ارسالها: 2554
#32
Posted: 19 Sep 2012 07:44
ایران در دورهٔ نادرشاه
نادر شاه
در زمانی که صفویان با شورش افغانها از هم پاشیده بودند و کشور مورد تجاوز دشمنان داخلی و خارجی بود، عثمانیها ازغرب و روسها از شمال و اعراب از جنوب و ترکمانان از شرق به تاخت و تاز و قتل و غارت مشغول بودند، نادر وضعیت حاکمیت ایران را سامان داد.
در عهد نادر دشمنان و متجاوزان به کشور توسط وی سرکوب شدند و کشور اندکی از قدرت گذشتهٔ خویش را در حفاظت از مرزها و اعمال قدرت یک حکومت مقتدر مرکزی بر تمام وطن، بازیافت. ترکمانان وازبکان به ماوراءالنهر عقبنشینی کردند.
بناهایی که به دستور نادر در خراسان بنا شدهاند نظیر کلات نادری و کاخ خورشید از آثار مهم بازمانده از این دوران هستند.
در عهد او به سپاه و تأمین نیرو بسیار توجه میشد. نادر اقوام ایرانی را متحد و منسجم در زیر پرچم ایران درآورد و باردگیر ایران قدرتمندترین کشور آسیا گشت. شهرها یا ولایات ایران در دوره نادر به شرح زیر بودند: آذربایجان، افغانستان، بلوچستان (پاکستان)، ترکمنستان، گرجستان، داغستان، بحرین، قطر، کشمیر و غیره.[۱۸]
نادر از فرمانروایانی بود که برای آخرین بار ایران را به محدوده طبیعی فلات ایران رسانید و با تدارک کشتیهای عظیم جنگی، کوشید تا استیلای حقوق تاریخی کشور را بر آبهای شمال و جنوب تثبیت کند. نادر شاه در سال ۱۷۴۲م "جان التون" دريانورد بريتانيايی مقيم سن پطرزبورگ را به رغم كارشكنی روس ها و انگليسی ها برای ساختن كشتی جنگی به خدمت گرفت. التون در ژانويه ۱۷۴۳م با سمت دریا سالاری به رياست كشتی سازي ايران منصوب و به" جمال بيگ" ملقب گرديد. با وجود تمامی دشواری های اجرایی و سیاسی، با حمایت های نادر و تلاش های التون، نخستین ناو ایران مجهز به بیست عراده توپ به نام "نادرشاه" در کرانه گیلان به آب انداخته شد. پس از آن به موجب فرمانی که پادشاه ایران صادر کرد تمام کشتی های روسی موظف بودند به پرچم ناو جدید سلام دهند.[۱۹]
با افول دولت نادری، سرزمین پهناور فلات ایران که پس از مدتها به زیر یک درفش درآمده و رنگ یگانگی پذیرفته بود، از هم پاشید.
جانشینان نادرشاه
نادر و فرزندانش
بعد از نادرشاه، کریمخان (از سرداران نادر) که از طایفه زند بود بهقدرت رسید و حکومت بازماندگان افشار محدود بهخراسان شد و کریمخان این منطقه را بهاحترام نادر که او را ولینعمت خود میدانست در اختیار جانشینانش باقی گذاشت.
نادر زمینه را برای جانشینی مناسب از بین برده بود. او بسیاری از اطرافیان خود را از پای درآورد. پس از مرگ وی سرداران او نیز در گوشه و کنار علم استقلال بر افراشتند؛ کریمخان زند وکیل الرعایا در شیراز- احمدخان ابدالی در افغانستان- فتحعلی خان افشار ارشلو در آذربایجان و در شهر ارومیه[۲۰] - حسنعلی خان اردلان در کردستان و محمد حسن خان قاجار در مازندران شروع به حکومت کردند.
در خراسان نیز علیقلیخان افشار (برادرزاده نادر) بسیاری از اولاد و خانواده نادر را قتل عام کرد و خود را «عادلشاه» نامید و شروع به حکومت کرد. وی که مردی خونریز و عیاش بود، محمدحسن خان قاجار را شکست داده، پسرش آقامحمد خان را مقطوعالنسل کرد اما سرانجام توسط برادر خود ابراهیم خان، کور و سپس کشته شد.
بزرگان افشار، نوه نادر به نام شاهرخ میرزا را بهقدرت رساندند.او نیز یکسال بعد مخلوع و کور شد اما دوباره به قدرت رسید ولی این بار توسط شاه سلیمان ثانی (از خاندان صفوی که مورد احترام عموم بود) شکست خورد. شاهرخ نابینا چهل و هشت سال سلطنت کرد اما فقط بر خراسان. پس از مرگ کریم خان، آقامحمدخان به قدرت رسید و به خراسان حمله کرد و شاهرخ را با شکنجه کشت. نادر میرزا فرزند شاهرخ، پدر پیر و نابینا را در دست آقامحمدخان رها کرد و به افغانستان گریخت و در زمان فتحعلی شاه ادعای سلطنت کرد که دستگیر و کور شد. زبانش را بریدند و او را کشتند و آخرین مدعی سلطنت از خاندان افشار از میان برداشته شد.
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#34
Posted: 19 Sep 2012 08:52
جنگ کرنال
زمان ۵ اسفند ۱۱۱۷ (۱۳ فوریه ۱۷۳۹)
مکان کرنال، هندوستان
نتیجه پیروزی ایرانیان، تصرف دهلی و دادن غرامت توسط امپراتوری مغولی هند به امپراتوری افشار
علت جنگ عدم تسلیم افغانهای یاغی توسط شاه هند
................................................................جنگندگان..............................................................
.....................امپراتوری افشاریان ...................................................مپراتوری مغولی هند.............
..............................................................فرماندهان................................................................
........................نادرشاه افشار ....................................................... محمد شاه گورکانی
..................................................................نیروها................................................................
.........................۵۵۰۰۰ نفر.................................................................... ۱۰۰۰۰۰ نفر
...................................................................تلفات.................................................................
بسیار سبک .................................................. ۲۰۰۰۰ کشته یا زخمی و هزاران فراری
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#35
Posted: 19 Sep 2012 08:53
دلایل وقوع جنگ کرمال با هندوستان
پس از شکست اشرف افغان در ادامه نبرد دامغان و مورچه خورت اصفهان و فرار آنان به هرات و قندهار، به تعقیب افغانها پرداختند و پس از درگیری در قندهار، آنها را منهدم و شهر را تصرف کردند. بقایای افغانهای مهاجم به دهلی گریخته و به محمد شاه گورکانی پناه بردند.نادر با اعزام فرستادگانی به دربار هند خواستار استرداد فرماندهان و افسران افغان به دربار ایران شد. نادرشاه سه بار به هند اخطار نمود که افسران اشرف افغان را که جزو غارتگران بودند (حدودا ۸۰۰ نفر) و در قتل عام مردم ایران نقش اساسی داشتند به ایران تحویل دهد.
پس از رسیدن فرستادگان نادر به دهلی و اعلام استرداد پناهندگان افغان به ایران محمد شاه با مشورت امیران و وزیران درگاهش رأی به عدم استرداد پناهندگان به ایران داده شد و با فرستاده نادر به تندی برخورد نمود و نهایتاً او را به قتل رساند و به این ترتیب زمینه و بهانه لازم را جهت لشکرکشی و حمله نادر را به هند فراهم نمود .چون مشاوران او هرگز تصور نمیکردند که سربازان نادر بتوانند افغانستان را کامل فتح کرده و قصد دهلی کنند و ا ز طرفی با وجود لشکریان بیشمار هندی و ذخایر مالی اطمینان داشتند که نادر به فکر حمله به هند نخواهدبود. اما مقدر چنین بود که شاه ایران، با حدود دوازده هزار سرباز ورزیده حملات خود را به هند آغاز کند و پس از چند نبرد خونین دهلی به تصرف ایرانیان درآمد.
جزئیات جنگ
نگاره نبرد کرنال بر دیوار چهلستون اصفهان
یکی از زرینترین برگهای فتوحات نادر پیروزی بر سپاههای هندی بود. هندوستان در ۱۷۰۷ امپراتوری بزرگ و قدرتمندی بود که از نظر ثروت و جمعیت رقیبی در منطقه نداشت. در ۱۷۱۹ با روی کار آمدن محمدشاه (رقیب نادر) شمارش معکوس برای سقوط این امپراتوری آغاز شد.
در پی عدم تحویل آنها سپاه ایران از رود سند گذشتند و در جنگ کَرنال هندوستان را شکست داده و دهلی پایتخت آن را تصرف کرد. سپس ۸۰۰ متجاوز افغان را در بازار دهلی به دار زدند و بازگشتند.[۱] در این جنگ بیش از سی هزار نفر کشته شدند. نادر با غنائم فراوان که از هند به چنگ آورده بود به ایران بازگشت و تاج پادشاهی هند را بر سر محمد شاه گذاشت. غنائمی که نادر شاه به ایران آورد ده برابر بیشترین درآمد سالانهٔ دوران صفویه برآورد شدهاست. در میان این غنائم جواهراتی چون کوه نور و دریای نور و تخت طاووس شهرت دارند. نادر شهریار توانای ایران به رغم کمی سپاهیانش در مقابل لشکریان فیل سوار هندی توانست با به کارگیری تاکتیکهای نوین جنگی لشکر انبوه هندوستان را در هم بکوبد. در نبرد کرنال نادرشاه توپخانه را در جلو سپاه قرار داده و تعدادی شتر در پشت توپخانه قرار داد. در طی شلیک توپ ها شتر ها رم کرده و با پیشروی به جلو فیل های ارتش هند را وحشت زده میکنند. فیل های رمیده هم عقب نشینی میکنند و ارتش هند علاوه بر از دست دادن مقدار زیادی از قدرت نظامی با هجوم فیل ها پراکنده شد. سواران سنگین اسلحه ارتش نادر هم در این فرصت حمله کرده و ارتش هندوستان را در هم کوبیدند. بدینگونه نادر شاه بزرگ توانست با استفاده از تکنیک های کارآمد ارتش خود رابه یک جنگ افزار رعب آور برای دشمن تبدیل کند.
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#36
Posted: 19 Sep 2012 08:55
جهانگشای نادری
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری, جستجو
کتاب جهانگشای نادری در موزه آرامگاه نادرشاه افشار
کتاب جهانگشای نادری نوشتهٔ میرزا مهدی خان منشی استرآبادی -منشی و مورخ نادر شاه افشار- (درگذشت بین ۱۱۷۵ تا ۱۱۸۲ قمری) است. محتوای کتاب دربارهٔ تاریخ ایران در اوایل سده ۱۲ خورشیدی/اواسط سده ۱۲ قمری و زندگی نادر شاه و لشکرکشیهای وی به مناطق مختلف است. این کتاب نثری فنی و مصنوع دارد و در آن از واژههای عربی بسیاری استفاده شدهاست. این کتاب مهمترین اثر مربوط به تاریخ ایران در زمان نادر است و چون نویسنده از نزدیکان نادر بودهاست و حوادث را به چشم خود دیدهاست، ارزش بسیار بالایی دارد.
ویژگیهای کتاب
نام این کتاب در متون تاریخی معاصر آن، تاریخ نادری ضبط شده و ظاهراً بعدها به جهانگشای نادری شهرت یافتهاست. البته در خود کتاب جهانگشای نادری (ص ۲۹) نام کتاب، «روزنامچه ظفر» ضبط شدهاست. کتاب، گزارش رویدادهای تاریخی ایران را از ۱۱۲۱ تا ۱۱۶۱ قمری (یک سال پس از مرگ نادر شاه) دربردارد.[۱] مؤلف در خاتمه کتاب، به وقایع پس از مرگ نادرشاه اشاره کردهاست. همچنین نویسنده به تقلید از جوینی و بر شیوهٔ وصافالحضره شیرازی از نثری متکلف و سنگین و فنی استفاده کردهاست.
مطالب کتاب مختصر و به دور از اطناب کلام و حشو نگاشته شدهاست و از این جهت و هم از نظر متکلف بودن با نثر ساده -و در عین حال معمولاً پریشان- دورهٔ صفوی که کلام را به درازا میکشاند، تفاوت دارد.
این کتاب از این جهت که مصنف آن از نزدیکان نادر بودهاست و بیشتر حوادث را به چشم خود دیدهاست، ارزش بالایی دارد. البته محتوای کتاب تاحدودی متملقانه نوشته شدهاست، به استثنای آخر کتاب که ماجرای قتل نادر و فرزندانش را شرح میدهد و بالطبع از خوشامدگویی به دور بودهاست.
میرزا مهدی استرآبادی اثر دیگری به نام دره نادره دارد که چکیدهٔ همین کتاب، اما به نثری سنگینتر و متکلفتر است.
تصحیح و انتشار کتاب
کتاب جهانگشای نادری توسط عبداللّه انوار در سال ۱۳۴۱ در انتشارات انجمن آثار ملی ایران چاپ شدهاست. همچنین نسخهای از این کتاب به تاریخ ۱۱۷۹ قمری/۱۱۴۴ خورشیدی وجود دارد که چند نگارهٔ زیبا و پرارزش دارد. این نسخه متعلق به عبدالعلی ادیب برومند بوده و به صورت افست در انتشارات سروش به سال ۱۳۷۰ به چاپ رسیدهاست.
upload picture
نمونهای از کتاب
در بیان خاتمهٔ کار خاقان غفرانمآب و کیفیت قتل او با اولاد و اعقاب
خدیو بیهمال از بدو حال تا هنگامی که از سفر خوارزم برگشته عازم داغستان شدند در امر سلطنت و جهانداری یگانه و در راه و رسم معدلت و عاجزنوازی مردانه بودند. اهالی ایران نیز از خرد و بزرگ و تاجیک و ترک فدویانه نقد جان در راه او میباختند. بعد از آنکه داغستان مسیر کوکبهٔ خلافتمصیر شد، بنابر استیلای وساوس و توهمات چند، قرةالعین جهانداری و جهانبانی -رضاقلی میرزا- را که فرزند مهین و ولیعهد و ارشد اولاد بود از نظر انداخته، دیدهٔ جهانبین او را از بینایی عاطل ساختند. از غصه و غم فرزند ارجمند، تغییر در احوال ایشان راه یافته، آشفتهمزاج گشتند. در خلال این حال، از مردم ایران که پروردهٔ حقوق این دولت بودند امور چند به ظهور آمد که بیشتر سبب تغییر عقیدت آن حضرت گشته، ورق حسن سلوک را برگردانیدند...[۲]
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ویرایش شده توسط: mohan1978
ارسالها: 2554
#37
Posted: 19 Sep 2012 09:00
نادر شاه افشار
نوشته اند: زمانی كه نادر شاه افشار عزم تسخیر هندوستان داشته در راه كودكی را دید كه به مكتب میرفت. از او پرسید: پسر جان چه میخوانی؟
قرآن.
- از كجای قرآن؟
- انا فتحنا....
نادر از پاسخ او بسیار خرسند شد و از شنیدن آیه فتح فال پیروزی زد.
سپس یك سكه زر به پسر داد امام پسر از گرفتن آن اباکرد.
نادر گفت: چر ا نمی گیری؟
گفت:مادرم مرا میزند میگوید تو این پول را دزدیده ای.
نادر گفت: به او بگو نادر داده است. پسر گفت:-مادرم باور نمیكند.
میگوید: نادر مردی سخی است او اگر به تو پول میداد یك سكه نمیداد. زیاد میداد. حرف او بر دل نادر نشست. یك مشت پول زر در دامن او ریخت.
از قضا چنانچه مشهور تاریخ است در آن سفر بر حریف خویش محمد شاه گورکانی پیروز شد.
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#38
Posted: 19 Sep 2012 09:01
میدان جنگ می تواند میدان دوستی نیز باشد اگر نیروهای دو طرف میدان به حقوق خویش اکتفا کنند . نادر شاه افشار
سکوت شمشیری بوده است که من همیشه از آن بهره جسته ام . نادر شاه افشار
تمام وجودم را برای سرفرازی میهن بخشیدم به این امید که افتخاری ابدی برای کشورم کسب کنم . نادر شاه افشار
باید راهی جست در تاریکی شبهای عصیان زده سرزمینم همیشه به دنبال نوری بودم نوری برای رهایی سرزمینم از چنگال اجنبیان ، چه بلای دهشتناکی است که ببینی همه جان و مال و ناموست در اختیار اجنبی قرار گرفته و دستانت بسته است نمی توانی کاری کنی اما همه وجودت برای رهایی در تکاپوست تو می توانی این تنها نیروی است که از اعماق و جودت فریاد می زند تو می توانی جراحت ها را التیام بخشی و اینگونه بود که پا بر رکاب اسب نهادم به امید سرفرازی ملتی بزرگ . نادر شاه افشار
از دشمن بزرگ نباید ترسید اما باید از صوفی منشی جوانان واهمه داشت . جوانی که از آرمانهای بزرگ فاصله گرفت نه تنها کمک جامعه نیست بلکه باری به دوش هموطنانش است . نادر شاه افشار
اگر جانبازی جوانان ایران نباشد نیروی دهها نادر هم به جای نخواهد رسید . نادر شاه افشار
خردمندان و دانشمندان سرزمینم ، آزادی اراضی کشور با سپاه من و تربیت نسلهای آینده با شما ، اگر سخن شما مردم را آگاهی بخشد دیگر نیازی به شمشیر نادرها نخواهد بود . نادر شاه افشار
وقتی پا در رکاب اسب می نهی بر بال تاریخ سوار شده ای شمشیر و عمل تو ماندگار می شود چون هزاران فرزند به دنیا نیامده این سرزمین آزادی اشان را از بازوان و اندیشه ما می خواهند . پس با عمل خود می آموزانیم که پدرانشان نسبت به آینده آنان بی تفاوت نبوده اند .و آنان خواهند آموخت آزادی اشان را به هیچ قیمت و بهایی نفروشند . نادر شاه افشار
هر سربازی که بر زمین می افتد و روح اش به آسمان پر می کشد نادر می میرد و به گور سیاه می رود نادر به آسمان نمی رود نادر آسمان را برای سربازانش می خواهد و خود بدبختی و سیاهی را ، او همه این فشارها را برای ظهور ایران بزرگ به جان می خرد پیشرفت و اقتدار ایران تنها عاملی است که فریاد حمله را از گلوی غمگینم بدر می آورد و مرا بی مهابا به قلب سپاه دشمن می راند … نادر شاه افشار
شاهنامه فردوسی خردمند ، راهنمای من در طول زندگی بوده است . نادر شاه افشار
فتح هند افتخاری نبود برای من دستگیری متجاوزین و سرسپردگانی مهم بود که بیست سال کشورم را ویران ساخته و جنایت و غارت را در حد کمال بر مردم سرزمینم روا داشتند . اگر بدنبال افتخار بودم سلاطین اروپا را به بردگی می گرفتم . که آنهم از جوانمردی و خوی ایرانی من بدور بود . نادر شاه افشار
کمربند سلطنت ، نشان نوکری برای سرزمینم است نادرها بسیار آمده اند و باز خواهند آمد اما ایران و ایرانی باید همیشه در بزرگی و سروری باشد این آرزوی همه عمرم بوده است . نادر شاه افشار
هنگامی که برخواستم از ایران ویرانه ای ساخته بودند و از مردم کشورم بردگانی زبون ، سپاه من نشان بزرگی و رشادت ایرانیان در طول تاریخ بوده است سپاهی که تنها به دنبال حفظ کشور و امنیت آن است . نادر شاه افشار
لحظه پیروزی برای من از آن جهت شیرین است که پیران ، زنان و کودکان کشورم را در آرامش و شادان ببینم . نادر شاه افشار
برای اراضی کشورم هیچ وقت گفتگو نمی کنم بلکه آن را با قدرت فرزندان کشورم به دست می آورم . نادر شاه افشار
گاهی سکوتم ، دشمن را فرسنگها از مرزهای خودش نیز به عقب می نشاند . نادر شاه افشار
کیست که نداند مردان بزرگ از درون کاخهای فرو ریخته به قصد انتقام بیرون می آیند انتقام از خراب کننده و ندای از درونم می گفت برخیز ایران تو را فراخوانده است و برخواستم . نادر شاه افشار
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#39
Posted: 19 Sep 2012 09:10
دوره نادر شاه افشار (1148- 1160 ق/ 1737 – 1747 م)
نادرشاه افشار سرسلسله ٔ پادشاهان افشاری ٔ ایران است . وی در ۲۸ محرم سال ۱۱۰۰ هَ . ق . درناحیه ٔ دستگرد از توابع دره گز متولد شد، پدر او امامقلی قرقلو از ایل افشار بود، ایل افشار از ایل هائی است که شاه عباس کبیر به دوران سلطنت خویش به ناحیه ٔکبکان کوچ داده بود تا در سر راه ازبکان مقاومت کنند. امامقلی از افراد بی نام و نشان این ایل بود و گویا به شغل پوستین دوزی و به تنگدستی روزگار میگذرانیده است .
در سال ۱۱۴۸ قمری نادرشاه کلیهٔ حکمرانان و کدخدایان ایران را در دشت مغان جمع کرد (بالغ بر ۲۰٬۰۰۰ نفر). او در شورای دشت مغان اعلام کرد که وظایف خود را انجام داده و تصمیم بهاستراحت و کنارهگیری از کارها دارد. بزرگان کشور که میدانستند او باطناً مایل به سلطنت است، وی را به سلطنت پذیرفتند. بدین ترتیب شاه عباس سوم صفوی از شاهی برکنار شده و حکومت سلسلهٔ افشار با پادشاهی نادر آغاز شد.
نادر شاه در مورد نوشته های روی سکه ها دوره صفوی را در پیش نگرفت. او براي جلب رضايت اهل سنت و رفع اختلاف بين شيعه و سني دستور داد ، شهادتين و کلمه علي ولي الله و نام دوازده امام را از روي سکه ها حذف نموده ، کلمه ( خلدالله ملکه) را که مورد قبول بود در روي بعضي سکه ها نقر نمايدبدین معنا که بر روی سکه نام شهر و تاریخ ضرب آن ذکر می شد و در پشت آن، اشعار و عباراتی که حاکی از اقتدار فرمانروایی وی بود. این عبارات بالغ بر هفت نوع بودند این سکه به مناسبت جلوس نادر بر تخت سلطنت در ایروان ضرب شد. بر روی این سکه عبارت (به تاریخ الخیر فیماوقع) ، که با حروف ابجد به معنی (به تاریخ 1148) است و عبارت (ضرب ایروان) نقش بسته. در پشت این سکه نیز، شعر (سکه بر زرکرد نام سلطنت را در جهان نادر ایران زمین و خسروگیتی ستان) و در پایین آن، عبارت (ضرب ایروان 1148) حک شده است.
فلوس
پول
شاهی
2 شاهی
4 شاهی
6 شاهی
10 شاهی
20 شاهی
نیم اشرفی
اشرفی
مهر اشرفی
مهر اشرفی
دو شاهی
چهار شاهی
شش شاهی
ده شاهی
بیست شاهی
نیم اشرفی
شاهی
فلوس
اشرفی
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ویرایش شده توسط: mohan1978
ارسالها: 2554
#40
Posted: 19 Sep 2012 09:18
سکه مهراشرفی ، نادر شاه افشار
keep photos online
روی سکه : "هست سلطان بر سلاطین جهان / شاه شاهان نادر صاحبقران"
پشت سکه : مکان ضرب و تاریخ و پشت بعضی از سکه ها نوشته ی"خلدالله ملکه"ضرب شده است
سال ضرب : از 1150 تا 1160 هجری قمری
ضرب شهر های : اصفهان ، تبریز ، تفلیس ، مشهد ، کابل
جنس سکه : طلا
وزن استاندارد : 11 گرم
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"