ارسالها: 12930
#211
Posted: 12 Jul 2015 16:26
آشنایی با شهر تاریخی قلعه تل
شهر تاریخی قلعهتُل یکی از شهرهای لرنشین استان خوزستان است و در بخش مرکزی شهرستان باغملک قرار داردکه یکی ازآثار باستانی ایران میباشد.
این شهر از قدیم مرکز دهستان قلعه تل و محل آمد و رفت ساکنان اطراف و تأمین خدمات اولیه روستاهای این دهستان بودهاست.
سکونت در شهر قلعه تل با استناد آثار تاریخی بدست آمده در نشستگاه آن به گذشتهای بسیار دور در دوره حاکمیت پادشاهی عیلام باز میگردد.
این پادشاهی که در حدود ۵۰۰۰ سال پیش در پهنهای از جنوب غرب و غرب ایران کنونی وجود داشت از چندین شهر و ناحیه مهم تشکیل میشد که معروفترین آنها آنزان یا آنشان بود که گمان بر این است منطبق بر منطقه اطراف شهر ایذه کنونی است.
اهمیت این شهر و نزدیکی شهر کنونی قلعهتل با آن و نیز احتمال عبور کاروانهای بین شهر آنزان و شوش از مسیر میانکوهی منطبق بر دشت قلعه تل بر احتمال رونق حیات این شهر در روزگار عیلامیان میافزاید.
از آثار عیلامی کشف شده در این شهر، دو سنگ بزرگ است که سالها پیش هنگام حفر زمین برای ساخت و ساز، از زمین بیرون آورده شدند.
یکی از این سنگها پایه ستون و دیگری سنگی منقوش به پیکره چهار نفر است که دو نفر روبروی دو نفر دیگر دست به سینه ایستادهاند.
گذشته از این وجود منابع آب و خاک مناسب برای کشاورزی و مراتع وسیع و غنی در کوههای اطراف قلعه تل، وجود جمعیت یکجانشین و کوچنشین در این منطقه را محتمل میسازد.
علاوه بر سابقه حیات دیرین در قلعهتل که عمدتاً با هالهای از ابهام همراه است، بخش دیگری از سابقه حیات شهر قلعه تل که از آن زمان تا کنون استمرار دارد، به دوره قاجاریه و اندکی قبل از آن باز میگردد.
این حیات دارای نمایندهای پابرجاست که روی تپهای مشرف به دشت و رودخانه جاری در پای آن به شکل قلعهای پر هیبت ولی رنگ و رو باخته خود نمایی میکند. این قلعه توسط محمد تقی خان بختیاری ساخته شد.
از این قلعه برای فرماندهی قشون استفاده میشد. وصف این قلعه و حیات اجتماعی درون و بیرون آن که نشانی از سکونت در این شهر را به همراه دارد، در سفرنامه سر هنری لایارد (شهروند انگلیسی) آمدهاست. در این سفرنامه تنها اشاره اندکی به جمعیت ساکن در خارج قلعه که باید افراد غیر مرتبط با خاندان خان باشند، شد.
شهرتاریخی قلعهتل نخست در اطراف تپهای بنا شده که زیر بنای قلعه موجود شهر است. این قلعه بر روی تپهای طبیعی قرار دارد که بر اساس گفتهها بخشی از ارتفاع آن بصورت مصنوعی ایجاد شدهاست.
قلعه دارای چهار برج و به شکل مربع ساخته شده و در یکی از زاویههای آن یک عمارت چهار ضلعی احداث شده بود که در طبقه فوقانی آن "لامردون" و یا مهمان خانه قرار داشت. در طبقه تحتانی راهرو مسقف طویلی این ساختمان را به محوطه مرکزی قلعه متصل میساخت. قلعه دارای دو حیاط بود که قسمت بیرونی جهت میهمانان و مستخدمین و گارد محافظ و قسمت داخلی مخصوص خانواده خان شامل خانواده محمد تقی خان و برادرش آکلبعلی بود.
قلعه بلندترین نقطه و گویاترین نشانه شهر برای تازهواردان به شهر یا مسافرانی است که از مسیر ارتباطی اهواز به اصفهان عبور میکنند. در پای این قلعه رودخانهای وجود دارد که آب چشمههایی را به رودخانه گلال انتقال میدهد. این رودخانه منبع تأمین آب اراضی فراوانی در قلعه تل و بوگری است که عمدتاً زیر کشت صیفیجات و برنج هستند. روستای بوگری که اینک به شهر قلعه تل بسیار نزدیک شده یکی از نقاط سرسبز و خوش عطر دشت قلعهتل است. یکی از چشمههای مسدود شده در پای این قلعه از قدیم مهمترین منبع تأمین آب ساکنان بود که تا مدتها آب پاک و گوارایی داشت.
شهر قلعهتل که یکی از آثار باستانی ایران محسوب میشود در شرق اهواز و در سمت راست جاده ارتباطی اهواز ـ (هفتکل) ـ باغملک ـ ایذه ـ اصفهان، پس از عبور از شهر باغملک قرار دارد که یکی ازمکان های تاریخی خوزستان میباشد.
شهر تاریخی قلعه تل، میراث تاریخی ایلامیان است و در گوشه گوشه مساحت ۸/۶ کیلومتری خود بناهایی از دورانهای مختلف تاریخی را جای داده است. از ایلامیان و ساسانیان گرفته تا قاجار.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#212
Posted: 12 Jul 2015 16:27
آشنایی با کاخ بردکسیاه در بوشهر
کاخ بردکسیاه از جمله آثار دوره هخامنشیان است و در 12 کیلومتری شهر برازجان از توابع بخش مرکزی شهرستان دشتی قرار دارد
این کاخ همچنین یکی از آثار تاریخی و دیدنی استان بوشهر در جنوب ایران است و در حاشیه رودخانه دالکی قرار دارد.
در شهرستان برازجان آثار و بقایای 3 کاخ هخامنشی به نامهای کاخ چرخاب، کاخ سنگ سیاه (که در بین اهالی به کاخ نظرآقا شهرت دارد) و کاخ بردک سیاه وجود دارد.
کاخ بردک سیاه، بعد از کاخ چرخاب بنا شده و فاقد ظرافتها و ترکیب خاص رنگهای سیاه و سفید کاخهای برازجان و پاسارگاد است.
در ساخت کاخ بردک سیاه از دو نوع سنگ سیاه و روشن استفاده شده و جنس و رنگ سنگهای استفاده شده در ساخت این کاخ در نوع خود منحصر به فرد است.
گروهی کاوشگر در اوایل دهه 80 در یکی از آخرین مراحل کاوش در این کاخ هخامنشی چهار قطعه سنگین طلا که وزن کل آنها به سه کیلو و 200 گرم میرسد کشف کردند.
کاربرد دقیق سه قطعه از این طلاها مشخص نیست اما برخی بر این عقیدهاند که ممکن است آنها روکشهای زرین درهای چوبی تالار یا سنگ بنای کاخ باشند.
همچنین در میان این قطعات طلا، قطعهای وجود دارد که میتواند قسمت بالای یک جام زرین هخامنشی باشد که زیر لبه آن خطی ساده حک شده است.
گفته میشود قطعات طلای هخامنشی کاخ بردک سیاه حالتی چین خورده داشته و در کنار یکی از پایه ستونهای تالار مرکزی این کاخ کشف شدهاند. این قطعات منحصر به فرد طلا بعد از کشف به میراث فرهنگی و گردشگری بوشهر تحویل داده شد.
کاخ بردک سیاه که به گفته کارشناسان کاخ زمستانی داریوش اول هخامنشی بوده است در نزدیکی خلیج فارس واقع شده و در سال 1354 در کاوشهای باستان شناسانه گروهی از باستانشناسان کشور به سرپرستی احسان یغمایی از زیر خاک بیرون آورده شد.
این کاخ که تالار مرکزی آن مشابه کاخ آپادانا و دارای 36 ستون بوده یکی از بناهای مهم تاریخی استان بوشهر و شهرستان برازجان است و در میان نخلستانهای روستای درودگاه در محل تلاقی دو رودخانه شاپور و دالکی قرار گرفته است.
بقایای به جامانده از کاخ بردک سیاه که شامل پایه ستونها و دیوار نگارهای سیاه رنگ است به دلیل عدم محافظت و سهل انگاری در حال نابودی تدریجی است.
کاخ بردکسیاه در سال 1380 توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با شماره 4042 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#213
Posted: 12 Jul 2015 16:30
آشنایی با بازار شیخ علاءالدوله سمنان
بازار سمنان که به بازار شیخ علاءالدوله شهرت دارد در مرکز شهر قرار دارد و به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شده است
این بازار به سبک معماری سنتی و با در نظر گرفتن وضعیت آب و هوای خاص منطقه کویری با سقفهای خشتی و آجری ساخته شده است.
بازار شیخ علاءالدوله از جنوب خیابان امام خمینی سمنان و متصل به آن شروع میشود و در 2000 متری، اندکی به شمال متمایل میشود و در شمال تا گورستان قدیمی علمدار ادامه مییابد.
به سبب احداث این خیابان، بازار شیخ علاءالدوله به دو قسمت تقسیم شده است. این بازار در قرن هشتم قمری به همت شیخ علاءالدوله سمنانی عارف مشهور ایران همزمان با بنای شبستان شیخ علاءالدوله ساخته شده است.
بازار شیخ علاءالدوله در دوره قاجاریه تعمیر و مرمت شد، ولی به مرور زمان اهمیت خود را از دست داد.
این بازار را به این علت که در مسیر انتقال اموات برای دفن در گورستان علمدار بود، بازار مردهها نیز مینامند. در سالهای اخیر، با تعمیر و مرمت مسجد جامع، قسمتی از بازار توسط سازمان میراث فرهنگی بازسازی شد.
بازار شیخ علاءالدوله در سال 1375 توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره 1740 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#214
Posted: 12 Jul 2015 16:35
پل تاریخی لاتیدان از آثار دوره صفویه
بقایای ویرانه پل لاتیدان که به آن پل رود کول نیز گفته میشود در مسیر کاروان رو دوره صفوی شیراز - بندرعباس، روی بستر رودخانه کول در 50 کیلومتری غرب بندرعباس قرار دارد.
پل تاریخی لاتیدان که به طولانیترین پل تاریخی ایران نیز شهرت دارد در سال 1372 بر اثر وقوع سیلاب در نزدیکی روستای نیم کار شهرستان خمیر از خاک بیرون آمد.
این پل با 500 سال قدمت و طول یک کیلومتر دارای 233 دهانه بوده که امروزه تنها 33 دهانه آن سالم و بیش از 200 متر آن قابل احیاء است.
بخشهایی از این پل در سالهای 1379 و 1386 در دو مرحله با هزینه 80 میلیون تومان مرمت شده است.
برای دیدن طویلترین پل ایران باید به جنوب ایران و استان هرمزگان سفر کنید. در 50 کیلومتری غرب بندرعباس روی رود «کول» پلی بسیار بلند و طویل ساخته شده است که برای تجسم اندازه آن کافی است بدانید طول پل لاتیدان چیزی حدود سه برابر سی و سه پل اصفهان است.
عرض پل لاتیدان به دلیل طولانی بودن آن در بخشهای مختلف متغیر است. یکی از اصلیترین دلایل تخریب قسمت میانی پل، نبود امکان ساخت پی و شالوده محکم برای آن به دلیل شدت جریان آب رود است. مصالح به کار رفته در ساخت این پل سنگهای تراش نخورده و ناهمگون است که توسط ملاط به یکدیگر متصل شدهاند.
این پل ظاهراً در زمان شاه عباس اول و در جریان احداث جاده کاروان رو ساخته شده و نقش موثری در نقل و انتقال نیرو و تدارکات برای باز پس گیری منطقه خلیج فارس از استعمارگران پرتغالی داشته است.
رودخانه کول از رودهای پر آب منطقه بوده و در این محل دارای بستر عریض و طغیانهای فصلی است. بر همین اساس، در مسیر جاده کاروان رو، احداث پلی طویل بر بستر رودخانه ضرورت داشته است.
پل لاتیدان طولانیترین پل تاریخی ایران و یکی از باشکوهترین آنهاست. لیکن به جهت سهل انگاری در شالوده سازی و شاید تعجیل در ساخت آن - برای حمله به پرتغالیها - و همچنین طغیانهای شدید رودخانه، مدت نسبتاً کمی بعد از ساخت قسمتی از آن فرو ریخت.
در بازدیدی که انگلرت کمپفر از این پل در سال 1686 میلادی داشته، قسمتهایی از آن فرو ریخته بود. پل لاتیدان در زمان آبادانی بیش از هزار متر طول داشته و متشکل از سه قسمت شرقی، غربی و دیواره سدی بین آن دو بوده است.
امروزه از قسمت شرقی حدود 270 متر و از قسمت غربی ویرانه 147 متر باقی مانده، ولی از دیواره سدی به جهت اینکه در معرض جریان اصلی رودخانه قرار داشته، آثار زیادی برجای نمانده است.
این دیواره حدود 800 متر طول، 2 متر ارتفاع و حدود 7 متر عرض داشته و ظاهراً در فواصل معین با جرزهای نیم دایره تقویت میشده است. از قسمت غربی پل تنها بقایای 17 پایه که به طور منظم و در یک محور ساخته شدهاند، باقی مانده که قابل بازسازی نیست.
این پایهها در جهت بالا رود و پایین رود دارای موج شکنهای نیم دایره بوده و مصالح و شیوه ساخت آنها مشابه بخشهای دیگر پل است. به نظر میرسد که عرض پل در قسمت غربی 80/6 متر و بیشتر از قسمت شرقی بوده است.
از قسمت شرقی که 270 متر طول و 33 دهانه یا چشمه داشته، آثار بیشتری برجای مانده است. این قسمت پل 40/5 متر عرض (60/1 متر کمتر از قسمت غربی) داشته و با شیب ملایمی بر ارتفاع آن افزوده می شده است؛ به طوری که از یک متر در کناره رودخانه به 6 متر و با احتساب جان پناهها به 5/6 متر در میانه میرسیده است. 33 دهانه این قسمت دارای ابعاد مختلفی بودهاند که از کناره تا میانه وسیعتر میشده است.
در حال حاضر حدود 20 دهانه این قسمت سالم برجای مانده که نشان دهنده معماری پیشرفته و درخور توجه آن است. در ابتدای این قسمت 9 دهانه کوچک فرعی وجود دارد که پل از آن به بعد کامل میشود.
از نهمین دهانه به بعد، پل 17 دهانه به عرض 40/5 و 17 پایه به عرض 80/3 متر دارد. عرض بیست و ششمین دهانه 80/5 متر است که در جریان اصلی آب قرار دارد.
قسمت شرقی پل با دهانههای دیگر و مطابق با همین عرض ادامه پیدا میکند؛ هرچند جریان اصلی رودخانه آسیبهای زیادی به این قسمت وارد ساخته است.
روی پایههای قسمت اصلی این بخش از پل، آبگذرهایی در دو طبقه تعبیه شده که در مواقع طغیان، آب را از خود عبور داده و همچنین سبب صرفه جویی در مصالح و کاهش وزن پل میشده است. پایههای پل در این بخش حدود یک متر بالاتر از سطح آب و حداقل 50/2 متر بالاتر از بستر رودخانه قرار دارد.
اضلاع پایهها در جهت مخالف و موافق جریان آب دارای موج شکنهایی با قوس جناغی است تا فشار آب به پایه ها را بشکند. طول این پایه ها 15/10 متر است. روی این پایهها، جرزهایی به طول 80/8 و عرض 45/1 متر ساخته شده و بین آنها، آبگذرهایی در دو طبقه جا گرفته است. طاق دهانههای اصلی و آبگذرهای روی پایهها به این جرزها متکی است. ارتفاع آبگذر طبقه اول 20/2 و طبقه دوم 1/50 متر است.
سطح گذر پل لاتیدان را با سنگهای مسطح فرش و لابهلای آنها را با ملات پر کرده بودهاند. پل رود کول با توجه به بستر رسوبی و غیر مستحکم رودخانه، فاقد یک شالوده مستحکم و یکپارچه است و ظاهراً حتی بستر رودخانه در این محل برای جلوگیری از شسته شدن بنیان پایهها، سنگ فرش نشده و پیها هر کدام به طور مستقل روی بستر رسوبی رودخانه نهاده شده است.
پل تاریخی لاتیدان در فهرست آثار ملی کشورمان نیز به ثبت رسیده است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#215
Posted: 12 Jul 2015 16:39
شکوه معماری در خانه پیرنیا
خانه مشیرالدوله پیرنیا، خانه پیرنیا خانه ای است که تاریخ ایران باستان در آن نگاشته شده، خانه پیرنیا خانه ای است که رضا خان در آن زانو زده، خانه مشیر الدوله پیرنیا خانه ای است که در شربت خانه اش تست صدا از خوانندگان برنامه گلها گرفته می شد، خانه ای که در آن نظامنامه حق ویزا و سایر تصدیقات اتباع ایرانی خارج از کشور و حقوق بینالملل نگارش شده خانه مشیرالدوله پیرنیا،خانه ای که ترجمهء قوانین ملل دیگر در تهیه نظامنامه انتخابات و قانون اساسی دوران مشروطه انجام شده است و ...
عمارت خانه مشیرالدوله (پیرنیا) با یک شیوه تلفیقى دلپذیر از معمارى ایرانى و فرنگى در دو طبقه و یک زیرزمین بنا شده است، زیرزمین تقریبا یک متر و بیست سانتی متر از سطح زمین پایینتر است.
در آنجا، سفرهخانه، چایخانه، کتابخانة قدیمى مرحوم مشیرالدوله، اتاق نشیمن مرحوم داود پیرنیا، چند اتاق استراحت و انبار بزرگ وسایل خانه قرار داشت.
قسمتی از زیرزمین خانه مشیرالدوله پیرنیا به نام چایخانه (شربت خانه) مزین به کاشی های خشتی بزرگی منقوش به شخصیتهای اساطیری و تاریخی است که تنها قسمت کاشی کاری شده ساختمان همین قسمت است.
می گویند حسن پیرنیا دانش آموخته روسیه بود و مارکوف روسی را برای ساخت این بنا مامور کرد، اما با توجه به سال ساخت بنای عمارت مشیرالدوله در سال 1285 و ورود مارکوف به ایران در سال 1300 موضوع معماری ایشان کمی غیر واقعی است و نکته دیگر آنکه مارکوف نیز از وابستگان رضا خان بود و کدورت فی مابین مشیرالدوله حسن پیرنیا و رضاخان، بعید است مارکوف از مشیرالدوله پیرنیا دستور بگیرد.
زیرزمین خانه مشیرالدوله پیرنیا جهت فصول گرم سال است و در خانه مشیرالدوله پیرنیا بالابر و یا آسانسوری تعبیه شده تا از زیرزمین و مطبخ، غذاها و ... به طبقات برسانند.
طبقه همکف و در شمال شرق آن، آشپزخانه و اقامتگاه خدمه بود. دفتر کار مشیرالدوله در سمت راست ساختمان و در طبقة نخست قرار داشت. اتاقى بود وسیع که در دو سوى آن قفسههاى کتابهاى مرجع وى را چیده بودند و میز کارش در انتهاى سمت شمالى اتاق بود.
بالاى سر او، عکس بزرگى از مرحوم میرزا نصرالله خان مشیرالدوله (پدر) محاط در قابى بسیار نفیس و در یکى از دیگر عکسهاى اتاق، عکس خود او به همراه نمایندگان ایران در صحن مجمع ملل متفق (ژنو) دیده مىشد. روى میز کار، چند قاب عکس خانوادگى بهویژه عکس پسر ارشدش داود خودنمایى مىکرد.
در هر یک از اتاق ها و تالارهای خانه مشیرالدوله پیرنیا شومینه های گچبری شده با فرنگی کاری زیبا که هر کدام شکل خاص خود را دارد، قابل مشاهد است.
ورودی اصلی عمارت از شمال است، پس از گذر از حوضی که روبروی درب قرار داشته وقتی از پله ها وارد می شوید به صحن اصلی که پلکانی دوطرفه در میان آن است را می بینید، پلکانی بزرگ در صحنی 100متری که خوش آمدگویی به مهمان در این صحن انجام می شده است.
در جنوب صحن راهرویی طویل از شرق به غرب وجود دارد که از میان به حیاط و از دو طرف راه به زیرزمین دارد. کف پوش طبقه اول خانه مشیرالدوله پیرنیا از تیرریزی چوبی و تخته کوبی بنا شده.
طبقه اول خانه مشیرالدوله پیرنیا مختص ساکنان خانه و طبقه دوم برای پذیرایی از مهمانان بوده، در طبقه دوم تالار بزرگی به مساحت 80 متر و به قرینه فضای راه پله در بخش جنوبی قرار گرفته و در طرفین این تالار در شرق و غرب اتاقها قرار دارند. در حایط جنوبی حوضی سنگی هنور پابرجاست و البته درب ورودی خانه مشیرالدوله پیرنیا در حال حاضر از همین قسمت جنوبی است.
این خانه در سال 1350 تخلیه و متروک شد و سپس در 1358 توسط مهدی و ولی الله پیرنیا به وزارت بهداشت و بیمارستان فرح پهلوی (شهید اکبرآبادی فعلی) واگذار اما اسناد به نام پژوهشگاه علوم انسانی ثبت شد و سپس وزارت آموزش و در نهایت دانشگاه علوم پزشکی و قرار بر این شد بشود مرکز مطالعات تاریخ پزشکی که درنهایت شد «موسسه مطالعات تاریخ پزشکی، طب اسلامی و مکمل» به سرپرستی دکتر سید اشرف الدین گوشه گیر ...
به علت اینکه ساختمان در اختیار دانشگاه علوم پزشکی و به عنوان موسسه مطالعات تاریخ پزشکی، طب اسلامی و مکمل قرار دارد، امکان بازدید در صورت تایید وزارت بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی امکان پذیر است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#216
Posted: 12 Jul 2015 16:41
تالار اشرف یکی از بناهای تاریخی اصفهان
تالار اشرف یکی از بناهای تاریخی اصفهان است که در دوره صفوی سکونتگاه پادشاه، و حرم سلطنتی بود و در دوران قاجار، خانه صارمالدوله (فرمانده نظامیان اصفهان) شد و سپس به انبار علوفه و اقامتگاه سربازان روسی تبدیل شد و روزگاری به اداره صحیه و سجل احوال، اداره معارف، اداره فرهنگ و هنر، اداره آموزش و پرورش، و اداره تشریفات استانداری تغییر کاربری داد. تالار اشرف که در زمان شاه عباس دوم صفوی ساخته شد و در دوره شاه سلیمان کامل شد، در محدوده تاریخی دولتخانه صفوی و در نزدیکی رکیبخانه، تالار تیموری، توحیدخانه و کاخ چهلستون قرار داشت و اکنون در غرب خیابان استانداری و در محدوده باغ استانداری اصفهان واقع است.
اين بنا به طور كامل با چوب بست ساخته شده بام آن مسطح بر پايه هاي بلند ضخيم پوشيده از طلا نهاده شده است.
در اوايل جنگ جهاني اول به عنوان انبار مورد استفاده واحدهاي نظامي و سپس به جايگاه دسته موزيك نظامي تبديل مي شود.
حدود 80سال قبل پس از تخريب ساختمان هاي چپ و راست تالار اداره باستان شناسي با مرمت بنا از ويراني آن جلوگيري كرده و سپس ساختمان براي استقرار اداره معارف عمومي در نظر گرفته مي شود.
عمارتي که به نام تالار اشرف ناميده مي شود باقيمانده کاخ هاي عصر صفوي است که در منطقه دولت خانه در کنار قصرهاي ديگري همچون تالار سرپوشيده، کاخ هشت بهشت، کاخ پشت مطبخ، رکيب خانه و تالار تيموري مجموعه اي از کاخ هاي باشکوه آن روزگار را تشکيل مي داده است.
کلمه «اشرف» باعث شده تا برخي ساختمان اين عمارت را به «اشرف افغان» نسبت دهند. اما مطالعات محققين و پژوهشگران بيانگر اين نکته است که «تالار اشرف» در زمان شاه عباس دوم ساخته شده و در عصر جانشين او شاه سليمان کامل شده است.
اين اثر زرنگار از لحاظ هنر تزئين و نقاشي و مقرنس هاي زيبا و گچبري و طاقهاي متناسب ضربي جلوه و شکوهي خاص دارد.
بسياري از خارجياني که در روزگار صفويه و بعد از آن دوران به شهر اصفهان آمده اند تالار اشرف را بنائي نفيس، شکوهمند و زيبا توصيف کرده اند.
برخي از محققين نوشته اند در اوائل جنگ جهاني اول (1914 تا 1918 ميلادي) تالار اشرف انبار علوفه بوده و بعد از آن يکي از واحدهاي نظامي در آن مستقر شده است و در اين زمان بوده است که گچبريها و نقوش زيباي کاخ را در زير اندودي از گچ پنهان کرده اند.
در اواخر دوره قاجار، مرمت هائي در آن صورت گرفت و از ويراني نجات يافت. پس از اين تعميرات بود که به اداره معارف وقت اختصاص يافت. بعد از دوران قاجار تعميرات بيشتري در عمارت به عمل آمد و نقاشي هائي که از زير گچ خارج شده بودند به وسيله استادکاران و نقاشان برجسته و هنرمند اصفهان ترميم شدند.
در حال حاضر عمارت تالار اشرف يکي از بناهاي بسيار معروف اصفهان است. اين شهرت بيشتر به خاطر نقاشي هاي زرنگار و گچبريهاي پرکار آن است.
عمارت باشکوه اشرف، دارای تالاری بزرگ در میانه بنا و اتاقهای جانبی است. تالار اصلی دارای سقف قوسی بلند (چون سقف آسمان) با تزئینات بسیار نفیس مقرنس کاری و قطاربندی با پوشش زرنگار و گچبریهای رنگین و لاجوردی زیباست که در هیچ کدام از بناهای دوره صفوی همانند ندارد. در نقطه اوج سقف تالار مرکزی، شمسهای گردان یا گردونه مهر با 24 شعاع زرین، چشم را خیره می کند که در میانه یک شمسه بزرگتر دوازدهپَر و در دل مقرنسهای زیبای پُرنقش و نگار میدرخشد و منظومهای از ستارههای منقوش بر مقرنسها برگرداگرد این کانون تابنده حلقه زدهاند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#217
Posted: 12 Jul 2015 16:51
قلعه وکیل اراک
قلعه حاج وکیل مربوط به اواخر دوره قاجار است که در شهر اراک و در تاریخ 26 آبان 1375 با شمارهء ثبت 1771 بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
بانی این بنا در اصل یک شرکت تجاری انگلیسی به نام زیگلر بود که پس از انحلال، قسمتی از آن توسط یکی از متمولین شهر اراک به نام حاج محمد حسین میثمی وکیل خریداری شد و از آن پس به نام قلعه حاج وکیل شهرت یافت.
ساختمان فعلی بخش کوچکی از کل مجموعه اولیه است و قسمت وسیعی از آن با خانههای مسکونی تبدیل شده، اکنون این بنا دانشگاه جامع علمی کاربردی صنایع دستی است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#218
Posted: 12 Jul 2015 16:56
کوه خواجه زاهدان
کوه خواجه تنها عارضه طبیعی دشت سیستان با ارتفاع تقریبی 609 متر از سطح دریا است که در هنگام پرآبی جزیره کوچکی را در میان دریاچه هامون شکل می دهد . کوه خواجه بزرگ ترین معماری خشتی بر جای مانده از دوره " پارتیان " در منطقه سیستان قرار دارد و یکی از مهمترین آثار دوره های اشکانی ، ساسانی اسلامی است .
این بنا تنها عارضه طبیعی مرتفع در منطقه مسطح سیستان به شمار می رود و در آن کاخ ، آتشکده ، زیارتگاه خواجه مهدی و قبرستانی از دوران مختلف به یادگار مانده است .
این گدازه بازالیتی ذوزنقه ای شکل کوهی است که در حدود ۲۰ کیلومتری جنوب غربی زابل و میانه دریاچه هامون قد برافراشته است . مجموعه کوه خواجه برای نخستین بار در سال ۱۹۱۶ توسط " اورل اشتین" باستان شناس معروف انگلیسی شناسایی و کشف شد .
بدنبال آن پروفسور "هرتسفلد" آلمانی طی سال های ۱۹۲۹ -۱۹۲۵میلادی به جستجو در آثار کوه خواجه پرداخت و حاصل کاوش های این باستانشناس در کتاب " سکستان ، ایران شرق باستان و تاریخ باستانشناسی ایران " آمده است .
۴۰سال قبل هم " گوئلینی " باستانشناس و معمار ایتالیایی کاوش های محدودی در آثار کوه خواجه انجام داد که نتایج آن را در کتابی با عنوان " معماری ایران و آثار کوه خواجه " منتشر کرد .
از حیث اعتقادی و بر اساس اسطوره های زرتشتی دریاچه هامون مقدس بوده و ظهور منجی ( سوشیانت ) از این دریاچه اتفاق می افتد .
بنابر باور های آیین مزدیسنا و اسطوره های پهلوی که بر اساس تعالیم زرتشت تدوین شده است ، در پایان هزاره دوازدهم ، برای سومین بار از خاندان " بهروز پارسا " ، دوشیزه ای به آب دریاچه هامون داخل شده و آخرین رهاننده یا " سوشیانت " موسوم به " استوت ارته " از وی زاییده می شود .
به همین لحاظ کوه خواجه نیز تقدس خاصی دارد ، سوشیانت به شکل های مختلف تقریبا در تمام متون زرتشتی و اوستایی از جمله در گاتها ، یسنا ، سروده های زرتشت و یشتها مورد اشاره قرار گرفته و شکی نیست که اشو زرتشت در کتاب اوستا به آن اشاره داشته است .
در سال ۱۳۷۰ نیز میراث فرهنگی به کار بررسی و نقشه برداری از آثار کوه خواجه پرداخت و پس از کاوش های مختلف در سال های متمادی در این محل ۱۱ اثر از دوران تاریخی مختلف کشف شد .
تزیین های معماری بکار رفته در برخی قلعه های این بنا شباهت به شیوه یونانی دارد ، سر ستون هایی به سبک دور یک با پیچ های توماری ، تزیینهای دیگری مانند گل کوچک پرپر به صورت نیلوفری (لوتوس) ، از هنر هخامنشی اقتباس شده است و بعضی از آنها به هنر بینالنهرین نیز شباهت دارد .
کوه خواجه در میان ادیان سه گانه کهن شامل اسلام ، مسحیت و زرتشت ( ایران باستان) از اهمیت و قداست زیادی برخوردار بوده است .
این کوه نام خود را از آرامگاه خواجه مهدی یکی از دوستداران خاندان علوی که مزارش بر فراز این کوه واقع شده ، گرفته است .
خواجه غلطان ، کوه نور ، کوه موعود و کوه باطنی از دیگر عناوینی است که این کوه به آنها نامیده شده است .
این بنا برای مسیحیان نیز مقدس است زیرا که آورده اند ، در زمان تولد حضرت مسیح در بیت الله سه مغ ( روحانی ) برفراز این کوه ایستاده و نظارهگر نوری که از این پیامبر خدا در هنگام تولد ساطع می شد ، بودند و آن سه به مسیح ایمان آوردند .
مقبره خواجه مهدی و قبرستانی که از دوره اسلامی ، اتاق پیر گندم دریان و اتاق بیباد در کوه خواجه باقی مانده این بنا را برای مسلمانان نیز مقدس کرده بطوری که در اعیاد مذهبی ، ملی و ایام تعطیل زایران برای زیارت به این مکان می آیند .
از مهمترین آثار بر جای مانده از دوران تاریخی در کوه خواجه " کهن دژ " ، " کک کوهزاد " و قلعه " کافران " که برخاسته از تمدن عظیم ساسانی و اشکانی است را می توان نام برد .
آتشدان ، اتاق طواف ، رواق هایی با نقاشی های دیواری زیبا و محلی که گالری نام گرفت به خاطر وجود تعداد زیادی از نقاشی های دیواری از پرتره پادشاهان ، بزرگان و داستانهای مذهبی با کادر و قابی در اطراف که در تمام نقاط اتاق خودنمایی می کند و حتی تا سقف نیز کشیده شده از جمله آثار مهم کشف شده در کوه خواجه سیستان است .
نقاشی دیواری سه مغ یا سه پادشاه ، نقش خدای " اوروس " خدای پیروزی سوار بر اسب ، نقش شاه و ملکه و تصاویری از بزرگان پارتی و برج و بارو های قلعه نیز از نقوش اصلی این بنای به جای مانده از تمدن عظیم ایرانی است .
دو نقش برجسته گلی با تصویر سه سوار بر اسب در حال حرکت در پشت هم و دیگری تصویر شیری که یورش برده بسوی فردی که سوار بر اسب است که بوسیله میخ های چوبی به دیوار نصب شده از دیگر آثار بدست آمده از کوه خواجه است .
در کاوش های انجام شده در کوه خواجه و قلعه های موجود در آن ، دیوار هایی با ارتفاع ۴۰ متر که با خشت ساخته شده و بیش از یک هزار سال قدمت دارد نیز کشف شده اند .
روزگاران نه چندان دور دریاچه هامون پر آب بود و کوه خواجه به مانند جزیره ای سربر آورده از میان آب های این دریاچه از دور خودنمایی می کرد .
آن زمان کوه خواجه و قلعه اشکانی آرام گرفته بر پشته آن خوشبخت بودند .
خوشبخت از آن رو که انسان کمتر می توانست به آن دسترسی داشته باشد و همه از دور به زیارت این کوه مقدس می پرداختند .
اما به مرور زمان با استمرار خشکسالی و خشکی دریاچه هامون و نیز قهر طبعیت این بنای مهم در آستانه تخریب قرار گرفته است .
با این وجود سازمان میراث فرهنگی ، گردشگری و صنایع دستی سیستان و بلوچستان این بنای عظیم را به همراه دو اثر منحصر بفرد دیگر سیستان به نام های شهر سوخته ( ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد ) و دهانه غلامان ( شهر هخامنشی ) برای ثبت در فهرست آثار جهانی به سازمان علمی ، فرهنگی ، تربیتی و آموزشی ملل متحد ( یونسکو ) پیشنهاد داده است .
منطقه سیستان با جمعیت ۵۰۰ هزار نفر و دو شهرستان زابل و زهک در شمال استان سیستان و بلوچستان قرار دارد
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#219
Posted: 12 Jul 2015 16:59
حمام علیقلیآقا
حمام علیقلیآقا در منطقه بیدآباد اصفهان به وسیله علیقلی آقا از درباریان دو پادشاه صفوی، شاه سلیمان و شاه سلطان حسین صفوی در مجموعهای که خود، بانی آن بوده، به سال 1125 هجری قمری ساخته شده است. سبک معماری این بنا سبک اصفهان در اواخر عصر صفوی است.این بنا به شماره 976 در تاریخ 13 آذر 1322در فهرست آثار ملی ثبت شده است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#220
Posted: 12 Jul 2015 17:04
طاق گرا کرمانشاه
بنای طاق گرا یا طاق شیرین در گردنه پاتاق بر سر راه کرمانشاه به سرپل ذهاب و در 15 کیلومتری شهرستان سرپل ذهاب در کنار راه باستانی سنگفرشی بنا شده که فلات ایران را به بین النهرین ارتباط می داده است . به علت تغییر مسیر ، این راه و بنای تاق گرا اکنون در شیب های پائین جاده آسفالته قرار گرفته است . از نظر معماری ، بنای تاقگرا ، فضای ایوان مانندی است که تماماً از سنگ ساخته شده است.
این بنای مستطیل شکل به ابعاد 86/4*70/7 متر است که ورودی آن به طرف جنوب و مشرف بر جاده سنگفرش باستانی است . از لحاظ ساختاری ، این بنا به وسیله بلوک های سنگی ساخته شده است که به صورت مکعب مستطیل تراشیده شده اند . مصالح داخلی دیوار ها نیز از لاشه سنگ و ملاط گچ است.
دیوار های جناحین این بنا تا حدودی بلندتر ساخته شده اند تا بتوانند سقف تاق را کاملاً مسطح نمایند . ارتفاع کف بنا از سطح زمین 20/1 متر و ارتفاع از کف تا لبه قوس 92/5 متر و از لبه قوس تا زیر گیلویی اول 20/1 متر است . همچنین بلندی افریز اول 60 سانتی متر است که بر روی آن یک ردیف بلوک سنگی ساده به بلندی 45 سانتی متر قرار گرفته است . بر روی این بخش ، سنگ های تزئینی افریز دوم قرار دارد . همچنین در بالا ترین بخش بر روی لبه بام بنا ، یک ردیف کنگره به ارتفاع 92 سانتی متر قرار گرفته است. بنابراین ارتفاع بنا از سطح زمین تا بالاترین نقطه 7/11 متر است . همچنین عرض دهانه طاق 10/4 متر و عمق آن 10/3 متر می باشد . دیوار های داخلی این بنا به وسیله نقوش هندسی حجاری شده است .
در مورد زمان ساخت این بنا اختلاف نظر هایی وجود دارد برخی آن را به دوره اشکانی و برخی دیگر آن را به دوره ساسانی نسبت می دهند . اما آنطور که از مدارک باستانشناسی به دست آمده ظاهرا این بنا در اواخر دوره ساسانی و احتمالا زمان حکومت خسرو دوم (628-590م) ساخته شده است . اگر چه تاکنون کارکرد واقعی این بنا مشخص نشده ، اما برای آن کارکرد های متفاوتی از جمله " یادگار احداث راه کاروانرو " ، " توقف گاه موکب شاهی " ، " اریکه سلطنتی " ، " پاسگاه مرزی " و " بنای یادبودی از پیروزی " ذکر کرده اند .
برای دیدن این اثر ، حدود 200 متر بعد از ایست بازرسی معروف پاطاق وارد جاده فرعی در سمت چپ جاده اصلی شده و پس از طی مسافتی حدود 500 متر می توان به محل مورد نظر رسید . در صورتی که ماشین نداشتید ، کمی بعد از ایست بازرسی ، نزدیک جاده ریجاب پیاده شوید و با احتیاط از سمت چپ جاده پایین بروید .
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟