انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
ایران
  
صفحه  صفحه 22 از 30:  « پیشین  1  ...  21  22  23  ...  29  30  پسین »

Booshehr | سرزمین لیان درخشان،بوشهر


مرد

 
81- با کدخدا بساز ؛ده را بتاز:همراه با بزرگ محل شو و آن محله را بچاپ
82- بالاخانه اش را اجاره داده است:عقلش کم است
83- بالای سیاهی رنگی نیست:وضع از این بدتر نمی شود.
84- با یک تیر دونشانه زدن:از یک عمل دو نتیجه گرفتن
85- با یک دست دهندوانه نمی توان گرفت:از دو کار باید یکی را انتخاب کرد وانجام داد.
86- بچه عزیز است و ادب عزیز تر:تقدّم عزت ادب در وجود انسان
87- بزک نمیر بهار می آید کمبزه با خیار می آید:و عده سرخرمن به کسی دادن.
88- برادری به جا بز غاله یکی هفت صد دینار:معامله داد ستد ارتباطی به دوستی ندارد.
89- برای یک بی نماز در مسجد را نمی بندند:کار را به خاطر یک شخص نابه هنجار تعطیل نمی کنند.
90- برج زهر مار بودن:بسیار عبوس وخشمگین بودن.
هله
     
  
مرد

 
101- به رنج و سعی کسی نعمتی به چنکآورد دگر کس آیدو بی سعی و رنجبردارد
توجه به مفتخوری افراد دارد.
102- به روباه گفتند شاهدت کیست گفت دمم:به شخصی که بیهوده افراد دیگررا گواه خود سازد.
103- یه رش کسی خندیدن:او را تحقیر ومسخره کردن
104- به زخم کسی نمک پاشیدن:درد یا داغ کسی را تشدید کردن
105- به شتر گفتند چرا گردنت کج است گفت کجایم راست است:کسی که کارها ورفتار او بر خلاف معمول باشد.
106- به شترمرغ گفتند بپرگفت شترم گفتند بار ببر گفت مرغم:کسی که به بهانه های مختلف حاضر به انجام دادن کار نیست
107- به شکم خود صابون زدن:وعده وعید به خود دادن.
108- به کچل گفتند نامت چیست گفت:زلفعلی،به مزاح تمسخر
109- به گمراه گفتنذ نامت چیست گفت:رهبر، به مزاح تمسخر
110- به هر سازی رقصیدن:مطابق هر میلی رفتار کردن
هله
     
  
مرد

 
111- بی بی از بی چادری پنهان است:اگر کسی کاری انجام نمی دهد بدلیل نداشتن وسیله است.
112- بی گدار به آب زدن:نسنجیده وبدون مطالعه کار کردن.احتایط نکردن.
113- پا از گلیم بیرو ن بردن:توجه به حد وحدود خود نکردن.
114- پایش لب گور است:نزدیک مردن است.
115- پدر کسی را سوزاندن:کسی را بسیار اذیت کردن
116- پدر کشی داشتن باکسی:دشمنی سختی باکسی داشتن
117- پدر مادر دار بودن:اصل نصب داشتن
118- پرت پلا گفتن:حرفهای ناربط وخارج از موضوع زدن.
119- پرسه زدن:ولگردی کردن-گردش بیهوده کردن.
هله
     
  
مرد

 
120- پُز عالی وجیب خالی:ظاهر آراسته وجیب بدون پول
121- پس از مرگ سهراب ونوشدار:کار از کار گذشتن
122- پستان به تنور چسباندن :پبش از اندزه دلسوزی کردن
123- پشت سر کسی نماز خواندن:به کسی زیاد عقیده اعتماد داشتن
124- پشت کسی را به خاک مالیدن:او را شکست دادن
125- پیله کردن:باسماجت و اصرار چیزی را از کسی خواستن.
126- تابستان پدر یتیمان است:در فصل تابستان بینوایان احتیاج به خانه لباس ندارند.
127- تا پول داری رفیقتم عاشق بند کیفتم: زمانی که سود نزد تو دارم باتو دوست هستم.
128- تا تنور گرم است باید نان را چسباند:همین که موقعیت داری استفاده کن.
129- تابگویی((ف))می گویم فرح زاد:متوجه و هوشیار هستم
130- تا سه نشود بازی نشود:هر چیز با سه تا کامل می شود
هله
     
  
مرد

 
131- تا گوساله گاو شو دل صاحب آبشود:زمان و مدت طولانی لازم است
132- تا نباشد ،چوب تر فرمان نبر گاو خر:در هر چیزی باید سخت گیری کرد
133- تا ناشد چیزکی مردم نگویند چیز ها:تا مطلب کوتاهی در پیرامون چیزی گفته می نشود مردوم چیزی در باره آن نمی گویند.
134- تخم مرغ دزد شتر مرغ دزد می شود:کسی که دست به عمل کوچکی زد کم کم کارهای بد برزگتر انجام می دهد.
135- تر وخشک را باهم سوختن:استثنا در کار نبودن
136- تعارف شاه عبدلعظیمی کردن:تعارف ظاهری بودن رضایت باطنی کردن
137- توبه ی گرگ مر گ است:کسی که دست از عادت خود بر نمی دراد.
138- تو به خیر و من به سلامت:دیگرما به یکدیگر کاری نداریم
139- تو نیکی مکن در دجله و انداز که ایز در بیابانت دهد باز:نتیجه کار خوب به خود انسان برمی گرد.
140- توی هچل افتادن:گرفتار شدن-دچار زحمت شدن
هله
     
  
مرد

 
141- توی هول ولا ماندن:مضطرب بودن-ترید داشتن
142- ته جیبش تار عنکبوت بسته است:بی پول وفقیر است
143- جایی نمی رود که آبرویش رود:عاقل است
144- جان به عزرائیل ندادن:فوق العاده خسیس بودن
145- جای سوزن انداختن نبود:خبلی پرجمیت و شلوغ بود
146- چرت موز بودن:جوانی بی ادب وبی اهمیت-غیر قابل اعتناء
147- جلز ولز کردن:بسیار التماس زاری کردن
148- جنسش شیشه خورده دارد:نادرست است
149- جواب ابلهان خاموشی است:در برار افراد نادان باید خاموش بود.
150- جوجه ها در آخر پاییز می شمرند:نتیجه هر کار در پایان آن مشخص می شود
هله
     
  
مرد

 
151- جور استاد به زمهر پدر: سخت گیری معلم به نفع شاگرد است.
152- جیم شدن : آهسته وبدون آنکه کسی متوجه شود محلی را ترک گفتن.
153- چا خان کردن : دروغگوئی کردن .
154- چاقو دسته ی خود را نمی برد : خویشان وبستگان برای همدیگر ایجاد ناراحتی می کنند.
155- چاق سلامتی کردن : حال واحوالپرسی کردن – سلام وعلیک کردن .
156- چپ چپ نگاه کردن : با تلخی وخشم به کسی نگریستن.
157- چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است : به جای واجب باید پرداخت .
158- چشمش شور است : کسی که چشم گیرا داشته باشد وباعث آسیب دیگران شود.
159- چاه کن همیشه ته چاه است : کسی که برای دیگران تله ایجاد کند اول خودش می افتد.
160- چوب تر به کسی فروختن: مشکلی برای دیگران ایجاد کردن – دشمنی داشتن با کسی.
هله
     
  
مرد

 
161- چوب دوسر نجس : کسی که مورد نفرت دو طرف دعوا و نزا باشد.
162- چوب لای چرخ گذاشتن: مانع پیشرفت دیگران شدن – مانع ایجاد کردن.
163- چو دخلت نیست خرج آهسته تر کن: در آمد نداری قناعت کن.
164- چانه اش گرم شد : زیاد حرف می زند.
165- چه خاکی به سرم بریزم : چه چارهای بیندیشم.
166- چیزی در چنته نداشتن : بی اطلاعبودن.
167- حرف راست را از دهن بچه باید شنید: اشاره به پاک ومعصوم بودن بچه ها.
168- حساب به دینار، بخشش به خروار: در حساب باید دقیق بود ودر بخشش سخاوتمند.
169- حق کسی را کف دستش گذاشتن: سزای عمل کسی را دادن.
170- حلوای تنت نانی تا نخوری ندانی: تا آزمایش نکنی متوجه نخواهی شد.
هله
     
  
مرد

 
171- حمام زنانه شدن : شلوغ و پر سروصدا شدن .
172- حلزون خود را به جمع شاخدارها می کند: چیزی کوچک وبی اهمیت خود را داخل بزرگان می کند.
173- حنایش رنگ ندارد: کاری از او ساخته نیست.
174- خاله زنک بازی در آوردن : حرکات غیر جدی زنانه داشتن .
175- خدا نجار نیست اما درو تخته را خوب به هم می اندازد: این دو نفردر رفتار بسیار به هم شبیه هستند. (به ویژه زن و مرد )
176- خر بیارو باقالا بار کن : کار خراب جبران نا پذیر .
177- خر پول : پول دارو ثروتمند.
178- خر تو خر بودن : هدجو مرج و بی نظمی – شلوغی زیاد.
179- خر خالی یرقه می رود: آدم بی مسئولیت ادعای زیادی دارد.
180- خر را که به عروسی می برند برای خوشی نیست برای آبکشی است : آدم زحمت کش را برای کار کردن دعوت می کنند.
هله
     
  
مرد

 
181- خر رفتو الاغ برگشت : همان طورکه بود هست- بهتر نشد.
182- خرس را به رقص آوردیم دمش رابه دست آوردیم : کسی را وادار به انجام کاری کردن واز آن نتیجه گرفتن.
183- خر کوزه پر از شنبه تا پنج شنبه گچ آوردن وجمعه سنگ کشیدن : کارهمیشگی بدون استراحت.
184- خر مقدس بودن : کسی که از نفهمی در تقدس افراط کند.
185- خروس بی محل بودن: وقتو زمانرا تشخیص ندادن.
186- خر همان خر است اما پالانش عوض شده : لباس یا مقام جدید در شخصیت فرد تاثیر ندارد.
187- خر همیشه خرما نمی ریند : همیشه نمی توان در انتظار همان پیش آمد خوب بود – همیشه فرصت خوب به دست نمی آید.
188- خل بازی در آوردن: خود را به دیوانگی زدن.
189- خواب زن چپ است: تعبیر خواب زن معکوس است.
190- خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو: خود را به جمعیت واجتماع تطبیق دادن.
هله
     
  
صفحه  صفحه 22 از 30:  « پیشین  1  ...  21  22  23  ...  29  30  پسین » 
ایران

Booshehr | سرزمین لیان درخشان،بوشهر


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA