ارسالها: 436
#81
Posted: 7 Aug 2011 10:23
دومین جنگ ایران و ترکان
دومین جنگ ایران و ترکان در پی شورش مردم تخارستان و هیتالیان در سال ۶۱۹ میلادی در زمان خسرو پرویز و اتحاد و حمایت بعدی ترکان با شورشیان درگرفت. سپهسالار ایران سمبات به نواحی ساحل راست تخارستان دو دفعه حمله کرد و هر چند در چندین محاربه پیروز گردید و غنایم فراوانی به دست آورد اما ظاهراً این نواحی دیگر به حکومت ساسانیان اطاعت نمیکردند. دربارهٔ نتایج این جنگ دو روایت متفاوت وجود دارد.
سبئوس تاریخدان ارمنی قرن هفتم چنین نوشتهاست،
مردم تخارستان از نظر فرهنگی و اقتصادی با سغد و هند پیوستگی داشتند ولی ناگزیر تبعیت ایران را تحمل میکردند. کوشانیان و هیتالیان نیز از زمان انوشیروان استقلال خود را از دست دادهبودند. از این رو به محض اینکه اختلاف و جنگ بین ایران و روم در گرفت در سرحدات شرق آتش عصیان شعلهور گشت و سپاه شورشیان بر علیه ایران دست به حمله زد.
خسرو پرویز مرزبان خویش سمبات بگراتونی از اهالی ارمنستان را فرا خواند و وی را مأمور کرد تا آتش فتنه و آشوب را در مرزهای شرقی ایران فرو نشاند. زمانی که سپهسالار ایران سمبات بگراتونی به هیتالیان حمله برد، تنها دو هزار نیرو در اختیار داشت اما با یک حملهٔ ناگهانی توانست شورش پادگان ابرشهر را که در خراسان و نزدیک نیشابور قرار داشت، درهم بشکند. سبئوس نوشته است
شورشیان چون یارای مقاومت در برابر سپاه او را نداشتند، دست یاری به سوی تون جبغو خان خان بزرگ خاقانات غربی ترک دراز کردند. تون جبغو خان به مدد آنان آمد و پادگان ایرانی مجبور به عقبنشینی شد. ترکان سپاه ایران را غافلگیر کردند اما سمبات توانست بگریزد و متعاقب آن ترکان به درون ایران حمله بردند و ری و اصفهان را غارت کردند اما چندی نگذشت که به دستور تون جبغو خان برگشتند.
مطالبی که سبئوس دربارهٔ علت عقب نشینی ترکان آوردهاست قانع کننده نمیرسد. مارکوارت نوشتهاست همین که ترکان برگشتند سمبات بار دیگر با سپاه خویش تا بلخ پیش تاخت، معهذا نتوانست مواضع خود را در طخارستان محکم کند. ناگزیر به مرغاب بازگشت و به مرزبانی مرزهای شرقی ایرانی ساسانی پرداخت.
بدین ترتیب تمام تخارستان از سلطهٔ ساسانیان خارج شد.آنچه در مآخذ آوردهاند که تون جبغو خان، فارس را اشغال کرد به همین معنی میباشد. سپس تون جبغو خان، جنوب افغانستان را تسخیر کرد و به همین ترتیب تمام شمال و غرب پاکستان معاصر به تصرف ترکها درآمد یا حداقل به ترکها مطیع گردید. روایت سبئوس از آن لحاظ فوقالعاده مهم میباشد که در آن اتحاد و قد علم کردن ترکها را همراه هیتالیان مقیم شمال افغانستان بر علیه ایران ساسانی به وضاحت نشان داده شدهاست. مارکوارت پژوهش مفصلی از روی روایت سبئوس انجام دادهاست.
گرفتاریهای خسرو پرویز شاه ساسانی و پیکارهای او در غرب با روم شرقی سبب شدهبود که وی نتواند چنان که باید به اقدامات لازم در امور مرزهای شرقی دست زند. بدین روال طی سالهای ۶۲۰ تا ۶۳۰ میلادی، مرزهای شرقی ایران بیدفاع ماند.
از طرفی دیگر عبدالحسین زرینکوب حکایت دیگری دربارهٔ این جنگ دارد او در کتاب تاریخ مردم ایران آوردهاست، پس از پیروزیهای پیدرپی و فتح مصر در سال ۶۱۷ میلادی حتی ولایات شرقی فلات ایران نیز که غالباً در هنگام درگیری با روم، دشواریهایی برای دولتها پیش میآوردند، اشکال عمدهای نتوانستند ایجاد کنند. سمبات باگراتونی سردار ارمنی ایران در این ایام یک سرکردهٔ هفتالی را که ظاهراً به تحریک خاقان ترک درین نواحی تاختوتاز کرده بود به شدت مقهور نمود و حتی قسمتی از شمال غربی هند درین ایام مثل اوایل عهد ساسانی ناچار شد باز انقیاد ایران را گردن نهد.
منبع: ویکی پدیا
خدا حافظ برای همیشه
این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
ارسالها: 1404
#82
Posted: 2 May 2012 06:01
اولین پادشاه زن ایرانی پس از ورود اسلام
“شیرین” ملقب “ام رستم” دختر رستم بن شروین از سپهبدان خانان باوند در مازندران و همسر فخرالدوله دیلمی(۳۸۷ق. ـ ۳۶۶ق.) که پس از مرگ همسر به پادشاهی رسید او اولین پادشاه زن ایرانی پس از ورود اسلام بود. او بر مازندران و گیلان ، ری ، همدان و اصفهان حکم می راند .
به او خبر دادند سواری از سوی محمود غزنوی آمده است.
سلطان محمود در نامه ی خود نوشته بود :
باید خطبه و سکه به نام من کنی و خراج فرستی والا جنگ را آماده باشی .
ام رستم ، به پیک محمود گفت : اگر خواست سرور شما را نپذیرم چه خواهد شد ؟
پیک گفت آنوقت محمود غزنوی سرزمین شما را براستی از آن خود خواهد کرد .
ام رستم به پیک گفت : که پاسخ مرا همین گونه که می گویم به سرورتان بگویید :
در عهد شوهرم همیشه می ترسیدم که محمود با سپاهش بیاید و کشور ما را نابود کند
ولی امروز ترسم فرو ریخته است برای اینکه می بینم شخصی مانند محمود غزنوی که می گویند یک
سلطانی باهوش و جوانمرد است برروی زنی شمشیر می کشد به سرورتان بگویید
اگر میهنم مورد یورش قرار گیرد با شمشیر از او پذیرایی خواهم نمود اگر محمود را شکست دهم
تاریخ خواهد نوشت که محمود غزنوی را زن جنگاور کشت و اگر کشته شوم باز تاریخ یک سخن خواهد گفت محمود غزنوی زنی را کشت .
پاسخ هوشمندانه بانو ام رستم ، سبب شد که محمود تا پایان زندگی خویش از لشکرکشی به ری خودداری کند .
ام رستم پادشاه زن ایرانی هشتاد سال زندگی کرد و همواره مردمدار و نیکخو بود
ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﻢ ﺭﺍﺿﯽ ﻧﯿﺴﺘﻢ . . .
ﻭﻟﯽ ...
ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻢ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﻧﯿﺴﺘﻢ . . . .
ویرایش شده توسط: roohiiii
ارسالها: 175
#83
Posted: 10 Nov 2012 11:23
ازدواج با محارم در ایران باستان، افسانه سرایی خاورشناسان
=====================================
تجاوز جنسی به لوکریشا توسط پسر پادشاه، نقطه شروع از اتفاقاتی بود که منجر به سقوط حکومت پادشاهی و تشکیل اولین جمهوری روم شد. لوکریشا که از اشرافزادهگان رومی بود، پس از مورد تجاوز قرارگرفتن، اقدام به خودکشی کرد. در طول تاریخ، ماجرای تجاوز و خودکشی لوکریشا مورد توجه بسیاری از نویسندگان، تندیسگران و نقاشان قرار گرفت. در این ارتباط میتوان به آثاری ادبی از ویلیام شکسپیر و توماس هیوود و از نقاشان، به رامبرانت، ساندرو بوتیچلی، آلبرشت دورر، آرتمیسیا جنتایلسکی، جفری چاوسر و تیتیان اشاره کرد.
نگاره بالا و امثال بی شمار آن، باید یک دلیل، از میان هزاران دلایلی باشد که باعث شده مورخان و نویسندهای غربی، نسبت به تمدن های باشکوه شرق – حتی به آیین زرتشت – سخن ناروا رانند. که همه ی اینها حاکی از سرخوردگی آنهاست.
دو هزار و پانصد سال است که مسئله ازدواج با محارم در میان ایرانیان باستان جدلها بر انگیخته و در تعبیر اوضاع حقوقی و اجتماعی نیاکان ما ابهاماتی پدید آورده است. گروهی با تکیه به متون تاریخی زناشویی ایرانیان کهن را با نزدیکترین کسانشان واقعیتی انکار ناپذیر می دانند و عده ای با توجه به اخلاق عالی ایرانیان پیشین و احترامی که به قانون و حقوق خانوادگی می گذاشته اند، چنان کاری را زادۀ اتهامات بیگانگان و سؤ تعبیر محققان می دانند و می کوشند پدران خود را از چنان [اتهامی] مبرا کنند. در تحقیق حاضر ما نخست تاریخچه ای از پژوهشهای پیشین به دست می دهیم، آنگاه شواهد کتبی را به دقت بر می رسیم، و چند مسئلۀ ناشناخته ثابت خواهیم کرد که:
1_ازدواج با محارم در ایران باستان روا نبوده است.
2_به رغم این ناروایی، چند مورد تاریخی از این گونه ازدواجها رخ داده است.
3_واژۀ خُوَئیت وَدَثَه (پهلوی:خوئیتوک دس) و صورت کتابی آن خوئیتودات که نخست معنی [ازدواج با خویشاوندان] می داده، بر اثر سؤ تعبیر واژه هایی که معادل [دختر] و [خویش] و [خواهر] بوده، به [ازدواج با محارم] تفسیر شده و مایة گمراهی ملا نقطه ایهای یونانی و رومی و ارمنی و مسیحی و اسلامی و حتی زرتشتی گردیده است.
به کوروش به آرش به جمشید قسم
به نقش و نگار تخت جمشید قسم
که ایران همی قلب و خون من است
گرفته ز جان از وجود من است
بخوانید این جمله در گوش باد
چو ایران نباشد تن من مباد
|================|
--=( We Love IRAN )=--
|================|
ارسالها: 3080
#84
Posted: 19 Nov 2012 22:17
حکایت های پارسی....
فرمانروای روسیه برای نادر شاه افشار پیام فرستاد در صورتی که پادشاه ایران بخواهد می تواند برای فتح هند کمک های بسیاری به ایران بنماید منوط بر این که به او کمک کند تا روسیه خاور اروپا را متصرف شود .
این در حالی بود که فرم
...انروای روسیه می دانست ارتش ایران نیرومند ترین ارتش آن روز جهان است اما از آنجایی که برایش فتح اروپای خاوری یک آرزو بود این پیشنهاد را برای فرمانروای ایران فرستاد .
نادر برایش نامه ایی نوشت که پس از سلام چنین بود .
ما برای کشور گشایی به هند نخواهیم رفت . آنچه ما می خواهیم محاکمه ۸۰۰ خونخواریست که بیست سال به ایران ستم کرده اند ، برای این کار نیازی به کمک شما نیست . در ضمن ما ایرانیان نیاز به خانه و کاشانه مردم دیگر کشورها نداریم .
پاسخ نادرشاه افشار گویای این حقیقت است که او برای آرمان های بزرگش چشم کمک از جایی جز مردم ایران را نداشت و بگفته ارد بزرگ متفکر برجسته کشورمان : مردان پیشآهنگ ، راه را با داشته های میهنی خویش باز می کنند و نه کمک اجنبی .
خوی تجاوز گری روس ها در طول تاریخ همواره همانند دولتهای انگلیس و فرانسه دیده می شود که این سه مورد در تمام دودمانهای ایران باید مورد توجه قرار گیرد .
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
ارسالها: 2554
#85
Posted: 25 Nov 2012 11:08
گذشته با شکوه بوده ولی تا کی غبطه اونو بخوریم امروز چی
نوبت به ما که رسید آسمان تپید
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 3080
#86
Posted: 2 Dec 2012 22:07
آیا فکر میکنید فروهر فقط یک نماد است ؟
پس بخوانید تا بدانید ارزش این نماد ارزشمند 4000 ساله ...
شرح اجزاء مختلف فروهر
این شکل از شش قسمت زیر بوجود آمده است:
1- سر 2 –دستها 3 -بالها 4 -دایره میان شکل 5 -دامن 6 -دو رشته آویخته
1- سر
گفتیم فروهر نیروئی است که باعث راهنمائی ما می شود واز طرفی یاد آور شدیم که برای فروهر شکلی در نظر گرفته اند تا همیشه نقش و وظیفه آنرا در نظر داشته باشیم از این رو سر فروهر بصورت مردی سالخورده است تا با دیدن این سر بیاد آوریم که فروهر مانند بزرگان و افراد مسن ما را راهنمائی می کند
2- دستها
دستهای فروهر بطرف بالاست بخاطر آنکه همیشه به اهورا مزدا توجه داشته باشیم واضح است که خداوند دارای جا و مکان بخصوصی نیست ولی از آنجا که فکر بشر همیشه نیروهائی که قدرتشان از او بیشتر است در طبقه ای بالاتر از خود می داند از این رو این شکل اهورا مزدا را بالا نشان می دهد. معمولأدر دست فروهر حلقه ای وجود دارد که آنرا نشانه احترام به عهد و پیمان میدانند
3- بالها
بالهای فروهر باز است, چون با دیدن بالهای باز ذهن انسان متوجه پرواز و پشرفت شده واز دیدن این دو بال باز فورا بیاد می آورد که فروهر او را بسوی پیشرفت و سر بلندی راهنمائی می کند در ظمن هر بال خود دارای سه قسمت است که نشانه اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک هستند از مشاهده این سه بخش آگاه می شویم که هرگونه پیشرفت و ترقی باید از راه درست یعنی اندیشه،گفتار و کردار نیک صورت گیرد
4- دایره میان شکل
می دانید دایره خطی است منحنی که از هر نقطه آن شروع کنیم باز بهمان نقطه خواهیم رسیدمنظور از مشخص کردن این دایره در میان فروهر نشان دادن بی پایانی روزگار است بدین معنی که هر عمل و کرداری که در این زندگی( دایره( صورت گیرد نتیجه آن عمل در این دنیا متوجه انسان شده و اثر آن باقی خواهد ماند ) باز به همان نقطه از دایره خواهد رسید(و در جهان دیگر روان از پاداش یا جزای آن برخوردار خواهد شد
5- دامن
دامن فروهر از سه قسمت بوجود آمده است که نشانه اندیشه و گفتار کردار بد است از مشاهده این سه بخش در می یابیم که همواره اندیشه و گفتار و کردار بد راباید بزیر افکنده ونابود سازیم ( همانطور که دامن در زیر قرار دارد)
6- دو رشته آویخته
این دو رشته نشانه(سپتا مینو ( خوی خوبی ) و انگره مینو ( خوی بدی است که همیشه ممکن است در اندیشه انسان ظاهر شوند وظیفه هر فرد زرتشتی است که خوبی را در اندیشه خود قرار داده و بدی را از آن دور کند.
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
ویرایش شده توسط: shah2000
ارسالها: 3080
#87
Posted: 9 Dec 2012 02:05
ليست بلندبالائي از مخترع . مكتشف . مبتكر . طراح و هنرمند شامل مهندس ، ستاره شناس ، شيميدان ، رياضيدان ، فيزيكدان ، صنعتگر ، پزشك ، جغرافيدان ، فيلسوف ، طبيعي دان ، موسيقي دان . مجسمه ساز و مي توان ارائه كردكه متعلق به ايران باستان است و دلالت دارد بر پيشرفت فكري و اجتماعي ايرانيان در آن روزگار . از جمله :
اسكيلاس – دوره هخامنشي (زمان حكومت داريوش از 486-521ق.م) دريانورد و مكتشف و مهندس سازنده قنا
ت .
ستاسپ – دوره هخامنشي (زمان حكومت خشايارشاه 2466-486ق.م) دريانورد و مكتشف .
بوبراندا- دوره هخامنشي (زمان خشايارشاه) مهندس .
آرتاخه – دوره هخامنشي (زمان خشايارشاه) مهندس و سازنده كانال آتوس .
استانس – دوره هخامنشي شيمي دان و استاد دموكريتوس .
برازه – دوره ساساني ( زمان فرمانروائي اردشير(241-226م) مهندس و احيا كننده شهر فيروزآباد .
برانوش – دوره ساساني سازنده شادوروان شوشتر .
فرغان – دوره ساساني سازنده تاق كسرا
جهان برزين – دوره ساساني سازنده تخت تاقديس
شيده – دوره ساساني سازنده كاخ خورانق
فيروز نهاوندي ( قاتل عمرخطاب ) هنرمند . صنعت كار و سازنده آسياب هاي بادي .
ابن خلدون كه اصالتا اسپانيائي بوده و در تونس بدنيا آمده . در مصر رحل اقامت افكنده و ساليان دراز از عمر خود را در كنار مسلمين گذرانيده . قضاوت بيطرفانه اي در وقايع تاريخ دارد . وي دركتاب مقدمه جلد 2 فصل 13 در باب علوم عقلي و انواع آن صفحه 1001 مي نويسد :
بايد دانست از ملتهاي پيش از اسلام كه اخبار آنان را ما دريافته ايم . بيش از همه دو قوم بزرگ به علوم عقلي (فلسفه ) توجه داشته اند و آنها ايرانيان و روميان بوده اند كه بازار علوم در نزد آنان بر طبق اخباري كه به ما رسيده رونق و رواج داشته است . زيرا عمران ايشان به وفور بوده و دولت و سلطنت پيش از اسلام و هنگام ظهور اسلام به آنان اختصاص داشته است .
از اين رو در شهرها و نواحي متعلق به ايشان درياي بيكراني از علوم يافت مي شده است .
[/url]
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!