انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
ایران
  
صفحه  صفحه 16 از 16:  « پیشین  1  2  3  ...  14  15  16

تاریخ ایران از خوارزمشاهیان تا ابتدای صفوی


مرد

 
فرهنگ و هنر


پس از اضمحلال قراقویونلوها و فتح ایران، نه تنها تختگاه آق‌قویونلوها به شرق (تبریز) منتقل شد، بلکه فرهنگ ایرانی بر شیوه حکومت و فرهنگ آنها تاثیرات بسزایی گذاشت. در دوره اوزون حسن ریاست دیوان (وزیر)، مستوفی الممالک، محرر و میرآخور سلطنتی توسط متصدیان ایرانی اداره می‌شد.


تبریز در فاصله بین سلطنت جهانشاه قراقویونلو و سلطنت اوزون حسن و پسر او یعقوب آق‌قویونلو از مراکز عمده هنر کتاب‌آرایی و معماری بود. از ابنیه دوره اوزون حسن به غیر از مرمت مسجد جامع اصفهان، چیزی باقی نمانده. یکی از تاجران ونیزی که حدود سال ۱۵۱۰م از تبریز دیدن کرده، باغ و قصر هشت بهشت و سایر ابنیه این شهر را توصیف نموده است. خمسه نظامی موجود در توپ‌قاپی‌سرای و تاریخ‌الرسل و الملوک طبری که در سال ۸۷۴ق/۱۴۷۰م تحریر شده از آثار تذهیب شده این دوره می‌باشند. دربار حکام ترکمان در تبریز در روزگاری که نگارگری هرات به دلیل اوضاع آشفته سیاسی در قلمرو شرقی تیموریان رو به افول گذاشته بود از هنر کتاب آرایی حمایت شایانی به عمل آورد. فی المثل یعقوب بیک تا پایان عمر خود دوستدار فرهنگ ایران باقی‌ماند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
فرمانروایان آق‌قویونلو

قره عثمان متوفی ۸۳۹ق

علی بیگ متوفی ۸۴۴ق

حمزه بیگ متوفی ۸۴۸ق

جهانگیر متوفی ۸۷۴ق

اوزون حسن متوفی ۸۸۲ق

سلطان خلیل متوفی ۸۸۳ق

یعقوب بیگ متوفی ۸۹۶ق

بایسنقر مقتول ۸۹۷ق

رستم بیگ مقتول ۹۰۲ق

احمد بیگ متوفی ۹۰۳ق

الوند بیگ مقتول ۹۱۰ق

سلطان مراد مقتول ۹۲۰ق

این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
قره عثمان


قره‌عثمان یا قراعثمان یا قرایولوق عثمان بیک (۱۴۳۵-؟) فرمانده و رئیس اتحادیه عشایر ترکمان آق‌قویونلو بود و به عنوان موسس این سلسله شناخته می‌شود.

عثمان‌بیک فرزند فخرالدین قتلغ بیک رهبر ترکمانان آق‌قویونلو و ماریا دسپینا خواهر آلکسیوس سوم امپراتور ترابوزان بود که پس از بردارش احمد بیک به سرکردگی اتحادیه ترکمانان آق‌قویونلو رسید. قراعثمان بعداً با ازدواج با یکی از شاهزاده خانمهای ترابوزان از پدرش پیروی کرد. قراعثمان در زندگی طولانی خود نسبت به پدر آرامش‌طلب خویش به درگیریهای زیادی دست یازید. در آن زمان مهمترین دشمن آق‌قویونلوها، همبسته ایلاتی آنان اتحادیه ترکمانان قراقویونلو بودند. رهبرشان قرامحمد زیاد عمر نکرد. ولی جانشین او قرایوسف با تمامی توان خود دشمنی دیرینه را ادامه داد. وقتی تیمور در خاور نزدیک ظاهر شد، قراقویونلوها از نخستین افرادی بودند که با سپاه تیمور روبر شدند و هربار هم که جنگ درگرفت شکست خوردند. لاجرم طبیعی بود که رهبر آق قویونلوها به تیمور ملحق شود و به خدمت او درآید. این قضیه در سال ۱۳۹۹ در اردوی قراباغ در ماورای قفقاز رخ داد و قراعثمان در برابر تیمور کرنش کرد. او در نخستین لشکرکشی تیمور به آناتولی فرمانده سپاهیان طلایه او بود و در لشکرکشی بعدی تیمور به سوریه هم نام او در میان بود. قراعثمان بعدها در نبرد آنکارا (۱۴۰۲) شرکت کرد که شکست و اسارت بایزید اول انجامید. تیمور به پاس خدمات رهبر آق‌قویونلوها لقب امیر بدو بخشید و سرتاسر اراضی دیاربکر را تیول وی ساخت.


وقتی تیمور در فوریه ۱۴۰۵ در اثنای لشکرکشی به شرق مرد، روشن بود که امپراتوری وسیع او که حاصل فتوحاتش بود، فاقد ثبات داخلی است. پس از مرگ تیمور، قراعثمان که کامیابی‌های او در نزد تیمور اعتبار زیادی در چشم اتحادیه ایلی‌اش داشت و شماری از ایلات و عشایر را زیر چتر او کشانده بود، با تعدادی از امیرنشین‌های مجاور جنگ درانداخت و به پیروزی رسید. روابط او با مصر در آغاز حسنه بود، اما بعدها به متصرفاتشان حمله کرد. قراعثمان به خاندان تیمور وفادار باقی ماند و در لشکرکشی‌های سه‌گانه شاهرخ به آذربایجان علیه قرایوسف قراقویونلو در کنار تیموریان جنگید. با اینکه قرایوسف در آغاز نخستین لشکرکشی مرد و سپاهیان او پراکنده شدند اما قراقویونلوها بسرعت به بازسازی خود پرداختند. وقتی در سومین لشکرکشی، اسکندر از برابر شاهرخ فرار کرد و به ترکان پناه برد، قراعثمان، با وجود هشتاد سال سن، در صدد جلوبرکردن او برآمد اما در هنگام جنگ در ارزروم بشدت زخمی شد و بر اثر آن در پایان اوت ۱۴۳۵ درگذشت. اسکندربیک هنگامی که به ارزروم برگشت، دستور داد قبر رهبر آق‌قویونلوها را نبش قبر کنند و جسدش را نزد سلطان مصر بفرستند و سلطان مصر هم آنرا در ملاء عام به نمایش گذاشت. هیچکدام از فرزندان قراعثمان به شجاعت و شهامت پدرشان نبودند و خاندان حاکمه آق قویونلوها به مدت یکه دهه پس از وی گرفتار آشفتگی و نابسامانی بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
اوزون حسن

اوزون حسن آق‌قویونلو (۱۴۲۳-۱۴۷۸) یکی از مقتدرترین سلاطین سلسله آق قویونلو بود که به ایران، عراق و شرق آناتولی بیست و پنج سال حکومت کرد. وی پدر بزرگ شاه اسماعیل اول از طرف مادری بود.


پس از قراعثمان هیچ کدام از فرزندان به شجاعت و شهامت پدرشان نبودند و چنین می‌نماید که خاندان حاکمه آق‌قویونلو به مدت یک دهه گرفتار آشفتگی و نابسامانی ناشی از منازعات و دسیسه‌های بی‌پایان شدند. اما وقتی جهانگیر فرزند علی‌بیک فرزند قراعثمان به قدرت رسید شرایط عوض شد. در زمان حکومت او زمینهایی که به دست قراقویونلوها افتاده بود، کمابیش بازپس گرفته شد. وی در منازعات خانوادگی با دو عمویش قاسم بیک که از سوی ممالیک مصر حمایت می‌شد و شیخ حسن که تحت حمایت قراقویونلوها بود، وارد جنگ شد. از این زمان بود که اوزون حسن علیه شیخ حسن گسیل شد و این نبرد با شکست شیخ حسن و مرگ وی همراه بود. اما در تابستان ۱۴۵۳ هنگامی که جهانگیر در اردوی تابستانی خود در آلاداغ به سر می‌برد، اوزون حسن مخفیانه دیاربکر و کمی بعد ماردین را تسخیر کرد. سپس نوبت جهانگیر بود که با حمایت جهانشاه قراقویونلو درصدد بازپسگیری قدرتش برآید. این مناقشات چند سالی بین دو برادر ادامه داشت و حتی با دخالت مادرشان، ساره خاتون، مرتفع نشد. سرانجام جهانگیر به‌رغم تلاش‌های سخت نتوانست موقعیت خویش را برگرداند و تا پایان عمرش در سال ۸۷۴ق/۱۴۶۹م در ماردین به سر برد.


اوزون حسن به رسم دیگر رهبران آق‌قویونلو با تئودورا دختر امپراتور ژان چهارم، امپراتور ترابوزان، ازدواج کرد. اوزون حسن همچنین خواهرش، خدیجه بگم را به عقد ازدواج شیخ جنید، سرکرده جسور طریقت صفوی در اردبیل، درآورد.

بعدها اوزون حسن، دخترش، حلیمه (مارتا) را به عقد خواهر زاده‌اش، حیدر درآورد که حاصل این ازدواج اسماعیل، نخستین پادشاه صفوی بود.

‌پس از فراغت از کشمکشهای خانوادگی، که ذکرش رفت، و بین سالهای ۸۶۱- ۸۵۸ق/۱۴۵۷- ۱۴۵۴م روی داد، ستاره بخت اوزون حسن درخشیدن گرفت به طوری که نفوذش بر سرزمین‌های مجاور گسترش یافت. وی دست به لشکرکشی‌های متعددی زد از جمله شکست اعقاب ایوبیان و فتح حصن کیفا در ساحل دجله (۸۶۶ق/۱۴۶۲م) و قویولوحصار در ساحل رود کلکیت (۸۶۳ق/۱۴۵۹م)، تسخیر قلعه شابین قراحصار در نخستین لشکرکشی وی به گرجستان (۱۴۵۹م)، اخراج ذوالقدرها از خالپوت (۸۶۳ق/۱۴۶۵م) و در نهایت فتح بغداد (۸۷۲ق/۱۴۶۷م) که حاکم وقت آن، پیرمحمد طواشی دست نشانده فرمانروایان قراقویونلو بود. طبیعی بود که این موفقیت‌ها بدگمانی همسایگان مقتدر او یعنی عثمانیان در غرب، قراقویونلوها درشرق و نیز ممالیک مصر را در جنوب برانگیزد. نزدیکترین همسایگان آق قویونلو، قراقویونلوها بودند که حتی پیش از قدرتگیری اوزون حسن، بین این دو رقیب برخوردهایی صورت گرفته بود. لاجرم در بهار سال ۸۷۱ق/۱۴۶۷م، یعنی بعد از فتح بغداد، جهانشاه تصمیم گرفت تا در بین‌النهرین لشکری علیه آق‌قویونلوها راه بیندازد، اما بنا به دلایل مختلف این امر را موقتاً وانهاد و اکثر سپاهیان خود را به قشلاق فرستاد. اوزون حسن که مترصد فرصت بود، هنگامی که جهانشاه در نزدیکی سنجاق در منطقه چپقچور اردو زده بود، به او شبیخون زده و موفق شد آنان را غافلگیر کند. جهانشاه کشته شد و دو فرزندش محمدی (ولیعهد جهانشاه) و ابویوسف اسیر شدند که ابویوسف را کور کرده و محمدی را نیز چندی بعد کشتند. با مرگ جهانشاه امپراتوری قراقویونلو در خاور نزدیک به پایان رسید. چیزی نگذشت که متصرفات آنان به دست اوزون حسن افتاد و ایلات منفردی که با آنان متحد شده بودند، به آق‌قویونلوها پیوستند.


اوزون حسن با پیروزی غیرمنتظره بر جهانشاه در کانون صحنه تاریخ ایران قرار گرفت. او همچنین هم مرز تیموریان گردید. اگرچه وی و پیشینیانش از متحدان تیموریان به شمار می‌رفتند، در این زمان این اتحاد و وفاداری با ظهور او در صحنه در بوته تردید و تعویق افتاده بود. شایان ذکر است که توسعه متصرفات جهانشاه به سمت شرق در بلبشوی پس از مرگ شاهرخ (۸۵۰ق/۱۴۴۷ م) صورت گرفته بود و حتی موقتاً هرات را نیز در برگرفته بود. لذا استمداد حسنعلی، پسر دیگر جهانشاه، از ابوسعید، بهانه‌ای به او می‌داد تا برای بازپس‌گیری مناطق متصرفه ترکمانان به سمت غرب براند. مذاکرات برای جلوگیری از پیشرفت ابوسعید نتیجه‌ای نداد اما سرنوشت به روی اوزون حسن لبخند زد. ابوسعید که با سواره‌نظام خود در جلو می‌تاخت بدون توجه به خطوط ارتباطیش و نیز سرمای سخت آذربایجان، پس از اینکه در دشت مغان در حاشیه شعب سفلای رود ارس محاصره شد، در ۱۴ رجب ۸۷۳ق/۲۸ ژانویه ۱۴۶۹م شکست سختی از اوزون حسن خورد. ابوسعید اسیر شد و پس از ده روز به قتل رسید. پس از سقوط ابوسعید، حاکمیت تیموریان در شرق ایران، افغانستان و ترکستان تا چند دهه ادامه یافت اما خطری که شایسته نام آنان باشد برای آق‌قویونلوها به‌وجود نیامد و لاجرم آق‌قویونلوها قدرت بلامنازع ایران شدند. اوزون حسن پایتختش را از دیاربکر به تبریز منتقل کرد. او با این انتخاب اقامتگاهی را برگزید که به طور سنتی پایتخت قراقویونلوها و مرکز عملیاتی ایلخانان و بازماندگانشان آل جلایر بود.


خبر ظهور شگفت‌انگیز اوزون حسن نه فقط در میان همسایگان شرقی، بلکه در بین قدرتهای غربی نیز پیچید. پاپ نیکلاس پنجم که از زمان سقوط قسطنطنیه منافع خود را در شرق مدیترانه در خطر می‌دید، در سال ۱۴۵۴م هیأتی را به ایران گسیل داشت. اوزون حسن در وهله اول برای انعقاد پیمانی علیه عثمانیان اعلام آمادگی نکرد، ولی چندی بعد در سال ۱۴۶۰م گروهی از سفیران شاهان آناتولی وارد رم شدند و از آنجا به دربار سایر شاهان اروپایی رفتند که ایلچی ترکمانان نیز در این هیأت بود. سرانجام ونیز به عنوان سخنگوی اصلی کشورهای غرب و اوزون حسن هم با موقعیت مشابهی در شرق به سال ۱۴۵۸م به توافق‌های مقدماتی رسیدند که منجر به پیمان سال ۱۴۶۴م شد و زمانی که مسأله هیأت سیاسی کاترینو زنو پیش آمد، این روابط قوت بیشتری یافت. زنو مدت زیادی در تبریز بود و از طریق همسرش که می گویند دختر برادر دسپینا خاتون بود با اوزون حسن نسبت داشت. هدف تمام این مذاکرات عملیات نظامی مشترک و یکپارچه برای از هم‌پاشی امپراتوری عثمانی بود. اوزون حسن درخواست مصرانه داشت که ونیز باید او را مجهز به توپخانه و سایر اسلحه گرم سازم تا بتواند بر عثمانیان که پیشتر به این سلاح دست یافته بودند، برتری یابد. این سلاح‌ها طبق تصمیم مجلس سنا در ۴ فوریه ۱۴۷۳م برای اوزون حسن ارسال شد.


خصومت اوزون حسن با عثمانیان بی‌سابقه نبود. در واقع اوزون حسن با ازدواج خود با دسپینا پاره‌ای از پیمانی شد که حاکمان ترابوزان، گرجستان و قرامان علیه عثمانیان منقعد کرده بودند. اوزون حسن تنها یک سال پس از آن با گسیل هیأتی به باب عالی، از سلطان خواسته بود که از باج و خراج سالانه ترابوزان چشم پوشد. در ضمن به سلطان هدایایی را یادآوری کرده بود که باب عالی هر سال ارسال می‌کرد و مدت پنجاه سال بود که قطع شده بود. کمی بعد اوزون حسن بر امارت نشین کوچک قویلوحصار حمله برد که بر راه‌های مرکزی تا شرق آناتولی و ترابوزان مسلط بود. هنگامی که محمد دوم در سال ۸۶۵ق/۱۴۶۱م آماده حمله به ترابوزان شد، اوزون حسن سپاهیان خویش را گسیل داشت تا بین ارزنجان و کماخ با او مواجه شوند؛ گو اینکه او پس از چندین برخورد بی‌حاصل، دریافت که نمی‌تواند اهداف سلطان را مهار کند و بالاجبار ناظر فتح ترابوزان به دست عثمانیان بود. از دیگر سو اوزون حسن برای حفظ تماس مستقیم با متحدان اروپایی درصدد استیلا بر پاره‌ای از سواحل آناتولی روبروی جزیره قبرس بود. راهی که از سرزمین قرامان می‌گذشت. هنگامی که در سال ۸۶۸ق/۱۴۶۴م بین اسحق و برادرش پیراحمد بر سر جانشینی پدر اختلاف بروز کرد، استمداد اسحق از اوزون حسن فرصت مقتضی را به دست داد. همه چیز آماده شد و اسحق به کمک ترکمانان تاج و تخت خود را به دست آورد. اما این وضعیت پایدار نبود و با دخالت باب عالی، در بهار همان سال قونیه، پایتخت قرامان‌‌ها، به وضع پیشین بازگشت. پس از آن اوزون حسن درصدد دخالت و تلاقی برنیامد تا اینکه در سال ۱۴۷۲م نیروی مجهزی را بظاهر علیه ذوالقدرها در ابولستان، ولی در واقع علیه قرامانها گسیل داشت. در ماه اوت، سپاهیان ترکمان توقات را غارت کردند و از طریق سیواس به قیصریه و قرامان فشار وارد آوردند. البته هدف اصلی اوزون حسن ارتباط با متحدان غربی و در ساحل مدیترانه و تحویل گرفتن اسلحه گرم بود که از ونیز بدانجا وارد می‌شد. هنگامی که خبر ویرانی و غارت توقات به سلطان محمد دوم رسید، دریافت که موقع عمل فرا رسیده است. لذا اردوی شاهی را به ساحل آسیایی بسفر منتقل کرد تا بتواند در بهار بی هیچ وقفه‌ای به سمت شرق آناتولی رهسپار شود. در نخستین برخورد میان دو نیرو در ارزنجان، پیروزی ازآن سپاهیان اوزون حسن بود اما در نبرد سرنوشت سازی که در ۱۶ ربیع‌الاول ۸۷۸ق/۱۱ اوت ۱۴۷۳م در نزدیکی روستای باشکنت در اوتلوق‌بلی رخ داد و هر دو سلطان حضور داشتند، عثمانیان پیروز شدند. نتیجه این کشمکش پیمان صلحی بود که به وسیله آن رود فرات مرز غربی امپراتوری ترکمانان شد.


از وقایع مهم پس از آن شورش پسران او اوغورلو محمد در شیراز و مقصود در بغداد (۸۷۹ق/۱۴۷۴م) و طغیان برادرش اویس در روحا (۸۸۰ق/۱۴۷۵م) شایسته ذکر هستند که با مهارت نظامی اوزون حسن سرکوب شدند.






زمان حکومت از ۸۵۷ تا ۸۸۲

شاه پیشین جهانگیر

شاه بعدی سلطان خلیل

نام کامل امیر حسین بیک بن علی بن قرا عثمان

زادروز ۸۲۸
(۱۴۲۳)

درگذشت شوال ۸۸۲
(اوایل ژانویه ۱۴۷۸)

زادگاه دیاربکر

محل فوت تبریز

همسر کیرا کاترینا

فرزندان اوغورلو محمد، خلیل سلطان، مقصود بیگ، مسیح بیگ، یوسف بیگ، حلیمه (مارتا) عالمشاه بیگم





ابن یعقوب بایسنقر


ابن یعقوب بایسنقر از امرای آق قویونلو بود (۸۹۶ه.ق.-۸۹۷ه.ق.) وی در ده سالگی به امارت رسید، ولی طولی نکشید که گرفتار طرفداران سلطنت رستم شد و ناگزیر به شروان نزد فرخ یسار پناه برد.



پایان آق‌قویونلو
پـــــــــــــــــــــایـــــــــــــــــــــانـــــــــــــــــــــــــــ
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
صفحه  صفحه 16 از 16:  « پیشین  1  2  3  ...  14  15  16 
ایران

تاریخ ایران از خوارزمشاهیان تا ابتدای صفوی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA