صفحه 19 از 30: « پیشین 1 ... 18 19 20 ... 29 30 پسین »

Booshehr | سرزمین لیان درخشان،بوشهر

mereng

کاربر

ارسالها: 7797

#181 Posted: 24 Jun 2012 07:01

‎تنداز ماهی‎
غذای بسیاز معروف بوشهری که ماهی را سرخ کرده و همراه با پیاز و سبزیجات (گشنیز و شوید) هنگام دم کردن برنج آن را لابه‌لای برنج می گذارند. میگو نیز به روش‌های بالا تهیه می‌شود. با این اختلاف که به جای ماهی از میگو استفاده می‌کنند

هله

mereng

کاربر

ارسالها: 7797

#182 Posted: 24 Jun 2012 07:03

‎گمنه یا للک‎
گمنه از بلغور گندم تهیه می‌شد. ابتدا پیاز داغ درست کرده بعد به آنآب می‌زنند. بعد از جوش آمدن گندم را که قبلاً بو داده‌اند به آن می‌افزایند و مانند برنج دم می‌کنند.این غذا اکثراً در دشت درست می‌شود. در شهرستان دشتی خوراک گمنه غذای دایمی سفره هاست.

هله

mereng

کاربر

ارسالها: 7797

#183 Posted: 24 Jun 2012 07:04

‎رشته‎
رشته را نیز مانند برنج پخته و آن را دم می‌کنند وبعد و با بادمجان سرخ کرده یا ماهی آنرا می خورند.

هله

mereng

کاربر

ارسالها: 7797

#184 Posted: 24 Jun 2012 07:04

‎دال عدس‎
ابتدا عدس قرمز را همراه با سیب‌زمینی پخته سپس آن را روی پیاز داغ و سیر و فلفل ریخته و چاشنی یا لیموعمانی به آن اضافه می‌کنند.

هله

mereng

کاربر

ارسالها: 7797

#185 Posted: 24 Jun 2012 07:05

‎حلوای خرما‎
دانه‌های خرما را کشیده و آنها رانرم کرده و در آرد و روغن سرخ می‌کنند. این حلوا در تمام نقاط تهیه می‌شود.

هله

mereng

کاربر

ارسالها: 7797

#186 Posted: 24 Jun 2012 07:06

‎نان نازک‎
نانی شبیه به نان لواش است که در میان اهالی روستا به نان نازک معروف است . ضخامت این نان تا 2 میلی متر ، قطر آن بین 35 تا 40 سانتیمتر و شکل آن دایره ای است . وزن تقریبی یک عدد نان نازک حدود 150 گرم است . این نان از آرد گندم تهیه می شود .

هله

mereng

کاربر

ارسالها: 7797

#187 Posted: 24 Jun 2012 07:07

‎نان گرده‎
تهیه نان گرده بسیار ساده است و پخت این نوع نان هنوز هم در روستای چاووشی و بسیاری از روستاهای استان بوشهر متداول است. برای تهیه این نان نیازی به وسایل پخت و پز نیست . در این نوع پخت نان ،تنها وسیله مورد نیاز ظرف تهیه خمیراست . شاید در بعضی مواقع به علت نبودن ظرف ، در چیز دیگری از جمله پوست بز ( تکه ای از مشک) ویا سفره هم می شود خمیر را تهیه کرد.

هله

mereng

کاربر

ارسالها: 7797

#188 Posted: 24 Jun 2012 14:59

‎لهجه و زبان و گویش‎

هله

mereng

کاربر

ارسالها: 7797

#189 Posted: 24 Jun 2012 14:59

لهجه و زبان هر شهر ديار ريشه در فرهنگ آن ملت دارد و بايد در حفظ آن بکوشيم. در این پست می خواستم از واژهای بنويسم که کم کم در حال فراموش شدن است.به علتهای مختلفی چون ورود تلويزيون و مهاجرتهايی که به این مناطق ميشود روز به روز زبان ولهجه بوشهری و دشتی و دشتستانی و ... روبه فراموشی ميرود از این رو خواستم که جلوی این فراموشی را بگيرم حداقل تا آنجايی که در توانم هست.

هله

mereng

کاربر

ارسالها: 7797

#190 Posted: 24 Jun 2012 15:01

کا:برادر- چه کا يعنی چه برادر و نکا يعنی هيچ يا نه برادر که ککا هم رايج می باشد
کاج:لوچ -احوال- چشم چپ(دشتی و دشتستان)قاج(بوشهر)
قمچ:قاپيدن چيزی را از دست کسی و يا ناگهانی ربودن
قلپيدن:يعنی لح شدن
شی:نزديک-کنار شی بيو يعنی نزديک بيا
شی:پايين و يا زير (در نواحی دشتی و تنگستان)
شهقه:صدای بلند.فرياد.این کلمه عربی است و مصدر آن شهق است که در بوشهر
نيز این کلمه رايج است.
تماته:گوجه
سال ما دراز:يعنی تمام سال گرفتارم
زنگل:زنان -زنها در لهجه ليراوی و حيات داوود
ديرادير:دورادور
دير از گوش شما:دور از جان شما
طياره:هواپيما که این کلمه عربی می باشد.
پته:پاسور -ورق بازی
بلم:قايق
بل تش:خاکستر
ليک:فرياد - همراه با گريه
سلجر:سرباز که ريشه آن انگليسی است.
مقاش:منقاش عربی-موچين گيره ای که خار از پا در می آورد
مک:کند
نيب:نهيب - فرياد اصل نهيب اماله ((نهاب)) در عربی است.
نيداف:ميداف، پارو يا همان مجداف عربی است.
خالو:دايی که در دشتی رايج است که کلمه ای عربی است.
هپرو کردن:قاپيدن ،ربودن
هله مالی:در آوردن صدا و آواز هله مال.
يکلی:کج ، ناصاف ، کج گذاشتن کلاه بر سر
عامو علی عامو علی
کلات بنداز يکلی

هله

صفحه 19 از 30: « پیشین 1 ... 18 19 20 ... 29 30 پسین »

ایران /

Booshehr | سرزمین لیان درخشان،بوشهر

این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

↑ بالا