ارسالها: 23330
#401
Posted: 7 Sep 2015 18:09
سعید عزت اللهی
- نام کامل : سعید عزت اللهی آفاق
- زادروز : ۱ اکتبر ۱۹۹۶
- زادگاه : بندر انزلی، گیلان
- ملیت : ایران
- قد : ۱۹۰ سانتیمتر
سعید عزت الهی (۱۰ مهر ۱۳۷۵ بندر انزلی) بازیکن فوتبال اهل ایران است.
وی سابقه بازی در تیم فوتبال اتلتیکو مادرید بی در سگوندا دیویژن بی در پست هافبک دفاعی و میانی را دارد.وی همچنین در تمرینات تیم بزرگسالان اتلتیکو مادرید شرکت کرده است.
او در اردیبهشت ۱۳۹۴ توسط کارلوس کی روش به تیم ملی فوتبال ایران دعوت شد.
او فوتبال خود را در مدرسه فوتبال قایقران زیر نظر پدرش (نادر عزتالهی) از پیشکسوتان باشگاه ملوان بندر انزلی آغاز کرد،سپس به تیم شهرداری بندر انزلی رفت و ۳سال در آنجا به بازی پرداخت و از آنجا به خدمت نونهالان ملوان درآمد و پس از پیوستن به تیم نوجوانان ملوان در سال ۱۳۹۱ زیر نظر محمد احمدزاده به تیم بزرگسالان ملوان منتقل شد.
وی در سال ۱۳۹۳ با قراردادی پنج ساله ، به باشگاه فوتبال اتلتیکو مادرید بی رفت تا پس از یک سال به تیم بزرگسالان این باشگاه منتقل شود.
او در فصل ۲۰۱۵ به تیم روستوف ترانسفر شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#402
Posted: 7 Sep 2015 18:21
علیرضا جهانبخش
- نام کامل : علیرضا جهانبخش جیرنده
- زادروز : ۱۱ اوت ۱۹۹۳
- زادگاه : جیرنده ، گیلان
- ملیت : ایران
- قد : ۱٫۸۰ متر (۵ پا ۱۱ اینچ)
- پست : هافبک تهاجمی
علیرضا جهانبخش جیرنده (متولد ۲۰ مرداد ۱۳۷۲ - جیرنده , گیلان) بازیکن فوتبال اهل ایران است. او هماکنون در تیم فوتبال ایزد آلکمار و تیم ملی فوتبال ایران در پست مهاجم و هافبک راست بازی میکند.
جهانبخش در فصل ۲۰۱۳–۲۰۱۴ به عنوان دومین استعداد برتر لیگ برتر فوتبال هلند برگزیده شد. در سال ۲۰۱۵، او به عنوان برترین بازیکن دستهٔ اول لیگ هلند در فصل ۲۰۱۴–۲۰۱۵ برگزیده شد.
در سن ۱۷ سالگی در سال ۱۳۹۰ اولین بازی خود را برای داماش گیلان در لیگ برتر فوتبال ایران مقابل مس کرمان به عنوان یکی از جوانترین بازیکنان داماش تاکنون انجام داد. در ۴۲ بازی در لیگ با داماش او ۱۰ گل به ثمر رساند.
در ۵ خرداد سال ۱۳۹۲، جهانبخش برای پوشیدن لباس ان. ئی. سی در لیگ فوتبال هلند با این باشگاه مذاکره کرد و بعد از تست پزشکی و اخذ ویزا و مجوز کار در ۱۱ خرداد سال ۱۳۹۲ با قراردادی سه ساله به طور رسمی به این باشگاه پیوست و اولین بازی خود را در برابر تیم RKC Waalwijk انجام داد. او همچنین اولین گل خود را در پیروزی ۸–۰ تیمش مقابل تیم Harkemase Boys در رقابتهای جام حذفی فوتبال هلند به ثمر رساند. در ۱ دسامبر ۲۰۱۳ (۱۰ آذر ۱۳۹۲) جهانبخش برای تیمش دو گل به ثمر رساند و به پیروزی ۳ بر ۲ تیمش مقابل ایزی آلکمار در رقابتهای لیگ کمک کرد.
در بازی افتتاحیه لیگ فوتبال هلند جهانبخش یک گل در پیروزی ۳–۱ تیمش در برابر پیاسوی آیندهوون به ثمر رساند. همچنین در ۲۹ اوت او دو گل به ثم رساند و دو پاس گل در پیروزی ۴–۱ تیمش مقابل تیم هلموند اسپورت ارائه داد. او در این فصل آمار ۱۲ گل و ۱۸ پاس گل از خود بجا گذاشت. در این فصل جهانبخش به عنوان برترین بازیکن دسته اول لیگ هلند برگزیده و برندهٔ گاو طلایی شد. او دومین خارجی بود که پس از کیسوکه هوندای ژاپنی، این افتخار را کسب میکرد.
او در تاریخ ۳ آگوست ۲۰۱۵ با قراردادی پنج ساله به ایزد آلکمار پیوست.
او بخشی از بازیهای خودش را در این تیم در مسابقات فوتبال زیر ۱۹ سال آسیا ۲۰۱۰ در چین انجام داد، او در دو بازی، بازی کرد.
در مارس ۲۰۱۵، جهانبخش برای مقدماتی بازیهای المپیک به تیم امید فراخوانده و کاپیتان تیم شد. با حضور جهانبخش، تیم امید توانست به مسابقات فوتبال زیر ۲۳ سال آسیا ۲۰۱۶ در قطر راه یابد.
علیرضا جهانبخش اولین بازی ملی خود را در سه شنبه ۲۳ مهر ۹۲ مقابل تایلند در مقدماتی جام ملتهای آسیا ۲۰۱۵ انجام داد و اولین گل ملی خود را در پیروزی ۳–۰ برابر تایلند در ۲۴ آبان ۹۲ به ثمر رساند. جهانبخش توسط کارلوس کی روش به مسابقات جام جهانی ۲۰۱۴ دعوت شد.
جهانبخش از تاتهای رودبار گیلان است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#403
Posted: 12 Sep 2015 14:49
بیژن بنفشهخواه
- زمینه فعالیت : سینما و تلویزیون
- تولد : ۱ فروردین ۱۳۵۲ تهران، ایران
- والدین : رضا بنفشهخواه (بازیگر)
- ملیت : ایرانی
- پیشه : بازیگر
بیژن بنفشهخواه (زاده ۱ فروردین ۱۳۵۲) بازیگر ایرانی مجموعههای طنز تلویزیونی و فیلمهای سینمایی است.بیژن بنفشه خواه دارای اصالتی گیلانی می باشد.
او در مجموعههای طنز «این چند نفر»، «بدون شرح»، «مرد دوهزارچهره»، «قهوه تلخ»، «ساختمان پزشکان»، «خانه اجارهای» و «راه طولانی» به ایفای نقش پرداختهاست.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#404
Posted: 12 Sep 2015 15:00
حمید لولایی
- زمینه فعالیت : سینما
- تولد : ۱۳۳۴ ، محله عشرت آباد تهران
- ملیت : ایرانی
- پیشه : بازیگر
- سالهای فعالیت : ۱۳۶۰ - تاکنون
حمید لولایی بازیگر مشهور طنز سینما و تلویزیون ایران در سال ۱۳۳۴ در تهران به دنیا آمد.پدر و مادر او دارای اصالتی گیلانی هستن.
با مجموعه ساعت خوش حمید لولایی مانند بازیگران دیگر (سعید آقاخانی، ارژنگ امیرفضلی و بسیاری دیگر از بازیگران طنز) به شهرت رسید. چند سال بعد پس از چند سال دوری با ایفای نقش «خشایار مستوفی» در مجموعه زیر آسمان شهر به کارگردانی مهران غفوریان دوباره به بازیگری مطرح و محبوب تبدیل شد و تا به امروز در بسیاری از سریالها و فیلمها بازی کردهاست.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#405
Posted: 12 Sep 2015 15:07
پارسا پیروزفر
- زمینه فعالیت : تئاتر، سینما و تلویزیون
- تولد : ۲۲ شهریور ۱۳۵۱ تهران
- ملیت : ایرانی
- پیشه : بازیگر و کارگردان و نقاش
- مدرک تحصیلی : لیسانس نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران
پارسا پیرورزفر بازیگر ایرانی و کارگردان تئاتر از خانواده ای گیلانی در ۲۲ شهریور ۱۳۵۱ در تهران زاده شد.
در طی سالهای ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۹ هنگامی که در مدرسه به تحصیل مشغول بود، همزمان به طراحی کامیک استریپ و طرحهای گرافیکی پرداخت که هرگز آنها را انتشار نداد. سال ۱۳۶۹ در رشته ریاضی فیزیک از دبیرستان فارغالتحصیل و در سال ۱۳۷۰ در دانشگاه هنرهای زیبای تهران در رشته نقاشی به تحصیل مشغول شد. وی همان زمان در دانشگاههای مختلف به روی صحنه رفت و سال ۱۳۷۲ در اولین نقش سینماییاش، در نقش کوتاهی در فیلم پری ساخته داریوش مهرجویی حضور پیدا کرد. در سال ۱۳۷۴ دوره بازیگری را در مؤسسه هنرهای نمایشی استاد سمندریان پشت سر گذاشته و در سال ۱۳۸۰ نمایش هنر اثر یاسمینا رضا را به روی صحنه برد. در طی سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۴ در مؤسسه فرهنگی هنری کارنامه و دانشگاه علامه طباطبائی و همچنین در سال ۱۳۸۶ در مؤسسه فیلم سازی هیلاج به تدریس بازیگری پرداخت. او در سال ۱۳۸۲ برای بازی در فیلم «مهمان مامان» جایزه بازیگری هشتمین جشن خانه سینما را دریافت کرد. وی از زمان دانشآموختگی از دبیرستان تا کنون در زمینههای مختلفی از جمله گرافیک و تصویرسازی، مجسمه سازی، ساختن بنرهای تبلیغاتی، دوبله و همچنین شرکت در نمایشنامههای رادیویی تجربه کسب کرده است. وی همچنین در تعدادی نمایش ویژه کودکان به صورت نوار کاست نیز همکاری داشتهاست. پارسا پیروزفر از جمله بازیگرانی است که تا به حال با هیچ روزنامه، مجله و یا رسانهای مصاحبه نکرده است. حتی در سریال در چشم باد که نقش اول و اصلی را داشت در مراسم تقدیر از عوامل سریال که از سوی صدا و سیما ایران تدارک دیده شده بود شرکت نکرد.
- جوایز :
- برنده جایزه بهترین بازیگر مرد از جشنواره فیلمهای آسیایی دهلی نو برای بازی در فیلم اشک سرما - ۱۳۸۴
- برنده تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از هشتمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم مهمان مامان
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای بازی در فیلم مهمان مامان از بیست و دومین جشنواره فیلم فجر - ۱۳۸۲
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد از دوازدهمین جشن دنیای تصویر برای بازی در سریال "در چشم باد" - ۱۳۹۱
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#406
Posted: 12 Sep 2015 15:19
دریا دادور
- تولد : ۱۳۵۰ مشهد
- ملیت : ایرانی
- سبک(ها) : اپرا، سولو سوپرانو، ورلد میوزیک
- تحصیلات : موسیقی
دریا دادور (زادهٔ ۱۳۵۰ در مشهد) خوانندهٔ اپرا و سولو سوپرانوی ایرانی در رِنجِ لیریکو لِجِرو است که در فرانسه سکونت دارد. او در مشهد و در خانوادهای با اصالت گیلانی به دنیا آمدهاست.
از کودکی به آوازخوانی علاقهمند بود و مادرش ـ که خود هنرمندی بود ـ نقش بسزایی در گرایش دادور به سمت هنر داشت. دادور در سال ۱۹۹۱ به فرانسه رفت و تحصیلات خود را در آنجا ادامه داد و در سال ۲۰۰۰ میلادی، دیپلم حرفهای خود در رشتهٔ آواز باروک را اخذ کرد. دادور ترانههای محلی و سنتی ایران را با سبکهای غربی تلفیق کرده و سبک مخصوص به خود را ایجاد کردهاست. او در آثار خود، هم از شعرهای کلاسیک و هم از شعرهای معاصر ایرانی، استفاده کردهاست. همچنین دادور در اجراهای زندۀ خود، از تلفیقی از سازهای شرقی و غربی نظیر پیانو و ویولون، فلوت، چنگ و دهل بهره بردهاست.
تاکنون از او دو آلبوم منتشر شدهاست که هر دو بهصورت زنده ضبط شدهاند. نخستین آلبوم در سال ۲۰۰۴ در برلین و دومین آلبوم هم در سال ۲۰۰۸ در تورنتو کانادا ضبط شدهاست. دادور در سال ۲۰۰۲، در اپرای رستم و سهراب که به رهبری لوریس چکنواریان از ارکستر سمفونیک ارمنستان در تهران برگزار شد، در نقش تهمینه به ایفای نقش پرداخت. دادور، در کنار پیشۀ انفرادی خود، با هنرمندان دیگری نظیر همای و گروه موسیقی «صدای صلح» همکاری داشتهاست.
دریا دادور دختر «نسرین ارمگان» از یک خانوادهٔ گیلانی در سال ۱۳۵۰ خورشیدی در مشهد به دنیا آمد. تا پنجسالگی نزد پدربزرگ و مادربزرگ خود، که اصالتاً گیلانی بودند، زندگی کرد. سپس خانوادهٔ او به تهران نقل مکان کردند و او در آنجا بزرگ شد. او خودش را هم گیلکی و هم مشهدی میداند.از کودکی به آوازخوانی علاقهمند بود. مادر او، که هم خواننده بود و هم ترانهسرا و کارگردان تئاتر عروسکی، در گرایش دادور به سمت هنر تأثیر زیادی داشت.در کودکی در کنسرتهای مدرسه شرکت میکرد. دادور در مصاحبهای، از «سیمین قدیری» نام میبرد که معلم موسیقی او در مدرسه بود: «معلم آوازمون خانم سیمین قدیری بود که یک روز آمد و با ناراحتی گفت که متأسفانه درس موسیقی قدغن شده و من دارم شما را ترک میکنم؛ و حتی من یادم هست که منو بغل کرد و گفت قول بده به من که تو خوانندهٔ خوبی میشی». مدتی پس از انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، کلیه کلاسهای موسیقی در تمام مدارس برچیده شدند و دادور مجبور شد موسیقی را در خانه و نزد مادرش ادامه دهد. او میگوید «سعی میکردم در هر هفته یک آهنگ بیاموزم، فارسی یا انگلیسی».[۶]
دادور از سال ۱۹۹۱ میلادی (۱۳۷۰ خورشیدی) به فرانسه رفت تا نزد پدرش زبان فرانسوی بیاموزد. او متاهل و دارای دو فرزند دختر به نامهای درتا و دلینا است.در سال ۲۰۰۵ پس از برگزاری یک کنسرت در ونکوور کانادا، دچار سانحهٔ رانندگی شد که در مصاحبهای از آن به عنوان یکی از تلخترین خاطراتش یاد میکند. دادور از سال ۲۰۰۱ ساکن پاریس است.نام او در فهرست «۱٬۰۰۰ نام درخشان خاورمیانه و دنیای عرب» و همچنین در کتاب «برجستهترین، مهمترین، و قدرتمندترین زنان خاورمیانه و دنیای عرب» آمدهاست.
تحصیلات آکادمیک او در فرانسه آغاز شد. در ۱۸ سالگی، یادگیری موسیقی اپرا را از طریق یک معلم اهل پرتغال به نام «ماریا سارتووا» در تولون آغاز کرد. سپس در شهر تولوز تحصیلات تخصصی خود را ادامه داد. دومین معلم او جاسمین مرتورل بود و از آنه فوندویل هم به عنوان «آخرین معلم اصلیاش» نام میبرد. به گفتهٔ خود دادور، در ابتدای تحصیلاتش، به کارهای مختلفی از جمله فروش برای یک شرکت فرانسوی وسایل رنگی و هنری پرداخت. در اواخر دوران تحصیل خود، شروع به تدریس و تعلیم آواز کرد. این فعالیتها باعث شد دادور سرمایهٔ خوبی برای آغاز کار حرفهای خود جمع کند. دادور تحصیلات خود در زمینهٔ موسیقی را در سال ۲۰۰۰ میلادی در شهر تولوز فرانسه به پایان رسانید. او صاحب یک مدرک فوق لیسانس در رشتهٔ هنرهای تجسمی است که آن را در سال ۱۹۹۷ دریافت کردهاست. به گفتهٔ خود او، تحصیل در این رشته به ایجاد خلاقیت در کارهای هنریاش کمک کردهاست. دادور در کلاسهای آموزشی حرفهای استادان موسیقی از سرتاسر دنیا از جمله آنا ماریا باندی، گابریل باکر، چارلز برت، روبر دومه، جیل فلدمن حضور داشتهاست.
صدای دادور در محدودهٔ لیریکو لجرو قرار دارد. دریا دادور ترانهها و سبکهای ایرانی را با اپرا و شیوههای غربی تلفیق کرده و سبک مخصوص به خود را بوجود آوردهاست. نخستین آشنایی او با سبک اپرا وقتی اتفاق افتاد که در سن ۱۴ سالگی به پاکستان رفتهبود. سپس وقتی که در مدرسهای در شهر تولون فرانسه مشغول یادگیری زبان فرانسه بود، به کمک مسئولین مدرسه که در مراسمهای آوازخوانی بین دانشجویان، صدای دادور را شنیده و از آن خوششان آمدهبود، به دادور پیشنهاد کردند که وارد کنسرواتوار شود. او در مصاحبهای، سبک آواز خود را لیریکو لجرو برشمردهاست. همچنین او در مصاحبهای عنوان کرده که ترجیح میدهد «یک خوانندهٔ اپرا» نامیده نشود و تنها به ذکر کلمهٔ خواننده اکتفا میکند، چرا که بر طبق گفتهٔ خودش، آثار او تلفیقی از سبکهای مختلف است. او به آوازها و ترانههای محلی ایرانی و همینطور بازخوانی کردن آثار قدیمی هنرمندان زن ایرانی علاقهمند است. دادور کار آهنگسازی و تنظیم ترانههایش را خود بر عهده میگیرد و حتی در بازخوانی آثار دیگر هنرمندان هم آنها را بازچینی کرده و با سبک هنری خود سازگار میکند. او در مصاحبهای اظهار داشته که تحت تأثیر موسیقی قمرالملوک وزیری، الهه، دلکش و شوشا قرار دارد. دادور در رشتهٔ آواز باروک هم تحصیل کرده و مدتی را صرف فعالیت در زمینهٔ آهنگهای بهسبک قرون وسطایی گذراندهاست. او که سبک موسیقی باروک را با موسیقی سنتی ایرانی تلفیق کرده، در این باره گفتهاست که «در ابتدا اساتید موسیقی باروک استقبال چندانی از این نوآوری نداشتند و در اوایل دهه ۹۰ میلادی، نظر مثبتی در مورد این ترکیب و ادغام وجود نداشت ولی پس از مدتی شرایط تغییر کرد و با توجه به افزایش مبادلات فرهنگی میان سبکها و و روشهای مختلف، امروزه این پدیده جا افتاده و مقبولیت و محبوبیت خاص خودش را پیدا کردهاست».
دریا دادور به زبانهای فارسی، فرانسوی (از جمله ترانههایی به همراه باتریس کراموا) و انگلیسی صحبت میکند و آهنگهای محلی را با بسیاری از زبانها و لهجههای مرسوم در ایران همچون کردی و گیلانی میخواند. دادور در مصاحبهای در سال ۲۰۱۱ اظهار داشت که به ۱۲ زبان مختلف آواز خوانده است است. وقتی که در مصاحبهای از او سوال شد که چگونه توانایی آوازخواندن به این تعداد زبان و لهجه را دارد، دادور پاسخ داد که «چون هنگام تحصیلاتمان در فن اپرا، مجبوریم که پنج زبان اصلی اپرا یعنی انگلیسی، فرانسه، آلمانی، ایتالیائی و لاتین را یاد بگیریم و به این زبانها آواز بخوانیم، میآموزیم که چگونه این زبانها را آنالیز کنیم. در واقع ما [به] این زبانها حرف نمیزنیم بلکه یاد میگیریم که هر کلمه، جمله و معنای آن را تجزیه و تحلیل کنیم و این که اصلاً شعر چه هدفی برای خواندن دارد و چه پیامی را میخواهد برساند. بنابراین باید همه اینها را آنالیز کنیم. این است که وقتی من اینجوری این رشته را آموزش میبینم، یاد میگیرم که چگونه یک سری زبانهای مختلف دنیا را تمرین کنم. بعد وقتی به من یک آهنگ عبری یا اسپانیولی میدادند و یا آذری یا کردی، میتوانستم بدون داشته لهجه بخوانم و الان هم به همین منوال ادامه دارد».
دادور از دو فیلم موزیکال اشکها و لبخندها و بانوی زیبای من به عنوان فیلمهایی یاد میکند که تأثیر فراوانی بر او گذاشتهاند. به گفتهٔ او، در سال ۱۲ سالگی میتوانسته تمامی ترانههای آن فیلمها را به زبان انگلیسی و همینطور فارسی بخواند.
دادور تمایل به خواندن آوازهای مدرن دارد، اما اظهار داشته که از آوازها و موسیقی سنتی ایرانی هم الهام میگیرد.
دادور در اشعار ترانههای خود، هم از شعرهای شعرای معاصر نظیر فریدون مشیری، اخوان ثالث، ایرج میرزا و هم از شعرای کلاسیک نظیر حافظ استفاده میکند. دادور آهنگسازی هم انجام میدهد و در یکی از مصاحبههای خود اظهار داشته که دو آهنگ برای شعرهای حافظ و ایرج میرزا نوشته است.
او در آثار خود عمدتاً از ساز پیانو بهره میگیرد و دلیل انتخاب این ساز را اینطور عنوان میکند که «این ساز باعث خستگی مردم نمیشود و گاهی اوقات میتواند جایگزینی برای یک ارکستر کامل باشد، گاهی اوقات نقش فقط-ضربی داشته باشد و گاهی اوقات هم نقش هارمونیک یا ملودیک که هر ساز دیگری این ویژگی را ندارد». از دیگر سازهایی که او در آثار خود استفاده کرده، عبارتند از ویولون، فلوت، چنگ، دهل و دودوک.
به گفتهٔ خود دادور، نخستین کنسرت حرفهایاش را در سال ۱۹۹۹ و در تئاتر سلطنتی کومپینی برگزار کرد که به عنوان یک تکخواننده در اپرایی به نام La legend de Joseph en Egypte de Méhul به اجرا پرداخت. در همان سال هم نخستین کنسرتش با آوازهای محلی ایرانی را در اوینیون فرانسه برگزار کرد. در سال ۱۹۹۹ از کنسرواتوار ملی تولوز فرانسه، موفق به دریافت مدال طلا در رشتهٔ آواز لیریک میشود و سپس در سال ۲۰۰۰ دیپلم حرفهای خود را در رشتهٔ آواز باروک اخذ مینماید.
دادور در فستیوال فرهنگی عمان در سال ۱۹۹۹ (مصادف با آخرین سال تحصیلیاش در کنسرواتور تولوز) و همچنین در فستیوال فرهنگی ارگهای تولوز در سال ۲۰۰۰ شرکت کرده است. در سال ۲۰۰۴ هم تکخوانیهایی به زبان فارسی در مرکز دانشگاه لینکولن نیویورک داشته است.
در سال ۲۰۰۲ دریا دادور در اپرای رستم و سهراب که به رهبری لوریس چکنواریان از ارکستر سمفونیک ارمنستان در تهران برگزار شد، در نقش تهمینه به ایفای نقش پرداخت. او خودش این اتفاق را «باور نکردنی» توصیف میکند و در این باره اظهار داشته که «من تا لحظهای که رفتم روی صحنه، نمیدانستم که واقعاً این اجازه را به من دادهاند. نمیدانستم الکی است یا واقعاً دارد این اتفاق میافتد؟» و همچنین در ادامه اظهار داشتهاست که «برای من خیلی هیجانانگیز بود؛ چون دیگر آرزویی بالاتر از این نیست که شما جلوی هموطنان خودتان، در کشور خودتان آواز بخوانید». سپس در چارچوب جشنوارهٔ موسیقی ملل در تالار رودکی، باز هم به رهبری لوریس چکناواریان، به آوازخوانی پرداخت. او در مصاحبهای، خاطرهٔ اجرای کنسرت در ایران را به عنوان «یکی از به یاد ماندنیترین لحظات در دوران فعالیتش» یاد میکند. دلیل انتخاب دریا دادور برای این نقش اینطور ذکر شده که دادور، «صدایی دگرگون» دارد. با این حال، با اینکه بلیطهایی چند شب این مراسم به فروش رفتهبود، در پاسخ به اعتراضهای برخی از اعضای گروه شبهنظامی بسیج، مراسم فقط در شب اول برگزار شد و پس از آن لغو شد. دادور که به گفتهٔ خودش، با اجازهٔ رسمی از مرکز موسیقی ایران، به اجرای برنامه پرداختهبود، اظهار داشت که دلیل جلوگیری از آوازخوانی او، «جوان بودن» او بودهاست: «شاید اگر من آن زمان ۷۰ سال سن داشتم، ایرادی به من وارد نمیکردند، اما به دلیل جوان بودن من برنامه لغو شد.» او همچنین ضمن «سیاسی» خواندن علت جلوگیری از تکخوانی زنان در ایران، اظهار داشت که «اگر ساز من را در ایران نمیشکستند، من هرگز به سراغ موسیقی نمیرفتم و به احتمال زیاد به دلیل علاقهام به پزشکی، پزشک میشدم... اما همین محدود سازی عزم من را برای موفقیت بیشتر جزم کرد و باعث شد که وقتی به فرانسه و دنیای آزاد مهاجرت کنم، موسیقی را به صورت حرفهای پیگیری کنم».
در سال ۲۰۰۵، کنسرتهایی در ونکوور، آلمان، فرانسه، لندن، و همچنین برنامهای زنده در بخش فارسی بیبیسی اجرا کرد. در سال ۲۰۰۶ هم چندین کنسرت و رسیتال در سان حوزه، نیویورک و اسپانیا اجرا کرد.
او با برخی دیگر از هنرمندان نظیر همای و همینطور گروه موسیقی «صدای صلح» هم برنامه اجرا کردهاست. در سال ۲۰۱۴، دادور در مصاحبهای اعلام کرد که در سالهای اخیر، به علت مشغلههای شخصی کمتر فعال بودهاست.
در مصاحبهای در آوریل ۲۰۱۱، دادور اظهار میدارد که مخاطبان او بیشتر از قشر جوانان هستند، علیرغم اینکه اظهار میدارد که انتظار داشته قشر مسنتر، بیشتر از قشر جوان از آثار او استقبال کنند.
دریا دادور تا کنون دو آلبوم منتشر کردهاست. آثار دیگری هم از او در وبگاه رسمی، کانال او در یوتیوب و دیگر سایتها منتشر شده است. بازخوانی نخستین سرود ملی ایران توسط او، با استقبال فراوان روبرو شد و «دهها هزاربار» در سایت یوتیوب مورد بازدید قرار گرفته است.
آلبوم اول که به صورت زنده در کنسرتی در برلین در سال ۲۰۰۴ ضبط شدهاست، تلفیقی از موسیقی سنتی ایرانی با پیانو و ویولون است. آلبوم دوم هم که سبک فعلی او را تشکیل میدهد، تلفیقی از موسیقی سنتی ایرانی با سبکهای جاز و بلوز است. این آلبوم در سال ۲۰۰۸ در کنسرتی در تورنتو ضبط شدهاست.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#407
Posted: 19 Oct 2015 21:52
هادى طباطبايی
هادی طباطبایی (زادهٔ ۲۹ خرداد ۱۳۵۲ در رشت) بازیکن سابق فوتبال اهل ایران است که سابقهٔ حضور در تیم ملی فوتبال ایران را نیز دارد.
او در ۲۶ سالگی مورد توجه باشگاه مطرح اینتر میلان نیز قرار گرفت. وی در تمرینات این تیم حضور پیدا کرد و مورد تایید کادرفنی این تیم نیز واقع شد اما به این دلیل که در آن مقطع زمانی تیم اینترمیلان خارج از اتحادیه اروپا یک بازیکن بیشتر نمیتوانست جذب کند٬ با توجه به جذب یک دفاع وسط از پاراگوئه٬ قراردادی با طباطبایی منعقد نشد و او به ایران بازگشت.
او در سال ۱۳۸۵ از فوتبال خداحافظی کرد. او مدرک مربیگری A کنفدراسیون فوتبال آسیا٬ مدرک مربیگری دانمارک و مدرک مربیگری B انگلیس را نیز دارد.
هادی طباطبایی اولین بازی ملی خود را در تاریخ (۲۱ خرداد ۱۳۷۶-۱۱ ژوئن ۱۹۹۷) در مقابل تیم ملی فوتبال مالدیو انجام داد که با برتری ۹ بر صفر تیم ملی ایران همراه شد. او در بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۰ عضو تیم ملی فوتبال ایران بود اما پس از مصدومیت او قبل از جام ملتهای آسیا ۲۰۰۰ دیگر هیچگاه به تیم ملی دعوت نشد.
به یادماندنیترین بازی ملی او دیدار دوستانهٔ تیم ملی ایران مقابل تیم ملی دانمارک در تاریخ (۱۸ مهر ۱۳۷۸-۱۰ اکتبر ۱۹۹۹) در کپنهاگ بود. بطوریکه رسانهها و روزنامههای ایران پس از آن بازی به خاطر عملکرد خیره کنندهٔ او و بسته نگه داشتن دروازهٔ تیم ملی ایران در مقابل بازیکنان مشهور و مطرح دانمارک با وجود حملات فراوان این تیم در این مسابقه٬ لقب «شیر کپنهاگ» را به او دادند.
پیتر اشمایکل دروازهبان سرشناس وقت دانمارک٬ پس از این بازی در مصاحبهای عنوان کرد که تصور میکردم بهترین دروازهبان دنیا من هستم٬ اما امروز مشاهده کردم که دروازهبانی بهتر از من هم وجود دارد.
هادی طباطبایی از اسفند ۱۳۸۷ تا اردیبهشت ۱۳۹۰ به عنوان مربی دروازهبانهای تیم ملی فوتبال امید ایران با سرمربیگری غلامحسین پیروانی و هومن افاضلی فعالیت کرد.
او از آذر ۱۳۹۳ به عنوان کمک مربی تیم ملی فوتبال امید ایران با سرمربیگری محمد خاکپور فعالیت میکند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#408
Posted: 27 Dec 2015 19:57
هما روستا
- نام اصلی هما روستا
- تولد ۴ مهر ۱۳۲۵
- تهران، ایران
- والدین رضا روستا (زاده ۱۲۸۰ خورشیدی ویشکا، رشت - درگذشته بهمن ۱۳۴۵ آلمان شرقی)
- مرگ ۴ مهر ۱۳۹۴
- لس آنجلس، ایالات متحده آمریکا
- ملیت ایران
- پیشه بازیگر، کارگردان، مترجم
- سالهای فعالیت (۱۳۵۰–۱۳۹۲)
- همسر(ها) حمید سمندریان
- مدرک تحصیلی فوق لیسانس از دانشکده هنرهای دراماتیک بخارست
هما روستا (۴ مهر ۱۳۲۵–۴ مهر ۱۳۹۴) بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر، کارگردان و مترجم ایرانی بود. او دارای اصالتی گیلانی می باشد. او برای بازی در فیلم ملک خاتون برنده جایزه بهترین بازیگر زن از «جشنواره هنری ادبی روستا» شد، برای بازی در تلهتآتر شعبدهباز برنده جایزه بهترین بازیگر زن از جشنواره سیما شد، و برای بازی در فیلمهای تمام وسوسههای زمین و از کرخه تا راین نامزد سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر و برای پرنده کوچک خوشبختی نامزد دریافت لوح زرین جشنواره فیلم فجر شد، و برای بازی در لژیون نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن از سومین جشن خانه سینما شد.
هما روستا سال ۱۳۲۵ خورشیدی در تهران زاده شد. پدرش رضا روستا (متولد روستای ویشکا ، رشت)از رهبران حزب توده ایران در اوایل دهه ۱۳۳۰، چندی پس از تولد هما، به همراه خانوادهاش به مسکو در اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی کوچید.
هما روستا مدرک فوق لیسانس خود را از دانشکده هنرهای دراماتیک بخارست رومانی گرفت. او در سال ۱۳۴۹ به ایران بازگشت و در رشته شیمی مشغول به تحصیل شد ولی آن را نیمه تمام گذاشت.
اولین حضور او در سینما با فیلم دیوار شیشهای به کارگردانی ساموئل خاچیکیان در سال ۱۳۵۰ رقم خورد.
سال ۱۳۵۱، هما روستا که در دانشکده هنرهای دراماتیک مشغول تدریس بود، نمایش باغ وحش شیشهای تنسی ویلیامز را با بازی دانشجویان آن دانشکده کارگردانی نمود. از جمله کسانی که با روستا در این نمایش همکاری داشتند میتوان از امید جوهری، بدری بدیعی، مهشید افشارپناه و ناصر آقایی نام برد.
هما روستا دربارهٔ بازگشتش به ایران چنین گفته بود:
«بعد از فارغالتحصیلی به آلمان بازگشتم، خانوادهام بعد از فوت پدر در برلین زندگی میکردند و قرار بود من هم در برلین کارم را شروع کنم ولی چون لهجه داشتم، میخواستند مرا به شهر دیگری بفرستند تا ضمن یکی دو سالی کار کردن، لهجهام بهتر شود؛ اما من تصمیم گرفتم تا به ایران بازگردم. نمی دانم چرا؟ واقعاً هنوز هم نتوانستم دلیل خاصی برای این تصمیم پیدا کنم. شاید دلیلش همان کشش درونی به ایران بود. به هر حال آمدم ایران و ماندم.»
پس از انقلاب در سال ۱۳۶۵، هما روستا در فیلم گزارش یک قتل به کارگردانی محمدعلی نجفی ایفای نقش نمود. در سال ۱۳۶۶ در فیلم پرنده کوچک خوشبختی پوران درخشنده بازی کرد و نامزد دریافت لوح زرین بهترین بازیگر نقش اول زن از ششمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر در همان سال گردید. سال ۱۳۶۸ در فیلم تمام وسوسههای زمین به کارگردانی حمید سمندریان ظاهر شد و نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر گردید. در ۱۳۶۹، جایزه بهترین بازیگر زن را از جشنواره فرهنگی و هنری روستا به خاطر بازی در فیلم ملک خاتون به کارگردانی حسن محمدزاده دریافت نمود.
هما روستا دهه ۱۳۷۰ را با بازی در فیلم ممتاز مسافران کارِ بهرام بیضایی (۱۳۷۰) آغاز نمود و در ۱۳۷۱ در فیلم از کرخه تا راین ابراهیم حاتمیکیا به ایفای نقش پرداخت و بار دیگر نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از یازدهمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر گردید. در ۱۳۷۴ به خاطر بازی در تله تآتر شعبدهباز جایزه بهترین بازیگر را از جشنواره سیما کسب نمود.
در ۱۳۸۰ در مجموعه خاک سرخ به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا بازی کرد. در ۱۳۸۳ نمایش زمستان، نوشته امید سهرابی را روی صحنه برد و در ۱۳۸۴ نیز نمایش سانتاکروز ماکس فریش را با ترجمهای از خودش کارگردانی کرد.دیگر نمایش او آنتیگون در نیویورک نام دارد که در ۱۳۸۶ روی صحنه برد. بازگشت مجدد روستا به تلویزیون با سریال ترانه مادری در سال ۱۳۸۷ رقم خورد.
او با حمید سمندریان، کارگردان مشهور تئاتر ایران ازدواج کرد.
هما روستا در ۴ مهر ۱۳۹۴ خورشیدی در بیمارستانی در شهر لس آنجلس آمریکا درگذشت. پیکر او در ۱۳ مهر ۹۴ به ایران منتقل شده و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا واقع در جنوب تهران بهخاک سپرده شد.
- فیلمشناسی :
- سینمایی :
- ۱۳۸۶ - رفیق بد
- ۱۳۸۰ - لژیون
- ۱۳۷۵ - زن امروز
- ۱۳۷۲ - کودکانی از آب و گل
- ۱۳۷۱ - دو همسفر (اصغر هاشمی)
- ۱۳۷۱ - از کرخه تا راین (ابراهیم حاتمیکیا)
- ۱۳۷۰ - مسافران (بهرام بیضایی)
- ۱۳۶۹ - تیغ آفتاب
- ۱۳۶۹ - ملک خاتون
- ۱۳۶۸ - تمام وسوسههای زمین (حمید سمندریان)
- ۱۳۶۶ - پرنده کوچک خوشبختی (پوران درخشنده)
- ۱۳۶۵ - گزارش یک قتل (محمدعلی نجفی)
- ۱۳۵۰ - دیوار شیشهای (ساموئل خاچیکیان)
- تلویزیونی :
- ۱۳۸۷ - ترانه مادری
- ۱۳۸۰ - خاک سرخ (ابراهیم حاتمیکیا)
- ۱۳۷۷ - محاکمه (حسن هدایت)
- ۱۳۷۵ - شعبده باز (تلهتآتر)
- ۱۳۷۴ - آخرین ستاره شب
- تئاتر :
- آنتیگون در نیویورک (۱۳۸۶)
- سانتاکروز (کارگردانی نوشته ماکس فریش ۱۳۸۴)
- زمستان (نوشته امید سهرابی ۱۳۸۳)
- مرغ دریائی
- مردههای بی کفن و دفن
- گنجینه طلا و سرباز لاف زن
- دائی وانیا
- ببر گراز دندان
- باغوحش شیشهای (۱۳۵۱)
- بازی استریندبرگ
- بازپرس
- ازدواج آقای میسیسیپی
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#409
Posted: 30 Dec 2015 10:49
روستای پاشاکی
روستای پاشاکی در شرق استان گیلان، در شش کیلومتری غرب شهرستان سیاهکل واقع شده است. روستای پاشاکی از چند محله به نام بادان محله، پاشاکی بالا، پاشاکی پایین،کرد محله،پشتاسرا و ... تشکیل شده است.گویش مردم این روستا گیلکی میباشد.
آب و هوای پاشاکی به علت مجاورت دریای خزر و کوه دلفک، معتدل و مرطوب است. محمد علی کریمی پاشاکی معروف به علی کریمی بازیکن سرشناس فوتبال ایران و آسیا اصالتاً اهل این منطقه از شمال ایران است.
حصیر بافی، شال بافی، زنبیل بافی و بافت پیراهن ابریشمی از صنایع دستی روستای پاشاکی است.
پاشاکی به علت شرایط اقلیمی وآبرفتی، کانون اصلی فعالیتهای کشاورزی(شالیکاری) بوده و از محصولات آن میتوان به برنج، چای، آلوچه، سیب، گلابی جنگلی و... اشاره کرد، همچنبن پرورش کرم ابریشم در کنار باغات زیبای توت ودرختان معروف این دیار، صنوبر، بید مجنون«شل وی»، بلوط، درخت آزاد، درخت شمشاد( که در قدیم از شاخههای آن برای جاروکردن حیاط خانه هااستفاده میکردند)«درخت للکی فرنگی»که چوبی بسیار محکم دارد وخشک شده آن به حدی محکم است که میخ نیز در آن کم اثر است«درخت توی چوی» که از آن ذغال می گیرندواز شاخههای آن سبد درست میکنند،«چای چو» که اگر به باغ چای رسیدگی نمیشد، شاخههای چای بزرگ شده وتوسط آنها برای بافتن سبو(تله ماهیگیری) و... استفاده می کردندو«درخت کوپ» که تک درختی است در وسط بازار، که گویند از آن درخت کبریت میسازند، به زیباییهای این منطقه افزوده است.پرورش طیور و احشام از قبیل اردک، مرغ، غاز، گاو و اسب نیز در این روستا متداول است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#410
Posted: 30 Dec 2015 10:57
علی کریمی - زادگاه پدرش روستای پاشاکی
علی کریمی - زادگاه پدرش روستای پاشاکی
علی کریمی - آبشار لونک در جاده سیاهکل به دیلمان
نفر اول از سمت چپ : پدربزرگ علی کریمی
نفر وسط : قنبرخان چهاردهی
- قنبر خان چهاردهی کیست ؟ مباشر املاک میرزا احمد خان قوامالسلطنه (نخست وزیر معروف ایران) بود. او که خود از فئودالهای مرتجع شمال کشور بود؛ در اجحاف و ظلم و ستم نسبت به اهالی زبانزد خاص و عام است. وی در لاهیجان سکونت داشت و غالبا به اشاره ولی نعمت خود قوام السلطنه به هنگام انتخاب نمایندگان لاهیجان در مجالس قانونگذاری دخالت و اعمال نفوذ میکرد و روستاییان را به نفع نامزد مورد حمایت ارباب خود به پای صندوقهای رأی میآورد.قوام السلطنه (رئیس الوزرای وقت) در سال ۱۳۲۵ خورشیدی اقدام به تشکیل حزب دموکرات ایران نمود و با تمام توان برای تسلیم یا به سازش کشاندن حزب توده ایران تلاش نمود وبا بسیاری از سران این حزب به زدوبند پرداخت و تودهایهای تندرو را هم تحت فشار و ارعاب قرار داد؛ از جمله مباشر او قنبر خان چهاردهی بدون ترس و واهمهای اعضای حزب توده را دستگیر میکرد و یا در زندانهای اختصاصی املاک قوام به غل و زنجیر میکشید و حتی بعضی از کشاورزان حزبی در زیر شکنجه های او جان میسپردند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7