ارسالها: 23330
#281
Posted: 18 Aug 2015 10:15
سنگنگاره آناهیتا و نرسی
سنگنگاره آناهیتا و نرسی یکی از زیباترین و سالمترین نقوش بازمانده از دورهٔ ساسانی است، که در نقش رستم قرار دارد. نرسی چگونگی تاجگذاری و سلطنت خود را، بر تخته سنگ نقش رستم حجاری کردهاست و در این نقش، پادشاه حلقهٔ نواردار را، که علامت پادشاهی است، از دست آناهیتا میستاند.
نرسی، تاجی بسیار شکیل بر سر دارد که همان کلاه شیاردار بسیار قدیمی پارسی هخامنشی است؛ دیهیم باریکی به پایین تاج بسته شده که دنبالهاش بسیار پرچین و شکن بر روی پشت میافتد. گردنبند شاه، حلقهحلقهاست و ریش بلندش از حلقه گذشته و زلف بلندش افشان، به پشت افتادهاست. نرسی، دست چپ را دراز کرده و دیهیم شهریاری را از آناهیتا ستاندهاست و دست راست را بر روی قبضهٔ شمشیر قرار داده. آناهیتا تاج کنگرهدار سرگشاده بر سر نهاده و موهای بلند و پرچین و شکنش را در بالا و روی شانهها بافتهاست. نوارهای شاهانه از تاج بر روی دوشها افتاده و قبای او توسط دکمهٔ شمسهداری در زیر گردنبند مروارید بر روی سینه اتصال یافته و کمربندی بر روی آن بسته شدهاست. چینهای لباس، حالتی بسیار باوقار به ایزدبانو میدهد. دست راست آناهیتا حلقهٔ شهریاری را به سوی نرسی دراز کرده و دست چپش را در آستین بلند، پنهان کردهاست.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#282
Posted: 18 Aug 2015 10:16
کشورداری در زمان نرسی
قیام نرسی در واقع به قدرت کرتیر موبد متعصب و پر نفوذ دربار پایان داد. نرسی با پایان دادن به نفوذ ناخجستهٔ موبدان متعصب، در واقع دوران پدرش شاپور یکم را که در آن هم نسبت به آیین مزدیسنان اظهار علاقه میشد و هم آیین مانی حق اظهار وجود داشت، زنده کرد و شاید با این دلجویی از مانویان، میخواست تا در پشت جبههٔ جنگ با روم، کسانی را که احیاناً در آن حدود به آیین تازه، گرویده بودند، نسبت به دولت خویش علاقهمند و وفادار سازد. نرسی در دنبال از بین بردن نفوذ موبدان، قدرت بلامنازع خاندانهای بزرگ را نیز متزلزل کرد و با احیاء سلطنت مقتدر، هم روحانیان را بر سر جای خود نشاند و هم قدرت تهدید کنندهٔ دودمانهای بزرگ و نجبا را محدود نمود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#283
Posted: 18 Aug 2015 10:18
جنگ با روم
شکست سپاه نرسی از روم در آرک گالریوس
نرسه پس از تحکیم بنیان فرمانروایی، به روم پرداخت و درصدد تهدید روم برآمد و مسئله ارمنستان را هم برای کشمکش بهانه ساخت. نرسی در آغاز کار، تیرداد سوم، پادشاه اشکانی ارمنستان را که برنشاندهٔ روم بود و در زمان بهرام دوم بر بخشی از ارمنستان تحمیل شده بود، از آنجا بیرون کرد. روم برای حمایت تیرداد افواجی گسیل کرد که در بین النهرین شمالی از سپاه نرسه، شکست خوردند. یک سال بعد نرسه با موکب و حرمسرای شاهانه، عازم ارمنستان گشت، به علت دورویی یا تزلزل نجبای ارمنی که با دشمن تبانی کرده بودند، در محلی نزدیک به ارزروم کنونی، نرسه، از سپاه رومی شکست خورد چون تعدادی از خویشان و کسان وی، از جمله زنش، ارسانه نام، با خزاین سلطنتی، به دست دشمن افتاد، نرسی ناچار شد، برای نجات آنها شرایط سنگینی را که روم برای صلح پیشنهاد میکرد، بپذیرد؛ از جمله آنکه پنج ولایت از ارمنستان صغیر به روم واگذار شد. سرانجام رومیان به استرداد اسیران رضایت دادند.
نرسی جهت استرداد اسرا و درخواست صلح فرستادگانی نزد سردار فاتح رومی گالریوس فرستاد. سفیر نرسی برای خوشآمد رومیها ایران و روم را تشبیه به دو چشم انسان کرده، گفت «چنانکه دو چشم انسان باهمند و قدر یکدیگر را میدانند، این دو دولت هم، باید همینطور باشند.» سردار رومی گالریوس چون رفتار توهین آمیز شاپور یکم پدر نرسی، با والرین، امپراتوری که به اسارت شاپور یکم درآمد، را در نظر داشت پرخاش کرده و سفیر را براند. فرستادگان مجبور شدند، رفتار پرخاش آمیز و انتقام جویانهٔ سردار رومی را تحمل کنند. صلحی بین ایران و روم واقع شد و این صلح قریب چهل سال دوام یافت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#284
Posted: 18 Aug 2015 10:21
عهد نامهٔ نصیبین
به موجب این عهد نامه که در در سال ۲۹۸ میلادی بسته شد و چون منافع روم را در شرق، به قدر کافی تأمین میکرد تا چهل سال دیگر از جانب رومیان همچنان معتبر ماند.
- واگذاری پنج ولایتی که در ساحل رود دجله واقع بود.
- دجله سرحد دولتین شد.
- عدم دخالت ایران در امور ارمنستان و واگذاری قلعه زنتا، واقع در آذربایجان به روم.
- تسلیم بر اینکه مملکت ایبری (گرجستان) تحتالحمایه روم است.
- نصیبین یگانه محلی برای مبادلهٔ مال التجاره مابین ایران و روم خواهد بود. (این شرط را مینویسند که به خواهش نرسه حذف شدهاست.)
این شرایط آذربایجان و حتی تیسفون را بلاواسطه در مجاورت متصرفات روم قرار میداد و از این حیث نیز برای ایران یک تهدید مستمر به شمار میآمد. تیرداد سوم نیز مجدداً بر ارمنستان تسلط یافت. عهدنامه نصیبین که در واقع پیروزی سیاسی دیوکلتیان، امپراتور روم به شمار میآمد برای نرسی که هنگام به تخت نشستن، رؤیای تجدید دوران شاپور یکم پدرش را داشت، چنان مایهٔ ننگ و خفت شد که وی بعد از امضاء آن، دیگر نتوانست سلطنت کند، چندی بعد استعفا کرد و ظاهراً از شدت ناراحتی و اندوه در سال ۳۰۲ میلادی درگذشت.
پایان نَرسی
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#285
Posted: 18 Aug 2015 10:28
هرمز دوم
- دوران ۳۰۲ میلادی - ۳۰۹ میلادی
- مرگ ۳۰۹ میلادی
- پیش از آذرنرسی
- پس از نرسه
- همسر ایفراهرمز
- پدر نرسه
- مادر شاپوردختک
- فرزندان آذرنرسی
- شاپور دوم
- دین زرتشتی
هرمَز دوم از ۳۰۲ تا سال ۳۰۹ میلادی، هشتمین پادشاه ساسانی بود. او پسر نرسی بود که پس از کنارهگیری پدر از سلطنت به پادشاهی رسید.
در مشرق درگیریهایی با کوشانیان یافت اما با ضعف و فترتی که در کارها میدید از عهدهٔ مقابله با آنها برنیامد. ناچار از راه صلح درآمد. از شاهان ساسانی هرمز دوم یگانه شاهی است که در سکههای او، صورت شاه و ملکه که از حیث وجاهت معروف بود، با یکدیگر نقش شدهاند. این شاه به عدالت خواهی موصوف بود و به بسط دادگستری کوشید و بر آبادی ایران افزود ولی مدت سلطنت او کوتاه بود. وی در جنگ با اعراب کشته شد.
در شاهنامه ذکر او تحت نام اورمزد نرسی آمدهاست.پس از هرمز دوم پسرش آذرنرسه بر تخت نشست.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#286
Posted: 18 Aug 2015 10:30
آذرنرسی
- دوران ۳۰۹ میلادی - ۳۰۹ میلادی
- مرگ ۳۰۹ میلادی
- پیش از شاپور دوم
- پس از هرمز دوم
- پدر هرمز دوم
- مادر ایفراهرمز
- دین زرتشتی
آذرنرسی یا آذرنرسه در سال ۳۰۹ (میلادی) پادشاه ساسانی بود. آذر نرسه یکی از پسران هرمز دوم و از زن اول او بود که بعد از پدر برتخت نشست. ولی چون اعیان و نجبای مملکت را ناراضی نمود، پس از چند ماه از سلطنت خلع شد سپس او را کشتند. بعد از مرگش در سال ۳۰۹ (میلادی) شورش و جنگ داخلی در گرفت. بنابر این منتظر بودند، زن هرمز دوم بزاید و تاج پادشاهی را در خوابگاه زن هرمز دوم که آبستن بود، آویختند و بچهای را که در شکم داشت، پادشاه نامیدند. این فرزند همان شاپور دوم ملقب به ذوالاکتاف بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#287
Posted: 18 Aug 2015 10:34
شاپور دوم
- دوران ۳۰۹ میلادی - ۳۷۹ میلادی
- زادگاه پیروزآباد؟
- مرگ ۳۷۹ میلادی
- محل مرگ بیشاپور
- پیش از اردشیر دوم
- پس از آذرنرسی
- همسر سیتیلهورا
- پدر هرمز دوم
- مادر ایفراهرمز
- فرزندان شاپور سوم
- بهرام چهارم
- نرسه
- دین زرتشتی
شاپور دوم یا شاپور بزرگ یا شاپور ذوالاکتاف از ۳۰۹ تا سال ۳۷۹ میلادی، دهمین پادشاه ساسانی بود. بعد از برادر آذرنرسی برتخت نشست. او پسر هرمز دوم بود. مدت سلطنت او هفتاد سال بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#288
Posted: 18 Aug 2015 10:34
ریشهشناسی نام
۳ نفر از پادشاهان ساسانی و شخصیتهای مهم ساسانی و دورههای بعدی شاپور نام گرفتند. شاپور برگرفته از ایرانی باستان xšāyaθiyahyā-puθra- به معنی «پسر پادشاه» و در اصل باید عنوان باشد که از دهههای پایانی قرن ۲ میلادی به عنوان اسم شخصی به کار رفته، گرچه در لیست اسامی پادشاههای پارتی در تاریخنگاری عرب-پارسی نابههمگام دیده میشود. صورتهای دیگر این نام شامل پارتی šhypwhr، ساسانی:šhpwr-y، پهلوی مانوی: š'bwhr، پهلوی کتابنویس šhpwhl، ارمنی šapowh، سریانی šbwhr، سغدی š'p(')wr، یونانی Sapur, Sabour ,Sapuris، لاتین Sapores ,Sapor، عربی سابور و شابور، فارسی نو شاپور، شاهپور و شاهفور است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#289
Posted: 18 Aug 2015 10:36
شاپور در منابع رومی
منابع رومی میگویند که شاپور دوم خود را «برادر خورشید و ماه» می پنداشته است. همچنین منابع ارمنی و کلاسیک میگویند که شاهان ساسانی خورشید و ماه را میپرستیدند؛ ولی چنین چیزی را در منابع ساسانی نمییابیم. اما میتوان ۲ احتمال را در نظر گرفت:
- ۱.این میتواند اشاره به ایزد میترا باشد (و نه لزوماً خورشید و ماه).
- ۲.پاسخ جالبتر در در اساطیر هندوایرانی نهفته است که بنا بر آن، نیای مردم آریایی، منوچهر (منو در هندی) فرزند ویوَهوَنت (ویوَسوَنت در هندی) بوده که در هندی باستان به ترتیب معادل ماه و خورشید است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#290
Posted: 18 Aug 2015 10:38
شاپور در منابع اسلامی
علاوه بر داستان افسانهای گداشتن تاج شاهی بر شکم مادر شاپور دوم، داستانهای دیگری هم درباره او در منابع فارسی و عربی آمده است. گفتهاند که در جوانی چنان هوشمندانه رفتار میکرد که مایه تسلی مقامات و موبدان بود. آمده است شبی در تیسفون با شنیدن همهمه مردم از خواب پرید و جوای علت آن شد. به او گفتند علت آن انبوه جمعیتی است که قصد گذشتن از پل رودخانه دجله را دارند. پس فرمورد پل دیگری بزنند تا یکی برای گذر از شرق به غرب و دیگری برای گذر از غرب به شرق آن باشد. سرگذشت شاپور دوم در شاهنامه تا حدودی با زندگی شاپور اول درآمیخته و عمدتاً جنگهای او با اعراب، عشقش به مالکه و سفرش به روم را بیان میکند. حمله اعراب به شاهنشاهی ساسانی در شاهنامه با نام طابر، ملقب به شیردل همراه است. طایر رئیس غسانیها است که سرانجام شاپور دوم او را تا قلعهای در یمن تعقیب میکند و برای تنبیه او و بسیاری دیگر از اعراب، کتف آنها را سوراخ میکند. شاپور دوم به کمک مالکه، دتر طایر، که مادرش نوشا، عمه شاپور بود، به درون قلعه راه مییابد. ماله زیبا به پادشاه دل بسته و با فرستادن پیامی با یادآوری پیوند خونی اش، به شاپور دوم میگوید که چنانچه پادشاه از وی خواستگاری کند، راه ورود به قلعه را به وی نشان میدهد. شاپور دوم شرط را میپذیرد و به قلعه راه مییابد، اما ماجرا با کشته شدن مالکه، به علیت خیانت به خاندانش به پایان میرسد.
یکی دیگر از داستانهای افسانه گونه درباره شاپور، ماجرای سفر او، در لباس مبدل، به امپراتوری روم، به قصد پی بردن به توان دشمن است. اما در روم او را شناسایی و دستگیر میکند و پوست خری به تنش میدوزند و به سیاهچال میاندازند. کلید سیاهچال در دست همسر قیصر روم است. ندیمه ملکه، که تبار ایرانی دارد، پوست را با شیر میخیساند و شاپور را از آن خارج میکند و همراه با او به ایران میگریزد. در همین زمان قیصر روم تیسفون را محاصره کرده و شاپور با ۶ هزار سرباز شبانه به قیصر مست و سربازانش حمله میبرد. قیصر اسیر میشود، گوش و بینی اش را میبرند و در زندان جان میدهد.. این دو افسانه چند شباهت دارند:
- شاپور خوش بروبالا است و ندیمههای زیبای ساکن در قلمرو دشمن اسباب فرار او را فراهم میآورند.
- ندیمهها ایرانی تبارند و وفاداری آنها به شاپور، وفاداری به وطنشان است.
- شاپور در آستانه شکست ورق را بر میگرداند و با هوشمندی و شجاعت دشمن را شکست میدهد.
حمزه اصفهانی میگوید نزد موبدان زرتشتی کتابی درباره تاریخ پادشاهان ایران باستان دیده که حاوی تصویری از شاپور دوم بوده است. در این تصویر، شاپور با پیراهن و شلوار قرمز و تبرزینی در دست، بر سریر نشسته، تاج آبی آسمانگون با حاشیه زرنگار که در میانه دو رده طلا قرار داشته با هلالی زرین در وسط آن بر سر دارد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.