ارسالها: 973
#21
Posted: 31 Mar 2013 15:04
The Most Useful & Practical Grammar You'll Gonna Need| Third Session| Would
- would: Desire or inclination
- would: Polite requests and questions
- would: Presumption or expectation
تقریبا تمام شد( البته یک کاربرد در جملاتِ شرطی هست که به دلیلِ اهمیت در جایی دیگر بحث می کنیم) و اگر هم باشد بهش بر بخورم حتما همینجا خواهم گذاشت.
توضیحِ مربوط ار بالا به پایین:
در اولین کاربرد در این پست از بالا به پایین به کاربردی از ان بر میخوریم که به معنیِ ارزو و تمایل، فطرت و سرشت هست. یعنی would را میتوانیم در جایی به کارببریم که به قصد اروز کردن و تمایل به چیزی را داریم به مثالها دقت کنید:
- 2- ?Would you like some coffee
- .What I'd really like is some tea-3
معانی:
۱- من دوست دارم اینجا زندگی کنم
۲- کمی قهوه میل دارید؟
۳- چیزی که من الان میل دارم( به زبانِ عامیانه" دلم کشیده") کمی چای است.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
دومین کاربرد
در دومین کاربرد از بالا به پایین که با رنگِ سبز مشخص شده است " درخواستِ مودبانه" است. به مثالهای زیر دقت کنید:
- 1-?Would you open the door, please
- 3-?Would you know the answer
معانی:
۱- امکانش هست در رو باز کنید؟...........مودبانه تر از Open the door, please
۲- امکانش هست با من بیایین؟............ مودبانه تر از ? Will you go with me
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
سومین کاربرد:
در سومین کاربرد تقریبا با کمی اهمال می توانیم به این ۱و ۳ را با هم یکی در نظر بگیریم پس همان از کنارش میگذریم. در ضمن معنایِ ان هم همان ارزو و درخواست درونی است.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
چهارمین کاربرد:
در چهارمین کاربرد به کاربردِ " حدسِ قوی و نزدیک به واقعیت" و " انتظارات " بر میخوریم. به مثالهی زیر دقت کنید:
1-.That would be Jo calling. I'll answer it
2-. We saw a police helicopter overhead yesterday morning. | Really? They would have been looking for those bank robbers ( به این مثال به خوبی دقت کنید در جملاتِ شرطی بحث خواهد شد)
معانی:
۱- به احمالِ زیاد این جو هست که داره زنگ میزنه. من جوابشو میدم.
۲- ما دیروز هلیکوپترِ پلیس دیدیم بالا سرمون.| واقعا؟ احتمال زیاد دنبال اون سارقهای بانک بوده( هم انتظار و هم حدسِ قوی)
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
پنجمین کاربرد:
در پنجمین کاربردِ would در اظهارِِ " نا اطمینانی" بر می خوریم. به مثالهای ِ زیر دقت کنید.
1-. He would seem to be getting better
2-. It would appear that I was wrong
معانی:
۱- به نظر میرسه که داره حالش بهتر میشه............درجه اطمینان کمتر از He seems to be getting better
۲- به نظر میرسه من اشتباه میکردم. It appears that I was wrong
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
خوب من سعی کردم یه جمع بندی از اونچه هست براتون بزارم و امیدوارم بدردتون بخوره.
Not a internet bully
tried not to be fake'o
I'm just Simon
ویرایش شده توسط: simonxxx
ارسالها: 973
#22
Posted: 3 Jun 2013 11:43
ARASHH22: سلام میشه برام بگین فرق بین Home and House چیه؟؟
سوالی قدیمی ولی مهم:
اصولا این نوع کاربردها رو ما تویِ زبانِ محاوره نمیبینیم، بلکه این ریزه کاریها و جزییات بیشتر در متونِ رسمی باشد، به هر حال جوابِ این سوال به طور خلاصه این است:
home: جایی است که شما در اون زندگی می کنید و بهگونه ای به اون وابسته شُدید و در اون مکان احساس ارامش ، امنییت میکنید
house: یه ساختمان یا هر جایی است که شما به اون متعلق نیستید، مثل خونه دوست و اشنایان غریبه ها و یا به طور کلی هر ایی که شما اون ویژگیهای ارامش و امنیت و به طور عامیانه احساس معذب بودن می کنید.
Not a internet bully
tried not to be fake'o
I'm just Simon
ویرایش شده توسط: simonxxx
ارسالها: 973
#23
Posted: 8 Jun 2013 13:28
دوستان توجه کنند که در اینجا از این به بعد مناظره و بحثِ انگلیسی بین بچه ها هم میتونه اتفاق بیفته. فقط کافیه حریف بطلبید.! قوانین اینجا نوشته خواهد شد و قرار میگیره. این بخش با معاون انجمن "سکسی بوی" هماهنگ شده است.
قوانین:
۱- از هرگونه توهین به همدیگر جدا خودداری کنید.
۲- کلماتِ مثبت +۱۸ استفاده نمیشود.
۳- این مکالمه جزِ پستهای مفید تلقی نمیشه و در اخر همه پستهای مکالمه پاک میشه و فقط در اخر اگر کلمات و اصطلاحاتِ مهمی رد و بدل شد قرار میگیره.
۴- بحث ابتدا در خصوصی بین افرار مشخص میشه و سپس مکالمه شروع میشود.
Not a internet bully
tried not to be fake'o
I'm just Simon
ویرایش شده توسط: simonxxx
ارسالها: 973
#24
Posted: 10 Jun 2013 19:55
کاربردِ اخِری از would که بدردمان خواهد خورد!
اگر کمی هم با زبان سر و کار داشتید حتما نامِ " جملاتِ شرطی" به گوشمون خورده. جملاتِ شرطی سه نوع دارد که در اینجا بیشتر بحث بر نوع دوم و سوم هست که از would استفاده میشود( در اینجا قصدِ باز کردنِ تفصیلیِ جملات شرطی هدف نیست) نوع دوم به شرایطی اطلاق میشود که واقع گرایانه نیست. و امکان ندارد و در زمان حاظر رخ میدهد ولی در قسمتِ جمله به صورتِ ظاهری گذشته است.
مثال: If i were in youre shoes, I would do sth remarkable.
معنی: من اگر جات بودم، یه کارِ خارقالعاده میکردم.
توضیح: عملا این کار امکان پذیر نیست. باید البته دقت دقت بشه که ما داریم در موردِ زامن کنونی صحبت می کنیم.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
شرطیِ نوعِ سوم: در این ساختار درباره عملی در گذشته صحبت می کنیم که اتفاق نیفتادهف در این صورت از این نوع ساختار استفاده می کنیم.
مثال: If i had studied more, I would have passed the exam
معنی: من اگر درس میخوندم( عملی در گذشته)، امتحان رو پاس میکردم.
توضیح: این عملی هست در گذشته اتفاق نیفتاده.
تذکر: باید ذکر بشه فرمولِ ساختِ هر دو شرطیِ مهم و پُر کاربرد در عکسِ بالا موجود هستش. و در اخِر اینکه این مبحث یکی از پُر کاربردترین هاست وبرای کسانی که واقعا میخوان زبان رو یاد بگیرن، یادگیریِ این قسمت ضروری هست.
Not a internet bully
tried not to be fake'o
I'm just Simon
ارسالها: 973
#25
Posted: 10 Jun 2013 20:39
Prefix and Suffix | Session2| The most useful
در جلسه دوم از کاربرد ها ، به -OUT- می پردازیم که کاربرد های خاصِ خودش رو داره که در ایجا به طورِ خلاصه به انها می پردازیم.
"OUT-: " beyond" , " out", " more than", " longer( faster, better) than"
معنایِ کلیِ OUT:
۱- بیشتر از ...
۲- بهتر، سریعتر از...
۳- بیشتر...
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
***حالا جمله هایی رو مثال میزنیم که درونشون اینجور کاربردها هست ولی از OUT مستقیما استفاده نشده است و ما خودمون جمله ای با OUT میسازیم که اون مفهمو رو داره!
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
EXP(1): The proportion of women to men in the nursing profession is still higher
معنی: نسبتِ زنان به مردان در حرفه ی پرستاری هنوز بیشتری می کند.
جمله ای مرتبط : They outnumber the male ones.
معنیِ جمله مرتبط: انها از جنسِ مرد بیشتر اند. شمار آنها بیشتر است
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
EXP(2): I know i can get to know the truth when i ask Jack.
معنی: من میدونم، میتونم حقیقتو بدونم وقتی از جَک سوال بپرسم.
جمله ای مرتبط: He is very Outspoken
معنیِ جمله مرتبط: اون خیلی رکِ...........البته میبیند که همیشه معنی ها در زُمره طبقه بندیهایِ بالاقرار نمی گیره و بر اثرِ تجربه و خواندنِ متن بدست میاد.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
EXP(3): Jim was deeply depressed after the loss of his wife.
معنی: جیم بعد از از مرگِ همسرش به شدت افسرده شده بود.
جمله مرتبط: He outlived her
معنیِ جمله مرتبط: جیم بیشتر از همسرش زندگی کرد.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
Not a internet bully
tried not to be fake'o
I'm just Simon
ویرایش شده توسط: simonxxx
ارسالها: 973
#26
Posted: 13 Jun 2013 14:58
کلمات و اصطلاحاتی چند از فیلمِ جدیدِ over &21
اول باید عذر بخوام از همه کسانی که این پستو میخونند، چون شاید کلماتی درش هست که شاید ناخوشایند باشه ولی چاره نیست، فهمیدنِ همین ها هم بهمون کمک میکنه!
در این فیلم چیزی که نظرم جلب کرد، استفاده از اصطلاحاتی بود که شاید من فکر میکردم باید جوری گفته شه که خواننده نفهمه ولی در اینجا بر عکس رخ داد. دراینجا به چند تا از بهترین و جالب ترینش اشاره می کنم.
You still associate with these people?: تو هنوز با اینا میپَری؟
Who's with me؟: کی پایَس؟
to hook up with sb : با کسی رفاقت داشتن ولی به طورِ موقت
we used to tear shit up :
معنیِ غیر دقیق: ما با هم گندِ کاریهایی داشتیم( رفاقتهایی داشتیم)
معنیِ دقیق تر: با هم روزایی داشتیم
We have a lot in common: با با هم خیلی تفاهم داریم
When you hit youre puberty : وقتی بالغ شدی.......
don't think with youre penis: فکر کنم معنیش واضح باشه! ولی به طور کلی یعنی اینکه درست فکر کنم، اول فکر کن بعد صحبت کن
To take cats on walks: این اصطلاح نیست ولی نحوه گرامریش مهم است. معنیش یعنی اینکه گربه ها رو به هواخوری بردنولی به حرف اضافش دقت کنید.
Rub sult in youre wound: نمک به زخم پاشیدن
I just gonna get my shit together: میخوام کارامو سر و سامون بدم
I had to call in a lot of favors: معنی تحت اللفظی یعنی مجبور شدم با هر سلیقه ای کنار بیام ، دیدار کنم! که میشه فهمید همون " رو زدن" هستش.
Falling out of school: این بدردِ محصلا خیلی میخوره. به معنیِِ مشروط شدن، اخراج شدن هستش که البته مشروط شدن دقیق تر هستش
Cock lickers: خایه مالا! ( با عرضِ پوزش)
این بود حلاصه ای از مهم ترین اصطلاحات امیدوارم مفید بوده باشه
___________________________________________________
All Gatherings Done By Simon
Not a internet bully
tried not to be fake'o
I'm just Simon
ویرایش شده توسط: simonxxx
ارسالها: 973
#27
Posted: 22 Jun 2013 10:38
The Introduction Of Clause: Road To Relative Clause
در اینجا قصدِ توضیحِ مختصرِ Clause رو دارم. البته قصد توضیحِ مطلبِ دیگری بود که برایِ اون، شاید این مطلب لازم باشه.!
به زبانِ ساده مجموعه ای از کلمات که بخشی از جمله را تشکیل داده و شاملِ فاعِل و *مسند* میباشند. به این گروه Cluase می گویند.
اگر در تعریفِ ساده، دقت کنیم می بینینم که نوشته شده " بخشی". جمله را از لحاظِ " اسقلالِ معنایی" اگر بخواهیم تقسیم کنیم قاعدتا به دوبخش تقسیم خواهد شد
۱- مسقل
۲- وابسته
مثال: He has a chain which is made of gold
معنی: او یک زنجیر دارد که از طلا ساخته شده است.
دقیقا معنیِ فارسی اشکار میسازد که قسمتِ بعد از " که" وابسته است، همان قواعدی که در فارسی به نامِ " کلماتِ وابسته ساز" داریم.
در انگلیسی به قسمتِ مستقل Independent Clause و به قسمتِ وابسته Dependent Clause می گوییم. مثلا در جمله بالا تا قبل از Which ، قسمتِ مستقل داریم و بعد از ان قسمتِ غیرِ مستقل.
حال برایِ درکِ بهتر به عکس دقت کنید مثالی کاملا پُر محتوا زده شده که در اینجا به توضیحِ ان می پیردازیم:
The wisdom of nations lies in their proverbs, which are brief and pithy
معنی: عقیده و دانشِ هر ملت در ضرب المثل های ان ملت نهفته است که خلاصه و پُر معناست.
به راحتی قسمت های مستقل و وابسته " کلاز" معلوم شد. حال به برسی قسمتِ مستقل و وابسته می پیردازیم
____________________________________________________
قسمتِ مستقل:The wisdom of nations lies in their proverbs
فاعل( مسند الیه): The wisdom of nations
مسند: lies in their proverbs
__________________________________
قسمت وابسته:which are brief and pithy
فاعل:Which
مسند: are brief and pithy
____________________________________________________
پس کلِ این جمله که مجموعه ای از مسند ها و فاعل هاست یک کلاز نامیده میشود که به دو نوعِ مستقل و وابسته تقسیم میشود.
در قسمتِ بعد به کلماتی که دو کلازِ مستقل و وابسته را متصل می کند می پردازیم
________________________________
* مسند*= مسند کلمه ای است که صفت یا حالتِ مسند الیه ( کلمه ای که صفت و حالت به ان نسبت داده میشود) را بیان می کند.
Not a internet bully
tried not to be fake'o
I'm just Simon
ویرایش شده توسط: simonxxx
ارسالها: 70
#28
Posted: 23 Jun 2013 20:41
اصطلاحات در مورد خرید کردن در زبان انگلیسی:
1- آن مغازه تمام اجناسش را با تخفیف می فروشد.
That shop is selling everything off at a discount.
2- بعد از ظهر بیا با هم بریم خرید.
Let's go shopping together in the afternoon.
3- نظرت در مورد خرید آن لوستر چیه؟
How about buying that chandelier?
4- خیلی قشنگ است. اما ما قدرت خریدش رو نداریم.
It's very nice, but we cannot afford it.
5- کت مورد نظرم رو تو ویترین اون مغازه دیدم.
I saw the jacket I wanted in the window of that shop.
6- این مغازه کی باز می شود؟ حدود 9 باز می شود.
What time does this shop open? It opens at 9.
7- پوشاک مردانه در کدام طبقه است؟
Which floor is man's wear on?
8- می تونم کمکتون کنم؟ متشکرم، فقط دارم نگاه می کنم.
Can I help you? It's all right, thank you. I am just browsing/ looking.
9- دنبال چرخ دستی می گردم.
I'm looking for a shopping trolley.
10- می شه بگید صندوق کجاست؟
Could you tell me where the cashier is?
11- جلوی صندوق یک صف طولانی است.
There is a long line at the checkout.
12- نفر بعدی لطفا.
Who is next please?
13- من مشتری دائمی اینجا هستم.
I'm a regular customer here.
14- لطفا این رسید را پیش خودتان نگه داریم چون بدون آن اجناس تعویض نمی شود.
Please keep this receipt because goods cannot be exchanged without it.
15- تمامی اجناس ما ضمانت دارند.
Our goods are all under guarantee.
16- امروز مغازه ها زود می بندند.
Today is an early closing day.
17- ویترین مغازه خالی بود.
The shop window was bare.
18- مغازشون خوب در میاره.
Their shop is a nice earner.
19- برای رعایت سلامتی، لطفا رد این فروشگاه از کشیدن سیکار خودداری فرمایید.
In the interest of health, please do not smoke in this shop.
20- به علت فوت پدر، این مغازه تا اطلاع ثانوی تعطیل است.
Due to father's death, this shop is closer until further notice.
21- خوب، من چقدر باید بدم؟
Well, how much should I pay?
22- سایر اصطلاحات:
برچسب قیمت: price tag
پس دادن: return
عوض کردن: exchange
امتحان کردن: try on
پرداختن: pay for
تخفیف: discount
قیمت حراجی: sale price
ویرایش شده توسط: SenatorAmin
ارسالها: 70
#29
Posted: 25 Jun 2013 11:02
جملات مورد نیاز زبان انگلیسی در پمپ بنزین
In the Gas Station/filing station / service station
1- داریم بنزین تمام می کنیم.
We are running out of gas.
2- این نزدیکی ها پمپ بنزین هست؟
Is there a gas station/ petrol station nearby?
3- مسئول پمپ بنزین کجاست؟ من عجله دارم.
Where is the petrol pump attendant? I am in a hurry.
4- لطفا پرش کنید.
Fill it up, please.
5- معمولی، بدون سرب یا سوپر؟ معمولی لطفا
Regular, unleaded or super? Regular please.
6- بنزین لیتری چند است؟
How much is a liter of petrol?
7- لطفا وقتی در پمپ بنزین توقف می کنید، ماشین را خاموش کنید.
Please switch off the ignition when you stop at the gas station.
8- لطف کنید شیشه جلو را تمیز کنید.
Would you please clean the windshield?
9- آمپر بنزین نشون می ده پره.
The gas gauge is on full.
10- لطفا به اندازه 20 دلار بنزین بزنید.
Please pour 10 dollars' worth of gas.
11- قیمت بنزین تو این جایگاه چقدر است؟
How much does gas cost at this station?
12- این اطراف فقط یه پمپ بنزین وجود داره.
There's just one gas station in this neighborhood.
13- از اونجا که قیمت بنزین هر روز داره افزایش پیدا می کنه، دارم به خرید یه وسیله کم مصرف فکر می کنم.
because gas prices are on the rise, I am thinking about buying a more fuel-efficient vehicle.
ویرایش شده توسط: SenatorAmin
ارسالها: 70
#30
Posted: 25 Jun 2013 20:32
جملات ضروری زبان انگلیسی در مکالمات تلفنی
Essential English Conversation in telephoning
1- این تلفن خراب است و یا سیستمش مشکل پیدا کرده است.
This telephone is out of order or its systems has broken down.
2- پیش شماره اش را بلدی؟
Do you know its area code?
3- باید شماره اش را تو دفترچه تلفن پیدا کنیم.
We should look up his number in the phone book.
4- دنبال یک باجه تلفن عمومی می گردم.
I'm looking for a public telephone booth.
5- تلفن را بردار و این شماره را بگیر.
Pick up the telephone and dial this number.
6- مراقب حرف زدنت باش ممکن است تلفن ما کنترل بشه.
Be careful what you say, our conversation may be being bugged.
7- بوق آزاد نمی زند، مشکل چیه؟
I cannot hear the dial tone. What's wrong?
8- بوق اشغال می زند.
I hear the engaged tone.
9- الو؟ شرکت آب؟
Hello? Am I through to the Water Company?
10- می تونم با خانم پارسا، داخلی 505 صحبت کنم؟
Could I speak to Mrs. Parsa on extension 505, please?
11- گوشی لطفا، الان شما را به خانم پارسا وصل می کنم.
Hold on please, I'll just connect you with Mrs. Parsa.
12- متأسفانه تلفن مدیر اشغال است، امکان داره بعدا تماس بگیرید؟
I'm afraid the manager's line is busy. Can you call back later?
13- می تونم پیغام بگذارم؟
Can I leave a message?
14- ما داشتیم صحبت می کردیم که یکدفعه تلفن قطع شد.
We're talking when suddenly we were cut off.
15- آقای صارمی تلفن با شما کار دارد.
Mr Saremi, you are wanted on the phone.
16- ببخشید، شما؟ من سارا هستم.
Excuse me, who is calling? This is sara.
17- من تلفن رو جواب می دم.
I'll get telephone.
18- من فکر می کنم اشتباه گرفتید. من شما را به جا نمی آورم. شما؟
I think you have the wrong number. I don't recognize your voice. Who is this?
19- الان دستم بند است. می تونم بعدا بهت زنگ بزنم؟
I'm right in the middle of something. Can I call you back?
20- قطع کن و دوباره بگیر.
Hang up and try again.
21- مزاحم تلفنی داریم.
We're having crank calls.
22- من اسم و شماره تلفنم را روی پیغامگیر گذاشتم.
I left my name and number on the answering machine.
23- انگار خط روی خط شده است.
We seem to have got a crossed line.
24- نمی خوام پشت تلفن در مورد این موضوع صحبت کنم.
I don't want to talk about this over the telephone.
25- با من در تماس باش.
Keep in touch with me.
26- شماره تلفنم رو نوشتی؟
Did you get my telephone number down?
27- بله برادرم پشت خط است.
Yeah, my brother is on the phone now.
28- اگر شماره اش در دفترچه تلفن نیست به مرکز اطلاعات تلفن زنگ بزن.
If her number is not in the phone book, ring directory enquiries.
29- دو ماه گذشته قبض تلفنت چقدر شد؟
How much was your phone bill for the two months
30- از تلفن برای تماس های شخصی استفاده نکنید.
Don't use the telephone for private calls.
ویرایش شده توسط: SenatorAmin