ارسالها: 12930
#401
Posted: 12 Apr 2015 19:50
ابتکار نانوای رشتی برای مشغول کردن مشتریانش در صف نان
یک نانوا درشهرک «لاکانشهر» رشت ابتکار جدیدی به خرج داده و برای سرگرم کردن مشتریان خود در صف نان، کتابخانه راه انداخته است.
دیارمیرزا به نقل از مهر نوشته است که «ناصر بلباسی»، نانوای خوش ذوقی است که تنها دغدغه اش برای مشتریان، آماده کردن نان سالم و با کیفیت نیست بلکه برای آن ها دغدغه دانایی هم دارد.
در این گزارش آمده کم تر کسی است که در شهرک لاکانشهر، واقع در پنج کیلومتری شمال شهر رشت نام نانوای جوان شهرک را بشنود و دهانش به تعریف باز نشود: نه به خاطر این که بعد از مدت ها آمده و نانوایی نیمه جان شهرک را راه انداخته است؛ حتی به خاطر اخلاق خوش و لب همیشه خندانش هم نیست و یا به خاطر نان های با کیفیت و شیرمال های خوش طعمی که به دست مردم می دهد. همه ناصر را به خاطر خوش ذوق و مبتکر بودنش می شناسند؛ نانوایی که به فکر دقایق معطلی مشتریانش در صف نانوایی است.»
بنابراین گزارش، در نانوایی ناصر اولین چیزی که نظر هر تازه واردی را جلب می کند، کتاب خانه کوچک گوشه مغازه و پیام های اخلاقی است که به دیوار زده شده است. ناصر می گوید: «زیاد کتاب می خوانم و هر وقت توی کتاب جمله جالبی می بینم، جایی یادداشت می کنم که از آن استفاده کنم. این جمله ها هم که به دیوار نانوایی زده ام در کتاب های مختلف خوانده ام. خوشم آمد، یادداشت کردم و زدم به دیوار نانوایی تا دیگران هم از آن استفاده کنند.»
وی درباره کتابخانه کوچکش توضیح می دهد: «تاثیر کتاب خواندن را در زندگی ام زیاد دیده ام و همه دور و اطرافیانم را هم به کتاب خواندن تشویق می کنم. به همین خاطر، به فکر افتادم تا برای مشتریان نانوایی که وقت زیادی را این جا می گذرانند، چاره ای بیندیشم.»
ناصر ادامه می دهد: «برای این که مشتریان از وقتی که در نانوایی می گذرانند خوب استفاده کنند، به فکرم رسید که تعدادی کتاب از کتابخانه شهرک قرض بگیرم و با کتابهایی که خودم داشتم، گوشه نانوایی گذاشتم تا مشتریان وقتی در صف نانوایی هستند، هرچند کم، ولی از این کتاب ها مطالعه کنند.»
وی درباره استقبال مشتریان از این حرکت جالب می افزاید: «از روزی که این کتاب ها را در نانوایی گذاشته ام، خیلی ها آمده اند و از کتاب ها استفاده کرده اند. حتی بعضی ها آنقدر از برخی کتاب ها خوششان آمده که آنها را به امانت برده اند. یادم هست روزهای اولی که کتابها را گذاشتم، یکی از مشتریانم گفت من خیلی کم مطالعه می کنم ولی این حرکت شما به قدری جالب بود که از این به بعد مطالعه را در برنامه روزانه ام می گذارم. همین مشتری الان از طرفداران پرو پا قرص کتابخانه نانوایی است.»
ناصر درباره انتخاب موضوع کتابهای کتابخانه اش توضیح می دهد: «مردم وقتی در تاکسی نشسته یا در صف نانوایی ایستاده اند، حوصله شان زود سر می رود. پس باید کتاب هایی را انتخاب می کردم که جذابیت داشته باشند. به همین خاطر سراغ کتاب هایی با موضوعات عمومی تر مثل روان شناسی، شعر، نکات پزشکی و تفریحات و سرگرمی رفتم که هم برای خوانندگان جذاب باشد و هم کم تر متوجه گذر زمان بشوند که خوشبختانه استقبال خوبی هم شد.»
وی که تنها ۲۸ سال دارد، از آرزوهای بزرگی که برای کتابخانه نانوایی اش دارد، می گوید: «روز اول که کتاب ها را گذاشتم، یکی از دوستانم کلی دستم انداخت و به این کارم خندید ولی دفعات بعد که به این جا می آمد و استقبال مشتریان را می دید، خیلی خوشش آمد. همین مساله انگیزه ای شد که به فکر گسترش کتاب خانه ام بیفتم.»
نانوای خوش ذوق لاکانشهر می افزاید: « تعداد کتاب هایم ۳۰تا ۴۰ نسخه بیشتر نیست و دیگر تکراری شده اند. به این فکر هستم که تعداد کتاب ها و موضوعات آن ها را بیش تر و متنوع تر کنم که مشتریان با رغبت بیش تری کتاب بخوانند و به خاطر تکراری شدن کتاب ها، مطالعه را کنار نگذارند.»
وی ادامه می دهد: «در حال حاضر کتاب خوب کم پیدا می شود. به خاطر همین، مردم کم تر مطالعه می کنند و ترجیح می دهند بیش تر وقت خود را با گوشی هایشان بگذرانن. اما اگر کتاب خوب باشد، مردم هم سر ذوق می آیند و کتاب می خرند و مطالعه می کنند.»
ناصر که این روزها جدا از دغدغه پخت نان، به فکر تامین کتاب های مناسب برای کتابخانه کوچکش هم هست، می گوید: «به این فکر هستم که تعمیرات اساسی در نانوایی انجام دهم و یک قفسه زیبا برای چیدن کتاب ها درست کنم. بزرگ ترین آرزویم این است که روزی در همه نانوایی های شهر چند تا کتاب برای مطالعه پیدا بشود.»
اگر چه دغدغه های ناصر برای کتاب خواندن مشتریان و توسعه و بهبود کتابخانه اش تمامی ندارد اما دستش خالی است و نیازمند دستان یاریگری است تا به آرزویش جامه عمل بپوشاند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#402
Posted: 12 Apr 2015 20:25
اعتراض به هتک حرمت دونوجوان ایرانی در عربستان/مرد یاسوجی فیش حج را پاره کرد و امام جمعه میاندورود از سفر عمره انصراف داد
یک مرد روستایی در یاسوج و امام جمعه میاندورود در اعتراض به هتک حرمت دو نوجوان زایر ایرانی در فرودگاه جده عربستان، انصراف خود را از سفر حج اعلام کردند.
به گزارش بویرنیوز،«حسنعلی کریمی»، مرد ۵۰ساله یاسوجی که در روستایی دور افتاده از توابع سی سخت زندگی میکند و مدت ها است در نوبت حج وسفر به خانه خدا قرار دارد، پس از شنیدن خبر تجاوز ماموران فرودگاه عربستان به دو نوجوان ایرانی، در جلوی سازمان حج وزیارت یاسوج تمامی مدارک اعزام خود را پاره کرد.
این مرد گفته است:«با اجبار فرزندانم، به همراه همسرم قصد زیارت به خانه خدا را کردیم و هیچ علاقه ای به این سفر ندارم چون چهار طرف خانه من کعبه وجود دارد. من دوست داشتم پولم را صرف زندگی این بنده های خدا کنم. من دوست دارم عمو حسنعلی این ها باقی بمانم نه حاج حسنعلی.»
در همین حال، امام جمعه میاندورود در خطبه های نماز جمعه امروز این شهر نیز اعلام کرده در روز 24 فروردین عازم حج است اما به خاطر ابراز تنفر از هتک حرمت زایران ایرانیو محکومیت دولت سعودی ، این سفر را لغو میکند.
به گزارش بلاغ، «سیدمجتبی رسولیجویباری» از دولت خواست تا زمانی که این وضعیت اصلاح نشده، عمره را لغو کند:«باید با همبستگی مردم، حتی آن هایی که ثبتنام کردهاند و پول دادهاند اعلام کنند که ما حاضر نیستیم به این سفر برویم و من نیز همانند همه مردم و همه سیاسیون، در کنار علما و مراجع این موضع را دارم و اقدام عملی انجام میدهم.»
رییس شورای فرهنگی عمومی شهرستان میاندورود با اشاره به تهیه یک طرح یکفوریتی 70 نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، افزود: «این نمایندگان خواستار لغو سفرهای عمره شدهاند که کار بسیار مهمی است. »
دو زایر نوجوان ایرانی که در ایام تعطیلات نوروزی همراهخانواده های خود به حج عمره رفته بودند، هنگام بازگشت در آخرین بخش بازرسی فرودگاه جده به بهانه تفتیش از سوی دو مامور فاسد فرودگاه مورد تجاوز قرار گرفتند.
به نوشته بویرنیوز، یکی از اعضای خانواده قربانی اول در فرودگاه جده درباره جزییات این فاجعه به دولت بهار گفته است: «کاروان ما قرار بود ساعت یک بامداد هشتم فروردین ماه از فرودگاه جده به سوی تهران پرواز کند. در هنگام بازرسی، ماموران سعودی این دو نوجوان ایرانی را به بهانه بازرسی بیش تر از کاروان جدا و به اتاقی منتقل کردند. شرطه عربستانی در اتاق اسلحه خود را پشت سر قربانی اول قرار می دهد و به فارسی به او می گوید فقط خفه شو و حرف نزن و عمل شیطانی خود را انجام می دهد. سپس قربانی اول را به بیرون می فرستند اما وی به دلیل و حشت زدگی و حیرت شدید، هیچ چیزی به خانواده و مسوولان کاروان نمی گوید. در این حی،ن شرطه های عربستانی به قربانی دوم نیز تجاوز می کنند و سپس او را به خارج از اتاق می فرستند. قربانی دوم اما ماجرا را برای خانواده و مسوولان کاروان می گوید. با اعتراض و سر و صدای خانواده و اعضای کاروان، ماجرا دهان به دهان می چرخد و زوار ایرانی در اعتراض به این جنایت، از سوار شدن به هواپیما خودداری می کنند.»
او افزوده است:« با تماس مدیر کاروان، مسوولان کنسول گری جمهوری اسلامی و نماینده بعثه رهبری در محل حاضر شدند و پزشکی قانونی در محل به بررسی وضعیت دو قربانی پرداخت و جنایت انجام شده را تایید کرد.»
به گفته یک عضو خانواده قربانی اول،این بچه ها بعد از این اتفاق نمی دانستند چه باید بگویند؛ شرایط روحی بسیار وخیمی دارند و حیثیتشان خدشه دار شده است.
وی از مطبوعات خواسته است نامی از کسی برده نشود تا از آبروی این بچه ها حراست شود.اوخطاب به مسوولان کشور گفته است غیرت داشته باشید و فکر کنید این دو نوجوان فرزندان خودتان هستند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#403
Posted: 19 Apr 2015 14:07
خودروی ۳ میلیاردی در تهران
در نمایشگاههای تهران بنز S500 اتاق جدید با قیمتی نزدیک به سه میلیارد ( دو میلیارد و 950 میلیون ) تومان خریدوفروش میشود.
مرسدس بنز s500 مدل 2014 که مدت بسیاری از ورود آن به کشورمان نمی گذرد , کماکان با قیمت نجومی خود همچنان در کانون توجه قرار دارد . قیمت این خودرو بیش از 2 میلیارد و 900 میلیون تومان است.
موتور این خودرو دارای 4663 سیسی حجم و با آرایش هشت سیلندر V شکل است و به لطف حضور دو توربوشارژر قدرت آن به 449 اسببخار رسیده است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#404
Posted: 20 Apr 2015 11:16
پایان نامه قسطی هم آمد... و ارتباط بی واسطه با استاد!
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#405
Posted: 20 Apr 2015 15:19
دومین اسکلت ۷ هزارساله در مولوی تهران کشف شد
ادامه کاوشهای باستان شناسی در جنوب بازار تهران به کشف بقایای دومین اسکلت در کنار اسکلت زن هفت هزار ساله تهران و همچنین مواد فرهنگی پیش از تاریخی و دوران اسلامی (صفوی-قاجار) منجر شد.
«محمد اسماعیل اسماعیلی جلودار»، سرپرست گروه باستان شناسی در برنامه پژوهش باستان شناسی جنوب بازار تهران این خبر را اعلام کرد و به پژوهشگاه میراث فرهنگی وگردشگری گفت: «پس از شروع طرح لوله گذاری شرکت فاضلاب تهران در خیابان مولوی (حدفاصل میدان های محمدیه تا قیام) و کشف آثار پرشمار و گوناگون زیر سطحی و نیز مستند سازی شواهد گذشته عملیات گمانه زنی باستان شناختی در کنار اسکلت هفت هزار ساله قبلی، بقایای دومین اسکلت انسانی که احتمالا مربوط به همان بازه زمانی است کشف شد.
او افزود: « نخستین دست آوردهای دور جدید کاوش، مواد فرهنگی دوران اسلامی (صفوی-قاجار) و پیش از تاریخی است.
به گفته این باستان شناس، کشف ابزار آلات سنگی شامل سنگ ساب، مشته و تراشه به همراه بقایایی از کف و سازه های حرارتی و در کنار آن، تدفین انسان دوم، تاییدی بر وجود محوطه ای باستانی مدفون در نزدیکی چهار راه مولوی تهران است.»
او گفت در این دوره از کاوش، راهروی انتقال آب قنات مربوط به دوران اسلامی در عمق شش و نیم متری از سطح خیابان کشف شد.
اوایل دی ماه سال گذشته مشاهده تکههای سفال، تعدادی جوش کوره و... توسط «مهسا وهابی»، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته باستان شناسی در میان حفاریهای فاضلاب «میدان محمدیه» در سال گذشته، کاوشهای باستان شناسی را به همراه داشت که به کشف اسکلت زن هفت هزار ساله منجر شد. این اسکلت پس از شناسایی ژنتیک، مستند سازی، اسکن نوری و تحکیم سازی، در یک محفظه شیشه ای قرار گرفت. قرار است این مکان با همکاری پژوهش گاه میراث فرهنگی و گردش گری و سازمان زیباسازی شهرداری تهران به یک سایت موزه تبدیل شود.
به نوشته ایسنا، پس از تحقیقات و بررسیهای اولیه متخصصان حوزههای انسانشناسی، کالبدشناسی، ژنتیک و باستانشناسی نشان داد که این اسکلت متعلق به یک زن میان سال است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#406
Posted: 21 Apr 2015 17:39
این اثر باشکوه را یک معمار زن ۲۶ ساله ایرانی طراحی کرده است
عصر ایران - شاید در 6 ماه گذشته مطلبی یا تصویری از افتتاح یک پل جدید و مدرن در تهران که صرفا به منظور پیاده روی و تفریح و ورزش ساخته شده است، نشنیده و یا ندیده باشید؛ اگر چنین است کافی است نام " پل طبیعت" را در موتور جستجوی گوگل بنویسید و با تصاویر و محل این پل که شش ماهی نیست از افتتاح آن می گذرد آشنا شوید.
جالب تر از ساخت این پل زیبا در تهران نکته دیگری است که غرض از نوشتن این مطلب نیز همین نکته است که سرزمین ما ایران استعدادهای بالقوه و بالفعل درخشانی دارد که در صورت مهیا شدن فرصت می توانند به بهترین شکل آن متبلور شوند.
" لیلا عراقیان " 31 ساله یکی از همین استعدادهای جوان کشورماست که این روزها به واسطه ساخت پل طبیعت نام این مهندس معمار جوان نه تنها در ایران بلکه در جهان مطرح شده است.
خانم عراقیان در سال 89 و زمانی که تنها 26 سال داشت طراحی پل 270 متری طبیعت را آغاز کرد و شاید در آن زمان نمی دانست که ایده و طراحی او زمانی محقق شود و پلی زیبا و مدرن در منطقه ای از تهران با طراحی او ساخته شود.
اما این رویا و طرح در نهایت در مهرماه سال گذشته محقق شد و با افتتاح پل طبیعت اثری هنری- معماری از یک زن جوان معمار ایرانی در اختیار شهروندان تهران و توریست های این شهر قرار گرفت.
پل طبیعت با 3 ستون (در سه طبقه) و طراحی بی نظیر و چشم نواز اولین پل صرفا پیاده رو در ایران محسوب می شود که بوستان آب و آتش را به پارک جنگلی طالقانی متصل می کند.
این پل به لحاظ مکان یابی در محل تلاقی بزرگراه های مدرس، حقانی، همت و رسالت قرار گرفته است و مکانی خوب برای ورزش های صبحگاهی ، پیاده روی و حتی استراحت و تفریح است.
نکته دیگر در طراحی این پل اینکه این پل به گفته طراح جوان آن از پل های تاریخی همچون پل خواجو اصفهان الهام گرفته شده است و تلفیقی از معماری مدرن جهانی و معماری سنتی ایرانی است.
نکته دیگر اینکه این پل جزء 5 انتخاب برتر 300 معمار برجسته جهان در مسابقه معتبر معماری شهری " جوایز معماری (A+ (architizer awards در سال 2015 که مقر آن در نیویورک است ، انتخاب شد.
اما نکته دیگر درباره طراح جوان " پل طبیعت " اینکه این معمار مبتکر ایرانی به دلیل تحریم ها نتوانسته است در مسابقات بین المللی معماری بریتانیا شرکت کند.
به دلیل ایرانی بودن این معمار جوان چندی پیش "پاول فینچ" مدیر مسابقات بین المللی معماری بریتانیا با ابراز تاسف از اینکه این معمار ایرانی نمی تواند در این مسابقات شرکت کند، به او اطلاع داده شد به دلیل تعهد دولت بریتانیا به تحریم های ایران ، در این مسابقات بین المللی معماری حضور شرکت کننده ای از ایران ممکن نیست.
لیلا عراقیان در این باره به روزنامه گاردین بریتانیا می گوید:" این مسخره است. من یک معمار ایرانی هستم و این مسابقه یک رویداد فرهنگی است و هیج ارتباطی به سیاست ندارد. این اقدام بسیار تبعیض آمیز است."
با این حال وقتی عراقیان روی پل طبیعت می ایستد می تواند بیش از سایرین از اجرایی شدن ایده ذهنی اش ، لذت ببرد.
او در این باره به گاردین می گوید:" زمانی که طرح این پل تنها بر روی کاغذ بود فکر نمی کردم روزی اجرایی شود. این احساس خوبی است که می بینم مردم از آن لذت می برند... این مساله به من اعتماد به نفس بیشتری برای انجام پروژه های بیشتر در آینده می دهد. اما وقتی فکر می کنم چنین پروژه ها و فرصت هایی شاید تنها یک بار در زندگی آدم اتفاق افتد."
طراح پل طبیعت تهران یکی از 5 برنده اصلی طراحی معماری 2015 نیویورک
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ویرایش شده توسط: pixy_666
ارسالها: 12930
#407
Posted: 21 Apr 2015 17:41
متفاوت ترین پرستاران ایرانی
مجله مهر : دو خواهر مهربان در میانسالی در حالی از مادر پیرشان مراقبت می کنند که از از نعمت شنوایی و بینایی محروم هستند زندگی این دو خواهر یکی از عجیب ترین قصه های محله شان است.
قصه هلن کلر را همگی شنیده ایم دختر نابینا و ناشنوایی که توانست به کمک معلم فداکارش از دنیای تاریک خود پا را فراتر بگذارد تا در آخر تبدیل به یک نویسنده مشهور شود. حالا زهرا و فاطمه خواهرانی هستند که دستانش را به هم دادند تا بر نابینایی و ناشنوایی خود غلبه کنند و از مادر مهربانشان پرستاری کنند.زهرا ۵۵ سال و فاطمه ۴۴ سال دارد. خواهر ها هرروز دست هم را می گیرند در پارک محله ورزش می کنند و حواسشان هست که وزنشان بالا نرود. خانم «راضیه حسینی» چندسال است که مربی و تنهام همدم آنهاست که هر روز سراغی زهرا و فاطمه و مادر پیرشان می گیرد. به آنها سر می زند و اگر کاری خواستند برایشان انجام می دهد. خانم حسینی می گوید تنها تفاوت فاطمه و زهرا این است که فاطمه می تواند سایه های تاری ببیند و با همین دید خیلی ضعیف کارهای خانه را مدیریت می کند. برای همین وقتی کسی می خواهد وارد خانه شود لامپ ورودی را چندبار روشن و خاموش می کند تا فاطمه با این تفاوت نور برای استقبال به سمت در بیاید.
هر روز از این خانه عطر غذا می پیچد
مهمانی رفتن خانه زهرا و فاطمه تجربه عجیبی است. آنها بعد از رسیدن مهمان به آشپزخانه می روند و با چای و بیسکوییت از مهمانشان پذیرایی می کنند و کنارش می نشینند. تنها راه ارتباطی با این دو خواهر کف دستانشان است و باید برای فهماندن حرف به آنها کف دستشان چیزی بنویسی وقتی هم که فهمیدند حالا نوبت شماست که از ایما و اشاره هایشان جواب سوالتان را بگیرید. خواهر ها وقتی می خواهند باهم حرف بزنند دست هایشان را به هم می دهند و حرکاتی انجام می دهند که کسی متوجه نمی شود اما هرکدام از این حرکات برای خودش مفهومی دارد. زهرا و فاطمه خرید خانه را هم انجام می دهند و برای خودشان و مادرشان غذا درست می کنند. نظافت خانه هم پای دخترهاست که به خوبی آن را انجام می دهند. فاطمه و زهرا عادت کرده اند جلوی آینه خانه بایستند و روسری شان را مرتب کنند بی آنکه حتی خودشان را در آینه ببینند و تا این لحظه را خودتان از نزدیک نبینید نمی توانید این کارها را باور کنید. زهرا و فاطمه دفترچه ای دارند که تصاویر میوه ها داخلش است. آنها صفحات را به خاطر سپرده اند و برای خرید میوه به فروشنده آن صفحه را نشان می دهند برای خرید از سوپرمارکت هم با راضیه خانم مربی شان به خرید می روند. اگر ۱۲ ظهر هر روز از کنار خانه شان رد شوید عطر غذایشان را می توانید به خوبی متوجه شوید.
پرستاری از مادر، تمام دغدغه خواهرهاست
پرستاری از طاهره خانم تمام هم و غم دخترهاست. فاطمه سالها قبل خیلی دوست داشت ازدواج کند و بچه دار شود اما حالا نه به ازدواج فکر می کند نه به بچه دار شدن و فقط دوست دارد تمام توانش راپای پرستاری از مادرش بگذارد. مادر وقتی جوان تر بود هرگز نمی گذاشت بچه ها به خاطر محدودیت هایی که دارند افسرده شوند. از قدیم آنها را به مدرسه و باشگاه می برد و مدام قربان صدقه شان می رفت تا مبادا غصه بخورند. حالا این نوبت بچه ها است که قربان صدقه مادر بروند و محبت هایش را جبران کنند. مخصوصا از ۷ سال پیش که مادر آلزایمر گرفته دخترها مانند پروانه دورش می چرخند تا مادر چیزی در زندگی اش کم نداشته باشد. زهرا و فاطمه برادرهایی دارند که از وقتی ازدواج کردند سرگرم خانواده شده اند و مجبورند هر چند وقت یکبار به آنها سر بزنند و به مشکلات مادر و خواهرهایشان رسیدگی کنند.
حیاط این خانه همیشه سبز است
زهرا و فاطمه در خانه شان باغچه سرسبزی دارند. به قول مادرشان این دو باغبانی و رسیدگی به گل و گیاه را خیلی دوست دارند. حیاط سبز خانه و گلدانهای سرحال و رنگارنگ این خانه به خوبی حرفهای مادر را تصدیق می کند. آنها یک باغ کوچک هم در کرج دارند که خیلی دلشان می خواهد دوباره بهانه ای شود تا به باغ شان سر بزنند اما این موضوع را خیلی سخت می توانند منتقل کنند. درک اینکه زهرا و فاطمه از زیبایی های طبیعتی که در اختیار دارند چه چیزی می فهمند واقعا سخت است اما آنها به خوبی این زیبایی ها را می فهمند و این موضوع را می شود از باغچه خانه شان به خوبی فهمید که با دستهای زهراو فاطمه سبز و سرحال است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#408
Posted: 21 Apr 2015 17:42
دلبر حامله شد و کوشکی پدر/وصلت یوزپلنگهای نادر ایرانی نتیجه داد
«کوشکی»، یوزپلنگ منطقه حفاظت شده میان دشت خراسان شمالی که برای تکثیر نسل به استان تهران منتقل شده بود، پدر شد.
به گزارش اترک نیوز، «علی اصغر مطهری»، مدیر کل حفاظت محیط زیست خراسان شمالی در جمع خبرنگاران گفت: «کوشکی، یوزپلنگ نر منطقه حفاظت شده خراسان شمالی و "دلبر"، یوزپلنگ ماده منطقه حفاظت شده توران استان سمنان که در شرایط ویژه ای در قفس زندگی می کردند، اواخر سال گذشته برای تکثیر نسل به استان تهران منتقل شدند.»
مطهری افزود: «با این انتقال ، این دو یوزپلنگ در استان تهران در حضور استادان بین المللی و با اعمال نظارت های ویژه برای تکثیر نسل نگهداری شدند که نتیجه آن باردار شدن دلبر بوده است.»
وی خبر داد:« منتظر وضع حمل دلبر هستیم.»
او گفت: «خراسان شمالی در حال آماده سازی شرایط در منطقه میان دشت جاجرم است تا پس از وضع حمل دلبر، این خانواده حیات وحش را به استان منتقل کنیم. اقبال عمومی نیز خواستار استقبال از این خانواده حیات وحش است.»
مطهری درمورد مشاهده یک قلاده پلنگ در منطقه باقرخان بجنورد نیز گفت: «این گزارش به این اداره کل هم اعلام شد که همکاران گروه یگان حفاظت را به منطقه اعزام کردیم. در سال گذشته گزارش های مختلفی از مشاهده پلنگ در نقاط مختلف استان به این اداره کل می رسید که با دریافت هر گزارش، یگان حفاظت این اداره کل به منطقه اعزام می شدند که از آن تعداد گزارش های دریافتی، تنها چهار مورد پس از مشاهده رد پا و اثر پلنگ تایید شدند
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#409
Posted: 23 Apr 2015 08:45
رونق رستورانهای خارجی در تهران
ایران وایر , روشنک شهریاری : من به دلیل نوع کارم از گذشته تا امروز هر ساله مدت زیادی را در خارج از ایران به سر می برم. به همین خاطر دلبستگی زیادی به غذاهایهای کشورها و فرهنگهای دیگر دارم اما تا چند سال پیش به غیر از رستوران هندی خبری از جایی که غذاهایی بقیه کشورها را داشته باشد نبود. اما چندین سال است که تهران به مرکزی برای باز شدن انواع رستوران از کشورهای مختلف تبدیل شده، از رستورانهای ایتالیایی و فرانسوی تا رستورانهای یونانی، مکزیکی، چینی، کرهای، مغولی، لبنانی و... یعنی این روزها تقریبا هر غذایی از هر کشوری که تمایل به خوردنش را داشته باشی را می توانی در تهران پیدا کنی. به همین خاطر من مشتاق شدم یک گزارش در همین رابطه بنویسم.
نکته جالب درباره رستورانهایی که غذاهای خارجی در تهران برای مشتریان خود عرضه می کنند این است که در خیلی از آنها آشپزها و حتی گارسونهایی از خود آن کشورها آورده اند تا هم شیوه پخت غذا و هم شیوه پذیرایی از میهمان با آداب و رسوم خودشان باشد.
برخی دیگر از این رستورانها اما آشپزهایی ایرانی دارند که من وقتی با آنها صحبت کردم متوجه شدم خیلی از آنها مدتی را در خود آن کشورها یا در کشورهایی دیگر در رستورانی که این نوع غذاها را داشت مشغول به کار بودند و پس از مدتی که کار را به خوبی یاد گرفتند برای راه انداختن رستورانی به ایران برگشتند.
البته در چند مورد از این رستورانها به نظر من کیفیت غذایی که ارایه می شود به خوبی و کیفیت غذای اصلی آن کشورها نیست که البته شاید دلیل آن نیز غیر از کیفیت کار آشپز نبود مواد اولیه با کیفیت و مسایلی دیگر باشد.
الان در تهران چیزی که بیشتر از همه وجود دارد رستورانهایی است که روی تابلوها و منوی آنها نوشته است غذای ایتالیایی. این رستورانها هر کدام هم اسم هایی ایتالیایی برای خود انتخاب کرده و غذاهای اصلیشان هم پیتزا و پاستا دو غذای معروف ایتالیایی است. اما به نظر من یک نکته جالب که می توان گفت این است که در موارد زیادی کیفیت و نوع پیتزاهایی که در ایران به اسم پیتزای اصلی ایتالیایی سرو می شود تفاوت زیادی با طعم و مزه پیتزاهایی که در این کشور است دارد. حتی می توانم این را بگویم که به نظر من برای ذایقه ما ایرانی ها آن پیتزاها خیلی هم خوشمزه نیست و همین پیتزاهایی که در ایران پخته می شود خوشمزه تر و به سلیقه ما نزدیکتر است.
چند رستورانی که با عنوان رستوران فرانسوی در تهران فعالیت می کنند نیز اغلب رستورانهایی لوکس و گرانقیمت هستند که رفتن به آنها و خوردن غذایشان برای همه اقشار امکان پذیر نیست. ولی با این حال این رستوران ها هم مشترهای خود را دارند و از انها تا حدودی استقبال شده است، مزه و طعم و شکل غذاهایشان نیز با غذاهای فرانسوی اصیل برابری می کند، چون چندتا از این رستورانها آشپزهایی حرفه ای از فرانسه آورده اند.
درباره رستورانهای چینی پایتخت هم باید گفت با توجه به اینکه در سالهای اخیر به دلیل مبادلات تجاری و اقتصادی زیاد ایران با چین، افراد زیادی از این کشور به ایران آمده اند این نوع رستوران ها تعدادشان بیشتر شده است. برای خود من ملاک رفتن به این رستوران ها و خوردن غذایشان این است که ببینم یا پرس و جو کنم خود چینی ها بیشتر به کدام رستوران می روند. این نکته نشان می دهد آن رستوران غذاهایی که ارایه می کند بیشتر از بقیه در پخت غذای چینی اصلی موفق بوده است.
دو سه سال است که چند رستوران کُره ای هم در تهران باز شده که در نوع خود جالب است. رستوران شبهای کره و شبهای سئول دو تا از این رستوران ها هستند که منوی غذاهایشان شامل غذاهای فست فودی معمولی و غذاهای کره ای است. غذاهای کره ای این رستوران ها چون آشپزهایشان را از کشور خودشان آورده اند بسیار شبیه غذاهای اصلی در کره است و جالب اینکه با استقبال مشتریان ایرانی هم مواجه شده اند.
دسته دیگری از رستورانهای خارجی که در شش هفت سال اخیر تعدادشان در تهران زیاد شده است رستورانی ترکی است. در تعدادی از این رستوران ها آشپزهایی که از خود کشور ترکیه آمده اند کار می کنند و غذاهایشان هم همان غذاهایی است که در استانبول و آنکار سرو می شود. من از بین غذاهای ترک ها بیشتر از همه کباب اسکندر را می پسندم که واقعا خوشمزه است.
از طرفی نزدیکی سلیقه و فرهنگ غذایی ما و ترک های ترکیه باعث شده است غذاهای آنها برای همه افراد با همه سلیقه ها در ایران مناسب باشد و مانند غذاهای دیگر کشورها نیستند که به دلیل شکل یا مزه های خاص و عجیبشان مورد پسند همه واقع نمی شوند.
به عنوان مثال در چند رستوران هندی و مکزیکی که در تهران فعالیت می کنند اغلب غذاها داری طعمی تند هستند که خیلی از ایرانی ها از آنها خوششان نمی آید. اما با این حال افرادی که به دنبال غذاهای مختلف خیلی تند هستند همیشه گذرشان به این رستوران ها می افتد. البته اینطور نیست که همه غذاهایی این کشورها تند باشد در بین غذاهای مکزیکی غذاهایی که شیرین باشند نیز وجود دارد. در بین رستورانهای مکزیکی پایتخت رستوران لاسالسا که توسط یک خانم مکزیکی الاصل که شوهری ایرانی دارد راه اندازی شده بیشتر از همه مشهور است و غذاهایش مثال زدنی است.
یک رستوران که برخی از غذاهایش را با طعم و مزه جاماییکایی اریه می کند هم در تهران وجود دارد که من چون با غذای اصلی جاماییکایی آشنایی ندارم نمی توانم درباره کیفیت غذایشان چیزی بگویم اما طعم و مزه برخی از این غذاها به دلیل تندی به غذاهای مکزیکی نزدیک است.
خلاصه آنکه تهران که زمانی در آن غذای فرنگی فقط در قالب پیتزا و همبرگر شناخته می شد حالا تغییرات زیادی کرده و پر شده از رستورانهای بین المللی و غذاهای کشورهای مختلف که هر کسی با هر سلیقه ای را میتواند راضی کند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#410
Posted: 23 Apr 2015 08:46
۱۰۸ اثر باستانی مربوط به چغامیش خوزستان از آمریکا به ایران بازگردانده شد
۱۰۸ اثر تاریخی متعلق به محوطه تاریخی چغامیش در استان خوزستان، پس از ۵۱ سال از آمریکا به ایران بازگردانده شد.
این اشیا که سالها در اختیار موسسه شرق شناسی شیکاگو بود، با حضور گیل استاین، رئیس این موسسه به صورت رسمی به موزه ملی ایران تحویل داده شد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گیل استاین، که خودش این آثار را از آمریکا با دو پرواز از طریق آلمان به ایران منتقل کرده بود، آنها را "یک گنجینه بزرگ" دانست و گفت: "قبل از انقلاب اسلامی، این آثار به صورت امانی به شیکاگو برده شدند تا روی آنها تحقیق انجام شود، اما پس از انقلاب و در گیرودارهای اداری آنجا ماندند تا مدتی پیش که با برطرف کردن مشکلات حقوقی این آثار اکنون در اختیار ایران هستند."
محمد حسن طالبیان، معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، نیز در این زمینه گفته است: "۱۲ فروردین ۱۳۴۳ حدود ۲۶۴ اثر گِلی از محوطه تاریخی چغامیش با هدف تحقیق علمی خارج شدند و قرار بود پس از سه سال مطالعه، با ارائه نتایج آن، این آثار تحویل مرکز باستانشناسی تهران در ایران شود، اما این کار انجام نشد."
آقای طالبیان بازگشت ۱۰۸ شیء تاریخی از چغامیش را دومین پیروزی حقوقی ایران پس از چهار ماه از استرداد آثار "خوروین" دانست.
دی ماه سال گذشته، ۳۴۹ قلم از اشیای باستانی تپه باستانی خوروین ساوجبلاغ، که ۵۰ سال پیش از ایران خارج شده بود، پس از سال ها دعوای حقوقی، از بلژیک به ایران بازگردانده شد.
محمدحسن طالبیان درباره این اشیاء گفته است: "این آثار گلی متعلق به ۶۰۰۰ سال پیش است و شامل ظروف سفالی، قفلهای گِلی شبیه مُهر و مومهای امروزی، لوحها یا ژتونهای گلی است که مربوط به مدیریت اقتصادی و بازرگانی محوطه چغامیش است."
به گفته او در ۶۰۰۰ سال پیش آن منطقه مهمترین محوطه استقرار در کنار رود دز در دشت شوشان بوده است.
او سایت تاریخی چغامیش را یکی از مهمترین سایتها در آغاز دوران کشاورزی دانست و گفت: "اشیای چغامیش آثاری به ظاهر ساده هستند، اما از نظر علمی بسیار اهمیت دارند، چون این آثار قبل از آغاز نگارش خط به دست آمده و همگی منحصر به فرد هستند."
دولت ایران سالهاست تلاش می کند هزاران اثر باستانی را که برای خوانش و تحقیقات به آمریکا ارسال شده و در آنجا توقیف شده بودند، بازگرداند. از جمله این آثار می توان به حدود هفت هزار لوح مربوط به دوره هخامنشی اشاره کرد که همچنان در اختیار موسسه شرق شناسی شیکاگوست.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟