ارسالها: 23330
#131
Posted: 26 Nov 2014 21:51
اسدالله آل بویه
- زادروز ۴ آبان ۱۲۸۷
- دیلمان, گیلان
- درگذشت شهریور ۱۳۸۱ (۹۴ سال)
- تهران
- آرامگاه سیاهکل
- ملیت ایرانی
- پیشه ریاضیدان، سیاستمدار، روزنامهنگار و ادیب
- شناختهشده برای از بنیانگذاران ترجمه اصطلاحات ریاضی به فارسی
- نقشهای برجسته کفیل وزارت فرهنگ کابینه رزم آرا
- ریاست کل کارگزینی وزارت دارایی
- مدیریت کل دبیرخانه دانشگاه تهران
- معاونت وزارت فرهنگ
- عضویت در شورای عالی فرهنگ
- عضویت در شورای عالی دانشگاه و شورای عالی معادن
- آثار مؤلف کتابهای درسی هندسه
- والدین قاسم , آسیه
اسدالله آل بویه(۱۲۸۷ دیلمان گیلان - ۱۳۸۱) ریاضیدان، سیاستمدار، روزنامهنگار و ادیب ایرانی بود. او در کابینه رزم آرا مدتی معاونت فرهنگ و زمانی کفیل وزارت فرهنگ بود. وی مشاغل اداری متعددی از قبیل ریاست کل کارگزینی وزارت دارایی، مدیریت کل دبیرخانه دانشگاه تهران، معاونت وزارت فرهنگ، عضویت در شورای عالی فرهنگ، عضویت در شورای عالی دانشگاه و شورای عالی معادن را به عهده داشتهاست. او مؤلف کتابهای درسی هندسه بود. او از بنیانگذاران ترجمه اصطلاحات ریاضی به فارسی بود. به جای نصف الزاویه واژه نیمساز و به جای قائم الزاویه، مثلث راست گوشه را پیشنهاد کرد.
اسدالله آل بویه در سن شش سالگی روانهٔ مکتب شد و مدت دو سال به خواندن و نوشتن پرداخت. سپس قدم به دبستان نهاد و در مدرسهٔ خیام سیاهکل چهار کلاس ابتدایی را در دو سال و کلاس پنجم و ششم را در یک سال به انجام رساند، از آن پس به رشت عزیمت کرد و در دبیرستان شماره یک آن شهر به تحصیل پرداخت. با به پایان رساندن سال اول و دوم متوسطه، رهسپار تهران شد و در دبیرستان دارالفنون ادامه تحصیل داد. او پس از آنکه در سال ۱۳۰۷ دیپلم خود را از آن دبیرستان اخذ نمود، از سوی وزارت فرهنگ جزو اولین گروه محصلین ایرانی برای ادامه تحصیل به فرانسه اعزام شد و پس از تکمیل زبان در «لیسه تورنون» فرانسه، در دانشکده نانسی به تحصیل در رشتهٔ ریاضیات و محاسبات و انتگرال و مکانیک استدلالی و هندسه عالی پرداخت و به اخذ مدرک لیسانس نائل گردید. آل بویه تحصیلات خود را در دانشگاه سوربن پاریس ادامه داد، تا آنکه موفق به اخذ درجهٔ دکترای ریاضی گردید. استاد او الی کارتان بود.
دکتر آل بویه پس از به پایان بردن تحصیلات خود در خارج از کشور، به ایران بازگشت و از سال ۱۳۱۴ با رتبهٔ یک دانشیاری، در دانشگاه به تدریس اشتغال ورزید و تا رتبه ده استادی پیش رفت. او از نخستین مدرسین دانشگاهی در ایران است. وی در طول خدمات آموزشی خود در دانشکده علوم دانشسرای عالی، دانشکده فنی، دانشکده صنعتی (وزارت صنایع)، دانشکده نیروی هوایی و دبیرستان نظام وزارت جنگ در رشتهٔ تخصصی خود، تدریس کرد.
در سالهای دهه ۲۰ تا ۳۰ و بعد از سقوط رضا شاه سعی کرد به عنوان نماینده وارد مجلس شود که البته موفق نشد و روزنامه را انتشار داد که «سازمان» بود که پس از دوازده شماره توقیف شد و بعد از کودتای ۲۸ مرداد دکتر وعدهای از دوستان همفکرش آل بویه «حزب میلیون» را تأسیس کردند که بساط آن پس از زمانی نه چندان دراز به دستور شاه و در زمان حکومت هژیر برچیده شد. سپس حزب آهنگ ما را تشکیل دادند که پس از یکسال در زمان حکومت سپهبد زاهدی منحل شد.
از جمله رویدادهای به وقوع پیوسته در دوران زندگی اسدالله آل بویه، تشکیل حزب «آهنگ ما» بود که این حزب بعد از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ در جریان وقایع این دوران، تعطیل و فعالیت آن متوقف شد.
او از قریحه و ذوق شاعری نیز بهره کافی داشتهاست، علاوه برآن آثار نظم و نثر او در مجلهٔ «سخن» و روزنامهٔ «سازمان» به چاپ رسیدهاست. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در سال ۱۳۸۱ به پاس سالها خدمات علمی و فرهنگی وی او را به عنوان یکی از مفاخر ایران زمین معرفی کرد و از او تجلیل نمود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#132
Posted: 26 Nov 2014 21:55
غلامحسین ابتهاج
- تولد ۱۲۷۶ خورشیدی
- مرگ ۱۳۴۶ خورشیدی
- پیشه سیاستمدار
غلامحسین ابتهاج نماینده لاهیجان و لنگرود در دوره ۱۶ و نماینده بندر انزلی در دوره ۱۹ مجلس شورای ملی و نماینده همین شهر در مجلس مؤسسان دوم (۱۳۲۸ ه.ش)بود.
غلامحسین ابتهاج فرزند میرزا ابراهیم خان ابتهاجالملک تفرشی (پیشکار فتح الله خان اکبر سردار منصور) و برادر ابوالحسن ابتهاج بود و علاوه بر سمت نمایندگی مجلس شورای ملی در دوره پهلوی، مشاغل دیگری از قبیل رئیس جلب سیاح و شیلات، دو دوره نماینده مجلس و سه بار شهرداری تهران را عهده دار شد.
امانالله خان بهاءالسلطنه لاهیجی
امان الله خان بهاءالسلطنه لاهیجی از دیوان سالاران ایران در دوره مشروطیت بود. او در آغاز پیشکار محمدولی خان تنکابنی سپهدار اعظم بود و پس از انقلاب محرم ۱۳۲۷ ه.ق رشت با او به این شهر آمد. نامبرده پس از اعاده مشروطیت به خدمات دولتی مشغول شد و مدتی هم در زمان حکمرانی معیرالممالک در گیلان، معاونت او را بر عهده داشت و پس از عزیمت وی به تهران، چندی کفیل حکومت گیلان شد. ولی پس از آن به تهران عزیمت کرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#133
Posted: 26 Nov 2014 21:58
اسفار بن شیرویه
اسفار بن شیرویه یک فرمانده نظامی دیلمی بود که حکومت علویان طبرستان را برانداخت و سعی کرد حکومتی مستقل بنیان نهد.روایتهای مختلفی در این خصوص وجود دارد. ایرانیکا او را از لاهیجان در گیلان می داند. یکی از منابع متاخر او را اهل لاریجان در طبرستان دانسته. بعضی منابع برای تصحیح این اشتباه لاهیجان را زادگاه او فرض کرده اند. این فرض مورد تایید هیچکدام از منابع شناخته شده نبوده است. در قدیمی ترین توصیفات در باره طایفه او تفاوت وجود دارد. مسعودی او را گیل دانسته است. ولی منابع قدیمی تر او را دیلمی نوشته اند. نظام الملک طوسی او را از طایفه ورداوند می داند. ابن اسفندیار به دلیل فرجام کار اسفار او را ورودادیه یاد کرده است. ولی این طایفه در میان خانواده های معروف دیلمی شناخته نشده است. فقط بیهقی نامی از این خانواده را به عنوان شریف ترین خاندانهای دیلم ذکر کرده است. اگر گفته مسعودی در مورد گیل بودن او درست باشد محتمل است که «واردادآوند» تصحيفى از «فاراوند»، یکی از چهار طايفهی گيل كه در ناحيه «داخل» در شرق سپيد رود مستقر بودند باشد. به نوشته دایره المعارف بزرگ اسلامی دیلمی بودن او و تولد اش در منطقه کوهستانی دیلمان مستندتر است.
در اوایل قرن چهارم هجری، پس از سقوط سیطره خلیفه بر شمال غربی ایران، او سهمی زودگذر از قدرت در تبرستان، دیلم و سرزمینهای در طول لبه جنوبی کوههای البرز داشت. بنا بر حمزه اصفهانی، او از قبیله گیلی ورداد آوندان برخاسته بود. او در نزاع بر سر کنترل تبرستان در پی مرگ حاکم علوی آن ناصرالحق اطروش در ۳۰۴ مشهور شد؛ در این نزاعها حسن بن قاسم (داعی صغیر) نهایتاً پیروز شد. این همان دورهای بود که سامانیان تلاش میکردند قدرتشان را بسوی شرق از خراسان به ایالات حاشیه خزر گسترش داده با شیعه زیدی آنجا بجنگند و از تسنن علیه آن حمایت کنند. افسار در این زمان به عنوان مخالف و رقیبی برای قدرت رهبر دیلمی ماکان کاکی و در اتحاد با محمد بن مظفر محتاجی سپهسالار سامانی در خراسان بر میخیزد. او توانست تنها برای مدتی تبرستان را از علویان بگیرد ولی در پی آن از سوی امیر نصر بن احمد سامانی به عنوان فرماندار گرگان منصوب شد. او به کمک دیگر سرباز جویای نام گیلانی، مرداویج بن زیار موفق شد حکمرانی داعی حسن بن قاسم را شکست داده و سرکوب کند.
افسار دیگر کنترلش را بر ری، قزوین و دیگر بخشهای جبال، ابتدا در ظاهر به نمایندگی از سامانیان و سپس به عنوان حکمرانی مستقل مستقر کرده بود و نشان سلطنت ری را در مخالفت با امیر نصر و المقتدر، خلیفه عباسی استفاده میکرد.
گفته شده او در قزوین بسیاری از ساکنین را قتل عام کرده، بازارها را سوزانده، مؤذنین را کشته، مساجد را نابود کرده، و برپایی نماز را ممنوع کرده (این آخری نشان میدهد که افسار مسلمان نبوده بلکه ملی گرایی بوده که از سلطه عربها متنفر بوده و امیدوار بوده یک امپراطوری ایرانی را احیا کند)؛ او بعداً بر همه از جمله تجار خارجی در قزوین مالیات اعمال کرد، که مبلغ عظیمی شد. افراط او منجر شد نایب سابقش مرداویج تصمیم به حذف او بگیرد. مرداویج با محمد بن مسافر حاکم مسافری یا سالاری طارم، همپیمان شد و افسار تا خراسان تعقیب شد و مجبور شد گنجی را که در قلعه الموت در دیلم مخفی کرده بود را رها کند. افسار در پی رسیدن به بیهق با امید نجات دادن گنجش در الموت بازگشت ولی در طالقان بین قزوین و زنجان احتمالاً در ۳۱۹ اسیر مرداویج و کشته شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#134
Posted: 26 Nov 2014 22:05
رامین پرچمی
رامین پرچمی (زاده ۲۷ شهریور ۱۳۵۲) در لاهیجان بازیگر ایرانی سینما، تئاتر و تلویزیون است.رامین پرچمی کارشناس ارشد کارگردانی و بازیگری تئاتر از دانشگاه آزاد اسلامی است.
رامین پرچمی علاوه بر بازیگری، کارگردان فیلم کوتاهی با عنوان راه حل بودهاست. پرچمی فعالیت خود را با بازی در سریال در پناه تو و فیلم سینمایی ضیافت آغاز کرد. وی برای مدتی سردبیر هفتهنامه فرهنگی هنری نقشآفرینان بود.
شهرت او به خاطر بازی در سریالهایی چون در پناه تو، پس از باران ، همسایهها، زیر آسمان شهر ۳ و فیلمهایی چون ضیافت، اعتراض، تلفن، خاکستری، مهمان مامان، اخراجیهای ۲ است.
رامین پرچمی در اعتراضات جنبش سبز در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در تهران دستگیر و به زندان اوین منتقل شد و پس از چندین ماه تحمل زندان، در ۲۸ اسفند ۱۳۹۰ موقتا آزاد شد و جهت انجام كارهای اداری به تهران آمد.این خبر دز آن زمان بنا به درخواست پرچمی رسانهای نشد تا در مراحل اداری با مشكل مواجه نشود.
سرانجام در تاریخ ۸ مرداد ۱۳۹۱ با موافقت رامين پرچمی اين خبر به رسانههای عمومی اطلاع داده شددر ۳۱ فروردین ۱۳۹۰ اعلام شد که پرچمی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق شرکت در تجمع غیرقانونی، فیلمبرداری و اخلال در نظم عمومی از سوی شعبه ۱۳ دادگاه انقلاب اسلامی شهر تهران به تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم شدهاست.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#135
Posted: 26 Nov 2014 22:08
تیرداذ
تیرداذ اولین پادشاه گیلیان بود. بنا بر آن چه گفته شده به نظر می رسد او هم دوره ی برادران علوی بوده باشد گرچه گیلها عموماً از حمایت از دعوی آنان خودداری کردند. اقامتگاه او در منطقه داخل در شمال لاهیجان بود پیش از این که به دست علویان بیفتد. تیرداذ پدر بزرگ مادری مرداویج بود.
پس از وی پادشاهی گیلها به پسرعمویش لیلی بن شاهدوست، سردار داعی صغیر رسید که دامغان، نیشابور و مرو را فتح کرد ولی نهایتاً از سپاه سامانی شکست خورد و کشته شد. سپس گیلها پسر تیرداذ، هروسندان را به شاهی شناختند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#136
Posted: 26 Nov 2014 22:13
قاسم حاجیزاده
قاسم حاجیزاده (زادهٔ ۱۲ فروردین ۱۳۲۶ در لاهیجان، ایران) نقاش ایرانی و فرانسوی مقیم فرانسه است. حاجیزاده در لنگرود بزرگ شد و در هنرستان هنرهای تجسمی تهران تحصیل کرد. او از پیشگامان پاپ آرت در ایران است.
او که به توصیه اردشیر محصص به نقاشی فیگوراتیو روی آورده بود، در اواخر دههٔ ۱۳۴۰ شروع به برگزاری نمایشگاههای نقاشی در تهران کرد. مهمترین آثار او نقاشی از روی عکسهای دوران قاجار بود. پس از انقلاب سال ۱۳۵۷، مهمترین موضوع نقاشیهای او نهضت جنگل و میرزا کوچک خان جنگلی بود. او در سال ۱۳۶۵ به فرانسه مهاجرت کرد و از آن زمان در آنجا به فروش آثارش و آموزش نقاشی میپردازد.
بیشتر کارهای حاجیزاده بر پایهٔ استفاده از رنگ روغن، گواش و اکریلیک است. او در اغلب آثارش با مهارت در طراحی چهرهها، با نگاهی مردمنگارانه فضاهای نوستالژیک دیروز را در ذهن مخاطب بازسازی میکند و در دستهٔ دیگری از آثارش که به انتزاع گرایش بیشتری دارد، رویکردهای مفهومی و معناگرایانه را دنبال میکند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#137
Posted: 26 Nov 2014 22:17
محمدرضا حکیمزاده لاهیجی
محمدرضا حکیمزادهٔ لاهیجی (۱۲۹۳ لاهیجان - ۱۳۶۲ تهران) پزشک و نیکوکار ایرانی است. وی که از نیکوکاران قدیمی گیلان است، آسایشگاه معلولان و سالمندان گیلان را در دهه چهل شمسی بنا نهاد و پس از آن افرادی ازجمله مرحوم آرسن میناسیان به ایشان پیوستند و شخصیتهایی همچون آیتالله ضیابری از وی حمایت کردند. وی را پدر آسایشگاههای معلولان و سالمندان ایران می دانند، زیرا وی بنیانگذار نخستین آسایشگاه سالمندان ایران در رشت است. او در پی شناسایی همگان بود تا دست در دست آنها گداشته و هدفهای نیکوکارانه خود را به اجرا درآورد. از نخستین گامهای او برای ایجاد پایگاههای نیکوکارانه، شناسایی افراد صاحبنظر، خیرخواه و نیکوکار بود. دکتر حکیم زاده پس از سالها تلاش در امر نیکوکاری در سال ۱۳۶۲دار فانی را وداع گفت و در آسایشگاه معلولین و سالمندان کهریزک تهران، مکان خیریه دیگری که خود تاسیس کرده بود به خاک سپرده شد.
او به سراغ میخفروش محله، نجار، بنا و سرمایهگذار می رفت و برای نخستین بار در پاسخ به دغدغه های نیکوکاریاش، نخستین مدرسه را در غریبآباد لاهیجان(زادگاهش)، با همت و همیاری مردم بنا نهاد. پس از ساخت و بهرهبرداری از این مدرسه که به نام وی نامگذاری شدهاست، باز با همان شیوه مردمی و انسانی و با کمک مردم به ساخت یک یتیمخانه پرداخت، این مرکز در ۶۰ سال پیش علاوه بر لاهیجان، در شهرهای دور و نزدیک نیز معرفی شد و مورد تحسین قرار گرفت.
آوازه خدمتگزاری و محبت باطنی دکتر حکیمزاده به مردم، موجب شد تا او را به رشت بخوانند تا در گستره وسیعتری به خدمات انسانی خود بپردازد.
دکتر حکیمزاده در رشت هم با همان حال و هوای خود به تلاش پیوستهاش ادامه داد و با کمک آرسن میناسیان ـ یک نیکوکار مسیحی ـ و با همان شیوه همراهیگرفتن از مردم، سازمان خیریهای را بنا نهاده و آسایشگاه سالمندان رشت را تاسیس نمود.
او به تهران رفت و دامنه فعالیتاش گسترده تر شد. مدیریت بیمارستان «نجات» به وی محول شد. در آنجا هم دست روی دست نگذاشت و با همان شوق و شور الهی با دکتر حسین دواچی به کار اساسی آمارگیری و نشانهگذاری بیماریهای مسری پرداخت؛ کاری عظیم با بازدهی سلامتآفرینی برای قشر وسیعی از مردم که در ندانمکاری و ناآگاهی رنج میکشیدند. دکتر بار غم و ناملایمات را از روی دوش بسیاری از این جماعت برداشت. خیران تهران وقتی آوازه عشق به خدمت دکتر را دیدند، گِردش حلقه زدند، به یاریاش آمدند و عاقبت آن شد که میبینید: آسایشگاه معلولین و سالمندان کهریزک که نشانی از رادمردیها و توانمندیهای یک مرد عاشق انسانیت به نام دکترحکیمزاده دارد که:
جان بر سر این نقد نهاد و برفت روانش شاد که بزرگمردی بود
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#138
Posted: 26 Nov 2014 22:20
خان احمد خان گیلانی
خان احمد خان گیلانی (۹۴۲–۱۰۰۵ ه. ق) آخرین کارکیای سلسلهٔ کیاییان در گیلان بود. او که در ۹۴۳ هق/۱۵۳۸ م، در یک سالگی پس از مرگ پدرش کارکیا حسن دوم به حکومت رسید، تا ۹۷۵ ه ق بر بیه پیش و سپس کل گیلان حکومت کرد. او به دستور شاه طهماسب مذهب دوازدهامامی را جایگزین زیدیه کرد، ولی وقتی شروع به ارتباط با عثمانیان کرد و خواست برای حمله به قزوین به شیروان و لاهیجان سرباز بفرستند، از چشم شاه افتاد. در این سال به دستور شاه طهماسب دستگیر و در قلعههای قهقهه و استخر زندانی شد. در ۹۸۵ ه ق در دوره محمد خدابنده آزاد شد و دوباره به حکومت رسید. قوای شاه عباس برای استیلا بر ابریشم و موقعیت جغرافیایی ویژهٔ گیلان و نیز خاتمه دادن به حکومت خان احمد که به ارتباط با عثمانیان ادامه داده بود در سال ۱۰۰۰ ه ق به گیلان یورش بردند و خان احمد به شیروان گریخت. او بقیهٔ عمر خود را در استانبول و بغداد عثمانی گذراند و تلاشهای بیثمری برای بازگشتن به قدرت انجام داد. او در ۱۰۰۵ ه ق در بغداد درگذشت و در نجف به خاک سپرده شد. خان احمد را سیاستمداری جاهطلب، زیرک، حادثهآفرین، انتقامجو، عیاش و خوشگذران و شاعری چیرهدست و علاقهمند به موسیقی تصویر کردهاند. او درباری هنرپرور داشت و شعرا، موسیقیدانان و دانشمندانی چون فغفور لاهیجی شاعر و استاد زیتون چهارتاری نوازنده در خدمت او بودند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#139
Posted: 26 Nov 2014 22:29
فریده قطبی
- زادروز ۱۳۰۰ خورشیدی
- لاهیجان
- درگذشت ۱۳۷۹ خورشیدی
- پاریس (فرانسه)
- محل زندگی لاهیجان، رشت، تبریز، پاریس (فرانسه)
- ملیت ایرانی
- شناختهشده برای مادر فرح پهلوی
- دین اسلام
- مذهب شیعه
- خویشاوندان فرح پهلوی (دختر)
فریده قطبی همچنین مشهور به فریده دیبا، مادر فرح پهلوی، مادربزرگ ولیعهد وقت، رضا پهلوی بود. وی همسر سهراب دیبا، از افسران ارتش شاهنشاهی ایران بود.فریده قطبی روز ۲۵ آذرماه ۱۳۰۰ خورشیدی در لاهیجان، گیلان متولد شد. نسب او به قطب الدین شریف لاهیجی، صوفی و مفسر قرآن میرسید. او در فروردین ۱۳۱۶ خورشیدی، با یک افسر ارتش شاهنشاهی به نام سهراب دیبا ازدواج کرد.[نیازمند منبع] یک سال پس از ازدواج همسرش به تبریز منتقل شد و او نیز به ناچار از خانواده خود جداشد و به تبریز کوچ کرد.[نیازمند منبع] در سال ۱۳۱۷ دختری به دنیا آورد که فرح دیبا نام گرفت. سهراب دیبا در جوانی بر اثر ابتلا به سرطان معده در سال ۱۳۱۹ خورشیدی درگذشت.
فریده قطبی به همراه افرادی از خانواده شوهرش، شرایط تحصیل دخترش فرح را در مدرسههای ایتالیاییها و ژاندارک و دبیرستان رازی تهران فراهم کرد و او را برای ادامه تحصیل در رشته معماری به فرانسه فرستاد. ایشان در روستای لیلاکوه لنگرود املاک ومستغلاتی داشت که توسط مباشرش حاج مسیح پورحسینی اداره میشد
با ازدواج فرح و محمدرضا پهلوی، در روز دوشنبه ۲۹ آذر ۱۳۳۸ خورشیدی، فریده دیبا به عنوان عضوی از خانواده سلطنتی ایران درآمد. با تولد ولیعهد وقت با نام رضا پهلوی موقعیت وی استحکام بیشتری یافت. وی مادربزرگ چهار شاهزاده دربار پهلوی بود.
با وقوع انقلاب ۱۳۵۷ ایران، فریده دیبا نیز همچون تنها دختر و نوادگانش ایران را ترک کرد.فریده قطبی در نوامبر ۲۰۰۰ میلادی، در پاریس درگذشت و در گورستان پاسی در شهر پاریس دفن شد. یک سال پس از مرگ فریده قطبی، لیلا، کوچکترین نوهاش نیز در کنار قبرش دفن شد.
پس از انقلاب، کتاب خاطراتی، منتسب به فریده دیبا با عنوان «دخترم فرح» در ایران منتشر شد. ولی اعتبار مطالب مندرج در آن مورد تردید است.
فرح پهلوی دختر فریده دیبا در اینباره، چنین متذکر شده: «ظاهراً کتابهای زیادی به اسم من، مادرم، ملکه مادر و برادران شاه، در جمهوری اسلامی چاپ میشود که همه ساختگی است. بعد از این که کتاب من در خارج به فارسی چاپ شد، در جمهوری اسلامی دو جلد کتاب به نام «دختر یتیم» نوشته فرح پهلوی، چاپ کردند که ساختگی است. حتی کتاب «دخترم فرح» که به اسم مادرم چاپ شده نیز جعلی است و مادرم هرگز خاطراتی ننوشت. تازه در این کتاب نوشتند ترجمه انگلیسی، که مادرم هیچگاه انگلیسی صحبت نمیکرد».
ولی خانوم الهه رییس فیروز در چاپ جدید کتاب اسنادی با دستخط خانوم فریده دیبا به چاپ رسانده اند که نشان میدهد که ایشان این خاطرات را به عنوان امین خود به خانوم رییس فیروز تحویل داده تا ایشان بدون ملاحظات سیاسی آن را به دو زبان فارسی و انگلیسی به چاپ برسانند.همچنین خانوم الهه رییس فیروز به تمامی کسانی که مدعی هستند این کتاب تقلبی ست اعلام کرده ند که تمامی متن کتاب با دستخط خانوم فریده دیبا در اختیار ایشان است. و کسانی که مدعی هستند این خاطرات متعلق به خانوم دیبا نیست میتوانند دستخط ایشان را ملاحظه کنند. همچنین خانوم دیبا از قبل این پیش بینی را داشته که با انتشار کتاب ، خاندان پهلوی به آن واکنش منفی نشان خواهند داد. و آن را تکذیب خواهند کرد. وی هدف خود را از انتشار خاطراتش دفاع از خود و ببان اشتباهات خاندان پهلوی اعلام نموده است
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#140
Posted: 26 Nov 2014 22:31
کریم رجبزاده
کریم رجبزاده شاعر معاصر، متولد بیست و چهارم مهر ۱۳۲۶ در یکی از روستاهای لاهیجان میباشد.رجبزاده دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در لاهیجان و لنگرود گذرانده است. او پس از پایان تحصیل خود به منظور گذراندن خدمت نظام وظیفه به تهران اعزام گردید و از همان زمان ساکن تهران شد. رویکرد وی به شعر به زمان تحصیل او بازمی گردد. خیلیها او را با مجموعه «قرارمان پای همین شعر» میشناسند. کتابی که انتشارش در سال ۷۶ فصل تازهای از تجربههای شاعری خلاق را به نمایش گذاشت. او در قالبهای شعری مختلف اعم از کلاسیک مثل غزل، رباعی، دوبیتی، مثنوی و نیمایی و سپید به سرودن پرداختهاست. وی پس از اقامت در تهران به استخدام بانک مسکن درآمد و پس از سه دهه کار، اینک به دوران بازنشستگی نایل شدهاست.رجب زاده هم اکنون نیز در قلمرو ادب فعال است و همواره پشتیبان و مشوق شاعران جوان در جلسات کانونهای ادبی است.کتاب «صف عاشقان تمامی ندارد» سرودهی کریم رجب زاده در سال ۱۳۸۸، از برگزیدگان جایزه کتاب فصل ۸۷، در بخش شعر بودهاست.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.