ارسالها: 767
#31
Posted: 13 Aug 2011 18:52
کریم خان زند شیراز را در سال ۱۱۸۰ هجری قمری (۷-۱۷۶۶ میلادی) بهعنوان پایتخت سلطنت خود برگزید. در این دوران شیراز رونقی دوباره یافت و بر جمعیت آن افزودهشد. شیشه ساخت شیراز به تمام ایران صادر میشد و شراب شیراز که عمدتا توسط ارمنیان و یهودیان ساخته میشد از طریق خلیج فارس به بازار هند صادر میشد. در دوره کریم خان استادکاران و کارگران از سراسر ایران به شیراز آورده شدند. [۱۵] گفته شدهاست که تنها ۱۲،۰۰۰ نفر در ساختن خندق جدید دور شهر شرکت داشتند. بدستور کریم خان بناهای متعددی مانند ارگ جدید شهر، بازار وکیل، دیوانخانه، توپخانه، یک مسجد باشکوه و چند هزار مسکن برای لرها و لکهایی که در سپاه کریم خان بودند بنا شد. در آن زمان شیراز یازده بخش داشت که پنج تای آنها بخشهای حیدری، پنج تای آنها نعمتی و یک بخش متعلق به یهودیان بود.پس از کریم خان، جانشینان وی موفق به حفظ سلسله زندیه نشدند و پس از روی کار آمدن قاجارها، آقا محمد خان قاجار پایتخت را به تهران منتقل نمود. [۱۵] در دوره قاجاریه، سید علی محمد باب در سال ۱۲۶۱ هجری قمری (۱۸۴۵ میلادی ) در شهر شیراز شروع تبلیغ آیین خود نمود. او دستگیر و از شهر اخراج شد. [۱۵]
در اثر شیوع آنفولانزا در سال ۱۹۱۸ حدود ۱۰،۰۰۰ تن از مردم شیراز جان خود را از دست دادند. شیراز از دوران صنعتی شدن زمان رضا شاه که در شهرهای مختلف ایران رخ داد، چندان بهرهای نبرد. ولی پس از جنگ جهانی دوم شیراز پیشرفت زیادی داشت. [۱۵] در سال ۱۳۵۳ شیراز از نظر بزرگی بعد از شهرهای صنعتی تبریز و اصفهان و شهر مذهبی مشهد قرار داشت. در سالهای منتهی به انقلاب شیراز شاهد رشد خوبی بود. هر چند دیگر شیراز دیگر در سر شاهراه ترانزیت کالا از بنادر خلیج فارس به داخل ایران را نداشت، چون نقش سنتی بندر بوشهر با ساخته شدن راهآهن سراسری به بنادر دیگری انتقال یافته بود. با اینحال مراکز آموزش عالی، پایگاههای نظامی و صنعت گردشگری رشد خوبی در این شهر داشت.[۱۱] [۱۴]
پس از انقلاب، احیا و مرمت آثار تاریخی مورد توجه قرار گرفتهاست که از مهمترین کارهای انجام گرفته میتوان به احیای ارگ کریم خان، مرمت و بازسازی آرامگاه خواجوی کرمانی و دروازه قرآن، حمام وکیل و حافظیه اشاره نمود.[۲۳]
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#32
Posted: 13 Aug 2011 18:52
روز شیراز
پرواز بالنهای هوای داغ در روز شیراز (۱۳۸۹ هجری خورشیدی)
با تصویب شورای شهر شیراز و تایید مجلس شورای اسلامی روز میانی بهار، ۱۵ اردیبهشت به نام روز شیراز نامگذاری شده است.به همین مناسبت، همه ساله برنامههای ویژه ای از طرف شهرداری شیراز در این روز برگزار می گردد.[۲۴] به عنوان مثال در سال ۱۳۸۹ هجری خورشیدی برای اولین بار در ایران ۱۲ بالون هوای داغ به طور همزمان بر فراز آسمان شیراز به پرواز درآمدند. به مناسبت هفته شیراز بالنهایی از کشورهای مختلف اروپایی توسط بالن سواران حرفهای با حضور شهروندان شیرازی در آسمان شیراز پرواز کردند. بالنها از ۲ منطقه استادیوم ورزشی حافظیه و دانشگاه علوم پزشکی شیراز برخاسته و پس از پروازی تقریبا ۲ ساعته بر فراز شهر شیراز، در نقاط مختلف فرود آمدند.[۲۵][۲۶]
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#33
Posted: 13 Aug 2011 18:59
زبان
مردم شیراز زبان فارسی را با لهجه شیرازی تکلم میکنند. لهجه شیرازی دارای ۲۳ همخوان /P/ , /b/ , /f/ , /v/ , /t/ , /d/ , /k/ , /g/ , /q/ , /c/ , /j/ , /s/ , /z/ , /s/ , /z/ , /m/ , /n/ , /l/ , /r/ , /h/ , /x/ , /?/ , /y/ و ۹ واکه ساده /a/ , /a:/ , /e/ , /e:/ , /o/ , /o:/ , /a/ , /i/ , /u/ و ۵ واکه مرکب /y/ , /ay/ , /ou/ , /ey/ , /ow/ میباشد و ساخت هجایی آن cvc(c) است. تحقیقات در مورد وضع حاضر لهجه شیرازی نشان میدهد که در میان شیرازیان میزان آشنایی با این لهجه در سنین بالاتر بیشتر میباشد. در میان بانوان میزان آشنایی زنان خانه دار و در میان مردان، کسانی که کار آزاد دارند آشنایی بیشتری با این لهجه دارند.[۲۹] ظهور دو شاعر بزرگ فارسی نو، حافظ و سعدی، باعث تاثیر پذیری تمام جنبههای زندگی مردم شیراز از عصر مغول به بعد از آثار این شاعران شد. بگونهای که باعث افول گویش پیشین مردمان این شهر و حکمفرما شدن فارسی نو در این شهر شد. [۱۵]
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#34
Posted: 13 Aug 2011 19:00
دین اکثر مردم شیراز اسلام میباشد. هر چند بیشتر یهودیان شیراز در طی نیم قرن دوم قرن بیستم به اسراییل و آمریکا مهاجرت کردهاند. این شهر هنوز پذیرای اقلیتی ۶۰۰۰ هزار نفری از یهودیان میباشد.[۳۰] بدلیل فعالیتهای تبلیغاتی مسیحی در قرون نوزده و بیستم میلادی گروههای کوچکی از مسیحیان فرقه پروتستان مانند انگلیکن و پرسبیترین در شیراز زندگی میکنند.[۳۱] در حال حاضر در شیراز دو کلیسای فعال وجود دارد که یکی متعلق به ارامنه و دیگری متعلق به کلیسای انگلیکن میباشد.[۳۲][۳۳]
فرهنگ
.
شهر شیراز به شهر شعر در ایران معروف است. از میان شاعرهای بانویِ معروف ایران میتوان از جهانملک خاتون که در شیراز میزیسته نام برد.[۳۴] شیراز به شهر شعر، شراب، باغ و گل و بلبل معروف است. باغ در فرهنگ ایرانیان از جایگاه ویژهای برخوردار است و شیراز از قدیم به داشتن باغهای بسیار و زیبا مشهور بودهاست. شیراز از دوران باستان باغهای انگور فراوانی داشته و همین باعث شهرت جهانی شراب شیراز در دنیا شدهاست. امروزه بیشتر باغهای این شهر در شمال غرب آن و در مناطق قصردشت، کشن، چمران و معالیآباد واقع شدهاند. تعدادی از باغهای شیراز از لحاظ تاریخی بسیار حایز اهمیت هستند و بهعنوان مراکز مهم گردشگری بهشمار میآیند. از معروفترین این باغها میتوان به باغ ارم، باغ عفیفآباد، باغ دلگشا و باغ جهاننما اشاره نمود.[۲۳]
جشن هنر شیراز.
شهر شیراز در بین سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷ محل برگزاری جشن هنر شیراز بود. این جشنواره در زمان خود بزرگترین رویداد فرهنگی در نوع خود در سطح جهان بود. این رویداد با هدف تشویق هنرهای سنتی ایران و بالا بردن استانداردهای فرهنگی ایران تشکیل شدهبود. همچنین این رویداد محلی بود برای گرد آمدن بزرگترین هنرمندان سنتی و مدرن ایران و سراسر دنیا در رشتههای مختلف هنری.[۳۵]
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#35
Posted: 13 Aug 2011 19:01
شهرهای خواهرخوانده
شیراز با پنج شهر جهان دارای پیوند خواهرخواندگی است:
تاریخ
شهر خواهر
۱۹۸۰
دوشنبه، تاجیکستان[۱۰۰]
۱۹۹۹
نیکوزیا، قبرس[۱۰۰][۱۰۱]
۲۰۰۵
چونگ کینگ، چین[۱۰۰]
۲۰۰۹
وایمار، آلمان[۱۰۲][۱۰۰]
۲۰۱۱
مالاكا، مالزی[۱۰۳
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#36
Posted: 13 Aug 2011 19:04
مختصات: ۰″ ۲۵′ ۶۸°شرقی ۰″ ۳۳′ ۳۳°شمالی (نقشه)
غزنین
اطلاعات کلی
نام رسمی :
غزنین
کشور :
افغانستان
ولایت :
غزنی
غزنین
مردم
جمعیت
۱۴۱۰۰۰[۱]
زبانهای گفتاری:
فارسی دری و پشتو
جغرافیای طبیعی
ارتفاع از سطح دریا :
۲۲۱۹ متر
شهر غزنین یا غزنه یا غزنی (صحیح کلمه همان غزنین به نون آخر است و غزنه یا غزنی تلفظ عامه میباشد) مرکز ولایت غزنی و از شهرهای مرکزی افغانستان است.
ساکنان شهر غزنین را «غزنوی» و در گویش عامه «غزنیچی» مینامند. موقعیت جغرافیایی این شهر در ارتفاع ۲۲۱۹ متری از سطح دریا است و در سراشیبی ارتفاعات سفیدکوه که به سوی جنوب امتداد مییابد، قراردارد و بین جادهٔ قندهار-کابل واقع شدهاست.
در اطراف غزنین آرامگاههای چند تن از شعرا و دانشمندان نظیر مقبرهٔ ابوریحان بیرونی واقع شدهاست. خرابههای غزنهٔ قدیم، یعنی پایتخت سلسله غزنویان، در شمال شرقی این شهر به فاصلهٔ پنجهزار متری از آن قرار دارد.
غزنین همچنین به داشتن منارههای ستاره شکلی از قرن دوازدهم میلادی مشهور است. این منارهها باقیماندهٔ مسجد بهرامشاه هستند. اطراف این منارهها با طرحهای هندسی و با آیات قرآن با خط کوفی مزین بودهاست. قسمت گنبد آنها خراب شدهاست. بر اساس تصویب اجلاس سال ۲۰۰۷ وزیران فرهنگ کشورهای اسلامی، غزنی پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال ۲۰۱۳ خواهد بود.[۲]
ترکیب جمعیتی شهر غزنین شامل ۵۰٪ تاجیک ٬ ۲۵٪ پشتون ٬ ۲۰٪ هزاره و ۵٪ هندو میباشد.[۳]
تاریخچهٔ غزنین
غزنین در ۱۸۳۹ میلادی، دوران جنگ اول افغان و انگلیس
غزنین در قدیم مرکز زابلستان و شهری بزرگ و ولایت وسیعی در خراسان بوده، و از جملهٔ آبادترین و زیباترین شهرهای آسیا به حساب میآمدهاست. این شهر هزار باب مدرسه داشتهاست، و مرکز تجمع دانشمندان بسیاری مانند ابوریحان بیرونی، فردوسی، ابوالفضل بیهقی، عبدالحی گردیزی، سنایی، مسعود سعد سلمان، عنصری و فرخی سیستانی بودهاست.[۴]
غزنین پایتخت سلطنت غزنویان در سالهای (۱۱۸۷-۹۷۵ میلادی) بود و سلطان محمود غزنوی سالها در آبادی و وسعت آن کوشید.
در جنگهایی که میان افغانها و انگلستان در سالهای ۱۸۴۲ - ۱۸۳۸ م. واقع شد، غزنین به تصرف انگلیسها درآمده بود.
مکانهای تاریخی غزنین [ویرایش]
مقبرهٔ سلطان محمود غزنوی در ۴۰-۱۸۳۹ میلادی ارگ غزنین
منارههای غزنین
قصر سلطان مسعود غزنوی
مقبرهٔ سبکتگین، بنیانگذار دودمان غزنوی
مقبرهٔ سلطان محمود غزنوی
مقبرهٔ سنایی غزنوی
تپه سردار
مکانهای دیدنی دورهٔ غزنوی:
باغ پیروزی: باغی که محل نشاط و شراب و هم چنین انجام تشریفات رسمی زمان غزنویان، خصوصاً سلطان مسعود غزنوی بودهاست. مقبرهٔ سلطان محمود نیز بر طبق وصیت خودش در آن باغ است.
باغ صدهزار یا باغ صدهزاره
باغ محمودی: باغی که در زمان سلاطین غزنوی محل نشاط و شراب آنان بودهاست.
باغ هزاردرخت: باغی ساختهٔ سلطان محمود.
حکیم سنایی در حدیقةالحقیقه غزنی را اینگونه وصف کردهاست:
عرصهٔ مملکت چو باغ بهشت
مشک اذفر سرشته با گل و خشت
خاک مملکت شده کافور
چشم بد باد ازین حوالی دور
گر ببینی تو ملکت غزنین
باز نشناسی از بهشت برین
شهرهای خواهرخوانده
هایوارد کالیفورنیا
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#37
Posted: 14 Aug 2011 06:05
لاهور( آوا راهنما·اطلاعات) یکی از شهرهای جمهوری اسلامی پاکستان و مرکز ایالت پنجاب این کشور است. این شهر پس از کراچی دومین شهر بزرگ پاکستان محسوب میشود. شهر لاهور در لیست بزرگترین شهرهای پاکستان قرار دارد و در افکار مردم به عنوان قلب پاکستان مطرح میگردد. حق با مردم است و ریشهٔ تاریخ خلقت در پاکستان به همین شهر باز میگردد و نیز محیطی فرهنگی دارد. کارشناسان ثروت و آموزش و پرورش در میان شهرهای پاکستان بیشتر این شهر را انتخاب می نمایند و در این شهر مسکن میگزینند؛ چرا که هم برای در آوردن پول محیطی بازرگانی و هم برای آموزش محیطی فرهنگی دارد. شهر لاهور بیشتر اوقات باغ شهر خوانده میشود و نیز میراث امپراتوری مغولی هند در این شهر بر جای مانده است. این شهر مکانی در نزدیکی رودخانههای راوی و وگاه است و به همین دلیل باغات سرسبز و زیبای فراوانی دارد. شهر لاهور به دلیل قرار گرفتن در مرز جمهوری اسلامی پاکستان با هند از اهمیت ویژهای برخوردار است.
جغرافیا
شهر لاهور در ۳۱°۴۵′ شمال عرض جغرافیایی و ۷۴°۳۹′ شرق طول جغرافیایی قرار گرفته است. این شهر از سمت شمال و غرب به ناحیه شیخ اوپورا، از سمت جنوب به ناحیه کاسور و از سمت شرق به رودخانه وگاه محدود شده است. رودخانه راوی که در شمال لاهور جریان دارد، سنگهای رسوبی فراوانی را به وجود آورده است و در این منطقه منظرهای بسیار زیبا حاکم شده است. گرداگرد شهر لاهور ۴۰۴ کیلومتر مربع می
معماری و مشکلات [ویرایش]
معماری لاهور بازتاب تاریخ شهر و قابل توجه است و این معماری منحصر به فرد و متنوع است. ساخت مکانهای اقامتی در زمان امپراتوری مغولها بوده است. در صورتی که ساختمانهای آن جا بازتاب سلیقه حکومت انگلستان است. معماری آمیخته انگلیسی و اسلامی سبکی است که خیلی از مغولها از آن استفاده میکرده اند. امروزه لاهور ساختمانهای نو را نیز در خود جای داده است. طرفداران لاهور در حفظ شهر باستانی و میراث کهنش نقش مهمی را ایفا میکنند. معمار بزرگ انگلیسی : شمعون جنکینس ((در مقابل شهرهای دیگر جهان من لاهور را دیدم که بسیار باشکوه است...)).
مشاهیر [ویرایش]
محمد اقبال: ادیب، اندیشمند، و شاعر در زبانهای اردو و فارسی.
محمد طاهرالقدری: مؤلف اسلامی، شاعر و نویسنده.
فیض احمد فیض : شاعر در زبان اردو.
سعادت حسن منتو: نویسنده داستانهای کوتاه در زبان اردو.
رودیارد کیپلینگ: رمان نویس در زبان انگلیسی، نویسنده.
باپسی سیدهوا: رمان نویس در زبان انگلیسی، نویسنده.
محسن حمید: رمان نویس در زبان انگلیسی، مؤلف.
شائونا سینگ بالدوین: رمان نویس، مؤلف.
پران نویل: مؤلف.
شهرهای خواهر
لاهور امروزه شش شهر خواهر دارد:
بلگراد، صربستان
استانبول، ترکیه
شیان (شهر)، چین
سمرقند، ازبکستان
مشهد، ایران
اصفهان، ایران
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#38
Posted: 14 Aug 2011 06:08
اصفهان
اصفهان
اصفهان
°۵۱٫۴۰شرقی °۳۲٫۳۹شمالی
از بالا سمت چپ:پل خواجو، چهل ستون، سی و سه پل، میدان نقش جهان، مسجد جامع اصفهان، مسجد شیخ لطف الله.
اطلاعات کلی
کشور
ایران
استان
اصفهان
شهرستان
اصفهان
بخش
مرکزی
نام(های) قدیمی
سپاهان، اسپهان،
اسپادانا، جی، گابیان
مردم
جمعیت
۱٬۶۰۲٬۱۱۰
(سال ۱۳۸۷)[۱]
رشد جمعیت
۱٫۰ درصد
تراکم جمعیت
۵٬۲۴۰[۲] نفر بر کیلومتر مربع
زبان گفتاری
فارسی
مذهب
شیعه
جغرافیای طبیعی
مساحت
۱۵۲۶۳ کیلومتر مربع.[۳]
ارتفاع از سطح دریا
۱۵۷۰ [۳]
آبوهوا
میانگین دمای سالانه
۱۶
میانگین بارش سالانه
۲۰۰
روزهای یخبندان سالانه
۶۰
اطلاعات شهری
شهردار
مرتضی سقاییاننژاد
رهآورد
گز، صنایع دستی،
پولکی و نبات
پیششماره تلفنی
۰۳۱۱
اِصفَهان (پارسی میانه: اسپهان)[۴] شهری باستانی در مرکز ایران است. شهر اصفهان، مرکز استان اصفهان و نیز مرکز شهرستان اصفهان است. به لحاظ جمعیت بعد از تهران و مشهد سومین شهر بزرگ ایران و یکصد و شصت و سومین شهر پر جمعیت دنیاست. [۴] [۵] این شهر طبق سرشماری نفوس و مسکن، در سال ۱۳۸۵، ۱٬۵۸۳٬۶۰۹ نفر جمعیت داشتهاست.[۱] اصفهان از دیرباز از مهمترین مراکز شهرنشینی در فلات ایران بودهاست.
اصفهان در مسیر اصلی شمال به جنوب و شرق به غرب ایران و یکی از بزرگترین شهرهای جهان بوده است. اصفهان در ۴۲۵ کیلومتری تهران و در جنوب این شهر قرار دارد. این شهر در منطقهای نیمه کویری در مرکز ایران و در کنار رودخانهٔ زایندهرود قرار گرفته، و از مراکز گردشگری، فرهنگی و اقتصادی ایران محسوب می شود. آب و هوای آن معتدل و دارای فصول منظمی است.
این شهر در میان سالهای ۱۰۵۰ تا ۱۷۲۲ میلادی به ویژه در قرن شانزدهم میلادی در میان حکومت صفویان هنگامی که برای دومین بار پایتخت ایران شد، رونق فراوانی گرفت. حتی امروزه نیز شهر مقدار زیادی از شکوه گذشته خود را حفظ کرده است. بناهای تاریخی متعددی در شهر وجود دارد که تعدادی از آنها به عنوان میراث تاریخی در یونسکو به ثبت رسیدهاند.[۴] اصفهان در سال ۲۰۰۶ به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام انتخاب شد.[۳] این شهر به داشتن معماری زیبای اسلامی و بسیاری از بلوارهای زیبا، پلهای سرپوشیده، کاخها، مسجدها و منارههای منحصربفرد معروف است. این امر باعث شده است که در فرهنگ ایرانی اصفهان نصف جهان لقب بگیرد. [۶] میدان نقش جهان یکی از بزرگترین میدانهای دنیاست و نمونه برجستهای از معماری اسلامی است که توسط یونسکو به عنوان میراث جهانی ثبت شده است.
پیرامون واژه
از روزگاران کهن تا کنون به نامهای: صفاهان، صفویان، پارتاک، پارک، پاری، پاریتاکن، پرتیکان، جی، دارالیهودی، رشورجی، سپاهان، سپانه، شهرستان، صفاهان، صفاهون، گابا، گابیان، گابیه، گبی، گی، نصف جهان و یهودیه سرشناس بودهاست.[۷]
بیشتر نویسندگان بر این باورند که چون این ناحیه پیش از اسلام، به ویژه در دوران ساسانیان، مرکز گردآمدن سپاه بود و سپاهیان مناطق جنوبی ایران، مانند بختیاری، فارس، خوزستان، سیستان و... در این ناحیه گرد آمده و به سوی محل نبرد حرکت میکردند، آنجا را «اسپهان» گفته، سپس عربی شده و به صورت «اصفهان» درآمدهاست.[۸]
این شهرنامهای کهنتری هم دارد که با نام کنونی آن، هیچگونه پیوندی ندارد، مانند: گابیان، گابیه، جی، گبی، گی، گابا.[۸]
پیشینه تاریخی
در طول تاریخ به آسانی نمیتوان رد شهر اصفهان را بطور پیوسته دنبال نمود. هر چند اصفهان در مرکز فلات ایران قرار داشت. به علت آنکه در دوران پیش از اسلام گرانیگاه شاهنشاهیهای هخامنشی تا ساسانی، قلمرو غربی این شاهنشاهیها و به ویژه میانرودان بود، این شهر در کانون توجه این دودمانها قرار نداشت. در طول تاریخ تا دوران اسلامی میتوان در محل فعلی شهر اصفهان ردپای شهرهای مختلفی تحت نامهای مختلف، محلهای مختلف و حتی مردمان متفاوتی را پیگیری نمود.[۹] اصفهان کنونی در قدیم گابای (همان گی و جی بعدی) نام داشت و در آغاز مرکز قبیله پَرِتاکِن[۱۰] (که نام فریدن از آن بهجا مانده) بودهاست.[۱۱]
به نظر میآید نام اسپهان (به معنی جایگاه ارتش) از روزگار ساسانیان به بعد جایگزین نام گی شدهباشد. آنگونه که در سرگذشتنامهها آمده، سوارهنظام ساسانی به هنگام صلح در سبزهزارهای پیرامون اسپهان بهویژه در بخش غربی این شهر تا دامنههای کوهها و سرچشمهٔ زایندهرود استقرار مییافت.[۱۲] اسپهان از آنجا که ولیعهدنشین ساسانیان بود امتیازی نسبت به شهرهای ایران آن زمان بهدست آورد.[۱۳] در زمان ساسانیان گاه اسپهان و گاه ارمنستان ولیعهدنشین شاهنشاهی ایران بود ولی اسپهان این امتیاز دیگر را نیز داشت که نشیمنگاه و قلمرو نفوذ واسپوهران یا اعضای هفت خانواده بزرگ ایرانی صاحب نفوذ در پادشاهی نیز بود.[۱۴]
هر چند در دوران اسلامی منطقه جغرافیایی اطراف شهر نام اَسپاهان که نام تقسیم بندی حکومتی زمان ساسانیان بودهاست را حفظ کردهاست. در هنگام حمله اسکندر مقدونی به ایران، این شهر مرکز گابیوها[۱۵] بودهاست و از آن تحت عنوان گابای یا تابای[۱۶] نام برده شدهاست.[۹] در سدههای آغازین اسلامی، منابع اسلامی از دو شهر در مکان فعلی شهر اصفهان نام میبرند؛ شهری بنام جَی در مکان فعلی محله جی و دیگری شهری در سه کیلومتری غرب جی با نام یهودیه که جمعیتی قابل توجه از یهودیان را در خود جای داده بود. [۹] عربها اسپهان را در سال ۲۳ هجری تصرف کردند و این شهر نیز مانند دیگر شهرهای ایران تا آغاز سدهٔ چهارم هجری زیر سلطهٔ اعراب قرار داشت. در زمان خلیفه منصور عباسی در دهکدهٔ خشینان (احمدآباد امروزی) کاخی بزرگ بنا شد و بارویی به گرد شهر اصفهان کشیدهشد و خشینان به جویباره (یهودیه) پیوستهشد.[۱۷]
در سال ۳۱۹ ه.ق. مردآویج زیاری با سپاهش از گیلان، اصفهان را آزاد کرد و این شهر را به پایتختی برگزید و جشن سده را با شکوه بسیار در این شهر برپا کرد.[۱۸] در سال ۳۲۷ قمری این شهر به دست رکنالدوله دیلمی افتاد که وی نیز اصفهان را پایتخت خود قرار داد. پس از آن شهر اصفهان پیشرفت پیشین خود را بازیافت و کانون گرد هم آمدن دانشوران و سرایندگان شد.[۱۹]
در دوره سلجوقی این شهر به عنوان پایتخت سلجوقیان برگزیده شد. اوج شکوفایی اصفهان به زمان صفویان بر میگردد؛ هنگامی که شاه عباس کبیر پایتخت صفویه را از قزوین به این شهر منتقل نمود. ناصر خسرو در گذر از اصفهان در سال ۴۴۴ هجری قمری مصادف با ۴۳۲ خورشیدی این شهر را نیکوترین و جامعترین و آبادترین شهر سرزمین پارسیگویان شرح داده است:
«
از آن جا برفتیم هشتم صفر سنه اربع و اربعین و اربعمایه بود که به شهر اصفهان رسیدیم. از بصره تا اصفهان صد و هشتاد فرسنگ باشد. شهری است بر هامون نهاده، آب و هوایی خوش دارد و هرجا که ده گز چاره فرو برند آبی سرد خوش بیرون آید وشهر دیواری حصین بلند دارد و دروازهها و جنگ گاهها ساخته و بر همه بارو کنگره ساخته و در شهر جویهای آب روان و بناهای نیکو و مرتفع و در میان شهر مسجد آدینه بزرگ نیکو و باروی شهر را گفتند سه فرسنگ و نیم است و اندرون شهر همه آبادان که هیچ از وی خراب ندیدم و بازارهای بسیار، و بازاری دیدم از آن صرافان که اندر او دویست مرد صراف بود و هر بازاری را دربندری و دروازهای و همه محلتها و کوچهها را همچنین دربندها و دروازههای محکم و کاروانسراهای پاکیزه بود و کوچهای بود که آن را کو طراز میگفتند و در آن کوچه پنجاه کاروانسرای نیکو و در هر یک بیاعان و حجره داران بسیار نشسته و این کاروان که ما با ایشان همراه بودیم یک هزار و سیصد خروار بار داشتند که در آن شهر رفتیم هیچ بازدید نیامد که چگونه فرو آمدند که هیچ جا تنگی موضع نبود و نه تعذر مقام و علوفه...... و من در همه زمین پارسی گویان شهری نیکوتر و جامع تر و آبادان تر از اصفهان ندیدم، و گفتند اگر گندم و جو و دیگر حبوب بیست سال نهند تباه نشود و بعضی چیزها به زیان میآید اما روستا همچنان است که بود... [۲۰]
»
وضعیت طبیعی
جغرافیا [
شهر اصفهان دارای طول جغرافيايی ۵۱ درجه و ۳۹دقيقه و ۴۰ ثانيه شرقی و عرض جغرافيايی ۳۲ درجه و ۳۸ دقيقه و ۳۰ ثانيه شمالی می باشد. محدوده شهری آن به چهارده منطقه شهری تقسیم می شود و در خارج از محدوده شهری نیز از غرب به سمت خمینی شهر و نجف آباد، از جنوب کوه صفه و سپاهان شهر، از سمت شمال به شاهین شهر و از شرق نیز به منطقه بیابانی منتهی می شود.[۲۱] سطح شهر از سطح عمومی دریاها حدود ۱۵۷۰ متر ارتفاع دارد و در قسمت شمالی و شرقی به کویر محدود میگردد و در قسمت غربی و جنوبی نیز به سلسله کوه های زاگرس منتهی میشود. کوهستان کرکس در پنجاه کیلومتری شمال اصفهان و زرد کوه در جنوب غربی آن قرار دارد. وجود آبهایی همانند زاینده رود که از کوه های زاگرس به ویژه زردکوه سرچشمه گرفته دلیل پیدایش این شهر می باشد. شهر اصفهان بر روی دشتی به نسبت هموار با شیبی در حدود ۲ درصد و به طرف شمال شرقی بنا گردیده است. [۲۲] در طی سده های گذشته نیز به سبب وجود آب فراوانتر و آلودگی کمتر در سمت جنوب غربی توسعه بیشتری یافته است.
طبیعت اصفهان
زاینده رود بزرگترین رود فلات مرکزی ایران ازکوههای بختیاری سرچشمه گرفته و از میان اصفهان میگذرد. همچنین جنگل ناژوان از مناطق خوش آب و هوای حاشیه زایند رود میباشد، ازدیگرمناطق طبیعی قابل گشت و گذار اصفهان میتوان به کوه کلاه قاضی و کوه صفه اشاره نمود. منطقه کلاه قاضی یک پارک ملی است با نام پارک ملی کلاه قاضی که محل زیست جانوران زیادی مانند کل، پازن، بز، آهو، و عقاب است.
آب و هوا
اقلیم شهر اصفهان در شمال و شرق از منطقه کویری تاثیر گرفته و در جنوب به جهت وجود کوه صفه از هوای خنک تری بهره مند است. آب و هوای اصفهان به طور کلی معتدل و خشک است و مقدار بارش باران و برف به نسبت کمی دارد. حداکثر درجه حرارت در تابستان ۴۰ درجه سانتی گراد است که تابستانهایی گرم و خشک را می سازد.
اصفهان
پیشینه معماری اصفهان
آثار پیش از اسلام
از دوره قبل از اسلام، چیزی به جز بقایای آتشکدهای در کوه آتشگاه، اکتشافات اندکی در تپه اشرف و همچنین پل شهرستان (متعلق به دوران ساسانیان) بجا نماندهاست که از میان آن سه، تنها بنای برپا و برجا پل شهرستان است.
بیشتر آثار تاریخی بجا مانده در مربوط به دورهٔ اسلامی است. آثاری از تمامی دورههای تاریخی پس از اسلام بجا ماندهاست اما بویژه آثار دو دوره باشکوه از تاریخ اصفهان یعنی دورهٔ سلجوقی و دورهٔ صفوی برجستگی ویژهای دارد، که هر کدام دارای ویژگیها و سبک معماری یگانه خود است.
معماری دوران سلجوقیان
ایوان شمالی مسجد جامع
معماری سلجوقیان - که بویژه در مسجد جامع نمود مییابد - ساده و بیپیرایه اما با ظرافت فراوان است. از ویژگیهای دیگر معماری این دوره سکوت و درونگرایی به دور از هر گونه جلوهگری آن است. بجای آنکه بیننده تحت تأثیر آنی آن قرار گیرد، آرام آرام زیبائی و عظمت اسرار آمیز آن را در جای خود احساس میکند. برخلاف معماری و هنر دوره صفوی که توجه به جلوههای رنگ و نور و چشمگیری و درخشندگی از ویژگیهای آن است. آرامگاه ملکشاه و سلطان سنجر و خواجه نظام الملک از آثار تاریخی این دوره در شهر اصفهان میباشد.
معماری دوران عصر صفوی،
عصر صفوی، عصر کمال و شکوفایی نبوغ معماری و شهرسازی در ایران است. هنرمندان شهر جلفای آذربایجان اوج شکوه معماری ایران را رد اصفهان به نمایش گذاشتن زیباترین و با شکوهترین آثار معماری ایران در همین دوره، توسط معماران خلاق و هنرمندی چون محمدرضا و علی اکبر اصفهانی آفریده شد. در زمان شاه عباس اول صفوی پایتخت از قزوین به اصفهان منتقل شد. اصفهان در مرکز امپراتوری صفوی قرار داشت و نسبت به قزوین به خراسان نزدیک تر بود. موقعیت جفرافیایی این شهر موجب افزایش سرعت عکسالعمل شاه در مقابل تهدیدات ازبکان و عثمانیان بود.شاه عباس بدون ایجاد تفییرات عمده در بخش قدیمی شهر، بخشهای جدیدی را به آن افزود. میدان نقش جهان، دولتخانه و خیابان چهارباغ در کنار بخشهای قدیمی شهر ساخته شدند. از ویژگیهای مهم در شیوهٔ معماری این دوره، علاوه بر استحکام و زیبایی ساختار، درخشش بیان است. در آثار این دوره تابش رنگ و نور، و جذابیت سطوح و شکوه چشمگیر آنها، احساس زیبائی خیره کنندهای در بیننده ایجاد میکند و طنین رنگها و سطوح مکرر کاشیهای درخشان به منظرهای شفاف، مجرد و روحانی تبدیل میشود. معماری این دوره از لحاظ وسعت و کارآیی، بسیار متنوع است و در تمامی ابعاد حیات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مردم حضوری زنده و پویا دارد. باشکوهترین مساجد، عظیمترین میدانها، زیباترین پلها و خیابانها، بزرگترین بازارها، مدرسهها، و کاروانسراها در این عصر ساخته شد. و همه در نوع خود در اوج کمال هنری، استحکام و کارآیی و بعضی چنان باشکوه و زیبا و کامل، که گاهی نمیتوان باور کرد که انسانی ناچیز آن را پدید آورده باشد.
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#39
Posted: 14 Aug 2011 06:09
در بهمنماه سال ۱۳۸۳ پس از پیشنهاد گزینش روز اصفهان از سوی دکتر شاهین سپنتا و استقبال برخی از سازمانهای غیردولتی اصفهان از این پیشنهاد، تلاشی برای گزینش روز اصفهان آغاز شد.[۳۵] در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۴ پس از فراخوان «هم اندیشی برای نام گذاری روز نکوداشت اصفهان» روز «یکم آذرماه» هر سال از سوی بیش از ۳۰ نفر از اصفهان شناسان به عنوان «روز نکوداشت اصفهان» گزینش و تصویب شد و نگاره تاریخی منقوش بر کاشی کاریهای سردر بازار قیصریه اصفهان را که با اقتباس از صورت فلکی برج قوس (آذر ماه) طراحی شدهاست، به عنوان نماد اصفهان برگزیدند.دلیل انتخاب آنها این بود که بر اساس مستندات تاریخی طالع بنیان شهر اصفهان در ماه آذر (قوس) دیده شدهاست.[۳۶] [۳۷] در متن بیان نامه مصوب اصفهان شناسان آمد است:
«
...از آنجا که احداث باروی حفاظتی یا حصار بزرگ اصفهان به منظور تضمین امنیت شهر تاریخی اصفهان در دوران دیلمیان و در زمان حسن رکن الدوله دیلمی (۳۲۲ - ۳۶۶ هجری قمری) صورت گرفت و برپایی این باروی امنیتی به عنوان نقطه عطفی در تاریخ اصفهان شناخته میشود، یاد روز آن رویداد تاریخی از این روی شایسته تر از دیگر پیشنهادها است. همچنین چون در آن زمان برپایی باروی بزرگ اصفهان بر بنیان زایچه این شهر در آذر ماه (برج قوس) صورت گرفت، لذا روز یکم آذرماه هر سال (مطابق با ۲۲ نوامبر) به عنوان روز نکوداشت اصفهان برگزیده میشود. همچنین نگاره تاریخی منقوش بر کاشیکاریهای سردر بازار قیصریه اصفهان که با اقتباس از صورت فلکی برج قوس (آذر ماه) و با محتوایی متعالی طراحی شدهاست، به عنوان نماد این روز گزیده شد.
»
برخی نیز سوم اردیبهشت را روز اصفهان میدانند سوم اردیبهشت به روایتی زادروز شیخ بهایی است.[۳۸]
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#40
Posted: 14 Aug 2011 06:10
شهرهای خواهر
اصفهان به عنوان یکی از شهرهای تاریخی و فرهنگی مشرق زمین با شهرهای زیر دارای پیوند خواهرخواندگی است:[۵۰]
شهرهای خواهرخواندهٔ اصفهان
--------------------------------------------------------------------------------
شیآن، چین[۵۱]
کوالالامپور، مالزی[۵۱]
فرایبورگ، آلمان[۵۲]
فلورانس، ایتالیا[۵۱]
یاش، رومانی[۵۱]
بارسلون، اسپانیا[۵۱]
ایروان، ارمنستان[۵۱]
کویت، کویت[۵۱]
هاوانا، کوبا[۵۱]
لاهور، پاکستان[۵۱]
سنت پیترزبورگ، روسیه[۵۱]
داکار، سنگال[۵۳]
بعلبک، لبنان[۵۳]
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد