انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
ایران
  
صفحه  صفحه 19 از 43:  « پیشین  1  ...  18  19  20  ...  42  43  پسین »

Guilan | گیلان


مرد

 
جهانگیر سرتیپ‌پور




جهانگیر سرتیپ‌پور (ششم آذرماه ۱۲۸۲ ش در محله سبزه میدان رشت - هفتم آذرماه ۱۳۷۱ ش در تهران) ترانه سرا، نویسنده، هنرمند و سیاستمدار گیلانی بود. او که از نبیره‌های امیر هدایت‌الله خان فومنی بود، شهردار رشت در سال‌های ۱۳۳۱- ۱۳۳۳ و نماینده رشت در دوره‌های ۲۱ و ۲۲ مجلس شورای ملی و از محققان و نویسندگان کوشای گیلان بود. سرتیپ‌پور عضو هیئت امنای سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران بود و در زمینه تأتر و نمایش و بازیگری نیز فعالیت داشت. یکی از آثار او به نام «ویژگی‌های دستوری و فرهنگ واژه‌های گیلکی» که بسیاری از لغات اصیل گیلکی را در بردارد نخستین کتابی است که در زمینه دستور گیلکی در ایران نگارش یافته‌است.

او در در خانواده‌ای مالک به دنیا آمد. پدرش عزیزا... خان، مشهور به آقاخان، در قشون قزاق ایران سرتیپ دوم و آجودان سلطنتی بود و از اعقاب امیر هدایت خان، حاکم گیلان، ملقب به اُتُرخان رشتی بود. جهانگیر چهار سال بیشتر نداشت که پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی مادرش قرار گرفت. وی در کودکی به مدرسه شمس می‌رفت و در هفده سالگی به همراه آقا شیخ رضا مقدادی (خیاط) نزد میرزا کوچک خان رفت و در دفتر کمی‌سری جنگ به نویسندگی پرداخت.

بعد از پیوستن به نهضت جنگل در زمرهٔ مبارزان میرزا کوچک خان در آمد و در جریان درگیری میرزا کوچک خان با جناح کمونیست‌های کودتاچی به جانبداری از میرزا پرداخت و به این جهت از سوی کودتاچی‌ها دستگیر و محکوم به اعدام شد و بر اثر حمایت آزادی خواهان رشت از مرگ نجات پیدا کرد. خانهٔ موروثی اش نیز در خیابان بیستون رشت به دست عمال دولت انگلیس به آتش کشیده شد. سرتیپ پور پس از شکست نهضت جنگل به فعالیت‌های فرهنگی ـ هنری پرداخت. وی جمعیت «آکتوران آزاد» را تشکیل داد و بعد از اتحاد با جمعیت «ترقی ایران» با عنوان «جمعیت آزاد ایران» فعالیتهایش را ادامه داد. وی در دههٔ ۲۰ علیه نیروهای دمکرات آذربایجان و زنجان به کمک دولت شتافت و نهضت مقاومت گیلان را تشکیل داد و موجبات اتحاد عشایر گیلان و شاهسون را فراهم نمود و موقعی که ارتش فرقهء دموکرات به طرف طوالش پیش آمدند، قوای نهضت مقاومت گیلان با حملات مسلحانه ایادی و عوامل بیگانه را از زادگان خود بیرون راندند. به خاطر این عمل در سال ۱۳۲۶ مفتخر به دریافت مدال درجه اول سلطنت شد.

شهرداری رشت[ویرایش]
از سال ۱۳۳۰ به مدت دو سال و چند ماه در زمان دکتر محمد صدیق از سوی انجمن شهر رشت به شهرداری این شهر منصوب شد. وی در طی این زمان خدماتی انجام داد:


  • تهیه نقشه جامع شهر رشت،
  • احداث فاضلاب در خیابان‌های اصلی شهر،
  • تأسیس بنگاه حمایت مادران و نوزدان (که خود سال‌ها ریاست هئیت مدیره آن را بر عهده داشت) و
  • تشکیل کارگاه‌ای گلدوزی و حصیربافی در مؤسسهٔ نوانخانهٔ رشت و تعلیم صنایع دستی به اطفال یتیم این مؤسسه.

وی برای تأمین هزینه‌های ایجاد قرائت خانه و کلاس‌های اکابر و تأسیس مؤسسات خیریه با نوشتن نمایشنامه‌های «ندای وطن» و «عاقبت وخیم» و «عشق خونین» و به نمایش در آوردن آن‌ها با گروه تأتر «جمعیت آزاد ایران» درامد خوبی به دست آورد و قسمتی از آن را صرف ایجاد کلاس‌های سالمندان و قرائت خانه کرد و نیز بخشی از آن را به خرید زمین ناصریهٔ رشت برای تأسیس بیمارستان اختصاص داد. این بیمارستان پس از این با عوارض شهرداری رشت که از برنج‌های صادراتی اخذ می‌شد، در این زمین ساخته شد که به نام بیمارستان «پورسینا» نامیده شد و به دست «رضا افشار» حاکم وقت گیلان افتتاح گردید. این بیمارستان هم اکنون یکی از بیمارستان‌های بزرگ استان گیلان است که حتی پذیرای بیماران زیادی از استانهای مجاور است. سرتیپ پور، عضو هیئت امنای سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران بود و در زمینه تأتر و نمایش و بازیگری نیز فعالیت داشت. او از این ویزگی خود بهره جست و پس از فروپاشی نهضت جنگل، نمایش نامه‌ای به نام «انتقام وطن» نوشت. نمایش نامه‌های دیگری نیز به نام‌های خشایار شاه و فتح آتن، آخرین روز بابل و ترجمه نمایش نامه انوشیروان و مزدک نوشته «گریگور یقیکیان» دارد که اغلب این آثار به اجرا در آمده‌اند.

جهانگیر سرتیپ پور در سال ۱۳۴۲ به نمایندگی مردم رشت در مجلس شورای ملی برگزیده شد. از جمله اقدامات سرتیپ پور در این دوران تلاش و پیگیری وی برای تأسیس دانشگاه گیلان است. در سال ۱۳۴۳ پیشنهاد ساخت شعبه دانشکده کشاورزی را در گیلان مطرح می‌کند که در آذرماه ۱۳۴۵ از تابلوی این دانشکده توسط رئیس مجلس وقت پرده برداری شد. ساختن راه رشت ـ فومن، اعتبار خرید برای احداث فرودگاه رشت، خرید بانک خون برای بیمارستان پورسینا، توسعه کتابخانه ملی رشت، گرفتن ۲۰۰ هکتار برای تأسیس دانشگاه گیلان گرفتن زمین و اعتبار برای تأسیس زایشگاه رشت، از دیگر اقدامات اوست. وی در دوران نمایندگی مجلس در مقابل فراکسیون «کانون مترقی» حسنعلی منصور، فراکسیونی به نام «فراکسیون مستقل» تشکیل داد که مؤثرترین خدمت آن مخالفت با لایحه‌ای بود که به موجب آن مستشاران نظامی آمریکا در صورت ارتکاب جرم از مجازات دستگاه‌های قضائی ایران مصون و محفوظ می‌ماندند. در هنگام طرح لایحه کاپیتولاسیون توسط دولت حسنعلی منصور، با آن به مخالفت صریح کرد و از پشت تریبون مجلس شورای ملی فریاد کشید «این لایحه مخالف عزّت و شرف و اقتدار ملت ایران است.تصویب این لایحه ستم به ملت است، بملّت ستم نکنید که خود دچار آن خواهید شد».

او در دوران نمایندگی نطق مستدلی در مخالفت با جدایی بحرین از ایران ایراد نمود و از مخالفان این امر بود. سرتیپ پور از سال ۱۳۵۰ از کارهای سیاسی کناره گرفت و به کارهای فرهنگی و هنری اشتغال یافت مثل عضویت در کنگره‌های بین‌المللی باستان شناسی و هنر ایران و ریاست هیئت مدیره فولکولوریک ایران پرداخت.

وی پیوندی ناگسستنی با آداب و سنن و فرهنگ قومی گیلان زمین داشت. مقاله‌ای نیز با عنوان «گیلان از دیدگاه هنر» به چاپ رسیده‌است که در آن به موسیقی ایرانی پرداخته‌است.

آثاری که از وی به چاپ رسیده‌است بدین قرار است:


  • گیلان نامه، جزوه‌ای در ۵۴ صفحه، مصور در تعرفه محصولات کشاورزی و اوضاع طبیعی گیلان که در سال ۱۳۲۸ به چاپ رسید.
  • مجموعه‌ای به نام «اوخان» مشتمل بر ۷۰ تصنیف گیلکی که ۱۵ آهنگی آن را خود ساخته‌است و در سال ۱۳۳۷ به چاپ رسید.
  • نشانی‌هایی از گذشته دور گیلان و مازندران که تحقیقی است مربوط به تاریخ باستان شمال ایران تا عهد ساسانیان که در سال ۱۳۵۶ منتشر شد.
  • «ویژگی‌های دستوری و فرهنگ واژه‌های گیلکی» که بسیاری از لغات اصیل گیلکی را در بردارد نخستین کتابی است که در زمینه دستور گویش گیلکی در ایران نگارش یافته‌است.
  • «نام‌ها و نامداران گیلان» که شامل فهرست الفبایی نام بزرگان علم و هنر و ادب و تاریخ گیلان است.
  • «ریشه یابی واژه‌های گیلگی» که شامل وجه تسمیه شهرها و روستاهای گیلان می‌باشد.

جهانگیر سرتیپ پور در هفتم آذرماه ۱۳۷۱ ش در تهران چشم از جهان فروبست و در قبرستان سلیمان داراب رشت به خاک سپرده شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
کامبیز حسینی


  • زادروز ۱۰ مرداد ۱۳۵۴رشت، ایران
  • محل زندگی نیویورک، ایالات متحده آمریکا
  • شناخته‌شده برای برنامهٔ پارازیت، در ساعت ۵ عصر و پولتیک

کامبیز حسینی بازیگر، طنزپرداز، نویسنده و مجری رادیو و تلویزیون اهل ایران است که هم‌اکنون در نیویورک زندگی می‌کند. او اجراکنندهٔ برنامهٔ تلویزیونی طنز سیاسی برنامهٔ پارازیت بود و که هم‌اکنون برنامهٔ پولتیک را اجرا می‌کند. او همچنین یک پادکست هفتگی با عنوان، در ساعت ۵ عصر، که دربارهٔ مسائل حقوق بشر ایران است را تولید می‌کند. او نویسنده و مجری برنامهٔ تلویزیونی پارازیت بود که از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲ میلادی از بخش فارسی صدای آمریکا پخش می‌شد و دارای بیش از ۳۰ میلیون بیننده در سراسر جهان بود. این برنامه تحسین منتقدان را برانگیخت.

کامبیز حسینی روز دهم مرداد سال ۱۳۵۴ در شهر رشت متولد شد و در همان شهر و مشهد بزرگ شد. او در ده سالگی به‌مدت سه سال در برنامهٔ رادیویی غنچه‌های انقلاب اسلامی حضور داشت. وی تحصیلاتش را در رشتهٔ تئاتر و بازیگری در ایران و ایالات متحدهٔ آمریکا ادامه داد. او اکنون به بازیگری، نویسندگی و کارگردانی در تئاتر و رادیو و تلویزیون مشغول است.

حسینی در سال ۲۰۰۰ میلادی به ایالات متحدهٔ آمریکا مهاجرت کرد و در رادیو اروپای آزاد مشغول به‌کار شد و هم‌زمان به‌عنوان کارشناس و منتقد هنری با صدای آمریکا همکاری کرد.او در بخش فارسی صدای امریکا به عنوان کارشناس هنری و مجری برنامهٔ شباهنگ حضور یافت و سپس به عنوان نویسنده و مجری در برنامهٔ پارازیت مشغول به کار شد.

پارازیت برنامه‌ای هفتگی از تلویزیون فارسی صدای آمریکا، به تهیه‌کنندگی سامان اربابی و با اجرای کامبیز حسینی بود؛ که نگاهی طنزآمیز به وقایع سیاسی و اجتماعی و خبرهای هفته ایران و جهان داشت. اجرای موفق حسینی در این برنامه موجب تحسین منتقدان شد. واشینگتن پست معتقد است پارازیت، دیلی‌شوی ایرانیان است و حسینی را جان استوارت ایران می‌داند.

کامبیز حسینی به‌همراه سامان اربابی در سال ۲۰۱۱ مهمان برنامهٔ دیلی‌شو بودند و استوارت به آن‌ها گفت: «برنامهٔ شما مانند برنامهٔ ماست ولی با موضوعات واقعی!» پارازیت خیلی سریع به یکی از پربیننده‌ترین برنامه‌های صدای آمریکا تبدیل شد و با مهمانان برجسته و زیادی گفتگو کرد؛ یکی از مهم‌ترین شخصیت‌ها، وزیر امور خارجهٔ سابق ایالات متحده، هیلاری کلینتون بود.

پارازیت همچنین محبوبیت زیادی در شبکه‌های اجتماعی دارد، به‌طوری که بیش از یک میلیون نفر، برگهٔ پارازیت در فیسبوک را پسندیده‌اند و ویدئوهای این برنامه بیش از ۱،۰۰۰،۰۰ بار دیده شدند.

حسینی در برنامه‌های مختلفی از سی‌ان‌ان، فاکس نیوز، پی‌بی‌اس، رادیوی عمومی ملی و برخی رسانه‌های دیگر حضور داشته است.

پادکست هفتگی حسینی به‌نام در ساعت ۵ عصر اخبار و تحولات حقوق بشر را به‌زبان فارسی منتشر می‌کند. این پادکست که توسط کمپین بین‌المللی برای حقوق بشر ایران تولید می‌شود، کار خود را از ژانویهٔ ۲۰۱۳ میلادی آغاز کرد و هر پنج شنبه در ساعت ۵ عصر به‌وقت تهران، پخش می‌شود. او برای این پادکست جایزهٔ گزارشگران بدون مرز را دریافت کرد. این برنامه گزیده‌ایست از اخبار هفته، تفسیر طنز و کلمهٔ آخر که در آن، حسینی منولوگی را به شیوهٔ محاوره‌ای اجرا می‌کند. در ساعت ۵ عصر مصاحبه‌هایی را با چهره‌های مشهور ایرانی انجام می‌دهد و در هر مصاحبه، حسینی سوال‌های مخاطبین صفحهٔ فیسبوک کمپین و خودش را می‌پرسد. حسینی می‌گوید: «برای من که از پیش‌زمینهٔ تلویزیون برخوردار هستم، اجرا و نگارش این پادکست تجربهٔ خوبی بوده است و مرا قادر می‌سازد جبنه‌های جدید این رسانه و دشواری‌های ارتباط با انبوه مخاطبین را از راه صدا و فقط صدا بکاوم.» از اجرای اولین پادکست حسینی تاکنون بیش از یک میلیون نفر به آن گوش داده‌اند و بیش از ۱۵۰ هزار دانلود در وبگاه ساندکلاود که پادکست هر هفته روی آن قرار می‌گیرد داشته است.

هادی قائمی مدیرکمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران دربارهٔ راه‌اندازی این برنامه‌ٔ هفتگی می‌گوید: «یکی از دغدغه‌های همیشگی ما این بوده است که موضوعات مرتبط با نقض حقوق بشر و آزادی‌های فردی و اجتماعی در ایران را در میان اقشار مختلف و جمع‌های گسترده‌تر به نوعی مطرح کنیم که با استفاده از فرم‌های بیانی متفاوت و زبانی که پیچیدگی‌ها و یا ویژگی‌های خبرها و گزارش‌های این حوزه را کمتر به دوش می‌کشد. امیدوارم پادکست هفتگی کمپین که توسط کامبیز حسینی اجرا می‌شود، با زبان و نحوهٔ ارائه و موضوعاتی که انتخاب می‌کند، هم دغدغه‌های عمیق انسانی مطرح شود هم مخاطبان جدیدتری از گروه‌های مختلف سنی و در موقعیت‌های جدید جغرافیایی این موضوعات را با ما پیگیری کنند و راهی باز شود که آنها هم حساسیت‌های خودشان را با ما مطرح کنند و از این رابطه دو سویه بتوانیم به صورت خلاقانه در پیشبرد فعالیت‌های خود استفاده کنیم.»


پس از برنامهٔ پیشگامانه و محبوب پارازیت، کامبیز حسینی برنامه طنزی به نام پولتیک را راه اندازی کرد که جمعه شب‌ها ساعت ۱۰ در شبکهٔ تصویری رادیو فردا بر روی آنتن می‌رود.

حسینی در سال ۲۰۱۲ برندهٔ مدال برنز جشنوارهٔ فیلم و تلویزیون نیویورک در لاس‌وگاس برای برنامهٔ تلویزیونی پارازیت شد که در ردهٔ کمدی/طنز مورد تقدیر قرار گرفت. او همچنین برندهٔ جایزهٔ مدال طلای صدای آمریکا برای برنامهٔ پارازیت شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
شهرام حقیقت دوست


  • زمینه فعالیت بازیگر
  • تولد ۲۷ اسفند ۱۳۵۱
  • رشت

شهرام حقیقت دوست، (زادهٔ ۱۳۵۱ در رشت) بازیگر ایرانی و دانش‌آموختهٔ کارشناسی رشته تئاتر از دانشگاه آزاد اسلامی می باشد.
بازیگری را از سال ۱۳۷۳ و با بازی در نمایش پسر کارون (امیر دژاکام، ۱۳۷۳) شروع کرد و با بازی در مجموعه تلویزیونی مهر خوبان (یوسف سیدمهدوی، ۱۳۷۴) به تلویزیون آمد. اولین تجربه سینمایی شهرام حقیقت دوست بازی در نقش کوتاهی در فیلم درخت گلابی (داریوش مهرجویی، ۱۳۷۶) است.

بازی روان او در مجموعه‌های تلویزیونی و بخصوص در مجموعه خط قرمز (۱۳۷۹) نشان از توانایی‌های او دارد. بازی متفاوت او در فیلم عطش (۱۳۸۱) به دلیل ضعف در شخصیت پردازی به چشمها نیامد. نقش آفرینی بسیار زیبای او در فیلم جنایت (محمدعلی سجادی)، بازی ماندگاری در کارنامه او به یادگار گذاشت ، اما به گفته خودش خط قرمز بهترین سریالش بوده است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
تیمسار ارتشبد محمد خاتمی


  • محل تولد رشت، گیلان
  • تاریخ تولد ۱۲۹۷
  • محل مرگ حوالی سد دز
  • تاریخ مرگ ۲۱ شهریور۱۳۵۴
  • محل دفن آرامگاه سابق رضا شاه پهلوی، شهر ری
  • لقب ارتشبد خاتم
  • نیرو نیروی هوایی شاهنشاهی
  • طول خدمت ۳۶ سال
  • درجه ارتشبد
  • فرماندهی فرمانده یگان شکاری نیروی هوایی
  • فرماندهی کل نیروی هوایی ایران
  • جنگ‌ها درگیریهای مرزی ایران و عراق
  • کارهای مهم گذراندن دوره خلبانی جت
  • گذراندن دوره ستاد هوایی
  • آجودان مخصوص محمدرضا پهلوی
  • کارهای دیگر هنرآموزگاری نیروی هوایی
  • سرهنرآموزگاری نیروی هوایی
  • همسر فاطمه پهلوی

تیمسار ارتشبد خلبان سید محمدامیر خاتمی (۱۲۹۷، رشت -۲۱ شهریور۱۳۵۴، سد دز از توابع شهرستان اندیمشک) معروف به ارتشبد خاتم فرمانده نیروی هوایی شاهنشاهی ایران بود. وی همسر فاطمه پهلوی، دختر رضا شاه بود. وی زمانیکه که در حوالی سد دز در حال پرواز با کایت بود، سقوط کرد. شایعاتی مبنی بر دست داشتن خانواده سلطنتی و ساواک در مرگ وی پراکنده شد.[نیازمند منبع] بعد از مرگ وی، پایگاه هشتم شکاری اصفهان برای زنده نگهداشتن یاد وی، به پایگاه خاتمی تغییر نام داد. خیابان سپهبد خاتمی رشت که به احترام وی بدین نام خوانده می‌شد پس از انقلاب به مطهری تغییر کرد.

محمد خاتمی در سال ۱۲۹۷ و در محله صیقلان شهر رشت در خانواده‌ای مذهبی متولد شد. وی فرزند محمود خاتمی و خواهرزاده سیدحسن امامی (امام جمعه وقت تهران) بوده است. مادر وی سیّده فاطمه امامی نام داشت. پس از گذراندن تحصیلات ابتدائی، دوره متوسطه را در دبیرستان البرز گذراند. خاتمی در سال ۱۳۱۸ داوطلب گذراندن نخستین دوره دوساله رشته هوایی شد و در سال ۱۳۲۰ موفق به أخذ درجه افسری گشت. او در سال ۱۳۲۴ با پرویندخت خدیوی ازدواج کرد و حاصل این ازدواج فرزندی به نام صبریه خاتمی بود که از موارد مهم اختلاف خانوادگی او و فاطمه پهلوی همسر دوم خود بود. وی در سال ۱۳۲۶ و در یک سانحه هوایی همسر اول خود را از دست داد و از این موقعیت استفاده نمود و به فاطمه پهلوی پیشنهاد ازدواج داد. این پیشنهاد ازدواج مورد موافقت شاه قرار گرفت. ازدواج وی با فاطمه پهلوی در روز ۳۰ مرداد ۱۳۳۸ به وقوع پیوست. خاتمی از همسر خود فاطمه پهلوی دارای یک دختر به نام پری و دو پسر به نامهای کامبیز (متولد ۱۳۴۱) و رامین (متولد ۱۳۴۶) می‌باشد. امروزه تمامی فرزندان وی در خارج از ایران سکونت دارند.

وی در سال ۱۳۱۸ وارد اولین دوره رسته هوایی در دانشکده افسری شد و با درجه ستوان دوم هوایی فارغ‌التحصیل گردید. سپس در سال ۱۳۲۳ برای تکمیل آموزشهای خلبانی به کشور انگلستان رفت. پس از بازگشت به ایران و در سال ۱۳۲۵، به دلیل فوت خلبان مخصوص محمدرضا شاه پهلوی در یک سانحه هوایی، سرگرد خاتمی توسط تیمسار هدایت‌الله گیلانشاه (فرمانده وقت نیروی هوایی) به شاه معرفی شد و خلبان مخصوص او گردید.

وی دوره تکمیلی خلبانی با جت را در انگلستان و آلمان غربی و دوره ستاد هوایی را در سال ۱۳۳۰ در آمریکا[نیازمند منبع] با موفقیت به پایان رساند و به عنوان اولین خلبان جت و یکی از اعضای مؤسس تیم آکروجت تاج طلایی نیروی هوایی ایران شناخته می‌شود.[نیازمند منبع] وی خلبانی هواپیمایی را که محمدرضا پهلوی در زمان ملی شدن صنعت نفت از ایران خارج شد به‌عهده داشت. این هواپیما ابتدا به عراق و سپس به ایتالیا رفت. با وقوع کودتای ۲۸ مرداد و بازگشت شاه، وی به درجه سرهنگی ارتقاء یافت و فرمانده یگان شکاری نیروی هوایی گردید. وی در ابتدا از فرماندهان مورد اعتماد محمدرضا شاه پهلوی بود. وی در سال ۱۳۳۷ با فرمان شاه به فرماندهی نیروی هوایی شاهنشاهی ایران منصوب گردید. خاتم در زمان جانشینی هدایت‌الله گیلانشاه دارای درجه سرتیپی بود. وی یک سال بعد درجه سرلشگری را دریافت نمود و در سال ۱۳۴۷ به درجه ارتشبدی ارتقاء یافت.

ارتشبد خاتمی علاوه بر فعالیت نظامی در بخشهای اقتصادی، تجاری و کشاورزی نیز فعال بوده و از سهامداران عمده شرکتهای بورت، سیمان شمال، سیمان فارس، بانک اعتبارات، بانک عمران و کارخانه قند کرج به شمار می‌رفت.

وی در ۲۱ شهریور ۱۳۵۴ ضمن یک پرواز تفریحی با کایت، در منطقهٔ تفریحی دریاچهٔ سد دز از توابع شهرستان اندیمشک سقوط کرد و جان سپرد. ارتشبد خاتمی در مقبره رضاشاه به خاک سپرده شد. قبر ارتشبد خاتمی چهار سال پس از خاکسپاری وی توسط خلخالی ویران شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
حمیده خیر آبادی


  • زمینه فعالیت هنرپیشه
  • تولد ۳۰ آذر ۱۳۰۳
  • ۲۱ دسامبر ۱۹۲۴
  • رشت، ایران
  • مرگ ۳۱ فروردین ۱۳۸۹
  • ۱۹ آوریل ۲۰۱۰ میلادی (۸۵ سال)
  • تهران، ایران
  • سال‌های فعالیت از ۱۳۳۴
  • فرزندان ثریا قاسمی

حمیده خیرآبادی معروف به نادره و ملقب به مادر سینمای ایران (۱۳۰۳-۱۳۸۹) بازیگر سینمای ایران بود.

او زاده رشت در استان گیلان است. او مادر ثریا قاسمی دیگر بازیگر سینمای ایران است. این بازیگر باسابقهٔ سینمای ایران در سال‌های پیش از انقلاب با نام هنری «نادره» هنرنمایی می‌کرد. وی در بامداد ۳۱ فروردین ۱۳۸۹ در سن ۸۶ سالگی و به علت کهولت سن درگذشت. او در سن ۱۳ سالگی ازدواج کرد و تحصیلاتش را تا دیپلم ادامه داد. در سال ۱۳۲۶ وارد تاتر و در سال ۱۳۳۲ با فیلم « میهن‌پرست» وارد سینما شد. از جمله مجموعه‌های تلویزیونی خیرآبادی می‌توان به «پدرسالار» ، «تلخ و شیرین» ، «خانه سبز» ، «همه فرزندان من» اشاره کرد. مراسم خاکسپاری او در سکوت خبری در ۳۱ فرودین در بهشت زهرا بر‌گزار شد.


خبرگزاری ایسنا در گزارشی با اعلام اینکه خیرآبادی در بیش از ۲۰۰ فیلم بازی کرده او را رکورددار شرکت در فیلم در سینمای ایران دانسته ، روزنامه مردمسالاری نیز با اعلام حضور خیرآبادی در بیش ۱۵۰ فیلم، او را در این زمینه رکورددار دانسته‌است. خبر گزاری ایلنا نیز از حضور خیر آبادی در بیش از ۱۵۰ فیلم خبر داد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
ابوالحسن دادور


  • تولد ۱۳۰۶ خورشیدی
  • رشت، ایران
  • مرگ ۱۳۷۱ خورشیدی
  • ملیت ایران
  • محل تحصیل دانشگاه تهران
  • پیشه سیاستمدار
  • دین اسلام

ابوالحسن دادور (۱۳۰۶ - ۱۳۷۱) نماینده مجلس، شهردار و فرماندار اهل ایران بوده است.

ابوالحسن دادور فرزند محمدعلی دادور عمده الملک در سال ۱۳۰۶ ه.ش به دنیا آمد و پس از اخذ لیسانس در رشته تاریخ و باستان‌شناسی از دانشگاه تهران وارد خدمت دولت شد. او نماینده مجلس و شهردار رشت بود. او در سال ۱۳۵۲ ه.ش به سمت شهردار رشت انتخاب شد و تا سال ۱۳۵۵ این سمت را بر عهده داشت.

نامبرده در سال ۱۳۵۶ ه.ش با سمت فرماندار تهران به پایتخت رفت و تا زمان انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران این سمت را برعهده داشت و پس از برگزاری رفراندم جمهوری اسلامی در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ از خدمات دولتی منفصل گردید.

ابوالحسن دادور عاقبت در سال ۱۳۷۱ خورشیدی درگذشت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
دریا دادور


  • تولد ۱۳۵۰
  • مشهد
  • سبک‌ه ا اپرا و سولو سوپرانو

دریا دادور (زادهٔ ۱۳۵۰ در مشهد) خوانندهٔ اپرا و سولو سوپرانوی ایرانی در رنج لیریکو لِجِرو است که در فرانسه سکونت دارد. او در مشهد و در خانواده‌ای با اصالت گیلانی بدنیا آمده است. از کودکی به آوازخوانی علاقه‌مند بود و مادرش — که خود هنرمندی بود — نقش بسزایی در گرایش دادور به سمت هنر داشت. دادور در سال ۱۹۹۱ به فرانسه رفت و تحصیلات خود را در آنجا ادامه داد و در سال ۲۰۰۰ میلادی، دیپلم حرفه‌ای خود در رشتهٔ آواز باروک را اخذ کرد. دادور ترانه‌های محلی و سنتی ایران را با سبک‌های غربی تلفیق کرده و سبک مخصوص به خود را ایجاد کرده است. تاکنون از او دو آلبوم منتشر شده است که هر دو به صورت زنده ضبط شده‌اند. دادور در سال ۲۰۰۲، در اپرای رستم و سهراب که به رهبری لوریس چکنواریان از ارکستر سمفونیک ارمنستان در تهران بر‌گزار شد، در نقش تهمینه به ایفای نقش پرداخت.

دریا دادور دختر «نسرین ارمگان» از یک خانوادهٔ گیلانی در سال ۱۳۵۰ خورشیدی در مشهد به دنیا آمد. تا سن پنج سالگی نزد پدربزرگ و مادربزرگ خود که اصالتاً گیلانی بودند، زندگی کرد.سپس خانوادهٔ او به تهران نقل مکان کردند و او در آنجا بزرگ شد.[۱] او خودش را هم گیلکی و هم مشهدی می‌داند. از کودکی به آوازخوانی علاقه‌مند بود. مادر او که هم خواننده بود و هم ترانه‌سرا و کارگردان تئاتر عروسکی بود، در گرایش دادور به سمت هنر تأثیر زیادی داشت. در کودکی در کنسرت‌های مدرسه شرکت می‌کرد. دادور در مصاحبه‌ای، از خانم «سیمین قدیری» نام می‌برد که معلم موسیقی او در مدرسه بود: «معلم آوازمون خانم سیمین قدیری بود که یک روز آمد و با ناراحتی گفت که متأسفانه درس موسیقی قدغن شده و من دارم شما را ترک می کنم. و حتی من یادم هست که منو بغل کرد و گفت قول بده به من که تو خواننده ی خوبی میشی». مدتی پس از انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، کلیه کلاس‌های موسیقی در تمام مدارس برچیده شدند و دادور مجبور شد موسیقی را در خانه و نزد مادرش ادامه دهد. او می‌گوید «سعی می‌کردم در هر هفته یک آهنگ بیاموزم، فارسی یا انگلیسی».

دادور از سال ۱۹۹۱ میلادی (۱۳۷۰ خورشیدی) به فرانسه رفت تا نزد پدرش زبان فرانسوی بیاموزد. او متاهل و دارای دو فرزند دختر به نام‌های درتا و دلینا است. در سال ۲۰۰۵ پس از برگذاری یک کنسرت در ونکوور کانادا، دچار سانحهٔ رانندگی شد که در مصاحبه‌ای از آن به عنوان یکی از تلخ‌ترین خاطراتش یاد می‌کند. نام او در فهرست «۱۰۰۰ نام درخشان خاورمیانه و دنیای عرب» آمده است.

تحصیلات آکادمیک او در فرانسه آغاز شد. در سن ۱۸ سالگی، یادگیری موسیقی اپرا را از طریق یک معلم پرتغالی به نام «ماریا سارتووا» در تولون آغاز کرد. سپس در شهر تولوز تحصیلات تخصصی خود را ادامه داد. دومین معلم او جاسمین مرتورل بود و از آنه فوندویل هم به عنوان «آخرین معلم اصلی‌اش» نام می‌برد. به گفتهٔ خود دادور، در ابتدای تحصیلاتش، به کارهای مختلفی از جمله فروش برای یک شرکت فرانسوی وسایل رنگی و هنری پرداخت. در اواخر دوران تحصیل خود، شروع به تدریس و تعلیم آواز کرد. این فعالیت‌ها باعث شد دادور سرمایهٔ خوبی برای آغاز کار حرفه‌ای خود جمع کند. دادور تحصیلات خود در زمینهٔ موسیقی را در سال ۲۰۰۰ میلادی در شهر تولوز فرانسه به پایان رسانید. او صاحب یک مدرک فوق لیسانس در رشتهٔ هنرهای تجسمی است که آن را در سال ۱۹۹۷ دریافت کرده است. به گفتهٔ خود او، تحصیل در این رشته به ایجاد خلاقیت در کارهای هنری‌اش کمک کرده است. دادور با استادان موسیقی از سرتاسر دنیا از جمله آنا ماریا باندی[و ۵]، گابریل باکیه، چارلز برت، روبر دومه، جیل فلدمن همکاری داشته است.


دریا دادور ترانه‌ها و سبک‌های ایرانی را با اپرا و شیوه‌های غربی تلفیق کرده و سبک مخصوص به خود را بوجود آورده‌است. نخستین آشنایی او با سبک اپرا وقتی اتفاق افتاد که در سن ۱۴ سالگی به پاکستان رفته بود. سپس وقتی که در مدرسه‌ای در شهر تولون فرانسه مشغول یادگیری زبان فرانسه بود، به کمک مسئولین مدرسه که در مراسم‌های آوازخوانی بین دانشجویان، صدای دادور را شنیده و از آن خوششان آمده بود، به دادور پیشنهاد کردند که وارد کنسرواتوار شود. او در مصاحبه‌ای، سبک آواز خود را لیریکو لجرو برشمرده است. همچنین او در مصاحبه‌ای عنوان کرده که ترجیح می‌دهد «یک خوانندهٔ اپرا» نامیده نشود و تنها به ذکر کلمهٔ خواننده اکتفا می‌کند، چرا که بر طبق گفتهٔ خودش، آثار او تلفیقی از سبک‌های مختلف است. او به آوازها و ترانه‌های محلی ایرانی و همینطور بازخوانی کردن آثار قدیمی هنرمندان زن ایرانی علاقه‌مند است. دادور کار آهنگ‌سازی و تنظیم ترانه‌هایش را خود بر عهده می‌گیرد و حتی در بازخوانی آثار دیگر هنرمندان هم آنها را بازچینی کرده و با سبک هنری خود سازگار می‌کند. او در مصاحبه‌ای اظهار داشته که تحت تأثیر موسیقی قمرالملوک وزیری، الهه، دلکش و شوشا قرار دارد. دادور در رشتهٔ آواز باروک هم تحصیل کرده و مدتی را صرف فعالیت در زمینهٔ آهنگ‌های به‌سبک قرون وسطایی گذرانده است. او که سبک موسیقی باروک را با موسیقی ایرانی تلفیق کرده، در این باره گفته است که «در ابتدا اساتید موسیقی باروک استقبال چندانی از این نوآوری نداشتند و در اوایل دهه ۹۰ میلادی، نظر مثبتی در مورد این ترکیب و ادغام وجود نداشت ولی پس از مدتی شرایط تغییر کرد و با توجه به افزایش مبادلات فرهنگی میان سبک‌ها و و روشهای مختلف، امروزه این پدیده جا افتاده و مقبولیت و محبوبیت خاص خودش را پیدا کرده است».

دریا دادور به زبان‌های فارسی، فرانسوی و انگلیسی صحبت می‌کند و آهنگ‌های محلی را با بسیاری از زبان‌ها و لهجه‌های مرسوم در ایران همچون کردی و گیلانی می‌خواند.

دادور از دو فیلم موزیکال اشک‌ها و لبخندها و بانوی زیبای من به عنوان فیلم‌هایی یاد می‌کند که تأثیر فراوانی بر او گذاشته‌اند. به گفتهٔ او، در سال ۱۲ سالگی می‌توانسته تمامی ترانه‌های آن فیلم‌ها را به زبان انگلیسی و همینطور فارسی بخواند.

دادور تمایل به خواندن آوازهای مدرن دارد، اما اظهار داشته که از آوازهای سنتی هم الهام می‌گیرد.

دادور در اشعار ترانه‌های خود، هم از شعرهای شعرای معاصر نظیر فریدون مشیری، اخوان ثالث، ایرج میرزا و هم از شعرای کلاسیک نظیر حافظ استفاده می‌کند.

او در آثار خود عمدتاً از ساز پیانو بهره می‌گیرد و دلیل انتخاب این ساز را اینطور عنوان می‌کند که «این ساز باعث خستگی مردم نمی‌شود و گاهی اوقات می‌تواند جایگزینی برای یک ارکستر کامل باشد، گاهی اوقات نقش فقط-ضربی داشته باشد و گاهی اوقات هم نقش هارمونیک یا ملودیک که هر ساز دیگری این ویژگی را ندارد». از دیگر سازهایی که او در آثار خود استفاده کرده، عبارتند از ویولون، فلوت، چنگ، دهل و دودوک.


به گفتهٔ خود دادور، نخستین کنسرت حرفه‌ای‌اش را در سال ۱۹۹۹ و در تئاتر سلطنتی کومپینی بر‌گزار کرد که به عنوان یک تک‌خواننده در اپرایی به نام La legend de Joseph en Egypte de Méhul به اجرا پرداخت. در همان سال هم نخستین کنسرتش با آوازهای محلی ایرانی را در اوینیون فرانسه بر‌گزار کرد.[۴] در سال ۱۹۹۹ از کنسرواتوار ملی تولوز فرانسه، موفق به دریافت مدال طلا در رشتة آواز لیریک می‌شود و سپس در سال ۲۰۰۰ دیپلم حرفه‌ای خود را در رشتهٔ آواز باروک اخذ می‌نماید.

در سال ۲۰۰۲ دریا دادور در اپرای رستم و سهراب که به رهبری لوریس چکنواریان از ارکستر سمفونیک ارمنستان در تهران بر‌گزار شد، در نقش تهمینه به ایفای نقش پرداخت. او خودش این اتفاق را «باور نکردنی» توصیف می‌کند و در این باره اظهار داشته که «من تا لحظه‌ای که رفتم روی صحنه، نمی‌دانستم که واقعاً این اجازه را به من داده‌اند. نمی‌دانستم الکی است یا واقعاً دارد این اتفاق می‌افتد؟» و همچنین در ادامه اظهار داشته است که «برای من خیلی هیجان‌انگیز بود؛ چون دیگر آرزویی بالاتر از این نیست که شما جلوی هموطنان خودتان، در کشور خودتان آواز بخوانید». سپس در چارچوب جشنوارهٔ موسیقی ملل در تالار رودکی، باز هم به رهبری لوریس چکناواریان، به آوازخوانی پرداخت. او در مصاحبه‌ای، خاطرهٔ اجرای کنسرت در ایران را به عنوان «یکی از به یاد ماندنی‌ترین لحظات در دوران فعالیتش» یاد می‌کند. دلیل انتخاب دریا دادور برای این نقش اینطور ذکر شده که دادور، «صدایی دگرگون» دارد. با این حال، با اینکه بلیط‌هایی چند شب این مراسم به فروش رفته بود، در پاسخ به اعتراض‌های برخی از اعضای گروه شبه‌نظامی بسیج، مراسم فقط در شب اول بر‌گزار شد و پس از آن لغو شد. دادور که به گفتهٔ خودش، با اجازهٔ رسمی از مرکز موسیقی ایران، به اجرای برنامه پرداخته بود، اظهار داشت که دلیل جلوگیری از آوازخوانی او، «جوان بودن» او بوده است: «شاید اگر من آن زمان ۷۰ سال سن داشتم، ایرادی به من وارد نمی‌کردند، اما به دلیل جوان بودن من برنامه لغو شد.» او همچنین ضمن «سیاسی» خواندن علت جلوگیری از تک‌خوانی زنان در ایران، اظهار داشت که «اگر ساز من را در ایران نمی‌شکستند، من هرگز به سراغ موسیقی نمی‌رفتم و به احتمال زیاد به دلیل علاقه‌ام به پزشکی، پزشک می‌شدم... اما همین محدود سازی عزم من را برای موفقیت بیشتر جزم کرد و باعث شد که وقتی به فرانسه و دنیای آزاد مهاجرت کنم، موسیقی را به صورت حرفه‌ای پیگیری کنم».

او با برخی دیگر از هنرمندان نظیر همای و همینطور گروه موسیقی «صدای صلح» هم برنامه اجرا کرده است. دادور در سال‌های اخیر به علت مشغله‌های شخصی کمتر فعال بوده است.
دریا دادور تا کنون دو آلبوم منتشر کرده است. آلبوم اول که به صورت زنده در کنسرتی در برلین در سال ۲۰۰۴ ضبط شده است، تلفیقی از موسیقی سنتی ایرانی با پیانو و ویولون است. آلبوم دوم هم که سبک فعلی او را تشکیل می‌دهد، تلفیقی از موسیقی سنتی ایرانی با سبک‌های جاز و بلوز است. این آلبوم در سال ۲۰۰۸ در کنسرتی در تورنتو ضبط شده است

این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
بهمن رجبی


  • تولد ۷ اسفند ۱۳۱۸
  • رشت، ایران
  • سبک‌ها موسیقی کلاسیک ایرانی
  • سازها تنبک
  • سال‌های فعالیت ۱۳۴۵ تا کنون

بهمن رجبی متولد (۷ اسفند ۱۳۱۸، رشت )، نوازندهٔ صاحب سبک و مدرس تنبک است. وی از اولین نوازندگان معاصر تنبک است که در آثار و کنسرت‌های خود توجه ویژه ای به تنبک به عنوان یک ساز تکنواز مبذول داشته و آثار وی و ابداعات او در زمینهٔ تکنوازی تنبک موید این نکته است.از آثار برجستهٔ وی در زمینه تکنوازی تنبک می‌توان به قطعهٔ "گفتگوی چپ و راست" اشاره کرد که در کتاب آموزش تنبک وی (جلد ۲) موجود است.از ابداعات او در تکنیک نوازندگی تنبک میتوان به افزودن ۱۱ نوع ریز اشاره کرد. بهمن رجبی در مورد تکنوازی تنبک معتقد است که نوازنده بايد دو ويژگي داشته باشد: اول : قدرت اجرايي و دوم : ظرافت اجرايي . که در پس وپشت آن ، خلاقيت آشکاري نهفته است.به عبارت ديگر تار قدرت و پود ظرافت. يکي از ويژگي هاي مکتب وي اين است که ميزان هايي از گذشتگان گرفته و آن را به زيبايي هر چه تمام تر بسط و گسترش داده که نمونه ي آن هشت ميزان از ميزان هاي زنده ياد امير ناصر افتتاح است که آنها را بسط و گسترش داده و سه قطعه ي مستقل بوجود آورده است. از کارهاي بزرگي که بهمن رجبي براي تنبک نوازي ايران انجام داده است ساخت ريزهاي شانزده گانه است ؛ و يکي ديگر ، بسط و گسترش ريتم هاي مطربي است توام با ظرافت که زمان آن حدود 12 دقيقه است. او زنده ياد... حسين تهراني را به عنوان پدر تنبک نوازي و از زنده ياد... امير ناصر افتتاح به عنوان معلم بزرگ تنبک نوازي ايران ياد مي کند.مطلب را با يکي از جملات کوتاه وي تمام ميکنيم : ومن ميگويم که بايستي از دريچه اي به عظمت آفرينش به ريتم نگريست.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
ناصر رستگارنژاد



ناصر رستگارنژاد، (زاده ۳ اردیبهشت ۱۳۱۸ در رشت) ترانه سرا و آهنگساز ایرانی، نامش با ترانه‌های شانه، "مهتاب" و "رقیب" پیوند خورده است. پر کارترین ترانه سرای دوران پیش از انقلاب، سال‌هاست که دیگر فضای مناسبی برای ترانه‌هایش نمی‌یابد.

ناصر رستگارنژاد متولد سوم اردیبهشت ۱۳۱۸ در شهر رشت است. موسیقی را از سال‌های کودکی آغاز می‌کند و آن را از ۱۴ سالگی نزد کریم سرخوش و پس از او نزد پسرش ابراهیم سرخوش یاد می‌گیرد.

در ۱۷ سالگی اولین ترانه خود را برای احمد ابراهیمی از خوانندگان آن زمان رادیو می‌سازد. پس از آن با تشویق استادش آهنگ شب‌های میگون را برای خانم لیلی قوانلو با نام هنری غزال ساخت. سپس به ساخت ترانه‌های بیشتری در رادیو نیرو هوایی و رادیو ایران ادامه داد و عضو شورای نویسندگان رادیو ایران شد. او طی مدت نسبتن کوتاه فعالیت هنری خود در حدود ۳۸۰ ترانه تصنیف کرد که توسط بسیاری از خوانندگان مشهور آن دوران مانند: ویگن، پوران، دلکش، الهه، جبلی، عباس مهرپویا، شمس و ... اجرا شد.

رستگارنژاد دوست صمیمی مرحوم پوران و همسر اول او عباس شاپوری، آهنگ ساز و سازنده چند ترانه مشهور مانند نیلوفر بود و به واسطه همین دوستی چندین ترانه مشهور پوران از ساخته‌های او است. ترانه‌هایی مانند: خزر، طلیعه، افسونگر، شانه و شب بود، بیابان بود و ... ترانهٔ مهتاب، رقیب، شانه، به خاط تو، گلی به جمالت و ... با صدای ویگن نیز از کارهای رستگارنژاد است.

در اوایل دهه ۶۰ میلادی فستیوال موسیقی ملل در ایران و در تالار رودکی بر‌گزار شد. از جمله مدعوین، پروفسور هنری کاول رییس بخش موسیقی دانشگاه کلمبیا بود. ناصر رستگارنژاد به خاطر آشنایی با زبان انگلیسی عهده دار میزبانی او می‌شود. هنری کاول شیفته کارهای رستگارنژاد و اطلاعات او در زمینه موسیقی می‌شود. از او درخواست می‌کند تا برای تدریس و سخنرانی به آمریکا بیاید. مدتی بعد استاد به علت درگیری با یکی از مقامات آن روزگار جلای وطن می‌کند و به اتریش و نزد لوریس چکناوریان می‌آید.

پس از آن در دسامبر سال ۱۹۶۳ به آمریکا و دانشگاه کلمبیا رفته و برای مدت شش ماه میهمان آن دانشگاه بوده است. او کنسرتی نیز در کارنگی هال نیویورک اجرا کرد که بلافاصله از طرف محمود فروغی، سفیر وقت ایران در آمریکا مورد قدردانی قرار می‌گیرد و روزنامه نیویورک تایمز نیز با انتشار مطلبی از وی تمجید می‌کند.

رستگار نژاد از آن تاریخ تاکنون ساکن آمریکا است و طی این مدت در دانشگاه‌های کلمبیا، نیویورک و پرینستون به تدریس ادبیات و موسیقی ایرانی اشتغال داشته است و تقدیرنامه‌های زیادی از دانشگاه‌ها و روزنامه‌ها و مجلات معتبر دریافت داشته است.

رستگار نژاد این ایام روزهای آرامی را در شهر کوچکی در شمال کالیفرنیا می‌گذراند. پس از مهاجرت اش با آن که بارها از او خواسته شده و به او اصرار کردند دیگر آهنگ نساخته است. به جز آلبومی به نام چشمان سیاه که آن را به علت خواهش یک دوست قدیمی ساخت و از دنیای موسیقی کناره گرفت. بگذریم که دل خوشی هم از ترانه سرایی‌های جدید ندارد. او این روزها بیشتر وقت اش را صرف کلاس‌ها و جلسات تفسیر شعر بزرگان ادبیات ایران می‌کند.

سرانجام این که استاد ناصر رستگارنژاد علاوه بر آنکه پنجه چیره در نواختن سنتور دارد، غزل‌های زیبایی نیز می‌سراید و با نام رستی تخلص می‌کند. از جمله شعری که در جواب شعر زیبای سیمین بهبهانی درباره صفحه قدیمی گرامافون سرود و باعث شد خانم بهبهانی در جواب اش بگوید: ... شعرت را خواندم و حیرت کردم که چرا با این قدرت و با این ذوق سرشار آنقدر کم‌کار می‌کنی و کم منتشر می‌کنی ...
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
پروفسور فضل الله رضا


  • تولد ۱۲۹۳ خورشیدی رشت
  • ملیت ایران
  • محل اقامت اتاوا، کانادا
  • محل تحصیل دانشگاه تهران (لیسانس)
  • دانشگاه کلمبیا (فوق لیسانس)
  • دانشگاه نیویورک (پی اچ دی)
  • پیشه استاد دانشگاه، سیاستمدار
  • دین اسلام شیعه

فضل‌الله رضا (متولد ۱۲۹۳ در رشت)، مهندس برق، استاد دانشگاه و سفیر ایرانی است. او دومین رئیس دانشگاه صنعتی شریف، سفیر سابق ایران در یونسکو و کانادا بوده‌است. عنایت‌الله رضا برادر اوست.

وی فرزند شیخ اسدالله رضا (روحانی و مالک) است که در سال ۱۲۹۳ خورشیدی در رشت به دنیا آمد. نام خانوادگی اش منسوب به حاجی آقا رضاست که از مجتهدان عالی قدر گیلان بوده است.او برادر دکتر عنایت‌الله رضا است. وی تحصیلات ابتدایی را در همان شهر به پایان برد و دیپلم را در تهران و لیسانس خود را در رشته مهندسی برق از دانشگاه تهران گرفت. او در زمره اولین دوره فارغ التحصیلان دانشکده فنی دانشگاه تهران در ۱۳۱۷ بود. در سال ۱۳۲۴ مدرک فوق لیسانس را از دانشگاه کلمبیا در آمریکا و دکترای خود را در رشته مهندسی برق از دانشگاه مؤسسه تکنولوژی نیویورک (دانشگاه نیویورک فعلی) دریافت کرد. وی پس از محمدعلی مجتهدی به عنوان دومین رئیس دانشگاه صنعتی آریامهر انتخاب شد. وی هم‌اکنون ساکن اُتاوا در کانادا است و در آبان سال ۱۳۹۲ به مناسبت صدسالگی‌اش به تهران آمد.

طی سال‌های ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۴ عضو گروه مهندسی برق دانشکده مهندسی دانشگاه کاتولیک آمریکا و سپس دانشگاه‌ام آی تی در بوستون آمریکا بود و بین سال‌های ۱۳۳۳ تا ۱۳۴۷ در گروه مهندسی دانشگاه سیراکیوز در ایالت نیویورک عضویت داشت. پروفسور رضا در سال‌های ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۳ استاد مهمان در دانشگاه‌های مرکزی سوئیس، کپنهاک دانمارک و دانشگاه کلرادو در بولدر آمریکا و پاریس بوده‌است.

رضا در سال ۱۹۶۵ به دلیل مشارکت در نظریه شبکه و اطلاعات به عنوان عضو پیوسته مادام العمر (Life Fellow) ی IEEE برگزیده شد. او همچنین عضو پیوستهٔ AAAS است.

پروفسور رضا از سال ۱۳۵۷ تاکنون استاد دانشگاه‌های کنکوردیا در مونترئال در کبک کانادا و دانشگاه مک‌گیل مونترئال است. او همچنین رییس افتخاری کنفرانس مهندسی برق ایران، استاد افتخاری دانشگاه تربیت مدرس، رئیس انجمن علمی ایرانیان در آمریکای شمالی، رئیس گسترش زبان و ادب فارسی و مشاور و همکار فعال مؤسسات علمی و ادبی فراوانی بوده‌است. پروفسور رضا یکی از پایه‌گذاران نظریه اطلاعات و مخابرات در جهان است و تحقیقات گسترده‌ای در زمینه ظرفیت شنون و ارسال حداکثر اطلاعات در کانال‌های مخابراتی نویزدار، نظریه اطلاعات و فرایندهای تصادفی، سیستم‌های خطی آنالیز عمومی، نظریه سیستم‌ها و مدارها، نظریه کنترل سیستم‌های پویا، فضاهای خطی، انتقال و تلفات انرژی در شبکه‌های n دهانه‌ای انجام داده‌است. او همچنین معتقد است که نباید سنت‌های ملی و دینی را آسان از دست داد و در وضع کنونی جهان، خردگرایی به تنهایی نمی‌تواند جوامع جهان سوم را با جهش یک روزه به رده اول اقتصاد و تکنولوژی برساند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
صفحه  صفحه 19 از 43:  « پیشین  1  ...  18  19  20  ...  42  43  پسین » 
ایران

Guilan | گیلان

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA