انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
ایران
  
صفحه  صفحه 2 از 16:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  13  14  15  16  پسین »

تاریخ ایران از خوارزمشاهیان تا ابتدای صفوی


مرد

 
انوشتکین
انوشتکین نیای بزرگ خوارزمشاهیان، جنگاوری ترک بود از اهالی غرجستان که توسط سپهسالار کل سپاه خراسان در زمان سامانیان به مزدوری گرفته شد. انوشتکین در دوران فرمانروایی سلجوقیان به سبب استعداد سرشار و کفایتی که از خود نشان داد به زودی مدارج ترقی را طی کرد و به مقامات عالی رسید تا این که سرانجام به فرمانداری خوارزم برگزیده شد. انوشتکین صاحب ۹ پسر بود که بزرگ‌ترین آنها، قطب الدین محمد نام داشت.

پس از انوشتکین، در سال ۴۷۶ خورشیدی، فرزندش محمد خوارزمشاه از جانب برکیارق به فرمانداری خوارزم رسید.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
اوزلاغ شاه
اوزلاغ شاه یا اوزلاق برادر کوچک جلال‌الدین خوارزمشاه و پسر سلطان محمد خوارزمشاه بود. ترکان خاتون همسر سلطان محمد هنگام تعیین ولیعهد سلطان محمد، به سبب اختلاف با آی چیچاک (آی جیجک ، مادر جلال‌الدین خوارزمشاه)، از اوزلاق که تحت نظر خودش تربیت یافته بود، طرفداری کرد. با تلاش ترکان خاتون، سلطان نیز اوزلاق را به ولیعهدی خود برگزید. ترکان خاتون، با نفوذ خود، نظام‌الملک صدرالدین مسعود هروی، وزیرسلطان، را برکنار کرد و یکی از غلامان خود، ناصرالدین (نظام‌الملک ) محمدبن صالح، را به وزارت سلطان محمد گمارد. بی‌کفایتی و رشوه‌خواری محمدبن صالح سبب شد که سلطان او را عزل کند، اما ترکان خاتون، محمدبن صالح را وزیر اوزلاق شاه کرد. اوزلاق شاه در آن هنگام ولیعهد بود و به این سبب، اختلاف ترکان خاتون و سلطان محمد بالا گرفت.


سلطان محمد در دوران حمله مغول اوزلاق را خلع و برادر بزرگترش جلال‌الدین را ولیعهد قرار داد. پس از آن طرفداران ترکان خاتون و اوزلاغ شاه درصدد قتل جلال‌الدین منکبرتی برآمدند و جلال‌الدین بناچار به خراسان گریخت و فتوحاتی نیز به دست آورد و قدرت و نفوذی یافت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
ترکان خاتون ( مادر سلطان محمد خوارزمشاه )
ترکان خاتون مادر سلطان محمد خوارزمشاه است، او دختر یکی از امرای ترک بود و پس از ازدواج با سلطان تکش کسان و نزدیکان خویش را در اداره کارهای دولتی دخالت داد و هر ناحیه‌ای که به دست سلطان تکش و یا پسرش سلطان محمد فتح می‌شد یکی از افراد مورد نظر ترکان خاتون به حکومت آن منسوب می‌شد. یکی از دلایل فروپاشی خوارزمشاهیان وجود دخالت‌های ترکان خاتون در امور سیاسی دانسته می‌شود. گویا غایرخان عامل حمله مغول به ایران برادرزادهٔ ترکان خاتون و تحت حمایت او بوده‌است. غایرخان شخصی بود که با کشتن تاجران مغولی و تصرف اموال آنان آتش جنگ بین ایران و مغولان را شعله‌ور کرد.

ترکان خاتون دیوان و اقطاعات جداگانه داشت و مُهرش «عصمت الدنیا والدین اُلُغ تَرکان ملکة نساءالعالمین » با علامت «اعتصمت باللّه وحده » بود. او از دورهٔ حکومت سلطان محمد با حمایت امرا و درباریان ترک بتدریج قدرت گرفت و بر امور کشور مسلط شد. او زنی خوشگذران بود و در نهان مجالس عیش و طرب داشت. تا جایی که از ارتباط و ازدواج پنهانی او با شیخ مجدالدین بغدادی، صوفی و عارف قرن ششم و هفتم ، خبر داده‌اند؛ حتی گفته شده‌است که قتل مجدالدین به فرمان سلطان محمد و به سبب رابطهٔ او با ترکان خاتون بوده‌است.

خوارزمشاه به اصرار ترکان خاتون ناصرالدین نظام‌الملک را به وزارت انتخاب کرد و چندی بعد به سال ۶۱۴ وی را به علت بی‌کفایتی عزل کرد. ترکان خاتون هنگام تعیین ولیعهد سلطان محمد، به سبب اختلاف با آی چیچاک (آی جیجک ، مادر جلال‌الدین خوارزمشاه)، از اوزلاق، پسر دیگر سلطان محمد که تحت نظر خودش تربیت یافته بود، طرفداری کرد. با تلاش ترکان خاتون، سلطان نیز اوزلاق را به ولیعهدی خود برگزید. ترکان خاتون، با نفوذ خود، نظام‌الملک صدرالدین مسعود هروی، وزیرسلطان، را برکنار کرد و یکی از غلامان خود، ناصرالدین (نظام‌الملک ) محمدبن صالح، را به وزارت سلطان محمد گمارد. بی‌کفایتی و رشوه‌خواری محمدبن صالح سبب شد که سلطان او را عزل کند، اما ترکان خاتون، محمدبن صالح را وزیر اوزلاق شاه کرد. اوزلاق شاه در آن هنگام ولیعهد بود و به این سبب، اختلاف ترکان خاتون و سلطان محمد بالا گرفت.

چنگیزخان که پیش از حمله به ایران از اختلاف ترکان خاتون و سلطان محمد آگاه شده بود، نماینده‌ای نزد ترکان خاتون فرستاد و به وی اطمینان داد که قصد تعرض به سرزمین‌های تحت ادارهٔ او را ندارد و حتی حاضر است حکومت خوارزم و خراسان را به وی واگذار کند، اما ترکان خاتون در سال ۶۱۷ هجری و با شنیدن خبر فرار سلطان محمد، خزاین را برداشت و به همراه ناصرالدین نظام‌الملک (محمدبن صالح) و زنان و فرزندان سلطان محمد از خوارزم گریخت . او هنگام ترک شهر دستور داد تا دوازده تن از ملوک و شاهزادگان اسیر در خوارزم را به قتل برسانند. وی به قلعه ایلال در مازندران پناه برد. مغولان قلعه را محاصره کردند و سرانجام، پس از چهارماه، ترکان خاتون و محمدبن صالح از قلعه فرود آمدند و تسلیم شدند. مغولان پس از کشتن مردان و همهٔ فرزندان ذکور سلطان، ترکان خاتون و زنان دیگر را به قره‌قوم فرستادند. ترکان خاتون تا سال ۶۳۰ هجری که تاریخ وفات وی‏ است، در زندان بود.

همچنین نوهٔ سلطان محمد خوارزمشاه، یعنی دختر سلطان جلال‌الدین خوارزمشاه نیز ترکان نام داشته‌است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
ترکان خاتون ( همسر ایل ارسلان )
ترکان خاتون همسر ایل ارسلان، یکی از پادشاهان معروف دوره خوارزمشاهیان بود. علاءالدین تکش پس از مرگ پدرش ایل ارسلان، مخالف به سلطنت رسیدن برادر کوچکترش، جلال‌الدین محمود سلطانشاه بود. او با قبول خراجی سالیانه از قراختائیان، به کمک آن‌ها توانست نامادری خود ترکان خاتون و برادرش سلطانشاه را از خوارزم بیرون کند. آن‌ها نیز به پیش مویدآی ابه در خراسان رفتند و ترکان خاتون به کمک طلا‌ها و جواهراتی که از خوارزم آورده بود مویدآی ابه را وادار حمله به خوارزم کرد. مویدآی ابه هم توانست از اطراف سپاهی تشکیل دهد و همراه با ترکان خاتون و سلطانشاه به طرف خوارزم حرکت کرد اما در نزدیکی خوارزم سپاه تکش به آن‌ها حمله کرد و لشگرشان را نابود و خود مویدآی ابه را دستگیر کرد و کشت ولی ترکان خاتون و سلطانشاه توانستند به دهستان فرار کنند؛ تکش هم در پشت سر آن‌ها به دهستان آمد و توانست به ترکان خاتون دست یابد و او را بکشد.





دوران خوارزمشاهیان

نام کامل ترکان خاتون

محل مرگ دهستان

دودمان خوارزمشاهیان

دین مسلمان
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
تیمور ملک
تیمور ملک یکی از قهرمانان تاجیک و رهبر مدافعان خجند در زمان حمله مغول به خوارزمشاهیان بود. پس از محاصرهٔ سمرقند و اشغال آن شهر محمد خوارزمشاه به داخل مرزهای کنونی ایران و به یکی از جزایر جنوب دریای خزر پناه برد و پس از آن دیگر چاره‌ای برای سازمان دهی مبارزهٔ ضد مغول نیاندیشید.

پس از قتل عام سمرقند آن قسمت از لشکر مغول که برای گرفتن خجند اعزام شده بود، اگر چه مدت زیادی این شهر باستانی تاجیکان را در محاصره داشت به اشغال آن نایل نشد. از این رو پس از تصرف بخارا و سمرقند یک واحد بزرگ از سربازان مغول به یاری محاصره‌کنندگان خجند آمدند و بدین ترتیب ده‌ها هزار نفر قوای چنگیزی در اطراف شهر تجمع کردند. رهبری دفاع از شهر در این هنگام برعهده تیمور ملک بود. مدافعین شهر فقط آنگاه به ترک شهر مجبور شدند که دیگر امکان مقاومت در برابر دشمن نمانده بود. آنها به جزیره ای واقع در رود سیحون ظاهراً یک کیلومتر پایین تر از شهر رفته و سنگر گرفتند و از آن جا مبارزهٔ خود را علیه استیلاگران ادامه دادند. این جزیره برای دفاع بسیار مناسب بود. زیرا در جایی واقع گردیده بود که دشمن نمی‌توانست آن را هدف قرار دهد. وقتی که مغول‌ها در مقابل این سنگر مدافعین خجند عاجز ماندند تصمیم گرفتند که بر روی رود سیحون سدی بسازند و بدین وسیله خود را به جزیره برسانند. بدین منظور اسرای نظامی را به حمل سنگ از کوه و ساختن سد وادار کردند. سربازان تیمور ملک برای بی اثر کردن تیر دشمن روی کشتی‌های خود را با نمد پوشانده و با گل انداوه کردند. آنها شب هنگام و بامدادان با چنین کشتی‌هایی به ساحل نزدیک می‌شدند و به قوای مغول حمله می‌آوردند و سد آنها را ویران نموده باز می گشتند. قهرمانی های مدافعین خجند یکی از درخشان‌ترین صفحات تاریخ خلق تاجیک به شمار می آید.

آنها به رغم نیروی نابرابر خود، مبارزه را در مقابل قشون پرشمار دشمن قطع نکردند. لیکن وقتی که ذخیرهٔ خواربار به آخر رسید تیمور ملک مجبور شد جزیره را ترک کند. در نزدیکی شهر خجند در جنگی که درگرفت تقریباً تمامی سربازان تیمور ملک هلاک شدند. ولی تیمور موفق شد با عدهٔ کمی از هلاکت رهایی یابد و خود را به خوارزم و در جایی که بقیهٔ قشون قلع و قمع گردیدهٔ خوارزمشاه در آن جمع آمده بودند برساند.

تیمور ملک تمام مردان جنگی را در خوارزم متحد نموده و چندین بار علیه استیلاگران مغول به عملیات جنگی دست زد. وی بر دشمن چند ضربهٔ شدید وارد آورده و حتی موفق شد شهر یانیکنت را یکی از بزرگ ترین شهرهای منطقهٔ سفلای رود سیحون بود، تصرف نماید ولی از آنجا که بین تیمور ملک و دیگر سرلشکران خوارزمشاه وحدت و تفاهم موجود نبود او نتوانست این کامیابی نظامی خود را توسعه بخشد و ناچار به خوارزم مراجعت نمود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
رکن‌الدین غورسانچی
رکن‌الدین غورسانچی به صورت عورسانحی یا اعورسانسی یا اغورسایسی یا اعورسایسی یا اغورسایی نیز آمده‌است. پسر علاءالدین محمد خوارزمشاه و برادر کوچکتر جلال‌الدین خوارزمشاه بود. او به سال ۶۰۱ هجری قمری ولادت یافت و به سال ۶۱۹ درگذشت . در تاریخ جهانگشای جوینی آمده : «بوقت آنک سلطان محمد از عراق بازگشت پسر خود سلطان رکن‌الدین را که غورسانجی نام او بود نامزد ملک عراق کرد...».
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
غایرخان
غایرخان یا اینالچق حاکم شهر اترار (فاراب) در زمان سلطنت خوارزمشاهیان بود. او با ترکان خاتون مادر خوارزمشاه خویشاوندی داشت. از غایرخان به عنوان مسبب حمله مغول به ایران یاد می‌شود.

چنگیز خان ایجاد رابطه با سلطان محمد خوارزمشاه را وسیله‌ای برای برقراری تجارت بین دو دولت می‌دانست. در همین جهت اولین سفیر سلطان خوارزم را هم در جلوی دروازهٔ پکن پذیرفت و ضرورت تجارت بین مغول و قلمرو سلطان را لازمهٔ ایجاد روابط دوستی اعلام کرد. در جریان همین احوال تعدادی بازرگان مسلمان از قلمرو سلطان پاره‌ای اجناس به ولایت خان مغول بردند و چنگیز هرچند در آغاز ورود با آنها با خشونت رفتار کرد، سرانجام از آنها دلجویی نمود و آنها را به خشنودی بازگرداند. در بازگشت آنها، تعدادی بازرگان مغول که تعدادشان به ۴۵۰ نفر می‌رسید و ظاهراً اکثر آنها نیز مسلمانان ولایت وی بودند با پاره‌ای اجناس به همراه ایشان و با نامه‌ای شامل توصیهٔ آنها و درخواست برقراری رابطه بین دو دولت، به قلمرو سلطان خوارزمشاه فرستاد، اما غایرخان این بازرگانان را هنگامیکه از سرحد آن ناحیه وارد قلمرو سلطان می‌شدند را به طمع مال و به اتهام جاسوسی در همانجا توقیف کرد و سپس با اجازهٔ سلطان محمد خوارزمشاه که در آن هنگام در ولایت عراق بود و گزارش غایرخان را نشانهٔ سوءنظر چنگیز تلقی کرد، تمامی این بازرگانان را قتل عام کرد. سفیری هم که بعد از آن از جانب چنگیز آمد و حامل اعتراض خان مغول و مطالبهٔ جبران این واقعه بود، به قتل آمد و خان مغول به تلافی این اهانت هجوم به قلمرو سلطان را اجتناب ناپذیر یافت.

چنگیز خان پس از حمله به ایران، اترار را محاصره کرد. محاصرهٔ اترار ۶–۵ ماه طول کشید و مقاومت این شهر از دیگر شهرهای ماوراءالنهر بیشتر بود. حاکم شهر غایرخان می‌دانست که چنگیز انتقام سفرای خود را از او خواهد کشید، تا آخرین لحظه پایدارای کرد و چون بالاخره از سلطان محمد کمکی به او نرسید شهر به تصرف دشمن درآمد و حاکم را زنده دستگیر کرده و به نزد چنگیز آوردند. چنگیز فرمان داد نقره داغ کنند و در گوش و چشم او بریزند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
مرد

 
غیاث‌الدین
غیاث‌الدین خوارزمشاه هشتمین شاه از خوارزمشاهیان بود. وی بعد از کشته شدن پدرش سلطان محمد خوارزمشاه، به کرمان که قلمرو او در ایام حیات پدرش بود آمد و چون کوتوال قلعه گواشیر او را بدانجا راه نداد، غیاث‌الدین به عراق آمده لشکریان متفرق پدر و اعیان و سران سپاه او را دور خود جمع کرد و از آن جمله براق حاجب و یغان طایسی که دائی او بودند. غیاث‌الدین پس از استیلا بر عراق و خراسان و مازندران به آذربایجان آمد و پس از آن عازم فارس شد و به سال ۶۲۱ هجری قمری به شیراز وارد شد و اکثر بلاد فارس را گرفت. در همین اوقات بود که خبر رسیدن مغول به ری و ویران کردن بلاد متعلق به غیاث‌الدین رسید و سلطان به درخواست ناصر خلیفه، به عراق بازگشت، و از سوی دیگر جلال‌الدین خوارزمشاه برادر وی از هند به کرمان آمد و پس از آن عازم شیراز و اصفهان شد. غیاث‌الدین به مقابله ٔاو شتافت و سرانجام مغلوب گردید و جلال‌الدین بر ری مسلط شد، و غیاث‌الدین مدتی نزد برادرش بود تا آنکه بسبب خطائی که از او سر زد به خوزستان گریخت و پس از آن به کرمان نزد براق حاجب آمد. سرانجام به دست همین براق به سال ۶۲۷ هجری کشته شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
کوچلُک خان
کوچلُک خان سرکردهٔ قوم نایمان بود. کوچلک خان پسر تایانک خان و پادشاه قوم نایمان و هم‌دوران با دودمان خوارزمشاهیان و چنگیز خان مغول بود. وی به سال ۶۰۷ هجری قمری به یاری سلطان محمد خوارزمشاه شتافت و سلطان محمد به کمک او سلسله ٔ قراختائیان را برانداخت . پس از آن کوچلک خان در ترکستان شرقی استقرار یافت تا به سال ۶۱۵ هجری قمری با چنگیزخان جنگ کرد و از کاشغر به سوی بدخشان گریخت و در آن حدود به قتل رسید و دولت قوم نایمان بدین ترتیب منقرض گردید.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
مرد

 
ناصرالدین نظام‌الملک
ناصرالدین نظام‌الملک یا محمدبن صالح ، ملقب به ناصرالدین و نظام‌الملک، وزیر سلطان محمد خوارزمشاه است، خوارزمشاه پس از عزل وزیر خود، نظام‌الملک محمد بن بهاءالدین مسعود هروی، او را که از غلام‌زادگان ترکان خاتون بود به اصرار ترکان خاتون به وزارت انتخاب کرد و چندی بعد به سال ۶۱۴ وی را به علت بی‌کفایتی عزل کرد.
ترکان خاتون در هنگام حمله مغول پس از گشوده شدن جزجانیه (کهنه‌گرگانج) به‏ همراه وزیر خود، ناصرالدین نظام‌الملک، با همهٔ‏ گنجینه‏ها و اموال گران‌بهای شاهی به دژی در لاریجان رفت و درآن‏جا پناهنده شد. ولی مغولان در سال ۶۱۷ هجری آن‏جا را نیز اشغال کردند، ترکان خاتون و وزیر وی و فرزندان‏ خوارزمشاه را دستگیر کردند و پس از کشتن مردان، ترکان خاتون و زنان دیگر را به قره‏قوم فرستادند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
صفحه  صفحه 2 از 16:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  13  14  15  16  پسین » 
ایران

تاریخ ایران از خوارزمشاهیان تا ابتدای صفوی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA