان ۳۲ درصد است. محققان گفتهاند که سیستم تشخیص سریع غدههای سرطانی و عمل آنها، نقش به سزایی در نرخ یاد شده دارد.
بدترین نمونهها به سرطان کبد و ریه باز میگردند. هم در کشورهای رو به توسعه و هم در کشورهای صنعتی، میزان بیمارانی که پنج سال پس از تشخیص به زندگی ادامه داده باشند، به کمتر از ۲۰ درصد میرسد.
به طور کلی اما میزان مرگ و میر ناشی از سرطان در ۱۹ سال مورد تحقیق، کمتر شدهاست. مثلا میانگین ۵ ساله ادامه زندگی نزد مبتلایان به سرطان کبد در فاصله ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۹بالغ بر ۵/ ۶ درصد بوده اما این میزان در فاصله ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ به۶/ ۱۴ درصد افزایش یافته است.
این نرخ نزد بیماران مبتلا به سرطان ریه در همین بازه زمانی از ۶/ ۱۱ درصد به ۲/ ۱۶ درصد رسیده است. اما در مورد سرطان تخمدان، شیب تغییر این نرخ از جمله در آلمان برعکس بوده است.
پیوند اضافه وزن و سرطان
در پژوهش مربوطه روشن شده که بین ابتلا به سرطان و اضافه وزن ارتباط وجود دارد. نشریه تخصصی "لنست" مینویسد این ارتباط بر اطلاعات بررسی شده ۱۸۴ کشور در مرکز تحقیقات بینالمللی سرطان استوار است.
این نشریه علمی به نقل از مسئولان مرکز نامبرده مینویسد که در سال ۲۰۱۲ حدود ۵۰۰ هزار مورد ابتلای جدید به سرطان، ناشی از چاقی و اضافه وزن بوده و این معادل ۶/ ۳ درصد کل موارد ابتلا به سرطان در سطح جهان است. کمتر از سه چهارم بیماران نیز در آمریکایی شمالی یا اروپا زندگی میکردهاند.
سرطانهایی که در پیوند با اضافه وزن بودهاند، نزد زنان بیشتر از مردان دیده شدهاند. پژوهشگران میگویند سرطان سینه و تومورهای رحمی بدخیم نزد زنان چاق بیشترند. اضافه وزن نزد مردان، امکان ابتلای آنها به سرطان روده یا کلیه را بالا میبرد.
در پژوهش تیم کلودیا آلهمانی تاکید شده که ۱۱ درصد موارد ابتلا به سرطان در کشورهای صنعتی ناشی از اضافهوزن هستند، اما در کشورهای رو به توسعه این میزان کمتر از ۲ درصد است.
بیشتر نمونههای مردان سرطانی چاق، نزد شهروندان جمهوری چک (۵/۵ درصد) و مردان اردنی و آرژانتینی (۵/ ۴ درصد) دیده شده است. در میان زنان، این رده بندی متعلق به زنان باربادوس (۷/ ۱۲ درصد)، زنان جمهوری چک (۱۲ درصد) و زنان پورتوریکو با ۶/ ۱۱ درصد است.
پژوهشهای مرکز تحقیقات بینالمللی سرطان نشان میدهد که مشکل اضافهوزن شهروندان از دهه هشتاد میلادی به این سو، دو برابر شده است. تاکنون عنوان میشد که عوارض چاقی و اضافهوزن، دیابت، فشار خون، بیماریهای قلبی یا سکتههای مغزی هستد اما ملینا آرنولد، از مقامات این انستیتو میگوید اگر این روند ادامه یابد، شیوع سرطان هم بیشترمیشود.
پیش از همه مردم آمریکای جنوبی و آفریقای شمالی در معرض چنین خطری هستند زیرا طی ۳۰ سال گذشته، بیشترین میزان چاقی نزد شهروندان این منطقه مشاهده شده است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#453
Posted: 29 Nov 2014 11:22
هشدار دکتر ماندگار؛ کاهش سن ابتلا به تصلب شرائین در کشور
پدر پیوند قلب ایران با اشاره به این که متأسفانه در کشور ما سن ابتلا به تصلب شرائین پائین آمده است گفت: به علت گران بودن شدید هزینه های درمان و مشکلات جدی وحتی عوارض پس از بیماری ،بهترین راه دراین زمینه سرمایه گذاری در امر پیشگیری است.
دکتر محمدحسین ماندگاردرآستانه برگزاری روزملی آترواسکلروز-چوبی شدن عروق قلب- ضمن اعلام این خبر گفت: همین امر وبررسی راهکارهای عملیاتی درزمینه داروودرمان به اهمیت برگزاری کنفرانس یک روزه آترواسکلروزمی افزاید.
وی گفت: عواملی نظیر کنترل و شناخت دیابت، کنترل فشارخون، فعالیت های بدنی مناسب، داشتن رژیم غذایی مناسب، کاهش آلودگی های زیست محیطی مانند کاهش آلودگی هوا، صوتی و امواج رادیویی و امواجی که به صورت مرتب فرستاده می شود برای پیشگیری از ابتلا به تصلب شرائین بسیار مهم است.
پدر پیوند قلب ایران هشدار داد: حال آن که عدم رعایت موارد مهم به عنوان ریزفاکتورهای مهم تلقی می شود که شانس فرد را برای ابتلا به این بیماری نیز افزایش خواهد داد.
به گفته وی افزایش مصرف کالری، پرخوری، چاقی و بی تحرکی هم از دیگر عوامل افزایش دهنده ابتلا به تصلب شرائین محسوب می شود.
فوق تخصص جراحی قلب و عروق گفت:بدون شک ریزفاکتورهای کوچک تر که تا حدی شناخته شده اند اما در سطح جامعه نیازمند بررسی هستند باید توسط دانشمندان و محققین شناسایی شوند تا توسط نهادهای دولتی برای کاهش ابتلا به تصلب شرائین نیز گام های مثبت برداشته شود.
وی تأکید کرد: متأسفانه درگیری افراد به تصلب شرائین در سنین کم که دور از انتظار ماست؛ موجب از کار افتادگی بیشتر، شیوع سکته های قلبی و سایر مشکلات درکشور می شود که بدون شک نیازمند توجه جدی مردم به سلامت فردی وخانوادگی ونیزتوجه جدی ترمسولان مربوطه است.
وی در پاسخ به این که "شما برای پیشگیری از ابتلا به بیماری های قلبی و تن سالم چه نکاتی را رعایت می کنید"؛ گفت: من هم جزء کسانی هستم که مشمول انتقاد هستم.چراکه به اندازه کافی ورزش نمی کنم و تغذیه ام هم مناسب نیست. که البته بخش قابل توجهی ازآن به خاطر نوع شغل ومسوولیت های پزشکی وحرفه ای ام است. در حالی که به همه توصیه می کنم تا حد زیادی این نکات را رعایت کنند وبرای حفط سلامت شان تلاش جدی نمایند.
ماندگار گفت: تمام افراد جامعه باید ورزش را به عنوان قسمت اصلی زندگی روزمره خود قرار دهند، اما متأسفانه اغلب مردم با این زندگی شهری ازاین مسایل مهم غافل اند. حال آنکه مقداری ازآن ناشی از تنبلی و ترافیک است که امکان رفتن به مکان های ورزشی و به تبع آن فعالیت های بدنی را از ما سلب می کند البته مسایل دیگرنیزدراین باره دخالت دارند.
دکترماندگار همچنین گفت: اما برای داشتن فعالیت های بدنی در زندگیمان باید فضا سازی کنیم .زیرا به نظر من عدم فعالیت های بدنی و کم تحرکی ناشی از بهانه آوردن های بی مورد ست.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#454
Posted: 30 Nov 2014 14:06
استفاده از فناوری چاپ سه بعدی برای تولید کبد
کبد یکی از اعضاء حیاتی بدن انسان است که مهمترین وظیفهی آن سمعزدایی و پاکسازی خون است. شرکت Organovo موفق شده است از طریق فناوری چاپ سهبعدی کبدهای کوچکی بسازد تا در آزمایشات مورد استفاده قرار گیرد.
اگر شرکت دارویی بخواهد عوارض داروی جدید خود را مورد آزمایش قرار دهد یکی از مهم ترین اعضایی که باید به آن توجه کند کبد انسان است که در صورت وجود یک کبد مینیاتوری از انسان این آزمایش میتواند کاملا بی خطر و به صرفه انجام شود. این راهی است که شرکت زیست فناوری Organovo در پی کسب درآمد از آن است.
این شرکت یک مدل سه بعدی کبد با ابعادی چند میلی متری را با استفاده از زیست چاپگرهای سه بعدی تولید میکند. این ابزار از دو هد چاپ، تشکیل شده است، که یک بستر پشتیبانی کننده از سلولها را تولید میکند و دیگری سلولهای کبد انسانی را در آن قرار میدهد. مدل نهایی تشکیل شده از بافت زندهی کبد انسان و برخی سلولهای دیگر همچون سلولهای اندوتلیال که مدلی کاملا مشابه با کبد واقعی را ارائه میدهند. این سلولهای همچنین پروتئینهای کبدی همچون آلبومین، فیبرینوژن و ترانسفرین را به علاوه کلسترول تولید میکنند.
در این مدل سلولها به شکلی سه بعدی نسبت به هم آرایش یافتهاند که مشابه نمونهی کبد واقعی است. در مقایسه با روشهای کنونی کشت بافت کبد که امروزه به کار میرود و بافتی دو بعدی ارائه میکند، این روش بسیار به واقعیت نزدیک تر است چراکه شیوهی رفتار سلولها وقتی به صورت دو یا سه بعدی قرار میگیرند متفاوت است و سلولها در بسیاری از موارد همچون بافت واقعی بدن رفتار نخواهند کرد.
بافت چاپ شده به روش سه بعدی حداقل به مدت 42 روز فعال باقی میماند که به معنای افزایش چشمگیر مدت عمر سلولها و امکان بررسی طولانی مدت تری نسبت به روشهای کشت سلولی دو بعدی است. هم اکنون در مدل کنونی توانایی تشخیص ترکیبات سمی از غیر سمی و مولکولهای سوخت و سازی وجود دارد.
اولین نمونههای این بافت چاپ شده به روش سه بعدی از طریق خود شرکت در اختیار پژوهشگران و داروسازان قرار خواهد گرفت به این معنا که این افراد باید با استفاده از امکانات این شرکت و در محل این شرکت به انجام پژوهشهای خود بپردازند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#455
Posted: 30 Nov 2014 14:09
دانش و فناوری گام امیدوارکننده محققان در راه تولید واکسن ابولا
مؤسسه ملی بهداشت آمریکا اعلام کرده است که پژوهشگران فاز نخست آزمایش واکسن ابولا را با موفقیت پشت سر گذاشته و گامی به تولید این واکسن نزدیکتر شدهاند. قرار است فاز دوم آزمایشها بهزودی و به شکلی گسترده آغاز شود.
بیماری و تب ابولا در اکثر موارد با مرگ بیمار همراه است. خطر مرگ بیمار بستگی به نوع ویروس ابولا و کم و کیف ابتلا به آن دارد و میتواند بین ۲۵ تا ۹۰ درصد متغیر باشد.
پژوهشگران حال یک گام به تولید واکسن ابولا نزدیکتر شده و نخستین فاز آزمایش آن را با موفقیت طی کردهاند. البته هنوز آزمایشهایی گسترده لازم است تا بتوان این واکسن را به شکل انبوه تولید کرد و در مناطق بحرانزده به کار بست.
خبرگزاری آلمان به نقل از مؤسسه ملی بهداشت آمریکا (ان آی اچ) گزارش داد که محققان در فاز نخست ۲۰ فرد داوطلب سالم بین ۱۸ تا ۵۰ سال را مورد آزمایش قرار دادند و دوزهای متفاوتی از واکسن ابولا را به آنان تزریق کردند. بدن همگی آنان در ایجاد پادتن لازم برای مقابله با ابولا موفق بوده است.
نتایج این آزمایش روز چهارشنبه (۲۶ نوامبر/ ۵ آذر) در سایت اینترنتی نشریه تخصصی "New England Journal of Medicine" به انتشار رسیده است.
اجرا و پیشبرد آزمایشها برای تولید واکسن ابولا با همکاری مؤسسه ملی آلرژی و بیماریهای عفونی آمریکا و شرکت داروسازی بریتانیایی "LaxoSmithKline" صورت گرفته است.
امید به گامهای بعدی
پژوهشگران در جریان فاز نخست که در ماه سپتامبر آغاز شد، واکسن ابولا را در ده دوز پایین و در ده دوز بالا به داوطلبان تزریق کرده و پی بردهاند که بدن آنان در صورت دریافت دوزهای بالاتر، پادتنهای قویتری نیز ایجاد کردهاند. به گفتهی پژوهشگران، بدن داوطلبان در عرض چهار هفته پس از دریافت واکسن موفق به ایجاد پادتن شده است.
به گفتهی آنتونی فائوچی، رئیس مؤسسه ملی آلرژی و بیماریهای عفونی آمریکا، حال قرار است آزمایشهای گستردهای در چندین فاز انجام گیرند. در این راستا نیز تماسها و مذاکراتی با مقامهای لیبریا (یکی از مناطق بحرانزده) و دیگر همپیمانان، برای انجام مراحل بعدی آزمایشها در غرب آفریقا در جریان است.
با توجه به افزایش شمار قربانیان بیماری ابولا آزمایش موفقیتآمیز این واکسن امید تازهای را زنده کرده است. طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی، تا کنون حدود ۵۷۰۰ نفر جان خود را بر اثر ابتلا به ویروس ابولا از دست دادهاند و شمار مبتلایان به این ویروس نیز بر ۱۶ هزار نفر بالغ میشود.
گینه، سیرالئون و لیبریا که در غرب آفریقا قرار دارند، سه کشوری هستند که بیش از همه با این بیماری دست و پنجه نرم میکنند. در حالی که به نظر میرسد مقامات لیبریا تا اندازهای در مهار این بیماری موفق بودهاند، شمار قربانیان در سیرالئون روز به روز افزایش مییابد.
علیرغم تمامی موفقیتهایی که پژوهشگران در راه تولید واکسن ابولا کسب کردهاند، کارشناسان سازمان ملل بر این باورند که هنوز هم نبردی طولانی با این بیماری خطرناک در پیش است. برای مقابله با ابولا هنوز هم دارو و درمان تأییدشدهای وجود ندارد و شیوههای درمانی و همچنین داروها در مراحل آزمایشی هستند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#456
Posted: 30 Nov 2014 14:13
وزیر بهداشت ایران: دولت از درمان مردم ناتوان است
وزیر بهداشت ایران گفته است "اگر دولت کل خلیج فارس را تبدیل به پول کند" باز هم از درمان مردم ناتوان خواهد بود.
خبرگزاری دانشجویان ایران گزارش کرده است حسن قاضیزاده هاشمی پیش از خطبههای نماز جمعه تهران با هشدار نسبت به افزایش سکته قلبی و مغزی در ایران اعلام کرد که ۲۰ درصد از ایرانیان به فشار خون مبتلا هستند.
وزیربهداشت ایران خواهان توجه مردم به لزوم پیشگیری از بیماریها شد.
وزیر بهداشت دولت آقای روحانی از ایرانیان خواسته است که به مقدار و کیفیت غذای خود توجه کنند چرا که دولت امکان درمان همه بیماران را ندارد.
در همین حال نتایج یک پژوهش در ایران از دو برابر شدن درصد مبتلایان به دیابت در فاصلهای پنج ساله حکایت میکند.
خبرگزاری ایرنا نتایج پژوهشی را منتشر کرده است که نشان میدهد بیش از ۱۱ درصد از بزرگسالان ایرانی به دیابت مبتلا هستند و شیوع دیابت در طول پنج سال ۳۵ درصد افزایش داشته است.
در سال ۲۰۰۵، میزان شیوع دیابت ۱۶.۸درصد اعلام شده بود.
منوچهر نخجوانی، استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران با استناد به پژوهشی که درباره دیابت انجام شده به خبرگزاری رسمی ایران گفته است که نتایج این پژوهش همچنین نشان میدهد شمار مبتلایان به دیابت در سال ۲۰۱۱ (۹۰ خورشیدی) ۴ میلیون و پانصد هزار نفر بوده است.
آبان ماه امسال دکتر اسدالله رجب، رئیس انجمن دیابت ایران، شمار مبتلایان به دیابت در ایران را بیش از ۷ میلیون نفر اعلام کرده بود. او با اشاره به سه برابر شدن شمار مبتلایان به دیابت در ۲۵ سال گذشته، تعداد مبتلایان به دیابت در گروه سنی بالای ۲۰ سال را حدود ۱۱ تا ۱۳ درصد عنوان کرده بود. به گفته او این آمار در شهرهای بزرگ مانند تهران ۱۴درصد و در یزد و بوشهر ۱۶ درصد است.
بیماری دیابت یک نوع اختلال در سوخت و ساز بدن است که در آن انسولین به مقدار کافی در بدن وجود ندارد و یا انسولین موجود در بدن نمیتواند به درستی عمل کند و در نتیجه قند خون افزایش مییابد.
هشدارهای فعلی مقامات بهداشتی ایران در شرایطی است که در ماههای گذشته بحث گسترش بیماری سرطان مطرح شده است و برخی از آن به عنوان "شیوع چشمگیر" و "سونامی" سرطان یاد کردهاند.
رسول دیناروند، رئیس سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت ایران، آبان ماه امسال گفت سالانه ۸۵ هزار نفر در ایران به سرطان مبتلا میشوند و حدود ۳۰ هزار نفر نیز هر سال بر اثر ابتلا به سرطان میمیرند.
او تاکید کرد که نیمی از موارد جدید ابتلا به سرطان اگر به موقع تشخیص داده شوند، قابل درمان هستند. آمارهای رسمی نشان میدهد که در ایران در حال حاضر ۳۰۰ هزار نفر مبتلا به سرطان هستند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#457
Posted: 1 Dec 2014 12:24
پزشک خیر اندیش در پی گوهر زندگی
http://postimage.cc/
روزنامه ایران می نویسد : قدم در راه گذاشته و عشق را پیشه کرده بود. هر قدم که به سوی هدف نزدیک میشد، دلش آکنده از عشق، یاد روزگار کودکی میکرد، همان روزهایی که تلاش پدر و نصیحتهای او را سرلوحه زندگی قرار داده بود. کتاب زندگیاش پر از صفحات امیدبخشی است که یادگار مکتب پدر است. همان سالهایی که دستانش خالی از مهر پدر شد، پشتوانه زندگیاش برادری بود که مثل یک کوه ایستادگی کرد تا او به قلههای علم و دانش دست یابد.
در جاده زندگی مسیری را هدف قرار داد و راهی را در پیش گرفت تا دستگیر دستان نیازمندان باشد و زندگی را به آنها هدیه کند. دکتر عبدالجلیل کلانتر هرمزی در سال 1337 در شهر رامهرمز به دنیا آمد. هدفهای طلایی، رؤیاهای کودکی بود که او را تا بخشش امید پیش برد. این فوق تخصص جراحی پلاستیک که همراه یک تیم فوق تخصصی در روستاهای محروم کشور برای درمان و عمل جراحی ناهنجاریهای فک و صورت و جمجمه نیازمندان سفر میکند، خاطرات روزهای بخشندگی، خدمت در جنگ و 12 سفر به مناطق محروم را با حسی بیان میکند که زندگی در آن جریان دارد.
نصیحتهای پدر
دکتر عبدالجلیل کلانتر هرمزی فوق تخصص جراحی پلاستیک که بزرگترین درس را از خانه پدری به ارث برده است، از خاطرات خوب آن روزها میگوید: در خانوادهای بسیار صمیمی متولد شدم؛ پدرم علاوه بر اینکه کارمند شهرداری بود، کشاورزی هم میکرد. مشوق اصلیام پدر بود متأسفانه او را در سن 12 سالگی از دست دادم اما در سالهایی که توانستم از وجودشان بهرهمند شوم و در آغوش گرمش بودم و سایه پرمهرش بر سرم بود، درس زندگی آموختم. پدرم مرد تحصیلکرده، اهل دانش، علم،کتابت، قرآن،حدیث و شعر بود. همیشه برایمان اشعار حافظ، سعدی، فردوسی و... میخواند. همیشه در نصحیتهایش درس زندگی وجود داشت و برای علمآموزی به راه درستی هدایتمان میکرد. در شهرستانی که زندگی میکردیم، شهری فلاحتی بود و کشاورزی در این منطقه قسمتهای اصلی جنوب را تأمین میکرد. مهمترین حرف پدرم این بود که یک فرد تحصیلکرده میتواند به کشاورزی بپردازد. همیشه دوست داشت در کنار رسیدن به بالاترین رتبه عملی فعالیتهای دیگری مانند کشاورزی را ادامه دهیم.
وی ادامه میدهد: پدرم حضانت برادرانش را به عهده داشت و روی زمینهای پدریشان کار میکرد و دو برادرش را تا رسیدن به تحصیلات عالی همراهی کرد. او معتقد بود با تحصیل و علماندوزی میتوان به همه چیز دست پیدا کرد. وقتی خانهمان از مهر و محبت پدر خالی شد، شانههای استوار برادر و دستان پر مهر مادر بود که باعث شد تا دلسوزیهای پدر رنگ امید بگیرد. برادر درست سرنوشتی مثل پدر پیدا کرده بود و با اینکه به درس و تحصیل علاقهمند بود اما در سن 18 سالگی سرپرستی خانواده را به دوش گرفت و هدایت فرزندان خانواده به عهدهاش بود. دقیقاً مثل روزهای نوجوانی و جوانی پدر، از ادامه تحصیل به خاطر ما گذشت کرد و با وجود هوش سرشار و رتبه بالایی که در دیپلم کسب کرده بود، روی زمینهای کشاورزی پدر مشغول به کار شد. در آن زمان 6 نفر از اعضای خانواده زیر 18 سال بودند و برادر بزرگم برای رسیدن ما به جایگاههای علمی و شغلی ازخودگذشتگی کرد و این گذشت فراوان او باعث شد تا با تشویقهای او و مادرم فقط به درس و پیشرفت فکر کنم.
این فوق تخصص جراحی پلاستیک در ادامه بیان میکند: مادر و برادرم همه فضا و محیط را برای درس خواندن فراهم میکردند و تنها نصیحتشان این بود که ما باید فقط درس بخوانیم و نیازی نیست در جستوجوی کار باشیم. او مهمترین فرد در زندگیام بود که ارتقای علمی را مدیونش هستم و اگر تشویقهایش نبود، شاید امروز در این جایگاه قرار نداشتم.
بزرگترین هدف زندگیام
این فوق تخصص از روزهای نوجوانی و جوانیاش یاد میکند، همان روزهایی که سخت برای بزرگترین هدف زندگیاش تلاش میکرد تا افتخاراتی را برای خانواده و جامعهاش کسب کند. وی میگوید: سال 1355 بعد از گرفتن مدرک دیپلم از اهواز، وارد دانشکده پزشکی دانشگاه جندی شاپور اهواز شدم و در سال 1362 با رتبه ممتاز فارغالتحصیل شدم و به دلیل امتیازی که در رتبه دانشگاهی به دست آورده بودم، بدون گذراندن خدمت سربازی برای تخصص جراحی عمومی خود را آماده کردم. بیشترین سالهای دوره پزشکی یعنی از سال 1359 تا 1362 را در جبهه به عنوان یک پزشک عمومی فعالیت داشتم. از همان سال هم تا سال 1367 دوره جراحی عمومی را در خدمت جنگ تحمیلی بودم. در دوران جنگ علاوه بر اینکه در مناطق جنگی اهواز بودم، تحصیل هم میکردم و در عملیات، موشکباران و... به همراه همکاران دیگر هیچ گاه منطقه جنگی را ترک نکرده و هر خدمتی که از دستمان برمیآمد، فروگذار نبودیم. او میافزاید: بعد از پایان جنگ تحمیلی یعنی در سال 1367 و به دلیل اینکه رتبه ممتاز کشوری در رشته جراحی عمومی را کسب کرده بودم، در سال 1368 برای ادامه تحصیل در رشته جراحی پلاستیک در دوره فوق تخصص، وارد دانشگاه علوم پزشکی ایران شدم و این رشته را برای ادامه تحصیل انتخاب کردم، زیرا ارتباط نزدیکی با جنگ، جبهه و جراحات داشت. سال 1371 بود که باز هم با رتبه ممتاز از دانشگاه ایران فارغالتحصیل شدم و توانستم یک بورس خارج از کشور در رشته فوق تخصصی در جراحی جمجمه، فک و صورت که زیرمجموعه جراحی پلاستیک بود، در انگلستان و فرانسه بگیرم. سال 1373 به اهواز بازگشتم و تا سال 1375 به عنوان مدیر گروه جراحی پلاستیک دانشگاه اهواز مشغول به کار شدم. با توجه به اینکه هنوز بقایای جنگ و مجروحان جنگی در شهر زیاد بود، ادامه درمان آنها را در همان شهر انجام میدادم. همچنین بخشهای جراحی پلاستیک فک و صورت را در دانشگاه اهواز تقویت کردم و نیروهای جدید را گرفتیم تا در راهاندازی و تقویت جراحی پلاستیک یاریمان کنند. همان سال برای راهاندازی بخشهای جمجمه، فک و صورت به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران منتقل شدم و بخش جراحی فک و صورت را با توجه به دوره فلوشیپی که در انگلستان و فرانسه آموزش دیده بودم، راهاندازی کرده و شروع به کار کردیم.
هدیه زندگی
این فوق تخصص جراحی پلاستیک که بدون چشمداشت مالی همراه یک تیم جراحی پلاستیک به مناطق محروم سفر میکند تا رنگ امید را به زندگی بیماران نیازمند بخصوص کودکان مناطق محروم هدیه کند، در ادامه از انگیزه این کار خداپسندانه میگوید: چون در منطقهای محروم متولد شده بودم و از سن کم آفتهای اجتماعی، دردسرهای زندگی و بیماریها را دیده بودم، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که جهاد سازندگی تشکیل شد، وارد جهاد شدم و شروع به کار در مناطق محروم کردم. در سال 1359 نخستین سفرمان به منطقه محروم و روستایی ایذه بود که در همسایگی شهر محل تولدم قرار داشت و علاوه بر آن 70 روستای محروم آن منطقه را به همراه تیمی که تشکیل داده بودیم تحت پوشش دارویی قرار دادیم. با اینکه دانشجوی رشته پزشکی بودم و در سال چهارم درس میخواندم، اما مثل یک درمانگر همراه با تیم به روستای اطراف اهواز و شهرستانهای دیگر میرفتیم و کار درمانی انجام میدادیم. از همین کار جهادی در مناطق محروم بود که به کمک و خدمت به مناطق جنگی تشویق شدم و تمام مدتی که در جنگ بودم، فرصتی برای سرکشی به مناطق محروم پیدا نکردم تا اینکه سال 1387 اقداماتی درخصوص رسیدگی به بیماران مناطق محروم شکل گرفت.
مثل پدری دلسوز و مهربان، برای رضای خدا تصمیمی بزرگ در زندگیاش گرفت تا تسکین دهنده درد بیمارانی شود که به خاطر نداشتن پول و هزینههای درمانی سالهاست چشم به روی زندگی و زیباییهایش بستهاند و با درد و رنج بیماری خو گرفته و عجین شدهاند. او تلاش کرد تا زندگی را با دلی پر از امید به آنها هدیه دهد بخصوص کودکانی که هنوز طعم زندگی را نچشیدهاند و چه زیبا زندگی را برایشان رنگ بخشید.دکتر کلانتر هرمزی در ادامه با بیان اینکه برای دلش کار میکند و مسافتهای زیادی را همراه تیم میپیمایند و در دورترین نقاط روستایی کشور ساعتها یا حتی روزهای پی در پی با عشق مشغول جراحی میشوند تا تبسم را بر لبان کودکان بیمار بنشانند، میگوید: در سال 1387 بود که بسیاری از بیماران محروم برای درمان ناهنجاریهای جمجمه، فک و صورت به تهران مراجعه میکردند. این افراد که از مناطق محروم سراسر کشور به تهران میآمدند، مسافتهای زیادی را طی میکردند و وقتی میدیدم که در تهران با چه مشکلاتی روبهرو هستند تا ویزیت شوند و تحت درمان قرار گیرند، از دیدن این وضعیت ناراحت میشدم در همان سال همراه عدهای از همکاران جوان و شاگردانم یک تیم تشکیل دادیم و هدفمان این بود به جای اینکه بیماران برای درمان این شرایط سخت و طاقتفرسا را تحمل کنند و به تهران بیایند و در این شهر بزرگ سرگردان و حیران بوده و مدتی را از خانواده و زندگیشان دور باشند، همراه با تیم برای ویزیت آنها به مناطق محروم روستایی سفر کنیم. در همان سال یک تیم 12 نفری تشکیل دادیم که فقط سه نفر از اعضای این تیم ثابت و مابقی در سفرهای مختلف متغیر هستند.
این فوق تخصص بیان میکند: با عمده بیمارانی در روستاهای مختلف روبهرو میشدیم که به دلیل مشکلات مالی، مشکلات مسافتی و فرهنگی توان مراجعه به پزشک را نداشته و نمیتوانستند برای جراحی کودکانشان اقداماتی را انجام دهند. از این رو این تیم با ایجاد چند جذبه، این حلقه مفقوده را شکست. نخست اینکه ما به این مناطق سفر میکردیم و همراه خود فوق تخصصیترین تیم را میبردیم؛ از سوی دیگر خیلی از مجهزترین وسایل را خریداری کرده و به این مناطق سفر میکردیم. بیمارانی که مراجعه میکردند را رایگان ویزیت کرده و عمل جراحی را انجام میدادیم، با این تمهیداتی که داشتیم، مورد استقبال عمومی قرار گرفتیم به طوری که در برخی از شهرها حتی هزار و 500 بیمار را که اغلب کودک بودند، ویزیت میکردیم. با این طرح تا به امروز بالاترین رقم ناهنجاریهای جمجمه و... را در مناطق محروم دنیا مورد جراحی و ویزیت قرار دادهایم. با این طرح تقریباً برای 600 بیمار جراحی صورت گرفته و بالای 9 هزار بیمار ویزیت شدهاند و بیش از هزار بیمار نیز برای جراحی رایگان به تهران آورده شده اند.
معنای آفرینش
«شکرانه بازوی توانا، گرفتن دست ناتوان است»، خداوند در بالاترین سطح علمی و تخصصی به او قدرت داده است. در بهترین دانشگاههای کشور و دنیا به تحصیل پرداخته تا زحمات پدر، مادر و برادری دلسوز را پاسخ دهد. خدا را شکر میکند که از سلامت جسمانی و روحی برخوردار است و درد جامعه را میبیند و درک میکند. وی ادامه میدهد: از دستمان همین کار برمیآید، پس چرا باید آن را از مردم و بیماران دریغ کنیم. وظیفهمان به عنوان پزشک این است که به دردمندان و محرومان رسیدگی کنیم. به نظرم اینها دلایل محکمی است برای خدمت کردن به محرومان، این حداقل کارهایی است که میتوانیم به آن عمل کنیم. همه اعضای تیم برای رفتن به مناطق روستایی و محروم از وقت شخصی مان برای خدمترسانی به روستاها سفر میکنیم و بیشتر در زمان استراحت به این کار مشغول میشویم و مرخصی میگیریم. وقتی میبینیم وظیفهای به دوشمان است، پس همه تلاشمان را به کار میگیریم تا این وظیفه را کامل به انجام برسانیم. وقتی در آن ماه، هفته، روز و ساعت مشغول کار هستیم به آرامشی خاص دست پیدا میکنیم و احساس میکنیم که دینمان را به خدا و نیازمندان ادا کردهایم. همچنین احساس میکنیم که خداوند ما را بیهوده نیافریده و این آفرینش معنای زیبایی دارد. به هر حال بخشی از زندگیمان را وقف مردم کردهایم. وظیفه جسمی، اخلاقی و انسانی خود میدانیم که به نیازمندان کمک کنیم. در دانشگاه وظیفهام حکم میکند به عنوان یک استاد به بهترین نحو به وظایف اجتماعیام عمل کنم و در مناطق محروم وظیفه اخلاقی و انسانیام را نشان میدهم.
دکتر کلانتر هرمزی میافزاید: مهم این است که برای انجام کار خداپسندانه داوطلب باشیم؛ این حرکت خودجوش لذت بیشتری دارد و مهمتر آنکه شروع کننده یک حرکت زیبا به حساب آییم. خروج از روزمرگی بزرگترین هدیه الهی به انسان است. در این سالها حرفها و کلمات انرژیبخش زیادی را از زبان بیماران شنیدهام و عزیزان کلمات اغراقآمیزی را در وصفمان گفتهاند اما آنچه به عنوان شیرینترین کلمات مکرر میشنویم، این است که با دلی شاد و پر از امید میگویند: «خدا خیرتان بدهد.» همیشه حس خوبی نسبت به زندگی داشتهام و از دیدگاه من زندگی به حدی زیباست که اگر بخواهیم تمام عمر را صرف زرق و برق کنیم، از لطافتهای زیبای زندگی دور میشویم. همراه تیم درمانی به کرات خداوند و محبتهایش را در ده کورهها و روستاها شاهد بودهایم. بارها اتفاق افتاده است که با چند جراح پلاستیک در مناطق محروم مشغول عمل جراحی بودهایم و تا نیمه شب با انرژی و روحیه بالا کار کردهایم. این جراحان جوان به حدی عاشق کارشان هستند که با حداقل امکانات کار میکنند و حتی یک ریال هم چشمداشت مالی ندارند و داوطلبانه و با میل، ساعتها با عشق مشغول جراحی میشوند. با اینکه اغلب جراحان جوان مشتاق هستند که خیلی زود وارد بازار کار شوند و درآمد زیادی را کسب کنند اما این عده از جراحان جوان بالاترین لذت را در انجام کار نیک میدانند و حاضر هستند برای عشقشان و مهری که در دل دارند، به روستاهای دورافتاده و بدون امکانات سفر کنند و عاشقانه به کار بپردازند. این فوق تخصص ادامه میدهد: البته این کار برای من هم بالاترین لذت است و روز به روز شاهد آن هستم که به عاشقان این کار افزوده میشود. حتی در سالهای اخیر دانشجویان رشته پزشکی عمومی نیز به این تیم پیوستهاند و تمایل دارند سختی راه و دوری از خانواده را تحمل کنند تا نامی نیک از آنها بماند و دعاهای خیر نیازمندان بدرقه راهشان باشد. این اعضای مهربان تمام سختیها را به جان میخرند تا فرداهایشان پر از امید و شکفتن مهر و محبت باشد. به نظر من، این کار نیک و شاد کردن دل بیماران ثروت کمی نیست. این ثروت نه خریداری میشود و نه فروخته، امیدم این است که این طرح پایدار بماند و در تمام کشور تقویت شود.
آرزوهایی به رنگ عشق
این فوق تخصص که روزهای زیبای زندگی فردی و شغلیاش را به تصویر میکشد، با قلبی آکنده از مهر سخن میگوید و آرزوهایش را بیان میکند: آرزویم این است روزی فرا رسد مردم کشورم به بالاترین سطح علمی و رفاهی برسند همچنین به بالاترین بینش معنوی و خداپرستی واقعگرایانه در کلام و باطن دست پیدا کنند. همچنین یکی دیگر از آرزوهایم این است که دانشگاههای کشور توانمند به تحقیقات علمی برای رفاه مردم باشند و جوانانی با تقوا و با انگیزه و پرتلاش داشته باشیم.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#458
Posted: 2 Dec 2014 11:12
معاون وزیر بهداشت: احتمال ابتلای ۸۵ هزار نفر در ایران به ویروس ایدز
همزمان با روز جهانی ایدز، معاون وزیر بهداشت ایران از احتمال ابتلای «۸۵ هزار نفر» در ایران به ویروس ایدز خبر داد.
وی با اشاره به ثبت «۲۸ هزار و ۶۳۳ مورد» ابتلا به این ویروس گفت که ابتلا به ایدز در بین معتادان تزریقی «از حد بحران» گذشته و در بین «زنان دارای رفتارهای پرخطر جنسی» نیز در «مرحله بحران» است.
به گزارش خبرگزاری دولتی ایرنا، علیاکبر سیاری، روز دوشنبه ۱۰ آذر، در همایشی به مناسبت روز جهانی ایدز، گفت: «در حالیکه روند ابتلا به ایدز در جهان رو به کاهش است، اما این آمار در منطقه مدیترانه شرقی و ایران رو به افزایش است.»
وی اضافه کرد: «هرگاه خط شیوع ایدز در جامعهای به یک درصد برسد در آن صورت اپیدمی گسترده ایدز اتفاق افتادهاست، اما اکنون ۱۵ صدم افراد ۱۵ تا ۶۰ سال کشور به ایدز مبتلا هستند و اپیدمی نداریم.»
به گفته آقای سیاری «سطح شیوع ایدز» در «برخی گروهها» زیاد است، بطور مثال میزان شیوع ایدز بین معتادان ترریقی ۱۵ درصد و بین «زنان دارای رفتارهای پرخطر جنسی» چهار و نیم درصد است.
وی تصریح کرد: «اگر پنج درصد جامعه مبتلا به ایدز باشند به آن معنا است که این بیماری به حد بحران رسیده، بنابر این در زمینه ایدز بین معتادان تزریقی از حد بحران گذشتهایم و بین زنان در مرحله بحران هستیم.»
همزمان با بیست و ششمین سالِ نامگذاری یکم دسامبر (دهم آذر) به عنوان روز جهانی ایدز روزنامه آمریکایی «یواسای تودی» نوشت که برآورد میشود، در جهان ۳۴ میلیون نفر مبتلا به ویروس اچآیوی هستند و ۳۵ میلیون نفر بر اثر این بیماری جان باختهاند.
وزارت بهداشت ایران، آمار مبتلایان به ایدز در ایران در سال ۹۲ را ۲۷ هزار و ۸۸۸ نفر اعلام کرده اما در کنار آمار رسمی وزارت بهداشت تاکنون تخمینهای متفاوتی نیز از مبتلایان به بیماری ایدز در ایران منتشر شدهاست.
مینو محرز، رئیس مرکز تحقیقات ایدز ۶ مهر گفته بود که تخمین زده میشود ۱۰۰ هزار نفر در ایران به بیماری ایدز مبتلا باشند.
مسعود مردانی، عضو کمیته کشوری ایدز، نیز ۱۴ شهریور با اشاره به پیشبینی سازمان بهداشت جهانی درباره ابتلای ۸۰ تا ۹۰ هزار نفر در ایران به ایدز، گفته بود که حدود ۷۰ هزار نفر از آنها یا از ابتلای خود به این بیماری خبر ندارند یا آن را پنهان میکنند.
معاون وزیر بهداشت همچنین گفت که ۴۵٫۵ درصد از موارد انتقال ایدز درسال ۹۲ از طریق اعتیاد تزریقی، ۳۶ درصد از طریق روابط جنسی، و ۲٫۹ درصد از طریق انتقال مادر به کودک بودهاست.
به گفته آقای سیاری ۱۵ تا ۲۰ درصد معتادان تزریقی هشت نوبت از «یک سرنگ آلوده» استفاده میکنند و سالانه «۱۲ شریک همراه» دارند.
وی از تدوین برنامه استراتژیک چهارم ایدز به کمک ۵۲ نفر از محققان و آژانس بینالمللی ایدز خبر داد و درعین حال گفت که کنترل زنجیره انتقال این ویروس در ایران به علت «محدودیتهای فرهنگی» سخت است.
معاون وزیر بهداشت تصریح کرد: «برای زنان پرخطر و شرکای آنان باید لوازم پیشگیری ایمن فراهم شود؛ مسئلهای که در جامعه ما تبلیغ آن با مشکل مواجه است، اما غیرممکن نیست.»
عباس صداقت، رئیس اداره ایدز وزارت بهداشت، روز دوشنبه ۱ آبان، با هشدار نسبت به تغییر الگوی انتقال ایدز از راه «ارتباط جنسی محافظت نشده»، اعلام کرده بود که کماکان «تزریق میان معتادان» عامل اول انتقال ایدز در ایران است.
معاون وزیر بهداشت همچنین گفت: «اغلب مبتلایان به ایدز از جامعه فقیر، بیکار و گرفتار هستند، بنابراین باید روی حمایتهای اجتماعی از آنان کار کنیم.»
به گفته آقای سیاری هزینه ماهانه هر بیمار مبتلا به ایدز در ایران دو میلیون تومان است، اما اگر بیماری مقاوم شود، هزینهها پنج تا ۱۰ برابر افزایش مییابد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#459
Posted: 2 Dec 2014 23:08
انتقال اچآیوی به زنان ایرانی 'شتاب بیشتری' گرفته است
الگوی سرایت اچآیوی در ایران از اعتیاد تزریقی به رابطه جنسی در حال تغییر است و انتقال این ویروس به زنان به نسبت گذشته شتاب بیشتری گرفته است.
دکتر عباس صداقت، رئیس اداره ایدز وزارت بهداشت در آستانه روز جهانی ایدز گفت: "شیب ابتلا به ایدز در ایران سرعت بالایی ندارد ولی اگر تغییر الگوی انتقال ایدز، جدی گرفته نشود، تا سالهای دیگر این شیب بسیار تندتر خواهد شد."
به گفته دکتر صداقت، ۳۸.۹ درصد موارد ابتلا به ایدز در سال ۹۲ از طریق روابط جنسی پرخطر و محافظت نشده بوده است و ۳۰ درصد مبتلایان زنان بودهاند.
با اینکه انتقال اچآی وی از طریق تماس جنسی بسیار افزایش یافته، اما همچنان راه اصلی انتقال سرنگ مشترک است.
اعتیاد تزریقی در پایان سال ۹۲ تقریبا ۴۵.۷ درصد موارد ابتلا را تشکیل می داده است. این در حالیست که تا سال ۱۳۶۵، این آمار ۶۷.۶ درمقایسه با ۱۶.۷ بوده است.
به گفته دکتر صداقت در دهه گذشته با اجرای برنامه های کاهش آسیب در جامعه، سرعت رشد شیوع ایدز در بین معتادان تزریقی شیب کندی به خود گرفته است، با این حال استفاده کنندگان از سرنگ مشترک همسرانی داشتند که با قرار گرفتن در معرض روابط جنسی پرخطر ناشی از اعتیاد، منجر به انتقال ایدز می شدند.
رئیس اداره ایدز وزارت بهداشت گفت که تا پایان تابستان سال ۱۳۹۳ حدود ۲۸ هزار و ۶۰۰ مورد ابتلا به ایدز ثبت و گزارش شده است. این آمار بیماری تا پایان سال گذشته خورشیدی، ۲۷۸۸۸ نفر اعلام شده بود.
دکتر صداقت به آمار مخفی هم اشاره کرد و گفت "پیش بینی کارشناسان این است که امسال چیزی حدود ۹۰ هزار مورد ابتلا به ایدز در کشور وجود داشته باشد."
"یعنی تقریبا ۶۰ هزار نفر از مبتلایان هنوز از این بیماری اطلاعی ندارند. بنابراین اگر مداخله جدی در این حوزه صورت نگیرد، تا سه سال آینده این رقم به ۱۲۰ هزار مورد ابتلا نیز خواهد رسید."
زنان
به گفته دکتر صداقت ابتلا به ایدز در بین زنان کشور نسبت به گذشته شتاب بیشتری یافته و زنان، در سال گذشته یک سوم موارد ثبت شده اچآیوی/ ایدز را در کشور تشکیل دادند.
رئیس اداره ایدز افزایش "بیش از حد" مصرف داروهای روانگردان و محرک ها را در بین زنان، جوانان و نوجوانان یکی از دلایل "مهم" انتقال ایدز در جامعه دانست: "مصرف کنندگان بیشتر به خاطر کاهش وزن، تناسب اندام، افزایش تمرکز و تقویت اعتماد به نفس به مصرف محرک ها و روانگردان ها روی می آورند در حالی که این گونه مواد شدیدا فرد را در معرض روابط جنسی همراه با بی بند و باری و خارج از عرف جامعه قرار می دهد."
انتقال اچآیوی در ایران بیشتر در سنین بین ۲۵ تا ۴۴ سال اتفاق میافتد.
به عقیده دکتر صداقت افزایش موارد ایدز در بین زنان، موارد انتقال مادر به نوزاد را در آینده افزایش خواهد داد.
"یک سوم موارد ثبت شده به این بیماری در سال ۹۲، زنان بوده اند و این مسئله زمانی اهمیت ویژه پیدا می کند که زنان مبتلا به ایدز اگر باردار شوند، می توانند منجر به آلوده شدن نوزادان شده و بار سنگینی را به اقتصاد سلامت تحمیل کنند."
مسافرت
رئیس اداره ایدز گفت که ایران از نظر برخی شاخص های سلامت در منطقه وضعیت خوبی دارد، اما از نظر ابتلا به ایدز وضعیت خوشبینانه ای ندارد.
به گفته او، با توجه به نزدیک بودن ایران با "کشورهای آسیای میانه، آسیای جنوب شرقی و اروپای شرقی" و مسافرت ایرانی ها به این کشورها، "موج سوم ایدز و شیوع این بیماری در جمعیت عمومی خیلی دور از ذهن نیست."
نهادهای مردم نهاد و مبتلایان مخفی
در مورد آمار مبتلایان به اچ ای وی در ایران از سالها قبل اختلاف نظر وجود داشته و به دلیل جمعیت پنهان مبتلایان، برخی کارشناسان آمار واقعی را سه تا چهار برابر آمار رسمی دانسته اند.
دکتر حمیدرضا شاعری، رئیس انجمن ایدز ایران خواستار این شده که بررسی وضعیت آماری جمعیتهای پنهان به سازمانهای مردم نهاد سپرده شود: "وزارت بهداشت، سازمان متولی ارائه آمار در خصوص مبتلایان به ایدز است و هیچ سازمان مردم نهاد و خصوصی فعال در حوزه آسیبهای اجتماعی به جمعیت در معرض خطر این بیماری دسترسی ندارد."
دکتر شاعری تاکید کرد: "برای تدوین و اجرای برنامه پیشگیری، باید به جمعیت در معرض خطر و پرخطری که هم اکنون پنهان است، دسترسی پیدا کنیم."
به گفته رئیس انجمن ایدز، "خلاء قانونی و حقوقی" در مورد ایدز یکی از مهمترین مشکلات دسترسی به جمعیت پنهان است: "در حال حاضر اگر فردی که در ادارهای مشغول به کار است مبتلا به ویروس ایدز شود و مسئولین آن سازمان از این امر مطلع شوند، او را اخراج میکنند. بنابراین مبتلایان به ایدز تبدیل به جمعیت پنهان میشوند."
دکتر شاعری گفت که باید در زمینه رفع تبعیض و برچسب زنی به مبتلایان به ایدز تلاش کرد، به این منظور "تدوین یک برنامه مناسب بسیار ضروری است."
۹۰-۹۰-۹۰
بر اساس "بیانیه سیاسی" در مورد اچآیوی/ایدز که در سال ۲۰۱۱ در مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید، سال ۲۰۱۵ به عنوان سال هدف برای دسترسی همگانی در سراسر دنیا به پیشگیری، درمان و مراقبت برای تمام افراد نیازمند و پایان بخشیدن به همهگیری ایدز تعیین شد.
در این بین، دسترسی به داروهای ضد ویروس یکی از اهداف هزاره سازمان ملل و سازمان بهداشت جهانی است.
امسال در کنگره جهانی ایدز که در استرالیا برگزار شد به آنچه بعد از سال ۲۰۱۵ باید انجام گیرد توجه شد و سه هدف تا سال ۲۰۲۰ تعیین شد:
نود درصد کسانی که اچآیوی وارد بدنشان شده از این موضوع مطلع باشند
نود درصد کسانی که وجود اچآیوی در بدنشان مشخص شده تحت درمان مستمر ضد ویروس باشند
در نود درصد کسانی که تحت درمان ضد ویروس هستند، ویروس مهار شده باشد
اگر این اهداف محقق شود، تا ۲۰۳۰ اپیدمی ایدز ریشهکن حواهد شد.
سازمان بهداشت جهانی امسال بر اهمیت درمان ضد ویروس تاکید کرده و به مناسبت روز جهانی ایدز (اول دسامبر، دهم آذر) دستورالعمل جدیدی در این باره منتشر می کند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#460
Posted: 4 Dec 2014 14:05
سازمان بهداشت جهانی: تست بکارت ارزش پزشکی ندارد و باید متوقف شود
سازمان بهداشت جهانی از دولتها خواسته انجام آزمایش بکارت را متوقف کنند. این سازمان، تست بکارت را از نظر پزشکی فاقد ارزش اعلام کرده. دو میثاق بینالمللی نیز آزمایش بکارت را غیر انسانی و توهینآمیز دانستهاند.
سازمان ملل از دولتها خواسته تا هرچه سریعتر توصیه سازمان بهداشت جهانی (WHO) مبنی بر پایان دادن به انجام آزمایش بکارت را عملی کنند.
به گزارش سازمان دیدهبان حقوق بشر، این توصیه در ماه نوامبر در قالب یک جزوه راهنما با عنوان "مراقبتهای بهداشتی برای زنانی که مورد خشونت جنسی و یا خشونت از سوی شریک جنسی خود قرار میگیرند" از طرف سازمان بهداشت جهانی منتشر شده است.
این کتابچه راهنما، ضمن تاکید بر احترام به حقوق زنان، تصریح میکند که هرگونه آزمایش پزشکی باید تنها با رضایت و اطلاع شخص مورد آزمایش انجام شود و هدف آن انجام مراقبتهای پزشکی مورد نیاز باشد.
سازمان بهداشت جهانی سپس اعلام کرده که آزمایش "اهانتآمیز و بیرحمانه" تست بکارت و "تست دو انگشتی" که هنوز در برخی کشورها برای اثبات بکارت زنان انجام میشود، فاقد هرگونه اعتبار علمی است.
"لیزل گرنتهولتز" مدیر بخش زنان دیدهبان حقوق بشر در این باره گفته است: «جزوه راهنمای سازمان بهداشت جهانی تاییدی بر پذیرش دید جهانی علم پزشکی است مبنی بر اینکه تست بکارت از نظر پزشکی بیارزش است».
وی تست بکارت را نوعی خشونت جنسی و عملی تبعیضآمیز دانسته و اضافه کرده: «مسئولان بهداشتی در سراسر دنیا باید انجام این آزمایش را در تمامی موارد متوقف کرده و کارمندان بخشهای بهداشتی را از انجام این عمل تبعیضآمیز و تحقیرآمیز منع کنند».
گسترش روزافزون تست بکارت در دنیا
به گزارش دیدهبان حقوق بشر انجام آزمایش بکارت روز به روز در دنیا گستردهتر میشود. به عنوان مثال در افغانستان، مقامات قضایی به طور مرتب زنان را متهم به "جرائم اخلاقی" مانند زنا کرده و برای اثبات این اتهام از آنان تست بکارت میگیرند.
زنانی که متهم به این جرائم میشوند به طور عمده قربانیان خشونت خانگی و کسانی هستند که مجبور به ازدواج شدهاند.
این "پروسه غیر قابل قبول" ممکن است به دلیل قوانین بوروکراتیک یا بروز اشتباه، دو یا سه بار برای هر زن تکرار شود و در برخی موارد زن مورد آزمایش به جرائم دیگری نیز مثل سرقت یا ضرب و شتم متهم میشود.
نتایج آزمایشهای بکارت نقش تعیینکنندهای در دادگاهها دارد. بازماندگان تجاوز در اغلب موارد از اعلام این مسئله خودداری میکنند، زیرا این خطر وجود دارد که با اتهام زنا روبرو شوند؛ اتهامی که با انجام تست بکارت تایید میشود.
از اندونزی تا شمال آفریقا
به گزارش دیدهبان حقوق بشر در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، زنان در موارد گوناگون مورد آزمایش بکارت قرار میگیرند از جمله به درخواست خانواده. در اواخر سال ۲۰۱۱ زنان مصری که در جریان تظاهرات ضد دولتی دستگیر شده بودند به دستور پزشک ارتش مورد آزمایش بکارت قرار گرفتند. هرچند دادگاهی در مصر بعدا این عمل را غیر قانونی و خشونت علیه زنان دانست، اما پزشکی که دستور این کار را داده بود، در مارس ۲۰۱۲ تبرئه شد.
آزمایش بکارت همچنان در مصر، لیبی و اردن به عنوان یک آزمایش پزشکی متداول است.
در اندونزی، هرچند که مسئولان بخش پلیس زنان آزمایش بکارت را ممنوع کردهاند، پلیس این تست را همچنان به عنوان بخشی از روند استخدامی زنان پلیس به کار میبرد. انجام تست بکارت قبل از ورود دختران به مدارس نیز در این کشور رو به افزایش است.
وزارت بهداشت هند در سال ۲۰۱۴ بخشنامه جدیدی را برای مراکز بهداشتی که بازماندگان تجاوز را مورد مداوا قرار میدهند صادر کرد. بر اساس این بخشنامه "آزمایش دو انگشتی" نباید در مورد قربانیان تجاوز جنسی انجام شود. این بخشنامه هنوز به طور سیستماتیک در سراسر کشور به مرحله اجرا در نیامده است.
در قوانین ایران موردی که اجبار به انجام آزمایش بکارت شده باشد وجود ندارد، اما برخی از قضات در پروندههای تجاوز جنسی، فرد مورد تجاوز قرار گرفته را برای انجام آزمایش بکارت به پزشکی قانونی میفرستند.
همچنین برخی از خانوادههای سنتی ایرانی دخترانشان را پیش از ازدواج مجبور به انجام این تست و گرفتن گواهی بکارت میکنند. برخی از خانوادهها نیز از پسر در شرف ازدواج خود میخواهند که چنین گواهیای از همسر آیندهاش بگیرد.
آزمایش بکارت در قوانین بینالمللی بهعنوان نقض حقوقبشر شناخته شده و بر اساس ماده ۷ کنوانسیون بینالمللی حقوق مدنی وسیاسی و نیز ماده ۱۶ کنوانسیون منع شکنجه که بسیاری از کشورها هردوی آنها را امضا کردهاند، عملی غیر انسانی، بیرحمانه و اهانتآمیز تلقی میشود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟