ارسالها: 12930
#301
Posted: 9 Jun 2015 17:30
گزارشی از زندگی یک مرد مبتلا سکته مغزی
ایران وایر : گلاره در را باز می کند، 26 ساله است، قدی بلند دارد، با پوستی سپید و نگاهی دوستانه. در خانه ای حدودا 140 متری زندگی می کنند، پدرش روی کاناپه نشسته است و ساعت 11 صبح تلویزیون تماشا می کند. نمی بینم چه تصویری می بیند اما از صدا تشخیص می دهم در حال تماشای سریال ِ ترکی "کارا دایی" است. دستش زیر چانه است و با نگاهی مات به تلویزیون خیره است، من را که می بیند دو دستش را که به اتکای عصایش زیر چانه اش گذاشته است بر می دارد و به آرامی به نشانه احوال پرسی تکان می دهد. مجددا دست چپ اش را به دست راستش می گیرد، روی عصا سوار می کند، بعد دست راست را روی آن می گذارد، چانه اش را تکیه می دهد و به صدای اشک آلود "فریده" خطاب به "ماهور" گوش می دهد.
گلاره من را به آشپزخانه هدایت می کند، پشت میزی گرد با رنگ روشن می نشینم، لیوانی آب پرتقال دست من می دهد و آماده می شود به پرسش های من درباره پدرش پاسخ دهد، مردی 54 ساله که 1 سال پیش به سکته مغزی مبتلا شد: " این طور بهت بگم که همانقدر که مرگ یک عزیز احتمالا زندگی آدم رو زیر و رو می کند، سکته مغزی هم همانقدر وجود، سرنوشت، شخصیت و همه چیز را عوض می کند."
تابستان سال 93، گلاره از یک مهمانی باز می گردد: "بابا همیشه شب ها تا دیر وقت کتاب می خواند، من 2 شب اینا رسیدم، یواش می رفتم اتاقم که بابا من رو دید و هم به لباسم گیر داد، هم به آرایشم، هم اینکه چه وقت اومدن به خونه است. بابا شب تو خواب سکته مغزی می کنه، مامان که رو کاناپه خوابیده بود و شب کنارش نبوده صبح میره بیدارش کنه می بینه غرق عرق هست و نمی تونه حرف بزنه، آمبولانس میاد و میبرند و معلوم شد خیلی هم وسیع بود سکته مغزی. سمت چپ بدنش از بالا تا پایین فلج شد."
پدر گلاره تا پیش از سکته مغزی مدیر داخلی یک شرکت معماری در تهران بوده است: "هفته ای چند ساعت هم در دانشگاه تدریس می کرد، بابای من مظهر زندگی بود همیشه واسه من، وحشتناک ما را دوست داشت و از ما مراقبت می کرد، حواسش همیشه به همه چیز ما بود، من هم که وحشتناک بابایی بودم، یعنی اتکای روحی شدید به بابام داشتم، اما یکهو انگار همه چیز تمام شد، پدری که من رو 17 سالگی برده بود رم و ونیز و پاریس رو بهم نشون داده بود و اینکه جوونی کدوم کافه را دوست داشته و ساعت ها راجع به معماری و فضای شهری رم حرف می زد، یکهو به حالتی رسید که تنهایی نمی توانست دستشویی برود. من یا مامان باید باهاش می رفتیم. اوایل عصبانی می شد، ولی بعد دید چاره ای نداره، وقتی یک دستت کار نکنه، همه چیز به هم میریزه. همه اش سر من داد می کشید بی دلیل، پر از خشم بود، دوست داشت منفجر بشه، بدون واکرش نمی تونست راه بره، الان هم به سختی میتونه، حتما باید من یا مامان دست اش را بگیره، وحشتناک افسرده شده، روند بهبودی اش خیلی کند است، البته الان خیلی بهتر شده پاش، ولی دستش احتمالا هیچ وقت حس اش بر نمی گرده."
پدر گلاره یکی از 159 هزار نفری است که در سال در ایران به سکته مغزی مبتلا می شوند، حسین پاکدامن، رئیس انجمن متخصصان مغز و اعصاب ایران در جریان کنگره سالانه مغز و اعصاب ایران گفته بود که روزان 437 ایرانی دچار می شوند، از این تعداد ۵۴ تن، جان خود را از دست میدهند.
به گفته پزشکان فشار خون، دیابت (بیماری قند)، چربی خون بالا، چاقی، تغذیه نامناسب از جمله این فاکتورها هستند که موجب میشوند شانس ابتلا به سکتههای مغزی در کشور بالا رود.
٨۵ درصد افرادی که دچار سکته مغزی شدهاند زنده می مانند اما به گفته دکتر پاکدامن شانسی برای یافتن سلامتی کامل ندارند و تا پایان عمر، به عوارض این بیماری دچار میمانند. از میان نجاتیافتگان، ٧٠درصد به دلیل عوارض بیماری، شغل خود را از دست میدهند. ٢٠ درصد آنها در انجام فعالیتهای روزانه زندگی دچار مشکل میشوند و ۱۰ درصد نیز بدون کمک دیگران توانایی راه رفتن ندارند.
گلاره می گوید 3 ماه است به دلیل سکته مغزی پدرش تحت روانکاوی قرار گرفته:" می دونی من زندگیم نصف شد، قبل از سکته بابا و بعدش، دقیقا در عرض چند ساعت از بهشت اومدم تو جهنم. من خیلی امید دارم بابا راه رفتن اش بهتر شه، اما میدونم هیچ وقت دیگه نمیتونه کار کنه، وضع مالی ما کاملا افت کرده است، بعضی موقع ها بدم میاد از خودم، کتاب مسخ رو خوندی؟ احساس می کنم همون اتفاقی واسه بابا افتاده که واسه شخصیت اون کتاب ( اشاره اش به گرگور سامسا) افتاده، ما هم خانواده اش هستیم که تنها گذاشتیم. روزهای اول، ماه های اول،آدم خیلی انرژی داره، هر روز فیزیوتراپی، هر روز آب درمانی، نمی دونم همه اش تمرین، تلاش، ولی از یک جایی میبره، اون هم خسته میشه، من هم خسته میشم، حوصله هیچی نداره، صبح تا شب میشینه تلویزیون نگاه می کنه الکی، بهش میگم به دوستات بگو بیان، افسرده شده، گریه می کنه با خودش، حرف های عجیب میزنه، مثلا به مامان می گفت تو دوست پسر داری ، به نظر من بدترین اتفاقی که ممکن واسه یه خونواده بیفته این است که کسی سکته مغزی کنه، همه چیز فرو میریزه، همه چی خراب میشه، اون خونواده تموم میشه دیگه."
اینجا گلاره بغضی می کند، پا می شود می رود به اتاقش و زود با بسته ای سیگار کمل سفید بر می گردد، به من هم تعارف می کند، کبریت را می زند و با غمی بسیار دور را بیرون می دهد: "می دونی، من اصلا جرات نداشتم به مامانم هم بگم سیگار می کشم. کافه ای جایی می کشیدم، یک لیتر عطر می زدم بوش بره، حالا ببین چقدر اوضاع عوض شده که جلو بابام سیگار می کشم."
میانگین سن سکته مغزی در ایران ۱۰ سال کمتر از متوسط سن مبتلایان به این بیماری در سایر کشورهاست، پس از وقوع سکته بین 3 تا 4.5 ساعت زمان وجود دارد تا بتوان با بستری کردن بلافاصله بیمار شدت صدمات مغزی را به حداقل رساند، به این بازه "زمان طلایی" گفته می شود، در کشورهای پیشرفته تر میزان استفاده از زمان طلایی و ارائه خدمات ویژه در این بازه 15 درصد است، اما در ایران فقط 0.5 درصد از کسانی که سکته کرده اند، به موقع به بیمارستان می رسند.
گلاره می گوید طبق گفته متخصص در بیمارستانی که پدرش را به آنجا بردند، وی ساعت 5:30 صبح سکته می کند: "مامان ساعت 8 متوجه می شود، به آمبولانس زنگ می زند، اما تو ترافیک کوفتی می ماند، دیر می آید، 9 رسیدند خانه و 10 بیمارستان بودیم."
این در حالی است که حسن هاشمی، وزیر بهداشت ماه اسفند گفته بود زمان رسیدن آموبلانس در تهران زیر 17 دقیقه است.
یک متخصص مغز و اعصاب به ایران وایر می گوید :" یک داروی خیلی خوبی هست، R-TPA ، این دارو ضد انعقاد است، یعنی خونی که به دلیل سکته مغزی لخته شده را حل می کند، این دارو البته باید زود استفاده شود، کمتر از 3 ساعت، و خیلی خوب جواب می دهد، می تواند از آسیب های جدی کاملا جلوگیری کند. البته گران هم هست، 1.5 میلیون تومان. خیلی ها پولش را ندارند، متاسفانه بیمه نیست، بدتر از اون در خیلی از شهرهای ایران هم نیست، در تهران و مشهد و اصفهان و اینها وجود دارد."
در ایران همچنین بازتوانی بیماران نیز گران است، هزینه هر جلسه فیزیوتراپی خصوصی توسط یک فیزیوتراپ زبردست حدودا 70 تا 150 هزار تومان است. خانواده گلاره البته از پس این هزینه بر می آیند، اما خیلی ها نه.
" بیشتر بیماران خصوصی ما از طبقات مرفه هستند " ، این را یکی از فیزیوتراپیست های مرکز تخصصی سکته مغزی تبسم به ایران وایر می گوید، او می افزاید: "متاسفانه وزارت بهداشت هزینه های فیزیوتراپی و بازتوانی را عموما تحت پوشش قرار نداده و خیلی از بیماران سکته مغزی که از طبقات فرودست هستند نمی توانند برای بازتوانی اقدامات جدی انجام دهند."
در حالی که بازتوانی فردی که سکته مغزی کرده به دلیل عظیم بودن اثرات فیزیکی و روانی آن روی فرد بیمار و اعضای خانواده وی ، احتیاج به مراکز کاملا تخصصی و مشاوره های روانی و خانوادگی ویژه دارد، اما در تهران تعداد این مراکز تخصصی به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسد. صحبت ها برای بهبود این شرایط هم در حد تکرار مکررات باقی مانده است.
برای نمونه علیرضا زالی، رئیس سازمان نظام پزشکی سال 92 گفته بود بودجه ای برای مراکز استروک (سکته) در نظر گرفته شود، اما ظاهرا هیچ پیگیری انجام نشده و وزارت بهداشت هم گزارشی در خصوص تمرکز برای تاسیس مراکز تخصصی سکته مغزی منتشر نکرده است.
اوضاع حتی در حال بدتر شدن هم هست، مثلا کلینیک آتیه در خیایان ولیعصر که تا چندی پیش بخش بازتوانی سکته مغزی با روش های نوین همچون استفاده از امواج الکترومغناطیس و جریان الکتریکی داشت، چند ماه پیش این بخش خود را تعطیل کرد.
پدر گلاره بخش چپ دهانش تا حدی کج است، با این حال مشکل جدی برای حرف زدن ندارد، وقتی از او می خواهم امیدش را به بهبودی حفظ کند جواب می دهد: "امید من فقط به این است که زود تر بمیرم. بسه دیگه هر چی زندگی کردم."
گلاره از این حرف او گریه اش می گیرد، فضای خانه عمیقا سنگین، غمگین، بی رمق و مایوس است، با گلاره و پدرش خداحافظی می کنم، گلاره تا در خروج من را همراهی می کند که ناگهان صدای پدرش را می شنود که از او می خواهد او را به دستشویی ببرد،انگار گلاره ناسزایی گفت، از پله های ساختمان با سرعت زیادی پایین می آیم و از خانه دور می شوم.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#302
Posted: 11 Jun 2015 10:25
یک زن جوان با تخمدانی که در کودکیاش منجمد شده بود بچه به دنیا آورد
یک زن ۲۸ ساله که تخمدانهای او در سنین کودکی برداشته و منجمد شده بود پس از پیوند مجدد تخمدان، حامله شده و بچه به دنیا آورده است.
هنگامی که این زن سیزده ساله بود به دلیل بیماری نیازمند شیمی درمانی بود اما پزشکان قبل از آغاز این دوره درمانی، که می توانست توانایی باروری او را برای همیشه از میان ببرد، بخشهایی از تخمدان او را برداشتند و آن را منجمد کردند.
با گذشت پانزده سال، بافت منجمد تخمدان بار دیگر به او پیوند زده شد.
حاملگی با تخمدان منجمد بیمار یک تحول پزشکی مهم عنوان شده که نتیجه آن باروری دخترانی است که برای درمان بیماریهایی مانند لوسمی، کم خونی داسی شکل و سارکوم تخمدان تحت عمل جراحی برداشتن تخمدانها قرار می گیرند.
کارشناسان این دستاورد جدید پزشکی را "هیجان انگیز" و "بسیار مهم" توصیف کرده و آن را عاملی مهم در پیشبرد دانش مربوط به باروری دانستهاند.
نام زن بلژیکی فاش نشده اما گزارش شده است که هنگامی که پنج ساله بود، پزشکان تشخیص دادند که به بیماری کم خونی داسی شکل مبتلاست و هنگامی که به سیزده سالگی رسید، شدت بیماری به حدی رسید که پزشکان نتیجه گرفتند که پیوند مغز استخوان اجتناب ناپذیر است. در این روش، باید جهت جلوگیری از دفع عضوی پیوندی، سیستم دفاعی بدن بیمار از کار بیفتد و برای این منظور، استفاده از شیمی درمانی یا پرتو درمانی لازم است که به نوبه خود، بافت تخمدان بیمار را نابود میکند.
به همین دلیل، پزشکان بلژیکی قبل از انجام عمل پیوند مغز استخوان، قطعاتی از بافت تخمدان بیمار را خارج و منجمد کردند و حدود یک دهه و نیم بعد، هنگامی که این زن جوان مشتاق داشتن فرزند بود، گروه پزشکی به رهبری دکتر ایزابل دمیستر، متخصص بیماریهای زنان در بیمارستانی در بلژیک، تلاش برای بازگرداندن توانایی باروری به او را آغاز کرد.
به گزارش گروه پزشکی، پانزده قطعه از بافت منجمد تخمدان این زن یخ زدایی شد و پزشکان تعدادی از این بافتها را به باقیمانده تخمدان چپ او، که از کار افتاده بود، پیوند زدند و با استفاده از بقیه قطعات، توانستند واکنش هورمونی مناسب را در این زن ایجاد کنند.
دکتر دمیستر ابراز امیدواری کرده است که روش استفاده از تخمدان منجمد بتواند به سایر زنان جوانی کمک کند که درمان بیماری آنان مستلزم برداشتن تخمدان است به ویژه اینکه روشهای درمانی جدید باعث کاهش مرگ و میر و طول عمر کسانی شده است که از این بیماریها جان سالم به در میبرند.
وی افزوده است که در حال حاضر، هزاران بیمار در نقاط مختلف خواستار انجماد بافت تخمدان هستند اما استفاده عام از این شیوه درمانی نیازمند تحقیقات بیشتری است تا نشان دهد که آیا در مورد بیماران قبل از سن بلوغ نیز موثر است یا نه.
نکته مهم دیگر اینکه روش انجماد و پیوند مجدد تخمدان تنها برای بیمارانی مناسب است که با خطر از میان رفتن تخمدان مواجه هستند زیرا این روش خطراتی مانند آسیب به باقیمانده تخمدان سالم یا وارد کردن سلولهای سرطانی هنگام پیوند تخمدان را به همراه دارد.
رئیس انجمن باروری بریتانیا از این خبر استقبال کرده و گفته است که تخمدان جوان شامل تعداد زیادی تخمک است اما این نگرانی وجود داشت که ممکن است برداشتن آن در سن نوجوانی و منجمد کردن آن باعث نابودی تخمکها شود. موفقیت پزشکان بلژیکی نشان میدهد که چنین خطری وجود ندارد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#303
Posted: 11 Jun 2015 10:27
مردی که خونش از دیگران رنگینتر است
جیمز هریسون در ظاهر مرد سالخوردهای عادی است که عاشق خانودهاش است، هرروز پیادهروی میکند و کلکسیون تمبر دارد، اما آنچه او را از دیگر انسانها متمایز ساخته،مایع حیاتبخشی است که درون رگهای بدنش جریان دارد.
براساس گزارش CNN، هریسون که به مرد دست طلایی نیز شهرت دارد، طی 60 سال گذشته تقریبا هر هفته برای اهدای خون به مراکز انتقال خون مراجعه میکند. دلیل این کار به جراحی باز میگردد که در دوران کودکی روی او انجام گرفتهاست.
هریسون 78 ساله در سال 1951 زمانی که 14 سال سن داشت، تحت جراحی قرار گرفت که طی آن یکی از ریههایش برداشته شدند. در آن دوران فردی ناشناس 13 واحد خود به او اهدا کرد و اینکار جانش را از مرگ نجات داد و همین رویداد او را به یک اهدا کننده خون همیشگی تبدیل کرد.
کمی پس از آنکه هریسون اهدای خون را آغاز کرد، پزشکان با او تماس گرفته و او را از ویژگی درمانی خاص خونش در درمان بیماریهای مرگبار آگاه کردند.
به گفته جما فالکنمایر یکی از اعضای بخش اهدای خون صلیب سرخ استرالیا، تاحدود سال 1967 در استرالیا سالانه هزاران کودک جانشان را از دست میدادند و کسی دلیل آن را نمیدانست. در آن دوران آمار سقط جنین بالا بود و نوزادان با آسیبهای شدید مغزی متولد میشدند. عامل این عارضه، بیماری خودایمنی به نام بیماری رزوس بود که در آن خون زنان باردار به سلولهای خونی جنین حملهور میشدند و در بدترین شرایط آسیبهای مغزی شدید در جنین ایجاد کرده و حتی جنین را نابود میکردند.
این بیماری زمانی بروز میکند که زن باردار دارای گلبولهای منفی رزوس و جنین دارای گلبولهای مثبت رزوس به ارث رسیده از پدر باشد. در این شرایط اگر بدن مادر نسبت به رزوس مثبت حساس باشد، بدن آنتیبادی تولید کرده و سلولهای خونی خارجی جنین را نابود میکند.
پزشکان به هریسون گفتند که خون او دارای آنتیبادی غیرعادی است و او از دهه 1960 همکاری خود را با پزشکان آغاز کرد تا در نهایت پادتنی به نام آنتی-دی (Anti-D) از خون او تولید شد که از ایجاد آنتیبادیهای مخرب در بدن زنان حامل گلبول منفی رزوس جلوگیری میکند.
هریسون خونی رنگینتر از دیگران دارد، زیرا به گفته صلیب سرخ استرالیا وی تاکنون با کمک خونش توانسته جان بیش از دو میلیون نوزاد را از مرگ نجات دهد. به گفته صلیب سرخ هر پادتن آنتیدی که در استرالیا ساخته میشود،از خون هریسون ساخته شدهاست، درحالی که بیش از 17 درصد از زنان استرالیایی به این دارو نیازمندند.
هنوز دلیل خاص بودن گروه خونی هریسون مشخص نشدهاست،اما پزشکان احتمال میدهند خونی که در 14 سالگی از یک اهدا کننده ناشناس دریافت کرده،چنین ویژگی را در بدن هریسون ایجاد کردهاست.
هریسون در استرالیا یک قهرمان ملی محسوب میشود که تاکنون بیش از هزاران بار پلاسمای خونش را اهدا کردهاست. با اینهمه در تمامی دفعاتی که وی خون اهدا کرده، حتی یکبار هم به سوزنی که وارد رگ دستش شده نگاه نکرده، زیرا به گفته خودش تحمل دیدن خون و توان تحمل درد را ندارد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#304
Posted: 17 Jun 2015 11:25
انتشار اولین ویدئو از مرگ سلول های سفید خونی
هنگامی که یک سلول سفید خونی میمیرد، با ارسال سیگنالی به سلولهای نزدیک خود هشدار میدهد که ممکن است بدن میزبان، مورد حملهی عوامل بیماریزا قرار گرفته باشد. تاکنون در این رابطه اطلاعات کمی در دست بود، اما با انتشار ویدئوی جدید توسط دانشمندان از مرگ سلول سفید خونی، احتمالا این موضوع دستخوش تغییراتی خواهد شد.
با استفاده از فناوری Time Lapse Microscopy دانشمندان دانشگاه لاتروب توانستهاند برای اولین بار از لحظهی مرگ سلول سفید خونی فیلمبرداری کنند. در این فناوری عکسهای میکروسکوپی متعددی گرفته شده و سپس با سرعتی بالا و به صورت پشت سر هم پخش میشوند تا به ویدئو تبدیل شوند. در گذشته اغلب اطلاعاتی که از این سلولها بدست آمده بود، از مشاهدهی اجساد آنها حاصل میشد. اما با انتشار این ویدئو دانشمندان میتوانند از چگونگی ارتباط بین سلولی و تکثیر عوامل بیماریزا اطلاعات ارزشمندی کسب کنند. همچنین این گروه از دانشمندان متوجه شدند که روند مرگ سلولهای سفید بسیار متفاوتتر از آنچه که تصور میکردند.
تا به امروز دانشمندان تصور میکردند مرگ سلولهای سفید خونی، روندی اتفاقی است که در آن سلول از هم میپاشد و از بین میرود. اما این ویدئو نشان میدهد که مرگ این سلولها کاملا کنترل شده و عمدی است. این کشفیات جدید در مجلهی معتبر بینالمللی پزشکی Nature Communications منتشر شده است.
لینک دانلود
زیستشناس سلولی جرجیا اتکین اسمیت سرپرستی گروهی را بر عهده داشت که موفق به فیلمبرداری از این مرگ سلول سفید خون شدند. او بیان میکند که مرگ سلولهای سفید خونی در سه مرحلهی متورم شدن، انفجار و از هم پاشیدگی کامل به وقوع میپیوندد. وی اضافه میکند:
وقتی سلولی در حال مرگ است، تکههای کوچکی درون آن تشکیل میشوند که به دیوارهی سلولی فشار وارد میکنند. وقتی سلول منفجر میشود شروع به شلیک رشتههای طناب مانند میکند و در ادامه این رشتهها نیز در هم میشکنند و به تکههای کوچکی تبدیل میشوند.
این گروه معتقد هستند که درون این تکههای کوچک مواد شیمیایی قرار دارند که وقتی توسط سلولهای زندهی دیگر خورده میشوند، میتوانند به این سلولهای سفید هشدار دهند که احتمالا ویروس یا عفونتی در خون وجود دارد.
اتکین اسمیت و گروه او داروهایی را کشف کردهاند که میتوانند این روند را دستخوش تغییر کنند، بنابراین آنها امیدوارند بتوانند تغییراتی در مکانیزم التیام سلولی ایجاد کنند. تغییراتی که امیدواریم روزی باعث ایجاد دگرگونی اساسی در سیستم دفاعی بدن شوند و عملکرد آن را بهبود بخشند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#305
Posted: 22 Jun 2015 20:20
کره جنوبی پلاسما درمانی را برای درمان مرس آزمایش میکند
کره جنوبی به صورت آزمایشی پلاسما درمانی را برای مداوای مبتلایان به سندروم تنفسی کوروناویروس نوظهور (مرس) در دو بیمارستان آغاز میکند.
در این روش خون کسانی که پس از ابتلا به این بیماری بهبود یافتهاند گرفته میشود و سلولهای آن جدا میشود تا پلاسما به دست آید؛ سپس این پلاسما به افراد مبتلا تزریق میشود.
اساس این روش این است که فرد بهبود یافته، در خون خود پادتنهایی (آنتیبادی) دارد که ویروس را مهار کردهاند بنابراین این پادتنها میتوانند به فرد مبتلا هم در مبارزه با بیماری کمک کنند.
کئون جون ووک، رئیس اداره بهداشت عمومی وزارت بهداشت کره جنوبی گفته است که درباره نتیجه پلاسمادرمانی در کره جنوبی "زمینه بالینی کافی وجود ندارد"، اما این وزارتخانه به تواناییهای درمانی متخصصان خود "اعتماد کامل" دارد.
سندروم تنفسی خاورمیانه برای اولین بار در سال ۲۰۱۲ شناسایی شد. این بیماری در اثر آلودگی به نوعی ویروس به نام کورونا ویروس ایجاد میشود.
ویروس شناس مصری علی محمد زکی اولین کسی بود که ویروس را شناسایی کرد
نوع دیگری از کورونا ویروس تقریبا ۱۳ سال پیش باعث شیوع بیماری سارس (SARS) شده بود.
این روش پیش از این برای درمان ابولا و سارس (SARS) هم به کار گرفته شد چون در هر دو مورد درمانی برای بیماری وجود نداشت.
از ماه گذشته میلادی که ویروس مرس در کره جنوبی شیوع پیدا کرد تا کنون ۱۵۴ نفر به این بیماری مبتلا شدهاند.
اولین مورد ابتلا مرد ۶۸ سالهای بود که به خاورمیانه سفر کرده بود و تصور میشود او منشا گسترش ویروس بوده است.
دولت کره جنوبی میگوید شیوع بیماری کند شده، اما هنوز نگرانی و شایعه در این کشور فراگیر است.
سازمان بهداشت جهانی نیز در آخرین ارزیابی خود از شیوع این بیماری در کره جنوبی، بر اساس موارد ابتلای روزانه، شیوع بیماری را کندتر از قبل میداند.
در ابتدای شیوع بیماری در کره جنوبی، که اولین مورد شیوع خارج از عربستان سعودی بود، دو نگرانی عمده وجود داشت، اینکه شاید ویروس کره جنوبی از نظر ژنتیکی با ویروسی که در خاورمیانه شایع شد فرق داشته باشد و اینکه الگوهای انتقال آن متفاوت باشد.
اما بررسی ویروس شناسان کره جنوبی و چین نشان داد که ویروس کره جنوبی فرقی با ویروس خاورمیانه ندارد.
این ویروس در سال ۲۰۱۲ شناسایی شد و برای آن درمان یا واکسن وجود ندارد.
مهمترین علائم ابتلا به مرس عبارتند از: تب (بیش از ۳۸ درجه)، سرفه، تنگی نفس، تهوع و استفراغ و اسهال.
بیماری در موارد شدید ممکن است به عفونت ریه (پنومونی) و نارسایی کلیه منجر شود.
این ویروس در انسان زیاد مسری نیست و برای انتقال آن تماس نزدیک با فرد مبتلا لازم است.
تماس نزدیک مواجهه چهره به چهره به مدت بیش از پانزده دقیقه توصیف شده است.
کارکنان بهداشتی و درمانی از این نظر بیش از جمعیت عادی در خطر قرار دارند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#306
Posted: 22 Jun 2015 20:23
ویزیت رایگان در خانه شما : «چکاپ خانگی»
اگر نمیخواهید سر کیسه را بههمین راحتی شل کنید و برای اطمینان از سلامتیتان، به تجهیزات آزمایشگاهی پناه ببرید، چند راه وجود دارد که میتواند تا حدودی شما را از سلامتیتان آگاه کند. ما نام این روشها را «چکاپ خانگی» میگذاریم.
البته فراموش نکنید اولویت با چکاپهای پزشکی و آزمایشگاهی است که بهصورت تخصصی انجام میشوند و باید همه در فاصلههای زمانی مشخص آنها را انجام دهند اما به هر حال این معاینهها که در خانه هم قابل انجام است، میتواند شما را تا حدودی از بیماریهایتان مطلع کند یا زنگ خطر را برایتان به صدا درآورد. درضمن شما احتمالا با انجام برخی از این توصیهها، بالاخره برای ویزیت پزشکی مجاب میشوید.
فشارسنج همراهتان باشد
دستگاه فشارسنج را به لوازم منزلتان اضافه کنید! وسواس نداشته باشید ولی بهطور مرتب فشارخونتان را اندازه بگیرید. توصیه پزشکان این است که از 18سالگی، دستگاههای خانگی سنجش فشارخون را به لوازمتان اضافه کنید و فشارخونتان را مرتب اندازه بگیرید تا متوجه تغییرات آن شوید و درصورت نیاز به پزشک مراجعه کنید. یادتان باشد که فشارخون نرمال، 12روی 8 است که 12، مقدار فشارخون ماکزیمم و 8، نشانگر فشارخون مینیمم خواهد بود. البته این عدد در افراد مختلف و براساس شرایط سنی، تغذیهای، روانی و خصوصیات ژنتیک و فردی متفاوت است. ضمنا فشارخون در یک فرد در طول شبانهروز تغییرات جزئی و ناچیزی خواهد داشت. دستگاههای فشارخون دیجیتال هم در بازار موجود است که با قیمتهای مناسب میتوان آنها را تهیه کرد.
حواستان به لکهای پوست باشد
هرگونه تغییر شکل یا رنگ خالها و پوست و بروز لکهای قرمز میتواند علامت بیماری باشد. بنابراین هر 3 یا 4ماه یکبار نگاهی دقیق به پوست دست و سر، نوک انگشتان، اطراف ریشه ناخن و زیربغل خود بیندازید تا از تغییرات احتمالی مطلع شوید. اگر هم تغییر رنگی مشاهده کردید خیلی نگران نشوید ولی حتما به یک پزشک متخصص پوست مراجعه کنید تا اگر نیاز باشد آزمایش تخصصی بدهید. خالی که رنگ یکنواخت ندارد و در بخشی از آن رنگ دیگری مانند قهوهای، برنزه، سیاه، آبی، سفید یا قرمز دیده میشود مشکوک است. خال طبیعی معمولا یک رنگ دارد. خالی که در برخی قسمتها روشنتر و در قسمتهای دیگر تیرهتر است باید توسط پزشک معاینه شود. یادتان باشد که درخصوص بیماریهای پوستی، با پیشگیری بموقع میتوان جلوی بیماریهای خطرناک را گرفت.
جدیگرفتن خستگی بیدلیل
اگر معمولا صبحها زنگ ساعت باید بیدارتان کند و بدون آن بیدار نمیشوید، بعدازظهرها احساس خستگی مفرط میکنید و چرت میزنید شک نکنید که دچار کمبود خواب هستید. شبها 8ساعت کامل بخوابید و اگر همچنان چرت زدید و به زنگ ساعت برای بیدار شدن محتاج ماندید، به پزشک مراجعه کنید. البته این خستگی و بیخوابی شما میتواند عوامل گوناگونی داشته باشد. یکی از مهمترین علتها، تغذیه نامناسب است. همانطور که میدانید یکی از بهترین مواد خوراکی انرژیزا، قند و شکر، قهوه و مواد کافئیندار است اما مسئله اینجاست که بعد از مصرف این مواد غذایی و انرژیزایی آنها، یک خستگی شدید و نیز نوسانات قندخون بهوجود میآید، لذا بهدنبال یک برنامه غذایی سالم باشید؛ یعنی رژیمی حاوی میوه و سبزی و پروتئینهای خالص و بدون چربی.
دیابتیها! مراقب پاهایتان باشید
اگر مبتلا به دیابت هستید، مراقب پاهایتان باشید. پوست پاهای افراد مبتلا به دیابت معمولا خشک، پوستهپوسته، زخم و عفونی میشود. از آنجا که این افراد درد را کمتر حس میکنند، لازم است بیشتر مراقب پاهای خود باشند و روزانه به آنها نگاهی بیندازند تا از سلامت ظاهریشان، مطمئن شوند. اگر از بیماری دیابت رنج میبرید، حتما در انتخاب کفشتان دقت کنید تا تنگی یا هر عیب دیگر آن باعث ایجاد سایش، زخم، تاول و غیره در پاهایتان نشود. درضمن دستگاههای دیجیتال اندازهگیری قندخون هم در بازار موجود است که داشتن آن به دیابتیها بهطور جدی توصیه میشود. با داشتن این دستگاه، میتوان از میزان قندخون مطلع شد و با رژیم غذایی مناسب، آن را کنترل کرد.
ضربان قلب را بررسی کنید
راه ساده بررسی وضعیت قلب، شمردن نبض است. نبض در جاهایی که یک شریان بزرگ از زیرپوست عبور میکند، حس میشود. نبض شریانی در داخل مچ، درست زیرشست بهخوبی قابل لمس است. فراموش نکنید برای گرفتن نبض، از انگشت شستتان استفاده نکنید چون این انگشت، خودش نبض دارد. هر ضربه نبض، ناشی از انقباض یا فشردهشدن قلب شماست. با شمارش تعداد نبض در یک دقیقه میتوانید تعداد ضربانهای قلب را اندازه بگیرید. هنگامی که در حال استراحت هستید احتمالا قلبتان بین 70تا 100بار میتپد. زمانی که فردی ضربان قلبش را احساس کند تپش قلب معنا میگیرد. البته یادتان باشد تپش قلب در اکثر اوقات مانند زمان بروز هیجانات، طبیعی است. در واقع افرادی که ضربان قلبشان یکمرتبه تند میشود (بالاتر از 150ضربه در دقیقه) یا کند میشود (کمتر از 40ضربه در دقیقه)، بهعنوان دارای مشکل ضربان قلب غیرطبیعی تلقی میشوند.
رنگ ادرار و تشخیص سلامتی
به رنگ ادرار توجه کنید. روشنبودن ادرار به معنی سلامتی است اما مصرف ویتامین B موجود در مکملهای غذایی یا مولتی ویتامینها میتواند رنگ ادرار را به زرد روشن تغییر دهد که جای نگرانی نیست. اگر ادرار، تیره یا بدبو شد به این معنی است که شما به اندازه کافی آب نمینوشید. اگر بعد از نوشیدن مقدار کافی آب، رنگ تیره و بوی بد ادرار باقی بود، لازم است با پزشک مشورت کنید. اگر رنگ ادرارتان قهوهای یا صورتی مایل به قرمز بود نیاز است که فورا به پزشک مراجعه کنید تا آزمایشهای اولیه روی شما انجام شود. البته باز هم جای نگرانی نیست و ممکن است نوع تغذیه شما این مشکل را ایجاد کرده باشد. کف کردن ادرار هم ممکن است به این علت باشد که پروتئین بیش از حد مصرف کرده باشید. یادتان باشد که تغییر رنگ ادرار معمولا بهدلیل مصرف مواد غذایی خاص، داروها یا رنگهای خوراکی است.
اندازهگیری میزان ضربان نبض
میزان ضربان نبض هم در وضعیت سلامتی بدن تأثیرگذار است. پیشنهاد ما این است که حتما بعد از ورزش، میزان نبض خود را بررسی کنید تا از اوضاع بدنتان مطلع شوید. چطوری؟ تا به حال نام «تست ورزش» به گوشتان خورده است؟ این کار معمولا در مراکز درمانی انجام میشود اما تست ورزش را در خانه هم میشود انجام داد؛ فقط لازم است گرفتن نبض و جمع و تفریق بلد باشید. بدینترتیب که 20دقیقه تند پیادهروی کنید یا بدوید و تعداد نبضتان را 15ثانیه بعد از متوقفکردن فعالیت، یادداشت کنید. عدد بهدست آمده به علاوه 4، تعداد ضربان قلبتان را نشان میدهد. بعد از آن، 2دقیقه استراحت کنید و دوباره نبض خود را بشمارید و آن را با 4جمع کنید. عدد بهدست آمده دوم را از عدد اول کم کنید و اگر عدد جدید، کمتر از 55بود، چارهای نیست جز رفتن به مطب پزشک.
چه کارهایی برای سلامتی شما بسیار مفید است
یادتان باشد که برخی از کارها مثل یک معجزه برای سلامتی شما خواهند بود؛ یعنی باعث میشوند که شما گرفتار بیماری و تخت بیمارستان و بستر مریضی نشوید. اینجا با چند توصیه اصلی در این زمینه آشنا شوید.
میوه و سبزی سالم و تازه بخورید. این مواد غذایی جلوی بسیاری از بیمارها را میگیرند و بسیاری از ویتامینهای مورد نیاز بدن را تأمین میکنند.
به اندازه و مرتب ورزش کنید و استراحت را از یاد نبرید. استراحت کافی نداشتن، مخصوصا در زندگیهای شهری، علت بسیاری از بیماریهاست.
تغذیه درست، استراحت کافی و اکسیژنرسانی به بدن ۳ کلید طول عمر هستند. معمولا کسانی که در روستاها زندگی میکنند و عمر طولانی دارند، از این ۳ کلید بهره میبرند. فقط مراقب باشید تمامی گنجهای بهدست آمده به کمک این ۳ کلید را با مصرف زیاد شکلات، سیگار کشیدن یا نوشیدن مشروبات الکلی به خطر نیندازید.
چند معاینه دیگر در خانه
اگر سنتان کمتر از 50 است که هیچ اما بعد از 50سالگی هر سال یکبار قد خود را اندازه بگیرید. این کار بهویژه به بانوان توصیه میشود تا از ابتلا به ناراحتیهای ماهیچهای- اسکلتی مثل پوکیاستخوان جلوگیری کنند چون کوتاهشدن قد، نشانه کمبود موادمعدنی در استخوانهاست. درضمن افزایش ریزش مو، با نگاه به شانه یا اطراف جایی که موهایتان را شانه میکشید کاملا قابل رؤیت است. اگر ریزش مویتان زیادشده بهاحتمال زیاد به فقر آهن دچار شدهاید. البته کمکاری تیروئید هم میتواند دلیل افزایش ریزش مو باشد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#307
Posted: 22 Jun 2015 20:42
۷ نکتهای که باید درباره ایمپلنت دندان بدانید
ایمپلنتهای دندانی به شکل پیچهایی از جنس تیتانیوم هستند که در استخوان فک جاگذاری میشوند و مانند ریشه دندان عمل میکنند. این درمان، جایگزین خوبی برای دندانهای از دست رفته است. امروزه بیماران زیادی برای گذاشتن ایمپلنت به کلینیکهای دندانپزشکی مراجعه میکنند. متاسفانه شمار زیادی از آنها هم باورهایی درباره ایمپلنت دارند که نشان از بیاطلاعی آنها در این زمینه است. برای اطلاعات بیشتر به این نکتهها توجه کنید.
1. ایمپلنت به استخوان فک آسیب نمیزند
ایمپلنتها از جنس تیتانیوم هستند که در محیط بدن کاملا خنثی است و در شرایط طبیعی نهتنها هیچ واکنش مضری برای بدن انسان ایجاد نمیکند بلکه با تغییرات سطحی ایجاد شده روی آنها، به شدت تمایل دارند جذب استخوان فک شوند. همچنین ایمپلنت مانع ادامه تحلیل استخوان فک میشود. قرار دادن ایمپلنتها مگر در شرایط بسیار نادر باعث هیچ واکنشی در استخوان نمیشود.
2. ایمپلنت درد و ناراحتی ایجاد نمیکند
قرار دادن ایمپلنت در علم دندانپزشکی جراحی محسوب میشود که باید در محیطی استریل انجام شود. در مقایسه با سایر جراحیهای محیط دهان، میزان درد و ناراحتی جراحی ایمپلنت بسیار کمتر است و با رعایت دستورات دندانپزشک اغلب بدون ناراحتی تمام میشود.
3. امکان قرار دادن همزمان ایمپلنت همراه کشیدن دندان وجود دارد
دندانهای غیرقابلنگهداری باید کشیده شوند و معمولا 2 تا 3 ماه صبر میکنند تا در ناحیه بدون دندان استخوانسازی انجام گیرد. با این حال در برخی شرایط و به صلاحدید دندانپزشک در صورتی که ریشه دندان دچار عفونت فعال نباشد، امکان قرار دادن همزمان ایمپلنت همراه کشیدن دندان وجود دارد. مزیت عمده این روش این است که برای خارج کردن دندان و قرار دادن ایمپلنت به یک مرحله بیحسی و جراحی نیاز است و نیازی به تعویق افتادن درمان ایمپلنت نیست.
4. قرار دادن دندان روی ایمپلنت ممکن است کمی وقتگیر باشد
معمولا بعد از قرار دادن پیچ ایمپلنت با توجه به شرایط بین 2 تا 4 ماه (و در برخی شرایط تا 6 ماه) باید صبر کرد تا استخوان اطراف ایمپلنت کاملا شکل بگیرد. با این حال در برخی شرایط امکان دارد که در صورت مناسب بودن استخوان فک – بهخصوص در مورد دندانهای قدامی که در ناحیه زیبایی هستند- همزمان با قرار دادن ایمپلنت بتوان روکش موقت یا دائم را روی آن قرار داد.
5. فقط بعضی از بیماران به جراحی سینوس فک نیاز دارند
افرادی که دندانهای خلفی فک بالا را مدتها پیش کشیدهاند، سینوسهای استخوان فک بالایشان، داخل استخوان گسترش مییابد. از اینرو استخوان کافی به منظور قرار دادن ایمپلنت وجود ندارد پس قبل از قرار دادن ایمپلنت نیاز است که سینوس فک ترمیم و به طرف بالا برده شود. بعد از این جراحی میتوان ایمپلنت را بلافاصله یا 4 ماه بعد قرار داد.
6. بعضی از بیماران نباید ایمپلنت بگذارند
ایمپلنت موارد عدم تجویز محدودی دارد، بیماران مبتلا به دیابت کنترلنشده، بیماران تحت رادیوتراپی بهخصوص در ناحیه فک و صورت و بیمارانی که طولانیمدت تحتدرمان بیسفسفونات بودهاند، نباید ایمپلنت بگذارند. تجویز کردن یا نکردن ایمپلنت به تشخیص دندانپزشک بستگی دارد.
7. به شایعات غلط توجه نکنید
برخی مردم باورهایی دارند که اصلا توجیه علمی ندارند؛ مثلا بعد از قرار دادن ایمپلنت نباید سرما بخورید! بعد از قرار دادن ایمپلنت نباید سرتان را خم کنید! قرار دادن پیچ در فکها باعث عفونت میشود! و... هنگام گذاشتن ایمپلنت کاملا با دندانپزشکتان مشورت کنید تا هرگونه شک و شبهه از بین برود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#308
Posted: 22 Jun 2015 20:43
ژن اوتیسم با سیر تکاملی مغز جنین مرتبط است
تحقیقات دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا در ساندیگو نشان داد جهشهای ژنتیکی که باعث اوتیسم در کودکان میشوند، مرتبط با مسیری هستند که تکامل مغز در جنین را تنظیم میکند.
به گزارش سرویس پژوهشی ایسنا منطقه دانشگاه علوم پزشکی تهران، محققان مجموعهای از جهشهای شناختهشده اوتیسم موسوم به انواع مختلف کپی (CNVs) را بررسی کردند. آنها درمورد زمان و محل ظهور ژنها در طول تکامل مغز تحقیق کردند.
دکتر لیلیا لاکوچوا، سرپرست این تیم تحقیقاتی اظهار کرد: مورد حیرتانگیزی که ما مشاهده کردیم، این بود که به نظر میرسد CNVهای مختلف، در دورههای مختلف تکامل، روشن میشوند.
به گفته دانشمندان، CNV واقع در ناحیه ژنومی 16p11.2، حاوی ژنهایی است که در طول اواخر دوره میانی جنینی (late-mid fetal period) فعال میشوند. سرانجام، آنها شبکهای از ژنها را شناسایی کردهاند که الگوی مشابهی از فعالسازی را نشان میداد، از جمله KCTD13 در 16p11.2 و CUL3، ژنی از کروموزوم متفاوت که در کودکان مبتلا به اوتیسم نیز جهش میکند.
لاکوچوا میگوید: هیجانانگیزترین لحظه برای ما زمانی بود که دریافتیم پروتئینهای کدگذاری شده به وسیلهی این ژنها، مجموعهای را تشکیل میدهند که سطوح پروتئین سوم RhoA را تنظیم میکند. پروتئینهای Rho، نقشی محوری در مهاجرت نورونی و شکلپذیری مغز در مراحل اولیه تکامل مغز را ایفا میکنند.
به گفته وی، آزمایشات دیگر تأیید کردهاند که جهش های CUL3، مانع واکنش با KCTD13 میشوند که نشان میدهد 16p11.2 CNV و CUL3، ممکناست از طریق یک مسیر RhoA فعال شوند. سطوح RhoA بر اندازه بدن و سر در نسخه آزمایشگاهی گورخرماهی که توسط ژنتیکشناسان برای تحقیق درمورد عملکرد ژنها به کار میرود، تأثیر میگذارند. کودکان دارای 16p11.2 CNV دارای اندازه سر افزایش یا کاهش یافته هستند و از چاقی یا کمبود وزن رنج میبرند.
به ادعای محققان، مدل آنها به خوبی مطابق با آن چیزی است که در بیماران مشاهده میشود. مسیر RhoA به تازگی به طور جالبی در شکل نادری از اوتیسم به نام سندروم Timothy نشان داده شده که به وسیله جهش در یک ژن کاملا متفاوت ایجاد میشود. این واقعیت که سه نوع مختلف جهش ممکن است از طریق یک مسیر فعال شوند، قابلتوجه است.
دکتر لاکوچوا و همکاران قصد دارند بازدارنده های مسیر RhoA را با استفاده از یک مدل سلول بنیادی اوتیسم آزمایش کنند.
این تحقیق در مجله Neuron منتشر شده است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#309
Posted: 22 Jun 2015 23:15
گوش قابلهها به خاطر سر و صدای اتاق زایمان سنگین میشود
کم شدن شنوایی در محیطهای پر سر و صدای صنعتی یا ساختمانسازی امری قابل انتظار است. اینک پژوهشگران سوئیسی روی اتاق زایمان تمرکز کرده و نتایجی گرفتهاند: ماماها به خاطر جیغهای ممتد نوزاد و زائو کمشنوا میشوند.
بسیاری از ماماها از آسیبهای شنوایی رنج میبرند. نتیجه پژوهشی در سوئیس نشان میدهد که فریادهای درد زنان در حال زایمان، علت اصلی این مشکل است.
در مطالعهای که در مجله پزشکی "بریتیش مدیکال جورنال اوپن" منتشر شده، مشخص میشود که متجاوز از نصف قابلههای مورد تحقیق، دچار مشکل شنوایی و سنگینی گوش هستند. یکی از عوامل اصلی، جیغهای بلندی عنوان شده که زائوها در خلال زایمان میکشند. به این موضوع، جیغ نوزادان پس از تولد را باید افزود.
صوفی فردریکسون، پزشک محقق در دانشگاه "گوتهبورگ" میگوید این مشکلی جدی است که راهحل آسانی ندارد: «معمولا در این مواقع گفته میشود که باید منشاء سر و صدا را کاهش داد. اما طبعا در این مورد نمیتوان چنین توصیهای کرد.»
به نظر خانم فردریکسون، لازم است همانند سایر مشاغل، در بخشهای زنان و زایمان بیمارستانها آگهیهای هشدار دهنده پیرامون عوارض صدای بلند و جیغ و فریاد نصب شود.
۱۱۵قابله در تحقیق یاد شده شرکت داشتهاند. در معاینه آنها روشن شده که گوش ۵۵درصد این ماماها سنگین شده و میزان وزوز گوش (تیتینوس) نزد آنها نیز بیشتر از حد نرمال است. همکاران این تحقیق درعین حال تاکید کردهاند که نمیتوان به طور قطعی نتیجه گرفت که مشکلات شنوایی قابلهها ارتباط مستقیم با محل کار دارد و پژوهشهای تکمیلی و شواهد دیگری برای اثبات این مدعا لازمند.
آنها میگویند نتیجه علمی این پژوهش را میتوان چنین فرموله کرد: «مشکل شنوایی در کارکنان بخش زنان و زایمان بالاتر از حد انتظار بود.»
در ۴۶درصد اندازهگیریهای صدا در بخش زایمان، میزانی بالاتر از حد میانگین روزانه ۸۰دسیبل به دست آمده است. اما در ۶۱شیفت کاری، ۵۰مرتبه فرکانس صداها از ۱۱۵دسیبل تجاوز کرده که دامنه صدای یک کنسرت راک است.
کسانی که در این تحقیق شرکت کردهاند گفتهاند که به طور کلی استفاده از وسایل حفاظت گوش در بیمارستانها رایج نیست و آنها گاهی خودشان برای تحمل سر و صدا ابتکارهایی به خرج میدهند. مثلا قابلهای گفته به یک زائو ماسک ضد گاز داده که صدای فریادش را کمتر کند.
پژوهشگران تحقیق یادشده پیشنهاد دادهاند که پرسنل اتاق زایمان از لاستیکهای مخصوصی استفاده کنند که برای جلوگیری از آسیب دیدن گوش درست شدهاند.
یک راه حل سادهتر نیز پیشنهاد شده: پس از هر زایمان، قابلهها تنفسی به خود بدهند و در محلی آرام، فنجانی قهوه بنوشند
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#310
Posted: 23 Jun 2015 16:27
زن انگلیسی صاحب پیشرفتهترین دست مصنوعی شد
فناوری جدید زنی که از زمان تولد دست راست نداشته را قادر ساخته تا بتواند در کنار انجام کارهای مختلف، دوچرخهسواری هم بکند. این دست که از آن با عنوان دقیقترین دست مصنوعی جهان یاد میشود، توسط یک تیم انگلیسی ساخته شده است. با زومیت همراه باشید.
گروه Steeper که در شهر لیدز واقع است، دست مصنوعی کوچکی برای نیکی اَشوِل 26 ساله ساخته و مدعی است که این دست از نظر آناتومی، دقیقترین دست مصنوعی ساخته شده است و سطحی از دقت و حرکتهای طبیعی را ارائه میدهد که بدون رقیب در بازار خواهد بود.
برای این که این امر محقق شود این شرکت از فناوری که در ماشینهای فرمول 1 دیده میشود تا ساختار اسکلتی دقیقی را با اجزای کوچک ایجاد کند، استفاده کرده است.
این دست با استفاده از سنسورهایی که با عضلات بازو تحریک میشوند، کار میکند. هر انگشت موتور جداگانهای دارد که میتواند بطور مستقل حرکت کند. در مجموع این دست مصنوعی 337 قطعه مکانیکی دارد که باعث میشوند عملکردی طبیعی داشته باشد.
انگشتان دست بوسیله آهنرباهای مخصوص و کمیابی به هم متصل شدهاند تا عملکرد آنها از طریق تعادلی از قدرت و سرعت افزایش یابد. برای افزایش حس واقعی بودن، نوک انگشتان دست شامل حبابهای هوا است تا به نوعی حس واقعی انگشتان دست به افراد دست دهد. ظاهراً این دستها میتوانند تا 45 کیلوگرم وزن را تحمل کنند که معادل وزن 25 آجر است.
نیکی که مدیر محصولات در یک سرویس پیشبینی مُد آنلاین است، میگوید:
وقتی برای اولین بار از این دستهای مصنوعی استفاده کردم، احساس جالب و غریبی داشتم. ولی بلافاصله این دست امکانات جدیدی را برای من به ارمغان آورد. احساس کردم که زندگی را خیلی به خودم سخت میگرفتم. حالا حرکات دستم آسان است و طبیعی به نظر میرسد. حالا خودم را با چیزهای کوچک سرگرم میکنم؛ مثلاً خوشحالم از این که میتوانم کیفم را در دستم بگیرم در حالی که دست دیگرم در دست نامزدم است. همچنین حالا میتوانم کارهایی بکنم که قبلا اصلا برایم ممکن نبود؛ مثلاً میتوانم دوچرخهسواری کنم.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟