ارسالها: 12930
#361
Posted: 4 Feb 2015 18:34
پروندههای عجیب پزشکی قانونی؛ ماجرای نوزادان ۲ سر
مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران ضمن تشریح جزییاتی از مهمترین پروندههای روبهرو شده در طول 20 سال خدمتش در پزشکی قانونی از ارجاع سالانه نزدیک به 10 هزار جسد به سالن تشریح پزشکی قانونی استان تهران خبر داد.
به گزارش خبرنگار حوادث خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دکتر بشیر نازپرور روز دوشنبه در حاشیه افتتاح سوله مدیریت بحران در جمع خبرنگاران درباره اینکه چند سال سابقه خدمت در پزشکی قانونی را داشته و در این مدت با چه پروندههای عجیبی روبهرو شده است، گفت: 20 سال است که در پزشکی قانونی مشغول خدمت هستم و در طول این مدت طبیعی است که با پروندههایی روبهرو شدم که متفاوت از دیگر پروندهها بوده است.
وی ادامه داد: به عنوان مثال در اواسط دهه هفتاد جسد سه نوزاد دو سر در بیابانهای اطراف تهران کشف شد که برای بررسی این اجساد به پزشکی قانونی منتقل شدند یا به عنوان مثال چند سال پیش در حالی که چند ساعت از مرگ متوفی نگذشته بود و هنوز عملیات تشریح را شروع نکرده بودیم، پشت در سالن تشریح، دعوایی سخت میان فرزندان متوفی رخ داد که بعد از مراجعه فهمیدیم این دعوا برسر تقسیم ارث و میراث بوده است!
مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران درباره اینکه تاکنون اجساد چه افراد مهمی به پزشکی قانونی این استان ارجاع شده و علت مرگشان تحت بررسی قرار گرفته است، گفت: البته افراد مختلفی به پزشکی قانونی ارجاع میشوند، اما خود من جسد مرحوم شهیدلاجوردی را معاینه کرده و پیکر شهیدصیاد شیرازی نیز به مرکز پزشکی قانونی ما منتقل شد.
نازپرور با بیان اینکه جسد مرحوم پوپک گلدره نیز جزو چهرههای معروفی بود که پس از چندین ماه به سر بردن در کما به پزشکی قانونی منتقل شد، گفت: یکی از موارد نادری که درباره یکی از ستارهها با آن روبهرو شدیم، ماجرای جسد مرحوم حسین پناهی بود که جسد این فرد پس از آنکه 10 روز از مرگش گذشته بود، به صورت ناشناس به پزشکی قانونی آمده و در آنجا متوجه شدیم که این فرد حسین پناهی است.
وی درباره اینکه آیا شده مردهای پس از مرگش دوباره به زندگی بازگردد، گفت: اینطور نیست که بگوییم مردهای زنده شده است، اگر چنین اتفاقی هم بیفتد، قطعا در تشخیص مرگ اشتباهی رخ داده و معاینات کامل نبوده است وگرنه شدنی نیست یک نفر بمیرد و زنده شود.
مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران درباره اینکه گفته میشود فردی در قبر زنده شده، گفت: چنین مواردی به نظر من صحت ندارد و اگر نخواهم آن را با قطعیت رد کنم، حداقل میتوانم بگویم که در دوران خدمت من چنین موضوعی وجود نداشته البته اساتید ما مواردی از زنده شدن جسد در پزشکی قانونی را تعریف کردهاند.
نازپرور درباره یکی از مهمترین درسهایی که در طول 20 سال خدمت در پزشکی قانونی گرفته است، گفت: چندسال پیش وارد سالن تشریح شدم، دیدم که جسد مردی 90 ساله در کنار جسد یک نوزاد قرار دارد که این خودش یک درس است برای ما تا بدانیم مرگ پیر و جوان ندارد و همیشه باید برای روبهرو شدن با آن آماده باشیم.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#362
Posted: 4 Feb 2015 18:37
موزائیک با طرح «مرگ بر آمریکا» هم آمد
کف پوش حیاط مسجد خوزان شهر خمین از موزاییک هایی است که بعد از سی سال هنوز نگاه رهگذران را به خود جلب میکند. موزاییک هایی که شاید یکی از مهمترین شعارهای جمهوری اسلامی را در خود جای دادهاند.
به گزارش پارسینه به نقل از مهر، مسجد خوزان شهر خمین موزاییک هایی دارد که شاید هیچ نمونه مشابهی نتوان برای آنها پیدا کرد. موزاییک هایی که روی آنها با خط درشتی شعار «مرگ بر آمریکا» نوشته شده تا نمازگزارانی که وارد این مسجد می شوند هربار بعد از دیدن این موزاییکها قدمهایش به سمت شبستان مسجد را محکمتر بردارند.
موزاییک های سی و چند ساله مسجد خوزان خمین به خوبی نشان می دهد که این شعار تا چه میزان در میان مردم مومن این شهر نفوذ دارد.
آقای عباس شیرونی خوزانی طراح و سازنده موزاییک های مرگ بر آمریکا خاطره جالبی از ساخت آنها دارد. « آن زمان که میخواستند کف مسجد را موزاییک کنند من با برادرم شریک بودم و از طرف مسجد آمدند کارگاه و طرحهای مختلف موزاییکها را دیدند که یکی را انتخاب کنند. ولی من گفتم بگذارید یک قالب جدید برای مسجد بزنم و تا چند روز دیگر برای شما بیاورم و به شما نشان میدهم. به ذهنم رسید حالا که آنقدر آمریکا با مردم ما دشمنی می کند و از صدام هم حمایت همهجانبه میکند و جوانهای دسته گل ما را در جبههها میکشند طرح «مرگ بر آمریکا» را روی موزاییک کار کنم. شب نشستم و چند تا طرح برای خودم و به سلیقه خودم روی کاغذ کشیدم و فرداش بلند شدم رفتم وِیلون (از رهنان به سمت خیابان شهیدان). آنجا فردی به نام آقای خانی مغازه قالبسازی داشت که با هم رفیق بودیم و برای کارگاه ما قالب میزد. وقتی طرح را دید اول نگاهی کرد و گفت این دیگه چیه؟ گفتم مرگ بر آمریکا. گفت تا حالا جایی این طرح را ندیدهام. این طرح را برای کجا میخواهی؟ مطمئنی خریدار دارد؟ گفتم شما بزن بقیهاش با من. گفت برو دو روز دیگر بیا. گفتم «بابا من عجله دارم و این طرح را برای کف مسجد میخواهم و اگر زود نجنبم از دست میره. چون ممکن است بروند از جای دیگری موزاییک بردارند و نشود این طرح را کار کنیم.بچه هااوایل به شوخی و جدی به نشانه غیظشان از آمریکا روی موزاییکها بالا و پایین میپریدند.»
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#363
Posted: 4 Feb 2015 18:38
بدل داریوش اقبالی , خواننده معروف ایرانی در متروی تهران
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#364
Posted: 7 Feb 2015 12:48
احتمال صدور اعدام برای "استخارهگیر" مشهور و همسرش در قم
تقاطع: اخبار غیررسمی حکایت از آن دارد که مجید جعفریتبار، آخوندی که به "متخصص" گرفتن "استخاره" در ایران مشهور است و همسرش مینا مناقب با از سوی "دادگاه ویژه روحانیت" در قم به اعدام محکوم شدهاند.
مصطفی همت، فرزند محمدابراهیم همت -از فرماندهان سپاه پاسداران که در جنگ ایران و عراق کشته شد- روز یکشنبه (۱۲ بهمن-۲ فوریه) در صفحه شخصیاش در فیسبوک نوشت که آقای جعفریتبار که از سوی دادگاه با "ارتداد"، "اتهامات مالی"، "ارتباط با اجنه" و "اتهامات اخلاقی" روبهرو شده بود، از سوی دادگاه به "خلع لباس" و "سه بار اعدام" محکوم شده است.
برای خانم مناقب نیز با اتهام "مشارکت در جرم"، مجازات "هشت سال زندان" و "یک بار اعدام" صادر شده است.
به نوشتهی آقای همت، مجید جعفریتبار و همسرش، "هر دو از نوادگان آیتالله محمد صدوقی" از "روحانیان" پیشرو در انقلاب اسلامی هستند. صدوقی نماینده یزد در مجلس خبرگان قانون اساسی و "امام جمعه" این شهر بود که روز یازدهم تیرماه ۱۳۶۱ بعد از اقامه نماز در مجسدی در شهر یزد ترور شد و به همین دلیل در رسانههای حکومتی به عنوان "شهید محراب" از او نام برده میشود.
مجید جعفریتبار ۵۳ ساله که به عنوان "مفسر قرآن" و "استخارهگیر" معروف در قم فعالیت میکرد و از این راه به درآمد فراوانی رسیده بود، روز نهم تیرماه امسال بازداشت شد. همسر وی نیز از میانههای آبان ماه گذشته در بازداشت به سر میبرد.
پیشتر رسانهها از "ادعای ارتباط با امامزمان" و "مرید و مرادبازی" به عنوان دیگر اتهامات آقای جعفریتبار یاد کرده و نوشته بودند که او پیش از بازداشت و در حالی که بیمار بوده، مدتی نیز در "حصر خانگی" قرار داشت.
گفته میشود که او بیش از هفت ماه گذشته را در سلول انفرادی در زندان لنگرود واقع در جاده قم-کاشان گذرانده است.
در همین ارتباط، وبسایت "شیعه آنلاین" که در حوزهی اخبار دینی و مذهبی فعالیت میکند، روز ۲۹ آذرماه گذشته با انتشار گزارشی از آقای جعفریتبار به عنوان "روحانی نسبتا سرشناس" و "محبوب" نام برده و از انتشار شایعه اعدام وی در سطح شهر قم انتقاد کرده بود.
فعالیتهای آقای جعفریتبار در زمینه گرفتن استخاره از اوایل دهه هفتاد آغاز شد و به قدری گسترش یافت که چندی پیش از بازداشت، با استفاده از خدمات شرکت مخابرات ایران، نزدیک به ۲۰۰ خط تلفن گویا را خریداری کرد. او از طریق تلفن از ایران و حتی کشورهای دیگر، "سفارش استخاره" میگرفت و بعد از ۲۴ یا ۴۸ ساعت پاسخ آن را میداد. گفته میشود که در مقابل گرفتن هر استخاره، مبلغی بین سیصد تا ششصد تومان به قبض تلفن مشترکان اضافه میشده است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#365
Posted: 7 Feb 2015 17:12
همچون یک مادر برای گربههای شهر
ایران وایر :درست شبیه مادری که نگران خورد و خوراک بچههایش باشد گوشتها را خورد و نرم میکند و جلوی گربههایی که اطرافش حلقه زدهاند میریزد. گربهها هم که انگار او را میشناسند از همان لحظه اولی که وارد پارک شد اطرافش جمع شدند تا وعده غذایی امروزشان را از دستان مهربان او بگیرند.
این قصه زنی است که هر هفته دو بار برای گربههای پارک خانه هنرمندان در مرکز تهران از قصابی محل گوشت میخرد تا آنها از گرسنگی تلف نشوند. خودش ماجرا را اینطور روایت میکند: «این گربهها خیلی مظلومند، هیچ کس به فکرشان نیست، حتی خیلی از مردم زورشان میآید ته مانده غذاهایشان را به آنها بدهند. به همین خاطر من چندسال است، هر هفته دو بار، روزی 4 ، 5 کیلو گوشت مرغ میگیرم و برایشان میآورم.»
گوشتها را که بیشتر شامل قسمت گردن مرغ هستند با سنگی که در دست دارد روی لبه سیمانی پارک می کوبد تا نرم شوند و گربه ها راحتتر بتوانند آنها را بخورند. بی آنکه سرش را بلند کند، همانطور که کارش را میکند میگوید:« این گوشتها چون خام هستند خوردنشان برای گربهها سخت است، بعضی وقتها که فرصت کنم وقتی گوشت را خریدم به خانه میروم، آنها را در آب نیم پز میکنم تا نرم شوند بعد برای گربهها میآورمشان. اما وقتهایی هم هست که فرصت این کار را ندارم، مثل امروز، که با کوبیدن گوشتها با سنگ سعی میکنم خوردنشان را برای گربهها راحتتر کنم.»
گربهها اطرافش جمع شدهاند و انگار که بوی او را حس کرده باشند لحظه به لحظه بر تعدادشان هم افزوده می شود. گربهها دوان دوان از این سو و آن سوی پارک سمت زن میانسال می آیند، مودب و آرام اطرافش چمباتمه میزنند و منتظر سهم غذای امروزشان میمانند. بعضی از گربهها هم خودشان را برایش لوس می کنند، نزدیکتر می شوند، بدنشان را به دست و پاهای زن میمالند و با چهره و چشمهای مظلومشان به او نگاه می کنند تا زودتر سهمشان را بگیرند.
خرید این مقدار گوشت مرغی که هر هفته دو بار سهم غذای این گربههاست برای این زن 20 تا 30 هزار تومان هزینه بر میدارد.
در مدتی که زن مشغول خرد کردن و آماده کردن گوشتها برای گربههاست هر رهگذری که از کنارش میگذرد، از دیدن جمیعت گربههایی که اطراف او حلقه زدهاند مدتی مکث می کند با تعجب به صحنه نگاه میکند و بعد راهش را ادامه میدهد، بعضی هم سریع گوشیهای موبایلشان را در میآورند و عکس و فیلم می گیرند لابد برای فیسبوک و اینستاگرامشان.
اگر چه پاییز و زمستان امسال تهران برف و سرمای چندانی به خود ندید اما وقتی هوای شهر برفی و بارانی می شود، یا دما خیلی پایین میآید وضعیت گربههای شهر از همیشه بدتر میشود. زن این را می گوید و ادامه می دهد:« فصل زمستان بدترین وقت برای این گربههاست، غذا پیدا نمیکنند، کسی هم که به فکرشان نیست، به همین خاطر بیشتر گربههای شهر لاغر و مردنی هستند، من سعی میکنم اگر بشود در طول فصل زمستان و وقتهایی که هوا سرد است به جای هفته ای دوبار، دفعات بیشتری برای گربهها غذا بیاورم. اما خب وضعیت اقتصادی و مشکلات دیگر همیشه اجازه نمیدهد.»
از او درباره واکنش مردم و رهگذران میپرسم، پاسخ میدهد: «واکنشها متفاوت است، برخی تحسین و تشویق میکنند و حتی سعی می کنند در این کار به من کمک کنند، اما برخی هم که البته تعدادشان کمتر است سرزنش میکنند، میگویند گربهها آلوده هستند، مریض می شوی و ... به نظر برخی هم این گربه ها آفت هستند و باید از بین بروند. اما خوشبختانه تعداد این دسته خیلی کم است.»
فقط او نیست که دلش به حال گربههای شهر میسوزد و برایشان غذا میآورد، بر اساس گزارشهای وبلاگی و فیسبوکی شهروندان، حداقل دو زن دیگر یکی در پارک ملت و دیگری در پارک لاله نیز هستند که سالهاست به این کار مشغولند، آنها را گربهها و کلاغهای پارک ملت و پارک لاله میشناسند.
محمد درویش فعال و کارشناس شناخته شده محیط زیست، سال 88 در وبلاگ خود یک پست درباره زنی نوشت که هر روز برای گربهها و کلاغهای پارک ملت غذا میآورد، این بخشی از نوشته درویش است:« یک بانوی ایرانی در این شهر است که هر روز ساعت ۱۰ صبح به پارک ملت میرود تا به گربهها و پرندگان پارک غذا دهد. او ۹ سال است که دارد این کار را انجام میدهد و برایش فرقی نمیکند که هوا گرم است یا سرد و برف میبارد یا باران ... پیرزن دل پردردی داشت، میگفت: گربههای من قبلاً خیلی بیشتر بودند، اما یه عده مردمآزار آنها را میکشند یا معلول میکنند ... او با صاحب رستوران روبروی پارک قرار گذاشته است تا تهماندهی غذای مشتریانش را به قیمتی ارزانتر در اختیار او قرار دهد. میگفت: روزی ۸ کیلومتر پیاده میآیم تا به اینجا برسم و گاه از همین غذای گربهها و کلاغها میخورم .»
علاوه بر این ها در محله نارمک تهران نیز مردی میانسال به نام بهرام زینعلی زندگی می کند که اهالی منطقه به او لقب پدرخوانده گربهها دادهاند. مردی با یک پیکان قدیمی آبی رنگ که هر روز گربههای محلههای مختلف نارمک را به گردن مرغ و شیر میهمان میکند.
وبلاگ دیده بان گربههای ایران به نقل از بهرام زینعلی که می گوید این گربهها بچههای من هستند نوشته است: «وقتی من توی این سالها به حیوانات کمک میکردم انتظار داشتم مردم با دیدن من به این کار تشویق بشن و بتونم کمی فرهنگ حیوان دوستی رو بین اونها رواج بدم، اما اکثریت مردم ما هر روز سنگدلتر میشن و وقتی به گذشته نگاه میکنم میبینم گذشته خیلی بیشتر از امروز به حیوونها محبت میکردن.. امیدوار بودم وقتی میبینن یکی مثل من که همه چیزش رو از دست داده خیلی وقتها گرسنه میمونه تا گربهها رو سیر کنه کمی به خودشون بیان و از اینهمه عشق و صفای حیوون ها بهره مند بشن.. ولی افسوس که این اتفاق اونطوری که فکر میکردم نیفتاد...»
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#366
Posted: 8 Feb 2015 10:23
مردی که برای بار دوم از اعدام جست
مردی که 22 سال پیش به جرم قتل شریکش اعدام شده و زنده مانده بود، پس از 22 سال بار دیگر در حالی تا نزدیکی اعدام دوباره رفت که با پرداخت دیه 350 میلیون تومانی آزاد شد.
«نیازعلی رهایینیک» که پرونده قتل دوستش، پس از 20 سال دوباره ازسوی فرزندان مقتول به جریان افتاده بود، بعد از تحمل حبس دوباره چهار روز پیش با رضایت فرزندان مقتول آزاد شد. رهایی نیازعلی رهایینیک در اواسط بهمن ماه امسال در حالی اتفاق افتاد که این مرد یک بار اعدام شده و مرگش از سوی کارشناسان پزشکی قانونی تایید شده بود، اما در حالی که هنوز به سردخانه منتقل نشده بود، علائم حیات در او مشاهده شد.
«یک هفته تا اعدام دوباره نیازعلی»، «قصاص مردی که یک بار اعدام شده»، «استفتاء از مراجع تقلید برای اعدام دوباره مرد همدانی» و... اینها تیترهایی است که در چند ماه گذشته درباره این پرونده در رسانهها منتشر شد و شاید همینها در رهایی نیازعلی و رضایت فرزندان مقتول موثر بود.
پروندهای که به قوه قضائیه رفت
فرزندان مقتول که تحت هیچ شرایطی حاضر به رضایت نبودند و موفق به گرفتن حکم قصاص این مرد در اواخر شهریور ماه امسال از دادگستری همدان شدند پس از رفتن این پرونده به تهران و قوه قضائیه حاضر شدند با گرفتن 350 میلیون تومان از قصاص مجدد نیازعلی بگذرند. وکیل نیازعلی درباره این پرونده به فرهیختگان گفت: «این پرونده با پرداخت 350میلیون تومان مختومه اعلام شد و فرزندان مقتول به آزادی نیاز علی رضایت دادند.»
وی افزود: «مردم در پرداخت این پول کمک زیادی کردند و با این حمایتها کابوس قصاص دوباره را از نیازعلی گرفتند.» وی همچنین با بیان اینکه این خانواده وضع مالی بسیار ضعیفی دارند گفت: «با توجه به شرایط خانواده نیازعلی آنها مجبور به فروش منازل خود و اقوامشان شدند و حالا برای پرداخت بدهیهای خود نیاز شدیدی به کمک مردم دارند.»
همسر نیازعلی نیز در این رابطه به فرهیختگان گفت: «ما حتی از عهده پرداخت 50 میلیون تومان هم برنمیآمدیم و این 350 میلیون تومان با کمک همه اقوام دور و فقط برای زنده ماندن نیازعلی بود. حالا که او اعدام نشده باید همه آنها را پرداخت کنیم ولی خدا راشکر میکنم که همسرم اعدام نشد.»
آزادی با پرداخت دیه بیش از دو نفر
نیازعلی رهایینیک مردی که سال 1371 به وسیله بیل اقدام به مرگ دوستش در روستای کبودرآهنگ همدان کرده بود پس از این کار خود را به پلیس معرفی کرد. وی پس از ماندن 20 دقیقه در بالای چوبه دار و تایید فوت او از سوی کارشناس پزشکی قانونی در سردخانه زنده شد و پس از تحمل 15 سال حبس آزاد شد. اگرچه نیازعلی پس از این حبس طولانی و تحمل یک بار اعدام آزاد شده بود اما ماجرای او به همین جا ختم نشد و حدود دو سال پیش فرزندان مقتول که هنگام قتل صغیر بودند با پیگیریهای مداوم بار دیگر پرونده را به جریان انداختند و حکم اعدام وی را گرفتند. آنها حاضر به رضایت نبودند و برای همین شرط رضایت را رقمی عنوان کردند که خانواده نیازعلی تحت هیچ شرایطی قادر به پرداخت آن نبودند؛ 350 میلیون تومان. رقمی که بیش از دو برابر دیه یک نفر در زمان حال است و با توجه به شرایط مالی نیازعلی و خانوادهاش پرداخت چنین رقمی ممکن نبود، اما با کمک مردم این رقم پرداخت و رضایت خانواده مقتول گرفته شد.
حالا نیازعلی که پس از یک بار اعدام و تحمل 15 سال حبس، بار دیگر کابوس اعدام را در سر داشت و دو سال اخیر منتظر رفتن بالای چوبه دار بود، به زندگی بازگشته است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#367
Posted: 14 Feb 2015 11:06
سفر تپلترین کودک ایران از بجنورد تا تهران برای درمان
با انتشار گزارشی درباره زندگی کودک ۱۰ ماهه ۳۵ کیلویی در روزنامه همشهری و کمکهای خیرین، درمان این کودک بجنوردی در تهران کلید خورد.
چند هفته پیش بود که گزارشی درباره محمدکوچولو، کودک 10ماهه 35کیلویی و مشکلات والدینش برای درمان او منتشر کردیم. یک روز پس از انتشار این گزارش، تماسهای مردمی که قصد داشتند هر طوری شده به والدین محمد کوچولو برای درمان فرزندشان کمک کنند، با گروه حوادث شروع شد و در نهایت همین کمکهای خیرین بود که باعث شد پدر و مادر محمد که تا آن روز حتی برای بردن کودکشان نزد پزشک با مشکلات مالی روبهرو بودند، از شهرستان بجنورد راهی تهران شوند و به این ترتیب درمان تپلترین کودک ایران رقم بخورد.
هادی کوهی، پدر محمد میگوید: همه کارهای این سفر را خیرین انجام دادند. من یک کارگر ساده هستم که از وقتی اضافهوزن عجیب محمد شروع شد، مجبور شدم کارم را رها کنم و در خانه به همسرم کمک کنم؛ چون جابهجا کردن و اینطرف و آنطرف بردن یک کودک 35کیلویی برای همسرم خیلی سخت بود و بهتنهایی نمیتوانست از پس این کارها برآید. پس از اینکه بیکار شدم، مدتی خرج زندگیام را از پساندازی که داشتم، میدادم به امید اینکه پسرم درمان شود و به وزن عادی برگردد تا اینکه پساندازم هم تمام شد و حتی بیشتر از 10 میلیون تومان بدهکار شدم و برای دوا و درمان محمد با مشکل روبهرو شدیم.
خانواده کوهی پیش از این هم تلاش کرده بودند تا با انتقال کودکشان به مشهد، پی به بیماری او برده و برای درمانش اقدام کنند اما همه تلاشهایشان بینتیجه مانده بود. پدر محمد میگوید: آن موقع دکتر گفت که باید محمد رژیم بگیرد. مدتی هم رژیم غذایی را رعایت کردیم اما هیچ کاهش وزنی در کار نبود. دکتر میگفت که تا چندماه باید او را نزد وی ببریم اما این کار برایمان مقدور نبود و پول رفتوآمد به مشهد را هم نداشتیم.
برای همین خانهنشین شده بودیم و دیگر حتی نمیتوانستم برای درمان او اقدام کنم تا اینکه خیرین به دادمان رسیدند و با کمک آنها راهی تهران شدیم تا کار درمان پسرم را شروع کنیم.محمدکوچولو حالا تحت نظر پزشکی است که یکی از خیرین معرفی کرده. از او آزمایشهای مختلفی گرفتهاند تا مشخص شود که علت اضافه وزن عجیبش چیست. پس از آن هم مرحله نهایی درمان شروع میشود که احتمالا با بستری شدن در بیمارستان همراه است.
پدر محمد میگوید: همه امید ما برای درمان محمد کمکهای همین خیرینی است که تا حالا بدون هیچ چشمداشتی دستمان را گرفتهاند و از ما پشتیبانی کردهاند و من و همسرم نمیدانیم باید چگونه از آنها تشکر کنیم. آنها هزینه سفرمان به تهران و اقامت در پایتخت و مخارج پزشکی را تقبل و ثابت کردند که هنوز حس نوعدوستی و کمک به همنوع در وجود خیلیها زنده است.
براساس این گزارش، درمان محمدکوچولو در تهران در حالی ادامه دارد که پزشکان و بیمارستانها نیز میتوانند برای کمک به این خانواده و درمان رایگان تپلترین کودک ایران اعلام آمادگی کنند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#368
Posted: 15 Feb 2015 22:38
تهران گرانترین و بیرجند ارزانترین خانهها را دارد
در تازهترین گزارش مرکز آمار ایران، تهران و بیرجند به ترتیب عنوان گرانترین و ارزانترین قیمت مسکن در کشور را به خود اختصاص دادهاند. در این آمار تهران همچنین رکورددار کمترین افزایش قیمت هم شده است.
با وجود راکد بودن خرید و فروش مسکن در تهان و سایر شهرهای ایران، مرکز آمار ایران میگوید که قیمت مسکن در پائیز امسال در تهران به نسبت سال گذشته ۶ درصد افزایش داشته است.
به گزارش «ایسنا»، با توجه به قیمتهای متفاوت مسکن در شهرها، تهران در زمینه خرید و فروش مسکن گران قیمتترین شهر ایران و بیرجند ارزانترین شهر معرفی شده است.
براساس این گزارش که از سوی معاونت مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی، درفاصله سالهای ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۳ تهیه شده، به ترتیب شهرهای تهران، مشهد، اصفهان، تبریز و شیراز گران قیمتترین شهرها در زمینه میزان قیمت مسکن بودهاند. شهرهای بیرجند، بجنورد، شهرکرد، ایلام و یاسوج هم به ترتیب ارزانقیمتترین شهرهای ایران در زمینه قیمت مسکن هستند.
براساس این گزارش، میانگین قیمت هر متر مربع خانه درکل ایران ۲ میلیون و ۸۲۳ هزار و ۲۰۰ تومان است. میانگین قیمت هر متر مربع خانه در پایتخت ایران معادل ۴ میلیون و ۱۳۲ هزار تومان است. میانگین قیمت هر متر مربع خانه در شهر بیرجند که ارزانترین شهر لقب گرفته است، ۹۹۹ هزار و ۳۰۰ تومان محاسبه شده است.
درواقع شخصی که در تهران یک خانه ۱۰۰ متری در میانگینهای محاسبه شده داشته باشد، با مبلغی که برای خانهاش در تهران پرداخت کرده است، میتواند حدود ۴۱۳ متر خانه در بیرجند و یا ۴ خانه ۱۰۰متری معادل آنچه که در تهران دارد، در بیرجند داشته باشد.
تهران و رکوردی دیگر
کلانشهر تهران نه تنها در قیمت خانه رکورددار شهرهای ایران است، بلکه در افزایش قیمت هم رکوردی را به خود اختصاص داده است. برمبنای گزارش مرکز آمار ایران، کمترین افزایش قیمت در سال ۹۳ نسبت به سال ۹۲ هم به نام پایتخت ایران به ثبت رسیده است. تهران با ۳ /۴ درصد، زاهدان با ۲ /۶ درصد و بیرجند با ۲ /۸ درصد در جدول افزایش قیمت این آمار قراردارند.
در این گزارش، آمار بیشترین میزان افزایش قیمت در مدت مشابه یاد شده هم به ترتیب به شهرکرد با ۹ /۳۳ درصد، بندرعباس با ۶ /۳۲ درصد و مشهد با ۱ /۳۱ درصد اختصاص یافته است.
براساس گزارش مرکز آمار ایران در ۵ سال گذشته، قیمت هر متر مربع مسکن در کلانشهر تهران از ۱ میلیون و ۷۳۵ هزار تومان در سال ۸۹ به ۴ میلیون و ۱۳۲ هزار تومان رسیده است. برمبنای این گزارش هرمتر خانه در این بازه زمانی در حدود ۴ میلیون تومان افزایش قیمت داشته و این رکورد هم در آمارهای مرکز آمار ایران بی سابقه توصیف شده است. کمترین میزان افزایش قیمت در همین بازه زمانی یادشده به شهر ایلام اختصاص دارد. در این شهر قیمت هرمترمربع مسکن از ۴۵۴ هزار تومان در سال۸۹ به ۹۲۷ هزار تومان در سال ۹۳ رسیده است.
ارزش املاک مسکونی در بازار ایران هم با استناد به این گزارش حدود ۱۳درصد نسبت به سال گذشته رشد داشته و در عین حال رکود مسکن در ماههای گذشته به اوج رسیده است.
میانگین قیمت فروش هر متر مربع خانه در تهران نسبت به پاییز سال گذشته ۵۶/ ۲ درصد افزایش یافته است. معاملات اجاره مسکن هم در مدت زمان یاد شده در تهران نسبت به تابستان امسال ۲۹/ ۴ درصد کاهش داشته است.
با این حال میزان معاملات انجام شده در زمینه خرید و یا فروش ساختمانهای مسکونی کلنگی نسبت به فصل تابستان ۲۲/ ۷ درصد کاهش و نسبت به فصل مشابه سال قبل ۳/ ۵ درصد، افزایش داشته است. متوسط مبلغ اجاره ماهانه در شهر تهران نسبت به فصل قبل ۳/ ۸ درصد و نسبت به پاییز سال قبل ۱۰/ ۲ درصد افزایش داشته است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#369
Posted: 15 Feb 2015 22:40
حادثه عجیب برای واگن های تازه ترخیص مونوریل قم
واگن های مونوریل شهر قـم که به تازگی از گمرک ترخیص و همزمان با سالروز پیروزی انقلاب اسلامی به شهر قم آورده شده بودند در بدو ورود دچار حادثه شدند!
به گزارش عصرایران تصاویر این حادثه در شبکه های اجتماعی موبایلی منتشر شده است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#370
Posted: 17 Feb 2015 11:52
حکایت سربازی که ۹ سال خدمت کرد
جوان محمودآبادی با وجود گرفتن معافیت پزشکی از نظام وظیفه از سال 84 تا 93 مشغول خدمت سربازی بود در حالی که فوتبالیستهای معروف ایران همچنان سرباز فراری هستند.
موضوع فوتبالیستهای سرباز فراری از چند ماه گذشته سوژه داغ رسانههای داخلی و خارجی بود و کارت معافیت برخی از فوتبالیستهای معروف و حتی ملیپوش جعلی از آب درآمد که علاوه بر ایجاد مشکل برای خود بازیکنان متخلف به تیمهای طرف قرارداد با آنها نیز دردسر ایجاد کرد.
نکته مهم اینکه درگیر بودن چند بازیکن معروف و ملیپوش در این پرونده، موجب شده تا رسیدگی به این پرونده کمی سخت شود و البته پس از گذشت مدت زمانی اسامی برخی از این بازیکنان اعلام شد.
اما باز هم در اعزام تیم ملی فوتبال ایران به مسابقات ملتهای آسیا در استرالیا شاهد بودیم که با دستور مقام ارشد نیروهای مسلح بازیکن متخلف که به تیم ملی دعوت شده بود، بدون حضور در خاک کشورمان در مسابقات حاضر شد و پس از ناکامی تیم ملی برای تعیین تکلیف موضوع فرار از خدمت به کشور بازنگشت.
حال سوأل اینجاست که اگر یک فرد عادی و غیرمشهور اگر این تخلف را مرتکب میشد، چه برخوردی با وی میکردند و این به معنای فاصله دست نیافتی بین داروندارهاست.
استفاده از سند جعلی رسمی، بین 6 ماه تا سه سال حبس و سه تا 18 میلیون ریال هم جزای نقدی در پی دارد و متخلفان کارت جعلی خدمت مقدس سربازی علاوه بر این باید خدمت سربازی را نیز پشت سر بگذارند و بدین ترتیب باید در آینده شاهد انجام دادن خدمت سربازی فوتبالیستهای متخلف و همچنین تحمل جزای تعیینشده در قانون نیز باشیم.
با این توضیحات در این گزارش از جوانی صحبت به میان میآوریم که از سال 84 به خدمت سربازی اعزام شده اما در سال 93 یعنی پس از 9 سال هنوز توانسته کارت پایان خدمت خود را بگیرد.
مهدی فرهنگ جوان 29 ساله محمودآبادی با اشاره به اینکه در تاریخ 19 فروردین سال 84 برای طی کردن دوره آموزشی به پادگان المهدی بابل اعزام شدم، تصریح کرد: در این پادگان به مدت سه ماه آموزش خدمت سربازی را پشت سر گذاشتم و سپس برای ادامه خدمت به سپاه گرگان اعزام شدم.
وی افزود: بیش از 6 ماه از خدمت خود را پشت سر گذاشتم اما به دلیل تعرق شدید کف دست و با نظر مسئولان پادگان به کمیسیون استانی اعزام شدم و در دو کمیسیون تعیین شده شرکت کردم.
فرهنگ با اشاره به اینکه در آن زمان برخی بیماریها همچون عرق کردن شدید کف دست و پا به معاف شدن دائمی فرد منجر میشد، یادآور شد: پس از اینکه کمیسیون استانی معافیتم را صادر کرد برای دریافت معافیت دائم به بیمارستان بقیةالله تهران مراجعه کردم و معافیت دائم خود را دریافت و تحویل پادگان گرگان دادم.
این جوان محمودآبادی در ادامه خاطرنشان کرد: برای دریافت کارت معافیت به نظام وظیفه شهرستان مراجعه کردم و بنا به گفته مسئول نظام وظیفه مبلغ یک میلیون ریال برای صدور کارت معافیت نیز به حساب اعلامی واریز کردم.
وی ادامه داد: اما با مراجعه به سایت نظام وظیفه با پیغام به شما معافیت پزشکی تعلق نگرفته است، مواجه شدیم و بار دیگر به کمیسیون استان مراجعه کردم.
فرهنگ با بیان اینکه من به همراه 160 نفر از کسانی که معافیت پزشکی آنها تا سال 86 صادر شده بود به کمیسیون نظام وظیفه مازندران رفته و به اصل موضوع دست یافتیم، گفت: موضوع باطل شدن معافیتهای پزشکی به دلیل این بود که پزشکی در بابل در قبال گرفتن پول، گواهی معافیت پزشکی صادر میکرد و بنا به دستور رئیس جمهور وقت همه افرادی که از سال 84 معافیت پزشکی اخذ کرده بودند باید دوباره در کمیسیون پزشکی شرکت کنند.
فرهنگ با اشاره به اینکه با رد معافیت پزشکی بنده در کمیسیون سال 86 دوباره به پادگان گرگان برای ادامه خدمت مراجعه کردم، اما مسئولان پادگان گرگان به من اعلام کردند که این برگه اشتباه است و شما از نظام وظیفه تهران معاف شدهاید و اجازه خدمت را به من ندادند، افزود: با توجه به نظر پادگان گرگان برای اشتغال به تهران عزیمت کردم و پس از مدتی برای پوشش بیمهای به تأمین اجتماعی مراجعه کردم و آنها تقاضای کارت پایان خدمت کردند و از آنجا برای دریافت کارت معافیت به نظام وظیفه تهران رفتم که با کمال تعجب نظام وظیفه تهران به من اعلام کرد که باید به خدمت خود ادامه دهید.
این جوان محمودآبادی ادامه داد: تمامی مدارک معافیت و نظر پزشکی را برای تعیین تکلیف به مسئول نظام وظیفه محمودآباد تحویل دادم و آنها مدارک را در پاکت سربسته به نظام وظیفه مازندران ارسال کردند و من نیز برای پیگیری به آنجا رفتم.
فرهنگ با اشاره به اینکه برای سومین بار در شهریور سال 92 برای ادامه خدمت به پادگان گرگان اعزام شدم، اظهار کرد: بعدها متوجه شدم که اختلاف بین گرگان و مازندران مرا قربانی کرد و با وجود اینکه 11 پزشک در بیمارستان بقیةالله تهران به مدت یک ساعت مرا مورد معاینه قرار دادند و برایم معافیت صادر شد، تا مهر ماه سال 93 به خدمت مقدس سربازی مشغول شدم.
وی با گلهمندی از توجه نکردن نظام وظیفه مازندران به معافیت صادر شده من از سوی نظام وظیفه کشور گفت: در همان دوران برای احقاق حق خودم به بیت رهبری مراجعه کردم و آنها نیز اعلام کردند که نامه کمیسیون عالی بر نظر استانها ارجعیت دارد و شما نباید این مدت مشغول خدمت میشدید.
این جوان محمودآبادی با بیان اینکه به دلیل مدت زمان طولانی خدمت شرایط اشتغال خود را نیز از دست دادم، خاطرنشان کرد: نکته قابل تأمل اینکه مدت زمان خدمت من 18 ماه بود که به دلیل بروز مشکلات ذکر شده 24 ماه خدمت کردم و این مغایر با قانون بود اما صدای ما به جایی نمیرسید.
و اما نکته پایانی؛ فاصله بین سربازی که معافیت پزشکی قانونی میگیرد اما به دلیل اینکه نمیتواند صدایش را به جایی برساند با فوتبالیست میلیاردر سرباز فراری که تخلف جعل اسناد رسمی را نیز به دنبال دارد به چه میزان اختلاف وجود دارد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟