ارسالها: 23330
#121
Posted: 31 Jul 2014 14:41
وراژنتیک
وراژنشناسی یا وراژنتیک (به انگلیسی: epigenetics) دگرگونیهای وراثتی در رخمانهٔ (فنوتیپ) یاخته که علت پیدایش آنها چیزی غیر از دگرگونیهای پدیدآمده در دیانآ است، را بررسی میکند. فراژنتیک به آرایش و پیرایش ژنوم ربط دارد نه به چیدمان نوکلئوتیدها. متیلیشدن و پیرایش هیستون نمونههایی از این دگرگونیهای فراژنتیکی هستند که هر دوی آنها در تنظیم بیان ژن، بیآنکه در چیدمان ژن تغییر پدید آورند، نقش دارند.
در سال ۲۰۱۱ نشان داده شد که متیلیشدن آرانآی پیامرسان هم در همایستایی انرژی انسان نقش کلیدیای دارد.این موضوع پروندهٔ تازهای را برای فراژنتیک آرانآ باز گشود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#122
Posted: 31 Jul 2014 14:47
ژن ها
ژن
ژن
زایه یا ژن واحد وراثت هستند. آرایش ژنتیکی یک موجود زنده (ترکیب ژنهای آن)، تعیین کننده مشخصات آن، مانند رنگ چشمهای یک جانور یا بوی گل یک گیاه است. بیشتر ژنها اطلاعات مربوط به ساخت پروتئینها را در بر دارند و معمولاً در توالیهای مولکول دیانای ذخیره میشوند. ژنهای برخی ویروسها بصورت آرانای ذخیره میشود. برای اینکه یک ژن بتواند اثر خود را نمایان سازد باید ابتدا به پروتئین ترجمه شود. ترجمه ژنها با واسطه ماکرومولکولهای دیگری بنام آرانای (RNA) انجام میشود.
در اثر فعال شدن ژنها در سلولها پروتئینهای مختلفی ساخته میشوند که در سلولهای گوناگون عمل میکنند.
نمونهای از چند ژن
- ژنهای خانواده سیدیایکس
- ژنهای خانواده ساکس
- ژنهای خانواده پکس
- ژنهای خانواده هاکس
- ژنهای خانواده لف
در ژانویه ۲۰۱۳ پژوهشگران آمریکایی گزارش دادند، ژنی که حامل ویژگیها و صفات شخصیتی افراد است با طول عمر شخص نیز در ارتباط است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#123
Posted: 31 Jul 2014 14:49
شبه ژن
نمونه ای از جهش که می تواند باعث ایجاد ژن¬نما بشود . توالی بالایی قسمتی از خانواده ژن بویایی انسان است. توالی پایینی ژن اورتولوگ در شامپانزه است. تفاوت های کلیدی پررنگ شدهاند.
ژن نما ها یا ژن های کاذب (انگلیسی: Pseudogene) بستگان ناکارآمد از ژن ها هستند که توانایی خود را برای ترجمه شدن به پروتئین را از دست دادهاند یا دیگر در سلول خود بیان نمیشوند . ژن¬نماها اغلب از تجمع چندجهش در یک ژن که محصول آن ژن برای بقای ارگانیسم ضروری نیست بوجود می آیند. یرخی از ژن¬نماها ممکن است به نحوی فعالیت خود را بازیابند. این ژنها را ژن¬نما های عملکردی (انگلیسی: Functional pseudogenes)می نامند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#124
Posted: 31 Jul 2014 14:51
خانواده ژن
خانوادهٔ ژن مجموعهای از چندین ژن مشابه هم است، که عملکرد زیستی مشابه دارند، و با نسخه برداری از یک ژن اصلی شکل میگیرند. یکی از این خانوادهها ژنهایی برای واحدهای هموگلوبین انسان است. ده ژنی که در دو شاخه روی کروموزومهای مختلف قرار گرفتهاند α-globin و β-globin نام دارند.
ژنها بر اساس توالی نکلئوتید و پروتئین مشترکشان در دو خانواده قرار میگیرند. روشهای فیلوژنتیک برای تست کردن استفاده میشوند. مکان اگزونها بر روی توالیهای کد شده برای پیدا کردن جد مشترک استفاده میشود. شناخت توالی پروتئین که توسط ژن کد شده، به محققان کمک میکند تا روشهایی برای پیدا کردن تشابه توالی پروتئینها (که اطلاعات زیادی در رابطه با تشابه یا تفاوت توالیهای دیانای میدهد) را به کار گیرند.
بعلاوه اطلاع از ساختار دوم پروتئینها اطلاعات بیشتری از جد مشترک به ما میدهد، زیرا عناصری که ساختار دوم دارند، حتی اگر توالی اسید آمینه تغییر کند، بدون تغییر باقی میمانند. این متدها اغلب بر پیش بینی بر اساس توالی دی ان ای تکیه میکنند.
اگر ژنهای یک خانوادهٔ ژن، پروتئینها را کد کنند، اصطلاح خانواده پروتئین به روش مشابهی که برای خانوادهٔ ژن بکار میرود، استفاده میشود.
بسط یا ادغام خانوادهٔ ژن از جد مشترکشان میتواند بصورت تصادفی یا بر اساس انتخاب طبیعی باشد. اغلب تمایز قائل شدن بین این دو حالت بسیار سخت است. کارهای جدیدی که در این راستا انجام میشود، ترکیبی از مدلهای آماری و تکنیکهای الگوریتمی برای تشخیص خانوادهٔ ژنهایی است که تحت تاثیر انتخاب طبیعی اند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#125
Posted: 31 Jul 2014 14:54
ٱنکوژنها
ٱنکوژنها یا ژنهای تومورزا ژنهای تغییر یافتهای هستند که در حالت عادی پروتئینهایی را، که در کنترل رشد و تکثیر سلولها نقش دارند، بیان میکنند. این ژنها در حالت عادی پروتوانکوژن نامیده میشوند. ولی در صورت بروز جهش در پروتوانکوژنها، آنها به انکوژنها تبدیل میشوند. انکوژنها باعث بروز سرطان میشوند. جهشهایی که پروتوانکوژنها را به انکوژنها تبدیل میکنند، اغلب باعث بیان بیش از حد فاکتورهای کنترلی، افزایش تعداد ژنهای کد کننده آنها و یا تغییر فاکتورهای کنترلی بصورتیکه فعالیت فاکتورها، افزایش یابد و یا نیمه عمر آنها در سلول زیاد شود، میگردد. ابتدا انکوژنها در ویروسها کشف شدند که انکوژنهای ویروسی نامیده میشوند. به واسطه جهش در پروموتر پروتوانکوژنها آنها به انکوژنها فعال تبدیل شده و بیان آنها زیاد شده، تکثیر سلولها افزایش یافته و تومور ایجاد میشود.
انکوپروتئینها
انکوپروتئینها محصول پروتوانکوژنها هستند که در حضور ژن سرکوبگر تومور یا پادگن (آنتیژن) ایجاد میشوند. در سلولهای دیپلوئیدی طبیعی دو کپی از هر ژن سرکوبگر وجود دارد. هر دو ژن اغلب از نظر یتپیکی غیر فعال اند. انکوپروتئینها نقشهای زیادی دارند. بعضی به عنوان لیگاند عمل میکنند و در سطح سلول گیرنده دارند و مانند فاکتورهای رشد عمل میکنند. برخی از آنها به عنوان گیرندههای غشایی عمل میکنند. برخی از آنها جی پروتئین هستند که به آنها GTP متصل میشود.
پروتوانکوژن
پروتوانکوژنها ژنهایی هستند که برخی از آنها فاکتورهای رشد سلول، برخی دیگر، رسپتورهای فاکتورهای رشد، دستهای از آنها اجزاء سیستم انتقال پیام داخل سیتوپلاسم، عدهای فاکتورهای رونویسی و برخی از آنها فاکتورهای کنترل کننده سیکل سلولی را کد میکنند. برخی از ویروسها دارای ژنهایی مشابه انکوژنهای سلولی میباشند که در صورتیکه این ویروسها وارد سلولهای عادی شوند با بیان انکوپروتئینها، باعث سرطانی شدن سلولها میشوند. انکوژنهای ویروسی را بصورت v-onc نشان میدهند. برای مثال، ویروس Rous Sarcoma دارای v-scr و ویروس Rat sarcoma دارای v-ras میباشد. محصول پروتوانکوژنها را انکوپروتئین می نامند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#126
Posted: 9 Sep 2014 14:07
همانندسازی
- همتاسازی به فرایند رونوشتبرداری از یک مولکول دنا گویند.
در همانندسازی دنا، دو مولکول دنا تولید میشود که هر یک، دارای یک رشتهٔ جدید و یک رشتهٔ قدیمی هستند (ردیف نوکلئوتیدها در هر یک از مولکولهای دنای حاصل، یکسان است) که باعث میشود دناهای دختر دقیقاً مشابه دیانای مادر باشند. به این روش تکثیر که هر دنای دختر از یک رشته از دنای مادر و یک رشتهٔ نو ساخته شده است طریقهٔ نیمهحفظ شده میگویند.
دو رشتهٔ پلینوکلئوتیدی دنا به کمک آنزیم هلیکاز مانند زیپ از یکدیگر جدا میشوند و سپس از روی هر رشته، رشتهٔ جدیدی ساخته میشود؛ به این ترتیب که آنزیمی به نام دیانای پلیمراز بر روی دیانای حرکت میکند و با استفاده از نوکلئوتیدهای آزاد که در سیتوپلاسم وجود دارند هر نوکلئوتید را در مقابل نوکلئوتید مکمل خود قرار میدهد.
آنزیم دیانای پلیمراز توانایی دیگری نیز دارد و آن ویرایش است: در صورتی که نوکلئوتید اشتباهی به دیانایهای دختر اضافهشود، یعنی مکمل نباشد، این آنزیم برمیگردد و نوکلئتید غلط را جدا و آن را با نکلئوتید صحیح تعویض میکند. اگر این اشتباهات تصحیح نشوند در دیانایهای دختر باقی میماند و به نسل بعد منتقل میشود. به این اشتباهات تصحیح نشده جهش میگویند.
در باکتریها که دیانای حلقوی دارند همانندسازی از دوراهی همتاسازی شروع میشود. این دوراهیها در یک نقطهٔ خاص بهوجود میآیند. دوراهیهای همتاسازی به تدریج از هم دور میشوند، تا این که در نقطهٔ مقابل حلقهٔ دیانای به هم برسند.
در سلولهای یوکاریوتی (هوهسته ای)، هر کروموزوم از یک مولکول دیانای طویل تشکیل شده است. اما طول دنا آنقدر زیاد است که اگر قرار باشد یک کروموزوم انسان، مانند باکتری همتاسازی را از یک نقطه آغاز کند، همتا هر کروموزوم ۳۳ روز طول میکشید! از این رو همتا در سلولهای یوکاریوتی و انسان در نقاط مختلف انجام میشود(در چند نقطه). دوراهیهای همتاسازی مختلف، سبب میشوند تا یک کروموزوم انسان در حدود ۸ ساعت به طور کامل همتاسازی کند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#127
Posted: 9 Sep 2014 14:10
آنزیم تی۴ لیگاز
آنزیم T۴ لیگاز آنزیمی است که در همتاسازی مولکولی روی پلاسمیدها از آن استفاده میشود.آنزیم T۴ لیگاز در همتاسازی مولکولی قطعههای حاصل از پلاسمیدها را به هم متصل میکند. سپس پلاسمید ساخته شده را وارد یاختهها میکنند.
آنزیمهای همانندسازی
از بین آنزیمهای موثر در همانندسازی، نقش اصلی را دیانای پلیمرازها دارند. این آنزیمها در خانوادههای A و B و C و D و X وY وRT تقسیمبندی شدهاند. علاوه بر اینها آنزیمهای دیگری نیز وجود دارند که همانندسازی را به انجام میرسانند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#128
Posted: 9 Sep 2014 14:13
دیانای پلیمرازها
یوکاریوتها
- Polβ: عضو خانوادهٔ دیانای پلیمراز X است. در ترمیم برش بازی نقش دارد. حدود ۳۹ هزار دالتون است. قلمروی آمیندار انتهای آن، نوکلئوتیدهای دئوکسی ریبوز انتهای ۵́ را از جایگاه فاقد پوزین یا پیریمیدین برش داده و جدا میکند. بر این اساس گفته میشود که این آنزیم در واکنشهای ترمیمی و پر کردن شکافهای بسیار کوچک نقش دارد.
- polµ: عضو خانوادهٔ دیانای پلیمراز X است. در اتصال غیر هم ساخت پایانههای شکستهشده نقش دارد و در هوهستهها دیده میشود.
- دیانای پلی α پرایماز: در خانوادهٔ B قرار دارد. از ۴ زیر واحد ساخته شدهاست که به ترتیب شامل ۱۶۶P و ۷۰P و ۵۸p و ۴۸p است زیر واحد چهارم تنها آنزیمی است که میتواند سنتز دیانای را از نو شروع کند. زیر واحد ۵۸ برای پایداری و برای فعالیت پرایمازی زیرواحد ۴۸ ضروری است ۱۸۰ دارای فعالیت پلیمرازی است و خاصیت تصحیحکنندگی ندارد ۷۰ هم در شکلگیری پرایموزوم نقش دارد در کل این آنزیم آرانای پرایمری با طول ۳۰ تا ۴۰ نوکلئوتید میسازد که طول آرانای پرایمر در آن حدود ۱۰ نوکلئوتید است.
- دیانای پلیمراز ε: در خانوادهٔ B قرار دارد. دارای فعالیت اگزونوکلئازی و تصحیح قرائت است و به خاطر تداوم و پیوستگی بالا در غیاب PCNA میتواند به کار خود ادامه دهد.
- دیانای پلیمراز δ: در خانوادهٔ B قرار دارد. این آنزیم با PCNA میانکنش داده و امکان همانندسازی مداوم و پیوسته را بر قرار میسازد. از لحاظ تنوع و تعداد زیرواحد بین گونههای مختلف ناهمگونی وجود دارد. در پستانداران ۴ زیر واحد و در سرویزیا ۳ زیر واحد دارد.
- دیانای پلیمراز λ: عضو خانوادهٔ دیانای پلیمراز X است. در ترمیم برش بازی نقش دارد و از آنجا که بیشتر در بیضهها بیان میشود تصور میشود که در تنظیمات هیتی شناختی ایپر ماتوسیتها نقش دارد.
- دیانای پلیمراز فیφ: در خانوادهٔ دیانای پلیمراز X قرار دارد. ژن کد کنندهٔ آن pol۵است که زنجیرهٔ اسید آمینهای با ۱۳۰ هزار دالتون را تولید میکند تداوم و پیوستگی کمی دارد و خاصیت تصحیح کنندگی نیز در آن دیده نمیشود. تنها وتنها در هستک دیده میشود.
- دیانای پلیمراز γ: در خانوادهٔ A قرار دارد. آنزیم همانندسازی در میتوکندری است که از ۲ زیر واحد ۱۴۰ و ۵۵ ساخته شدهاست و هر دو فعالیت اگزو نوکلئازی را داراست زیرواحد کوچک نقش القاکنندگی برای زیرواحد بزرگتر دارد. همتا سازی در میتوکندری به گونهای خاص انجام میشود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#129
Posted: 9 Sep 2014 14:14
پروکاریوتها
- Pol IV Pol V: در خانوادهٔ Y قرار داردند و در همانندسازی الگوهای آسیبدیده و همچنین توانایی گذر از دیانای آسیبدیده را دارند؛ و از مرگ سلولی جلوگیری میکنند.
- دیانای پلیمراز۱: در خانواده A قرار دارد. در هر یاخته حدود ۴۰۰زی مایه از آن وجود دارد؛ آنزیمی چند کارهاست و دارای ۵ جایگاه فعال میباشد. برای فعالیت نیازمند یون ۲ ظرفیتی منیزیوم میباشد. دارای ۲ فعالیت اگزونوکلئازی۳́←۵́و۵́←۳́می باشد. نقش بسیار مهم پلی مرازی هم دارد. از فعالیت ۳́←۵́ برای برداشت نوکلئوتید ناجور و از خاصیت دیگر اگزونوکلئازی خود برای ترارسانی محل شکست استفاده میکند. در اثر هضم پروتئازی ۲ قسمت ۶۸ و ۳۵ هزار دالتونی تولید کند؛ که از قسمت بزرگتر، آنزیم کلنو را برای پی سی آر ساختهاند.
- دیانای پلیمراز ۲:در خانواده B قرار دارد. و نقش اصلی آن در ترمیم است و هنوز بسیاری از ویژگیهای آن کشف نشدهاست.
- دیانای پلیمراز ۳: آنزیم اصلی همانندسازی در پیش هستهای هاست که از زیر واحدهای εαθساخته شدهاست. زیرواحد اصلی آن αاست که در خانوادهٔ Cقرار دارد. این آنزیم عهده دار سنتز و تصحیح قرائت است. و با حلقهٔ بتا و هم آرای X میانکنش میدهد. زیر واحد α دارای عملکرد پلی مرازی است و زیرواحدε به وسیلهٔ ژن DNAQ بیان میشود و خاصیت اگزونوکلئازی ۳́←۵́ دارد و نیز نقش تداوم و پیوستگی هالو آنزیم را داراست. زیر واحدθ هم توسط ژن holEبیان شده و در تحریک εنقش دارد.
- خانواده RT:نقش برگرداندن رمزهای دیانای به آرانای را دارند و از مهم ترین و حیاتی ترین آنها میتوان به تلومراز اشاره کرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#130
Posted: 9 Sep 2014 14:17
هلیکاز
ساختار هلیکاز Ruva باکتری اشریشیا کلی
آنزیمی چند زیر واحدی است که در باز کردن ۲ رشتهٔ دیانای نقش دارد. برای عمل نیازمند انرژی است که از ATPو GTP به دست میآورد. برای این منظور دارای فعالیت ATPآزی است. همچنین برای این که زیر واحدهای آن کنار هم، هم آرایی لازم را داشته باشند؛ نیازمند منیزیوم ۲ بار مثبت. است ساختار حلقه مانند دارد و این امر به پیوستگی و تداوم آن کمک میکند سندرم بلوم در اثر تولید ناقص آن ایجاد میشود اتصال آن به دیانای به طور میانگین ۲۰ تا ۳۵ جفت باز را از حملهٔ نوکلئازها در امان نگه میدارد دیانای در کانال مرکزی آن قرار میگیرد. هلیکازها را میتوان بر اساس نوع فعالیت هایشان به چند دسته تقسیم کرد:
- هلیکازهای ۳َ-۵َ
- هلیکازهای ۵َ-۳َ
برای باز کردن دیانای ۳ مدل وجود دارد مدل گوه پیچشی و ناپایدارکنندهٔ مارپیچ.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.