انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
علم و دانش
  
صفحه  صفحه 2 از 18:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  15  16  17  18  پسین »

Earth science | مقالات زمین شناسی


زن

 
تولید انرژی از اعماق زمین


در تابستان، فرآیند معکوس می شود، به طوری که پمپ گرمایی گرما را از هوای درون ساختمان به مبدل ها جابجا می کند. در این خصوص دولت ها به ایجاد نیروگاه هایی همت گماردند که در این نیروگاه ها گرمایش ساختمان ها و نیز تولید برق صورت می پذیرد این نیروگاه ها به سه دسته عمده تقسیم می گردد که در زیر به توضیح بیشتر آنها می پردازیم.
● انواع نیروگاه های زمین گرمایی
۱) نیروگاه خشک: این نیرو گاه روی مخازن ژئوترمالی که بخار خشک با آب خیلی کم تولید می کنند، ساخته می شوند. در این روش، بخار از طریق لوله به طرف نیروگاه هدایت می شود و نیروی لازم برای چرخاندن ژنراتور توربین را فراهم می کند. این گونه مخازن با بخار خشک کمیاب است. بزرگترین میدان بخار خشک در دنیا، آب گرم جیزرز در ۹۰ مایلی شمال کالیفرنیاست که تولید الکتریسیته در آن، از سال ۱۹۶۲ شروع شده است و امروزه به عنوان یکی از موفق ترین پروژه های تولید انرژی جایگزین محسوب می شود.
در نیومکزیکو، ردیفی از لوله ها که زیر خاک دفن شده اند، آب زمین گرمایی را انتقال می دهند تا گل ها و سبزیجات پرورش یابند
۲) نیروگاه بخار حاصل از آب داغ: این نوع نیروگاه روی مخازن دارای آب داغ احداث می شود. در این مخازن با حفر چاه، آب داغ به سطح می آید و به دلیل آزاد شدن از فشار مخازن، بخشی از آن به بخار تبدیل می شود. این بخار برای چرخاندن توربین به کار می رود. چنین نیروگاه هایی عمومیت بیشتری دارند، زیرا بیشتر مخازن زمین گرمایی حاوی آب داغ هستند. فناوری مزبور برای اولین بار در نیوزیلند به کار گرفته شد.
۳) نیروگاه ترکیبی (بخار و آب داغ): در این سیستم، آب گرم از میان یک مبدل گرمایی می گذرد و گرما را به یک مایع دیگر می دهد که نسبت به آب در درجه حرارت پائین تری می جوشد. مایع دوم در نتیجه ی گرم شدن به بخار تبدیل می شود و پره های توربین را می چرخاند. سپس متراکم می شود و مایع حاصله دوباره مورد استفاده قرار می گیرد. آب زمین گرمایی نیز دوباره به درون مخازن تزریق می شود. این روش برای استفاده از مخازنی که به اندازه یکافی گرم نیستند و بخار با فشار تولید می کنند، به کار می رود.
مزایای استفاده از انرژی گرمایی برای تولید الکتریسیته:
۱) تمیز بودن: در این روش همانند نیروگاه بادی و خورشیدی، نیازی به سوخت نیست، بنابراین سوخت های فسیلی حفظ می شوند و هیچگونه دودی وارد هوا نمی شود.
۲) بدون مشکل بودن برای منطقه: فضای کمتری برای احداث نیروگاه نیاز دارد و عوارضی چون ایجاد تونل، چاله های روباز، کپه های آشغال و یا نشت نفت و روغن را به دنبال ندارد.
۳) قابل اطمینان بودن: این نیروگاه می تواند در طول سال فعال باشد و به دلیل قرار گرفتن روی منبع سوخت، مشکلات مربوط به قطع نیروی محرکه در نتیجه ی بدی هوا، بلایای طبیعی و یا تنش های سیاسی را ندارد.
۴) تجدید پذیری و دائمی بودن
۵) صرفه جویی ارزی: هزینه ای برای ورود سوخت از کشور خارج نمی شود و نگرانی های ناشی از افزایش هزینه ی سوخت وجود نخواهد داشت.
۶) کمک به رشد کشورهای در حال توسعه: نصب آن در مکان های دور افتاده می تواند، استاندارد و کیفیت زندگی را با آوردن نیروی برق بالا ببرد.
این نیروگاه می تواند در طول سال فعال باشد و به دلیل قرار گرفتن روی منبع سوخت، مشکلات مربوط به قطع نیروی محرکه در نتیجه ی بدی هوا، بلایای طبیعی و یا تنش های سیاسی را ندارد.
با توجه به فوایدی که برشمردیم، انرژی زمین گرمایی، انرژی بدون آلودگی است که به رشد کشورهای در حال توسعه کمک می کند.
موارد مصرف دیگری نیز از گرمای زمین گرمایی وجود دارد. برای مثال، در (کلامث فالز) در اورگن آمریکا، زیر جاده ها و پیاده روها آب ژئوترمال لوله کشی می شود، تا از یخ زدن آن ها در شرایط هوای یخبندان جلوگیری شود. در نیومکزیکو، ردیفی از لوله ها که زیر خاک دفن شده اند، آب زمین گرمایی را انتقال می دهند تا گل ها و سبزیجات پرورش یابند. با این شیوه، اطمینان حاصل می شود که زمین یخ نمی زند. به علاوه، فصل رویش طولانی تر می شود و روی هم رفته، محصولات کشاورزی سریع تر رشد می کنند و بدون استفاده از گلخانه محافظت می شوند.
هزینه ای برای ورود سوخت از کشور خارج نمی شود و نگرانی های ناشی از افزایش هزینه ی سوخت وجود نخواهد داشت.
کشورهایی که در حال حاضر از مخازن زمین گرمایی برای تولید الکتریسیته استفاده می کنند، عبارتند از آمریکا، نیوزیلند، ایسلند، مکزیک، فیلیپین، اندونزی و ژاپن. البته کارشناسان دفتر انرژی های نو در ایران اطلس قابلیت های انرژی زمین گرمایی را نیز تهیه کرده اند به طوری که در منطقه سبلان لکه? قرمز رنگی دیده می شود که نشانگر مستعدترین منطقه برای استفاده از انرژی زمین گرمایی است. تاکنون در این منطقه ده هزار متر حفاری صورت گرفته است. قرار است از این چاه عمیق، گرمای مورد نیاز برای تولید ۱۰۰ مگاوات برق استخراج شود که عملاً اهداف دولت را نشانه گرفته است.
استفاده از این انرژی در بسیاری از کشورها در حال گسترش است. راه حل استفاده ی بیشتر از انرژی زمین گرمایی، افزایش آگاهی عمومی و تقویت فناوری مرتبط با زمین گرمایی است.
استفاده از انرژی زمین گرمایی به دلیل پایین بودن هزینه در مقایسه با انرژی خورشیدی مورد توجه است، گر چه هنوز دو برابر انرژی باد خرج برمی دارد. حداقل ۱۰۰ مگاوات برق از این طریق تأمین شود.
     
  
زن

 
چشم اندازی بر دوره های مختلف زمین شناسی

۱) دوره کواترنری
۲) دوره اردویسین
۳) دوره پرمین
۴) دوره تریاس
۵) دوره دونین
۶) دوره ژوراسیک
۷) دوره سلیورین
۸) دوره کامبرین
۹) دوره کربنیفر
۱۰) دوران پالئوسونیک
۱۱) مزوزوئیک
● دوره ی مززوئیک
مزوزوئیک از دو کلمه Meso به معنی میانه و Zoa به معنی حیات ساخته شده است. دوران مزوزوئیک که دوران میانه زیستی نیز نامیده می شود ۱۶۰ میلیون سال به طول انجامیده است. این دوران از سه دوره زمین شناسی تشکیل شده است که به ترتیب از قدیم به جدید عبارتند از :
▪ تریاس
▪ ژوراسیک
▪ کرتاسه
در رسوبات دوان مزوزوئیک آثار بقایای موجودات حد واسط بین موجودات دوران پالئوزویک و دوران سنوزوئیک وجود دارد. در این دوران دو دسته مهم جانوری وجود دارد که عبارتند از خزندگان غول پیکر به نام دایناسورها و آمونیت ها. آب و هوای دوران مزوزوئیک نسبتا گرم و از نوع آب و هوای استوایی و یکنواخت تر از آب و هوای فعلی بوده است.
● حد و مرز مزوزوئیک با دورانهای دیگر
▪ حد زیرین
حد بین پالئوزوئیک و مزوزوئیک همیشه در همه جا به خوبی مشخص نیست. در بیشتر نواحی دوره تریاس ادامه دوره پرمین به شمار می رود و به همین سبب زمین شناسان اصطلاح پرمر تریاس را برای این حد بکار می برند. از لحاظ کوهزایی این حد ارتباط کوهزایی هرسی نین با کوهزایی آلپی را مشخص می نماید. از لحاظ فسیل شناسی حد بین دوران پالئوزوئیک و مزوزوئیک با از بین رفتن تریلوبیت ها و برخی دیگر از جانوران مشخص می شود.
▪ حد بالایی
از لحاظ بیواستراتیگرافی حد بین دورانهای مزوزوئیک و سنوزوئیک به خوبی قابل تشخیص است. زیرا تغییرات شدیدی در بین جانوران این دو دوران قابل مشاهده است و علت این تغییرات شدید مربوط به تغییرات آب و هوایی و گسترش سرمای عمومی می باشد. در این مرز برخی از موجودات پلانکتون از بین رفته و گونه های جدیدی از آنها بوجود آمدند و همچنین آمونیت ها و بلمنیت ها در اواخر مزوزوئیک از بین رفتند.
▪ جغرافیای دیرینه دوران مزوزوئیک
در دوران مزوزوئیک دو قاره در سطح کره زمین وجود داشته است. یکی از این قاره ها لورازپا نام داشت و شامل آمریکای شمالی و خشکی اروپا آسیا بوده است و در تمام این دوران دریاها روی آن پیشروی داشته اند. شواهد نشان دهنده جدا شدن خشکی اروپا آسیا در اواخر کرتاسه است که این جدایش منجر به تشکیل اقیانوس اطلس گردیده است. خشکی دیگر گندوانا نام داشت که در قسمت میانی کره زمین قرار داشت. این خشکی از پرمو تریاس شروع به تقسیم شدن نموده است.
دو کمربند کوهزایی در دوران مزوزوئیک اتفاق افتاده است. یکی در اطراف اقیانوس آرام و دیگری کمربند کوهزایی مزوژه. اقیانوس هند در دوره های تریاس و ژوراسیک و اقیانوس اطلس در دوره کرتاسه بوجود آمده اند. اقیانوس آرام نیز بطور مداوم وجود داشته است. در ژوراسیک دو حوضه رسوبی مهم در اروپا وجود داشته است که دو حوضه عبارتند از : حوضه جنوبی تندیس به نام Thethyan Relean و حوضه شمالی به نام Boureal Releam. ایران در دوره های تریاس ژوراسیک در قسمتهای مرکزی تتیس قرار داشت.
● آب و هوای دوران مزوزوئیک
بطور کلی آب و هوای دوران مزوزوئیک نسبت به دوران پالئوزوزوئیک گرفته و یکنواخت تر بوده است. در رسوبات این دوره هیچگونه آثار یخچالی مشاهده نمی شود مطالعات ایزوتوپی نشان می دهد که آب دریاهای این دوران حدود ۱۰ درجه گرمتر از دریاهای معتدله کنونی بوده است.
این آبهای گرم محیط مسلعدی را برای تشکیل رخساره های آهکی بیوشیمیایی با صدفهای فراوان نرم تنان و انواع جلبکها و آهک االیتی و ریفی بوجود آورده بود. در آغاز مزوزوئیک ، قطب شمال با مختصات ۱۴۰ درجه عرض جغرافیایی در اقیانوس آرام قرار داشت. مهاجرت و جابجایی استوا به سمت جنوب در کرتاسه موجب پایین آمدن درجه حرارت در اروپا گردیده است. با سرد شدن هوا در خشکی لوازیا ، خشکی گندوانا گرمتر شده و باعث ایجاد رسوبات تبخیری در آفریقای شمالی شده است.
● کوهزایی های دوران مزوزوئیک
مراحل کوهزایی های این دوران به نام کوهزایی آلپ مشهور است. این کوهزاییها از اوایل این دوران تا زمان حال ادامه داشته است و شامل :
▪ سیمرین پیشین (Earlykimerian) در پایان تریاس
▪ سیمرین یا کمبرین پسین (Latckimenian) در پایان ژوراسیک.
▪ آترایشین یا استرین (Autrichian Or Austrian) بین کرتاسه زیرین تا کرتاسه میانی
▪ لارامید که مربوط به اواخر کرتاسه پسین می باشد.
● دوره های مزوزوئیک
▪ تریاس (Triassic)
نام تریاس برای اولین بار توسط آلبرتی (Alberti) در سال ۱۸۳۴ در ناحیه مرن آلمان بکار برده شد. چون رسوبات این دوره از سه قسمت کاملا مشخص تشکیل گردیده است نام آن را تریاس نهاده اند. در دوره تریاس آب و هوا بسیار گرم و مقدار بارندگی کم بوده است. اکسید شدن مواد آهنی ، ماسه سنگهای قرمز ، ترکهای گلی در رسوبات و همچنین وجود مواد تبخیری مانند گچ و نمک موید خشکی هوا هستند. در این دوره بیابانها توسعه پیدا کرده اند.
نوعی از آمونیت ها در دوره تریاس گسترش یافته و بسیار فراوان بودند. همچنین در این دوره خزندگان تنوع و گسترش زیاد داشته اند. جلبک ها از مهمتری گیاهان دریایی دوره تریاس می باشند. نهانزادان آوندی بخصوص سرخسها در این دوره فراوان بوده اند. البته لازم به ذکر است که دوره تریاس به دلیل داشتن آب و هوای خشک چندان برای رشد و توسعه گیاهان مناسب نبوده است. ظهور اولین حشره با دگرشیبی کامل و اولین پستاندار مربوط به این دوره می باشد.
● دوره ژوراسیک (Jurassic)
نام ژورسیک از کوههای ژورا در آلپ گرفته شده است نهشته های دوره ژوراسیک در زمین شناسی تاریخی حائز اهمیت می باشد زیرا مطالعات باارزش چینه شناسی و بخصوص بیواستراتیگرافی در این دوره صورت گرفته است. اولین پرندگان در این دوره ظاهر شده اند. مهره داران گذشته مانند ماهیها ، دوزیستان و خزندگان و ژوراسیک در فراوان بوده اند. همچنین نخستین قورباغه شبیه به انواع امروزی در این دوره ظهور کرده است. گسترش دانیاسورها در این زمان زیاد بوده است. روپای این جانوران در رسوبات ژوراسیک کرمان دیده شده است.
از لحاظ جغرافیایی ژوراسیک تفاوت چندانی با دوره تریاس ندارد در این دوره نیز خشکی گندوانا شامل آمریکای جنوبی و آفریقا بوده است. پیشروی دریا در اروپای توسعه داشته است بطور که ژوراسیک پسین باعث جدا شدن نقاطی از خشکی لوازیا شده بود. وجود خزندگان و گیاهان در این دوره نشان دهنده آب و هوای معتدل می باشد.
● دوره کرتاسه (Creta Ceous)
نام کرتاسه اولین بار به رسوبات گل سفیری در جنوب انگلستان اطلاق گردیده است. کرتاسه با ۷۰ مییلیون سال طول طولانی تر سیستم دوان مزوزوئیک به شمار می رود. آب و هوای دوره کرتاسه گرم و ملایم بوده است. گیاهان نهاندانه در کرتاسه ظاهر و توسعه یافته اند. بنابراین تمام گروههای گیاهی از این دوره به بعد وجود داشته اند مهمترین گروههای جانوری بی مهره در این دوره آمونیت ها و بلمنیت ها می باشند.
علاوه بر مهره داران دوره های قبلی در اواخر این دوره پستانداران کوچکی بوجود می آیند در آخر کرتاسه دایناسورها و همچنین برخی از بی مهره ها مثل آمونیت از بین می روند و منقرض می شوند. در کرتاسه پیشین آمریکای جنوبی از آفریقا جدا گردیده بود. در حالیکه بقیه قاره ها در طول دوره های تریاس و ژوراسیک جدا گردیده بودند.
● دلایل انقراض دایناسورها
دانشمندان دلایل و فرضیه های مختلفی را برای انقراض دایناسورها بیان می کنند که از جمله این فرضیه ها ، برخورد شهابسنگها با زمین می باشد. بر طبق این فرضیه حدود ۶۵ میلیون سال قبل یک شهاب سنگها با قطر ۵ مایل و با سرعت معادل ۱۵۰۰۰۰ مایل در ساعت با کره زمین برخورد کرده است قدرت انفجار این برخورد معادل صد میلیون مگا تن TNT بر آورده شده است.
در اثر برخورد خرده های سیاره یا شهاب سنگها و میلیونها تن خاک و صخره های زمین به صورت گرد و غبار در آمده و در نتیجه ابری عظیم از پودر اجرام آسمانی و گرد و غبار در سراسر کره زمین بوجود آمد. این ابر عظیم مانع از رسیدن نور خورشید به سطح کره زمین گردید و باعث کاهش دمای هوا در سطح زمین شد. همچنین عدم نفوذ نور خورشید باعث تاریک شدن زمین نیز شد. با سرد شدن و برودت هوا و تاریکی در طی سالها ، بسیاری از جانوران و گیاهان روی سطح زمین از همه دایناسورها از بین رفته اند و فقط گیاهان و جانورانی که در قعر و گودالهای زیر زمینی زیست می نموده اند توانستند زنده بمانند.
● دوران پالئوسونیک
پالئوزئیک از دو کلمه یونانی پالئوس (Palaios) به معنی قدیمی و زئون (Zoan) به معنی موجود زنده مشتق شده است. طول این دوران حدود ۳۴۰ میلیون سال است. دوران پالئوزوئیک طولانی ترین دورانهای فانروزوئیک (حیات اشکار) می باشد. به علت اینکه موجودات زنده دوران پالئوزوئیک دارای ساختمان بدنی ساده تر از موجودات زنده دورانهای بعدی داشته اند به آن دوران دیرینه زیستی می گویند.
از نظر زیست چینه ای و گسترش و تنوع موجودات زنده ، اکثریت گروههای بی مهرگان در پالئوزوئیک پسین وجود داشته اند. مهره داران بجز پرندگان و پستانداران نیز در این ظهور کرده اند. دوران پالئوزوئیک را به شش دوره کامبرین ، اردیسین ، سیلورین ، دونین ، کربونیفر و پرمین تقسیم نموده اند.
● کامبرین
نام کامبرین از کلمه کامبرین که نام لاتین شهر گال است مشتق گردیده است. دوره کامبرین به سه دسته اشکوب زیرین ، میانی و بالایی تقسیم می شود. سن کامبرین از ۵۷۰ تا ۵۱۰ میلیون سال قبل است. پیدایش آثار یخچالی در سنگهای رسوبی کامبرین چنین و نقاط دیگر نشان دهنده آب و هوای سرد این دوره می باشد.
از فسیلهای این دوره ، تریلوبیت ها و همچنین بازوپایان دارای اهمیت فوق العاده زیادی می باشند. تریلوبیت ها سخت پوستان دریایی هستند که در اوایل دوران پالئوزئیک ظهور و در اواخر همین دوران از بین رفته اند. استروماتولیت ها ، کنودونت ها ، استراکودها و دسته ای دو کفه ایها نیز در این دوره ظهور یافته ، ولی تنوع چندانی نداشتند.
     
  
زن

 
چشم اندازی بر دوره های مختلف زمین شناسی۲

● اردویسین
نام اردویسین از نام قبیله اردویشیا که در شهر گال زندگی می کردند گرفته شده است. طول این دوره از ۵۱۵ تا ۴۳۸ میلیون سال قبل است. در پایان این دوره کامبرین عده ای از موجودات زنده از جمله تریلوبیت ها منقرض شدند. مرز بین تردویسین و کامبرین معمولا بر اساس نوعی از فسیلها به نام گراپتولیت ها و گونه های جدید کنودونت ها تعیین شده است. مرز بالایی این دوره با سیلورین نیز بر پایه فسیلهای گراپتولیت و کنودونت استوار است. گراپتولیت ها جانورانی هستند که اندامی شبیه به ستون فقرات دارند. این جانوران حد واسط مهره داران و بی مهرگان می باشند.
بررسیها نشان می دهد که آب و هوای این دوره از کامبرین گرمتر بوده است بطوری که رسوبات آهکی و دولومیتی بیشتری ته نشین شده است. در رسوبات اردویسین نفت نیز پیدا شده است. وجود نفت در این رسوبات نشان دهنده فراوانی و توسعه موجودات ریز شناور در آب دریاهای آن زمان می باشد. شواهد زیادی دال بر انقراض تعداد زیادی از موجودات زنده در پایان دوره اردیسین وجود دارد. علت این انقراض ، سرد شدن سریع ناگهانی آب و هوا در پایان این دوره می باشد.
● سیلورین
نام سیلورین از قبیله سیلور که درجنوب غرب انگلستان سکونت داشتند گرفته شده است. سیلورین کوتاهترین دوره پالئوزوئیک است که سن آن را ۲۸ میلیون سال (از ۴۳۸ تا ۴۱۰ میلیون سال قبل) تعیین کرده اند. حد زیرین این دوره با نوعی از فسیلهای گراپتولیت مشخص می شود. حد بالایی سیلورین نیز با زون گراپتولیتی که حرف قاعده دونین است مشخص می شود. در اوخر دوره سیلورین چین خوردگی کالدونین در سطح وسیعی از اروپای شمالی به وقوع پیوست و در نتیجه این چین خوردگی از وسعت دریاها کاسته شده و بر وسعت خشکیها افزوده گردید.
ریفهای مرجانی در حاشیه اغلب خشکیهای دوره سیلورین وجود دارند. این امر بیانگر این موضوع است که بیشتر خشکیها در محل فعلی خود قرار نداشته اند بلکه خشکیهایی که امروزه نزدیک به قطب جنوب و شمال قرار دارند و دوره سیلورین به استوا نزدیک بوده اند. پیدایش و تنوع نخستین گیاهان آوندی و ظهور ماهیهای حقیقی و همچنین گسترش ماهیهای زره دار در طی این دوره بوده است. نخستین جانوران خشکی هم در سیلورین دیده شده اند.
● دونین
این دوره ۴۰۸ تا ۳۶۰ میلیون سال قبل طول کشیده است. رسوبات این دوره در دونشایر (Devonshire) انگلستان نامگذاری شده است. دوره دونین در بین دو دوره کوهنرایی کالدونین و هرسی نین قرار دارد. حد زیرین دونین شامل ماسه سنگ قرمز قدیمی (Old Redsandstone) است. با انقراض نوعی فیل ، گراپتولیتی مشخص می شود. این حد را با پیدایش سرپایان نیز مشخص می کنند.
پیشروی دریا در این دوره باعث افزایش مرجانها شده بود. این مرجانها در محیطی نسبتا آرام و دور از محیط باتلاق تجمع و تشکیل شده بودند. دوره دونین به دوره ماهیها مشهور است. ماهیهای این دوره فاقد دندان و آرواه بودند و اولین حشره در دونین ظاهر شد. گیاهان خشکی از جمله نهانزادان آوندی در دونین توسعه یافتند. گستزش رسوبات آهکی و تبخیری حاکی از آب و هوای گرم در این دوره است.
● کربونیفر
در سال ۱۸۸۲ لایه های زغال دار انگلستان به نام کربونیفر نامگذاری شدند. طول عمر این دوره از ۶۵ تا ۲۶۰ میلیون سال قبل است. رسوبات مربوط به این دوره در آمریکا به نام دوره های می سی سی پین و پنسلوانین نامگذاری شده است. وجود لایه های زغال دار بیانگر آن است که آب و هوای این دوره گرم و مرطوب بوده است. در این دوره جنبشهای کوهزایی مهمی به وقوع پیوسته است و در نتیجه آن رشته کوههای هرسی نین تشکیل گردیده است. رشد و توسعه گیاهان در دوره کربونیفر به حداکثر رسید. فسیلهای گیاهان بازدانه و نهانزادان آوندی در رسوبات زغال سنگی کربونیفر مشاهده شده است.
● پرمین
نام پرمین اولین بار به رسوبات دریایی به اواخر دوران پالئوزوئیک نام پرم (Perm) واقع در شرق روسیه اطلاق گردیده است. طول عمر این دوره ۲۹۰ تا ۲۵۰ میلیون سال قبل بوده است. در بعضی نقاط دنیا جلفای ارس (مرز ایران و روسیه) گذر بین پرمین و تریاس به خوبی مشخص نیست و مجموعه ای این رسوبات به پرموتریاس معروفند. بطور کلی دو نوع رخساره مهم در دوره پرمین می توان تشخیص داد که عبارتند از : رخساره دریایی و رخساره خشکی.
از مشخصات برجسته دوره پرمین وجود توسعه یخچالها در نقاط مختلف دنیا بوده است. همچنین در این دوره آثاری از خزندگان مشاهده شده است. در طی دوره پرمین توده های خشکی عمده زمین به هم پیوستند و ابرقاره پاگه آر ا بوجود آوردند. در پایان پرمین ۷۵ در صد از خانواده های دوزیستان از بین رفته و بسیاری از انواع گیاهان منقرض شدند.
● ویژگیهای پالئوژئوگرافی پالئوزوئیک
بطور کلی در پالئوزوئیک تدریجا به مساحت قاره ها در اطراف هسته های پرکامبرین اضافه شده است و پیدایش رشته کوههای حاصل از کوهزایی کالدونین و همچنین کوههای حاصل از کوهزایی هرسی نین از این نوع می باشد. از نظر تغییرات آب و هوایی ، گرچه تشخیص این تغییرات مشکل به نظر می رسد، ولی شواهد و آثاری از دوره های مختلف یخبندان در پالئوزوئیک بدست آمده است که حاکی از تغییرات و تحولات آب و هوای است. در واقع نشانه هایی از یخبندان در اردویسین بالایی و کربونیفر شناخته شده است.
تحقیقات نشان می دهد که یخبندان کربونیفر بالایی منحصرا در محیط و محدوده قاره گندوانا گسترش داشته است. این دوره یخچالی بین دو دوره با آب و هوای نسبتا گرم محدود بوده است. با اینکه آثار دوره های یخچالی در پالئوزوئیک مشاهده گردیده است ولی بطور کلی این دوران دارای آب و هوای گرم بوده است.
● دوره کربنیفر
کنی بیر (Conybear) در سال ۱۸۲۲ چینه های زغال دار انگلستان را به نام کربنیفر نامیده است.
● مشخصات دوره کربنیفر
طول عمر این دوره از ۳۶۵ تا ۲۹۰ میلیون سال قبل است. رسوبات مربوط به این زمان در آمریکا به نام دوره های می سی سی پین و پنسیلوانین نامگذاری شده است. وجود لایه های زغال دار بیانگر آن است که آب و هوای این دوره گرم و مرطوب بوده است. در نتیجه آب و هوای مناسب جنگلهای انبوه بوجود آمد. بر اثر بارش فراوان و جاری شدن سیلابهای عظیم قطعات خرد شده درختان بوسیله جریان آب در مناطق مختلف تجمع پیدا کرده و سپس به صورت زغال در آمده است. چون گیاهان کربنیفر در آمریکای شمالی ، سپری ، اروپا و آسیا کاملا شبیه می باشند، لذا می توان نتیجه گرفت که اختلاف آب و هوایی در تمام سطح زمین وجود نداشته است.
● تقسیمات کربنیفر
▪ کربنیفر زیرین
کربنیفر زیرین شامل اشکوبهای تورنزین (Tournaisian) و ویزئن (Visean) می باشد.
اشکوب تورنزین: نام آن از شیلهای ناحیه تورنی در بلژیک گرفته شده است.
اشکوب ویزئن: شامل آهکهای االیتی براکیوپوددار و نامش از ناحیه ویزه (Vise) مشتق شده است.
▪ کربنیفر بالایی
کربنیفر بالایی شامل اشکوبهای نامورین ، وستفالین و استفانین می باشد.
اشکوب نامورین (Namurian): از رسوبات زغال دار حوضه نامور (Namar) در آردن بلژیک مشتق شده است و رخساره های آن شیلهای رسی و لایه های زغالی است.
اشکوب وستفالین (Westfalian): این اشکوب در حوضه فرانسه بلژیک شامل رسوبات گونتاتیت دار (Goniatite diadema) است.
اشکوب استفانین (Stephanian): به زمینهای زغال دار ناحیه سنت اتین در فرانسه اطلاق گردیده است.
● فسیلهای دوره کربنیفر
همانطور که اشاره شد رشد و توسعه گیاهان در دوره کربنیفر به حداکثر رسید. گیاهان بازدارنده و نهانزادان آوندی در رسوبات زغال سنگی کربنیفر بر جای مانده است. مهمترین گروههای نهانزادان آوندی عبارتند از:
پکوتپه ریس که از سرخسهای حقیقی هستند. در این گیاهان رگبرگ وسط به خوبی نمایان و رگبرگهای اطراف ساده بوده و یا دسته های سه تایی را تشکیل می دهند. نوروپتریس قد آن بزرگ و برگهای آن نیز ممکن است به چندین متر برسند. برگچه ها شبیه به قلب و رگبرگهای طرفین دو شاخه هستند. اسفنوپتریس ، برگهای آن مضرس و گل آذین نیز دارای کیسه های گرده است. لیپید و داندرونها و سی ژیلاریا از گیاهان تنومند دیگری هستند که در کربنیفر ظاهر شدند. کوردائیتها ، از بازدانگانی هستند که در کربنیفر شناخته شده اند، ارتفاع این درخت تا
۴۰ متر می رسیده است.
علاوه بر فسیلهای گیاهی ، براکیوپودها ، کرینوئیدها و بریوزوئرها نیز از فسیلهای مهم این دوره به شمار می روند. فوزولینها یکی از میکروفسیلهای شاخص این دوره هستند. بعضی از موجودات از جمله مرجانهای تابولاتا و استرماتوپوروئیدها که در دوره های قبلی قسمت مهمی از ریفهای مرجانی را تشکیل می داده اند در کربنیفر ناپدید شدند. از تعداد تریلوبیتها نیز در این دوره کاسته شده است.
● حدود دوره کربنیفر
حد زیرین سیستم کربنیفر با رسوبات دومین بطور ممتد توسط رسوبات دریایی مشخص است و از نظر بیوستراتی گرافی به نامه تصمیم کنگره بین المللی چینه شناسی کربنیفر (سال ۱۹۳۵) ظهور گونیاتیتی به نام Gattendorfa Sabinvoluta مشخص قاعده کربنیفر است، ولی به نظر می رسد که بهترین مقطع معرف مرز دونین کربنیفر در حوضه رسوبی دینان در اروپای غربی واقع است. حدود دونین کربنیفر با مطالعه میکروفسیلهای شاخص از قبیل فرامنیفرا و مخصوصا کنودونت ها نیز امکان پذیر است. حد فوقانی این دوره نیز با میکروفسیلهای شواژرین و دو کفه ای پالئودونتا شناخته شده است.
● کوهزاییهای مهم از کربنیفر
در این دوره جنبشهای کوهزایی مهمی بوقوع پیوسته و در نتیجه آن رشته کوههای هرسی نین تشکیل گردیده است. این رشته کوهها از آمریکای شمالی تا نواحی اورال کشیده شده است. این کوهزایی باعث تغییرات مهمی در موجودات زنده گردیده است. چرخه کوهزایی فوق دارای دو جهت است، یکی در جهت شمال غرب جنوب شرق به نام آرموریکن (Armorican) و دیگری جنوب غربی شمال شرقی به نام وارسیک (Varisque) و هر دو روی هم به نام آرموواریسک معروفند.
● دوره کامبرین
نام کامبرین از کلمه کامبریا که نام لاتین شهر گال است مشتق گردیده است. سدویک (Sedwick) زمین شناس انگلیسی نام این دوره را به قدیمی ترین ته نشینیهایی که حاوی آثار موجودات زنده اند، نسبت داده است.
مشخصات دوره کامبرین
دوره کامبرین به سه اشکوب زیرین ، میانی و بالایی تقسیم می شود. سن کامبرین از ۷۵۰ تا ۵۱۰ میلیون سال قبل است. پیدایش آثار یخچالی در سنگهای رسوبی کامبرین چین و نقاط دیگر نشان می دهد که آب و هوای سردی در این نواحی حکم فرما بوده است. مطالعه رسوبات چین خورده کامبرین نشان دهنده آن است که در این دوره بزرگ ناودیسهایی در نقاط مختلفی از اروپا ، آسیا و آمریکا وجود داشته است. بعضی از جانورانی که در تشکیلات کامبرین مشاهده شده اند از نظر چینه شناسی اهمیت زیادی ندارند.
چون فسیل این جانوران یا به ندرت یافت شده و یا اینکه به خوبی حفظ نشده اند. از این جانوران مرجانها را می توان نام برد که تنوع زیادی نداشته و یا آنکه دارای اسکلت سخت نبوده اند. خارپوستان نیز در این دوره ظهور نموده اند، ولی گوناگونی زیادی نداشته اند. از نرمتنان وجود دو کفه ایها مشکوک است و از شکم پایان هم جز چند نمونه ساده آثار بیشتری باقی نمانده است.
● تقسیمات دوره کامبرین
تقسیمات سیستم کامبرین از سال ۱۸۹۱ توسط والکت (Walcott) به صورت سه قسمتی پیشنهاد گردید که شامل کامبرین زیرین ، میانی و بالایی است. اشکوبهای کامبرین عبارتند از:
▪ اشکوب جورجین (Georgian): که وجه تسمیه آن از کلمه جورجیا شهری در آمریکاست و توسط والکت در سال ۱۸۹۱ به کار برده شده است. این اشکوب معادل اشکوب توماشین است. زون تریلوبیت اله نلوس کامبرین زیرین را مشخص می نماید.
▪ اشکوب آکادین (Acadian): که نامش از محل آکادی (Acadie) در کانادا گرفته شده است و در سال ۱۸۶۷ توسط داوسون (Dawson) ابداع گردیده است. این اشکوب قسمتی از کامبرین میاین با تریلوبیتهای پرادوکسیدها را شامل می شود.
▪ اشکوب پوتسدامین (Potsdamian): که شامل ماسه سنگهای پوتسدام نواحی نیویورک است. این اشکوب دارای نبودهای چینه شناسی بوده و نمی تواند بطور کامل معرف کامبرین بالایی باشد.
● حدود دوره کامبرین
حد زیرین این سیستم با پرکامبرین در ارتباط بوده ، ولی حد بالایی آن از نظر مورچیسون حتی سیلورین زیرین را شامل می شده است، اما در سال ۱۸۷۹ لاپ ورث (Lapworth) سیستم اردویسین را ابداع نمود که حد زیرین آن را اشکوب آرنیگین قرار دارد. حد بالایی کامبرین و مرز آن با اردویسین نیز از نظر چینه شناسی متفاوت است.
ٓ● فسیلهای شاخص کامبرین
تریلوبیتها و همچنین بازوپایان در این دوره دارای اهمیت فوق العاده ای بوده اند. تریلوبیتها سخت پوستان دریایی هستند که در اوایل دوران پالئوزوئیک ظاهر شده و در اواخر همین دوره از بین رفته اند. بدین ترتیب از فسیلهای شاخص این دوران به شمار می روند. نام تریلوبیتها به علت تقسیم طولی بدن به سه قسمت است. مهمترین تریلوبیتهای دوره کامبرین عبارتند از: اوله نلوس و جنس هولمیا مشخص کامبرین زیرین و جنس پارادوکسیدس مشخص کامبرین میانی.
● دوره سلیورین
مورچیسون (Murchison) در سال ۱۸۵۳ نام سیلورین را به قسمتی از زمینهای شهر گال و ناحیه شروپ شایر (ShropShire) واقع در جنوب غربی انگلستان که قبیله سیلورین در آن سکونت داشتند، اطلاق نمود.
● مشخصات دوره سلیورین
سیلورمن کوتاهترین دوره از دوران پالئوزوئیک است که سن آن را ۲۸ میلیون سال (از ۴۳۸ تا ۴۱۰ میلیون سال قبل) تعیین نموده اند. گذر زیرین این دوره با فسیل گراتپولیتی به نام گلیپتوگراتپوس مشخص شده است. زیرا در بیشتر ممالک اروپایی بین اردویسین و سیلورین رخداد مهم تکتونیکی ملاحظه نشده است. گذر فوقانی این دوره نیز با زون گراتپولیتی به نام منوگراتیوس یونیفورمیس (Monograptus uniformis) که معرف قاعده دونین بوده و در مقطع چینه شناسی آن در ناحیه کلوک در چکسلواکی قرار دارد مشخص شده است.
● تقسیمات سیلورین
▪ سیلورین زیرین: که با اشکوب خلاندورین (LLandoverion) مشخص است. این اشکوب که شامل رسوبات ماسه سنگ و شیل است، در ناحیه خلانداوری در جنوب ناحیه ونز نامگذاری شده است.
▪ سیلورین میانی: که اشکوب ونلوکین (Wenelockion) را شامل می شود. اشکوب مذکور دارای رسوبات آهکی و شیلی حاوی گراتپولیت و نام آن از ناحیه ونلوک در جنوب ولز مشخص شده است.
▪ سیلورین بالایی : از اشکوب لودلووین (Ludlovian) تشکیل شده است. نام این اشکوب از شهر لودلوو (Lodlow) واقع در ایلت ولز در جنوب غرب انگلستان اشتقاق یافته و رخساره های آن شیلی آهکی است.
● فسیلهای دوره سیلورین
گرتپولیتها از فسیلهای شاخص دوره های اردویسین و سیلورین بوده اند. علاوه بر گراتپولیت ، براکیوپودها ، مرجانها و کنودونتها نیز در این دوره گسترش و توسعه فراوان داشته اند. تعدادی از تریلوبیتها نیز در این دوره می زیسته اند. پیدایش و تنوع نخستین گیاهان آوند دار و ظهور ماهیهای حقیقی و همچنین گسترش ماهیهای زره دار نیز متعلق به این دوره بوده است. نخستین جانوران خشکی هم در سیلورین دیده شده اند.
● جغرافیای دیرینه سیلورین
در اواخر چین خوردگی کالرونین در سطح وسیعی از اروپای شمالی به وقوع پیوست. و در نتیجه آن از وسعت دریاها کاسته شده و بر وسعت خشکیها افزوده گردید. کوههای آپالاش در آمریکای شمالی نیز حاصل این کوه زایی است. بعد از کوه زایی کالدونین رسوبات ماسه سنگ قرمز که حاصل پسروی دریایی هستند در قسمتهای زیادی از اروپا ته نشین شدند.
ریفهای مرجانی در حاشیه اغلب خشکیهای دوره سیلورین وجود دارند. بنابراین بیشتر خشکیها در محل فعلی خود قرار نداشته اند، بلکه خشکیهایی که امروزه نزدیک به قطب جنوب و شمال قرار دارند در سیلورین به استوا نزدیک بوده اند. فعالیتهای آتشفشانی اگر چه در اردویسین نیز وجود داشته اند، اما در سیلورین گسترش زیادتری یافته اند. بطور کلی رسوبات سیستم سیلورین در ایران گسترش کمتری داشته و قسمت اعظم این کشور در این دوره از خارج بوده است.
     
  
زن

 
باران های اسیدی و باران های قلیایی


معمولا نزولات جوی به علت حل شدن دی اکسید کربن هوا در آن و تشکیل اسید کربنیک بطور ملایم اسیدی هستند و PH باران طبیعی آلوده نشده حدود ۶/۵ می باشد. پس نزولاتی که به مقدار ملاحظه ای قدرت اسیدی بیشتری داشته باشند و PH آنها کمتر از ۵ باشد، باران اسیدی تلقی می شوند.
● تاریخچه
پدیده باران اسیدی در سالهای پایانی دهه ۱۸۰۰ در انگلستان کشف شد، اما پس از آن تا دهه ۱۹۶۰ به دست فراموشی سپرده شد. «اسمیت» در سال ۱۸۷۳ واژه باران اسیدی را برای اولین بار مطرح کرد. او پی برد که ترکیب شیمیایی باران تحت تاثیر عواملی چون جهت وزش باد ، شدت بارندگی و توزیع آن ، تجزیه ترکیبات آبی و سوخت می باشد. این محقق متوجه اسید سولفوریک در باران شد و عنوان نمود که این امر ، برای گیاهان و اشیا واقع در سطح زمین خطرناک است.
«موتا» و «میلو» در سال ۱۹۸۷ عنوان داشتند که دی اکسید کربن با اسید سولفوریک و اسید نیتریک عوامل اصلی تعیین کننده میزان اسیدی بودن آب باران هستند، چرا که در یک فاز آبی به صورت یونهای نیترات و سولفات در می آیند و چنین یونهایی به آب باران خاصیت اسیدی می بخشند.
● عوامل موثر در اسیدیته باران
آب باران هیچگاه، کاملا خالص نبوده و با پیشرفت صنعت بر ناخالصی های آن افزوده شده است. ناخالصی طبیعی باران بطور عمده ناشی از نمک های دریایی است و گازها و دودهای ناشی از فعالیت انسان در فرآیند ابرها دخالت می کنند.
آتش سوزی جنگل ها نیز، از جمله عواملی است که در میزان اسیدیته آب باران نقش دارد. فرآیندهای بیولوژیکی، آتشفشانی و فعالیت های انسان، مواد آلوده کننده جو را در مقیاس محلی، منطقه ای و جهانی در فضا منتشر می کنند. به عنوان مثال، در صورت وجود جریانات باد در نواحی صنعتی، مواد خارج شده از دودکش های کارخانه ها در سطح وسیعی در فضا پراکنده می شوند.
● اسیدهای موجود در باران اسیدی
اسیدهای عمده در باران اسیدی، اسید سولفوریک و اسید نیتریک می باشند. بطور کلی این اسیدها به هنگام حمل توده هوایی که آلاینده های نوع اول مثل و را دربر دارند، بوجود می آیند. از این رو معمولا محل نزول باران اسیدی دورتر از منبع آلاینده ها می باشد. باران اسیدی یک مشکل آلودگی است که به علت حمل دوربرد آلاینده های هوا توسط باد حد و مرز جغرافیایی نمی شناسد.
● منابع تولید دی اکسید گوگرد
بطور کلی در مقیاس جهانی بیشتر بوسیله آتشفشان ها و توسط اکسایش گازهای گوگرد حاصل از تجزیه گیاهان تولید می شود. این دی اکسید گوگرد طبیعی معمولا در قسمتهای بالای جو انتشار می یابد. بنابراین غلظت آن در هوای پاکیزه ناچیز می باشد. منبع عمده تولید ناشی از فعالیتهای انسانی احتراق زغالسنگ می باشد.
دی اکسید گوگرد بوسیله صنعت نفت به هنگام پالایش نفت یا تصفیه گاز طبیعی مستقیما یا به صورت در هوا انتشار می یابد. بیشتر کانیهای با ارزش در طبیعت به صورت سولفید یافت می شود. بنابراین هنگام استخراج و تبدیل آنها به فلز آزاد مقداری در هوا آزاد می شود و در اثر ترکیب با ذرات ریز بخار آب به تبدیل می گردد و در اثر کاهش دما در قسمتهای بالای جو به صورت باران اسیدی به زمین برمی گردد.
● منابع تولید اکسیدهای نیتروژن
در هوای غیر آلوده به مقدار کم در اثر ترکیب اکسیژن و نیتروژن موجود در هوا هنگام رعد و برق، وجود دارد و همچنین مقداری هم از رها شدن اکسیدهای نیتروژن از منابع زیستی حاصل می شود، اما که به عنوان آلاینده جوی محسوب می شود، از نیروگاهها و دود اگزوز خودروها ناشی می شود.
● باران اسیدی در آمریکای جنوبی
پیرامون معضل باران اسیدی، به ویژه در مورد مناطق صنعتی که میزان PH کمتر از ۳ دارند، تاکنون مقالات زیادی منتشر شده است. با وجود این بعضی از محققین معتقدند که برخی از این مقالات مستند نیستند و PH طبیعی باران توسط فعالیتهای مختلف انسانی ، چنان تغییر می کند که تعیین یک استاندارد، غیرممکن می باشد. در ارتباط با این مطلب می توان مثالهایی از آمریکای جنوبی زد. جایی که میزان PH آب باران ، هم در جنگلهای آمازون و هم در شهرهای سائوپائولو و ریدوژانیرو و باربر ۷/۴ است. در جنگل آمازون موارد زیر در اسیدی شدن تاثیر اساسی دارند:
یدسولفوریک که خود از اکسید شدن سولفید هیدروژن (از مواد فرار مناطق مردابی) تشکیل می شود.
ید آلی که از سوختن مواد آلی بوجود می آید.
عملکرد و آثار بارانهای اسیدی که بطور طبیعی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است، ما را به سوی رخدادها زیستی فاجعه آمیز هدایت می کند. با وجود اینکه این پدیده منشا طبیعی دارد، محققان بر این باورند که عملکرد انسان در این رابطه بسیار تاثیر گذار است.
● باران قلیائی
نکته مهمی که باید به آن اشاره کرد، این است که در بعضی از مواقع ، PH آب باران حتی در جو بسیار آلوده هم در ۵،۶ ثابت باقی می ماند. دانشمندان این مسئله را به حضور ترکیبات قلیائی در کنار اسید نسبت می دهند.
چنانچه میزان ترکیبات قلیائی شدیدا افزایش یابد، PH باران به بیش از ۷ نیز می رسد. در این صورت به جای باران اسیدی ، باران قلیائی خواهیم داشت. ضمنا گروهی از عناصر شیمیایی در جو وجود دارند که حالت اسیدی را طی واکنشهایی خنثی می کنند. خاک بیایانها ، منبع طبیعی و با ارزش این عناصر قلیایی است. از جمله منابع غیرطبیعی عناصر قلیایی آلوده کننده جو می توان به کارخانه های تولید کننده سیمان و فعالیتهای استخراج معادن اشاره نمود.
● اثرات بوم شناختی باران اسیدی[/font]
آلاینده های نوع اول هوا مانند و آب باران را چندان اسیدی نمی کنند، اما این آلاینده ها می توانند طی چند ساعت یا چند روز به آلاینده های نوع دومی مثل و تبدیل شوند که هر دو در آب بسیار انحلال پذیر و جز اسیدهای قوی می باشند. در واقع تمام قدرت اسیدی در باران اسیدی، به علت وجود این دو اسید است.
میزان تأثیر باران اسیدی بر روی حیات زیست شناختی در یک منطقه به ترکیب خاک و صخره سنگی که در زیر لایه سطحی زمین آن منطقه واقع است، بستگی دارد. مناطقی که در زیر لایه سطحی زمین گرانیت یا کوارتز دارند، بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرند، زیرا خاک وابسته به آن ، ظرفیت کمی برای خنثی کردن اسید دارد. چنانچه صخره سنگی در زیر لایه سطحی زمین از نوع سنگ آهک یا گچ باشد، اسید بطور موثر خنثی می شود، زیرا کربنات کلسیم به صورت باز عمل کرده و با اسید وارد واکنش می شود.
[font#DF0101]● تاثیر روی اکوسیستم آبی

دریاچه های اسیدی شده به علت شسته شدن سنگها بوسیله یون هیدروژن دارای غلظتهای بالای آلومینیوم هستند. قدرت اسیدی بالا و غلظتهای بالای آلومینیوم عامل اصلی کاهش جمعیت ماهیهاست. ترکیب زیست شناختی دریاچه های اسیدی شده به شدت دچار تغییر می شود و تکثیر ماهیها در آبهای دارای قدرت اسیدی بالا کاهش می یابد. وقتی PH خیلی پایین تر از ۵ باشد، گونه های اندکی زنده مانده و تولید مثل می کنند. آب دریاچه های اسیدی شده اغلب زلال و شفاف می باشد و این به علت از بین رفتن زندگی گیاهی و جانوری این دریاچه ها می باشد.
● تاثیر روی گیاهان و جنگلها
تاثیر باران اسیدی بر روی جنگلهای و محصولات کشاورزی را به دشواری می توان تعیین کرد. ولی با این وجود بررسیهای آزمایشگاهی حاکی از این هستند که گیاهان زراعی رشد یافته در شرایط بارانهای اسیدی رفتار متفاوتی نشان می دهند. محصولات برخی افزایش یافته و محصولات گروهی کاهش می یابد.
آلودگی هوا اثرات بدی روی درختان دارد. اسیدی شدن خاک ، مواد غذایی موجود در آن را شسته و از بین می برد. باران اسیدی که در جنگلها می ریزد، ازن و سایر اکسنده های هوا ، که درختان جنگلی در معرض آنها قرار دارند، تاثیر نامطلوبی روی درختان و پوشش گیاهی می گذارد و این تاثیرات نامطلوب وقتی با خشکسالی ، دمای بالا و بیماری و ... همراه باشد، ممکن است باعث خشک شدن درختان شود.
جنگلهای ارتفاعات بالا بیش از همه تحت تاثیر ریزش باران اسیدی هستند. قدرت اسیدی در مه و شبنم بیش از باران است، زیرا در مه و شبنم آبی که موجب رقیق شدن اسید شود، کمتر است. درختان برگ ریز که با باران اسیدی آسیب می بینند، به تدریج برگهای خود را از بالا به پائین از دست می دهند و اکثر برگهای خشک شده در بهار بعدی تجدید نمی شوند.
بعضی از اثرات مهم باران های اسیدی که «فومارو» در سال ۱۹۹۷ نیز به آنها اشاره کرده است، عبارتند از:
▪ مضر برای انسان: ایجاد تنگی نفس ، برونشیت ، التهاب ریه ، آنفلوآنزا و سرماخوردگی
▪ تخریب جنگلها: ریختن برگها ، تخریب ریشه توسط باکتریها، کاهش روند رشد ، تقلیل میزان محصول دهی ، کم شدن قدرت حیات.
▪ خطرناک برای دریاچه ها: مرگ صدها گونه زیستی
▪ تسریع در خوردگی مواد : خوردگی وسایل نقلیه و بناهای تاریخی
● باران اسیدی چیست؟
باران اسیدی به دو نوع بارش تر (باران مه وبرف) و خشک (ذرات معلق اسیدی) اطلاق می شود.
بطور کلی باران اسیدی را می توان اینگونه تعریف کرد: "باران یا سایر نزولاتی که غلظت آلاینده های سولفات و نیترات در آن ها بیش از حد معمول و pH ان ها بیشتر از ۶/۵ باشد. "باران اسیدی را می توان نتیجه مستقیم خودپالایی هوا دانست. بعبارت دیگر قطره های آب یعنی سازندگان ابرها به طور پیوسته ذرات معلق و گازهای محلول در آب را جذب کرده و به همین دلیل به هنگام شروع بارش ناپاکی های هوا از جمله ترکیبات نیتروژن و سولفات شسته شده و به اسید سولفوریک و اسید نیتریک تبدیل شده و از جو جدا شده و وارد لیتوسفر وهیدروسفر می شوند.
دی اکسید گوگرد و اکسیدهای ازت در هوا با اکسیژن و بخار آب ترکیب شده و اسیدهای سولفوریک و نیتریک را بوجود می آورند. این مواد اسیدی ممکن است فواصل دور را با باد غالب طی کرده و بصورت باران اسیدی ببارند.بارندگی های اسیدی بصورت باران یا برف یا... می باشد. بیش از%۶۵ بارش های اسیدی بعلت وجود سولفات و %۳۵ دیگربعلت وجود ترکیبات نیتروژن دار است.
● کدام مناطق در معرض باران های اسیدی قرار دارند؟
تا چندی پیش چنین تصور می شد که باران اسیدی یک مشکل اروپایی است اما امروزه می دانیم که باران اسیدی همه کشورهای صنعتی را تحت تاثیر قرار می دهد. آمریکا کانادا آلمان انگلستان و کشورهای اسکاندیناوی بطور جدی با این مشکل مواجه هستند. مناطقی از آسیا نیز در برابر باران اسیدی آسیب پذیرند.از جمله ژاپن کره ی شمالی و جنوبی جنوب چین بخش کوهستانی و جنوب غربی هند.در تهران نیز PHاسیدی بطور عمده در مناطق شمال شرقی تهران گزارش شده که به عنوان مثال می توان از ایستگاه های شمیران و پارک وی نام برد که بعلت کم بودن بافر مثل کلسیم و منیزیم است. پایین ترین PHگزارش شده در تهران۸/۳ می باشد.
     
  
زن

 
اورگن عجیب ترین نفطه روی زمین

هنگامیکه انسان برای نخستین بار این مکان را می بیند, با خود می اندیشد که طبیعت بنای دیوانگی گذاشته است, انان که با اسب به این منطقه نزدیک میشوند – هنوز نمیدانند چرا این حیوان بر حسب غریزه شیهه می کشد و روی دو سم بلند میشود و از ان مکان میگریزد.! پرندگان هنگام پرواز بر فراز این نقطه راه خود را کج می کنند و از ان دور میشوند .!
چنین بنظر میرسد که حتی درختان نیز تحت تاثیر نیروی اعجاب انگیزی قرار دارند که نمیتوانند از ان رهائی یابند, زیرا در داخل این دایره عجیب – ناشی از جنون جاذبه شاخ و برگ درختان بگونه ای چشمگیر سر فرود اورده اند و خود درختان, بسوی شمال مغناطیسی متمایل گشته اند در حالیکه درختانی از همان گونه مقداری دورتر با قامتی استوار سر به اسمان کشیده اند .
این مکان حلقه مانند که گوئی بسان گردبادی همه چیز را بهم می پیچد, - " گردباد اورگن " نامیده میشود .
این منطقه در ایالت " اورگن " واقع در امریکا است . انچه در این مکان عجیب اتفاق می افتد,شهرت جهانی دارد . اما اینکه چرا و چگونه این وقایع رخ میدهد, پرسشی است که هنوز برای بشر بدون پاسخ مانده است.! قطر تقریبی این دایره 50 متر است . هر چند شکل ان کم و بیش بصورت دایره میباشد, وسایل اندازه گیری نشان میدهد که گهگاه به فاصله 90 روز اندازه دقیق این منطقه اندکی تعقیر می کند . در داخل این دایره یک ساختمان ویران قرار دارد که زمانی محل اداره تعیین عیار فلزات بوده است – ولی مدتها قبل یعنی در حدود سال 1945 که وسائل سنجش , بنای دیوانگی گذاشتند, کارکنان این اداره انجا را ترک گفتند – در ان هنگام ساختمان این اداره بر روی تپه ای که در حدود 12 متری خارج محدوده این گردباد قرار داشت – بنا شده بود. پس از انکه این کلبه کوچک را ترک کردند – ان بخش از تپه به پیشروی خود ادامه داد و در محل کنونی قرار گرفت .
اکنون بنای اصلی این ساختمان بر اثر نیروی ناشناخته این گردباد و یا لغزش این ساختمان به پائین تپه, در هم لولیده شده و پیچ و تاب خورده است.! هنگامیکه قدم به داخل ویرانه های این ساختمان میگذارید, انگار وارد جهان دیگر شده اید . احساس می کنید نیروی شدیدی شما را بسوی پائین می کشد, گوئی نیروی جاذبه در اینجا چند برابر شده است.!! بدن شما بطور ناخوداگاه بصورت تقریبی یک زاویه 10 درجه به سوی مرکز دایره خم میشود, اگر بخواهید قامت خود را راست کنید و بدن خود را عقب بکشید, احساس خواهید کرد که نیروئی شما را به سوی مرکز دایره می کشد و بطوریکه دستگاهها نشان میدهند, در حقیقت چنین نیروئی وجود دارد.
برخی از دانشمندان, مدتها در این گردباد دست به پژوهشهای دراز مدت زدند تا بلکه پرده از راز ان برگیرند . انها یک گلوله فولادین 15 کیلوئی را به زنجیری بستند و در داخل این بنای قدیمی از تیرگی اویختند . انها با تعجب مشاهده کردند که این اونگ, قوانین جاذبه را زیر پا نهاده و بصورت زاویه ای قرار گرفت . در هر حال این وزنه به سوی مرکز دایره منحرف می شد . حرکت ان بسوی مرکز دایره به اسانی انجام میگرفت, ولی هرگاه بر ان می شدند تا این گلوله را بسوی حاشیه دایره پرتاب کنند احساس میگردید که اینکار با دشواری صورت میگیرد . در داخل این مکان عجیب حتی دود سیکار تحت تاثیر نیروهای شگفت انگیز قرار خواهد گرفت.
هرگاه شخصی در داخل این دایره سیگاری دود کند و دود انرا به هوا بفرستد , با کمال تعجب دود سیگار به سرعت شروع به چرخیدن می کند و این عمل انقدر ادامه میابد تا از نظر ناپدید گردد.!
برخی از پدیده های عجیب این مکان, جهانگردان را سخت شگفتزده میسازد و امروزه یکی از محلهای عجیب برای توریست و جانگردان بشمار میرود .
اگر کسی یک تنگ بلورین خالی را روی تخته سراشیبی قرار دهد – بجای انکه بسوی پائین بلغزد به طرف بالا حرکت می کند .
اگر یک توپ پلاستیکی را در نقطه مسطحی از زمین, نزدیک لبه دایره قرار دهند با کمال تعجب مشاهده می کنند که ان توپ بسوی مرکز این حلقه حرکت می کند .
اگر مشتی کاغذ خورده را به هوا بپاشید دیوانه وار بهم می پیچدند و به چرخش در می ایند – درست مانند اینکه یک دست نامرئی انها را در میان هوا بهم میزند.!
این نقطه دور افتاده جنگلی که بنظر میرسد طبیعت در ان بنای دیوانگی گذاشته است, از دیر باز برای سرخپوستان مکانی شناخته شده بود .و به نخستین گروه از سفیدپوستان که در این منطقه ساکن شدند هشدار دادند .
سرهنگ " ریچارد گیریگارد " در خاطرات خود از مشاهده این مکان با تعجب فراوان یاد کرده است .
گردباد مشهور " اورگن " که شهرت جهانی دارد از پاره ای جهات شبیه منطقه دیگری است که در 76 کیلومتری کوهستان " سیسکی یو " واقع شده است, با این تفاوت که پدیده های موجود در گردباد " اورگن " عجیب تر و درک ان دشوارتر میباشد .
در " کمپ براچ " واقع در ایالت " کلورادو " نیز گودال مغناطیسی دیگری وجود دارد که باز هم قدرت ان بیشتر از گردباد " اورگن " نیست . بهرحال چنین نیروئی در این منطقه شگفت انگیز از جهان وجود دارد, ولی اینکه ماهیت این نیرو چیست و چرا بوجود امده است.؟!! هنوز بر کسی معلوم نیست,گردباد " اورگن " در حقیقت عجیب ترین و شاید دیوانه ترین مکانی است که در روی زمین وجود دارد.
     
  
زن

 
آشنایی با سنگهای تزئینی - فیروزه

پادشاهان ایران باستان ، از گوهرهای آبی آسمانی مانند فیروزه ، برای تزئینات دست و گردن استفاده می کردند و براین باور بودند که این گوهر خوش رنگ آنها را در برابر مرگ غیر طبیعی یا به قولی ، «اجل معلق » محافظت خواهد کرد از این رو تغییر رنگ گوهرهای به کار رفته در گردن بندها و دستبندهای آنها ، خوش یمن نبوده و علامت خطری برای شخص استفاده کننده از آن به شما می رفت ، اما امروزه بر کسی پوشیده نیست که عواملی همچون نور٬ مواد آرایشی ، گرد و غبار و چربی و میزان HP پوست و برخی عوامل شیمیایی دیگر ، باعث تغییر رنگ فیروزه می شوند که هیچ کدام از آنها نیز زنگ خطری برای استفاده کننده از این سنگ قیمتی و زیبا نیست.
استفاده از نگین فیروزه همراه با رشته هایی از مروارید در تزئین عمامه ها به منظور حفاظت از شخص و مصونیت از چشم زخم و همچنین آرایش دادن خنجرها و زین اسبان و شتران با این سنگ به منظور طلسم یکی دیگر از رسم ها و کاربردهای متداول این گوهر آسمانی در نزد پیشینیان بوده است .
فیروزه در طی جنگهای صلیبی به اروپا راه یافت و از آن زمان با نام Turquios یعنی سنگ ترکی در میان انگلیسی زبانان شناخته شده . ساکنان قدیمی نواحی جنوب مرکز و شمال آمریکا نیز در دیر باز فیروزه را می شناختند و به خاطر رنگ و ویژگیهای خاص این گوهر از آن لذت می بردند. آنها در تزئین ماسکهای مراسم مذهبی خود از تکه های فیروزه استفاده می کردند . گروهی از بومیان شمال آمریکا حتی امروزه نیز بطور انحصاری جواهرات گرانقیمت و خاصی را که دارای ارزش تجاری بالایی هستند تولید می کنند. این جواهرات ترکیبی از فیروزه و نقره هستند و به میزان بسیار محدود و کم تولید می شوند. بومیان یاد شده بر این باورند که رنگ آبی فیروزه به کار رفته در این جواهرات می تواند ارتباط مستقیمی میان آسمان و دریاها برقرار کند.تبتی ها نیز در ماسم مذهبی خود از این گوهر استفاده میکنند. از دیگر باورهای قدیمی این است که فیروزه می تواند سوار کاران را از خطر افتادن از روی اسب محافظت نماید. جالب اینجاست که بسیاری از کارکنان خطوط هوایی و هوانوردان امروزی نیز به پیروی از این باور قدیمی یک تکه فیروزه را به عنوان سنگ خوش شناسی همیشه همراه خود دارند.
فیروزه بر اساس یک باور جهانی سنگ ماه دسامبر یا آذرماه بوده واستفاده ازآن رابرای متولدین این ماه خوش یمن٬وباعث خوش شناسی میدانند. همچنین استفاده ازاین گوهر در روز چهار شنبه نیز توصیه شده است. اروپاییان از حلقه های ساخته شده از فیروزه به عنوان هدیه فراموش نشدنی) forget me not gifts) استفاده می کنند.
شرایط تشکیل فیروزه:
فیروزه یک فسفات آلومینیوم { CuAl۶(P۰۴)۸.۴H۲۰ } با سختی حدود ۶ می باشد. با این حال به طور قابل ملاحظه ای از کوارتز نرمتر است این کانی به طور طبیعی در طیف وسیعی از رنگها٬ از آبی آسمانی روشن تا سبز خاکستری یافت می شود.
فیروزه در مکانهایی بوجود می آید که میزان مس موجود در منطقه به میزان بالایی باشد بر اثر تاثیر محلولهای سطحی مس دار بر روی سنگهای غنی از Al۲O۳ و غنی از فسفر ( فسفر بصورت آپاتیت در درون سنگهای آذرین وجود دارد ) . فیروزه بوجوی می آید گاهی نیز بر اثر تاثیر محلولهای سطحی مس دار٬ بر روی فسیلهای استخوانی جانوران فیروزه به وجود می آید.
فیروزه با رنگ آبی خوشرنگ بهترین کیفیت راداراست وبسیار کمیاب میباشد ودر حالیکه رنگ سبز یا آبی کمرنگ که از ارزش کمی برخوردار می باشد فراوانی بیشتری دارد. رنگ آبی فیروزه به خاطر وجود عنصر مس و رنگ سبز از عناصر آهن (Fe) یا کرم Cr) ( بوجود می آید ، آنچه در اغلب فیروزه ها عمومیت دارد وجود رگه یا رگچه هایی سیاه یا قهوه ای رنگ برجسته است که مربوط به سنگ مادر تشکیل دهند فیروزه می باشد .
این رگه ها گاه در طرحهای منظم و غیر منظم شکل می گیرند که در چنین حالتی به آن شبکه عنکبوتی (Spider web) و در اصطلاح بازار ایران به آن فیروزه شجری می گویند. اگر این طرح منظم و زیبا باشد باعث افزایش ارزش فیروزه خواهد شد در حالیکه اگر این شبکه نامنظم و به صورت نقطه و لکه ای باشد از ارزش فیروزه خواهد کاست .
کریستالهای موجود در فیروزه اکثرا" بصورت میکروکریستالین بوده و تقریبا" با چشم غیر مسلح قابل مشاهده نیستند . فیروزه اکثرا" به صورت لایه یا رگچه و یا نودول ( شکل غده ای ) و نوگت (تکه ای ) در سنگهای تیپ آندزیتی یافت می شود کشورهای امریکا ، مکزیک ، فلسطین اشغالی ، افغانستان ، چین دارای منابع معدنی فیروزه می باشند. اما آنچه قابل توجه و مهم است این است که زیباترین و با کیفیت ترین نوع فیروزه با رنگ آبی آسمانی بی نظیر در شمال شرق ایران در نزدیکی شهرستان نیشابور یافت می شود.
فیروزه به ندرت به صورت تراش دار می باشد اکثرا" بصورت برش کبوچان (Cabuchan) است همچنین برش بید یا دانه تسبیحی (Bead) و برش فانتزی (Fancy) (شکل ۳ ) نیز کانی فیروزه برش داده می شود.
● انواع فیروزه نیشابوری:
▪ فیروزه عجمی: گرد و درشت است و دارای فیروزه خالص به رنگ آبی سیر که گران قیمت ترین نوع فیروزه است.
▪ فیروزه عجمی نیم رنگ: از نوع قبلی کم رنگ تر است.
▪ فیروزه عربی: فیروزه ای تخت با رنگ آبی سیر است.
▪ فیروزه توفال: مانند عربی است ولی سنگ آن از میان رفته و فقط لایه ای از فیروزه با رنگ آبی سیر باقی مانده است.
▪ فیروزه توفال نیم رنگ: از نوع قبلی کمی روشن تر است.
▪ فیروزه توفال سفید رنگ: رنگ آبی خیلی روشن دارد.
▪ فیروزه چغاله: فیروزه ای است درشت شبیه فیروزه عجمی اما به رنگ آبی کم رنگ.
▪ فیروزه شجری: فیروزه رگه دار را گویند.
▪ فیروزه شکوفه: فیروزه ای است ریز تر از چغاله و فیروزه کمی دارد.
▪ فیروزه چال یا نرم: این فیروزه کمی بزرگتر از عدسی در سنگهای معدن دیده می شود.
▪ فیروزه درشت: سنگهای نسبتا درشتی است که در آن رگه های باریک و پراکنده و نازک فیروزه دیده می شود که از نازلترین نوع فیروزه نیشابوری است.
شاید باور کردنی نباشد ولی فیروزه عجمی به اندازه ناخن انگشت یک انسان بالغ در آمریکا تا مرز ۲۰۰۰ دلاربه فروش می­رسد.
● معدن فیروزه نیشابور:
تنها معدن فیروزه ایران با ذخیره ۹ هزار تن و ظرفیت تولید سالانه ۱۹ تن در ۵۵ کیلومتری شما لغربی نیشابور قرار دارد به طور تقریبی از هر تن سنگ فیروزه خام این معدن ۸ تا ۱۰ کیلوگرم فیروزه حاصل می گردد که به منظور گوهر(gem) برای زیور آلات٬ تزیینات و مصارف دیگر مورد استفاده قرار می گیرد . معدن فیروزه نیشابور نه تنها مهمترین معدن فیروزه کشور است بلکه در سطح جهانی نیز بدلیل کیفیت عالی آن بخصوص انواع عجمی و شجری ممتاز و از معروفیت خاصی بر خورداراست . نمونه های به نمایش گذاشته ایی از سنگ طبیعی فیروزه این معدن در موزه های زمین شناسی و معدنی دنیا مانند موزه زمین شناسی لندن وایران مانند موزه سازمان زمین شناسی تهران ومشهد خود گواه بر ارزشمندی این سنگ قیمتی است.متاسفانه امروزه این گوهربوسیله واسطه های عرب٬ ترک ومالیزیایی باقیمت نازل از بازار ایران خریداری شده و پس ازدرآمدن بصورت زیور آلات با قیمتهای گزاف به کشورهای اروپایی وامریکا صادر میشود .
● راههای افزایش عمر فیروزه:
فیروزه ها جواهرات نسبتا" نرمی هستند و همچنین کاملا" حساس می باشند بدین معنی که رنگ فیروزه می تواند در طی استفاده از آن کم رنگ شود. به همین دلیل امروزه حتی برای فیروزه هایی با کیفیت عالی یک مرحله به سازیtreatment) )شامل واکس زدن در نظر گرفته می شود عمل واکس زدن به فیروزه باعث می شود تا ضمن افزایش سختی و در نتیجه آن افزایش دوام کانی ، از محو شدن رنگ فیروزه به مرور زمان نیز جلوگیری شود. واکس فیروزه یک نوع رزین مصنوعی است که در طی روشی خاص با فرو بردن فیروزه داخل رزین مورد نظر صورت می گیرد. تقریبا" امروزه اکثر فیروزه ها با این روش به سازی می شوند و این عمل حتی باعث افزایش قیمت و ارزش فیروزه می شود.
● نکات قابل توجه در مورد فیروزه:
متاسفانه در سالهای اخیر بعضی افراد سودجو در بعضی نقاط دنیا با سوء استفاده از نام و شهرت جهانی فیروزه نیشابوری اقدام به تغییراتی روی فیروزه نامرغوب و بدون کیفیت خود کرده و با انجام عملیاتی آن را به شکل فیروزه نیشابوری تبدیل می­کنند. چند نمونه از این روشها به شرح زیر است.
Wax treated: بسیاری از فیروزه­هایی که چین صادر می­کند با استفاده از نوع خاصی از واکس رنگ ثابتی (البته به مرور زمان کم رنگ خواهد شد) به خود می­گیرد که اثر آن فقط در سطح فیروزه نمایان می­شود.
▪ stabilization : در این روش از مواد به چسبناک استفاده می­شود و در طی فرآیند فشار و گرمادهی حفره­های درون سنگ که بسیار ریز است را با یک سری رزین پر می­کنند. این روش از تغییر رنگ فیروزه جلوگیری کند.
در هر دو روش بالا فیروزه بدست آمده مناسب جواهر سازی نیست ولی متأسفانه برخی با سوء استفاده از عدم اطلاع مشتری سنگهای کم ارزش را با قیمت بالا و به اسم فیروزه­ نیشابوری به مشتریان می­فروشند.
▪ Block : در این روش مخلوطی از رزین پلاستیک و رنگ بصورت بلوکهای کوچکی با هم مخلوط می­شوند. در این روش اصلاً از هیچ فیروزه­ای استفاده نمی­شود و تنها با مخلوط کردن، مواد را به شکل فیروزه در می­آورند که می­توان آن را به هر رنگ دلخواه دیگری نیز در می­آورد.
در خرید ونگهداری فیروزه همیشه نکات فوق را مد نظر داشته باشید فیروزه با رنگ آبی آسمانی روشن و شفاف که در بازار ایران به نام فیروزه عجمی معروف است بهترین نوع فیروزه می باشد که بصورت عددی خرید و فروش می شود ومیتواندبسته به رنگ ٬اندازه و کیفیتی که داراست قیمتی بین ۵۰۰۰ ریال تا میلیونها تومان داشته باشد. افزایش رنگ سبز ٬ پریدگی رنگ و وجود ناخالصی عواملی هستند که در این نوع فیروزه ها باعث کاهش کیفیت فیروزه می شوند.
اما فیروزه واجد خطوط سنگ مادر و مشبک (Spider web) که در بازار ایران به نام فیروزه شجری معروف است بصورت گرمی خرید و فروش شده و بسته به رنگ خود فیروزه و منظم و زیبا بودن این شبکه ارزش گذاری بر روی آن صورت می گیرد که می تواند قیمتی بسیار ناچیز تا ۱۰ هزار تومان در هر گرم داشته باشد.
در شناخت یک فیروزه در هنگام خرید باید دقتی خاص مبذول داشت زیرا گاهی اوقات سنگ های فیروزه قبل از مرحله واکس خوردن رنگ می شوند یا اینکه برخی فیروزه ها ترمیم شده هستند بدین صورت که فیروزه های در اندازه کوچک و غیر قابل استفاده را پودر می نمایند و سپس فشرده کرده و با قالبهای مخصوص قطعات جدید در طرحهای معمول کبوچان( cabchan) و دانه تسبیحی (Bead) ساخته می شوند. بنابراین سعی کنید از یک گوهر فروش قابل اطمینان سنگ فیروزه خود را تهیه کنید تا در خرید خود دچار مشکل نشوید .
فیروزه بایستی از تماس با مواد آرایشی محافظت شود گرما واسیدیته بیش از حد پوست و نور مستقیم دائمی خورشید نیر باعث تاثیرات نامطلوب در این گوهر می شود و بنابراین این باور که قرار دادن فیروزه در آفتاب باعث بهبود رنگ و افزایش قیمت آن خواهد شد باور نادرستی است . برای تمیز کردن فیروزه بهتر است هر چند یک بار تنها از یک پارچه نرم و تمیزکمی مرطوب استفاده کنید و از به کار بردن مواد شوینده و صابونها معطر کاملا" پرهیز کنید
     
  
زن

 
درباره آبهای معدنی

آبهای معدنی ، از چشمه های طبیعی یا چشمه هایی که مصنوعا ایجاد کرده اند، جریان دارند و آنها را در همان سرچشمه در ظرف مخصوصی پر می کنند و برای مصرف حمل می نمایند. آب چشمه ها بطور کلی دارای نمکهایی هستند که در موقع عبور آب از سطح زمین در آن حل شده ولی آب مقطر فاقد این نمکهاست. مقدار این نمکها در آبهای معدنی بمراتب زیادتر و لااقل به یک در هزار می رسد.
الف) ترکیبات آب معدنی
در آب معدنی ترکیباتی مانند نمکهای ید و ترکیبات آرسنیک و ترکیبات گوگرددار و مواد رادیواکتیو و نظیر آنها وجود دارد که در آب معمولی نیست. از آنجائیکه ترکیبات قشر زمین در نقاط مختلف ، متفاوت می باشد، مسلم است که ترکیبات آبهای معدنی هم فرق می کند. مثلا در یک آب معدنی مقدار کلرور سدیم زیادتر و در آب معدنی دیگر مقدار آهک زیادتر است.
ب) طبقه بندی آبهای معدنی
آبهای معدنی را از روی اینکه چه ترکیبی بیشتر در آن وجود دارد طبقه بندی کرده اند.
ج) آبهای معدنی اسیدی
این آبها باید لااقل در یک لیتر ، یک گرم انیدرید کربنیک طبیعی آزاد محلول داشته باشد.
▪ سرچشمه ها: مهمترین چشمه های انیدرید کربنیک دار در آلمان ، چشمه های مارین باد و چشمه زائربرون در هارتی و غیره می باشد. در ایران هم آب ترش راه رشت و آب علی از چشمه های مهم می باشد. چشمه های قلیایی که دارای قسمت اعظم از کربنات سدیم می باشند، معروفترینشان ، چشمه های سالسبرون در آلمان و ویشی__ در فرانسه می باشد.
▪ فواید آن برای بدن : انیدرید کربنیک محلول در آب موجب تسریع حرکت دودی شکل روده می گردد و مقدار عصاره هایی که در روده ریخته می شود را زیادتر می کند. در نتیجه ، هضم غذا تسریع می شود. همچنین موجب زیاد شدن اسید کلریدریکی که در معده تولید می شود، می گردد و اثر اشتها آور دارد. آبهای قلیایی نیز فعالیت معده را زیاد می کنند و اسید معده را از بین می برند و در معالجه درد مفاصل مؤثرند.
● آبهای معدنی سولفات سدیم دار
آب این چشمه ها دارای سولفات سدیم می باشند، ولی علاوه بر آن ، اغلب کلرور سدیم و بی کربنات سدیم هم دارد.
▪ سرچشمه ها: مهمترین چشمه های سولفات سدیم دار چشمه مارین باد و چشمه الستر در ساکسن و غیره در آلمان می باشد.
● آب چشمه های تلخ
مهمترین ماده شیمیایی که در آب این چشمه ها موجود است و موجب تلخی مزه آنها می گردد، سولفات منیزیم می باشد، اما علاوه بر سولفات منیزیم ، اکثرا سولفات سدیم و کلرور سدیم هم در آنها وجود دارد.
▪ سرچشمه ها : مهمترین چشمه های تلخ در آلمان می باشند. چشمه فریدریک هال در ماینینگن و چشمه مدکنت هایم در ورتنبرگ است.
▪ فواید آن برای بدن : آبهای تلخ اثرات خوبی در برطرف کردن یبوست و چاقی دارند. آشامیدن آب این چشمه ها برای اشخاص ضعیف و کم خون و مسلول و نظیر این ها خوب نیست.
● چشمه های کلرور سدیم
در آب این چشمه ها بیش از یک گرم املاح در لیتر موجود است و بیشتر این املاح نیز کلرور سدیم می باشد.
▪ سرچشمه ها : چشمه های کیسینگن و نوی هاس واقع در آلمان از مهمترین چشمه ها می باشند.
▪ فواید آن برای بدن : اشخاصی که مبتلا به سو هاضمه و یا چاقی زیاد می باشند و یا دستگاه تنفسی آنها خوب کار نکند، بر اثر آشامیدن این آبها بهتر می شوند.
● آبهای آهن دار
آبهایی که در یک لیتر آب آنها بیش از ده میلی گرم آهن به حالت محلول موجود باشد، از آنجائی که آبهای آهنی زود تجزیه و آهن آنها ته نشین می شود. معمولا در همان سرچشمه آنرا می آشامند.
▪ سرچشمه ها : نمونه ای از چشمه های آهندار در ایران آب گرم محلات است. مهمترین چشمه های آهنی در آلمان چشمه های پیرمونت و چشمه شوالباخ و چشمه الکسی باد و غیره می باشد.
▪ فواید آن برای بدن : آبهای آهن دار برای درمان کم خونی بسیار مفید می باشد.
● آبهای گوگردی
این آبها دارای هیدروژن سولفوره آزاد و یا هیدروسولفور و یا هر دوی اینها می باشند ( بوی هیدروژن سولفوره ، شبیه بوی تخم مرغ گندیده است )
▪ سرچشمه ها : آبهای گوگردی در اسک لاشاپل ( آخن ـ آلمان ) همچنین در بادن نزدیک وینه و در اکس لبن هم موجود است. در ایران نیز آب اسک ، نمونه ای از آبهای گوگردی است.
▪ فواید آن برای بدن : آبهای گوگردی در درمان روماتیسم و امراض جلدی و مسمومیتهای فلزی تجویز می شود.
● آبهای آهک دار
این آبها دارای نمکهایی هستند که قسمت اعظم آنها کربنات اسید کلسیم و کربنات اسید منیزیم و گچ و انیدرید کربنیک می باشد.
▪ سرچشمه ها : در آلمان چشمه های آن در ویلدونگن و وایسن بورگ و محلهای دیگر واقع می باشد. در ایران آب گرم راه همدان نمونه ای از آبهای آهک دار می باشد.
▪ فواید آن برای بدن : آبهای آهکدار در درمان نارسایی کلیه و درمان نارحتی اعصاب و درمان اگزمای پوست و غیره توصیه شده اند.
● چشمه های آرسنیک دار
این چشمه ها دارای مقدار جزئی آرسنیک هستند که بعلت کمی مقدار اثر کشندگی ندارد بکله بطور کلی برای تقویت بکار می رود.
▪ سرچشمه ها : محل این چشمه های دورک هایمر ماکس کول واقع در آلمان و چشمه لویکو واقع در شمال ایتالیا می باشد.
▪ فواید آن برای بدن : آشامیدن آب این چشمه ها برای رفع کم خونی و ضعف ناشی از کمی غذا و غیره مفید است.
● آبهای یددار
آب این چشمه ها را بیشتر برای آشامیدن و نه حمام گرفتن مصرف می کنند و ید موجود در آنها ، هم دستگاه گوارش و هم غدد گلو را تحریک به کار و ترشح می کند.
     
  
زن

 
راهبردهای منابع آب در بیابان و بیابانزدایی


پیش بینی مجامع جهانی حاکی از آن است که تا سال ۲۰۵۰ میلادی مسئله منابع آبی, اصلی ترین موضوع مورد بحث جهان خواهد بود چرا که تا آن زمان جمعیت جهان به مرز ۴/۹ میلیارد نفر خواهد رسید و در نتیجه تأمین آب و مواد غذایی و حفظ محیط زیست مهمترین دغدغه مدیران و رهبران کشورها خواهد بود. این وضعیت بویژه برای کشورهای خاورمیانه بسیار نگران کننده است. خاورمیانه با پنج درصد جمعیت جهان تنها به یک درصد از آبهای شیرین دسترسی دارند. از طرفی اقتصاد کشورهای این منطقه به دلیل فقدان زیر ساخت های صنعتی به شدت وابسته به دو فاکتور اساسی یعنی کشاورزی و نفت است آنهم نوعی از کشاورزی که حدود ۸۵ درصد از آب این منطقه رابه خود اختصاص داده است هر چند این کشورها بیش از آنکه به دکل های نفتی خود دل خوش کنند به حوضه های آبی مشترک دل بسته اند اما با وضعیتی که اخیراً بر اثر منازعه بین فلسطین و لبنان و اسرائیل پیش آمد مصالحه نیم بند بین این کشورها را بیش از پیش به خطر انداخت و از این رو چشم انداز امیدوار کننده ای برای منابع آب این کشورها پیش رو نمی گذارد. این در حالی است که بر اساس پیش بینی های سازمان ملل متحد، میانگین کاهش آبهای در دسترس، در جهان در بیست سال آینده به یک سوم کاهش می یابد. بر اساس برآوردهای انجام شده هر کشوری که متوسط سرانه آب قابل دسترس آن کمتر ۱۷۰۰ متر مکعب باشد در وضعیت خطرناک قرار دارد. چنانچه این مقدار کمتر از ۱۰۰۰ متر مکعب در سال برای هر نفر باشد آن کشور در وضعیت کمبود آب به سر می برد. با توجه به این شاخص سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۰ وضعیت آبهای قابل دسترس کشورهای جهان را مورد بررسی قرارداد و از میان کشورهای خاورمیانه تعداد ۱۱ کشور در این لیست قرار داشتند. پیش بینی می شود تا سال ۲۰۲۵ و در صورت تداوم وضعیت موجود کشورهای مصر,اتیوپی،ایران, لیبی, مراکش, عمان و سوریه نیز به این لیست خواهند پیوست.
● وضعیت منابع آب در ایران
بر اساس آمار و ارقام موجود میانگین سالانه حجم بارندگی ایران حدود ۴۰۰ میلیارد متر مکعب برآورد می شود که از این مقدار، ۳۱۰ میلیارد متر مکعب در مناطق کوهستانی با مساحتی حدود ۸۷۰ هزار کیلومتر مربع و ۹۰ میلیارد متر مکعب دیگر در مناطق دشتی به وسعت ۷۷۸کیلومتر مربع می بارد. از مقدار فوق حدود ۲۹۴ میلیارد متر مکعب به صورت تبخیر و تعرق از دسترس خارج می شود و از ۱۱۶ میلیارد متر مکعب باقیمانده حدود ۹۳ میلیارد متر مکعب از طریق منابع سطحی و زیرزمینی بهره برداری می شود و بقیه صرف تغذیه سفره های آب زیرزمینی می شود. از این مقدار حدود ۸۶ میلیارد مترمکعب جهت مصارف کشاورزی و نزدیک به ۷میلیارد مترمکعب آن به مصارف شرب و صنعت اختصاص می یابد. از آنجایی که متوسط حجم کل آب سالانه کشور رقمی ثابت است، تقاضا برای آب به علت رشد نسبتاً بالای جمعیت، توسعه کشاورزی، شهرنشینی و صنعت در سال های اخیر، متوسط سرانه آب قابل تجدید کشور را تقلیل داده است، به طوری که این رقم از حدود ۵۵۰۰ مترمکعب در سال ۱۳۴۰، به حدود ۳۴۰۰ مترمکعب در سال ۱۳۵۷، و حدود ۲۵۰۰ مترمکعب در سال ۱۳۶۷ و ۲۱۰۰ مترمکعب در سال ۱۳۷۶ کاهش یافته است. این میزان با توجه به روند افزایش جمعیت کشور با نرخ فعلی رشد در سال ۱۳۸۵ به حدود ۱۷۵۰ مترمکعب و در افق سال ۱۴۰۰ به حدود ۱۳۰۰ مترمکعب تنزل خواهد یافت. صرف نظر از تفاوت های آشکار منطقه ای در کشور و طیف گسترده مناطق خشک نظیر سواحل خلیج فارس و دریای عمان، نیمه شرقی کشور از خراسان تا سیستان و بلوچستان و نیز حوضه های مرکزی که میزان سرانه آب قابل تجدید در آن ها از میزان متوسط کشور به مراتب پایین تر است، ارقام متوسط سرانه آب کشور در سال های آینده به مفهوم ورود ایران به مرحله تنش آبی در سال ۱۳۸۵ و ورود به حد کم آبی جدی در سال ۱۴۱۵ شمسی خواهد بود.
از طرفی به رغم محدودیت منابع آب و توزیع نامناسب زمانی و مکانی آن در کشور، استفاده از این منابع با ارزش و غیرقابل جایگزین از کارآیی مطلوبی برخوردار نبوده و راندمان آن بسیار پایین است. میزان کارآیی مصرف آب در بخش کشاورزی حدود ۳۰ تا ۳۷درصد محاسبه می شود. بر اساس گزارش مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، بازده تولید خام و خشک محصولات کشاورزی در ایران به ازای هر متر مکعب آب تخصیص یافته فقط نیم کیلوگرم است در حالیکه متوسط این رقم در سطح دنیا یک کیلوگرم می باشد. از طرفی در حال حاضر برای تولید ۶۵ میلیون تن محصول حدود ۸۵ میلیارد متر مکعب آب مصرف می کنیم (با وضعیتی که فوقا به آن اشاره شد) آیا با دو برابر شدن جمعیت در ۵۰ سال آینده با این فرض که زمین کشاورزی هم به اندازه کافی در اختیار داشته باشیم، منابع آب کشور امکان دو برابر برداشت فعلی را که ۱۷۰ میلیارد متر مکب می شود، به ما خواهد داد. این مشکل وقتی بغرنج تر می شود که بدانیم در بخش مصارف شهری صرف نظر از مصارف بی رویه شهروندان، به دلیل فرسودگی شبکه های توزیع داخل شهرها میزان اتلاف تا حدود ۳۰ درصد برآورد می شود. از این رو، به منظور مقابله با بحران کمبود آب در آینده، اتخاذ رویکردها و سیاست های نوینی از سوی دولت برای جلوگیری از تخریب روزافزون این عنصر حیاتی در برنامه چهارم توسعه پیش بینی شده است[۱] که امیدواریم تحقق یابد در غیر اینصورت با وضعیتی که از لحاظ کمبود منابع آب و تخریب محیط زیست و همچنین مسایل و مشکلات بیابان زایی در کشور ما وجود دارد تصور آینده روشنی بخشی از این نظر برای فرزندان ما مشکل است.
● شاخص های مهم بیابان زایی از منظر آب:
▪ افت سطح آبهای زیرزمینی:
برداشت بی رویه از آبهای زیرزمینی در بسیاری از نقاط جهان سبب افت شدید سطح سفره های آب زیرزمینی شده است. آمار و ارقام ارایه شده در منابع جهانی وضع دشوار این حکایت تلخ را نشان می دهد بطور مثال می توان از افت ۲۷۴ متری سطح آب زیرزمینی شیکاگو در طول ۱۱۸ سال و افت ۹۱ تا ۱۵۲ متری سطح آب زیرزمینی آریزونای جنوبی و مرکزی و متعاقب آن نشست ۳.۸۱ متری زمین در طول ۶۰ سال گذشته و همچنین نشست ۸.۵ متری سطح زمین را در برخی نواحی شهری مکزیک یادآور شد. روند افت سالانه آب زیرزمینی هند حدود ۲۵ درصد کشاورزی این کشور را در معرض تهدید جدی قرار داده است. بطور کلی کسری حجم مخزن آب زیرزمینی جهان سالانه بین ۷۵۰ تا ۸۰۰ میلیارد متر مکعب برآورد می شود که یک درصد آن متعلق به کشور ایران است. برداشت بی رویه از آبهای زیرزمینی بحران دیگری به صورت شور شدن ذخائر آبی را سبب می شود زیرا به علت بر هم خوردن تعادل بین آب شور و شیرین سبب پیشروی آب شور در بستر آب شیرین سفره های زیرزمینی می شوند. افزایش تدریجی درجه شوری آب زیرزمینی در دست بهره برداری، آغازی جدی برای نمکزایی و نهایتاً تخریب منابع اراضی در جهت کویری شدن می باشد. در ایران به استناد گزارش هایی که از طریق وزارت نیرو منتشر می شود، سفره های آب زیرزمینی در اغلب دشت های کشور وضعیت مطلوبی ندارند. بر اساس آمار سال آبی۸۲ ۱۳۸۱ حدود ۶/۷۴ میلیارد مترمکعب آب از طریق چاه ها، چشمه ها و قنوات از منابع آب زیرزمینی کشور استحصال می شود که حدود۶۰ درصد آب استحصالی از طریق بیش از چهارصد و پنجاه هزار حلقه چاه است. هرچند فقط ۲۸درصد چاه های موجود کشور عمیق است اما میزان بهره برداری از این چاه ها بیش از ۶۹ درصد تخلیه کل چاه های کشور را شامل می شود و از کل تعداد چاه های موجود حدود ۲۶۸ هزار حلقه در مناطق آزاد و۱۹۰ هزار حلقه در مناطق ممنوعه حفر شده است. از سوی دیگر جدیدترین آمار حاکی از آن است که از ۶۰۹ محدوده مطالعاتی، ۲۲۵ محدوده ممنوعه اعلام و پیشنهاد ممنوعه شدن ۴۵ محدوده دیگر نیز توسط شرکت های آب منطقه ای کشور به وزارت نیرو ارائه شده است. بررسی آمار و ارقام موجود از وضعیت بهره برداری آب های زیرزمینی در حوزه های اصلی کشور نشان می دهد که در مقابل ۷/۵۷ میلیارد مترمکعب تخلیه آب های زیرزمینی حدود ۷/۵۰ میلیارد مترمکعب تغذیه صورت گرفته است. به عبارت دیگر، حدود ۷ میلیارد مترمکعب بیش از میزان تغذیه از آب های زیرزمینی بهره برداری شده بطوری که در اکثر نواحی کشور سطح سفره های آب زیرزمینی به شدت افت نموده و تراز آن منفی است. این در حالی است که سالیان متمادی آبیاری به عنوان ساده ترین و تنها چاره درد برای تولید غذای بیشتر در مناطق بیابانی مطرح بوده است اما به دلیل روش های نادرست و غیرعلمی و صرفا آبیاری سنتی ، گذشته از اتلاف آب محدود موجود در این مناطق در بسیاری از موارد اراضی کشاورزی تبدیل به بیابان و کویر شده اند[۱]. توسعه کشاورزی از طریق گسترش سطح کشت آبی به جای افزایش تولید در واحد سطح یکی از معضلات کشاورزی ایران بشمار می رود این در حالی است که راندمان پایین آبیاری در بخش کشاورزی به دلیل مشکلات ساختاری از جمله کوچک بودن واحدهای بهره برداری، سطح پایین آگاهی کشاورزان، ضعف دانش فنی مناسب، شیوه های سنتی کشت و زرع، فقدان شبکه های آبرسانی مناسب و فقدان مدیریت مصرف آب از عمده ترین عوامل افت کمی و اتلاف منابع آب کشور محسوب میشوند بطوریکه میزان کارآیی مصرف آب در بخش کشاورزی به طور متوسط حدود ۳۰ درصد محاسبه می شود. این نکته را باید متذکر شد که در بسیاری از مناطق ایران متعاقب افت سطح آب، مشکلاتی همچون خشک شدن چاههای آب، کاهش دبی رودخانه ها،تنزل کیفیت آب، نشست زمین و تداخل سفره های آب شور و شیرین بوجود آمده است که این علایم به تنهایی یا باهم بطور واضح و روشن بروز پدیده بیابان زایی را در ناحیه مربوطه نشان می دهد. این پدیده در بسیاری از مناطق ایران بصورت یک چالش اساسی و جدی بروز کرده است که نمونه بارز آن را می توان در استان کرمان سراغ گرفت. بطور مثال در دشت رفسنجان که در اوایل انقلاب پمپاژ چاه ها در عمق ۵۰ تا ۸۰ متری از سطح زمین قرار داشت اکنون به ۳۰۰ متر و بیشتر افزایش یافته و کیفیت آن نیز در بسیاری از مناطق در نتیجه نفوذ آب های شور مورد تهدید جدی قرار گرفته و از بد به بدتر تبدیل شده است. کارشناسان پیش بینی می کنند در صورتی که چاره ای برای انتقال آب به این دشت صورت نگیرد (انتقال بین حوضه ای آب) تخریب باغات و سفره های آب زیر زمینی ادامه می یابد و سالانه حدود پنج هزار هکتار از باغهای پسته با شیرابه کویر که از اعماق بیش از ۳۰۰ متر پمپاژ می شود, شور و قلیایی می شود. به این ترتیب در یک مقطع زمانی بیست ساله کلیه این باغات به شهر سوخته ای تبدیل خواهد شد که شاید اصلاح آنها حتی با انتقال آب کافی و با کیفیت مطلوب هم دیگر امکانپذیر نباشد و در یک کلام تبدیل به بیابان خواهند شد. از این رو می توان گفت در امور کشاورزی هر طرح و برنامه ای که در جهت ارتقا و بهبود کیفیت و کمیت آبیاری برای جلوگیری از اسراف و اتلاف آب انجام شود بطور غیر مستقیم راهکاری در جهت مهار بیابان زایی محسوب می شود. بنا بر این با اجرای برنامه هایی برای افزایش راندمان آبیاری در بخش کشاورزی با استفاده از روشهای علمی و مدرن آبیاری (کوزه ای ، قطره ای، تحت فشار و امثال آن) به منظور صرفه جویی در مصرف آب، کنترل و استفاده بهینه از منابع آبهای سطحی موجود، مطالعه و اجرای طرح های آبخوانداری و پخش سیلاب و تغذیه مصنوعی و همچنین برخی اقداماتی که مستقیما در اختیار وزارت نیرو می باشد از جمله جلوگیری از بهره برداری و انسداد چاههای غیر مجاز، کنترل بهره برداری چاههای دارای پروانه و امثال آن راهکارهایی برای تقویت و تعادل آبخوانها و مآلا جلوگیری از پدیده بیابان زایی محسوب می شوند.
▪ سیلخیزی و بروز سیلابهای مخرب:
فزونی و جاری شدن سیلاب های مخرب یکی از پیامدهای جدی بیابانزایی بشمار می روند. بر اساس آمار و ارقام منتشره تعداد دفعات وقوع سیل در طول سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۸۰ به ۳۷۰۰ مورد رسیده است که افزایشی بیشتر از ۱۰ برابر را نشان می دهد. بررسی مجموعه عوامل زیست محیطی که زمینه ساز این حوادث هستند نشان می دهد که دخالت انسان در چرخه طبیعی آب از طریق تخریب پوشش گیاهی در عرصه های آبخیز،کاربری غیر اصولی اراضی، توسعه سطوح غیر قابل نفوذ و امثال آن احتمال سیل خیزی را در مناطق گوناگون افزایش داده است بطوری که باران رحمت الهی به یک پدیده مخرب تبدیل گشته و باعث از بین رفتن جان و مال انسانها شده و در بسیاری از مناطق زمینهای کشاورزی و تأسیسات زیربنایی کشور را به نابودی کشانده است. این وضعیت نشان دهنده بروز اوضاعی است که بر منابع طبیعی کشور وارد شده است. باران های سیل آسا و کمیاب در مناطق خشک و نیمه خشک کشور که با ایجاد سیلاب باعث هرز روی فزونتر آبهای سطحی در سراب حوضه می شوند در مسیر خود رسوبات نمکدار و گچی را از ارتفاعات تا انتهای مسیل حمل کرده و انباشت بیش از پیش آن را در پایاب حوضه سبب می شوند. نتیجه این وضعیت کاهش تغذیه طبیعی آبخوانها را در سراب حوضه از یکسو و پیشروی آبهای شور کویر را به آبخوانهای پایاب حوضه و اراضی اطراف از سوی دیگر تشدید می کند. علاوه براین ته نشست رسوبات آغشته به املاح گچ و نمک در آرامگاه سیلاب که عموما در حوضه های بسته داخلی قرار دارند منشاء پایان ناپاپذیر خاک و ماسه های نمکداری می شوند که مناطق اطراف خود را آلوده کرده و سبب تخریب خاک و نهایتا از دست رفتن کامل استعداد باروری خاک و در یک کلام بیابانی شدن منطقه می شوند. همچنین آب های جاری سطحی با وجود ناچیز و ضعیف بودن قادرند با شستشوی تدریجی گنبدهای نمک واقع در سطح زمین یا معادن نمک در حال استخراج مناطق وسیع تحت نفوذ خود را آلوده به شوری سازند که این شستشوی تدریجی در دراز مدت منتهی به کویری شدن منطقه می شود. این توضیحات کوتاه برای توجه و امعان نظر به مناطق بالادست حوضه های آبخیز جهت برنامه های مهار بیابان زایی است. اقدامی که تا کنون مخصوصا از طرف بخشهای اجرایی منابع طبیعی به آن توجه کافی نشده و صرفا عملیات مهار بیابان زایی در محل بروز و ظهور آثار این پدیده جستجو شده است. از این رو و برخلاف تصور هرگونه اقدامی که در مناطق بالادست حوضه های آبخیز برای جلوگیری از بروز و تشدید سیلاب صورت گیرد می تواند عملی در جهت مهار بیابانزایی قلمداد شود خواه این کار توسط بخش آبخیزداری وزارت جهاد کشاورزی و یا وزارت نیرو باشد بنا براین تعامل هرچه بیشتر این واحدهای درون و برون سازمانی برای رسیدن به هدف مورد نظر ضروری است.
▪ آلودگی و شور شدن آب
همان طور که قبلا گفته شد بخش کشاورزی حدود ۹۴ درصد مصرف آب کشور را به خود اختصاص داده است. با توجه به سطح گسترده اراضی کشور، استفاده نادرست از منابع آب و نهاده های کشاورزی (کود و سم) می تواند از نظر کمی و کیفی منابع آبی کشور را در معرض تهدید جدی قرار دهد.
یکی از منابع عمده آلودگی آب های کشاورزی استفاده روزافزون از نهاده های کشاورزی از جمله کودهای شیمیایی و سموم دفع آفات است. سموم کشاورزی و کودهای شیمیایی که در چند سال اخیر برای مبارزه با آفات و تقویت خاک کاربردهای زیادی پیدا نموده اند، با نفوذ در منابع آب های سطحی و زیرزمینی، زمینه آلودگی منابع آبی کشور را فراهم نموده اند. آمار و ارقام موجود نشان می دهد که مقدار مصرف کودهای شیمیایی از ۶۳۰ میلیون تن در سال ۱۳۵۵ به بیش از ۳ میلیارد تن در سال ۱۳۸۱ رسیده است.
مصرف سموم کشاورزی نیز مانند کود شیمیایی روند مشابهی را نشان می دهد و مصرف آن در سال های اخیر رشد نسبتا چشمگیری داشته است بطوریکه میزان فروش سموم در کشور در طول کمتر از یک دهه از ۱۴۸۰۰ تن (سال ۱۳۷۴) به ۲۵۸۰۰ تن (سال۱۳۸۱) رسیده است. این افزایش مصرف در حالی صورت می گیرد که بسیاری از کشورها، به ویژه کشورهای توسعه یافته محدودیت های شدیدی را برای مصرف آن ها قائل شده و مصرف آن در سال های اخیر در این کشورها روند کاهشی داشته است. استفاده غیربهینه از نهاده های کشاورزی و آبیاری و زهکشی نامناسب شبکه های آبیاری باعث شده است که سالانه حجم انبوهی از پساب های کشاورزی از طریق رودخانه ها و زهکش ها وارد منابع آبی کشور شده و زمینه آلودگی و شور شدن بسیاری از منابع آبی کشور را فراهم نماید. سالانه ۲۰ میلیون تن فاضلاب تصفیه نشده به آب های داخلی، دریای خزر و خلیج فارس سرازیر می شود و نزدیک به ۱۶۳ رودخانه آلوده در کشور شناسایی شده که ۷۰تا۶۰ رودخانه بیشترین آلودگی را دارند. علاوه بر شوری آب که بر اثر کشاورزی نادرست صورت می گیرد با توجه به تشکیلات زمین شناسی شور در بسیاری از مناطق خشک ایران، شور شدن آب بطور طبیعی نیز اتفاق می افتد باید گفت گسترش شوری در فلات ایران تنها به پهنه های پوشیده از نمک تحت عنوان کفه ها و باتلاق های نمک و سفره های آب شور زیر زمینی محدود نیست، بزرگترین مشکل وجود تشکیلات زمین شناسی محتوی رسوبات تبخیری چون گچ و نمک می باشد که تقریباً در اکثر نقاط ایران وجود دارد. بطور کلی کویرهای نمکی به صورت مرکز اصلی پخش نمک عمل می کنند که در بخش سطحی توسط آب و احیاناً باد و در قسمت عمقی بوسیله نفوذ جریان آب شور اثرات مخرب خود را در زمین های اطراف برجای می گذارند به این ترتیب روان آبهایی که از مناطق بالادست حوضه بسمت پایاب جاری می شوند در بسیاری از موارد به دلیل عبور از همین سازندهای آلوده به گچ و نمک شور شده و گذشته از اینکه کیفیت نامناسبی برای شرب و یا کشاورزی پیدا می کنند، مناطق پایین دست خود را نیز آلوده کرده و به نوعی سبب بروز و تشکیل بیابانهای ثانویه می شوند.
     
  
زن

 
گسل ، تقسیم بندی ها و تعاریف

۱)تعریف گسل
۲) عناصر و ویژگی های گسل
۳)تقسیم بندی گسل ها بر اساس :
۱»هندسی گسل ها
۲» زاویه شیب گسل
۳»تقسیم بندی بر اساس حرکت ظاهری
۴»بر اساس حرکت ظاهری گسل یا تقسیم بندی زایشی گسل ها
۵» وضعیت گسل ها نسبت به هم
۶» حالت گسل نسبت به چینه بندی
۷» وضعیت گسل نسبت به طبقات اطراف
۴)نشانه های شناسایی گسل ها
۵) انواع پرتگاه ها
● تعریف گسل: گسل ها ، شکستگی هایی همراه با تغییر مکان نسبی هستند که به موازات سطح گسل انجام گرفته اند . . بعضی از گسل ها فقط چند سانتی متر طول دارند و جابجایی آنها در حدود سانتی متر است ، در صورتی که گسل هایی هم با صد ها کیلومتر جابجایی در حدود چند کیلومتر و حتی دهها کیلومتر دیده می شوند . در بعضی موارد ، یک گسله به صورت مجزا دیده می شود ولی در پاره ای حالات ، چندین گسله موازی و نزدیک به هم دیده می شوند که به نام منطقه گسله نامیده می شوند. گاهی نیز بدون این که یک شکستگی مشخص در سنگها دیده شود، سنگها نسبت به هم تغییر مکان می یابند که منطقه بین آنها ، به نام منطقه برش موسوم است.
● عناصر و ویژگی های گسل
الف ) شیب و امتداد گسل
در حالت کلی سطح گسل را می توان به صورت یک سطح مستوی در نظر گرفت ، لذا شیب و امتداد ان را همانند شیب و امتداد طبقات اندازه گیری می نمایند . در حالت کلی ، امتداد گسل ، امتداد یک خط افقی در سطح گسل است ، که مقدار ان نسبت به شمال بیان می شود .زاویه بین سطح افق و سطح گسل را شیب گسل می نامند .
ب ) کمر بالا و پائین
قطعه ای واقع در بالای سطح گسل بنام کمر بالا و قطعه پائین ان بنام کمر پائین نامیده می شود . بدیهی است این تعاریف در مواردی صادق است که گسل قائم نباشد زیرا در این حالت بالا و پائین صفحه گسل مفهومی نخواهد داشت .
ج ) اثر گسل
محا تقاطع صفحه گسل با سطح زمین بنام اثر گسل یا خط گسل نلمیده می شود . خط گسل در بسیاری حالات یک خط مستقیم است اما در مواردی که شیب صفحه کم بوده و پستی و بلندی سطح زمین زیاد باشد ، ممکن است به حالت نامنظم دیده شود .
د ) زاویه ریک یا پیچ
این زاویه عبارت است از زاویه بین خطی که اثر حرکت گسل را در روی صفحه ان نشان می دهد یا خط افقی که در صفحه گسل قرار دارد .
ه ) زاویه میل
زاویه های بین خط موجود در صفحه گسل با صفحه افقی را زاویه میل نامند .
● تقسیم بندی هندسی گسل ها
الف ) گسل امتداد لغز
گسلی است که در ان لغزش کلی به موازات امتداد گسل می باشد در این حالت لغزش کلی گسل معادل لغزش امتدادی بوده و در جهت شیب ، مولفه لغزش وجود نخواهد داشت . همچنین زاویه ریک لغزش کلی در این حالت معادل صفر خواهد بود .
ب ) گسل شیب لغز
گسلی است که در ان لغزش کلی در جهت شیب سطح گسل می باشد به عبارت دیگر در مورد این گسل ها . لغزش کلی و شیبی با یکدیگر مساوی بوده و مولفه لغزش امتدادی معادل صفر خواهد بود زاویه ریک لغزش کلی در مورد این دسته از گسل ها معادل ۹۰ درجه است .
ج ) گسل مورب لغز
در این دسته از گسل ها ، لغزش کلی نسبت به امتداد یا شیب به سطح گسل مورب می باشد . بدیهی است در این گسل ها لغزش کلی دارای هر دو مولفه امتدادی و شیبی خواهد بود . زاویه ریک لغزش کلی در این حالت از صفر بیشتر و از ۹۰ درجه کمتر می باشد .
● تقسیم بندی بر اساس زاویه شیب گسل
الف ) گسل های پر شیب : گسل هایی پر شیب آنهایی هستند که زاویه شیبشان از ۴۵ درجه بیشتر است .
ب ) گسل های کم شیب : هرگاه زاویه شیب کل کمتر از ۴۵ درجه باشد ، بدین نام خوانده می شود .
ج) گسل عمودی : اگر شیب صفحه گسل بیشتر از ۸۰ درجه باشد، گسل را عمودی می نامند.
● تقسیم بندی بر اساس حرکت ظاهری
الف ) گسل عادی یا مستقیم : گسلی که در ان کمر بالا نسبت کمر پائین به طرف پائین حرکت کرده باشد .
ب ) گسل رانده یا معکوس : گسل معکوسی که در آن کمر بالا به طرف بالا حرکت کرده باشد . در حالت کلی شیب گسل بیشتر از ۴۵ درجه است .
● تقسیم بندی زایشی گسل ها (بر اساس حرکت ظاهری گسل)
الف ) گسل رانده : گسلی که در ان کمر بالا نسبت به کمر پائین به سمت بالا حرکت کرده باشد . تشکیل گسل های رانده با کوتاه شدن لایه ها و طبقات همراه است .معمولا گسلهای رانده را بر حسب زاویه شیب به سه دسته تقسیم می کنند :
▪ اگر زاویه شیب بیش از ۴۵ درجه باشد گسل ،گسل معکوس نام دارد .
▪ اگر کمتر از ۴۵ درجه باشد بنام رانده خوانده می شود .
▪ اگر زاویه شیب این گسل ها کمتر از ۱۰درجه و لغزش کلی آنها زیاد باشد گسل بنام رورانده موسوم است
ب ) گسل عادی : هرگاه کمر بالا به کمر پائین بطرف پائین حرکت کرده باشد ، گسل حاصل بنام گسل عادی یا مستقیم موسوم است این گسل ها بنام گسل های وزنی نیز خوانده می شوند . این گسل ها بر اساس حالت گسل نسبت به چینه بندی به انواع زیر تقسیم می شوند:
▪ گسل هماهنگ : در این حالت شیب سطح گسل در جهت شیب طبقات است.
▪ گسل ناهماهنگ : در این حالت شیب سطح گسل در خلاف جهت شیب طبقات است.
ج ) گسل مورب : گسلی است که امتداد ان نسبت به امتداد لایه بندی یا شیستوزیته سنگهای اطراف به حالت مورب می باشد .
د ) گسل طولی : هر گاه امتداد گسل تقریبا موازی امتداد عمومی ساختمانهای زمین شناسی منطقه باشد ، بنام گسل طولی خوانده می شود .
ر ) گسل عرضی : هرگاه امتداد گسل ، عمود یا تقریبا عمود بر امتداد عمومی ساختمآنهای زمین شناسی منطقه باشد ، بنام گسل عرضی خوانده می شود .
● تقسیم بندی بر اساس وضعیت گسل ها نسبت به هم
الف ) گسل های موازی : در بعضی موارد گسل های موجود در یک منطقه دارای شیب و امتداد یکسان یا تقریبا یکسانند که به مجموعه آنها گسل های موازی اطلاق می کنند . اگر امتداد عمومی گسل های منطقه یکسان بوده شیب آنها متفاوت باشد ، می توان آنها را به دو یا چند دسته گسل های موازی تقسیم کرد .
ب ) گسل های پوششی : گسل های نسبتا کوچکی که یکدیگر را می پوشانند و حالت پله ای دارند
ج ) گسل های محیطی : این دسته گسل های دایره ای یا قوسی شکل هستند که یک منطقه دایره ای شکل یا قسمتی از منطقه دایره ای شکل را محدود می کند .
د ) گسل های شعاعی : این به گروه گسل هایی اطلاق می شود که تقریبا همگی از یک منطقه منشعب می شوند . گسل جدا شونده نوعی خاص از گسل های عادی است که در آن زاویه شیب گسل کم است .
ح ) گسل امتداد لغز : گسلی است که در آن لغزش کلی به موازات امتداد گسل می باشد به عبارت دیگر در این دسته گسل ها ، لغزش شیبی در مقایسه با لغزش امتدادی ناچیز است .
ر) گسل پر مانند :از به هم پیوستن گسلهای فرعی به اصلی، منظره پر یا شاخه مانند ایجاد می شود.
● طبقه بندی بر اساس حالت گسل نسبت به چینه بندی
۱) گسل چینه ای : در این حالت سطح گسل موازی سطح چینه بندی است.
۲) گسل مطابق و نامطابق : بر حسب اینکه شیب گسلها در جهت یا خلاف جهت شیب طبقات باشد، گسل مطابق یا نا مطابق مطرح است.
● طبقه بندی بر اساس وضعیت گسل نسبت به طبقات اطراف :
وضعیت گسل نسبت به طبقات مجاور اساس این طبقه بندی را تشکیل می دهد و در آن گسلها به انواع زیر تقسیم می شوند:
۱)گسل امتدادی : گسلی است که امتداد آن موازی یا تقریبا موازی امتداد لایه بندی است.
۲) گسل مورب : گسلی است که امتداد آن موازی یا تقریبا موازی امتداد لایه بندی است.
۳) گسل طولی : در گسل طولی امتداد گسل با امتداد لایه بندی هم جهت است.
۴)گسل عرضی : چنانچه امتداد گسل بر امتداد لایه بندی یا ساختهای زمین شناسی ناحیه عمود یا تقریبا عمود باشد، گسل را عرضی می نامند.
۵) گسل شیبی : در گسل شیبی ، امتداد گسل موازی یا تقریبا موازی جهت شیب لایه بندی و یا سیستوزیسته سنگهای اطراف است.
۶) گسل چرخشی : نوعی گسل است که در آن یک یا هر دو قطعه گسل حول یک محور که عمود بر سطح گسل است، دوران نموده است.
● نشانه های شناسایی گسل ها
نشانه های شناساسی گسلها را می توان به دو گروه نشانه های خارجی و نشانه های داخلی تقسیم کرد:
الف) نشانه های خارجی تشخیص گسل ها :عملکرد گسلها بر روی زمین باعث جابجایی ، قطعه ، تکرار لایه ها و یا ساختهای دیگر زمین شناسی می شود، نشانه هایی که در این گروه جای می گیرند، شامل موارد زیر است:
۱) خطواره ها ( انتظامهای خطی): وجود هر نوع شکل خطی طویل و غیر عادی در سطح زمین ، خطواره ها نشانه ای لازم ولی غیر کافی برای یک گسل اند، زیرا خطواره ها ممکن است به دلیل وجود درز، دایک، لایه بندی یا تورق نیز ایجاد شوند.
۲) پرتگاه: وجود پرتگاههای پر شیب و طویل با سطحی نسبتا صاف.
۳) جابجایی :جابجایی رشته ارتفاعات یا رودخانه ها یا دیگر اشکال ژئومورفولوژیکی.
۴) قطع شدگی :قطع و محو شدن ناگهانی ارتفاعات یا برجستگی ها.
۵) آبگیرهای فرونشینی : امتداد طی دریاچه ها ، برکه ها ، چشمه ها و رطوبت زمین و تغییرات خطی در پوشش گیاهی.
۶) تغییر ناگهانی رخساره های رسوبی : در بعضی موارد ، قرار گرفتن غیر عادی لایه ها در کنار هم و یا وجود سنگهایی که از نظر رخساره رسوبی در شرایط یکسانی تشکیل نمی شوند، دلیلی بر عملکرد گسل است.
۷) فرازمین و فروزمین : وجود دره های ناشی از پایین افتادگی و برجستگی های ناشی از بالا زدگی سنگهای واقع در بین چند گسل.
کشیدگی طبقات : به هنگام تشکیل گسل ، به علت اصطکاک سنگها ، طبقات طرفین سطح گسل در جهات مخالف هم کشیده می شوند. با استفاده از این کشیدگیها جهات حرکت طرفین گسل را نیز می توان تشخیص داد.
۹) لرزه خیزی : امتداد خطی زمین لرزه های تاریخی یا ثبت شده.
۱۰) چشمه ها ، چشمه هایی که در پای کوهها دیده می شود ، غالبا ناشی از وجود گسله در آن محل است و به خصوص اگر اب چشمه ها گرم باشد به احتمال زیاد می توان آنها را با گسله ها در ارتباط دانست . در حقیقت در چنین حالاتی گسله معبر عبور اب و بخصوص ابهای گرم در اعماق زمین است .
۱۱) تغییر ناگهانی مسیر رودخانه ها ، هرگاه گسله ای ، امتداد رودخانه را طی زاویه نسبتا بزرگی قطع کند ، باعث تغییر ناگهانی مسیر آن شود .
۱۲) تغییر ناگهانی در نیمرخ بستر رودخانه ، اگر در حوالی بستر رودخانه ، گسلی بوجود آید ، باعث بالا آمدن یا پائین رفتن زمین می شود . و اگر فرسایش رودخانه با بالا آمدن یا پائین رفتن متناسب نباشد ، در حوالی گسله ، شیب بستر رودخانه با سایر نقاط تفاوت پیدا می کند که این امر ، می تواند نشانه ای برای تشخیص گسله باشد .
ب ) نشانه های داخلی تشخیص گسل ها : نشانه هایی که مربوط به سطح گسل می باشد، در این گروه جای دارند و شامل موارد زیر است:
۱) آیینه گسل: سطوح صیقلی و دارای خش لغزش ( خطوط لغزشی ) که ناشی از عملکرد نیروهای برشی در سنگهای ضعیف ترند.
۲) گوژ:مواد پودر شده و عمدتا رسی در طول گسل که از ویژگیهای سنگهای مستحکمترند.
۳) بِرشی شدن : وجود قطعات زاویه تا نیمه زاویه دار یک زمینه ریزتر در امتداد خط گسل برشها مشخصه سنگهای مستحکمتر می باشند.
۴) هوازدگی و تجزیه : هوازدگی ، تجزیه ، سیمان شدگی و تغییر رنگ خطی سنگها.
۵) سطح ایستابی : در مواردی ، گوژ رسی ، سدی نقوذناپذیر در جلو آب زیرزمینی ایجاد می کند که باعث تفاوت سطح ایستابی در دو سوی گسل می شود.
۶) میلونیت شیلی : رگه نازکی به ضخامت چند سانتی متر از گوژ در لایه ای نامقاوم مثل شیل یا رس گره در بین لایه های مستحکتری مثل ماسه سنگ و سنگ آهک قرار گرفته اند.
۷) سیلیسی شدن و تشکیل کانیها :در بعضی موارد ممکن است در طول شکافهای حاصل از گسل ، محلولهای حاوی کانی عبور و رسوب نمایند.
● انواع پرتگاه ها :
پرتگاه به قسمت های نسبتا پر شیبی از سطح زمین گفته می شود که ارتفاع آنها از چند سانتی متر تا چندین صد متر تغییر می کند .بایستی توجه داشت که پرتگاه ها نیز مشخصه قطعی گسله نیستند و ممکن است منشا دیگری ، بجز گسله داشته باشد . پرتگاه ها به انواع زیر تقسیم می شوند :
۱) پرتگاه های گسلی ، این پرتگاه ها ، مستقیما در اثر گسله ها بوجود می آید و اختلاف ارتفاع آنها مربوط به حرکت نسبی گسله است . بعبارت دیگر ، پائین رفتن یا بالا آمدن یکی از قطعات گسله ، باعث تشکیل این پرتگاه ها شده است .در بعضی موارد ، که گسله امتداد یک رودخانه را قطع می کند ، در پائین پرتگاه گسلی، ممکن است در اثر تجمع آب ، یک دریاچه یا باتلاق کوچک بوجود می آید .
۲) پرتگاه های خط گسله ، در این نوع پرتگاه ها ، ارتفاع پرتگاه مربوط به اختلاف فرسایش طبقات در طرفین سطح گسله است . مثلا هرگاه گسله ای باعث شود کهدو طبقه با مقاومت مختلف ، مثل ماسه سنگ و شیل ، در مجاورت یکدیگر قرار گیرد ، پس از مدتی ، در اثر فرسایش بیشتر طبقات شیلی ، اختلاف ارتفاعی بین آنها بوجود خواهد امد . بعدها ، طبقه ماسه سنگ نیز فرسوده می شود و این بار ، ممکن است اختلاف ارتفاعی در جهت عکس حالت اول ، بوجود آید .
۳) پرتگاه های مرکب ، در این نوع پرتگاه ها ، قسمتی ار اختلاف ارتفاع مربوط به لغزش اولیه گسله و قسمتی از ان نیز ، به علت اختلاف در قابلیت فرسایش طبقات طرفین گسله است .
۴) پرتگاه های کوهپایه ای ، این پرتگاه ها که بنام اسکار پلت نیز نامیده می شوند ، در پای سلسله کوهها تشکیل می شوند .این گونه پرتگاه ها ، بیشتر در نواحی که گسله های فعال دارند ، مشاهده می شود و ارتفاع آنها از چند سانتی متر تا چندین ده متر در تغییر است .
پرتگاه های کوهپایه ای ، معمولا مستقیم نیستند و در آنها فرسایش تاثیری ندارند و یا به طور خفیف موثر بوده است . به عبارت دیگر ، سطح پرتگاه در حقیقت همان سطح گسله است . بعضی از این پرتگاه ها ، در سنگهای بستر نیز تاثیر کرده اند . در صورتی که عده ای دیگر ، تنها به طبقات نامتحجر روئی محدوداند . گاهی نیز پرتگاه های گسلی حاصله در سنگهای روئی ، در نتیجه وجود گسله های اصلی در سنگهای بستر ، بوجود می ایند .
۵) پرتگاه های مثلثی ، در بعضی موارد ، سطح پرتگاه در اثر عوامل فرسایش مثل رودخانه یا یخچال فرسوده می شود و بریدگی های مثلث شکلی در آن به وجود می آید که در نهایت ، باعث می شود که سطح پرتگاه به قطعات مثلثی شکلی ، تقسیم شود .
     
  
زن

 
پارامترهای چشمه مسبب زمین لرزه سال ۱۹۹۸ فندق

اطلاعات به دست آمده از مطالعات صحرایی و نتیجه حاصله از ثبت محلی فعالیت پسلرزه ها به عنوان داده های کمکی مورد استفاده قرار گرفته اند.چشمه ذمینلرزه با مدل ساده تک حادثه ای با سازوکار امتدا لغز مشابه جوابی که از حل CMT به دست آمده بهترین برازش را نشان می دهد .شکستگی بهنگام این زمینلرزه در کانون آغاز شده و به صورت دو طرفه گسترش پیدا کرده است.ممان لرزه ای به دست آمده از امواج حجمی M=۷.۱*۱۰ به توان ۲۵ دین سانتی متر و افت تنش موثر حدود ۸۶ بارو جابه جایی مربوطه حدود۱/۴۶ متر تخمین زده شده اند.


مجله فیزیک زمین و فضا
     
  
صفحه  صفحه 2 از 18:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  15  16  17  18  پسین » 
علم و دانش

Earth science | مقالات زمین شناسی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA