ارسالها: 12930
#211
Posted: 4 Dec 2014 13:58
تولید قویترین داروی ضدپیری در جهان
پژوهشهای جدید نشان میدهند محصولات بهداشت پوستی که متناسب با ساختار DNA افراد ساخته شدهاست، بهترین راهکار برای مبارزه با نشانههای سالخوردگی است.
براساس گزارش تلگراف، متخصصان با مطالعه بر کدهای ژنتیکی میتوانند سرعت از بینرفتن کلاژن بدن، ساختار پروتئینی که پوست بدن را شاداب و سالم نگه میدارد، و میزا آنتیاکسیدانهایی که از پوست در برابر رادیکالهای آزاد محافظت میکنند را محاسبه کنند و با استفاده از اطلاعات به دست آمده سرمی را برای بهبود وضعیت پوست تولید کنند.
آزمایشهای بالینی که به مدت 18 ماه روی داوطلبان انجام گرفته نشان دادهاند داروی جدید ژنیو ( Geneu ) میتواند طی 12 هفته خطوط و چین و چروکهای پوست را تا 30 درصد کاهش دهد. این سرم محصول شرکتهای آرایشی بهداشتی نیست بلکه توسط یکی از دانشمندان مشهور امپریال کالج لندن ابداع شدهاست.
این دارو توسط کریس تومازو ابداع شدهاست، فردی که با ابداع حلزون گوش کاشتنی توانست 10 هزار کودک ناشنوا را درمان کند و همچنین برای بیماران دیابت نوع 1 پانکراس مصنوعی و برای بیماران قلبی مانیتور کنترل از راه دور قلب ابداع کردهاست.
تولید داروی پوستی ژنتیکی جدید نیز به کمک ابداع جدید همین دانشمند، یک ریزتراشه دستی که میتواند توالی ژنتیکی افراد را در کمتر از 30 دقیقه مشخص کند، امکانپذیر خواهدبود. تومازو بهخاطر این ابداع خود بهتازگی موفق به دریافت جایزه مخترع سال اروپا شدهاست.
تومازو میگوید اگرچه تعدادی از همکارانش با دیدن ابداعش متعجب شدهاند، اما به تدریج و با ورود این تکنولوژی به قلمرو مصرف، افراد به استفاده از آن و کنترل مداوم DNA خود عادت خواهندکرد، روندی که در نهایت برای سلامت آنها مفید بوده و آغازگر عصر داروهای شخصیسازیشده خواهدشد.
تومازو همچنین امیدوار است این ریزتراشه به تدریج بتواند برای تحلیل میزان اثرگذاری داروها بر بدن افراد مورد استفاده قرار گیرد تا به این شکل دوز داروها متناسب با واکنش بدن افراد تعیین شوند. سرمی که با کمک چنین تراشهای ایجاد شدهاست نیز به گفته وی برای بهداشت پوست نخواهد بود، بلکه خاصیت درمانی دارد، به بیانی دیگر برای محافظت از پوست نیست بلکه برای پیشگیری از بروز مشکلات پوستی خواهدبود.
روند فروپاشی کلاژنی در بیشتر افراد سرعتی متوسط دارد اما برخی از افراد با سرعت زیادی منابع کلاژنی خود را به پایان میرسانند و برخی دیگر به کندی کلاژنهای خود را از دست میدهند و این سرعت به جهشهای ژنتیکی بستگی دارد که دستور ساخت این پروتئین را صادر میکنند.
انجام تست DNA با کمک ریزتراشه جدید میتواند میزان مورد نیاز کلاژن بدن را تعیین کند. سپس با ترکیب کردن مقدار مشخصی از کلاژن با دیگر ترکیباتی که برای پوست مغذی به شمار میروند، از قبیل عصاره ریشه گیاه توت، ویتامین A و C، نوعی علف سرخ و آمینواسیدها، میتوان سرمی برای بهبود وضعیت پوست و تحریک سلولهای پوستی برای رشد و افزایش تولید کلاژن ایجاد کرد. با اینهمه استفاده از چنین دارویی برای دورهای چهار هفتهای 600 پوند هزینه دارد که این خود یکی از معایب دارو به شمار میرود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#212
Posted: 5 Dec 2014 18:45
این بانک به جای «پول»،«پوست »دارد
اگر شما هم جزو کسانی هستید که با تعجب به این قضیه نگاه میکنند و نمیدانند که پوست بدن یک بیمار مرگ مغزی میتواند جان یک حادثه دیده را نجات دهد یا از درد و رنج او بکاهد، با ما در این گزارش همراه شوید.
آیا تاکنون نام «بانک پوست» به گوشتان خورده است؟ آیا میدانید که سالهاست در همه جای جهان، پوست بدن شخص فوت شده و یا مرگ مغزی را هم مانند دیگر اعضا اهدا میکنند؟
اگر شما هم جزو کسانی هستید که با تعجب به این قضیه نگاه میکنند و نمیدانند که پوست بدن یک بیمار مرگ مغزی میتواند جان یک حادثه دیده را نجات دهد یا از درد و رنج او بکاهد، با ما در این گزارش همراه شوید.
اینجا بانک پوست بیمارستان قطبالدین شیرازی است و دکتر مهدی ایاز- رئیس مرکز آموزشی درمانی قطبالدین شیرازی (مرکز سوختگی استان فارس )- راهنمای ماست تا درباره این مرکز و بانک پوست اطلاعات لازم را در اختیارمان بگذارد.
آقای دکتر پس از یک عمل سخت چند ساعته با حوصله به همه سئوالهای ما پاسخ میدهد و قبل از هر صحبتی میگوید: اهدای پوست موضوع تازهای نیست و سالهاست که در کشورهای مختلف جهان صورت میگیرد اما در ایران افراد خیلی کمی با اهدای پوست افراد مرگ مغزی موافقت میکنند.
آقای دکتر درچه مواردی میتوان پوست فرد مرگ مغزی را اهدا کرد؟
در وهله اول باید بدانیم که فقط افرادی که دچار مرگ مغزی شدهاند و یا کسانی که 24 ساعت از زمان فوت آنها گذشته و جنازه آنها در سردخانه نگهداری شده است، گزینه مناسبی برای اهدای پوست به شمار میآید، به عبارت سادهتر نمیتوان پوست فردی را که فوت شده و بنا به هر دلیلی با تاخیر به سردخانه منتقل شده است اهدا کرد.
متخصصان و پزشکان چگونه متوجه میشوند که یک فرد، پوست خوب و مناسبی برای اهدا به بیماران دیگر دارد؟
اصولا ما و سایر بانکهای پوست، پیش از اینکه بخواهیم پوست اهدایی را بپذیریم، بر روی بیمار مرگ مغزی شده و یا فرد فوت شده، آزمایشهای دقیقی انجام میدهیم تا ثابت شود فرد اهدا کننده عاری از هر گونه بیماری است، این موضوع به این معنی است که جسم فرد اهدا کننده کاملا مورد بررسی و آزمایش قرار میگیرد، برخی از بیماریهای عفونی مانند بیماری هپاتیت و ایدز...اجازه اهدای پوست را از فرد اهدا کننده میگیرد.
با توجه به این آزمایشهای دقیق است که به کسانی که بنا به هر دلیلی دچار مشکل میشوند و به آنها پیشنهاد داده میشود که از پیوند پوست استفاده کنند میگوییم که هیچ نگرانیای برای دریافت این پوستها نداشته باشند، چون پیش از اینکه پوستهای اهدایی در بانک پوست جمعآوری شود، مورد آزمایشهای دقیقی قرار میگیرد و اگر کوچکترین مشکلی در آزمایشات و معاینات فرد اهدا کننده دیده شود، به هیچوجه پوست اهدایی از بدن او قبول نمیشود.
آقای دکتر، مردم اکنون دید بسیار خوبی نسبت به اهدای اعضای افراد مرگ مغزی دارند، آیا درباره اهدای پوست هم این دید مثبت وجود دارد؟
به دلیل اطلاعرسانی مناسبی که درباره اهدای اعضا صورت گرفته است، سطح آگاهی افراد جامعه در این باره بالا رفته است و به همین دلیل خانواده بیماران مرگ مغزی به آسانی با اهدای اعضایی مانند قلب و کلیههای فرد موافقت میکنند اما متاسفانه خیلی از مردم هنوز نمیدانند که پوست یک بیمار مرگ مغزی و یا فردی که فوت کرده است را هم میشود مانند دیگر اعضا اهدا کرد.
علاوه بر این تا حرف از اهدای پوست به میان میآید، همه فکر میکنند که قرار است پوست کل بدن عزیزشان را جدا کنیم، در صورتی که یک لایه بسیار نازک در حد یک صدم تا چهار صدم میلیمتر از چند نقطه بدن گرفته میشود.
این پوست از کدام نقاط بدن برداشته میشود؟
به هیچ وجه پوستهای صورت و سر و... از بدن اهدا کننده جدا نمیشود، فقط از نقاطی مانند ران، ساق و پشت بدن آن هم به ضخامت یک صدم تا چهار صدم میلی متر پوست برداشته میشود که آن هم بسیار ناچیز است و مانند یک خراش جزیی است اما همین پوست میتواند زندگی یک بیمار را نجات دهد اما چون مردم فکر میکنند که پوست بدن عزیز از دست رفتهشان را به صورت خیلی زیاد و ضخیم برمیداریم ترجیح میدهند که پوست فرد فوت شده را اهدا نکنند، در حالی که من تاکید میکنم که پوست با ضخامت بالا اصلا به درد کار ما نمیخورد و باید یک لایه پوست خیلی نازک برداشته شود.
بانک پوست
با دکتر ایاز همراه میشویم و به بانک پوست بیمارستان میرویم تا بدانیم این بانک پوست چیست. دکتر ایاز در قسمتی از اتاق عمل میایستد و میگوید اینجا همان بانک پوست بیمارستان است:«جالب است بدانید خیلی از کشورها بانک پوست سراسری دارند اما در کشور ایران بنا به موقعیت، هر بیمارستان برای خودش بانک پوستی دارد، برای مثال بانک پوست اروپا در هلند مستقر است و فعالیت میکند اما ما مجبور هستیم که در هر بیمارستان تخصصی سوختگی، این بانک را داشته باشیم.»
بانک پوست بیمارستان قطبالدین شیرازی چهار سال است که فعالیت خودش را آغاز کرده و به روشهای مختلف از پوستها در آن نگهداری میشود.
آقای دکتر ادامه میدهد:« هر چه پوست بیشتر در بانک بماند به قول معروف از ارزشش برای پیوند زدن کم میشود، بهترین پوست اهدا شده، پوستی است که خیلی زود بعد از برداشته شدن پیوند بخورد، این پوست تازه به سرعت اتصالات عروقی با پوست بیمار برقرار میکند. به طور کلی پوست را سه تا چهار هفته بعد از زمان جداسازی میشود در دمای 4 سانتیگراد نگهداری کرد، آن هم با شرایط خاص.
نگهداری پوست در محلولهای ویژه، نوعی دیگر از شیوههای تازه نگهداشتن پوست است، ما پوست اهدایی را در محلولهای خاصی در دمای صفر تا 4 درجه سانتیگراد میتوانیم تا چهار سال نگهداری کنیم اما در این میان روش دیگری نیز وجود دارد و آن این است که پوست را به صورت خشک فریز کنیم، این پوست به صورت خشک، منجمد میشود ولی باید بگویم این پوستهای نگهداری شده کیفیت پوست تازه را ندارند و به بیمار شاید به اندازه پوست تازه کمک نکند.»
آقای دکتر ادامه میدهد: « اخیرا مکانیسمی در بانک پوست مرکز قطبالدین شیرازی مورد استفاده قرار میگیرد که پوست را با کیفیت تازه در طول 6 ماه نگهداری میکند که این پوستهای فریز شده میتوانند تا 6 ماه دیگر، کارایی پوست تازه را داشته باشند.»
از دکتر میپرسم که اولین اهدا کنندگان پوست به این بانک چه کسانی بودند؟
«برای اولین بار، در اسفند ماه سال 91 خانواده محترم یک بیمارمرگ مغزی، اعلام کردند که میخواهند پوست عزیز از دست رفتهشان را اهدا کنند، خیلی زود پوست این فرد مرگ مغزی که یک خانم بود، به بانک پوست منتقل شد، دومین پوست اهدا شده از طرف خانواده یک فرد مشهور بود عزیزان این خانم که مرگ مغزی شده بود، پوست او را هم علاوه بر سایر اعضایش اهدا کردند و بعد از آن، افراد زیادی با اهدای پوست موافقت کردند و تا امروز حدود 30 الی 40 هزار سانتیمتر پوست در بانک پوست بیمارستان قطبالدین شیرازی نگهداری میشود.»
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#213
Posted: 8 Dec 2014 00:51
داروی ترمیم نخاع ساخته شد
محققان دانشگاه «ریزرو وسترن کیس» انگلیس موفق به ساخت دارویی شدند که آسیبهای نخاعی را ترمیم میکند.
به گزارش ایرنا به نقل از ساینس، این داروی جدید عملکرد مایع «استیکی گلو» - sticky glue - را مختل میکند. این مایع چسبناک همچنین از رشد مجدد سلولهای عصبی در حین آسیب جلوگیری میکند.
بافت آسیبدیده در نخاع پس از جراحت، مایعی شیرین شبیه چسب ترشح میکند.
این مایع «استیکی گلو» نام دارد و به سلولهای آسیبدیده اجازه نمیدهد تا رشد کنند. بخش دوکی شکل عصب آکسون نام دارد. این بخش حین حرکت در ناحیه آسیبدیده، در مایع چسبناک گیر میافتد و متوقف میشود.
در این تحقیق، نوعی ماده شیمیایی زیر پوست تزریق شده است.
این ماده شیمیایی وارد نخاع میشود و فعالیت مایع چسبناک را مختل میکند و این امر موجب فعالیت و رشد آکسون در محل آسیبدیده میشود.
مراحل اولیه این دارو در 26 موش معلول آزمایش شده است. در 21 موش، حرکت و عملکرد مثانه بهبود یافته است.
محققان بر این باورند که استفاده از این دارو در انسان، نیازمند آزمایشهای بیشتر، مخصوصاً در حیوانات بزرگ جثه است.
آسیب نخاعی مانع انتقال پیامهای عصبی به اندام مختلف میشود و معلولیت پیش میآید.
===============================
کاهش حملات صرع در موشها با پیوند عصبهای جدا شده از سلولهای بنیادی
دانشمندان «موسسه سلول بنیادی هاروارد» و بیمارستان مکلین با همکاری «نیما عظیمی» شواهد جدیدی ارائه دادهاند مبنی بر این که نوعی پیوند سلول بنیادی، استراتژی کارآمدی برای کمک به بیماران صرع خواهد بود که به داروهای ضدصرع واکنش نشان نمیدهند.
به گزارش سرویس علمی ایسنا، در این بررسی، دانشمندان عصبهای مشتقشده از سلولهای بنیادی جنینی انسانی و مهارکننده صرع را در مغزهای موشهای مبتلا به شکل رایج صرع کاشتند. آنها مشاهده کردند نیمی از موشهایی که این عصبهای پیوندی را دریافت کرده بودند، دیگر علائم صرع را از خود بروز ندادند در حالی که نیم دیگر افت قابلتوجه در تعداد دفعات بروز صرع را از خود بروز دادند.
دانشمندان پس از پیوند دریافتند عصبهای انسانی در مغز نمونههای مبتلا به صرع یکپارچه شده بودند. عصبهای پیوندی در واقع شروع به دریافتکردن ورودی هیجانی از عصبهای میزبان کردند و به نوبه خود واکنشهای مهارکنندهای تولید کردند که بیشفعالی الکتریکی عامل صرع را معکوس کردند.
بیش از 65 میلیون نفر در سراسر جهان مبتلا به حملات صرع هستند که این امر میتواند منجر به تشنج، از دسترفتن هوشیاری و علائم عصبی دیگر شود.
جزئیات این پژوهش علمی در نشریه Cell Stem Cell قابلمشاهده است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#214
Posted: 8 Dec 2014 14:43
چرا مردها بیشتر از زنها دچار سرطان میشوند؟
دانشمندان دلیل قانع کننده دیگری برای ترک سیگار آقایان کشف کردهاند: سیگار میتواند کروموزومی را در سلول های خونی انسان غیرفعال کند که نقش محافظی حیاتی در برابر رشد سرطان در دیگر نقاط بدن به عهده دارد.
براساس گزارش نیوساینتیست، کروموزوم مورد نظر، کروموزوم Y است که ویژه مردها بوده و این به آن معنی است که این حذف کروموزومی ناشی از سیگارکشیدن تنها ویژه آقایان خواهد بود. کشفی که میتواند توضیح دهد چرا مردهای سیگاری به صورت متوسط 1.5 تا دو برابر بیشتر از زنهای سیگاری در معرض ابتلا به سرطانهای اندامهای تنفسی قرار دارند.
مطالعه روی 6هزار مرد سوئدی نشان داد که به صورت میانگین سیگاریها سه برابر از غیرسیگاریها در معرض نابودی کروموزوم Y سلولهای خونی قرار دارند. به گفته محققان دانشگاه آپسالا این آسیب یا نابودی زمانی رخ میدهد که کروموزومها از یکدیگر جدا شده و خود را برای تقسیم سلولی آماده میکنند.
از آنجایی که کروموزوم Y در ژنوم انسان کوچکترین کروموزوم به شمار میرود و حضورش برای بقایای سلولها حیاتی نیست، به نظر میآمد این کروموزوم میتواند بدون هیچ عوارض منفی از بدن انسان حذف شود. اما اکنون شواهد از این قرارند که نبود این کروموزوم نسبت به آنچه تصور میشد، برای بدن انسان مضرتر است و به احتمال زیاد میتواند توانایی سیستم دفاعی بدن را برای مبارزه با سرطان از بین ببرد.
اوایل سال جاری همین محققان نتیجه مطالعه بر 1150 مرد مسن را منتشر کرده و نشان دادند حذف شدن کروموزوم Y از یک پنجم سلولهای خونی این افراد احتمال مرگ زودرس آنها را دو برابر کرده و طول عمر آنها را 5.5 سال می کاهد. علاوه بر این حذف این کروموزوم خطر ابتلا به انواع خاصی از سرطان را درمیان افراد مورد مطالعه چهار برابر کرده بود.
محققان در مطالعه اخیر خود دریافتهاند تاثیر سیگار کشیدن بر از دست رفتن کروموزوم مبتنی بر میزان استفاده از سیگار است، به بیان دیگر هرچه سیگار بیشتری استفاده شود، کروموزوم Y بیشتری از سلولهای خونی افراد حذف میشود. روندی که توقف استفاده از سیگار میتواند موجب وارونه شدن آن و توقف نابودی کروموزومها شود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#215
Posted: 9 Dec 2014 13:18
ختنه خطر ایدز و بیماریهای آمیزشی را 'کم میکند'
مرکز پیشگیری و مبارزه با بیماریهای آمریکا پیشنویس راهنمایی را در باره ختنه مردان منتشر کرده و از مردم خواسته تا در مدت ۴۵ روز درباره آن اظهار نظر کنند تا در نهایت این مرکز دستورالعمل نهایی را در باره ختنه منتشر کند.
مرکز پیشگیری و مبارزه با بیماریهای آمریکا هدف خود را تهیه راهنمایی برای مردان همجنسگرا و برای والدینی که فرزند پسر دارند عنوان کرده تا این افراد بتوانند با آگاهی کافی در مورد ختنه تصمیم بگیرند.
این پیشنویس بر اساس بررسی سیستماتیک شواهد علمی در زمینه فواید و مضرات ختنه تنظیم شده و تاثیر ختنه بویژه در مورد انتقال اچآیوی مد نظر قرار گرفته است.
فواید
ختنه خطر انتقال اچآیوی هنگام رابطه جنسی را به میزان قابل توجهی (پنجاه تا شصت درصد) کاهش میدهد، به عبارت دیگر مردی که ختنه شده باشد در رابطه جنسی با زنی که اچآیوی دارد کمتر در خطر آلودگی به ویروس است.
علاوه بر این ختنه خطر آلودگی به تبخال تناسلی (Herpes) را ۳۰ تا ۴۰ درصد و خطر آلوده شدن به گونه های خطرناک ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) را که با سرطان ربط دارد سی درصد کاهش میدهد.
بررسی ها نشان می دهند که ختنه احتمال انتقال اچآیوی از مرد به زن را کم نمیکند اما خطر ابتلای زنان به دیگر عفونت های آمیزشی مثل واژینوز باکتریایی، تریکومونا و HPV (زگیل تناسلی) را کاهش میدهد.
علاوه بر این دیگر بیماری های آمیزشی و سرطان آلت تناسلی در افراد ختنه شده کمتر است و همین طور خطر سرطان گردن رحم در زنانی که شریک جنسی شان ختنه شده پایین میآید.
در پسر بچه ها، ختنه احتمال عفونت ادراری را کم میکند.
عوارض
مرکز پیشگیری و مبارزه با بیماریهای آمریکا خطر ختنهای را که با رعایت ضوابط پزشکی انجام شود اندک میداند. ختنه بر فعالیت و لذت جنسی تاثیری ندارد یا تاثیر آن ناچیز است.
عوارض ختنه معمولا خونریزی و التهاب است و عوارض جانبی شدیدتر بینهایت نادر هستند. در این پیشنویس احتمال ایجاد عوارض جانبی خفیف در نوزادان نیم درصد، در کودکان نه درصد و در بزرگسالان پنج درصد ذکر شده است.
در مورد زمان ختنه کردن مرکز پیشگیری و مبارزه با بیماریهای آمریکا می گوید که ختنه در نوزادان و کودکان آسانتر و ارزانتر و کم خطرتر است، اما اگر ختنه تا دوران نوجوانی یا بزرگسالی به تعویق بیفتد، خود فرد هم می تواند در تصمیم گیری مشارکت کند.
مرکز پیشگیری و مبارزه با بیماریهای آمریکا ختنه را یکی از راههای موثر در کاهش انتقال اچآیوی بخصوص در مردان غیر همجنسگرا می داند، اما می گوید شواهد نشان نمیدهند که ختنه در مردان همجنسگرایی که صرفا سکس مقعدی دارند خطر انتقال اچآیوی یا بیماریهای آمیزشی دیگر را کاهش می دهد.
در این راهنما ختنه نه یک دستور پزشکی بلکه یک انتخاب داوطلبانه و شخصی عنوان شده است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#216
Posted: 10 Dec 2014 16:14
جایگزینی شبکیهی چشم با نانولولههای کربنی
پژوهش نوید بخشی که به تازگی انجام شده نشان میدهد در آینده نزدیک میتوان یک فیلم بی سیم، حساس به نور و البته انعطاف پذیر را به ابزاری درمانی برای جایگزینی شبکیهی چشم تبدیل کرد. این فیلم میتواند به صورت همزمان نور را جذب کرده و اعصاب را بدون نیاز به اتصال به منبع نیروی خارجی همچون باتری تحریک کند و این ویژگی آن را از ابزارهای مشابه پایه سیلیکونی متمایز میکند.
این ابزار تا کنون تنها روی شبکیهی نارس و غیر حساس به نور چشم جوجههایی که در دورهی جنینی قرار دارند مورد آزمایش قرار گرفته است اما پژوهشگران امیدوارند از این ابزار برای درمان شبکیه چشم انسان استفاده کنند.
برخی از نورونها (سلولهای عصبی) به صورت ژنتیکی مستعد حساسیت به نور هستند. بخش جدیدی از دانش نیز به نام اپتوژنتیک یا ژنتیک نوری به استفاده از این نورونها میپردازد. از این اعصاب علاوه بر بینایی میتوان در کاربردهای دیگری همچون ژن درمانی، نقشه برداری از مغز، کاهش حساسیت به درد، درمان ناهنجاریهای عصبی همچون صرع و پارکینسون و البته کنترل ذهن استفاده کرد.
پژوهشگران بسیاری نیز به دنبال توسعهی روشی بر پایهی ژنتیک نوری هستند که بتوان به کمک آن بینایی افراد را بازگرداند. آنها فیلم نانومیلههای نیمه رسانا و نانولولههای کربنی را با هم ترکیب کردند و دریافتند که سامانهای که ساختهاند میتواند نورونهای غیر حساس به نور را در جنین مرغ در روز چهاردهم در پاسخ به نور بنفش به مدت 100 میلی ثانیه تحریک کند.
بیشتر فناوریهای مصنوعی که پیش از این مورد آزمایش قرار گرفته بودند بر پایهی سیلیکون بودند که علاوه بر عدم شفافیت، سختی و عدم انعطاف پذیری نیاز به جراحیهای تهاجمی و استفاده از منبع نیروی خارجی نیز داشتند. این سامانههای قدیمی همچنین از مشکل عدم پایداری طولانی مدت و وضوح بسیار پایین رنج میبردند.
این پژوهشگران امیدوارند فیلمی که آنها از نانولولههای کربنی و نانومیلههای نیمه رسانا ساختهاند بتواند به عنوان جایگزینی برای شبکیههای آسیب دیده به کار رود که البته راه درازی تا رسیدن آن به دنیای واقعی باقی مانده است. در صورتی که این فناوری قابلیت خود را برای کاربرد در انسانها نشان دهد میتوان از آن برای درمان تخریب بافت شبکیه در افراد سالمند بهره برد.
جزییات این پژوهش در نشریهی Nano Letters به چاپ رسیده است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#217
Posted: 10 Dec 2014 16:15
کیت تشخیص و تعیین مقدار ویروس هپاتیت B در ایران ساخته شد
محققان ایرانی موفق به ساخت کیت تشخیص و تعیین مقدار ویروس هپاتیت B به روش مولکولی شدند. این کیتها از سال آینده وارد بازار میشوند.
عبدالرضا اردشیری، عضو هیات علمی مرکز بن یاخته که تحت نظارت دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی کار میکند دربارهی این اختراع اعلام کرد:
در این مرکز موفق به ساخت کیتهای تشخیصی، تعیین مقدار و درمان هپاتیت B شدیم و سال آینده این کیت به تولید انبوه میرسد.
وی با بیان اینکه اکنون کیتهای تشخیصی هپاتیت B جزء اقلام وارداتی کشور محسوب میشود، عنوان کرد: «کیتهای با کیفیت بالا برای تشخیص هپاتیت B توسط دو کشور آلمان و روسیه تولید میشوند.
وی معتقد است که تولید کیتهای تشخیصی هپاتیت B در کشور صرفه جویی ارزی بالایی دارد. این کیتها در ۲۰ آزمایشگاه مورد آزمایش قرار گرفته تا صحت عملکرد آنها مشخص شود. ظاهرا آنها در تلاش هستند تا مجوز تولید انبوه این کیتها را تهیه کنند و بتوانند علاوه بر تامین نیاز در کشور، به صادرات نیز بپردازنند.
عبدالرضا اردشیری با تاکید بر اینکه شناسایی هپاتیت B بر اساس ژن ویروس است، گفت:
این کیت دقت بالایی برای تشخیص هپاتیت B دارد و افراد سالم هم میتوانند برای تشخیص بیماری از آن استفاده کنند. همچنین فرقی نمیکند که بیمار در چه مرحلهای از بیماری به سر میبرد، کیت در قالب مارکر ویروسی بیماری را تشخیص میدهد.
این دستاورد در نمایشگاهی که در دانشگاه صنعتی شریف در حال برگزاری است، ارائه شده است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#218
Posted: 10 Dec 2014 16:18
کشورهای غربی چگونه بارداری نوجوانان را کاهش داده اند
کشورهای پیشرفته غربی از چند دهه پیش با مشکل بارداری ناخواسته نوجوانان دست به گریبان بوده اند و هر چند ممکن است چندان به چشم نیاید ولی در مقابله با این مشکل پیشرفت های چشمگیری داشته اند.
نیکلاس کریستوف ستون نویس روزنامه نیویورک تایمز اخیرا دراین مورد نوشت: "این وضعیت یک بی مسئولیتی مطلق است، حدود یک سوم دختران آمریکایی در سنین نوجوانی باردار می شوند."
چنین رقمی از بارداری نوجوانان شوک آور است و تا همین هشت سال پیش این رقم کاملا دقیق بود. به عنوان مثال در سال ۲۰۰۶ حدود یک سوم از دختران ۱۳ تا ۱۹ ساله آمریکایی با احتمال باردار شدن روبرو بودند. یک نهاد مدنی به نام "کارزار پیشگیری از بارداری نوجوانان و بارداری های ناخواسته" براساس جمع آوری آمارهای مربوط به تولد، تعداد وضع حمل ها و برآورد تخمینی از تعداد سقط جنین ها این محاسبه را انجام داده بود.
اما اگر همین داده ها و همین فورمول را در مورد سال ۲۰۱۰ به کار ببندیم می بینیم که بارداری دختران نوجوان اکنون به کمتر از یک چهارم کاهش یافته است. این حد از کاهش در احتمال بارداری در حقیقت ادامه روندی است که از حدود دو دهه پیش آغاز شد.
بیل آلبرت از مسئولین برنامه ریزی کارزار ملی پیشگیری از بارداری نوجوانان در آمریکا می گوید از سالهای دهه نود میلادی که نرخ تولد و تعداد نوجوانان باردار به شدت افزایش یافته بود تاکنون هر دو این عوامل با آهنگی پیوسته در حال کاهش بوده اند. آمارهای این نهاد نشان می دهد که کاهش بارداری نوجوانان در میان تمام اقلیت های نژدی و در تمام پنجاه ایالت آمریکا کاهش یافته است.
بیل آلبرت این کاهش در تعداد نوجوانان باردار را "یکی از موفقیت های بزرگ آمریکا طی دو دهه اخیر می داند."
در حقیقت آمارهای مقدماتی در مورد بارداری نوجوانان در سال ۲۰۱۳ نشان می دهد که این رقم به نسبت سال ۲۰۱۰ حدود ۲۲ درصد دیگر کاهش یافته است.
هر چند به خاطر مباحث سیاسی و قانونی هنوز آمار سقط جنین در آمریکا ثبت نمی شود و قابل محاسبه نیست ولی بیل آلبرت معتقد است که فارغ از عامل سقط جنین، بدون شک درصد بارداری نوجوانان به نسبت سال ۲۰۱۰ رو به کاهش بوده است. شاید در حال حاضر تعداد دختران نوجوانی که باردار می شوند به حدود ۲۵ درصد رسیده باشد.
بیل آلبرت می افزاید:"ما این سه موضوع را مشخصا می دانیم که اولا تعداد بارداری نوجوانان کاهش یافته، ثانیا تعداد سقط جنین در میان نوجوانان رو به کاهش است و نرخ تولد نیز رو به کاهش است."
و دلیل آن چیست؟
"یا به این دلیل است که نوجوانان به نسبت گذشته رابطه جنسی کمتری دارند و یا اینکه آنهایی که روابط جنسی فعالی دارند به شکل بهتر و منظم تری از روشهای پیشگیری از بارداری استفاده می کنند"
هدر بونسترا از موسسه "گاتمچر" که یک نهاد غیردولتی است و در مورد سلامت روابط جنسی تحقیق می کند می گوید: "ما در تحقیقات خود در زمینه رفتارهای جنسی و سلامت باروری متوجه شده ایم که دلیل اصلی کاهش بارداری نوجوانان استفاده بهتر و موثرتر از روشهای پیشگیری است."
اما او تاکید می کند که دلیل استفاده بهتر از روشهای پیشگیری توسط نوجوانان در سالهای اخیر مشخص نیست. او می گوید عواملی مثل آگاهی بیشتر در مورد استفاده از کاندوم به خاطر نگرانی از ابتلا به ایدز، به تاخیر افتادن سن ازدواج و یا تصمیم گیری زوج ها برای بچه دار شدن و بالاخره دسترسی ساده تر به اطلاعات مفید از طریق اینترنت در این تغییر تاثیر داشته اند.
هدر بونسترا در مورد آموزش بهداشت و سلامت جنسی در مدارس می گوید با وجودیکه این عامل نیز در استفاده از روشهای پیشگیری و کاستن از تعداد شرکای جنسی نوجوانان نقش موثری داشته ولی به تنهایی نمی تواند کاهش بارداری نوجوانان را توضیح دهد.
او می افزاید: "کاهش نرخ بارداری نوجوانان در تمام پنجاه ایالت آمریکا روی داده و این در حالی است که هر یک از ایالت ها در مورد آموزش سلامت جنسی مقررات ویژه خود را دارند. بنابراین می توان گفت که این برنامه های آموزشی موثر هستند و عامل اصلی نیستند چون در آن صورت قاعدتا ما باید در ایالت های مختلف نتایج متفاوتی را می دیدیم"
در مورد تاثیر محصولات رسانه ای و به خصوص شوهای رئالیتی بر روند کاهش بارداری نوجوانان در آمریکا مثل برنامه "شانزده ساله و بارداری" که از شبکه ام تی وی پخش می شود، نظرات مختلفی وجود دارد.
با وجودی که تعداد بارداری نوجوانان در آمریکا هیچگاه تا این حد پایین نبوده ولی هنوز هم به نسبت سایر کشورهای پیشرفته در اروپای غربی بسیار بالا است.
اکثر صاحبنظران برای توضیح این تفاوت به عوامل گوناگونی مثل دسترسی کمتر نوجوانان آمریکایی به روشهای پیشگیری از بارداری، ترکیب نژادی و قومی جمعیت آمریکا، الگوهای موجود در جامعه آمریکا در مورد زمان مناسب تشکیل خانواده که معمولا در سنین پایین تری است، اشاره می کنند.
پروفسور راجر اینگهام از دانشگاه ساوت همپتون در انگلستان می گوید روند کاهش بارداری نوجوانان در سالهای اخیر فقط مختص آمریکا نیست. او می افزاید: "در بخش اعظم کشورهای اروپای غربی تعداد بارداری نوجوانان به طور پیوسته در حال کاهش بوده است."
میزان بارداری نوجوانان در بریتانیا از سایر کشورهای اروپای غربی بالاتر بوده و شاید به همین خاطر کاهش آن در چند سال اخیر در این کشور به نسبت سایر کشورها چشمگیر بوده است.
پروفسور اینگهام که از مشاوران دولت در طرح ۱۲ ساله کاهش بارداری نوجوانان است، می گوید دلیل کاهش بارداری این نیست که نوجوانان به نسبت قبل فعالیت جنسی کمتری دارند. مثل آمریکا به نظر می رسد که دلیل بهبود این وضعیت استفاده گسترده تر از وسایل پیشگیری از بارداری است و این نتیجه آموزش جنسی بهتر در مدارس است. و در مورد تاثیر سقط جنین برای کاستن از تعداد وضع حمل دختران نوجوان او معتقد است که در کشورهایی که چنین آماری قابل دسترسی است اطلاعات و نتیجه گیری متفاوتی وجود دارد.
به عنوان نمونه در هلند هم رقم بارداری و هم رقم سقط جنین نوجوانان بسیار پایین است در حالیکه در سوئد تعداد بارداریها بیشتر از هلند است ولی تعداد وضع حمل ها پایین است و این نشان می دهد که درصد بالایی از بارداری ها به سقط جنین می انجامد.
در بریتانیا تعداد وضع حمل مادران نوجوان به نسبت تعداد بارداریها با سرعت بیشتری کاهش یافته است و این نشان می دهد که به نسبت سالهای گذشته تعداد بیشتری از نوجوانانی که باردار می شوند با روش سقط جنین به بارداری خود پایان می دهند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#219
Posted: 12 Dec 2014 22:01
وقتی کبد چرب میشود
همه ما از اهمیت تغذیه مناسب، توجه به سلامتی و اهمیت پیشگیری از بیماریها قبل از ابتلا به آنها به خوبی آگاهیم ولی واقعا تا چه حد به این موضوع اهمیت میدهیم و آن را جدی میگیریم؟ متأسفانه در بسیاری از موارد آنها را نادیده میگیریم.
مثلا با وجود اینکه میدانیم مصرف بیش از حد مواد غذایی شور یا چرب برای سلامتمان مضر است، چقدر آن را رعایت میکنیم؟ با وجودی که میدانیم نباید زیاد فستفود بخوریم تا چه حد به آن اهمیت میدهیم. اتفاقا در بسیاری از موارد رفتن به رستورانهای مختلف را بهعنوان بهترین تفریح خود درنظر میگیریم. یکی دیگر از مواردی که در پیشگیری از بیماریها بسیار مهم است مراجعه بهموقع به پزشک است. زیرا بسیاری از بیماریها مانند بیماریهای کبدی ازجمله کبد چرب، دیابت و فشارخون بالا بهعنوان بیماریهای خاموش شناخته میشوند؛ یعنی چون علامت خاصی ندارند، اگر به موقع تشخیص داده نشوند، درمان آنها بسیار سختتر خواهد بود. اما با داشتن تغذیه صحیح و آزمایشهای بهموقع میتوان تا حدود زیادی آنها را مهار کرد. برای آشنایی بیشتر با این موضوع با دکتر پیام فرحبخش، پزشک و متخصص تغذیه بالینی و رژیم درمانی گفتوگو کردهایم.
چرا کبد چرب می شود
بیماری کبد چرب یکی از بیماریهای مهم دنیای امروز بهشمار میرودکه یکی از دلایل عمده آن چاقی است. در فرایند چاقی، چربی در نقاط مختلف بدن فرد رسوب میکند که یکی از آن نقاط هم میتواند کبد باشد.
با توجه به اینکه دور کبد کپسولی به نام کپسول « گلایسون» قرار دارد، تجمع چربی زیر این کپسول و همچنین داخل بافتهای کبد باعث بهوجود آمدن عارضه کبد چرب خواهد شد. البته عوامل زیادی در ایجاد این بیماری دخیل هستند که ازجمله آنها میتوان به این موارد اشاره کرد:
هپاتیتهای ویروسی: یکی از عواملی که باعث ابتلا به کبد چرب میشود هپاتیتهای ویروسی هستند؛ یعنی چون بافتهای کبدی در افرادی که به هپاتیتB یا C مبتلا هستند آسیب میبینند، ممکن است در درازمدت باعث چرب شدن کبد هم بشود.
بیماریهای خودایمنی: از بیماریهای خود ایمنی هم میتوان بهعنوان عامل دیگری برای ابتلا به بیماری کبد چرب یاد کرد؛ یعنی بیماریهایی که خود بدن علیه خودش واکنش نشان میدهد. مانند بیماریهای آرتوئید روماتوئید یا همان روماتیسم.
وراثت: وراثت در بروز این بیماری نقش مهمی دارد. چون در بعضی خانوادهها همه بهطور ارثی اضافه وزن دارند و آن را به نسلهای بعد هم منتقل میکنندکه همین موضوع عاملی برای ابتلا به چرب شدن کبد محسوب میشود.
مصرف بعضی داروها: علت دیگری که میتواند عامل ابتلا به بیماری کبد چرب باشد مصرف داروهایی است که دفع آنها از کبد صورت میگیرد.
سوءتغذیه: افرادی که رژیم غذایی مناسبی ندارند؛ یعنی دقیقا افرادی که آن طرف طیف چاقی قرار میگیرند نیز میتوانند در معرض ابتلا به بیماری کبد چرب باشند. این افراد ممکن است بهدنبال تغذیه ناسالمی که در آن بیش از حد از چربیها استفاده میشود، نتوانند تمام گروههای غذایی مهم را دریافت کنند. در واقع اگر شخص بخواهد تغذیه درستی داشته باشد باید نیمی از انرژی روزانهاش (55-50درصد)را از کربوهیدراتها دریافت کند و حدود 15-20در صد را هم از پروتئینها بگیرد. اما حداکثر چربی که فرد میتواند دریافت کند فقط30درصد کالری روزانهاش است. ولی شکل هرم غذایی بعضی افراد نامناسب است؛ یعنی گاهی با وجود اینکه میزان دریافت کالری آنها هم زیاد نیست ولی به جای اینکه 30درصد آن را از چربیها بگیرند، 50درصدش را از چربیها دریافت میکنند. ضمن اینکه مواد غذایی مورد استفاده آنها هم بیشتر شامل فستفود و انواع هلههوله مانند چیپس، پفک و... است. بدینترتیب چون نمیتوانند مواد مغذی لازم برای بدن را دریافت کنند، با مشکلات زیادی ازجمله ابتلا به کبد چرب روبهرو شوند.
وقتی رژیمهای لاغری دردسرساز میشوند
متأسفانه بعضی افراد با گرفتن رژیمهای لاغری نادرست، غیرعلمی و غیراصولی که امروزه تبلیغات زیادی هم دارند و مثلا وعده میدهند که در یکماه 10کیلو وزن کم کنید، در 2ماه 20کیلو لاغر شوید و... در معرض ابتلا به بیماری کبد چرب قرار میگیرند. این افراد چون میخواهند وزنشان را به سرعت پایین بیاورند، بهدنبال کاهش وزن شدید با مشکلات زیاد و بیماریهای مختلفی مانند ریزش مو، اختلالات پوستی و دردهای استخوانی ناشی از بیماریهای مفصلی و... مواجه میشوند که یکی از آنها هم میتواند بیماری کبدچرب باشد.
چطور تشخیص دهیم کبدمان چرب شده
برای تشخیص کبد چرب 2راه وجود دارد؛ نخستین راه استفاده از سونوگرافی است که شخص میتواند با مراجعه به متخصص رادیولوژی کبدش را سونوگرافی کند و متوجه شود که کبدش چرب هست یا نه و اگر هم چرب است در چه درجهای قرار دارد. کبد چرب 3مرحله (گرید) دارد که اگر بیمار به مرحله سوم رسیده باشد، در واقع مستعد ابتلا به «سیروزکبدی» و از دست دادن بافت کبد است. راه دوم برای تشخیص چربی کبد، آزمایش خون است. در این آزمایش، بیماری با بررسی میزان آنزیمهای کبدی تشخیص داده میشود. یعنی اگر میزان این آنزیمها بالا باشد شخص مبتلا به کبد چرب است.
علائم بیماری کبد چرب
با توجه به اینکه بیماری کبد چرب یک بیماری خاموش است، هیچ علامتی ندارد؛ یعنی نه باعث زردشدن شخص میشود و نه التهاب، ورم و دردی به همراه دارد؛ یعنی ممکن است کبد شخصی سالهای سال چرب باشد و حتی به سمت سیروز کبدی هم برود؛ ولی متوجه آن نشده باشد. سیروز کبدی مرحلهای است که بافت کبد با مشکل مواجه میشود و گاهی حتی با کاهش هوشیاری همراه است. بنابراین از وجود بسیاری از بیماریهای خاموش که علائمی ندارند قبل از آزمایش نمیتوان آگاه شد. پس اگر فردی سابقه ارثی دارد، چاق است یا داروهایی میخورد که کبد را تحتتأثیر قرار میدهند، هپاتیت دارد یا سابقه بیماریهای خودایمنی در خانوادهاش وجود دارد باید حتما برای تشخیص بیماری کبدچرب به پزشک مراجعه کند. فراموش نکنید که افراد با وزن طبیعی هم میتوانند تحتتأثیر دیگر عوامل مؤثر در ابتلا به کبد چرب در معرض ابتلا به آن قرار داشته باشند. بنابراین با داشتن یک یا 2عامل مؤثر در ابتلا به این بیماری بهتر است آزمایشهای لازم را انجام دهید.
رژیم غذایی مناسب
رژیم غذایی مناسب اولا باید براساس هرم غذایی؛ یعنی شامل تمام مواد غذایی لازم باشد. ولی چون بهترین درمان برای کبد چرب، کاهش وزن است باید بهتدریج میزان دریافت کالری کم شود؛ یعنی اگر شخص نرمال باید بین 6 تا11واحد نان و غلات دریافت کند حالا که به کبدچرب دچار شده، همان کمترین میزان لازم یعنی 6واحد برای او کافی است. در مورد میوهها هم که مصرف روزانه آنها باید بین 3 تا 4واحد باشد، 3واحد برای کبدهایچرب کافی است. مصرف شیر و لبنیات هم که در حالت طبیعی باید3 تا 4واحد باشد برای افرادی با کبد چرب حداقل آن؛ یعنی 3واحد تجویز میشود. در ضمن این افراد فقط میتوانند از چربیهای غیراشباع استفاده کنند.
مصرف آنتی اکسیدانها
یکی دیگری از مواردی که افراد دارای کبد چرب باید آن را در نظر بگیرند، مصرف آنتیاکسیدانهاست. آنتیاکسیدانها موادی هستند که با اکسیداسیون در سطح سلول مقابله میکنند و انواع مختلفی دارند که بعضی از آنها محلول در چربیها هستندمانند ویتامین «ای» که برای افرادی با کبد چرب مفید است واین افراد البته با تجویز پزشک میتوانند از آن استفاده کنند. دسته دیگری از آنتیاکسیدانها هم محلول در آب هستند که از آنها هم میتوان استفاده کرد. مثل آنتیاکسیدانهایی که در گوجهفرنگی وجود دارند یا آنتیاکسیدانهای مختلف دیگری که در سبزیجات مختلف بهویژه سبزیجات رنگی دیگر وجود دارند.
مصرف املاح
مصرف بعضی املاح هم بهدلیل داشتن آنتیاکسیدان به افرادی با کبد چرب توصیه میشود. مثل «سلنیم» که در حالت طبیعی در غلات کامل مانند انواع حبوبات و سبزیجات وجود دارد. همچنین از مکمل آن هم میتوان بهعنوان قرصهای حاوی سلنیم استفاده کرد.
انجام ورزشهای روزانه
انجام مرتب فعالیتهای ورزشی میتواند در درمان و حتی پیشگیری از ابتلا به بسیاری از بیماریها ازجمله کبد چرب مؤثر باشد. زیرا داشتن تحرک و فعالیتهای بدنی باعث سوختوساز بیشتر بدن و در نتیجه جمع نشدن چربی در قسمتهای مختلف بدن ازجمله کبد شده و برای سلامت بیشتر به همه افراد توصیه میشود.
پروبیوتیکها
«پروبیوتیک» به میکروبهای مفیدی گفته میشود که عملکرد خوبی برای بدن ما دارند و بهطور طبیعی در بسیاری از مواد غذایی ازجمله سبزیجات و میوهها وجود دارند که آن را به لبنیات هم میتوان اضافه کرد. مثلا انواع ماست را با فراوریهای خاص میتوان به ماستهای پروبیوتیک تبدیل کرد.
باکتریهای مفید بهطور طبیعی در روده هم وجود دارند که ویتامین «کا» و« ب» تولید میکنند که وقتی مصرف این پروبیوتیکها هم بالا میرود میتوانند با کبد چرب مقابله کنند.
سبزیجات مفید برای کبد چرب
سبزیجات سبز رنگ که در انواع غذاها مانند بعضی خورشها هم هستند، بهطور کلی برای درمان کبدچرب مفیدند ولی مصرف بعضی انواع آن مانند «سیر» بیشتر توصیه میشود. زیرا حاوی آنتیاکسیدانهای خوبی برای مقابله با کبد چرب است.
گریپ فروت، سیب، لیموترش و آواکادو هم ازجمله میوههایی هستند که چون حاوی آنتیاکسیدان زیادی هستند بیشتر به درمان کبد چرب کمک میکنند.
هویج و انواع کلم ازجمله کلم بروکلی، قمری، پیچ و... هم ازجمله سبزیهای بسیار مفید و مؤثر در بیماری کبد چرب است.
مصرف چای سبز هم عامل مهم دیگری برای درمان کبد چرب بهشمار میرود.
انواع غلات، نانها یا ماکارونیهای حاوی سبوس هم میتوانند برای افرادی که کبدچرب دارند مفید باشد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#220
Posted: 12 Dec 2014 22:02
آشنایی با رابطه ژنها و اختلال وحشتزدگی
اختلال وحشتزدگی (panic disorder) شکل شدیدی از اضطراب است که در آن فرد مبتلا به صورت ناگهانی احساس ترس میکند و اغلب با علائم جسمی شدید ناراحتکنندهای همراه است.
دانشمندان با مطالعه دوقلوها به نقش ژنها در خطر اختلال وحشتزدگی پی بردهاند ، اما هنوز اطلاعات بسیار کمی در مورد ژنهای درگیر در این اختلال وجود دارد.
احساس تنگی نفس و احساس خفگی، دو نشانه رایج و ترساننده این حمله وحشتزدگی یا پانیک هستند. بررسیها نشان دادهاند که استنشاق هوای با میزان بالای دی اکسید کربن در افراد دارای اختلال وحشتزدگی در مقایسه با افراد بدون این اختلال در موارد بیشتری باعث آغاز شدن حمله پانیک میشود.
مکانیسم ایجاد اضطراب از طریق استنشاق دیاکسیدکربن نیز به خوبی درک نشده است. یک تئوری این است که اختلال وحشتزدگی ناشی از حساس شدن بیش از حد سیستم «زنگ خطر خفگی" (suffocation alarm) در مغز است که برای محافظت در برابر خفگی تکامل یافته است، و وقتی این زنگ خطر به وسیله پیامهای هشداردهنده وضعیت خفگی مانند افزایش سطح دیاکسیدکربن به کار میافتد، حملات پانیک ایجاد میشوند.
تحقیقات قبلی در موشها نشان دادهاند که پروتئینی به نام ASIC1a به طور غیرمستقیم به عنوان حسگر دیاکسیدکربن در بادامک یا آمیگدال مغز عمل میکند که منطقهای کلیدی در درک خطر و ترس در مغز است. همچنین ژن ASIC1a اضطراب ناشی از بالا رفتن دیاکسیدکربن را تنظیم میکند.
در حال حاضر گروه مشترکی از محققان بینالمللی در حال مطالعه نسخه انسانی ژنهای ASIC1a و ACCN2 هستند و یافتههای خود را در شماره اخیر ژورنال Biological Psychiatry منتشر کردند.
محققانACCN2 را در ۴۱۴ فرد مبتلا به اختلال وحشتزدگی و ۸۴۶ فرد سالم تعیین توالی و گونهها یا واریانتهای آن را باهم مقایسه کردند. در گروهی جداگانه از افراد سالم، آنها با استفاده از تعیین توالی و تصویربرداری مغز به بررسی ارتباط ژنتیک با حجم آمیگدال در ۱۰۴۸ نفر و عملکرد آمیگدال در بیش از ۱۰۰ نفر پرداختند.
دکتر جردن اسملر، همکار طرح و استاد روانپزشکی دانشکده پزشکی هاروارد و بیمارستان عمومی ماساچوست گفت: «به نظر میرسد واریانتهای مختلف ژن ASIC1a در انسان با اختلال وحشتزدگی مرتبط است. این اثر در افرادی که حملات و حشتزدگی در آنها دارای علائم تنفسی برجسته از جمله تنگی نفس و احساس خفگی است، قویتر است.»
او افزود: «سپس ما متوجه شدیم که واریانتهای مرتبط با حملات پانیک در ژن ASIC1a، حتی در افراد بدون اختلال وحشتزدگی، با اندازه آمیگدال و پاسخ آمیگدال به تهدید عاطفی مرتبط است.»
دکتر بروس کوهن، همکار طرح و استاد روانپزشکی دانشکده پزشکی هاروارد، افزود: « نتایج نشان می دهد که ژن ASIC1a علاوه بر اینکه یک ژن خطرساز برای اختلال وحشتزدگی است، عاملی موثر در ساختار و عملکرد آمیگدال و پاسخ آن به تهدید نیز هست.»
این پژوهشگران همچنین این احتمال را مطرح کردند که داروهایی که ASIC1a را مهار یا تنظیم میکنند، میتوانند در درمان پانیک و یا اشکال دیگر اضطراب و ترس مفید باشند.
دکتر جان کریستال سردبیر ژورنال Biological Psychiatry درباره نتایج این بررسی چنین اظهار نظر کرد: «بار دیگر ما میبینیم که مکانیسم دخیل در ایجاد ترس و خطر دچار شدن به اختلالات اضطرابی، در مکانسیم پایهای بقا ریشه دارد. این بررسی جدید مهم به شناخت ما از عوامل زمینهساز اختلالات اضطرابی را که شمار زیادی از افراد در جامعه ما را مبتلا میکنند، میافزاید.»
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟