انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
ایران
  
صفحه  صفحه 13 از 82:  « پیشین  1  ...  12  13  14  ...  81  82  پسین »

Diary History Iran | روزنگار تاریخ ایران


مرد

 
روزی که تيپ قزاق به قصد كودتا رهسپار تهران شد

رضاشاه در دهه 1920
واحدهاي تيپ قزاق هجدهم فوریه1921 (29 بهمن 1299 ) به قصد تصرف تهران و كودتا به سوي پايتخت به حركت درآمدند. تيپ قزاق که آموزش نظامي روسي داشت در آن وقت در قزوين مستقر بود. اين نيرو به فرماندهي رضاخان میرپنج (سرتیپ و بعدا رضاشاه پهلوی) پنج روز بعد تهران را متصرف و دولت را تغيير و سيدضياء طباطبايي يزدي را نخست وزير كرد. قرائنی در دست است که نشان می دهد اين كودتا به اشاره و حمايت دولت انگلستان انجام شد که پس از سوسیالیست شدن روسیه و خروج مسکو از رقابت های استعماری، براي ايران و کل آسياي غربي و جنوبي نقشه هاي تازه اي در سر داشت. ولی، رضاشاه از اواسط دهه 1930 متمایل به سران آلمان و ایتالیا شد زیرا که هر سه رهبر افکار ناسیونالیستی و وجوه مشترک متعدد داشتند. رضاشاه شیفته هدف های موسولینی به احیاء امپراتوری روم باستان شده بود و با کمک او برای ایران یک نیروی دریایی بوجود آورد و با این نیرو انگلیسی ها از چند پایگاه خود در خلیج فارس ازجمله «باسعیدو» بیرون راند. رضاشاه با هدف بازآوردن دست کم بخشی از سرزمین های ازدست رفته، محرمانه با هیتلر به توافق رسیده بود و اگر خیانت چند نفر در آگست 1941 نبود، ارتش ایران از جنوب و ارتش آلمان از شمال، قفقاز را تصرف کرده بودند. رضاشاه نقشه پس گرفتن نقاط از دست رفته خراسان بزرگتر را هم در سر داشت. از آنجاکه رضاشاه ازمیان مردم برخاسته و از هیچ آغاز کرده بود دردها و دشواری ها را درک می کرد. وی احساسات نیرومند ناسیونالیستی ایرانیان را می دانست و در ملاقات با ناسیونالیست معروف آلمانی ـ دکتر شاخت این مطلب را با او درمیان نهاده بود و دکتر شاخت پس از جنگ جهانی دوم و در بازجویی هایی که از او بعمل آمد آن را بطور کامل بیان داشته بود.
نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
تاسيس پيمان بغداد ـ انتقاد خروشچف از شاه ـ كانتينمنت احتمالي تازه

خروشچف
18 فوريه 1955يك پيمان نظامي و دفاع مشترك ميان تركيه و عراق به امضاء رسيد كه بعدا انگلستان، پاكستان و ايران هم به آن پيوستند. پس از حذف سلطنت از عراق در سال 1958 و خروج عراق از آن پيمان اين اتحاديه نظامي به سازمان پيمان مركزي «سنتو» تغيير نام داد. سازمان پيمان مركزي در راستاي استراتژي دولت آمريكا مبني بر ايجاد حلقه اي از اتحاديه هاي نظامي وابسته به غرب پيرامون شوروي و چين (و اصطلاحا: كانتينمنت) به وجود آمده بود. با همين هدف در جنوب شرقي آسيا نيز «سيتو» كه ظاهرا يك اتحاديه دفاع مشترك بود به وجود آمده بود و پيش از همه آن ها ناتو ـ كه با وجود فروپاشي بلوك شرق و شوروي (و برخلاف تعهد دو جانبه) نه تنها باقي مانده است بلكه در حال گسترش است؟!. در آن زمان پاکستان با عضویت در سنتو و سیتو و ترکیه در سنتو و ناتو حلقه های متصله این زجیر بودند.
چندي است که ولاديمير پوتين - مرد نيرومند روسيه فدراتيو تلويحا از طرح پنهاني «كانتينمنت» تازه غرب انتقاد و اشاره به انتقامگيري مي كند. در دوران حکومت جورج دبليو بوش هم برخي از سياسيون واشنگتن سخن از گسترش ناتو تا عراق و افغانستان و آن سوي اين دو كشور به ميان آورده بودند و .... مورخان معارضه تازه غرب با روسيه را که هنوز (جز مشاهده دو نمونه اش در اوکراين و گرجستان و نيز مقدمات استقرار شبکه ضد موشکي آمريکا در لهستان و جمهوري چک) علني نشده است از زماني مي دانند که کوزوو با کمک غرب از صربستان جدا شد.
18 فوريه 1959 و در چهارمين سالروز تاسیس پیمان بغداد نيكيتا خروشچف رهبر وقت شوروي شاه را با اشاره به عضويت ايران در پيمان هاي نظامي غرب و متحد شدن با آمريكا بر ضد شوروي شديدا مورد حمله و نكوهش قرارداد و گفت كه شاه ايران را به صورت ابزاري در دست آمريكا قرار داده و اين كشور را به پايگاه آمريكا مبدل ساخته كه شوروي نمي تواند در قبال چنين وضعيتي بي اعتنا بماند. وي ضمن انتقاد از شاه مفاد قرارداد سال 1921 ايران و روسيه را به وي ياد آور شد و گفت كه از بيم همين قرارداد انگلستان در طول سال هاي ملي شدن نفت ايران نتوانست دست به حمله نظامي بزند و مناطق نفت خيز ايران را تصرف كند. در پي اين انتقاد جنگ راديويي دوكشور شدت يافت.

نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
رویداد سیاهکل ـ تشکيل گروه چريکي به سبک "چه گوارا" در ايران

هفته آخر بهمن ماه 1349 (فوریه 1971) گزارش های روزانه رویداد سیاهکل (گیلان) جای اخبار جنگ ویتنام را که در اوج شدت بود در رسانه های گوشه و کنار جهان گرفته بود. رویداد سیاهکل 19 بهمن آن سال با حمله چند فرد مسلح به پاسگاه ژاندارمری محل آغاز شده بود. این پاسگاه قبلا یک مرد مسلح را در جنگل های منطقه دستگیر و در پاسگاه بازداشت کرده بود و حمله 19 بهمن به پاسگاه برای رهانیدن او بود. درحمله به پاسگاه یک ژاندارم و یک غیر نظامی کشته و بقیه افراد پاسگاه مجبور به فرار و مهاجمان همدست بازداشت شده خود را آزاد و با سلاح های موجود در پاسگاه از آن جا خارج و در جنگل پنهان شده بودند. بررسی های بعدی حکایت از تشکیل یک گروه چریکی به سبک «چه گوارا» و با هدف مبارزه با رژیم داشت. روز بعد از حمله به پاسگاه چند واحد ژاندارم به محل اعزام و جنگل های سیاهکل محاصره و در طول یک هفته یک رشته زد و خورد صورت گرفت که ضمن آن هفت مامور کشته شماری زخمی و چند چریک دستگیر شده بودند.
رادیو تهران 29 بهمن به نقل از اعلامیه مشترک ژاندارمری و ساواک شمار چریکها را بیش از سی تن و عده دستگیر شدگان را 13 و مقتولان آنان را دو تن گزارش کرد و گفت که تلاش برای دستگیری بقیه ادامه دارد و عکس چند نفر از آنان که شناخته شده اند تکثیر و در نقاط مختلف شهر قرارداده خواهد شد تا مردم مخفیگاه آنان را به ماموران نشان دهند.
اسامی ماموران مقتول در زد و خوردهای سیاهکل به این شرح اعلام شده بود: ستوان تقی مهدی نژاد مظفری، استوار نریمان عبادی، استوار اسماعیل رحمت پور، گروهبان نصیری، گروهبان اسماعیل روشن و دو تن دیگر. دستگیرشدگان سیاهکل بعدا محاکمه و چند تن از آنان اعدام شدند.


سپهبد فرسيو

در جریان تعقیب بقیه اعضای این گروه چریکی بود که در چند نقطه تهران چند خانه محاصره و زدوخورد روی داد. یک صحنه شدید این زدوخوردها پنجم خرداد 1350 در کوی نیروی هوایی (دوشان تپه) صورت گرفت که ضمن آن پرویز پویان کشته شد. افراد گروه نیز بیکار ننشسته بودند یک بار نگهبان کلانتری قلهک را کشتند و باردیگر سپهبد ضیاء فرسیو رئیس وقت دستگاه قضایی ارتش را. فرسیو از خانه اش در قلهک رهسپار محل کار بود که مورد حمله قرارگرفت. در لحظه تیراندازی پسر فرسیو در اتومبیل بود که او هم مجروح شده بود. فرسیو در سر راه به اداره فرزندش را به مدرسه می رسانید. عملیات چریکی و از این قبیل در تهران و حومه تا آستانه انقلاب به صورت پراکنده ادامه داشت. چریکها که عمدتا کمونیست و چپگرا بودند در موارد متعدد مستشاران آمریکایی را هدف قرارداده کشته و یا مجروح ساخته بودند. شاه یک دسته از آنان را مارکسیست اسلامی خطاب می کرد.

نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
روزي که ژنرال رضاخان پهلوي فرمانده كل نيروهاي مسلح ايران شد

ژنرال رضاخان پهلوي
چهار روز پس از تصويب مجلس شوراي ملي ژنرال رضاخان پهلوي رسما خود را فرمانده كل نيروهاي مسلح ايران اعلام داشت. مجلس شورا در جلسه 26 بهمن ماه 1303 (15 فوريه 1925) خود برغم مخالفت هواداران سلطان احمد شاه قاجار فرماندهي كل قوا (نيروهاي دفاعيه و تامينيه) را از شاه وقت سلب كرد و به ژنرال رضاخان داد. در آن زمان رضاخان پهلوي رئيس الوزراء و وزيرجنگ بود.
در مصوبه پارلمان اضافه شده بود كه بدون راي مجلس اين سمت از ژنرال رضا خان سلب نمي تواند بشود.
هواداران احمد شاه که با اين مصوبه بوي خطر را استشمام کرده بودند بعدا تلاش بسيار كردند كه سلطان احمدشاه را از اروپا به وطن بازگردانند كه موفق نشدند.

نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
اعدام مردي كه مخالفان سياسي رضاشاه را در زندان با آمپول هوا مي كشت

سرپاس مختاري
راي دادگاه جنايي تهران سي ام بهمن 1322 (19 فوريه 1944) درباره متهمان به قتل زندانيان سياسي با تزريق آمپول هوا و وسائل ديگر صادر شد. اين وقايع زندان پيش از شهريور 1320 (اشغال نظامي ايران) و تغيير رئيس کشور روي داده بود. طبق حكم دادگاه جنايي تهران پزشك احمدي (پزشك زندان) به اعدام و سرپاس[سرتیپ پلیس] مختاري كه در زمان ارتكاب اين قتل ها رئيس شهرباني [پلیس کل کشور] بود به ده سال زندان محكوم شده بود. بقيه متهمان به شش سال زندان تا حبس ابد محكوم شده بودند. فرخي يزدي روزنامه نگار و سردار اسعد بختياري (جعفرقلي خان) دوتن از اين مقتولان زندان بودند. پزشك احمدي پس از اشغال نظامي ايران توسط نيروهاي انگلستان و شوروي به عراق گريخته و در بغداد پنهان شده بود كه بعدا دستگير و به ايران مسترد گرديده بود.
جعفرقلي خان سردار اسعد در كابينه هاي متعدد وزير بود و هنگام بازداشت و انتقال به زندان قصر هم وزير جنگ بود كه ناگهان و بدون مقدمه به اراده رضاشاه دستگير شده بود. وي به همراه رضاشاه به مازندران رفته بود كه دربابل او را دستگير كرده بودند. وي كه از مشروطه خواهان بنام بود توسط سرهنگ سياسي رئيس آگاهي پليس (تأمينات) به تهران منتقل و تحويل زندان قصر شده بود. تقريبا همزمان به دستور رضا شاه عده اي از سران ايل هاي بختياري، بوير احمد و چهارلنگ نيز دستگير شده بودند كه دهم فروردين 1313 به حكم دادگاه نظامي اعدام شدند. گفته شده است كه در همين روز و در زندان قصر سردار اسعد (معروف به سردار بهادر) با تزريق آمپول هوا توسط پزشك احمدي كشته شده بود. جعفرقلي خان كه هنگام مرگ 55 ساله بود پسر عليقلي خان بختياري بود. عليقلي خان بود كه با سواران خود از اصفهان به تهران آمده و با كمك مجاهدان گيلان و مازندران و افراد يپرم خان پايتخت را تصرف و محمدعلي شاه قاجار را كه راه استبداد درپيش گرفته بود بركنار كردند. درپي درگذشت عليقلي خان لقب «سردار اسعد» به جعفرقلي خان داده شده بود. جعفرقلي خان كه مدتي هم استاندار كرمان بود در آغاز پادشاهي رضا شاه از دوستان نزديك او بود.
سرهنگ نيرومند يكي ديگر از متهمان پرونده قتل هاي مخالفان سياسي دولت وقت به حبس ابد محكوم شده بود. دادگاه جنايي تهران سرهنگ راسخ را هم كه از ماجرا آگاه بود و به قوه قضايي خبر نداده بود تا عدالت اجرا شود به جرم اختفاي جرم به شش سال زندان محكوم ساخت.



Farrokhi Yazdi


(Jaafargholi Bakhtiari (Srdar As’ad)
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
«مديريت دولتي» در ایران دوران ساسانیان - «مديريت دولتي» و پيشرفته بودن ايران از اين لحاظ در عهد باستان

بيستم فوريه 1932 «تاراپور J. Tarapore» در شهر بمبئي هند «آيين مديريت و نامه نگاري دولتي ايران» در دوران ساسانيان را از روي يك نسخه اصل دوباره نويسي كرد و منتشر ساخت. اين آيين نامه يك بخشنامه (دستور العمل) اداري بود كه در دوران سلطنت خسروانوشيروان ساساني براي مقامات دولتي ارسال شده بود تا رعايت كنند. این روش مدیریت دولتی پيش از دوران زمامداري خسروانوشيروان وجود داشت و در زمان وي بود كه جمع آوري، تدوين و به صورت دستور العمل به مقامات دولتي ابلاغ شده بود. در هر صورت نسخه «تاراپور» متعلق به عهد خسروانوشيروان (قرن ششم ميلادي) بوده است.
در اين آيين نامه كهن به مقامات دولتي و كارمندان سازمان هاي عمومي تاكيد شده بود كه در گزارش ها و نامه هاي اداري از تعارفات معمول دست بردارند، ملاحظات را كنار بگذارند، روشن بنويسند، لفاظي نكنند، و توجه داشته باشند كه اگر گزارش خلاف واقع بدهند به سختي مجازات خواهند شد.
قسمت بيشتر اين آيين نامه مربوط به چگونگي مديريت است و درآن روي لزوم بازرسي و تشويق و تنبيه كارمندان و توجه به نظر آنان تاكيد شده است. رشوه گيري در اين آيين نامه خطرناك ترين خيانت به كشور و مردم به حساب آمده كه مجازات سنگين و محروميت خواهد داشت. ترتيب اثردادن به درد دل هاي مراجعان و پذيرفتن و احترام كردن آنان از نكات مهم اين آيين نامه است. اين آيين نامه در موارد متعدد روي جمع آوري ماليات و منصفانه بودن آن و خصوصيات ويژه ماموران ماليه و خودداري از به مقاطعه دادن امر جمع آوري ماليات ها تاكيد كرده است. در اين آيين نامه مديران دولتي را از تبعيض و افاده و بي اعتنايي به مردم بر حذر داشته شده اند. در این زمینه آیین نامه آنان را خدمتگذار و جيره خور مردم (نوكر = سروانت، همين اصطلاحي كه در حال حاضر در كشورهاي انگليسي زبان در مورد كارمند دولت بكار مي رود) خوانده و دقت و اهميت كار حسابداري را مورد تاكيد قرار داده است. آیین نامه عهد خسروانوشیروان بر رعایت اصول اخلاقی مدیریت دولتی تاکید کرده و این اصول را یادآور شده است. استادان و مدرسان معاصر درس «تاریخ مدیریت اداری» در تفسیر این قسمت از آئین نامه گفته اند که خسروانوشیروان اصول کنفوسیوس چینی را که مشابهت زیاد با آموزش های زرتشت دارند مورد توجه قرارداده و بکار بسته است.
از نكات جالب اين آيين نامه كه نهايت پيشرفته بودن ايران عهد باستان در دانش اداري را منعكس مي كند؛ ضابطه دادن نمره (پوان) منفي به مديران و كارمنداني است كه در انجام وظيفه سهل انگاري و قصور كنند كه رسيدن نمرات منفي به ميزان معين (نصاب) باعث بركناري مدير و يا كارمند مي شد.
اين آيين نامه از ديپترتاران (دفترداران ــ کارکنان ارشد ادارات) خواسته است كه در گزارش خود به چند نکته اساسی توجه كنند از اين قرار: چه مي خواهند بگويند و چه خبري مي خواهند برسانند منظورشان از نوشتن گزارش چيست و چرا بايد خبر را بدهند و بالاخره نتيجه گيري و بيان نظر خود درباره موضوع. طبق اين دستور العمل نامه بايد داراي تاريخ باشد و (در آن زمان كه از كاغذهاي فعلي و پوشه و ... اثري نبود) دور يك چوب (حول محور) لوله شده باشد. نامه تاء شده موجب مواخذه بود.
بايد توجه داشت كه مورخان كارشناس رویدادهای عهد باستان، ايران را به داشتن روش پيشرفته و كارآمد براي ادارات عمومي ستوده اند. امپراتوري هاي امويان و عباسيان و بعدا غزها (غزنويان و سلجوقيان) و در پي آن ها مغول ها و همنژادان تيموري آنان براي تمشيت امور و اداره قلمرو خود از اين مهارت ايرانيان به خوبي بهره گرفتند و بقاي آن ها به دليل سپردن كارها به مديران و وزيران ايراني بود. دولت هاي استعماري اروپا كه متوجه اين هنر ايرانيان بودند در قرون 19 و 20 ميلادي كوشيدند كه آن را که پس از مغول ها تضعیف شده بود تخريب و ايران را دچار يك بوروكراسي بد كنند و از پيشرفت بازدارند.
کار «تاراپور» در نقل و تشریح اين آيين نامه در سال 1932 همزمان به زبان انگليسي در افريقاي جنوبي، استراليا، كانادا، ايالات متحده و ممالك اروپايي توزيع و بعدا تجديد چاپ شد. بدون ترديد از اصول اين كتاب در علم مديريت سازمان هاي عمومي در دنياي نوين اقتباس شده و الگو قرار گرفته است.
اين آيين نامه توسط مهاجران پارسي قرون هفتم و هشتم ميلادي به هند برده شده بود كه به دست «تاراپور» افتاد. ايرانياني كه در آن عهد از طريق جزاير قشم و هرمز به هند مهاجرت كردند و اعقاب آنان هنوز در آنجا هستند و هند را صنعتي ساخته اند عمدتا از مقامات دولتي، بزرگان و افسران ارتش و بيشترشان از مازندران بودند. دليل عمده مهاجرت آنان نارضايي از حكومت عرب بر ايران بود. در قصه سنگان (سنجان) که شرح اين مهاجرت است آمده است كه اعراب مسلمان قبلا گفته بودند كه هدفشان از جنگ با دولت ايران ترويج اسلام و طرد ظلم و تبعیض است، نه حكومت كردن. ولي، پس از تصرف شهرها زير قول خود زده و حاكم شده بودند

نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
چگونگی نمدمال شدن آخرین خلیفه عباسیان به دست هُلاگوخان ـ داستان انتقال لقب خلافت مسلمین از بغداد به قاهره و از قاهره به استانبول

هفت روز پس از تصرف بغداد توسط نیروهای نظامی هُلاگوخان ـ ایلخان مغولی ایران و قتل عام نزدیک به دو سوم ساکنان آن بیستم فوریه 1258 مستعصم بالله (ابواحمد عبدالله) آخرین خلیفه عباسی کشته شد و خلافت عباسیان برای همیشه پایان یافت. به هُلاگو [هلاکو] گفته بودند خلیفه عباسی یک مقام اسلامی است و ریختن خون مقام مذهبی منع شده و برای حکومت او بدیُمن است، خیر و برکت را ازمیان می برد و بدبختی آور خواهد بود. هلاکو این اندرزرا چند روز مورد بررسی قرارداد و سرانجام تصمیم گرفت که مستعصم بالله را به طریقه نمدمال کردن از میان بردارد که با این طریقه خون او ریخته نمی شود که بدیُمنی ببار آورد.
این تصمیم بیستم فوریه به اجرا درآمد و خلیفه 45 ساله را لای یک نمد بزرگ (به اندازه فرش) قراردادند و آنقدر بر زمین مالیدند و حلقه نمد را تنگ کردند تا درگذشت بدون اینکه خونش جاری شود.
هلاکو پسر مستعصم را به مغولستان فرستاد تا از آسیای غربی دور شود مسلمانان دور او جمع نشوند و ادعای خلافت نکند. مستعصم بمانند خلفای چند نسل پیش از او «خلیفه اسمی و تشریفاتی» بود ولی ثروتمندان مسلمان برایشان پول می فرستادند و خزانه ای پُر از طلا داشتند. قدرت خلافت عباسیان به دست بوئیان ایرانی و درجریان انقلاب احیاء استقلال و حاکمیت ملی ایران و افتادن بغداد به دست آنان ازمیان رفته بود مخصوصا که ایرانیان به ترویج مذهب شیعه پرداخته بودند [خلفای عباسی سنُی بودند].
سلطان وقت مصر از دودمام مملوکها پس از آگاه شدن از مرگ مستعصم، خود را جانشین او و خلیفه مسلمین اعلام کرد. با اینکه این ادعای او جز در مصر و مناطق اطراف خریدار نداشت لقب خلافت پس از او همچنان میان سلاطین مصر باقی ماند. سه قرن بعد (سال 1517) مصر به تصرف عثمانی درآمد و با این پیروزی سلطان سلیم یکم امپراتور عثمانی لقب خلافت مسلمین را برخود نهاد و مرکز خلافت را از قاهره به استانبول [در آن زمان؛ اسلامبول] منتقل کرد و این شهر را به جای پایتخت، دارالخلافه نامید. دولت عثمانی بتدریج سرزمین های عربی را تصرف کرد و عنوان خلافت مسلمین را به آنجا گسترش داد و قلمرو خلافت اعلام داشت. سلاطین عثمانی تا پایان دهه دوم قرن 20 لقب خلیفه مسلمین را برای خود حفظ کردند. چراغ عمر این امپراتوری با پایان یافتن جنگ جهانی اول خاموش شد. عثمانی از متحدین آلمان در جنگ جهانی اول بود آلمان شکست خورد و امپراتوری عثمانی که انگلستان و فرانسه از دیرزمان کمر به انهدامش بسته بودند از میان رفت و جمهوری ترکیه در گوشه اصلی خاک آن برجایش نشست

نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
زادروز شاه طهماسب صفوي و نگاهي کوتاه به وضعیت ایران در زمان او - رفتاری که با جنکینسون انگلیسی شد

تصوير شاه طهماسب يکم
شاه طهماسب یکم، دومين شاه از دودمان صفويان 21 فوريه سال 1514 در نيمه شب به دنيا آمد و به همين سبب بسياري از مورخان 22 فوريه را زادروز او نوشته اند. وي پس از درگذشت پدرش شاه اسماعيل در ده سالگي به سلطنت ايران رسيد و پنج دهه حكومت كرد. شاه طهماسب خوي سپاهيگري نداشت و در زمان او ايران مورد تعرض خارجي قرار گرفت آسيب ديد و تضعيف شد. وي در عين حال يك نويسنده بود و تذكره شاه طهماسب ازوست.
از رويدادهاي عصر شاه طهماسب يکم آمدن آنتوني جنكينسون انگلیسیAnthony Jenkinson از جانب اليزابت اول (1533 – 1603) از راه روسیه به قزوين و ملاقات او با شاه طهماسب در بیستم نوامبر 1562 و دادن نامه و هدایای پادشاه انگلستان است. طبق یادداشت های جنکینسون که در صفحات98 تا 100 کتاب «دیدار آنتونی جنکینسون از ایران (پرشیا) Journey Of Anthony Jenkinson Into Persia» تالیف ریچارد هکلویر Richard Hakluyt آمده است شاه طهماسب به جاي بحث سياسي از او درباره مذهبش پرسيده بود و پس از آن كه شنيد که مسلمان نیست بيرونش كرده بود.جنکینسون درباره چگونگي بیرون آمدن خود از کاخ سلطنتی قزوین نوشته است که به سبب خارج از اسلام بودنش در طول راه با او یک مامور حرکت می کرد که سطلی در دست داشت و خاک هرجا را که وی پای بر آن می نهاد با بیلچه برمی داشت به سطل می ریخت تا پای کافر زمین را آلوده و نجس نکند و .... جنکینسون نوشته است که هنگام ورود به کاخ و پیش از پیاده شدن از اسب کفش های او را خارج و کفشی شبیه دمپایی برپایش کردند تا با آن کفش ها به حضور شاه برسد. جنکینسون به جای واژه پادشاه عنوان شاه طهماسب را در موارد متعدد «صوفی بزرگ» نوشته است. جنکینسون نوشته است که هدف ماموریت ایران برقرار کردن داد و ستد، استفاده از تسهیلات بازرگانی و گرفتن اجازه رفت و آمد و اقامت برای انگلیسی ها بود ولی به باور مورخان مقصود اروپاییان از رفت و آمد به دربار ایران این بود که آتش خصومت و جنگ میان ایران و عثمانی را با تحریک هرکدام علیه دیگری روشن نگهدارند تا به این وسیله از جانب قدرت های شرق آسوده خاطر شوند. از زمان الیزابت یکم و پس از شکست اسپانیا در جنگ دریایی با انگلستان در دریای شمال بود که این کشور وارد قدرت های برتر اروپایی شده و سیاست استعمار درپیش گرفته بود و ... و ایران یکی از قربانیان این سیاست بوده است. جنکینسون که نخستین فرستاده یک پادشاه انگلستان به ایران بود قبلا چهار بار به روسیه سفر کرده و با ایوان چهارم (ایوان مخوف) در مسکو ملاقات کرده و میان دو دولت رابطه برقرار کرده بود.
شاه طهماسب يکم كه مانند پدرش رئيس مذهبي ايران هم بود ترتيب درستي براي جانشيني خود نداد و ايران از این لحاظ هم پس از وي به دردسر افتاد. در زمان او بود که جماعت دیگری از روحانیون شیعه جبل عامل لبنان، نجف، کربلا و نیز بحرین به ایران دعوت شدند تا در اینجا اقامت و در مساجد موعظه کنند. شاه اسماعیل صفوی از آغاز قرن شانزدهم میلادی شیعه اثنی عشری را مذهب رسمی ایران اعلام کرده بود. قرن ها پیش از او بوئیان (دیلمیان) که باقی مانده عرب را از ایران زمین بیرون رانده و بغداد را متصرف شده بودند به حمايت از گسترش ترویج شیعه اثنی عشری (12 امامی) پرداخته بودند تا ایران از این لحاظ نیز ماهیت مستقل داشته باشد. پیش از آنان مرداویز مازندرانی، یعقوب لیث سیستانی و سامانیان خراسانی زبان پارسی، فرهنگ و رسوم ایرانی را احیاء کرده بودند که با این تلاش ها ایران در جهان اسلامی دارای یک ماهیت مستقل شده است.
مورخان غرب با تفسیر اقدام بوئیان و صفویه، شیعه اثنی عشری را جدا از ناسیونالیسم ایرانی نمی دانند به همانگونه که در سراسر دوران ساسانیان، آیین زرتشت ستون ناسیونالیسم توفنده ایرانی بود.

نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
قرارداد سعدآباد نتيجه ترس لندن از احياء ناسيوناليسم ايراني بود

21 فوريه 1937 (اسفند 1315) پيمان سعد آباد به تصويب رسيد و لازم الرعايه شد. اين پيمان با نقشه لندن و در پي پديدار شدن نخستين جرقه هاي زنده شدن ناسيوناليسم ايراني و جان گرفتن آن و با هدف كمرنگ كردن حقوق ايران در قراردادهايي بود كه دولت تهران در جريان كوچك شدن قلمرو خود و از دست دادن اراضي و شهرهايش با همسايگان امضا كرده بود.
قرارداد سعدآباد نوعي پيمان عدم تعرض ميان ايران، افغانستان و تركيه بود. با امضاي اين قرارداد خيال انگلستان از تلاش احتمالي ايران به بازگردانيدن دست كم مناطق تاجيك نشين افغانستان به قلمرو وطن آسوده شد. دولت لندن از آغاز سال 1921 و پس از مشاهده بر پاي ايستادن دولت بلشويکي روسيه درصدد برآمد که در کشورهاي جنوب روسيه، ناسيوناليست ها برسر کار آيند تا از پيشروي کمونيسم به سوي جزيره العرب و هندوستان جلوگيري شود و کودتاي سوم اسفند 1299 (فوريه 1921) در همين راستا بود ولي انتظار نداشت که اين حرکت به خيزش ناسيوناليسم ايراني و زمزمه بازگرداندن هرات و ... منجرشود که طرح پيمان سعدآبد را به ميان آورد.

نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
صلح با عثماني پس از دو سال جنگ در قفقاز

27 فوريه 1579 ميلادي پس از دو سال جنگ يك پيمان صلح ميان ايران و عثماني امضاء شد. بيشتر صحنه هاي اين جنگ در قفقاز روي داده بود. سپاهيان ايران در قره باغ، شماخي و «دربند» قفقاز عساكر عثماني را شكست داده بودند. در اين جنگ ها حمزه ميرزا صفوي نيروهاي ايران را فرماندهي مي كرد.
در اين رشته جنگ ها تعرض از جانب عثماني ها آغاز شده بود كه هربار نيروهاي ايران دست به حمله متقابل زده بودند.

نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
صفحه  صفحه 13 از 82:  « پیشین  1  ...  12  13  14  ...  81  82  پسین » 
ایران

Diary History Iran | روزنگار تاریخ ایران

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA