ارسالها: 8724
#21
Posted: 31 Jan 2012 06:42
نقشه تقسيمات كشوري در زماني كه كشور تنها به ۱۰ استان تقسيم شده بود!
نقشه تقسيمات كشوري در زماني كه كشور تنها به ۱۰ استان تقسيم شده بود!
●○○○○○○○○○○○●ͼʘʘͽ●○○○○○○○○○○○●
به نام بلند گيلان در اين نقشه دقت كنيد كه استان يكم است و سپس تهران كه استان دوم است.
استان يكم شامل شهرستان هاي تابعه ي زنجان، قزوين، ساوه، اراك، رشت و شهسوار بوده
و استان دوم شامل شهرستانهاي تهران، ساري، گرگان، كاشان و...
اين نقشه ي تقسيمات كشوري ايران كه در دي ماه سال 1316 توسط تجارتخانه ي كاشاني توسط مهندس افضل الدين آذربُد (اميني نصيري) ترسيم شده است ( منبع سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران).
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#22
Posted: 31 Jan 2012 06:50
رشت
رَشْتْ یکی از کلانشهرهای ایران و مرکز استان گیلان در شمال ایران و مرکز شهرستان رشت است. این کلانشهر همچنین بزرگترین و پرجمعیتترین شهر شمال ایران در بین سه استان حاشیهای دریای خزر (مازندران، گیلان و گلستان) محسوب میشود(بسیاری از ساکنین رشت و استان گیلان واژه دریای کاسپی را به جای دریای خزر به کار میبرند). رشت در ۴۹ درجه و ۳۶ دقیقه طول شرقی و ۳۷ درجه و ۱۶ دقیقه عرض شمالی واقع شده و فاصله آن از تهران ۳۲۵ کیلومتر میباشد. همچنین شهر رشت با مساحت ۱۳۶ کیلومتر مربع در زمینی مسطح و هموار به ارتفاع ۵ متر از سطح آبهای آزاد قرار دارد و دارای جمعیتی بیش از ۵۶۰۰۰۰ نفر است. جمعیت منطقه شهری رشت ۱٬۰۰۰٬۰۰۰ نفر تخمین زده میشود.
نام
وجه تسمیه نام رشت مشخص نیست و درباره آن تنها گمانهزنی شدهاست.
بنابه گمانی، تلفظ دقیق این نام رِشت بوده که آن نیز از بن ریسیدن گرفته شدهاست و دلیل این نام گذاری مطرح بودن این شهر در تولید رشتههای ابریشمی دانسته شدهاست.
همچنین گفته میشود در ابتدا رشت به صورت روستایی بزرگ میان یک فضای جنگلی بوده و از آبادیهای کهن ایران بشمار میرفته که نامش در کتاب حدودالعالم به سال ۳۷۲ هجری آمدهاست. در خصوص نام رشت هم نظرات متعددی وجود دارد. از جمله معروف به (بیه) یعنی مصب بین دو رود یا (دارالمرز) یعنی سرزمین پست و گود (جلگه) و یا به نظر علیاکبر دهخدا چون ساخت اصلی شهر در سال ۹۰۰ هجری بوده و کلمه رشت در حساب ابجد ۹۰۰ است این نام را انتخاب نمودند.
از دیگر دلایل نام گذاری رشت کلمه «رش» به معنی باران بسیار ریز است. زیرا آب و هوا در این منطقه تقریباً ۸ ماه از سال بارانی است که نوع باران رش بوده و تا ۴ روز در هفته نیز ممکن است ادامه پیدا کند. در این صورت رشت یعنی مکانی که در آنجا باران به صورت مداوم میبارد واژه گیلکی «وارش» که به معنی باران است موید این نکتهاست که این واژه مرکب از وا+رش ساخته شده که اصل کلمهٔ مرکب هم پیشوند «وا» معادل «باز» متبادر کنندهٔ «باز باران» یعنی «باران مکرر»است و این در واقع خصوصیت اصلی این شهر است. رشت مرکب از دو پاره واژه رش و ت است. رش همان گونه که آمد باران ریز و مدام است و ت پسوند جای است در زبان پهلوی به گونهای که تشت یا آتشت به معنی آتشدان است. در نتیجه رشت یعنی جایی که در آن باران ریز و مدام میبارد.
مردم
در شهر رشت گویش بیهپس از زبان گیلکی رایج است و بررسیها نشاندهنده وجود تمایل به کاربرد زبان فارسی نیز هست.
مذهب
پیش از ورود اسلام به ایران، گروهی از ساکنان گیلان و دیلمان زرتشتی و گروهی دیگر بتپرست بودند. با آنکه دو نفر کشیش مسیحی در دیلم و دو کشیش دیگر در ری و طبرستان وجود داشتهاند اما آئین مسیحیت پیروان چندانی را در منطقهٔ گیلان به خود جذب نکرده بود. پس از شکست ایرانیان در قادسیه، چهار هزار نفر از سربازان دیلم تصمیم گرفتند به اسلام بگروند و به تازیان در جنگ جلولا کمک کنند، به همین سبب با مسلمانان در کوفه مستقر شدند. از آن به بعد کسانی که از طرف خلیفه بغداد تحت شکنجه و تعقیب بودند می توانستند در گیلان پذیرایی شوند. در حال حاضر مذهب اکثریت مردم شیعه دوازدهامامی است ولی تعدادی اقلیت مذهبی از سالهای بسیار دور در کنار دیگر مردم رشت زندگی میکنند.
آب و هوا
بارندگی
آب و هوای رشت معتدل و مرطوب است. ميانگين سالانه بارندگي در این شهر ۱۳۵۹ ميليمتر ميباشد. كمباران ترين سال طي ۵۰ سال اخير سال ۱۹۷۱ با ۹۵۷٫۸ ميليمتر و پرباران ترين سال طي اين مدت سال ۱۹۷۲ با ۱۹۶۷٫۶ ميليمتر بارندگي ميباشد. تعداد روزهاي بارندگي در رشت ۱۳۸ روز ميباشد و حداكثر بارندگي در ۲۴ ساعت در مدت آماری ثبت شده، به ميزان ۱۷۰ ميليمتر در تاريخ ۱۹ مهر ۱۳۶۲ ثبت شده است. بارندگیها در رشت بر پایه رژیم بارشی سواحل دریای خزر(دریای کاسپی)، عمدتاً متاثر از سامانه های پرفشار شمالی است.
دما
ميانگين سالانه دماي هوا در رشت ۱۵٫۹ درجه سانتيگراد است. ميانگين حداكثر سالانه دماي هوا ۲۰٫۶ و ميانگين حداقل سالانه آن ۱۱٫۳ درجه ميباشد. اختلاف حداكثر و حداقل دماي سالانه ۹٫۳ درجه است. حداقل دماي گزارش شده ۱۹- درجه در ۳۰ دی ۱۳۴۲ و ۱۸- درجه در ۱۴ بهمن ۱۳۵۰ و حداكثر دماي گزارش شده ۴۰ درجه در ۲۳ شهریور ۱۳۷۵ می باشد.
پدیده ها
در تمام طول سال به علت واقع شدن مراكز پرفشار در مناطق سيبري و قطب شمال، جريانات هوا و باد سرد از سمت شمال به استان گيلان ميوزد، اما در فصول سرد سال گاهي به علت استقرار مركز كمفشار در سطح زمين در منطقه درياي سياه و يا شمال عراق و يا در شرق تركيه، جهت وزش باد تغيير نموده و به صورت غير متعارف از جنوب غربي به سوي گيلان جريان مييابد و پديده فون يا گرم باد گيلان را پديد ميآورد. اين بادهاي گرم و خشك از جنوب و جنوب غربي به منطقه گيلان ميوزند و دمای رشت را در کمتر از چند ساعت تا ۲۰ درجه افزایش می دهد. این پدیده معمولاً با بارش باران و گاهی برف خاتمه می یابد.
همچنین مركز پرفشار سيبري كه ابتدا بر روي سرزمين هاي پوشيده از برف و يخ سيبري شكل ميگيرد با ويژگي يك توده هواي سرد و سنگين در فصول سرد سال تا اوايل بهار به عرضهاي پائين تر جغرافيايي كشيدهشده و از جنوب روسيه و از نواحي شمال شرقي كشور وارد ايران ميشود و بخشهاي وسيعي از كشور از جمله منطقه گيلان را تحت تاثير خود قرار ميدهد. در بعضی از سالها این سامانه با هوای پرفشار و سرد اروپایی ادغام شده و ضمن همراهی جریانات ناپایدار تراز میانی جو، در رشت بارش های سنگین برف را سبب می شوند از جمله:
زمستان ۱۳۲۸: بارش برف به ارتفاع بیش از ۳ متر
زمستان ۱۳۵۰: بارش برف به ارتفاع ۴ متر
۱۷ تا ۲۳ بهمن ۱۳۸۳: بارش بیش از ۱۷۵ سانتیمتر برف
۱۵ تا ۱۸ و ۲۲ تا ۲۴ دی ۱۳۸۶: بارش ۱۸۰ سانتیمتر برف
تاریخچه
رشت، ابتدا قصبه ای بود كه در ميان دو رودخانه گوهررود و سياهرود قرار داشت و از اين جهت نيز قدمت ديرينه دارد. ولی از جهت سابقه شهری، اولين بار حمدا... مستوفی، در قرن هشتم هجری، از اين شهر نام برده است. نام قديمی رشت دارالمرز يا دارالامان بوده كه قبل از اين دو، به آن بيه می گفته اند. آبادانی شهر رشت، از زمان شاه عباس صفوی كه در آن زمان، به صورت قصبه بوده شروع شد و در زمان قاجار، به دليل توسعه اقتصادی ايران و روسيه، گسترش پيدا كرده و نام قديمی محلات شهر رشت، كه اكثراً بيانگر پيشه ساكنين آن است، در سفرنامه ها نيز آمده و جز دو سه مورد از آنها بقيه به همان نامهای قديمی خود مشهور و معروف هستند كه عمده ترين آنها عبارتند از: ساغريسازان ـ رودبارتان ـ خميران زاهدان ـ دباغيان ـ كوزه گران ـ خميران چهل تن ـ چله خانه ـ چمارسرا ـ استادسرا ـ پاسكياب ـ سرخبنده ـ آتشگاه بيستون ـ صيقلان ـ زرجوب ـ كياب ـ سبزه ميدان ـ دو برادران (چهار برادران) كه از جمله محلات قديمی شهر رشت محسوب ميشود. اين بافت قديمی، ضمن آنكه جزئی از ميراث فرهنگی است و آثار و بقايا و سنن وآداب و رسوم دوران قديم را تداعی می كند، می تواند از معضلات قابل توجه در بافت شهری اين شهر نيز محسوب شود. رشت كه به شهر بارانهای نقره ای معروف است. مركز استان گيلان ميباشد و برای اولين بار نام آن در كتاب حدود العالم كه به سال ۳۷۲ هـ.ق نگارش يافته با صفت ناحيه بزرگ آمده است. رشت از سال ۱۰۰۴ هجری قمری به فرمان شاه عباس مركز استان گيلان و مركز معاملات نوغان و ابريشم شد كه در آن زمان محصول اول گيلان بود. اين امر موجب شد كه مالكان بزرگ و بازرگانان ايرانی، روسی، يونانی و ارمنی كه تاجر نوغان ابريشم بودند به اين شهر توجه كنند و شهر رشت رشد چشمگيری پيدا نمايد. ملگونف، جهانگرد روس كه در سال ۱۲۷۵ هجری قمری به رشت سفر كرده بود، در خاطرات خود نوشته است كه اين شهر در آن روزگار دارای ۵۴۶۳ خانه ۱۰۲۱ مغازه و ۲۷۳۱۴ نفر جمعيت بوده است. در نظر او رشت شهری بود بسيار خوش وضع با خانه های زيبای رو به دريا كه بازرگانان از هند، بخارا، روم و عثمانی به سودای ابريشم به آن سفر می كردند. در دوران مشروطه و بعد از آن، گيلان به يكی از كانونهای تحولات سياسی، اجتماعی و اقتصادی ايران تبديل شد. نهضت استقلال طلبانه جنگل، گسترش شهرها، تاسيس آموزشگاه های متعدد و ارتقای سطح فرهنگ شهروندان رشت، اين شهر را در زمره پيشروترين شهرهای كشور قرار داد.
مشاهیر
رشت زادگاه و زیستگاه بسیاری از مشاهیر گذشته و معاصر بوده که برخی از آنان نظیر فضلالله رضا (واصغ تئوری انفورماسیون)، پروفسور مجید سمیعی (پزشک برگزیده سال ۲۰۰۳ از طرف رویال کالج کانادا)، پرفسور حسن اکبرزاده (احراز کننده مدال درجه یک علمی از موسسه تحقیقات و علوم پاریس) و دکتر بهزاد (پدر زیستشناسی نوین ایران) دارای شهرت جهانی هستند که تندیس آنها در یک اقدام کم نظیر توسط شهرداری رشت در سبزه میدان رشت نصب شدهاست. و همچنین: از مفاخر علمی و تاریخی و فرهنگی و ادبی میتوان ازبزرگان زیر نام برد:کوشیار گیلانی واستادپورداوود و دکتر حشمت و میرزا کوچک خان جنگلی. هوشنگ ابتهاج(ه.الف.سایه) و علی رضا پنجه ای و محمد علی افراشته و کریم کشاورز و دکتر محمد معین و عباس امیری و حمیده خیرآبادی و سوسن تسلیمی و فریدون پور رضا و انوشیروان روحانی و جهان پهلوان محمود نامجوی
شهرهای خواهرخوانده
برلین، آلمان
مسکو، روسیه
پاریس، فرانسه
کازان، روسیه
باکو، جمهوری آذربایجان
ترابوزان، ترکیه
کوتائیسی، گرجستان
قازان، روسیه
ناحیه رشت، تاجیکستان
آستاراخان، روسیه
محلههای رشت
علی آباد، صالح آباد، آب و برق، زیرکوچه، شالكو، احمدیان، پارک شهر، زرجوب، سوخته تکیه ، حاجی آباد، بادی الله، ارمنی بولاغ، کرد محله، باقر آباد، ساغری سازان، دانشسرا، جيرباغ، رودبارتان، خمیران زاهدان، دباغیان، کوزه گران، خمیران چهل تن، چله خانه، چمارسرا، كيژده، ماهي روخان ، استادسرا، پاسکیاب، سرخه بنده، آتشگاه، صیقلان،کیاب، سبزه میدان، شهرداری، گلسار، بوسار، پیربازار، فخب، پل عراق، استخر، دو برادران، خواهر امام، رشتیان، سلیمان داراب، تازه آباد، منظریه رشت، احمد گوراب، جاده لاکان، پل طالشان، آفخرا، آج بیشه، شهرک قدس، سنگ سازی، چهارراه میکائیل
اماکن دیدنی
آرامگاه خواهر امام
آرامگاه میرزا کوچک جنگلی: دلاور نهضت جنگل (واقع در سلیمان داراب)
موزه سردارجنگل - خانه میرزا کوچک خان جنگلی (واقع در محله استادسرا)
خانه موسس بانک سپه "موسیو لئوپولد گُدار و خانواده اش" محله استادسرا نبش کوچه آتش نشانی
موزه رشت (تأسیس ۱۳۴۹ - واقع در خیابان بیستون)
خانه ابریشمچی (واقع در میدان صیقلان)
خانه قدیری رشت
خانه حاج میرزا خلیل رفیع (واقع در خیابان استاد مطهری که محل شورای اسلامی شهر رشت میباشد)
آرامگاه شهیدان (واقع در جوار بیمارستان پورسینا که آرامگاه چهار تن از شهدای جنبش مشروطیت گیلان است)
پارک شهر رشت معروف به باغ محتشم (شامل پارک اصلی که سابقه آن به دوره ناصری میرسد و عمارت کلاهفرنگی رشت و شهربازی)
لب اب (از قدیمیترین محلههای رشت)
سیاه اسطلخ (یکی از قدیمیترین محلههای رشت)
بازار سنتی رشت (شامل میدان بزرگ و میدان کوچک و چهارسوقها و کاروانسراها است)
بوستان ملت (واقع در چهارراه گلسار، ابتدای جاده انزلی)
موزه رشت (واقع در خیابان بیستون)
سبزه میدان (شامل کتابخانه عمومی و تندیسهایی از مشاهیر گیلان)
بقعه دانای علی (واقع در خیابان بیستون)
بقعه بی بی و زینب (واقع در خیابان عطاآفرین کوچه بی بی زینب)
پارک دانشجو (واقع در میدان یخ سازی)
موزه میراث روستایی گیلان (واقع در جاده رشت - تهران، پارک جنگلی سراوان)
کتابخانه ملی رشت (با قدمتی بالغ بر ۸۲ سال(۱۳۰۶) خورشیدی، واقع در خیابان اعلم الهدی (که اولین کتابخانه ملی در ایران است))
محله گلسار رشت
بلوار منظریه
محله چمارسرای رشت
محله خمیران چهلتن و صندوق عدالت از قدیمی ترین محله های رشت
سوغات رشت
گلدوجی ، گلیم ، بامبو بافی ، خراطی ، سوفال ، پاچ باقلا ، گندمین ، رشته خشکار ، انگور خمس ، دوشاب ، مغزحلوا ، خکاره دبیج ، کدو مربا ، اخته ، ولش ، بادرنگ ، بهار نارنج مربا ، پول پرتقال مربا ، آب غوره ، رب انار ، آلوچه ، آب کونوس ، شاه بلوط ، آب خوج ، ترش سیب ، ترش انار ، خاش کویی ، کویی ، ترب ، فلفل سبز ، برگ سیر ، سیر ترشی ، درار ، هفتا بیجار ، گینجه واش ، خرش ، چوواش ، چوچاق ، تین ، بینه ، دوشاب برنج ، جوکول ، برنج ، صندوق بوکال
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#23
Posted: 31 Jan 2012 07:10
بندر انزلی
بندر اَنزَلی یکی از شهرهای ساحلی دریای خزر در استان گیلان است، بندرانزلی بزرگترین و اولین بندرشمالی ایران، درحاشیه دریای خزر قرارداشته و از این بندر با نام انزلی بارها درتاریخ یادشده وطی قرون متمادی راه مهم ارتباط اقتصادی با تمدن مشرق و مغرب زمین محسوب میشد.
درباره نام بندر انزلی
در دوران سلطنت خاندان پهلوی اسم آن به «بندر پهلوی» تغییر داده شده بود ولی پس از انقلاب ۵۷ اسم دیرین خود -«انزلی» - را بازیافت. از میان تعریفهای مختلف که در بارده واژه «انزلی» وجود دارد قابل قبول ترین معنی «انزل به معنی لنگر» انزلی = لنگرگاه و «انزل = انشان» میباشد که کلمه انزلی تحریف شده «انزان - انشان» به معنی گذرگاه و دروازه است که میبینیم از گذشته نیز انزلی را دروازه اروپا و ایران مینامیدند و در بسیاری از نوشتهها هم آمدهاست و واژه غازیان را میتوان جمع بغاز یعنی تنگه و جمع غازی به معنی جنگجویان دانست. در زبان یونانی نیز واژههایی نظیر «انزلیوس و انزلیا» وجود دارد به معنی «مرداب» که این دیدگاه را به وجود میآورد که نام این منطقه که صاحب یکی از بزرگترین مردابهای جهان «مرداب انزلی» است به زمانی قبل از آغاز شهرنشینی در این منطقه باز میگردد. زیرا پیدایش جزیره و مرداب دراین منطقه از قدمتی ۱۵۰۰۰ ساله برخوردار است.[۲] و میتواند نامگذاری این منطقه به دورانی به مراتب کهن تر بازگردد.
موقعیت جغرافیایی
بندر انزلی در طول جغرافیایی ۴۹ درجه و ۲۸ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۷ درجه و ۲۸ دقیقه واقع شدهاست وارتفاع آن از سطح دریا منهای ۲۶ متر میباشد. بندرانزلی از شمال به دریای خزر از جنوب به شهرستان صومعه سرا از شرق به شهرستان رشت و از غرب به شهرستان رضوانشهر متصل میباشد. شهرستان بندرانزلی در ناحیهای کاملاً جلگهای به صورت طولی و در ساحل دریای خزر واقع شده و دارای آب و هوای معتدل مرطوب میباشد. بخشی از محیط زیست طبیعی این شهرستان را دریا(۴۰ کیلومتر نوار ساحلی) و بخش مهم دیگر را اکوسیستم ارزشمند تالاب انزلی تشکیل میدهد. نام انزلی به پیشینه تاریخی اش در بیشتر شهرهای اروپایی شناخته شدهاست. فاصله بندرانزلی تا تهران ۳۸۰ کیلومتر، تا مرکز استان ۴۰ کیلومتر و تا اولین فرودگاه ۳۵ کیلومتر میباشد. این شهرستان دارای آب و هوای معتدل مرطوب ساحلی بوده که در فصول مختلف سال شرایط آب و هوای مطلوبی را دارا میباشد. میزان بارندگی شهرستان بسیار بالا بوده به طوری که سالیانه متوسط ۱۸۹۲ میلی متر بارندگی دارد بیشترین بارندگی در ماههای شهریور و مهر با ۴۴۰/۹ میلی متر گزارش گردیدهاست. میزان رطوبت نسبی سالیانه به طور متوسط حدود ۷۱ تا ۹۷ درصد و درجه حرارت محیط زیست بین ۳/۵ تا ۲۸ درجه سانتی گراد در نوسان بودهاست.
پر باران ترین شهر ایران
بندر انزلی از گذشته عنوان پر باران ترین شهر ایران را داشتهاست. به گفته رییس اداره هواشناسی بندرانزلی در سال ۱۳۸۹: میانگین بارش ۵۰ ساله انزلی ۱۸۵۰ میلی متر بودهاست و در سالهای(۱۳۷۶، ۱۳۷۹، ۱۳۸۳ و ۱۳۸۵) حتی بارشهای بالای دو هزار میلی متر را نیز تجربه کردهاست.
انزلیشناسی
ندرانزلی یکی از زیباترین شهرهای ایران است که در آن مرداب، دریا، ساحل و چمنزار با یکدیگر تلاقی میکنند وچشم اندازی بدیع وخیال انگیز میآفریند. بندر انزلی با داشتن جاذبههای دل انگیز و طبیعی سالانه پذیرای میلیونها گردشگر از اقصی نقاط کشور وجهانگردان خارجی است. بندرانزلی به علت دارا بودن شرایط اقلیمی خاص و داشتن وجه تشابه بازیباترین شهرهای جهان توانسته تاکنون با شماری ازاین شهرها از کشورهای فرانسه، ایتالیا، لهستان و... توافق نامه خواهرخواندگی امضا کند.
یکی دیگراز ویژگیهای منحصر به فرد این بندر داشتن قابلیتهای بالقوه درزمینههای علمی، هنری وورزشی است که درکسب افتخارات داخلی وبین اللملی سهم به سزایی داشته. داشتن نرخ بالای تحصیلات وارتباط وتعامل بسیار با گردشگران داخلی وخارجی باعث رشد فرهنگی شهروندان شدهاست.
انزلی چی
ساکنین بندر انزلی را انزلی چی به معنی اهل انزلی خطاب میکنند. در برهان قاطع جسته و گریخته، به چند واژه دیلمی اشاره شده که از لحاظ سیر تحول تاریخی میتوانند قابل توجه باشند: پسوند «-چه» که همان «-یج» امروزین در گویشهای شمالی ایران است و پسوندی است برای انتساب به محل (مانند «یوشیج» - «اهل یوش»). اگرچه در تمامی نقاط شمالی ایران امروزه همان «-یج» (به استثنا تالشی «-ژ») به کار میرود اما پسوند «-چی» نیز در اصطلاح معروف «انزلی چی» (اهل انزلی) میتواند از همین ریشه باشد. ریشه این پسوند از «چیت» باستانی ایران است که در زبان فارسی به صورت «-زی» در آمدهاست (مانند: «رازی» - اهل ری، منسوب به شهر ری).."
جمعیت شهری
جمعیت شهری بندرانزلی بر اساس آمار سال ۱۳۸۵ برابر با ۱۱۰٬۶۴۳ نفر بودهاست. و مساحت آن بالغ بر ۲۷۵ کیلومتر مربع میباشدکه سهم مساحت شهری آن ۴۹٫۳۱ کیلومتر مربع بوده بطوریکه ملاحظه میشود بندرانزلی ازنظرتمرکز جمعیت یکی از متراکم ترین شهرهای ایران است.
شغل مردم بندر انزلی
در گذشته شغل اکثریت مردم بندر انزلی صیادی (ماهیگیری) بودهاست. برنج کاری و کشاورزی نیز از دیگر مشاغل سنتی بندر انزلی محسوب میشود. امروز مردم این شهر بیشتر به مشاغل اداری، دولتی و آزاد اشتغال دارند.
سوغات بندر انزلی
انواع ماهیان خزری عمده ترین سوغات خوراکی این شهرستان است ولی انواع سبزیجات محلی، زیتون، سیر و ترشیجات محلی نیز برای عرضه به مسافران وجود دارد. بندر انزلی مرکز تولید بسیاری از صنایع دستی چوبین و همچنین صنایع مروار بافی است که امروزه با واردات این محصولات از چین این صنعت میرود که به دست فراموشی سپرده شود. بازار ماهی و بازار محلی شنبه بازار فرصتی برای خرید سوغات و یا تهیه خوراکیهای محلی برای ایام اقامت در این شهر ساحلی است.
اقتصاد بندر انزلی
با توجه به وجود اداراتی نظیر:
شیلات
گمرک
بنادر و کشتیرانی
و با توجه به اقلیم و موقعیت جغرافیایی بندر انزلی قطب اقتصادی و صنعت گردشگری استان گیلان و شمال کشور محسوب میگردد.
منطقه آزاد بندر انزلی
بنا به تعاریف بین المللی منطقه آزاد محدوده حراست شده بندری و غیر بندری است که از شمول برخی ازمقررات جاری کشور متبوع خارج بوده وبا بهره گیری از مزایایی نظیر معافیتهای مالیاتی، بخشودگی سود و عوارض گمرکی، عدم وجود تشریفات زاید ارزی، اداری و مقررات دست و پاگیر و همچنین سهولت و تسریع در فرآیندهای صادرات و واردات با جذب سرمایه گذاری خارجی و انتقال فناوری به توسعه سرزمین اصلی کمک مینماید.
اطلاعات تکمیلی
این منطقه شامل محدوده وسیعی از شهربندر انزلی به مساحت ۳۲۰۰ هکتار خشکی و ۴۰ کیلو متر مربع آبی، که منطقه ویژه اقتصادی سابق، شهرک زیبای صنعتی حسن رود و محدوده بندری اداره کل بنادر وکشتیرانی گیلان را نیز دربر میگیرد. این امر مطلوبیت و جاذبه منطقه آزاد تجاری ـ صنعتی انزلی و اختیارات قانونی آن را برای ارائه تسهیلات در زمینه تخلیه و بار گیری و سایر امور ارتقاء دادهاست. منطقه آزاد تجاری - صنعتی انزلی در دو قسمت جداگانه در شرق و غرب شهرستان بندر انزلی ایجاد میشود و هر یک از مناطق پتانسیل خاص خود را دارد که ذیلاً به آن اشاره گردیدهاست پتانسیل قسمت شرقی شامل تاسیسات بندری و گمرک، شهرک صنعتی، اراضی منابع طبیعی و مجاورت با تالاب انزلی میباشد پتانسیل قسمت غربی شامل اراضی مناسب طبیعی، تراکم کم جمعیت و مناطق مسکونی، غالب زمینهای زیر کشت برای صیفی کاری و باغات و کم ترین مقدار زمین جهت شالی کاری، دسترسی به ساحل مناسب و وجود اماکن و تاسیسات تفریحی و توریستی در منطقه.
بندر کاسپین
بندر کاسپین انزلی دارای زمینی به مساحت ۳۷۰ هکتار و ۲۲ پست اسکله و ظرفیت تخلیه و بارگیری ۱۱ میلیون تن کالا در یک شیفت کاری خواهد بود.
همچنین این بندر دارای دو موج شکن است که هریک به طول ۱/۶ کیلومتر میباشد.
بندر کاسپین قابلیت پهلوگیری کشتیهایی با آبخور ۹ متر و ظرفیت ۱۲ هزار تن کالای تجاری و ۲۰ هزار تن کالای نفتی را خواهد داشت.
از مهمترین مزایا و امکانات این بندر را میتوان به دارا بودن ترمینالهای نفتی، فله خشک، راه آهن، کانتینری، بار و مسافر و همچنین ایجاد مراکز تعمیراتی، پشتیبانی برای کشتیهای داخلی و خارجی اشاره کرد.
اولینهای بندر انزلی دروازه ایران و اروپا
بندر انزلی در سالیان دور لقب دروازه ایران و اروپا را یدک میکشید. موقعیت استراتژیک اولین بندر شمال ایران سبب شد تا این شهر بسیار زودتر از بسیاری از شهرهای ایران با فرهنگ و دستآوردهای غربی آشنا شوند و در بسیاری از موارد جزع اولینها باشد
روشنائی برق قبل از سال ۱۲۷۹خورشیدی بعنوان اولین شهردرایران که دارای روشنایی گردید.
گمرک بندرانزلی، دارای پیشینهای بیش از ۳۰۰ سال است.
اداره شیلات بندرانزلی، بیش از ۱۵۰ سال پیشینه دارد.
اولین بلدیه درایران که اکنون بنام شهرداری مستعاراست دراین شهر تاسیس گردید۱۲۷۶هجری شمسی.
آموزش وپرورش قبل از سال ۱۲۷۱ خورشیدی و اکابر شبانه آن هم دروس دبیرستانی قبل از سال ۱۲۹۰ خورشیدی اولین شهری که بعد از تهران صاحب اولین دبیرستان دخترانه شد.
چاپخانه قبل از سال ۱۲۸۶ خورشیدی.
بهداری قبل از سال ۱۲۷۶ خورشیدی که بوسیله بلدیه اداره میشد.
شیروخورشیدی سرخ(جمعیت هلال احمر) ۱۳۰۴ خورشیدی.
تلفن قبل از سال ۱۲۷۷ شمسی وپست وتلگراف نیز جلوتر ازبسیاری شهرهای ایران.
نظمیه (شهربانی) قبل از سال ۱۲۸۶ خورشیدی
راه آهن حدود سال ۱۲۶۹خورشیدی دریکی از روستاهای انزلی.
هواشناسی قبل از سال ۱۲۸۰ خورشیدی
اولین پل متحرک ایران ۱۳۱۴
سردخانه نخستین بار در انزلی و حسن کیاده
اولین سردخانه صنعتی ۱۲۹۰ به منظور نگهداری مواد غذایی در بندر انزلی ساخته شد.
اولین خطوط هوایی در بندر انزلی به وجود آمد در زمین معروف به زمین طیاره. اولین پرواز در ایران از بندر انزلی به تهران و سپس به اصفهان صورت گرفت.
اتومبیل برای اولین بار درانزلی مشاهده شدهاست ۱۲۷۹ هجری شمسی.
اولین کارخانه سوسیس سازی ۱۳۱۷ شمسی
اولین کارخانه چوب بری و لیموناد سازی، تصفیه خانه نفت، برنجکوبی در این شهر راه اندازی شد.
اولین سالن نمایش تئاتر واولین استدیو فیلم سازی به همت ابراهیم مرادی اولین کارگردان سینمای بلند ایران
اماکن دیدنی و تاریخی بندر انزلی
مرداب انزلی :مرداب بین المللی انزلی، زیباترین و بزرگترین مرداب دنیا است. الاب انزلی سواحلی پوشیده از نیزار و گلهای دریایی رنگارنگ و نیلوفر دارد و قایقرانی و اسکی، شکار، ماهیگیری و گردش با قایق از تفریحات رایج در آن است. ر زمستانها هزاران پرنده دریایی بخصوص قوهای زیبا به این محل مهاجرت میکنند. به علت فراوانی گلهای نیلوفر، مرداب به جزیره گلها نیز معروف است. انواع ماهیان و گیاهان در مرداب وجود دارند
ساحل انزلی:آنچه سواحل انزلی را از سواحل دیگر شهرهای حاشیه دریای خزر متمایز میسازد، عمومی بودن سواحل آن است که در دسترس همگان قرار دارد، در حالی که سایر سواحل دریای خزر مورد دخل و تصرف بخش خصوصی قرار گرفته و مسافران محترم باید از پشت دیوارهای بلند و ویلاهای اختصاصی به دریا بنگرند. در تابستان سال ۸۶ توسط سازمان منطقه آزاد انزلی طرح ساحلی شامل: نصب ۶۵آلاچیق سنتی و بتنی، طرح شنای برداران و خواهران، زمین والیبال و فوتبال ساحلی، پارکینگ، سرویس بهداشتی، محل استقرار گروه امداد و نجات و سایر امکانات رفاهی برای گردشگران در حدود سه کیلومتر از نوار ساحلی منطقه ایجاد شدهاست.
مناره انزلی:برج ساعت انزلی واقع در محوطه پشتی بازار سپه (میدان انزلی) که قدمت آن به سال ۱۸۱۵ میلادی میرسد، ۲۸ متر ارتفاع دارد و به منزله فانوس دریایی بودهاست که در ساحل انزلی و در دل دریا مشاهده میشود. این فانوس در سال ۱۲۳۰ تا ۱۲۳۴ هجری قمری در زمان حکومت ناصرالدین شاه توسط خسروخان گرجی حاکم وقت ساخته شدهاست و با روغن چراغ روشن میشده و برای راهنمایی دریانوردان به کار میرفتهاست. در سال ۱۳۰۷ شمسی پس از مرمت این برج، ساعتی چهار سو بر فراز آن استوار گردید که بعد از تعویض و تعمیر در سال ۱۳۶۹، تا به امروز به درستی کار میکند.
موج شکن انزلی:موج شکن انزلی ۵۲۰ مترمیباشد و کار ساختمان آن در سال ۱۲۹۳ شمسی کاملاً پایان پذیرفت.
موج شکن غازیان:طول موج شکن غازیان ۷۵۰ متر بوده و کار ساختمان آن در سال ۱۲۹۳ شمسی کاملاً پایان پذیرفت
پل انزلی:این پل بین بندر انزلی و میان پشته برپا شدهاست. ساختمان این پل به همراه پل غازیان توسط مهندسان سوئدی در سال ۱۳۱۴ آغاز شد و در سال ۱۳۱۶ به پایان رسید. این پل ۵۰/۱۲۷ متر درازا، ۱۰ متر پهنا و از سطح آب ۵/۶ متر ارتفاع دارد. همچنین دارای سه دهانه ثابت و یک دهانه متحرک به طول ۲۵ متر برای عبور کشتیها است. این پل نیز هم چون پل غازیان، از بتون آرمه و تیرآهن ساخته شدهاست.
پل غازیان:پل غازیان به میان پشته به طول ۲۱۰ متر و عرض ۱۰ متر و ارتفاع ۸۵/۶ متر با ۵ دهانه که یک دهانه از آن به طول ۲۵ متر متحرک بودهاست. هردو پل غازیان و انزلی ازبتون مسلح ساخته شده شروع ساختمان از اواخر تیرماه ۱۳۱۴ شمسی و پایان کار دراوایل تابستان ۱۳۱۶ شمسی یعنی مدت ۱۸ ماه بوده و در خرداد ماه ۱۳۱۷ مورد استفاده قرارگرفته و روز چهارشنبه هفتم آذر ماه ۱۳۱۸ شمسی به طور رسمی تحویل گردید. این دو پل وسیله کمپانی (سنتاب) آلمانی و شرکتهای مختلف از جمله ((موتلا)) سوئدی ساخته شد و در نتیجه با احداث آن راه ارتباطی آذربایجان رشت - قزوین - تهران برقرارشد
کاخ میان پشته:کاخ میان پشته در سال ۱۳۱۲ شمسی بر روی کاخ خوشتاریا ساخته شده و دارای ۱۱ اتاق و یک سالن پذیرایی و چهار سرویس حمام و دستشویی با نمای بسیار زیباست. این کاخ در حال حاضر موزه نظامی میباشد و انواع سلاحهای گرم و سرد از زمان صفویه تا کنون در معرض دید عموم است. موزه نظامی بندرانزلی در ساختمانی قرار گرفته که خود موزهای از معماری و هنر است.
برادر خوانده
چندی است که شهرهای مهم جهان در هر کشوری برادرخوانده و خواهر خوانده خود میشوند که این اتفاق خجسته بدلیل ظرفیت های مشترک اقتصادی، اجتماعی، طبیعی،... وحتی گاهی این ظرفیت ها تکمیل کننده شهر دیگر است .در شهرستان زیبای بندر انزلی نیز چندی است که طرح برادرخواندگی با شهرستان نهاوند در روز عید غدیرخم صورت پذیرفته است.نهاوند از شهرهای مصفای استان همدان و در جنوب غربی آن قرار دارد که از مناطق طبیعی زیبایی نظیر سرابهای متعدد بهره میبرد .
ساختمانهای قدیمی بندر انزلی
بندرانزلی سابقاً دارای چندین قلعه و باستیان نظامی و چند منار بودهاست که متأسفانه به جز یک مناراز بقیـه آثاری به جای نماندهاست. ناگفته نماند که هم اکنون در انزلی ساختمان هائی با قدمت ۱۲۰ تا ۱۵۰ سال نیز به چشم میخورد.
دیرینه ترین سازهای که تا کنون پابرجاست فانوس دریایی (مناره)می باشد که در سال ۱۸۱۵ میلادی ساخته شد و در مرکز شهر قرار دارد.
عمارت معتمدی(شهربانی سابق و فرماندهی نیروهای انتظامی فعلی) در بلوار فوقانی است که قدمتی همانند برج ساعت(مناره) دارد.
محل ترنم موزیک که به حافظیه معروف است.
ساختمان شهرداری بندر انزلی.
کاخ میان پشته که از لحاظ معماری دارای اهمیت میباشد که البته بنای اصلی این کاخ قدمتی بسیار بیشتر از این بنای معماری دوران پهلوی دارد.
سمت غرب ساختمان دادگستری، ساختمان فند چنان - جنوب غربی میدان، ساختمان داود زاده از جمله بناهائی است که بین سالهای ۱۳۰۴ - ۱۳۰۶ شمسی ساخته شدهاست.
ساختمان چهارطبقه معروف به ساختمان حاجی علی عباس رمضانی درجنب میدان خمینی که درسال ۱۳۱۹ شمسی به مبلغ ۴۰۰۰۰ تومان ازطرف دولت خریداری ومحل استقراردادگستری وثبت واسناد انزلی شد واکنون جزء آثار حفاظت شده ودرفهرست آثارمیراث فرهنگی ثبت شدهاست.
ساختمان داوود زاده با پنج طبقه وبانمای آجر که امروزه به عنوان مهمانپذیر ودرمیدان خمینی به نام هتل گلسنگ معروف است. سه – ساختمان دوطبقهای که درجنب شیلات انزلی قرارگرفته ودارای کنده کاری سیمان است(که این ساختمانها امروز تخریب شدهاست) وهمچنین درست روبروی همین ساختمان بنای دوطبقهای بانمای زیبا وجود دارد که به گراند هتل معروف است که آن هم به دلیل بی توجهی مسولین در حال نابودیست.
بنای تاریخی بانک ملی انزلی در میدان اصلی این شهر به رغم ثبت در فهرست آثار تاریخی و میراث فرهنگی کشور به دلیل بی توجهی مسئولان در معرض خطر تخریب قرار دارد. این بنای زیبای آجری به بناهای دوران پهلوی باز میگردد
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 94
#24
Posted: 5 Feb 2012 09:05
ALI2012
سلام تایپیک و مطالبت عالی بو دوست هم استانی عزیزم
دوست خوب من شهر من لنگرود از استان گیلان است ازش مطلب بزار لطفآ
ای هیچ، در هیچ، بر هیچ، سر هیچ، مپیچ
ارسالها: 273
#25
Posted: 11 Feb 2012 07:41
درود
لاهیجان عروس گیلان
بدرود
با تشکر
Alone LORD
لوتی هم نسلش عوض شده :-D
یه مدت نبودیم هم نسلای ما رفتن ی سری جدید اومدن :-D
ارسالها: 8724
#26
Posted: 15 Feb 2012 16:05
لاهیجان
لاهیجان یکی از شهرهای استان گیلان و مرکز شهرستان لاهیجان در ایران است و در شمال دیلمان قرار دارد.موقعیت جغرافیایی این شهر در ناحیه کوهپایهای قرار دارد و تپهماهورهای آن را بوتههای چای پوشاندهاست.
وجه تسمیه
درباره وجه تسمیه «لاهیجان»، نظریات مختلفی وجود دارد.
شهر ابریشم
عدهای معتقداند این نام ریشه در ویژگی اقتصادی این شهر دارد. به گونهای که واژه لاهیجان عربیشده لاهیگان است و لاهیگان مرکب است از لاهیگ +ان (لاهیگ = بافتنی و ان = پسوند مکانی) و به معنی مکان یا شهر بافندگان یا نساجان یا ابریشمبافان است. در تجزیهای دیگر، لاه در پارسی میانه (پهلوی) به معنای ابریشم است و در برهان قاطع به معنای پارچه ابریشمی سرخ آمدهاست و جان پسوند مکان است. در نتیجه لاهیجان به معنای «شهر ابریشم » است. اشپیگل محقق آلمانی در کتاب «حملات روسیان به سواحل کرانه خزر» نام لاهیجان را به معنی «شهر ابریشم» میداند. لاه به معنی ابریشم است و یج و ج پسوند نسبت است مانند یوشی و یوشیج و یا لار و لاریج. در نتیجه لاهیج به معنی ابریشمی است و ان پسوند مکان. در نتیجه لاهیجان به معنی مکان ابریشمی است.
انتساب به لاهیج بن نوح
در افسانهها بنای شهر لاهیجان به لاهیج ابن سام ابن نوح نسبت داده میشود ولی این وجه تسمیه نادرست و عوامانه به نظر میرسد (یا درستتر بگوییم، افسانهای ساختگی برای عوام بوده که با عربیسازی نام ایرانی شهر بتوانند نام اصلی شهر را بار دیگر استفاده کنند. این روند در ایران تحت چیرگی تازیان و تعصبات شدید ضدایرانی رواج داشته و ترفندی بوده برای رهایی از برچسب هولناک مجوسیت).
دارالاماره
این شهر در گذشته در دورانی از استیلای اعراب و سیطرهٔ خلافت دارالاماره یا دارالامان هم نامگذاری شده بوده که به تدریج بار دیگر نام ایرانی خود را بازیافته، نخست لاهیجان المبارک و سپس لاهیجان خوانده شدهاست.
شهر لاهیجان در قرون سوم تا پنجم هجری در محل روستای فعلی چفل، در میانه راه امروزی بازکیاگوراب به سیاهکل قرار داشت و از قرن پنجم کم کم به محل امروزی انتقال یافت و از ابتدای قرن ششم هجری تبدیل به مرکز حکومت سادات مویدی شد و سپس ناصروندان بر آن چیره شدند. از قرن هشتم سادات کیایی حکومت خود بر لاهیجان را آغاز کردند و دوران شکوه لاهیجان دوران حکومت کیاییان است.
تاریخ
حمدالله مستوفی درباره لاهیجان نوشتهاست: «از اقلیم چهارم است. طولش از جزایر خالدات فدک و عرض از خط استوا لح شهری بزرگ است و دارالملک جیلانات آبش از جبال بر میخیزد و حاصلش برنج و ابریشم و اندک غله میباشد و نارنج و ترنج و میوههای گرمسیری فراوان است.»
لاهیجان در سال ۷۰۵ ه.ق به دست اولجایتو فتح شد و امیر تیمور به آن لشکر کشید. پس از تیمور، سید امیر بیک و نوادگان وی –از سادات کیانی– بر شهر لاهیجان حکومت کردند. پس از سقوط حکمرانان کیانی، حاکمان صفوی در این شهر حکومت کردند. از حوادث ناگوار و مهم در تاریخ لاهیجان، طاعون در سال ۷۰۳ ه.ق، آتشسوزی سال ۸۵۰ ه.ق و اشغال آن توسط روسها در سال ۱۷۲۵ میلادی است. در سال ۱۲۳۰ ه.ق لاهیجان دچار زلزله شد و در سال ۱۲۴۶، بار دیگر طاعون در آن کشتار کرد. شأن و شکوه لاهیجان در زمان خان احمد خان است. خان احمدخان یکی از حاکمان لاهیجان در قرن دهم است و کمتر حاکمی در گیلان چنین قدرتی را به خود دیدهاست و لاهیجان از این نظر در دوران طلایی خود بود.
شهرستان لاهیجان به گواهی تاریخ در گذشته مرکز حکومت بیه پیش بوده و وسعت آن سرزمینی از سفیدرود تا چالوس را در بر میگرفتهاست. شهر لاهیجان از دیرباز کانون بازرگانی ابریشم بوده و بیشترین سهم را نیز در تولید و صادرات آن داشتهاست. صنعت چای یکی از مهمترین صنایع کشاورزی این شهر است. نخستین بار چای در ایران توسط حاج محمد حسین اصفهانی به سال ۱۳۰۲ ه.ق در عصر ناصرالدین شاه قاجار کشت شد که پیشرفتی نداشت و موفقیتی بدست نیاورد. اما شخصی بنام محمد خان قاجار قوانلو ملقب به کاشفالسلطنه مشهور به چایکار در سال ۱۳۱۹ ه.ق چای را در لاهیجان کشت نمود و به بار نشاند. وی در حقیقت پدر کشت چای در ایران به شمار میآید. در اثر به بار نشستن این فراورده، تأثیرات شگرفی بر زندگی مردم منطقه و اقتصاد کشور به جای ماندهاست.
شاه عباس در لاهیجان
در شوال سال ۱۰۰۰ ه.ق شاه عباس کبیر پس از آواره کردن خان احمد خان به لاهیجان آمد و دستور داد باغی را که در مقابل قصر خان احمد خان بود و انواع گلها و اقسام میوهها در آن دیده میشد خراب و به زمین بازی چوگان و قپقاندازی تبدیل کردند و پیرامون آن را درخت کاشتند. همچنین شاه عباس دستور داد باغ بیشه دژ خان احمد خان را که از آثار بزرگ بود، ویران کردند و به این ترتیب اثری از دودمان کیائیان گیلان بویژه خان احمد خان نگذاشتند، زیرا وی پسری نداشت که حفظ نام او نماید.
لاهیجان یکی از مراکز اصلی جنبش جنگلیها بود.
ضرب سکه در لاهیجان
لاهیجان در زمان اولجایتو ضرابخانه داشته که سکه ضرب میکرده نمونههایی از سکههای دوران ابو سعید بهادرخان اولجایتو، فتحعلیشاه قاجار و شاه طهماسب صفوی مشاهده شده که در لاهیجان ضرب شدهاند.
مردمشناسی و جغرافیا
لاهیجان منطقهای است که از شمال به دریای خزر، از شرق به لنگرود، از جنوب به دیلمان، از جنوب غربی به سیاهکل و از غرب به آستانه اشرفیه محدود میشود که در ۵۰ درجه و صفر دقیقه شرقی و در ۳۷ درجه و ۱۱ دقیقه شمالی عرض جغرافیایی قرار دارد. در سال ۱۳۸۹، جمعیت شهر لاهیجان ۱۶۶٬۱۹۱ نفر برآورد شدهاست. این شهر ساختهشده بر سرزمینی هموار و جلگهای است که حاصل رسوبات به جای مانده از رودهای گیلان است. از نظر موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای تاریخی یکی از شهرهای مهم گیلان به شمار میرود و مدتها مرکز بخش بیهپیش گیلان بودهاست.
شهرستان لاهیجان دارای دو بخش رودبنه و مرکزی و ۷ دهستان به نامهای رودبنه، شیرجوپشت، آهندان، بازکیاگوراب، لفمجان، لیالستان و لیل است. این شهرستان بر پایه آخرین سرشماری در سال ۱۳۸۵، دارای جمعیتی بیش از ۱۶۲٫۸۹۸ نفر بودهاست که حدود نیمی از آنرا جمعیت روستایی و نیم دیگر را شهری تشکیل میدهد.
مردم آن بیشتر گیلک هستند و گالش به ساکنین ارتفاعات این منطقه اطلاق میشود که آنها هم تیرهای از گیلکان بوده و زبانشان گیلکی است. زبان بومی این شهرستان، گیلکی با لهجه شرقی است که با لهجه غربی گیلکی (رشت و فومن) اندکی تفاوت دارد. دین مردم لاهیجان شیعه و از نوع ناصری است.
زبان
زبان گفتاری مردم لاهیجان، گیلکی (بیه پیش) است که با گیلکی رشت (بیه پس) از نظر آوایی، واژگانی و پارهای ویژگیهای دستوری تفاوتهایی دارد. گیلکی بیه پیش خود از گونهای که در نواحی کوهستانی به آن سخن گفته میشود، یعنی گالشی، متمایز است.
آب و هوا
آب و هوای آن در بخش جلگهای، معتدل و مرطوب و در قسمت کوهستانی سردسیر و خوش آب و هوا است. در واقع آب و هوای این شهرستان آب و هوای مدیترانهای است
جانداران
چهارپایان اصلی: گاو، اسب، گوسفند، میش، قاطر، الاغ، سگ و گربه و گاو میش.
چهارپایان وحشی: پلنگ، خرس، گرگ، روباه، شغال، گربه وحشی، گوزن، آهو، بز کوهی، سمور، خار پشت، سمور آبی، خرگوش، خوک، گراز، سنجاب، کفتار، ببر، …
پرندگان این منطقه انواعی دارند برخی وحشی و برخی اهلی هستند و نمونههایی از آنها عبارتاند از:
مرغ، اردک، غاز، بوقلمون به فور در این منطقه دیده میشود و همین طور قرقاول (تورنگ) و غاز وحشی (کلاگن) خوتکا، چنگر، قوش (الغ)، بلدرچین] (وشوم)، باز، بلبل، سینه سرخ، لکلک، مرغ ماهیخوار، حواصیل، کبوتر، تیهو، جغد، گنجشک (چیشنک)، شرستی (حاج حاجی)، دارکوب، درنا، دمجنبانک (دمبلا سکینه)، سبز قبا (کوکلاچ)، دریا سلیم، یهره، سَرَت، کلاغ (کلاچ)، سار (سیته)، هدهد (شانه بسر)، شاهین، شل حینو، عقاب، قوش، کبک، کرکس، زاغچه (کشکرت)، کلکافیس، فلامینگو (مرغ حسینی)، چرخ (واشک)، پلیکان سفید، چکاوک، سبز قبا، مرغ سقّا و غیره.
ماهیان: ماهی سفید، ماهی آزاد، قزل آلا، کفال ماهی، ماهی سوف، اردک ماهی، کپور ماهی، اسپلی، ماهی سیم، ماهی شک، کلیکا، اوزون برون، قاس ماهی، قیل ماهی، گاو ماهی، شیبا ماهی، مار ماهی، ماهی ماش، کولی و …
حشرات : مورچه (پیتار)، انواع سوسک، ملخ، زنبور عسل، انواع زنبور، انواع عنکبوت (لابدون)، خرمگس، ساس، کک (سپول)، خرخاکی، جعَل (گِه گال)، مگس، پشه، جیرجیرک (جیک)، زنجره، اقسام پروانه، بید، موریانه
کشاورزی
چای- محصول اصلی کشاورزی لاهیجان است. سندیکای کارخانجات چای شمال و اداره کل چای شمال ایران در این شهر قرار دارند.
برنج
پیله ابریشم
کنف
برجستگان و مشاهیر
هنر و رسانه
پرویز صیاد (نویسنده هنرپیشه کمدین بازیگر نقش صمد)
رامین پرچمی (بازیگر)
اردشیر محصص (کاریکاتوریست)
بهمن محصص (نقاش و مجسمه ساز)
حسین محجوبی (نقاش و مهندس معمار، طراح پارک ساعی تهران)
هنگامه (خواننده پاپ)
حسینعلی لیالستانی (کارگردان)
هومن بهمنش (فیلمبردار)
آزاده صمدی (بازیگر جوان و توانای سریال های تلویزیونی)
علم
محمدعلی مجتهدی گیلانی (استاد ریاضی بنیانگذار دانشگاه صنعتی شریف و مدیر دبیرستان البرز)
ابراهیم حشمت (فرماندار لاهیجان در جمهوری شوروی گیلان)
مذهب
شیخ زاهد گیلانی (از صوفیان بزرگ ایران، استاد و پدر همسر شیخ صفیالدین اردبیلی)
عبدالرزاق لاهیجی
زینالعابدین قربانی (امام جمعه رشت)
سیاسی و نظامی
فریده قطبی مادر فرح دیبا همسر شاه سابق ایران
رضا قطبی (ریاست سابق «سازمان تلویزیون ملی ایران»)-برادر زادهٔ فریده دیبا (مادر همسر محمد رضا پهلوی آخرین شاه ایران)
شاه طهماسب صفوی، از نوادگان شیخ زاهد گیلانی که سالها در لاهیجان زیست
عبدالکریم لاهیجی نایبرئیس فدراسیون بینالمللی جوامع حقوق بشر، مدیر اتحادیه حقوق بشر در ایران و فعال حقوق بشر
محمدعلی فیض لاهیجی، رییس سابق دیوان عدالت اداری ایران
رضا رادمنش (رییس سابق فراکسیون حزب توده در مجلس شورای ملی و استاد فیزیک دانشگاه لایپزیگ)
ایرج ندیمی، مشاوررییس جمهور و نایب رییس کمسیون اقتصادی مجلس
تجارت
محمد میرزا کاشفالسلطنه (پدر چای ایران)
محمدعلیخان امین دیوان لاهیجی (از فئودالهای بزرگ لاهیجان)
محمد کریم (از فئودالهای بزرگ لاهیجان)
ابوالقاسم کریم (از فئودالهای بزرگ لاهیجان)
حاج محمد علی بگلری (پدر صنعت کلوچه سازی در ایران)[۱۸]
هرمز پاکدامن لاهیجی موسس و مدیر عامل شرکت کلوچه نادری (نگین ناب) [۱۹]
مهدی پاکدامن لاهیجی مدیر عامل شرکت ایران نادی (کلوچه نادی) [۲۰]
ادبیات
حزین لاهیجی (شاعر)
بیژن نجدی (نویسنده و دبیر ریاضی)
مهرداد فلاح (شاعر)
محمدحسین مهدوی م.موید
نیکوکاری
محمدرضا حکیمزاده لاهیجی
محمد امینی(شاعر)
استادمردعلی نژادعلی(نقاش)
ورزش
علی کریمی پاشاکی (عضو تیم ملی فوتبال ایران)
ابراهیم مهربان (کشتیگیر و قهرمان آسیا)
اماکن دیدنی
لاهیجان به دلیل برخورداری از جاذبه های بینظیر طبیعی از توریستی ترین مناطق شمالی کشور میباشد
شهرستان لاهیجان دارای جاهای دیدنی و آثار تاریخی زیادی است که از آن جمله میتوان اماکن ذیل را نام برد:
بقعه شیخ زاهد گیلانی (مربوط به قرن هشتم هجری واقع در جاده لاهیجان - لنگرود)
بقعه چهار اولیا یا چهار پادشاهان (مربوط به دوره تیموریان واقع در میدان سردار جنگل)
شیطان کوه
مسجد اکبریه
مسجد جامع لاهیجان
حمام گلشن
بام سبز
استخر لاهیجان
موزه چای ایران (آرامگاه محمد میرزا کاشفالسلطنه)
تله کابین احرار (فاز اول تلهکابین لاهیجان که از فراز بام سبز آن آغاز شده، در سال ۱۳۸۴ شمسی راهاندازی گردید)
روستای سرچشمه و کوه عطاکوه
روستای ماهی موشه و آبشار دیدنی آن
دریاچه دیدنی سیستان
محلات لاهیجان
لاهیجان ۷ محله اصلی دارد. لاهیجان امروز در بخش جنوب شرقی در پای شیخان کوه (شیطان کوه) خود را مینمایاند و دیروز در محلههایی که نامشان یادآور روزگارانی است که لاهیجان تختگاه فرمانروایان بیه پیش بود. برخی از محلات لاهیجان بر پایه حرفه افراد آن نامگذاری شدهاست، همانند: میدان و شعربافان، خمیرکلایه و گابنه. و برخی بر پایه نزدیکی به عوارض جغرافیایی هماننده پردهسر. و برخی بر پایه نزدیکی به زیارتگاهها بر پا شدهاند و نام گرفتهاند همانند: امیرشهید.
محلات اصلی [ویرایش]
پردسر ( پُردسَر), از قدیمی ترین محلات شهر لاهیجان بوده که دروازه ورودی شهر نیز محسوب میشود. وجود پل تاریخی ۷۰۰ ساله "پل خشتی" (خشته پل) گواه بر قدمت این محل دارد. كلمه (پُرد) در زبان و گويش گيلكي بمعني پل است . چون اين محله در مجاورت پل رودخانه لاهیجان سيم رود يا سيم جو بوده بنام پُردسَر (سرپل) معروف شده و نام گرفته است. پل مذكور بعدها چندین بار مرمت شده و هم اكنون بصورت يكي از زيباترين آثار تاريخي شهر در امده است. محله پردسر به دلیل واقع شدن در مسیر پل تاریخی و دو پل بتونی مجاور آن که در واقع دروازه ورودی شهر هستند, از پر تردد ترین محلات لاهیجان است .
میدان (محله)
شعربافان
خمیرکلایه، به لهجه محلی خومرکلا گفته میشود و رابینو آن را خرما کلایه نوشتهاست. این محله در شمال غربی شهر لاهیجان قرار دارد و خانه حاکم شهر و اطرافیانش در این محله بود. نام این محله برگرفت است از خمیر و کلایه. کلایه یا کلا و یا کل به معنی پهناور است جا گرفته در گستردهای پهناور که پسوند بسیاری از مکانها در شرق گیلان است. واژه خمیر به معنای آرد آمیخته با آب است که از آن نان میپزند. برخی برآنند که نانواییهای بسیاری در این محله وجود داشتهاست. و برخی دیگر بر آنند که کلمه خومر به معنای سفالگر است و با نگرشی به ساختمانهای شهر سبب نامگذاری را میتوان یافت.
اردوبازار
گابنه
کاروانسرابر، این محله در پاره غربی شهر لاهیجان قرار دارد. این محله به دلیل مجاورت با مهمترین کاروانسرای شهر در دوران قدیم به نام فعلی کاروانسرابر یعنی محلی که در بر کاروانسر قرار دارد نامیده میشود. بقعه آقا سید جمال الدین اشرف بن موسی الکاظم در این محله واقع شدهاست. و به واسطهٔ همجواری این محله با پردهسر، گاهی این دو محله با هم نام میبرند. میرزا حسین فراهانی مینویسد: این محله مشتمل بر ۷۵ باب خانه و ۵۰۰ نفر نفوس است.
محلات فرعی
عبارتند از: جیرسر (شمال)، خیابان فیاض(مرکز شهر)، غریبآباد (شمالی)، حسن بیگدشت (شمال غربی)، نخجیرکلایه (شمال شرقی)، حاجیآباد (غرب)، امیرشهید (شمال غربی)، آسور ملی (میان محلههای خمیرکلایه و کاروانسرابر)، جواهر پشته (در محله میدان و میانه شهر)، آقا سید محمد یمنی (جنوب)، کرد محله (محمله قرکلمای مهاجر) (جنوب میانه)، کوبیجار (جنوب شرقی)، محله نمک آبی (جنوبیترین پاره شهر)، کوی زمانی (جنوب)، شهرک جانبازان (جنوب شرقی)، محله استخر (محله نوساز که بر سینه غربی شاهنشین کوه (شیطان کوه، شیخان کوه) جای گرفتهاست.
دهستان ها
آهندان
بازکیا گوراب
لفمنجان
لیالستان
لیل
شیرجه پشت
رودنبه
حاج سلیم محله
سپهر پشت
گورندان
آهندان
آهندان دهستانی واقع در جنوب لاهیجان است که از ۴۰ روستا تشکیل شدهاست. در روستای آهندان ۴۷۲ خانوار و حدوداً ۱۹۶۵ نفر جمعیت زندگی میکنند که بیشتر آنها فرهنگی، کشاورز و یا تلفیقی از هر دو هستند.
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#27
Posted: 15 Feb 2012 16:07
رسوم آهندان
پس از تحویل سال، مردم در ابتدا به صورت گروهی برای دید و بازدید به منزل کدخدا میرفتند و بعد به همراه کدخدا از ابتدا تاانتهای محل به خانهٔ تمامی اهالی محل در مدت یک تا دو روز سر میزدند و از آنها دید و بازدید به عمل میآوردند. از جمله شیرینیجاتی که در ایام عید نوروز برای پذیرایی استفاده میکردند نان برنجی، سنگ بزه حلوا (نوعی شیرینی محلی که مخلوطی از مغز گردو، آرد برنج، شکر و... است) و در شب عید نیز ماهی پخته را به عنوان غذا مصرف میکردند. در سالهایی که محرم به عید برخورد میکرد مردم دید و بازدید نمیکردند و فقط شبها برای عزاداری به مسجد میرفتند.
در روز سیزده بدر مردم بیشتر به کنار رودخانهها و یا با پای پیاده به استخر لاهیجان میرفتند و این روز را در این نوع مکانها به تفریح و خوشگذرانی میپرداختند.
نحوهٔ نامگذاری روستای آهندان
برخی وجه تسمیه روستای آهندان را به زمان حکومت کیائیان رجعت می دهند. زمانی که روستای آهندان محل ساخت وسایل جنگی و رزمی چون شمشیر، زره، کلاه خود، سپر و... بود.از طرفی دیگر برخی نام گزاری آن را وجود سنگی براق در قسمت شرقی این روستا (در بالای کوه) می دانند که بسیار شفاف بود و مانند آینه نور خورشید را تابش میداد به همین دلیل نام این روستا در ابتدا "آینه بندان" بود که در گذر زمان تغییر نموده تا اینکه امروزه به آهندان شهرت یافت.
آداب و رسوم و سنتهای قبل از عروسی آهندان
برای ازدواج ابتدا چند نفر خانم از طرف پسر به خانهٔ دختر میرفتند و از مادر دختر اجازه میگرفتند تا برای زن خواستی (خواستگاری) به خانهٔ ایشان بیایند. پس از آن چند نفر از بزرگان فامیل برای خواستگاری به خانهٔ دختر میرفتند و دختر را برای پسر خواستگاری میکردند. پدر دختر با دخترش مشورت میکرد و اگر نتیجهٔ این مشورت مثبت بود قول و قرار ازدواج گذاشته میشد. پس از آن دو مرد، یکی از طرف پدر داماد و دیگری از طرف پدر عروس بود در میان محل میگشتند و مردم را برای عقد و عروسی دعوت میکردند و در واقع همان کاری را که امروزه کارت عروسی انجام میدهد این دو نفر انجام میدادند، بعد از آن دو زن یکی از طرف مادر داماد و دیگری از طرف مادر عروس نیز عیناَ همان کاری را که آن دو مرد انجام داده بودند انجام میدادند. پس از آن در روز عقد ۳۰ تا ۴۰ نفر از اهالی که کارشان هیزم شکنی بود هر کدام مقداری هیزم میشکستند و آن را به خانهٔ عروس میبردند و نهار را در خانهٔ عروس میگذراندند و در روز عروسی نیز دقیقاَ شبیه همین کار ولی برای خانهٔ داماد انجام میشد و با همان هیزمی که هیزم شکنان میآوردند غذای لازم برای شب عقد یا عروسی تهیه میشد چون بیشتر عروسیها در آن زمان شب انجام میشد. برای عقد هم ابتدا عروس را در داخل محل عقد محلی میکردند و پس از مدتی برای خواندن خطبهٔ ازدواج به لاهیجان میبردند، پس از عقد، عروس و داماد به مدت دو تا سه سال با هم نامزد بودند و حق دیدن هم را نداشتند و نمیتوانستند به خانه همدیگر بروند. پس از این مدت نیز نوعی عروسی که آداب و رسوم جالبی داشت برگزار میشد و در طی آن عروس به خانهٔ داماد میرفت. تمام این آداب و رسوم تا قبل از انقلاب وجود داشت و پس از آن کم کم منسوخ و به باد فراموشی سپرده شد.
مردمان این محل در سطح شهرستان لاهیجان شناخته شده و از وجههٔ عمومی خاصی برخوردارند به طوری که بزرگان شهرستان روی آهندان و آهندانی حساب ویژهای بازکردهاند.
از بزرگان این محل میتوان به رجبعلی اسماعیلی مدیر کل حراست دانشگاه گیلان- مرتضی پیله ور رئیس سابق آب و فاضلاب شهرستان لاهیجان، حجت الاسلام محمد اسماعیلزاده نماینده ولایت فقیه در دانشگاه گیلان و امام جمعه سابق شهرستان سیاهکل، آقای حسنپور محمدی رئیس سابق جهاد کشاورزی شهرستان لاهیجان، آقای مهدی مرادی رئیس ثبت اسناد و املاک شهرستان رشت و بسیاری از پستهای نظامی و انتظامی استان و شهرستان نام برد.
عسگر علیدوست رئیس شورای اسلامی روستای آهندان و رجبعلی اسماعیلی رئیس شورای حل اختلاف دهستان آهندان میباشد. این روستا دارای یک پایگاه مقاومت بسیج متشکل از تعداد زیادی از بسیجیان زیر نظر حوزهٔ شهری شهید رجائی لاهیجان بوده که فرماندهی آن بر عهدهٔ حاج اکبر علیدوست میباشد. آقای مهدی اسماعیلی رئیس هیئت امنای و آقای سید احمد سیدپور رئیس هیئت متوسلین به حضرت زهرا این روستا را برعهده دارد.
جوانان این روستا در کارهای فرهنگی بسیار کوشا بوده که عدهای از این جوانان خوش ذوق تصمیم به تشکیل نشریهای تحت عنوان ماهنامه اندیشه نیک زیر نظر کانون فرهنگی ورزشی پایگاه مقاومت بسیج شهدای آهندان در داخل محل گرفته و هر ماه در بین اهالی محل و خانوادهها پخش میشود و به بررسی مشکلات، حوادث و اخبار محل میپردازد. این نشریه به مدت پنج سال از سال ۱۳۸۲ در این محل پخش میشد. (این مجله تعطیل شد)
بوجايه، كوه بنه، آهندان، سادات محله، ليالمان، دهسر، بالاتموشل، سوخته كوه، ميان محله زاكله بر، ازارستانكی، پائين تموشل، كوره بر، دره جير، نارنج لنگه، چی چی نيكوتی، گردكوه، چمندان، ازارستان، مازی كله، بندبن پائين، خورتای، هالوخانی، جيرگوابر، ملامحله چهل ستون، صالحبر، بندبن بالا، خرتاب، بيلاژمحله، شرم لنگه، قاضی گوابر، لواسی محله، دزدكسو، گلستان روستا، بالابيجارانكيش، راهدارخانه روستا، ميان گوابر، پائين بيجاران كيش، جورگوابر.
روستاي گردكوه يكي از روستاهاي زيبا و بكر اين دهستان مي باشد.محصول كشاورزي اصلي اين روستاي جنگلي، چاي است و در مرحله بعدي برنج و پرورش كرم ابريشم و نگهداري دام بصورت سنتي نيز كمابيش ديده مي شود.جمعيت اين روستا نزديك به چهل خانوار مي باشد.بقعه آقا سيد كمال، از سادات كيا در اين روستا واقع شده است.
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#28
Posted: 15 Feb 2012 16:15
لنگرود
لَنگَرود یک شهر ساحلی (ساحل چمخاله) در شمال در استان گیلان و نزدیک به شهر لاهیجان میباشد. جمعیت این شهر بر پایه آمار سرشماری سال ۸۵ برابر با ۱۷۴٬۶۲۹ نفر است.
نام لنگرود، برای نخستین بار در سال ۵۱۲ هـ. ق. در متون تاریخی ذکر شدهاست. این سال مصادف با مرگ سلطان محمد پسر ملک شاه آلب ارسلان است. در دوره صفویان، خصوصاً در دوره سلطنت شاه عباس اول، شهر لنگرود مرکز حوادث مهمی بودهاست. فرار احمد خان حاکم لاهیجان از لنگرود و دستگیری اعضای خانواده وی توسط کیا فریدون حاکم گیلان و تحویل آنها به شاه عباس، از جمله رویدادهای مهم این دوره شهر است. نادر برای سرکوب تاتارهای شرق مازندران و توسعه تجارت و دستیابی به دریا، لنگرود را برای ایجاد پایگاه دریایی و کارخانه کشتیسازی انتخاب کرد و در توسعه آن کوشید. در زمان قاجار نیز لنگرود مورد توجه قرار گرفت. این شهر، امروزه یکی از مناطق زیبای گردشگری در استان گیلان است.
مردمشناسی
بافت قومی مردم لنگرود گیلک و به زبان گیلکی با لهجه بیهپیش تکلم میکنند. از نوشتههای تاریخی چنین استنباط میشود که زمینهای اطراف لنگرود مساعد بوده و به مرور زمان و توسعه بازرگانی در گیلان، لنگرود هم رونق یافته و در زمینههای کشاورزی خصوصاً کشت کنف از شهرهای مهم محسوب گردیده، همچنین در زمینه صنعت دارای صنایع فلزی از جمله تفنگ سازی (شکاری) بوده که به علت مرغوبیت و کیفیت، خریدران زیادی داشتهاست. رابینو جهانگرد معروف درخصوص لنگرود چنین مینویسد: «کنارههای رودخانه لنگرود زیباترین منظرهای است که من در ایران دیدهام». لنگرود دارای محلههایی به نامهای درویشانه بر، درب مسجد، فشکالی محله، سوتال محله، در مسجد، کاسهگرمحله، قصابمحله، گشته مردخال، انزلیمحله و راهپشته است که هر یک دارای اعتبار خاصی است. بندر چمخاله که در شش کیلومتری لنگرود قراردارد از جاذبههای گردشگری است و همانند دیگر بنادر دارای فعالیتهای تجاری بوده که در حال حاضر بسیار محدود است. طبیعت مناسب سبب گردیده مردم لنگرود به کارهای کشاورزی علاقهمند باشند. از محصولات عمده لنگرود میتوان انواع برنج، چای، صیفیجات را نام برد. همچنین صید ماهی در این شهر رایج است.
بازار هفتگی لنگرود در روزهای شنبه و چهارشنبه با استقبال فراواندر محل جدید آن(پارک بازار) برگزار میگردد. مردمان لنگرود، بسیار مهربان و با فرهنگ ونیک اندیش هستند.
موقعیت جغرافیائی و جمعیت
نام لنگرودLANGAROUD ترکیبی است از دو پاره واژه لنگر LANGARو رودROUD. لنگر به معنی وقار و سکون و آرامش است همان گونه که که کشتی لنگر انداخته آرامش مییابد. در ترکیب لنگر و رود دو (ر) در هم یکی شده و نام به لنگرود تبدیل میگردد و معنی رود سکون یافته و آرام و با وقار معنی میگیرد و اگر به رود جاری در این بنگریم آن را دارای جریان آن چنان آرامی میبینیم که گویا حرکتی ندارد. لنگرود در طول ۳۰ً و ۱۰َ و ۵۰َ و عرض ۱۱ و ۳۷ جغرافیایی، در ارتفاع ۲۱ متر از سطح دریای خزر قرار دارد. این شهرستان بر روی جلگهای سرسبز و ۱۰ کیلومتر با دریای خزر فاصله دارد و در قسمتهای جنوبی آن کوهپایههای جنوبی آن جنگلی دیده میشود. لنگرود که یکی از شهرهای مذهبی گیلان است. در فاصله ۶۰ کیلومتری رشت (مرکز استان) واقع شدهاست و از طرف شمال و غرب به شهرستان لاهیجان، از طرف شرق به دریای خزر و از طرفی به شهرستان رودسر، و از طرف جنوب به شهرستان املش منتهی میگردد. در سال ۱۲۷۵ ه. ق /۱۲۳۰ ه. ش.، یعنی حدود یک سده و نیم پیش جمعیت این شهر دو هزار نفر بودهاست. اما در سرشماری عمومی نفوس سال ۱۳۷۵ ه. ش چمعیت این شهرستان به ۱۳۵۹۲۲ نفر رسیده که از این تعداد ۶۵۹۷۳ نفر در شهر لنگرود زندگی میکنند. هم اکنون شهرستان لنگرود بالغ بر ۶۵٬۳۶۹ نفر جمعیت دارد
جاذبههای گردشگری، تفریحی و امکان دیدنی
ساحل چمخاله در ۹ کیلومتری شمال لنگرود قرار دارد. از دو راه زمینی و یک راه آبی میتوان به چمخاله رفت.
تالاب زیبا و طبیعی کیاکلایه با انواع پرندگان دریایی و بوستان تفریحی فجر که در قسمتی از تالاب ایجاد گردیدهاست.
لیلاکوه خاستگاه گردشگران طبیعت
طبیعت کوهستانی بلوردکان
پارک فجر در ابتدای جاده رودسر
پارک آزادی در جاده چمخاله
باغات چای کومله
پل خشتی لنگرود «خشته پل» یا «خشته پورد» که مربوط به دوره ایلخانیان است. این پل «راه پشته» را به مرکز شهر متصل میکند.
مسجد جامع لنگرود که تاریخ ساخت در مسجد مربوط به سال ۱۰۰۱ هجری قمری است.
خانه دریا بیگی که از شاهکارهای هنر دوران قاجاریهاست.
قلعه دزدبن (دزبن) دز به معنای دژ و قلعهاست.
پل خشتی قدیمی نالکیاشر.
باغ معروف منجم باشی در روستای دیوشل
روستاها و مکانهای لنگرود
كوشالشاه - نالكياشر - خرما-کفش کن محله- پروش-سادات محله - ایشیان- شکرکش-لیل -لات لیل-لیسه رود-کیاکلایه -کلیدبر-چالکیاسر-بازارده-انزلی محله-دریاسر-زرد آب محله-کاسگر محله-خلات محله-پاپکیاده-پارک فجر-گل سفید.
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#29
Posted: 15 Feb 2012 16:30
سیاهکل
سیاهکَل یکی از شهرهای استان گیلان در شمال ایران است.
این شهر با جمعیت ۱۸٬۵۶۲ نفر (برآورد ۱۳۸۳خ.) در بخش مرکزی شهرستان سیاهکل قرار دارد. شهر سیاهکل ترکیبی است از سه روستای کلسر و کدوبنک و برفجان و حدود ۱۵۰ سال پیش بر پایه تلاش حبیب الله خان مشیر الممالک برپا شدهاست. نام محلی سیاهکل بدانگونه که مردمش تلفظ میکنند سی کل است. سی به معنی صخرة بزرگ و کوه با شیب تند است و کل به معنی آبادی و در واقع نام سیاهکل به معنی آبادی کنار کوه با شیب تند است. برخی نیز این نام را برگرفته از نام طایفة کرد سیاهگلی دانستهاند که حدود ۱۵۰ سال پیش از اطراف قزوین به این منطقه کوچ داده شدند و امروز بازماندگانشان با نام ایلیاتها در سیاهکل زندگی میکنند.
زبان
زبان بخش مرکزی سیاهکل، گیلکی و زبان مردم کوهستان، دیلمی است که به دلیل مراودات چندین ساله شبیه هم شدهاند.
اقتصاد
برخلاف زیبایی این شهرستان، متأسفانه از لحاظ اقتصادی در سطح بسیار پایینی از کشور قرار دارد و یکی از شهرستانهای محروم کشور است. مردم در این ناحیه به دو کار عمده کشاورزی و دامداری میپردازند.و مهمترین محصول شهرستان برنج، چای، پرورش کرم ابریشم و پرورش زنبور عسل میباشد.
تکنولوژی
اینترنت یکی از نیازهای اصلی قشر تحصیلکرده سیاهکل بود که در اواخر تابستان 1388 با شروع بکار تجهیزات سه شرکت محلی این نیاز تا حد زیادی مرتفع شد. و در ابتدای سال1390 تارنمای گردشگری و فرهنگی این شهر به همت چند تن از دانشجویان بصورت کاملا خودجوش و مردمی شروع بکار کرد و بعد از آن تارنماهای کوچک و بزرگ رفته رفته با الگو گپری از این حرکت جدید شروع بکار نمودند
==روستاها== بیدرون، کیاسرا، اسپیلی، بالارود، توتکی، میکال، کوه پس، کلک، دیارجان، عاشورآباد یکی از معروف ترین روستاها بین همه ی روستاها روستای میکال است که دارای آب و هوای خوش مردمانی خون گرم ومهمان نواز است دارای چشمه های دیدنی وزلال صاف و برای گردش گران محلی خوب وجالب برای دیدن بازدید است. یکی از دلایل این معروفیت قدمت این روستا می باشد.
جاذبهها
از نقاط دیدنی آن آبشار لونک و آبشار باباولی در روستای باباولی حمام تاریخی دیلمان مربوط به دوره شاه عباسی کاروانسرای تی تی در روستای بالارود و قلعه گرماور در روستای گرماور دیلمان و قلعه کوتوال شاه در بلندیهای شمالی شهر سیاهکل، قله درفک در مسیر 10 کیلومتری سیاهکل، مسیر بسیار زیبای جاده جنگلی سیاهکل به دیلمان و دهها جاذبه دیدنی و منحصر به فرد این شهرستان زیبااست.
سیاست
سیاهکل در طول یک صد اخیر شاهد خیزش هایی چون خیزش حیدر خان دیلمی و حاجی قاسم و میرزا احمد مجتهد و در سال 1349 برخورد چریکهای فدایی خلق با ارتش ایران بود. قیام سیاهکل که همچنین به واقعهٔ سیاهکل و جنبش سیاهکل نیز مشهور است، به عملیات چریکی که در تاریخ ۱۹ بهمن سال ۱۳۴۹ توسط سازمان چریکهای فدایی خلق ایران برای مبارزه با حکومت پهلوی در شهرستان سیاهکل در استان گیلان رخ داد، گفته میشود. این قیام نخستین جنگ چریکی در تاریخ ایران محسوب میشود.
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#30
Posted: 15 Feb 2012 16:38
واقعهسیاهکل
واقعه سیاهکَل که همچنین به قیام سیاهکَل و جنبش سیاهکَل نیز مشهور است، به عملیات چریکی که در تاریخ ۱۹ بهمن سال ۱۳۴۹ توسط سازمان چریکهای فدایی خلق ایران برای مبارزه با حکومت پهلوی در روستای سیاهکَل در استان گیلان رخ داد، گفته میشود. این قیام نخستین جنگ چریکی در تاریخ ایران محسوب میشود.
شرح واقعه
در سالهای خفقان پس از سرکوبی سال ۱۳۴۲، شماری از دانشجویان دانشگاهها که روشهای پیشین و مسالمتآمیز جبهه ملی و حزب توده را برای مبارزه با حکومت موفقیت آمیز نمیدانستند، گروههای مباحثه مخفی و کوچکی را برای بررسی تجربیات اخیر چین، ویتنام، کوبا و الجزایر و ترجمه آثار مائو، جیاپ و چهگوارا و فانون تشکیل دادند. دستاورد این مباحثات و بررسیها، شکلگیری شماری گروههای کوچک مارکسیست و اسلامی بود که «تنها رَه رهایی» را «جنگ مسلحانه» و نبرد چریکی میدانستند. یکی از آنها گروهی بود که به سال ۱۳۴۲ توسط عدهای از دانشجویان مارکسیست دانشگاه تهران و با ادغام دو گروه تشکیل شد و بعدها سازمان چریکهای فدایی خلق نامیده شد. رهبری فدائیان خلق در این عملیات برعهده دو تن به نامهای علی اکبر صفایی فراهانی و حمید اشرف بود. این گروه از دو بخش تیم شهری و تیم روستایی تشکیل شده بود که در تاریخ ۱۵ شهریور ماه سال ۴۹ در دره مکار اطراف چالوس حرکت خود را آغاز کرد و پس از بررسیهای فراوان جنگلهای گیلان را انتخاب کرده و تیم روستایی را به آنجا فرستاد. دلایل متعددی برای انتخاب گیلان وجود داشت. نخست آنکه وجود کوهستانهای صخرهای، استفاده از سلاحهای سنگین در آن منطقه را ناممکن میساخت و تاحدودی به این سبب که جنگلهای این منطقه در برابر حملات هوایی، استتار مناسبی محسوب میشد. اما دلیل اصلی، سابقه مبارزاتی روستاییهای این منطقه به ویژه در جنبش جنگل در دهه ۱۳۰۰ خورشیدی بود. به پیش بردن برنامه «تیم روستایی»، مستلزم تدارکات دقیق، زندگی با شبانان کوهستان، ایجاد ارتباط با روستاییان و قبول رزمنده از بین آنان بود، لیکن پس از دستگیر شدن یکی از هواداران فداییان بنام هادی بنده خدا لنگرودی توسط ژاندارمهای شهرستان سیاهکل، در اواسط بهمن ماه این برنامهها عقیم ماند. چریکهای فدایی که بیم داشتند اطلاعات حیاتی او زیر شکنجه لو برود، تصمیم سرنوشت ساز را گرفتند تا به پاسگاه ژاندارمری حمله برده و یار خود را آزاد سازند.
در شامگاه سرد زمستانی جمعه ۱۹ بهمن ۱۳۴۹، سیزده مرد جوان مسلح به تفنگ، مسلسل و نارنجک دستی به پاسگاه ژاندارمری شهرستان سیاهکل در کناره جنگلهای گیلان حمله کردند. شاه با شنیدن این خبر عکسالعمل شدیدی نشان داده و برادر خود را در راس قوای نظامی سنگینی شامل کوماندوها، هلیکوپتر و افراد شهربانی به منطقه اعزام نمود. در عملیات تعقیب و گریزی که از پی آن آمد، چندین سرباز شاهنشاهی و سی چریک فدایی کشته شدند و یازده تن از چریکها نیز اسیر گشتند. از این تعداد ده نفر به ضرب گلوله اعدام شده و یک تن زیر شکنجه جان سپرد.
پیامدهای واقعه سیاهکل
گرچه فداییان در این خیزش، از دستیابی به هدف خود ناکام ماندند، ولی از این درگیری تا سالها بعد به عنوان بزرگترین عملیات مسلحانه بر علیه رژیم شاه یاد میشد. این واقعه باور ضربهپذیر بودن نظام شاهنشاهی از طریق مبارزه مسلحانه را تقویت نمود. فداییان آنرا یک پیروزی تبلیغاتی خواندند که نشان داد گروه کوچکی از افراد مصمم میتوانند کل رژیم پهلوی را به هراس افکنند. روز ۱۹ بهمن روز قیام سیاهکل در تاریخ ایران روز پیدایش جنبش چریکی محسوب میشود. حکومت وقت برای تاکید بر اهمیت این قیام، به دنبال اعدامها، تبلیغات وسیعی به منظور جوسازی علیه چریکها به راه انداخت و حتی ۵۱ تن از دانشجویان چپگرا را که ارتباطی با فداییان نداشتند در تهران بازداشت کرد و بدون برنامهای از پیش تعیینشده، دانشگاههای تهران را به مدت یک هفته تعطیل اعلام نمود. شاه همچنین کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور را به عنوان توطئه بینالمللی، غیرقانونی اعلام کرد. همچنین این واقعه موجب تسریع و شتاب بیشتر فعالیت سایر گروههای انقلابی و بروز برخی ناآرامیهای دانشجویی در تهران گردید.
آثار هنری در خصوص قیام سیاهکل
قیام سیاهکل تاثیراتی نیز بر هنر انقلابی پس از خود داشت و بعدها سوژه حداقل یک اثر نقاشی مهم شد. تابلوی سیاهکل در سال ۱۳۵۰ توسط بیژن جزنی و در زندان عشرتآباد ترسیم شدهاست. از محل نگهداری فعلی این اثر اطلاع دقیقی در دست نیست.
همچنین محتمل است که مسعود کیمیایی در فیلم مشهور گوزنها و انتخاب نام این فیلم اشارهای به این مضمون داشتهاست.
در ترانههای پس از این واقعه نیز، آثار سیاهکل مشهود است. فرهاد مهراد، خواننده ترانه جمعه، معتقد است که شهیار قنبری (شاعر ترانه) در سرودن شعر این ترانه به روز جمعه که قیام سیاهکل رخ دادهاست، نظر داشتهاست. همچنین ترانه گنجشگک اشی مشی با صدای فرهاد بر روی فیلم گوزنها اجرا شد. ترانهٔ جمعه که سرودهٔ شهیار قنبری است، وقتی در همان سالها با صدای فرهاد مهراد و بر روی اهنگی از اسفندیار منفردزاده خوانده شد، مدتها در میان دانشجویان و روشنفکران ترانهای سیاسی و تداعیگر واقعهٔ سیاهکل انگاشته میشد و البته لحن ترانه و محتوای کلام و نیز صدای به هم کوبیدن سنگ که یادآور نوعی مراسم عزاداری در میان اقوام مختلف ایرانی است، این برداشت را قوت میبخشید. اسفندیار منفردزاده، آهنگساز این ترانه در گفتوگویی که پس از مرگ فرهاد مهراد با رادیو بی.بی.سی صورت گرفته بود، ارتباط میان این ترانه با قیام سیاهکل را رد نکرد.
این قیام همچنین موجب تاثیرگذاری بر روند پیشرفت شعر نوی معاصر فارسی گردید. این واقعه باعث به وجودآمدن یک دوره جدید در شعر فارسی شد که به دوره سیاهکل معروف است.
آن چیزی که مهم است این مسئله است که این واقعه ،الهام بخش آثار هنری ماندگاری گشت که میتوان به:
تابلوی سیاهکل اثر بیژن جزنی از بنیانگذاران چریک های فدایی که در زندان عشرت آباد کشیده شد.
ترانه جمعه و شبانه فرهاد مهراد
ترانه جنگل داریوش
و حتی فیلم گوزنها مسعود کیمیایی اشاره کرد.
این واقعه باعث بوجود آمدن یک دوره جدید در شعر فارسی به نام دوره سیاهکل نیز شد.
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***