ارسالها: 3080
#11
Posted: 4 Jan 2014 22:56
اقتصاد کلان
اقتصاد کلان به بررسی مسایل اقتصادی در سطح کلان ملی یک کشور میپردازد. حیطه بررسی اقتصاد جهانی را اقتصاد بینالملل به عهده دارد. مسایلی از قبیل ثبات اقتصادی، توازن تراز بازرگانی خارجی، رشد اقتصادی، اشتغال، تورم، مخارج و درآمدهای دولت، رکود اقتصادی، بحران اقتصادی، بیکاری، و اقتصاد توسعه در این بخش مورد بررسی قرار میگیرد.
فقر و تبعیض به دلیل بررسی در سطح خانوار از مباحث اقتصاد خرد میباشد.
بر خلاف اقتصاد خرد رفتارهای فردی شکل دهنده اقتصاد کلان نیست هر چند که از جمع رفتارهای فردی شکل گرفتهاست. کینز پدر علم اقتصاد نوین نمونه بارزی را از آثار رفتار واحدی را در عرصه کلان و خرد ارایه دادهاست که به تناقض پسانداز مشهور است. اگر افراد به صورت انفرادی پس انداز کنند در سالهای بعد دارای امکانات و قدرت مالی بیشتری خواهند بود و خواهند توانست که از سرمایه جمع شده خود استفاده کنند ولی اگر تمامی افراد جامعه همزمان پسانداز خود را افزایش دهند و بخش بیشتری از درآمد خود را پس انداز نمایند مصرف کل اقتصاد پایین میآید و این امر موجب کاهش تولید نیز خواهد شد که این امر به کاهش درآمد افراد در آینده منجر میشود. از اینرو افزایش پس انداز برای اشخاص مفید میتواند باشد ولی برای جامعه به صورت کلی تأثیرات متفاوتی نسبت به تأثیرات فردی آن دارد.
نمونه دیگر: اگر شرکتی یک یا چند تن از پرسنل خود را با ماشینآلات جایگزین نماید بی شک سود خواهد کرد و به نفع آن شرکت خواهد بود ولی اگر تمامی شرکتها به یکباره به این کار مبادرت ورزند بیکاری افزایش مییابد و موجب کاهش درآمد ملی و در نتیجه کاهش تقاضا برای تولیدات شرکتها شده و سود شرکتها را کاهش میدهد. از اینرو تأثیرات سطح کلان میتواند با تأثیرات در سطح خرد متضاد باشد.
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
ارسالها: 3080
#12
Posted: 4 Jan 2014 23:06
زیر شاخههای علم اقتصاد
- اقتصاد رسانه
- اقتصاد سیاسی
- اقتصاد بینالملل
- اقتصاد رفاه
- مالیه
- اقتصاد کشاورزی
- اقتصاد صنعتی
- اقتصاد عمومی
- اقتصاد منابع طبیعی
- اقتصاد محیط زیست
- اقتصاد سنجی
- اقتصاد انرژی
- فلسفه اقتصادی
- اقتصاد توسعه
- اقتصاد شهری
- اقتصاد منطقهای
- اقتصاد بخش عمومی
- اقتصاد مدیریت
- اقتصاد منابع پایان پذیر
- اقتصاد منابع تجدید پذیر
- اقتصاد خرد
- اقتصاد کلان
- برنامه ریزی اقتصادی
- اقتصاد ریاضی
- اقتصاد مهندسی
- اقتصاد نظری
- تاریخ عقاید اقتصادی
- نظامهای اقتصادی
- فلسفه اقتصاد
- اقتصاد آموزش و پرورش
- اقتصاد سلامت
- اقتصاد ورزش
- بودجه ریزی
- اقتصاد جمعیت
- اقتصاد جنگل
- اقتصاد رابینسون کروزوئه
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
ویرایش شده توسط: shah2000
ارسالها: 3080
#13
Posted: 4 Jan 2014 23:13
اقتصاد سیاسی
اقتصاد سیاسی عبارتست از علم قوانین تولید و توزیع نعمات مادی در مراحل مختلف تکامل جامعه انسانی. به تدریج با رشد جامعه و مناسبات اجتماعی و اقتصادی اهمیت علم اقتصاد نیز بیشتر شد.
اقتصاد سیاسی یک روش مطالعه علمی درباره پدیدههای اجتماعی است. این رهیافت بر وجود ارتباط میان مولفههای سیاسی و اقتصادی در شکل دادن به پدیدههای اجتماعی مبتنی است. به همین دلیل اگرچه اغلب زیرمجموعه علم اقتصاد دانسته میشود، باید آن را چیزی فراتر از علم اقتصاد محض دانست؛ اقتصاد سیاسی Political Economy یا به شکل اختصاری PE است، اما علم اقتصاد Economics. مثلاً برای تحلیل رفتار انتخاباتی طبقات مختلف به منافع اقتصادی آن طبقات رجوع میشود و یا تأثیر اقتصادی یک تصمیم گیری سیاسی مورد مطالعه قرار میگیرد.
اقتصاد سیاسی شاخهای است از علوم اجتماعی که قوانین مربوط به تولید و توزیع درآمد و ثروت و اثرات آنرا در مراحل مختلف رشد و توسعه جامعهٔ بشری مورد بررسی قرار میدهد. اغلب مباحثی که امروزه در علم اقتصاد مورد بررسی قرار میگیرد، در گذشته در قلمرو اقتصاد سیاسی بطور پراکنده مطرح میشدهاست. نخستین بار، اصطلاح اقتصاد سیاسی توسط پیروان مکتب مرکانتیلیسم (سوداگری) عنوان گردید و سپس مورد بحث علمای کلاسیک اقتصاد نظیر پت و کنه آدام اسمیت، دیوید ریکاردو و سی قرار گرفت.
اقتصاد سیاسی تحلیل فنی اقتصاد مدرن برای توجه کردن به اهمیت سیاستها برای اقتصاد است.
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
ارسالها: 3080
#14
Posted: 4 Jan 2014 23:18
اقتصاد سیاسی در مکتب کلاسیک
اقتصاد سیاسی کلاسیک سرمایه داری طی جریان تکامل شیوه تولید سرمایه داری پدید میآید که نمایندگان برجسته آن نظیر آدام اسمیت و دیوید ریکاردو گامهای مهمی در راه درک قوانین تولید و توزیع اجتماعی نعمات مادی برداشتند. این مکتب پایههای تحقیق علمی اقتصاد سرمایه داری را شالوده ریزی کرد ولی این مکتب نظام سرمایه داری را بدون نقص و جاودانی میانگاشت و مدافع بورژوازی بود که در دوران اولیه تکاملش با فئودالیسم مبارزه میکرد و نقش مترقی داشت.
اواخر قرن هفدهم و اوائل قرن هیجدهم میلادی دوران شکفتگی این مکتب در انگلستان و فرانسه بود. بهترین نمایندگان اقتصاد سیاسی کلاسیک بورژوازی در این دوران طی مبارزه خود با مبادی قرون وسطایی و فئودالی اقتصاد، استقرار اقتصاد سرمایه داری و امحاء مقررات فئودالی را درحیات اقتصادی طلب میکردند و از این راه میخواستند طبیعی بودن قوانین اقتصادی و به عبارت امروزی عینی بودن این قوانین را اثبات کنند و به همین جهت هم به تجزیه و تحلیل شیوه تولید سرمایه داری و قوانین درونی آن پرداختند. آنها اساس تئوری ارزش بر پایه کار را تدوین کرده و بر این اساس مقولاتی نظیر بهره مالکانه و بهره و سود را توضیح میدادند.
دیوید ریکاردو حتی در این تجزیه و تحلیل به وجود تناقض بین دستمزد و سود پی برد که خود اساسی برای درک تضاد سرمایه داری به شمار میرود. درباره اهمیت این کتاب باید گفت که یکی از منابع سه گانه مارکسیسم را همین تئوری تشکیل میدهد که به نحوی انتقادی و خلاق از جانب مارکس مورد استفاده قرار گرفت و در ضمن نقایص آن نشان داده شد.
مطاله در مورد اقتصاد سیاسی کلاسیک به دو بخش تقسیم میشود:
1- بحث در دفاع از خودتنظیمی بازار
2- نظریهٔ ارزش و توزیع
بخش اول به ماهیت نظام بازار و رابطهاش با بازار مربوط میشود و بخش دوم به تولید و استفاده از مازاد اقتصادی مربوط میشود. اصطلاح اقتصاد سیاسی به رویکرد کلاسیک به معنی نظام برآوردن نیازهای شخصی متشکل از عاملهای خصوصی مستقل است. اساساً اقتصاد دانان کلاسیک نقش مهمی در معرفی و بسط دو مفهوم بنیادی داشتند. یعنی جدایی پذیری اقتصاد و تقدم قلمرو اقتصادی. آدام اسمیت پیدایش جامعه متمدن را نتیجه رفتار منفعت طلبانه و نه حاصل برنامه ریزی مشخص برای یک فرایند سیاسی یا کارگزاری دولتی به وجود آمده توسط آنها، میدانست. مارکس این ایده را جلوتر برد. او فرایندهایی را توصیف کرد که تغییرات دورانی، از روشهای تولید، روابط اجتماعی و شیوههای زندگی به وجود آمدند و همگی پیامدهای ناخواسته تعقیب سود شخصی بودهاند. پیدایش اقتصاد سیاسی به تنزل مرتبه سیاست و ترفیع بخش غیر سیاسی زندگی مدنی کمک کرد. تنزل مرتبه سیاست را هیچ چیزی بهتر از استفاده دست نامریی آدام اسمیت نمیتوانست بیان کند. استوارت میکوشد دو مفهوم مهم را با هم ترکیب کند. اول آنکه تغییر از نیروها و فرایندهای درونی جامعه پدید میآید و نه با تصمیم دولت. دوم آنکه برای دولت در شناخت لزوم آن تغییرات و هدایت جامعه از طریق آنها نقش قایل است.
اقتصاد سیاسی مارکسیستی
مارکسیستها امر سیاسی را در جدایی جامعه مدنی از عرصه عمومی (محدود کردن حقوق و برابری به عرصه عمومی)، فرایندهای طبقاتی که به وسیله آن ارزش اضافی در نظام سرمایه داری تصرف میشود، نقش دولت در اداره کردن منافع و امور سرمایه، تضمینهای سیاسی حقوق مالکیت، فعالیتهای انقلابی برای تغییر دادن نهادهای سیاسی سرمایه داری و چانه زنی بین نیروی کار و سرمایه برای کنترل مازاد اقتصادی مشاهده کردند.
اقتصاد سیاسی نئوکلاسیک
نظریه نئوکلاسیک که در پایان قرن نوزدهم رواج یافت، هنوز از ابداع مکتب کلاسیک استفاده میکند ولی چارچوب تحلیلی کلاسیکها را به کار نمیبرد. به جای آن در مورد مساله ماهیت و هدف اقتصاد بازار، فلسفه مکتب اصالت مطلوبیت را به کار میبرد. نئوکلاسیکها اقتصاد را بر مبنای ایده عدم کارایی بازار تعریف میکنند. از نظر مکتب نئوکلاسیک، اقتصاد به معاملات خصوصی طالب بیشینه سازی مطلوبیت گفته میشود و سیاست، به کار بردن قدرت دولتی برای همان هدف مطلق اطلاق میشود.
اقتصاد سیاسی کینزی
رویکرد کینزی ادعاهای متداول در میان متفکران کلاسیک و نئوکلاسیک در مورد خود تنظیمی بازار را به نقد میکشد. او این ادعا را که نظام بازار بدون نظارت دولت میتواند امکانات بالقوه مولد جامعه را کاملاً مورد استفاده قرار دهد، زیر سوال میبرد. رویکرد کینزی به بی ثباتی فرایند بازتولید و رشد در اقتصاد سرمایه داری میپردازد. کینز هم بر ضد مفهوم تعادل، که مشخصه اقتصاد اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بود و هم بر ضد مفهوم دست نامریی مورد علاقه آدام اسمیت استدلال میکرد.
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
ارسالها: 3080
#15
Posted: 4 Jan 2014 23:23
اقتصاد بینالملل
اقتصاد بینالمللی با اثرات حاصله از تفاوتهای بینالمللی میان منابع تولیدی و ترجیحات مصرفکنندگان و نهادهای بینالمللی سر و کار دارد. اقتصاد بینالمللی بدنبال توضیح الگوها و نتایج معاملهها و تعاملات میان ساکنان کشورهای مختلف مانند بازرگانی،سرمایهگذاری و مهاجرت است. - بازرگانی بینالمللی به مطالعه جریان تجارت کالا و خدمات از راه مرزهای بینالمللی و از جنبههای عرضه و تقاضا،ادغام اقتصادی،جنبشهای عامل بینالمللی و متغیرهای سیاسی مانند نرخ تعرفه و سهمیه بازرگانی میپردازد.
- سرمایهگذاری بینالمللی به مطالعه جریان سرمایه در میان بازارهای سرمایه بینالمللی و تاثیر این جنبشها بر نرخ ارز میپردازد.
- اقتصاد پولی و اقتصاد کلان بینالمللی به مطالعه جریانهای پولی و کلان کشورها میپردازند.
- اقتصاد سیاسی بینالملل برگرفته از روابط بینالملل به مطالعه مسائل سیاسی بینالمللی و تاثیراتشان بر اقتصاد میپردازد مانند درگیریهای بینالمللی،مذاکرات بینالمللی،تحریمهای بینالمللی؛ امنیت ملی و ملیگرایی اقتصادی؛قراردادهای بینالمللی و نظارتها.
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
ارسالها: 3080
#16
Posted: 4 Jan 2014 23:33
علوم مالی
مالیه یا علم مالی (Finance) اغلب علم مدیریت وجوه یا مدیریت سرمایه تعریف میشود.علم مالی مدرن، با اینحال خانوادهای از فعالیتهای تجاری است که شامل ایجاد بنگاه، بازاریابی و مدیریت وجه نقد و پول در انواع حسابهای سرمایه، ابزارها و بازارهایی است که برای معامله دارایی، دیون مالی و ریسک ایجاد شدهاند.
علم مالی توسط سیستم پیچیدهای از روابط قدرت در ساختارهای اقتصادی سیاسی در بازارهای جهانی، کنترل و ساختاربندی میشود. علم مالی هم هنر (مثل توسعه تولید) است و هم علم (مثل ارزیابی و ارزش گذاری).
این فعالیتها به شکل روزافزونی تمرکز شدید تکنیکی و مؤسساتی روی اندازهگیری و پوشش روابط ریسک-بازدهای را که روی ارزش سهام دار اثر میگذارد، پوشش میدهند. شبکههای تجارتهای مالی وجود دارند تا امکان مذاکره، بازاریابی و داد و ستد، در محصولات و سرویسهای پیچیده مالی را برای خود و مشتریانشان فراهم سازند.
عملکرد مالی کارایی و سود آوری سرمایهگذاری، ضمانت ادعای وام گیرندگان و احتمال اینکه ابزارهای مشتقه مالی چقدر میتوانند سرمایه گذاران را در مقابل ریسکهای بازار مصون بدارند، میسنجد.
حوزههای علم مالی
- امور مالی شخصی
- امور مالی شرکتی
- امور مالی بنگاههای دولتی
- مدیریت ریسک مالی
تئوری مالی
- اقتصاد مالی
- ریاضیات مالی
- مالیه تجربی
- مالیه رفتاری
- مسائل مالی داراییهای نامشهود
مدارک تخصصی مرتبط
مدارک مالیه عمومی:
- درجه تحصیلی: کارشناسی ارشد مالی، کارشناسی ارشد اقتصاد مالی، کارشناسی ارشد مالی و کنترل، کارشناسی ارشد مدیریت مالی
- گواهی نامه: تحلیل گر مالی دارای امتیاز نامه، متخصص خزانه داری گواهی شده، تحلیل گر ارزش گذاری گواهی شده، تحلیل گر سرمایهگذاری بینالمللی گواهی شده، انجمن خزانه داران شرکتی، تحلیل گر بازار گواهی شده، گواهی مالیه شرکتی، تحیل گر سرمایهگذاری انتخابی دارای امتیاز نامه
- مدارک مالیه کمی: کارشناسی ارشد مهندسی مالی، کارشناسی ارشد مالیه کمی، کارشناسی ارشد مالیه محاسباتی، کارشناسی مالیه ریاضیاتی، گواهی در مالیه کمی
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
ارسالها: 3080
#17
Posted: 4 Jan 2014 23:38
اقتصاد کشاورزی
اقتصاد کشاورزی، در جهان امروز یکی از مشکلات اساسی بشر تأمین نیازهای غذایی است، به گونهای که امنیت غذایی به عنوان یکی از اهداف مهم سرلوحه برنامههای دولتها قرار گرفتهاست. بدون شک به منظور نیل به امنیت غذایی علاوه بر اتخاذ سیاستهای مطلوب و برخورداری از منابع کافی باید تولید کشاورزی به گونهای باشد که تمامی نیازهای جامعه را برآورده کند. از سوی دیگر تولید کشاورزی خود نیازمند دو گروه عوامل تولیدی میباشد:
عوامل فیزیکی تولید از قبیل: زمین، بذر، آب، نیروی کار و غیره که وجود آنها از نظر کمی و کیفی شرط لازم تولید است
عوامل غیرفیزیکی تولید که ریشه در مدیریت و اقتصاد کشاورزی دارند.
با توجه به اهمیت و ضرورت مدیریت و اقتصاد کشاورزی، این عامل به عنوان شرط کافی تولید تلقی میگردد. بنابراین به منظور تولید کشاورزی مطلوب و بهینه، وجود عوامل فیزیکی و غیرفیزیکی تولید در کنار یکدیگر لازم و ملزوم هم میباشند.
مهندسی اقتصاد کشاورزی
تعریف و هدف
اقتصاد کشاورزی به مجموعهای از علوم و روشها اطلاق میشود که عوامل اقتصادی موثر در امور کشاورزی، روابط اقتصادی موجود بین عوامل تولید کشاورزی و کاربرد اصول اقتصادی را در تولید و توسعه کشاورزی مورد بحث و بررسی قرار میدهد و این امکان را به کشاورز میدهد که با مقدار زمین سایر لوازمی که در اختیار دارد سود بیشتری بدست اورد. به بیان دیگر اقتصاد کشاورزی عبارت از کاربرد اصول و نظریههای اقتصاد عمومی در فرایند تولید، مبادله، توزیع و مصرف مواد غذایی و مواد خام اولیه مورد نیاز سایر بخش هاست. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که اقتصاد کشاورزی، روشهای چگونگی استفاده مطلوب و بهینه از منابع طبیعی در بخش کشاورزی را از طریق شیوهها و ابزار کارآمد خود مورد مطالعه قرار میدهد. هدف از ایجاد این رشته، تربیت نیروهای متخصص و کارآمدی است که بتوانند با تکیه بر دانش و اندوختههای علمی و تجارب عملی خود به عنوان کارشناس اقتصاد کشاورزی به تهیه و تدوین طرحهای توسعه کشاورزی و ارزیابی اقتصادی آنها در سطوح مختلف منطقهای و یا ملی بپردازند و همچنین از طریق بکارگیری روشهای تجزیه و تحلیل کمی و ارائه مدلهای ریاضی در حل مسائل و مشکلات تولید، توزیع و یا مصرف مواد غذایی و مواد خام، راهکارهای مناسبی را ارائه مینمایند. متخصصان اقتصاد کشاورزی در فعالیتهای آموزشی و تحقیقاتی مرتبط با مسائل اقتصادی بخش کشاورزی نیز میتوانند همکاری نمایند.
اهمیت و جایگاه در جامعه
با عنایت به اهمیت تولید کشاورزی در امنیت غذایی جامعه و نیز ضرورت توجه به ابعاد اقتصادی تولیدو با توجه به این که کشاورزان در این زمینه اطلاع کمی دارند(به خصوص کشاورزان ایران) اقتصاد کشاورزی به عنوان یکی از شاخههای علوم کشاورزی از حدود یک قرن پیش در کنار سایر رشتههای کشاورزی به تدریج مطرح شد و با سیر تکاملیاش امروزه به شکل یک دانش منسجم و مدرن در مراکز آموزش عالی و تحقیقاتی در اختیار مشتاقان علم و جامعه کشاورزی قرار گرفتهاست. در عرصه فعالیتهای زراعی، حضور متخصصانی که علاوه بر دانش کشاورزی، اصول علم اقتصاد را نیز فراگرفته باشند و بتوانند با استفاده از تجربیات و دانش خود، در زمینه برنامهریزی و تهیه طرحهای تولیدی محصولات کشاورزی بطور اقتصادی فعالیت کنند، از ضروریات تحول کشاورزی کشور است و این امر، جایگاه و اهمیت رشته مهندسی اقتصاد کشاورزی را به خوبی مشخص میکند. وبا توجه به این که امروزه یکی از راههای تحت سلطه در آوردن کشورها وابسته کردن از طریق مواد غذایی است.
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
ارسالها: 3080
#18
Posted: 4 Jan 2014 23:43
اقتصاد عمومی
اقتصاد عمومی زیر شاخهای از علم اقتصاد است که به بررسی سیاست دولت از طریق تمرکز بر شیوههای اقتصادی مؤثر و عادلانه میپردازد. اقتصاد عمومی مطالعهٔ خطمشی اقتصاد، از طریق تأکید گسترده و توجه ویژه بر موضوعاتی همانند وضع مالیات و نحوهٔ درآمدها و هزینههای دولت است. این شاخه از علم اقتصاد درصدد پاسخگویی به موضوعاتی نظیر دلایل شکست بازار ناشی از پیامدهای خارجی و تعیین سیاستهای مطلوب امنیت اجتماعی و اقتصادی است. به بیان دیگر اقتصاد عمومی از طریق تهیه چارچوبی به تصمیمگیری در خصوص نحوهٔ مشارکت دولت در بازاریابی اقتصادی و تعیین محدودهٔ حد و مرز این نقش میپردازد.
اقصاد عمومی مؤلف نظریهٔ رفاه اقتصادی است و اساساً در پی ابزاری است تا بتواند رفاه اجتماعی و اقتصادی را ارتقا دهد.
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
ارسالها: 3080
#19
Posted: 4 Jan 2014 23:49
اقتصاد منابع طبیعی
اقتصاد منابع طبیعی به عرضه، تقاضا و تخصیص منابع میپردازد. در واقع زیز شاخهای از اقتصاد است که به بحث استخراج منابع میپردازد. هدف اصلی از اقتصاد منابع طبیعی شناخت نقش منابع در اقتصاد و بهره برداری بهینه از منابع جهت توسعه پایدار میباشد تا این منابع برای نسلهای بعدی هم باقی بماند. توسعه پایدار الگوئی برای بهره برداری از منابع هست بطوریکه علاوه بر بهره برداری از منابع، حفاظت از منابع را هم بر عهده دارد تا این منابع برای نسلهای آینده تضمین میگردد. این علم به اثرات متقابل اقتصاد انسانی و اکوسیستم میپردازد. به این اصل تمرکز مییابد که با توجه به محدودیتهای اکولویکی از چه شیوهای از منابع استفاده اقتصادی بشود. اقتصاد منابع طبیعی بطور سنتی روی بهره برداری بهینه ازجنگلها، مراتع، آبزیان و منابع معدنی بحث میکند. ولی امروزه علاوه بر این مسائل، به مسائل جدیدی از قبیل تغییرات آب و هوائی، اثرات کشاورزی بر محیط زیست، شهر نشینی، اقتصاد انرژی و ارزشیابی محصولات غیر بازاری میپردازد.
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
ارسالها: 3080
#20
Posted: 4 Jan 2014 23:52
اقتصاد محیط زیست
اقتصاد محیط زیست به طور کلی رابطه بین آثار اقتصاد بر محیط زیست و آثار محیط زیست بر اقتصاد را بررسی میکند.
اقتصاد و محیط زیست، از طریق دو جریان با یکدیگر در ارتباط هستند. منابع تجدیدپذیر و پایانپذیر در حال حرکت از محیط زیست به سوی اقتصاد هستند و از سوی دیگر، اغلب پسماندهای محصولات که به وسیلهٔ فعالیتهای اقتصادی تولید میشوند، در حال حرکت از اقتصاد به محیط زیست هستند. هنگامی که جریانات مواد و ضایعات از ظرفیت و قابلیت واقعی محیط تجاوز میکند، ظرفیت منابع طبیعی و زیستمحیطی کاهش مییابد. جریان سریع منابع پایان پذیر به درون چرخه اقتصادی این خطر را به وجود میآورد که ذخیره منابع پایانپذیر ممکن است سریعتر تمام شود.
هنگامی که جریان منابع تجدیدپذیر نیز به سوی چرخه اقتصادی، از نرخ تجدید و احیا این منابع تجاوز میکند باعث کم شدن بهرهوری منابع میشود و احتمال انقراض آن افزایش مییابد. انتشار پسماندها اضافه بر ظرفیت محیط زیست، احتمال فرسایش منابع طبیعی را افزایش میدهد، کاهش و فرسایش سریع منابع پایانپذیر باعث افزایش یافتن بهرهبرداری منابع تجدیدپذیر خواهد شد و همچنین افزایش انتشار پسماندها اضافه بر ظرفیت محیط زیست، عموماً نشاندهندهٔ این است که اقتصاد به سوی وابستگی بیشتر به سوی محیط زیست در حرکت است.
از آنجا که مقیاسهای سنتی اندازهگیری کارایی اقتصادی، تغییرات در اندازهٔ منابع طبیعی و زیستمحیطی را مورد محاسبه قرار نمیدهند، این مقیاسها، مقیاسهای ضعیفی جهت اندازهگیری پایداری بلندمدت اقتصاد میباشند. حسابداری منابع طبیعی و محیط زیست، ناکارایی مقیاسهای سنتی در اندازهگیری کارایی اقتصاد را به وسیلهٔ محاسبهٔ تغییرات ذخایر منابع طبیعی اصلاح میکند.
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!