ارسالها: 10767
#11
Posted: 6 Jan 2015 00:32
کارلوس اسلیم الو، ثروتمندتر از بیل گیتس؟
Kostenlos Bilder hochladen
می گویند ناممکن یا مشکل است که یک روز را در مکزیک به شب برسانید و در جیب کارلوس اسلیم الو، سرمایه دار بزرگ ۶۷ ساله که بیش از ۲۰۰ شرکت را اداره می کند، پولی نریزید.
در بالای فهرست غذای یکی از رستوران های مکزیکوسیتی این لطیفه نوشته شده است: «این رستوران تنها جایی است که کارلوس اسلیم مالک آن نیست.» خودش می گوید من همان «حساب از دست رفته» در ارتباطات راه دور، سیگار، ساخت و ساز، استخراج معادن، دوچرخه، نوشابه، خطوط هوایی، هتل ها، راه آهن، بانکداری و چاپ در مکزیک هستم. شرکت های تحت کنترل اسلیم در مجموع یک سوم بورس اوراق بهادار ۴۲۲ میلیارد دلاری مکزیک (مکزیکن بلسا) را در اختیار دارند و این در حالی است که اموال خانوادگی او معادل بیش از ۵ درصد تولید ناخالص ملی آن کشور در سال ۲۰۰۶ می باشد. اگر گیتس دارای وضعیت مشابهی در ایالات متحده بود، ثروتش به ۷۸۴ میلیارد دلار می رسید. (در مقایسه با اسلیم، ثروت جان دی. راکفلر در زمان مرگش در سال ۱۹۳۷ معادل ۳/۲۰میلیارد دلار، برابر با ۲ درصد از تولید ناخالص ملی ایالات متحده در آن سال بوده است.) بنابر محاسبات مجله اقتصادی فورچون و بر اساس ارزش دارایی های عمومی اسلیم تا پایان جولای ۲۰۰۷، او ۵۹ میلیارد دلار ثروت اندوخته است. این رقم هنگفت وی را درست بالای نفر اول همیشگی، موسس مایکروسافت، بیل گیتس قرار می دهد که دارایی خالصش در حدود ۵۸ میلیارد دلار تخمین زده شده است. البته نباید فراموش کرد که گیتس در حال فروش یگانه و در عین حال مهم ترین منبع ثروتش یعنی سهام مایکروسافت جهت تامین مالی موسسه خیریه خود است.
در حالی که ثروت اسلیم به طرز گیج کننده ای رو به فزونی دارد، فقط تا نیمه سال ۲۰۰۷ دارایی خالصش ۱۲ میلیارد دلار جهش داشته است.
ثروت او با ۲۳ میلیارد دلار افزایش در طول ۱۳ ماه تا حدود ۶۰ میلیارد دلار در آگوست ۲۰۰۷ سریع تر از هر فرد دیگری در زمان مذکور رشد داشته است. در حالی که ارزش بازاری سرمایه گذاری او در شرکت های سهامی عام هر لحظه ممکن است رو به نزول بگذارد، تا آن زمان میزان ثروتش از بیل گیتس که مجله فوربس در مارس ۲۰۰۷ دارایی او را معادل ۵۶ میلیارد دلار برآورد کرده بود، بالاتر رفته است. جالب اینکه از سال ۱۹۹۰، یعنی زمانی که فوربس ردیابی ثروتمندان خارج از ایالات متحده را شروع کرد، این نخستین باری است که فردی از کشورهای در حال توسعه در بالاترین نقطه می ایستد. به هر حال فوربس بنابر آخرین محاسبات خود از دارایی های میلیاردرهای جهان مدعی است که کارلوس اسلیم الو هنوز در جایگاه دوم نسبت به بیل گیتس قرار دارد و به علاوه اعلام کرده است که قصد ندارد ثروت کارلوس اسلیم را تا سال ۲۰۰۸ مجددا محاسبه نماید. اما مجله فورچون در ۸ آگوست ۲۰۰۷ گزارش داد که ثروت کارلوس اسلیم از بیل گیتس پیشی گرفته است.
در ۲۶ ژوئن ۲۰۰۷ اسلیم در مصاحبه ای با وال استریت جورنال در حالی که سیگار برگ خاموشی بر لبش داشت، گفته بود: «ما مسابقه نمی دهیم. تاجر بودن با این گونه مسابقه دادن ها کاری ندارد. آنجایی که مسابقه می دهند، بازار فروش است.» وی پس از کسب عنوان ثروتمندترین مرد جهان گفته است که احساس ثروتمندتر شدن نمی کند، چرا که تنها روی کاغذ پولدارتر شده است، به علاوه در مصاحبه ای خطاب به خبرنگاران خارجی گفته است: «این مثل آبی است که از پشت یک اردک به من بپاشد، من کاری ندارم که شماره یک هستم یا ۲۰ یا ۲۰۰۰، اصلا برایم مهم نیست.»
اما چگونه پسر یک مهاجر لبنانی (غیرمسلمان) تا چنین سطحی بالا آمده است؟ پاسخ این سوال چیزی نیست، مگر برقراری پیوسته انحصارهای فروش، درست مشابه کاری که جان دی راکفلر با گسترش نفوذ منع آمیز خود روی پالایش نفت در عصر صنعت انجام داد. در جهان فراصنعتی، اسلیم نیز چنین نفوذ منع آمیزی را در مورد تلفن در مکزیک داشته است.
متوسط مکزیکی ها چنانچه از دستگاه خودپردازی استفاده کنند، اتومبیلی برانند، جایی برای نوشیدن قهوه بایستند و به خصوص به هنگام برداشتن گوشی تلفن با یکی از کسب و کارهای اسلیم سر و کار دارند. تلفنوس د مکزیکو
(اس.ا.بی)ی اسلیم ۹۲ درصد از خطوط تلفن کشور مکزیک را کنترل می کند و سرویس ارتباطات سیار آمریکا، مویل او ۷۳ درصد از این بازار سهم دارد. اسلیم نیز درست مانند راکفلر چنان قدرتی کسب کرده است که در وطن خود به عنوان یک شخص غیر قابل دسترسی تلقی می شود، اقتداری که خود در حد دولتمردان است. جورج دبلیو گریسون، استاد مدیریت دولتی در کالج ویلیام اند ماری، اصطلاح «ملک اسلیم» را برای مکزیک ساخته است تا شیوه تاثیر تجاوزکارانه شرکت های متعلق به خانواده اسلیم در زندگی روزانه مردم مکزیک را توصیف نماید. شرکت های او به مردم لاستیک اتومبیل می فروشند و جاده هایی که آنها رویش حرکت می کنند را می سازند. او مالک ۱۸۰ شعبه سنبورن، رستوران زنجیره ای که مردم از آن خرید کرده و در آن غذا می خورند، است. بانک او به مردم وام می دهد، یکی دیگر از مجموعه های تولیدی اش نیز کاشی های سرامیک کف آشپزخانه های آنان را تولید می کند، دیگر اینکه تجهیزات حفاری چاه های نفت او سوختی را که خانه های مردم را گرم می کند از زیر زمین استخراج کند.
البته در رفتار اسلیم تناقضاتی نیز یافت می شود. او مدعی است که رقابت در کسب و کار را دوست دارد، ولی در تمامی مراحل جلوی این کار را سد می کند، با اینکه عاشق صحبت کردن درباره فن آوری است از کامپیوتر استفاده نمی کند و کاغذ و قلم را ترجیح می دهد. در حالی که در کاخ خود در مکزیکوسیتی پذیرای هر مهمان از رییس جمهوری سابق ایالات متحده، بیل کلینتون گرفته تا گابریل گارسیا مارکز نویسنده هست. در بسیاری از مسائل کوته فکر است، زیاد سفر نمی کند و با افتخار اظهار می کند که به جز مکزیک خانه ای ندارد. در کشور طرفداران فوتبال، او طرفدار بیس بال است و نیویورک یانکیز، قوی ترین تیم ورزشی است که مورد تشویق او قرار دارد. واقعیت این است که طریقه معاش اسلیم، این شخص دچار مرض بی خوابی که شب ها برای مطالعه تاریخ تا دیر وقت بیدار می ماند و علاقه خاصی به چنگیز خان مغول و راهبردهای نظامی فریب آمیزش دارد، چه در کسب و کار و چه در زندگی شخصی طرحی از مهار در منطقه ای است که تاجران بزرگ و پر زرق و برق آمریکای لاتین، مراکز تجاری فراوان خود را برپا می کنند و برای گردش و شکار به آفریقا پرواز می نمایند.از دیدگاه منتقدان، ترقی اسلیم حرف های زیادی درباره مشکلات عمیق مکزیک، از جمله فاصله بین فقیر و غنی دارد. آخرین رتبه بندی ملل متحد، مکزیک را در ردیف ۱۰۳ در بین ۱۲۶ کشور که از نظر مساوات سنجیده شدند، قرار داده است. باعث شگفتی است که اسلیم در فاصله سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷، روزی ۲۷ میلیون دلار به دست آورده است. در حالی که هم اکنون یک پنجم مردم مکزیک کمتر از دو دلار در روز درآمد دارند. البته در دست گرفتن انحصار کالاها مدت ها است که به صورت جزء لاینفک اقتصاد مکزیک در آمده است. با این تفاوت که در گذشته، سیاستمداران نقش ترمز تجارت های بزرگ را بازی می کردند تا اطمینان پیدا کنند که طبقه تجار هیچ تهدیدی برای قدرت ایشان ایجاد نمی کند، ولی در سال ۱۹۹۰ با خصوصی سازی قسمت اعظم اقتصاد مکزیک و با مرگ تدریجی حزب اتحاد انقلابی که تا سال ۲۰۰۰ به مدت ۷۱ سال قدرت را در دست داشت، این کنترل سیاسی کمرنگ شد. ادواردو پرز موتا، رهبر مخالفان انحصار اقتصادی در مکزیک می گوید: «شگفت آور است که چگونه شرکت های بزرگ، مکزیک را اسیر کرده اند. این امر خطری جدی برای دموکراسی ما به شمار می رود، و در حال خفه کردن اقتصاد ما است.» بسیاری از مکزیکی ها همواره آرزوی خصوصی سازی را که در اوایل دهه ۱۹۹۰ شروع شد، در دل داشته اند تا شاید این امر ایجاد رقابت نموده قیمت ها را به طرز موثری پایین بکشد. اما آن آرزو به وقوع نپیوست. گریسون می گوید: «اسلیم یکی از کله گنده های مکزیک است که رشد کشور را به دلیل انحصارگرایی یا انحصار چندجانبه متوقف نموده است. اقتصاد مکزیک بسیار ناکارآ است و به خاطر وجود افرادی همچون اسلیم در حال از دست دادن وجهه رقابتی خود در مقابل سایر کشورها است.»
گفتنی است که صرفه جویی مشهور اسلیم ( او عادت دارد ساعت پلاستیکی ارزان قیمت خود را در نشست های تجاری به سایرین نشان دهد) تمامی شرکت هایش را در برگرفته است. او سال ها پیش مجموعه اصول اداری خود را برای مجموعه صنعتی اش، گروپو کارسو، نوشته است. یکی از این اصول بیان می کند: «در زمان شکوفایی اقتصادی به ریاضت ادامه بدهید، این امر به پیشرفت شرکت شتاب می بخشد و در زمان بحران جلوی نیاز برای تغییرات شدید را می گیرد.» مثالی از این امر این است که آمریکا مویل، یعنی بزرگترین عهده دار خدمات ارتباطات سیار در آمریکای لاتین، در محل یک کارخانه لاستیک سازی قرار دارد که بعدا تبدیل شده است.
خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
ویرایش شده توسط: rajkapoor
ارسالها: 10767
#12
Posted: 6 Jan 2015 18:04
وارن بافت
Bilder hochladen
زاده وارن ادوارد بافت
۳۰ اوت ۱۹۳۰ (۸۴ سال)
اوماها، ایالات متحده آمریکا
تحصیل علم اقتصاد
مادر علمی دانشگاه نبراسکا در لینکلن
شغل مدیر عامل اجرایی و رییس هیئت مدیره
برکشایر هاتاوی
سالهای فعالیت ۱۹۵۱–تاکنون
دارایی خالص
▲ ۶۵٫۲ $ میلیارد دلار (۲۰۱۴)
دین ندانمگرایی
همسر(ها) سوزان بافت (۱۹۵۲–۲۰۰۴) (درگذشته)
استرید مینکس (۲۰۰۶–تاکنون)
فرزندان سوزان آلیس بافت
هاوارد گراهام بافت
پیتر بافت
وارن بافِت، (به انگلیسی: Warren Buffett) (زاده ۳۰ آوریل ۱۹۳۰) کارآفرین، بازرگان، سرمایهگذار و نیکوکار آمریکایی است، که بهعنوان موفقترین سرمایهگذار قرن بیستم شناخته میشود. او هماکنون بهعنوان مدیر عامل اجرایی و رییس هیئت مدیره شرکت برکشایر هاتاوی فعالیت میکند.
بافت از سیستم شناور برای سرمایهگذاری بر روی شرکتش استفاده کردهاست. او در ابتدای کارش در برکشایر بر روی سرمایهگذاری بلند مدت در بازار بورس متمرکز شدهبود، ولی به تازگی تصمیم به خرید تمامی سهام شرکت را دارد. بافت با استفاده از این استراتژی و فعالیت مداوم در حوزه مبادلات سهام اختصاصی، امروزه از طریق شرکت برکشایر هاتاوی، کنترل و مدیریت شرکتهای تابعه، زیرمجموعه و فرعی فراوانی را بر عهده دارد، که بهعنوان نمونه میتوان به گایکو، دیری کوئین، هاینز و مارس اینکورپوریتد اشاره نمود. وی همچنین دارای سهام قابلتوجهی در شمار زیادی از شرکتها میباشد، که مشهورترین آنها عبارتند از: ولز فارگو، شرکت کوکاکولا، آمریکن اکسپرس و آیبیام.
وارن بافت در سال ۲۰۰۸ بهعنوان ثروتمندترین فرد جهان معرفی شد. وی هماکنون پس از بیل گیتس و کارلوس اسلیم، در رتبه سوم از فهرست میلیاردرهای جهان در سال ۲۰۱۴ قرار دارد.
خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
ارسالها: 10767
#13
Posted: 6 Jan 2015 18:08
وارن بافت چگونه ثروتمند شد؟
fotos hochladen
دوران کودکی:
پدرش هاوارد بافت تاجر و سياستمدار بود. بافت دومين فرزند از سه فرزند و تنها فرزند پسر خانواده است.
او در كودكي در زمينهي پول و تجارت استعداد شگفت انگيزي از خود نشان داد. سوابق و تواناييهايش در محاسبهي دقيق اعداد در ذهن خود، هنوز هم همكاران تجارياش را متحير ميكند. در 6 سالگي، شش جعبهي كوكا كولا به قيمت 25 سنت از مغازهی پدر بزرگش خريد و هر بطري را به ازاي يك سكهي پنج سنتي فروخت؛ در حالي كه كودكان هم سن و سال او بر روي چمن لي لي و بولينگ بازي ميكردند.
وارن تحصيلات خود را در دبستان رز هيل در اوماها آغاز کرد.
مهاجرت به واشنگتن دي سي
در سال 1942 پدرش در انتخابات کنگره آمريکا انتخاب شد و به همين منظور وارن به همراه خانواده به واشنگتن دي سي نقل مکان کردند و وي دوران راهنمايي خود را در مدرسه آليس ديل گذراند. در سال 1947 در 17 سالگی از دبیرستان وودرو ویلسون در واشنگتن D.C فارغ التحصیل شد. در دوران دانش آموزیاش 500 دلار روزنامه توزیع كرد. ( این مقدار در حال حاضر معادل دهها هزار دلار است)
صبر و شكیبایی؛ اصل مهم سرمایه گذاری
او با رفتن به درب خانهها و فروش آدامس، نوشابه کوکا کولا و مجلات هفتگي شروع به کار کرد و براي مدتي نيز در مغازه پدربزرگش مشغول بود. در 11 سالگی سه سهم شركت citesservice را به قیمت هر سهم 38 دلار، برای خود و خواهر بزرگش به نام دوریز خرید. در مدت كوتاهی بعد از خرید سهام، قیمت هر سهم به 27 دلار كاهش یافت. وارن ترسیده بود اما هیچ اقدامی نكرد تا اینكه هر سهم به 40 دلار رسید ، او خیلی سریع آنها را فروخت و بعد خیلی زود از این كار پشیمان شد، چون سهام citesservice پس از مدت كوتاهی به 200 دلار رسید.
این تجربه درس بزرگی به او داد؛ اینكه یكی از اصول مهم سرمایهگذاری، صبر و شكیبایی است.
اعتراض به اداره مالیات
در سال 1943 ، به اداره مالیات به دلیل گرفتن مالیات 35 دلاری برای دوچرخهاش، اعتراض كرد و سرانجام موفق شد مالیات 35 دلاری دوچرخهاش را حذف كند.
دانشگاه نبراسكا
پدرش تمایل زیادی داشت تا وارن برای ادامه تحصیل به دانشكده علوم اداری و بازرگانی دانشگاه پنسیلوانیا برود.اما او دو سال به دانشگاه نرفت و عقیده داشت بیشتر از استادها میداند! وقتی پدرش در مبارزات مجلس شكست خورد، وارن به خانهشان در اوماها برگشت و برای ادامه تحصیل به دانشگاه نبراسكا رفت. با وجود كار تمام وقت ، تنها در مدت سه سال موفق شد دوره لیسانس را در این دانشگاه بگذراند و فارغ التحصیل شود.
دانشگاه کلمبیا
او در سال 1951 میخواست وارد دانشكده علوم اداری و بازرگانی شود، ولی دانشگاه به دلیل سن كم بافت او را نپذیرفت و او مجبور شد برای دوره فوق لیسانس رشته اقتصاد، به دانشگاه كلمبیا برود. او از دو استاد شناخته شده در تحليل اوراق بهادار، بنجامين(بن) گراهام و ديويد داد استفاده برد.
بن گراهام در طول دهه ي1920 به دليل داشتن تفكرات نو در زمينه بازار سهام، خيلي زود به عنوان يك سرمايهگذار و تحليل گر بزرگ معروف شد. او به دليل بيخطر بودن سهامهاي ارزان، به دنبال آنها بود. بافت در طول تحصيلاتش در كلمبيا، تنها دانشجويي بود كه در كلاس درس بن گراهام نمره A + گرفت. بعد از دورهي فارغ التحصيلي هم تصميم گرفت تا براي گراهام بطور رايگان كار كند، ولي بن نپذيرفت. او بعد از رد شدن پيشنهاد كار توسط گراهام، در وال استريت به عنوان دلال سهام مشغول به كار شد. او با استفاده از در آمد كم اين دوران ، پمپ بنزين سينكلاير را خريد؛ اما چنان كه انتظار ميرفت، پمپ بنزين بازدهي نداشت. بافت به خانهاش در اوماها برگشت و در بنگاه پدرش مشغول به كار شد .
از سال 1951 تا 1954 در شرکت بافت - فالک به عنوان فروشنده سرمايه گذار شروع به کار کرد. از سال 1954 تا 56 به عنوان تحليلگر اوراق بهادار در شرکت گراهام نيومن به کار پرداخت. از 1956 تا 69 به عنوان شريک عمومي با شرکت بافت همکاري داشت.
ازدواج اول
او در زادگاهش با دختري به نام سوزان تامپسون آشنا شد. این دو در آوريل 1952 با هم ازدواج كردند. آنها يك آپارتمان سه خوابهی مخروبه و پر از موش را به مبلغ ماهيانه 65 دلار اجاره كردند.
در سال 1953 فرزند اولشان ، به نام سوزی متولد شد. برای صرفه جویی از یك كشوی خراب لباس برای او تخت درست كردند.
خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
ویرایش شده توسط: rajkapoor
ارسالها: 10767
#14
Posted: 6 Jan 2015 18:13
واران بافت
Kostenloses Bilderhosting
تدریس در دانشگاه
در آن سالها سرمایه گذاری وارن به ایستگاه Texaco و چند مشاور املاك محدود بود كه البته هیچكدام برایش موفقیتی كسب نكرد. در این دوران برای كسب درآمد، در دانشگاه اوماها شروع به تدریس كرد. او قبل از شروع تدریس، برای غلبه بر ترس حرف زدن در جمع و مكانهای عمومی، یك دوره آموزش با دیل كارنگی گذراند. بافت در دانشگاه برای دانشجویانی كه میانگین سن آنها دو برابر سن خودش بود؛ اصول سرمایه گذاری را تدریس میكرد.
همکاری وارن و بن گراهام
در سال 1954؛ بن گراهام ، استاد دانشگاه بافت و سرمایه گذار مشهور، از او دعوت كرد تا با حقوق سالانه 12000 دلار برایش كار كند. سرانجام وارن بعد از مدتها انتظار به آنچه میخواست رسید. بافت و همسرش در حومه ی شهر نیویورك خانهای اجاره كردند . بافت روزها به تجزیه و تحلیل گزارشات و تحقیق در زمینههای موفقیت در سرمایهگذاری میپرداخت. در طول این دوران تفاوتهایی بین روند كار گراهام و بافت آشكار شد. بافت میخواست بداند كه چگونه یك شركت در بین رقبا به برتری دست مییابد و بن به دنبال اعداد و ارقام بود. همچنین وارن مدیریت شركت را عاملی مهم در سرمایه گذاری می دانست؛ اما گراهام صرفا به تراز نامه و صورت در آمد و سود و زیان شركت اهمیت میداد و به نوع رهبری و مدیریت شركت كمتر توجه میكرد. بین سالهای 1950تا 1956 وارن سرمایه ی شخصی خود را از 9/800 دلار به 140/000 دلار رساند.
تولد دومین فرزند بافن؛ هاوارد گراهام
در سال 1954 دومین فرزند بافت به نام هاوارد گراهام به دنیا آمد. وارن نام فرزندش را از نام پدر خود؛ هاوارد بافت، همچنین بنجامین گراهام استاد مورد علاقهاش، انتخاب نمود. هاوارد گراهام بافت به عنوان مدیر ارشد اجرایی در شرکتهای برکشایر هاتاوی، شرکت کوکاکولا و آرچر دانیلز میدلند فعالیت مینماید. ولی فعالیت اصلیاش در زمینه کشاورزی است، که مالک مزرعهای ۱٫۶ کیلومتر مربعی در تکاماه، نبراسکا میباشد.
موسسهی سرمایه گذاری بافت
وارن بافت در سال 1956 با داشتن تجربهای مناسب و همچنین تجارب ارزندهی گراهام و با تمام سرمایهی خود به اوماها برگشت و مؤسسهی سرمایهگذاری بافت را تاسیس كرد.
در اوایل می 1956 با خواهرش دوریز و عمه آلیس به سرمایهای به ارزش 105000 دلار شریك شد. او 100 هزار دلار در Buffet Association Ltd سرمایهگذاری كرد. قبل از پایان سال سرمایه وی به 300/000 دلار رسید و یك خانهی گچكاری شده با 5 اتاق خواب به قیمت 31500 دلار در خیابان فارنام خریداری كرد كه آن را حماقت بافت نامید. در همان سال سومین فرزند او به نام پیتر به دنیا آمد . بافت جلساتش را با شركای خود در آن خانه برگزار میكرد . در آن هنگام زندگی او شكل دیگری گرفت . بافت سه فرزند، یك زن زیبا و تجارت خیلی موفقی داشت. در سال 1957 مالك سه شركت شد. در سال 1958 موسسهی سرمایهگذاری بافت صاحب 7 شركت شد.
در 1962 به يک ميليونر تبديل شد، زيرا سرمايه شرکتش به 7 ميليون رسيده بود که از اين مقدار يک ميليون آن به بافت ميرسيد.
تأسیس شرکت برکشایر هاتاوی
او تمامی شركتها را در یك شركت منسوجات به نام برکشایر هاتاوی تلفیق كرد. در ژانویه 1966سرمایه شركت بافت به ارزش7/178/500 دلار بود كه بیش از1/250/000 دلار متعلق به آقای وارن بود. در سال1966 شركای بافت، سهام برکشایر هاتاوی را به ارزش هر سهم 14/86 دلار خریدند.او در اواخر سال 1966، پذیرش سهامدار جدید را در شركت ممنوع كرد.
بافت؛ رئیس برکشایر هاتاوی
بافت در سال 1967 برای برکشایر هاتاوی یك فروشگاه خرده فروشی خصوصی در بالتیمور خرید كه مسئولیت ریاست هیات مدیره آنرا برعهده گرفت. بركشایر در سال 1967 به ازای هر سهم ، 10 سنت سود داد. او در سال 1970 برای اولین بار رئیس برکشایر هاتاوی شد و نامه ای به سهامداران نوشت. بعد از چندین سرمایه گذاری دارایی خالص او افزایش پیدا كرد. در فاصلهی سالهای 1965 تا 1975 ارزش هر سهم برك شایر، از 20 دلار به 95 دلار رسید. در طول این دوره بافت كه صاحب 29 درصد از سهام برك شایر بود، توانست 14 درصد دیگر از سهام شركت را بخرد و سهام او و همسرش كه 3 درصد از سهام را داشت به 46 درصد رسید.
بافت؛ یكی از 400 ثروتمند دنیا
بافت شركت برکشایر هاتاوی را توسعه داد و همچنین در صنایع مختلف سرمایه گذاری كرد. در سال 1979 با دارایی 140 میلیون دلار برك شایر در ABC سهام خرید. هر سهم به قیمت 290 دلار بود. برك شایر پس از مدت كوتاهی، فروش سهام در ABC را با قیمت هر سهم 775 دلار شروع كرد و با 310 , 1 دلار پایان داد.ثروت خالص بافت ، به 620 میلیون دلار رسید و برای اولین بار، نام او در مجله فوربس به عنوان یكی از 400 ثروتمند دنیا معرفی شد.
خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
ویرایش شده توسط: rajkapoor
ارسالها: 10767
#15
Posted: 6 Jan 2015 18:18
ثروت وارن بافت
bild hochladen
خرید شرکت seescandy
او در دهه 1970 فرصت پیدا كرد تا شركتی به نام seescandy به مبلغ 25 میلیون دلار بخرد. این خرید بزرگترین سرمایهگذاری برکشایر هاتاوی بود.
خرید سهام شركت واشنگتن پست
در سال 1973 سهام شركت واشنگتن پست را خرید. این كار او سبب شد تا كاترین گراهام سرپرست روزنامه و نشریات شركت و همچنین عضو هیئت مدیره شود. در سال 1979 نيز سعي در به دست آوردن سهام اي بي سي نمود.
پیشرفت جهانی شركت بافت
بافت به زمان خرید هم توجه دارد. او نمیخواهد در كارهایی كه ارزش مشخصی ندارند، سرمایهگذاری كند. او منتظر كسادی و اصلاح بازار میماند تا كالاهای مطمئن و همچنین سهام شركتهای مطمئن را با قیمت منطقی(پایین) خریداری كند، زیرا كسادی و ركود بازار سهام ، فرصت خرید ایجاد میكند.
هر گاه در بازار، احتكار رایج باشد، بافت محافظهكار میشود و هرگاه سایرین نگران سرمایهی خود باشند؛ بافت پر تكاپو میشود. این استراتژی دوگانه و متضاد، سبب شده تا شركت بافت به پیشرفت جهانی برسد و خسارت مهم قابل توجهی به این شركت وارد نشود. البته انتقادهایی نیز وجود دارد كه شرکت در طول این دوران فرصتهای خوبی را از دست داده است. بافت معتقد است كه سرمایه گذار در خرید سهام باید به گونه ای آن شركت را مورد بررسی قرار دهد كه گویی می خواهد تمامی شركت را بخرد.
او خود میگوید كه در سال 2006، تنها 18 درصد از درآمدش را صرف پرداخت مالیات كرده است در حالیكه كارمندان او با وجود درآمد كمتر 32 درصد، مالیات پرداخت كردند. بافت همیشه سیستم و روند خود را تحسین میكند كه سبب شده تا او به نسبت كمتر از یك منشی مالیات پرداخت كند. وارن بافت بر این باور است كه دلار آمریكا، در یك دورهی طولانی مدت بیارزش میشود. او عقیده دارد كه روند رو به افزایش ركود و كمبود معامله در آمریكا ، هشداری است به این معنا كه داراییها و دلار آمریكا بی ارزش میشود، در نتیجهی این عمل بخش بزرگی از داراییهای ایالات متحده در دستان خارجیها قرار میگیرد. این موضوع او را وادار كرد تا برای نخستین بار در سال 2002 وارد بازار پول خارجی شود. بافت نسبت به دلار بدبین است. او می گوید كه در جستجوی شركتهایی است كه درآمد خویش را از خارج ایالات متحده بدست میآورند. بافت در شركت پتروچین سرمایهگذاری كرد و در وب سایت بركشایر هاتاوی موضوع را مورد بحث قرار داد كه چرا بر خلاف بحثهای موجود دربارهی این شركت، از آن چشم پوشی نمیكند و سرمایههای كلانی در زمینه های مختلف از جمله بیمه، تولید انرژی، بازار قالی، جواهرات و مبلمان دارد. از جمله شركتهای معروفی كه بافت از سهامداران آن است علاوه بر كوكا كولا، آمریكن اسپرس و ژیلت می باشد. به دلیل تركیب نظرات شوخی و جدی بافت در زمینه تجارت سخنان او معروف هستند.(تعدادی از آن سخنان در قسمت پایانی این مطلب ذکر شده است)
چه كسی می تواند مشاور خود را پیدا كند
بافت با خواندن كتاب گراهام به نام "چه كسی می تواند مشاور خود را پیدا كند" در تجارت خود تحولی ایجاد كرد. او قصد خرید و سرمایه گذاری در یك شركت بیمه را داشت. در یك صبح دلپذیر یكشنبه سوار ترن شد و به دفتر مركزی شركت بیمه GEICO رفت. وقتی به آنجا رسید درها بسته بودند ولی او منصرف نشد و بی وقفه و محكم در را كوبید تا سرایدار آمد و در را باز كرد. از سرایدار پرسید: "كسی در ساختمان نیست؟" شانس به بافت رو آورد. او به طبقه ششم رفت و در آنجا هنوز مردی كار میكرد.
او به سرعت در مورد شركت و فعالیتهای تجاریاش از مرد سوالاتی پرسید. صحبتهای آنها چهار ساعت طول كشید. آن شخص كسی نبود جز لوری دیوید سون؛ معاون مالی شركت. این تجربه بزرگ بافت در اصرار بر انجام فعالیت خود سبب شد تا برك شایرهات وی تمامی شركت GEICO را تصاحب كند. در سال 1983، بافت از شركت GEICO و با ارائه بیمهی بیماران، میلیونها دلار سود بدست آورد. در سپتامبر همان سال بنجامین گراهام؛ اسطوره بافت درگذشت و او را با تمام خاطرات و نصایحش تنها گذاشت.
او در سال 1998، بیش از 7 درصد سهام شركت كوكاكولا را به قیمت 1/20 میلیارد دلار خرید. در 1989، به مبلغ 9/7 میلیون دلار هواپیمای جتی برای شركت خرید، اما به دلیل انتقادهایی كه خود او در گذشته از مدیر عاملان شركتهای دیگر برای چنین خریدهایی كرده بود؛ این عمل را توجیه ناپذیر دانست. در سال 1969 گروه كارسون، بافت را به عنوان پولدارترین مدیر قرن بیستم معرفی كردند. او همچنین در سال2002،11 میلیارد دلار برای قراردادهای سلف سرمایه گذاری كرد تا دلار آمریكا را در برابر دیگر پولهای در گردش نجات دهد. سود بافت از این معاملهها 2 میلیارد دلار بود. او موفق شد با سرمایهگذاری در شركتهایی كه سهام آنها به ارزش واقعی خود نرسیده بودند، هر روز به ثروت خود بیفزاید و لقب یكی از ثروتمندترین مردان تاریخ را از آن خود كند.
ازدواج دوم
در سال 2004 سوزان همسر بافت درگذشت. او در سال 2006 با آسترید منكس (Astrid Menks) ازدواج كرد.
امور نیکوکارانه
وارن مخالف انتقال ثروت از یک نسل به نسل بعدی است، از همین رو در ژوئن 2006 اعلام كرد كه بیش از 70 درصد ثروت خود، یعنی 37 میلیارد دلار از 52 میلیارد دارایی خویش را به صورت كمكهای سالانه به بزرگترین مؤسسهی خیریهی جهان، مؤسسهی بیل و ملیندا گیتس(اهداف اصلی تاسیس این بنیاد از سوی بیل گیتس و همسرش، افزایش سلامت و کاهش فقر شدید در سطح دنیا و در آمریکا گسترش دادن فرصتهای آموزشی و دسترسی به تکنولوژی اطلاعات است) میبخشد تا در امور خیریه صرف شود.
حجم دلاری اهدایی او تقریبأ ۳۰ میلیارد دلار است. اهدای دارایی در این سطح در تاریخ آمریکا بینظیر بوده است. در آن زمان اعلام شد که این سطح کمک کافی است تا اندازهٔ این بنیاد را به بیش از دو برابر افزایش داد.
در سال 2008 میلادی به حاکمیت مطلق بیل گیتس به عنوان ثروتمندترین فرد جهان پس از 13 سال، پایان داد.
ثروت وارن بافت
او در سال 1990 به يک بيليونر تبديل شد، زماني که به فروش مقداري از سهام برکشاير هاتاوي پرداخت.
درآمد سالیانهٔ او در سال ۲۰۰۶ میلادی حدود ۱۰۰٬۰۰۰ دلار بوده است که در مقایسه با استاندارد درآمد یک شخص با شغل مشابه (مدیر عامل) ناچیز است. در سال 2007 نامش به عنوان 100 فرد پر نفوذ جهان در مجله تايمز به چاپ رسيد. وي جزو ثروتمندترين افراد جهان ميباشد که در سال 2009 فرد دوم و در سال 2010 فرد سوم جهان معرفي شد. به وي لقب باهوش اوماها و دانشمند اوماها را دادهاند.
او علیرغم داشتن ثروت زیاد، به داشتن زندگی ساده و رفتار فروتنانه مشهور است. او کماکان در خانهٔ خود در مرکز داندی در همسایگی اوماها، نبراسکا که در سال ۱۹۸۵ میلادی به ارزش ۳۱٬۵۰۰ دلار خریداری کرده است زندگی میکند. البته او خانهای گرانتر در لاگونا بیچ، در ایالت کالیفرنیا دارد که در سال ۲۰۰۴ خریداری کرده بود. ارزش خانهٔ او در اوماها در سال ۲۰۰۸ میلادی ۷۰۰٬۰۰۰ دلار برآورد شده است.
ارزش هر سهم شرکت سرمایه گذاری وی با عنوان "برکشایر هاتاوی" که شرکتهای بیمه، نوشابهسازی، شیرینیپزی، مبلسازی، رستوران و فرش بافی را در بر میگیرد، ۸۳۰۰۰ دلار است.
او مانند گراهام به عدم امكان پيش بيني آينده معتقد است و حتي قيمت سهام را نيز بررسي نميكند، زيرا به اعتقاد وي قيمت سهم شاخص گول زنندهاي است و معيار خوبي براي انتخاب سهم مناسب نيست. او یك ماشین كادیلاك DTS دارد.
خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
ویرایش شده توسط: rajkapoor
ارسالها: 10767
#16
Posted: 6 Jan 2015 18:20
نكات اصلي سرمايه گذاري وارن ادوارد بافت
bild hochladen
- قيمت سهام را در بازار دنبال نكنيد و به جاي پيش بيني تغييرات بازار بر روي تك تك شركتها و ارزش آن ها كار كنيد.
- در مورد خريد سهام همان قدر وسواس داشته باشيد كه در مورد كسب و كار خود داريد. در محدودههاي كاري خود سهم خريده و در مورد سرمايهگذاري خويش دانش كافي داشته باشيد.
- پس از انتخاب سهم مناسب بايد آن را در شرايط خوب و بد حفظ كنيد. در بلند مدت شركتهاي خوب برندهاند و شركتهاي بد از بازار خارج مي شوند.
- شركت هاي خوب را در قيمت هاي پايين بخريد.
- شركت خوب، شركتي است كه از خصوصيات زير برخوردار باشد:
داراي مديريتي خوب باشد.
بيش از حد نياز وجه نقد به دست آورده و آن را به روشي مناسب مصرف كند. يعني يا آن را در فعاليت هاي سود ده سرمايهگذاري كند و يا به صورت سود نقدي و يا بازخريد سهام به سرمايه گذاران خود دهد. با بررسي بازده سرمايه گذاري هر شركت ميتوان عاقلانه بودن مصرف وجه نقد در آن را بررسي نمود.
داراي حاشيه سود بالا هستند.
ارزش بازار آن بيش از سودشان افزايش مييابد.
قيمت خريد خوب زماني است كه قيمت سهم پايين تر از ارزش دفتري باشد (استفادهي مستقيم از نظريه گراهام).
سبد خود را به چند سهم خوب محدود كنيد.
تحقيقات خود را به طور مناسب و روشن انجام داده و تحت تاثير تفكرات ديگران قرار نگيريد.
- دو قانون وارن بافت:
- اول پول سهامدارانتان را نسوزانيد.
- دوم قانون اول را فراموش نکنيد!
تحصيلات و مدارك علمي:
- تحصیل در دانشگاه نبراسكا
- فوق لیسانس رشته اقتصاد در دانشگاه كلمبیا
مسئوليت و مقامها:
- تدریس در دانشگاه
- تاسیس موسسهی سرمایهگذاری بافت
- رئیس برکشایر هاتاوی
- تحليلگر اوراق بهادار در شرکت گراهام نيومن
- فروشنده سرمايهگذار در شرکت بافت - فالک
- شريک عمومي شرکت بافت
افتخارات:
- در رتبهبندی فوربس در سپتامبر سال ۲۰۰۸ میلادی، به عنوان ثروتمندترین مرد جهان شناخته شد.
- در سال 1969 گروه كارسون، بافت را به عنوان پولدارترین مدیر قرن بیستم معرفی كردند.
- در سال 2007 نامش به عنوان 100 فرد پر نفوذ جهان در مجله تايمز به چاپ رسيد.
خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
ویرایش شده توسط: rajkapoor
ارسالها: 10767
#17
Posted: 6 Jan 2015 18:29
سخنان جالب و مفید وارن بافت:
foto hochladen
۱- سالها پیش اسحاق نیوتن سه قانون حرکت را کشف کرد که بسیاری از پیشرفتهای دنیا در تکنولوژی و صنعت مدیون آن است و از بهترین کارهای او است اما هیچ کس روی هوش و استعداد نیوتن سرمایهگذاری نکرد! ما میتوانیم حرکت ستارهها را محاسبه کنیم اما دیوانگی انسانها را هرگز. اسحاق دچار سانحه شد و در کشف قانون چهارم ناکام ماند. به نظر سرمایهگذاران, افزایش حرکت با کاهش سود همراه است.
۲- اگر تنها ۱ درصد انسانها خوش شانس باشند, شما حتما خود را در ۹۹ درصد باقیمانده قرار میدهید.
۳- همیشه میدانستم که ثروتمند میشوم، حتی یک لحظه هم به آن شک نکردم.
۴- اکثر مردم جذب سهامهایی میشوند که دیگران آنرا میخواهند اما باید به دنبال سهامی باشید که کسی آن را نمیخواهد. نمیتوانید چیزی را که همه به دنبال آن هستند، بخرید و بخواهید تا خوب عمل کند.
۵- بازار کوتاه مدت مانند زندان است و مکان امنی ندارد و کار دراین بازار کودکانه است.
۶- همانطور که سرمایه برک شایر به شدت رشد میکند، جهان سرمایهگذاری با همان سرعت میتواند برنتایج کار ما اثر گذارد پس بررسی بیشتری نیاز داریم و باید با استفاده از هوشمندی، برنامه و نقشهای طرح کنیم، البته استفاده از هوش و تفکر زیاد، نه فقط چند لحظه تفکر، پس هر سال می توانیم یک طرح خوب اجرا کنیم. (این تفاوت من است.)
۷- رایجترین دلیل پایین بودن قیمت سهام شرکتها این است: بدبینی عام و خاص به شرکت یا صنعت. قصد داریم تا تجارت را در چنین محیطی انجام دهیم؛ البته نه به خاطر طرفداری از بدبینی بلکه به دلیل علاقه به چنین قیمتهایی. بدبینی، یکی از دشمنان یک خریدار منطقی است.
۸- بدست آوردن موفقیت در سرمایه گذاری به ضریب هوش بستگی ندارد، پس برای بررسی مباحثی که مردم در طول سرمایهگذاری با آن روبرو میشوند، با ضریب هوشی بالای ۲۵ درصد یا متوسط هم تنها به یک روحیه عالی نیاز دارد.
۹- زمان، دشمن تجارت ضعیف و دوست تجارت قوی است. چنانچه شما ۲۰ الی ۲۵ درصد سود از سرمایه خویش بدست آورید؛ زمان دوست شماست اما اگر بازده تجارت شما پایینتر بود, زمان دشمن شماست.
۱۰- دنبال سرمایهگذاری در بزرگترین تجارت های جهان هستم. موفقیت از آن من است. اگر موقعیت آن برسد، باید جای خود بایستید و منتظر پرتاب به نقطهای باشید که انرا دوست دارید. ممکن است که بقیهی رقبا در خواب باشند، در آن هنگام میتوانید در راستای هدف خویش راحت گام بردارید.
۱۱- بازار سهام یک بازی بیسبال و بولینگ نیست؛ نبایدبر همه چیزی چیره شوید. می توانید منتظر پرتاب باشید.مشکل اساسی مربوط به زمانی است که شما مدیر مالی هستید، یعنی زمانی که طرفداران داد میزنند: «پرتاب کن» و شما در این هنگام باید محکم و استوار و بدون دخالت احساس، کار خود را انجام دهید.
۱۲- چنانچه تمامی تجارت و آینده ی تجاری را بشناسید، به ندرت به این روش روی میآورید. آسیبپذیرترین تجارت , آن است که در آن سرمایه گذاران به امنیت زیادی نیاز مند باشند.
۱۳- اگر بازارها همیشه موثر باشند , پس من حالا میبایست یک ولگرد کاسه به دست باشم.
۱۴- قانون شماره ۱ هرگز از سرمایه کم نکن. قانون شماره ۲ قانون اول را هرگز فراموش نکن.
۱۵- خرید سهام یک شرکت معمولی با قیمت نسبتا پایین بهتر از خرید یک شرکت متوسط با قیمت بالا است.
۱۶- در صورت شناخته نشدن ارزش جواهرات , جواهرساز هم شناخته نمی شود .
۱۷- اگراینطور تصور میکنید که در طول ۱۰ سال به آسانی نمی توانید به یکسری از اهدافتان برسید پس حتی ۱۰ دقیقه هم به این اهداف فکر نکنید.
۱۸- در انسان ویژگیهای فاسدی وجود دارد که کارهای آسان را سخت جلوه میدهند. هدف فرد باید به گونهای باشد که بتواند آن کار را به درستی , تمام و کمال انجام دهد.مشکل شما با گذشت زمان حل نمی شود.
۱۹- نظرات عموم در اندیشه ما جایی ندارند.
۲۰- باوجود بیمه هیچ محدودیتی برای حماقت و اشتباه وجود ندارد.
۲۱- اگر تجارت یک شرکت خوب عمل کند. به دنبال آن سهام شرکت نیز از آن پیروی میکند.
۲۲- مهم ترین ویژگی برای سرمایه گذاری، رفتارشخصی است نه هوش , شما به رفتار و کردار خوبی نیاز دارید که در صورت بودن کنار مردم رویارویی آنان برای شما لذت بخش باشد.
۲۳- برای بدست آوردن شهرت به ۲۰ سال زمان نیاز است و برای تخریب آن تنها ۵ دقیقه زمان لازم است.
۲۴- هرگاه از بافت سوال شده است که چگونه در زمینه سرمایهگذاری موفق شدی؟ او پاسخ داده است : هر سال صدها و صدها گزارش سالانه شرکتها را خوانده ام.
۲۵- هر گز چیزی نمیخرم مگر اینکه بتوانم بر اساس استدلال و منطق خویش قیمت درست را پرداخت کنم.با وجود آگاهی از اشتباه خویش راه حل آن را میدانم . در حال حاضر ۳۲ میلیارد دلار به شر کت کوکاکولا پرداخت کرده ام به این دلیل که..... ؟ اگر نتوانید به این سوال پاسخ دهید پس قادر به خرید آن نیستید و اگر توانستید در طول چند دقیقه از عهده آن برآیید می توانید.
۲۶- باید بتوانید توضیح دهید که چرا کار میکنید؟ چرا سرمایه گذاری می کنید؟ هرچه است باید روی کاغذ آورید و در صورت عدم ارائه یک پاسخ درست و هوشمندانه نباید شغلی انتخاب کرده و سرمایه گذاری کنید.
۲۷- زندگی خویش را واقعا دوست دارم و آن را به گونه ای ترتیب داده ام تا آنچه را میخواهم , انجام داده و به آن برسم. به خاطر اینکه زمانی خاص عدهای از مردم درختانی با طول عمر زیاد کاشته اند; الان برخی در سایه آن مینشینند.
۲۸- من با هوش هستم و روش های را که منطقی است و برروی آن شناخت دارم اگرچه سختیهایی داشته باشند, رها نمیکنم. اگر روشی آسان به من ارائه شود که اصلا شناختی درباره آن نداشته باشم , در این مسیر موفق نمی شوم و سرمایه خود را از دست می دهم .
۲۹- به دنبال یک چیز واهی نیستم که در من امید ایجاد کند ; مثل یک سال خوب و پر شانس و هرگز نمیخواهم با پول دیگران به شانس برسم ; با محیط بازار شارژ نمی شوم و نمی خواهم وارد بازی شوم که در مورد آن شناخت ندارم تنها به دلیل اینکه یک قهرمان را شکست دهم.
۳۰- نوع جنگ من برنده شدن است و دیگر هیچ .
خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
ارسالها: 10767
#18
Posted: 6 Jan 2015 18:32
23 اصل موفقیت در کسب و کار از نظر وارن بافت
bilder kostenlos
۱- سودهایتان را دوباره سرمایهگزاری کنید
وقتی برای بار اول، از سرمایهگزاری هایتان و یا از کسب و کارتان، سودی عایدتان میشود، دچار وسوسه میشوید که آن پول را خرج کنید. ولی هرگز این کار را نکنید. به جای خرج کردن، آنرا دوباره سرمایهگزاری کنید. وارن بافت، در همان اوایل کارش، این را یاد گرفت. زمانیکه او و دوستاش پال، در دوران دبیرستان، یک ماشین پینبال خریدند و آنرا در یک سلمانی قرار دادند، و با درآمد آن دستگاههای بیشتری خریدند تا جایی که تعداد دستگاههای آنها به هشت دستگاه رسید. وارن بافت تا جایی پیش رفت که توانست با سرمایهگزاری مجدد عایدیهایاش در سن 26 سالگی 174 هزار دلار [به پول امروز، 1.4 میلیون دلار] سرمایه دست و پا کند. حتی پولهای کوچک هم میتواند به سرمایههای بزرگ تبدیل شود.
2- تمایل به متفاوت بودن داشته باشید
تصمیماتتان را برپایه اعمال و گفتههای دیگران پایهریزی نکنید. در سال 1956 زمانی که وارن بافت مدیریت 100 هزار دلار پول را بر عهده گرفت، آن تعداد معدود سرمایهگزاران که با او شریک شدهبودند، اعمالاش را عجیب و غریب توصیف کردند؛ او حتی به شرکای مالیاش نگفته بود که قرار است پولها را کجا سرمایهگزاری کند. همه پیشبینی میکردند که وارن بافت با شکست سختی روبرو خواهد شد. اما 14 سال بعد، زمانی که وارن بافت شراکتاش را تمام شده اعلام کرد، تشکیلاتاش بیش از 100 میلیون دلار ارزش داشت. وارن بافت معتقد است که هر کس باید خودش را با استاندارهای خودش مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد، نه استانداردهای دیگران.
3- هرگز انگشت شستتان را نمکید
تمام اطلاعاتی را که برای تصمیمگیری به آنها احتیاج دارید، از قبل آماده کنید و از یکی از دوستانتان بخواهید که شما را کنترل کند و اطمینان حاصل کند که در اجرای ضربالاجلهایی که برای خود تعیین کردهاید، پایبندید. یکی از افتخارات وارن بافت، انجام کارهای مقتضی در زمانهای تعیین شده است. وارن بافت جلسات غیرضروری و بینتیجه را «مکیدن انگشت شست» نامگزاری کرده است.
4- قبل از انجام هر معاملهای آنرا به خوبی بررسی کنید
همیشه قبل از شروع هر کاری، قدرت چانهزنی شما در آن کار بیشتر است. این نکته را وارن بافت به سختی فرا گرفته است. زمانی که پدرپزرگ وارن، او و دوستاش را برای پارو کردن برفهای اطراف سوپر مارکتاش استخدام کرده بود، وارن و دوستاش برای مدت 5 ساعت، در حال پارو کردن برفها بودند. بعد از اتمام کار، پدر بزرگ به هر دوی آنها مجموعا 90 سنت داد، که آنرا باید بین خودشان تقسیم میکردند. یعنی برای انجام یک کار طاقت فرسا، برای هر ساعت کمتر از چند پنی عایدشان شده بود. قبل از انجام هر معامله ای، از تمام جزئیات آن مطلع شوید، حتی اگر آن معامله را با دوست یا اعضای خانوادهتان انجام میدهید.
5- مواظب هزینههای خرد باشید
تمرین کنید که مراقب تمام هزینههایتان باشید. پیشگیری کردن از هزینههای اضافه میتواند سود شما را افزایش دهد و سود بیشتر مساوی است با سرمایهگزاری بیشتر و سرمایهگزاری بیشتر میتواند شما را سریعتر به ثروت و شوکت برساند.
6- وام گرفتن را محدود کنید
زندگی کردن با کارتهای اعتباری و وام، شما را ثروتمند نمیکند. وارن بافت هیچ وقت مبالغ قابل توجهی وام نگرفته است حتی برای سرمایهگزاری.
[در کشوری مانند ایران، که نرخ بهرهی بانکی، کمتر از نرخ تورم است؛ گرفتن وام درصورتیکه شرایط بازپرداخت فراهم باشد و مبلغ آن در مسیر سرمایهگذاری و گردش پول باشد توصیه میشود.]
7- سمج باشید
با سرسختی و البته هوش میتوانید بر رقبای خوب برتری پیدا کنید.
8- به موقع خارج شوید
وقتی وارن بافت جوان بود، یک بار در مسابقات اتومبیل رانی شرط بندی کرد و باخت. برای جبران ضرر متحمل شده، دوباره شرط بندی کرد و باز هم باخت و تمام پولهایی را که در یک هفته بدست آورده بود از دست داد. وارن دیگر هیچ وقت آن اشتباه را تکرار نکرد و به آن مسابقات شرط بندی باز نگشت. بدانید که چه وقت جلوی ضررها را بگیرید و اجازه ندهید که نگرانی از ضررهای متحمل شده، شما را به تکرار همان اشتباه وا دارد.
9- خطرات را تشخیص دهید
در سال 1995 شرکتی که پسر وارن بافت را استخدام کرده بود از سوی اف.بی.آی متهم به حسابسازی برای کسر مالیات شد. وارن به پسرش پیشنهاد داد که تصور کند اگر در آن شرکت بماند بهترین و بدترین سناریویی که ممکن است وجود داشته باشد چیست. و اگر باز هم ارزش داشت، در آن شرکت بماند. پسر وارن به سرعت تشخیص داد که خطر ماندن در شرکت بیشتر از فایده آن است، بنابر این روز بعد از کار در آن شرکت استعفا داد. قبل از هر تصمیمی تمام پیامدهای آنرا بررسی کنید.
10- معنی واقعی موفقیت را درک کنید
با وجود ثروت افسانهای وارن بافت، او موفقیت را با دلار اندازه نمیگیرد. در سال 2006، وارن تقریبا تمام ثروت افسانهای خود را به خیریه ملیندا و بیل گیتس بخشید. وارن بافت میگوید: "وقتی شما به سن و سال من برسید، موفقیت را اینچنین تفسیر میکنید که چه تعداد از افرادی که میخواهید شما را دوست داشته باشند، به راستی، دوستتان دارند. این آخرین امتحانی است که نشان دهید، چگونه در تمام این سالها زندگی کردهاید."
11- در مراحل ضروری تلاش خود، سر وقت حاضر شوید
وقتی در میانه یک تلاش مهم هستید، مراحلی هستند که عبور از آنها تعیین کننده است. وارن بافت که اینک 82 ساله است، درباره به دست آوردن یک کمک هزینه تحصیلی در دوران نوجوانی اش می گوید: «من رفتم به آنجا و تنها کسی بودم که [سر وقت] آمده بود. 3 پروفسور [داور] آنجا بودند و مدام می خواستند که بیشتر صبر کنیم [تا بقیه هم بیایند]. من گفتم "نه،نه، قرارمان ساعت 3 بود." بنابراین بدون اینکه هیچ کاری بکنم، کمک هزینه را بُردم.»
12- کار سخت و صادقانه، درمان همه مشکلات نیست
آقای بافت می گوید: «سوارکارهای خوب روی اسب های خوب کارشان عالی است، ولی روی اسبچه های چوبی نه! اساساً کار سخت و صادفانه همه مشکلات را درمان نخواهد کرد» بلکه مردم و شرایط اقتصادی هم نقش بزرگی در موفقیت کسب و کار ها دارند. (قابل توجه مسئولان فضای کسب و کار)
13- قراردادهای کاری را طوری انتخاب کنید که انگار دارید دنبال همسر می گردید
نظر آقای بافت در این باره جالب است: «در جستجو برای یک معامله، ما همان روشی را به کار می بندیم که یک فرد در جستجوی همسر ممکن است استفاده کند. یعنی پیوندی برقرار می کنیم تا چیزی فعال، جذاب، و با ذهن باز را به دست بیاوریم، نه اینکه بخواهیم خودمان را در عجله بیندازیم.» (قابل توجه جوانان جویای کار و همسر)
14- پیش بینی کنید که آینده چه شکلی خواهد داشت وارن بافت،ثروتمندترین مرد جهان
و اما درباره نگاه به آینده، آقای بافت می گوید: «من [برای سرمایه گذاری] دنبال کسب و کارهایی می گردم که بتوانم پیش بینی کنم 10 یا 15 یا 20 سال بعد، چه شکلی خواهند داشت. این به معنای جستجو برای کسب و کارهایی است که در آینده، عملکردی کما بیش شبیه آنچه امروز دارند داشته باشند، با این استثنا که بزرگتر شده باشند و در سطح جهانی کار کنند.»
«بنابراین روی فقدان تغییر تمرکز می کنم. برای مثال وقتی به اینترنت نگاه می کنم، سعی می کنم و بالاخره هم تشخیص می دهم که چطور فلان صنعت یا کمپانی می تواند توسط اینترنت تغییر کند یا صدمه ببیند، و بعد، از آن سرمایه گذاری اجتناب می کنم.»
15- به افراد، به چشم سرمایه نگاه کنید
و حالا اندرز آقای بافت برای دانشجویان رشته مدیریت ارشد کسب و کار (MBA) را بخوانید: «به هم کلاسی های تان نگاه کنید. یکی را که شخصیتش را دوست دارید برای خرید انتخاب کنید و یکی دیگر را که به نظرتان آدم جالبی نیست برای فروش. بعد این ویژگی ها[ی دخیل در تصمیم گیری] را یادداشت کنید و خواهید دید که هیچ کدام، مادرزادی نیستند بلکه در جریان زندگی به دست می آیند. پس آنها را بنویسید و دنبال کنید.»
16- تشخیص دهید که از چه کسی خوش تان می آید و از چه کسی بدتان
آقای بافت تقریباً درباره هر چیزی نظر خاص خودش را دارد. همه دارند. او می گوید: «آدم یا آدم هایی را که بیش از همه تحسین می کنید انتخاب کرده و بعد بنویسید که به چه خاطر او/آنها را ستایش می کنید. حق ندارید اسم خودتان رو توی این فهرست بیاورید.»
«بعد [از اینکه فهرست را پر کردید] فرد/افرادی را فهرست کنید که صادقانه، دو سنت هم برای شما نمی ارزند و ویژگی هایی را که باعث شده از او/آنها روی گردان شوید را هم یادداشت کنید.»
17- با افرادی کار کنید که برای شان احترام قائل هستید
آقای بافت با چه افرادی کار می کند: «پیش آمده که من معاملاتی را لغو کنم، فقط چون از افرادی که با انجام معامله مجبور به همکاری باهاشان می شدم، خوشم نیامده بود. هیچ دلیلی هم برای تظاهر نداشتم.»
«کار کردن با افرادی که باعث می شوند زخم معده بگیرید، -به جرأت می گویم- شبیه ازدواج کردن با پول و ثروت است. احتمالاً تحت تمام شرایط کار اشتباهی است، حالا اگر ثروتمند هم باشید که دیگر حماقت است.»
18- موقع استخدام، به سه ویژگی کلیدی افراد نگاه کنید
زیر دست یکی از ثروتمند ترین افراد دنیا، چه کسانی کار می کنند؟ او مشخصات افراد مناسب برای استخدام را چنین بر می شمرد: «یک بار کسی گفت که در جستجو برای استخدام افراد، دنبال سه کیفیت بگرد: "صداقت، آگاهی و انرژی. و اگر طرف اولی را نداشت، آن دو تای دیگر تو را خواهد کشت."»
19- صبور باش
نظر آقای بافت در مورد صبر این است: «فرقی نمی کند چقدر تلاش و استعداد وسط گذاشته باشی، بعضی چیزها فقط زمان می خواهند. نمی شود که با باردار کردن 9 زن، 1 ماهه بچه تولید کرد!»
20- با آدم هایی بچرخ که از خودت بهتر هستند
خود آقای بافت (و البته بیل گیتس) که چنین می کند: «ارتباطاتی به وجود بیاور که در آنها، اخلاق و رفتار افراد از خودت بهتر باشد و آن وقت به طور خودکار، در همان مسیر خواهی افتاد.»
21- از اشتباهات خودت درس بگیر
«من اشتباهات زیادی می کنم و در آینده هم اشتباهات زیادی خواهم کرد. این هم بخشی از بازی است. فقط باید اطمینان حاصل کنی که کارهای درست بر اشتباهات چیرگی دارند.»
22- تحقیقات خود را انجام بده
«ریسک ها از اینجا ناشی می شوند که ندانی داری چه می کنی.»
23- بدان که تغییر عادت ها سخت است
«زنجیرهای عادات بسیار سبک تر از آن هستند که حس شوند و در عین حال، بسیار سنگین تر از آن که به راحتی پاره شوند. در سن و سال من، نمی شود عادت ها را تغییر داد. من گیر کرده ام. ولی شما 20 سال بعد، عادت هایی را خواهید داشت که امروز تصمیم گرفته اید در زندگی روزانه تان جاری کنید.»
خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
ویرایش شده توسط: rajkapoor
ارسالها: 10767
#19
Posted: 6 Jan 2015 18:39
آمانسیو اورتگا
bilder hochladen kostenlos
زادروز ۲۸ مارس ۱۹۳۶ (۷۸ سال)
استان لئن، اسپانیا
محل زندگی لاکرونیا، اسپانیا
ملیت اسپانیا اسپانیایی
پیشه تاجر
شناختهشده برای سومین فرد ثروتمند جهان
نقشهای برجسته بنیانگذار ایندیتکس
دارایی خالص ▲ ۵۷ $ میلیارد دلار (۲۰۱۳)
مذهب کاتولیسیزم
همسر روزالیا مرا (جدا شده)
فلورا پرز مارکوتی
فرزندان
ساندرا اورتگا مرا
مارکوس اورتگا مرا
مارتا اورتگا پرز
آمانسیو اورتگا، (به اسپانیایی: Amancio Ortega) (زاده ۲۸ مارس ۱۹۳۶) تاجر اسپانیایی، فعال در صنعت مد و موسس شرکت ایندیتکس میباشد. وی در حال حاضر، بعنوان سومین فرد ثروتمند جهان و ثروتمندترین فرد در اسپانیا شناخته میشود.
اورتگا مالک و موسس فروشگاههای زارا و حدودأ صد برند و مغازههای خردهفروشی لوازم جانبی و پوشاک نیز میباشد. میزان دقیق داراییهای اورتگا، نامشخص است، ولی مجله فوربز در رتبهبندی سال ۲۰۱۲ در فهرست ثروتمندترین افراد جهان، داراییهای وی را معادل ۳۷،۵ میلیارد دلار دانسته است. درحالیکه در همین سال، فهرست میلیاردرهای بلومبرگ، آمانسیو اورتگا را، بعنوان سومین شخص ثروتمند جهان معرفی نموده و میزان داراییهای او را ۵۸ میلیارد دلار برآورد کرده است. اورتگا، در حال حاضر با همسر دوم خود در یک آپارتمانی در مرکز شهر لاکرونیا، گالیسیا، اسپانیا زندگی میکند.
خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
ارسالها: 10767
#20
Posted: 6 Jan 2015 18:53
زندگی نامه کامل موسس ZARA به روایت تصویر
Kostenloses Bilderhosting
شرکت ZARA سومین فروشگاه زنجیره ای کفش و لباس جهان را در اختیار دارد و موسس آن پیژامه دوز سابق و باربر یک مغازه لباس فروشی، به نام آمانسیو اورتگای اسپانیایی است. شاید برای خیلی ها عجیب باشد در دنیایی که مد، لباس و کفش از ایتالیا و فرانسه نشات می گیرد، سومین عرضه کننده ی کفش و لباس جهان یک اسپانیایی است.
آمانسیو اورتگا، در حال حاضر در هفتمین دهه زندگی خود قرار دارد و دقیقا 76 ساله است. سومین مرد ثروتمند دنیا علاقه چندانی به انجام گفتگوهای رسانه ای ندارد، و همین امر دیدن یک گزارش تصویری از زندگی اش را جذاب تر می کند.
آقای اورتگا هم اکنون ثروتمندترین مرد اروپاست و حتی از وارن بافت، سرمایه دار نامدار آمریکایی هم پیشی گرفته است.
وی با همسر دومش، خانم فلورا اورتگا در سال 2001 ازدواج کرد.
Kostenloses Bilderhosting
مارتا اورتگا، دختر 28 ساله آقای اورتگا، به همراه همسرش، سرخیو آلوارس مویا که در رشته ورزشی سوارکاری فعالیت می کند.
آقای اورتگا و همسرش در این ساختمان در شهر لاکرونیا و درساحل دریای آتلانتیک زندگی می کنند.
Bilder hochladen
یکی از ویژگی های منحصر به فرد آقای اورتگا این است که به حریم خصوصی خود بسیار اهمیت می دهد. وی تا بحال تنها به سه خبرنگار اجازه مصاحبه را داده است.
Kostenlos Bilder hochladen
بنیانگذار ZARA یک ویژگی دیگر هم دارد و آن ساده پوشی است. او معمولا یه کت آبی تیره، پیراهن سفید و شلوار خاکستری می پوشد که هیچ کدام برند شرکت خودش نیستند.
او هر روز به یک کافی شاپ مشخص می رود و ناهار را نیز با کارمندانش در کافه تریای شرکت صرف می کند.
fotos hochladen
وی اوقات فراغتش با اسب هایش سپری می کند و از سوارکاری لذت می برد.
بلندترین آسمان خراش اسپانیا هم متعلق به صاحب سومین برند محبوب جهان است. این ساختمان 515 فوت بلندا دارد و قیمت آن هم 536 میلیون دلار است.
Kostenloses Bilderhosting
او همچنین صاحب یکی از لوکس ترین و شیک ترین هتل های جهان در میامی است.
Bilder hochladen
خودروی آقای اورتگا یک آئودی A8 است که حرف درباره راحتی اش خیلی بیشتر از لوکس و شیک بودنش است.
fotos kostenlos
آقای اورتگا جت شخصی هم دارد. جت شخصی او یک BD-700 است که 45 میلیون دلار می ارزد. البته او استفاده زیادی از این جت نمی کند، چراکه از کار کردن لذت می برد و وقت زیادی برای مسافرت ندارد.
kostenlose bilder
خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
ویرایش شده توسط: rajkapoor