ارسالها: 23330
#131
Posted: 4 Nov 2014 00:32
لحن
لحن ناصر پورپیرار در نوشتههایش بسیار تهاجمی و توهین آمیز است. شدت توهین و تمسخر در نوشتههای پورپیرار را میتوان با بیانیههای سیاسی بعضی گروههای کوچک و در دست فراموشی اپوزیسیون مقایسه کرد.
این توهینها و تمسخرها یک وجه عمومی دارد که خطاب آن «یهود» و کسانی است که به زعم پورپیرار به دستور یهود مستنداتی را برای تاریخ ایران جعل کردهاند.
علاوه بر آن وجه عمومی، پورپیرار تمام کسانی را که خدمتی به فرهنگ و تاریخ ایران کردهاند را با انتساب القاب زشت مینوازد و برایش فرقی نمیکند که فردی که به او توهین میکند کوچک است یا بزرگ، زنده است یا مرده، ایرانی است یا خارجی و ...
اگر اهل مطالعه در فرهنگ و زبان و تاریخ ایران هستید، نگاهی به کتابخانهتان بیندازید و نام کسانی را که روی کتابهایتان به عنوان نویسنده، مترجم، مصحح یا گردآوری کننده آمده است، ببینید. تقریبا همهی این نامها را میتوانید در کتابها و سایت اینترنتی مربوط به پورپیرار بیابید که با القاب زشتی یاد شدهاند.
اصلا وقتی پورپیرار به ملکالشعرای بهار میگوید: «جرثومهی فرهنگی» حسابش را بکنید که با چه کسی و چه نوع لحنی سر و کار دارید.
وقتی از پورپیرار به خاطر لحنش انتقاد میشود، پاسخی به این مضمون میدهد که من یک گزارشگر یا راوی نیستم و دارم با «یک فریب و جعل تاریخی» مبارزه میکنم و باید لحنم همین باشد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#132
Posted: 4 Nov 2014 00:35
پورپیرار و جمهوری اسلامی
ناصر پورپیرار تمام تلاش خود را کرده که شخصیتهای مطرح سیاسی یا سازمانهای رسمی وابسته به نظام جمهوری اسلامی او را تایید کنند یا نظراتش را بپذیرند اما ظاهرا بجز در یک مورد موفقیتی نداشته است.
البته اگر به حضور پررنگ یهودستیزی و ستایش از اسلام و اعراب در نوشتههای پورپیرار توجه کنیم، و از طرف دیگر در نظر بگیریم که جمهوری اسلامی نوعی سرسنگینی با ایران باستان و تمدن پیش از اسلام ایرانیان دارد، ممکن تصور کنیم که پورپیرار احتمالا وابستگی یا نزدیکی با نظام حاکم ایران دارد، ولی در عمل چنین نیست.
چند نکته هست که باعث میشود مذهبیون به طور عام و طرفداران نظام به طور خاص علاقهای به ناصر پورپیرار نداشته باشند.
نکته اول آنکه طبق فرض پورپیرار ایران به هنگام ظهور اسلام خالی از سکنه بوده است و بنابراین وی منکر بروز جنگ بین مسلمانان و ایرانیان میشود و ادعا میکند کل این داستان توطئهی یهود است برای اینکه اسلام را دین شمشیر جلوه دهند! در مقابل مذهبیها اعتقاد دارند که پیروزی اعراب مسلمان در مقابل پادشاهی ساسانی و فتح ایران، نوعی معجزهی الهی و دلیل حقانیت دین اسلام بوده است و اصولا به این پیروزی بسیار افتخار میکنند.
نکتهی دوم این است که پورپیرار منکر وجود شخصی به نام سلمان فارسی در تاریخ است و ادعا میکند «فارس» و «فارسی» از ابداعات یهود در 500 سال اخیر هستند! از آن سو شیعیان ایران به سلمان فارسی به خاطر محبوبیتش نزد پیامبر و حمایتش از امام اول شیعیان افتخار میکنند.
نکتهی سوم اینکه بعضی چهرههای کلاسیک ادب فارسی (نوعا شاعران) محبوبیت خاصی بین مذهبیون حاکم بر ایران دارند که ناصر پورپیرار، هم خودِ این چهرهها و هم آثار ادبیشان را جعلی و ساختهی دست یهود میداند. برای مثال حافظ برای روحانیون ایران کسی است که قرآن را به چهارده روایت میخواند و به همین دلیل به نوع درجه اولی از عرفان دست پیدا میکند که در شعر او جاری است (مثلا نگاه کنید به سخنرانی آیت الله مطهری در این مورد). در مقابل پورپیرار حافظ را یک شخصیت خیالی جعل شده توسط یهود میداند و از تک تک شعرهای او تفسیرهای ضد اسلامی دارد!
به هر حال تنها موفقیت پورپیرار در نزدیکی به جمهوری اسلامی، قبولاندن برخی نظراتش به یک چهرهی جنجالی به نام «عباس سلیمی نمین» بوده است.
اما پورپیرار به رغم تلاشهای فراوانش، بجز جلب نظر سلیمی نمین موفقیت دیگری نداشته و نوعی سرخوردگی در جذب انقلابیون در نوشتههای او به چشم میخورد.
نکتهی جالب در این زمینه آنکه، سخنان سید علی خامنهای در سفرش به شیراز، در تمجید از تمدن ایران به خصوص در قرون 4 و 5 هجری، تجلیل از حافظ و سعدی و مخصوصا سخنرانی مفصلش در کازرون در مورد مقام والای سلمان فارسی، از سوی پورپیرار کاملا نادیده گرفته شد و برخلاف رویهی همیشگی که دوست دارد به هر سخن رسمی در مورد تاریخ ایران پاسخهای تند و تیزی بدهد، در این مورد کاملا سکوت کرد!!!!!
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 152
#133
Posted: 15 Nov 2014 16:44
http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF
تقصیر برگ ها نیست آدم ها همینند،
نفس میدهی له ات میکنند...
به افتخار کوروش بزرگ = دریای هچا پارس ای تی
نه عرب نه فارس
ارسالها: 152
#134
Posted: 15 Nov 2014 16:44
هخامنش
شاه پارس
چیشپیش
شاه پارس
آریارمنه
فرماندار پارس
کوروش یکم
شاه انشان
آرشام
فرماندار پارس
کمبوجیه یکم
فرماندار انشان
ویشتاسپ
شاهزاده
کوروش دوم
شاه ایران
داریوش یکم
شاه ایران
کمبوجیه دوم
شاه ایران
بردیا
شاهزاده
آرتیستون
شاهدخت
رکسانا
شاهدخت
آتوسا
شهبانو
تقصیر برگ ها نیست آدم ها همینند،
نفس میدهی له ات میکنند...
به افتخار کوروش بزرگ = دریای هچا پارس ای تی
نه عرب نه فارس
ارسالها: 152
#135
Posted: 14 Feb 2015 19:46
بیارید بالا این تایپیکارو تا تاریخمون فراموش نشه
تقصیر برگ ها نیست آدم ها همینند،
نفس میدهی له ات میکنند...
به افتخار کوروش بزرگ = دریای هچا پارس ای تی
نه عرب نه فارس
ارسالها: 13
#137
Posted: 7 Oct 2015 20:32
کوروش واقعأ شایسته این بود که ستایشش کنن.اسم دبیرستانمون کوروش کبیر بود بعدأ شده بود شریعتی.ابهت کوروش بیشتر بود
*تو ->گاز<- میگیری
*ولی من ->جر<- میدم
*آناتومیه /سگ/ با {گرگ} خیلی فرق داره
ارسالها: 3119
#138
Posted: 24 Oct 2015 14:50
روزی بزرگان ایرانی وموبدان زرتشتی از کوروش بزرگ خواستند که برای ایران زمین نیایش کند و ایشان اینگونه فرمود :
خداوندا ، اهورا مزدا ، ای بزرگ آفریننده این سرزمین بزرگ، سرزمینم ومردمم را از دروغ و دروغگویی به دور بدار...!
پس از اتمام نیایش عده ای در فکر فرو رفتند و از شاه ایران پرسیدند که چرا این گونه نیایش نمودید؟!
فرمودند : چه باید می گفتم؟
یکی گفت : برای خشکسالی نیایش مینمودید !
کوروش بزرگ فرمودند: برای جلو گیری از خشکسالی انبارهای آذوقه وغلات می سازیم...
دیگری اینگونه گفت : برای جلوگیری از هجوم بیگانگان نیایش می کردید !
پاسخ شنید : قوای نظامی را قوی میسازیم واز مرزها دفاع می کنیم...
عده ای دیگر گفتند : برای جلوگیری از سیلهای خروشان نیایش می کردید !
پاسخ دادند : نیرو بسیج میکنیم وسدهایی برای جلوگیری از هجوم سیل می سازیم...
وهمینگونه پرسیدند وبه همین ترتیب پاسخ شنیدند...
تا این که یکی پرسید : شاهنشاها ! منظور شما از این گونه نیایش چه بود؟!
کوروش تبسمی نمود واین گونه پاسخ داد :
من برای هر پرسش شما ، پاسخی قانع کننده آوردم ولی اگر روزی یکی از شما نزد من آید و دروغی گوید که به ضرر سرزمینم باشد من چگونه از آن باخبرگردم واقدام نمایم؟!
پس بیاییم از کسانی شویم که به راست گویی روی آورند ودروغ را از سرزمینمان دور سازیم که هر عمل زشتی صورت گیرد ، اولین دلیل آن دروغ است...
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#139
Posted: 24 Oct 2015 15:07
آرام بخواب کوروش!
دشمنان فرزند نمایت
تشنگی خاک به معرفت را
در آب غرق خواهند کرد
آوازه ات اگر چه بلند
و فرامین ات اگر چه جهانی
اندیشه هایت اگر چه انسانی
اما خصم بداندیش ات
حتی به سهم ناچیز تو
از دنیای خاکی هم رحم نمی کند
آرام بخواب کوروش!
اگر دو هزار و پانصد سال
آسمان آبی
به تماشای مقبره ات می بالید
از این پس
آبی آب، تو را در آغوش خواهد کشید
آرام بخواب کوروش!
اگر روزی دختران و زنانت را
با حقارت و اسارت
در بیابانهای خشک و سوزان
به نمایش میگذاشتند
امروز نیز آن تاریخ
در بیابانهای زرق و برق گرفته
تکرار میشود
آرام بخواب کوروش!
اگر روزی بیگانگان
خاکت را به توبره میکشیدند
امروز سفیران غم و نکبت
خود این کار را میکنند...
چه سر گذشت غم انگیزیست کوروش!
فرزندان بی انصافت
مهربانی تو را کجا جا گذاشته اند؟
گویا فراموش کردن
ندای جهانی صلح تو
برای فرزندانت
آسانتر از گردن نهادن
به خشم تمدنسوزان بوده است.
چگونه در خرابه های تو
و در بقایای کتیبه های نابود شده ات
بر دشمنان زبون نماز گزارم...
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#140
Posted: 24 Oct 2015 15:07
زمانی کزروس به کورش بزرگ گفت چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود بر نمی داری و همه را به سربازانت می بخشی. کورش گفت اگر غنیمت های جنگی را نمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟ گزروس عددی را با معیار آن زمان گفت. کورش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کورش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد. سرباز در بین مردم جار زد و سخن کورش را به گوششان رسانید.مردم هرچه در توان داشتند برای کورش فرستادند. وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند ، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر بود.کورش رو به کزروس کرد و گفت ، ثروت من اینجاست.اگر آنها را پیش خود نگه داشته بودم ، همیشه باید نگران آنها بودم . زمانی که ثروت در اختیار توست و مردم از آن بی بهره اند مثل این می ماند که تو نگهبان پولهایی که مبادا کسی آن را ببرد.
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه