ارسالها: 254
#92
Posted: 10 Dec 2014 20:13
تا جاییکه من اطلاع دارم
...
زملنیکه رضاشاه میخواست شاه مملکت بشه
اوضاع مملکت آشفته بود
و قیامهای مردمی در بعضی مناطق و استقلال خواهی به سرعت در حال رشد بود
چهار منطقه یا چهار قوم به دنبال استقلال بودند ودست به نبرد مسلحانه با دولت مرکزی زدند ... در آن زمان رضاشاه سردار سپه بود
...
ایل بختیاری
اعراب خوزستان
آذربایجان
گیلان
....
با کمک و نفوذ انگلیس و به منظور جلوگیری از اتحاد این اقوام و ایجاد تفرقه ...
و به منظور جلوگیری از پیشرفت تفکر آزادیخواهانه بین مردم عام کوچه بازار از سیاست تفرقه بنداز و حکومت کن استفاده کردند
...
این شد که به قوم لر و ترک و عرب و رشتی به عناوین مجهول و غیر واقعی تهمت زده و از واژگان سخیف و دون شان انسان استفاده کردند
و این حربه کارساز شد و
.....
و اما عرب ملخ خور واژه ای بود که به اعراب خوزستان اطلاق میشد
....
چون در آن زمان بدنبال جدایی خوزستان از ایران بودند
.....
امیدوارم روزی برسه که همه با احترام و عزت از همدیگه یاد کنیم و ایرانی و ایران سربلند و زنده باشه
.......
متشکرم وقت گذاشتین و نظر و نوشته منو مطالعه میکنین
...تنهایی...
نیمه دیگر من است
وقتی تو را...
ندارمت.....!
کاش...!
ارسالها: 23330
#95
Posted: 20 Jan 2015 07:51
ایران ما از دیر باز انسان های شوخ طبعی بوده ایم همیشه دوست داشتیم و داریم که شاد و مفرح زندگی کنیم . در زندگی روزمره ودر برخورد با دوستان و حتی غریبه ها همیشه سعی داریم با انجام اعمال یا بیان گفتاری سبب ایجاد شادی و فرح گردیم . چنانچه آثار بر جای مانده از نویسندگان بزرگی چون ابراهیم بیگ زین العابدین مراغهای، طالبوف، دهخدا و سیدمحمدعلی جمالزاده گویای این مطلب است . اما این خصیصه مثبت اجتماعی چون هر پدیده ی دیگری درگذر زمان در مسیرپر پیچ و خمی حرکت کرده است طنز ها ( طنز به معنای بیان خنده دارو سرگرم کننده از یک حقیقت اجتماعی و گاهی تلخ است وقتی زبان و لحن جد کار آیی خود را از دست دهد ) فکاهه ها هجوها و هذل ها در مسیر ناصواب خود به کار گرفته شدندو از حدود 100 سال پیش به بیراهه کشیده شده و بر ضد هدف اصلی که همانا شاد و مفرح کردن زندگی است به کار رفته است.یکی از آن بیراهه هاساخت جک برای اقوام مختلف می باشد .از آن دوره به بعد تا کنون میتوان با نگرشی عمیق از میان صدها و هزاران لطیفه، بخش عظیمی را در لیست منفی و سیاه قرار داد که به نوعی موضوع خشونت، بیعدالتی و بیاحترامی به افراد، خانوادهها واختلافات قومی را دامن میزنند و نابرابریهای اجتماعی را تشدید میکنند.
نکته تامل بر انگیز اینجاست که این جوک ها اغلب برای اقوامی ساخته می شوند که نقش بسیار پررنگی در طول تاریخ در عرصه فرهنگی و اجتماعی ومخصوصا سیاسی داشته اند
به تو که میگویی: گیلک بیغیرت است؛بله نارفیق، گیلک بیغیر...ت است و تو باغیرت.اگر چشمگیر بودن عظمت سپاه دیلمیان در ارتش ایران باستان و اثرگذاری شگرفشان در شکست والرین، امپراتور روم بیغیرتی است، گیلک بیغیرت است. اگر دو و نیم قرن مقاومت در برابر هجوم اعراب در حالی که تمام ایران به چنگ تازیان افتاده بود و مبارزه دلیرانه «موتا» سردار دیلمی ِ سپاهیان ری و گیلان و آذربایجان در برابر اعراب بیغیرتی است، گیلک بیغیرتترین ِ بیغیرتهاست.اگر این موضوع که گیلکان برخلاف سایر نقاط ایران که اغلب با جنگ و شمشیر به اسلام رو آوردند، دو قرن و نیم بعد از هجوم اعراب و آن هم با فکر و اختیار،دین اسلام را از علویانی که برای نجات از خلفای عباسی به گیلان پناه آورده بودند پذیرفتند، اگر این امر بیغیرتی است، خوب بله، گیلک بیغیرت است.اگر پیشتاز بودن در نهضت بیداری و مبارزات مشروطه و فتح تهران در کنار هم رزمان آذری و بختیاری بیغیرتی است، بیغیرتتر از گیلک وجود ندارد.قومی که مردش میرزاکوچکِ بزرگ باشد که از بیم برادرکشی، از جنگ با قزاقان ایرانی طفره میرفت و حتی با اسیران جنگی نیز به صحبت و ارشاد میپرداخت و همین میرزا در مقابل عناصر وابسته و بیگانه چون ببر میغرید و قومی که زنش«هیبت» باشد که پا به پای شوهرش ششلول و پاتاوه میبست و در جنگلهای سیاهکل و دیلمان میجنگید و پس از دستگیری نیز زیر شکنجههای ماموران مشیرالدوله لب از لب وا ننمود، قوم بیغیرتی بیش نیست!
اگر به دلیل ارتباط با کشورهای اروپایی، گذار از مناسبات عشیرهای و قبیلهای وحرکت در مسیر مدرنیسم و صاحب فکر بودن و نگرش بیتعصب به مسائل داشتن وانسان دیدن ِ زن، بیغیرتی است، گیلک بیغیرت است و اگر حیوان دیدن ِ زن وخوشبینانهتر، ضعیفه و منزل و بیادبی و... دیدن زن غیرت است،باغیرتترین باغیرتان عالمی! اگر در گرما و سرما پا را تا زیر زانو در آب فرو کردن و زالوهای بیجار (شالیزار)را از پای کندن و تابستان زیر تیغ آفتاب درو کردن محصول و جان کندن و پیشفروش و پیشخور کردن میوه روی درخت و محصول روی زمین از فرط نداریبیغیرتی است و اگر در انحصار داشتن تمام امکانات رفاهی و تحصیلی و صنعتی و اشتغالی و دو قورت و نیم باقی داشتن و ادعای مستعد بودن، غیرت است،البته که گیلک بیغیرت است و تو باغیرت.اگر مشارکتِ دوشادوش و برابر مرد و زن در تولید و برابری در مدیریت اقتصادی خانواده، بیغیرتی است، از گیلکها بیغیرتتر نخواهی یافت.اگر قرنها پناهگاه آزادیخواهان و معارضان با قدرتهای استبدادی بودن، بیغیرتیاست، گیلان کُنام بیغیرتان است و اگر نعل نمودن پای عادلشاه (غریبشاه) گیلانی و به تیرکمان تیرباران نمودنش (آنچه که شاه صفی کرد) و قتلعام قیامهای دهقانی گیلان به دست شاه عباس غیرت است، تو عین غیرتی نارفیق!
اگر مهماننوازی و دست خویش را پیش مهمان رو کردن و ظرفیت بالای فرهنگی در پذیرش و همزیستی با مهاجران از ارمنی و کرد و آذری گرفته تا فارس و روس و ترکمن و... بیغیرتی است، چه کسی بیغیرتتر از گیلک؟و البته، آذری را خر خواند و لُر را بیفرهنگ دانستن و گیلک را بیغیرت نامیدن،تنها از تو بیغیرت برمیآید که خود را مرکز و محور همه امور و قیم و ازمابهتران
میدانی.اصلا جایی که تو را باغیرت بنامند، باید که من ِ گیلک را بیغیرت نامید!
یه روز یه ایرانیه بود که ترک بود ،مثل خواهر و برادر ما بود . اسمش ستارخان بود . یا شاید هم باقر خان بود . هر چی بود و هر کی بود خیلی شجاع بود ، خیلی حمیت داشت ، خیلی نترس بود ،یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد . جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه آزادی وطن و مشروطیت شد .برای من و تو ، برای ایران من و تو ، برای اینکه من وتو و فرزندان من و تو در این مملکت ، آزاد زندگی کنند فداکاری کرد . برای من و توفداکاری کرد . یه روز یه ایرانیه بود ، یه رشتی ، آره ، یه روز یه رشتیه بود ، اسمش میرزا کوچک خان بود . میرزا کوچک هم برای عنان انداختنبر گاو وحشی قدرت مطلقه تلاش کرد . برای اینکه کسی در این مملکت ادعای خدایی نکند مبارزه کرد .اینقدر مبارزه کرد تا جونش رو فدای ایران من و تو کرد . آری یه روز بود که همه ما یکی بودیم . ترک و لر و رشتی و اصفهانی و عرب نداشتیم . تا اینکه دشمن اومد و رمز بقای ما رو کشف کرد و قفل اتحاد من و تو رو شکست .توی دهن من و تو انداخت که بگیم یه ترکه بود ... یه لره بود ... یه رشتیه بود ...یه عربه بود ووو ! عاقبتش چی !؟ ما شدیم اینی که شدیم . برای هم جوک میسازیم تا به دشمنان مان بگوییم آسوده بخوابید که ما خود با هم در جنگیم . تا دشمن سر راحت بر زمین گذارد و خیالش راحت باشد که من و تو هرگز دیگر " ما " نمیشویم . آری . این بود که ما از هم گسستیم تا دشمن نیازی به گسستن مان نداشته باشد . این بود که ایران ما شد ایرانستان . که هر گوشه اش سازی کوک می کند و به سمتی می رود . در اوج بیچارگیِ تهرانی ها ،تبریزی ها مینشینند و نظاره میکنند و تلافی " یه روز یه ترکه بود"را درمی آورند. در کشاکش کشتار تبریزی ها ، تهرانی ها ، خم به ابرویشان نمی آورند . به گرفتاریهم خوشیم و باکی مان نیست که دشمن ما را اینگونه متفرق می خواهد . آری ! خواهرم ، برادرم ، هم میهن آزاده ام ، تا روز که همه یکصدا نگوییم " یه روز یه ایرانیه بود ... " هرگز شکست دشمنمان را نخواهیم دید . بیایید همه با هم یکصدا فریاد بزنیم : یه روز همه ما ، با هم ، همصدا و هم آهنگ بر دشمنان اتحاد و همبستگی مان خواهیمشورید و پشتش را بر زمین خواهیم زد .
به عشق وطن و زادگاهم
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 82
#96
Posted: 20 Jan 2015 11:01
چه بحث های قشنگی خوشحالم بچه های محروم کشورم ایران با این عشق از وطنم و اقوامش حرف میزنن کیف میکنم وقتی بچه های فهیمی مثل خیلی از شما هارو میبینم زنده باشین و سربلند .
اما نظرمن: جوک یه لغت انگلیسیه که اونا به معنای شوخی برای خندوندن دیگران استفاده میکنن. ماهم همینطور اما گاهی توی این کار افراط میکنیم و برای خندیدن مرزهای شوخی رو میشکنیم ومتمسک به مسخره کردن و لودگی میشیم
که این مرز مثل یه مو باریکه شوخی باعث شادی و خنده میشه ولی تمسخر باعث نارحتی این مرزرو باید شناخت.
در مورد سیاست بیگانه ها کاملا موافقم و این طبیعیه با تو جه به موقعیت و توان بچه های ایران دست به این کار و کارهای دیگه بزنن . ولی این من و تو هستیم که باید بفهمیم و تن به این چیزها ندیدم. حتی بدون در نظر گرفتن سیاست تو فرهنگ باستانی ماهم تمسخر جایی نداره به متون پارسی باستان مراجعه کنید می بینید. خوشحال تر میشم اگه این تفکرات زیبا و عمیقتون با عمل زیباتر بشه پاینده باشید
زندگی کوتاه نيست ، مشکل اينجاست که ما زندگی را دير شروع ميکنيم.
ارسالها: 201
#97
Posted: 24 Jan 2015 19:19
درست نیست وباعث دلخوری وشایدکینه ازهم بشه
ازاین زمین نفرین شده
تاآسمون بکرراهی نیست
ارسالها: 23330
#99
Posted: 28 Mar 2015 04:17
حـــاصـــل ایـــن هـــمـــه دلاوری شد، آن هـــمـــه جـــک . . .
بـــی غـــیـــرت کـــســـیـــســـت کـــه بـــه تـــو خـــنـــدیـــد گیل مرد غیور و گیل زن غیور
ﺁﺭﯼ ﻣﯿﺮﺯﺍ ﻛﻮﭼﻚ ﺧﺎﻥ ﺑﯽ ﻏﯿﺮﺕ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﭙﺬﯾﺮﻓﺖ ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﺎ ﺍﺭﺗﺶ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻧﺠﻨﮕﯿﺪ ﺯﯾﺮا ﻣﯽ ﮔﻔﺖ ﮔﻠﻮﻟﻪ ﮔﯿﻠﻚ ﺧﻮﻥ ﻛﺴﯽ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﺭﺳﺖ ﯾﺎ ﻏﻠﻂ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ
ﭘﺮﭼﻢ ﻣﻘﺪﺱ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻣﯽ ﺟﻨﮕﺪ ﻧﻤﯽ ﻛﺸﺪ ... ﻣﯿﺮﺯﺍ ﺑﯽ ﻏﯿﺮﺕﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻧﻬﻀﺖ ﺟﻨﮕﻞ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﻗﯿﻤﺖ ﺑﺮﻧﺞ ﺗﺮﺗﯿﺒﯽ ﺍﺗﺨﺎﺫ ﻛﺮﺩ ﺗﺎ ﺍﻣﻨﺎﯼ ﻣﺤﻼﺕ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺍﺯﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﻨﮕﻞ ﺑﺮﻧﺞ ﺗﻬﯿﻪ ﻛﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﻧﻜﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﺮﻛﺰ ﻧﺸﯿﻨﺎﻥﻓﺸﺎﺭﯼ ﻭﺍﺭﺩ ﺁﯾﺪ
ما ار دیار جنگیلم از سرزمین مردمانی که برای خاک مقدس ایران از هیچ چیز دریغ نکردند ...
بدان با تمدن کهن من قبل از گیلانی بودن ایرانیم همچون جدمان میرزا که لباس جنگل به تن کرد و راه مبارزه با استبداد را در پیش گرفت...زمانی که اجداد تو تن به بردگی روس و انگلیس داده بودید... اری نارفیق ما بی غیرتیم ... ملتی های که در جنوب دریای کاسپین و قوم کاس تن به تسلیم شدن در برابر هیچ پادشاهی ندادن باید بی غیرت نامیده شود
جایی که تو و امثال تو برای این خاک حتی لحظه ای تفکر از ذهنت عبور نکرد باید میرزا و گیلانی هارو را بی غیرت بنامی ...
حایی که تو خود را با نامردی و چاپلوسی و تعظیم در برابر هر کس و ناکسی با غیرت بنامی افتخارم این است که بی غیرت صدایمان کنند ...
حال کسانی که مردمان سرزمین مادری ام گیلان را بیغیرت مینامند ؟؟؟!!! خودتان در برابر تمام حکومت های مستبدی تن به ذلت دادید در حالیکه هیچ حکومت مستبدی نتوانست مردمان گیل را به زانو در آورد ... چگونه ادعای غیرت میکنید؟؟!!
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7