ارسالها: 12930
#351
Posted: 20 Jan 2015 12:50
یک اتفاق عجیب:40نفر از اهالی یک روستای240نفره دوقلو هستند
روزنامه ایران نوشت:نیمی از دانش آموزان دبستان شهید «رحیم محمدزاده» شهرستان ابرکوه دوقلو هستند.این یک واقعیت شوکآور است که هرکسی برای نخستینبار وارد این دبستان میشود حتماً حیرتزده خواهد شد.در این مدرسه، دوقلوها چنان به هم وابستهاند که اگر یکی از قلها نباشد، قل دیگر بیتابی کرده و حتی بدون دیگری نمیخوابد.
روستای دوقلوها
ایرج زارع رئیس شورای روستای شهرآباد بخش بهمن ابرکوه به خبرنگار شوک گفت: شهرآباد که به روستای دوقلوها معروف شده، حدود 240 نفر جمعیت دارد که از این تعداد حدود 40 نفر از آنها دوقلو هستند.وی در ادامه گفت: دوقلوهای این روستا که بیشتر دوقلوهای همسان هستند آنقدر بههم شبیه هستند که بیشتر مواقع آنها را با هم اشتباه میگیریم.در بسیاری از مواقع اگر آنها به تنهایی دیده شوند با قل دیگرشان اشتباه گرفته میشود که این موضوع ماجراهای جالبی را رقم زده است.زارع افزود: حدود 50 درصد از ازدواجهای این منطقه از نوع فامیلی است و ممکن است یکی از دلایل افزایش دوقلوزایی باشد.وی در خاتمه افزود: همدلی و وابستگی این دوقلوها بسیار بیشتر از دیگر خواهر، برادرهای روستا است.
گفته های مدیر دبستان
مدیر دبستان شهید رحیم محمدزاده گفت: این مدرسه دارای 24 دانش آموز در مقاطع پیش دبستانی تا پنجم است که از این تعداد نیمی از آنها دوقلو هستند.وی ادامه داد: پس از 26 سال سابقه کار، زمانی که قدم به این آموزشگاه میگذارم، دیدن این دانش آموزان ساده دل و مهربان بویژه دوقلوها است که نیرویی در وجودم ایجاد میکند که از فعالیت در این مدرسه و وقت گذراندن با بچهها هیچگاه احساس ذرهای خستگی نمیکنم و حتی به جرأت میگویم که دیدن آنان روحیه ام را قوی میکند.مدیر آموزشگاه افزود: زمانی که انسان وابستگی و دلبستگی این دوقلوها و علاقه آنها را به یکدیگر میبیند ناخودآگاه به این میاندیشد که در این دنیا جز محبت و مهربانی هیچ چیز ماندنی نیست و بهتر است ما انسانها نیز بچه ها را الگو قرار داده و قدر یکدیگر را تا هستیم، بدانیم.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#352
Posted: 21 Jan 2015 11:28
دختر سه ساله ایرانی در جمع کوچکترین اعضای انجمن جهانی تیزهوشان
دختر سه ساله ایرانی با ضریب هوشی 155 به عضویت انجمن بینالمللی تیزهوشان (Mensa) درآمد.
به گزارش خبرنگار علمی ایسنا، «منسا» انجمن بینالمللی تیزهوشان با گروههای متعدد ملی و منطقهای در سراسر جهان است که اقدام به گردآوری افراد دارای بهره هوشی بالا کرده و با برنامههای سازماندهی شده، سعی در پرورش هر چه بهتر توان هوشی اعضا دارد.
رها دائمی، مادر نفس اسناوندی در این ارتباط به خبرنگار ایسنا گفت: حدود دو درصد از مردم کل جهان که ضریب هوشی بالای 135 دارند می توانند عضو منسا شوند و «نفس» اولین کودک ساکن ایران است که در نوامبر 2014 به عضویت این سازمان درآمده است. کمتر از ۱۵۰ کودک زیر سن مدرسه در کل دنیا عضو منسا هستند.
دائمی افزود: دخترم از هفت ماهگی اولین کلماتش را ادا کرد و از دو سالگی پایتخت کشورها، سیارات منظومه شمسی، اندام های داخلی و خارجی بدن، متضادها و اشکال هندسی را می شناسد. خواندن و نوشتن حروف انگلیسی نیز از دیگر توانمندی های اوست.
وی که با حساسیت خاصی پیگیر فراهم کردن زمینه آموزش مناسب دخترش است با اشاره به مراجعات مکررش به آموزش و پرورش از بی توجهیها و برخوردهای سردی که با او شده گلهمند است و میگوید: در مراجعاتی که داشتم بارها به من گفته اند هوش بالا در این سن که چیز مهمی نیست و کار خاصی نباید برای این قبیل کودکان انجام داد. نفس در حال حاضر تمام کتابهای پیش دبستانی را بلد است و می تواند به راحتی دوره دبستان را شروع کند ولی با پیگیری هایی که کردم فقط دو مدرسه غیردولتی در تجریش چنین امکانی را دارند که علاوه بر مشکل رفت و آمد، شهریه آنها هم بسیار سنگین است و آموزش و پرورش هم گفته در صورت تحصیل زودتر از زمان رسمی «نفس» در مدرسه خصوصی برای بازگشت به مدارس دولتی با مشکل مواجه می شویم.
دائمی که امیدوار است زمینه پرورش مناسب استعدادهای فرزندش در کشور مهیا باشد که ناچار به مهاجرت نشوند میگوید: متاسفانه آموزش و پرورش و سازمان پرورش استعدادهای درخشان در دوره دبستان، برنامه آموزشی خاصی برای تیزهوشان زیر سنین دبستان در مدارس دولتی ندارند در حالی که در همه جای دنیا تلاش می شود افراد با بهره هوشی بالا را از سنین هر چه پایین تر شناسایی کرده و زمینه ارتقای مهارتهای آموزشی آنها را فراهم کنند.
دکتر سهیلا فرتاش، متخصص روانشناسی تربیتی هم که تست هوش این کودک را انجام داده در گفتوگو با ایسنا اظهار داشت: نفس در تست هوش پیش دبستان وگستر و آزمون استنفورد – بینه که هر یک حدود 10 مولفه هوش را اندازه گیری میکنند، نمره بسیار بالایی کسب کرد که با توجه به رتبهبندی درصدی تستها مشخص شد ضریب هوشی او از 99 درصد همسالانش بالاتر است.
وی با بیان این که آشنایی و ارتباط خاصی با انجمنهای بینالمللی تیزهوشان نظیر منسا ندارد، اظهار داشت: از آن جا که کمتر از دو درصد افراد جامعه، تیزهوش تلقی میشوند، باید از آنها به عنوان منابع باارزش انسانی و سرمایه های هوشی کشور که قدر مسلم ارزشی بیش از معادن و ذخایر زیرزمینی کشور دارند، حراست کرده و زمینه شناسایی، پرورش و شکوفایی هر چه بیشتر استعدادهای آنها را فراهم کنیم.
فرتاش درباره شیوه مناسب پرورش این کودکان خصوصا در خردسالی و سنین دبستان گفت: بسیاری از کشورها با جداسازی این گروه از کودکان از بقیه همسالان در مدرسه مخالف هستند و شیوه مناسب پرورش آنها را آموزش آنها در کنار کودکان عادی و برگزاری کلاسهای فوق برنامه و ویژه برای آنها در ساعات پس از درس میدانند.
گفتنی است، شرط عضویت در انجمن جهانی تیزهوشان، کسب امتیاز لازم در یکی از آزمونهای تعیین ضریب هوشی انجمن و یا سایر آزمونهای معتبر و استاندارد مورد تایید انجمن است. نحوه رده بندی نتایج حاصل از آزمون به این صورت است که نتیجه آزمون بر حسب فراوانی مدل سازی شده و با نمودار استاندارد مطابقت داده میشود و جایگاه هر یک از شر کت کنندگان در آزمون نسبت به سایر افراد مشخص میشود و کسانی که بالاترین امتیاز را در گروه شرکت کننده خود کسب کنند، امکان عضویت در منسا را به دست میآورند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#353
Posted: 27 Jan 2015 14:10
خودکشی نافرجام کارگر شهرداری بوشهر
جوانی که قصد داشت خود را از بالای ساختمان چهار طبقه مدیریت پسماند شهرداری بوشهر به پایین پرتاب کند، با تلاش و گفت وگوی عوامل حاضر در صحنه، از تصمیمش منصرف شد.
به گزارش خلیج فارس، این فرد، کارگر پیمان کارلایروبی کانال های شهری بوشهراست که ماهانه قرارداد آن ها تمدید می شود. اما برای بهمن ماه عدم نیاز وی اعلام شده بود. او نیز پیش از ظهر یک شنبه از طریق ورود به ساختمان مدیریت پسماند، به روی پشت بام رفت و گفت به دلیل اخراج، قصد خودکشی دارد.
پس از 10 دقیقه، نیروهای پلیس و آتش نشانی در محل حاضر شدند.
این گزارش می افزاید: «با گذشت 20 دقیقه از حضور این فرد بر بالای ساختمان چهار طبقه، برخی مسوولان حاضر در صحنه از طریق گفت وگو با این جوان، وی را به انصراف از خودکشی مجاب کردند.»
پس از آن، جمعیت رهگذری که با این اقدام در محل تجمع کرده بودند، با شنیدن انصراف از خودکشی خوشحال شده و از اضطراب رهایی یافتند. با این توافق، برخی افراد حاضر در صحنه توانستند در پشت بام حاضر شده و کارگر شهرداری را به اتاق مدیرعامل سازمان پسماند منتقل کنند.
بازگشت به کار از شروط این جوان بوده است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#354
Posted: 28 Jan 2015 14:19
کبابی سابق متهم به ۹۴ هزار میلیارد تومان اختلاس
پنج سال پیش، محسن پهلوان مدیر شرکت "پدیده شاندیز"، تنها صاحب یک کبابی در شاندیز مشهد بود. امروز اما نام او بهعنوان مظنون به ۹۴ هزار میلیارد تومان اختلاس در کنار متهمان پروندههای بزرگ اقتصادی قرار گرفته است.
برخی رسانههای ایران از قول غلامعلی صادقی، دادستان مشهد، خبر از اختلاس ۹۴ هزار میلیارد تومانی شرکت پدیده شاندیز دادهاند؛ شرکتی که ریاست آن بر عهده محسن پهلوان است.
غلامحسین محسنی اژهای گفته است که مبلغ دقیق این اختلاس هنوز در دست بررسی است. آقای پهلوان هنوز دستگیر نشده و تمامی این اتهامات را رد کرده است.
محسن پهلوان که اینک ۴۳ سال دارد، در شهریور ۱۳۸۸ شرکت پدیده شاندیز را تاسیس کرد. این شرکت در اصل زیرمجموعه شرکت بزرگتر "گردشگری پدیده شاندیز" بود و قرار بود یک شرکت سهامی خاص با مسئولیت محدود باشد، اما پس از مدتی فعالیتهایش در ردیف شرکتهای سهامی عام قرار گرفت.
فروش سهام این شرکت با نرخ ۲۰۰ تومان به ۱۲۰ هزار نفر از جمله فعالیتهایی بود که در زمره شرکتهای سهامی خاص قرار نمیگرفت. نرخ سهام این شرکت هم اکنون از ۲۰۰ تومان به ۱۰ هزار تومان افزایش پیدا کرده است.
ظن دولتی بودن پدیده شاندیز
تبلیغات گسترده در صدا و سیما برای این شرکت، ظن دولتی بودن آن را بیشتر کرد. گفته میشود پنج درصد از کل درآمد صدا و سیما در بخش تبلیغات متعلق به پدیده شاندیز است.
روزنامه فایننشال تایمز در گزارشی که از این موضوع منتشر کرده از قول جواد قدوسی کریمی نماینده مشهد در مجلس شورای اسلامی نوشته تخلفات این شرکت تنها به دلیل جمعآوری پول از مردم نبوده، بلکه بسیاری از مقامات دولتی در این پروژه شریک هستند.
این روزنامه از قول منابع غیر رسمی نوشته که محسن پهلوان عضو سابق سپاه پاسداران بوده، وی اما این موضوع را رد کرده است. تحلیلگران معتقدند چنین حجمی از اختلاس نمیتوانسته بدون کمک مقامهای سیاسی صورت بگیرد.
فایننشال تایمز از قول یک تحلیلگر سیاسی نزدیک به اصلاحطلبان نوشته: «پهلوان از حمایتهای مقامات سیاسی و نظامی و نیز موسسات مذهبی برخوردار بوده، اما حالا که ۱۲۰ هزار سهام آن بیارزش شده و صاحبان این شرکت نگران سرمایههایشان هستند قوه قضائيه مجبور به مداخله شده و این موضوع را تهدیدی برای امنیت ملی دانسته است».
پس از متهم شدن شرکت پدیده شاندیز به اختلاس و نیز پخش اخباری مبنی بر مقروض بودن این شرکت، نرخ سهام آن به شدت نزول کرده است.
"هیچ اتفاقی نیفتاده است"
روزنامه اعتماد روز سهشنبه ۷ بهمن (۲۷ ژانویه) مصاحبهای را با محسن پهلوان منتشر کرد. وی در سرتاسر این مصاحبه اصرار دارد که هیچ تخلفی مرتکب نشده و هیچ اتفاقی روی نداده است و پدیده شاندیز مانند قبل به فعالیتهایش ادامه میدهد.
آقای پهلوان در این گفتوگو تایید کرده که "برخی اتفاقات" باعث شد قیمت سهام شرکت از ۱۰ هزار تومان به ۷۵۰۰ تومان کاهش پیدا کند اما خود وی با خرید ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیارد تومان سهام، قیمت را به حالت اولش بازگردانده است.
وی سرمایه شرکت پدیده شاندیز را بالای ۲۰ هزار میلیارد تومان اعلام کرده است. پهلوان در پاسخ به این سئوال که این شرکت چگونه در عرض پنج سال توانسته به چنین سرمایهای دست پیدا کند میگوید: «كشور در سال بيش از صد روز تعطيلی دارد اما ما بدون تعطيلی كار میكنيم. اصلا تعطيلی نداريم، ٢۴ ساعته هم كار میكنيم. وقتی سه برابر ديگران كار كنید و تعطيلی هم نداشته باشيد، سه برابر ديگران رشد میكنيد».
محسن پهلوان معتقد است که شرکت او در منطقه شاندیز مشهد ارزش افزوده ایجاد کرده. او به اعتماد میگوید: «من شانديز زمين خريدم متری ٣٠ هزار تومان، امروز در اين منطقه زمين متری ٧ تا ١٠ ميليون تومان داد و ستد میشود. مغازههای ما را بالای متری ۵۰ ميليون تومان خريداری میكنند. در اين منطقه كار شده، ارزش افزوده ايجاد شده».
وی در این مصاحبه به شغل قبلیاش که به نوشته فایننشال تایمز صاحب یک کبابی شاندیز بوده اشارهای نکرده و گفته ما جد اندر جد در کار ساختمانسازی بودیم. شرکت پدیده شاندیز به گفته صاحبش در افغانستان نیز پروژه دارد و او "اولین خارجی است که برای سرمایهگذاری وارد افغانستان شده است".
محسن پهلوان در پاسخ به این سوال که آیا نمیترسد آیندهای همچون بابک زنجانی در انتظارش باشد میگوید: «نه نمیترسم. پديده را از پرورشگاه نياوردم، اين پروژه را خودم زاييدم و با توجه به اينكه فرزند خودم است نمیترسم كسی آن را از من بگيرد».
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#355
Posted: 28 Jan 2015 14:22
ده هزار زندانی ایران با پابند الکترونیک زندان را ترک میکنند
با هدف کنترل زندانیان در خارج از زندان، به زودی به پای ده هزار زندانی پابند الکترونیک نامرئی زده خواهد شد. رئیس سازمان زندانهای ایران تعداد زندانیان مشمول این طرح را چهل هزار نفر اعلام کرده است.
علی اصغر جهانگیر، رئیس سازمان زندانهای کشور از زمان انتصابش به این سمت طرح استفاده از پابند و دست بند نامرئی الکترونیک را پیگیری کرده است. این طرح از نیمه دوم سال۱۳۸۸ مطرح شده است. او هدف از این طرح را کنترل زندانیان و کاهش آسیب به خانواده زندانیان عنوان کرده.
بر اساس این طرح تعدادی از زندانیان، بنا به تشخیص قوه قضاییه میتوانند دوران محکومیت خود را در خانههای خود بگذرانند. به این ترتیب فرزندان محکومین حضور والدین را در کنار خود احساس خواهند کرد.
رئیس سازمان زندانهای کشور، روز سهشنبه (۷ بهمن، ۲۷ ژانویه) در گفتوگو با خبرنگار مهر، در مورد آخرین وضعیت اجرای طرح پابندهای الکترونیکی برای کنترل زندانیان در خارج از زندان گفت:«برای اجرای این طرح، طی هفته آینده، تفاهمنامهای با یکی از شرکتهای مورد تائید معاونت فنآوری اطلاعات قوهقضائیه به امضا خواهد رسید.»
در نوروز سال جاری نیز، سازمان زندانها تعدادی زندانی را در تهران و اصفهان، با استفاده از پابندهای الکترونیک برای گذراندن دوره مرخصی، بیرون از زندان کنترل کرد. استفاده از دستبند و پابندهای نامرئی الکترونیک به زندانیان اجازه میدهد در شهر تردد کنند، ولی امکان تردد خارج از محدوده تعیین شده را نخواهند داد.
پابند الکترونیک به مثابه زندان باز
سهراب سلیمانی،مدیرکل زندانهای استان تهران نیز سال گذشته درباره هزینه تهیه و استفاده از این نوع دستبند و پابندها به ایسنا گفته بود:«تهیه این دستبندها هزینهبر است و مددجویانی که شامل شرایط استفاده از این فناوری باشند، باید هزینه خرید آن را بپردازند.»
بر این اساس زندانیان باید معادل ارزش دستبند ودیعه بگذارند و اگر آسیبی به دستبند برساندند بهای آن را از ودیعه تامین کنند.
مدیرکل زندانهای استان تهران همچنین در مورد نحوه کار این ابزارها گفته است:«تکنولوژی بکار رفته در این دستبندها به این صورت است که اگر مددجو از محدوده تعریف شده خارج شود، یک پیغام هشدار در سامانه و همچنین در خود دستبند به صورت آلارم لرزشی ایجاد میشود. در این صورت امتیاز از وی سلب و او به زندان بسته منتقل میشود.»
قانون جدید مجازات اسلامی، مجازاتهای تعزیری حبس را به هشت درجه تقسیم شده کرده است و به قضات امکان میدهد در مواردی به جای حبس، حکم مراقبت الکترونیکی صادر کنند. از اهداف دیگر اجرای این طرح کاهش تراکم زندانیان در زندانها است.
امین حسین رحیمی، سخنگوی کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس هشتم، نیز پیش از این گفته بود:«دادگاه میتواند در جرائم تعزیری تا درجه پنجم، حکم حبس را در مکانی مشخص، تبدیل به نظارت سامانه الکترونیکی کند.»
بهمن کشاورز، رئیس سابق کانون وکلای دادگستری، چندی پیش چنین اقدامی را مثبت ارزیابی کرد. او در این باره گفته است که در همه موارد و همه جرمها نمیتوان و نباید از این ابزار و روش که نوعی «زندان باز» محسوب میشود استفاده کرد. باید توجه کرد که مجرم تا چه اندازه میتواند خطرناک باشد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#356
Posted: 1 Feb 2015 02:25
عجیب ترین درخت ایران
مروارید سبز ارسنجان در استان فارس واقع است. مروارید سبز ارسنجان تک درخت روییده بر یک تخته سنگ بزرگ است که به سنگ صبور نیز شهرت دارد.
مروارید سبز در ۴ کیلومتری شمال غرب (شمال جغرافیایی) شهرستان ارسنجان واقع شده است، که به صورت درخت بنه خودرو بر روی صخره ای عظیم با ارتفاع تقریبی ۶ متر قرار دارد.
نکته جالب ماجرا در این است که درخت برای رساندن ریشه های خود به خاک، میان صخره را در چندین قسمت شکافته و توانسته به مرور خود را به زمین متصل کند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#357
Posted: 1 Feb 2015 02:26
بوسه دختر و پسر جوان بعد از دستگیری در داخل ماشین نیروی انتظامی
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#358
Posted: 2 Feb 2015 11:10
باران اخیر تهران 'نتیجه بارور کردن ابرها بود'
مسئولان وزارت نیروی ایران میگویند بارندگی روزهای اخیر تهران نتیجه "بارورسازی ابرها" بوده که برای اولین بار بر فراز پایتخت ایران انجام شده است.
خسرو ارتقایی، مدیر عامل شرکت آب منطقهای تهران امروز یکشنبه ۱۲ بهمن به خبرگزاری فارس گفت که باروری ابرها در چند روز گذشته آغاز شده و بارندگی جمعه شب تهران نتیجه همین باروری بوده است.
او این اقدام را نتیجهبخش و مثبت خوانده و گفته گزارش مربوط به نتایج آن به زودی منتشر خواهد شد.
باروری ابرها شیوهای مرسوم برای ایجاد بارندگی از طریق افزودن مواد لازم (عاملهای باروری) به ابرهای مستعد با هدف تشکیل بلورهای یخ و در نهایت بارندگی است.
باروری ابرها بسته به شرایط محیطی با روشهای مختلف از جمله نصب تجهیزات زمینی (در مناطق کوهستانی) یا استفاده از هواپیما برای پخش عاملهای باروری انجام میشود.
بر اساس گزارش سازمان جهانی هواشناسی در حال حاضر بیش از چهل کشور دنیا در حال اجرای پروژههای تحقیقاتی و اجرایی در زمینه تعدیل آب و هوا از جمله باروری ابرها هستند.
هفته گذشته رحیم میدانی، معاون وزیر نیروی ایران از آغاز پروژه باروری ابرها در ۶ استان ایران (آذربایجان شرقی، کرمان، یزد، اصفهان، فارس و چهارمحال بختیاری) خبر داده و گفته بود ۶ استان دیگر (تهران، البرز، گیلان و مازندران، آذربایجان شرقی، کرمان) هم در برنامه قرار دارند.
آقای میدانی گفته بود برای انجام باروری در تهران ابرهای مستعد با ضخامت حداقل ۵ کیلومتر لازم است.
امروز مدیر عامل شرکت آب منطقهای تهران گفت با وجود آن که ضخامت ابرها زیاد نبوده اما این پروژه برای اولین بار در تهران نتیجه داده و "ریزش خوبی" صورت گرفته است.
آقای میدانی وضعیت نامناسب بارش و کاهش حجم آب پشت سدهای کشور را دلیل اجرای این پروژه در استانهای مختلف اعلام کرده و گفته بود که امسال ۱۰ میلیارد تومان اعتبار برای باروری ابرها درخواست شده بود.
او گفت با وجود این که اثر باروری ابرها ۱۰ تا ۱۵ درصد است، اما این کار در شش استان اول موثر بوده است.
خبرگزاری ایرنا در گزارشی قرار گرفتن نام استانهای گیلان و مازندران در لیست بارورکردن ابرها را نشان از آن دانسته که "دیگر کار از کار گذشته و به نقطه بیبازگشت یا همان خط قرمز خشکسالی نزدیک شدهایم".
________________________________________________________________
پیشینه بارورسازی ابرها در ایران
وزارت نیرو از سال ۵۳ الی ۵۷ با همکاری یک شرکت کانادایی و با استفاده از یک هواپیما و تعدادی ژنراتور زمینی اجرای پروژه بارورسازی ابرها را در حوزه سد کرج و جاجرود انجام داد. طی سالهای ۶۸ الی ۷۴ بصورت پراکنده و با استفاده از ژنراتورهای زمینی در ارتفاعات شیرکوه یزد طرح بارورسازی ابرها به اجرا درآمد. مرکز ملی تحقیقات و مطالعات باروری ابرها در سال ۷۵ در ایران تاسیس شد و دو سال بعد با همکاری یک موسسه روسی پروژههایی در استانهای یزد و گیلان به اجرا درآمد. طی این سالها شعاع عملیاتی و مساحت تحت پوشش باروری ابرها در مناطق مرکزی ایران افزایش یافت واکنون حدود ۳۰ درصد مساحت کشور را شامل میشود.
پروژه گیلان-۲ در سال ۸۷ اولین تجربه کارشناسان ایرانی در اجرای پروژه بارورسازی ابرها بصورت مستقل و بدون حضور کارشناسان خارجی بود و تاکنون پروژههای بارورسازی ابر در استانهای مختلف کشور (بطور پیوسته در استانهای مرکزی و به صورت موردی در آذربایجان غربی، شرقی، اردبیل، زنجان، مرکزی و قم) اجرا شده است.
برگرفته از سایت مرکز مطالعات ملی و تحقیق باروری ابرها در ایران
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#359
Posted: 3 Feb 2015 13:20
مصاحبه با یک روحانی مسافرکش
جام جم : خلیل نادری هستم. سال 1355 در بیشه سرای ساری متولد شدم. من فرزند سوم خانواده روستایی هستم که پدرش مردی زحمت کش بود و هنوز هم هست. کودکی و نوجوانی ام در همان روستای خودمان سپری شد.
سال های ابتدایی انقلاب بود و شرایط برای درس و تحصیل دانش آموزان سخت. مدرسه ما در روستای همجوارمان بود و مجبور بودیم با سرویسمان که یک پیکان قراضه بود خودمان را به درس و کلاس برسانیم. یادم می آید که 10 دانش آموز بودیم که باید فشرده و روی پای هم می نشستیم تا به مدرسه برسیم.
از کلاس پنجم ابتدایی علاقه مند به دروس حوزوی شدم، اما پدرم اجازه نداد، می گفت خلیل شما باید حداقل سیکلت را بگیری بعد بروی حوزه. نه این که مخالف باشد نه! می گفت باید سواد عمومی ات بالاتر برود بعد بروی طلبه حوزه شوی. من هم وقتی سیکلم را گرفتم، همزمان حوزه و دبیرستان می رفتم.
پدرم در همان روستایمان راننده نیسان بود و از همین طریق نان سفره زن و بچه اش را تامین می کرد. ما هم گهگاهی به او کمک می کردیم و بار مردم را این طرف آن طرف و می بردیم. برادرهایم هم بعدها یک جورهایی شغل پدر را پیشه کردند و هر کدام به شکلی وارد حمل و نقل شدند. من هم طلبه حوزه ساری بودم و در کنار پدر گاهی کشاورزی و رانندگی می کردم، نزدیک 20 سال است که در کنار درس و حوزه، با ماشین هم کار می کنم تا این که برای ادامه تحصیل به قم آمدم. زندگی طلبگی در شهر غریب و اندک مواجبی که از حوزه می گرفتیم کفاف خرج و مخارج زندگی و اجاره خانه را نمی داد. گفتم چه بکنم و چه نکنم؟ در ذهنم جرقه خورد که کار حمل و نقل و مسافربری را در کنار درس انجام دهم، رفتم یک تاکسی خریدم و کنار درس و حوزه از این خیابان به آن خیابان مسافر هم می بردم. بعدها تصمیم گرفتم که گاهی مسافر بیرون شهری هم داشته باشم که خب الان هشت سال است که در خط تهران قم زیر نظر یک شرکت حمل و نقل مسافرکشی می کنم.
برای من کار کردن عار نیست، به نظرم این که انسان در تامین معاش خود دنبال یک راه طیب و طاهر باشد مهم است، حالا می خواهد هر کاری که باشد. مگر پیامبر چوپانی نمی کرد یا حضرت امیر چاه حفر نمی کردند، اگر الگوی ما ائمه باشند من چرا باید ناراحت باشم که مسافرکشی می کنم؟ مگر غیر از این است که می خواهم روزی پاک برای زن و فرزند خود تهیه کنم، من خیلی ها را می شناسم که حین انجام وظیفه با تاکسی کار می کند، چه ایرادی دارد. برای امرار معاش پاک و حلال در هر لباسی باید کار کرد و عرق جبین ریخت.
هستند کسانی که می پرسند چطور هم درس می خوانی هم در خط تهران قم مسافرکشی می کنی. خب واقعیت این است که الان من کارشناسی ارشد حوزه دارم و درسم را هم ادامه دادم. همیشه مراقب بودم که در این دو تداخلی ایجاد نشود، مثلا من نماز صبحم را که می خوانم استارت ماشین را می زنم و می روم سر خط مسافر می زنم برای تهران، از آن طرف هم دم در ترمینال جنوب طوری مسافر سوار می کنم که هشت و نیم قم باشم و بعد هم بروم سر کلاس و درس و مباحثه.
یک بار برای همدان مسافر زدم، طرف خیلی غمگین بود. به مقصد که رسیدیم گفتم جناب شما حالت خوب نیست، چیزی شده؟ گفت که مجلس ختمی داریم و قرار بوده من سخنران مجلس را دعوت کنم، اما نشده، گفتم هیچ نگران نباش، شما برو من دو دقیقه دیگر می آیم. رفتم عبا و عمامه ام را که همیشه مرتب و تمیز در سبدی در صندوق عقب تاکسی ام گذاشته ام را پوشیدم و به مجلس ختم رفتم و سخنرانی کردم. مسافرم از تعجب دهانش باز مانده بود و حسابی خوشحال شد. بالاخره یک موقع هایی تلاش می کنم اگر کاری از دستم بر می آید برای مسافرم انجام دهم، راه دوری نمی رود یک وقتی هم من دست نیازم سمت کسی بلند می شود.
من هم مثل هزاران راننده دیگر جریمه شده و می شوم ولی خوب بعضی از پلیس ها بعد از دیدن کارت گواهینامه یک مقداری تعجب هم می کنند. شهریور امسال دوستم تعدادی مسافر عرب داشت که می خواست با خودروی ون آنها به شمال ببرد، مشکلی پیش آمده بود که نتوانست برود، از من درخواست کرد که آنها را ببرم که پذیرفتم و راهی شدیم. پلیس در جاده من را نگه داشت و گفت گواهینامه، آن روز معمم نبودم، یعنی در کل وقتی پشت فرمان می نشینم لباس روحانیت نمی پوشم. او تا گواهینامه من را دید تعجب کرد و گفت شما چرا حاج آقا؟ گفتم یعنی چه؟ چرا مسافرکشی نکنم؟ مگر چه اشکالی دارد؟
مسافرهای ثابت زیاد دارم که خیلی هایشان نمی دانند من روحانی هستم و وقتی می فهمند تا مدتی متعجب می مانند. این اظهار تعجب ها برای من تکراری شده و سعی می کنم عادی جلوه کنم. مثلا دختر خانم دانشجویی مدتی مسافر من بود و هرازگاهی او را به تهران می آوردم و می بردم، یک بار من را در حرم حضرت معصومه اتفاقی دید، کلی جا خورد که مگر شما روحانی هستید؟ من فقط می خندیدم.
سال 1380 ازدواج کردم و دو فرزند دارم. از اول زندگی شرایطم را برای او توضیح داده و گفته بودم که زندگی با یک طلبه آن هم به این شکل راحت نیست، همسرم هم پذیرفت. خدا را شکر او هم اکنون همراه و همدلم هست و با درس و کار من موافق است، ولی خب یک نکته را هم بگویم بد نیست، برخی از مردم در سال های اخیر علیه روحانیت حرف هایی می زنند که دردآور است، من منکر این نیستم که عده ای در این لباس به خطا رفته اند و کارهایی کرده اند که نباید می کردند، اما نباید آن خطا را به اسم اسلام گذاشت و اصل آن را زیر سوال برد بلکه آن را باید به اسم من نوعی نوشت.
بدترین اتفاق زندگی ام وقتی بود که با زن و بچه در اتوبان تصادف کردم، شب خیلی بدی بود، من مسیر همیشگی را با سرعت متوسطی می رفتم که به مانعی برخورد کردم، ماشین چند بار دور خودش چرخید و منحرف شد. اصلا برای آن مانع علائم هشداردهنده نگذاشته بودند. خدا می داند که چقدر ترسیدیم، خودم آسیبی ندیدم، همسرم هم آسیب جزیی دید، اما فرزند کوچکم که صندلی عقب نشسته بود کمی دچار جراحت شد که به هر حال همه چیز به خیر گذشت، اما خب شب بدی بود. هنوز هم که فکر می کنم اذیت می شوم.
روزگار عجیبی شده، کسی به فکر کسی نیست. مثلا همین کارخانه های خودروسازی اصلا به فکر راننده و مسافر نیستند، بی کیفیت ترین ماشین ها را در اختیار راننده می گذارند که هر لحظه جان او و همراهانش در خطر است. من فکر می کنم باید این مشکل یک جایی حل بشود وگرنه معلوم نیست این ره که همه ما می رویم به کدام ناکجاآبادی ختم شود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#360
Posted: 3 Feb 2015 13:26
دختر شناگری که رسانههای ایران و جهان را سر کار گذاشت
الهامالسادات اصغری پاییز 1387 به شهرت رسید. او مدعی شد رکورد جدیدی برای آبهای آزاد به ثبت رسانده اما مسئولین از ثبت رکوردش خودداری میکنند. بیش از پنج سال طول کشید تا اثبات شود چنین ادعایی به دور از واقعیت بوده.
از آبزرور تا دیلی تلگراف، گاردین، تایمز و شبکه عربی بیناسپورت، طی این مدت گزارشهایی درباره رکورد او و مشکلاتی که در جمهوری اسلامی برای یک شناگر زن پیش آمده، منتشر کردند.
پتیشن حامیانش بیش از 150 هزار امضا داشت. فضای مجازی کاملاً همسو بود با ویدئوهای دختری که در اتومبیل یا استخر، با بغض درباره ظلمی صحبت میکند که به او روا شده.
گرچه وقتی این تب فرو نشست و واقعیت افشا شد، فقط خبرگزاریهای داخلی دربارهاش نوشتند!
ورزشینویسان ایرانی از جمله نگارنده این گزارش، از یکسو با هیاهوی پر دامنه الهام و هواخواهانش مواجه بودیم و از سمت دیگر، سکوت مسئولین وزارت ورزش درباره ادعاهایی که به تدریج مشخص میشد کذب بوده.
اعمال محدودیتهای حراستی توسط مرضیه اکبرآبادی معاونت ورزش بانوان در دولت احمدینژاد، منتقدان فراوانی داشت و همین موضوع، بر میزان استقبال از الهام میافزود.
جسارت و فن بیان الهامالسادات اصغری هم جالب بود و به سختی میشد نظراتش را تحسین نکرد: "وقتی ساعتها شنا میکنم و تسلیم امواج نمیشوم، مقابل مسئولان نیز تسلیم نخواهم شد. در حال پیگیری حق قانونی خودم هستم تا رکورد قانونی من را به ثبت برسانند. پوشش من به اندازه لباس یک فضانورد بود. اگر لباسی با همان حجم را به تن حسین رضازاده کنید و از او بخواهید وزنه بزند، همان لحظه از این رشته خداحافظی خواهد کرد."
الهام میگفت 18 کیلومتر با پوشش کامل اسلامی شنا کرده و ناظران قانونی هم حضور داشتند، اما مسئولین رکوردش را ثبت نمیکنند. چرا؟ خودش به خبرگزاری ایسنا پاسخ داد: به نظر آنها ثبت این رکورد، از لحاظ شرعی مشکل دارد.
دقیقاً مشخص نبود که او 12 ساعت شنا کرده یا پنج ساعت، 12 کیلومتر یا 18 کیلومتر. هربار، زمان و مسافت تغییر میکرد. اول آبان 87 به روزنامه اعتماد گفت: "تقاضای شنای 10 تا 15 کیلومتر را به فدراسیون اعلام کردم. فدراسیون استقبال کرد اما با داشتن شرایط خاص شنا تا 10 کیلومتر موافقت کردند."
با فرو نشستن هیاهو، مشخص شد اصلاً آبهای آزاد رکوردگیری ندارد! از طرفی، ناظرانی هم در کار نبودهاند. نه از فدراسیون شنا و نه از هیچ ارگان رسمی دیگری. فقط مسئول پلاژ بانوان شهرداری نوشهر آنجا حضور داشته. در هیچ یک از رشتههای ورزشی، رکوردگیری که با حضور فقط یک نفر انجام شده باشد، به صورت غیر رسمی هم قابل ثبت نیست.
جنجال داغ رسانهای چنان شدتی یافت که وزیر ورزش دولت احمدینژاد از معاون امور بانوان وزارتخانه خواست تا به ماجرا فیصله دهد. تیر92 خانم اکبرآبادی به الهام وعده داد که اگر ارتباطش را با رسانهها قطع کند و صفحه یوتوب و فیسبوکش را ببندد رکوردش ثبت خواهد شد.
به نوشته روزنامه ایران ورزشی، اصغری در عین تعجب خبرنگاران، شرایط را پذیرفت. دیگر خبری نشد از ویدئوها و مصاحبههایش درباره حمایت از حقوق دختران ورزشکار.
ایران ورزشی 15 تیر 93 از "رکورد پوشالی" نوشت و دختری که "به دنیا دروغ گفت تا به شهرت برسد."
الهام که میگفت با هماهنگی و حضور ناظران وزارت شنا رکورد شکسته، اظهاراتش را تغییر داد و در بیانیهای جدید نوشت: "رکورد من به دلیل اینکه جزو مهارتهای فردی است، در فدراسیون ورزشهای همگانی به لطف خدا با رعایت حفظ شئونات و پوشش کامل اسلامی به ثبت رسید و مدرکش را به زودی ارائه خواهم داد. اینگونه افتخارآفرینیها در حوزه فعالیت فدراسیون شنا و دیگر فدراسیونها نبوده و نیست."
الهام در اوج شهرت، نامهای هم به ضرغامی نوشت: "ویدئویی در یوتیوب منتشر کردم. در شرایطی که جهان درگیر اخبار تحولات مصر است، روزنامههای بینالمللی به موضوع من پرداختهاند. اما حیرتآور است با آقای مطهری ترجیح دادید درباره شکیرا و خانم تماشاگر والیبال که پیراهن آستین کوتاه داشت، با یکدیگر شوخی کنید."
در ادامه نامه آمده بود: تا وقتی شما رئیس سازمان صداوسیما باشید، این رسانه اجازه ندارد هیچ اسمی از من ببرد. روزی که رکورد شنای آزاد جهان را بشکنم، اگر در شبکههای صداوسیما حتی یک خبر از من منتشر شود، به مراجع قانونی شکایت میکنم.
«ناظران رسمی» که الهام میگفت شاهد ثبت رکوردش بودهاند، فقط یک نفر بود. خانم پریسا فریدونی. او تیر 93 به خبرگزاری ایسنا گفت: "الهام مسافتی را شنا کرد اما با لباس غواصی و کلاه، نه شنل و مقنعهای که به رسانهها نشان داد دروغ بودن ادعایش را به اطلاع اکبرآبادی رساندم اما وزارت ورزش این موضوع را پنهان کرد."
نایب رییس بانوان فدراسیون شنا نیز ادعای الهام را تکذیب کرد. شهربانو ورنوس گفت در شنای آبهای آزاد هیچ رکوردی قابل ثبت نیست و فقط نفرات اول تا سوم معرفی میشوند.
خانم ورنوس تاکید کرد: در مسابقات آبهای آزاد، الهام بعد از سه کیلومتر از آب بیرون آمد و نتوانست به خط پایان برسد. جلسهای در وزارت ورزش ترتیب دادیم و قرار گذاشتیم اگر ادعایی دارد، با شناگران به رقابت بپردازد اما او در جلسه دوم شرکت نکرد.
نایب رییس بانوان فدراسیون شنا یادآور شد اصغری نه قهرمان، نه شناگر و نه عضو تیم ملی است. فقط ادعاهایی دارد که نمیدانم با چه هدفی مطرح میشود.
سادات منصوری رییس کمیته آبهای آزاد فدراسیون شنا هم گفت: الهام درخواست کرد در دریا شنا کند. او در محل طرح دریایی بانوان در محدوده 100 متر شنا کرد و همان محدوده را دور زد.
در پی تکذیبهای مکرر کارشناسان شنا، بیانیهای جدید از الهام منتشر شد: عدهای معدود با اهدافی خاص، دروغهای کوچک و بزرگشان را منتشر میکنند و با پیامکهای تهدیدآمیز، با این روش کثیف سعی در اخاذی دارند.
الهام پاسخی در رد ادعای مسئولین نداشت. پریسا فریدونی مسئول پلاژ بانوان شهرداری نوشهر هم گفت از فدراسیون به او گفتند که این ورزشکار میخواهد رکورد شخصی خود را ثبت کند. از ساعت شش صبح شروع کردند. الهام هم مسافت مورد نظرش را شنا کرده اما بعداً برای "ثبت رکورد ملی" به فدراسیون رفته. این اتفاق، باعث احضار پریسا فریدونی به دفتر اکبرآبادی میشود.
او به ایسنا گفته: "الهام برای معروف شدن کلیپی در استخر درست کرد و به رسانههای خارجی فرستاد. آمدم ثواب کنم کباب شدم، آخر چطور میشود یک نفر با چنین پوششی هشت ساعت در آب باشد. اما خانم اکبرآبادی گزارشی علیه من رد کرد که تا مجلس هم رسید. ترکشهای ماجرا ادامه دارد و امسال از کار بیکار شدم. تربیت بدنی نوشهر هم توبیخم کرد. گناه من چیست. چرا باید کارم را از دست بدهم. در حالی که همچنان از الهام در برنامههای مختلف تجلیل میشود!"
تنها ناظر شنای الهام، شاید تمام ابعاد ماجرا را هم نمیگوید. آیا او در آن هشت ساعت، لحظهای چشم از شناگر برنداشته و تمام امور پلاژ را رها کرده؟ چرا باید چنین کند در حالی که این برنامه، رسمیت هم نداشته. محاسبه مسافت 18 کیلومتری در محدوده 100 متری، منوط به دقت کامل است. از طرفی، چرا یکسال سکوت؟
الهام گفته بود رضوانی سرپرست فدراسیون شنا هم در محل ثبت رکوردش حضور داشته در حالی که رضوانی آن زمان در ایران نبوده. گفته بود رییس فدراسیون رکوردش را ثبت کرده در حالی که فقط پریسا بوده و یک کرنومتر.
فدراسیون شنا، شیرجه و واترپلو به عنوان مرجع قانونی این رشته، تیر 93 در بیانیهاش نوشت: مسابقات آبهای آزاد در مسافت پنج، 10، 15 و 25 کیلومتر برگزار میشود. هرگونه مسابقه خارج از مسافتهای فوق و هرگونه رکوردگیری بدون مجوز فدراسیون فاقد اعتبار است. اصلاً در آبهای آزاد به دلیل شرایط متغیر دریاها، فقط تعیین مقام صورت میگیرد و هیچ رکوردی ثبت نمیشود.
ایسنا نوشت: "حضور یک بانوی ایرانی در آبهای آزاد به تنهایی ارزشمند است اما چه دردناک میشود وقتی ورزشکار برای به چشم آمدن، ماجرا را غیر واقعی نشان داده و مسئولان هم سکوت میکنند تا آب از آسیاب بیافتد. غافل از آنکه عدهای از آن ورزشکار اسطوره میسازند. جامعهای پر از قهرمانان حبابی."
سرانجام اینکه هنوز خبرهای دیگری از الهام و فعالیتهای ورزشی و اجتماعیاش منتشر میشود. اما دیگر از بازتاب رسانهای برخوردار نیست. شناگری که واقعاً شناگر است و توانایی فنی هم دارد، اما نه آنگونه که خودش را به جهان معرفی کرد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟