ارسالها: 8724
#71
Posted: 25 Jun 2012 12:03
علی کریمی
محمدعلی کریمی پاشاکی (زادهٔ ۱۷ آبان ۱۳۵۷ در کرج) که اصالتی گیلانی (دیلمان) دارد و بیشتر با نام علی کریمی شناخته میشود، فوتبالیست سرشناس ایرانی است و هماکنون عضو باشگاه پرسپولیس تهران میباشد. او سابقهٔ بازی در تیمهای فتح تهران، الاهلی امارات، بایرن مونیخ، القطر قطر، استیل آذین و شالکه آلمان را دارد.
کریمی از سال ۱۳۷۷ سابقهٔ بازی در تیم ملی ایران را دارد و با ۱۱۲ بازی ملی و ۳۶ گل ملی، سومین بازیکن ایرانی از نظر تعداد بازی ملی و نیز سومین گلزن برتر تاریخ فوتبال ایران به حساب میآید. وی در سال ۲۰۰۴ توانست آقای گلی جام ملتهای آسیا را بهدست آورد و جایزهٔ بهترین بازیکن سال فوتبال آسیا را نیز در همان سال کسب کرد.
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#72
Posted: 25 Jun 2012 12:10
شیرین همسر فخرالدوله دیلمی اولین پادشاه زن ایرانی بعد از ورود اسلام به ایران
"شیرین” ملقب "ام رستم” دختر رستم بن شروین از سپهبدان خانان باوند در مازندران و همسر فخرالدوله دیلمی(387ق. ـ 366ق.) که پس از مرگ همسر به پادشاهی رسید او اولین پادشاه زن ایرانی پس از ورود اسلام بود. او بر مازندران و گیلان، ری، همدان و اصفهان حکم می راند. به او خبر دادند سواری از سوی محمود غزنوی آمده است.
سلطان محمود در نامه ی خود نوشته بود:
باید خطبه و سکه به نام من کنی و خراج فرستی و الا جنگ را آماده باشی.
ام رستم، به پیک محمود گفت:
اگر خواست سرور شما را نپذیرم چه خواهد شد؟
پیک گفت:
آنوقت محمود غزنوی سرزمین شما را براستی از آن خود خواهد کرد.
ام رستم به پیک گفت که پاسخ مرا همین گونه که می گویم به سرورتان بگویید:
در عهد شوهرم همیشه می ترسیدم که محمود با سپاهش بیاید و کشور ما را نابود کند ولی امروز ترسم فرو ریخته است برای اینکه می بینم شخصی مانند محمود غزنوی که می گویند یک سلطانی باهوش و جوانمرد است بر روی زنی شمشیر می کشد. به سرورتان بگویید اگر میهنم مورد یورش قرار گیرد با شمشیر از او پذیرایی خواهم نمود اگر محمود را شکست دهم تاریخ خواهد نوشت که محمود غزنوی را زن جنگاور کشت و اگر کشته شوم باز تاریخ یک سخن خواهد گفت محمود غزنوی زنی را کشت.
پاسخ هوشمندانه بانو، ام رستم، سبب شد که محمود تا پایان زندگی خویش از لشکرکشی به ری خودداری کند.
ام رستم پادشاه زن ایرانی هشتاد سال زندگی کرد و همواره مردمدار و نیکخو بود.
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#73
Posted: 25 Jun 2012 12:14
مطلبی جالب
مسعود اُزيل ستاره رئال مادريد اصالتا گيلانی هست
مسعود اُزيل ستاره رئال مادريد اصالتا زازا هست زازاها چند صد سال پيش از ديلمان گيلان به تركيه مهاجرت كردند.
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#74
Posted: 25 Jun 2012 12:19
پروفسور احمد رضا دهپور چهره ماندگار پزشکی کشور
دکتر احمد رضا دهپور , استاد فارماکولوژی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران و متولد 1327 است.
دکتر دهپور متولد اسپیلی منطقهی دیلمان سیاهکل بوده و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مدارس مشیر و فرهنگ سیاهکل و فردوسی انزلی به پایان رسانده است . تحصیلات داروسازی را با ورود به دانشکده ی داروسازی دانشگاه تهران در 1352 آغاز کرد و در 1357 دکتری و تخصص خود را در رشته ی فارماکولوژی از دانشکده ی پزشکی دانشگاه تهران با راهنمایی پروفسور فرانک مایکل از دانشگاه کمبریج , کسب نمود . وی در حال حاظر استاد فارماکولوژی دانشکده ی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه تهران و adjunct professorانیستیتو بیوشیمی و بیو فیزیک (IIB)دانشگاه تهران می باشند .
ایشان به عنوان چهره ی ماندگار کشور مورد تجلیل قرار گرفتند. همچنین وی در سطح جهانی نیز در ردیف پژوهشگران برتر علمی دنیا قرار دارد. نام ایشان در گزارش Thomson Reuters ISI 2009 بعنوان يك درصد اول دانشمندان برتر جهان انتشار یافت که مايه افتخار و سربلندي جامعه علمي كشور است. دكتر لنكراني وزیر سابق وزرات بهداشت در آخرين روزهاي كاري خود يه عنوان وزير بهداشت طي نامه اي از دكتر احمد رضا دهپور به خاطر كسب رتبه بين المللي در بين يك درصد دانشمندان برتر جهان تقدير بعمل آورد .
بیشتر مطالعات ایشان در طی دوره تخصصی , پژوهش بر روی رفتارهای سلول های خون از منظر بیو شیمیایی و بیوفیزیکی بوده و در شهر زوریخ صرف کار در زمینه ی بیولوژی مولکولی شده است . ایشان در طی فعالیت های علمی و پژوهشی خود تا این تاریخ بیش از 300 مقاله کامل در ژورنال های بین المللی به چاپ رسانیده اند . تعداد خلاصه مقالاتی که در کنگره ها و سمینارها معرفی نموده اند , به بیش از 500 عدد می رسد . تعداد پایان نامه های کارشناسی ارشد , دکترا در رشته های مختلف (پزشکی,داروسازی,دندانپزشکی و دامپزشکی) که ایشان راهنمایی آنها را بر عهده داشته اند , متجاوز از چهارصدبوده و ایشان بیش از 40 پایان نامه تخصصی و PH.Dرا در طی فعالیت های علمی خود راهنمایی نموده اند .
ایشان در فعالیت های پژوهشی خود با گروه های دیگر کشورها , نظیر انگلستان, آمریکا , دانمارک در حال تبادل تجربه می باشند و تعدادی پروژه مشترک با این مراکز داشته و یا در حال اجرا دارند که در مجلات معتبر بین المللی به چاپ رسیده اند .
عضویت در بورد فارماکولوژی ایران , عضویت در فرهنگشتان علوم پزشکی , مدیریت دپارتمان فارماکولوژی دانشکده پزشکی , عضویت در کمیته های ترفیعات دانشکده و دانشگاه , شورای تدوین فهرست داروهای اساسی ایران و کمسیون ورود دارو ها از دیگر فعالیت های ایشان می باشد .
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 9253
#78
Posted: 16 Nov 2013 22:38
تهیه اربه دوشاب _ گیلان _ لاهیجان _ روستای سراش
picture uploading
اربه دوشاب:
ميوه اربه در جنگل های گيلان و مازندران به صورت خودرو می رويد. خرمالو كه در تهران به فراوانی رشد ميكند در حقيقت نوع پيوند يافته ی اين درخت می باشد. ميوه درخت«اربه» را درفصل پاييز از درخت می چينند بعد از جدا كردن دمبرگ ميوه ها را در ظرفي چوبي به شكل «ناو» مي ريزند .وآن ظرف را به اين مناسبت «اربه ناو يا اربه ناف» گويند. حدود يك متر از كل ناو را با تخته اي جدا می كنندو سوراخي در آن تعبيه می كنند ومقداري «كولوش-ساقه ي برنج» را در جلوي سوراخ قرار مي دهند كه نقش آبكش را داشت. «اربه»را در قسمت بزرگتر ناو مي ريزند وآن را با چوبي سرپهن به شكل «كوبه» له مي کنند وبعد كمي خاكستر هيزم يا پوست برنج روي آن ميريزند و بعد لگد ميزنند. لگد زدن به تناوب انجام مي گیرد. پس از لگد زدن و چنگ زدن ناو را كمي به طرف خالي ظرف بلند می کنند تا «شيره» به دست آمده از آن سوراخ به ظرفي ديگر مثلا «تشت» منتقل گردد.زمانيكه شيره ها كاملا چكيده شدند آن را در ديگی مي ريزندو روي اجاق مي گذارند تا بجوشد و كف سفيد روی شيره را دور می ريزند و گرما ميدهند تا آبش بخار شود. در طب سنتي به بيماران بيماري «فاويسم» و زردي (يرقان) اربه دوشاب مي خوراندند كه خاصيت درماني دارد. ار آنجا كه دوشاب دارای طبع گرم است بيشتر در فصل زمستان مصرف می شود. در زمستان «اربه دوشاب»را با برف بهم می آميزند و می خورند كه به آن «ورف دوشاب» مي گويند. همچنين برنج برشته شده را با دوشاب مخلوط می كنند و به عنوان تنقلات استفاده می كنند.
امروزه هنوز هم در گوشه و كنار گيلان اين خوراكي محلي توليد مي شود.
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#79
Posted: 16 Nov 2013 22:42
دهکده ییلاقی و توریستی خصیب دشت(املش)
how to screenshot on windows 7
ارتفاع آن 1834 متر از سطح دریاي آزاد است .شکل غالب زندگی مردم،
دامداري سنتی است. تعداد محدودي خانوار در آن زندگی می کنند . جاده
دسترسی خاکی است . یک قهوه خانه و غذاخوري دارد . علائم و راهنما
ندارد ولی مردم شهرستان به صورت سنتی براي گذران اوقات فراغت به
محل می آیند.
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#80
Posted: 16 Nov 2013 22:44
"نقشه رشت قدیم"
=============
screen shot windows 7
نقشه ای که در سال 1327 شهر رشت، در شرایطی تهیه و منتشر شد که از خروج نیروهای ارتش شوروی از گیلان و تحویل سربازخانه رشت به نمایندگان ژاندارمری ایران کمتر از دو سال میگذشت.
ناگفته پیدا است، تا 28 فروردین 1325 شمسی، تاریخ تخلیه گیلان و رشت از نیروهای اشغالگر خارجی، هیچگونه اقدام عملی جهت نقشهبرداری میدانی از سطح شهر رشت مقدور نبود و این فرصت پس از تخلیه کامل سربازخانه از نیروی شوروی و استقرار مجدد نیروی دولتی در سربازخانه رشت به دست آمده است.(روبرت واهارنیان)
ﺳﻴﻤﺎﻯ ﺷﻬﺮ ﺭﺷﺖ، ﺷﻬﺮﻯ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ، ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﺪﻳﻦ ﺷﻜﻞ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﭼﻪ ﺑﻬﺘﺮ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﺷﻨﺎ ﺷﺪﻥ ﺑﺎ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺭﺷﺖ ﭼﻬﺮﻩ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻳﻨﻪ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻛﻨﻴﻢ.
ﺭﺷﺖ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺻﻔﻮﻳﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ، ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺩﻫﻜﺪﻩ ﺍﻯ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺳﻮ ﺑﺎﺯ ﺑﻮﺩ. ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﺶ ﭼﻨﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﻛﺴﻰ ﻗﺪﻡ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﻣﻰ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﮔﺎﻡ ﺑﻪ ﺟﻨﮕﻠﻰ ﻧﻬﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻭﺳﻂ ﺷﻬﺮ ﻧﻤﻰ ﺭﺳﻴﺪ ﻫﻴﭻ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻧﻤﻰ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺷﻬﺮﻯ ﺍﺳﺖ. ﻛﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﺶ ﻣﺠﺎﻭﺭ ﻧﺎﺭﻧﺠﺴﺘﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﻍ ﻫﺎﻯ ﻣﺮﻛﺒﺎﺕ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺖ.
ﻣﻴﺪﺍﻥ ﺑﺰﺭﮔﻰ ﺩﺍﺷﺖ ﻛﻪ ﺩﻛﺎﻥ ﻫﺎﻯ ﺯﻳﺎﺩﻯ ﺩﺭ ﺍﻥ ﺩﻳﺪﻩ ﻣﻰ ﺷﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺷﻬﺮ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺑﻮﺩﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﻫﺎﻯ ﻫﻤﻮﺍﺭ ﻭ ﺑﻠﻨﺪ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻣﻰ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺁﺳﻴﺐ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻫﺎﻯ ﺳﻴﻞ ﺁﺳﺎ ﻭ ﺁﺏ ﮔﺮﻓﺘﮕﻰ ﺩﺭ ﺍﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﺤﻠﻪ ﻫﺎﻯ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﻛﻮﭼﻪ ﻫﺎﺋﻰ ﭘﻴﭻ ﺩﺭ ﭘﻴﭻ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﺘﺼﻞ ﻣﻰ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺭﻭﻧﻖ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻯ ﻭ ﺍﻓﺰﻭﻧﻰ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺑﺮ ﻭﺳﻌﺖ ﺷﻬﺮ ﻧﻴﺰ ﺍﻓﺰﻭﺩﻩ ﮔﺮﺩﻳﺪ.
ﺍﻭﺍﺧﺮ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﺻﻔﻮﻳﻪ ﻣﺼﺎﺩﻑ ﺑﺎ ﻫﺠﻮﻡ ﺍﻓﻐﺎﻥ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ، ﺣﺎﻛﻢ ﮔﻴﻼﻥ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺣﻔﻆ ﺍﻣﻨﻴﺖ ﺷﻬﺮ ﺑﻪ ﺭﻭﺳﻬﺎ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩ ﻛﺮﺩ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺍﺯﺍﻯ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﺍﻧﺪﻥ ﺍﻓﻐﺎﻥ ﻫﺎ ﺍﺯ ﮔﻴﻼﻥ، ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﻛﻨﺪ.
ﺭﻭﺱ ﻫﺎ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﻴﭽﮕﻮﻧﻪ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﻯ ﺭﺷﺖ ﺑﻪ ﺑﻪ ﺗﺼﺮﻑ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ. ﺭﺷﺖ ﻣﺪﺕ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺁﻧﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺍﻳﻦ ﻣﺪﺕ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻗﻄﻊ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺟﻨﮕﻞ ﻫﺎﻯ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﺷﻬﺮ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻨﺪ.
ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺯﻣﻴﻦ ﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺟﻨﮕﻠﻰ ﺑﻮﺩ ﺯﻳﺮ ﻛﺸﺖ ﺭﻓﺖ، ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻰ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﻌﻀﻰ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻧﻘﺎﻁ ﺍﺻﻠﻰ ﺷﻬﺮ ﻭ ﺑﻌﻀﻰ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﻴﭽﮕﻮﻧﻪ ﻧﻈﻤﻰ ﺩﺭ ﺟﺎﻫﺎﻯ ﺩﻳﮕﺮ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺣﺪﻭﺩ 2000 ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﺳﻠﻮﺏ ﺷﻬﺮﻫﺎﻯ ﺧﺎﻭﺭﻯ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺑﻨﺎ ﮔﺮﺩﻳﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻧﻤﺎﻯ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺁﺟﺮﻯ ﺑﻮﺩ.
ﺭﺷﺖ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﻓﺘﺤﻌﻠﻴﺸﺎﻩ ﺷﻬﺮ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﺍﻯ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺑﺎﺯﺍﺭﻫﺎﻯ ﻭﺳﻴﻊ ﻛﻪ ﻛﺎﻻﻫﺎﻯ ﺩﻛﺎﻧﻬﺎﻳﺶ ﻇﺮﻭﻑ ﺳﻔﺎﻟﻴﻦ ﻭ ﺑﻠﻮﺭﻯ ﻭ ﻟﻌﺎﺑﻰ ﺳﺎﺧﺖ ﺭﻭﺳﻴﻪ ﻭ ﻣﺼﻨﻮﻋﺎﺕ ﺍﻧﮕﻠﻴﺲ ﺑﻮﺩ. ﻛﻒ ﻛﻮﭼﻪ ﻫﺎ ﺑﺎ ﻗﻄﻌﺎﺕ ﺑﺰﺭگ ﺳﻨﮓ ﻓﺮﺵ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.
ﺩﺭ ﺍﻭﺍﺧﺮ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﻗﺎﺟﺎﺭ ﺻﺎﺣﺒﺎﻥ ﻣﺸﺎﻏﻞ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺍﺯ :
ﺑﻘﺎﻝ، ﺯﺭﮔﺮ، ﺳﻤﺎﻙ، ﭼﻤﻮﺷﺪﻭﺯ، ﻗﻨﺎﺩ، ﻣﺴﮕﺮ، ﺧﺮﺍﺯ، ﺣﻠﻮﺍﻳﻰ، ﺳﺎﻏﺮﻯ ﺩﻭﺯ، ﻋﻼﻗﻪ ﺑﻨﺪ، ﻛﻼﻩ ﺩﻭﺯ، ﺻﻴﻘﻞ ﻛﺎﺭ، ﻃﺒﺎﺥ، ﮔﻠﺪﻭﺯ، ﺑﺰﺍﺯ، ﭘﻴﻨﻪ ﺩﻭﺯ، ﻛﻔﺎﺵ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﺩﻭﺯ ﻳﺎ ﮔﺮﺟﻰ ﺩﻭﺯ، ﭼﻠﻨﮕﺮ، ﺣﻼﺝ، ﭘﺎﻻﻧﺪﻭﺯ، ﺳﺮﺍﺝ، ﻧﻌﻠﭽﮕﺮ، ﺍﺭﺳﻰ ﺩﻭﺯ، ﻛﻮﺯﻩ ﻓﺮﻭﺵ، ﻛﺎﺭﺩﮔﺮ، ﺩﻭﺍﺗﮕﺮ، ﻧﻌﻠﺒﻨﺪ، ﻋﺮﻗﭽﻴﻦ ﺩﻭﺯ، ﺭﻧﮕﺮﺯ، ﻗﺼﺎﺏ، ﺷﻌﺮﺑﺎﻑ ﻳﺎ ﺍﺑﺮﻳﺸﻢ ﺑﺎﻑ، ﺗﻨﺒﺎﻛﻮ ﻓﺮﻭﺵ، ﺩﺍﺱ ﺳﺎﺯ
برﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﻛﺘﺎﺏ ﺭﻩ ﺁﻭﺭﺩ ﮔﻴﻞ ،ﺗﺎﻟﻴﻒ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺟﻌﻔﺮ ﺧﻤﺎﻣﻰ ﺯﺍﺩﻩ
گردآورنده افسانه امانی
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم