انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
ایران
  
صفحه  صفحه 20 از 30:  « پیشین  1  ...  19  20  21  ...  29  30  پسین »

Booshehr | سرزمین لیان درخشان،بوشهر


مرد

 
‎گویش‎

گويش استان بوشهر در تمام مناطق فارسي محلي است كه داراي بن مايه لري مي باشد . براي مرزبندي انواع گويش منطقه را از لحاظ جغرافيايي به دو بخش تقسيم شمالي و جنوبي تقسيم مي كنيم كه هر قسمت ويژگي خاص خود را داراست . و داراي تفاوتي اندك مي باشد . زبان هاي عربي نيز در جاهايي مانند بندر عسلويه ، كنگان ، جزيره شيف ، و جزيره شمالي و جنوبي بندر ريگ رايج است .
در همه گويشها واژه هاي فارسي باستان ، اوستايي و پهلوي ديده مي شود كه بازمانده صرف زبان پهلوي هنوز هم در گويش دشتي (دشتياني ) رايج است . اين موضوع نويد تكامل زبان از فارسي قديم به فارسي نو در منطقه مي باشد . حكايت از قدمت و ديرينگي منطقه مي كند.
بعلت ارتباط بندري بوشهر با كشورهاي عربي و نيزتسلط انگليسيها هلنديها در منطقه پاره اي واژه هاي بيگانه ديده مي شود كه هنوز هم مورد استعمال است . گويش شمالي استان شامل گويش شهرستان دشتستان ، گناوه و ديلم مي باشد .
گويش جنوبي شامل گويش شهرستانه اي تنگستان ، دشتي ، گنكان و دير مي باشد . خود شهر بوشهر هم اكنون فارسي صحبت مي كنند ولي گويش آنها همسو با گويش تنگستان بوده است . گويش شمالي نيز تنوع در عين خود دارد . در شهرستان دشتستان شناسه مي در جلو افعال بكار مي رود و اين واژه ي مي در شهرستان گناوه و ديلم تبديل به اي مي شود.
هله
     
  
مرد

 
بخدا چه لهجه ي شيرين و دلنشيني حداقل برا ما بوشهريا خودمون مگه اينطور نيست؟من متاسفم برا ي عده از همشهريامون كه اگه چاره داشتن شايد لهجشون رو عمل ميكردن اينو من نميگم خودشون ميگن.وقتي مامان بزرگ كه بعد از مدت ها از يكي از روستاهاي اطراف اومده به نوه اش ميگه دي او بده مامان بچه كه خودش توي همون روستا بزرگ شده چنان ميزنه پشت دستشو به بچه ميگه واي مامان بزرگ رو ببين؟ تو بهش بگو چي بايد بگه بچه ي بيچاره هم كه از دنيا خبر نداره چناني ميگه آ....ب كه مامان بزرگ فكر ميكنه نوش داره فرنگي حرف ميزنه. آخه عزيز من مي خواي فارسي صحبت كردن رو به بچت ياد بدي حق داري ولي ديگه نوع رفتارت طوري نباشه كه بچه ي برداشت بد از لهجه ي جد بر جدش داشته باشه.ميخوام بدونم چرا ي اصفهاني حتي جلو دوربين صداوسيما هم وخيش يادش نميره؟چرا شيرازيه كاكوش هميشه ورد زبونشه؟چرا ي شمالي با افتخار ميگه مرغانه؟ بله هر نقطه مكاني دارد ولي عزيزان خيلي از بوشهريا حتي يادشون رفته كه چطوري صحبت كنن دخترا كه وقتي سوار تاكسي ميشن چناني منشون رو كش ميدن كه اگه لاستيكم بود ميپكيد.بشنويد از زن گرفتن اخير بعضي از پسراي بوشهري ...من ي زني ميخوام كه شهرستاني باشه لهجش قشنگ باشه اگه بوشهريم بود حتمان تهروني حرف بزنه ميدوني چرا؟چون اگه اينكارو نكنه بيچاره زندگيشون خراب ميشه بابا دست برداريد حداقل با خودمون راحت باشيم.به لهجمون بباليم.بوشهري كه هستيم بياييد بوشهري هم بمانيم.
هله
     
  
مرد

 
‎یک بوشهر برنده ی جایزه ی کتاب فصل‎
دبیرخانه بیستمین جایزه کتاب فصل، اسامی آثار راه یافته به مرحله دوم داوری ها را در گروه شعراعلام کرد.
در این بخش از شعر معاصر 11 کتاب شرایط حضور در مرحله نهایی داوری ها را کسب کردند.
کتاب های «خوابگردی‌ها» سروده محمد جواد شاهمرادی،«فرمانده‌ای با خشاب قرص» سروده علیرضا دهرویه، «رسیده تر از ماه به نیمه چهارده» سروده علی هوشمند ،«دلتنگم» سروده یعقوب حضرتی، «قیامت قرمز» سروده سودابه امینی، «عتیق و ارغوان» سروده بهروز سپیدنامه«صدایم را از پرنده‌های مرده پس بگیر» سروده لیلا کردبچه، «مالاریا» سروده اکبر اکسیر، «نام دیگر دریا»سروده عباس باقری، «مولای گندمگون» سروده قاسم صرافان در نهایت «نامه‌های کوفی» سروده سعید بیابانکی جواز حضور در مرحله دوم داوری‌ها را کسب کردند. بیستمین دوره جایزه کتاب فصل،‌ آثار منتشر شده در زمستان سال 90 را داوری می کند.
این در حالی است که این جایزه در این دوره 5 ساله می‌شود. آیین پایانی و اهدای جوایز کتاب فصل خانه کتاب،‌ بیستم خرداد در سنندج برگزار می‌شود
هله
     
  
مرد

 
چند شعر از مجموعه‌ از اشعار سعید مهیمنی شاعر بوشهري با عنوان «بیان فاصله» منتشر شد.
من از تبار پلنگانم/ اما، نعره را/ بر تن خویش می‌زنم . بالای عنوان دفتر سوم «بادیه بر کف در برهوت خیابان» هم این شعر کوتاه نوشته شده است: روز یا شب/ فرقی ندارد/ وفتی قرار/ بر بی‌قراری‌ست...
‏ دیرگاهی‌ست تا چشم نگشوده‌ام/ اما/ همیشه تو را می‌بینم...
هله
     
  
مرد

 
چه می‌کشد از گلوگاه واژگون / روداختر هلالین / مانده ناچاری / با حاشیه بویناک و سبز یک دست خزه / لغزیده بر سرسره‌ناکی جلبک‌های اساطیری / گاه سرخ / گاه سیا، حتی /
چه می‌کشد از کولاک کرنای تکراری / با انگشتان در نشسته در سوفار / چه می‌کشد از سبز / سرخ / سیاه/
سبزینه گفتار / در جنگل / چه بی‌مقداراست / خاصه شب‌‌هنگام / که برترین بالاترین‌ است / و شانه‌ها / همه، پشت تهی است / گویی در برهوتی عریان / به صاعقه‌ای بند است.
آه چه می‌کشد / پوک می‌شود و پوده / نمی‌ماند / نه سبز / که سرخ /یا سیاه/
تابی چنین / که راست / رویارویی بی‌کلام / آیینه‌ای بی‌گرد بی‌زنگار
آه که سر می‌رود از حوصله گریه / چه می‌شود برابر سیلاب سالیانه سرسام / آه چه می‌کشم / از سبز / تا سرخ / یا سیاه.
هله
     
  
مرد

 
خدا قوت پهلوون
     
  
مرد

 
sinarv1
مخلصتم داش
هله
     
  
مرد

 
‎ضرب المثل ها و کنایه ها‎
یک توضیح:بیشتر این ضرب المثل ها ممکن است در شهرهای دیگه هم باشه اما ریشه ی بوشهری دارن.همچنین ضرب المثل اصلی با گویش بوشهری هست که من بهتر دونستم ترجمش رو بزارم و گویش اصلی رو نزارم.سپاس‎
هله
     
  ویرایش شده توسط: mereng   
مرد

 
1- آب از آب تکان نخوردن : کنایه از آرامش : بدون نگرانی
2- آب از آسیاب افتادن :آرامشی برقرار شد- سرو صدا خاموش شد
3- آب از سر گذشتن:امید نداشتن- به پایان آمدن امری
4- آب آمد و تیمم باطل شد :اصل کارآمد وفرع بی مورد است
5- آب توی دلش تکان نمی خورد:آرام وآهسته حرکت می کند
6- آب خوش از گلو پایین نرفتن: راحتی نداشتن
7- آب در کوزه ماتشنه لبان می گردیم: هدف ومقصود در نزدیکی ما قرار دارد اما به دنبال آن می گردیم.
8- آب را از سرچشمه باید بست :جلوی ضرر وزیان را از مبدا باید گرفت.
9- آب زیر پوستش رفته است:کمی چاق شده است-وضع مالیش بهتر شده است.
10- آبشان در یک جوی نمی رود :با هم توافق ندارند –بایکدیگر خوب نیستند.
هله
     
  
مرد

 
11- آب غوره گرفتن: گریه کردن – گریستن
12- آب کش به کف گیر می گوید چقدر سوراخ داری: کسی که خود عیب بسیار دارد وبه اندک عیب دیگری ایراد و خرده می گیرد.
13- آبم است وگاوم است نوبت آسیابم است: به مناسبت چندین کار دیک موقع داشتن
14- آب نخوردن چشم:امیدی نداشتن
15- آب تاب دادن :به موضوعی اهمیتزیادی دادن –اغراق کردن
16- آب در دست داری نخور بیا:در آمدن فوق العاده عجله شتاب اشتن
17- آبی از او گم نمی شود:امکان انجام دادن کار از او نیست-نباید بهاو امیدی داشت
18- آبی که به زندگی نداد حسین چون گشت شهید بر مزارش
توجهی به کسی در زمان لزوم نکردن در غیر زمان به آن پرداختن_مانند (نوشداروی پس از مرگسهراب)
19- آتش چون بر افروخت بسوزد تر وخشک :در اثر حادثه گناهکار و بی گناه از بین بروند
20- آتش زیر خاکستر:آرامش موقت-موذی
هله
     
  
صفحه  صفحه 20 از 30:  « پیشین  1  ...  19  20  21  ...  29  30  پسین » 
ایران

Booshehr | سرزمین لیان درخشان،بوشهر


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA