ارسالها: 767
#1
Posted: 7 Aug 2011 11:46
پایتخت های ایران
***************************
پایتختهای ایران از آغاز تا کنون-مرکز کشور ایران-ایران سنترال-پایتخت ایران -پایتخت قدیمی- پایتخت جدید
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#2
Posted: 10 Aug 2011 08:46
فهرست پایتختهای ایران در طول تاریخ
- عیلامیان: آوان و ایذه و شوش.
- مادها: هگمتانه.
- هخامنشیان: هگمتانه، شوش، تخت جمشید و پاسارگاد.
- سلوکیان: سلوکیه و انطاکیه.
- اشکانیان: صددروازه و ایذه و تیسفون.
- ساسانیان: بیشاپور، تیسفون شوشتر(زمستانی).کرمانشاه(تابستانی)
- طاهریان: مرو و نیشابور.
- صفاریان: زرنج.
- علویان: آمل.
- سامانیان: بخارا.
- زیاریان: گرگان.
- بوییان: شیراز.
- غزنویان: غزنین و لاهور.
- سلجوقیان: نیشابور، مرو، اصفهان،کرمان و همدان.
- اتابکان آذربایجان: تبریز.
- اتابکان فارس: شیراز.
- اتابکان لر: ایذه.
- قراختاییان: کرمان.
- خوارزمشاهیان: گرگانج.
- ایلخانان: مراغه، سلطانیه و تبریز.
- کرتیان: هرات.
- مظفریان: یزد.
- سربداران: سبزوار.
- چوپانیان: تبریز.
- جلایریان: تبریز و بغداد.
- تیموریان: سمرقند و هرات.
- قراقویونلوها: تبریز.
- آققویونلوها: تبریز.
- صفویان: تبریز، قزوین و اصفهان.
- افشاریان: مشهد.
- زندیان: شیراز.
- قاجاریان: تهران.
- پهلویها: تهران.
- جمهوری اسلامی: تهران
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#3
Posted: 10 Aug 2011 08:48
پادشاهی اَوان یکی از دودمانهای ایلامی باستان در جنوب غربی ایران بود.
کوتیک ـ این شوشینک (پوزور ـ این ـ شوشینک)
کوتیک ـ این ـ شوشینک که نام وی تنها از منابع اکدی به صورت پوزور ـ این ـ شوشینک شناخته شده، از مهمترین شخصیتهای تاریخی ایلام کهن است. از این پادشاه تعداد زیادی لوح برجای مانده که نه تنها به خط و زبان اکدی، بلکه به خط پروتوـایلامی است. لوح پروتوـایلامی که در ۱۹۶۱ میلادی خوانده شد. نام آخرین استفاده کننده از خود را «کوتیکـاین شوشینک» یعنی (کمر بسته اینـ شوشینک) ذکر میکند. این که خط ایلامی در کنار خط اکدی به کار گرفته شده، نشان از غرور ملی صاحب مهر دارد.
تمامی مدارک حاکی از آن است که کوتیک ـ این شوشینک در زمان حیات هیت، پادشاه آوان، فرماندار دزفول بودهاست. ۳۰ پدرش شین ـ پی ـ هیش ـ هوک به احتمال زیاد برادر کوچکتر هیت شاه بودهاست. ظاهراً بعدها در زمان پادشاهی شر ـ کلی ـ شری (شاه شاهان، حدود ۲۱۹۳ ـ ۲۲۱۷ پ.م) جانشین نرام ـ سین، کوتیک ـ این ـ شوشینک ارتقای درجه یافت. در چهار لوح نسبتاً طولانی که یکی از آنها دو زبانهاست، وی به دنبال نام خود عنوان (فرماندار شوش، نایب السلطنه سرزمین ایلام) را نیز یدک میکشد.۳۱ کوتیک ـ این شوشینک گرچه پادشاه نبود، اما با لشکرکشی به سرزمینهای اطراف به گستره نفوذ و قدرت خود افزود و این خود حکایت از زوال تدریجی شر ـ کلی ـ شری، پادشاه اکد دارد.
نخستین لشکرکشی کوتیک
نخستین لشکرکشی کوتیک ـ این شوشینک برای فرو نشاندن شورش در کیماش و کورتی انجام گرفت. این دو مکان در خاک بینالنهرین و در منطقه دیاله علیا قرار دارند. احتمال دارد که لشکرکشی به درخواست پادشاه اکد صورت گرفته باشد. کتیبهای بر بدنه پیکرهای از سنگ آهک متعلق به کوتیک ـ این شوشینک جنگهای وی را شرح داده، فهرستی شامل هفتاد و دو محل را نام میبرد که ساکنانش همه به یک اشاره به پای او افتادند که بیتردید متن یاد شده غلوآمیز است. شمار اندکی از مقالههای نام برده شده، شناخته شدهاند، نظیر گوتو که همان سرزمین گوتیهاست. اشاره دیگر به سرزمین هوهنور در منطقه کوههای بختیاری است (به اعتقاد دکتر عبدالمجید ارفعی از برجستهترین و انگشت شمارترین ایلام شناسان جهان، از آن رو که هوهنور کلید انشان خوانده شد، و امروز محل شهر انشان مشخص شدهاست تل ملیان در فارس، لذا هوهنور نمیتواند در کوههای بختیاری باشد. گمان وی این است که هوهنور به احتمال همان شهر یاست که در گِل نبشتههای باروی تخت جمشید به صورت هونر از آن یاد میشود. اگر این گمان صحت داشته باشد، آن گاه هیچ مکانی مناسبتر از تل اسپید در چند کیلومتری شهر فهلیان نمیتوان برای هوهنور در نظر گرفت. ذکر این در گسترش قدرت این پادشاه را در شمال و شمال شرق جلگه خوزستان نشان میدهد. در پایان، کتیبه با غرور متذکر میگردد که پادشاه سیماش مشخصاً به حضور کوتیک ـ این شوشینک رسیده و فرمانبرداری خود را اعلام داشت. به احتمال قریب به یقین سیماش به منطقه شمال جلگه خوزستان اطلاق میشد و مرکز آن شهر خرم آباد امروزی در لرستان بودهاست.
اوج قدرت کوتیک ـ این شوشینک هنگامی است که وی به عنوان وارث و جانشین هیت (به احتمال حوالی ۲۲۰۷ پ.م) بر تخت پادشاهی آوان تکیه میزند. در دو کتیبه به خط اکدی ۳۳، وی خود را شاه توانای آوان میخواند. در یک سنگ نبشته یادمانی نیز ادعا میکند که این ـ شوشینک نسبت به او نظر محبت آمیز داشته و چهار گوشه جهان را به او دادهاست.۳۴
کوتیک ـ این شوشینک در ارگ مقدس شوش، کارهای عظیم ساختمانی را به انجام رساند و هدایای بیشماری را به ایزد خود این ـ شوشینک پیشکش کرد.
پادشاهی آوان پس از شکوه و قدرت کوتیک ـ این شوشینک همچون امپراتوری اکد، ناگهان فرو پاشید؛ این فروپاشی و هرج و مرج در منطقه در پی تاخت و تاز گوتیهای زاگرس نشین رخ داد.
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#4
Posted: 10 Aug 2011 08:53
ایلام یا عیلام نام یکی از تمدنهای ایران است که از سال ۳۲۰۰ پیش از میلاد تا ۶۴۰ سال قبل از تولد مسیح، در بخش بزرگی از مناطق جنوب غربی فلات ایران گسترده بودند.(تاریخ مکتوب موجود از ۳۲۰۰ پیش از میلاد است.[نیازمند منبع]) تمدن ایلام یکی از قدیمیترین و نخستین تمدنهای جهان است. بر اساس بخشبندی جغرافیایی امروز، ایلام باستان سرزمینهای خوزستان، فارس، ایلام و بخشهایی از استانهای بوشهر، استان کرمان، لرستان، استان چهارمحال و بختیاری، و کرمانشاه و در دورانهایی تا جنوب دریاچه ارومیه را شامل میشد.
نام
نام این قوم هالتامتی (Haltamti) و سپس آتامتی (Atamti) بود که اکدیان آن را عیلام تلفظ میکرده و در کتابِ مقدس یهودیان نیز به همین شکل آورده شدهاست. این واژه به معنای «کوهستانی» است، که به محل زندگی این مردمان در دامنههای زاگرس اشاره دارد.
نام دو استان در ایران امروز برگرفته از نام آنان است. علاوه بر استان ایلام، نام خوزستان نیز از واژه Ūvja آمده که از روی کتیبه نقش رستم[۱] و کتیبههای داریوش در تخت جمشید و شوش[۲]، به معنای ایلام بوده و بنا به گفته ایرج افشار در «نگاهی به خوزستان: مجموعهای از اوضاع تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی و اقتصادی منطقه» در یونانی Uxi تلفظ میشده[۳] و اگر گفته ژول آپِر را بپذیریم در ایلامی Xus یا Khuz بودهاست. سِر هنری راولینسون نیز تلفظ پهلوی Ūvja را Hobui دانسته که ریشه نام اهواز و خوزستان است. این لفظ از حاجوستان و هبوجستان به دست آمده که در «مجمع التواریخ و القصص» (ابتدای قرن ششم هجری) در اشاره به خوزستان آمدهاست.
زبان ایلامی
زبان ایلامی با هیچیک از زبانهای سامی و هندواروپایی ارتباط نداشته و زبانی جدا و تک خانواده به شمار میآید. [۴] برخی از پژوهشگران این زبان را با زبان دراویدی در هند همخانواده میدانند.[۵][۶]
زبانِ ایلامی، جایگاه خود را پس از ورود اقوام آریائی نیز نگه داشت و زبان دوم نوشتاری حکومتِ ایران در دورانِ هخامنشی بود.[۷][۸] در بیشتر سنگ نوشتههای عصرِ هخامنشی ترجمه ایلامی و بابلی (زبان بینالمللی آن روزگار) نوشتهها نیز آمدهاست.
ابن ندیم صاحب «الفهرست» در نقل قولی از المقنع (عبدالله ابن المقفع) زبانهای ایرانی را «پهلوی، دری، خوزی، پارسی و سریانی» میشمارد که گواهیست بر حضور زبان ایلامی (خوزی) تا دورههای آغازین اسلامی.
نژاد
ایلامیان نه آریایی بودند و نه سامی. برخی از پژوهشگران ایلامیان را با دراویدیان هند همخانواده میدانند.[۹][۱۰]
ایلامیان و سومریها
ایلامیها در برخی از دورههای تاریخی زیر نفوذ دولت سومری میانرودان بودند. ولی در سال ۲۲۸۰ پیش از میلاد عیلامیان که در اوج قدرت خود بودند، اور پایتخت سومریان را اشغال و غارت و خدای ویژه آن را به اسارت بردند. سومر مستعمره و خراج گذار ایلام شد و در پایان در ۲۱۱۵ ق. م در دوره فرمانروایی ریم سین دولت مشترک سومری – اکدی را به طرزی نابود کردند که ملت سومر هیچگاه نتوانست از خرابههای تاریخ سر برآورد. مشیرالدوله پیرنیا در این باره مینویسد:
«دِمورگان و سایر نویسندگان فرانسوی بهاین عقیدهاند که غلبه ایلامیها بر سومریها و مردمان بنی سام نتایج تاریخی زیادی دربر داشته، توضیح اینکه ایلامیها بقدری با خشونت و بقسمی وحشیانه با ملل مغلوبه رفتار کردهاند، که آنها از ترس جان از مساکن و اوطان خود فرار کرده، هرکدام بطرفی رفتهاند. بنابراین عقیده دارند مردمی که در رأس خلیج پارس و بحرین سکنی داشتند، بطرف شامات رفته و شهرهای فینیقی را تأسیس کرده در تجارت و دریانوردی معروف شدند، گروهی که ربّ النوع آسور را پرستش میکردند، بطرف قسمت وسطای رود دجله و کوهستانهای مجاور آن رفته شالوده دولت آسور را نهادند. مهاجرت ابراهیم با طایفه خود به فلسطین و بالاخره هجوم هیکسوس هایِ سامی نژاد بمصر و تأسیس سلسلهای از فراعنه در آن مملکت نیز از نتائج غلبه ایلامیها بر ملل سامی نژاد بود. اما کینگ باین عقیدهاست، که غلبه ایلامیها در ممالک غربی دوام نیافته، زیرا ایلامیها، چون استعداد اداره کردن مملکتی را نداشتند و غلبه آنها بیشتر به تاخت و تاز شبیه بود، نتوانستند ممالک مسخره را حفظ کنند.» [۱۱]
پادشاهی ایلام در اوج قدرت خود توانستهبود حتی بر بخشهای مهمی از میانرودان (بین النهرین) هم چیرگی یابد، اما محدوده قدرت مرکزی ایلام شامل سراسر سرزمین ایران نمیشدهاست. این پادشاهی اتحادی بوده که ایلها و طوایف منطقه را دربر میگرفته، اما چنین یکپارچگی میتواند به معنی امپراتوری نباشد. هرگاه ایلامیان قدرت داشتند، نقش مهمی در درگیریهای سیاسی میانرودان بازی کرده و حتی بر بخشهایی از آن سرزمین ولو در زمان کوتاهی فرمان راندهاند. آنها در حدود سال ۱۹۰۰ پیش ازمیلاد میانرودان را به تصرف خود درآوردند و حکومت سومری را برای همیشه از صحنه تاریخ بیرون کردند. اما بهطور کلی بیشتر زیر نفوذ و خراجگذار اقوام سامی و سومری میانرودان بودند.
پروفسور گیرشمن و بسیاری از تاریخدانان دیگر محل کنونی شهر مسجد سلیمان را پایتخت هخامنشیان میدانند.[۱۲]
آثار تمدنی ایلامیان که در انشان و در شوش یافته شده نشانی از تمدن شهری بزرگی در آن دوران بودهاست. تمدن ایلامیان از راه دریایی و بلوچستان با تمدن پیرامون رود سند در هند و از راه شوش با تمدن سومر مربوط میشدهاست.
به قدرت رسیدن ایلامیان و تشکیل حکومت ایلامی و پادشاهی اوان در شمال دشت خوزستان، مهمترین رویداد سیاسی ایران در هزاره سوم پیش از میلاد بود. از آن هنگام تا پیش از ورود مادها و پارسها حدود یک هزار سال آنچه از تاریخ سرزمین ایران میدانیم تنها از تاریخ سیاسی ایلام میباشد.
آثار بجا مانده
زیگورات چغازنبیل
این بنا که در ۱۹۷۹ در فهرست میراث جهانی یونسکو جای گرفت در استان خوزستان ایران، جنوب شرقی شهر باستانی شوش جای گرفتهاست. ساخت آن در حدود ۱۲۵۰ پیش از میلاد و توسط اونتاش گال برای ستایش ایزد اینشوشیناک نگهبان شوش انجام شدهاست. این بنا در حمله آشور بانیپال به همراه تمدن عیلامی نابود شد و پس از آن زیر خاک از دیدهها ناپدید گردیده بود تا دوران کنونی که توسط رومن گریشمن ایلامشناس فرانسوی خاکبرداری گردید.[۱۳]
نابودی تمدن ایلام
در سال ۶۴۰ ق. م. آشور بانیپال پادشاه نیرومند آشور، عیلام را تصرف و مردم عیلام را کشتار و دولت عیلام را نابود کرد. تمدن دیرینه ایلام، پس از هزاران سال مقاومت در برابر اقوام نیرومندی چون سومریها، اَکَدیها، بابلیها و آشوریها از دشمن خود آشور شکست خورد و از صفحه روزگار ناپدید گردید. کتیبه آشور بانیپال در باره فتح و نابودی ایلام چنین میگوید:[۱۴]
«
تمام خاک شهر شوشان و شهر ماداکتو و شهرهای دیگر را با توبره به آشور کشیدم، و در مدت یک ماه و یک روز کشور ایلام را با همه پهنای آن، جاروب کردم. من این کشور را از چارپایان و گوسپند، و نیز از نغمههای موسیقی بیبهره ساختم و به درندگان، ماران، جانوران و آهوان رخصت دادم که آن را فرو گیرند.
»
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#5
Posted: 10 Aug 2011 08:59
نقشهای از سرزمین ایلام باستان (قرمز) و نواحی همسایه آن. خلیج فارس در عصر برنز گسترش بیشتری رو به شمال غربی داشت
جام نقرهای زن ایلامی
تصوير يک زن ايلامی
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#6
Posted: 10 Aug 2011 09:04
ایذه
°۴۹٫۵۲شرقی °۳۱٫۵۰شمالی
تالاب میانگران
.
ایذه یا مال امیر مرکز شهرستان ایذه در استان خوزستان و در جنوب غرب ایران است که پیشینه تاریخی آن بنابر پژوهشهای انجام شده و وجود آثار و سنگ نبشتههای باستانی مربوط به دوران هخامنشیان و پیش از آن (عیلامیان) میباشد. تقریبا بیشتر باستان شناسان بر پیشینه تاریخی ۶۰۰۰ ساله ایذه اتفاق نظر دارند. ایذه، شهر نگارکندههای سنگی و صخرهای ایران نام نهاده شدهاست.
ویژگیهای جغرافیایی و آب و هوا
ایذه در استان خوزستان، در ۳۱ درجه و ۵۰ دقیقه پهنای شمالی و ۴۹ درجه و ۵۲ دقیقه درازای خاوری نسبت به گرینویچ و ارتفاعی معادل 835 متر از سطح دریا واقع شدهاست. ایذه از نظر آب و هوایی خنکترین شهر استان خوزستان است که علت آن را میتوان قرار گرفتن این شهر در دشتی وسیع در دامنه رشته کوه زاگرس وبارش برف در برخی نقاط مرتفع مشرف بر شهر و نیز وجود وسیعترین پوشش جنگلی استان خوزستان (۱۸۰٫۰۰۰ هکتار) در این منطقه دانست. دمای شهر ایذه در زمستان گاهی به زیر صفر درجه سانتی گراد میرسد و میانگین آن در فصل تابستان۲۴ درجه سانتی گراد است. میانگین بارش سالیانه در ایذه 700-800 میلیمتر میباشد.
مردم
رقص محلی بختیاریها که به دستمال بازی شهرت دارد.
ساکنان ایذه از طوایف هپارتیپ یا هپیرتیپ بودند که ظاهراً همان قوم دلیر و شجاعی است که یونانیان از آنها با نام امردیان یا مردیان یاد کرده اند. هرودوت آنان را جزو طوایف بدوی ایران می داند(۲) و دیودور سیسیلی(۳) از آنان به عنوان مردمی استقلال طلب یاد می نماید.(۴)
جمعیت شهر ایذه
جمعیت این شهر در سرشماری سال ۱۳۸۵، ۱۰۴، ۳۶۴ نفر برآورد شدهاست که البته این عدد به دلیل سکونت بیشتر جمعیت مردمان ایذه در مرکز استان و دیگر مناطق نفت خیز (به دلیل اشتغال اهالی این شهر در امور عمرانی و نفت) است.
گویش مردم ایذه [ویرایش]
تمامی مردم ایذه به گویش بختیاری صحبت میکنند. گویش بختیاری نوعی از گویش لری میباشد که مردم مناطق جنوب لرستان، بخشهای شرقی و شمالی خوزستان، چهارمحال و بختیاری و مناطق غربی استان اصفهان بدان سخن میگویند.
نامها
شهر ایذه از روزگار باستان تا امروز به نامهای ایزج، ایذه، اوجا، آیا پیر، آنزان، انشان، ایگه، ایجهه، اریگ، ایج، ایدج الاهواز، مالمیر یا مال امیر خوانده شدهاست. کلمه ایذه برگرفته از واژه ایجه یا ایگه فارسی باستان به معنی مسکن و محل زندگی است.(۵) به علاوه به دلیل وجود زیجهای بسیار در این ناحیه، این شهر به نام اریگ یا ایج خوانده میشدهاست. به عقیده برخی از محققین این شهر در نیمه دوم هزاره دوم پیش از میلاد «انزان» نامیده میشد و مرکز ایالت انزان بودهاست. میتوان ایذه را تغییر شکل یافته ((انزان)) عیلامی نیز دانست.
ایدیده یا ایدیذ عیلامی با توجه به اینکه تمدن عیلام در منطقه کوهستانی فعلی بختیاری قرار داشتهاست و شهر ایدیده از شهرهای مهم آن بودهاست و ایدیذه به معنای شهر کنار آب آمدهاست و به دلیل قرار گرفتن ایذه کنونی در کنار تالاب شط (منگر) میتوان گفت که ایدیده همان ایذه کنونی بودهاست. شباهت میان حروف ایدیده با حروف ایذه نیز میتواند دلیل براین مدعا باشد.
اوجا یا هوجا اوجا یا هوجا که یونانیان این شهر را به این اسم میخوانند و مردم آنجا را اوجیا میگفتند.
ایاپیر یا اجاپیر ایاپیر یا اجاپیرکه از اسامی باستانی این شهر میباشد و در کتیبههای اشکفت سلمان نام ایذه آیاپیر یا آجاپیر آمدهاست.
آنزان یا آنشان آنزان یا آنشان به معنی دارنده فر است[نیازمند منبع] که این نام از نظر زمانی قبل از آن است که یونانیان این شهر را اوجا یا هوجا بخوانند. از متون تاریخی چنین برمی آید که انشان یا انزان یکی از ایالتهای مهم دولت عیلام بودهاست و با توجه به گفتههای یاقوت حمودی در معجم البلدان میتوان به این نتیجه رسید که آنزان بر همین منطقه اطلاق میشدهاست زیرا این شهر در روزگار باستان از نواحی آباد بوده و اهمیتی بسزا داشتهاست و به همین دلیل آنزان که نام این شهر بودهاست برتمام ایالت اطلاق شدهاست.
ایزج یا ایذج اکثر مورخین در آثار خود این شهر را با نام ایزج ذکر کردهاند چنانکه ابن حوقل در صوره الارض ابودلف در سفرنامه، مقدسی در احسن التقاسیم حمدالله مستوفی در نزهه القلوب از این شهر با نام ایزج یاد کردهاند.
اصطخری در مسالک و الممالک از ایزج اسم برده و این شهر را جزو خوزستان دانستهاست و قزوینی در آثار البلاد به ایزج اشاره نموده و حدود جفرافیایی و آثار تاریخی آن را ذکر نمودهاست. طبری در تاریخ الرسل و الملوک و ابن ایثر در تاریخ کامل این شهر را با نام ایزج ذکر نمودهاند. مولف معجم البلدان نیز از عظمت منطقه بختیاری در روزگار سلوکیان سخن گفته و معتقد است که یونانیها در این خاک آبادیهایی ساخته بودند. در دوره ساسانیان از احداث و توسعه راهها در منطقه سخن به میان آمدهاست. عدهای از مورخین برخی ایل راههای فعلی بختیاری را یادگار آن دوران دانستهاند.
حافظ شیرازی نیزاز ایذج درغزل شماره ۳۹۰ دیوان خود چنین یادمیکند:
«
«بعدازاین نشکفت گربانکهت خلق خوشت *** خیزدازصحرای ایذج نافه مشک ختن»
»
ایذه در روزگار ایلامیان آیاپیر، آنزان نامیده میشد. از واپسین روزگاران هخامنشی خاستگاه الیمایی ها(بازماندگان ایلامیان)بودهاست که هم زمان با دورهٔ سلوکی- پارت، بسته به شرایط قلمرو خود را گسترش میدادند. پیکره{مجسمه} مفرغین مرد شمی از آن دورهاست. در دوره ساسانی به نام ایذه خوانده شد و با گشودن آن به دست مسلمانان ایذج نامیده شد. اتابکان لر که در سدهٔ پنجم هجری پدیدار شدند، بدان مالمیر میگفتند، نامی که همچنان بر سر زبان هاست. از دههٔ ۱۳۳۰ شهر دگر باره ایذه نامیده شد. نام ایذه نامی بسیار باستانی است و از دوران پیش از ساسانیان رایج بودهاست. این شهر در دورههایی نامهای دیگری نیز داشتهاست نام مالمیر که همان مال امیر است (مال در زبان بختیاری به معنی خانهاست) بیشتر در زمان هزاراسفیان که به اتابکان لر بزرگ مشهور شدهاند کاربرد داشتهاست.
واژه باستانی ایذه در سدههای اخیر به کلی فراموش شده بود تا این که در زمان پهلوی اول، بار دگر زنده شد و در تیرماه ۱۳۱۴ هـ. ش، از سوی فرهنگستان ایران به نام پیشین خود، ایذه نامگذاری شد.(۲۰)
پیشینه تاریخی
از آثار به دست آمده ایذه از جمله نگارهها و نقش برجستههای عیلامی (اولین حجاریهای ایران باستان قبل از هخامنشیان)، میتوان نتیجه گرفت که آنجا مرکز مهمی در زمان عیلامیها بودهاست. این آثار به دو دسته آثار عیلام قدیم و نو تقسیم میشود که به شرح زیر میباشند: دوره عیلام قدیم: این دوره به سلسله سیمشکی متعلق است که چندین بار توسط حاکم اور نابود گشت.(۷) آثار باقی مانده از این دوره به شرح ذیل است: الف) نقش برجسته شاهسوار: شاهسوار جایگاهی باستانی در حومه ایذهاست که در آن آثار باستانی از جمله نقش برجستهای متعلق به دوره عیلام قدیم (قرن ۲۰ ق. م.) واقع شدهاست. این نقش برجسته به احتمال زیاد نمایانگر صحنه بار عام یک پادشاه یا ابراز بندگی در مقابل یک خدا است. ب) نقش برجسته خونگ اژدر: این جایگاه به خونگ نوروزی نیز معروف است و در نزدیکی دریاچه میانگران (۱۲ کیلومتری شمال ایذه) واقع شدهاست که نقش برجستههای آن مانند شاهسوار حجاری شدهاست. دوره عیلام نو: ایذه در دوره عیلام نو «آیاپیر» نامیده میشدهاست و پادشاهان آن به صورت مستقل زیر نظر سوخالماهو وزیر اعظم عیلام حکومت مینمودند. حکومت عیلام در این دوران به صورت اتحادیهای بود و متشکل از تعدادی حکومتهای محلی مستقل اداره میشد.(۸) آثار این دوره عبارتند از: کول فره (کول فرح): کول فره برسی دره مانند در کوههای اطراف دشت، واقع در ۷ کیلومتری شمال شرقی ایذهاست که در عصر عیلام نو به عنوان نیایشگاهی باز مورد استفاده قرار میگرفتهاست. در این شکاف ۶ نقش برجسته به همراه نوشتارهای عیلامی (میخی) اطلاعات تاریخی ارزشمندی را در اختیار میگذارند. بیشتر این نقش برجستهها مراسم مذهبی یا میهمانیهای هانی شاه، پسر تاهی هی (تاخی هی) حاکم دست نشانده آیاپیر از طرف شوتروک ناهونته را یادآور مینمایند. از نکات جالب توجه این نقش برجستهها میتوان به آداب و رسوم امور مذهبی عیلام اشاره نمود که در آن کاهنان در حال قربانی کردن حیوانات و نوازندگان در حال نواختن موسیقی و مردم یا بزرگان دارای حالتی خاص (شاید حالت خلسه) در نیایش و حمل خدایان میباشند.(۹) اشکفت سلمان: تنگهای در کوه الهک واقع در شمال غربی ایذهاست. در این تنگه چهار نقش برجسته وجود دارد که تمامی آنها به هانی تعلق دارند که بیشتر به خانواده سلطنتی و خدایان اشاره نمودهاست. در این جایگاه باستانی روزگاری نیایشگاه «تاریشا» وجود داشتهاست.
براساس برخی روایات تاریخی، اسکندر پس از ورود به ایران و توقف در همدان به خاطر مرگ هفس تیون سردار جوان خود سخت آشفته شد و دستور داد که یالهای اسب و قاطرها را بچینند و کنگرههای برج و باروها را برافکنند. سپس غیب وی وی از طرف ژوپی تر، هفس تیون را نیم خدایی نامید و برای آمرزش وی قربانی طلب کرد. بالاخره اسکندر برای اینکه در جنگ تسلی بیابد، به مملکت کوسی ها رفته و پس از مطیع کردن آنها شکار انسان ترتیب داد و امر نمود تفاوتی بین مرد و زن، بزرگ و کوچک نگذاشته و همه را بکشند و این قصابی وحشت انگیز را قربانی دفن هفس تیون نامید. این حادثه در کوههای بختیاری در ایذه اتفاق افتاد.(۱۱) از این دوران و سپس از دوران پارتی چندین مجسمه و چند نقش برجسته و... باقی ماندهاست. از این زمان به بعد، ایذه مستقل اداره و به نام الیمائید خوانده میشد. آثار این دوره عبارتند از: خونگ یارعلی وند: در این جایگاه باستانی که در ۳ کیلومتری خونگ اژدر واقع شدهاست، نقش برجستهای شامل دو فرد الیمایی در یک مراسم آیینی وجود دارد. خونگ کمال وند: این جایگاه باستانی در ۴ کیلومتری شمال خونگ یار علی وند واقع شده و دارای نقش برجستهای به همراه کتیبهای الیمایی است. خونگ اژدر (۲): (۱۴۲ ق. م) درست پشت تخته سنگی که نقش برجسته عیلام قدیم قرار داشت، نقش برجستهای متعلق به زمان پارتیها قرار دارد که مهرداد دوم شاه اشکانی را به همراه افراد بلندپایه الیمایی نشان میدهد. قلعه کژدمک: در ارتفاعات خونگ اژدر قلعهای از لاشه سنگ و ساروج و خشت با تاقهای هلالی و سنگی واقع شده که در این ناحیه به «قلعه کژدمک» معروف است. این قلعه احتمالاً در زمان اردشیر ساسانی متروک شدهاست. ایذه در دوره ساسانی نیز از شهرهای آباد و پرجمعیت به شمار میرفت و آتشکده آن تا زمان هارون الرشید برقرار بودهاست.(۱۲) از روزگار خلافت عمر بن الخطاب، واژه ایذه عربی شد و آن را ایذج خواندند. اولین رویارویی این مردم استقلال طلب تاریخ ایران با مسلمانان در سال ۱۷ هـ. ق (۶۳۸ م) رخ داد. در این واقعه نعمان بن مقرن مزنی، سردار عرب به خوزستان آمد و پس از گشودن رامهرمز، به ایذه رفت و با شیرویه حکمران آنجا صلح نمود و شهر تسلیم شد.(۱۳) در سال ۲۲ هـ. ق اولین درآمد حاصل از خراج ایذه و رامهرمز به حکومت بصره تخصیص یافت. در سال ۲۹ هـ. ق مردم ایذه در برابر ابوموسی اشعری حاکم بصره سر به شورش برداشتند، ولی کاری از پیش نبردند.(۱۴) شهر ایذه در زمان خلفای عباسی، کرسی ولایت بود و «ایذج الاهواز» خوانده میشد، تا با محلی دیگر به همین نام در نزدیکی سمرقند اشتباه نشود.(۱۵) این شهر در سده ۶ هـ. ق، در دوران مغول، مرکز حکومت اتابکان لرستان یا امرای فضلویه بود که از ۵۵۰ هـ. ق توسط ابوطاهر در سرزمین لر بزرگ و بخشی از خوزستان حکومت میکردند(۱۶) و برای نخستین بار آنان بودند که ایذه را مالمیر یا مال امیر (ملک امیر) نامیدند.(۱۷) نخستین بار ابن بطوطه در نیمه نخست سده ۸ هـ. ق آن را به صورت مال امیر در سفرنامه خود آوردهاست:
«
«از تستر (شوشتر) حرکت کردیم. سه روز از کوههای بلند راه میرفتیم تا به شهر ایذه رسیدیم، ایذه را مال الامیر نیز مینامند.(۱۸)»
»
آثار دوره اتابکان لر بنایی از لاشه سنگ است که در اشکفت سلمان پس از حفاری نمایان شد. پس از برافتادن حکومت اتابکان در ۸۵۷ هـ. ق ایذه رو به خرابی گذارد و ساکنان آن به کوچروی روی آوردند.(۱۹) همچنین آثار دوره ایلخانی و مغول از جایگاه باستانی به نام تاق طویله به صورت بنایی سنگی - گچی با آثار گچبری و کاشی کاری در شهر کنونی ایذه به دست آمدهاست. از دوره صفویه گورستانی با شیرهای سنگی در شاهسوار وجود دارد که البته تا دوره قاجار هم از آن استفاده میکردند.
ایذه در دوران معاصر
اوج شکوفایی تاریخ معاصرایذه مربوط به دوران مشروطیت میباشد، درعصرمشروطه مردم ایذه نیزهمراه و همگام با سایرروشنفکران و مجاهدین بختیاری فتوای روحانیت رالبیک گفتندوعلیه استبداد صغیر قاجار، ضمن پیوستن به سپاه بختیاری، به فرماندهی سرداراسعد بختیاری(فاتح ملی) قیام کردندوظفرمندانه پس از فتح اصفهان موفق به فتح تهران شدند. البته نقش مردم ایذه درملی شدن صنعت نفت و مقابله بااستعمارانگلیس درنفوذبه مناطق بختیاری، مبارزه باطاغوت وشرکت درهشت سال دفاع مقدس و استواری آنان همچون شیرهای سنگی(بردشیر) مثال زدنی است.
آثار باستانی
عروج یاشوسن به گفته بعضی مورخان همان محل قصر شوسن مذکور در تورات است که در ایذج بوده. لایارد، عالم انگلیسی مدتی از عمر خود را در ایذه گذرانید. ۱۴ مورد اثار باستانی مربوط به سلسلههای ماقبل میلاد در ان وجود دارد از جمله ایلامیها.از دیگر اثار معروفباستانی این شهرستان میتوان اشکفت سلمان و کول فرح و خنگ اژدر یا روستای شمی و... نام برد لازم به ذکر است که مجسمه ایاپیر از روستای شمی در اورده شدهاست. پل ایذج یکی دیگر از آثار باستانی ایذه میباشد، این پل از شگفتیهای قابل توجه تاریخی است، زیراجنس آن ازسنگ و ملات ساروج بوده و بر روی بستر رودخانهای خشک و بسیار عمیقی بنا شدهاست. همچنین در ایذج آتشکدهای قرار داشتهاست که تا زمان هارون الرشید فروزان بودهاست. بردگوریهای موجوددرکوههای ایذه و بختیاری نیزحکایت از دین اهالی آن پیش از اسلام و در ایران باستان زرتشتی دارد. شیرهای سنگی بردشیر نیز از آثار باستانی ایذه به شمار میروند که البته نمونههای بسیاری در دیگر نقاط بختیاری یافت میشود.
اماکن جهانگرد
سد کارون 3 در ایذه از بزرگترین سدهای خاورمیانه.
علرغم آب وهوای مساعد، وجودپتانسیلهای طبیعی وتاریخی گردشگری نظیر:
دشت سوسن با چشمههای فراوان
بردگوری (گوردخمههای)مربوط به ایران باستان
منطقه توریستی تفریحی زراس (حاشیه سد کارون ۳)
پلهای دوقلوی کارون جایگزین پل قدیم شالو
آثار باستانی اشکفت سلیمان (اشکفت سلمان)
آثار باستانی کول فرح
آثار باستانی خونگ اژدر
تالاب میانگران
منطقه توريستي تفريحي حاشيه درياچه سد و نيروگاه كارون سه
منطقه توریستی تفریحی گلزار
منطقه توریستی تفریحی دشت مرغا
منطقه توریستی تفریحی مال آقا
منطقه زیارتی امامزاده عبدالله
منطقه ی تفریحی کوه سفید
سد کارون 3
امامزاده چهل تنان درشمال دهدز
صنایع دستی وقالی بختیاری
بافت قالی وقالیچههای بختیاری از دیرباز در ایذه، مانندسایرمناطق بختیاری رونق داشتهاست. قالی بختیاری نوعی قالی کهن ایرانی است که در آن از نقشهای حیوانات همچون بز کوهی (کل، پازن)و کبک و... در کنار نقش گل و بوته بهره گرفته میشود البته عمده شهرت قالیهای بختیاری به دلیل بکارگیری اشکال هندسی و ذهنی باف همراه بارنگ و پشم والیاف طبیعی در آن است
از دیگر صنایع دستی ایذه میتوان گلیم بافی، نمد مالی، گیوه دوزی، چوقابافی، شیرسنگی تراشی و...نام برد.
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#7
Posted: 10 Aug 2011 09:09
مجسمه مرد شمی که در روستای شمی ایذه یافت شد
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#8
Posted: 10 Aug 2011 09:14
شهر شوش با ۵/۶ کیلومتر مربع مساحت در ۲۴ کیلومتری جنوب غربی دزفول و ۱۱۵ کیلومتری شمال غربی اهواز بین ۳۲ درجه و ۲ دقیقه عرض شمالی و۴۷ درجه و ۱ دقیقه طول شرقی نسبت به نصف النهار گرینویچ قرار دارد. بلندی شهر شوش از سطح دریا ۸۷ متر وفاصله هوایی تا تهران ۴۷۹ کیلومتر است. فاصله زمینی شوش تا تهران ۷۶۶ کیلومتر، تا اهواز ۱۱۵ کیلومتر، تا دزفول ۲۴ وتا اندیمشک ۳۸ کیلومتر است. حدود ۱۳۲۹ هـ.ش به مرکز بخش تبدیل شد.
شهر باستانی شوش از مراکز تمدن قدیم، از معروفترین شهرهای دنیا، پایتخت چند هزار ساله مملکت عیلام وهمچنین پایتخت زمستانی امپراطوری هخامنشی بودهاست. حمزه اصفهانی شوش را چنین توصیف نموده: شوش به معنی شهر زیبا، باصفا، خوب و لطیف. در تورات و در قاموس موسی درباره شوش آمدهاست: شوشن یا شوشان درعبری زنبق بوده، در یونان سوسنای میگفتند و نامهای دیگرش «سوسا» «سوس» بوده، قسمت بزرگی از ولایت شوش و عیلام را هم «سوسیانا» یا «سوزیانا» میگفتند. شوش یا شوشن نام همه گیاهان تیره سنبل و زنبق و نرگس و اسپرغم به شمار میرود. شوش در قرون وسطی آباد و مرکزی بزرگ برای خوزستان بودهاست که در آن روزگار چندین شهر، آبادی و حومه داشته و در آن شهر قلعهای محکم و قدیمی، بازارهایی با شکوه و مسجدی با ستونهای گرد وجود داشتهاند. این شهر به داشتن منسوجات ابریشمی خام، ترنج، انار و نیشکر معروف بودهاست. آرامگاه دانیال نبی در شهر شوش واقع گردیدهاست. شوش در دوره اسلامی نیز مدتها از شهرهای پرجمعیت و پررونق بود، هنگامی که مرکز خوزستان به اهواز منتقل شد شوش کم کم اهمیت خود را از دست داد. در طبقات پایین تر این شهر آثاری بدست آمده که باستان شناسان آنها را مربوط به ۸ هزار سال پیش میدانند.
بزرگان شهر شوش
دانیال در باور ادیان ابراهیمی یکی از پیامبران بنی اسرائیل(قرن هفتم پیش از میلاد) است. دانیال به زبان عبری به معنای «خدا حاکم من است» میباشد. در سال ۶۵۵ پیش از میلاد وی را به دربار «نبوکد نصر» پادشاه بابل به اسارت بردند. وی در آنجا به علوم کلدانیان و زبان مقدس واقف گردید و در حکمت از آنان پیشی گرفت. اولین واقعهای که سبب نفوذ دانیال نبی گردید تعبیر خواب نبوکد نصر بود. بدین گونه ادعای پیغمبری نمود و مورد توجه آن پادشاه قرار گرفت. وی به همراه عدهای از قوم یهود به ایران مهاجرت نمود ودر شوش ساکن شد ودر آنجا درگذشت.
آرامگاه دانیال نبی در ساحل شرقی رودخانه شاوور و روبروی تپه ارگ قرار دارد. بنای زیارتگاه او شامل دو حیاط است. بر روی گنبد مخروطی – پلهای قرار دارد که نوع رایج گنبدهای منطقهاست.
دِعبِل خُزاعی (زاده ۱۴۸-درگذشته ۲۶۴ قمری) با نام کامل ابوعلی، دعبل بن علی بن رزین بن عثمان بن عبدالله بن بدیل بن ورقاء خزاعی کوفی، شاعر، ادیب و عالم شیعی که مدیحهسرا و ذاکر فضایل اهل بیت بود.
تاریخ شوش [ویرایش]
شهر باستانی شوش مرکز تمدن عیلام بوده که واقع در یکصد و پنجاه کیلومتری شرق رود دجله در استان خوزستان است.
شوش یکی از قدیمیترین سکونتگاههای شناخته شدهٔ منطقهاست، احتمالاً به سال ۴۰۰۰ پیش از میلاد پایه گذاری شده، با وجود اینکه نخستین آثار یک دهکدهٔ مسکونی در آن مربوط به ۷۰۰۰ سال پیش از میلاد هستند.
شهر باستانی شوش روزگاری مرکز برخورد دو تمدن مهم بوده، که هریک به سهم خود در دیگری تأثیر داشتهاست، یکی تمدن میانرودان ودیگری تمدن عیلام. قرار گرفتن این منطقه در شمال خلیج فارس و نیز همسایگی با میانرودان در پیدایش این وضع ویژه تأثیر بسیاری داشتهاست.
شوش در دوره هخامنشیان شکوه گذشته خویش را باز یافته وچهار راه شرق وغرب گردید. با توجه به اهمیت و موقعیت جغرافیایی و سیاسی خاص شوش بود که راههای بسیاری و به ویژه راه بزرگ موسوم به «راه شاهی» ارتباط این شهر را به نقاط گوناگون جهان برقرار کرد.
راه شاهی که در دوره هخامنشیان و به دستور داریوش بزرگ ساخته شد، شهر شوش، پایتخت سیاسی دولت هخامنشیان را به پاسارگاد، تخت جمشید و دیگر شهرهای امپراتوری، از جمله شهر نامی سارد پایتخت کشور لیدی پیوند میداد.
میتوان گفت اداره سرزمین پهناور ایران وحفظ امنیت آن و انتقال سریع یگانهای نظامی و گسترش بازرگانی و ترابری و تسهیل در امر مسافرت از مهمترین عوامل ساخت و گسترش شبکه راهها در این دوره بودهاست.
از سوی دیگر ایجاد راهها و برقراری امنیت و تسهیل و بازرگانی، خود موجب پیوند و آشنایی ملتهای گوناگون گردید که این امر مایه انتقال فرهنگها و باورهای گونهگون گردید وبسیاری از نظرات فلسفی و باورهای دینی از این راه میان ملتها مبادله شد. بر طبق تاریخ فتح الفتوح و همچنین تاریخ طبری، اعراب به هنگام فتح شهر شوش بیشتر از ۳۰ هزار نفر را به قتل رساندند و تعداد ۲۰ هزار گاو - اسب، زن و دختر را به غنیمت بردند این شهر تا قرنها بعد از رونق افتاد.
به سبب اخلاص مسلمانان شیعه و یهودیان ایران به حضرت دانیال، شوش یک دهکدهٔ مسکونی است. امروزه شهر شوش در شمال استان خوزستان از یادمانهای تاریخی کهن؛ دیگر آن شکوه و اهمیت دیرین خود را دارا نیست. نامهایی مانند سوس - شوشا- سوسه - سویس و سویز که در بعضی مناطق شمال آفریقا وجود دارد نیز مرتبط با نام شهر شوش است مهاجران ایرانی و عرب که از این منطقه به شمال آفریقا مهاجرت کردهاند این نامها را در دوره اسلامی رایج نمودهاند شهر شوش در دوره قبل از اسلام شهرت بینالمللی داشته و به همان اندازه شهرت داشته که بابل، کلده، لیدی، نیل و...
شوش یکی از قدیمی ترین شهرهای جهان است. حفاریهای باستان شناسی نشان میدهد که این منطقه در ۹۰۰۰ سال پیش از میلاد محل سکونت کشاورزان بوده.آنها از زندگی خود آثاری بر جای گذاشتهاند که اکنون به صورت تپههای گوناگون باستانی کشف شدهاست.در ۵۰۰۰ سال پیش از میلاددر این مکان مردم در قلعه زندگی میکردند و از۴۰۰۰سال پیش زندگی در شوش به صورت شهری در آمدهاست. این منطقه که بین رودهای کرخه و دز قرار دارد پایتخت سیاسی ایلامیها بودهاست. قلعه ایلامیها روی تپهای در مرکز شهر شوش واقع بوده که فرانسویها روی آن قلعه جدیدی احداث نمودهاند. در کنار آن تپه شاهی قرار دارد که احتمالا به صورت زیگورات بوده. است و درنزدیکی آن تپه صنعتگران قرار دارد. آشوربانیپال بین سالهای ۴۶۵-۴۶۰ قبل از میلاد شهر شوش را فتح کرد و آنرا مانند دیگر فتوحات آشوریها با خاک یکسان کرد. داریوش اول هخامنشی آنجا را بازسازی نمود و کاخ آپادانای خود را در تپه شاهی برپا نمود. خشایارشا نیز در شوش زندگی میکردهاست.در زمان اردشیر اول متاسفانه در اثر آتش سوزی بزرگی اکثر بناهای شوش از بین رفتند.بقایای این آثار باستانی در قرن بیستم از زیر خاک بیرون آمدند. قسمت عمدهای از آنها در اثر تسطیح دشت خوزستان برای اهداف کشاورزی از بین رفتهاست و جنگ هشت ساله ایران و عراق نیز خسارات زیادی به آثارباستانی وارد کردهاست. حفاریهای غیر مجاز ساکنین دشت و حمله باستان شناسان غربی، باعث شدهاست قسمت عمدهای از این آثار از بین برود یا به موزههایی همچون لوور برسد.
شمال دشت خوزستان که محل ورود سه رود کارون کرخه و دز به این دشت رسوبی و حاصلخیز است محل مناسبی برای استقرار بشر اولیه بودهاست، که به تازگی با تکثیر نباتات و اهلی کردن حیوانات آشنا شده بود. در ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد آنها با احداث آبراهها و سدهایی مشکل آبرسانی را حل نمودند. باستان شناسانی همچون گیرشمن و ژان پرو بقایای ساختمانهای عظیمی را در تپههای شوش کشف کردند که نشان از اهمیت این تپهها در منطقه میدهد. در کل دشت شوش تپههای فراوانی وجود دارد و نشان میدهد در پهنه عظیم این دشت اجتماعات فراوان پراکنده کشاورزی وجود داشتهاست که مرکز همه آنها در شوش بوده و همگی از نظر فرهنگ صنعت و نحوه زندگی با هم وحدت داشتهاند.
[۳]
تپههای باستانی شوش
.
تپه جوی در شمال تپه جعفر آباد، تپه بند بال، بوهلان و تپه معروف آکروپل شوش از تپههای معروف پیش از تاریخ منطقه شوش هستند که آثار متعددی در آنها پیدا شدهاست و به دوره سوزیانا تعلق دارند و در این تپهها آدمیان در روستاها ساکن شده اندو در این منطقه تپههای باستانی بسیاری دیده میشود و آنهایی که نام برده شدند معروف ترین هستند. شوش بخشی از کشور ایران است که اولین آثارشهر نشینی و تجارت در آن ظهور کردهاست و انسان در نه هزار سال پ م در این منطقه کشاورزی میکردهاست. در این منطقه پیشرفت خانه سازی و تشکیل خانواده همزمان با بین النهرین صورت گرفتهاست. از هزاره چهام پ م از شوش کوزههای دراز باریک به دست آمدهاست. اوایل هزاره سوم پ م بر لوحهای گلی خط تصویری نوشته شدهاست که کلید واژه آن هنوز رمز گشایی نشدهاند. این لوحها برای مصارف تجاری ساخته شدهاست. در این دوره تاریخی ایلامیها در شوش قدرت گرفتهاند. [۴]
اقتصاد شهر شوش
حیات اقتصادی شهر شوش با احداث راه اصلی تهران – خرمشهر و راه آهن سراسری آغاز گردید. اهمیت تاریخی آن نیز موجبات توجه و جذب جهانگردان و مشتاقان زیارت بارگاه دانیال نبی را فراهم آورد به نحوی که با افزایش جمعیت این شهر در سال ۱۳۳۵ دارای شهرداری گردید و با احداث سد دز شبکه خطوط انتقال انرژی، سیستم آبیاری مدرن، ایجاد کشت و صنعتها به خصوص هفت تپه و واحدهای صنعتی متعدد منطقه شمال خوزستان به خصوص ناحیه اطراف، شهر شوش شاهد تحول اقتصادی عظیمی است که جایگاه ویژهای در اقتصاد ملی و توسعه کشور بدست آورد. با فراهم شدن زمینههای مناسب سرمایه گذاری و توسعه فعالیتهای جدید اقتصادی در منطقه بخش خدمات ویژه بازرگانی و مبادله کالا از یک سو، خدمات بانکی و اداری از سوی دیگر گسترش یافت به نحوی که بخش عظیمی از نیروی انسانی شاغل در منطقه را به خود جذب نمود. در شهر شوش نقش بخش خدمات و بازرگانی برجسته تر از سایر بخشها است.
کشاورزی
وجود اراضی مستعد کشاورزی، رودخانههای پرآب دائمی، سفرههای آبهای زیرزمینی سطح نسبتاًوسیع جنگل در حواشی رودخانه، سواحل و آب بندهای متعدد، مراتع و مراکز کشت و صنعت در شهرستان شوش سبب شدهاند که فعالیت کشاورزی (زراعت، دامداری و صید ماهی) مهمترین فعالیت اقتصادی منطقه به شمار آید و بالاترین جمعیت فعال را به خود جذب نماید و در این میان بخش زراعت از اهمیت ویژهای برخوردار است به طوری که ۸۵ درصد شاغلین بخش کشاورزی را به خود مشغول کردهاست. در بررسی وضعیت دما و بارش شهرستان شوش مشخص شده که این منطقه حداقل در ۶ ماه از سال با کمبود بارش مواجهاست و از آنجایی که سالانه سطح وسیعی از اراضی به زیر کشت زراعتهایی چون گندم، نیشکر، ذرت، برنج، چغندرقند و دیگر میرود بهره برداری و توزیع آبهای سطحی منطقه از اهمیت ویژهای برخوردار است. به طور کلی شیوههای آبیاری زمینهای زراعی شهرستان به شرح زیر است: الف) اراضی زیر شبکه مدرن آبیاری دز: سطح بسیار وسیعی از اراضی شهرستان شوش زیر پوشش این سیستم آبیاری میباشد که از کانالهای مدرن درجه ۱ و ۲ تشکیل شدهاست. کل زمینهای زیر پوشش این شبکه ۳۸۹۹۴ هکتار میباشد که بالاترین رقم مربوط به دهستان حسین آباد است که رقم ۱۲۸۵۵ هکتار را به خود اختصاص دادهاست. ب) اراضی زیر ایستگاه پمپاژ چاهها: بسیاری از اراضی غرب شهرستان شوش که در غرب رودخانه کرخه قرار دارند به وسیله چاههای عمیق و نیمه عمیق آبیاری میشوند و انتظار میرود با بهره برداری از سد عظیم کرخه و اجرای سیستم کانال کشی آن باعث رشد و توسعه کشاورزی و اقتصادی منطقه گردد. بیشتر محصولات کشت شده شامل گندم و ذرت میباشد ولی صیفی جات مرکبات و شالی کاری نیز در بعضی مناطق رواج دارد.
وجود سه رود خانه کرخه، دز و شاوور شهرستان شوش را از نظر کشاورزی در استان خوزستان ویژه و ممتاز نمودهاست.
وجود پوشش گیاهی اطراف رودخانه کرخه و دز امکان ایجاد بزرگترین اماکن تفریحی منطقه را به وجود آوردهاست.
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#9
Posted: 10 Aug 2011 09:16
نمای هوایی از شهر شوش که مرقد پیامبر دانیال و قلعه آپ
ادانا در آن مشخص است،
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#10
Posted: 11 Aug 2011 17:37
هَگمَتانَه، فارسی باستان: Haŋgmatana، یونانی: Ecbatana، فارسی نو: همدان. هگمتانه به معنی «جای بهم آمدگان»، «جای گرد آمدگان»، نام باستانی شهر همدان در زبان ایرانیان در زمان مادها و هخامنشیان است. برخی هگمتانه را «شهر مادها» معنی میکردند و آن را برابر با عبارت ایلامی نو hal.mata.na «شهر مادها» میگرفتند که نادرست است.
هگمتانه پایتخت شاهنشاهی مادها و پایتخت تابستانی ایران در زمان هخامنشیان و اشکانیان بوده است. این شهر کهن، نخستین پایتخت ایران بوده و به همراه آتن در یونان و رم در ایتالیا، از معدود شهرهای باستانی جهان است که همچنان زنده و مهم است. با این تفاوت که همدان هرگز اهمیت خود را از دست نداده و از آن دو شهر نیز قدیمی تر است. یونانیان هگمتانه را اِکباتان میخواندند که یونانی شده هگمتانه است.هرودوت این شهر را ساخته دیااکو دانسته و گفته است که هفت دیوار داشته که هر کدام به رنگ یکی از سیارهها بوده اند.
تاریخچه
شهر هگمتانه را اقوام آریایی ماد (سده ۱۷ پیش از میلاد) [۱] بنا نهادند و آن را پایتخت نخستین شاهنشاهی ایرانی قرار دادند. هرودوت بنای آنرا به دیااکو نخستین شاه ماد نسبت داده و گفته است که هفت دیوار داشته که هر کدام به رنگ یکی از سیارهها بوده است. ولی گروهی از دانشمندان بنای آن را به فرورتیش، سومین شاه ماد نسبت دادهاند. برخی معتقدند که «کَر کَشی» که در لوحهای آشوریان به آن اشاره شده، در محل همدان بوده است. آشوریان باستان به شهرهای قوم کاسی، عنوان «کار کاشی» داده بودند، که “ کار“ به معنی قرارگاه یا منزلگاه و “ کاشی “اسم قوم“ کاسی“ است. و از این رو گویند که اسم قبلی هگمتانه، «اکسایا» یعنی شهر کاسیها بودهاست.
نمای کاخ باستانی هگمتانه در نقشهای آشوریان بر مبنای توصیف هرودوت
از آثار زرین شاهان هخامنشی که در ویرانههای هگمتانه یافته شده است.
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد