انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
ایران
  
صفحه  صفحه 18 از 29:  « پیشین  1  ...  17  18  19  ...  28  29  پسین »

Iranian Kings From First Until Now | پادشاهان ایران از ابتدا تا کنون


مرد

 
تِگودار (احمد) پس از پدرش هولاکوخان و برادرش اباقا سومین پادشاه سلسله ایلخانان ایران بود. او در ابتدا یک مسیحی نسطوری بود اما بعداً به دین اسلام گروید، خود را احمد نامید و به سنت پادشاهان مسلمان خود را سلطان نامید. او برخلاف اخلافش و نیز برخلاف رای و نظر امیران و بزرگان مغول دشمنی و جنگ با مملوکان مصر را ادامه نداد و برای سلطان مملوک پیام دوستی فرستاد. همین کار باعث تضعیف جایگاه او نزد بزرگان مغول شد. ارغون فرزند اباقا که از ابتدا مدعی جدی تاج و تخت ایلخانی بود دست به شورش نهاد و با پشتیبانی امرا و بزرگان مغول تگودار را به زیرآورد و برتخت او نشست و تگودار که پیشتر در راه تثبیت قدرتش یکی از شاهزادگان مغول به نام قونقورتای را به قتل رسانده بود، به همین جرم محاکمه و در بیست و ششم جمادی‌الاول ۶۸۳ ه.ق./۱۲۸۴ م. با شکستن کمرش اعدام شد. این نوع اعدام برای ریخته نشدن خون بزرگان مغول انجام می‌شده است.
از امروز این آیدی رو به بکی از دوستان واگذار کردم ...درپناه دوست
فرشاد
     
  
مرد

 
ارغون خان یکی از ایلخانان مغول در ایران بوده است.
از امروز این آیدی رو به بکی از دوستان واگذار کردم ...درپناه دوست
فرشاد
     
  
مرد

 
گیخاتوخان برادر ارغون‌خان و پنجمین شاه ایلخانان مغول در ایران بود. ارغون‌خان هنگام به پادشاهی رسیدن حکومت بغداد را به بایدوخان نوادهٔ هولاکو واگذاشت و حکومت روم را به برادر خود گیخاتو سپرد، پس از مرگ ارغون‌خان، گیخاتو در رجب ۶۹۰ قمری به سلطنت رسید. در همان آغاز فرمانروایی با شورش ترکمانان روم بر ضد مغولان آنجا مواجه شد و خود برای رفع آن شورش، لشکر به روم برد و آن فتنه را فرو نشاند. وزارت خود را به صدرالدین زنجانی داد و او را صدرجهان لقب داد و قدرت فوق‌العاده‌ای به او تفویض کرد؛ حتی در عزل و نصب شاهزادگان و امراء.
گیخاتو بعد از نیل به فرمانروایی اوقات خود را به کلی به عیش و عشرت سپرد. بوالهوسی و ولخرجی او موجب شد که خزانه تهی شود و ناچار به تدبیر و تشویق صدرجهان به نشر و ترویج نوعی پول کاغذی به نام چاو اقدام کرد اما چاو که یک بدعت بود مورد قبول عامه واقع نشد و لاجرم متروک گردید. گیخاتو به سبب افراط در شهوت رانی مورد نفرت شدید ارکان دولت گشت وی درین کار چنان افراط کرد که به زنان و دختران امرای خویش نیز دست‌اندازی کرد. بایدوخان نوادهٔ هولاکو که به خاطر او از قبول سلطنت که بعد از ارغون به او پیشنهاد شد، خودداری کرده بود چون یک بار در مجلس او در مستی مورد اهانت شدید او واقع شد، در مقابل وی سر به شورش برداشت و امرای گیخاتو هم که از او ناخرسندی داشتند او را در صحرای مغان فرو گرفتند و به بایدو تسلیم کردند. بایدو هم به قتل او فرمان داد و خود در همدان به سلطنت نشست
از امروز این آیدی رو به بکی از دوستان واگذار کردم ...درپناه دوست
فرشاد
     
  
مرد

 
بایدوخان نوادهٔ هولاکوخان و ششمین شاه ایلخانان در ایران بود. پس از مرگ چهارمین ایلخان مغول برادر او گیخاتو به سلطنت رسید. بایدوخان در مقابل وی سر به شورش برداشت و امرای گیخاتو هم که از او ناخرسندی داشتند او را در صحرای مغان فرو گرفتند و به بایدو تسلیم کردند. بایدو هم به قتل او فرمان داد و خود در همدان به سلطنت نشست. سلطنت بایدو دوام بیافت و ضعف نفس خود وی و اعمال نفوذ بدخواهانهٔ امراء مانع از استحکام آن شد. او با شورش غازان پسر ارغون مواجه شد که داعیهٔ فرمانروایی داشت. تلاقی دو سپاه که در حدود مراغه روز داد، به صلح انجامید (رجب ۶۹۴) اما چون امراء غازان، خاصه امیرنوروز، او را دوباره بر ضد بایدو تشویق به لشکرکشی کردند، وی بار دیگر بر ضد ایلخان لشکر به آذربایجان آورد. بایدو که طلب صلح بود، از جنگ خودداری کرد حتی از پیش لشکر غازان گریخت اما در نزدیک نخجوان دستگیر شد و به امر غازان به قتل رسید (ذی‌القعده ۶۹۴) سلطنت او فقط ۸ ماه طول کشید
از امروز این آیدی رو به بکی از دوستان واگذار کردم ...درپناه دوست
فرشاد
     
  
مرد

 
غازان پسر ارغون پس از بایدوخان به ایلخانی مغول در ایران رسید. وی ابتدا بودایی بود که قبل از شرکت در جنگ بایدو، به تشویق امیرنوروز اسلام آورد.

غازان‌خان در آغاز سلطنت تمام فرمان‌روایان و حاکمان مغول را به دین اسلام دعوت و ترغیب کرد. غازان خان تبعیت از خان مغولستان را رها کرد و سلسله ایلخانی در ایران به استقلال رسید.غازان، صدرجهان زنجانی را صاحب‌دیوان کرد و منصب امارت را به امیرنوروز بخشید. وزیر غازان خان رشیدالدین فضل‌الله همدانی بود.

غازان‌خان دمشق را فتح کرد اما در مرج الصفر از سپاه مصر شکست خورد.وی قیام آلافرنک پسر گیخاتو را سرکوب کرد و پیروان آلافرنک را مجازات نمود. به دستور غازان‌خان تمام معابد مغولان در تبریز ویران گشت و سکه‌ها نقش اسلامی یافتند. غازان‌خان به ساختن بناها و تعمیر مساجد و آرامگاه‌ها علاقه‌مند بود و در تبریز بناهای بسیاری بنا کرد که به نام او اوشنب غازان خوانده شد. این مجموعه خیریه شامل مسجد، مدرسه، خانقاه، بستان، قصر و حمام می‌شد. در دوره غازان خان موج دوم( موج اول در دوره سلجوقیان) ورود اقوام ترکی به آذربایجان آغاز گردید وی تاثیر بسیاری در تغییر زبان و فرهنگ مردم آذربایجان از آذری به ترکی داشت.پروفسور پیتر گلدن در صفحه ۳۸۶ کتاب خود که یکی از جامع‌ترین کتاب‌ها درباره تاریخ گروه‌های مختلف ترک چاپ شده‌است روند ترکی زبان شدن آذربایجان را به سه مرحله بخش کرده است: نخست ورود سلجوقیان و مهاجرت قبایل اغوز به ناحیه آذربایجان و آران و آناتولی، دوم حمله مغولان که بیشتر سربازان شان ترک‌تبار بودند، و سوم دوران صفویان که بسیاری از قبایل اغوز-ترکمان قزلباش از آنوتولی به ایران سرازیر شدند.

غازان‌خان به گسترش دانش و صنعت بسیاری علاقه‌مند بود و خود او در تاریخ و جغرافیا بسیار مطلع بود. غازان‌خان به زبان‌های مغولی، فارسی، عربی، هندی، چینی، ترکی و عبری آشنایی داشت. غازان‌خان در سن سی و سه سالگی بعد از نه سال فرمان‌روایی در قزوین وفات یافت.پیکرش به تبریز منتقل شد و آن‌جا در شنب غازان به آیین مسلمانی به خاک سپرده شد.غازان خان را به نوعی بوجود آورنده شهر تبریز می شناسند زیرا در دوره پس از ساسانی, تبریز به صورت یک ده یا یک واحه بوده. در ترکی، غازان معانی متفاوتی دارد ولی بنا بر یک نگرش غیر صحیح در مورد نام گذاری در فرهنگ مغولان، نظر غالب بر این است که معنای اسم غازان دیگ است ولی در اصل غازان از مصدر قازانماق آمده است که به معنی کسب کردن و بدست آوردن و فتح نمودن است یعنی معنی اسم غازان خان، بدست آورنده و فتح کننده است
از امروز این آیدی رو به بکی از دوستان واگذار کردم ...درپناه دوست
فرشاد
     
  
مرد

 
سلطان محمد خدابنده اولجایتو یا الجایتو هشتمین از سلسله ایلخانان

زندگینامه

پس از مرگ غازان‌خان به ایلخانی مغول در ایران رسید. الجایتو نام ایرانی محمد خدابنده را برای خود برگزید. الجایتو پس از رسیدن به فرمان‌روایی، دستور به قتل آلافرنک پسر گیخاتو داد. او پسرش ابوسعید را به فرمان‌روایی خراسان فرستاد. بعد از آن رعایت قانون اسلام و یاسای غازانی را الزام کرد. الجایتو شهر سلطانیه را به وجود آورد (این کار را پپشتر پدرش ارغون آغاز کرده بود) و آن را پایتخت خوود قرار داد. او دیلم(گیلان) را که با وجود گذشت پنجاه سال از برقراری ایلخانیان هنوز کاملا مطیع نشده بود فتح کرد، اما سپاهش در این راه متحمل تلفات زیادی شد.


الجایتو نیز همچون ایلخانان پیشین برای کسب حمایت اروپاییان در برابر مملوکان مصر با پاپ نوشت و خواند داشت اما نتوانست در عمل کمکی از آنان برای جنگ با مصریان دریافت کند، سرانجام در سال ۷۱۲ ه.ق./ ۱۳۱۲ م. به تشویق گروهی از امرای ناراضی سوریه رهسپار موصل شد، از فرات گذشت و در کنار فرات، شهر رحبه‌الشام را به محاصره درآورد اما موفق به فتح آن نشد، اهل شهر در برابر مهاجمان سرسختانه مقاومت کردند و چون مغولان متحمل تلفات سنگین گردیدند و نیز آذوقه آنان تمام شده بود دست از محاصره شهر برداشتند و از طریق فرات مراجعت نمودند و بدین ترتیب تاریخ پنجاه ساله مبارزه مغولان و ممالیک بر سر تصرف سوریه پایان یافت.


الجایتو که در کودکی با نام مسیحی نیکولا تعمید یافته بود پس از چندی به آیین بودایی درآمد و سرانجام قبول اسلام کرد و پیرو مذهب ابوحنیفه گردید، ظاهرا مناظره زشتی که در حضور ایلخان بین فقهای مذاهب حنفی و شافعی درگرفت در تغییر مذهب الچایتو به شیعه بی‌تاثیر نبوده است. نمایندگان این مکاتب فقهی آنچنان اتهامات زشت و ناروایی بر یکدیگر وارد ساختند که الجایتو از هردو رنجیده خاطر گشت.[۱] پس از مناظره با علامه حلی و نظام‌الدین مراغه‌ای مذهب تشیع را اختیار کرد.الجایتو نخست دستور داد که نام ابوبکر، عمر و عثمان از خطبه‌های نماز جمعه و از سکه‌ها برداشته شود.الجایتو در سن سی و شش سالگی وفات یافت و پیکرش در سلطانیه به خاک سپرده شد.

تاریخ و هنر در دوره الجایتو

الجایتو حامی و مشوق انواع هنرها بود، به اشاره او بود که رشیدالدین نخستین مجلد کتاب تاریخ غازانی را که بررسی تاریخ مغولان از آغاز تا مرگ غازان بود به پایان برد و دست به کار نوشتن مجلد دوم گردید که اولین کوشش برای ثبت تاریخ همه ملل بزرگ اوراسیا بود. اما تصویر الجایتو در درجه اول به عنوان کسی است که دوستدار سازندگی و آبادانی بود
از امروز این آیدی رو به بکی از دوستان واگذار کردم ...درپناه دوست
فرشاد
     
  
مرد

 
ابوسعید بهادرخان
سلطان ابوسعید (از ۷۱۶ تا ۷۳۶ ه‍. ق.) از ایلخانان مغول و پسر الجایتو بود که در سن دوازده سالگی به ایلخانی ایران رسید. در بخشی از دوران ایلخانی او امیرچوپان، امیرالامرای لشکر ایلخانی، اداره کننده واقعی قلمرو او بود. ابوسعید پس از دفع حمله سپاه اردوی زرین به خراسان و نیز شکست شورش برخی امرای شورشی مغول به سبب شجاعتش در جنگ لقب بهادر یافت. در دوران او بار دیگر سپاهیان اردوی زرین به رهبری اوزبگ خان به خراسان حمله کردند که این حمله نیز توسط سپاه امیرچوپان دفع شد (سال ۱۳۲۵ م.)

رشیدالدین وزیر و مورخ نامی در دوران ابوسعید ابتدا عزلت‌نشین شد، اما پس از چندی امیرچوپان او را به خدمت دعوت کرد. اما اقبال رشیدالدین دیری نپایید، او توسط رقیبان به مسموم کردن سلطان فقید متهم شد و همراه پسرش که شربت‌دار سلطان پیشین بود کشته شد. دمشق خواجه پسر امیرچوپان بعد از رشیدالدین وزیر ایلخان شد. بعدها پسر دیگر رشیدالدین، غیاث‌الدین، در دربار ابوسعید به مقام وزارت رسید.

قدرت بیش از اندازه امیرچوپان و فرزندانش که هر یک اداره بخشی از ایران را در دست داشتند و عشق ابوسعید به بغدادخاتون دختر امیرچوپان، و قتل دمشق‌خواجه پسر امیرچوپان به دستور ابوسعید و به اتهام رابطه با یکی از زنان حرمسرای سلطان، همه باعث رویارویی سپاه سلطان و چوپان شد که با پشت کردن امرای سپاه به چوپان به سود سلطان ابوسعید پایان یافت.

در تابستان سال ۷۳۶ ه.ق./ ۱۳۳۵ آوازه درافتاد که اوزبگ خان بار دیگر آماده حمله به قلمرو ایلخان می‌شود. سپاهیان بغداد و دیاربکر به ایران اعزام گردیدند و در پی آنان ابوسعید نیز عازم این ناحیه گردید. وی در سیزدهم ربیع‌الاول ۷۳۶ ه.ق./ سی نوامبر ۱۳۳۵ در ناحیه قره باغ دیده بر جهان فروبست. مرگ وی ظاهرا به واسطه مسمومیت بوده‌است. بعدتر بغداد خاتون زوجه ایلخان و دختر امیرچوپان به مسموم کردن ابوسعید متهم شد و اعدام گردید. با مرگ ابوسعید حکومت ایلخانان عملاً پایان یافت اما درگیری و جنگ بین رقیبان و مدعیان جانشینی ایلخانان ادامه یافت و قلمرو ایلخانیان تا سال‌ها و ظهور تیمور دچار ملوک‌الطوایفی شد
از امروز این آیدی رو به بکی از دوستان واگذار کردم ...درپناه دوست
فرشاد
     
  
مرد

 
جلایریان

پس از مرگ ایلخان ابوسعید بهادرخان که به انقراض سلسله هولاکویی انجامید، شماری از شاهزادگان و مدعیان دیگر مغول درصدد تسلط بر امپراتوری ایلخانی و یا بخشهایی از آن برآمدند و پیامد آن کشمکش‌های پیوسته برای کسب قدرت بود که پاره‌ای از آن به گونه حاکمیت آل جلایر (یا جلایریان) چهره نمود که قلمروشان به موازات بین النهرین، آذربایجان و بعدها شروان دامن گسترانیده بود[۱]. این سلسله با قدرتیابی شیخ حسن بزرگ در بغداد به سال ۷۴۰ق/۱۳۴۰م آغاز شد[۲]. دوره اوج حکمرانی آل جلایر مقارن است با دوران حکومت شیخ اویس و با مرگش دوره زوال این سلسله آغاز می‌شود که مقارن است با حملات تیمور به ایران و بین النهرین و اوج گیری ترکمانان قراقویونلو.
تبارشناسی

واژه جلایر از نام یکی از قبیله‌های بزرگ و مهم مغول ریشه گرفته است. اغلب سلسله ایلکا و یا ایلکانیان نیز نامیده می‌شود. نام ایلکا از ایلقه نویان (یعنی امیر ایلقه) پدر جد شیخ حسن گرفته شده است که در مقام یکی از فرماندهان هولاکو سهم عمده‌ای در فتح آسیای مرکزی و خاور نزدیک به دست مغولان داشت. فرزندان او نیز در اشرافیت نظامی امپراتوری ایلخانی مقام والایی یافتند و چند تن از آنان توانستند خواتین خاندان هولاکو را به عقد نکاح خود درآورند. از آن میان حسین نوه ایلقه با دختر ایلخان ارغون به نام اولجتای ازدواج کرد و شیخ حسن بزرگ موسس آل جلایر فرزند این دو بود

تاریخچه

شیخ حسن بزرگ که در زمان ابوسعید به بالاترین منصب یعنی اولوس بیک و نایب مناب دست یافت در کشمکش های پی در پی قدرت در اواخر حکومت مغولان شخصیت تاثیرگذاری از خود نشان دادظاهراً هدف وی بیشتر بازسازی امپراتوری ایلخانی بوده تا براندازی آن. گفته شده که وی هرگز لقبی به غیر از اولوس بیک به خود نبست و چند تن از از خانان چنگیزی را نیز به رسمیت شناخت . فرزندش سلطان اویس که پس از وی به قدرت رسید، اولین کسی است که لقب سلطان بر خود نهاد. وی آذربایجان را متصرف شد. در کشمکشهای قدرت طلبی آل مظفر به نفع شاه محمود دخالت کرد و در نبرد موش قراقویونلوها را در هم شکست. پس از مرگ سلطان اویس دوران زوال آل جلایر آغاز شد. پسرش حسین، تبریز را به شاه شجاع از آل مظفر واگذار کرد، هر چند به زودی دوباره آنرا تصرف کرد. وی در رویارویی با ترکمانان قراقویونلو موفق بود اما با سرکشی برادرانش شیخ علی، احمد و بایزید مواجه شد. در صفر ۷۸۴/ آوریل ۱۳۸۲ سلطان احمد تبریز را تصرف و سلطان حسین را به قتل رسانید. پس از آن شیخ علی در بغداد و بایزید در سلطانیه قد علم کردند. سلطان احمد برای سرکوب شیخ علی از دشمن بزرگ خاندانش یعنی قراقویونلوها کمک طلبید. سپس پیمانی بین دو برادر منعقد شد و آذربایجان، مغان و آران به سلطان احمد و عراق عجم به سلطان بازیزید واگذار شد. همچنین مقرر شد که عراق عرب بین دو برادر تقسیم شود. این پیمان اما دوامی نداشت و احمد به زودی بغداد و بعدها سلطانیه را تصرف کرد. این زمان مصادف بود با آغاز حملات تیمور به ایران. تیمور به سال ۱۳۸۵ سلطانیه و در سال ۱۳۹۳ پس از شکست دادن آل مظفر بغداد را متصرف شد. سلطان احمد توانست بگریزد و کمی بعد دوباره به بغداد بازگشت و حکومتش را از سرگرفت. اما وقت موج سوم حملات تیمور آغاز شد، سلطان احمد را یارای مقاومت نبود. لاجرم بغداد در ۲۷ ذوالقعده ۸۰۳/ ۹ ژوئیه ۱۴۰۱ با یورش وحشتناکی تصرف شد، تیمور دستور قتل عام بیرحمانه مردم شهر را صادر کرد. سلطان احمد به ممالیک پناه برد و مدتی به همراه قرایوسف قراقویونلو در قلعه ای محبوس بود. پس از آزادی قرایوسف به تبریز رفت و سلطان احمد به بغداد برگشت تا اینکه قرایوسف وی را در جنگی شکست داد، اسیرش ساخت و سپس گردنش را زد. کمی بعد قراقویونلوها شاه ولد را شکست داده و بغداد را متصرف شدند. دیگر سلاطین آل جلایر به سلطنت خود در شوشتر و سپس حله ادامه دادند. آخرین سلطان جلایری، سلطان حسین دوم بود که پس از سقوط حله به دست قراقویونلوها کشته شد (۳ ربیع الاول ۸۳۵ ق/۹ نوامبر ۱۴۳۱م)

فرهنگ و هنر جلایری

در این دوره هنر نگارگری ایران از اهمیت والایی برخوردار شد. فعالیت‌های هنری آنان در تبریز و به ویژه در بغداد متمرکز بود یعنی جایی که نمونه‌های برجسته‌ای از معماری آنان حفظ شده است. از شاعران برجسته این دوره سلمان ساوجی است
گفته شده که شیخ اویس نقاش زبردستی بوده و سلطان احمد نیز گویا در موسیقی و نقاشی دستی داشته است. عمارت دولتخانه تبریز از آثار به جای مانده از این دوره است که در زمان شیخ اویس بنا شده است.

زبان و مذهب

آل جلایر زبان ترکی را در عراق عرب رواج دادند. چنانچه گفته شده در این دوره زبان ترکی پس از زبان عربی زبان اکثریت مردم این نواحی گردید[۱۷]. آل جلایر در حوزه مذهبی گرایش‌های شیعی بی‌چون و چرایی از خود نشان دادند، چنانکه از انتخاب نام‌های علی، حسن و حسین هویداست. یک اشاره صریحتر در این زمینه می‌تواند وصیت شیح حسن بزرگ باشد که در هنگام مرگ سفارش کرد تا در نجف اشرف به خاک سپرده شود. مع‌الوصف توجیهی برای عدم وجود اشارات و قواعد شیعی بر روی مسکوکات آل جلایر وجود ندارد، مگر آنکه قبول کنیم گرایش سلاطین این سلسله به تشیع، ضرورتاً شکل نمایشی و گرایش اتباع آنان را به این مذهب را در پی نداشته است[۱۸].

فرمانروایان آل جلایر

اسامی فرمانروایان این دودمان به این ترتیب هستند
شیخ حسن بزرگ (۷۳۶ ق/۱۳۳۶م - ۷۵۷ ق/۱۳۵۶م)
شیخ اویس بهادرخان (۷۵۷ ق/۱۳۵۶م - ۷۷۶ ق/۱۳۷۴م) حسن (۷۷۶ ق/۱۳۷۴م)، وی با توطئه امیران رده بالا به قتل رسید و جانشینی به برادرش حسین رسید.

حسین اول (۷۷۶ ق/۱۳۷۴م - ۷۸۴ ق/۱۳۸۲م)
سلطان احمد (۷۸۴ ق/۱۳۸۲م - ۸۱۳ ق/۱۴۱۰م)
شاه ولد
سلطان محمود
سلطان اویس دوم
سلطان محمد
محمود دوم
سلطان حسین دوم
از امروز این آیدی رو به بکی از دوستان واگذار کردم ...درپناه دوست
فرشاد
     
  
مرد

 
ایران در دوران ملوک‌الطوایفی

این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آن‌را از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید، سپس این الگو را از بالای مقاله بردارید. محتویات این مقاله ممکن است غیر قابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد.

ایران ملوک‌الطوایفی
دوران حکومت ایلخانان (فرزندان چنگیزخان مغول) در ایران از سال ۶۵۴ ه‍. ق. با نظم و انضباط آغاز شد، اما در بی نظمی تا ۷۵۰ ه‍. ق. پایان یافت. در پایان حکومت ایلخانان (دوران ضعف آنان)، ایران شاهد ملوک‌الطوایفی در عرصه حکومت و نهضت‌های انقلابی ضد ایلخانان نظیر سربداران بود. دوران حکومت ایلخانان، افول و انحطاط را به همراه آورد.

بعد از ایلخانان دولت آل چوپان (چوپانیان)، توانست مدتی کوتاه تفوق عنصر مغولی را در عرصه سیاسی ایران حفظ نماید. ادامه پاره‏ ای از شیوه‌های حکومت و یاساهای مغول در قلمرو کوچک طغاتیموریان جرجان، و در دستگاه آل کرت و آل مظفر هم به تفوق عنصر مغولی کمکی نکرد و اعاده قدرت برای مغولان دیگر ممکن نشد.
ایران ملوک‌الطوایفی اوايل قرن هشتم هجرى
آل چوپان (چوپانیان) در آذربایجان و اران و ولایات جبال، جلایریان در عراق عرب و بعدها در تمامی قلمرو چوپانیان، طغا تیموریان در جرجان و خراسان غربی، آل کرت در هرات و خراسان شرقی، ملوک شبانکاره در بخشی از فارس، اتابکان سلغری و قراختاییان در فارس و کرمان، آل اینجو در فارس و اصفهان، اتابکان لر بین اصفهان تا خوزستان، اتابکان یزد در ولایات تابع آن حوالی و شماری امیر نشین در طبرستان که از هم مستقل و با هم در حال ستیز بودند.

ملوک الطوایفی سراسر ایران را دچار اغتشاشهای طولانی ساخت، خاندانهای گوناگون محلی را در برابر یکدیگر به پیکار واداشت. پیکارهای میان فرمانروایان محلی، باعث غارتها و کشت و کشتارهای بسیاری در آبادیها، شهرها، و ولایات گوناگون شد. این شهرها و ولایات هر از چندی دست به دست می‌گردیدند.

برخی از این حکومتهای ملوک الطوایفی در فرجام روزگار ایلخانان بر افتادند، اما جدایی قلمرو آنها همچنان باقی ماند و حکومت ملوک الطوایفی بعد از عهد تیمور هم به صورتهای دیگر ادامه حیات یافت.

ایران تا نیل به یکپارچگی و استقلال در دوران حکومت صفویان در سال‌های ( ۱۱۳۵-۹۰۷ قمری و ۱۷۲۲-۱۵۰۱ میلادی) راه درازی در پیش داشت. ایران عصر صفوی به چهار ایالت والی نشین: عربستان، لرستان، کردستان و گرجستان و ۳۶ بیگلربیگی نشین تقسیم گردید. در ایالات والی نشین، حکومت همچنان در اختیار خاندانی با عنوان والی قرار می‌گرفت. مثلا در منطقه اردلان، حکومت اردلان در دست حکام اردلان ادامه یافت. ولی در منطقه لر کوچک از سال ۱۰۰۶ هجری قمری به دستور شاه عباس اول صفوی به حکومت اتابکان لر کوچک خاتمه داده شد.

از سال سی‌ام هجری که سال مرگ یزدگرد آخرین پادشاه ساسانی است تا سال ۱۳۴۴ ق. (=۱۳۰۴خ) که تاریخ برافتادن قاجاریان می‌باشد در درون حدود طبیعی ایران بیش از یکصد و پنجاه خاندان به استقلال یا نیمه استقلال پادشاهی کرده‌اند و از میان ایشان تنها چهار خاندان سلجوقیان و مغولان و صفویان و نادر شاه را می‌توان گفت که بر سراسر ایران حکمروا بودند. از دیگران طاهریان، سامانیان، صفاریان، غزنویان، بویهیان، خوارزمشاهیان، قره‌قویونلویان، آق‌قویونلویان، زندیان، قاجاریان اگر چه پادشاهان بزرگ و بنام بودند هیچ کدام سراسر ایران را زیر فرمان نداشتند. آن دیگران هم جز خاندان‌های کوچکی نبودند که هر کدام بر یک یا دو ولایت فرمانروا بودند.
از امروز این آیدی رو به بکی از دوستان واگذار کردم ...درپناه دوست
فرشاد
     
  
مرد

 
آل اینجو

آل اینجو خانواده‌ای سلطنتی در دوره مغول‌ها، به ویژه خاندانی که در سده ۸ق در فارس حکومت می‌کردند است. واژه اینجو در زبان مغولی به معنای املاک ویژه است.

تاریخچه

شرف‌الدین محمود شاه یکی از خاندان اینجو در ایام اولجاتیو به فارس فرستاده شد تا املاک خصوصی او را اداره کند. محمود شاه در ایام ابوسعید نیز بر این شغل باقی ماند و قدرتش را افزایش داد تا جایی که پیش از ۷۲۵ق(۱۳۲۵م) در شیراز و کم و بیش تمام ایلات فارس، فروانروایی مستقل یافت. در سال ۷۳۴ق محمود از مقام خود برکنار شد و چون جانشین او آرباخان پنهانی علیه او دسیسه می‌چید، پس از مدتی به اعدام محکوم گردید.

در همان سال ۷۳۴ق آرباخان از فرمانروایی برکنار شد و به فرزندان محمود شاه تسلیم گردید و آنها نیز او را به قصاص پدرشان کشتند. در دوران نابودی ایلخانیان، جلال‌الدین مسعود شاه، پسر بزرگ محمود شاه، سرزمین فارس را تصرف کرد در زمانی که برادرش ابواسحاق جمال‌الدین به سوی مبارزالدین محمد مظفری در یزد می‌رفت.

در سال ۷۴۰ق پیر حسین پسر محمد چوپانی پسر عموی حسن ملا، همراه با مبارزالدین محمد به شیراز حمله برد و مسعود شاه مجبور شد به حسن بزرگ در بغداد پناهنده شود. پیر حسین پس از پیروزی در شیراز، مبارزالدین را در تصرف کرمان نیز یاری کرد، ولی پس از گسستن پیوند دوستی بین پیر حسین و مبارزالدین در سال ۷۴۲ق، ابواسحاق از سوی پیر حسین به ولایت اصفهان منصوب شد ولی ابواسحاق از دوستی با پیر حسین خودداری نمود و با اشرف چوبانی هم‌پیمان گردید و توانست با یاری او شیراز را تصرف کند. در پایان ابواسحاق به اشرف اجازه نداد وارد شیراز شود و او را واداشت تا به آذربایجان بازگردد.

در سال ۷۴۳ق حسن بزرگ، لشکری به فرماندهی یاغی‌باستی برادر اشرف، با مسعود شاه همراه کرد تا به سوی شیراز روند. پس از رسیدن سپاه به شیراز، ابواسحاق به سود برادرش از فرمانروایی کنار رفت ولی یاغی‌باستی که از کار خشنود نبود در همان سال ۷۴۳ق به قتل مسعود فرمان داد و باعث شد تا جنگی شدید بین یاغی‌باستی و یاران و پیروان ابواسحاق در داخل شهر رخ دهد. نبرد با پیروزی یاران ابواسحاق پایان یافت و او تا پیروزی مبارزالدین محمد در سال ۷۵۴ق به فرمانروایی ادامه داد.

در سال ۷۵۸ق(۱۳۵۶م) ابواسحاق به دست مبارزالدین کشته شد و دولت آل اینجو با استیلای مظفریان از میان رفت
از امروز این آیدی رو به بکی از دوستان واگذار کردم ...درپناه دوست
فرشاد
     
  
صفحه  صفحه 18 از 29:  « پیشین  1  ...  17  18  19  ...  28  29  پسین » 
ایران

Iranian Kings From First Until Now | پادشاهان ایران از ابتدا تا کنون

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2025 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA