ارسالها: 639
#1
Posted: 13 Jan 2011 01:35
عزیزان هدف از ایجاد این پست فقط سنجش وطن پرستی وملیت گرایی شماست
نه كاری به این دولت دارم نه به باقیه مردم كه بعضیا میگن قبلا اره ولی الان نه
ایران وطن همیشه جاودان
عاشق ایران
داشتم توی چندتا سایت میگشتم به یه مطلبی برخوردم جالب بود
البته من ننوشتم فقط كپیش كردم
نظراتتون رو بگین
من یک ایرانی هستم. در ایران تحصیل کرده ام و همینجا هم زندگی میکنم. خیلی دلم میخواست چند جمله ای در جهـت تمجیـد از ایــران و ایــرانی بنویســـم ولـی دروغ چرا؟ کجــای این مــلت افتخــار دارد؟
یک مشـت دزد ، کلــاش، متظاهر ، خائــن، فرصت طلـب، تنبــل حـق ناشنـاس و پُشـت هم انداز در یک منطقـه از این دنیـا بنــام ایــران جمـع شده انـد و دلشــان خوش اسـت که زمـانـی آدم بـوده انـد.
به قدرت خـدا، این سـرزمیــــن هیچـوقت موجـودات با صفـات بـالا را کـم نداشته است. ا ُمتـّـی ( ا ُمت یعنی گلـه شتر) کـه آریوبرزن اش را یک ایرانی خائن لو میدهد، امتـی کـه بابک اش را افشین که آ نــــهــم یک ایرانی است تحویـل خلیفـه اش میـدهـد، امتـی کـه کـریم خان زنـدش چند سالی بیشتر دوام نمی آورد ولی قاجـاریه اش تمام ناشدنــی است،
امتـی کـه امیر کبیرش را میکشنـد و جایش یک دلقک میگذارند و آب از آب تکان نمیخورد، امتـی کـه یك كشور خارجی رضاشاه اش را بر سر کار میآورد و تبعیــد میکنند و همه جشـن میگیــــرند،
امتی كه 99 درصدش به جمهوری اسلامی راٌی میدهد بدون اینكه بداند چه معجونی است، امتـی کـه سی سال (در نسخه دست نوشته ام بیست و نه سال) مثل سگ توی سرش میزنند و صدایـش در نمی آید، و بالاتر از همه، امتی که در سال 57 با جمعیت پنج ملیونی به استقبال امامش میرود، بعد از ده سال که اندیشه این رهبر ارمغانی جز فشار و گرانی و تورم و جنگ و نکبت و مرگ برای ایشان نمی آورد، این بار با جمعیت ده ملیونی به تشییع جنازه اش میرود! ترا به خدا این حدٌ بلاهت نیست؟
این امت اُمّتی كه ادّعا داریم هنر نزد اوست و بس، سروری تازیان را به درازای 508 سال تحمل کرد. در طی این سالها عرب، اموال ایرانیان را به غنیمت گرفت، زنان آنان را کنیز و مردان آنان راغلام کرد. ایرانیان مـوالـی شدند. با این عنوان، ایرانیان را تحقیرها کردند، حق داشتن مقامهای کشوری و نظامی را از او گرفتنـد. عربها با موالی راه نمی رفتنـد و به آنان اجازه نمی دادند که بر جنازه عرب نماز بگزارد. موالی حق ازدواج با عرب را نداشت. موالی میبایست پیاده به جنگ برود و از غنـائم هم سهمی به او داده نمیشـد. موالی به نام پیشین خود خوانده نمیشد. او میبایست به نام کسی که او را اسیر کرده و یا در بازار برده فروشان خریده بود، یا به نام یک عرب خوانده میشد. ایرانیان خوش غیرت 508 سال این حقارت را به جان خریدند و غیر از حدود ده مورد جدی، مقاومتی دیده نشـد. این ، به حساب من میشود یک مقاومت در هر 50 سال!!!
کجــای این مــلت افتخــار دارد؟
فکر نکنید که بعد از 508 سال ایرانیان بیدار شدند و قیام کردند و حکومت خلیفه را برانداختند. نخیر، باید یک مغول بنام هلاکو می آمد و به حکومت عباسیان پایان میداد. بعد از 508 سال نوکری عرب، حالا نوبت نوکری مغولان به مدت 300 سال بود. اگر متوسط مقاومت در مقابل اعراب 50 سال بود، در مقابل مغولان در یکصد سال اول هیچـگونه مقاومتی نشان داده نشد.
قیام سربداران در خراسان بیش از یکصد سال پس از حمله مغول روی داد. پس از 300 سال آقایان صفوی تشریف آوردند و تشیع دست کاری شده را که خود از عباسیان و مغولان مخربتـر بود ، به ارمغان آوردند.
این ملت هیچوقت نتوانسته است کار مثبتـی برای مملکت اش انجام بدهد. بی خودی هم پُز تاریخ پُر فتوح دو هزار و پانصد ساله و هفت هزار ساله را هم به رُخ من نكشید. جوابتان در كتاب "سازگاری ایرانی" به قلم مهندس مهدی بازرگان است. وقتی بنا باشد ملتی به طور جدی با دشمن روبرو نشود، تا آخرین لحظه نجنگد و بعد از مغلوب شدن سر سختی و مقاومت نكند، بلكه تسلیم اسكندر شود و آداب یونانی را بپذیرد، اعراب كه می آیند در زبان عربی كاسه گرمتر از آش شده صرف و نحو بنویسد یا كمر خدمت برای خلفای عبّاسی بسته دستگاهشان را به جلال و جبروت ساسانی برساند، در مدح سلاطین تُرك چون سلطان محمود غزنوی آبدارترین قصائد را بگوید، غلام حلقه بگوش چنگیز و تیمور و خدمتگزار و وزیر فرزندانش گردد، یعنی هر زمان به رنگ "تازه وارد" در آمده به هر كس و ناكس تعظیم و خدمت كند، دلیل ندارد كه نقش و نام چنین مردم از صفحه روزگار برداشته شود. سرسخت های یك دنده و اصولی آنها هستند كه در برابر مخالف و متجاوز می ایستند و به جنگش میروند یا پیروز میشوند و یا احیاناً شكست میخورند و وقتی شكست خوردند حریف چون زمینه سازگاری نمی بیند و با مزاحمت و عدم اطاعت روبرو میشود از پا درشان می آورد و نابودشان میكند. علاوه بر این، ایرانی كه امروز میبینید وجودش را مدیون بُلشویك ها است. در سال 1907 انگلیس ها و روسیه تزاری با هم توافقشان را كرده بودند كه ایران را بین خود تقسیم كنند و حتی انگیس ها از جنوب وارد شده بودند، ایران شانس آورد در آن موقع انقلاب 1917 پیش آمد و برنامه اشغال ایران معوّق ماند. کجــای این مــلت افتخــار دارد؟
حسن نراقی در كتاب بسیار روشنگر " چرا در مانده ایم جامعه شناسی خودمانی" میگوید: اگر به سراسر این تاریخ نگاه كنید، یا اغماضهای جزئی، سراسر آن یك طیف بكنواخت و تكراری و سینوسی است. قبیله ای دچار ظلم و ستم، ركود و پس از آن رخوت، بی تفاوتی و نومیدی میشود، یك قوم، یك سركرده، یك جریان، یك همسایه فرصت را مغتنم میشمارد در دستش شمشیر و در كامش زبان چرب و وعده های فریبنده ولی در كلّه اش جز به غارت و تاراج به هیچ چیز دیگری نمی اندیشد. یعنی برای فتح فقط زور بازو نیاز است و ویرانی و آتش زدن، چه در این مرحله استطاعت اندیشیدن نه تنها عامل موٌثری نیست بلكه تا حدودی باز دارنده هم هست.
فاتح میشود، قبلی ها را یا میكُشد و یا فراری میدهد، جایش می نشیند تا از درون قبیله یك عده كه نه شهامت كشته شدن را داشتند و نه قدرت و یا شانس فرار، به سرعت تغییر شكل می دهند، با فاتح به صورت كاسه داغ تر از آش همداستانی میكنند، میشوند دست راستش! یحیی برمكی در خدمت هارون قرار میگیرد، خواجه نظام الملك میشود همه كاره ملكشاه سلجوقی، خواجه نصیرالدین طوسی می شود دست راست خان مغول، میرزا ابراهیم كلانتر با هزار دوز و كلك حكومت را از زندیه میگیرد و میدهد به دست قاجاريّه اما چون تدبیر نیست (و اگر هست اختصاصاً در جهت منافع شخصی به كار میرود) برنامه ریزی نیست، مدیريّت پایدار نیست، درایت نیست، خیلی زود شمارش معكوس شروع میشود. سراسر تاریخ گذشته مان را نگاه كنید گرفتن به همت یك مرد نظامی انجام میشود چون برای گرفتن فقط زور لازم است و آتش زدن و زبان درآوردن، امّا وقتی اوضاع آرام شد می بینید كه دیگر حتی نادر شاهی كه برای ایرانیِ سرافكندهء بعد از صفويّه، این چنین اعتباری را فراهم آورده، قادر به ادامه كار نیست چون تمرین سازندگی نكرده، آمادگی و سواد لازم را برای كار ندارد، بنابر این همان رويّه ی نظامی را آنقدر ادامه میدهد كه مردم برای تامین مالیات مجبور میشوند دخترانشان را به تركمن ها بفروشند و وقتی دیگر به جان آمدند باز شروع میشود، روز از نو و روزی از نو...
میبینید كه افتخار صادرات ناموس به دوبی و پاكستان چیز تازه ای نیست و قبلاً هم مفتخر بوده ایم.
کجــای این مــلت افتخــار دارد؟
این که از قدیم،... در اخیرِتان چه دارید؟ انقلاب مشروطيّت؟
اگر فکر میکنید انقلاب مشروطیت کار این خوش غیرتان بوده است اشتباه میکنید. اگر سفارت انگلیس نبود و مشروطیت به نفعش نبود، انقلاب مشروطیت هم اتفاق نمیفتاد. رجوع كنید به دیگ های پلو و خورشت در باغ سفارت انگلیس توسط مشروطه طلبان. امتـی که هر بار پهلــوانی زائیــد در برابرش صد ها خائن پس انداخت که آن پهلـوان را بکشنـد. کجــای این مــلت افتخــار دارد؟
من شما را واقعا درک نمیکنم! آنقدر به ایرانی بودن تو خالیمان بنازید تا نازدانمان پاره شود. من برای ایران از قدیم تا امروز متأسفم.
این چه ملتیست که فقط دوست دارد همه چیز را بصورتی دلخواه و خوشایند ببیند نه آنطور که بوده و هست؟
کجای این ملت تاریخی افتخار دارد؟
“Better to fight for something than live for nothing”
Lieutenant General George S. Patton
ارسالها: 51
#5
Posted: 14 Jan 2011 20:33
عزیز من
گلم
تو كه میگی به ایرانی بودنت مفتخر نیستی...
بزار برات مثال بزنم
خاك...
هم میتونه...یه سفال گرون قیمت بشه...
هم با كاه قاطی بشه بشه كاه گل..
هم بدون استفاده زیر پا بمونه...
........................................................
ایرانیا كلا الان همه جای دنیا ریشه كردن..و جز, قشر مرفه اون كشور به حساب میان..
توی انگلستان یا امریكا و دبی و استرالیا كه من دوستانی دارم اوضاع اینه...
پس به تاریخت افتخار كن..!!!
اون زمان كه امریكا و اروپایی خودشو توی دریاچه و بركه میشست اونم سالی 1 بار..ایرانی گربابه داشت..
الان كه میبینی اوضاع اینطوری باید دلیلش رو توی دولت بگردی نه كشور...
پس همیشه و همه جا به ایرانی بودنت افتخار كن...
باده پر خوردن و هشیار نشستن سهل ا ست
گر به دولت برسی مست نگردی مردی
ارسالها: 170
#6
Posted: 15 Jan 2011 01:49
ما کودکان ایرانیم .................. مادر خویش را نگهبانیم
همه از پشت کیقباد و جمیم .................. همه از نسل پور دستانیم
زاده کوروش و هخامنشیم .................. پسر مهرداد و فرهادیم
تیره اردشیر و ساسانیم .................. ملک ایران یکی گلستان است
ما گل سرخ این گلستانیم
او که شادماني را از مردم بگيرد ، بي شک از گماشتگان شيطان است " کوروش بزرگ"
ارسالها: 324
#8
Posted: 9 Feb 2011 14:41
متاسفم که دوستمون قوم عرب کشورمون رو طرد میکنن و رای به نبودنشون میدن/من اینطوری اصلاح میکنم:زنده باد ایران از شمال ودربای مازندران تا جنوب وخلیج تا ابد پارس از شرق تا غرب/زنده باد پارس،ترک،لر،عرب،کرد،بلوچ،قشقایی،مازنی،گیلک و همه مردمان ساکن این گربه نشسته بر خاک آسیا سرزمین دلیران سرزمین کوروش کبیر،سرزمینی که پیش از همه سرزمین ها اهورا مزدا(دانای بزرگ هستی بخش)در اون پرستش میشد سرزمین یکتاپرستی و مهر.
زنده باد ایران و ایرانی از هر قوم و زبان و گویشی
افسوس... روزی خواهد آمد که نماد روشن فکری بی دینی ست... (دكتر شريعتي)
ارسالها: 484
#10
Posted: 19 Feb 2011 15:21
من یه چیزی میگم به كسی بر نخوره چون خودمم جز’ ملت ایرانم
ما ایرانیا خیلی خریم چون فقط یاد گرفتیم سواری بدیم اینو تاریخ ثابت كرده خواهش میكنم یكم بهش فكر كنید
این کاربر به دلیل تخلف در قوانین انجمن بن شد
(پرنس و پرنسس)