انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
ایران
  
صفحه  صفحه 10 از 26:  « پیشین  1  ...  9  10  11  ...  25  26  پسین »

آداب و رسوم شهرهای مختلف


زن

 
مراسم چهارشنبه سوری :

این آیین از آن جهت به غروب آخرین سه شنبه ( شب چهارشنبه ) موکول شده است که زردشت ، با رسیدگی حساب های گاه شماری به تنظیم و تدوین دقیق تقویم توفیق یافت و آن سالی بود که تحویل سال به سه شنبه ای مصادف شد که نیمه ی آن سه شنبه تا ظهر ، جزئی از سال کهنه و نیمه بعد از ظهر جزو سال نو به حساب آمد و چون آغاز هر روز را در نیمه شب همان روز می دانستند ، بنابراین فردای آن سه شنبه را نوروز شناختند و شبش را جشن گرفتند و آتش افروختند و از آن پس آن شب را چهارشنبه سوری قرار دادند .

به یک عقیده دیگرایرانیان مراسم آتش افروزی در آستانه سال نو را پس از قبول اسلام ، در آخرین چهارشنبه سال قرار داده اند ، تا از عقیده اعراب پیروی کرده باشند که روز چهارشنبه یا یوم الاربعاء را شوم و نحس می دانستند . در مورد وجه تسمیه «چهارشنبه سوری» عقیده دارند ، به مناسبت آتش افروزی ، آن شب را « سور» ( سرخ) نامیده اند .

آداب اصلی چهارشنبه سوریدر سراسر مناطق ایرانی نشین یکی است ولی در برخی از شهرها سنت های کوچکی به آن اضافه شده و بر شیرینی و زیبایی آن افزوده است ؛ این آداب و سنت ها به طور خلاصه چنین است:

آتش افروزی :

زیباترین و قدیمی ترین آداب مربوط به چهارشنبه سوری ، برافروختن آتش و جستن از روی آن است . این کار عصر سه شنبه آخر سال که فردایش چهارشنبه است انجام می شود .

باید اشاره کرد که تمام آداب و سنت های چهارشنبه سوری ، در شب چهارشنبه آخر سال برگزار می گردد.

آتش را در حیاط خانه و یا در کوچه و یا یک میدان باز و با گذاردن سه کـُپه ( بوته ) روشن می کنند و در حین جستن از روی آن می خوانند :

زردی من از تو سرخی تو از من

به معنای آن که بیماری ها و ناخوشی ها را به دور می ریزم و سلامتی و تندرستی تو را در خود می گیرم .

پس از سوختن بوته ها ، خاکستر باقیمانده را جمع می کنند و کنار دیوار می ریزند و کسی که خاکستر را بیرون ریخته باید در بزند و از درون خانه از او بپرسند: « کیست ؟ »

و او جواب دهد: « منم.»

بعد از او بپرسند : « از کجا آمده ای ؟ »

و او جواب دهد : « از عروسی . »

سپس از او بپرسند : «چه آورده ای ؟ »

و او بگوید : « تندرستی . »

کوزه شکنی :

یکی دیگر از مراسم مخصوص چهارشنبه سوری آن بوده که کوزه کهنه ای را برمی داشتند و در آن مقداری نمک و ذغال و سکه ده شاهی می انداختند و هر یک از افراد خانواده یک بار کوزه را دور سر می چرخاند و نفر آخری آن کوزه را از پشت بام ، به کوچه می افکند و می گفت :

درد و بلای ما بـِرَه توی کوزه و بـِرَه توی کوچه

آجیل چهارشنبه سوری :

رسمی که از قدیم در ایران متداول است ، تهیه و خوردن آجیل چهارشنبه سوری است . این آجیل شور و شیرین ، مانند آجیل مشگل گشاست؛ یعنی علاوه بر مواد اصلی بو داده ی شور و شیرین، مانند آجیل، برگه هلو و زردآلو ، قیسی ، کشمش سبز ، مویز ، باسلـُق ، پسته و بادام ، فندق بو نداده ، نقل ، شکر ، پنیر ، و مغز گردو هم اضافه می کنند. تهیه این آجیل را برای استجابت یک مراد نذر می کنند . خوردن این آجیل در شب چهارشنبه سوری ، به اعتقاد مردم باعث شگون و خوش یمنی است.

فالگوش :

دیگر از مراسم مربوط به چهارشنبه سوری ، فالگوش ایستادن است ؛ بدین معنی که کسانی که حاجتی دارند ، نیت می کنند و سر چهار راه یا در معبری فالگوش می ایستند و به حرف نخستین عابری ، که از کنارشان می گذرد توجه می کنند و هر کلام که از دهان او درآید در استجابت مراد خود به فال بد یا خوب می گیرند ، اگر گفته عابری موافق با آرزوی صاحب حاجت باشد آن آرزو را برآورده شده می دانند.

بعضی ها به جای رفتن به چهارراه و معابر ، این کار را در پشت در اطاق هم انجام می دهند و نخستین سخنی که از پشت در اطاق شنیدند به فال بد و یا خوب در اجابت حاجتشان فرض می کنند.
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
مردماني خونگرم


آنهايي كه به هرمزگان سفر كرده‌اند، اولين چيزي كه در برخورد با مردم آن‌جا احساس مي‌كنند، خونگرمي و مهرباني مردم اين منطقه است، كه البته به ريشه تاريخي اين سرزمين بر مي‌گردد؛ چرا كه خليج‌فارس از روزگاران قديم، محل رفت و آمد و ارتباط اقوام مختلف و دريانورداني بود كه با آداب و سنن مختلفي پا به اين سرزمين مي‌گذاشتند.
اگر در خيابان‌هاي شهرهاي اين استان از جمله <بندرعباس- > مركز آن - قدم بزنيد، مردان را با لباس‌هاي عربي به رنگ سفيد و بلند و زنان را با لباس‌هاي مشكي و روبند چرمي و شلوار محلي مي‌بينيد. در تمامي شهرهاي جنوبي هرمزگان، زنان و دختران، نقاب بر چشم دارند كه در زبان محلي به آن <برگه> مي‌گويند. 97 درصد مردم اين استان، فارسي زبانند و سه درصد باقي مانده به گويش‌هاي عربي، هندي و انگليسي صحبت مي‌كنند كه به خاطر تردد بازرگانان خارجي در اين منطقه است.
مردم هرمزگان براي جشن‌ها و اعياد، برنامه‌هاي مفصلي تدارك مي‌بينند كه از آن جمله بايد به <عيد قربان> اشاره داشت. در اين روز، اهالي شهرهاي هرمزگان، صبح زود از خواب بلند مي‌شوند و بر سر مزار اقوام و آشنايان مي‌روند. سپس به خانه مي‌روند، غسل مي‌كنند و به مسجد مي‌روند و تا آمدن امام مسجد، تكبير مي‌گويند. در اين روز اگر دو نفر با يكديگر قهر باشند، روي يكديگر را مي‌بوسند و آشتي مي‌كنند، سپس ديد و بازديدها شروع مي‌شود و تا سه روز ادامه پيدا مي‌كند. اهالي هرمزگان عيد فطر و مراسم 15 شعبان را هم بسيار باشكوه برگزار مي‌كنند.
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
جشن ازدواج


مراسم ازدواج در استان هرمزگان، با ديگر نقاط ايران تفاوتهايي دارد، براي مثال به مراسم ازدواج در جزيره قشم مي‌پردازيم. به قلم <حسن زنده‌دل> و همكارانش كه در كتاب راهنماي جامع ايرانگردي به رشته تحرير در آمده است:
<يكي از مهم‌ترين مراحل عروسي در قشم، خواستگاري است. در ابتدا خانواده داماد، دختري را در نظر مي‌گيرند، سپس مادر يا خواهر داماد به اتفاق يك يا دو زن از بستگان داماد، مثل عمه و خاله كه بايد ازدواج كرده باشند و مجرد نباشند، به خانه پدر دختر مي‌روند و خواستگاري مي‌كنند.
خانواده عروس به طور معمول در همان جلسه اول جواب نمي‌دهند و موضوع را به چند روز بعد موكول مي‌كنند، اما اگر داماد مورد پسند دختر و خانواده قرار نگيرد، بهانه‌اي آورده و پاسخ رد مي‌دهند.
در صورتي كه طرفين راضي به ازدواج باشند، پس از يك تا پنج روز، مادر داماد، چند نفر از بستگان و اطرافيان خود را دعوت مي‌كند و به اتفاق ايشان يك گردنبند يا مدال طلا، يك حلقه انگشتري، يك دست خلعت (لباس)، مبلغي وجه نقد و مقداري ميوه و شيريني به عنوان <دست قولي> بر مي‌دارند و به خانه دختر مي‌روند و همه را به مادر عروس تحويل مي‌دهند، مادرعروس نيز پس از رفتن مهمان‌ها، هدايا را به دخترش مي‌دهد.
پرداخت كليه مخارج سه شبانه‌روز عروسي در جزيره، برعهده داماد است. داماد وظيفه دارد مخارج عروسي را سه روز قبل از آغاز مراسم، به خانه عروس برساند. علاوه بر مخارج جشن عروسي، تهيه تمام لباس‌هاي عروسي نيز با داماد است.
در رابطه با مهريه، بايد اشاره كرد كه پدر عروس مبلغ مهريه را به‌طور نقدي دريافت مي‌دارد و تعداد سكه‌هاي طلا را در سند ازدواج ثبت مي‌كنند. مهريه دختر زيبا، در روستاهاي جزيره، بيشتر از شهر است و از طرفي مهريه دختر يك خانواده ثروتمند كه مقداري هم طلا از قبيل النگو، انگشتري، گوشواره، گردنبند و... همراه خود به خانه داماد مي‌برد، به مراتب بيشتر است. البته اگر داماد از بستگان عروس باشد، يا عروس و داماد در يك محله زندگي كنند و بالاخره دختر و پسر، موردپسند و دلخواه يكديگر قرار بگيرند، مبلغ مهريه كمتر خواهد بود تا يك فرد غريبه كه ساكن محله ديگر شهر باشد و نسبتي هم با عروس و خانواده‌اش نداشته باشد.>
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
مراسم محلي


آداب و رسوم مردم هرمزگان، به علت همجوار بودن با دريا و تماس كم آنان با مردم داخل فلات ايران، به آداب و رسوم ديگر نقاط ايران شباهت‌هاي كمتري دارد و شايد به اين خاطر باشد كه كمي عجيب و غريب جلوه مي‌دهد. از مراسم مهم اين منطقه ايران مي‌توان به مراسم زار، قبله دعا، قرباني براي بارش باران، زنبيل گرداني، دعا در امامزاده سيدمظفر و مولودي‌خواني اشاره داشت.
مراسم <زنبيل‌گرداني> از مراسم جالب، به خصوص در جزيره قشم است. اگر بچه‌اي تا دو سالگي نتواند راه برود، پدر و مادرش يك روز بچه‌هاي همسايه را خبر مي‌كنند، فرزند خودشان را در يك زنبيل كه با برگ درخت خرما بافته شده قرار مي‌دهند و كودكان همسايه با نظم خاصي دو طرف زنبيل را مي‌گيرند و اشعاري مي‌خوانند تا بچه، هر چه زودتر شروع به راه رفتن كند.
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
صنايع دستي


صنايع دستي در اين منطقه، بيشتر براي اهالي بومي مي‌باشد كه از آن دسته مي‌توان به سفالگري، قاليبافي، سبد و حصيربافي، چادرشب‌بافي و سوزن‌دوزي اشاره داشت. ضمن اين‌كه بازارهاي محلي معروفي در هرمزگان به چشم مي‌خورد كه مي‌توان از پنجشنبه بازار ميناب، بازار ماهي بندرعباس و بازار سنتي قشم نام برد.
همچنين بايد اشاره كرد كه موزه بندرعباس، موزه بسيار زيبايي است كه در آن، انواع سكه‌هاي قديمي، آثار و بقاياي تمدن‌هاي پيشين سواحل و جزاير، به نمايش گذاشته شده است.
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
اداب ورسوم مردم استان گیلان
صداى پاى بهار که مىرسد، گيلان اين سرزمين جنگل و دريا باطبيعت دل انگيز و مردمان مهمان نوازش با آيين هاى خاص خود به استقبال زيبايى مىروند.
درفرهنگ عامه گيلان نوروز واژه اى آشناست و درخود نوشکفتن و تازه شدن را به ارمغان دارد.
مردم اين استان با يک باور قديمى هرسال در آستانه سال جديد با زدودن کهنگىها از دل و محيط اطراف خود به پيشواز طراوت و تازگى مىروند.
مردمان گيل و ديلم در سرزمين کوه و جنگل و دريا از آداب و سنن ويژه اى برخوردارند که گوياى باورهاى قلبى آنان در تحول و نوشکفتن است .
بهار که از راه مىرسد صداى نوروزخوانان گوش هرشنونده اى را نوازش مى دهد و آنان را در استقبال از طراوت و شادابى فرا مىخواند.
اگرچه بسيارى از آيين ها و آداب رايج مردمان اين سامان در گذر زمان به فراموشى سپرده شده اما هنوز هم در مناطق مختلف گيلان کسانى هستند که با باورهاى خود سر مىکنند.
خانه تکانى، چهارشنبه سورى، قاشق زنى، نوروز خوانى، پخت شيرينى رنگ آميزى تخم مرغ ، دوخت لباس هاى محلى، ديد و بازديد و مراسم تحويل سال با استخاره قرآن و دهها مراسم ديگر ازآداب و رسومى است که در باور مردمان اين سامان نشسته است .
سفيد کردن ديوارهاى گلى با آب آهک ، شستن لباس ها و فرش هادرآب رودخانه از جمله مراسمى است که همچنان در برخى از روستاهاى منطقه رواج دارد.
زنان روستايى با خواندن ترانه هاى شاد محلى هنگام رفت و روب خانه طلايه داران اعلام نزديک شدن نوروز هستند.
پخت انواع شيرينى، نقل و نبات ، تنقلات از جمله سننى است که هنوز در سراسر استان در اين ايام رواج دارد.
در سالهاى گذشته زنان شيرينىهاى عيد نوروز را در خانه تهيه مىکردند که اين کار بخشى از هزينه هاى نوروز را کاهش مىداد.
حلوا کوچول، حلوايى دستى، نان برنجى، نان خلفه ، نان گندمى، آب نباتى و پشمک ، کلوچه هاى محلى از شيرينى هاس سنتى اين ايام است .
براى تهيه شيرينى از دوشاب، کنجد، تخم مرغ ، پوست مرکبات و آرد برنج و گندم استفاده مىشود.
خريد و دوخت لباس هاى محلى از بازار با رنگ هاى شاد آذين شده جلوه اى ديگراز نوروز دراين استان است .
پس از حلول سال نو خانواده هاى گيلانى به ديد و بازديد يکديگر مىروند و براى هم سالى خوش همراه با سلامتى را آرزو مىکنند.
اين ديد و بازديدها تا قبل از روز سيزده بدرادامه دارد
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
حنابندان
پيش از فرار رسيدن عروسي مراسمي به نام "حنابندان" در شهرها بر پا مي شد. در اين مراسم عروس مي بايد در اين شب دست و پايش را حنا ببندد.
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
نارنج زني
از ديگر مراسم ازدواج "نارنج زني" است. رابينو که در اوايل قرن بيستم در گيلان به سر مي برد، خود شاهد اين مراسم بود. وي مي نويسد که هنگام ازدواج، داماد نقل و سکه بر سر عروس مي پاشد، بعد نارنج يا پرتقالي به طرف او مي اندازد. آنگاه عروس و داماد دور چاه مي گردند. عروس سکه اي به نشانه خوشبختي در چاه مي اندازد و پس از آن درخت توتي در خانه مي نشانند.
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
گيشه بري
گيشه بري از ديگر مراسم مربوط به ازدواج است. بردن عروس به خانه داماد را گيشه بري مي نامند. اين مراسم پرشور با صداي ساز و نقاره و ترانه خواني و شادماني خانواده عروس و داماد و ديگر مهمانان همراه است.

در شهرها معمولاً ازدواج با پا درمياني خانواده و معرفي چند دختر به پسر مورد نظر صورت مي پذيرفت. گاه دلاک حمام را براي آشنايي و پرسيدن نظر دختر نزد او مي فرستادند و يا در حمام هاي عمومي دختر مورد نظر را برانداز کرده و پس از پسنديدن به خواستگاري او مي رفتند. مراسم خواستگاري و تعيين مهريه و شيربها از موارد مطرح براي دو خانواده است.
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
عروس گوله


نمايش "عروس گوله" نيز از ديگر مراسم قبل از حلول سال نو به شمار مي رفت. اين نمايش همراه با آواز ريتميک داراي مفاهيم اخلاقي و آييني خاصي بود. بازيگران اين نمايش معمولاً سه نفر بودند و به نقش غول، پيربابو و نازخانم ظاهر مي شدند. نقش نازخانم را بيشتر مواقع پسر جواني که لباس زنانه پوشيده بود اجرا مي کرد.

پير بابو يا کوسه نقش پيرمردي بود که با غول بر سر تصاحب نازخانم به بحث و جدل مي پرداخت. غول هم خود را با کلاهي از کلوش (ساقه برنج)، زنگوله ها و چماق به هيبتي عجيب مي آراست. اين گروه به منازل مختلف رفته، به ايفاي نقش خود مي پرداختند و در ازاي تهنيت گويي خويش و آرزوي سالي پربرکت و پر يمن براي صاحبخانه، از او هدايايي دريافت مي کردند.

گاه نقش يک شخصيت ديگر به اسم "کاس خانم" نيز به اين جمع اضافه مي شد
من هم خدایی دارم
     
  
صفحه  صفحه 10 از 26:  « پیشین  1  ...  9  10  11  ...  25  26  پسین » 
ایران

آداب و رسوم شهرهای مختلف

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA