انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
ایران
  
صفحه  صفحه 5 از 26:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  ...  26  پسین »

آداب و رسوم شهرهای مختلف


زن

 
جشن پا تختی : فردای شب عروسی خانم های خانواده عروس ناهار درست کرده و به خانه عروس می روند و بعد از صرف ناهار جشن می گیرند و درآخر مراسم مهمانان به عروس کادو می دهند .
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
کوله مرجان-ناقالی(جشن سده) :






شامگاه چهلمین روز پس از جشن شب چله،در چله­ی زمستان، جشن ناقالي «کردعلي کوه» «سَدَه» یا «سده سوزی» برگزار می­شود.در روستاي خان آباد جشن سده يا همان جشن ناقالي يا چار چار ناقالي از ديرباز برگزار ميشده اهالي روستاي خان آباد بر اين باورند که سرماي زمستان در اين هشت روز که برابر با چهار روز آخر چله بزرگه و چهار روز اول چله کوچيکه مي باشد به اوج خود ميرسد و بعد از پايان اين هشت روز زمين نفس ميکشد و زندگي را از سر ميگيرد.لذا به همين مناسبت جشن ميگيرند و با آتش زدن مترسکی کریح و زشت به نام کوله مرجان که نماد چیره شدن نور بر ظلمت و سیاهی می باشد ميگويند:« ناقالي گنه گنه چهل رفته پنجا مانه» کشاورزان و باغداران نیز با قرار دادن تکه سنگي در روي تنه درختان ميوه آرزوي سالي پربار را در سر مي پرورانند آنها بر این باورند که قرار دادن سنگ در لابه لای شاخه و یا روی تنه درختان باردهی درخت را افزایش میدهد
من هم خدایی دارم
     
  ویرایش شده توسط: plangton31   
زن

 
جشن سده در نواحی مختلف با نام­های مختلفی شناخته می­شود:در خراسان «سَرِه»، در نواحی اراک «جشن چوپانان»، در خمین «کُردِه يا کردعلي کوه»، در دلیجان «هَله هَله» و در بَدَخشان تاجیکستان به نام «خِرپَچار». در فراهان، سنگسر سمنان، چهار روز پیش و پس از سده را «چاروچار» و سردترین شب زمستان می­دانند.
همان­گونه که می­دانیم در ایران باستان سال به دو بخش تابستان بزرگ «هَمَه» و زمستان بزرگ «زَیِنَه» تقسیم شده بود که هریک را چَهره می­نامیدند. بخش نخست که تابستان است از آغاز فروردین تا آخر مهر، یعنی 210 شبانه روز و بخش دیگر که زمستان بزرگ است از آغاز آبان ماه تا آخر اسفند یعنی پنج ماه به اضافه­ی روزهای کبیسه و به عبارت دیگر در سه سال نخستین 156 روز و سال چهارم 157 روز بوده است. بنابراین سده عبارت است از 100 روز از آبان گذشته که سده یا سته نامیده می­شود، یعنی 100 روز از زمستان گذشته است که برابر است با دهم بهمن ماه
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
سیزده به در :





سيزده به در» يكى از مراسم نمادين سلسله «جشن ها و آيين هاى نوروزى» است كه توانسته با وجود دگرگونى هاى فراوان اجتماعى، فرهنگى در جامعه ايران، راه به دوران ما رسانده و به عنوان يك جشن فراگير در بين گروه ها و اقشار مختلف اجرا شود. در حقيقت، «سيزده به در» حسن ختامى بر «جشن ها و آيين هاى نوروزى» است كه در آن هم به بدرقه نوروز رفته و هم «نحسى» سيزده را با ترك شهر و سپردن خود به دامن مام طبيعت كه همواره مورد احترام و ستايش ايرانيان بوده، به در مى كنند! و جالب اينكه، با وجود باور نحسى و نامباركى روز سيزده فروردين، اين روز به خوش باشى و خوش گويى و خوش خورى سپرى مى شود. حتى طبق باورى كهن، در اين روز غم و اندوه و خمودى حرام است؛ چرا كه «غم و اندوه و گرفتارى و پريشانى هديه اهريمن و عشق و شور و نشاط و حيات و تعالى و تندرستى از هداياى نيك اهورامزداى بزرگ (خداوند) است».



اهالی روستای خان آباد نیز در این روز به دل طبیعت رفته و این روز را به بهترین نحو جشن می گیرند و در اخر روز نیز دو برگ از سبزه های موجود در طبیعت را به هم گره زده و با امید براورده شدن آرزوهایشان آنرا به دست باد می سپارند.
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
شو اول زمسان(شو چله)







شب چله،شب زایش خورشید و آغاز سال نومیترایی,آخرین شب پاییز و اولین شب زمستان

معمولا اهالی روستا به مهمانی می روند و با آجیل شب چله که تشکیل شده از کشمش،نخودچی،گندم شاه دونه،گردو،بادام و کدو حلوا و... پذیرایی می شوند.مراسم شب یلدا یا شب چله همچون تمام نقاط ایران در خان آباد نیز برگزار می شود و با توجه به برگزاری ۵۰۰۰ ساله ی این مراسم در ایران،عمر برگزاری این مراسم در خان آباد نیز به درازای زمان سکونت در این محل است.آیین شب یلدا در خان آباد از دیرباز در سه شب متوالی باعناوین شب" چله‌بزرگه"،"چله وسطی"و" چله‌كوچیكه"برگزار می‌شده و خویشان و دوستان سفره‌ای از مهر را می‌گشودند و از هر دری سخنی می‌گفتند.یكی‌ازآیین‌های ویژه یلدا،دیدار بزرگان و سالخوردگان فامیل بوده‌است.در شب‌های چله افراد فامیل در همایشی صمیمی دور كرسی چوبی جمع می‌شدند و به قصه‌های بزرگترها گوش می‌دادند.زنان و دختران روستایی در گرگ و میش شب‌های چله در تكاپو و هیجانی خاص ملزومات غذا و تنقلات ویژه این شب را مهیا می‌كردند وبرای گذران ساعات خوش در كنار فامیل لحظه شماری می‌كردند.آنان درسینی‌های قدیمی مسی درفضای دوده‌گرفته آشپزخانه‌های قدیمی،انواع میوه و تنقلات به ویژه سیب،گندم بوداده همراه با شاه دانه،کدو حلوای پخته شده،چغندر پخته،انگور،تخمه نخودچی كشمش،و گردو بادام را مهیا می‌كردند.دراین شب استثنایی پس از صرف شام و خواندن دعای شكر درپای سفره،همگان در كنار هم،از شادی‌ها و غم‌ها،موفقیت‌ها،اعتقادات،امیدها و بیم‌هاشان می‌گفتند.بزرگترها و ریش سفیدان فامیل در این شب علاوه بر خواندن برخی از اشعار محلی و خاطرات و داستان‌های كهن ایران زمین را برای اعضای خانواده نقل می‌كردند.

در شب یلدا،بزرگترها با كودكان هم بازی می‌شدند،"پر یا پوچ"دزد بازی و ...از جمله بازیهایی است كه در شب چله با مشاركت همه اعضای خانواده رواج داشت.این آیین تا ‪ حدود ۱۵ تا ۲۰ سال پیش به شكلی فرا گیر وجود داشت اما اكنون به ندرت می‌توان چنین جلوه‌هایی را به چشم دید.حضور کلیه اعضا خانواده و فامیل محيطي صميمي ولذتبخش وخاطره انگيز را فراهم مي كرد كه شايد بسياري ازعزيزاني كه با خواندن اين متن به ياد آن روز ها مي افتند در كنار ياد آوري سختي ها با حَسرت و حِسي لطيف از آن ياد كنند.
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
چار چار (چار چار ناقالی )

به چهار روز آخر چله بزرگ و چهار روز اول چله کوچک گفته می­شود.خان آبادیها معتقدند در این 8 روز، سوز و سرمای زمستان به اوج خود می­رسد و به همین خاطر بر روی این 8 روز تاکید شده و نام جداگانه­ای بر آنها نهاده می­شود. البته در ایران باستان نیز چهل روز از زمستان رفته معروف به جشن سده می باشد که شاید این مراسم و شادمانی چار چار ناقالی بر گرفته از آن است
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
رفتن به مهمانی­های شبانه(اصطلاحاً، شب­نشینی) و خوردن شب چره :

از کارهای متداول اهالی خان آباد است. شب­نشینی در اواخر پاییز و فصل زمستان بیشتر صورت می­گیرد چرا که عموما در روستاها بعد از برداشت محصول در فصل پاییز، اوقات فراغت و بیکاری روستائیان آغاز شده و تا پایان زمستان ادامه پیدا می­کند.

خانواده­ها در شب­های بلند زمستان به دیدار اقوام، آشنایان و دوستان رفته و با صمیمیت و لذتی خاص به گفتگو می­پردازند. در این شب­نشینی­ها زنان در یک طرف کُرسی، کودکان در کنار هم و مردان خانواده نیز در طرف دیگر کرسی نشسته و با یکدیگر و یا به صورت جمعی گفتگو می­کنند. از همه چیز صحبت می­شود. گاهی فقط چند نفر از بزرگترها صحبت می­کنند و گاهی نیز بر سر موضوعی خاص، همه­ی حاضران از بزرگ و کوچک اظهارنظر می­نمایند؛ ولی معمولا یکی از مردان حاضر در مهمانی که باسوادتر و خوش­سخن­تر از سایرین است بیشتر از همه صحبت می­کند.

افراد ابتدا از کارهای روزانه خود صحبت می­کنند و در خلال آن، خاطراتی نیز از درگذشتگان و یا خاطرات سال­های قبل خود را بیان می­نمایند. بیان داستان­های افسانه­ای و یا حوادث تاریخی که خان آبادی ها به آن مَتل می­گویند یکی از مهمترین مواردی است که در این مهمانی­ها صحبت می­شود. این داستان­ها که توسط بزرگترها و باسوادترهای محفل بیان می­شود معمولا بسیار جذاب و شیرین است و حین بیان آن سکوت مطلق بر جمع حاکم شده و همگی سراپا گوش می­شوند.
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
شِوچِرَ :

از ضروریات شب­نشینی­ها در خان آباد ، تناول انواع و اقسام خوردنی­های لذت­بخش است که در فارسی به آن «شَب چَره» و در خان آبادی «شِوچِرَ» می­گویند. ترتیب کار به صورت است که بعد از خوردن چای و کمی گفتگو ، زن میزبان به اندرونی رفته و با یک مَجْمَعه(مجمع) بزرگ که حاوی بشقاب­هایی از تنقلات رنگارنگ است وارد اتاق مهمانان می­شود و بشقاب­ها را به طرز مناسب بر روی کرسی و در مقابل مهمانان و سایر افراد قرار داده و با تعارف و اصرار از آن­ها درخواست می­کند که این تنقلات را میل کنند.

شِوچِرَ در خان آباد از خوردنی­های مختلف و گسترده­ای تشکیل شده این خوردنی­ها عبارتند از: مغز گردو، مغز بادام، مغز هسته­ی زردآلو، ، شاهدانه، نخودچی، کشمش، برگه، آلو، سنجد، گندم بو داده، سیب، انگور و ... . خانواده­هایی که وضع مالی بهتری دارند تنقلات دیگر همچون پسته، انواع تخمه و ... را نیز برای پذیرایی از مهمانان خود تهیه می­نمایند
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
چهارشنبه سوری:



اهالی خان آباد در این شب که آخرین شب چهارشنبه سال است بر فراز بام ها رفته و آتش روشن می کنند همچنین گوی از آتش درست کرده و به دور سر خود می گردانند و در نهایت از روی آتش پریده و ارزوی سلامتی می کنند به اصطلاح می گویند : سرخی تو از من زدردی من از تو

پیشینه چهار شنبه سوری نیز به شرح زیر است :

يکی از آئينهای سالانه ايرانيان چهارشنبه سوری يا به عبارتی ديگر چارشنبه سوری است. ايرانيان آخرين سه شنبه سال خورشيدی را با بر افروختن آتش و پريدن از روی آن به استقبال نوروز می روند.
مردم در اين روز برای دفع شر و بلا و برآورده شدن آرزوهايشان مراسمی را برگزار می کنند که ريشه اش به قرن ها پيش باز می گردد.
قاشق زنی، آجيل مشکل گشا، پريدن از روی آتش، فالگوش ايستادن و... از مراسم اصلی شب چهارشنبه سوری است.
ظاهرا مراسم چهارشنبه سوری برگرفته از آئينهای کهن ايرانيان است که همچنان در ميان آنها و با اشکال ديگر در ميان باقی بازماندگان اقوام آريائی رواج دارد.
اما دکتر کورش نيکنام موبد زرتشتی و پژوهشگر در آداب و سنن ايران باستان، عقيده دارد که چهارشنبه سوری هيچ ارتباطی با ايران باستان و زرتشتيان ندارد و شکل گيری اين مراسم را پس از حمله اعراب به ايران می داند.
دکتر نيکنام در اين باره می گويد:"ما زرتشتيان در کوچه ها آتش روشن نمی کنيم و پريدن از روی آتش را زشت می دانيم.
"در گاه شماری ايران باستان و زرتشتيان اصلأ هفته وجود ندارد. ما در ايران باستان هفت روز هفته نداشتيم. شنبه و يکشنبه و... بعد از تسلط اعراب به فرهنگ ايران وارد شد. بنابراين اينکه ما شب چهارشنبه ای را جشن بگيريم( چون چهارشنبه در فرهنگ عرب روز نحس هفته بوده ) خودش گويای اين هست که چهارشنبه سوری بعد از اسلام در ايران مرسوم شد."
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
شب الفه :

شب الفه آخرین شب سال است که معمولا با درست کردن غذایی به نام خاگینه که مخلوطی از تخم مرغ - ارد - سبزی جات و... ان را جشن می گیرند
من هم خدایی دارم
     
  
صفحه  صفحه 5 از 26:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  ...  26  پسین » 
ایران

آداب و رسوم شهرهای مختلف

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA