انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
ایران
  
صفحه  صفحه 11 از 14:  « پیشین  1  ...  10  11  12  13  14  پسین »

Mazandaran | مازندران


مرد

 
اطلاعات کلی

زادروز ۲۲۴ هجری قمری
آمل, طبرستان

درگذشت ۳۱۰ هجری قمری
۱۷ فوریه ۹۲۳ میلادی
بغداد

آرامگاه بغداد

محل زندگی آمل،ری،مصر،بغداد

ملیت ایرانی

نام‌های دیگر امام طبری

پیشه نویسنده, عالم, مورخ, مفسر, فیلسوف

نقش‌های برجسته تفسیر،نویسنده،تاریخ نگار

سبک طبری

لقب امام طبری ، امام المورخین ، ابوالمفسرین

دوره قرن سوم هجری

مذهب اسلام،سنی

منصب اولین مفسر قرآن, نویسنده تاریخ بزرگ طبری و رساله

آثار تاریخ الرسل و الملوک, تفسیر طبری

والدین پدر: جریر علی طبری



پایان
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
مرد

 
ابن ربن طبری
اِبْن ِرَبَّان طَبری، با عنوان کامل ابوالحسن علی ابن سهل ربان طبری، در ایران ربن طبری پزشک بزرگ ایرانی سده ۳ قمری (۹ میلادی) و استاد زکریای رازی بوده است.


از تاریخ تولد و درگذشت،، نام دقیق او و پدرش اطلاعات درستی در دسترس نیست ولی زادگاه او در آمل بوده و مهم‌ترین اطلاعاتی که دربارهٔ زندگی او در دست است، اطلاعاتی است که خود در کتاب‌هایش آورده‌است.

به سبب همزمانی او با متوکل عباسی می‌توان گفت که وی تا اواخر نیمه اول قرن ۳ (قمری) زنده بوده‌است. عده‌ای با توجه به اینکه «ربن» و «راب» از القاب روحانیون یهود است، او را یهودی انگاشته‌اند.برخی نیز او را در ابتدا زرتشتی دانسته‌اند. در حالی که خود در کتاب «الدین و الدولة» آورده‌است که ابتدا مسیحی بوده و سپس با تعمق در اندیشه‌های اسلامی و معانی قرآنی به اسلام گرویده‌است و البته در جایی تایید نشده.


ابن ربن پزشکی را نزد پدرش آموخت، سپس با استفاده از آثار یونانیان و دانشمندان دیگر آن را تکمیل کرد او استاد زکریای رازی است. جوانی‌اش را در طبرستان گذراند. سپس در ۲۲۴ (قمری) به عراق رفت و در سامرا اقامت گزید و مورد احترام معتصم قرار گرفت. او در زمان متوکل و با راهنمایی و در منادمت او اسلام را پذیرفت.

ابن ربن از نظر علمی چنان مقامی داشت که او را همطراز رازی و مجوسی و ابن سینا نام برده و یکی از ۴ دانشمند و پزشک بزرگ مسلمان دانسته‌اند. او مسری بودن سل ریوی کشف کرد.


آثار بسیار به او نسبت داده شده که برخی به دست ما رسیده‌اند و از برخی نامشان باقی‌است. معروف‌ترین آثار او:




فردوس الحکمة، دائرةالمعارفی است طبی و یکی از قدیمی‌ترین و معتبرترین آثار جامع طب اسلامی و از نخستین کتابهای طبی اسلامی. ابن ربن در تألیفات این کتاب از آثار بقراط، جالینوس، ارسطو، یوحنا برماسویه، حنین بن اسحاق و رساله‌های هندی و دیگر آثار گذشتگان بهره برده.

الدین و الدولة فی اثبات نبوة النبی محمد (ص). در این کتاب، ابن ربن حقانیت دین اسلام و برتری آن را بر ادیان دیگر مورد بررسی قرار داده و اطلاعاتی دربارهٔ ادیان هند و فرق گوناگون اسلام و مسیحیت و غیره آورده‌است.

تحفة الملوک

کتاب فی الامثال و الادب علی مذاهب الفرس و الروم و العرب

کتاب منافع الاطعمة و الاشربة و العقاقیر

کتاب عرفان الحیوة یا ارفاق الحیاة

کتاب فی ترتیب الاغذیة

کتاب فی الحجامة

حفظ الصحة

کتاب الرد علی اصناف الناصری

الکتاب اللؤلؤ.





زادگاه آمل

درگذشت بغداد یا مصر

آرامگاه نا مشخص

ملیت ایرانی

پیشه فیلسوف و پزشک

سال‌های فعالیت قرن چهارم یا سوم

نقش‌های برجسته نویسنده اولین کتاب جامع فلسفه پزشکی

لقب شیخ الکتاب

مذهب مزدیسنا

آثار فردوس الحکمة، طب الکتبو رساله‌های بسیاری به عربی و فارسی و سوئدی
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
مرد

 
محمد بن محمود آملی



محمد بن محمود آملی پزشک،فیلسوف شهیر ایرانی از مازندران که در قرن هشتم قمری می‌زیست.

علامه محمد بن محمود ملقب به شمس الدین آملی از علما و محققین و پزشک بزرگ شیعه در قرنهای هفتم و هشتم هجری است. تاریخ ولادت او مشخص نیست ولی می‌توان گفت که ایشان در نیمه دوم قرن هفتم هجری در آمل به دنیا آمد و برای تحصیل علوم مختلف محضر استادان بزرگی را در چند شهر درک نمود و سپس در زمان الجایتو بنا به درخواست آن پادشاه به سلطانیه رفت و مورد احترام وی و وزیرش خواجه رشید الدین فضل الله همدانی قرار گرفت و مدرس مدرسه سلطانیه شده و بعد از مرگ آن پادشاه و اختلال امور آذربایجان چندی در سیاحت بلاد گذرانید تا اینکه در زمان فرمانروایی شاه شیخ ابواسحق به شیراز رفت و همانجا متوطن شد و به تدریس و تالیف پرداخت. اصالت وی از خوران از توابعایوان که ناحیه ای بین کرمانشاه و ایلام است بوده و این منطقه در زمان کنونی در استان ایلام قرار دارد.

وی همچنین با جمال الدین حسن بن یوسف بن علی بن مطهر معروف به علامه حلی متوفی به سال ۷۲۶ هـ.ق و قاضی عضدالدوله ایجی از علمای اهل سنت متوفی به سال ۷۵۷ هـق معاصر بود و طریق مجادله و مناظره می‌پیمود.

علامه آملی در دوران عمرش مسافرت‌هایی زیادی نمود و از این راه دانش‌های فراوانی کسب کرد وی در زبان فارسی و عربی مهارت بسزایی داشت و در هر دو زبان تالیفات زیادی داشت از جمله تالیفات مشهور او در زبان عرب شرح کلیات قانون ابن سینا است که در سال ۷۵۳ هـ.ق تمام کرد و شرح بر مختصر الاصول ابن صاحب که قاضی عضدالدین ایجی به مذاق اهل تسنن شرح کرده بود و وی به مذاق شیعه نوشته و در آن عقاید عضدالدین ایجی را رد کرده‌است. از دیگر تالیفات وی شرح کلیات طب سید شرف الدین ایلاقی است. نفایس الفنون فی عرایس العیون اما مهمترین اثر شمس الدین آملی کتاب نفائس الفنون فی عرایس العیون است که از جمله کتب معتبر فارسی شمرده می‌شود و درباره شرح موضوعات مختلف علوم است و در آن بالغ بر ۱۲۰ نوع از علوم و چندین فنون مختلف یاد شده‌است.

آنطوری که در تاریخ ادبیات ایران تالیف دکتر ذبیح الله صفا آمده‌است کتاب نفایس الفنون فی عرایس العیون حکم دائرةالمعارف جامع و مفصلی در علوم قدیم دارد که شمس الدین آملی آن را با نهایت تبحر و دقت نوشته و در همه ابواب چنانکه باید از عهده کار دشوار خود برآمده و مطالب غامض علمی را با انشایی درست و متقن به صراحت و روشنی ادا کرده‌است.

انشاء علامه آملی در این کتاب به شیوه عمومی نوشته می‌شده‌است ملاحظه می‌شود همان شیوه‌ای که در آثار خواجه نصیرالدین طوسی و علامه قطب الدین شیرازی هم می‌بینیم.

شمس الدین محمود پیش از شروع به بحث درباره اقسام علوم مقدمه‌ای بر سه فایده ترتیب داد یکی بیان شرف علم، دوم تقسیم علوم، سوم در ترتیب کتاب و آن فایده در تقسیم علوم است با آنکه به کوتاهی پرداخته شده برای شناخت نظر قدما درباره علوم و تقسیمات آن سودمند به نظر می‌آید بعد از این مقدمه شمس الدین به بحث درباره علوم اوایل متضمن هفتاد و پنج علم که آن بر سی و شش فن نهاده شده شد قیام کرد و هر فن را به فصولی تقسیم نمود. تالیف وی تالیف کتاب نفایس الفنون فی عرایس العیون را به سال ۷۳۶هـ.ق آغاز نموده و بعد از سال ۷۴۲ هـ.ق آن را به نام شاه شیخ ابوسحق اینجویه انجام برد و در قسمت تاریخ آن ذیل وقایع را تا مرگ سلطان ابو سعید به سال ۷۳۶ امتداد داده‌است.



از تاریخ وفات وی صریحاً اطلاعی در دست نیست ولی می‌توان گفت که مشارٌ‌الیه تا اواخر قرن هشتم زنده بود.
آرامگاه

قبر وی در آرامگاه مصلی در شیراز قرار دارد چنان که صاحب شد الازار که با وی دوست بوده است این گزارش را داده است. در ضمن نباید وی را با شخصی که در مقبره بقعه شمس آل رسول است,و در کتیبه آن نوشته الشمس الدین المحمد بن محمود بن محمود علی آملی یکی دانست.


همچنین وی به زبان‎های فارسی و عربی شعر می‌سرود و در مقدمه نفایس الفنون بعضی از اشعار خویش را به مناسبت‌هایی آورده‌است به طور نمونه دربارهٔ توحید می‌گوید:



خداوندی که او داند که چون است***چو او از هر چه من دانم فزونست
نه هرگز کبریائیش بدایت***نه ملکش را سرانجام و نهایت
بدین آلت که عقل او را زبان گفت***ثنای حضرت او چون توان گفت
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
سراج قمری


سراج‌الدین قُمری آمُلی معروف به سراج قمری یا قمری آملی (زادهٔ میانه‌های سدهٔ ششم قمری در آمل- درگذشتهٔ ۶۲۵ ق.)، از شاعران پارسی‌گوی نیمه دوم سدهٔ ششم و اوایل سدهٔ هفتم است.

برخی او را خوارزمی و بعضی گرگانی دانسته‌اند ولی غالباً او را آملی می‌دانند. وی با عمادی شهریاری و کمال اسماعیل هم‌روزگار بوده و مداحی سلطان غیاث‌الدین ملکشاه خوارزمی را می‌نموده‌است.

دیوان سراج قمری سیزده هزار بیت دارد و سراینده‌ای هجوگو و بذله‌پرداز است.

از سراج قمری حدود ۲۰۰ رباعی برجای مانده‌است که برخی از آن‌ها در ردهٔ خمریات جای می‌گیرد. سروده‌های او دربرگیرندهٔ قصیده‌ها و قطعات و رباعیات است و یک «کارنامه» هم دارد که در قالب مثنوی است. در برخی منابع، او را شاگرد امام فخر رازی و استاد خواجه نصیرالدین طوسی دانسته‌اند. سراج آملی قصیده‌ای نیز در ستایش صوفی نامور روزگار خود، سیف‌الدین باخرزی (درگذشتهٔ ۶۲۹ ق) دارد و در آن آرزوی دیدار او را کرده‌است.

دیوان سراج الدین قمری آملی در سال ۱۳۶۸ به تصحیح دکتر یدالله شکری به چاپ رسید که اساس آن دستنویسی است که عمر بن محمد لالای مروزی آن را در جمادی الاول سال ۷۱۶ ق نوشته‌است و اکنون در کتابخانه چستربیتی ایرلند نگهداری می‌شود. این دیوان دربردارنده ۷۰۰۰ بیت شعر است. در بخش رباعیات این دیوان، ۱۴ رباعی از امامی هروی نیز داخل رباعیات سراج الدین شده و از چشم مصحح دیوان او پوشیده مانده‌است.



رساله چنگ از سراج الدین قمری آملی (م.635ه) که آن را به نظم و نثر مسجع ساخته است.رساله در موضوع آواز خوش و غم انگیز چنگ است که چگونه حالات و هیجانات درونی انسان را می توان در آن پدید آورد.ازین رساله یک نسخه استنساخ شده در سال 745 به خط نسخ ریز آراسته در موزه تاشکند به شماره 4021 نگهداری می شود و هنوز به جهان علم شناسانده نشده است.


آرامگاه او را در ترکیه یا چرنداب می دانند.ولی شواهد نشان می دهد او را بعد از مرگ در چرانداب مقبرةالوزرا دفن کرده اند.
منابع
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
ابن اسفندیار



بهاءالدین‌ محمد بن‌ حسن‌ بن‌ اسفندیار کاتب‌ معروف به ابن اسفندیار مورخ قرن ششم و هفتم و اهل شهر آمل می‌باشد. وی مؤلف تاریخ طبرستان است.

وی در هنگام کشته شدن رستم بن اردشیر، اسپهبد باوندیان تبرستان، در بغداد بود. کتاب تاریخ تبرستان وی توسط ادوارد براون به انگلیسی ترجمه گشت و در سال ۱۹۰۵ میلادی منتشر شد.

این کتاب بجز اطلاعات جغرافیایی و تاریخ اخوال برزگان و شاعران به زبان طبری را نیز در خود جا داده است . وی همچنین در سفر به خوارزم ترجمه ابن مقفع از نامه تنسیر را یافت و به کتاب خود افزود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
اولیاءالله آملی



محمد بن حسن آملی معروف به اولیاءالله یا مولانا اولیاءالله آملی از علما و تاریخ نگاران قرن هشتم و از اهالی آمل بوده‌است. او نویسنده و تاریخ نویس پرآوازهٔ مازندرانی که تاریخ رویان را در مورد پدید آمدن ولایت رویان و رستمدار و شرح حال سلاطین غرب مازندران را به رشتهٔ تحریر در آورد این کتاب از منابع ارزشمند حوادث گذشتهٔ مازندران به شمار می‌آید نام اصلی او محمد بن حسن آملی است و مورد توجه ملک فخرالدوله حسن بن شاه کیخسرو پادشاه مازندران، از سلسلهٔ باوندیان کینخواریه بوده و پس از قتل ملک مزبور به دست پسران افراسیاب چلاوی در ۷۵۰ که ناامنی آمل را فرا گرفته بود اولیا الله آملی نیز از آمل به رویان مهاجرت کرد و مورد توجه ابوالمعانی فخردالدوله شاه غازی بن زیار بن کیخسرو و از شاهان پادوسبانی واقع شد و بنا به خواهش وی تاریخ رویان را تألیف کرد این تاریخ، مشتمل بر شرح اوضاع تاریخی مازندران و رویان تا سال ۷۵۰ هجری که در مقدمهٔ تاریخ ظهیرالدین مرعشی آمده‌است و مورخ مزبور از آن استفاده نموده‌است.

آثار:


تاریخ رویان

جغرافیا مازندران
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
میر حیدر آملی
بهاء الدین سید حیدر بن علی بن حیدر معروف به شیخ حیدر آملی یا میر حیدر آملی یا سید حیدر آملی (زاده:۷۲۰هجری آمل) عارف و صوفی و مفسر شیعه دوازده امامی قرن هشتم است. وی از نوادگان علویان مازندران است که تبارش به علی بن حسین، امام زین العابدین -امام چهارم شیعیان- می‌رسد.





میر حیدر، در آمل چشم به جهان گشود و تا میان‌سالی به کارهای دیوانی و دولتی مشغول بود. اما در میانه عمر سودای دانش اندوختن در سر گرفت و رهسپار نجف شد و تا پایان زندگی در همان شهر ماند.


نام او بیش‌تر به سبب نظریاتش در بارهٔ عرفان و حکمت مطرح شده‌است. میر حیدر را از بزرگ ترین عارفان شیعی می‌دانند. در رساله‌های غربی نوشته‌است علم میر حیدر فراتر از دریاها است. او دارای چهل رساله‌است که از جمله می‌توان به جامع الاسرار و منبع الانوار که برای تبیین دیدگاههای اخل تصوف و شیعیان است، اشاره کرد. وی تشیع و تصوف حقیقی را نزدیک به یکدیگر می‌داند. میرحیدر آملی مرد بزرگ تاریخ و عرفان ایران بوده‌است.

صاحب ریاض العلما می‌نویسد: فاضل عالم جلیل مفسر فقیه محدث و از بزرگان علمای امامیه‌است و از تالیفات او تفسیری موسوم به محیط الاعظم می‌باشد. و باز می‌گوید: من تعدادی از مسائل فقهی و کلامی را که سید آن‌ها را از فخرالدین، فرزند علامه پرسید و جواب‌هایی که به آن سوالات داده شده را دیدم.

پروفسور هانری کربن در مقدمه رصین و وزینش بر جامع الاسرار سید حیدر آملی می‌نویسد: سید حیدر آملی یکی از بزرگ‌ترین متفکران مذهب شیعه است که به سال ۷۲۰ هجری متولد شده. او یکی از ارکان فلسفه و معنویت مذهب تشیع دوازده امامی است.



حیدر آملی بخش بزرگ جوانی درخشان خود را در آمل در ایالت طبرستان گذراند. در اثر پیچ و خم زمانه و یورش مغولان نشانه‌ای از آثار قدیمی باقی مانده‌است. با توجه به وضعیت خانوادگی و مشاغلی که حیدر آملی در جوانی در دربار امیر به عهده داشته، زندگی او با یکی از پرآوازه‌ترین خاندان‌های فرمانروایی مازندران یعنی خاندان باوندیان (موسوم به کینخواریه) پیوند دارد. حیدر آملی با تجدید خاطره امیر که در خدمت او بوده، با افتخار نسب او را به ساسانیان می‌رساند. در همان سالی که امیر به قتل رسید و خاندان باوندیان از میان رفت (۷۵۰ ه)، حیدر آملی تصمیم می‌گیرد تا به زندگی موفق و این جهانی خود پایان داده و به سوی خدا برود. (پایان دوره ایرانی). (هانری کربن زندگی سید حیدر را در سه قسم کلی بیان می‌دارد: الف: دوره ایرانی: تا ۳۰ سالگی (سال ۷۵۰)، دوره اول عراقی (از سال ۷۵۲ تا ۷۶۸) دوره دوم عراقی، (از سال ۷۶۸ تا ۷۸۷) می‌توانیم تاریخ تولد سید حیدر را در آمل با اختلاف یک سال معلوم نماییم:۷۲۰ (شاید ۷۱۹ اما به احتمال زیاد ۷۲۰). سید حیدر بن علی بن حیدر عبیدلی حسینی آملی به یکی از خانواده‌های بزرگ سید آمل تعلق داشت. شهری که ساکنان آن از همان آغاز شیعه و عالم بودند. اگر فاصله یک ساله میان حرکت از آمل و ورود به اماکن مقدس اسلام در سال ۷۵۱ را به حساب نیاوریم، می‌توانیم بگوییم که دوره ایرانی سید حیدر از سال ۷۲۰ تا ۷۵۰ هجری بوده‌است. بنابراین سید حیدر آمل را در سال ۷۵۰ هجری ترک کرد، یعنی در همان سالی که امیر او به قتل رسید. خود او می‌گوید که در این زمان سی ساله بوده‌است. در این فاصله سید حیدر آموزش‌های اصلی را دیده و نخستین تجربه خود از زندگی را کسب کرده بود. او در جامع الاسرار می‌گوید که از همان آغاز جوانی و حتی کودکی با علاقع فراوان به مطالعه عرفان شیعی دوازده امامی پرداخت. زائر ما با ترک همه چیز، جز خرقه‌ای ژنده از مال دنیا نگه نمی‌دارد و برای زیارت اماکن مقدسه تشیع و سپس بیت المقدس و مکه قدم در راه می‌گذارد. بدین ترتیب دوره عراقی یا بهتر بگوییم نخستین مرحله این دوره آغاز می‌شود. سید حیدر به مکه و مدینه می‌رود، اما به علت وضع مزاجی به عراق بازمی گردد. تذکره نویسان می‌گویند که در نخستین مرحله این دوره، سید حیدر از تعلیمات دو شیخ بزرگوار، مولانا نصیر الدین کاشانی حلی و شیخ فخرالمحققین محمد بن حسن بن مطهر حلی استفاده کرد. فخرالمحققین فرزند علامه حلی بود که در نزد نصیرالدین طوسی و کاتبی قزوینی تعلیم دید و خود یکی از اساتید کلام شیعی این دوره بود. سید حیدر از حسن بن حمزه هاشمی روایت می‌کند در سال ۷۶۱ از فخرالمحققین اجازه روایت دریافت کرد و به درخواست او رساله رافعه الخلاف را نوشت و برای مدتی به مکاتبه علمی با او پرداخت. یادآور می‌شویم که آخرین تاریخ تحریر رساله العلوم العالیه یعنی سال (۷۸۷ ه) مربوط می‌شود به زمانی که سید حیدر شصت و پنج سال بود. از این پس دیگر اطلاعی از او نداریم و نمی‌دانیم در چه زمان و شرایطی این دنیا را ترک گفته‌است. علامه حسن‌زاده آملی در این باره می‌فرمایند: «فعلا در جنب مسجد امام حسن عسکری (ع) در آمل قبری به نام میرحیدر آملی. ولیکن مسلم است که غیر از سید حیدر است. زیرا ایشان خودش می‌نویسد:» من از آمل بیرون رفتم «. وی در حله وفات کرده‌است.» پس از سال ۷۸۷ اثری از حیدر آملی در این جهان فانی نمی‌یابیم. این دوره از زمان حمله تیمور لنگ به مازندران دور نیست و دلیلی نداریم که سید حیدر به زادگاه خود بازگشته باشد. یا گفته می‌شود او را بعد مرگش به زادگاه خود آورده‌اند. گفتنی است که سید حیدر آملی، دو معاصر همنام دارد:

سید حیدر بن علی که بایستی مولف کشکول در سال ۷۳۵ هجری بوده باشد.
سید حیدر بن علی بن حیدر که در سال ۷۵۹ (دقیقا دو سال پیش از سید حیدر آملی) از فخر المحققین اجازه دریافت کرد. بنابراین سه شخصیت معاصر همنام، سید حیدر داریم که دو تن از آنان با اختلاف دو سال از یک استاد اجازه دریافت کرده‌اند.
البته این است که شخصی که در آرامگاه میر حیدر آملی دفن می باشد سید حیدر آملی است که با نام کامل سید میر سید حیدر آملی است.



او آثارهای متفاوتی از علم تصوف و نگاه به امامان شیعه داشته‌است تفسیر قرآن و کتاب‌های بحث در علم و فلسفه از بزرگترین آثار کتاب‌های فلسفه در جهان است که در اکثر دانشگاه‌های معتبر دنیا در حال تدریس می‌باشد. آثار گران‌بهایی از وی در موضوع‌هایی چون تفسیر قرآن با عنوان تفسیر محیط الاعظم، نص النصوص و رساله العلوم العالیه بر جای مانده‌است. نص النصوص، درحقیقت، شرحی بر فصوص الحکم ابن عربی است.


در حال حاضر بزرگداشت‌های برای او گرفته می‌شود و دو تندیس یکی در زادگاهش و دیگری در فرانسه برای او ساخته‌اند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
طالب آملی



محمد طالب آملی (زادهٔ ۹۹۴ در شهرستان آمل – درگذشتهٔ ۱۰۳۶ هجری قمری در لاهور) از شاعران بزرگ پارسی‌گوی سدهٔ یازدهم قمری است. او در ریاضیات، نجوم، حکمت و عرفان دستی قوی داشته یکی از تواناترین شاعران سبک هندی است. طالب آملی پس از شاعرانی چون فردوسی و خیام، سومین شاعر از نظر تعداد ابیات شعری در میان شاعران ایرانی لقب گرفته است. طالب آملی در ایران کمتر از شاعران بزرگ دیگر مورد توجه قرار گرفته است و خود نیز در زمان حیاط در غربت به سر می‌برد و از این رو او را شاعری مظلوم و غم دیده می‌نامند.


محمد آملی متخلص به طالب در سال ۹۹۴ قمری در آمل به دنیا آمد. در شعرش بارها اشاره کرده‌است که روستازاده‌است. بعضی می‌گویند زادگاه وی روستای کرچک لاریجانی است و عده‌ای به این موضوع به دیدهٔ تردید می‌نگرند. طالب یکی از دردمندترین شاعران سبک هندی است. پدر طالب از نظر وضع مادی دارای شأن و شوکتی بود بنا به منظومه طالبا، پدر طالب صاحب املاک و اموال فراوانی بود و از نظر مادی در جایگاه بالایی قرار داشت. پدر طالب از همسر اول خود دارای دو فرزند بنامهای ستی النساء بیگم و سید محمد بوده که در همان اوان جوانی همسرش دارفانی را وداع کرده است واز همسر دوم خود نیز فرزندی بنام سید علی یا سبز علی داشته است. طالب آملی در طول چهار سال تحصیل در مکتب علاوه بر حفظ قرآن، در علوم متداول آن زمان مانند سیاق و هندسه، فقه، هئیت، عروض، ادبیات عرب، شعر و حکمت را یاد می‌گیرد. او همچنین استادی مسلم در نوشتن انواع خطوط ایرانی شد که او را سرآمد اقران می‌کند.


طالب خیلی زود و در آغاز جوانی به شهرت رسید. در سال ۱۰۱۰ از مازندران کوچ کرد و به کاشان و اصفهان سفر نمود و از آن‌جا به مشهد رفت و آن‌گاه به قندهار کوچ کرد و در سال ۱۰۱۷ از آن‌جا راه هندوستان در پیش گرفت و برای همیشه ترک وطن نمود.

در هندوستان به شاگردی میرزا غازی بیک وقاری پرداخت. پس از ورود به دربار گورکانیان، در مدح جهانگیرشاه و اعتمادالدولهٔ وزیر و نورجهان بیگم و میرزا غازی بیگ قصاید غرایی می‌سرود. از آن‌جایی که طالب در انواع شعر استاد بود و از طرفی علوم زمانش را خوب می‌دانست در سال ۱۰۲۸ به مرتبهٔ ملک‌الشعرایی دربار گورکانیان ارتقا یافت.



پس از هشت سال در کمال عزت و احترام — ظاهراً بر اثر مصرف افیون — دچار اختلال حواس گردید. با این وجود، محمد طاهری شهاب در مقدمهٔ کلیات اشعار طالب آملی معتقد است با استناد به اشعار طالب، انتساب اختلال و جنون به او صحیح نیست بلکه از طعن حسودان زمانه آگاهانه به این کار دست زد. در نهایت طالب در سال ۱۰۳۵ یا ۱۰۳۶ در هندوستان در گذشت.

طالب در هندوستان ازدواج کرد که حاصل این ازدواجش دو دختر بود که بعد از مرگش خواهر او، ستی نسا، سرپرستی برادرزاده‌هایش را به عهده گرفت و آن‌ها را سر و سامان داد. ستی نسا که برای دیدار برادر خود به هندوستان رفته بود و زنی باکمال و ادب بود و در طبابت و تدبیر منزل‌آگاهی داشت، به دربار گورکانیان راه یافت و همان‌جا ازدواج کرد و تا پایان عمر همان‌جا ماند.

طالب آملی یکی از شاعران مشهور پارسی در سدهٔ یازدهم هجری در سبک هندی بود. ابتدا در شعر «آشوب» تخلص می‌کرد ولی بعداً تخلصش را به «طالب» تغییر داد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
مرد

 
سرگذشت و سفرها


بنا به منظومه طالبا، طالب و زهره پس از اینکه پای قادر به ماجرای عشقی آنها کشیده شد هم قسم شدند که با هم ازدواج کنند از طرفی چون طالب مکنت مالی و اجتماعی قادر را دارا نبود سعی کرد تا از توان شاعری خویش نهایت بهره را ببرد پس آمل را به سوی کاشان ترک کرد. میرزا محمدشفیع و میرزا ابوالقاسم هر دو ممدوحین طالب از لحاظ بذل و بخشش کاملاً خسیس بودند و بهمین جهت طالب بواسطة تنگی معیشت در سنه ۱۰۱۰ هجری قمری که ۳۰ ساله بود از آمل یا قصبه‌ای که خانواده اش در آنجا بودند برای تلاش معاش به کاشان رفت.


طالب برای اینکه بتواند هرچه زودتر مدارج ترقی را بپیماید راه کاشان را در پیش گرفت که اقوام مادری اش در آنجا مردمانی سرشناس بودند. از شمار خویشان مادری طالب، مشهورتر از همه، شوهر خاله او حکیم نظام الدین علی کاشی، پزشک دربار تهماسب یکم صفوی (۹۳۰- ۹۸۴ هجری قمری) و محمد خدابنده (۹۸۵ – ۹۹۶ هجری قمری) بود. حکیم رکنای مسیح، پسرخالة طالب و فرزند همین نظام الدین علی است که از شاعران مشهور دورة صفوی به شمار می‌رود، رکنا رابطه‌ای بسیار نزدیک با طالب داشت و در برخی سفرهای او در هند همراهش بود. برادر رکنا، نصیرای کاشی نیز، ستی النساء خواهر طالب را به زنی داشت.


بنا به منظومه طالبا، پس از آنکه نامادری زهره بیهوش داری را در غذای طالب ریخت و این امر باعث شد تا طالب از آمل بگریزد و از طرفی زهره نشان طالب را در هند می‌یابد، طالب در هنگام ورود به آمل، زهره را در لباس عروسی در کنار قادر می‌بیند که این امر باعث حیرانی و سرگردانی طالب می‌شود.
طالب پس از آنکه با خیانت زهره روبرو شد دیگر تحمل ماندن نداشت و آمل را برای همیشه ترک کرد. هرچند دلش را در آمل جای نهاد، جسمش را از آمل به سوی مرو کوچاند.


طالب آملی پس از خروج از آمل جهت زیارت امام هشتم علی بن موسی الرضا عازم مشهد می‌شود. طالب پس از زیارت حرم علی بن موسی الرضا به سوی مرو می‌رود که در آن جا ملکش خان از طرف شاه عباس صفوی حاکم بود، طالب در دربار ملکش خان راه یافته، قصایدی در مدح او سروده و دو سال در خدمت او اقامت گزید و ملکش خان هم در قدردانی او تقصیر نکرد.


طالب آملی پس از اینکه دو سال در خدمت بکتش خان به سر برد طی یک مثنوی در بحر خسرو و شیرین از حاکم مرو اجازه می‌خواهد که برای دیدار اقوام خود از مرو خارج گرددو کتش خان اجازه خروج طالب از مرو را صادر کرد اما طالب بجای رفتن به مازندران راهی دیار هند شد.


طالب آملی پس از اینکه وارد هند گردید دچار مشکلات عدیده‌ای شد و نتوانست وارد دربار حاکمی شود. از قراین معلوم می‌شود که طالب در اول ورود به هند چندان روی کامیابی ندید و از این جهت در بلاد مشهور هند به تلاش معاش افتاده دهلی، ملتان، سرهند را سیر کرده، چنانکه از این جاها نام می‌برد و به تخصیص لاهور که بیشتر از شهرهای دگر خوش آیند و مقبول خاطرش گردید و قصیده‌ای در تعریف آن دارد.


طالب آملی پس از آنکه مدتی را در شهرهای مختلف هند به سیر و سیاحت مشغول بود ستارة بخت خویش را در دربار میرزاغازی جستجو کرده و دوباره از لاهور به سمت قندهار رفت.


طالب آملی پس از مرگ غازی خان دوباره آوارة شهرها شد و توانست به دربار قلیچ خان وارد شود. چین قلیچ خان در احترام طالب کوتاهی نکرد.


اعتمادالدوله پس از دریافت نامه از شاپور تهرانی بلافاصله طالب آملی را تحت سرپرستی و حمایت خویش قرار داد. در دیوان طالب آملی قصاید، ترکیب بندها، مثنوی و غزل و رباعی بسیاری در مدح اعتمادالدوله موجود است که نشانی از ایام خوش طالب در هند می‌باشد. اعتمادالدوله نیز در تربیت طالب از هیچ کوششی فروگذار نکرد و توانست در فرصتی مناسب که جهانگیر پادشاه هند در یک سفر تفریحی به شکار رفته بود طالب آملی را به حضور پادشاه برساند. طالب آملی نیز در قصیده‌ای که در مدح جهانگیر پادشاه هند و وصف شکار جرگه سروده بود با قدرت جادویی ابیات خویش توانست در جرگة شاعران دربار جهانگیر حضور پیدا کند.


در اکثر تذکره‌ها یی که درباره طالب آملی مطالبی نوشته‌اند همگی اذعان دارند که در سال ۱۰۲۵ هجری قمری با پایمردی و وساطت میرزا غیاث بیک اعتمادالدوله، طالب در جرگة شاعران دربار جهانگیر درآمد و توانست در مدت کوتاهی پله‌های ترقی را یکایک طی نماید. طالب آملی برای بدست آوردن منصب ملک الشعرائی دربار جهانگیر تمام تلاش خود را بکار بست تا هنر سخنسرائی شاعران ایرانی را به تماشا بگذارد و همگان شیفه سروده‌های او شدند و بالاخره آفتاب طالع طالب آملی در سال ۱۰۲۸ هجری قمری درخشیدن گرفت و بر آسمان ادبیات فارسی نور افشانی کرد.


ستی النساء پس از انکه برادرش طالب که از مادر از او جدا بود، به دنبال شور شاعری و جذبه جهانگردی راهی اصفهان و از آن پس رهسپار هندوستان شد، به سبب پیوند مهرآئینی که به برادر داشت دیگر ماندن در زادگاه خود را نتوانست و در سال ۱۰۲۸ ه. ق به هنگامی که طالب در مقام ملک الشعرایی دربار در رکاب جهانگیرشاه، پادشاه فرهنگ دوست هند به سیاحت کشمیر مشغول بود، وارد اگره شد.


طالب آملی پس از آنکه خواهرش ستی النساء بیگم در هند به حرمسرای شاهی وارد از او خواست تا همسری مناسب برای او بیابد امّا ظاهراً خواهرش نتوانست که همسری شایسته برای طالب بیابد. طالب آملی پس از مدتی قطعه‌ای در مدح ملکه نورجهان انشاء می‌نماید و از ایشان استدعا می‌نماید تا همسری برایش انتخاب نماید. در حواشی کلمات الشعرا تألیف سرخوش نوشته شده است که طالب آملی داماد شیخ حاتم از امرای جهانگیر بوده است. حاصل این ازدواج ۲ فرزند دختر بود که بعدها دختر بزرگتر به عقد عاقل خان و دختر کوچکتر به عقد ضیاء الدین معروف به رحمت خان پسر حکیم قطبا برادر حکیم رکنا درآمد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
مرد

 
آثار
مجموعه اشعار طالب به گفته ی محمد طاهری شهاب شامل ۲۲۹۸۸ بیت شعر در قالب‌های قصیده، ترکیب‌بند، ترجیع‌بند، مثنوی، قطعه، غزل، رباعی و مفردات می‌شود. او یکی از شاعران تأثیرگذار و صاحب‌سبک زمان خود بود که به گفتهٔ خودش به روش تازه شعر می‌گفت.

کلیات اشعار طالب آملی تاکنون یک بار در ایران منتشر شده‌است




مرگ زهره


پس از اینکه خبر مرگ طالب به ایران و آمل می‌رسد غوغای عظیم در این خطه برپا می‌شود. زهره معشوقة طالب که ماجرای عشق او به طالب زبانزد مردمان شده بود دیگر تاب نیاورده و هر روز در کنار رودخانة هراز آمل به مرثیه سرایی مشغول بود تا اینکه دیگر اثری از او نیافتند. در باور عامیانة مردم مازندران زهره در آب رودخانة هراز غرق شد تا به وصال طالب مجنون شیدائی خویش برسد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
صفحه  صفحه 11 از 14:  « پیشین  1  ...  10  11  12  13  14  پسین » 
ایران

Mazandaran | مازندران

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA