انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
علم و دانش
  
صفحه  صفحه 2 از 9:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  9  پسین »

Thinking positive | مثبت اندیشی


زن

 

راز مثبت اندیشی چیست؟
بهترین روش ها برای رسیدن به مثبت اندیشی
بهانه تراشی را متوقف کنید

افکار منفی و بهانه تراشی را از خود دور کنید زیرا بهانه های زیادی در زندگی برای انجام ندادن کارها وجود دارد که مانع خوشبختی می شود بنابراین بهانه های فلج کننده را دور بیندازید.

✿✿✿

تسلیم نشوید

برای خلاص شدن از یک موقعیت دشوار تسلیم نشوید . هرگز از دنبال کردن چیزی که واقعا میخواهید هر چقدر هم احساس تان منفی بود ، دست نکشید.

✿✿✿

شکرگزار باشید

برای اینکه زندگیتان سرشار از انرژی مثبت شودبابت آنچه زندگی تان را بهتر و شادتر ساخته است شکرگزار باشید .

شکرگزاری

همه چیز درباره مثبت اندیشی
مثبت اندیشی در زندگی به چه درد می خورد؟

✿✿✿

لبخند بزنید

برای داشتن حس خوب نیازمند یک لبخند هستید پس حتی زمانی که احساس خاصی ندارید نیز لبخند بزنید.

تغییر کنید

برخی از ویژگی های باعث میشود احساس بدی در انسان ایجاد شود پس این ویژگی ها را تغییر بدهید و راه هایی برای تغییر دادن شان بیابید.

از فرصت هایتان استفاده کنید

برای ایجاد تغییر مثبتی در زندگیتان از فرصت هایتان استفاده کنید و کارهایتان را پشت گوش نیاندازید زیرا پشت گوش انداختن هر کار فرصت کافی برای بهانه آوردن در اختیارتان قرار میدهد پس در اولین فرصت ممکن شروع کنید.

✿✿✿

استفاده از فرصت

روش های افزایش مثبت اندیشی
برای مثبت اندیشی از خود این سؤالات را بپرسید
افکار ما زندگی ما را دگرگون می سازند پس اجازه ندهید اتفاقات منفی تمام نگاه شما را به زندگی در برگیرد و بعد از شناسایی اندیشه های منفی خود، یک قدم به عقب برداشته و از خود این سؤالات را بپرسید:

آیا شرایط به همان اندازه بد است که من فکر می کنم؟

آیا می توان به شیوه دیگری به قضایا نگاه کرد؟

از اتفاق های پیش آمده چه تجربه ای کسب کرده ام که در آینده آن را به کار ببرم؟

سپس بعد از مطرح کردن این سؤال ها جمله های تأکیدی مثبت را تکرار کنید و جمله های منفی را به کار نبرید.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را‍‍
با دست های روشن تو می توان گشود
     
  
زن

 


اهمیت مثبت اندیشی در چیست و چطور می توان به آن دست یافت ؟

اغلب به ما توصیه می شود که روحیه ی مثبت خود را حفظ کنیم. هر چقدر که این چالش بزرگ تر می شود، نگاه کردن به نیمه ی پر لیوان نیز غیر واقعی تر و دشوارتر به نظر می رسد. اگر مثبت اندیشی را افکار واهی و پوچی بدانیم، حفظ تمرکز برای دستیابی به آن مشکل تر خواهد شد.

مانع واقعی برای دستیابی به روحیه ی مثبت این است که مغز ما به نوعی تکامل یافته که تنها به دنبال تهدیدها و خطرها بوده و تمرکز روی آنها را ساده تر می داند. این مکانسیم طبیعی به زمانی برمی گردد که اجداد ما در غارها، شکارچیانی بوده اند که احتمالات کشته شدن در محیط اطرافشان به فراوانی یافت می شد.

این شرایط به میلیون ها سال قبل بر می گردد. اما امروزه این مکانیسم به تمایل مغز برای نگرش و افکار منفی تبدیل شده تا زمانی که حقیقتا یک مورد تهدید آمیز را پیدا کند. این تهدیدها، احتمال رویدادها یا کارهایی که به نتایج بد منجر خواهند شد را چند برابر می کنند. زمانی که تهدیدها در مسیری که طی می کنید، به واقعیت تبدیل می شوند، این مکانیسم به نفع شما خواهد بود. اما زمانی که این تهدیدها را تصور می کنید و بعد از دو ماهی که روی پروژه ی خود کار کرده اید، به این نتیجه رسیده اید که با شکست مواجه می شود، در واقع تحت تاثیر منفی این مکانیسم قرار گرفته اید که چشم انداز ضعیفی را برای شما به ارمغان آورده و زندگی شما را تحت تاثیر قرار می دهد.

حفظ روحیه ی مثبت یک چالش روزانه است که به تمرکز و دقت نیاز دارد. اگر می خواهید که نسبت به واکنش طبیعی مغز در برابر تهدیدها مقاومت کنید، باید عمدا و از روی قصد و هدف این کار را انجام دهید. حفظ روحیه ی مثبت به صورت اتفاقی محقق نمی شود. در ادامه با اهمیت مثبت اندیشی آشنا می شوید؛ با یوکن همراه شوید:


ارتباط مثبت اندیشی با سلامت
منفی گرایی دردسرساز است؛ چرا که برای سلامت شما زیان بار خواهد بود. تا به حال مطالعات بسیاری نشان داده اند که مثبت اندیشی از لحاظ جسمی و روانی، سالم تر از منفی بافی است. مارتین سلیگمن از دانشگاه پنسیلوانیا آزمایش های زیادی را در این زمینه طراحی و اجرا کرده است. سلیگمن با محققانی از دارتموث و دانشگاه میشیگان همکاری کرده و آزمایشی را با شرکت کنندگانی از رده های سنی 25 تا 65 سال اجرا کرد؛ آنها تاثیر سطح مثبت اندیشی و منفی گرایی بر میزان سلامتی شرکت کنندگان را مورد بررسی قرار دادند. این بررسی ها نشان می دهند که سلامت افراد منفی باف به مرور زمان و با افزایش سن، رو به وخامت می رود.


مطالعات سلیگمن به تحقیقات انجام شده توسط کلینیک مایو شباهت دارد؛ بررسی های آنها نشان می دهد که افراد خوش بین، کمتر دچار بیماری های قلبی عروقی شده و عمر آنها طولانی تر است. البته هنوز از مکانیسم دقیق تاثیر منفی بافی بر سلامت، اطلاعاتی در دست نیست؛ با اینحال، مققان دانشگاه yale و کلورادو به این نتیجه رسیده اند که منفی بافی با واکنش های تضعیف شده ی سیستم ایمنی همراه شده و ممکن است به تومورها و بیماری های عفونی منجر شود.

محققان دانشگاه کنتاکی از این نیز فراتر رفته و میزان خوش بینی و بد بینی را با یک ویروس، به بدن منتقل کرده و واکنش های ایمنی را اندازه گیری کردند. آنها به این نتیجه رسیدند که مثبت اندیشی، واکنش های ایمنی قوی تری را در مقایسه با بدبینی نشان می دهد.


ارتباط مثبت اندیشی با عملکرد
حفظ روحیه و نگرش مثبت، تنها برای سلامتی مفید نیست. مارتین سلیگمن همچنین به مطالعه ی ارتباط میان مثبت اندیشی و عملکرد افراد پرداخته است. برای مثال در یکی از بررسی های خود میزان مثبت اندیشی یا گرایش منفی کارمندان بیمه را در زمینه ی فعالیتی آنها مورد اندازه گیری قرار داد. کارمندان مثبت اندیش توانستند 37 درصد بیشتر از کارمندان منفی باف فروش های خود را نهایی کنند.

مارتین سلیگمن بیشتر از هر فرد دیگری به مطالعه ی مثبت اندیشی پرداخته است. او به توانایی تحول افکار منفی و تمایلات طبیعی مغز باور دارد و می داند که چطور می توان به این مهم دست پیدا کرد. او نه تنها به این موضوع باور دارد، بلکه مطالعات او نشان داده اند که افراد می توانند تمایلات افکار منفی خود را با استفاده از تکنیک های ساده، به سمت افکار مثبت سوق دهند؛ این تکنیک ها می تواند رفتارهای طولانی مدتی را ایجاد کند که در نهایت به عادت های مثبت تبدیل می شود.


برای اینکه روحیه ی مثبت خود را برای همیشه حفظ کنید، می توانید این سه روش را به کار بگیرید:


1. حقایق را از تخیلات جدا کنید.
اولین گام برای یادگیری نحوه ی تمرکز روی مثبت اندیشی این است که بدانید چطور باید افکار و حرف های منفی که با خود تکرار می کنید را تحت کنترل داشته باشید. هر چقدر که این افکار منفی را با خودتان تکرار می کنید، در واقع قدرت بیشتری را در اختیار آنها قرار می دهید. بیشتر افکار منفی ما، تنها فکر بوده و حقیقت ندارند.

به محض اینکه احساس کردید حرف ها و افکار منفی را که صدای درونتان گوشزد می کند، باور کرده اید، باید روند آن را متوقف کرده و آنها را روی کاغذ پیاده کنید. هر کاری که انجام می دهید را کنار گذاشته و هر چیزی که در فکرتان می گذرد را روی کاغذ بنویسید. به محض اینکه آنها را یادداشت کردید، منطقی تر خواهید شد و با ذهن آزادتری به ارزیابی آنها می پردازید. نوشته های خود را ارزیابی کرده و میزان حقیقی بودن آنها را بررسی کنید. متوجه می شوید که استفاده از کلماتی مثل هرگز، همیشه و یا بدترین، باعث نمی شود که افکار شما حقیقی تر باشد.

آیا حقیقتا همیشه کلیدهای خود را گم می کنید؟ البته که نه. شاید برخی روزها آن را فراموش کرده اید، اما در اکثر مواقع، آن را به همراه دارید. آیا هرگز نمی توانید راه حلی را برای مشکلاتتان پیدا کنید؟ اگر حقیقتا تا این اندازه با مشکل مواجه شده اید، پس احتمالا در برابر کمک گرفتن از دیگران مقاومت می کنید. و یا اگر حقیقتا با یک مشکل دشوار و رام نشدنی مواجه هستید، پس چرا وقت خود را با استرس و نگرانی بیهوده هدر می دهید؟ اگر بعد از نوشتن افکار روی کاغذ، باز هم احساس کردید که آنها حقیقی هستند، آن را به دوست، همکار و یا هر فرد دیگری که به او اعتماد دارید، نشان دهید؛ بررسی کنید که آیا آنها هم افکار شما را حقیقی می دانند یا خیر. بدین ترتیب، حقیقت مساله روشن خواهد شد.

زمانی که احساس می کنید که اوضاع هیچوقت بر وفق مراد شما نیست و یا اینکه چیزی که می خواهید، هرگز اتفاق نمی افتد، در واقع تنها تحت تاثیر تمایل طبیعی مغز در برابر تهدیدها قرار گرفته اید. شناسایی و مشخص کردن حقیقی یا تخیلی بودن افکار به شما کمک می کند که از چرخه ی منفی بافی در امان بمانید و چشم انداز مثبتی را به دست آورید.


2. شناسایی وقایع و اتفاقات مثبت
به محض اینکه از سرکوب کردن خود و افکار منفی نجات پیدا کردید، وقت آن فرا رسیده که به مغز خود یاد بدهید که روی چه چیزهایی متمرکز شود؛ یعنی همان روحیه ی مثبت.

این روش بعد از تمرین های چند باره، آسان تر می شود؛ اما در وهله ی اول باید به ذهن سرگردان خود کمک کرده و نکته ی مثبتی را در اختیار آن قرار دهید تا روی آن متمرکز شود. هر چیز مثبتی می تواند دقت مغز شما را متمرکز کند. زمانی که همه چیز روی روال پیش می رود و روحیه ی خوبی دارید، این کار آسان تر می شود. اما زمانی که هیچ چیز بر وفق مراد نیست و ذهنتان از افکار منفی انباشته شده، این کار به یک چالش تبدیل خواهد شد. در این مواقع، به روز خود فکر کرده و یک اتفاق مثبت را پیدا کنید، فرقی نمی کند که چقدر کوچک یا بزرگ باشد. اگر نکته ی خوبی در روز گذشته وجود ندارد، به روزها یا هفته های قبل تر نگاه کنید. حتی می توانید به چشم انداز مثبتی که برای خود در نظر گرفت اید فکر کنید.

منظور از این کار پیدا کردن یک نکته ی مثبت برای مواقعی است که افکار منفی به سراغ شما می آیند؛ در این زمان ها می توانید ذهن را روی نکته ی مثبتی که پیدا کرده اید، متمرکز کنید. در گام اول، با مجزا کردن حقیقت از تخیل، قدرت را افکار منفی می گیرید. گام دوم این است که افکار منفی را با مثبت جایگزین کنید. به محض اینکه یک فکر مثبت را شناسایی کردید، می توانید در صورت بروز افکار منفی، توجه خود را روی آنها متمرکز کنید. اگر برای این کار با مشکل مواجه شدید، می توانید پروسه ی نوشتن افکار منفی را تکرار کرده و با ذهن آزادتری به فکر کردن درباره ی رویدادها و نکته های مثبت بپردازید.


3. از قدردانی و حق شناسی یک عادت بسازید.
زمان هایی را برای خود اختصاص دهید و در آن به تمام چیزهایی که قدردان آنها هستید، فکر کنید. این کار باعث می شود که هورمون استرس زای کورتیزول تا 23 درصد کاهش پیدا کند. تحقیقات انجام شده در دانشگاه کالیفرنیا نشان داده است افرادی که روزانه تلاش می کنند تا نگرشی از روی قدردانی را در خود ایجاد کنند، روحیه و انرژی مضاعفی را تجربه کرده و میزان اضطراب آنها نیز به خاطر کاهش کوریزول، کمتر می شود.

اگر هر روز تمرکز خود را روی مثبت اندیشی قرار دهید، بینش قدردانی را به دست می آورید. هر زمان که افکار منفی و بدبینی به سراغ شما آمد، از این ترفند استفاده کرده و آن را با افکار مثبت جایگزین کنید. بدین ترتیب، نگرش مثبت به یک عادت تبدیل خواهد شد.


نتیجه گیری نهایی
شاید این روش ها را بدیهی و سطحی بدانید، اما فراموش نکنید که از قدرت شگفت انگیزی برخوردار هستند. این روش ها می توانند عادت های قدیمی را از بین ببرند. با توجه به اینکه مغز ما به صورت طبیعی تمایل دارد که افکار منفی را در خود پرورش دهد، پس به شدت نیاز داریم تا برای به دست آوردن روحیه ی مثبت تلاش کنیم. با به کار گیری این روش ها با افزایش چشم گیری در سلامت جسمانی و روانی مواجه شده و از مزایای آن بر عملکرد اجرایی نیز بهره خواهید برد.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را‍‍
با دست های روشن تو می توان گشود
     
  
زن

 


چگونه مثبت اندیش باشیم؟

پس برای از بین بردن افکار منفی و جایگزین کردن آنها با نگرشی مثبت‌تر چه باید بکنید؟ حتی اگر ذاتاً خوش‌بین نباشید، راه‌هایی هست که از طریق آن بتوانید مهارت‌های مثبت‌اندیشی را در خود تقویت کرده و از فواید آن بهره ببرید.

وقتی روزتان خیلی پرمشغله باشد، خیلی راحت ممکن است به مسائل منفی توجه کنید. بخاطر کارها و مسئولیت‌های زیادتان ممکن است احساس خستگی، کلافگی و استرس زیادی داشته باشید. درنتیجه، افکار منفی به درون مغزتان راه باز می‌کنند. بااینکه می‌دانید مثبت فکر کردن برای وضعیت ذهنتان بهتر است اما اگر بگوییم که برای سلامتی‌تان هم می‌تواند مفید باشد، شاید تعجب کنید. تحقیقات نشان داده است که مثبت‌اندیشی می‌تواند فواید بسیار زیادی در بر داشته باشد از بالا بردن اعتمادبه‌نفس و سلامت روانی‌تان گرفته تا ارتقای سلامت فیزیکی‌تان.

پس برای از بین بردن افکار منفی و جایگزین کردن آنها با نگرشی مثبت‌تر چه باید بکنید؟ حتی اگر ذاتاً خوش‌بین نباشید، راه‌هایی هست که از طریق آن بتوانید مهارت‌های مثبت‌اندیشی را در خود تقویت کرده و از فواید آن بهره ببرید.


روی افکارتان تمرکز کنید
برای اینکه مثبت‌اندیش باشید، باید یاد بگیرید که چطور به درستی افکارتان را تحلیل کنید تمرکز بر جریان سیال ذهن کار سختی است، مخصوصاً اگر خیلی اهل استنطاق کردن نباشید. وقتی با موقعیتی چالش‌انگیز روبه‌رو می‌شوید، سعی کنید بفهمید که چطور درمورد آن اتفاق فکر می‌کنید. آیا شروع به مکالمه منفی با خودتان می‌شوید؟ یا در ذهنتان از خودتان و دیگران انتقاد می‌کنید؟ این تفکر منفی یک مانع اصلی است اما شناسایی این افکار اولین قدم برای غلبه بر آنهاست.

برخی از انواع متداول تفکر منفی شامل فقط تمرکز کردن بر جنبه‌های منفی یک مسئله می‌باشد. مثلاً تصور کنید که روز پرمشغله‌ای را سر کار داشته‌اید. یک سخنرانی داشته اید و کارهای مختلفی را جلوتر از برنامه به اتمام رسانده‌اید اما فراموش کردید یک تلفن مهم را انجام دهید. آن شب متوجه می‌شوید که با وجود موفقیت‌هایی که در آن روز کسب کرده اید، فقط به آن اشتباه کوچک فکر می‌کنید و نگران هستید که چه تاثیری بر کارتان خواهد داشت. به جای فکر کردن به مثبت‌ها و درک منفی، همه مثبت‌ها را نادیده گرفته و منفی کوچک را بسیار بزرگ کرده‌اید.


مقصر دانستن خود یکی دیگر از شایع‌ترین نوع تفکر منفی است
وقتی بخش شما در شرکت، به سهم فروش ماه خود نمی‌رسد، به جای اینکه به این فکر کنید که اقتصاد کند موجب فروش کلی کمتر شده است، مدام خودتان را مقصر می‌دانید. این نوع تفکر منفی می‌تواند برای سلامت روانی شما مخرب باشد. با مقصر کردن خود برای مسائلی که تقصیر شما نبوده یا در کنترل شما نیست، اعتمادبه‌نفستان دچار افول می‌شود.


چطور مثبت‌اندیش شوید
تغییر چرخه منفی فکر کار بسیار سختی است و فرایندی است که نیازمند زمان است. شایان‌ذکر است که تکرار کلیشه‌هایی که معمولاً توسط کتاب‌ها پیشنهاد می‌شود (مثل «من به اندازه کافی خوب هستم! من خیلی باهوشم! مردم من را دوست دارند!) در واقعیت می‌تواند تاثیری منفی بر تصور شما از خودتان داشته باشد. مثبت‌اندیشی این نیست که عینکی به چشم‌هایتان بزنید که همه جا را خوشرنگ نشان می‌دهد و همه چیزهای منفی که در زندگی با آنها روبه‌رو می‌شوید را نادیده بگیرید. این رویکرد به همان اندازه نادیده گرفتن‌ مثبت‌های زندگی ویرانگر است. تعادل، با مقدار سالمی واقع‌گرایی، رمز کار است.
پس وقتی خود را درگیر افکار منفی دیدید، چه باید بکنید؟

با قدم‌های کوچک شروع کنید
از اینها گذشته، می‌خواهید یک عادت جدید را وارد زندگی‌تان کنید و درست مثل کسی که می‌خواهد یک رفتار جدید را در خود ایجاد کند، این کار زمان می‌برد.

سعی کنید اول یک قسمت از زندگی‌تان که ببشتر تحت‌تاثیر منفی‌گرایی است را شناسایی کنید.


ممکن است درمورد وضعیت ظاهری‌تان یا درسی‌تان منفی فکر کنید. وقتی با یک بخش خاص از زندگی‌تان شروع کنید، در طولانی‌مدت تغییراتی که در خود ایجاد می‌کنید بادوام‌تر خواهند بود.

خود، تصور کنید تصمیم گرفته‌اید بر افکار منفی که درمورد وضعیت درسی‌تان دارید، تمرکز کنید. قدم بعدی این است که هر روز زمانی را به ارزیابی افکارتان اختصاص دهید، وقتی می‌بینید که افکار انتقادی درمورد خودتان دارید، یک لحظه صبر کرده و به آنها خوب فکر کنید. بااینکه ممکن است بخاطر گرفتن یک نمره بد در امتحان ناراحت باشید، آیا سرزنش کردن خودتان دردی را درمان می‌کند؟ آیا راهی برای ایجاد یک تغییر مثبت در موقعیت وجود دارد؟ بااینکه در این امتحان خود کار نکرده‌اید، حداقل می‌دانید که برای امتحان بعدی چطور باید برای درس خواندن زمانبندی کنید.


مراقب مکالمات منفی‌ با خودتان باشید
وقتی مکالمه درونی‌تان می‌گوید شما هیچوقت تکالیفتان را انجام نمی‌دهید یا کارتان سخت است، راهی برای پیدا کردن دیدگاهی مثبت‌تر نسبت به موقعیت پیدا کنید. مثلاً اگر درگیر نوشتن یک مقاله تحقیقی هستید، به دنبال راه‌هایی باشید که بتوانید برنامه‌تان را طوری تغییر دهید که وقت بیشتری برای این پروژه داشته باشید تااینکه اسیر نومیدی شوید. وقتی انجام کاری به نظرتان سخت می‌رسد، به این فکر کنید که شاید بتوانید برای انجام آن از کسی کمک بگیرید.

مثبت‌اندش بودن این نیست که همه واقعیت‌های منفی زندگی‌تان را نادیده بگیرید. این است که بتوانید رویکردی فعال‌تر به زندگی داشته باشید.

مثبت‌اندیشی به جای احساسی ناامیدی یا کلافگی، به شما امکان می‌دهد با فکر کردن به راه‌های موثر برای حل مشکل و پیدا کردن راهکارهای خلاقانه، با چالش‌های زندگی روبه‌رو شوید. شاید آسان نباشد، اما تاثیر مثبتی که بر سلامت فکری، احساسی و جسمی شما می‌گذارد، ارزشش را خواهد داشت. نیازمند این است که صبور باشید و تمرین کنید. این فرایند را نمی‌توانید قدم به قدم جلو ببرید و به اتمام برسانید. درعوض، نیازمند این است که تا پایان عمر به درونتان نگاه کنید و برای مبارزه با افکار منفی و ایجاد تغییرات مثبت علاقه‌مند باشید.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را‍‍
با دست های روشن تو می توان گشود
     
  
زن

 


راز تـفکر مثـبـت

شفا آنلاين-تفکر مثبت نیاز به نگرش ذهنی دقیق دارد. وقتی زمینه ذهنی تفکر مثبت داریم، بطور خودکار افکار مثبت در بستر ذهن‌مان جاری می‌شود.
به گزارش شفا آنلاين،کسی‌ که زمینه فکری ‌مثبت دارد، همیشه پاسخ‌های راحتی برای مسائل و مشکلات پیچیده پیدا می‌کند. تفکر مثبت چارچوب ذهنی یا نگرشی است که اوضاع را بر روال طبیعی می‌بیند. افرادی با الگوی تفکر مثبت باور دارند که همه چیز سر جای خودش ‌است و اغلب کارها را درست انجام می‌دهند.

کسی‌ که ذهنی ‌مثبت دارد و خوبی‌های دنیا را می‌بیند، همیشه شادی، سلامتی، موفقیت و نتایج مثبت را در مورد رویدادها و دیگران پیش‌بینی و آرزو می‌کند. بستر ‌فکری افراد مثبت‌اندیش بر محور نگاه خوب و خوشایند به ‌‌دنیا استوار است و ضمیر ‌ناخودآگاه یا همان ذهن نیمه ‌هوشیارشان منتظر و چشم به‌‌راه خوشی و شادی است؛ این همان قدرت‌ذهنی فرد مثبت‌اندیش ‌است.

بیش‌تر اشخاص به ‌تفکرمثبت اعتقاد ‌دارند، اما روش‌های عملی- کاربردی آن را نمی‌دانند. آن‌ها به‌طور معمول می‌گویند: «وقتی‌که غمگین هستی یا اوضاع خوب پیش نمی‌رود مثبت فکر‌کن». کسی‌ که ‌این حرف‌ها را می‌شنود، متوجه معنی‌شان نمی‌شود، ولی سعی ‌می‌کند همان‌کار را انجام‌ دهد که متأسفانه نتیجه دلخواه به‌دست نمی‌آید.

خیلی‌ها علاقه‌مند به ‌‌نهادینه کردن الگوهای تفکر مثبت در خودشان هستند؛ دوست دارند اظهارات روزانه‌شان مثبت باشد، تا بتوانند قدرت‌ ذهن و ذهن نیمه هوشیارشان را هدایت‌ کرده، رشد ‌دهند و زندگی‌شان را تغییر دهند.

╠═╝╠═╝╠═╝╠═

چگونه تفکر مثبت را رشد دهیم؟

قبل از این‌که بتوان الگوی تفکر مثبت را پرورش ‌داد، ابتدا باید فهمید که تفکر مثبت تصادفی انجام ‌نمی‌پذیرد؛ بلکه یک تمرین عملی ا‌ست که باید به‌طور مرتب آن را به‌کار بریم تا ماهر شویم؛ در واقع با تبدیل آن به‌ عادتی روزانه، نوعی طرح ذهنی تفکرمثبت را خلق می‌کنیم که به ‌ما اجازه‌ می‌دهد از موقعیت‌ها و شرایط منفی و چالش‌آور اجتناب‌ کرده و مسائل دشوار را به‌‌سرعت و آسانی حل کنیم. با یک الگوی تفکر ‌مثبت به‌طورطبیعی از زندگی بهتر لذت می‌بریم و آنچه را‌ که مرتب درباره آن فکر می‌کنیم، جذب خواهیم‌ کرد. اگر دائم، زندگی را سخت بگیریم، زندگی سختی خواهیم داشت.

اگر به این مسأله فکر کنیم که پول در آوردن سخت است، به‌یقین موقعیت‌هایی را جذب می‌کنیم که پول درآوردن را برای ما سخت خواهد کرد یا این‌که تصمیمات ضعیفی درباره کسب درآمد می‌گیریم.

برای داشتن زمینه ذهنی مثبت، نیاز به افکار مثبت داریم که به‌طور پیوسته در ذهن باشند. بهترین راه، تغییر افکار است. باید حواس‌مان باشد که چه چیزی در ذهن‌مان جاری ا‌ست؟ آیا این فکر مثبت است یا منفی یا این افکار به ‌ما کمک می‌کنند ‌که زندگی‌ را بهبود بخشیم
یا نه؟

اگر آن فکر مفید نیست و اجازه نمی‌دهد موفق شویم، اگر زندگی را لذت‌بخش‌تر نمی‌کند و اگر فهمیدیم که در ذهن فکر بیهوده‌ای داریم، بهتراست آن را عوض و فکرمثبتی را جانشین‌اش کنیم.

رشد و پرورش یک الگوی جدید ذهنی (مثبت‌اندیشی) شاید کمی زمان ببرد، تا نتیجه واقعی به‌دست ‌آید، زیرا نتایج به ‌آنچه‌ می‌خواهیم و جایی‌که زندگی می‌کنیم‌ هم بستگی دارند.
دلیل دیگری‌ که چرا اظهارات مثبت همیشه نتایجی را که می‌خواهیم خلق نمی‌کنند، این است ‌که آن‌ها به‌درستی در اندیشه و ذهن ما حک نمی‌شوند. برای پدید ‌آوردن یک زمینه ذهنی مثبت، باید حرف‌ها و جملات مثبت را چندین بار در طول روز با صدای بلند تکرار کنیم (خودکلامی).
واژه‌ها تأثیر بسیاری بر افکار و احساسات می‌گذارند؛ زیرا هر کلمه می‌تواند ما را هیجان‌زده، ناراحت یا خوشحال کند؛ پس بهتر است از کلمه‌هایی که بار مثبت دارند، جهت بارورکردن افکار و احساسات‌مان استفاده کنیم.

╠═╝╠═╝╠═╝╠═

به‌کار بردن واژه‌ها و عبارات تأکیدی مثبت، کمک زیادی به زیبا شدن افکار و اعمال و بهبود کیفیت زندگی‌مان می‌کند و در حقیقت نوعی سد در برابر هجوم افکار مخرب و منفی به ذهن است.
وقتی ذهنی ‌مثبت داریم و روزانه حرف‌های مثبت می‌زنیم و فاز مثبت می‌دهیم، در واقع اقدام به‌ پخش انرژی مثبت می‌کنیم. این رفتار به‌طور طبیعی هر چیز مثبت و خوشایندی را به‌سوی ما می‌کشاند؛ چه موقعیت‌های شاد، چه افراد ‌خوش ‌اخلاق.

با داشتن روحیه مثبت، آرام‌آرام اطراف‌مان را چیزهای خوب و مسرت‌بخش فرا می‌گیرد؛ این تغییرات به ‌یک‌باره اتفاق نمی‌افتند، اما به‌مرور زمان عملی خواهند شد. در حقیقت اندیشه و نگرش‌ ما، هویت‌مان را شکل می‌دهد. اگر همیشه و در هر موقعیتی فقط زشتی‌ها را ببینیم و به‌دنیا بد نگاه کنیم، یعنی موتور مولد کارخانه ذهن‌مان، افکار منفی‌ است.

باید افکار خود را منظم‌ کنیم و نقش فعالی در انضباط فکری خویش بر عهده بگیریم. ذهن ما یک کلید خودکار است؛ وقتی به ‌چیزی علاقه ‌داریم ناخودآگاه درباره آن فکر می‌کنیم؛ پس زمانی‌که با یک فکر منفی سر و کله‌ می‌زنیم، باید آن را با فکری‌ لذت بخش‌تر، عوض کنیم.

عنان ذهن را برای راندن و هدایت در جاده مثبت‌اندیشی به‌دست ‌گیریم و اجازه ندهیم افکار آدم‌های منفی‌گرا و بداندیش بر ما غلبه کند، به‌ آن‌ها گوش ندهیم؛ چرا که ما مسئول زندگی‌ خودمان هستیم. با یک الگوی تفکرمثبت‌ فرصت‌های بهتر و بیش‌تری پیش‌رو داریم.

ارتقای سطح زندگی به‌طرز تفکر و الگوهای خوب ذهنی بستگی دارد؛ هوشیار بودن در مورد افکارمان، می‌تواند همه جوانب زندگی را توسعه داده و رابطه ما را با خانواده و دوستان‌ بهتر کند.
ذهن و جسم نوعی رابطه همزیستی با هم دارند؛ جسم ابزاری مکانیکی ا‌ست که مواد مغذی مورد نیاز ذهن را تأمین ‌می‌کند و ذهن، جسم را به ‌هر کجا که بخواهد می‌کشاند. با همه این احوال‌، ما توانایی انتخاب داریم که به‌ چه چیز فکر کنیم؛ چه احساسی داشته باشیم و نسبت به ‌مسائل اطراف‌مان چه واکنشی نشان دهیم.

چند بار ‌تا به حال به خودمان گفته‌ایم: «فردا فراموش نکنی که کلید را ببری» و برای چندمین مرتبه همان فردا فراموش کرده‌ایم که کلیدمان را برداریم؟ می‌دانید چرا این اتفاق می‌افتد؟ چون فکر ما بار منفی دارد و تصویری که ضمیرناخودآگاه در ذهن می‌سازد بر اساس پیامدهای منفی نبردن کلید است. ولی برعکس اگر یک نتیجه مثبت را در ذهن تصور کنیم، جسم و ذهن به‌طور طبیعی با‌هم تلاش می‌کنند تا به‌ آن نتیجه دست یابند. به‌‌جای این‌که بگوییم: «اگر کلید را فراموش کنیم چه می‌شود؟» بگوییم: «حتماً کلیدم را می‌برم؛ چون همین الان آن را داخل کیف می‌گذارم». با این‌ فکر، روی نتیجه ‌مثبت‌کار متمرکز می‌شویم و ضمیر‌ ناخودآگاه، تصویر ذهنی مثبتی از به ‌همراه بردن کلید می‌سازد.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را‍‍
با دست های روشن تو می توان گشود
     
  
زن

 

مثبت اندیشی به روش قانون جذب، توهم یا واقعیت ؟


شاید بتوان سال 2006 را مهم‌ترین سال تاریخ بشریت در طی قرون متمادی دانست. چراکه در این سال فیلمی آمد که تمام جهان و گیتی را لرزاند و از بزرگ‌ترین راز جهان پرده برداری کرد: "فیلم راز". اما قبل از پرداختن به این فیلم و نگاه قانون جذب به جهان باید چیزی را برای شما مشخص کنم:

اصل مثبت اندیشی در روان‌شناسی با فکر مثبت در قانون جذب متفاوت است
همین ابتدا به شما می‌گویم که هر کس از فکر یا انرژی مثبت حرف می‌زند، اشاره به فیلم و کتاب راز یا قانون جذب ندارد. اتفاقا یک جنبش روانشناسی به نام روانشناسی مثبت‌گرا وجود دارد که آنچه به عنوان فکر و انرژی مثبت مطرح می‌کند، کاملا متفاوت از نگاه قانون جذب است.

هدف جنبش روانشناسی مثبت‌گرا رضایت‌بخش‌تر کردن زندگی روزمره افراد است. این دیدگاه روانشناسی از افراد می‌پرسد، شما چه توانایی‌هایی دارید و بیشترین تاکیدش روی تقویت توانمندی است. این دقیقاً بر خلاف مثبت اندیشی است که در راز مطرح می‌شود، روان‌شناسی مثبت گرا به ذهن آگاهی (mindfulness) می‌پردازد؛ آگاهی ارادی و با تمرکز روی لحظۀ اکنون، (خواهید دید که قانون جذب تنها به آینده توجه دارد و هیچ کجای آن بحث آگاهی نمی‌شود).

این نوع مثبت اندیشی کاملا مطلوب است و منجر می‌شود شما در مسیر کمال و شکوفایی قدم بگذارید. اما چیزی که من در این مقاله به آن می‌پردازم فیلم و کتاب راز و قانون جذب است. در حقیقت هر کجای مقاله از مثبت اندیشی انتقاد می‌کنم، انتقاد من به مثبت اندیشی به روش قانون جذب است و نه هر نوع دیگری از مثبت اندیشی.


مختصری از فیلم راز

"فیلم راز" به کارگردانی درو هریوت بر اساس کتاب راز نوشتۀ راندا برن ساخته شده است. تمام فیلم از مفهومی به نام قانون جذب (law of attraction) و جادوی فکر مثبت حرف می‌زند. فکر نمی‌کنم در تمام تاریخ سینما بتوانید کارگردان دیگری را بیابید که اینطور ماهرانه یک مفهوم شبه مذهبی (که البته ریشه‌های آن به قرن‌های قبل برمی‌گردد و مفاهیم درستی هم در آن یافت می‌شود) را تغییر دهد، سپس آن را به مفاهیم کیهانی-فیزیکی و کوانتم پیوند بزند. انرژی مثبت و کائنات را ترکیب کند و در نهایت راز و افکار مثبت را به عنوان راهی برای خوشبخت و پولدار شدن معرفی کند.

کمی باورش سخت است که میلیون‌ها نفر در سراسر جهان در قرن 21 میلادی اینطور مجذوب هشتاد دقیقه دروغ، تصاویر سطحی و استدلال‌های بی‌سروته شوند و چنین ایده‌ای در مقیاس جهانی فراگیر شود. اما راز این جذابیت جهانی چیست؟

بسیار ساده! عوام فریبی در حرفه‌ای ترین و بالاترین سطح ممکن! فیلمی که اهداف تجاری پشت آن بر خیلی‌ها پوشیده است. کافی است تصور کنید افرادی با ترویج این ایده چه درآمدهای نجومی کسب کرده‌اند. اما اجازه بدهید ابتدا مختصری به فیلم راز و ساختار آن بپردازم تا در ادامه به طور مفصل قانون جذب و جادوی فکر مثبت را بررسی کنم.

فیلم راز

یک دلیل بیاورید که بتوان فیلم راز را باور کرد
شروع فیلم با آه و ناله‌های زنی بیچاره و از همه‌جا رانده شده، شروع می‌شود. خیلی راحت بدون اتلاف حتی یک دقیقه وقت اضافی همان ابتدا سطحی‌ترین احساسات شما را با تصاویر ناگوار و تکان‌دهنده، به بازی می‌گیرد! سپس وارد فاز دوم عوام فریبی شده و دست به دامن افلاطون، شکسپیر، نیوتون، انیشتین و بسیاری بزرگان تاریخ می‌شود؛ با این ادعا که این راز را تمام آن‌ها فهمیده بودند. حال آنکه تنها سندی که از این بزرگان به ما نشان می‌دهد صرفاً تصاویر چهرۀ آنهاست. چیزی شبیه این استدلال که "این بزرگ‌ترین راز بشریت است، باور ندارید خب از شکسپیر بپرسید" و جالب اینجاست که تمام بزرگانی هم که این راز بزرگ را فهمیده بودند، اکنون مرده‌اند و هیچ مورد زنده‌ای در دست نیست و ما تنها مجبوریم دست به دامن عکس‌هایشان شویم.

جالب‌تر از آن اینکه جناب شکسپیر "بزرگ‌ترین نمایشنامه‌نویس قرن 17" در هیچ کدام از نوشته‌هایش به این راز عظیم اشاره‌ای نکرده است. این راز سر به مهر در سینه‌اش حفظ شده بوده و حالا راندا برن آن را کشف کرده است.

و اما این فیلم فاخر به اینها تنها بسنده نمی‌کند و یواش یواش دست به دامن فیزیک، متافیزیک، کائنات و مفاهیمی می‌شود که به یکباره و یکجا لرزه بر اندام مخاطبان بیفکند. و البته که متاسفانه! متاسفانه و باز متاسفانه باید بگویم که لرزه می‌اندازد. خلاصه آن که سراسر فیلم پر از استدلال‌ها و برهان‌های بی‌اساس و ضد و نقیض است و پرداختن به آن کار این مقاله نیست.

اما یکی از این موارد چنان خنده دار است که دلم نمی‌آید از آن بگذرم. در بخشی از فیلم شما می‌بینید که مردی که در یک خانۀ ویلایی با تمام امکانات زندگی می‌کند. سپس پسر کوچک مرد به سراغ جعبه‌ای می‌رود که مرد معتقد است تمام تصورات و تصاویر ذهنی‌ افکار مثبت او در آن جعبه وجود دارد. مرد سال‌ها با آن تصورات زندگی می‌کرده است. سپس در جعبه را باز می‌کند و ناگهان شگفت‌زده می‌شود. تصویر همین خانه‌ای که اکنون در آن زندگی می‌کند را می‌بیند و می‌فهمد این همان خانه‌ای است که در تصورش وجود داشته است.

قانون جذب و مثبت اندیشی

حال سوال اساسی من این است که اگر طبق راز یک تصویر ذهنی آنچنان قوی و محکم در ذهن کاراکتر مرد وجود داشته که اکنون به آن رسیده است، پس چطور این تصویر مهم را فراموش کرده است که حال این چنین از دیدنش شگفت زده می‌شود؟ در تمام فیلم ردی از همین استدلالات بی‌اساس و بی‌منطق دیده می‌شود.

... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را‍‍
با دست های روشن تو می توان گشود
     
  
زن

 


اصل حرف قانون جذب چیست؟

قانون جذب می‌گوید، "جهان، گیتی و کائنات منشا همه چیز است. جهان می‌تواند هر آنچه را که می‌خواهید به شما بدهد، تنها کافی است به آن فکر کنید". ریشۀ تمام بیماری‌ها، ناخوشی‌ها و بدی‌ها صرفا در ذهن شماست. مردم با تمرکز بر افکار مثبت و منفی می‌توانند تجربیات مثبت و منفی را به زندگی خود بکشانند. در حقیقت اگر شما به چیزهای مثبت فکر کنید، تمام آن چیزهای مثبت را در زندگی خود جذب می‌کنید و اگر به چیزهای منفی فکر کنید، تمام آن تجربیات منفی به زندگی شما هجوم می‌آورند.

اعتقاد اصلی پشت این حرف از این نشأت می‌گیرد که مردم و فکر آنها از انرژی خالص ساخته شده و از طریق جذب انرژی مثبت و کائنات، یک شخص می‌تواند سلامتی، ثروت و ارتباطات شخصی‌اش را بدست بیاورد.

در حقیقت قانون جذب یک اعتقاد است که جهان برای شما ساخته و فراهم شده. شما با تمرکز روی افکار مثبت و مثبت اندیشی می‌توانید آنها را بدست آورید. این یک باور رایج و متداول است که "علاقه، همیشه علاقه را جذب می‌کند." فکر مثبت همیشه نتیجه مثبت دارد. از طرف دیگر فکر منفی نتیجه منفی در پی خواهد داشت. اما قانون جذب بسیار فراتر از این می‌رود و این اصل را چنان تعمیم می‌دهد که "فکر کردن به یک لامبورگینی قرمز برای شما لامبورگینی قرمز می‌آورد.

لازم به ذکر است که اینجانب مدت‌های مدیدی است که به حقوق ماهیانه بالغ بر 20 میلیون فکر می‌کنم و در تمام تصوراتم خویش را می‌بینم که بر صندلی خود در شرکت نوین لم داده‌ام و 20 میلیون به حسابم ریخته شده، سر ظهر در یک دیس طلایی استیک برایم سرو می‌شود و با یک هواپیمای کوچک مامانی عصرها به خانه برمی‌گردم. اصلاً آنقدر روزها درگیر این فکر شده‌ام که سرعت نوشتنم به دو کلمه در سه ساعت رسیده است. اما هنوز اون هواپیمای کوچولوی قرمز رنگ سروکله‌‎اش پیدا نشده است.


شما به چه طریق باید افکار مثبت را جذب کنید ؟

تنها راهی که راز پیش پای شما می‌گذارد، این است که خود را در آیندۀ مطلوب‌تان متصور شوید و تمام چیزهای مثبتی که مد نظرتان است را به صورت واضح ببینید تا به تمام آنچه که می‌خواهید برسید. در این راه به افکار منفی هرچند اندک اصلاً، ابداً و تحت هیچ شرایطی نباید فکر کنید. قانون جذب کائنات به شما همه چیز می‌دهد.


از شما تمنا دارم که لحظاتی فکر کنید

به این فکر کنید که در 2006 فیلمی ساخته می‌شود با تأکید بیش از اندازه‌ای بر روی مثال‌هایی از مال و ثروت (تقریباً 80% مثال‌ها موارد مالی است گردنبند، خانه، پول و....) و در ازای تمام این وعده‌های آن‌چنانی پول و ثروت تنها یک راه بسیار ساده ارائه می‌دهد؛ شما کافی است فکر کنید و تصور کنید!

کائنات و کلِ گیتی هر آنچه را بخواهید به شما می‌دهد. به نظر شما این تجاری‌ترین ایده ممکن و بهترین راه برای پول درآوردن نیست؟ جالب است که به تمام ابعاد این ‌ایدۀ تجاری حکیمانه فکر شده. ابتدا مختصری از قدرت فکر می‌گویی، سپس وعده‌هایی عموما مالی و با مبالغ هنگفت می‌دهی، کمی از فیزیک و جذاب‌تر از آن متافیزیک اضافه می‌کنی، در نهایت هم نام تعداد زیادی از مشاهیر را ضمیمه می‌کنی. تمام آدم‌های تنبل جهان عاشق این ایده می‌شوند.

و خب متاسفانه این میزان استقبال طبیعی است. در کنار این مدام به تعداد آدم‌هایی که از طریق ترویج قانون جذب پول در می‌آورند، اضافه می‌شود. پس این ایده بیشتر و بیشتر پخش می‌شود. سراسر جهان سمینارهایی برگذار می‌شود و سخنرانانی با آب و تاب از قانون راز، جذب و جادوی فکر مثبت حرف می‌زنند. جالب است که حتی نام کتاب "جادوی فکر مثبت" است. خود این اسم به اساس و بنیاد جادو و چیزهایی که در بهترین حالت نام شبه علم را می‌توان بر آن گذاشت اشاره دارد. سرانجام با این ایدۀ تجاری قانون راز به یک برند تبدیل می‌شود. در حقیقت راهی می‌شود برای پول درآوردن و البته گسترده‌ترین سواستفاده تاریخی از آرزوهای تحقق نیافتۀ بشر در قرن بیست و یک!

... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را‍‍
با دست های روشن تو می توان گشود
     
  
زن

 

مشکل اساسی قانون جذب چیست ؟

در ادامه من دلایل زیادی برای شما می‌آورم که چگونه این قانون زندگی شما را تباه می‌کند. اما پیش از بررسی تمام این‌ها می‌خواهم اصلی‌ترین دلیل مخالفتم را با این جادوی شگفت‌انگیز بیان کنم.

قبل از خواندن این قسمت می‌خواهم از شما خواهش کنم تدتاک ما به نام رهبران بزرگ با چرا شروع می‌کنند را ببینید، این ویدئو فوق‌العاده است و قطعاً متحیر می‌شوید. در اینجا با اشاره به آن بحث می‌خواهم مفهومی را مطرح کنم:

به نظر شما چه اتفاقی می‌افتد که یک شرکت کامپیوتری به نام اپل را تا این حد از رقیبانش متمایز می‌کند؟ در سراسر جهان میلیون‌ها برند فعالیت می‌کنند اما چه چیز اپل را سالهای سال است متفاوت از تمام برندها می‌کند؟

قطعا استیو جابز به ظرف میوه‌اش خیره نشده و ناگهان سیب گاز زدۀ خواهرش را در قالب بزرگ‌ترین شرکت کامپیوتری ببیند و سال‌ها خودش را بهترین شرکت کامپیوتری جهان تصور کند تا ناگهان اپل ظهور کند.

این روشی است که جادوی فکر مثبت به ما پیشنهاد می‌کند. اینکه حتی تصورش خنده ‌‎دار است. اما مسئله این نیست. مسئله این است که چه چیز رهبران بزرگ را به رهبران بزرگ تبدیل کرده است. در آن تدتاک خواهید دید که پاسخ آنها به چرایی کارهای‌شان، چیزی است که آنها را متمایز می‌کند. در حقیقت مردم بابت کاری که می‌کنید به شما پول نمی‌دهند. بابت دلیل شما برای انجام این کار پول می‌دهند.

ثروت، پول و زندگی لوکس از مهم‌ترین مانیفست‌های قانون جذب و فیلم راز است (میزان تجاری بودن این اصل شگفت‌انگیز هستی همینجا مشخص است). در حقیقت این قانون از وسایل و نتیجۀ اهداف بزرگ صحبت می‌کند، نه خود اهداف و انتخاب هدف اصلی شما را می‌سپارد به گیتی و جهان. اصلاً نگران نباشید، شما فقط بنشینید و تصور کنید، گیتی حساب‌های شما را پر خواهد کرد. اما اصلا هدف شما از پول و ثروت چه می‌تواند باشد؟ از گیتی بپرسید.

در حقیقت یکی از مهم‌ترین مسائل راز و فکر مثبت این است که (با فرض اینکه تمام آن مهملات درست باشد)، جای اشتباهی را هدف گرفته است. پول وقتی در نقش هدف قرار بگیرد، صرفا پوچ و بی معنی است. اما اگر شما بتوانید هدفتان را مشخص کنید آن وقت امکان ندارید که صرفا با فکر مثبت بتوانید به آن برسید. شما نیاز دارید که جوانب مثبت و منفی آن را بسنجید، حتی گاهی آنرا به چالش بکشید و جادوی فکر مثبت فقط حرف از مثبت بودن می‌زند. در حقیقت شما حق ندارید به چیزهای منفی فکر کنید چراکه افکار منفی به سمت شما هجوم می‌اورند و بدبختتان می‌کند.

واقعیت غم‌انگیز این است که آدم‌های بی‌شماری در سراسر جهان به "رویای پولدار شدن" علاقه دارند، بخصوص راه‌های بی‌دردسر و یک‌شبه پولدار شدن. آدم‌ها از این استقبال می‌کنند که یک نفر به آن‌ها بگوید بخواب، رویا ببین و پولدار شو! در حقیقت این همان چیزی است که تمام جهان می‌خواهند.

این را حتی از میزان سرچ چنین موضوعاتی در گوگل نیز می‌توان فهمید (سرچ‌هایی از قبیل برآورده شدن آرزوی محال، سریع‌ترین راه پولدار شدن و چیزهای زیادی از این قبیل). اما از میان تمام برندها تنها یک برند اپل می‌شود. بیشمار نویسنده در جهان وجود دارند، اما یک نفر جیمز جویس است که بیش از 200 بار کتاب مردگان را بازنویسی کرده. (پیش‌نویس‌های او موجودند و می‌توانید ببینید). سالیان سال میلیون‌ها نوازنده و خواننده زندگی می‌کنند و می‌میرند اما هنوز افسانۀ پینک فلوید تکرار نشده است. پس یگانه راه شما برای موفقیت و خوشبختی این است که ابتدا بفهمید که هدفتان چیست، چرا آن کار را انجام می‌دهید و چرا مردم باید به کار شما اهمیت بدهند. سپس پله پله برنامه ریزی کنید تا به هدفتان برسید.

قانون جذب و انرژی مثبت

شاید این جملۀ معروف را شنیده باشید که به جای رویا دیدن بیدار شوید و به دنبال رویاهای‌تان بروید و حالا ما در سال 2006 می‌شنویم که قانون جذب و راندا برن می‌گویند، چرا بیدارید؟ بخوابید تا کائنات رویاهای‌تان را به شما بدهند.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را‍‍
با دست های روشن تو می توان گشود
     
  
زن

 

6 دلیل که نباید از قانون جذب استفاده کنید

1. عملگری را از شما می‌گیرد و به انفعال شما دامن می‌زند
بر طبق قانون جذب تنها کاری که برای رسیدن به اهداف‌تان باید انجام دهید، این است که تصور کنید به آنها رسیده‌اید. این نقل قول مستقیم یکی از معلمان قانون جذب است که "شما به جهان نیامده‌اید که کاری انجام بدهید، کار و عمل شما به جهان نشان می‌دهد که چیزی را ندارید و این باعث می‌شود که به قانون جذب شک کنید. بنابرین به هیچ عنوان نمی‌توانید از جادوی فکر مثبت استفاده کنید" تمام تنبل‌های جهان می‌توانند شیفتۀ این قانون شوند.

در حالیکه تقریباً برای همگان آشکار است که تلاش و کوشش تنها راه رسیدن به یک هدف است و این کاملاً با قانون راز ناسازگار است. بنابرین قانون جذب تمام چیزی که شما برای رسیدن به هدف نیاز دارید را از شما خواهد گرفت.

2. برنامه ریزی برای قانون جذب معنا ندارد
اگر بهترین راه برای دستیابی به یک هدف این است که تصور کنیم آن را به دست آورده‌ایم، پس هیچ دلیلی وجود ندارد که بخواهیم برای رسیدن به چیزی برنامه‌ریزی کنیم. همچنین برنامه‌ریزی به جهان نشان خواهد داد که شما به آن ایمان نیاورده‌اید و شک دارید. بنابرین قانون جذب برای شما عمل نخواهد کرد.

اصولاً شک کردن در این قانون همچون کفر حساب می‌شود و به شدت منفی است. در صورتیکه تمام چیزی که باعث پیشرفت بشر تا امروز شده‌است نگاه انتقادی به دنیا و یک نارضایتی از وضعیت حاضر بوده که باعث شده انسان فکر کند و راه دیگری پیدا کند. در حقیقت اساس تکامل بر نارضایتی از وضعیت فعلی و حرکت به وضعیت مطلوب شکل گرفته است.

حالا چگونه قانون جذب می‌خواهد این مفهوم اساسی و مهم را رد کند؟ از طرفداران دوآتیشه‌اش بپرسید.

اما طنز و تناقض راز و قانون جذب در این است که در وب‌سایت جک کانفیلد (یکی از بانیان اساسی راز) برنامه‌ای فروخته می‌شود که به شما آموزش می‌دهد چگونه یک برنامۀ عملی برای زندگی خود بنویسید. اگر روزی وارد وب‌سایت او شدید و با خطای 404 مواجه شدید مطمئن باشید که این خشم گیتی است که گریبان این معلم بزرگ را گرفته است چون برای شما برنامه‌ریزی می‌کند.

3. زمان در قانون جذب هیچ معنایی ندارد
وقتی شما طوری زندگی کنید که انگار به اهداف‌تان دست یافته‌اید، هیچ دلیلی وجود ندارد که یک مهلت زمانی برای رسیدن به اهداف‌تان مشخص کنید. در حقیقت شما به هیچ جدول زمانی برنامه‌ریزی نیاز ندارید. راندا برن به ما می‌گوید "جهان برای برآورده کردن نیازهای شما هیچ وقتی لازم ندارد" در حالی که تحقیقات تمام روان‌شناسان و محققان حوزۀ کسب‌وکار می‌گویند که مهم‌ترین روش عملی برای دست یافتن به یک هدف داشتن یک جدول زمانی برای رسیدن به یک هدف است.اما محققان عزیز ما در جادوی فکر مثبت بر این باورند که قرار دادن یک مهلت زمانی برای جهان یک توهین بزرگ به جهان است و اگر برایش هدف تعیین کنید محال است خواستۀ شما را برآورده کند. همانطور که می‌بینید هر چیزی که بتواند راهی برای آزمودن این قانون بزرگ می‌شود باعث خشم و عصبانیت گیتی خواهد شد.

4. با هر نوع چالشی مخالف است
در این قانون چالش‌ها به عنوان عوامل منفی و بازدارنده شناخته می‌شوند. چرا که یک چالش حرکت به سوی افکار منفی است و جهان اصلاً از این افکار منفی خوشش نمی‌آید. از طرف دیگر اگر قرار است شما تصور کنید که به هدف‌تان دست یافته‌اید که عملا چالشی وجود ندارد. این قانون تمام چیزی که شما برای پیشرفت و موفقیت نیاز دارید را از شما سلب می‌کند.

اما مگر می‌شود که برای رسیدن به هدف چالش‌ها را در نظر نگیرید؟ مگر می‌شود که هدفی داشت اما وارد چالشی نشد؟ شما حتی اگر بخواهید یک لباس مهمانی بخرید به چالش اینکه کدام زیباترند فکر می کنید.

5. تمام احساس دلسوزی را از شما می‌گیرد
اگر شما قرار است با هیچ فکر منفی درگیر نشوید، پس عملاً هیچ‌وقت به فکر کمک به موسسات خیریه و انسان‌های فرو دست نباید بیفتید. چون اگر به فقر و بدبختی فکر کنید؛ قطعاً بدبخت و بیچاره خواهید شد.

یکی از بنیانگذاران راز می‌گوید: "موسسات خیریه تنها فقر و بدبختی را جاودانه می‌کنند. آن‌ها می‌خواهند که فقر را ریشه‌کن کنند اما پرداختن به فقر، فقر و نکبت به بار می‌آورد." حتی راندا برن در کتاب راز از این هم فراتر می‌رود و می‌گوید "در خیابان به آدم‌های چاق، فقیر و بیمار نگاه نکنید چراکه فکر کردن به بیماری فوراً باعث بیمار شدن شما می‌شود.

با این اوصاف شما باید تمام دکترها، بیمارستان‌ها، پلیس و وکیل‌ها را از زندگی خود حذف کنید (مگر اینکه به قصد امر خیر مزاحم‌تان شوند که به هرحال دیدنشون واجب می‌شود).

مارتین سلیگمن از مهم‌ترین روان‌شناسان قرن 21 و استاد دانشگاه هاروارد می‌گوید:"کارهای خیرانه و داوطلبانه به شما احساسی از مثبت بودن می‌دهند و تاثیر شگفت‌انگیزی بر رضایت مندی شما از رندگی دارند." پینک فلوید در این رابطه آهنگی به نام on the turning away (هنگام روی گرداندن) دارد که پیشنهاد می‌کنم، حتماً آن را گوش کنید. من بخشی از متن این ترانه را برای‌تان می‌آورم.

هنگام روی گرداندن - پینک فلوید

6. قدرت در لحظه زندگی کردن از شما سلب می‌کند
برای اینکه به قانون جذب وفادار باشید، باید به طور دائم در آینده خیالی که منتظرید اتفاق بیافتد سپری کنید و تنها یک نتیجۀ موفقیت‌آمیز را متصور شوید. این قرار است ایمان شما به جهان را نشان دهد. فکر کردن به چالش‌ها، نقشه‌ها و کارهایی که باعث اختلاف نظر می‌شوند و منفی هستند را باید حذف کنیم. در حقیقت شما باید کل فرآیند برنامه‌ریزی و تمرکز بر هدف را کلا کنار بگذارید. این دقیقاً مخالف در لحظه زندگی کردن است.

تقریباٌ برای همه واضح است که فکر کردن به گذشته و اشتباهات قبلی هیچ سودی به حال شما ندارند و از شما یک انسان بی‌تعهد و ناراضی می‌سازد که هیچ اتفاق مثبتی برای شما نمی‌افتد. قانون راز روی دیگر همین سکه است. شما به جای فکر کردن به گذشته به آینده فکر می‌کنید. این باعث می‌شود شما نتوانید در لحظه زندگی کنید و ذهن شما ناآگاه عمل کند. هرچه هم بیشتر پیش روید این ناآگاهی روز به روز شدیدتر می‌شود.

ما باید به صورت دائمی و مداوم از لحظۀ اکنون خود آگاه باشیم. این یک مفهوم مهم روانشناسی به نام ذهن آگاهی ( (mindfulness) است. راه بهتر زندگی کردن و خوشبخت شدن شما در دنیا آگاهی است.
جادوی فکر مثبت و قانون جذب این آگاهی را به طور کامل از شما سلب می‌کند.

نتیجه گیری
تا الان باید برای شما روشن شده باشد که قانون جذب، جادوی فکر مثبت و فیلم راز تنها یک خوشحالی و شعف زودگذر را به شما می‌بخشند. اما دل‌بستن به این طرز تفکر تقریبا شما را از زندگی ساقط می‌کند. شاید ندانید که یکی از اعتیادآورترین چیزها در زندگی فکر کردن است. اگر شما یاد بگیرید سازنده و خلاق فکر کنید، اگر یاد بگیرید که فکر شما در جهت عملی مثبت و دست‌یافتن به اهداف‌تان باشد، کم کم به همین طرز تفکر عادت می‌کنید.

اما از طرف دیگر اگر بخواهید صرفا به تصور کردن آینده‌ای دلخواه بپردازید، آرام آرام این خیال‌پردازی گریبان شما را می‌گیرد و در تمام ابعاد زندگی شما سایه می‌اندازد. به خودتان که می‌آیید روزها، دقیقه‌ها و سال‌ها گذشته‌اند. شما هیچ کاری نکردید و تمام زندگی‌تان به یک رویای تحقق نیافته تبدیل شده‌است.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را‍‍
با دست های روشن تو می توان گشود
     
  
زن

 

چطور مثبت فکر کنیم؟ 25 روش برای تمرین مثبت اندیشی

شاید خیلی از ما واقعا ندانیم با این همه مشکلاتی که در زندگی داریم، چگونه مثبت فکر کنیم و از زندگی لذت ببریم. برخلاف تصور اکثر مردم، مثبت اندیشی و لذت بردن از زندگی ارتباط چندانی با عوامل محیطی و مادیات ندارد.

شما تنها زمانی خوشبختی را احساس می کنید و از زندگی خود لذت میبرید که بتوانید در هر شرایطی با دید مثبت به مسائل نگاه کنید. نگرش شما فقط و فقط به خودتان بستگی دارد و هیچ عامل دیگری نمیتواند شما را وادار کند بدبین باشید.

مثبت فکر کردن به فرد کمک میکند تا وقتی در مسیر سختی های زندگی قرار میگیرد، با داشتن یک چشم انداز و نگرش سالم از زندگی لذت ببرد.

در این مطلب با 25 تمرین مثبت فکر کردن آشنا می شوید که در هر شرایطی میتوانند مفید باشند.

1. افکار منفی را شناسایی کنید

افکار منفی را بشناسید! افکار منفی شما را از دیدن جنبه ی مثبت زندگی باز میدارند. چهار نوع فکر منفی وجود دارد. با شناخت افکار منفی می توانید آنها را دور بریزید.

فیلتر کردن، که شما فقط به جنبه ی منفی توجه میکنید.
شخصی سازی، که شما به خاطر حوادثی که رخ میدهد خودتان را سرزنش میکنید.
فاجعه سازی، که یک حادثه را بدتر از آنچه که هست نشان میدهید.
قطبی سازی، که در آن رویدادها یا منفی هستند یا مثبت.
افکار منفی

2. افکار منفی را دور کنید

هنگامی که روحیه تان ضعیف است اجازه ندهید افکار و احساسات منفی آزارتان بدهند. حتی تنها برای چند ساعت در روز افکار منفی را از خودتان دور کنید و فقط روی جوانب مثبت زندگی تان تمرکز کنید.

3. روز خود را مثبت شروع کنید
افراد منفی‌ باف تمایل دارند که روز خود را با فکر کردن به اینکه مشکلی پیش خواهد آمد، شروع کنند. به ‌جای آن، بر جنبه هایی از روزتان که میتواند خوب پیش برود و آنچه که در آن روز به دنبال آن هستید، تمرکز کنید.

4. یک سبک زندگی سالم داشته باشید
یک سبک زندگی که بر غذا خوردن سالم و رهایی از استرس تمرکز دارد به شما کمک میکند تا روحیه ی خود را مثبت کنید. به عنوان مثال سه بار ورزش کردن در هفته موجب یک روحیه ی مثبت تر میشود.

5. یک اعتراف روزانه داشته باشید
اعترافات، افکار مثبتی هستند که شما با صدای بلند میگویید تا خودتان را تشویق و ترغیب کنید. اعتراف شما میتواند هر چیزی باشد، از جمله‌ی «من یک روز خوب خواهم داشت» گرفته تا نقل ‌قول مورد علاقه ی خودتان.

همچنین میتوانید یک تفکر مثبت در مورد خودتان را انتخاب کنید و وقتی افکار منفی وارد ذهنتان میشوند آن را تکرار کنید.

6. بررسی کنید که چه چیزی را میتوان تغییر داد
گاهی مسائل موجود در زندگی خودتان میتواند باعث شود که منفی فکر کنید. راسل بیشاپ، روان ‌شناس آموزشی کالیفرنیا در مقاله ای که برای وب سایت Huffington Post نوشت گفت، بخش هایی از زندگی تان را که دوست دارید تغییر کنند، مثل یک شغل نامتناسب، را شناسایی کنید.

7. با افراد مثبت اندیش معاشرت کنید
مثبت اندیشی مسری است، پس اطراف تان را با دوستان و آشنایانی پر کنید که نیمه ی پر لیوان را می بینند. جمع‌ کردن افراد مثبت اندیش در اطراف خودتان میتواند کمک کند تا حمایت و رغبتی را که برای یک زندگی مثبت نیاز دارید به دست آورید.

دوستان مثبت اندیش

8. خوش گذرانی کنید
دیدن یک فیلم خنده دار، خواندن یک کتاب لطیفه یا دیدن یک استن آپ کمدی، خندیدن و خوش گذرانی کردن میتواند به شما کمک کند تا حس مثبت تری داشته باشید.

9. کارهایی را که دوست دارید انجام دهید
وقتی چیزی را پیدا میکنید که شما را خوشحال میکند و به انجام آنچه که دوست دارید ادامه میدهید، احساس نشاط پیدا میکنید. خواه دنبال کردن یک سرگرمی جدید باشد و یا فروش ابتکاری، چیزی را امتحان کنید که همیشه خواسته اید انجام دهید و به خودتان اجازه ی موفقیت بدهید. به موارد منفی یا اینکه چگونه می توانید شکست بخورید فکر نکنید.

بیشتر بخوانید: بعضی آرزوهای شما اشتباهی هستند!

10. وضعیت را به شکل متفاوتی ببینید
وقتی صحبت از مثبت اندیشی میشود، دیدگاه اهمیت دارد. با ارزیابی یک وضعیت که قبلاً آن را منفی میدانستید و فکر کردن به اینکه چگونه میتوانید به شکل مثبتی به آن برسید، میتوانید یاد بگیرید که یک دیدگاه سالمتر به زندگی انتخاب کنید.

انرژی مثبت

11. افکارتان را هدایت کنید
روان شناسان از این روش زیاد استفاده میکنند. هنگامی که احساس ضعف یا اضطراب دارید این کار به شما کمک میکند کنترل افکار خود را به دست بگیرید. به یک رؤیای خوشحال کننده فکر کنید، یک تصویر ذهنی مثبت بسازید یا به عوامل خارجی واکنش های مثبت نشان بدهید تا احساسات بد را تحت کنترل در بیاورید.

12. اشتباهات گذشته را تجزیه و تحلیل کنید
مثبت فکر کردن به معنای انکار اشتباهات تان نیست. به جای این کار، برای فکر کردن به مسائلی که شما را به موقعیت کنونی تان کشانده است به خودتان کمی زمان بدهید تا در آینده از اشتباهات مشابه پرهیز کنید و دید مثبت تری نسبت به آینده داشته باشید.

13. با اعتماد به نفس رفتار کنید
بیشتر وقت ها زمانی که احساس ناامیدی و ناراحتی میکنیم، به جای اینکه بابت کارهایی که تاکنون درست انجام داده ایم به خودمان اعتماد کنیم، تنها روی مسائل منفی و اشتباهاتی که مرتکب شده ایم تمرکز می کنیم.

حتی اگر بعضی کارها را خراب کرده اید، برای کارهایی که تا حالا به خوبی انجام داده اید به خودتان اعتماد کنید.

بیشتر بخوانید: اعتماد به نفس به چه معناست؟

14. خودتان را ببخشید
اینکه مدام خودتان را بابت اشتباهات گذشته تان سرزنش کنید چیزی را تغییر نمیدهد. به خودتان بگویید که اشتباهات تان را بخشیده اید و سپس آنها را رها کنید.

15. از گذشته درس بگیرید
شما گذشته را پشت سر گذاشته اید، هر چقدر هم بد پیش رفته باشد، نمیتوانید آن را تغییر بدهید. هرگاه احساس کردید درباره ی گذشته افکار منفی به سراغ تان آمده اند، آنها را با افکار مثبت درباره ی آینده جایگزین کنید.

16. با افکار منفی روبه رو شوید
گاهی اوقات بهترین راه برای کنار آمدن با مسائل منفی زندگی‌، این است که با آنها روبه رو شوید. رسیدن به یک نتیجه یا دست کم تلاش برای رسیدن به آن باعث میشود نسبت به هر موقعیتی احساس بهتری داشته باشید.

17. شکرگزار باشید
باید برای نعمت های زیادی که به ما اعطا شده، شکرگزار باشیم. بابت آنچه زندگی تان را بهتر و شادتر ساخته است شکرگزار باشید تا انرژی مثبت بگیرید.


18. لبخند بزنید
گاهی اوقات تمام چیزی که برای داشتن حس خوب نیاز دارید یک لبخند است. تمرین کنید حتی زمانی که احساس خاصی ندارید صورت تان حالتی شاد داشته باشد.

19. باور کنید میتوانید تغییر کنید
همه ی آدم ها برخی از ویژگی هایشان را نمی پسندند و این مسئله گاهی باعث میشود احساس بدی نسبت به خودشان داشته باشند. به محض اینکه باور کنید میتوانید این ویژگی ها را تغییر بدهید راه هایی برای تغییر دادن شان خواهید یافت.

20. باور کنید لیاقت چیزهای خوب را دارید
به شانس اعتقاد دارید؟ به نظرتان آیا شانس واقعا وجود دارد؟ اگر واقعا باور نداشته باشید در زندگی لیاقت چیزهای خوب را دارید، چیزهای خوب زیاد سر راه‌تان قرار نمی‌گیرند. باور کنید ارزش خوش شانسی را دارید تا خوش شانس باشید.

21. تمرین کنید
وقتی صحبت از مثبت فکر کردن می شود، تمرین کردن واقعاً نتیجه میدهد. هرچه مثبت اندیشی را بیشتر تقویت کنید، احتمال اینکه این خط فکری را دنبال کنید بیشتر است.

تمرین مثبت فکر کردن را به زمان هایی که روحیه تان ضعیف است محدود نکنید. آن را به کار هر روزتان تبدیل کنید، چه زمان هایی که روحیه ی خوبی دارید و چه زمان هایی که روحیه ی بدی دارید.

شروع کنید

22. زودتر شروع کنید
میخواهید تغییر مثبتی در زندگیتان ایجاد کنید؟ همین حالا شروع کنید. پشت‌ گوش انداختن هر کار فرصت کافی برای بهانه آوردن در اختیارتان قرار میدهد پس در اولین فرصت ممکن شروع کنید.

23. بهانه تراشی را متوقف کنید
هر کس همیشه میلیون ها بهانه برای انجام ندادن هر کار دارد، حتی اگر انجام آن کار او را خوشبخت تر کند. در مسیر خوشبختی تان مانع ایجاد نکنید و بهانه های فلج کننده را دور بیندازید.

24. یادتان باشد هیچ شرایطی دائمی نیست
حتی اگر در حال کنار آمدن با اندوه از دست دادن یکی از عزیزانتان هستید، به یاد داشته باشید که با گذر زمان احساس بهتری خواهید داشت. شاید همیشه بابت این فقدان غمگین شوید اما با گذر زمان تحمل آن آسان‌تر خواهد شد. هر روز به خودتان یادآوری کنید شرایط بد زودگذر است.

تسلیم نشوید

25. تسلیم نشوید
تسلیم شدن معمولا انتخاب راهی آسان برای خلاص شدن از یک موقعیت دشوار است. هر چقدر هم احساس تان منفی بود هرگز از دنبال کردن چیزی که واقعا میخواهید، دست نکشید. اگر الان تسلیم نشوید در آینده از خودتان تشکر خواهید کرد.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را‍‍
با دست های روشن تو می توان گشود
     
  
زن

 


نکاتی برای مثبت اندیش بودن


اگر می خواهید مثبت اندیش باشید کافی است نکات زیر را فراموش نکنید.
مثبت اندیشیدن آدمی را در رسیدن به اهداف زندگی یاری می کند و سبب افزایش شور ، نشاط و کارآمدی و سازندگی می شود.برای رشد و گسترش نگرش مثبت به آینده در خود باید :

1 - جایگاه های سودمند و خوشایند را در ذهن خود مجسم کنید.

2 - هنگام سخن گفتن از واژگان مثبت بهره ببرید.

3 - همواره کوشش کنید اندیشه های منفی و خطا را از ذهن خود دور کنید.

4 - به جنبه های مثبت و سازنده زندگی تان نگاه کنید.

5 - با دارندگان اندیشه های مثبت، رفت و آمد کنید.

6 - از فیلم ها و داستان های الهام بخش سود جویید.

7 - آن چیزی را در ذهن خود ببینید که دوست دارید رخ دهد.

8 - بیاموزید که بر اندیشه های خودتان چیره باشید.

9 - کارهایی را در ذهن خود تکرار کنید که در شما انگیزه می آفریند.

10 - تمرکز و مراقبه را بیاموزید و تمرین کنید.

11 - مهارت شاد بودن و شاد زیستن را بیاموزید.

12 - توجه داشته باشید که حتی برداشتن یک گام به سوی مثبت اندیشی، سبب رفتارهای نو و شادی آفرین در زندگی تان می شود.

13 - ورزش را فراموش نکنید.

14 - به خنده و خوشی اهمیت بدهید.

15 - به جای ناتوانایی های تان، توانمندی های تان را ببینید.

16 - در برابر ناداشته های تان، داشته های تان را ببینید.

17 - در کنار نگاه واقع بینانه به زندگی، منفی بافی را از خودتان دور کنید.

18 - باور به « نمی توانم » را فراموش کنید.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را‍‍
با دست های روشن تو می توان گشود
     
  
صفحه  صفحه 2 از 9:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  9  پسین » 
علم و دانش

Thinking positive | مثبت اندیشی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA