ارسالها: 12930
#191
Posted: 10 Jul 2015 21:27
سمنان شهر شبهاي پرستاره
جاده هاي مشهد هميشه پر از مسافران مشتاقي است که براي رسيدن به شهر طلايي عجله دارند. اما شايد بد نباشد اين بار که راهي مشهد مقدس شديد، کمي بين راه توقف کنيد و زيبايي هاي مسير را هم ببينيد. در ميانه مسير تهران ـ مشهد به شهر و استاني ميرسيد كه در حاشيه كوير تفتيده لوت، شبهاي خنك و آسمان پرستارهاش هر مسافري را به اقامت و لذت بردن از سكوت وآرامش آن دعوت ميكند.
سمنان، يكي از كوچكترين استانهاي كشورمان است و به دليل ويژگيهاي خاص جغرافيايي و تاريخي خود، به مجمعالجزايري از جاذبههاي كويري و كوهستاني همراه با آثار تاريخي مثل كاروانسراها، قلعهها و مسجدهاي تاريخي، بقعهها و آرامگاههاي بزرگان دين، هنر و فرهنگ تبديل شده است.
اگر به بازديد از آثار معماري و هنر دست معمارهاي سنتي دهههاي گذشته هم علاقهمند هستيد، ديدن «دروازه ارگ» ميتواند شما را با يكي از زيباترين آثار هنري و معماري باقيمانده از دوره قاجار آشنا كند. اين دروازه در زمان ناصرالدينشاه در شمالي ارگ دولتي بوده است، در نماي جنوبي اين دروازه كه اين روزها به ميداني در مركز شهر تبديل شده است، ميتوان از ديدن كاشيكاريهاي پر نقش و نگار و تزئينات هفترنگ لذت برد.
«مسجد جامع» نيز يكي ديگر از آثار تاريخي به جا مانده از دوره اسلامي است كه در قرن سوم هجري ساخته شده و داراي 3 شبستان شمالي، جنوبي و شرقي است كه در گوشه شمال شرقي مسجد، منار تاريخي آن به ارتفاع 20/31 متر ديده ميشود و با كتيبه زيبايي به خط كوفي تزئين شده است.
در حد فاصل مسجد و امامزاده يحيي نيز «حمام و گرمابه حضرت» قرار دارد كه در زمان تيموريان ساخته و در دوره مظفرالدينشاه بناي آن ترميم شده است. سر در زيباي تزئين شده به اشعار با خط خواناي نستعليق و كاشيكاري استادانه اين حمام، توجه هر هنر مند و هنردوستي را به خود جلب ميكند. همچنين در سالهاي اخير پس از بازسازي كلي، حمام به عنوان موزه مردمشناسي، پذيراي گردشگران و علاقهمندان به آثار مردميشناسي شده است.
اما يكي از تفريحات و جاذبههاي گردشگري كه مسافران زيادي را به استان سمنان ميخواند، بازديد از «پارك ملي كوير» است كه به گفته سازمان محيط زيست در آن هيچگونه سكونتگاه انساني، معدني و پروانه چراي دام وجود ندارد و يكي از مهمترين زيستگاههاي يوزپلنگ آسيايي، غزال ايراني، عقاب طلايي، كفتار راهراه و ديگر گونههاي كمياب حيوانات است.
به عنوان آخرين توصيه بازديد از «مصر» ايران را هم در اين استان از دست ندهيد؛ روستايي در دل كويري به همين نام كه البته رفتن بدون راهنما و آذوقه كافي براي كسي كه با كوير آشنايي ندارد، كار خطرناكي است، چرا كه تا كيلومترها درياي شن بدون هيچ جنبنده و سكنهاي باعث سر درگمي ميشود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#192
Posted: 10 Jul 2015 21:29
تصاویر جالب از یک شهر اسرار آمیز
شهر زیرزمینی (اویی) در زیر بافت شهر نوش آباد در 8 کیلومتری شمال کاشان در استان اصفهان قرار دارد. این شهر در 3 طبقه در زیر زمین با عمق بین 4 تا 18 متر بصورت دست کن ایجاد شده و فضاهای متعددی از جمله اطاق، راهرو و چاهها و کانالهای زیادی برای در امان ماندن از دست اشرار دارد.
تا سال 1381 هیچ اطلاعات مستندی از این مجموعه به لحاظ سیستم دفاعی و پناهگاهی از آن در دست نبود و به دخمه های اسرار آمیز شهرت داشت.
راههای ورود به داخل این مجموعه به شکل مخفی در منازل یا داخل قلعه خشتی در مجاور شهر و یا محلهای پر جمعیت و داخل کانالهای پایابهایی که از زیر خانهها و برای گذر آب قنات ایجاد شده، چاههای داخل مساجد و باغها و بازارها و هر جایی که در زمان حمله دشمن امکان دسترسی سریع و فرار ساکنان را فراهم میکرده، ایجاد شده است.
در طول مسیر شهر زیر زمینی اطاقهایی به ابعاد مختلف برای اسکان موقت حفاری کردهاند. در بدنه اطاقها تعدادی تاقچه مشاهده میشود. هر اطاق 180سانتی متر ارتفاع دارد.
اطاقها به شکل تو در تو و با راهروهای زاویهدار که دید مستقیم را با فضای بعدی از بین میبرد، ساخته شده است. در 20سانتی متری زیر سقف و به فاصله 1متر در تمام بدنه اطاقها حفرههایی برای قرار دادن چراغهای پیه سوز جهت تامین روشنایی فضاها تعبه شده است.
در بدنه دیوار اطاقها و در بعضی از آنها چاهکهایی مشاهده میشود که به سختی میتوان وارد آن شد؛ ارتفاع این چاهکها 3تا 5متر است که راه ارتباطی به طبقات بعدی است.
با توجه به تو در تو بودن فضاها هیچ گونه مشکل تنفسی احساس نمیشود و این یکی از شگفتیهای داخل این مجموعه است.
آب مصرفی و شرب ساکنین داخل شهر زیر زمینی توسط راههای مخفی که به پایابهای مرتبط به رشته قناتها بوده و از زیر زمین میگذرد تامین می شد.این فضاها نه تنها در سطح زیرین شهر گسترده شده بلکه تا حصار بیرون شهر و حتی شهر تاریخی و تالار نیاسر راه دارد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#193
Posted: 10 Jul 2015 21:33
زواره، موزه معماري ايراني
زواره، شهري كوچك در حاشيه جنوبي دشت كوير ايران و در 120 كيلومتري اصفهان است. زواره از آباديهاي كهن ايران است و در آن بناهايي تاريخي همچون منار زواره در مسجد امام حسن مجتبي (ع) (كه قبل از اسلام آتشكده بوده است) و قلعه مغول مسجد جامع (قديميترين مسجد چهار ايواني ايران) وجود دارد.
وجود بيش از چهار هزار اثر تاريخي شناسايي شده در شهر كوچكي چون اردستان و توابع آن، از چند نظر قابل تامل است؛ منطقهاي كه روزگاري شوكت و شكوه بيمانندي را به چشم ديده است. وجود نخستين مسجد چهار ايواني ايران در زواره كه بنا به كتيبههايش در دوره سلجوقيان ساخته شده، نشان ميدهد در قرون بعد از ظهور اسلام، منطقهاي پراهميت بوده كه سيدحسن مدرس، روحاني مبارز از اين شهر برخاسته است.
يكي از زيباترين پديدههاي طبيعي در بخش زواره، چشمانداز كوير است و يكي ديگر از ديدنيهاي آن، شترداري به روش سنتي است كه حال و هواي روزگاران گذشته و از ياد رفته را در ذهن مجسم ميكند. به اضافه اينكه دركوير زواره معادن نمك، طلا، سرب و احتمالا نفت نيز وجود دارد. زواره از قرن چهارم قمري با عنوان مدينه السادات ناميده شده و مورخان متعدد در تاليفات خود به نام زواره و شخصيتهاي نامي برخاسته از آن ياد كردهاند.
همچنين قلعه سنگبست زواره، بعد از قلعه الموت از بزرگترين و مستحكمترين قلعههاي ايران به شمار ميرود كه در قرن پنجم توسط ابوعلي دهدار (از مقربان حسن صباح) ساخته شده و از نوع چهار صفهاي دوطبقه است.
زواره طي قرون گذشته به طور متمادي كانون علم، ادب و فرهنگ بوده و در هر عصر و زمان شخصيتهايي را در دامان خود پرورانده است: فخرالدين علي بن حسن زوارهاي (مفسر قرآن و صاحب ترجمه الخواص)، ابوالفتح زوارهاي (فقيه و محدث)، سيد غياثالدين جمشيدگازر (مفسر قرآن)، شيخ حافظ رجب برسي (عارف)، ميرزا ابوالحسن جلوه ( فيلسوف و حكيم)، شهيد سيدحسن مدرس (روحاني مبارز)، حاج سيدحسين زوارهاي (از شاگردان ميرزاي شيرازي) و....
به اضافه اينكه در قرن چهارم قمري زواره ميزبان سادات طباطبايي شد و اجداد عده قابل توجهي از سادات طباطبايي ايران و مفاخر جهان اسلام، يعني آيتالله العظمي بروجردي، علامه طباطبايي، شهيد قاضي و سيد بحرالعلوم در زواره مدفون هستند. ضمنا بارگاه ملكوتي حضرت امامزاده يحيي، فرزند موسي بن جعفر(ع) به فضاي شهر زواره، معنويت ويژهاي بخشيده است.
بازار قديمي زواره
بازار زواره، اين بناي ديرپا از زيبايي ويژهاي برخوردار است و در گذشته دو كاروانسرا داشته كه يكي از آنها به صورت مخروبه درآمده و ديگري جاي خود را به خيابان جديدي به نام امامزاده يحيي (ع) سپرده است.
در انتهاي بازار زواره حسينيههاي سر باز و سرپوشيده قرار دارند. حسينيه بزرگ زواره متعلق به دوران صفويه است كه در زمان قاجاريه يك طبقه ديگر روي آن ساخته شده است.
در قسمت شرقي بازار زواره گنبدي آجري روي بقعهاي هشتضلعي قرار گرفته كه مقبره ابونصر احمد، باني مسجد زواره است و به گنبد سبز شهرت دارد.
يخچال از جمله آثار تاريخي و بناهاي سنتي زواره است. عنصر اصلي يخچال را گل و خشت تشكيل ميدهد. ساختار فيزيكي آن مخروطي شكل است. يخچال داراي 2 درگاه روبهروي هم است.
از ديگر جاذبههاي تاريخي زواره، آبانبارهايي است كه در چندين نقطه شهر در درون زمين جاي دارند ولي امروزه به خاطرههايي خاموش شبيهترند.
كاخ زيباي سرهنگآباد از جلوههاي معماري قاجاريه است كه در روستاي سرهنگآباد از توابع بخش زواره ساخته شده است، اما اكنون بر اثر بيتوجهي در حال فروريزي است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#194
Posted: 10 Jul 2015 21:35
دیدار با آرامگاه پیر علمدار
اگر اهل تماشای بناهای تاریخی هستید و عادت دارید از گلچین تاریخی های هر شهر دیدن کنید، پیشنهاد می کنیم یک سفر کوتاه به سمنان داشته باشید تا بتوانید آرامگاه پیر علمدار را در این استان و در شرق شهر دامغان ببینید.
آرامگاهی که در محله خوریا نزدیک مسجد جامع و مدرسه حاج فتحعلی بیگ قرار دارد و در آن محمد بن ابراهیم پدر ابو حرب بختیار ملقب به پیر علمدار، حاکم ایالت قومس به سلطنت محمد غزنوی دفن شده است.
آرامگاه پیر علمدار از جمله بناهای تاریخی شهر دامغان است که به برج معروف شده و یکی از بهترین نمونههای معماری آرامگاهی است. تاریخ ساخت آرامگاه را به سال 417 قمری نسبت می دهند اما این آرامگاه در سال 1310 توسط وزارت فرهنگ و هنر با شماره 79 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
چشمگیرترین بخش آرامگاه را روی نوار حاشیه قوس سردر، خواهید دید. یعنی کتیبههایی تزئینی که روی آنها بقایای نوشتههایی با گچبری زیبا قابل تشخیص هستند
ورودی آرامگاه یک قاب مستطیل شکل است که سردر و ستونهایی پیل پا مانند آن را دربرگرفتهاند. اولین چیزی که در آرامگاه پیر علمدار توجه تان را جلب خواهد کرد، کتیبهای است که به خط کوفی نوشته شده.
این کتیبه به جا مانده از ایوانی مقرنس است که در گذشته در اطراف آن کتیبه ای از گچ بوده ولی اکنون از آن ایوان فقط کتیبه ای به چشم می خورد که رویش نوشته شده:
بسم الله الرحمن الرحیم امر ببنا هذاالمسجد الشرف المولی المعظم خلیفه العرب والعجم سلطان قضاه الشرق کافل مصالح الخلق والدین عمل حاجی بن الحسین البنا الدامغانی غفرالله له.
بعد از آن، چشمگیرترین بخش آرامگاه را روی نوار حاشیه قوس سردر، خواهید دید. یعنی کتیبههایی تزئینی که روی آنها بقایای نوشتههایی با گچبری زیبا قابل تشخیص هستند. بخش بالای برج شامل 7 نوار با تزئینات زیبای آجر تراش و یک کتیبه تسمهای است که دورتا دور پیکره برج را فراگرفتهاند.
نگارههایی که در گوشه و کنار آرامگاه به چشم می خورند، به دو روش هندسی و دوردار کار شدهاند. بدنه استوانهای برج این آرامگاه دو بخش دارد. قسمت پایین که حدود نیمی از ارتفاع کلی برج را دربرمیگیرد، آجرکاری ظریف و ساده بدون بندکشی دارد و در این بخش فقط دروازه ورودی بنا جا گرفته که با تزئینات خود یکنواختی سطح برج را تغییر میدهد.
نمای خارجی آرامگاه با گنبد مدور آجری کمخیز آن از نمونههای ارزشمند معماری آغاز قرن پنجم هجری قمری ایران به شمار میرود. ارتفاع گنبد این مقبره 13 متر، قطر داخلی آن چهار و نیم متر است. همچنین این بنا در فضای داخل و خارج، طرحی دایره شکل دارد. درگاه ورودی آن هم در جنوب غربی رو به سوی مسجد و صحن است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#195
Posted: 10 Jul 2015 21:39
بدنامترین باغ تاریخ !
باغ شاه یا باغ فین شاید بدنام ترین باغ تاریخ باشد که هربار اسم آن می آید، ماجرای قتل ناجوانمردانه امیرکبیر و حمام خون او به یاد می آید. این باغ، عمارتی باستانی در كنار عمارت چشمه سلیمانیه است که در فین كاشان قرار دارد.
بنای اولیه باغ فین به قبل از اسلام و با تمدن سیلك پیوند خورده است كه تمدن سیلك پیوندی ناگسستنی با چشمه جوشانی دارد كه در بالای باغ جاری است و به چشمه سلیمانیه معروف است.
از زمانهای دور در پایین این چشمه باغی وجود داشته است كه كمی پایینتر از باغ فعلی بوده و براثر زلزلهای كه درسال 982 ه.ق روی داد باغ به كلی ویران شد كه به دستور شاه عباس صفوی بعد از سال هزار ه.ق باغی در مكان فعلی كه در حقیقت قسمتی از باغ قدیمی بود ساخته شد.
از سال 1135 ه.ق بعد از حمله افاغنه آبادانی باغ رو به ركود گرایید ولی با دستور كریم خان زند بخصوص با ساختن عمارتی كه به نام خلوت كریم خانی در ضلع جنوبی باغ واقع است، باغ فین رو به آبادانی گذاشت ولی با زلزله معروف سال 1192 قمری باغ نیز آسیب كلی دید كه پس از آن یعنی از سال 1200 قمری و با روی كارآمدن سلسله قاجار بخصوص با دستور فتحعلی شاه به مرمت باغ جانی دوباره گرفت كه ساختمان شتر گلوی فتحعلی شاهی در ضلع جنوب غربی باغ و حمام سلطنتی بزرگ كه در مجاورت حمام اولیه ساخته شد از آثار آن میباشد.
با آغاز مشروطیت به جهت وضع دفاعی بنای باغ، این مكان پناهگاه اشرار و یاغیان گشت و در مدت 14 سال یاغیان مصالح و اشیای گرانبهای آن را به یغما بردند. از وقایع مهم تاریخی در این باغ میتوان به جشن تاجگذاری رسمی شاه اسماعیل صفوی و نیز قتل امیركبیر در این باغ اشاره كرد. اما شهرت اصلی این باغ به خاطر قتل میرزا تقیخان امیركبیر صدراعظم ناصرالدین شاه قاجار در حمام فین در 20 دی 1230 هجری خورشیدی است.
باغ سبز کاشان
مجموعه باغ فین حدود 2500 مترمربع مساحت دارد كه در بدو ورود به این مجموعه با ساختمان رفیع سردر ورودی برخورد میكنیم. این قسمت از باغ در دوره صفویه بنا گذاشته شده است. این بنا دارای دو طبقه است كه طبقه تحتانی شامل هشتی و دالان ورودی به باغ با اتاقهای جانبی، و طبقه فوقانی شامل سالن وسیع و زیبایی است كه چشمانداز خوبی بر اطراف دارد.
اغلب درختان باغ، بین یکصد تا 470 سال سن دارند. طی 15 سال گذشته و بخصوص بعد از سال 1386، مجموعهای از عوامل موجب بروز فاجعه خشكی و بیماری درختان شد. عواملی همچون مهار فیزیكی غیراصولی، دخالت غیركارشناسانه، سرمازدگی شدید، عبور سیم و كابل برق و لولهگذاریهای تاسیساتی، ایجاد پیادهروهای آهكی و سیمانی و محصور كردن درختان با آن، آبیاری نادرست و غیراصولی، آفت شپشك، نادیده گرفتن دستور غذایی درختان، مشكلات مدیریتی و نادیده گرفتن نظرات كارشناسان موجب شد تا حداقل 112 درخت تاریخی بهطور كامل خشك شده و تعداد زیادی هم بین 30 تا 50 درصد آسیب ببینند.
مجموعه باغ فین در سال 1935 میلادی در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. كار ثبت جهانی این اثر كه از سال 2007 میلادی آغاز شده بود، چند سال به طول انجامید و سرانجام در زمستان 1389، مرحله اول ثبت این اثر در فهرست میراث جهانی یونسكو به انجام رسید.
در طراحی باغ فین، آب اساسی ترین عنصر بودهاست. آب در باغ فین به صورتهای راكد (در استخر مقابل كوشك و حوض خانه صفوی)، روان (در جویها)، فورانی (فوارهها) و جوششی (ظهور آب از حفرههای منظم كف حوض در حوض جوش و حوضخانه صفوی و شترگلوی فتحعلی شاه) حضور دارد
آب و باغ
در طراحی باغ فین، آب اساسی ترین عنصر بودهاست. آب در باغ فین به صورتهای راكد (در استخر مقابل كوشك و حوض خانه صفوی)، روان (در جویها)، فورانی (فوارهها) و جوششی (ظهور آب از حفرههای منظم كف حوض در حوض جوش و حوضخانه صفوی و شترگلوی فتحعلی شاه) حضور دارد.
در بناهای این باغ هم به حفظ تقارن اهمیت ویژهای داده شدهاست. اما به تدریج و با دخالت شاهان، از این تقارن کاسته شده که این خروج از تقارن هم در محورهای تردد در باغ و هم در ابنیه اضافه شده پس از دوره صفویه به چشم میخورد.
در مرکز باغ، کوشک صفوی قرار دارد. حمام کوچک و عمارت سردر سایر ابنیه دوره صفوی را تشکیل میدهند. کوشک قاجاری با نقاشیهای زیبای سقفی و دیواری نیز در انتهای باغ و خارج از محور تقارن باغ واقع است. حمام سلطنتی، موزه ملی، خلوت کریمخانی و اتاق شاهنشین ابنیهای هستند که پس از دوران صفویه به ابنیه باغ افزوده شدهاند.
فین را کجا ببینیم؟
باغ فین در 9 کیلومتری مرکز شهر کاشان و در انتهای خیابان امیرکبیر فعلی و روستای فین کوچک قدیم قرار دارد. این باغ در مجاورت چشمه سلیمانیه و بالادست دشتی با شیب ملایم قرار دارد. در حال حاضر بخشی از ابنیه موجود به چایخانه و کبابخانه اختصاص دارد. دسترسی به باغ فین از طریق خیابان امیرکبیر صورت میپذیرد. وسایل نقلیه عمومی از جمله مینیبوس از مرکز شهر کاشان این دسترسی را تامین میکنند.
موزه ملی کاشان واقع در این باغ از سال 1385 تا سال 1389 تعطیل بوده و در بهمنماه 1389 مجددا دایر شدهاست. امروزه بازدید از بخشهای گوناگون باغ امکانپذیر است. این مجموعه، در کنار میدان نقشجهان و کاخ چهلستون، بیشترین بازدید کننده و گردشگر استان اصفهان را به سوی خود جلب میکند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#196
Posted: 11 Jul 2015 16:43
عجیبترین بنای ساسانی!
میل میلونه را شاید بتوان عجیب ترین بنای ساسانی لقب داد که در شهر نیمور در 5 کیلومتری شهرستان محلات در استان مرکزی قرار دارد. این میل، بنایی سنگی بسیار عظیم و باستانی است که از سنگ و ساروج ساخته شده و قدمت آن به دوره ساسانیان باز میگردد.
میل میلونه بازمانده یك ساختمان سنگی عظیم با قدمت بسیار است كه از سنگ و ساروج و در قسمت بالایی آن همراه با رگهای آجر ساخته شده است، همچون مجسمه ابوالهول به شدت فرسایش یافته است چنین به نظر میرسد كه میل میلونه نبش یك ساختمان سنگی آجری عظیم بوده كه چهار پایه داشته و حتی دو پایه از این چهار پایه تا حدود 90 سال پیش بر جای مانده بود. زمین های اطراف میل میلونه را از قدیم به نام چهار طاقی میشناختند و امروزه نیز چنین است.
می گویند این بنا به احتمال زیاد باقیماندهای از آتشکدهای به نام ورنه یا سرزمین محروسه پایینی است که در تاریخ باستان به آن اشاره شده است. برخی نیز معتقدند این بنا برج مراقبتی برای قلعه جمشیدی بوده است. با همه اینها، میلونه بنایی 8 متری است و ساختمان مربوط به میل آن 4 نبش است و زمینی به اندازه 4 جریب دارد که تقریباً برابر 3200 مترمربع می شود و داخل این نبشها قرار میگرفته است.
در «تاریخ قم» درباره میل میلونه آمده است: «آن بنای عجیبی است و تا امروز نقشهای آن باقیاند. در غرب نیمور در میان اراضى کشاورزى ستونى از سنگهاى ریز که با ملات ساروج روى هم چیده شدهاند وجود دارد. بلندى این ستون 7 تا 8 متر است و نشان از یک چهار طاقى دارد که آتشکده بوده است. این بنا را هم اکنون میل میلونه مىگویند، ولى به احتمال قوى باقى مانده آتشکدهء «وره» است که در کتب تاریخى هم از آن یاد شده است. قلعه جمشیدى که بنا به روایتى هسته اولیه نیمور بوده، کمى بالاتر از این آتشکده واقع شده است.»
كشاورزان نیموری به غیر از میل میلونه نام «چهار طاقی» را برای این بنا به كار میبرند و زمینهای اطراف میل میلونه هم به همین نام شناخته می شود. به گفته اكثر پیرمردان كهنسال آثار بسیار زیادی مانند حوض و حوضچهها و ... در زیر این زمین ها مدفون است. احتمال دارد كه میل میلونه بقایای ساختمانی باشد كه حدود (1050) سال پیش نویسنده تاریخ قم از آن به عنوان (خفرهاد) یا (خفریه) یاد كرده است. «گویند كه نیمور را سه برادر بنا كردهاند... و گویند که خواهر ایشان (خفریده) بنا كرده است و به نام خود نهاده و گویند كه خفرهادبن سهره .... بنا كرده است و به نام خود نام نهاده و آن بنای عجیبی است و تا الیوم قایم و محكم است و نقشهای آن باقیاند، گویا نقاشان آن بامداد در آن آمده و شبانگاه بیرون رفته.»
میل میلونه در بین کشاورزان نیموری به نام «چهار طاقی» نیز شناخته میشود. میل میلونه در سال 1386 توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره 19685 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#197
Posted: 11 Jul 2015 16:47
شهری كه بسیاری از مردمش نام آن را نمیدانند
شهر دهدشت یکی از شهرهای کهگیلویه و بویراحمد همچون تصویری که به دونیمه تقسیم شده است دو بخش بافت قدیمی و جدید دارد. بافت نوین که در دهه 40 شمسی پایهگذاری شده است، هماکنون ساختمانهایی با مصالحی همچون آجر، بتن و فوم دارد و بافت قدیم که چند صد سال تاریخ را در خود جای داده، بیشتر با مصالح گچی و ساروج ساخته شده است.
چند دهه است که هر دو بافت در کنار همدیگر در این قاب نشستهاند، گاه بافت قدیم به حریم بافت جدید تجاوز میکند؛ اما بیشتر، این بافت جدید است که هرروزه از مرزهای گذشتهاش پا فراتر مینهد و خاطر آسوده تمدنی خاموش را پریشان میکند. با وجود اینکه این دو بافت قدیم و جدید شانه به شانه هم حرکت میکنند اما بهنظر میرسد مردم ساکن در بافت جدید نمیدانند که مردمانی که قرنها پیش از آنها در خاکی که اینک آنها میزیند چه زندگی شکوهمندی داشتهاند.
محمد موسوی، فردی 63ساله ساکن این شهر است. بیشترین مطلبی که وی از شهرش میداند مربوط به تاسیس شهر جدید دهدشت در دهه 40شمسی بر ویرانههای بلاد شاپور است. او میگوید: در سال 1342فردی به نام سرهنگ علیزاده که فرماندار استان تازه تاسیس کهگیلویه و بویراحمد بود این شهر را بنیاد نهاد.
به گفته وی در روز پایهگذاری شهر، برخی کدخدایان محلی، سرمایهداران بهبهانی، مردم و سرهنگ علیزاده فرماندار نظامی کهگیلویه و بویراحمد در آن حضور داشتند. او بیان میکند: از این دست ساختمانهای گچی قدیمی در روستاهای اطراف نیز زیاد است و در گذشته، عشایر از آنها برای نگهداری دامهای خود استفاده میکردند و معمولا به خانههای گبری معروف است. گبر، یک اصطلاح پارسی میانه بهمعنای زرتشتی است.
دهدشت، مرکز فرهنگی استان
بهروز نیک اقبالی، کارشناس میراث فرهنگی صنایعدستی و گردشگری استان نیز در اینباره میگوید: در روستاهای اطراف شهرستان کهگیلویه ساختمانها و دهکدههایی وجود دارد که مربوط به دورههای گوناگون تاریخی ازجمله صفویه است.
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان راهحل به یادماندن تاریخ گذشته این شهر را اختصاص عنوان مرکز فرهنگی استان به آن میداند و میگوید: اگر مسئولان همکاری کنند و چنین عنوانی برای آن در نظر گرفته شود این شهر آوازه گذشته خود را بیش از پیش بهدست میآورد.
علیرضا ایزدی درباره برنامههای سازمان میراث فرهنگی درباره مرمت این شهر تاریخی میگوید: 13میلیارد ریال در سال مالی 1391به مرمت و بازسازی بافت تاریخی دهدشت اختصاص یافت. به گفته وی، با این اعتبار کار مرمت و بازسازی کاروانسرا، حمام کهیار و حمام ضلع شرقی، مسجد مورک و کاوش مسجد چهل ستون، مسجدجامع و امامزاده شفیعالله انجام خواهد شد.
تغییر کاربری بافت تاریخی
با وجود این تلاشها که مدیرکل میراث فرهنگی از آنها سخن میگوید، همواره بیتوجهی به این شهر تاریخی که برخی از آن بهعنوان خواهرخوانده اصفهان صفویه یاد میکنند مورد انتقاد برخی علاقهمندان میراث فرهنگی بوده است. در همین رابطه اسحاق آقایی، یکی از هنرمندان عکاس استان که عکسهای بسیاری از بافت تاریخی این شهر تهیه کرده است، میگوید: سالها بیتوجهی به این بخش از استان موجب ویرانی بخش اعظم آن شده است، علاوه بر آنکه قسمتهای باقیمانده نیز بهخوبی نگهداری نمیشود. وی اضافه میکند: بهعنوان نمونه میدانهای بزرگ باستانی آن توسط کودکان محله به مکانی برای فوتبال بازیکردن تبدیل شده است و بخشهایی از آن نیز بهصورت جای امنی برای معتادان درآمده، علاوه بر آنکه این شهر تاریخی به مکانی برای چرای گوسفندان نیز تبدیل شده است. ساسان، نوجوان 13سالهای که در زمین خاکی شهری که در دوره ساسانی بنیانگذاری شده است، بازی میکند، میگوید: تا یاد دارم اینجا جای بازی ما بوده است، چون جای بهتری برای بازی کردن نداریم.
محمود دهقانی، استاد دانشگاه تکنولوژی سیدنی استرالیا که پیش از این برای بررسی تاریخ دوره صفویه به این شهر سفر کرده در یادداشتی نوشته است: وقتی برای پژوهش در راستای تاریخ معماری پرآوازه دوره صفویه از طرف دانشگاه تکنولوژی سیدنی استرالیا به ایران سفر کردم، درنظر داشتم اطلاعاتی مکتوب از شهر دهدشت در استان کهگیلویه و بویراحمد نیز بهدست بیاورم ولی آگاه شدم که کارهای پژوهشی عمیق، بهویژه در گستره تاریخ معماری، در شهرهای کوچکی چون دهدشت صورت نگرفته است. در این مورد خاص، تنها تاریخ نویس و جهانگرد اروپاییای که صحبتی به میان آورده «هانس گاوبه» است که تهیه کتابهایش در خارج آسانتر از خود دهدشت است.
او در ادامه مینویسد: «هانس گاوبه ضمن مطالعه آثار پیشینیان ازجمله احسن التقاسیم مقدسی، برای پژوهش درباره شهرسازی به دهدشت سفر کرده است. هر چند استو کلر، بل، استین و هاریسن هم دهدشت را توصیف کردهاند اما در تحقیقات آنها چندان به ساختمانهای شهر اشاره نشده که چهکسی آنها را ساخته است.» ولی هانس گاوبه مینویسد: «این را باید تنها نمونه معماری و شهرسازی دوران صفویه دانست.»
نابسامانیها در نگهداری از این شهر تاریخی از دید او نیز مخفی نمانده و در بخشی از گزارش خود آورده است: «برخی از مردم در خانههای نیمه مخروبه بافت قدیم، ساختمانهای تاریخی را به طویله جانوران اختصاص داده بودند و خودسرانه در بافت قدیم برای خود خانه ساخته بودند.»
او در جای جای گزارش خود به اهمیت و رونق دهدشت در تاریخ صفویه اشاره میکند و در پایان مینویسد: خانههایی که من و همراهان در بافت قدیم دهدشت از آنها نقشه تهیه کردیم و عکس گرفتیم بیشتر گویای شهری قدرتمند است که احتمالا پادگانی نظامی بوده که در کنار آن تمدن و بازار و خیابانهای شهر نیز ساخته شدهاند. چون پژوهش اینجانب به انگلیسی نوشته شده اگر عمری بود قصد دارم برمبنای نقشههایی از خانهها که روی آن وقت زیادی گذاشتهام در کتابی به «دهدشت و تاریخ معماری بافت قدیم آن» بپردازم.
منابع تاریخی چه میگویند
براساس منابع تاریخی، این شهر در دوره ساسانیان توسط پسر اردشیر اول ساخته شده و در آن دوران به نام بلاد شاپور شهرت داشت؛ در دورههای پسین نیز رونق داشت اما شروع پی ریزی شهر کنونی دهدشت را پس از دوره مغولان و بهعبارتی از اواخر تیموریان و پس از آن جستوجو میکنند، ولی بافت قدیم دهدشت را که هماکنون بخشهایی از آن بر جای مانده است، منسوب به دوره صفوی میدانند. بافت قدیم دهدشت که هماکنون 35هکتار وسعت دارد و به سرعت در حال تخریب است در سال 1364در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#198
Posted: 11 Jul 2015 16:52
آشنایی با تپه حسنلو
تپهٔ حسنلو در ۷ کیلومتری شهر نقده قرار دارد و یکی از تپههای باستانی ایران است که قدمت آن به بیش از ۶ هزار سال قبل از میلاد میرسد
تپه حسنلو با وسعت30 هکتار و ارتفاع 20 متر در 7 کیلومتری شمال شرق شهر نقده در استان آذربایجان غربی و در کنار روستای حسن لو واقع شده است. جام بزرگ طلایی حسنلو که مربوط به دوران مانائی میباشد در این تپه کشف شده است.
بنا به ارزیابیها، قدمت این تپه به 6000 سال قبل از میلاد میرسد و تا دوره اسلامی نیز محل سکونت و استقرار بوده و کاوشها نشان میدهد چندین بار به علت آتش سوزی تخریب و مجددا بنا گردیده است.
با اکتشافات انجام شده و خارج شدن شهر باستانی از زیر خاک آثاری از جمله زیور آلات زنانه، مجسمههای تزئینی، خنجرها و دشنههای آهنی و برنزی و... کشف شده است.
جام زرین حسنلو به ابعاد 21 سانتی متر بلندی و 25 سانتی متر قطر و 950 گرم وزن متعلق به هزاره اول قبل از میلاد است و از یکی از اتاقهای سوخته در سال 1338 کشف شده و روی آن نقش خدایان سه گانهای سوار بر ارابه دیده میشود.
خدای آب، خدای زمین و خدای خورشید؛ همینطور کاهنی که جام بلندی به دست دارد و چندین نقش دیگر که از بارزترین نمونههای هنر دوران خود است .این جام هماکنون در موزه ملی ایران نگهداری میشود.
دژ حسنلو و دیوار دفاعی آن:
دور تا دور قلعه را دیواری به قطر 3 متر و ارتفاع 7 متر فرا گرفته بود. در فاصله 30 متری از باروی قلعه، برجهای مربع شکلی به ابعاد 10×10 متر ساخته شده بود.
در مرکز دژ حسنلو یک حیاط چند ضلعی نامنظم ساخته شده است. دور تا دور این حیاط را تالارهای ستوندار، ایوانهای دراز و اتاقهای کوچک و بزرگ تشکیل میدهند.
در انتهای جنوبی حیاط قربانگاه قرار دارد و در انتهای شمالی آن چند لوح سنگی به ارتفاع سه متر و بدون هیچ گونه علامت دیده میشود.
بناهای وابسته به حیاط مرکزی:
در جنوب شرقی حیاط مرکزی یک تالار وسیع با چند انباری از زیر خاک بیرون آمده است. در این تالار خمرههای بزرگ متعددی یافت شد.
در شمال این انبار قدیمیترین و اولین تالار ستوندار به طول 6 و عرض 4 متر قرار گرفته و راه ورودی آن از انبار است. در مرکز این تالار دو ردیف چهار ستونی تعبیه شده و فاصله ستونها از یکدیگر پنج متر است.
در کنار دیوارها ته ستونهای سنگی دیده می شود. محراب یا محل اصلی معبد در جنوب تالار قرار دارد. در شمال این تالار چند اتاق کوچک و بزرگ ساخته شده است. در میان این تالار اسکلت دو اسب پیدا شده است.
در جنوب حیاط مرکزی یک واحد ساختمانی شامل اتاقها و تالارهای متعدد ساخته شده است. معبد دوم که شامل تالاری ستوندار است، بخشی از این واحد ساختمانی را تشکیل میدهد.
به فاصله 5/3 متری از در ورودی سمت شمالی تالار، سکویی به اضلاع 2×3 متر قرار دارد.
در وسط جبهه جنوبی تالار، محلی شبیه محراب ساخته شده است که از آن به اتاق کوچک پشت معبد راه دارد. در داخل معبد محلی برای روشن کردن آتش مقدس در نظر گرفته شده بود و در جنوب غربی معبد اجاقی مستطیل شکل دیده میشود.
در گوشه جنوب غربی حیاط مرکزی معبد سوم یا تالار ستوندار سوم قرار دارد.
این واحد ساختمانی از سمت شرق به حیاط مرکزی، از غرب به دیوار غربی قلعه (برج و باروی حسنلو)، از جنوب به راهرویی باریک و از شمال به راهی که در گذشته از معابر دژ حسنلو بود و به دروازه غربی حسنلو میرسید، محدود میشود.
این دروازه تنها راه ورودی دژ حسنلو از غرب است. واحد ساختمانی جنوب غربی که تالار ستون دار آن جدیدترین تالار ستون دار حسنلو به شمار میرود، در شمال غربی معبد دوم احداث شده است.
از گوشه جنوب غربی حیاط مرکزی دری به سوی تالار ستون دار این واحد باز میشود. دو ردیف چهار ستونی به انضمام دو پایه ستون هایی که در کنار دیوار قرار دارند، سقف را نگهداری می کردند.
شیوه ساخت این تالار با حذف پایههای ستونهای کنار دیوار، شبیه بناهای دوره هخامنشی مخصوصاً تالارهای ستوندار کاخهای تخت جمشید است.
آثار مکشوفه از حفاریهای باستان شناسی تپه حسنلو:
اشیای قابل توجه و ارزشمندی که تاکنون در کاوشهای نقاط مختلف تپه حسنلو، به ویژه از گورهای قدیمی پیرامون آن به دست آمده است، نمونه کاملی از صنایع ساکنان قدیمی این ناحیه را نشان می دهد.
این اشیاء شامل اشیای استخوانی و سنگی، اشیای نقرهای، اشیای سفالی، اشیای مفرغی و اشیای طلایی است. معروفترین این اشیاء، جام حسنلو است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#199
Posted: 11 Jul 2015 16:54
کاروانسرای قلعه خرگوشی
کاروانسرای خرگوشی متعلق به دوره صفویه است و در جاده قدیم یزد-اصفهان قرار دارد، نزدیک ترین شهر به این کاروانسرا شهر عقدا است که در 60 کیلومتری آن قرار دارد و نزدیکترین روستا، روستای سرو علیا است که در ۲۵ کیلومتری آن قرار دارد. نزدیک ترین آبادی تا این کاروانسرا در فاصله 7 کیلومتری است که یک آبادی تک خانوار است به نام کاییون که مردم بسیار خونگرمی هستند.
ابعاد این قلعه 80*80 متر است که شامل صفه ها، حجره ها و اصطبل است، دیواره روی پشت بام دو متر عرض دارد و یک مخزن آب به صورت آب انبار در وسط آن قرار دارد که عموما در آن آب تمیز قابل دسترس است، چوپانان از این مکان به عنوان اقامتگاه استفاده می کنند، لازم به ذکر است داخل رباط یک چشمه آب بسیار گوارا و آشامیدنی وجود دارد!!! کاروانسرا کاملا داخل طبیعت بکر و وسط کویر قرار گرفته و می توان از آن به عنوان یک رصدگاه بسیار زیبا و مناسب استفاده کرد (تا قدر 6 و گاها تا 6.5 قابل رویت است) آلودگی نوری و مانع در سطح افق وجود ندارد، فقط ممکن است گاهی اوقات در سطح افق غبار داشته باشیم ولی به جرئت می توان از آن به عنوان بهترین رصدگاه ها نام برد.
به تمام گردشگران و توریست ها مخصوصا افرادی که با منطقه آشنا نیستند توصیه میکنم حتما برای رفتن به این قلعه از ساکنین روستای سروعلیا کمک بگیرند.
راه دسترسی
برای رسیدن به این رصدگاه از شهر عقدا در جاده قدیم یزد-اصفهان در مسیر اردکان به نایین جدا می شود و پس از پشت سر گذاشتن روستاهای مزرعه نو، خلیل آباد و سروعلیا وارد بیابان سرو علیا و از آنجا وارد بخشی از بیابان سروعلیا به نام خرگوشی می شویم که این کاروانسرا در دل این کویر جای دارد تا سرو علیا مسیر آسفالته است ولی از آن جا برای رسیدن به کاروانسرا باید مسافت 25 کیلومتر شنی را بپیمایید.
این کاروانسرای متروک در محیطی بکر و خالی و رعب آور ساخته شده و چنان پرت و دور افتاده است که در حال ویرانی است و به عقیده اهالی روستاها رفتن به آن جا خطرناک است چون به نظر خرافی آنان آن مکان جن دارد!!!!!! البته این بیابان دارای شب های واقعا ترسناک است و دارای گرگ و... است.
بهترین وسیله برای رسیدن به این قلعه این است که به روستای سروعلیا سفر کنید و با با مردمان خونگرم و مهمان نواز آنجا مشورت و پس از استراحت کافی و بازدید از این روستا، با اطلاعات کافی و جامع و بدون هیچ دغدغه ای به آنجا بروید.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#200
Posted: 11 Jul 2015 16:55
آشنایی با تپه باستانی سنگ چخماق - سمنان
تپه باستانی سنگ چخماق در منطقه بسطام، یکی از مناطقی است که از سال ۱۳۴۸ توسط پروفسور ماسواد، مورد شناسایی قرار گرفت
این تپهها در حاشیه شمالی شهر بسطام و در 6 کیلومتری شاهرود واقع شدهاند و این حوزه دارای دو منطقه تپهای در نواحی شرقی و غربی است.
قدمت تپههای غربی به 8 هزار و 500 تا 9 هزار سال قبل و قدمت تپههای شرقی به 7 تا 8 هزار سال پیش بازمیگردد.
قدمت این مناظق نشان دهنده وجود روستایی در دوره نوسنگی بیسفال در منطقه سنگ چخماق شاهرود است.
این تپه در سالهای ۱۳۴۹ و ۱۳۵۰ مورد حفاری قرار گرفت و اشیاء و ابزارهایی مربوط به دوران نوسنگی از آنجا به دست آمد؛ اشیایی که قدمت آنها به ۷۳۰۰ سال پیش میرسد.
در بررسیهای انجام شده مشخص شد که تپههای سنگ چخماق شاهرود در بسطام متعلق به قدیمیترین روستای شمالشرق فلات ایران است.
بسیاری از ظروف تپههای سنگی این منطقه اکنون در موزه توکیو در ژاپن نگهداری میشود و این در حالی است که موزه شاهرود تنها چند نمونه از این ظروف را در خود نگهداری میکند.
در حفاری تپه شرقی، تعداد سفال بیشتری به دست آمده که قرمز رنگ بوده و مشخصه آنها، نقشهای ساده و هندسی قرمز، روی کاسههای گود است.
از زیباترین سفالهای این تپه میتوان به دو اثر بسیار ارزنده اشاره کرد که شامل ماکت سفالی یک خانه و یک عدد ظرف کوزهای شکل با نقوش ابتدایی طرح سبدی به رنگ سیاه روی زمینه قرمز است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟