انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
علم و دانش
  
صفحه  صفحه 20 از 21:  « پیشین  1  ...  18  19  20  21  پسین »

صنایع هوایی.هوافضا.هوانوردی


مرد

 
Avenger،پهپاد شکاری نسل پنج


کمپانی General Atomics Aeronautical Systems در 4 آپریل 2009 و در منطقه آزمايشی Gray Butte در خارج از شهر Palmdale ايالت کاليفرنيا،برای اولین بار پهپادی ضربتی را به پرواز در آورد که از آخرین سیستم های شناسایی،کشف و رادار گریزی بهره می برد.این پهپاد بر پایه دو پهپاد درحال خدمت ارتش آمریکا،یعنی MQ-9 Reaper و MQ-1 Predator ساخته شده و بدنه آن شباهت هایی به این دو پهپاد دارد و در هدایت این پهپاد جدید از زیر ساخت و شبکه هایی مشابه ولی پیشرفته تری که برای هدایت MQ-1 Predator و MQ-9 Reaper استفاده می شود،برای این پهپاد هم استفاده می شود که این موضوع برای ارتش آمریکا صرفه جویی زیادی در هزینه ها را به دنبال داشت.
اين هواپيما از خانواده Predator ها،يعنی از MQ-1 تا MQ-9،بوده و از پیشینیان خود تيز پروازتر و چابکتر است.
این کمپانی این هواپيمای جديد خود را با اقدامات کاملا سری و امنيتی و برای پروژه UCLASS نیروی دریای طراحی و تولید کرد.

Avenger که Predator C نیز نامیده می شود،اولین هواپیمای بدون سرنشین نسل پنجم جهان است که با برخورداری از توانایی های رزمی و حرکتی بالا آینده درخشانی را برای خود رقم زده است.
Avenger به معنای واقعی کلمه یک حرکت رو به جلو در صنعت پهپاد ها به حساب می آید و دقت در طراحی و دانش فنی بالا را می توان به روشنی در تمام بخش های آن مشاهده کرد.

Avenger از لحاظ طراحی بدنه تمام پارامتر های یک هواپیمای پنهان کار را رعایت کرده است.
طراحان و کارشناسان کمپانی های سازنده جنگنده Avenger از سه فناوری جدید معرفی شده(و تعداد بسیار زیادی فناوری ناشناخته) که مکمل یکدیگرند و در ساخت F-22 Raptor نیز به کار رفته است برای ساخت این پهپاد استفاده کرده اند.

1- فناوری سطح های شیب دار(کاهش سطح مقطع راداری)
2- فناوری مواد جذب کننده امواج رادار
3- استفاده از مواد جذب کننده گرما و امواج داخلی

رادارها به گونه ای طراحی شده اند که امواج معینی را با طول موج و بسامد(فرکانس) معین در فضا پخش میکنند در صورتی که مانعی در مسیر حرکت امواج منتشر شده ایجاد شود،امواج با آن برخور نموده.قسمتی از امواج جذب جسم و مقداری نیز بر اثر بازتابش در خلاف جهت باز میگردد.این مقدار بازتابیده شده پس از دریافت توسط آنتن های گیرنده و آنالیز زمان انتشار و دریافت موج،جهت انتشار موج،سرعت انتشار موج و نیز سایر موارد دیگر نشان میدهد که امواج به چه نوع مانعی به چه بزرگی و با چه سرعتی برخورد کرده اند.
پس یکی از علت های شناسایی پرنده ها بازتابش امواج جذب نشده در آن است،پس باید فکری کرد تا این امواج یا بازتابش مجدد نداشته باشند و یا از مسیر بازتابش اصلی منحرف شوند.اینکار با کمک 3 فناوری گفته شده انجام میشود.


1-فناوری سطح های شیب دار( کاهش سطح مقطع)

در این فناوری از روش انحراف موج بازتابش برای جلوگیری از رهگیری پرنده استفاده میشود.زاویه تابش و انعکاس نور به یک سطح صاف همواره برابر و در عوض زاویه تابش و انعکاس یک دسته پرتو موازی به یک سطح ناصاف و خمیده همواره متفاوت است و این همان اصل در فناوری کاهش سطح مقطع میباشد.در پهپاد های قدیمی تر همچون MQ-1 Predator به دلیل بالا بودن تعداد مکانهای خمیده و سطح های ناصاف ناشی از محل قرارگیری بمب ها و موشک ها و نیز خمیده و یا گرد بودن مقطع پرنده،امواجی که از طریق رادار در فضا منعکس میشد پس از برخورد با پرنده در جهت های گوناگون انعکاس مییافت که قسمتی از آن توسط ایستگاه های کنترل زمینی دریافت و موقعیت پرنده شناسایی میشد.جای شکی نبود که با منحرف کردن تمامی موج انتشار یافته شده در یک مسیر میتوان شانس دریافت امواج را در زمین برای آنتن های زمینی بسیار کاهش داد.پس در پهپاد های نسل جدید تا حد ممکن سعی شد تا سطح مقطع زیرین بیشتر هواپیما ها یا به صورت صاف باشد و یا به صورت شکسته تا موج تابیده شده را فقط و فقط در یک جهت منحرف کند.

بدنه Avenger به گونه ای طراحی شده که کمترین بازتاب راداری را از خود به جای می گذارد،دوری از زاویه های تند و بهره گیری مناسب از خمیدگی های نرم،علاوه بر چهره ای هولناک،رادار را از شناسایی این پرنده باز می دارد و باعث می گردد تقریبا هیچ راداری امکان رهگیری پرنده را نداشته باشد.تمام سطح بدنه Avenger به وسیله مواد جذب کننده امواج رادار،RAM،پوشیده شده.همچنین بسته الکترونیکی آن از مکان یابی الکترونیکی و رادیویی آن جلوگیری می کنند و جایگاه حمل جنگ افزار در این پهپاد داخلی ساخته شده تا ویژگی های کامل یک هواپیما رادار گریز به ان اضافه شود.همچنین این پهپاد زیر هر بال خود 3 جایگاه خارجی حمل مهمات نیز دارد.

از دیگر ویژگی های Avenger،استفاده از دو دم عمودی پروانه ای V شکل دارای سطح شیب دار به بیرون به منظور کاهش سطح مقطع راداری است که توانسته علاوه بر افزایش چشمگیر پارامتر های پروازی همچون افزایش کارایی آیرودینامیکی و کمک به افزایش نیروی برا،به طرز قابل توجهی ویژگی های پنهانکاری آن را نیز ارتقا دهد و از وزن آن نیز کاسته است.
انتهای بال ها نیز به سمت بالا رفته اند که علاوه بر کمک در پنهانکاری،توانایی و کارایی پروازی و پایداری و آیرودینامیک Avenger را بالا برده اند و به افزایش نیروی برا نیز کمک میکنند.

2-فناوری مواد جذب کننده امواج رادار

در این فناوری نوین از ساختار شش ضلعی لاله زنبوری به طور گسترده استفاده شده است که تنها ماده ای چون کربن که به گفته کارشناسان از نوع فعال آن است می تواند چنین ساختاری را ایجاد کند.تاکنون هیچ گونه شکلی از نوع ساختار لانه زنبوری به کارگرفته شده در این مواد منتشر نشده است.
هنگامی که امواج رادار با سطحی برخورد میکنند،ابتدا مقداری از نیروی آن موج از سوی سطح جذب شده و نیروی موج بازگشتی به همان مقدار کاهش می یابد که موجب ضعیفتر شدن موج برگشتی میشود. ساختار لانه زنبوری با ایجاد انعکاس های درونی پی در پی یک موج نیروی آن موج را گرفته و باعث میشود که در نهایت موج خروجی نتواند قدرت کافی را برای بازگشت به آنتن زمینی و ایجاد زمینه شناسایی پرنده فراهم کند.این کاریست مشابه کاری که جسم سیاه انجام میدهد.ماده سیاه در جهان هستی ماده ای نامریی است که بنابه یافته های ستاره شناسی بیشتر فضای پیرامون جهان هستی را در بر گرفته و از عبور هرگونه نور و موجی از خود به طور کامل جلوگیری میکند و باعث جلوگیری از رسیدن نور از آن سوی ماده به سمت جهان هستی میگردد.علت اصلی سیاه دیده شدن آسمان در شب نیز وجود همین ماده سیاه است.ولی در بحث زمینی مشابهی برای ماده سیاه با نام جسم سیاه تعریف شده است.جسم سیاه جسمی است که تمامی امواج تابیده به سمت آن را به طور کامل جذب کرده و مانع از بازتابش آن میگردد.جسم سیاه آرمانی تشکیل شده از یک ساختار کروی شکل است که سوراخ ریزی بر آن وجود دارد و هر پرتویی که وارد این سوراخ شود توانایی خروج از آن را نخواهد داشت.

همچنین به دلیل رنگ آمیزی با دو طیف خاص از رنگ خاکستری جذب کننده امواج رادار و بهره برداری از الگو هایی که خط های اصلی طرح را به هم می ریزند،شکل بیرونی هواپیما باعث اختلال در سیستم بینایی انسان گشته و توانایی تشخیص آن در آسمان و ارتفاع های بالا را نیز به صورت دیداری و با چشم و سنسور ها و رادار های اپتیکی غیر ممکن می کند.

3-استفاده از مواد جذب کننده گرما و امواج داخلی

موتور در یک پوشش پلیمری و در بالای بدنه نصب شده و از این راه ردگیری پرتو های فروسرخ را برای ببیننده و سنسور زمینی بسیار سخت می کند.خروجی های موتور آن به شکل S می باشد که می تواند گرمای گازهای خروجی را حد امکان خنک کرده و حتی بعد از این تبادل گرمایی،به شکل مستقیم تخلیه نمی گردند و با گذر از آخرین قسمت حرکت خود روی صفحه خروجی به قدری خنک می گردند که کمتر سنسوری در جهان از امکان رهگیری آن ها در ارتفاع 18288 متری که سقف پروازی این پرنده است،برخوردار است.طرح S مانند خروجی(نازل) موتور نه تنها در استتار حرارتی نقش دارد،بلکه بخشی از نقش پراکنده کردن امواج رادار را نیز بر عهده دارد.

تکنولوژی محصول سازمان هوا و فضای آمریکا،NASA،که به یاری موتور Avenger برای خنک کردن گاز های خروجی آمده،تکنولوژی پیشرفته استتار حرارتی با استفاده از نوعی سرامیک فوق العاده کارآمد است که حرارت خروجی موتور جذب سرامیک ها شده و خروجی سرد شود.این لایه سرامیکی تمام سطح نازل موتور Avenger را پوشانده و حرارت را جذب می کند.وجود پوشش جذب کننده حرارت ویژه در کناره نازل ها و طراحی زاویه دار و چند تکه سرامیک ها برای تغییر در شکل خروج گازها و شکل ویژه آنها برای پراکنده کردن امواج رادار،نقش مهمی در استتار Avenger دارد.این سرامیک محصول تحقیق مشترک Lockheed Martin و NASA روی پوشش شاتل های فضایی بوده است که قدرت جذب و سرد کردن گرما توسط این پوشش حیرت آور است.تکه ای از این سرامیک را می شود از کوره با حرارت 1160 درجه سلسیوس خارج کرد و در همان لحظه با وجود سرخ بودن با دست نگه داشت. تقریبا زمانی برای سرد شدن لازم ندارد و حرارت را بلافاصله جذب می کند.

پرنده جدید General Atomics بر خلاف پهپاد های پیشین از همان ابتدا برای اجرای ماموریت های تهاجمی و شناسایی طراحی شده و برای پوشش هر دو ماموریت از توان کافی بر خوردار است،دهانه بال فراخ آن 20 متر عرض دارد و بال دارای زاویه پسگرایی 17 درجه است که آن را برای پرواز با سرعت کمتر از صوت مناسب می گرداند و همین ویژگی به پرنده اجازه می دهد تا ساعت های زیادی در هوا باقی بماند و با سرعت گشت پایین حاصل از چیدمان با کمترین حرکت ممکن منطقه نبرد را زیر نظر بگیرد(البته این توانایی در گونه های پیشین پهپادها نیز وجود داشت).

سامانه راداری Avenger مانند مرکز کنترل زمینی توسط خود General Atomics ساخته شده.این پهپاد از روی زمین توسط 2 نفر از ایستگاه کنترل زمینی هدایت میشود.
Avenger از رادار های روزنه ساختگی،SAR(کوته شده Synthetic Aperture Radar)،دوربین ها و سنسور های فروسرخ،IR،دوربین ها و سنسور های الکترواپتیک و سامانه هدف گیری الکترو اپتیک،EOTS،جنگنده F-35 Lightning II که سامانه پیشرفته کشف و هدف گیری اشیا استتار شده،ALERT،نام گذاری شده و سیستم نظارتی و دیده بانی منطقه گسترده،AESA،استفاده میکند.همچنین محلی برای نصب يک سيستم رادار برای ديد پهلو های هواپيما هنگام پرواز وجود دارد.

البته تاکنون اطلاعات زیادی درباره رادار "lynx SAR" از طرف سازنده ارائه نشده ولی بدون شک توانایی هدف یابی در مناطق آلوده به نبرد الکترونیک و نیز امکان کشف کمینه امواج گسیل داده شده از ویژگی های رادار این پرنده بدون سرنشین نسل پنجمی خواهد بود.
ولی با این وجود درباره رادار روزنه ساخاگی به طور کلی باید گفت:
رادار تصویر ساز مانند دوربین عکاسی فلش دار کار می کند،چرا که از نور برای روشن کردن منطقه ای از زمین و عکس برداری از ان استفاده می کند.با این تفاوت که این کار را در طول موجهای رادیویی انجام می دهد.دوربین عکاسی یک پالس نوری(به صورت فلش) از خود تابش می کند و نوری که بازتابیده می شود را از راه عدسی های خود روی فیلم ثبت می کند.رادار به جای عدسی و فیلم از یک آنتن و نوارهای کامپیوتری دیجیتال برای ثبت تصویر های دریافتی استفاده می کند.در یک تصویر راداری،تنها امواجی که به سوی آنتن رادار بازتابیده شده دیده می شود.
رادار معمولی توانا و زمان رفت و برگشت سیگنال های مایکروویوی را که از آنتن تابیده شده و از سطح شی دور بازتابیده شده اند اندازه گیری می کند.آنتن رادار پالس هایی را به صورت متناوب می فرستد و دریافت می کند که در طول موج های مشخصی از طیف مایکروویو هستند و دارای قطبیت مشخصی( امواج قطبی شده در یک صفحه عمودی یا افقی) می باشند.در سیستم رادار تصویر ساز،حدود 1500 پالس پر توان در هر ثانیه به سوی هدف یا منطقه مورد نظر تابیده می شود،هر پالس نیز به طور معمول گستره کوچکی از بسامدها را پوشش می دهد و بسامد میانگین،بسامد انتخابی رادار است.

پهنای گستره بسامدها در یک رادار تصویر ساز به طور معمول در محدوده 10 تا 200 مگاهرتز است.انرژی پالسهای راداری در سطح زمین به تمام جهت ها پراکنده می شود و بخشی از ان به آنتن رادار باز می تاب.این امواج پراکنده شده به اطراف،به صورت پژواکهای راداری ضعیف با قطبیت ویژه ای که ممکن است با قطبیت پالسهای ارسالی یکسان نباشد به آنتن باز می گردند.این پژواکها به داده های دیجیتالی تبدیل می شوند و برای پردازش بعدی و نمایش به صورت تصویر در یک ضبط کننده داده ای ثبت می شوند.با توجه به اینکه پالسهای راداری با سرعت نور حرکت می کنند،محاسبه مسافت یا برد تا سطح یا جسم بازتاب کننده پالس،با استفاده از زمان رفت و برگشت یک پالس معین،
کار به نسبت ساده ای است.پهنای باند پالس انتخابی،توان تفکیک در برد را تعیین می کند.پهنای باند بزرگتر،به معنی توان تفکیک بهتر در این بعد است.منطقه ای را که بوسیله رادار کاوش می شود(به اصطلاح روشن می شود) را رد پا می نامند که به صورت نوار پیوسته ای روی سطح زمین است که با حرکت رادار،تصویری از آن سطح به وجود می آید.
توان تفکیک در سمت راداری را آنتن تعیین می کند؛هر چه آنتن بلند تر باشد،توان تفکیک در این بعد بهتر خواهد بود.

رادار روزنه ساختگی،SAR،روشی است برای شبیه سازی یک آنتن رادار بسیار دراز از راه ترکیب سیگنال پژواک های دریافتی رادار،در هنگامی که رادار در راستای مسیر پروازی خود حرکت می کند.روزنه به محدوده ای گفته می شود که برای کسب انرژی بازتابی مورد استفاده قرار می گیرد.این روزنه ها همان آنتن رادار است.مشابه آن در دوربین عکاسی، روزنه دیافراگم است.روزنه ساختگی در نتیجه حرکت دادن روزنه حقیقی یا آنتن از یک سری موقعیت ها در راستای مسیر پروازی ساخته است.


ساختن روزنه ساختگی :

با حرکت رادار در مسیر پروازی خود،در هر موقعیت یک پالس تابیده می شود.پژواک های بازتابی بوسیله گیرنده دریافت می شوند و در جایی به نام حافظه پژواک ثبت می شوند.از آنجایی که رادار دارای حرکت نسبی به زمین است،پژواکهای دریافتی دستخوش جا به جایی داپلر می شوند(جا به جایی منفی به هنگام نزدیک شدن به هدف و جا به جایی مثبت به هنگام دور شدن از هدف).مقایسه بسامدهایی که دستخوش جا به جایی داپلر شده اند با یک بسامد مرجع،امکان تمرکز سیگنال های بازتابی بسیاری بر یک نقطه مشخص را فراهم می آورد،که این عمل طول آنتن راداری را که از ان نقطه تصویر برداری می کند به طور موثری افزایش می دهد.
عمل تمرکز که بیشتر آن را فراوری رادار روزنه ساختگی می نامند،امروزه به صورت دیجیتالی و بوسیله سامانه های کامپیوتری سریع انجام می شود.کار اصلی در فراوری رادار روزنه ساختگی،انطباق دقیق و درست تغییرهای بسامد داپلر برای هر نقطه از تصویر است.چنین کاری نیازمند آگاهی کامل از حرکت نسبی رادار تصویر ساز و سطح شیئی که از آن تصویر برداری می شود است که این خود عامل تغییرهای داپلر شده است.

امروزه رادار روزنه ساختگی یک روش تکامل یافته برای ایجاد تصاویر راداری دقیق است که می توان از آن تصویر ها جزییات بسیاری را به دست آورد.این روش به عنوان ابزاری برای تصویر برداری،تواناییهای منحصر به فردی را ارائه می دهد.از آنجایی که رادارها برای تصویر سازی به منبع انرزی خود،پالسهای راداری،بستگی دارند،می توانند در هر زمانی از شبانه روز به کار خود بپردازند و نیازی به نور خورشید ندارند.از سوی دیگر از آنجایی که طول امواج راداری از طول موج مرئی و فروسرخ بلندتر است،رادارهای روزنه ساختگی می توانند از میان ابر و گرد و غبار و نیز سطح و شی مورد نظر خود را ببینند.در حالی که تجهیزاتی که از نور مرئی یا پرتوهای فروسرخ استفاده می کنند چنین توانایی را ندارند.

تصویرهای راداری دارای تعداد بسیاری نقطه یا عنصر تصویری هستند.هر یک از این عنصر های تصویری را یک پیکسل می نامند که حاصل بازتاب راداری آن نقطه ناحیه ای از زمین هستند.ناحیه های تیره تر در تصویر نشان دهنده بازتابهای ضعیف تر و ناحیه های روشنتر نشان دهنده بازتابهای نیرومند تر است.ناحیی های روشنتر بیانگر بازتاب بخش زیادی از انرژی می باشد.میزان بازتاب امواج راداری از ناحیه ای مشخص در یک طول موج معین با توجه به اندازه های سطح های بازتابنده ناحیه مورد نظر،میزان رطوبت ناحیه،قطبیت پالسهای راداری و زاویه تابش امواج تغییر می کند.میزان بازتاب با تغییر طول امواج به کار رفته تغییر می کند.

دانشمندان،میزان بازتاب را که به سطح مقطع راداری،RCS،نیز معروف است،به صورت حدی از سطح اندازه گیری می کنند.بازتاب امواج بیشتر به اندازه جسم هایی که امواج را باز می تابانند نیز بستگی دارد و جسم هایی که تقریبا هم اندازه طول موج می باشند به صورت نقطه هایی روشن(شفاف) و شئی های دیگر تیره(کدر) ظاهر می شوند.
دانشمندان علم رادار به طور معمول مقیاسی را برای بازتاب به کار می برند که سطح مقطع راداری بی بُعد شده نام دارد.این مقیاس،مستقل از توان تفکیک تصویر یا اندازه پیکسل است.واحد سطح مقطع راداری بی بعد شده(سیگما صفر) دسی بل است.مقدار های متعارف برای سطح پدیده های طبیعی زمین بین +5dB(بسیار روشن) تا 40dB-(بسیار تیره) می باشد.یک اصل همیشگی در پردازش تصویر های راداری این است که هر چه بازتاب ثبت شده در یک تصویر روشن تر و مشخص تر باشد،سطح آن ناحیه تصویر برداری شده زبرتر است.سطح های تخت و صافی که انرژی مایکروویو چندانی به سمت آنتن رادار بازتاب نمی کنند،در تصویر به دست آمده به صورت منطقه تیره دیده می شود.منطقه های جنگلی یا پوشیده از گیاه به طور معمول در مقیاس بیشتر طول موجهای راداری به نسبت زبر هستند و در تصویر های به صورت ناحیه های خاکستری روشن دیده می شوند.
سطح هایی رو که به سمت رادار باشند بازتابهای نیرومندتری نسبت به سطح های دارای شیبدار به سمتهای دیگر،به سوی آنتن رادار گسیل خواهند داشت.

بازتاب امواج راداری نسبت به خواص الکتریکی سطح همچون میزان رطوبت نیز حساسیت داد.جسم های مرطوب تر،روشنتر و منطقه های خشک تر،تیره تر به نظر می رسند.سطح اب ساکن یک استثنا است و به صورت سطح تختی عمل می کند که پالسهای راداری را از آنتن رادار دریافت کرده و به سمت مخالف باز می تاباند.این سطح ها در تصویر های راداری تیره به نظر می رسند.

بازتاب امواج راداری با تغییر قطبیت امواج نیز تغییر می کند.برخی رادارهای روزنه ساختگی می توانند در هر یک از قطبیتهای افقی،H(کوتاه شد horizontal) یا عمودی،V(کوتاه شده vertical)، پالس تابش و در قطبیت H یا V بازتاب آن را دریافت کند.در نتیجه این تابش و بازتابش می تواند به یکی از حالتهای HH( تابشهای افقی و دریافت افقی )، VV ، HV یا VH باشد.افزون بر این،برخی رادارهای روزنه ساختگی می توانند فاز پالس دریافتی را( که هر طول موج 2π رادیان فاز دارد) و در نتیجه تغییر فاز(بر حسب درجه) سیگنال های بازگشتی HH و VV را اندازه گیری نماید.این اختلاف فاز را می توان به عنوان اختلاف زمان رفت و برگشت سیگنا های HH و VV تصور نمود و از آن برای پی بردن به ویژگی های ساختاری سطح های بازتابنده بهره جست.
این گونه رادارهای روزنه ساختگی می توانند ضریب های تناسب بازتابهای HH و VV را نیز محاسبه کنند،این ضریب ها میتوانند ضریب های تناسب بازتابهای HH و VV را نیز محاسبه کنند،این ضریب ها را نیز می توان برای بررسی تشابه میان بازتابنده های HH و VV به کار برد.

زاویه تابش امواج بر بازتابها نیز موثر است.زاویه میان ناحیه بررسی شونده و آنتن رادار،بازتاب شئی های عمودی همچون منطقه های مسکونی،نرده های حفاظ،محصولات کشاورزی،امواج اقیانوس و تیرهای عمودی را تحت تاثیر قرار می دهند.زاویه امواج راداری با سطح زمین(به اصطلاح زاویه برخورد ) نیز تغییر هایی در بازتابش ها به وجود خواهند آورد،به گونه ای که زاویه های برخورد کوچک(عمود بر سطح) بازتابهای شدید به وجود می آورد که با افزایش زاویه برخورد کاهش می یابد.


سیستم های ارتباطی این پهپاد از نوع بسیار پیشرفته است که توانایی تبادل اطلاعات با جنگنده های نسل پنجم آمریکا را نیز دارد.
علاوه بر تمام ویژگی های یک پهپاد شناسایی،این هواپیمای بی سرنشین توانایی حمل موشک های هوا به زمین AGM-114P Hellfire،موشک های هوا به سطح AGM-176 Griffin،موشک های هوا به هوا AIM-92 Stinger و AIM-9 Sidewinder،بمب های هدایت لیزری GBU-12 Paveway II و GBU-16 Paveway II و بمب های هدایت ماهواره ای GBU-38 JDAM و GBU-32 JDAM و GBU-31 JDAM و بمب های کم قطر هدایتی بسیار دقیق گلایدری GBU-39 SDB در جایگاه های داخلی اش و جایگاه های زیر بالش را دارد.همچنین در جایگاه های داخلی آن امکان قرار دادن بارهای قابل تعویض را دارد،مانند حسگرهای نظارتی پهن‌باند نسل بعدی.
این پهپاد همچنین میتواند تمام جنگ افزارهای قابل استفاده توسط Predator B را مورد استفاده قرار دهد.

البته استفاده از این مهمات گسترده نیاز به یک سامانه مدیریت نبرد،هدف یابی و راداری پر قدرت دارد.سامانه مدیریت صحنه نبرد در واحد هدایت و کنترل زمینی قرار گرفته،واحد های سیستم پشتیبانی جهانی درگیری،GCSS،که پیش از این در مورد Predator توانایی های خود را نشان داده اند،این بار نیز برای Avenger به کار گرفته شده اند.

پهپاد Avenger از یک موتور توربوفن PW545B ساخت کمپانی Pratt & Whitney Canada که شعبه کانادایی کمپانی Pratt & Whitney با تراست 18.32 هزار نیوتونی پنهانکار که این پهپاد را توانا می سازد تا در ارتفاع 18288 با سرعت 741 کیلومتر برساعت پرواز کند،استفاده میکند که در نوع خود بی نظیر و دارای کمترین گرما بوده است.

موتور توربوفن PW545B که از مصرف سوخت کاملا بهینه برخوردار است،علاوه بر کارآیی بالا به نگه داری کمی نیز نیازمند است و به دلیل زمان بالا بین سرویس های اساسی،امکان باقی ماندن پیاپی و طولانی مدت Avenger را بر فراز منطقه رزم به وجود می آورد.

برای طراحی و ساخت این پهپاد بیش از 3 سال وقت صرف شد تا بتواند با شعاع پروازی بالا و مداومت پرواز تا 20 ساعت به عملیات بپردازد و با حمل انواع جنگ افزار های هوشمند بسیار کارآمد عمل نماید.
مخزن سوخت آن در قسمت برجسته و برآمده عقب بدنه آن بوده که با سوخت استاندارد،Avenger می تواند هدف خود را برای مدت 20 ساعت تعقیب کند.

مدل ویژه ای از این پهپاد در کمپانی General Atomics برای نیروی دریایی آمریکا ساخته شده است.این پهپاد دریا پایه برای برخاستن و نشستن بر روی ناو های هواپیمابر طراحی شده.در این مدل ویژگی هایی برای انعطاف پذیری بیشتر در حمل مهمات و نگهداری آن در ناو و امکاناتی برای برخاست ها و فرودهایی در ناوهای هواپیما بر نیاز است همچون گیره دمی برای کاهش سرعت هنگام نشستن بر روی ناو هواپیمابر و نگه داشتن آن بر روی ناو و گیره ارابه فرود جلو برای وصل شدن به کاتاپولت برای برخاستن به آن اضافه شده است.


ویژگی ها:

کشور سازنده:آمر
این کاربر به دلیل تخلف در قوانین انجمن بن شد
(پرنسس)
     
  
مرد

 
MQ-8 Fire Scout،هلیکوپتر بدون سرنشین ناونشین


هلیکوپتر بدون سرنشین MQ-8 Fire Scout ساخت کمپانی Northrop Grumman است که می تواند به طور خودکار بر یک ناو هواپیمابر که در حال حرکت است یا زمین در هر شرایط آب و هوایی فرود آید.بیشتر ماموریت های این پرنده عبارت اند از دیده بانی،تعیین مکان هدف ها،راهنمایی آتش،ارسال لحظه به لحظه داده ها در سطح و حمله به دشمن است.
این پهپاد قادر به پشتیبانی از عملیات های چند بعدی زمینی-هوایی و همکاری گروهی با سامانه های بدون سرنشین وسرنشین دار است.

پس از آنکه نیروی دریایی آمریکا پروژه پهپاد RQ-6 Outrider را در سال 1998 کنسل کرد،برای جایگزینی پهپادهای RQ-2 Pioneer خود نگاهش به سمت پهپادهای ترابری عمود برخواست( VTUAV ) جذب شد.اما هر پهپاد بدون سرنشینی توانایی خدمت بعنوان نسل جدید بدون سرنشین های عمود پرواز این نیرو را نداشت،چرا که نیروی دریایی آمریکا از هلیکوپتر بدون سرنشین جدید انتظار های خاصی داشت که برخی از این انتظار ها چون ظرفیت ترابری 90 کیلوگرمی،برد 200 کیلومتری،مداومت پروازی کمینه 3 ساعته در ارتفاع 6 کیلومتری از سطح زمین و... کار را برای کمپانی های سازنده اندکی سخت می کرد.

برای تامین این نیاز کمپانی های گوناگونی اعلام آمادگی کردند که از این میان تنها سه کمپانی بعنوان گزینه هایی اصلی انتخاب شدند تا برای بدست آوردن قرارداد تولید پهپاد نیروی دریایی باهم به رقابت بپردازند.این سه فینالیست Bell،Sikorsky و تیم مشترکی ازTeledyne Ryan و Schweizer Aircraft بود.گرچه انتخاب پهپاد جدید با محدود کردن کمپانی ها به 3 شرکت می بایست هرچه سریع تر نهایی میشد ولی انگار نیروی دریایی آمریکا در حال ارزیابی جدی طرح ها و نمونه های ارایه شده می بود.بالاخره در بهار سال 2000 پهپاد کمپانی Ryan-Schweizer به عنوان برنده انتخاب شد.پهپاد پیروز که با بدنه جدید،مخزن حمل سوخت بزرگ و همچنین بهره مندی از سیستم های الکترونیکی جدید از هلیکوپتر 333SP ساخت کمپانی Sikorsky برگرفته شده بود RQ-8A Fire Scout نامیده شد.نمونه اولیه این هلیکوپتر که در آزمایش های اولیه شرکت داده شده بود در سال 2000 برای نخستین بار پرواز به صورت مستقل را تجربه کرد و با مثبت ارزیابی شدن آزمایش ها نخستین قراداد تولید اولیه با ارزش گذاری پایین برای Fire Scout در می 2001 بسته شد و نخستین تولید این سری در سال 2002 انجام شد.

با طول 6.98 متر و ارتفاع 2.87 متر،دارای وزن خالی 661 کیلوگرم و بیشینه وزن 1200 کیلوگرم است.پروانه 3پره این پهپاد به قطر 8.38 متری بوسیله یک موتور توربوشفت 250-C20W که توسط کمپانی Rolls-Royce ساخته شده است به چرخش در می آید.

واحد شناسایی این پهپاد از یک سنسور توپی شکل متحرک در زیر دماغه تشکیل می شود که دوربین های اپتیکی و فروسرخ به همراه فاصله یاب لیزری در درون این جایگاه قرار می گیرند.این پهپاد بوسیله یک دیتا لینک برگرفته شده شده از پهپاد RQ-4 Global Hawk که در روی سر آن قرار دارد قابل کنترل است که این عامل سبب ایجاد خط دیدی به فاصله بیش از 280 کیلومتر برای آن شده است.سیستم کنترل زمینی این پهپاد علاوه بر نصب در کشتی برای استفاده تفنگداران نیروی دریایی آمریکا بر روی خودروهای Hummer نیز قابل نصب است.Fire Scout با مداومت پروازی 5 ساعته از بیشینه سرعت 213 کیلومتر بر ساعت برخوردار است.

در ژانویه 2002 یک پهپاد RQ-8A بر روی عرشه کشتی دوزیست USS Nashville نیروی دریایی آمریکا که در این آزمایش با سرعت 27 کیلومتر بر ساعت در نزدیکی سواحل مریلند در حال حرکت بود فرود آمد.
این برای نخستین بار بود که یک هلیکوپتر بدون سرنشین بدون کنترل خلبان بر روی عرشه یک کشتی متحرک این نیرو فرود می امد.

گرچه پیشرفت های در نظر گرفته شده در این پروژه رضایت بخش بود اما نیروی دریایی به این دلیل که RQ-8A پس از اتمام،قادر به تامین نیازهای این نیرو نیست در دسامبر سال 2002 بودجه تولید آن را قطع کرد.به هر حال برنامه ساخت ادامه پیدا کرد و کمپانی Northrop Grumman نیز طیفی از اشکال بهبود یافته از آن را برای هر مشتری علاقه مند ارایه داد.
همانگونه که بعدا مشخص شد ارتش آمریکا به طرح ارتقا یافته که RQ-8B نام داشت بسیارعلاقه مند شده بود به گونه ای که در اواخر سال 2003 قراردادی را برای ساخت 7 نمونه ارزیابی با Northrop Grumman امضا کرد. در سال 2006 RQ-8B به MQ-8B تغییر پیدا کرد.

بر خلاف پروانه 3تیغه RQ-8A،به منظور کاهش نویز و همچنین بهبود ظرفیت ترابری به 124 کیلوگرم و بهبود عملکرد،در ساخت MQ-8B از یک پروانه اصلی 4 تیغه استفاده شد.
پیش تر نیز ایده استفاده از 4 پره در RQ-8A مورد ارزیابی قرار گرفته بود.

دوباله کوچک به دوطرف MQ-8B اضافه شده بود که از آنان برای دو منظور آیرودینامیکی و همچینین حمل مخزن سوخت خارجی،بار سبک(همچون مهمات) یا جنگ افزار هایی چون موشک هوا به زمین AGM-114 Hellfire،موشک های غیر هدایتی چند منظوره 70 میلیمتری Hydra 70،موشک های هوا به زمین هدایت لیزری کشنده دقیق و پیشرفته APKWS که از پرتابگر و غلاف 4 تایی Hydra 70 برای حمل 8 عدد APKWS استفاده میشود و بمب های هدایت لیزری Viper Strike استفاده می شود.
در اولین تست جنگی این هلیکوپتر،در بهار 2005 دو راکت 70 میلیمتری Hydra 70 با موفقیت توسط این پهپاد شلیک شد.

ارتش آمریکا همچنین به استفاده از Fire Scout به عنوان جا به جا کننده محموله 90 کیلوگرمی از تجهیزات اضطراری و رساندن آنان به سربازان در میدان نبرد نیز علاقمند است.

ارتش علاقمند به به خدمت درآمدن این پهپاد توسط نیروی دریایی بود و با توجه به ارزیابی های مطلوب ارتش و همچنین معرفی نمونه Sea Scout MQ-8B که به صورت خاص برای نیروی دریایی ساخته شده بود،سرانجام نیروی دریایی به استفاده از این هلیکوپتر بدون سرنشین علاقه مند شد.
این علاقه مندی به حدی بود که ارتش قراردادی را مبنی بر به خدمت گرفتن 8 پهپاد برای انجام ارزیابی با کمپانی Northrop Grumman بست.گرچه نمونه های مورد استفاده ارتش و نیروی دریایی از لحاظ ظاهری هیچ گونه تفاوتی نداشتند،ولی نمونه مورد استفاده نیروی دریایی از یک دوربین تصویربرداری فروسرخ FLIR و سیستم کاشف هدف AN/AAQ-22D BriteStar II به همراه سنسورهای الکترواپتیک/فروسرخ با نقش دهنده/فاصله یاب لیزری بهره می برد،در حالی که نمونه مورد استفاده در ارتش علاوه بر سنسورهای الکترواپتیک/فروسرخ و نقش دهنده و فاصله یاب لیزری،به یک رادار روزنه ساختگی تاکتیکی نقشه برداری مصنوعی از سطح زمین TSAR که با قدرت تفکیک بالا توانایی تشخیص ا هدف های متحرک از ساکن را دراست تجهیز می بود.علاوه بر رادار TSAR/MTI این پهپاد به سیستم هایی چون سیستم تشخیص میدان مین وشناسایی هدف،نظارت هوابرد ASTAMIDS،سیستم رادیویی تاکتیکی مشترک 4 کاناله و همچنین یک پکیج سیگنال های اطلاعاتی(SIGINT) نیز مجهز است.برای هدایت هر دو نمونه نیز از یک دیتا لینک مشترک تاکتیکی استفاده می شود.
این پهپاد توانایی تشخیص آلودگی های رادیواکتیو،شیمیایی و بیولوژیکی در منطقه را نیز داراست.

در آوریل 2006 تولید بدنه های آزمایش پروازی در محل تولید پهپاد های بدون سرنشین های کارخانه Northrop Grumman در شهر Moss Point ایالت Mississippi آغاز شد و در 18 دسامبر همان سال نخستین آزمایش پروازی MQ-8B درNAS Patuxent River انجام شد و با وجود جریان داشتن آزمایش ها پروازی،نیروی دریایی به تولید اولیه با ارزش گذاری پایین تاکید داشت.پهپاد های تولیدی در کشتیهای نسل(Littoral Combat Ships (LCS نیروی دریایی مورد استفاده قرار می گیرند.حضور MQ-8B در کشتی های کلاس LCS یک توانایی کلیدی در نبردهای سطحی و زیر سطحی برای این شناورها خواهند بود.در فوریه 2008 نیروی دریایی اعلام کرد که تا قبل از دست یافتن به کشتی های جنگ ساحلی LCS در نظر دارد که این پهپاد ها را با کشتی های دیگری یک پارچه سازد و به علت تغییر در برنامه توسعه LCS نیروی دریایی تصمیم به ارزیابی عملیاتی(OpEval) این پهپاد را بر روی
ناو (USS McInerney (FFG-8 گرفت.به دنبال برنامه آزمایش های Fire Scout در پاییز 2008 آزمایش ها و بررسی های فنی پهپاد MQ-8B آغاز شد و در تابستان 2009 OpEval انجام شد.
MQ-8B پس از پشت سر گذاشتن آزمایش نهایی پروازی در شرایط نا آرام دریایی و در وضعیت باد سرانجام پس از طی یک دوره چندین ساله به خدمت نیروی دریایی درآمد و در سپتامبر 2009 در USS McInerney به طور رسمی وارد خدمت شد.

مدل MQ-8C با اویونیک MQ-8B و با بدنه هلیکوپتر Bell 407 ساخته شده است که بیشتر توسط بیمارستانها،سازمانهای خبری،استودیوهای فیلم‌سازی و سازمانهای اجرایی در سراسر جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد.MQ-8C بیش از 14 ساعت مداومت پروازی و توانایی حمل 318 کیلوگرم بار و همچنین انسان را دارد.
پهپاد MQ-8C‌ کمپانی Northrop Grumman که اولین بار در یک نمایشگاه تجاری به نمایش درآمده،به دستگاههای الکترونیکی مشابه مدل MQ-8B مجهز بوده که به آن قابلیت پرواز مستقل به شکل یک پهپاد را ارائه می‌کند و در عین حال از تمام قابلیتهای یک هلیکوپتر معمولی برخوردار است.

این پهپاد کاملا خودکار،چهار پره و تک موتوره است که مجموعه‌ای از حسگرهای شناسایی،نظارت و تعیین هدف را به منظور پشتیبانی از خواسته‌های سربازان برای افزایش آگاهی موقعیتی با خود حمل می‌کند.
به گفته سازندگان این دو مورد از بهترین سیستم‌های هوایی را در یک بسته کم هزینه با فرود سریع ارائه کرده است.

اوایل سال 2013 نیروی دریایی آمریکا یک قرارداد 71 میلیون دلاری را با کمپانی Northrop Grumman برای خرید شش MQ-8C اضافی برای مجموع 30 فروندی که قبلا بسته بود را بست.

MQ-8C نیز از هر دو ماموریتهای دریایی و زمینی پشتیبانی کرده، قادر به برخاست و فرود بر روی ناوهای جنگی دارای باند و در منطقه های فرود آماده و غیر آماده در نزدیکی نیروهای زمینی است.

MQ-8C می‌تواند در نهایت جایگزین هلیکوپتر های تخلیه‌سازی پزشکی یا پلیس نیز شود. کابین خدمه را می‌توان به محل گروه اورژانس برای ترابری پزشکی هوایی تبدیل کرد،و یا به حمل سوخت اضافی برای بیشتر ماندن در هوا اختصاص داد.


در ژانویه 2010 ارتش آمریکا به سبب یک سری کاهش هزینه،پیچیدگی بسیار طرح و همچنین یافتن پهپادی ساده تر برای تامین نیاز خود به حضور خود در این طرح پایان داد و با کنار کشیدن خود نیروی دریایی را به عنوان تنها متقاضی استفاده از این پهپاد باقی گذاشت.


ویژگی های MQ-8B(با ویژگی های RQ-8A اشتباه گرفته نشود):

کشور سازنده:آمریکا
کمپانی سازنده:Northrop Grumman
قیمت هرکدام:18.2 میلیون دلار آمریکا در سال 2013
درازا:7.3 متر
بلندی:2.9 متر
قطر پروانه:8.4 متر
وزن خود هلیکوپتر:940.3 کیلوگرم
بیشینه وزن هنگام برخاستن:1430 کیلوگرم
موتور اصلی:یک موتور M250 که در آمریکا با نام T63 و T703 شناخته میشود،ساخت کمپانی Rolls-Royce با توان 420 اسب بخار
بیشینه سرعت:بیش از 213 کیلومتر بر ساعت
سرعت کروز:200 کیلومتر بر ساعت
مداومت پروازی:8 ساعت
رنج درگیری:203.7 کیلومتر
ارتفاع پروازی:6100 متر
این کاربر به دلیل تخلف در قوانین انجمن بن شد
(پرنسس)
     
  
مرد

 
ربات های حشره ای

ارتش آمریکا و DARPA میلیون ها تا میلیارد ها دلار هزینه برای ربات های حشره ای کرده اند و این حشره ها در ازای این پول های هنگفت،
ماموریت های شناسایی،ردیابی،تعقیب و در صورت نیاز ترور را انجام میدهند.
یک پشه و یا یک حشره کوچک روی گوش،دیگر تنها آزاردهنده نخواهد بود،بلکه میتوانند یکی از ربات حشره ای باشد که در دسته های بزرگ و به سمت هدف میروند.میتواند بهترین یار یک سرباز در عملیات شناسایی و ... باشد.

پژوهشگران و دانشمندان برای تولید این ربات های حشره ای که دیدن و یافتن آنها مشکل است،از طبیعت الهام گرفته اند.جاندارنی که چگونکی پروازشان در طی چندین میلیون سال تکامل یافته است.

در یکی از این پروژه های ساخت این ربات ها،آزمایشگاه GRASP Laboratory دانشگاه Pennsylvania آمریکا 20 روبات پرنده بسیار کوچک را به نمایش گذاشت که میتوانند به سرعت تغییر جهت و مسیر دهند. این روباتها این توانایی را دارند که در محیطهایی که مانع های نیز در آنها وجود دارد،با هم حرکت کرده و هدایت شوند.
(حرکت گروهی Nano Quadrotors،پایین سمت چپ)
این یک گام دیگر در جهت دور شدن از پرنده های سنگین و کاملا مجهز و یا روبات های انسان نما و حرکت به سمت دستیابی به تجهیزات بسیار کوچک و قابل کنترل از راه دور است.

این ربات ها میتوانند به دقت فرود آمده و دوباره به سرعت شروع به پرواز کنند.از این تجهیزات میتوان به عنوان عنصری موثر در تاکتیکهای جنگی استفاده کرد و حتی به کمک آنها میتوان از کشته شدن افراد جلوگیری کرد.از این تجهیزات همچنین میتوان برای دریافت اطلاعات از در مورد افراد و یا جنگ افزار های موجود در منطقه های نظامی و انبارهای مهمات استفاده کرد.همچنین تحقیق هایی در زمینه ساخت ربات های حشره مانندی که میتوان از آنها برای عملیات شناسایی در جنگها و جستوجوی قربانیان گیر افتاده در زیر آوار استفاده کرد نیز انجام شده است.

همچنین دانشمندان در دانشگاه Harvard ربات پرنده ای به نام Flybot اختراع کرده اند که توانایی انجام عملیات شناسایی در منطقه های فوق العاده خطرناک مانند منطقه هایی که در آن از سلاحهای شمیایی یا سلاحهای بیولوژیک استفاده شده را دارد.
این روبات همچنین توانا به شناسایی مکانهای مخفی بمب گذاری شده میباشد.
Flybot که به اندازه یک بند انگشت میباشد از کربن سبک ساخته شده و وزنی کمتر از یک سنجاق دارد.
محققان به رهبری پروفسور Robert J. Wood و با پشتیبانی ارتش آمریکا هفت سال روی این پروژه کار کردند.
مهمترین برتری قابلیت پرواز چنین روباتی سخت بودن شناسایی آن توسط دشمن است
(بالا سمت چپ)

یکی از این ربات ها Samara ساخت Lockheed Martin است.این نسل از تجهیزات شناسایی که شکل ظاهری آنها شبیه دانه گیاه افرا است،این امکان را به نیروهای آمریکایی میدهد که با پرتاب آنها و حرکت بومرنگی آنها،فیلم و عکس آنی و زنده از اطراف دریافت کنند.
(پایین سمت چپ)


یکی دیگر از این ربات ها،یک پشه ظریف ساخت DARPA به نام Mosquito است.
یک پشه مصنوعی کنترل از راه دور مجهز به دوربین مخفی،میکروفون، ضبط صدا و یک آزمایشگاه کاملا سیار است.آزمایشگاهی که در دنیای عادی چندین متر مربع مساحت دارد،ولی با توجه به اینکه تکنولوژی هایی که DARPA تولید و استفاده میکند،چندین دهه تا صد سال از زمان حال جلوتر است،غیر ممکن نیست.کسانی که کوچکترین آشنایی با DARPA داشته باشند،این موضوع را به خوبی میدانند.
فناوری پشه جاسوس،به لطف فناوری های DARPA می‌تواند کیلومترها پرواز کند و با نشستن روی بدن افراد،نمونه خون آنها را با دردی به اندازه گزش نیش پشه گرفته و DNA آن را آنالیز کند.سپس،اطلاعات بدست آمده را با بانک اطلاعاتی خود تطبیق دهد و در پایان عملیات،گزارش شناسایی فرد را به مرکز ارسال ‌کند.
این پشه همچنین می‌تواند یک Micro RFID را به پوست فرد تزریق کرده تا ردیابی او آسان شود.همه این کار‌ها را بدون اینکه شخص متوجه‌ شود انجام می‌دهد.
این پشه مصنوعی می‌تواند راه‌های نا عبوری چون درز‌ها،شکاف‌ها بسیار کوچک،سوراخ‌های روری چار چوب در‌ها و پنجره‌های نیمه باز را تشخیص داده و از آنها عبور کرده.
این فناوری به قدری ظریف و طبیعی ساخته‌ شده است که در ابتدا و با توجه خاص نمی‌توان آنها را از پشه‌های معمولی تشخیص داد.
این پشه به دلیل دارا بودن قدرت بالای مخابره تصویر از ارزش بالای برای ارتش امریکا برخوردار است.چرا که این فناوری می توانند دورتر از صدها کیلومتر در خاک دشمن به نظارت مخفیانه و ارسال گزارش مشغول باشد،بدون اینکه توجه کسی را جلب کند.
این کاربر به دلیل تخلف در قوانین انجمن بن شد
(پرنسس)
     
  
مرد

 
پروژه شکوفه

پروژه شکوفه یا پروژه گل به همکاری مشترک ایران و اسراییل در جهت ساخت موشک‌های دور برد گفته می‌شود که با پایان یافتن حکومت پهلوی منتفی شد.

در میان پروژه‌های نظامی‌ای که میان ایران و اسراییل بصورت مشترک در جریان بود،پروژه شکوفه(پروژه گل) یکی از مهمترین آنها به شمار می‌آمد. این پروژه بیشتر برای توسعه برد مفید نسخه جدید جنگ افزارها و موشک‌های ضد کشتی گابریل و بکارگیری آنها در محدوده‌ی 150 تا 200 کیلومتر متمرکز شده بود. در همین راستا در 18 جولای 1977 حسن طوفانیان معاون وزیر جنگ ایران، در سفری که به اسراییل داشت، به دیدار موشه دایان، وزیر دفاع اسراییل رفت. در این جلسه درباره ذینفع بودن ایران از توسعه پروژه شکوفه که درآینده شامل زیردریایی حامل موشک هم می‌شد، بحث انجام شد و ایران نگرانی خود را از توسعه فناوری موشکی هند و پاکستان ابراز کرد. در طی یکسال بعد از این ملاقات، ایران مبلغ 280 میلیون دلار حاصل از فروش نفت بود، به این پروژه اختصاص داد. برای پشتیبانی از این پروژه، یک گروه از متخصصان ایرانی شروع به ساخت یک سری از مرکز های مونتاژ موشک در نزدیکی سیرجان که در جنوب ایران قرار دارد کردند و یک آزمایش موشکی نیز در نزدیکی رفسنجان دایر کردند.

بعد از اینکه پیشرفت تجهیزات نظامی ارتش عراق به شاه ثابت و مشهود شد، رابطه دیگری میان ایران و اسراییل در همکاری پروژه شکوفه در اواخر سال 1977 بوجود آمد و همکاری دو کشور در تلاش برای منتاژ موشک‌های آمریکایی و با تجهیزات ساخته‌شده توسط اسراییل که توانایی مجهز شدن به کلاهک هسته‌ای را دارا بودند،دیده می‌شد. ترکیبی از ناوبری موشک آمریکایی و تجهیزات راهبری و مورد مهم آن‌که اسراییل مجاز به اشتراک‌گذاری آن تجهیزات با دیگر کشورها نبود. اسراییلی‌ها و ایرانی‌ها به صورت یکسان، ماهیت و اندازه‌ی این طرح را از آمریکا مخفی نگه داشتند و به‌ صورت محرمانه این پروژه را در بین خودشان نگه داشته بودند.

در سال 1977، اسراییل 1 میلیارد دلار از ارزش جنگ افزاری خود را برای معامله نفتی در عملیات شکوفه استفاده کرد. به صورت مشترک، ایران و اسراییل پروژه ساخت جنگ افزار هسته‌ای با توانایی شلیک موشک سطح به سطح برای مقابله با کشور های همسایه همچون هند و پاکستان را آغاز کردند و مایل بودن همانند همتایان آمریکایی خودشان شوند.

در جریان انقلاب در فوریه 1979 که حکومت پهلوی به پایان رسید، پروژه شکوفه نیز از بین رفت. همه مهندس های اسراییلی و تمام کسانی که با این پروژه دفاعی همکاری می‌کردند به اسراییل برگشتند و همه نقشه‌ها و نمودارهای مربوط به این پروژه که در رابطه با ساخت جنگ افزار بود را از یک راه محافظت شده دیپلماتیک خارج کردند.
این کاربر به دلیل تخلف در قوانین انجمن بن شد
(پرنسس)
     
  ویرایش شده توسط: dmc5   
مرد

 
شمارش معکوس برای پایان دوره بشار اسد

“Better to fight for something than live for nothing”
Lieutenant General George S. Patton
     
  
مرد

 
هم اکنون در ترکیه

“Better to fight for something than live for nothing”
Lieutenant General George S. Patton
     
  
مرد

 
هم اکنون در عربستان سعودی

“Better to fight for something than live for nothing”
Lieutenant General George S. Patton
     
  
مرد

 
چه تسلیحاتی در حمله احتمالی به سوریه استفاده خواهد شد؟

موشک‌های کروز تاماهاک

این موشک‌ها را می توان از ناو یا زیردریایی شلیک کرد. این نوع موشک‌ها مانند هواپیماهای تجاری به موتورهای توربینی کوچکی مجهز هستند که نیروی پرواز آنها به سوی هدف را تامین می‌کند.
سطح برخورد این موشک با هدف کوچک است، در ارتفاع پایین پرواز می‌کند و ردیابی آن بسیار مشکل است. موشک‌های تاماهاک حرارات کمی تولید می‌کنند و به همین دلیل با سیستم‌های ردیاب مادون قرمز قابل شناسایی نیستند.
برد این موشک‌ها حدود ۱۶۰۰ کیلومتر است و سرعت آن به حدود ۹۰۰ کیلومتر بر ساعت می‌رسد.
این موشک‌های کروز به نوعی نرم‌افزار جهت‌یابی (TERCOM) مجهز هستند که نقشه مسیرشان را با نمایی که روی زمین می بینند، منطبق می‌کند.
تاماهاک توان حمل کلاهک‌های بین ۴۵۰ تا ۱۳۶۰ کیلوگرم را دارد.

اطلاعات بیشتر در این لینک https://www.looti.net/22_6999_4.html#msg141732028

“Better to fight for something than live for nothing”
Lieutenant General George S. Patton
     
  
مرد

 
وضعیت سوریه در حال حاضر

“Better to fight for something than live for nothing”
Lieutenant General George S. Patton
     
  
مرد

 
“Better to fight for something than live for nothing”
Lieutenant General George S. Patton
     
  ویرایش شده توسط: shahin68   
صفحه  صفحه 20 از 21:  « پیشین  1  ...  18  19  20  21  پسین » 
علم و دانش

صنایع هوایی.هوافضا.هوانوردی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA