ارسالها: 436
#21
Posted: 20 Jul 2011 16:06
جاذبه های طبیعی استان گیلان
گیلان به لحاظ موقعیت طبیعی ، دارای جاذبه های گسترده ای است كه سرتاسر این استان را در بر گرفته است. برخی از این جاذبه ها در فصول خاصی مورد استفاده قرار می گیرند اما برخی دیگر محدودیت فصلی نداشته و در همه فصول قابل استفاده هستند . به طور كلی جاذبه های طبیعی گیلان عبارت اند از :
سواحل دریا
طول سواحل دریا در استان گیلان به 22 كیلومتر می رسد. در این مسیر شهرهای آستارا ، بندر انزلی و كیانشهر مستقیماً در كنار دریا قرار دارند. یكی از مشخصات و امتیازات سواحل گیلان ، ماسه ای بودن بخش عمده آن و نزدیكی به جنگل است. در سواحل گیلان می توان به قایقرانی و دیگر ورزش های آبی پرداخت .
تالاب ها ، دریاچه ها
تالاب انزلی ؛ از جمله زیباترین مناظر آبی گیلان است. این تالاب محل تخم ریزی آبزیان و پناهگاه و مأمن پرندگان بومی ومهاجر است. در داخل تالاب ، جزایر زیبایی وجود دارد ودوشهر زیبای انزلی وآب كناردرساحل آن قراردارند. ازدیدنی های چشم نواز تالاب انزلی می توان از گل های نیلوفر آبی نام برد كه غنچه ها و برگ های آن سر از آب برآورده و سطح وسیعی از تالاب را می پوشاند. رویش نی در تالاب هم هر چند از نظر اكولوژیكی مشكلات زیادی ایجاد كرده است، اما در جای خود یكی از مظاهر اصلی اكوسیستم طبیعی تالاب به شمار می آید. انبوه پرندگان در این نیزار زندگی می كنند و ضمن تهیه غذای خود ، به تخم گذاری و تولید مثل در آن ادامه می دهند. تالاب برای پرندگان مهاجر نیز زیستگاه مطلوبی به شمار می رود.
همه ساله هزاران هزار پرنده مهاجر از بخش های شمالی برای زمستان گذرانی و ادامه حیات به تالاب انزلی روی می آورند. نیزارها ، گذشته از آن كه زیستگاه مناسبی برای پرندگان به شمار می روند، رویشگاه گیاهانی با قابلیت انعطاف فراوان هستند كه در صنایع دستی و بومی گیلان كاربرد قابل توجهی دارند. حصیر ، زنبیل ، سبد ، ظروف حصیری و .... از این گیاهان ساخته می شود.
تالاب انزلی محل مناسبی برای ورزش های آبی از جمله قایق سواری است.
دریاچه ؛در جنوب شهر آستارا ، یكی از دریاچه های زیبای ساحلی گیلان در مساحتی كوچك قرار دارد. این دریاچه در شمار بهترین زیستگاه های طبیعی پرندگان است. برای جلوگیری از هجوم مردم به این دریاچه ، این محل جزو مناطق حفاظت شده است.
در روستای جوكندان واقع در 12 كیلومتری شمال شهر تالش ، برروی رودخانه كوچكی كه در پای كوه از دره ها خارج می شوند، یك آب بند مصنوعی ساخته شده كه در پشت آن دریاچه كوچكی به وجود آمده است.
عمق این دریاچه به حدود سه متر می رسد و در میان آن درختان جنگلی ، سازگار با محیط آبی از آب سر برآورده اند. گیاهان آبی ساحل دریاچه مانند زنبق در رنگ های مختلف ، چشم انداز زیبایی به دریاچه می بخشند.
در حوالیفومن ، صومعه سرا ، ضیابر و جمعه بازار بركه های كوچكی وجود دارد كه علاوه بر اهمیت اكولوژیكی ، چشم انداز طبیعی زیبایی به نواحی جلگه ای ، واقع در حاشیه شهرهای فوق می بخشد.
در كناره های سفیدرود و شعبات فرعی آن نیز دریاچه های ساحلی زیبایی را مشاهده می كنیم. این دریاچه ها كه در مواقع پرآبی گسترش می یابند ، به نواحی ساحلی شهرستان های لنگرود و رودسر زیبایی خاصی می بخشند.
دریاچه هایی كه در پشت سدهای ساخته شده بر روی سفیدرود به وجود آمده ، به سهم خود از مناظر زیبای گیلان به شمار می روند. دریاچه اصلی سد سفیدرود كه در دره های جنوبی و غربی شهر منجیل تشكیل شده است، نخستین منظره آبی برای مسافرینی است كه از جاده قزوین وارد گیلان می شوند. در پشت سد انحرافی ، تونل تاریك فومن و سد سنگر ، دریاچه های موضعی كوچك با دره های پوشیده از جنگل و یا زمین های كشاورزی ، جاذبه های چشم نوازی را به وجود آورده است.
رودها
بستر رودهای گیلان عمدتاً در مسیر دره های كوهستانی و كوهپایه ای كه از جنگل های سرسبز و انبوه پوشیده شده اند قرار گرفته است. از این رو ، برای استفاده از مظاهر طبیعت از بهترین نمونه ها و امكانات طبیعی به شمار می روند و از نظر گردشگری در اغلب فصول سال ، گردشگران زیادی را به خود جلب می كنند. اغلب این رودها برای ورزش های آبی بسیار مناسب هستند.
آب های معدنی
چشمه ی آب گاز سنگرود؛ در روستای سنگرود از توابع دهستان عمارلو شهرستان رودبار قرار دارد.
چشمه كلشتر منجیل ؛ این چشمه حدود یك كیلومتر پایین تر از سد سفیدرود در فاصله پانصدمتری جاده اصلی قزوین به رشت قرار دارد.
چشمه آب معدنی ماسوله ؛ در ابتدای ورودی شهر تاریخی ماسوله در كنار پارك شهر قرار دارد.
چشمه چشماگل ؛در روستای طالم از توابع سنگر قرار دارد.
چشمه ماستخور؛در روستای ماستخور نزدیك رودبار در جبهه غربی سد منجیل قرار دارد.
چشمه آب معدنی سجیران ؛ در اشكور بالا، نزدیكی روستای سجیران واقع است.
جنگل ها
جنگل های گیلان از مناظر طبیعی زیبای گیلان است. جذابیت جنگل های گیلان در تنوع گونه های جنگلی آنهاست و همین امر آنها را از جنگل های سوزنی برگ متمایز می سازد. سطح زمین های جنگلی گیلان را در فواصل درختان ، فرشی از چمن می پوشاند. جنگل های گیلان با این بستر سبز، امكانات زیادتری را از نظر تغذیه ، حیات وحش و اوقات فراغت فراهم ساخته است. جنگل های سراوان - نزدیك رشت – جنگل های تالش ، جنگل های لاهیجان و جنگل های دیلمان از جمله جنگل های زیبا و دیدنی گیلان است.
ییلاق ها
مناطق ییلاقی گیلان كه در حال حاضر مورد استفاده قرار می گیرد عبارت اند از :
نواحی ییلاقی جواهر دشت؛ در ارتفاعات شرق گیلان قرار دارد و ییلاقِ نواحی چابكسر و واجارگاه و رحیم آباد به شمار می روند.
ییلاق های واقع در مسیر دره رودخانه پل رود؛ دره بسیار زیبای پل رود ، پس از گذشت از روستای دیماین به نواحی ییلاقی این ناحیه می رسد. دره پل رود به دو شاخه تقسیم می شود و هر یك به ییلاق های واقع در مسیر خود می رسد.
ییلاق های دیلمان و اسپیلی؛ ییلاق های این ناحیه ، هم از نظر چشم انداز و هم از نظر آثار تاریخی و فرهنگی دارای اهمیت بسیار است.
ییلاق های نواحی رودبار ؛ این ییلاق ها را می توان به دو قسمت تقسیم كرد: نخست ییلاق های واقع در شرق سفیدرود كه عمدتاً در عمارلو ، توتكابن و پره سر قرار دارند.
ییلاق های تالش و آستارا ؛ ماسوله جنوبی ترین ییلاق تالش است و پس از آن ییلاق های ماسال و شاندرمن قرار دارند. ییلاق « تالش دولاب » ، ییلاق « مریان» ، ییلاق « سوباتان » در این منطقه ، از این زمره اند. شهر آستارا ، از طریق گردنه حیران به نواحی ییلاقی آستارا مربوط می شود.
خدا حافظ برای همیشه
این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
ارسالها: 436
#22
Posted: 20 Jul 2011 16:08
موزه میراث روستایی گیلان
موزه میراث روستایی گیلان اولین اکو موزه ای است که در رابطه با معرفی تاریخچه و نوع فرهنگ و زندگی مردم در فضای باز ایجاد شده است . در این موزه معیشت ، کار ، مسکن ، صنایع دستی و انواع فضاهایی که در یک حوزه خانوادگی وجود دارد بازسازی و به نمایش در آمده است.
این موزه در زمینی به مساحت حدود 260 هکتار در پارک جنگلی سراوان، واقع در کیلومتر 18 جاده رشت – تهران در دست اجراست.
فاز مطالعات مقدماتی آن از اوایل سال 1381 آغاز گردید. در اردیبهشت 1384 اولین کارگاه این طرح (حوزه فرهنگی و معماری جلگه شرق سپید رود) راهاندازی شد.
برپایه مطالعات مردم شناسی و معماری 9 حوزه فرهنگی و معماری در گیلان شناسایی و برای هر یک از آنها مکان ویژه ای در محل موزه در نظر گرفته شده است.
تاکنون 6 مجموعه مسکونی شامل 27 سازه مربوط به حوزه فرهنگی و معماری جلگه شرق سپیدرود و 4 مجموعه مسکونی شامل 14 سازه مربوط به حوزه فرهنگی و معماری جلگه مرکزی گیلان در محل موزه بازسازی شده است.
مجموعه های دیگری نیز به تدریج راه اندازی خواهند شد.
در سایت موزه 2 مجموعه مهمانپذیر با بهره گیری از معماری روستایی گیلان نیز طراحی شده است.
در طراحی سایت محل های جداگانه برای نمایش ها و بازی های سنتی ، پرورش گیاهان دارویی و درختان بومی، بازار روز، کارگاه صنایع دستی، مزارع برنج و باغات چای، معماری روستایی ملل، پارک بازی کودکان، چایخانه ها و رستوران های سنتی، اردوگاه تفریحی و پژوهشکده معماری و مردم شناسی در نظر گرفته شده است.
معماری روستایی
معماری روستایی گیلان به دلیل تنوع اقلیمی (ییلاقی،کوهپایه ای، جنگلی، جلگه ای) رنگارنگی فرهنگی و همزیستی اقوام گوناگون (گیلک، تالش، ترک، گالش، کرد) جلوه های متنوع ، هریک هماهنگ با طبیعت مناطق و نیازهای ساکنان آن، دارد. شناسایی و شناساندن دانش نانوشته و رمز و رازهای ناگفته انواع این معماری نشان خواهد داد که ساکنان روستاهای گیلان در طول تاریخ چگونه اهل سرزمین خود بوده اند.
نمایشگاه معماری
بی تردید بازسازی 27 سازه مربوط به حوزه فرهنگی و معماری جلگه شرق سفید رود و 14 سازه مربوط به حوزه فرهنگی و معماری جلگه مرکزی، خود نمایشگاهی باشکوه زنده و چشم نواز است. با این همه برای نشان دادن دستاوردهای این پروژه بزرگ ملی که در نوع خود در برای اولین بار در خاورمیانه به اجرا در آمده است، به مناسبتهای مختلف نمایشگاهی از عکس ها و نقشه های معماری سازه های روستایی گیلان در محل موزه برگزار می گردد. در این نمایشگاه ویژگی خانه ها و دیگر سازه های منتخب، روش واچینی، حمل و نقل اجزای ابنیه و مراحل دوباره چینی آنها به نمایش گذاشته می شود.
مردم شناسی
درباره هر یک از مجموعه های مسکونی منتخب، پژوهش های گسترده ی مردم شناسی توسط گروه تحقیقات مردم شناسی موزه انجام می شود. در این پژوهش ها: شیوه زندگی، آداب و سنن هر یک از حوزه های فرهنگی گیلان، کاربری بخش های گوناگون هر بنا، ابزار و اثاثیه و دیگر ملزومات زندگی روستایی، روش سنتی زراعت، باغداری، پرورش دام، طیور، نوغانداری و .... به دقت ثبت و ضبط می شوند.
سعی شده است تا در فضای خانه ها و محوطه ها، گوشه هایی از این فرهنگ رنگارنگ و غنی به نمایش گذاشته شود.
سفره گیلانی
سفره گیلانی، هماهنگ با طبیعت آن، سرسبز، متنوع و انباشته از طبیعتی محصولات کشاورزی، فراورده های دامی و ... است. برنج غذای اصلی گیلانیان است، اما در کنار آن انواع سبزی، تخم مرغ، لبنیات، گوشت پرندگان شکاری، انواع ماهیان رودخانه ای و دریایی و ... سفره گیلانی را پربار می کند.
نان نیز اگر چه غذای دوم مردم گیلان است، در مناطق مختلف با ترکیبات گوناگونی از قبیل: آرد گندم، آرد برنج، تخم مرغ، کدو، شیر، شکر و دیگر افزودنی های طبیعی، گونه های فراوان دارد.
عرضه برخی غذا ها و تنقلات خاص گیلان جز برنامه های موزه است.
اشیا و آثار
کارشناسان موزه، از آغاز تا کنون، تعداد قابل توجهی از ابزار کشاورزی، تزیینات خانه ها و دیگر وسائل مورد استفاده روستاییان را جمع آوری کرده اند. نمایش این اشیا که بسیاری از آنها را اهالی روستاها به موزه اهدا کرده اند، بازدید کنندگان را با جلوه های گوناگونی از هنر و زندگی روستایی آشنا میکند.
پوشاک
پوشاک روستاییان گیلان در عین تنوع گونه ها، غالبا رنگ های شاد، چشم نواز و هماهنگ با طبیعت زیبای این منطقه دارد. پوشاک مردان و زنان روستایی هم شاد است، هم راحت و مناسب برای انجام انواع فعالیت و هم در عین حال پوشش کامل و متناسب با اعتقادات مذهبی مردم گیلان.
نمایشها و بازی ها
گروه تحقیقات مردم شناسی موزه، نمایش ها و بازی های خاص یا بومی شده گیلان را طی پژوهش های مفصل جمع آوری و ثبت کرده اند. اجرای لافند بازی، کشتی گیله مردی و موسیقی محلی برای حفظ و احیای آنها از برنامه های این موزه است.
این موزه در حال حاضر در روزهای پنجشنبه و جمعه و اعیاد هر هفته از ساعت 10 الی 18 برای دیدار عموم گشوده است.
تلفن موزه: 3238438-0131
نمابر موزه: 3237905-0131
آدرس پست الکترونیک موزه : musee_du_guilan@yahoo.com
خدا حافظ برای همیشه
این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
ارسالها: 436
#23
Posted: 20 Jul 2011 16:10
شهر زیبای رشت
رشت یکی از کلانشهرهای ایران و مرکز استان گیلان در شمال ایران و مرکز شهرستان رشت است. این کلانشهر همچنین بزرگترین و پرجمعیتترین شهر شمال ایران در بین سه استان حاشیهای دریای خزر (مازندران، گیلان و گلستان) محسوب میشود. رشت در ۴۹ درجه و ۳۶ دقیقه طول شرقی و ۳۷ درجه و ۱۶ دقیقه عرض شمالی واقع شده و فاصله آن از تهران ۳۲۵ کیلومتر میباشد. همچنین شهر رشت با مساحت ۱۳۶ کیلومتر مربع در زمینی مسطح و هموار به ارتفاع ۵ متر از سطح آبهای آزاد قرار دارد و دارای جمعیتی بیش از ۵۶۰۰۰۰ نفر است. جمعیت منطقه شهری رشت ۱,۰۰۰,۰۰۰ نفر تخمین زده میشود.
وجه تسمیه نام رشت مشخص نیست و درباره آن تنها گمانهزنی شدهاست.
بنابه گمانی، تلفظ دقیق این نام رِشت بوده که آن نیز از بن ریسیدن گرفته شدهاست و دلیل این نام گذاری مطرح بودن این شهر در تولید رشتههای ابریشمی دانسته شدهاست.
همچنین گفته میشود در ابتدا رشت به صورت روستایی بزرگ میان یک فضای جنگلی بوده و از آبادیهای کهن ایران بشمار میرفته که نامش در کتاب حدودالعالم به سال ۳۷۲ هجری آمدهاست. در خصوص نام رشت هم نظرات متعددی وجود دارد. از جمله معروف به (بیه) یعنی مصب بین دو رود یا (دارالمرز) یعنی سرزمین پست و گود (جلگه) و یا به نظر علیاکبر دهخدا چون ساخت اصلی شهر در سال ۹۰۰ هجری بوده و کلمه رشت در حساب ابجد ۹۰۰ است این نام را انتخاب نمودند.
از دیگر دلایل نام گذاری رشت کلمه «رش» به معنی باران بسیار ریز است. زیرا آب و هوا در این منطقه تقریباً ۸ ماه از سال بارانی است که نوع باران رش بوده و تا ۴ روز در هفته نیز ممکن است ادامه پیدا کند. در این صورت رشت یعنی مکانی که در آنجا باران به صورت مداوم میبارد واژه گیلکی «وارش» که به معنی باران است موید این نکتهاست که این واژه مرکب از وا+رش ساخته شده که اصل کلمهٔ مرکب هم پیشوند «وا» معادل «باز» متبادر کنندهٔ «باز باران» یعنی «باران مکرر»است و این در واقع خصوصیت اصلی این شهر است. رشت مرکب از دو پاره واژه رش و ت است. رش همان گونه که آمد باران ریز و مدام است و ت پسوند جای است در زبان پهلوی به گونهای که تشت یا آتشت به معنی آتشدان است. در نتیجه رشت یعنی جایی که در آن باران ریز و مدام میبارد. در شهر رشت گویش بیه پس از زبان گیلکی رایج است.
پیش از ورود اسلام به ایران، ساکنان گیلان و دیلمان زرتشتی بودند. با آنکه دو نفر کشیش مسیحی در دیلم و دو کشیش دیگر در ری و طبرستان وجود داشتهاند اما آئین مسیحیت پیروان چندانی را در منطقهٔ گیلان به خود جذب نکرده بود. پس از شکست ایرانیان در قادسیه، چهار هزار نفر از سربازان دیلم تصمیم گرفتند به اسلام بگروند و به تازیان در جنگ جلولا کمک کنند، به همین سبب با مسلمانان در کوفه مستقر شدند . از آن به بعد کسانی که از طرف خلیفه بغداد تحت شکنجه و تعقیب بودند میتوانستند در گیلان پذیرایی شوند . در حال حاضر مذهب اکثریت مردم شیعه دوازدهامامی است ولی تعدادی اقلیت مذهبی از سالهای بسیار دور در کنار دیگر مردم رشت زندگی میکنند.
آب و هوا
آب و هوای رشت معتدل و مرطوب است. ميانگين سالانه بارندگي در این شهر 1359 ميليمتر ميباشد. كمباران ترين سال طي 50 سال اخير سال 1971 با 957.8 ميليمتر و پرباران ترين سال طي اين مدت سال 1972 با 1967.6 ميليمتر بارندگي ميباشد. تعداد روزهاي بارندگي در رشت 138 روز ميباشد و حداكثر بارندگي در 24 ساعت در مدت آماری ثبت شده، به ميزان 170 ميليمتر در تاريخ 19 مهر 1362 ثبت شده است. بارندگیها در رشت بر پایه رژیم بارشی سواحل دریای خزر، عمدتاً متاثر از سامانه های پرفشار شمالی است.
دما
ميانگين سالانه دماي هوا در رشت 15.9 درجه سانتيگراد است. ميانگين حداكثر سالانه دماي هوا 20.6 و ميانگين حداقل سالانه آن 11.3 درجه ميباشد. اختلاف حداكثر و حداقل دماي سالانه 9.3 درجه است. حداقل دماي گزارش شده 19- درجه در 30 دی 1342 و 18- درجه در 14 بهمن 1350 و حداكثر دماي گزارش شده 40 درجه در 23 شهریور 1375 می باشد.
پدیده ها
در تمام طول سال به علت واقع شدن مراكز پرفشار در مناطق سيبري و قطب شمال، جريانات هوا و باد سرد از سمت شمال به استان گيلان ميوزد، اما در فصول سرد سال گاهي به علت استقرار مركز كمفشار در سطح زمين در منطقه درياي سياه و يا شمال عراق و يا در شرق تركيه، جهت وزش باد تغيير نموده و به صورت غير متعارف از جنوب غربي به سوي گيلان جريان مييابد و پديده فون يا گرم باد گيلان را پديد ميآورد. اين بادهاي گرم و خشك از جنوب و جنوب غربي به منطقه گيلان ميوزند و دمای رشت را در کمتر از چند ساعت تا 20 درجه افزایش می دهد. این پدیده معمولن با بارش باران و گاهی برف خاتمه می یابد.
همچنین مركز پرفشار سيبري كه ابتدا بر روي سرزمين هاي پوشيده از برف و يخ سيبري شكل ميگيرد با ويژگي يك توده هواي سرد و سنگين در فصول سرد سال تا اوايل بهار به عرضهاي پائين تر جغرافيايي كشيدهشده و از جنوب روسيه و از نواحي شمال شرقي كشور وارد ايران ميشود و بخشهاي وسيعي از كشور از جمله منطقه گيلان را تحت تاثير خود قرار ميدهد. در بعضی از سالها این سامانه با هوای پرفشار و سرد اروپایی ادغام شده و ضمن همراهی جریانات ناپایدار تراز میانی جو، در رشت بارش های سنگین برف را سبب می شوند از جمله:
• زمستان 1328: بارش برف به ارتفاع بیش از 3 متر
• زمستان 1350: بارش برف به ارتفاع 4 متر
• 17 تا 23 بهمن 1383: بارش بیش از 175 سانتیمتر برف
• 15 تا 18 و 22 تا 24 دی 1386: بارش 180 سانتیمتر برف
مشاهیر
رشت زادگاه و زیستگاه بسیاری از مشاهیر گذشته و معاصر بوده که برخی از آنان نظیر فضلالله رضا (واصغ تئوری انفورماسیون)، پروفسور مجید سمیعی (پزشک برگزیده سال ۲۰۰۳ از طرف رویال کالج کانادا)، پرفسور حسن اکبرزاده (احراز کننده مدال درجه یک علمی از موسسه تحقیقات و علوم پاریس) و دکتر بهزاد (پدر زیستشناسی نوین ایران) دارای شهرت جهانی هستند که تندیس آنها در یک اقدام کم نظیر توسط شهرداری رشت در سبزه میدان رشت نصب شدهاست. و همچنین: کوشیار گیلانی واستادپورداوود و دکتر حشمت و میرزا کوچک خان جنگلی.
اماکن دیدنی و گردشگری
• آرامگاه خواهر امام
• آرامگاه سلیمان داراب (آرامگاه میرزا کوچک جنگلی): دلاور نهضت جنگل
• موزه سردارجنگل - خانه میرزا کوچک خان جنگلی (واقع در محله استادسرا)
• موزه رشت (تأسیس ۱۳۴۹ - واقع در خیابان بیستون)
• خانه ابریشمچی (واقع در میدان صیقلان)
• خانه قدیری رشت
• خانه حاج میرزا خلیل رفیع (واقع در خیابان استاد مطهری که محل شورای اسلامی شهر رشت میباشد)
• آرامگاه شهیدان (واقع در جوار بیمارستان پورسینا که آرامگاه چهار تن از شهدای جنبش مشروطیت گیلان است)
• پارک شهر رشت معروف بهباغ محتشم (شامل پارک اصلی که سابقه آن به دوره ناصری میرسد و عمارت کلاهفرنگی رشت و شهربازی)
• لب اب (از قدیمیترین محلههای رشت)
• سیاه اسطلخ (یکی از قدیمیترین محلههای رشت)
• بازار سنتی رشت (شامل میدان بزرگ و میدان کوچک و چهارسوقها و کاروانسراها است)
• بوستان ملت (واقع در چهارراه گلسار، ابتدای جاده انزلی)
• موزه رشت (واقع در خیابان بیستون)
• سبزه میدان (شامل کتابخانه عمومی و تندیسهایی از مشاهیر گیلان)
• بقعه دانای علی (واقع در خیابان بیستون)
• بقعه بی بی و زینب (واقع در خیابان عطاآفرین کوچه بی بی زینب)
• پارک دانشجو (واقع در میدان یخ سازی)
• موزه میراث روستایی گیلان (واقع در جاده رشت - تهران، پارک جنگلی سراوان)
• کتابخانه ملی رشت (با قدمتی بالغ بر ۸۲ سال(۱۳۰۶) خورشیدی، واقع در خیابان اعلم الهدی (که اولین کتابخانه ملی در ایران است))
• محله گلسار رشت
• بلوارمنظریه
• محله چمارسرای رشت
• پارك ساحلي آستانه اشرفيه
محلات رشت
امروزه نقاط مختلف شهر با نامهای زیر خوانده میشوند که بعضی از آنها از آبادیهای تابع رشت بودند که جزو محدوده شهر شدهاند:
• دیانتی در امتداد خیابان زرجوب
• رودباری (ادامه خیابان لاکانی)
• شالکوه (قسمت بزرگی از رشت که مابین (لب آب)(بوسار)(آلمان پستک) ((تش) منطقهای نزدیک فرودگاه میرزاکوچک خان رشت) قرار دارد.
• صالح آباد
• آب و برق
• زیرکوچه
• سرخه بنده (که خیابان تختی خوانده میشود)
• احمدیان
• پارک شهر
• زرجوب(آب لب)در خیابان شریعتی
• سوخته تکیه (امروزه در خیابان استاد مطهری واقع است.)
• حاجی آباد (از یک طرف به خیابان استاد مطهری و از سوی دیگر به خیابان امام خمینی (ره) متصل میباشد.)
• بادی الله
• ارمنی بولاغ (گورستان ارامنه رشت در این محل واقع است.)
• کرد محله
• باقر آباد
• ساغری سازان
• دانشسرا
• جیرباغ
• رودبارتان
• خمیران زاهدان
• دباغیان
• کوزه گران
• خمیران چهل تن
• چله خانه (آرامگاه دکتر ابراهیم حشمت از سران نهضت جنگل در صحن مسجد چله خانه واقع است.)
• چمارسرا (بقعه دانای علی که زیارتگاه مورد توجه اهالی رشت است، در این محل واقع است.)
• استادسرا
• پاسکیاب
• سرخه بنده
• آتشگاه (آتشگاه بیستون)
• صیقلان
• کیاب
• سبزه میدان (آرامگاه استاد ابراهیم پورداود در این محل واقع است.)
• شهرداری
• گلسار
• بوسار
• پیربازار
• فخب
• پل عراق
• استخر
• دو برادران (چهار برادران)
• خواهر امام
• رشتیان
• سلیمان داراب
• تازه آباد
• منظریه رشت
• احمد گوراب
• جاده لاکان
• پل طالشان
• آفخرا (آقا فخرا)
• آج بیشه (حاجی بیشه)
• شهرک قدس
• سنگ سازی
باشگاههای ورزشی
چندین باشگاه ورزشی در شهر رشت فعالیت میکنند:
• باشگاه فوتبال سپیدرود رشت
• باشگاه فوتبال استقلال رشت که از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۸۱ در لیگهای سراسری و منطقهای فوتبال ایران شرکت میکرد.
• باشگاه فوتبال پگاه گیلان که در سال ۱۳۸۱ با خرید امتیاز باشگاه استقلال رشت تأسیس و در سال ۱۳۸۷ منحل شد.
• باشگاه فوتبال داماش گیلان که در سال ۱۳۸۷ با خرید امتیاز باشگاه پگاه تأسیس شد.
صنایع و معادن
صنایع و كارخانه های متعددی در رابطه با كشاورزی و دام داری و چوب بری در شهرستان رشت استقرار دارند. صنایع نساجی، شیمیایی والكترونیك و هم چنین صنایع دستی رشت بسیار معروف است. از معادن شناخته شده این منطقه می توان به معادن زغال سنگ، خاك نسوز، سنگ ساختمانی، نفت، گاز، سنگ آهك، گرانیت، میكا و … اشاره كرد.
کشاورزی و دامداری
منطقه جلگه ای رشت با بهره گیری از خاك حاصل خیز، شبكه آبرسانی وسیع هوای معتدل و مرطوب، دارای محصولات زیر است: برنج، چای، تره بار، توتون، كنف، گیاهان علوفه ای، میوه و بنشن. آب كشاورزی رشت از رودها تأمین می شود.
خدا حافظ برای همیشه
این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
ارسالها: 436
#24
Posted: 20 Jul 2011 16:13
نگاهی کوتاه به شهرستان بندر انزلی
بندرانزلی با وجود تاریخ کوتاه خود به سرعت صنعتی شده و رشد و توسعه چشمگیری داشته است که شروع آن مقارن با حکومت سلسله صفوی در ایران بوده است. امکان ماهیگیری، روابط بازرگانی ایران با کشورهای همسایه و دیگر عوامل نخست انزلی را تبدیل به یک شهرک و آن گاه مبدل به یک بندر مهم کرد. اقتصاد بندر انزلی توریستی و ترانزیتی و 30% کشاورزی است. انزلی امروزه به واسطه ارتباط با کشورهای مستقل شمالیو نزدیکی به نقاط پرجمعیت و مراکز مهم تجاری وصنعتی ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار است و ضمن تماس دریایی با بندر مهم کرانه دریای مازندران، از راه کانال ولگا – دن و دریای سیاه با بندرهای تجاری و بین المللی کشورهای مختلف اروپایی نیز ارتباط دارد. در این بندر اسکله های قابل استفادهای برای پهلو گرفتن کشتی های بازرگانی فراهم است، به طوری که در یک آن، چندینفروند کشتی را به اسکله و چندین فروند دیگر را به صورت دوبله پهلو میدهند.برنج،مرکبات،کالاهایساختهشدهوماهیازمحصولاتاینشهرستاناس
خدا حافظ برای همیشه
این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
ارسالها: 436
#25
Posted: 20 Jul 2011 16:15
نگاهی به شهرستان لاهیجان
جغرافياي تا ريخي لاهيجان:
لاهيجان يكي از بزرگترين و مهمترين و قديميترين شهرستانهاي گيلان است اين شهر زيبا،شهر شمالي ايران است منطقه اي است كه از شمال به درياي خزر واز مشرق به لنگرود و از جنوب به ديلمان و از جنوب غربي به سياهكل و از مغرب به آستانه اشرفيه محدود مي شود.فا صله اش تا لنگرود حدود دوازده كيلو متر وبا شهر رشت حدود چهل و سه كيلومتر است طول آن از شمال به جنوب يعني دهانه قديمي سفيد رود تا سر ليل چهل و چهار كيلومتر و عرض آن از مغرب به شرق يا از كيسم به ديزبن بيست و پنج كيلومتر است.ارتفاع اين شهر از ساير شهرهاي شمال ايران بيشتر است حدود بيست متر ازسطح درياي خزر بلندتر است و حدود دو متر از سطح اقيانوس ها بلندتر است.و چون اطراف اين شهر باز است و اراضي آن مرتفع تر از نقاط ديگر گيلان است هواي آن سالمتر از ساير قسمتها مي باشد لاهيجان در اعصار مختلف داراي طول و عرضهاي مختلف بود.زماني محدوده لاهيجان از غرب سپيد رود كوچصفهان بود و از شرق تا چالوس و تنكابن و از شمال درياي خزر و از جنوب تا حوالي طارم و رود بار.
وجه تسميه و نامگذاري لاهيجان:
بر طبق روايتي قديمي اين شهر به وسيله لاهيج بن سام بن نوح ساخته شده است لاهيجان به معناي شهر ابريشم و مكان ابريشم است.لا هيجان سابقا" به نام دار الاماره يا دار الامان معروف بوده و بعدها به نام لاهيجان المبارك ناميده شد.شهرستان لاهيجان به علت قرار گرفتن در كوهپايه هاي زيباي البرز لقب پايتخت گردشگري جهان اسلام را به خود اختصاص داده و نزديكي به مركز استان موجب گسترش سرمايه گذاري در صنعت گردشگري گرديده است.
جمعيت شهري و روستايي لاهيجان:
اين شهرستان داراي دو بخش و دو شهر شامل مركزي رودبنه با جمعيت 898/162 نفر و با تعداد 106/48 خانوار مي باشد كه از كل جمعيت اين شهرستان544/76 نفرو 622/22 خانوار ساكن در نقاط شهري و 354/86 نفرو 484/25 خانوار ساكن در نقاط روستايي هستند.
وضعيت آب و هوائي:
لاهيجان به علت وقوعش بين درياي خزر و سلسله جبال مرتفع البرز كه پوشيده از جنگل است داراي هوايي لطيف است و در تابستان به خاطر شدت تبخير هئاي اين شهر براي مدتي سنگين است و رطوبت در ارتفاعات باعث رگبارهاي تا بستاني مي شود.در همين زمان در مناطق جلگه اي فشار هوا كم و حرارت زياد است و جهت بادها از دريا به سمت ساحل است.
محصولات و تجارت لاهيجان:
زراعت اصلي ساكنين مناطق جلگه اي لاهيجان كشت برنج است و ساكنين مناطق كوهستاني عمدا" گندم كار و دامداراند.بيشترين بخش اراضي در مناطق كوهستاني و كوهپايه اي قرار دارد كه محصول عمده اين مناطق چاي مي باشد. شغل اصلي مردم لاهيجان تجارت چاي برنج و كشاورزي اين دو محصول است شهرستان لاهيجان هر ساله به واسطه ويژگيهاي طبيعي و فرهنگي خاص آن مد نظر عده زيادي از مردم ايران است.به طوري كه آن را عروس شهرهاي ايران ناميده اند.از جمله سوغات اين شهر مي توان چاي و كلوچه را نام برد كه در ميان مسافران از شهرت خاصي برخوردار است.
چاي لاهيجان:
گياه چاي حدود سه هزار سال قبل از ميلاد در چين شناخته شد و لفظ چاي كلمه اي چيني است و همان لفظ وارد زبان فارسي شده است.چاي درخت است كه نياز به حرارت و آب دارد لذا در نقاط خشك و سرد محصول نمي دهد و محصول آن همان برگهاي لطيفي است كه در شاخه هاي پس از هرس زوي بوته مي رويد و اگر آن را هرس نكنند در ختي به ارتفاع 25 متر خواهد شد ولي اگر مرتب هرس شود به صورت بوته و درختچه به نظر مي آيد.
خواص چاي:نوشيدن چاي براي رفع خستگي مناسب بوده و هيجانات عصبي را تسكين مي بخشد ضربان نبض را سريع و موجب ازدياد و اتساع و انقباض قلب مي گردد براي هضم غذا و تصفيه خون نافع است.
پدر چاي ايران:
اولين بار چاي در ايران توسط حاج محمد حسين اصفهاني به سال 1302 ه.ق در عصر ناصر الدين شاه كشت شد ولي پيشرفتي نداشت و موفقيتي به دست نياورد.ولي شخصي به نام آقا محمد خان قاجار قوانلو ملقب به كاشف السلطنه مشهور به چايكار در سال 1319 ه.ق چاي را در لاهيجان كشت نمود و به بار نشست كه در حقيقت پدر كشت چاي در ايران محسوب مي شود.كه در اثر به بار نشستن اين محصول تاثيرات شگرفي بر زندگي مردم منطقه و اقتصاد كشور به جاي مانده است.
محمد ميرزا چايكار فرزند اسداالله ميرزا معروف به كاشف السلطنه از نوادگان فتحعلي شاه قاجار در اول فروردين 1244 ه.ش مطابق با 21 شوال 1281 ه.ق در تربت حيدريه ديده به جهان گشود.
محلات اصلي لاهيجان:
مهمترين محله شهر لاهيجان محله ميدان بوده و هست اين ميدان در ميانه جنوبي شهر جاي دارد واز ديرزمان محل بازرگانان بوده است اين محل در سابق محله اعيان نشين و محله امرا بوده در اين محل يكي از مهمترين زيارتگاههاي شهر يعني چهار پادشاهان قرار دارد كه مزارع چهار تن از بزرگان كيايي لاهيجان است مسجد جامع و حمام گلشن و يك مدرسه علميه در اين محله واقع شده است و منطقه تكيه بر و جواهر پشته را دربر دارد.
شعر بافان:
محله اي در جنوب شرقي لاهيجان و به نام شعر باف محله نيز معروف است و در سابق به نام كوهستاني معروف بوده است.اين ناحيه محله بافندگان و نساجان بوده و حدود چهار هزار و اندي چرخ هاي ابريشم كشي و دستگاهاي بافت پارچه هاي ابريشمي در اين مله داير بود.
خمير كلايه:
كه به لهجه گيلكي خومركلايه گفته مي شود اين محله در شمال غربي شهر لاهيجان قرار دارد و خانه حاكم شهر و اطرافيانش در اين محله بود.نام اين محله برگرفته از خمير و كلايه.كلايه به معني پهنه اي است جا گرفته در گستره اي پهناور و واژه خمير به معناي آرد آميخته با آب است كه از آن نان مي پزند.
اردو بازار:
محله اي است در ميانه شمال شهر و سابقا" به نام قلعه يا قصر معروف بود اردو بازار داراي دو زيارتگاه است بقاع متبركه آقا مير شمس الدين بن موسي الكاظم (ع) و حسن بيگدشت (بيگم آباد) آقا مير صادق چهل گيسو و انبار آباد و آقا سيد رسول در اين محله وجود دارد و اين محله داراي سه مسجد به نامهاي پاشويان و مسجد بيگم آباد و مسجد امير شهيد مي باشد.
گابنه:
اين محله در جنوب غربي لاهيجان جاي دارد برخي را اعتقاد بر آن است كه اين نام از پيوند دو واژه گاه به معناي جاي و بنه به معناي زمين كشاورزي پديد آمده است بقاع متبركه آقا پير علي و آقا مير ابراهيم و مسجد اكبريه و مسجد آقا پير علي نيز در اين محله است.
پرده سر:
اين محله در جنوب غربي لاهيجان واقع شده است و اين نام تركيبي است از دو واژه پرد كه در گيلكي به نام پل است و سر كه به معناي كنار است و اين تركيب معاي سرپل است محله زيارتگاه ملا عقيل و آقا سيد ابراهيم و مقبره آقا سيد مرتضي وجود دارد.
كاروانسرابر:
اين محله در پاره غربي شهر لاهيجان قرار دارد اي محله به دليل مجاورت با مهمترين كاروانسراي مهم شهر در دوران قديم به نام فعلي كاروانسرابر يعني محلي كه در بر كاروانسرا قرار دارد ناميده شده است.
محلات فرعي لاهيجان:
جيرسر قسمت شمالي/ غريب آباد قسمت شمال/حسن بيگدشت شمال غربي/ نخجير كلايه شمال شرقي/حاجي آباد قسمت غرب/امير شهيد شمال غربي/جواهر پشته در محله ميدان وميانه شهر/ آقا سيد محمد يمني قسمت جنوب/ كوه بيجار جنوب شرقي/ كوي زماني کوهبنه و آهندان قسمت جنوب شهر...
جاذبه هاي گردشگري و تاريخي لاهيجان:
مسجد جامع لاهيجان/حمام گلشن/مسجد اكبريه/پل خشتي/بقعه شيخ زاهد/آبشار شاه نشين كوه/تالاب بين المللي امير كلايه/استخر لاهيجان/تله كابين/بام سبز/موزه تاريخ چاي ايران و آرامگاه كاشف السلطنه
شاعران لاهيجان:
زيني لاهيجي/نادم لاهيجي/شهودي لاهيجي/لقائي لاهيجاني/طالب لاهيجاني/رضاي لاهيجاني/محمد قاسم صابر لاهيجاني/فتح الله صفاري لاهيجاني/سرور مهكامه محصص لاهيجاني/مولانا كامي لاهيجاني/واصل لاهيجي/محمد امين لاهيجي...
اسامي برخي از مشاهير لاهيجان:
يوحنا ديلمي/يحي بن زياد(فرا ديلمي)/يحي ديلمي/ناصر الحق،اطروش/شيخ زاهد گيلاني/حسن بن ابي الحسن ديلمي/شمس الدين محمد بن يحيي بن علي لاهيجي(اسيري لاهيجي)/شيخ زاده لاهيجي/ملا عبد الرزاق حكيم لاهيجي(صدر)/حكيم نجيب الدين همام گيلاني لاهيجي/حكيم نور الدين گيلاني لاهيجي/حكيم ابو الفتح دوائي لاهيجي/يقيني لاهيجي/قاضي يحيي لاهيجي/حكيم مير فغفورلاهيجي/شيخ محمد كاظم تنكابني گيلاني/قطب الدين محمد بن علي شريف ديلمي لاهيجي/ملا عبد الرزاق فياض لاهيجي/ميرزا حسن لاهيجي/جلال الدين محمد فقيه لاهيجي/عبد الرزاق بن ملا مير گيلاني رانكويي لاهيجاني/شيخ حسين تنكابني/شيخ محمد جعفر لاهيجي/قاضي عماد الدين محمود لاهيجي/ملا حسن ديليماني گيلاني/ملا محمد باقر بن محمد تقي لاهيجي/شيخ علي بن عطا الله لاهيجي/شيخ عبد الله لاهيجي/شيخ عطا الله لا هيجي/شيخ ابراهيم لا هيجي/شيخ ابوطالب لاهيجي/شيخ محمد علي حزين لاهيجي/حاج محمد باقر لاهيجاني/شيخ جعفر لاهيجاني(شيخ الاسلام)/ميرزا محمد بن باقربن محمد بن محمد لا هيجي(نواب)/عبد المحمد صدر العلماي لاهيجي/ملا صفر لاهيجي/ملا محمد جعفربن محمد صادق لاهيجي/ميرزا ابراهيم صدر العلما لاهيجي/آيت الله سيد عبد الكريم لاهيجي/آيت الله العظمي حاج شيخ عبدالله لاهيجي/محمد شريف تنكابني/شيخ محمد پهمداني/سيد حسين قاضي لاهيجي/شيخ محمد رضا ناصر الاسلام(ناصر شريف)/شيخ بهائي لاهيجي/شيخ محمد تقي ميثمي لاهيجي/سيد احمد بن مرتضي لاهيجان/سيد محمد رضا صدر العلما/صدر المتكلمين لاهيجاني/آيت الله حاج عبد الحسين عترتي كوشالي لاهيجي/سيد احمد موسوي مير مطلبي لاهيجي/آيت الله شيخ حسن نخعي لاهيجاني/شيخ محمد محقق لاهيجي/آيت الله حاج شيخ محمد حسن غروي كوشالي/آيت الله حاج شيخ مهدي مهدوي لاهيجي/آيت الله حاج محمد مهدوي سعيدي لاهيجي...
خدا حافظ برای همیشه
این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
ارسالها: 436
#26
Posted: 20 Jul 2011 16:17
معرفي شهر آستارا
آستارا شمالی ترین شهر گیلان به مساحت ۳۳۴ كیلومتر است كه از مغرب به كوههای پوشیده از جنگل تالش از مشرق به سواحل شنی دریای خزر می رسد كه تخته سنگهای بزرگی زینت بخش سـواحل آن است ایـن شهـركه در موقعیت َ۵۲ و ْول و َ۲۵ و ْ۳۸ عرض جغرافیایی قرار دارد از شمال نیز به رودخانه «آستارا» یا ، «آستارا چای» منتهی می شود كه خط مرزی ایران وجمهوری آذربایجان است .
متوسط میزان بارندگی این شهر ۸/ ۱۲۱۴ میلیمتر بوده و دمای هوای آن بین حداقل ۱۲-تا حداكثر ۵/ ۳۸+ درجه سانتیگراد متغیر است.
حمعيت
این شهر از نظر تقسیمات كشوری به یك بخش شامل شهر آستارا ، دهستانهای حیران ، ویرمونی ولوندویل تقسیم میگردد. جمعیت شهر ۶۳۲۵۴ نفر است كه ۳۱۷۷۴ نفر مرد و ۳۱۴۸۰ نفر زن می باشند . ساكنان شهر به زبان آذری ودر روستاهای كوهپایه ای وجنوبی به زبان تالشی تكلم می كنند .
نام آستارا
در مورد وجه تسمیه شهر گویند چون سالها پیش در این محل تپه های شنی بركه و مرداب ونیزارهای فراوانی وجود داشته كه راه رفتن را شكل و مستلزم احتیاط می نمود . از این رو به این محل به زبان تالشی (آهسته رو) یا (آسته رو) می گفتند . كم كم با ورود مهاجران ترك زبان خصوصا از اردبیل این لفظ به صورت آستارا درآمد .
سيماي فرهنگي
آستارا تا زمان صفویه اهمیت نداشت اما پس از آن به سبب بسط تجارت و موقعیت جغرافیایی ونظامی اهمیت یافت وقلعه های زیادی در آن ساخته شد . در محل كنونی آستارا دهی به نام دهنه كنار بود كه از زمان قاجاریه به بعد بخاطر صدور كالا و رفت وآمد تجارتوسعه یافت و سبب شد كه تمدن جدید اروپا زودتر وارد این شهر شود به طوریكه همزمان با تاسیس مدرسه دارالفنون در تهران مدرسه صادقیه در آستارا گشایش یافت ونیز در سال ۱۳۰۰ هجری شمسی یك باب مدرسه دخترانه ، یك كتابخانه ویك قرائت خانه نیز دایر شد و از نظر میزان سواد در حال حاضر رتبه اول رادر استان دارا است . دانشگاه آزاد آستارا با بیش از۴۰۰۰ دانشجوی رشتههای مختلف دراین شهر فعالیت دارد.
اقتصاد
آستارا تا مدتها به دلیل تنگنا های سیاسی و جغرافیایی دچار ركود بود اما در سالهای اخیر وپس از پیروزی انقلاب شكوهمند اسلامی با احداث راه ترانزیت آستارا - اردبیل در مسیر گردنه زیبا وجذاب حیران با جاذبه های طبیعی فراوان خود ونیز به دلیل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و رفت وآمدهای مرزی ومبادلات بازرگانی رونق اقتصادی آن تجلی بیشتری یافت . توسعه شهری در سالهای اخیر ورفاه اقتصادی نسبی مردم باعث تغییر شیوه معماری شهرنیزگشته است .آستارا اكنون به خاطر وجود بازارهای روسی ودیگر بازارهای ساحلی ، هرساله پذیرای مسافران و خریداران بیشمار اینگونه كالاهاست كه در عین خرید از دیدن مناظر زیبای شهر نیز غفلت نمیكنند واز روحیه خوب و مهمان نواز مردم وطبیعت سرسبز آن هم بهره می برند.
محصولات
آستارا شهری است كه محور عمده فعالیتهای مردمش برپایه كشاورزی است . كاشت برنج در ۳۲۰۰ هكتار زمین و شالیكوبی در ۱۰ كارخانه برنجكوبی تولید به ۱۵۱۰۷ تن محصول در سال منجر می شود . نیز از ۳۰۰ هكتار زمین زیر كشت توتون هر ساله ۲۱۰ تن برگ سبز بدست می آید. گندم نیز در ۱۱۰۰ هكتار كشت می شود و ۲۹/۳۸۵ تن در سال محصول میدهد .
از دیگرفراورده های آستارا عسل است كه زنبورداران در دامنه های سرسبز و خوش آب وهوای حیران هر ساله ۹۶۵۱۵۰ كیلو گرم عسل تولید می كنند و تعدادكندو های این شهرستان پس از تالش در رتبه دوم قراردارد . وجود دریای خزرعلاوه بر صید ماهی به خاطر وجود صدفهای كنار ساحل ، ماده اولیه ارزان ومناسبی برای كارخانه های تولید خوراك طیور و ماهی وام ساخته است . صنعت جهانگردی نیز از دیگر منابع درآمدزای آستاراست . از جاذبه های شهرستان وجود دكه های كوچك وبزرگ بین راهی است كه دركنار جاده ونزدیك جنگل های انبوه به عرضه تمشك ، فندق گردو ، بلال ، گل گاو زبان ، آلوچه ، عسل ودیگر محصولات می پردازند وتن خسته مسافران در سایه كومه های با صفای آنها دمی می آسایند .
مرداب استیل
از دیدنیهای طبیعی آستارا می توان به مرداب استیل و استخر عباس آباد واقع در ۵/۲ كیلومتری جاده تالش به آستارا در غرب جاده اصلی وجنوب ( غلام محله ) اشاره كرد . در سالهای اخیر به دلیل پیدایش این جاده از مرغان مهاجراثرچندانی نیست . وسعت این استخر۱۳۸ هكتار وعمق متوسط آن یك متر است . ذخیره آبی آن ۵/۱ میلیون متر مكعب است وتنها منبع آب تامین كننده ۴۰۰ هكتار شالیزار است . در این محل درختان توسكا در برخی از مناطق كم آب تر روییده بود كه به خاطر پوسیدگی بر سطح آب به حالت شناور باقی مانده وشبه جزیره های كوچكی را تشكیل داده و منظره بدیعی را پدید آورده اند.
آرامگاه شيخ مجمود خيوي
از دیگر آثار تاریخی شهر می توان به بقعه شیخ محمود خیوی اشاره كرد كه در یك منطقه جنگلی در ۵ كیلومتری جاده آستارا به اردبیل وبه فاصله ۳ كیلومتر از جاده اصلی قراردارد . این بقعه با سنگهای تراش دار ساخته شده دارای گنبد دو پوش سنگی است . از زندگی واحوال شیخ اطلاع كافی نداریم اما برخی او را از نوادر اهل سنت میدانند وامروزه نیز بقعه شیخ توسط اهل سنت اداره می شود . برخی هم شیخ را فردی از خیاو (مشگین شهر) می دانند . شهرستان آستارا دارای یك مهمانسرا با ۳۲ اتاق و ۷۰ تخت و ۶ مسافر خانه است كه همواره پذیرای مسافران و گردشگران بوده و در كنار منازل مسكونی خالی به امر تامین سكونت همت می گمارند .موقعیت خاص ژئوپولیتیكی این شهر همواره توجه خاص را می طلبید و در گذر زمان دگرگونیهای منطقه ای و جهانی بر آن و موقعیتش تاثیر فراوان گذاشته است
مراكز ديدني و تاريخي:
* آبشار لاتون (بارزاو
* آبگرم علی داشی
* آبگرم کوته کومه
* آسیو شوان (آسیاب آبی)
* امامزاده ابراهیم وقاسم
* باغ ملی
* بقعه پیر قطب الدین
* بقعه سید محمد دوست
* بقعهی شیخ تاج الدین محمود خیوی
* دوستاق خانه (خانه دیو یا زندان
* ساحل صدف
* طرق مظفری
* قلعه شیندان
* قلعه ی تک آغاج
* منطقه حیران
* پارک حیاط وحش لوندوی
* بهشت کاکتوسها
* باغ پرندگان آستارا
خدا حافظ برای همیشه
این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
ارسالها: 436
#27
Posted: 20 Jul 2011 16:19
نگاهی کوتاه به شهر لنگرود
اين شهر با موقعيت جلگه اي ، در مختصات جغرافيايي 60كيلومتري شهر رشت و ارتفاع 5 متري از سطح درياي خزر واقع شده است . شهر لنگرود در 12 كيلومتري شمال شرقي لاهيجان و ده كيلومتري شمال غرب رودسر ، در دشتي باز و وسيع واقع شده است . اين شهر نيز از شهرهاي نسبتا قديمي گيلان است و از زماني كه تجارت در گيلان رونق يافت ، توسعه پيدا كرد . در گذشته لنگرود مهمترين منطقه كشت كنف در گيلان بود و چمخاله نيز ، يكي از نقاط توريستي گيلان بشمار مي آيد.
لنگرود داراي قدمت تاريخي زيادي است و نام آن 900سال قبل (512 هجري قبري ) در كتب تاريخي آمده است. بافت قومي مردم ، گيلك و به زبان گيلكي با لهجه بيه پس تكلم مي كنند. در زمينه كشاورزي خصوصا كشف كنف از شهر هاي مهم محسوب گرديده ، همچنين در زمينه صنعت داراي صنايع از جمله تفنگ سازي (شكاري ) بوده كه به علت مرغوبيت و كيفيت ، خريداران زيادي داشته است . شهرستان لنگرود داراي سه بخش مركزي ، اطاقور و كومله مي باشد. شهر لنگرود در گذشته مانند ديگر شهرهاي گيلان از خانه هاي پراكنده اي بين مزارع و توتستان و بيشه ها تشكيل مي شده كه به تدريج فاصله خانه ها كمتر شد و كوي ها بوجود آمدند. كشاورزي در لنگرود همچون ديگر مناطق استان گيلان ، از رونق برخوردار است و از محصولات عمده آن مي توان انواع برنج ، چاي و صيفي جات را نام برد . صيد ماهي و بامبو بافي نيز از ديگر فعاليت هاي رايج در اين شهر ستان مي باشد.
شهرستان لنگرود در استان گيلان و مابين دو شهرستان لاهيجان و رودسر قرار دارد این شهرستان در فاصله 60 کیلومتری رشت (مرکز استان) واقع شده است و از طرف شمال و غرب به شهرستان لاهیجان،از طرف شرق به دریای مازندران و از طرفی به شهرستان رودسر، و از طرف جنوب به شهر املش (از شهرهای رودسر) منتهی میگردد. در سال 1275 ه.ق /1230 ه .ش جمعیت این شهر دو هزار نفر بوده است. اما در سرشماری عمومی نفوس سال 1375 ه.ش جمعیت این شهرستان به 135922 نفر رسیده که از این تعداد 65973 نفر در شهر لنگرود زندگی می کنند. هم اکنون شهرستان لنگرود بالغ بر ۱۴۰هزار نفر جمعیت دارد. دین مردمان این شهر اسلام می باشد.
اين شهرستان در دوره سلجوقيان و خوارزمشاهيان جزئي از لاهيجان مركز ولايت بيه پيش بوده و بوسيله سلاطين محلي يعني سادات كيا اداره ميشده است. در دوره قاجاريه به اين نواحي چندان توجهي نميشد حتي در اواخر همين دوره به علت نابساماني اوضاع داخلي لنگرود و نواحي اطراف آن صحنه پيكار و كشمشهاي گردنكشاني بود كه هريك سوداي خاني در مخيله خود ميپروراندند.
ترقيات اين شهر با روي كار آمدن رضا شاه آغاز ميگردد البته به علت شروع جنگ جهاني دوم مجال انجام شهر سازي با اسلوب جديد در لنگرود حاصل نگرديد ولي در سالهاي اخير بيش از پيش اين شهر با حومه آن به ترقيات و پيشرفتهاي سريعي نايل آمدهاند. بافت قومی مردم لنگرود گیلک و به زبان گیلکی با لهجه بیه پیش تکلم میکنند. از نوشتههای تاریخی چنین استنباط میشود که زمینهای اطراف لنگرود مساعد بوده و به مرور زمان و توسعه بازرگانی در گیلان، لنگرود هم رونق یافته و در زمینههای کشاورزی خصوصاً کشت کنف از شهرهای مهم محسوب گردیده، همچنین در زمینه صنعت دارای صنایع فلزی از جمله تفنگ سازی (شکاری) بوده که به علت مرغوبیت و کیفيت، خریدران زیادی داشته است. رابینو جهانگرد معروف درخصوص لنگرود چنین مینویسد: «کنارههای رودخانه لنگرود زیباترین منظرهای است که من در ایران دیده ام».
لنگرود دارای هشت محله به نامهای فشکالی محله ، سوتال محله، در مسجد، کاسه گر محله، قصاب محله،گشته مردخال،انزلی محله و راه پشته است که هر یک دارای اعتبار خاصی است.بندر چمخاله که در شش کیلومتری لنگرود قراردارد از جاذبههای گردشگری است و همانند دیگر بنادر دارای فعالیتهای تجاری بوده که در حال حاضر بسیار محدود است. طبیعت مناسب سبب گردیده مردم لنگرود به کارهای کشاورزی علاقهمند باشند.محصولات اين شهرستان عبارتند از چاي و برنج و كنف و ابريشم و سيفي جات خربزهآن به علت شيريني و خوبي جنس در سراسر شمال ايران مشهور است. روستاييان در دهات و قصبات اطراف با وسايل نقليه مختلف من جمله قايق محصولات خود را به لنگرود ميآورند. اين قايقهاي كوچك كه اغلب آنها ارتفاعشان تا سطح آب از 40 سانتيمتر تجاوز نميكند به زبان محلي نو (Now) خوانده ميشود. روستاييان پس از فروش فرآوردههاي خود با خريد قند و شكر و قماش و ساير مايحتاج ضروري به روستاها باز ميگردند معمولاً روزهاي دوشنبه و چهارشنبه هنگام تشكيل بازار عمومي است كه در دهات گيلان به آن گوراب Gourab ميگويند. آنچه در اين شهر و ساير شهرهاي گيلان جلب توجه ميكند پوشش اغلب خانهها بوسيله سفال است كه آنها را از ساير شهرهاي ايران متمايز ميسازد ولي اندك اندك پوشش فلزي(شيرواني) جاي سفال را خواهد گرفت…..
در لنگرود و اطراف آن بناهاي تاريخي متعددي وجود داشته است كه اكنون اثري از آنها برجاي نيست آب و هواي مرطوب اين ناحيه استفاده از مصالح ساختماني كم دوام ايجاد حريقهاي مكرر و عدم توجه مردم سبب نابودي آنها گشته است.از آنچه بر جاي مانده است پارهاي را برگزيدهام و مشخصات آنها را به اختصار بيان مينمايم :
پل خشتی لنگرود این پل روی رودخانه ای که لنگرود نام دارد و آب آن از یکی از نهرهای سفیدرود است،و از میان داخل شهر می گذرد، بناء شده است.طول این پل بالغ بر 37 متر است و عرض آن 5/4 متر و ارتفاع بلندترین نقطه پل از سطح رودخانه 70/9 سانتی متر است. که دو قسمت شهر فشکالی محله را به راه پشته متصل می سازد.این پل را شخصی به نام (حاجی آقا پرد) ساخته و بنابر روایتی پل مزبور در محل پل قدیمی بدستور حاجی آقا بزرگ منجم باشی، در زمان سلطنت فتحعلی شاه، ساخته شده است.و در کتاب (دارالمرز ولایت ،گیلان،رابینو) در مورد این پل چنین آمده است: پل خشتی لنگرود،پلی که با آجر و ساروج ساخته شده و دارای دو دهانه فراخ برای عبور کشتی است،37 متر طول و12 متر ارتفاع دارد و مربوط به دوران صفویه است، در بعضی جاها نیز به عهد تیموری و ایلخانیان نسبت می دهند.
جاذبه هاي گردشگري و تاريخي
تالاب بين المللي كيا كلايه ، پارك فجر ، ساحل چمخاله ، منطقه ليلا كوه ، پارك جنگلي بلورد كان ، پارك جنگلي خرما ، منطقه ييلاقي هلود ، پارك جنگلي مريدان ، غار ليارود ، پل خشتي لنگرود ، خانه هاي منجم باشي و دريا بيگي ، قلعه درزبن، پل آجري بلورد كان ، بافت تاريخي لنگرود ، مجموعه دريا بيگي.
زيارتگاه ها و اماكن مذهبي
بقعه سيد محمد تقي ( كوشالشاد) مسجد جامع لنگرود ، بقعه ملاط ، بقعه آقا سيد حسين لنگرود.
خدا حافظ برای همیشه
این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
ارسالها: 436
#28
Posted: 20 Jul 2011 16:20
شهرستان فومن
فومَن که در گیلان فتح اول خوانده میشود، نام یکی از شهرستانهای استان گیلان است که از شمال به شهرستان صومعهسرا از جنوب و جنوب غربی به خطالراس رشتهکوههای البرز که مرز حوزههای آبخیز کوهستان مزبور حد طبیعی فومن و طارم است. از شمال غرب به ماسال(طالش) و شرق (رشت) محدود میشود.
این شهر با موقعیت جلگهای در میان کشتزارها و باغهای اطراف خود محصور میباشد. این شهر تا حدود ۹۸۰ هجری قمری ،قبل از انتقال مرکزیت ایالت بیه پس توسط جمشید سلطان به رشت، حاکم نشین این قسمت از گیلان بوده است. شهر فومن با این انتقال به تدریج اهمیت خود را از دست داد و به صورت یک بازار و شهر محلی درآمد و توسعه روزافزون رشت بر روی فومن سایه افکند و تا سالیان متمادی این شهر در گیلان یک موقعیت حاشیهای داشت، تا اینکه طی چند سال اخیر مجددا بصورت یک شهر فعال درآمد و توانست اعتبار پیشین خود را باز یابد.
فومن در ۲۵ کیلومتری غرب رشت قرار دارد و مناطق تاریخی و دیدنی ماسوله و قلعه رودخان در حوزه جغرافیایی این شهرستان واقع شده و برای دیدن آنها باید از این شهر گذشت. آب و هوای این شهر نیز همانند سایر نقاط جلگهای گیلان، معتدل مرطوب خزری است.
شهرستان فومن دارای دو بخش ؛ سردار جنگل و بخش مرکزی و 6 دهستان: آلیان، سردار جنگل، رودپیش، گشت، گوراب پس و لولمان است. و جمعیت آن بر اساس سرشماری سال ۷۵، ۱۰۳۱۹۲ نفر میباشد .
دارای رودخانهای است که از کوهستانهای جنوبی سرچشمه گرفته و پس از مشروب کردن اراضی به دریا و مرداب وارد میشوند که عبارتند از: تنیان، سیاهرود، پلنگ ور، ماسوله، رودخان، پسخان و سونگ. رودخانههای دیگر که دارای اهمیت کمتری هستند دارا است مانند خوبک، لیشاوندان، پیش روبار، بلگور، زر مخ خاله، اسپند و غیره. این شهرستان دارای شهرک و مراکز دادو ستد است که مهمترین آن شهر فومن است که مرکز شهرستان است، با مختصات جغرافیایی زیر: طول 49 درجه و 21 دقیقه و 30 ثانیه و عرض 37 درجه و 12 دقیقه و 30 ثانیه که به وسیله یک شاهراه عریض و آسفالته 24 کیلو متری با درختان تنومند در دو طرف آن به شهر رشت مرتبط میشود.
فومن در دوران اسلامی به عنوان مرکز بخش بیه پس (بخش غربی گیلان) شناخته میشد. فرمانراوایان این منطقه را عمدتاً از خانوادة«آل اسحاق» میدانند که نسب خود را به خاندانهای باستانی ایران از جمله به اشکانیان میرسانیدند. در زمان امیر دیباج، فومن به تصرف مغولان درآمد. پـس از قـدرت یـافتن دودمان صفوی و تصمیم شاه عباس به برچیدن حکومتهای محلی، «خان احمد» (آخرین فرمانروای لاهیجان از دودمان آل کیا) و «محمد امین خان» آخرین فرمانروای فومن از دودمان آل اسحاق نیز از سپاه قزلباش شکست خوردند و سرتا سر گیلان زیر فرمان حکومت صفویه درآمد.
قیام جنگلیها از تولم آغاز شد و فومن، پناهگاه مهم میهن پرستان و آزادی خواهان شد. در حال حاضر، شهرستان فومن از مناطق زیبا و آباد استان گیلان است که ارزشهای بسیار جالب گردشگری دارد
فومن تا حوالی سال 980 هجری قمری زمانی که مرکز ایالت بیه پس گیلان توسط جمشید سلطان به رشت منتقل شد حاکم نشین این قسمت از گیلان بود شهر فومن با این انتقال به تدریج اهیمت خود را از دست داد و به صورت یک بازار و شهر محلی درآمد توسعه روز افزون رشت از آن پس بر فومن سایه افکند و تا سالیان دراز فومن در گیلان یک موقعیت حاشیهای داشت و روز به روز از اهمیت آن کاسته میشد تااین که طی چند دهه اخیر فومن مجددا به صورت یک شهر فعال درآمد و توانست اعتبار پیشین خود را باز یابد .
ساکنان فومن را گیلکها و تالشها تشکیل میدهند و روستاهای کوهپایهای واقع در غرب فومن عموما تالش و تالشی زبان هستند فومن شهری است که در میان مزارع و باغهای اطراف خود محصور شده است برنجکاری کشت چای و توتون وپرورش کرم ابریشم از فعالیتهای اصلی فومن است که عمدتا در اطراف شهر دیده میشود .خربههای زیادی در اطاف شهر وجود دارند که از دوران شکوفائی فومن به هنگام مرکزیت این بخش از گیلان حکایت میکنند. امروزه فومن به صورت شهری زیبا و مشجر با بازاری پر جنب و جوش درآمده است فومن بر سر راه شهر تاریخی و زیبای ماسوله قرار دارد و به هیمن دلیل مسافران زیادی در آن توقف میکنند توسعه راههای ارتباطی آسفالته فومن را به ماسوله صومعه سرا، رشت و ماسال و دیگر شهرهای تالش وصل کرده است .
هر چند که فومن فاقد امکانات اقامتی در شکل هتل یا مهمانسراست اما به عنوان یک شهر زیبا و دیدنی ارزش توریستی فراوان دارد بازار آن از وفور نعمت و فراوانی کالا برخوردار است کلوچه فومن که با ترکیبات خاصی ساخته میشود از مهمترین ره آوردهای این شهر بشمار میرود میدان اصلی پارک شهر و خیابانهای اصلی آن با مجسمههای زیبائی تزئین شده که نشانگر دوره مدیریت یک شهر دار با سلیقه و خوش ذوق در این شهراست فومن در ۲۵ کیلومتری غرب رشت واقع شده و برای دیدن ماسوله و قلعه رودخان باید از این شهر گذشت ساختمانهای قدیمی با معماری سنتی هنوز در خیابانهای این شهر مناظر زیبایی را ارائه میکند .
فومن با داشتن مجسمه هاي معروف چهار دختران، شکاربانان، گوزنان، طاووس، آناهيتا، ميرزاکوچک جنگلي و... به شهر مجسمهها شهرت دارد. آناهيتا که يکي از معروفترين مجسمه هاي فومن است ،به روايت اوستا، زني است راست بالا و آزاده نژاد و شريف که قهرمانان او را میستايند و به عنوان مظهر پاکي هاي ايران باستان، زنده و شاداب در يکي از ميدان هاي اصلي شهر ايستاده است. فومن با داشتن شهرک تاريخي ماسوله و دژ هزاران ساله قلعه رودخان هرساله پذيراي گردشگران ايراني و خارجي زيادي است. فومن که تا تاريخ 980هجري قمري مرکز فرمانروايي غرب گيلان را به عهده داشته، با گذشت زمان و حوادث گوناگون، قدمت تاريخي خود را حفظ کرده است. هر مسافري که قصد ديدن ماسوله و قلعه رودخان را داشته باشد، بايد از ميدان شهداي فومن و از کنار مجسمه اي بزرگ عبور کند و کلوچه سنتي فومن را به سوغات ببرد. اين مجسمه بزرگ اسطوره اي که نظر همه را به خود جلب میکند، شخصيتي است به نام آناهيتا. آناهيتا ساليان سال است با مشعلي در دست و سوار بر درشکه اي در ميدان شهداي فومن چنان میتازد که گويي گردي به پاي او نمیرسد. اين زن سوارکار با دو اسب سفيد خود، رو به سوي ماسوله میتازد.
آناهيتا بانوي برومند در ميان مجسمه هاي فومن که هر کدام نمادي را به تصوير میکشند، به اسطوره هاي بسيار دور ايران بازمي گردد و چنان اصالتي دارد که نمیتوان او را ناديده گرفت. آناهيتا به تاريخ میگويد: فومن به او باج نداده است و همچنان آماده رويارويي با هر بيگانه است. به نظر میرسد در ايران مجسمه آناهيتا فقط در شهر فومن قرار داشته باشد و در شهرهاي ديگر ايران نمونه اي از اين مجسمه ديده نشده است. کمتر کسي است که وقتي به شهر مجسمهها سفر میکند، آناهيتا را نبيند و از او لذت نبرد يا عکسي به يادگار با او نگيرد. اين زن برومند سالهاست که در يادها مانده است.
با وجود اين که ساخت اين مجسمه به سالهاي بسيار دور برمي گردد، اما مردم فومن او را از هر گزند و آسيبي مصون داشته اند. مردم فومن به آناهيتا مجسمه منحصر به فرد خود احترام میگذارند و هرساله او را میآرايند و مرمت میکنند و او با رنگهاي دلنواز، نظر هر بيننده را به خود جلب میکند.
شناخت اين بانو با تمام جزييات کمي سخت است، اما میتوان با گريز زدن به متون اوستايي او را شناخت و دانست اين زن سوارکار کيست که میتازد. يشت پنج اوستا (يا آبان يشت) به ايزدبانو آناهيتا اختصاص دارد.
در آيينهاي ايران باستان ؛ ايزدي که جايگاه مهمي داشته و اکنون نمادي از آن در فومن مشاهده میشود، آناهيتاست. آناهيتا الهه همه آبهاي روي زمين است و اقيانوس کيهاني از او سرچشمه میگيرد.آناهيتا به معناي پاک، پاکيزه و صاف آمده است که به پهلوي آناهيد، به ارمني آناهيت و در فارسي آناهيد آمده است و تغييريافته اش همان ناهيد امروزي است. او برگردونه اي سوار است که چهار اسب، باد، باران، ابر و تگرگ او را میکشند. او سرچشمه زندگي است و به دليل ارتباطي که با زندگي دارد، جنگجويان در نبرد، زنده ماندن و پيروزي را از او طلب میکنند. بيشتر ويژگي هاي ظاهري که اوستا براي معرفي آناهيتا بيان میکند در مجسمه آناهيتاي شهر فومن مشاهده میشود و چندان تفاوتي با متون اوستايي ندارد. در گذرگاه تاريخ میتوان اهميت وجود چنين شخصيت هايي را بيان تمدن به بهترين وجه مشاهده کرد. مي توان با غرور و سرافرازي به تاريخ و ادبيات دور و ريشه دار ايراني بازگشت و چه شايسته است که با تبسم کنار بانوي آبها و پاکي هاي ايران باستان ايستاد و عکس يادگاري با آناهيتا را به آلبوم عکسهاي خود افزود و به ايراني بودن خود باليد.
جاذبه هاي گردشگري و تاريخي
تالاب خطيب سراگوراب و كهنه گوراب ، پارك تفريحي ، جنگلها و مراتع سبز ، غار فوشه ، پارك و مجموعه گردشگري و تاريخي قلعه رود خان و شهرك ماسوله.
زيارتگاه ها واماكن مذهبي
بقعه متبركه سبز قبا از نوادگان امام موسي بن جعفر (ع)، بقعه امامزاده ميرزا از نوادگان امام موسي كاظم (ع)، بقاع متبركه پير جلودار و آقا مير سراي فومن ، بقعه عون بن علي ، فرزند محمد حنيفه از فرزندان امام علي (ع).
خدا حافظ برای همیشه
این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
ارسالها: 436
#29
Posted: 20 Jul 2011 16:22
جواهر دشت، نگین گردشگردی شهرستان رودسر
«جواهردشت » جواهري در خطه سرسبز گيلان است. سرزميني زيبا در ۲۶ كيلومتري محله سياهكلرود در شرق گيلان كه در شهرستان رودسر واقع شده است. طبيعت بكر، دشت هاي وسيع و سرسبز، هواي پاك، سكوت وصف ناپذير و... همه و همه در اين منطقه زيبا جمع شده تا گردشگران و مسافران ايراني و خارجي زيادي را به سوي خود جذب كند. براي رفتن به جواهردشت از سياهكلرود سوار بر جيپ هاي مسافركش مي شويم كه معمولاً بيش از ظرفيت مسافر سوار مي كنند. از خياط محله، سجيدان و رودخانه سجيدان مي گذريم و وارد چاشت خورلات (چاشت به معني ناهار) كه مكاني تفريحي و گردشي است مي شويم. فاصله سياهكلرود تا جواهردشت از ميان جنگل هاي انبوه و درختان سر به فلك كشيده و رودخانه و دره و كوه مي گذرد . با اين كه مسير را بايد از جاده خاكي بگذريم اما سرسبزي اين مشكل را هموار مي كند و در يك چشم به هم زدن مسير ۲ ساعته طي شده و به محله زيباي جواهردشت مي رسيم. قهوه خانه هاي توراهي، محلي مناسب براي خوردن چاي و استراحت است كه رانندگان دقايقي در كنار يكي از آنها مي ايستند. قبل از ورود به محله جواهردشت آستانه متبركه نقره عباس در دشتي زيبا و وسيع قرار دارد كه اهالي و مسافران براي زيارت و سياحت به آنجا مي روند تا چشم انداز زيباي آن را ببينند. وجود گياهان زيبا مانند «ميش گوش» و انواع گل هاي مختلف با رنگ هاي متفاوت از جمله زيبايي هاي اين منطقه است. از كنار بقعه، محله و خانه هاي زيباي آن كه با سقف هاي شيرواني روز به روز در حال افزايش است، ديده مي شود. در گذشته تعداد خانه ها محدود بود اما هر روز خانه اي جديد بنا مي شود. در سراشيب سبزه زاران زمين هاي زيركشت سيب زميني و صداي دلنشين زنگوله هاي گوسفندان در حال چريدن براي هر بيننده تازه واردي جالب و تماشايي است. زمين هاي محصور شده با سيم خاردار و ديوارهاي سنگي همه و همه نشانگر زيبايي و حد و مرزهاي همسايگي و باغات كشاورزي است. جواهردشت آب لوله كشي ندارد و مردم منطقه آب شرب خود را از چشمه ها تأمين مي كنند. وسعت سبزه زاران و چمنزاران، بگو و بخند جوانان و مسافران تازه وارد، منظره چريدن گاوها و گوسفندها و صداي زنگوله هاي آنان هر بيننده اي را بيشتر دلباخته و مشتاق طبيعت زيبا، با صفا و ديدني جواهردشت مي كند. اين همه نشاط و سرور و جنب و جوش را بايد مرهون هواي سالم و روح بخش كوهستاني جواهردشت بود. سبزه زاراني چون ناصره دشت، لووه سر و ... هر بيننده اي را به تحرك و نشاط وامي دارد. جواهر دشت، جواهري ديدني است و هر ايراني مشتاق طبيعت حق دارد براي يك بار هم شده اين روستا را ببيند و با مردم خوب و مهربان آنجا كه از سياهكلرود، قاسم آباد عليا و سفلي، گاوماست و روستاهاي ديگر كه در فصل تابستان در جواهردشت اسكان دارند، آشنا شوند.
در ضلع جنوبي جواهردشت قله بلند و زيباي سماموس با غرور و سرافرازي قد برافراشته و با ارتفاع ۳ هزار و ۶۲۰ متر از سطح دريا پاسداري جواهردشت را در پناه خويش دارد. براي رسيدن به قله بايد يك بلد راه از محله به همراه گردشگران و مسافران باشد تا راه را گم نكنند.
به گزارش روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان گيلان از مطالعه كتب محققان دارالمرز گيلان، از آستارا تا آستارآباد، رويان و رستمدار، راهنماي گيلان و كتاب گيلان درباره جواهردشت جز چند نام درباره آستانه متبركه ديده نمي شود. به گفته پيران و ريش سفيدان محل چون در دوران قديم جواهر نامي در اين آبادي بزرگتري و سروري مردم را داشت به احترام او نام آبادي را جواهر دشت نهادند. عده اي ديگر عقيده دارند كه چون زمين هاي دامداري و جنگل هاي اولي تبديل به چمن زار و سبزه زارشد و زيبايي سبزه ها و چشمه سارها و مرغوبيت زمين براي كشت و كار مفيد شد از آن رو اين محل را جواهر دشت گفتند.
از سويي ديگر عده اي ديگر معتقدند اين روستا بيش از ۴۰۰ سال قدمت دارد اما با مشاهدات عيني و بررسي هاي لازم آنچنان كه توصيف مي كنند به نظر نمي رسد، زيرا نه آثار تاريخي و مدارك و دلايل مستندي وجود دارد و نه بزرگان علم و ادب و محققان انديشمند چيزي درباره جواهر دشت نوشته اند. در هر حال با ملاحظه قبور بالامحله و پائين محله و خانه هاي سنگ و چوب و درهاي كهنه قديم و استفاده معماري قديمي و روپوش هايي به نام محلي «لت» و بدون حفاري در گوشه و كنار براي پيدا كردن آثار باستاني و تاريخي و اطلاع كامل از پيدايش اين آبادي بعد از ديلمان و اشكورات با حدس و گمان مي توان گفت سابقه اين آبادي با توجه به اين موارد در حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال بيشتر نيست و به علت دامداري بودن و مهاجرت دامداران به مدارك و دلايل حقوقي نمي توان تكيه كرد و آستانه هاي نقره عباس، ۳برادران و حاج محمد امين به علت نبود نسب نام و كتيبه و سند مستدل نمي توان درباره جواهردشت با اطمينان و قاطعيت چيزي گفت. به هر حال عمر آبادي جواهر دشت از ۳۰۰ سال نبايد بيشتر باشد وهجوم مردم و ازدياد جمعيت به خاطر هواي پاك و چراگاه هايي است كه مردم را براي سكونت موقت به اين آبادي كشانده است.
بازاري در نقطه ورودي اين آبادي وجود دارد كه در آن دكان هاي قصابي، خوارو بار فروشي و قهوه خانه واقع شده است و مردمي خونگرم و ميهمان نواز در اين خطه سرسبز زندگي مي كنند. همه ساله مسابقات كشتي گيله مردي و طناب كشي و اسب دواني و... با مشاركت سازمان ميراث فرهنگي گيلان و بخش خصوصي در اين منطقه زيبا برگزار مي شود كه خيل عظيمي از علاقه مندان و گردشگران را به اين منطقه مي كشاند.
دامداران در گذشته از اول بهار به جواهر دشت مي آمدند و اوايل فصل سرما دام هاي خود را به محله هاي پائين مي بردند اما هم اكنون در وقت معيني دام هاي خود را به ارتفاعات مي برند و در وقت معين نيز بازمي گردانند و اين موضوع براي بهبود وضع جنگل و مرتع و دشت بسيار مهم است.
جواهر دشت در زمستان به دليل بارش سنگين برف خالي از سكنه است.
خدا حافظ برای همیشه
این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
ارسالها: 436
#30
Posted: 20 Jul 2011 16:24
شاندرمن
وجه اشتقاق نام شاندرمن
مسلم به نظر می رسد نام این منطقه صومعه سرا ترکیبی باشد شن (جا) ودرمن. که خوداین جزء دوم را می توان به سه گونه معنی نمود:جایگاه ساخته شده از چوب و درخت، جایگاه درمان و سرانجام جای دیرپایی و استراحت مسافران که از این میان وجه اشتقاق اولی معنی منطقی تری را ارائه می نماید.
جاذبه های گردشگری شاندرمن
شهرستان ماسال و بخش شاندرمن با جاذبه هاي گردشگري و طبيعت زيباي خود همواره مورد توجه مردم استان گيلان و ديگر گردشگران ومسافران كشور قرار داشته و دارد و حضور هزاران گردشگر در اين مناطق و در ايام مختلف سال گوياي اين واقعيت است.
شهر زيبا و كوهستاني ماسال و بخش شاندرمن داراي چشم اندازهاي دلنشين بسياري مي باشد. از جاذبه هاي گردشگري اين منطقه، منطقه جنگلي تاسكو، ييلاقات خوش آب و هوا و بقاع متبركه متعدد است.
غارهای شاندرمن
در شهرستان ماسال بيش از 17 غار بزرگ و كوچك وجود دارد كه بزرگترين آنها غار «آويشو» است كه در ارتفاع يك هزار و 300 متري از سطح دريا و بين مناطقي همچون تائي بنه، انده چو و خماسون در بستر دره اي كم آب قرار دارد.
اين غار شگفت انگيز كه در حوزه جغرافيايي بخش شاندرمن واقع شده از بزرگترين غارهاي استان گيلان و در نوع خود يكي از كم نظيرترين غارها در سطح كشور است.
ديدن قنديل و مناظر بكر اطراف و نيز تماشاي درون غار براي بازديدكنندگان بسيار جذاب است.
براساس پژوهش هاي زمين شناسان، قدمت غار آويشو كه حدود 2 كيلومتر طول دارد به حدود 75 ميليون سال قبل برمي گردد.
جمعه بازار درشاندرمن
در همه جاى دنيا و همه شهرها بازار يكى از جاذبه هاى گردشگرى محسوب مى شود به خصوص اگر اين بازار محلى باشد. اما بازارهاى قديمى در گيلان از جمله نقاط پرجنب و جوش است. اين بازارها اعم از سرپوشيده يا روباز، كانون هايى براى خريد و فروش كالا محسوب مى شوند. يكى از ويژگى هاى شهرهاى گيلان ارتباط تنگاتنگ آنان با پس كرانه هاى روستايى و حوزه هاى نفوذ آنها است. از اين رو بازارهاى هميشگى شهرهاى گيلان متناسب با سليقه مشتريان آراسته شده اند.
بازارهاى هميشگى رشت، آستارا و تالش، رودسر و صومعه سرا جنب و جوش دائمى دارند. اين بازارها در روزهاى معين از هفته تشكيل مى شود. نكته قابل توجه اين كه بسيارى از فروشندگان در اين بازارهاى محلى زنان هستند و در ميان محصولات مى توان سبزى هاى تازه و حتى صنايع دستى و تخم مرغ هاى محلى تازه را مشاهده كرد.مهمترين بازارهاى هفتگى گيلان عبارتند از: شنبه بازار در ماسال، لولمان، انزلى، لشت نشا، دهشال و لنگرود.
يكشنبه بازار در صومعه سرا، گشت رودخان، خمام، پيربست، لولان، كوچصفهان و رودسر. در روزهاى دوشنبه اين بازار در كپورچال، ضيابر، شفت، هندخاله، سنگر، خشكبيجار، آستانه، سياهكل و رحيم آباد برگزار مى شود.در پره سر، فومن و لشت نشا و املش سه شنبه بازار برگزار مى شود. چهارشنبه بازارهاى گيلان هم در رضوان شهر، كسما، زيده، چوكام، پيربست، لولان، كوچصفهان و لنگرود برگزار مى شود.پنج شنبه بازار هم در سيد شرفشاه، طاهر گوراب، نوفاله، شاقاجى، خشكبيجار، آستانه، سياهكل و كلاچاى و جمعه بازار هم در شاندرمن، گوراب رزميخ و بازار دائمى آستارا است.
گردشگران ومردم
به گزارش خبرنگار ما، در طي سال هاي اخير متاسفانه به دليل نبود برنامه توسعه پايدار در ماسال و فقدان حساسيت مسئولان منطقه، بسياري از كانون هاي مهم گردشگري در شهرستان ماسال رو به نابودي رفته كه يكي از آنها درياچه ييلاق خشك دريا است كه بر اثر بروز سيلاب هاي مخرب فصلي با گل و لاي پوشيده شده است و نياز به لايروبي دارد تا دوباره با زيبايي خود چشم ها را خيره كند.
از طرف ديگر غار آويشو نيز به دليل بهره برداري بي اندازه شركت جنگل شفارود از درختان اطراف آن باعث شده است دهانه غار كه بعضاً 200 تا 450 سال عمر دارد با گل و لاي و خاك انباشته بشود و رو به تخريب رود از اين رو سيستم آب غار و زيبايي هاي شگفت انگيز داخل آن نيز در خطر نابودي كامل قرار گرفته است.
مردم طبيعت دوست منطقه و گروه هاي محيط زيست در گذشته و تاكنون بارها و بارها به روند مديريتي نادرست حفاظت از جنگل ها درحوزه بي نظير تالش و بويژه جنگل هاي بخش شاندرمن كه از جمله غني ترين حوزه جنگلي بشمار مي رود معترض و درباره تخريب كانون ها و مناطق مهم گردشگري منطقه همچون بام سبز ماسال و بيش از 20 نوع خانه با سبك هاي سنتي در ماسال شاندرمن هشدار داده اند كه تاكنون توجهي به اين هشدارها نشده است.
گردشگران و دوستداران طبيعت در ماسال و شاندرمن به عنوان يك منطقه زيبا و نمونه گردشگري در استان گيلان و حتي كشور، از مسئولان منطقه و استان از جمله سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و صنايع دستي گيلان، محيط زيست، فرماندار و ساير مسئولان و دستگاه هاي ذيربط استان درخواست دارند در اسرع وقت نسبت به بازسازي، ترميم و زيباسازي درياچه خشك دريا و غار زيباي آويشو اقدام كنند تا ضمن جلوگيري از تخريب و نابودي جاذبه هاي گردشگري منطقه، زمينه و بسترهاي لازم براي جذب بيشتر مسافران و گردشگران و رونق اقتصادي شهرستان فراهم شود.
خدا حافظ برای همیشه
این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس