انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
ایران
  
صفحه  صفحه 11 از 26:  « پیشین  1  ...  10  11  12  ...  25  26  پسین »

آداب و رسوم شهرهای مختلف


زن

 
گل گل چهارشنبه


از ديگر مراسم کهن ايرانيان که در گيلان هم با بعضي تغييرات جزيي به آن مي پردازند، "چهارشنبه سوري" است که در غروب آخرين سه شنبه سال و در شب چهارشنبه انجام مي شود. به اين منظور خار، بوته، گون و کاه جمع آوري مي شد و با درست کردن پشته هايي که معمولاً رو به سمت قبله مي نهادند و سپس آتش زدن آنها، از روي آتش مي پريدند و هنگام پريدن با خوشحالي مي خواندند:
گل گل چهارشنبه به حق پنج شنبه

زردي بشه، سرخي بايه نکبت بشه، دولت بايه

يعني: اي شعله آتش چهارشنبه، به حق پنج شنبه، زردي و ضعف و بيماري رخت بر بندد و نوبت سرخي و نشاط و خرمي فرا رسد. دوره نکبت و ناکامي به سر آيد و دولت و اقبال روي نمايد.
اين سنت که از روزگار زرتشت و حتي جلوتر بر جاي مانده، در دوران اسلامي با اعتقادات مردم در هم آميخته و رنگ و بويي ديني گرفته است. دود کردن اسپند هم از اين رسوم است که سعي مي شد از سادات خريداري شود و به هنگام دود کردن آن زمزمه مي کردند:

عاطتيل کن، باطيل کن تي مرده ماره بيرون کناسفند دوکن چاووس بايه مردمار به هوش بايه



يعني: عاطل و باطلش کن و چشم زخم را از وجودها دور ساز. مادر شوهرت را بيرون کن. اسپند دود کن تا چاووش بيايد. تا مادر شوهرت به هوش بيايد.

علاوه بر اين به نيت اين که دختران به زودي به خانه شوي بروند، دختران دم بخت را چند ساعتي از خانه بيرون و خانه تکاني مي کردند. شکستن کاسه و کوزه و ظروف کهنه به علامت دور ساختن نفرت و رفع قضا و بلا از ديگر آداب اين روز به شمار مي رفت.

مراسم چهارشنبه سوري در نواحي مختلف گيلان با تفاوتي اندک اما شبيه به هم اجرا مي شد و گاه شليک تير و ترکاندن ترقه نيز در برنامه جاي داشت. گاه نيز به نيت برکت، يکي از اهالي با تبر به سمت درختي که بار نمي داد مي رفت اما با ضمانت ديگران براي بار آوردن درخت در سال بعد، شخص تبر به دست از قصد خود منصرف مي شد.
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
فالگوش ايستادن


از ديگر برنامه هاي چهارشنبه سوري بود. براي اين کار، در گذرگاه ها مي ايستادند و با شنيدن پنهاني نخستين کلمات عابرين، مفهوم آن را حمل بر توفيق يا ناکامي خود در سال آتي مي شمردند
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
قاشق زني

از ديگر رسوم اجرايي اين شب بود که معمولاً جوانان و بيشتر دختران به در خانه همسايه ها مي رفتند و با پنهان کردن روي خود و بدون دادن آشنايي، خواستار هديه مي شدند. نقل و نبات و تنقلات از عمده ترين چيزهايي بود که در کاسه قاشق زنان جاي مي گرفت.
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
شال اندازي

در مناطق روستايي کوهستاني از رسوم شايع چهارشنبه سوري بود و گاه حالت نوعي خواستگاري از دختر صاحب خانه را داشت. معمولاً به گوشه شال اينان مقداري شيريني و آجيل به عنوان هديه صاحب خانه بسته مي شد و شال اندازان بدون مشخص کرن هويت خويش به خانه فرد ديگري مي رفتند.
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
آینه تکم


یکی دیگر از مراسم قبل از سال نو، اجرای یک نمایش عروسکی به نام "آینه تکم" است که در نواحی غربی استان گیلان انجام می شد. "تکم چی ها" از آذربایجان به نقاط هشتپر و حتی انزلی و رشت می آمدند و پیام آور رسیدن سال نو و نوروز می شدند.
"تکم" عروسکی به شکل بز بود که به دسته ای متصل می شد و آن را با پارچه ها و منجوق های رنگی و پر می آراستند و با بالا و پایین بردن دسته ای که از میان چوبی سوراخ دار می گذشت، آن را به حرکت و جنبش وا می داشتند. در کنار این نمایش با صدای دو چوب که به هم می خورد و آهنگی شاد را تداعی می کرد، تکم چی ها ترانه هایی خوش آهنگ می خواندند.
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
سيزده سال


آخرين مراسم نوروز، سيزده سال است. در اين روز مردم گيلان بيشتر به کنار رودخانه ها و در دل جنگل ها مي روند و به صورت گروهي، آخرين روز نوروز را گرامي مي دارند. دختران گيلاني در اين روز سبزه گره مي زنند. اين مراسم معمولاً با بندبازي، کشتي گيله مردي و نواختن ساز و نقاره همراه است.
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
بندبازی (لافندبازی)





از نمایش های سنتی گیلان که بیشتر در جشن هایی مثل عروسی، عید نوروز و یا در بازارهای هفتگی اجرا می شد، بندبازی است. در گیلان به آن "لافندبازی" نیز گفته می شود و مانند همان بندبازی در سیرک است. نمایش بر روی طنابی که از روی دو میله فلزی و چوبی محکم و ضربدری شکل گذشته و در دو طرف مهار شده، انجام می شود. اصلی ترین فرد نمایش "پهلوان" نام دارد که بر روی طناب ها با پای برهنه راه می رود و برای تعادل خود چوبی بزرگ به نام لنگر در دست می گیرد. پهلوان با ایستادن داخل تشت و یا قابلمه بر روی طناب راه می رود. گاه با دوچرخه ای که لاستیک آن را برداشته اند فواصل دو تیر را می پیماید. قرار دادن صندلی داخل یک سینی و نشستن روی صندلی و حفظ تعادل در همان حالت، از جمله عملیات دشوار این افراد است. در پایین طناب شخصی که لباس مسخره ای پوشیده و به "یالانچی پهلوان" مشهور است با لودگی و مسخرگی به تقلید از پهلوان می پردازد. نقاره چی و سرناچی نیز با نواختن آهنگ، تماشاگران را در فضای شاد این نمایش سهیم می سازند.
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
کشتی گیله مردی


این کشتی که امروزه همچنان پای برجاست، یادگار صلابت و دلاوری مردم این خطه است. کشتی "گیله مردی" ریشه در تاریخ دارد. "مقدسی" در قرن چهارم هجری از این کشتی یاد کرده است.
"ظهیرالدین مرعشی" در مورد آن می گوید رسم مردم دیلم است که جوانان روغن بر خود بمالند و پس از استراحت و خوراک کافی و لذیذ از گوشت، روغن، عسل و ... زور آنها زیاد شده و قدرت می یابند که با فرد دیگری کشتی بگیرند.
کشتی گیران گیله مرد مراتب خاصی نظیر تنگوله یا نوچه، پهلوان، سرپهلوان یا میداندار دارند. این کشتی در محوطه ای محصور به نام "سیمبر" یا "سبزه میدان" برگزار می شود. کشتی گیله مردی معمولاً در تابستان و اعیاد و عروسی ها انجام می شود. کشتی گیران که شلوارهایی به نام "لاسپار" به پا دارند با بالاتنه لخت، ابتدا به حضار احترام می گذارند و سپس با حرکات نمایشی قدرت خویش را به رخ حریفان می کشانند. این حرکات نمایشی "فوزوما" یا "فزّومما" خوانده می شود.
پس از رجزخوانی، حریف با کف زدن به او پاسخ می دهد. نبرد ابتدا با حواله کردن مشت ها آغاز می شود. این بخش در موارد بسیار منجر به مجروح شدن و شکستگی استخوان یکی از طرفین می شود. در این کشتی هرگاه دست یکی از طرفین با زمین برخورد کند بازنده محسوب می شود. جایزه این مسابقات به صورت غیر نقدی و شامل پارچه، آینه، پیراهن، گوسفند و گاو و ... است. به این جایزه "برم" می گویند
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
شب چله


شب چله از مراسم باستاني ايران، در گيلان هم از منزلت خاصي برخوردار است. شب اول دي ماه هر سال را اهل خانواده و خويشان و گاه همسايه ها گرد هم مي آيند تا آيين شب چله را برگزار نمايند. براي مراسم شب چله، معمولاً خوردني ها و تنقلات و آجيل زيادي فراهم مي آورند. هندوانه به سفره اين شب رنگ و بويي ديگر مي بخشد و به قولي اگر هر کس در شب چله هندوانه بخورد، در تابستان احساس تشنگي نمي کند. يکي از ترانه هايي که در اين شب زمزمه مي شود، چنين است:
امشو، شب چله، خانم جير پله چاقو بزنيم هندوانه کله
يعني: امشب شب چله و خانم زير پله است، چاقو به هندوانه بزنيم.
از ديگر خوردني هاي اين شب، برنج برشته، عدس و گندم برشته، کونوس (ازگيل وحشي)، آجيل، پرتقال، ليمو، خوج (گلابي محلي) و ميوه هاي ديگر است.
تفال به ديوان حافظ از ديگر آداب اين شب است. پس از نيت و سوگند دادن حافظ به شاخ نبات، ديوان را مي گشايند و اولين غزل صفحه جلوتر را مي خوانند. اعتقاد بر اين است که بيش از سه بار نبايد فال گرفت چون حافظ ناراحت مي شود و حرف هاي خوش نمي زند
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
بازی ( آب پاشان، آبریزان، تیرماسیزه)



از مراسم متداول گیلان در گذشته، آب بازی بود که امروز کمتر اثری از آن می توان یافت. این جشن در شرق گیلان و غرب مازندران به "تیرماسیزه" به معنی سیزدهم ماه تیر مشهور شده و احتمالاً همان تیرگان است. در فرهنگ ایران پیش از اسلام روز سیزدهم هر ماه تیر نام داشت و روز سیزدهم تیر را جشن می گرفتند. این مراسم به "آبریزان" یا "آب پاشان" نیز معروف بود.
من هم خدایی دارم
     
  
صفحه  صفحه 11 از 26:  « پیشین  1  ...  10  11  12  ...  25  26  پسین » 
ایران

آداب و رسوم شهرهای مختلف

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA