انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
ایران
  
صفحه  صفحه 1 از 43:  1  2  3  4  5  ...  40  41  42  43  پسین »

Guilan | گیلان


مرد

 
جایی برای معرفی فرهنگ، هنر، تاریخ، مشاهیر، افتخارات، سنتها، جاذبه ها ، وقایع،اخبار و کلیه ی مسائل مربوط به سرزمین کاس و کادوس و آمارد

شرح
نام گیلان بسیار فراتر از استان گیلان است و دامنه ی تمدن گیلان باستان بیش از مرزهای امروزی استان گیلان. نوشتار اين تایپک به پيشگاه هنر آفرينان و تمدن سازان سخت كوش و بي نام و نشان كه در سرتاسر هزاران سال تاريخ پر حادثه و غرور انگیز گیلان، بنيانگذاران فرهنگ گیلانی و ايراني بوده اند، پيشكش ميشود... جایی برای معرفی فرهنگ پررنگ، هنر اصیل، تاریخ درخشان، مشاهیر ماندگار، افتخارات طلایی، سنتهای اصیل، جاذبه ها ، وقایع، اخبار و کلیه ی مسائل مربوط به سرزمین کاس و آمارد و کادوس

هرگز از خود نپرسيد كه وطنم براي من چه كرده است!
پيوسته از خود بپرسيد كه من براي وطنم چه كرده ام؟
●○○○○○○○○○○○●₪ʘ҉۞҉ʘ₪●○○○○○○○○○○○●

راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  ویرایش شده توسط: ALI2012   
مرد

 
گيلان در اعصار گوناگون



گيلان در عصر سنگ:



گيلان در عصر فلز:



گيلان در عصر باستان:



منبع و مأخذ: نشريه گيله‌وا - سلسله مقالات « گيلان؛ ريشه‌ها » به قلم دكتر ناصر عظيمي
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
گیلان؛ ریشه‌ها: گیلان در عصر سنگ



گیلان در عصر سنگ

در شرایطی که نبود آثار و یا دست‌کم کمبود آثار باستان‌شناسی عصر سنگ در گیلان، تاریخ این دوره از گیلان را با ابهام روبه‌رو کرده است، به اعتقاد نگارنده کلید بحث در مورد چگونه‌گی حضور انسان عصر سنگ در گیلان معطوف به شناخت دقیق دو نکته است:
نکته نخست: شناخت تمدن‌های همسایه عصر سنگ در اطراف گیلان.
نکته دوم: شناخت زمین‌شناسی، جغرافیایی و شرایط اقلیمی گیلان در طول دوره کواترنر. زیرا ظاهرن قسمت عمده‌ای از جلگه گیلان در طول دوره کواترنر در معرض پیش‌روی و پس‌روی مکرر آب دریای خزر در اثر وقوع یخبندان‌های دوره‌ای عصر یخبندان قرار داشت.
حضور انسان در گوبوستان (جنوب غربی دریای خزر)، در هوتو، کمربند، تورنگ‌تپه و احتمالن در کهرام در شرق دریای خزر و تمدن پیشرفته عصر سنگ در تپه زاغه قزوین و به طور کلی در دشت قزوین نشان از آن داشت که در عصر میانه‌سنگی و نوسنگی، انسان در نزدیکی‌های منطقه مورد بررسی ما یعنی پیرامون مرزهای امروزی گیلان نه فقط حضور داشت بلکه در برخی نقاط به سطح پیشرفته‌ای از فرهنگ و تمدن دست یافته بود که با پیشرفته‌ترین نقاط دنیا یعنی میان‌رودان [بین‌النهرین] پهلو می‌زد.
تقریبن تمام بررسی‌های زمین‌شناسی نشان می‌دهد که تمام یا قسمت عمده‌ای از محدوده جلگه‌ای گیلان در آغاز کواترنر یعنی در دو میلیون سال قبل زیر آب قرار داشته است. به هنگام وقوع دوره‌های یخچالی سطح آب دریای خزر از آن‌چه امروز است بالاتر آمده و سطح وسیع‌تری از جلگه‌های امروزی را به زیر آب می‌برده است.
آن‌ها [پژوهشگران] در این نکته که سطح آب در مواقع پیشروی حداقل تا ارتفاع صفر یعنی زمین‌های جلگه‌ای گیلان را تا نزدیک‌های لنگرود، لاهیجان، رشت و صومعه‌سرا به زیر آب می‌برده با هم اشتراک نظر دارند.
رستم‌آباد یا به عبارت دقیق‌تر روستا[ی] «گنج پر» در نزدیکی رستم‌آباد را که در آن بر اساس پژوهش‌های باستان‌شناسی آثاری از سکونت انسان در ۳۰۰هزار سال پیش به دست آمده را می‌توان دل سرزمین گیلان نامید. در این‌جا باستان‌شناسان ژاپنی-ایرانی به محوطه‌ای دست یافته‌اند که به اعتقاد آن‌ها انسان در ۳۰۰هزار سال پیش در آن حضور داشته و آثاری از دست‌افزارهای سنگی از خود به جای گذاشته است.
اگر این کشف آن‌گونه که اعلام شده نشانه حضور انسان در ۳۰۰هزار سال پیش در گیلان باشد، در واقع ما با نوع انسان پیش از نئاندرتال‌ها (یا شبیه آن‌ها) در گیلان جنوبی روبه‌رو هستیم.
با دانسته‌های فوق اینک می‌توان تا حدودی به این پرسش پاسخ داد که آیا انسان در عصر سنگ در گیلان حضور داشته و اگر حضور داشته در چه نقاطی زندگی می‌کرد و به چه سطحی از فرهنگ و تمدن رسیده بود؟
پاسخ به اجمال این است که حضور انسان در گیلان عصر سنگ را باید در دو بخش جغرافیایی جلگه و کوهستان به گونه‌ای متفاوت و با توجه به شرایط جغرافیایی آن‌ها در عصر سنگ و توانایی فرهنگی انسان این دوره در انطباق با زیست‌گاه‌های منطقه مورد بررسی قرار داد.
در بخش جلگه‌ای تا دوره میانه‌سنگی به احتمال قریب به یقین حضور انسان میسر نبوده است، لیکن در دوره نوسنگی احتمالن انسان‌ها به طور پراکنده در حاشیه رودخانه‌ها به ویژه رودخانه سفیدرود استقرار یافته و به تدریج از مسیرهای ارتباطی طبیعت‌ساخته (نظیر ساحل شنی رودخانه و ساحل شنی دریا) به درون جلگه سخت نامناسب برای زندگی انسان عصر سنگ نفوذ کرده و ساکن شده‌اند.
اما فرض بر آن است که در بخش کوهستانی استقرارها بسیار زودتر انجام شده است و احتمالن از دوره ماگدالنی انسان به ویژه در حاشیه بیرونی جنگل در فاصله رودبار تا سراوان و از دره سفیدرود تا دیلمان می‌توانسته حضور داشته باشد. اکنون می‌توان پرسید که فروض بالا را کدام استدلال‌های علمی پشتیبانی می‌کند؟
نویسنده: دکتر ناصر عظیمی دوبخشری (از نشریه‌ی گیله‌وا)
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
گیلان؛ ریشه‌ها: حضور انسان عصر سنگ در بخش جلگه‌ای گیلان

حداقل تا پایان دوره ماگدالنی (۱۰هزار سال پیش از میلاد) امکان حضور انسان با فن‌آوری عصر سنگ در پهنه جلگه‌ای گیلان تقریبن وجود نداشت. چرا که اولن انسانی که در این دوره زندگی می‌کرد قادر به ساختن پناهگاه برای خود نبود. آن هم پناهگاه در جلگه پرباران، مرطوب، باتلاقی و پوشیده از جنگل و بیشه‌زاری که در فصول سرد و گرم سال، پدیده‌های اقلیمی و زیستی دشواری بر زندگی و آسایش انسان این دوره حاکم می‌نمود.



دومین مانع عمده، نداشتن پناهگاه برای استراحت و مصون ماندن از سرما و گرما و امن ماندن از جانوران در پهنه جلگه‌ای بود.


لیکن اگر تمدن موجود در دشت قزوین را به عنوان سنجه سطح پیشرفت و فرهنگ و افزایش جمعیت انسانی در این دوره در نظر بگیریم که از نظر جغرافیایی در دروازه اصلی ورود به محدوده امروزی گیلان استقرار یافته بود، نمی‌توان عدم حضور و فعالیت انسان در این محدوده را تنها به دلیل فقدان اثر و شواهد باستان‌شناسی پذیرفت. به ویژه این که می‌دانیم در این مورد هنوز پژوهش‌های چندانی بدین منظور صورت نگرفته است.



از این‌رو معتقدیم که اگرچه باستان‌شناسی برای دوره حتا نئولتیک [= نوسنگی] هم در محدوده جلگه گیلان به آثاری دست نیافته است، لیکن باید منطقن پذیرفت که به ویژه در دوره نوسنگی بخش‌هایی از جلگه‌های گیلان لااقل در امتداد و حاشیه رودخانه‌ها و ساحل دریا و به ویژه حاشیه رودخانه سفیدرود به تصرف انسان درآمده باشد و نبود آثار باستان‌شناسی را باید احتمالن در کمبود پژوهش‌های باستان‌شناسی و مهم‌تر از آن در اقلیم فرساینده جلگه بسیار مرطوب گیلان دانست.
فراموش نکنیم که عمل هوازده‌گی در هر سه الگوی شیمیایی، زیستی و فیزیکی در این محیط سخت فعال بوده است. هوازده‌گی سه‌گانه فوق قادر است در نواحی بسیار مرطوب جلگه‌ای گیلان، هر سنگی را برای دوره نه چندان طولانی پوکانده و به خاک تبدیل کند.
نویسنده: دکتر ناصر عظیمی دوبخشری (از نشریه‌ی گیله‌وا)
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
گیلان؛ ریشه‌ها: حضور انسان عصر سنگ در بخش کوهستانی گیلان

در بررسی بخش کوهستانی گیلان برای حضور انسان لازم است آن را به دو قسمت کوهستانی پوشیده از جنگل و قسمت کوهستانی فاقد پوشش جنگلی تقسیم کرد.
برخی نواحی قسمت کوهستانی فاقد پوشش جنگلی در عصر سنگ زمینه‌های مساعدتری نسبت به ناحیه جلگه‌ای برای حضور و استقرار انسان فراهم می‌کرد.
برای انسان اولیه در محوطه‌ای که در بین رودبار، رستم‌آباد، امام‌زاده هاشم، املش، کوه سُمام، دیلم و منجیل واقع شده بود، شرایط جغرافیایی بسیار مناسبی برای فصول مختلف سال جهت شکار و جمع‌آوری غذا وجود داشت. تنها کمبود پناهگاه انسانی بود. زیرا در این ناحیه به دلیل کمیابی لایه‌های آهکی (کارستیکی) ضخیم در ساختمان زمین‌شناسی ناحیه، وجود غارها و دالان‌های زیست برای سکونت اندک بود.



همان‌طور که در بررسی بخش جلگه‌ای گیلان گفته شد، در دوره‌هایی که پیش‌روی یخچال‌ها در کواترنر اتفاق می‌افتاد، زندگی در این نواحی احتمالن یا ممکن نبود و یا بسیار سخت ممکن می‌شد. در نتیجه اگر در این دوره‌ها انسان‌ها در این ناحیه حضور هم داشتند، تعداد آن‌ها بسیار محدود و اندک بوده است.
اما برای دوره‌های بین یخچالی اواخر عصر سنگ برای مثال دوره ماگدالنی و به ویژه دوره‌های میان‌سنگی و نوسنگی هیچ دلیلی وجود ندارد که این ناحیه از گیلان خالی از جمعیت انسانی بوده باشد. این احتمال حتا برای دوره‌های پارینه سنگی میانه نیز منتفی نیست. پی‌جویی‌ها و یافته‌های باستان‌شناسان پارینه‌سنگی ایران و ژاپن نیز همین نکته را به ما یادآوری می‌کنند.
اما در قسمت کوهستانی تحت اشغال جنگل، به دلیل شرایط سخت طبیعی و اقلیمی می‌توان پذیرفت که جایگاه انسان تا اواخر دوره میان‌سنگی و حتا بخش عمده‌ای از دوره نوسنگی محل مناسبی برای زندگی انسان عرضه نمی‌کرد.
در بخش‌های آینده، به عصر فلز خواهیم پرداخت.
نویسنده: دکتر ناصر عظیمی دوبخشری (از نشریه‌ی گیله‌وا)
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
گیلان؛ ریشه‌ها: گیلان در عصر فلز

مقدمه

در بررسی عصر فلز (و البته در مورد عصر سنگ نیز) باید این نکته را فراموش نکنیم که همانند امروز، آغاز یک دوره پیشرفت در تکامل اجتماعی بشر در همه‌جا و به طور هم‌زمان روی نداده است. در آن زمان هرچه نقاط از مکان اولیه پیدایش نوآوری دورتر بودند، انتقال و پخش به آن نقطه، زمان بیشتری طول می‌کشید، مگر آن‌که خود به طور مستقل به فن‌آوری فوق دست می‌یافتند.
یافته‌های باستان‌شناسی نشان می‌دهند که مرکز خلاقیت و نوآوری‌های علمی و فنی بشر در تمام زمینه‌ها در عصر فلز، در منطقه خاورمیانه و به ویژه در جایی که امروز هلال خصیب خوانده می‌شود وجود داشت.
یافته‌های باستان‌شناسی، آغاز عصر فلز را که با کاربرد مس در تمدن بشر آغاز شده در ۴۵۰۰ سال پیش از میلاد تعیین کرده است. مس فلزی است که در دمای پایین ذوب می‌شود. از همین رو احتمالن، تصادفن در آتش‌افروزی‌های بشر نخستین در نواحی کوهستانی دارای سنگ مس، ذوب شده و مورد توجه قرار گرفته است. از این زمان یعنی از ۴۵۰۰ سال پیش از میلاد که فلز به عنوان مواد اولیه ساخت ابزار در کنار مواد قدیمی چون سنگ، چوب، سفال و استخوان قرار گرفت، عصر فلز به عنوان بخشی از دوران پیش از تاریخ بشر نیز آغاز شد.
انسان پس از کشف فلز، به دنبال فلزی بود که استحکام بیشتری [نسبت به مس] داشته باشد. این اتفاق پس از کشف قلع افتاد. انسان با ترکیب مس با قلع، فلز سخت‌تری به‌دست آورد که برنز (مفرغ) نامیده می‌شد. عصر مفرغ در حدود ۳۰۰۰سال پیش از میلاد آغز شد و با کشف یک فلز مهم یعنی آهن که تاثیر فوق‌العاده‌ای در تمدن، پیشرفت و ابزراسازی بشر ایجاد کرد، پایان یافت. در حدود ۱۳۵۰ پیش از میلاد آهن کشف شد. دوره آهن در ایران تا سال ۵۵۰ پیش از میلاد، یعنی تا آغاز امپراطوری هخامنشیان ادامه می‌یابد. لازم است یادآوری کنیم که از ۵۵۰ ق.م تا اواخر دوره هخامنشیان را در ایران دوره آهن IV می‌نامند. لیکن ما در این نوشته، آغاز دوره هخامنشیان تا آغاز دوره اسلامی را دوره باستان نامیده‌ایم.

گیلان در دوره مس و مفرغ

پرسش مهم در این بخش از مطالعه این است که آیا در دوره مس و مفرغ هیچ سند باستان‌شناسی مبنی بر حضور و فعالیت انسان در گیلان به‌دست آمده است؟
پاسخ به اجمال این است که در مورد دوره تمدنی مس یعنی از ۴۵۰۰ تا ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد می‌توان به طور قاطعانه گفت که هنوز هیچ اثری یافت نشده است. اما در مورد دوره مفرغ (از ۳۰۰۰ تا ۱۳۵۰سال پیش از میلد) نمی‌توان به این قاطعیت نظر داد. سال‌یابی‌های انجام گرفته توسط برخی کاوش‌گران باستان‌شناسی در منطقه تمدنی مارلیک-دیلمان و تالش لااقل در چند مورد خاص، البته با تردید و تشکیک، وجود این دوره از تمدن را در این نواحی تایید کرده‌اند.
نویسنده: دکتر ناصر عظیمی دوبخشری (از نشریه‌ی گیله‌وا)
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
گیلان؛ ریشه‌ها: گیلان در دوره‌ی آهن

گیلان در دوره‌ی آهن


برای بررسی تمدن(۱) عصر فلز و به طور خاص دوره آهن در گیلان لازم است پیش از هر بحثی اصول و پیش‌فرض‌های بنیادی این نوشته را با هم مرور کنیم:
الف: در این نوشته همه‌جا تمدنی را که در عصر فلز در گیلان در ناحیه‌ای که امروزه در محدوده شهرستان رودبار و بخش دیلمان واقع شده، به وجود آمد با نام تمدن مارلیک-دیلمان نامیده‌ایم. زیرا معتقدیم اولن، تمدن این محدوده دو تمدن جدا از یک‌دیگر نبوده و مردمان آن نمی‌توانسته‌اند به دلایل غلبه اقتصاد دام‌داری شبانی و شرایط جغرافیایی این ناحیه از دو واحد اجتماعی جداگانه‌ای برخوردار بوده باشند.



توضیح راجع به تصویر بالا :جهان در ۱۰۰۰ پیش از میلاد؛بخش درون خط سرخ‌رنگ نشان‌دهنده جایی است که فلزکاری انجام می‌گرفته‌است،برنزکاری درون خط صورتی نشان داده‌شده‌است.

به باور نگارنده شیوه غالب معیشت این ناحیه در دوره مورد بحث مبتنی بر دام‌داری شبانی بوده که از کوه‌های واقع در ناحیه‌ای که بعدها به دیلمان شهرت یافت و به ویژه از ارتفاعات اطراف دلفک، دیلمان و سُماموس غربی برای ییلاق و از دره سفیدرود (از تنگه منجیل تا نزدیک امام‌زاده هاشم و به ویژه دشت نسبتن وسیع رستم‌آباد) به عنوان قشلاق و زمستان‌گذرانی بهره می‌گرفتند.


آن‌ها در استفاده از زیست‌گاه‌ها و چراگاه‌های قشلاقی و ییلاقی فوق به ناگزیر، به مصالحه‌ای نیاز داشتند و همین نیاز احتمالن موجب پیدایش یک قدرت واحد سیاسی با فرهنگ و شیوه مشترک زندگی بوده است که مرکز قشلاقی آن می‌باید احتمالن در مارلیک (و به احتمال زیاد پیله‌قلعه در نزدیکی چراغ‌علی‌تپه یا همان مارلیک) و مرکز ییلاقی آن را در یکی از روستاهای باستانی دیلمان فرض نمود.
در مورد نام تمدنی که در ناحیه تالش کشف شده و به طور عموم بیشتر منتسب به ناحیه کشف اصلی آن، یعنی «آق اولر» معروف است، بهتر است آن را تمدن تالش بنامیم.
ب: همان‌طور که گفتیم در محدوده‌ای که امروزه گیلان نامیده می‌شود هیچ اثری از حضور انسان در دوره تمدنی مس یعنی از ۴۵۰۰ تا ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد دیده نشده است. ما مجبوریم تا کشفیات جدید صبر کنیم و اظهارنظر قطعی در مورد این دوره را به پی‌جویی‌های باستان‌شناسی بیشتر موکول کنیم.
وجود تمدن در دوره مفرغ نیز مورد تردید است. بدین ترتیب معمایی پدید آمده است که حل آن تا امروز با فرضیاتی دنبال شده است. معما با این پرسش به‌جا و مهم پدید می‌آید که اگر این منطقه تا آغاز عصر آهن فاقد فعالیت انسان و پیدایش تمدن بوده است، پس چگونه است که در دوره آهن به یک‌باره ما با تمدن پیشرفته‌ای چون تمدن مارلیک-دیلمان و تالش روبه‌رو هستیم؟
به باور نگارنده پاسخ این پرسش کلیدی را باید در تاریخ پرتلاطم دوره آهن در غرب ایران و مشخصن در شناخت الگوی رفتار سیاسی-نظامی پادشاهان آشور و انتخاب شیوه غارت مداوم و مستمر همسایه‌گان از جمله نیمه غربی ایران امروز، یعنی گستره تحت اختیار مادهای آریایی و بومیان ایرانی به عنوان بخشی از درآمد سالانه و در نتیجه تاراندن ساکنان این منطقه به پناه‌گاه امن مارلیک-دیلمان و تالش در پشت حصار البرز جست‌وجو کرد. به توضیح بیشتر این «تز» در جای خود باز خواهیم گشت.
پ: تمدن عصر آهن در گیلان از نظر شیوه غالب تولید متکی به دام و دام‌داری به صورت رمه‌گردانی یا شبانی بوده است. در این شیوه همان‌طور که می‌دانیم انسان، متحرک و فاقد سکونت‌گاه دایمی است. از این‌رو در ناحیه تمدنی مارلیک-دیلمان و تالش، خانه و محل سکونت انسان به ندرت یافت شده است.
با این حال شواهد یافت شده نشان می‌دهد که پیشرفت در کشاورزی به دلیل ویژه‌گی‌های اقلیمی و جغرافیایی از جمله دسترسی به دشت‌های هموار با خاک مناسب کشت، اقلیم معتدل و ملایم‌تر، دسترسی به آب بیشتر در محدوده مارلیک-دیلمان، کشاورزی را به عنوان یک شیوه مکمل زندگی شبانی در این ناحیه تمدنی به نسبت تمدن تالش پراهمیت‌تر و پیشرفته‌تر نشان می‌دهد.
ت: محل پیدایش تمدن‌های این دوره در گیلان، دارای خصوصیت جغرافیایی و محیطی ویژه‌ای بود که می‌توان آن را وابسته‌گی شدید به مکانی چون حاشیه جنگل به صورت واحد اکولوژیکی یکپارچه دانست.
ث: یافته‌های باستان‌شناسی نشان می‌دهد که تمدن دوره فلز و به طور مشخص دوره آهن در گیلان از نظر مکانی منحصر به دو ناحیه کوهستانی و کوهپایه‌ای بالاتر از حد جنگل در تالش (از نزدیکی کوه‌های آستارا تا ماسال) و مارلیک-دیلمان بوده است.
ج: و سرانجام، مهم‌ترین نکته، وجود دولت جنگ‌سالار آشور در شمال عراق و حملات مداوم و ویران‌گر این دولت به غرب و شمال غربی ایران و در نتیجه تاراندن ساکنان این مناطق به سوی شرقی‌ترین مکان جغرافیایی این مناطق در آن دوره یعنی محدوده امروزی گیلان که برای فراریان مکانی امن تلقی می‌شد.
این موقعیت جغرافیایی از چند منظر موجب امنیت خاطر ساکنان آن را فراهم می‌کرد. نخست به این دلیل که از مبداء اصلی مهاجمان آشوری یعنی شمال عراق بسیار دور بود. دوم، موانع و موقعیت جغرافیایی و طبیعی سختی وجود داشت که به هنگام حمله و هجوم به آسانی قابل دست‌یابی نبود. سومین عامل احتمالن کمی جمعیت و در نتیجه وجود زیست‌گاه‌های بکر و دست‌نخورده فراوان برای جمعیت تازه‌وارد بود که کمتر موجب محدودیت جا و منابع پدید می‌آورد.
این مزیت‌ها تمدن عصر آهن گیلان را نسبت به دیگر مناطق غربی ایران که سخت در معرض هجوم غارت‌گرانه آشوریان بودند، در شرایط امن و باثباتی قرار می‌داد و به آن امکان می‌داد که ضمن برخورداری از امنیت، از رانت هم‌جواری با منطقه آشوب‌زده شمال غربی و غرب ایران بهره سیاسی و اقتصادی کلانی نصیب خود نماید. راز تحول ناگهانی تمدن دوره آهن در گیلان در واقع در همین نکته نهفته است.
تمدن آهن در گیلان به شواهد یافته‌های باستان‌شناسی بی‌اغراق یک تمدن خلق‌الساعه است که بدون زمینه‌های قبلی در دوره مس و مفرغ ناگهان و یا دست‌کم با شتاب زیاد در دوره آهن شکوفا شد و به باور نگارنده این ظهور ناگهانی را باید در تحولاتی جست‌وجو کرد که به ویژه از آغاز هزاره نخست در غرب فلات ایران و در شمال میان‌رودان (بین‌النهرین) روی داده است.
در این زمان، امپراتوری آشور ضمن آن‌که به اوج قدرت خود دست یافت، واجد ویژه‌گی‌هایی شد که تاثیر آن بر ژئوپولتیک گیلان و تحولات سیاسی-اجتماعی آن اثر مستقیم داشت.
در پرتو توسعه‌طلبی همراه با خشونت و غارت هیستریک آشوریان بود که از یک طرف اتحادی از قبایل در شمال غربی فلات ایران تحت عنوان امپراتوری «اورارتو» شکل گرفت و موجب شد تا این قدرت مبارز در مقابل آشور دست اتحاد به سوی شاهک‌های گیلانی که از نظر جغرافیای سیاسی در موقعیت بی‌بدیلی قرار داشتند، دراز کند.
به باور نگارنده، این تحول، شالوده تحولات تاریخی گیلان را برای آینده پی ریخت و سبب شد تا گیلان در دوره‌های باستان (از دوره مادها تا اوایل دوره اسلامی) و به ویژه پس از آن، جغرافیای سیاسی تاثیرگذاری بر کل تاریخ ایران داشته باشد.

پانویس:

(۱) اطلاق واژه تمدن به اجتماعاتی که فاقد هویت شهرنشینی ویژه‌ای بوده‌اند، تنها به دلیل فقدان واژه‌ای مناسب انتخاب شده است. هرچند که ما هنوز از نبود شهر در این تمدن‌ها اطلاع و اطمینان کافی نداریم. در مورد این که یک سکونت‌گاه با چه مشخصاتی را می‌توان در این دوره شهر نامید نیز هنوز اتفاق نظر واحدی وجود ندارد.
نویسنده: دکتر ناصر عظیمی دوبخشری (از نشریه‌ی گیله‌وا)
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
گیلان؛ ریشه‌ها: تمدن‌های آشور، اورارتو و مارلیک-دیلمان

امپراتوری آشور

چنان‌که می‌دانیم در تاریخ بشر اولین امپراتوری‌ها در آغاز هزاره نخست [پیش از میلاد] یعنی زمانی که تمدن دوره آهن گیلان سر بر آورد، تشکیل شدند.
«سه کشور در خاور نزدیک، یعنی امپراتوری اورارتو، ایلام و آشور در هزاره اول پیش از میلاد، نخستین کشورهایی بودند که دعوی «امپراتوری جهانی» داشتند. اورارتو تا حدی موفق شد تمام فلات ارمنستان (آناتولی شرقی) و بخشی از ماورای قفقاز را متحد سازد… آگاهی ما از ایلام بسیار اندک است. اما در مورد آشور که در اوج خود در واقع نخستین «امپراتوری جهانی» بود که اکثر دنیای متمدن عصر را در بر می‌گرفت، اطلاعات زیادی داریم.» (ا.م.دیاکونف۱۹۹۱ صص۸۰-۸۱)
آشوریان در حملات مداوم و گاه سالانه خود به قلمرو ساکنان غربی ایران، نه فقط دارایی و مایملک آن‌ها را به غارت می‌بردند، بلکه به صورت هیستریک به ارعاب و کشتار غیرنظامیان دست می‌زدند.


امپراتوری اورارتو

این امپراتوری کوچک که مرکز اولیه آن در کنار دریاچه وان (به مرکزیت شهر توشپا) در ترکیه امروزی قرار داشت، توانست برای مدتی در قرون نهم، هشتم و هفتم قبل از میلاد، قبایل محدوده وسیعی در شرق ترکیه، ارمنستان و شمال غربی ایران امروزی را متحد کند. این اتحاد محصول ضرورت زمان بود و موجب شد تا مقابله با جنگ‌سالاران آشور به طور موثرتری انجام گیرد.
در همان حال، وحدت سرزمین به ارتباطات تجاری بیشتری میدان می‌داد و از این رهگذر شرایط مناسب‌تر تولید کالایی پدید می‌آمد. تحت چنین شرایطی بود که اورارتو یکی از تمدن‌های بزرگ دوره آهن را به ویژه در زمینه ساخت ابزار فلزی خلق کرد و در کشاورزی و به ویژه باغ‌داری به پیشرفت‌هایی نایل شد.
اورارتو در نیمه اول هزاره نخست قبل از میلاد یکی از نقش‌آفرینان اصلی در همسایه‌گی تمدن‌های تالش و مارلیک-دیلمان بوده و چون در چارچوب شرایط سیاسی وقت مورد تهاجم وسیع آشور قرار گرفته بود، به خاطر موقعیت ژئوپولتیکی بی‌بدیل محدوده گیلان در آن زمان، سخت خواهان ائتلاف سیاسی-نظامی با شاهک‌های این منطقه بود. به ویژه این‌که می‌دانیم در کشفیات تمدن مارلیک-دیلمان و تول گیلان (تالش) تنها نوشته‌هایی که پیدا شده خطوط میخی مربوط به پادشاهان اورارتویی یعنی «منوا» (۸۱۰-۷۸۱ ق.م)، آرگیشتی اول (۷۸۱-۷۶۰ ق.م) و سردوری دوم پسر آرگیشتی اول (۷۶۴-۷۳۶ ق.م) بوده است.
تمدن مارلیک-دیلمان
نخستین پرسشی که ذهن ما را در مورد تمدن مارلیک-دیلمان به خود جلب می‌کند این است که با توجه به آثار پیدا شده (و البته تنها از روی آثار پیدا شده و نه چیز دیگر)، این تمدن از نظر مکانی و جغرافیایی در کجا پدید آمده و سازمان فضایی یافته بود؟ و مهم‌تر این‌که آیا این تمدن به استثنای تالش تنها می‌توانست در همین ناحیه کوچک از محدوده امروزی گیلان پدید آید و اگر پاسخ مثبت است دلیل آن چیست؟
در پاسخ به پرسش نخست، دهکده‌های باستانی دوره آهن که تاکنون توسط باستان‌شناسان کشف شده، در دو حوزه جدا از هم در مارلیک و دیلمان به صورت دو مجموعه سکونتی کاملن متمایز از یک‌دیگر سازمان یافته‌اند. به رغم این جدایی، از نظر ما تمدن مارلیک-دیلمان یک تمدن واحد و یک‌پارچه بوده است.
گستره جغرافیایی این تمدن در نقشه ۲-۴ با هاشور نشان داده شده است.
برای پاسخ به پرسش مهم دلیل پیدایی این تمدن در دوره آهن در این ناحیه، لازم است موقعیت بی‌بدیل محیطی و جغرافیایی این ناحیه را برای پیدایش تمدن فوق به اجمال مورد توجه قرار دهیم.
در این پهنه یعنی از دشت رستم‌آباد تا دیلمان دو اقلیم متفاوت زمستانی-تابستانی در فاصله نه چندان دور از هم وجود دارد که می‌توانست از نظر معیشت دام‌پروری شبانی مکمل یک‌دیگر بوده و مکان قشلاق و ییلاق این قوم واحد را به وجود آورد.
همین مکمل هم بودن این دو حوزه جغرافیایی حکم می‌کرد که این ناحیه به طور یک‌پارچه یک‌پارچه تحت حاکمیت واحدی اداره شود.
در منتهاالیه بین این دو محیط اگرچه از نظر شرایط اقلیمی (آب و هوایی) در تابستان و زمستان تفاوت بسیار دیده می‌شود، لیکن اقلیم بین این دو مکان نه به صورت ناگهانی که به تدریج تغییر می‌یابد. به عبارت دیگر روند ناهمواری به گونه‌ای است که بین این دو مکان، نواحی با ارتفاع متوسط، امکان زندگی در فصل بهار و پاییز را به خوبی فراهم می‌سازد. چیزی که در سنت دام‌پروری گیلان «میان‌بند» نامیده شده است.
از این‌رو فرض محتمل ما این است که محدوده‌ای که در حوالی دیلمان، دهکده‌های باستانی در آن پیدا شده، محل یلاق این تمدن شبانی و دهکده‌هایی که در حوالی مارلیک و اطراف دشت رستم‌آباد کشف شده، محل قشلاق این قوم بوده است.
نویسنده: دکتر ناصر عظیمی دوبخشری (از نشریه‌ی گیله‌وا)
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
گیلان؛ ریشه‌ها: تمدن مارلیک-دیلمان

زمان پیدایش تمدن مارلیک-دیلمان و ساکنان آن


اما مردم ساکن در تمدن مارلیک-دیلمان چه کسانی بودند و در چه زمانی زندگی می‌کردند؟ ما بر اساس نظری که به روشنی در قسمت‌های پیشین ارائه شد، معتقدیم که در سال‌های بین ۸۵۰ تا ۶۱۴ ق.م در اثر پیدایش امپراتوری آشور و رعب و وجشتی که این امپراتوری پدید آورد، موجب شد تا گروه‌هایی از مردم در غرب و شمال غربی ایران که در معرض دائمی حمله و هجوم قرار داشتند، به این منطقه یعنی امن‌ترین جایی که در سراسر شمال غربی و غرب ایران یافت می‌شد، مهاجرت کنند.
بنابراین تمدن مارلیک-دیلمان به باور ما می‌باید در دوره اوج این حملات یعنی بین ۸۵۰ تا ۶۱۴ ق.م ایجاد شده و به رشد و شکوفایی رسیده باشد.



هم‌چنین معتقدیم که قبل از این تاریخ در این محدوده سکونت و فعالیت تمدنی قابل توجهی وجود نداشته و مهاجرپذیری منطقه در اثر تحولات پدیدآمده به سرعت به افزایش جمعیت و توسعه تمدن یاری رسانده است.
اما کاوش‌گر مارلیک آقای دکتر نگهبان معتقد است که «اقوام (مستقر در مارلیک) حداقل حدود دو یا سه قرن بلکه مدت طویل‌تری یعنی احتمالن از قرن چهاردهم تا دهم پیش از میلاد در این منطقه ساکن بوده و در این سامان روزگار می‌گذراندند. در انتهای این دوران به نظر می‌رسد این منطقه را ترک گفته و به علت خاصی به طرف نواحی سیلک نزدیک شهر کاشان در محلی که قبرستان سیلک«ب» (سیلکVI) وجود دارد، مهاجرت کرده‌اند… امکان این مطلب که اقوام مارلیک به علت فشارها و تهاجماتی که از طرف غرب بدان‌ها وارد شده است، سرزمین خود را ترک گفته به طرف مشرق و جنوب مهاجرت کرده باشند، بعید نیست.

جریان زندگی در تمدن مارلیک-دیلمان

بررسی اشیای به دست آمده از گورهای متعدد در تپه مارلیک نشان می‌دهد که در این ناحیه یک طبقه برتر که احتمالن ضمن آن‌که صاحب احشام زیادی بوده، فرمانده و سالارجنگ نیز بوده و به اعتبار قدرت نظامی و تامین امنیت ساکنان، بر آنان سروری می‌کرده.
وجود ابزار و آلات جنگی پرشمار در گورها نشانه آن است که اکثر افراد دست‌کم وظیفه دفاع نیز به عهده داشته‌اند.
طبقه برتر که در گورهای طبقاتی مارلیک نیز به خوبی هویداست، مازاد محصول را که عمده آن به صورت دام و احشام بوده تصاحب می‌کرده است. اما به یقین می‌توان گفت که این مازاد به اندازه‌ای نبوده است تا به هستی یافتن شهر و یا شهرهایی بینجامد. شاید بتوان این تمدن را تمدن بی‌شهر نامید که از اندک بودن مازاد محصول ناشی می‌شد.
در خصوص سطح تکنیک، هنر و صنعت این تمدن تناقض‌های قابل توجهی دیده شده است. به عنوان مثال به رغم پیدا شدن ابزار و آلاتی که در برخی از آن‌ها نظیر جام طلای مارلیک هنر بسیار پیش‌رفته‌ای به کار رفته، اما ساخت معماری گورها بسیار ابتدائی و سنگ‌ها به صورتی کاملن خشن و بدون صیقل‌کاری با ملات گِل چیده شده‌اند.
اگر این گورها را با ارامگاه‌های پادشاهان مصر در هزارسال قبل از آن مقایسه کنیم، متوجه این نکته می‌شویم که حاکمان این ناحیه فاقد یک فرهنگ یک‌جانشینی بودند که عمومن از توسعه کشاورزی حاصل می‌شود.
آن‌گونه که هنرمندان این ناحیه نشان می‌دهند، دام بزرگ یعنی به طور مشخص گاو، نقش پراهمیتی در اقتصاد دام‌داری ایفا می‌کرد. هنرمندان تمدن مارلیک-دیلمان گویا تمایل داشتند تمام هنر و تکنیک خود را صرف ساخت این موجود بهره‌ده برای انسان کنند. اگر مجسمه‌های ساخته شده انسان و گاو در تمدن این ناحیه را از نظر دقت و ظرافتی که هنرمند در طراحی و ساخت آن به خرج داده با هم مقایسه کنیم، به وضوح می‌بینینم که هنرمند برای ساخت مجسمه گاو که در زندگی این ناحیه اهمیتی بسیار داشته، هنر و ذوق بیشتری به خرج داده است.
کشاورزی در این ناحیه در دوره آهن رواج داشت. دست‌کم با پیدا شدن سه گاوآهن به سبک و سیاق امروزی آن نشان می‌دهد که مردم این ناحیه زمین را با گاو کشت می‌کردند [شخم می‌زدند] و سپس دانه می‌کاشتند. اما می‌توانیم حدس بزنیم که آن‌ها کشاورزان ماهری نبودند. زیرا زمین کشاورزی زیادی در این پهنه ناهموار یافت نمی‌شد.
نویسنده: دکتر ناصر عظیمی دوبخشری (از نشریه‌ی گیله‌وا)
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
گیلان؛ ریشه‌ها: دوره‌ی باستان

قبل از آن‌که این فصل از تاریخ گیلان را آغاز کنیم لازم است نکته مهمی در خصوص روش‌شناسی بررسی تاریخی این نوشته را که قبلا نیز در جایی بدان اشاره شده مجددا به اجمال یاداوری کنیم. نگارنده در بررسی تاریخ گیلان صرفا از علم تاریخ بهره نگرفته است. بلکه تاجایی که دانش نگارنده اجازه داده از علوم دیگری چون باستان‌شناسی، اقتصاد، جامعه‌شناسی، سیاست، جغرافیای طبیعی و انسانی، آب و هواشناسی، زمین‌شناسی و… نیز استفاده کرده است. زیرا معتقد است که تفکیک علوم صرفا یک موضوع آکادمیک بوده و به منظور اهداف آموزشی خاصی چنین رشته‌رشته شده است. بدیهی است که در بازشناسی تحول تاریخی و جامعه دیگر نمی‌توان محدود و محصور به علم خاصی شد. زیرا در پیدایش واقعیت‌های تاریخی عوامل متعددی در حوزه‌های علوم گوناگون دست‌اندرکار ساختن واقعیت هستند. بنابراین در بررسی مسائل تاریخی چنان‌چه بتوان از تخصص‌های بیشتری بهره گرفت به همان اندازه می‌توان به واقعیت خارج از ذهن بیشتر نزدیک شد. ما در این بررسی‌ها از این نقطه عزیمت حرکت کرده‌ایم.


مقدمه

آن‌چه تاکنون در بررسی تاریخ گیلان تا آغاز دوره باستان دریافته‌ایم این بوده است که گیلان در دوره آهن بر اثر پیدایش ژئوپولتیک ویژه‌ای که در چهار سده نخست هزاره اول در منطقه خاورمیانه امروزی پدیدار شد به ناگهان به رشد و شکوفایی حیرت‌انگیزی [تمدن مارلیک-دیلمان و تمدن تالش] نائل شد که چشم‌ها را خیره می‌کند و چنان که می‌دانیم نام و آوازه آن از مرزهای ملی فراتر رفته است. این رشد و توسعه تمدن گیلان تا سقوط آشور در سال ۶۱۴ ق.م به دست دولت آریایی ماد تداوم یافت. این فرضیه‌ای بوده است که ما در بررسی دوره آهن براساس آن مطالعه خود را پیش بردیم. به باور ما با پدیدار شدن دولت ماد در غرب ایران و سپس با برانداختن دولت اورارتو، عملن شمال غربی فلات ایران نیز به قلمروی دولت آریایی ماد افزوده شد و شرایط مساعد ژئوپولتیکی که ما آن را محرک نیرومندی برای بنیاد توسعه تمدن در گیلان معرفی کرده‌ایم، عملن از بین رفت و در نتیجه از این دوره به بعد قلمروی امروزی گیلان در روابط دیگری با اولین سازمان سیاسی ایرانی قرار گرفت که می‌توانست سلطه خود را دست‌کم به صورت سلطه از راه دور بر آن اعمال کند. ما این تحول پدیدآمده جدید در تاریخ گیلان را که شرایط ژئوپولتیکی مناسب برای توسعه تمدن در گیلان را منتفی می‌نمود از آغاز روی کار آمدن دولت ماد می‌دانیم که بر روند شکوفایی تمدن در گیلان تاثیر منفی برجای گذاشت و محرک‌های رشد و شکوفایی تمدن دوره آهن را از بین برد.
آثار پیدا شده از سایت‌های کاوش شده در ناحیه مارلیک-دیلمان و تالش، تداوم تاریخی گیلان در این ناحیه‌ها را در دوره باستان تایید می‌کند. با این حال واقعیت آن است که تاریخ دوره باستان گیلان که ما آن را از ۶۱۴ ق.م تا پایان دوره ساسانیان (تا ۶۵۱ بعد از میلاد) با ویژه‌گی مشترکی تعریف می‌کنیم و حدود ۱۱۰۰ سال به طول انجامیده است، حتا کمتر از دوره پیش (دوره آهن) مورد بحث و کنکاش علمی قرار گرفته و اسنادی موثق برای آن ارائه شده است. گره کور تاریخ گیلان در این دوره در عدم آگاهی از چگونگی سکونت و فعالیت انسان در جلگه گیلان است. در نتیجه پاسخ به این پرسش مهم است که جلگه گیلان در چه زمانی و چگونه به اشغال انسان درآمد؟
هویت اجتماعی گیلان از زمانی به عنوان یک هویت کلی تاریخی که امروز می‌شناسیم ظهور کرد که جلگه گیلان توانست به صورت یک واحد تولید کشاورزی درآمده و از این طریق سکونت و یک‌جانشینی در این پهنه را میسر سازد. چنان‌که در فصل دوم [گیلان در عصر آهن] دیدیم، فعالیت و سکونت انسان تا پایان دوره آهن تنها به قلمروهایی از جغرافیای گیلان که در آن زمین‌های مرتعی خارج از جنگل که در جنوب نوار جنگلی واقع بود، قرار داشت. دست‌کم یافته‌های باستان‌شناسی تاکنون واقعیت دیگری را نشان نداده است. از این‌رو پرسش بنیادی این است که سکونت و فعالیت انسان در جلگه چگونه تحقق یافت؟ چگونه انسان توانست بر موانع سکونت در جلگه فائق شود و در آن سکونت اختیار نماید؟ پاسخ کوتاه ما به این پرسش به صورت یک گزاره فرضی این است:
فصل طولانی تدارک و آزمون و خطا برای نفوذ به درون جلگه جنگلی بارانی و باتلاقی در طول دوره باستان و پس از آن از طریق رواج کشت برنج.
نویسنده: دکتر ناصر عظیمی دوبخشری (از نشریه‌ی گیله‌وا)
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
صفحه  صفحه 1 از 43:  1  2  3  4  5  ...  40  41  42  43  پسین » 
ایران

Guilan | گیلان

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA