انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
علم و دانش
  
صفحه  صفحه 1 از 6:  1  2  3  4  5  6  پسین »

زنبور عسل


زن

 
دوستان در این تایپیک هر چیزی در مورد زنبور عسل میدونید بنویسید

(چگونگی پرورش.انواع زنبورها.تولیدمثل و ....)

ممنون
     
  ویرایش شده توسط: anna_nemati   
زن

 





مقدمه

زنبور عسل یکی ازحشراتمفید برای انسان است که متعلق به رده دوبالان می‌باشد. زنبور عسل خیلی پیش از انسان در روی زمین بوجود آمده و زندگی می‌کرده است. زنبور عسل حدود 150 میلیون سال قبل وجود داشته و مشغول زاد و ولد بوده است. منتها با این تفاوت که در آن فاقد یک زندگی اجتماعی بوده و مثل خیلی از زنبورهای غیر عسلی امروزی ، زندگی انفرادی داشته و هر زنبور لانه مخصوص بخود را داشته و در آن زندگی می‌کرده است. کندو محلی است که زنبورها در آن تولد یافته ، کار کرده ، خواهران و برادران خود را پرورش داده و مواد غذایی لازمه را در آن انبار و ذخیره می‌کنند. زنبور عسل دارای نژادهای مختلف است و ساختمان بدنی پیچیده‌ای دارند.

ساختار بدن زنبور عسل

سر


در جلوترین قسمت بدن قرار داشته و شامل اعضای زیر است: دو عدد چشم مرکب ، سه عدد چشم ساده ، دو عدد آنتن و دهان با خرطوم. بزرگی چشمها وسیله‌ای است که زنبوردار به کمک آن به راحتی می‌تواند زنبور نر را از کارگر تشخیص دهد. زیرا چشمهای زنبور نر بزرگتر بوده و از عقب سر بهم می‌رسند، ولی در زنبور کارگر و ملکه بهم نمی‌رسند. کار آنتنها ، لمس کردن و بوییدن است. زنبور به کمک خرطوم ، شهد را از روی گلها جمع آوری و از راه دهان به داخل کیسه عسلی می‌فرستد.

سینه

از سه حلقه کیتینی درست شده و اعضای زیر به آن اتصال دارند: چهار عدد بال یا پر که دو عدد آنها بالهای جلویی و دو عدد دیگر بالهای عقبی هستند. شش عدد پا که جفت عقب آن دارای حفره‌هایی به نام سبد می‌باشند و زنبور عسل در دوران فعالیت خود گرده‌های گل در آن پر و با خود به کندو حمل می‌کند. این سبدها در کارگران بزرگتر از نرها هستند.
شکم

در قسمت انتهایی بدن قرار داشته، از 6 حلقه کیتینی پشتی و 6 قطعه شکمی تشکیل شده است. در انتهای شکم مخرج برای دفع مدفوعات دیده می‌شود. از راه همین مخرج ، زنبور قادر است خاری را که در داخل بدنش جای دارد، خارج کرده و نیش بزند. زنبور نر نمی‌تواند نیش بزند، چون اصلا نیش ندارد.

غده های مهم

در داخلا دو طرف سر کارگر یک جفت غده‌ای به نام غده‌های شیری وجود دارد که از خود ماده‌ای به نام شیر یا ژله شاهانه ترشح می‌کند و با آن ملکه و لاروهای خیلی جوان را تغذیه می‌نمایند.
غده‌های بزاقی همراه با یک جفت غده سینه‌ای بوسیله یک کانال مشترک ، ترشحاتشان را به داخل دهان زنبور می‌ریزند. ترشحات این غده‌ها در موقع لارو بودن صرف تنیدن به دور خود شده و پس از رشد و تبدیل به یک زنبور کامل ، نقش غده بزاق دهان را در زندگیشان بازی می‌کنند.
غدد زیر آرواره‌ای که در کارگران خیلی کوچک و غیرفعال بوده و در ملکه بسیار بزرگ و فعال است. ماده‌ای بوسیله این غده ترشح می‌شود که با بوی مخصوصش باعث تمیز ملکه از سایر زنبورها می‌شود.
در زیر شکم زنبورها 4 جفت غده‌هایمومی وجود دارد که سه جفتش فعال هستند و موم ترشح می‌کنند و بکار ساختن سلولها و شان می‌خورند.
غده‌های بویایی: در پشت زنبورها غده‌ای به نام غده بویایی دیده می‌شود که کارش تشخیص بوهاست.
غده‌های مخزنی: سه عدد غده در مخزن به نام غده‌های مخزنی ، مدفوعاتی را که در آنجا ذخیره شده‌اند، مرتب ضد عفونی می‌کنند.
     
  ویرایش شده توسط: anna_nemati   
زن

 
ملکه

ملکه مادر کندو بوده و جنسيت آن ماده می‌باشد. طول بدن ملکه هیجده میلی مترمی‌باشد. بال‌های آن کوچک بوده و خرطوم آن توانایی جمع آوری شهد گلها را نداشته ودرعوض دارای شکمی بزرگ‌تر از ماده‌های کارگر بوده و دو تا شش سال می‌تواند زندهبماند. ولی در زنبورداری تجاری بیش از دو سال از یک ملکه استفاده نمی‌شود. ملکه عسلو گرده نمی‌خورد و بجای آن ژله رویال مصرف می‌کند.
نیش ملکه همانند شمشیر تازی بوده و بدون خار می‌باشد .


زنبور نر

زنبورهای نر در کندو تنها وظیفه بارور نمودن ملکه را دارند و دارای نیشنمی‌باشند. دارای سر و بالهای بزرگ می‌باشند. توانایی جمع‌آوری شهد و گردملکه
ملکه مادر کندو بوده و جنسيت آن ماده می‌باشد. طول بدن ملکه هیجده میلی مترمی‌باشد. بال‌های آن کوچک بوده و خرطوم آن توانایی جمع آوری شهد گلها را نداشته ودرعوض دارای شکمی بزرگ‌تر از ماده‌های کارگر بوده و دو تا شش سال می‌تواند زندهبماند. ولی در زنبورداری تجاری بیش از دو سال از یک ملکه استفاده نمی‌شود. ملکه عسلو گرده نمی‌خورد و بجای آن ژله رویال مصرف می‌کند.
نیش ملکه همانند شمشیر تازی بوده و بدون خار می‌باشد .

زنبور نر


زنبورهای نر در کندو تنها وظیفه بارور نمودن ملکه را دارند و دارای نیشنمی‌باشند. دارای سر و بالهای بزرگ می‌باشند. توانایی جمع‌آوری شهد و گرده رانداشته و ۲۴ روز زنده می‌مانند.
زنبور نر در حجره‌های بزرگ‌تری نسبت‌به زنبورهای كارگر پرورش می‌یابند. تخمهایبارورنشده ملکه به زنبور نر تبدیل می‌شوند.

زنبور کارگر

جنسیت زنبورهای کارگر ماده بوده. طول بدن آنها ۹ میلیمتر می‌باد. در یک کندویقوی با تعداد ۱۰قاب ۷۰هزار زنبورکارگر وجود دارد. زنبورهای کارگر با اینکه ماده هستند توانایی بارور شدن ندارند. ولی در صورت نبودن ملکه در کندو می‌توانند تخم ریزی کنند. که در زنبوردار29ماده تخم‌گذار گفته می‌شود. نیش زنبورهای ماده خاردار بوده و طول آن در حدود ۱ میلیمتر می‌باشد. به خاطر وجود همین خارها پس از نیش زدن و ورود زهر به بدن موجوداتی که ساختار گوشتی دارد نیش در پوست گیر کرده و موجب جدا شدن کیسهزهر از زنبور می‌شود. و پس از چند دقیقه زنبوری که نیش زده خواهد مرد .

وظایف زنبورکارگر

جمع آوری شهد آب بره موم- پاسبانی از کندو - تولید عسل - رسیدگی به ملکه - پرورش نوزادان - رسیدگی به کندو و پاکیزه‌گی آن از بیشترین وظایف زنبورهای کارگر می‌باشد . منبع :پرورشزنبورعسل دکتر نعمت الله شهرستانیه را نداشته و ۲۴ روز زنده می‌مانند.
زنبور نر در حجره‌های بزرگ‌تری نسبت‌به زنبورهای كارگر پرورش می‌یابند. تخمهایبارورنشده ملکه به زنبور نر تبدیل می‌شوند.
     
  
زن

 
زنبور هندی Aspis Indica

کمی کوچکتر از زنبور عسل معمولی بوده ، قدر کارگرش 13 میلیمتر می‌باشد.

سلولهایی را که با موم در روی شانها درست می‌نماید از سلولهای زنبور عسل

کوچکتر هستند.
زنبور درشت Apis Dorsata

در هندوستان و چین زندگی نموده و بزرگترین نوع زنبور عسلی است که تاکنون شناخته شده است.

به حالت وحشی زندگی کرده و در زیر شاخه‌های درخت شانش را می‌چسبانند.

سالانه چند بار از نقطه‌ای به نقطه دیگر کوچ می‌نمایند.


زنبور ریزApis Florea

از همه زنبورها کوچکتر بوده و فقط یک شان درست می‌کنند

که مثل زنبورهای درشت به زیر شاخه درخت می‌چسباند

به حالت وحشی در هندوستان و جنوب ایران یافت می‌شوند.


زنبور عسل معمولیApis Meaifica

همان زنبور عسل معمولی است که فقط آنها را در دهات و شهرها

برای تولید عسل در کندوها نگهداری می‌کنند.

خواصی را که از یک نژاد خوب باید انتظار داشت عبارتند از:

آرام باشند و نیش نزنند،

پر محصول باشند،

بچه به اندازه لازم بدهند،

گلهای شهددار را به سرعت پیدا کنند،

در مقابل امراض مقاوم باشند،

مصرف عسل زمستانی آنها کم باشد،

رشد سالانه‌شان را هر چه زودتر شروع کرده

و سریع به حداکثر رشدشان برسند.

از مهمترین نژادهای این زنبور می‌توان به

زنبور عسل اروپای مرکزی ،
زنبور سیاه ،
زنبور ایتالیایی قفقازی
و زنبور نژاد ایرانی نام برد.
آفات و بیماریهای زنبور عسل

از مهمترین بیماریها می‌توان به
لوک آمریکایی ،
لوک اروپایی ،
نوزما ،
کنه دونی
، یبوست ،
شپشک زنبور عسل
و کرم موم خوار اشاره کرد
AaVaA is offline Reply With Quote


     
  
زن

 


براي خيلي ها اين سوال پيش مي آيد كه زنبورداري را از كجا بايد شروع كرد؟
1-بايد ابتدا خود را براي زنبور داري آماده ساخت و اين كار را بايد در فصل زمستان كه زنبور ها در كندو هستند انجام داد براي اين كار بايستي در اين فصل (زمستان) به مطالعه و تحقيق در مورد زنبورداري پرداخت و با نحوه زندگي و كار با زنبور عسل آشنا شد

2-خريد كندو در بهمن و اسفند و عدم خريد كندو در فصل پاييز زيرا كندويي كندوي خوبست كه در بهمن و اسفند داراي جمعيتي قوي باشد در صورتي كه در فصل پاييز اقدام به خريد كندو نماييد امكان شكست بسيار بالاست چون زنبورهاي پير و ضعيف در فصل زمستان از بين مي روند و مي ميرند و جمعيتي كه در پاييز در كندو ديده مي شود يك جمعيت حقيقي نيست

3-توجه شود كه كندو ها داراي ملكه باشند چون كندوهاي بي ملكه در فصل بهار كه شروع توليد نسل و تكثير كندوست افزايش جمعيتي نداشته و از بين مي رود در صورتي كه با كندويي بي ملكه مواجه شديد سريعا بايستي اقدام به ادغام كندو با يك كندوي قوي نمود

4-زنبورداري را با سه كندو شروع كنيد چون در صورتي كه يكي از كندو ها از بين رفت مايوس نشويد بهتر است كه تعداد كندو ها در ابتدا سه تا شش عدد باشد

5-هميشه جمعيت قوي و سالم خريداري كنيد منظور از جمعيت قوي در بهمن ماه اين است كه دو طرف شش تا هشت عدد از كادر ها را زنبور پوشانيده باشد

6-مخيط مناسبي براي نگهداري در نظر گرفته شود چون در محيطي كه عاري از گل و گياه مناسب باشد جمعيت بهره دهي نخواهد داشت
     
  
زن

 
انتخاب محل زنبورستان
يکي از مهمترين نکات مديريتي در پرورش زنبور عسل انتخاب صحيح محلاستقرار زنبورستان است.
شرايط مطلوب براي محل استقرار يک زنبورستان و محل استقرارکندوها


1- شرايط آب و هوايي :

به طور کليشرايطي چون گرما يا سرماي بيش از حد تحمل زنبورها ، بارندگي پيوسته و زياد ، هوايابري در بيشتر اوقات سال يا فصل مورد نظر ، بادهاي شديد ، هواي شرجي يا هواي غالبامه آلود ، افزايش يا کاهش ناگهاني درجه حرارت هوا و آلودگي غير تحمل هوا ممکن استچنان منطقه اي را براي استقرار زنبورستان نا مطلوب کند .

2 - پوشش گياهي منطقه :

به طور کلي گياهاني چون توتون ، پنبه ،آفتاب گردان ، يونجه ، شبدر ،اسپرس ، بيدمشک ، گوَ ن ، آويشن ، خردل ، زعفران ، نخود ، لوبيا ، نعنا ، سيب ،گلابي ، مرکبات ، اقاقيا ، کاج ، گياهان زينتي و طيف بسيار وسيعي از ديگر گياهانزراعي ، باغي ، جنگلي و مرتعي منابع شهد وگرده براي زنبورعسل محسوب مي شوند.

3- اهميت وجود منبع آب سالم در اطراف زنبورستان :

زنبور نيز مانند ساير جانداران بهآب به عنوان حياتي ترين نياز خود احتيج دارد.

4- بهداشت منطقه زنبورستان و اهميت آن :

زنبور عسل نيز مانندساير حيوانات به برخي از بيماري ها حساس است و متاسفانه بيشتر بيماري ها باعثانهدام بخش مهم يا تمامي کلني هاي زنبور دار مي شودويا ضمنخسارت به زنبور دار معالجه مي شوند . بنابراين اقتصادي ترين اقدام براي جلوگيري ازابتلاي زنبورها به بيماري توجه زنبور دار به بهداشت منطقه است .

5 - آلودگيهاي صوتي و بوهاي نامطلوب :

مکان استقرار زنبورستان بايد دست کم2کيلومتر از دامداري ها ، مرغ داري ها ، کارخانه هاي دباغي و ديگرمجتمع هاي توليدي که بوي ناخوشايند در آن ها توليد مي شود دور باشد . زيرا بوي بدزنبوران را فراري مي دهد . زنبورستان ها هم چنين بايد از نقاط پر سرو صدا مثل جاده هاي پر رفت وآمد ، کارخانه هاي پر سروصدا و غيره به اندازه کافي دور باشند تا سرو صدا موجب هراس زنبورها و فراري شدنآنها نشود .

6- اهميت دور بودن کافي زنبورستان ازنقاط مسکوني :

زنبورها با توجه به شعاع پرواز خود ممکن است تا 12 کيلومتر ازمحل زنبورستان دور شوند . نزيک بودن زنبورستان به مناطقمسکوني ممکن است باعث مشکلاتي براي زنبور دار شود.

7- اهميت رعايت فاصله زنبورستان هااز هم :

حداقل فاصله لازم به رعايت زنبورستان ها از يکديگر در هر منطقه 6کيلومتر است . چنانچه اين فاصله کمتر شود بخصوص اگر منطقه پوشش گياهي چندان خوبينداشته باشد چند مشکل اساسي پيش خواهد آمد .
1- توليد عسلکمتر در دو زنبورستان مجاور هم به علت کمبود منابع شهد وگرده 2- به علت گرده افشاني بيش از حد مورد نياز بيشتر گل ها بهميوه يا بذر تبديل شده و تمام ميوه ها قادر به دريافت مواد غذايي کافي نمي شوند واز کيفيت محصول کاسته شده 3- امکان رفتن اشتباهي زنبورهاي يک زنبورستان بهزنبورستان هاي ديگر و شيوع بيماري و غارت وجود دارد.

8- نياز زنبورستان به حصار

9- ميزان نزديکي زنبورستان به جاده

براي دسترسي به وسايل نقليه براي حمل ونقل ،بارگيري و تخليه کندوها

10- بهترين مناطق استقرار يک زنبورستان :

بي ترديد بهترين مکان استقرار يک زنبورستان در يک باغ يا مزرعهبزرگي است که محصول آن بايد توسط زنبور عسل گرده افشاني شود. در اين صورت علاوه برتوليد عسل براي زنبوردار محصولات کشاورز يا باغ دار هم به قدر کافي گرده افشاني ميشود.

11- استقرار زنبورستان در کنار دريا يارودخانه :

چنانچه زنبورستان در ساحل دريا يا رودخانهمستقر شود زنبورها براي نوشيدنو جمع آوري آب بطرف آنها رفتهو معمولا جريان آب رودخانه يا امواج دريا بيشتر زنبورها را غرق مي کند و به اينترتيب خسارت سنگيني به جمعيت کلني ها وارد مي شود.

12-سطحزنبورستان و استقرار کندوها روي پايه يا سکو :

سطحزمين زنبورستان بايد دست کم 30 سانتي متر بالاتر از زمين هاي اطراف باشد.

13-فاصله کندوها از هم در يک زنبورستان :

در يک زنبورستان رعايت فاصله 5/2 متر بين دو کندو ضروري است.

14-مکان زنبورستان در رابطه باسمپاشي باغ ها و مزارع

15- جهت استقرار کندوها درزنبورستان

چنانکه منطقه اي که زنبورستان در آن مستقراست بادخيز نباشد مي توان کندوها را به گونه اي در زنبورستان مستقر کرد که سوراخپرواز آنها به سمت مشرق يا جنوب باشد در اين صورت با طلوع خورشيد نور به سمت جلويکندوها مي تابد و زنبورها زودتر فعاليت روزانه را آغاز مي کنند.در مناطق بادخيزسوراخپرواز بايد در جهت مخالف وزش باد باشد تا بخصوص درزمستان باد سرد به داخل کندوها وزيده نشود و در ساير مواقع نيز موجب ناراحتيزنبورها نشود.

16-محافظت کندوها از عوامل نامساعد جوي و محيطي

17-مسافت مکان جديد زنبورستان تا مکان قبلي

شعاع پرواز مفيد زنبور عسل به 2 کيلومتر و شعاعپرواز دور آن به 6 کيلومتر و گاهي به 12 الي 5/13 کيلومتر ميرسد. براي جلوگيري از مراجعت زنبورها به مکان زنبورستان قبلي مکان زنبورستانجديد تا قبلي بايد بيش از 6 کيلومتر فاصله داشته باشد.

18-رابطه کندو و مساحت زنبورستان :

ديوارها نبايد از 2 متر مرتفع تر و فواصل بين کندوها به ميزانحداقل 5/2 متر از هم بايد رعايت شود.

19- نحوهاستقرار کندوها در زنبورستان :

محل استقرار کندوها درزنبورستان بايد به گونه اي طراحي شود که زنبورهاي پرواز کننده از کندوهاي مختلفمانعي در جلوي زنبورهاي ديگر نباشد به همين جهت در استقرار کندوها طرح هايي چون زيگزاگ - مربع - گروهي - موازي و غيره ممکن است عملي گردد.

20-زنبورستان در مناطق گرمسيري:

زنبور عسل در حرارت 16 تا 32 درجه سانتيگراد در حداکثر فعاليت است و 34 تا 39 درجه سانتي گراد و 16 تا 8 درجه سانتي گرادبه تدريج از فعاليت آنها کاسته مي شود و در دماي کمتر از 8 درجه سانتي گراد و بيشتراز 39 درجه سانتي گراد از کندو خارج نمي شوند
     
  
زن

 



رفتار بازنبورها
طرز کارکردن و رقتارتان برای زنبورها مهم است هیچوقت در کندو را بدون دود دادن باز نکنید و هیچوقت هم بیش از اندازه به داخل ان دود ندهید.

دود دادن زیاد باعث گیجی و عصبانی شدن زنبورها می گردد با دود دادن به زنبورها خواهید فهماند که ازانها قویترید.وقتی که انها شما را از خودشان قویترحس کردند دیگربه شما حمله ورنخواهند شد .
هنگامی که کندو راباز کرده وبازنبورها کارمی کنید

اگر زنبوری ناگاه به دست شما حمله کرد نترسید ودستتان رابسرعت عقب نکشید زیرا دراین صورت حتما نیش خواهد زدواگر دست رابه همان حال نگهداریدنیش نمیزند.

از هر حرکت ناگهانی در مقبل جمعیت بپرهیزید چون از آن خوششان نمی آید و فورا حمل کرده و نیش می زنند . قاب را هیچگاه به زور بیرون نکشید زیرا ناگهان کنده شده و زنبور ها را عصبانی می کند مواظب باشید که قاب پر از زنبور از دستتان به زمین نیفتد که در این صورت زنبورها به شما حمله کرده ونیش می زنند .

زنبور ها از بوی عرق بدشان می آید و به کسی که بدنش بوی عرق بدهد یا به خود یا موهایش ادکلن و عطر زده باشد حمله می کنند بین رنگها سفید برایشان آرامش دهنده و قهوه ای ناراحت کننده است از پارچه های پشمی به هر نحو و رنگی که باشند بدشان میاد. زهر زنبور عسل مصونیت موضعی می دهد
یعنی اگر زنبور نقطه ای از بدن را نیش زد و این نقطه متورم شد دفعه بعد اگر باز همین نقطه و اطرافش را نیش بزند دیگر متورم نمی شود .

در هوای بارانی و یا وقتی که هوای آفتابی تبدیل به هوای بارانی می شود زنبور ها ناراحتن در چنین مواقعی به کندوهایشان دست نزنید که حمله خواهند کرد.
الکل باعث عصبانیت زنبور ها می شود بعد از نوشیدن مشروبات حتی آب جو به کندو ها نزدیک نشوید هنگام کار کردن با زنبور ها جلوی سوراخ پرواز نایستید زیرا نظم ورود و خروج آنها را به هم زده و زنبور ها که تحمل بی نظمی را ندارند به شما حمله ور خواهند شد

3نکته مهم در هنگام بازدید کندوها

باید همیشه شماره گذاری باشند ودر اولین بازدید بهاری از داخل کندوها حتما از زنده بودن ملکه مطمئن شوید لازم نیست که خود ملکه را ببینید وجود تخم در داخل سلول ها دلیل بر وجود ملکه است ملکه معمولا در هر سلول یک تخم می گذارد هرگاه ضمن بازدید در داخل هر سلول بیش از یک تخم دیدید نشانه آن است که ملکه این جمعیت مدت هاست که از بین رفته وگارگر ها این تخم ها را گذاشته اند زیرا تنها کارگرها هستند که ناشیانه در هر سلول چند تخم می گذارند چیز دیگری که باید در اولین بازدید بهاری به آنتوجه کرد رفتار زنبور ها پس از دادن کمی دود به کندوست و اینکه پس از دود دادن آیا حمله می کنند یا به آرامی بر روی قابها می نشینند در صورت حمله زنبور ها می تواند دلیل بر بی ملکه بودنشان باشد .

به غذای موجوددرکندو نیز درهمین بازدید باید دقت داشته باشید ودر صورت کمبود غذا یک یا دو قاب عسل داخل جمعیتی که کمبود غذادارد آویزان کنید یادتان باشد قاب ها را اول خراشیده و سپس در وسط قاب ها آویزان کنید تا زنبور ها تحریک به خوردن عسل شوند ودر صورت نبود قاب عسل جمعیت را با شربتی که از یک پیمانه آب و یک پیمانه شکر و دو قاشق غذا خوری عسل درست می شود تغذیه کنید (پیمانه یک لیتری) بهتر است که شربت را پس از مخلوط کردن روی آتش گذاشته و حرارت آن را به40درجه رساند یعنی وقتی که انگشت را داخل شربت می زنید حرارت آن را به زحمت احساس کنید این کار را به مدت 10 الی 15 روز ادامه دهید پس تا اینجا فهمیدیم.
نتیجه می گیریم در اولین بازدید بهاره به این سه نکته باید توجه داشت
لف- وجود ملکه
ب - طرز رفتار زنبور ها
ج - مقدار غذا
     
  
زن

 
بیماری لوک در زنبور عسل

بیماری لوک در زنبور عسل به دو صورت زیر دیده میشود:
الف) لوك آمریكائی :
این بیماری خسارات زیادی رابه زنبوران وارد می سازد ونه تنها منجربه نابودی یك كلنی شده بلكه همه زنبورستان را نابود می نماید. این بیماری فصلی نبوده و در هر فصلی رخ میدهد.عامل بیماری نوعی باسیل بنام Bacillus Larvae است كه لاروها و شفیره های زنبور کارگر تنها میزبان این باسیل می باشند ضمنا این باسیل اسپور بسیار مقاومی دارد.


انتفال بیماری:
آلودگی از طریق غذای آلوده به اسپور بیماری به لاروهای سالم منتقل میشود.اغلب ناقلان، زنبور های جوان پرستار یا زنبورهایی که حجره ها را تمیز نموده و لاشه تلف شده ها را به خارج از کندو منتقل می کنند می باشند.در معده لارو زنبور اسپور تبدیل به باسیل میشود که این باسیل تولید مثل کرده و لارو را بیمار می کند.این ارگانیزم به لارو زنبور حمله می برد ولارو را پس از پوشانیده شدن سلول با موم در مرحله پیش شفیرگی از بین می برد.


سرعت انتشار بیماری:
سرعت انتشار بیماری متناسب با کمی و زیادی مردگان لاروها می باشد و وقتی که بیماری عمومیت پیداکردو لاروهای مرده زیاد شدند دیگر زنبورها از بیرون کشیدن آنها صرف نظر کرده و از طرفی چون بر جمعیت کندو افزوده نمی شود کندو ضعیف شده و از بین می رود.
اسپر بیماری در مقابل نور آفتاب،خشکی،حرارت،سردی و ضدعفونی های عادی و عمل ضدعفونی عسل بسیار مقاوم است.
علائم بیماری:
در اثرآلودگی،لاروها در مرحله پیش شفیره ای مرده ، به رنگ قهوه ای درآمده ودر نهایت خشك می شوند و به صورت یك پوسته در می آیند كه حذف آنها ازسطح شانها كار مشكلی است. معمولا در این بیماری پوشش محدب سلولها فرورفته شده وپس از پیشرفت بیماری سوراخ می گردد.یکی دیگر از علائم مشخصه این بیماری بوی سیریشم ماهی است که از سلول آلوده به مشام میرسد.این بو ممکن است تا یک متری کندویی که درب آنرا برداشته اند استشمام شود. وقتی چوب كبریتی درون سلول حاوی شفیره فاسد شده وارد شود این شفیره به میزان چند سانتی متر چون ماده لزجی كش می آید.


نحوه برخورد:
موثرترین شیوه مبارزه
۱) استفاده کردن از آنتی بیوتیک ها تا حد امکان کمترمثل سدیم سولفا تیازول و ترا مایسین
۲) در آخر اگر کندوی ما به عامل بیماری مبتلا شد سوزاندن کندوی مبتلا با زنبورها و تمام محتویات داخلش اعم از موم،عسل و... موثر ترین راه ممکنه است چون در غیر این صورت خطر ابتلا دیگر کندوهای ما نیز میرود.


ب) لوك اروپایی:
این بیماری عفونی ناشی از نوعی باكتری بنام Bacillus Alvei است البته این باکتری مانند لوک آمریکایی تولید اسپر نمی نماید.این باسیل تنها عامل بیماری نیست بلکه یک عامل ثانوی یا کمکی برای تولید این بیماری بنام Bacillus Pluton شناخته شده است كه این باکتری هم تولید اسپر نمی نماید.


علائم بیماری:
علائم این بیماری برعکس لوک آمریکایی بسیار متغیر است زیرا لاروها در سنین مختلفی می میرند.نامنظمی علائم با شدت بیماری و طول زمان آلودگی بستگی زیاد دارد.با پیشرفت بیماری سلولهای باز کندو که باید خالی و یا دارای تخم و یا لارو سالم و مریض باشند بطور پراکنده و نامنظم بین سلولهای بسته قرار دارد.
تعداد زیادی از لاروها در این بیماری در صورتی که هنوز بشکل حلقه در ته حجره بدون درب قرار دارند مرده اند بعضی در فاصله سه روزگی که از تفریخ تخم می گذردمرده ولی اکثرا در فاصله بین سه روزگی و روزهایی که درب حجره ها بسته می شوند می میرند یعنی در موقعیکه لاروها زیاد تغذیه می شوند.
حلقه شدن ته سلول و نامنظم بودن زمان مرگ لاروها نسبت به سنشان این بیماری را از بیماری لوک آمریکایی مشخص می نماید.
اولین نشانه این بیماری این است که لاروهای بیمار چاقی و براقی و رنگ سفید زنده کرم سالم را از دست داده و برنگ سفید بی روحی در می آیند و نزدیک به مرگ لارو به رنگ زرد روشن در می آید،ممکن است لاروهای مبتلا حرکات غیر طبیعی از خود نشان دهند و این حرکات سبب می شود که شکل غیر طبیعی در سلول پیدا کنند.
ممکن است در طول پشت کرم رنگ سفید خاکستری تیره یا سفید قهوه ای تیره مشاهده شود علت آن وجود تعداد زیاد باکتری می باشد .در این توده که شکل باسیل پلوتن دیده شده و فرم دیگر باکتری موجود نیست،اول لارو حلقه شده و سپس پوسیدگی شروع و رنگ آنهم از زرد به قهوه ای خاکستری تبدیل شده و نیم شفافیت خود را از دست می دهد،رنگ زرد همزمان با آب شدن و پهن شدن هیکل لارو میباشد،این خاصیت اختصاص به این بیماری دارد.
وقتی که لاشه کرم در سلول خشک شد لوله های تنفسی بعلت اینکه مواد تجزیه شده بدن کرم دور آن جمع شده برجستگی پیدا می کند و بالاخره بقایای لارو برنگ زرد قهوه ای یا خاکستری قهوه ای بوده و با شکل نا منظم بدیواره پایین سلول باقی می ماند(اگر قبل از مرگ بشکل منظم در نیامده باشد) بقایای لاشه کرم هرگز بدیواره سلول نمی چسبد و کارگر برای تمیز کردن حجرات باسانی می توانند تعداد زیادی از آنها را از سلول خارج نمایند.
بوی این بیماری در دوره های اول بیماری بوی ترشیدگی کپک زدگی می باشد ولی موقعی که مواد لاروها به فرم طناب در می آید بوی گوشت گندیده که خیلی زننده می باشد به مشام می رسد.
مطلب دیگر اینکه لاروهای ملکه و نرها هم به این مبتلا می شوند در صورتی که در لوک آمریکایی اینچنین نیست.
     
  
زن

 
نوزما Nosema


بدترين و ناراحت كننده ترين بيماري در مناطق مرطوب است و يا در هنگامي از سال كه رطوبت بالاست يعني اواخر زمستان و اوايل بهار اشاعه فراوان دارد.بيماري به شدت مسري است و زنبورها را به شدت ضعيف كرده و در حالت شدت همه انها را از بين مي برد.
علائم بيماري
زنبورهاي بيمار با پرهاي لرزان جلو كندو و يا كمي دورتر افتاده و ناگاه مي ميرند،بيماري مرگ و مير زنبورها را در داخل كندو افزايش مي دهد.با ضعف در پاييز و يا در اوايل بهار بايد به نوزما مشكوكشد.جمعيت بيماربه سرعت ضعيف مي شوند كندوهايي كه در پاييز مبتلا مي شوند زمستان را طاقت نياورده و مي ميرند و اگر بتوانند زمستان را پشت سر بگذارند در بهار آينده قادر به جمع آوري محصول نبوده و در تابستان هم قوي نمي شوند.

در اطراف سوراخ پرواز جمعيتهاي بيمار لكه هاي زيادي ديده مي شود كه در واقع مدفوع خشك شده زنبورهاي مريض است كه بهحالت اسهالي از خود دفع كرده اند.در هنگام شدت بيماري لكه ها در داخل كندو و در روي كادر ها نيز ديده مي شودو لكه هاي مذكور داراي بوي ناخوشايندي مي باشند.
عامل بيماري
ميكروبي به نام Nosema Apis كه در داخل سلولهاي جدار روده هاي زنبور رشد كرده و آنها را به اسهال مبتلا مي سازد.
راه انتقال بيماري
انتقال به وسيله آب و مدفوع زنبورهاي بيمار و يا غذاهاي آلوده به اسپور نوزما و همچنين بوسيله زنبورهاي نر كه مجازند به تمام كندوها رفت و آمد كنند انجام مي گيرد.

جمعيت هاي ضعيف و كم زنبور زود و به راحتي به اين بيماري مبتلا مي شوند.

لارو زنبورها هرگز به اين بيماري مبتلا نمي شوند و فقط زماني مي توانند به اين بيماري مبتلا شوند كه زنبورها كامل شدند.
طرز تشخيص بيماري
با دو انگشت يك دست سينه زنبور را گرفته و با دو انگشت دست ديگر شكمش را بكشيد به طوري كه در اثر كشيدن روده هايش از بدن خارج گردند.رنگ قهوه اي يا كمي قرمز رنگ روده ها دليل بر سلامتي آنها بوده و رنگ سفيد شيري آنها دليل بر مبتلا بودنشان مي باشد.

وجود زنبورهايي كه قادر به پرواز نيستند در نزديكي سوراخ پرواز ميتواند دليل بر وجود اين بيماري در كندو و يا زنبورستان باشد.
پيشگيري
بهترين راه پيشگيري قوي نگه داشتن جمعيت است.جمعيت هايي كه در پاييز بد تغذيه گردند و يا اصلا تغذيه نگردند اگر در طول زمستان از گرسنگي نميرند در اوائل بهار اغلب بيمار مي گردند.بنابراين جمعيتها هميشه بايد:

1- به اندازه كافي ذخيره عسلي داشته باشند.

2- به اندازه كافي گرده گل در داخل قابها ذخيره كرده باشند.

3- در هر يك از فصول سال اگر كمبود مواد غذايي در داخل كندو مشاهده شد بايستي فورا به جمعيت به اندازه كافي عسل رسانيد.

4- سالانه دو بار،يك بار در اوائل پاييز و يكبار در اوائل بهار هنگام تغذيه جمعيتها بايد مقداري داروي Nosemack به منظور پيشگيري به شربت افزود و به آنها خوراند.
معالجه بيماري
1- شروع به تغذيه جمعيت با عسل نموده و در داخل غذاي آنها مقداري داروي مداوا كننده بر ضد همين بيماري مثل Fumidil-b و يا Nosemack مي ريزيم.اين كار بايستي به محض آگاه شدن از وجود بيماري انجام گيرد.

بهترين وقت براي اين كار پاييز و مخصوصا فروردين ماه است.پاييز براي پيشگيري و فروردين براي معالجه.

2- در صورتي كه جمعيت هنوز قوي باشد بايد فوري از آن بچه گرفت و بدينوسيله زنبورهاي جوان را از پيرها جدا كرد.

چون معمولا لاروها و زنبورهاي جوان معمولا مبتلا نمي شوند و فقط زنبورهاي پير كه زمستان رادر كندو گذرانده اند نوزما مي گيرند.با جدا كردن پيرها از جوانها به كمك بچه مصنوعي عملا زنبورهاي بيمار را از زنبورهاي سالم جدا كرده و آنها را نجات داده ايم.
     
  
زن

 
سر و تفاوت های آن در زنبور کارگر نر و ملکه

الف:سر يك زنبور كارگر

سر هر زنبور كارگر از قسمتهاي مختلف زير تشكيل شده است:

۱.چشمهاي نقطه اي به تعداد سه عدد و در قسمت بالاي پیشانی
قرار دارد.

۲.پيشاني در جلو سر.

۳.چشمهاي مركب در طرفين سر به تعداد دو عدد.

۴.شاخكها يا آنتن به تعداد دو عدد در طرفين سر زنبور قرار داشته كه در ملكه و كارگران 12بند و در زنبور نر 13 بند دارد.

۵.پوششي در جلو سر.

۶.لب جلو.

۷. آرواره هاي جلويي: كه در ملكه و كارگران قوي و در زنبور نر نسبتا ضعيف است. ۸.اعضاي لامسه وسطي آرواره اي.

۹.آرواره وسطي.

۱۰.اعضاي لامسه انتهاي آرواره اي

۱۱.خرطوم يا زبان كه از موهاي بسيار ريز و ظريف پوشيده شده است.

۱۲.قاشق: براي جمع آوري شهد از روي گلها.


ب:سر يك ملكه

سر ملكه از لحاظ شكل و ساختمان ظاهري درست همانند سر يك زنبور كارگر است. تفاوت بين اين دو تنها در كوتاه تر بودن خرطوم ملكه مي باشد.

ملكه به خرطوم درازي هم نياز ندارد زيرا نمي خواهد با خرطومش شهد را از روي گلها جمع آوري كند بلكه در داخل كندو دائما بوسيله كارگران تغذيه مي شود و حال آنكه كارگران بايد اغلب شهد را در پايين ترين و عميق ترين نقطه گلها جستجو كنند.در خيلي از موارد شهد در عميق ترين نقطه لوله هاي نسبتا دراز گلها قرار دارد و زنبور عسل براي جمع كردنش ناچار است كه خرطوم را بداخل آن تا عمق فرو برده و آن را بمكد.بنابراين داشتن خرطوم دراز در زندگي و فعاليتهايش نه تنها بسيار موثر بلكه حتي لازم هم است
.

ج:سر يك زنبور نر

سر زنبور ملكه و كارگر با هم شباهت دارند و تشخيص آنها مشكل است ولي سر زنبور نر با هر دو تفاوت زيادي نشان مي دهد بطوري كه تميزش از آنها حتي با چشم هم ساده است و با چند بار تمرين از عهده همه برمي آيد.مهمترين اختلافها بين آنها عبارتند از:در حالي كه چشمهاي مركب ملكه و زنبور كارگر از دو طرف سر به هم نمي رسند،چشمهاي مركب زنبور نر خيلي بزرگ بوده و از پشت سر از دو طرف به يكديگر مي رسند.اين واضح ترين و مهمترين فرق بين آنهاست و به كمك آن مي توان زنبور نر را حتي در حال پروازش شناخت.

زنبودرارها هم با استفاده از همین موضوع آنها را می شناسند.شناخت سایر اختلافات که در زیر شرحشان می آید تنها پس از گرفتن زنبور و دقت زیاد و یا حتی اغلب در آزمایشگاه امکان پذیر است.


۱.تعداد بندهای هر یک از شاخکها در ملکه و زنبوران کارگر 12عدد و در زنبور نر 13 عدد است.

۲.خرطوم زنبور نر کوتاه تر از زنبور کارگر است دلیلش هم مثل آنچه در مورد ملکه گفته شد دراین است که زنبور نر ازآن در جمع آوری شهد استفاده نمی کند.چون زنبور نر هم مانند ملکه بوسیله کارگران تغذیه میشود.

۳.آرواره های جلوی زنبور نر ضعیف تر از آرواره های جلوی کارگران است.

۴.سه چشم نقطه ای زنبور نر در جلو پیشانی ولی در ملکه و زنبور کارگر در بالای پیشانی قرار دارند.
     
  
صفحه  صفحه 1 از 6:  1  2  3  4  5  6  پسین » 
علم و دانش

زنبور عسل

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA