ارسالها: 2517
#131
Posted: 27 Feb 2013 21:41
حمله به كالسكه محمدعلي شاه قاجار با بمب دستي
محمدعلي شاه
هشتم اسفند 1286 (27 فوريه سال 1908) در تهران به سوي كالسكه محمدعلي شاه قاجار دو بمب دستي پرتاب شد كه ضمن آن عده اي جلودار و محافظ يمين و يسار كشته شدند اما به خود شاه آسيبي نرسيد. محمدعلي شاه از کاخ گلستان عازم باغ دوشان تپه (شرق تهران) بود كه به سوي كالسكه او بمب پرتاب شد.
در پي اين حادثه به دستور شاه، «ظفر السلطنه» فرماندار تهران را چوب زدند.ظفرالسلطنه همان روز (پيش از رويداد حمله به كالسكه) به عنوان وزير جنگ کابينه معرفي شده بود كه پس از كتك خوردن به زندان افتاد.
نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#132
Posted: 27 Feb 2013 21:44
اظهارات دكتر مصدق هنگام طرح لايحه كشيدن راه آهن سراسري
هشتم اسپند 1305 هجري خورشيدي ( 27 فوريه 1927 ) لايحه كشيدن راه آهن سراسري به تصويب مجلس شوراي ملي رسيد. طبق اين لايحه قرار بود هزينه اين خط از محل عوارض قند و شكر تامين شود. هنگام طرح اين لايحه در مجلس دكتر مصدق نماينده تهران در نطقي گفت كه خط آهن هنگامي اقتصادي و به سود كل جامعه است كه به صورت شبكه باشد خط آهن سراسري از يك بندر در جنوب كشور به يك بندر درشمال جنبه نظامي و هدف سوق الجيشي دارد و خارجيان كه قصد استفاده احتمالي از آن در صورت بروز جنگ را دارند مشوق كشيده شدن چنين خطي ــ آن هم با پول مردم ايران هستند. مرور زمان (تاريخ) 15 سال بعد درستي اظهارات دكتر مصدق را ثابت كرد و يكي از دلايل اشغال نظامي ايران در سال 1320 به خاطر استفاده از همين راه آهن غير شبكه اي از سوي متفقين بر ضد آلمان بود.
نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#133
Posted: 27 Feb 2013 21:52
تغيير مبدأ تقويم ملی به سال روز تاسیس ایران زمین و ...
چهار سال و چند ماه پس از برگزاري مراسم تاسيس دولت مركزي ايران به دست کوروش بزرگ در 25 قرن پيش از آن در تهران اعلام شد كه تصميم گرفته شده است مبدآ تقويم رسمي ايران از هجري خورشيدي به سال روز ايجاد دولت واحد ايرانيان به رهبري کوروش بزرگ و آغاز شاهنشاهي (امپراتوري) ايران تغيير کند كه دو هفته بعد (24 اسپند 1354) با مصوبه پارلمان اين تصميم قطعي شد و به صورت قانون درآمد و از نوروز (شش روز بعد) در تقویم رسمي ايران به جاي سال «1355هجري» سال «2535شاهنشاهي» قرار گرفت. سران مذهبي ايران با اين اقدام مخالف بودند و آن را سرآغاز تغييرات ديگري از اين دست از جمله تغيير الفباي نوشتن و حذف برخي از تعطيلات مذهبي و ... مي پنداشتند.اين تقويم تا شهريور 1357 (شهريور 2537) به همين صورت بود که از اين زمان دوباره همه سربرگ هاي نامه هاي دولتي كه قبلا چاپ شده بود تغيير يافت.
جعفر شريف امامي که در شهريور 1357 (و در جريان انقلاب) نخست وزير شده بود مبدأ تقويم ايران را بارديگر به هجرت پیامبر اسلام از مکه به مدینه بازگردانيد. وي دو دهه پیش از آن هم نخست وزیر شده بود.
طبق برخي تفسيرهاي منتشره در آن زمان قدرت های جهانی وقت نمی خواستند که ایران باردیگر و پس از گذشت دو قرن قرارداشتن در رخوت و ضعف به صورت یک قدرت درآید. به تشخیص قدرت های وقت راهی که ایران پس از برگزار کردن جشن دو هزار و پانصد ساله شدن تامین وحدت در آن گام نهاده بود به «قدرت شدن» ختم می شد. از قرن 21 ایران با روشی دیگر به همان راه بازگشته است و تحولات جهان اينک به گونه ای است که این بار سدی استوار در سر راه وجود ندارد.
نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#134
Posted: 28 Feb 2013 19:43
روزی که شهر «مرو» هم از دست رفت
28 فوريه 1881 نيروهاي روسيه شهر تاريخي مرو را تصرف و ضميمه قلمرو آن كشور كردند. «مرو» بارها حاكم نشين خراسان بزرگ از شهرهاي باستاني ايران و مهد فرهنگ ايراني و احياء زبان و ادبيات پارسي بود و سامانيان بزرگترين كتابخانه عمومي را كه الگوي كتابخانه هاي امروز جهان شده است در آن جا تاسيس كرده بودند. كتابخانه مرو در عين حال بزرگترين كانون پژوهشي قرون وسطا و نيز مركز تاليف و ترجمه و تكثير كتاب به زبان پارسي بود. روس ها قبلا بخارا و خيوه را تصرف كرده بودند. دولت وقت تهران دو واحد نظامي براي دفاع از مرو به فرماندهي دو شاهزاده قاجار روانه ساخته بود كه بين راه در حوالي قوچان ميان اين دو شاهزاده اختلاف شخصي بروز كرد و به علت رنجش يكي از آنان از ديگري و بازگشت ماموريت به اجرا در نيامد!.
استالين هنگام مرز بندي مجدد و ايجاد جمهوري در منطقه فرارود برحسب مليت و زبان محلي، مرو و بخارا را به تاجيكستان پارسي زبان نداد كه مبادا روزگاري با ايران و افغانستان بارديگر امپراتوري ايران را تشكيل دهند.
تهران نه تنها اعتراضي به اين تقسيم بندي استالين نکرد بلکه در صدد برنيامده است تا تلفظ عاميانه «عشق آباد» را اصلاح كند و دست كم از روزنامه ها بخواهد تا آن را با رسم الخط درست «اشك آباد» بنويسند كه بناي آن مربوط به دوران اشكانيان و زمان پادشاهی اشک یکم است.
نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#135
Posted: 28 Feb 2013 19:49
سالمرگ احمدشاه قاجار در تبعید که مورخان در میهن دوستی او تردید ندارند
احمدشاه قاجار
سلطان احمد شاه قاجار نهم اسپند 1308 (28 فوريه 1930) درست 4 سال و 4 ماه پس از خلع قاجاريه از سلطنت ايران در 32 سالگي در پاريس و در تبعيد درگ
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#136
Posted: 28 Feb 2013 19:51
لنين با افغانستان و ايران پيمان امضاء كرد ـ عهدنامه 1921
28 فوریه 1921 دولت لنين به منظور خنثي كردن توطئه هاي انگلستان با افغانستان يك پيمان دوستي دائمي كمك متقابل و عدم مداخله در امور يكديگر را امضاء كرد و تا ده ها سال سياست بي طرفي و عدم تعهد افغانستان به دليل همين پيمان بود. دولت لنين چنين پيماني را هم با ايران امضاء كرد و ايران در برابر الغاء همه دعاوي و امتيازات و مطالبات روسيه تزاري متعهد شده بود كه با دولت هاي مخالف و معارض روسيه شوروي «هم ـ پيمان» نظامي نشود (عهدنامه 1921)، ولي شاه سابق با وارد ساختن ايران به پيمان بغداد (سنتو) و دادن اجازه به آمريكا كه در چند نقطه در ايران بر ضد روسيه دستگاه استراق سمع مستقر سازد عملا مفاد آن قرارداد را نقض كرده بود. پس از انقلاب دولت موقت به نخست وزيري مهدي بازرگان عهدنامه 1921 را يكجانبه لغو كرد كه این اقدام با شتاب زيادی که در انجام بکار رفت در برابر علامت سئوال است.
نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#137
Posted: 1 Mar 2013 14:49
برقرارشدن دمكراسي در ايران در مارس سال 173 پیش از میلاد و تاسيس مِهستان به پيشنهاد مهرداد يکم شاه اشکاني
تصوير مهرداد يکم بر سکه اش
به نوشته مورخان رومي ـ يوناني و ارمني و تطبيق تقويم ها مِهرداد يکم ششمين شاه ايران از دودمان اشكانيان [معروف به مهرداد بزرگ] يكم مارس سال 173 پيش از ميلاد دراجتماع بزرگان ايران اعلام كرد كه تصميم گرفته است كشور داراي ضوابط لاتغيير (اصول اساسي) شود تا حقوق و تكاليف همه [دولت و ملت] در آن روشن باشد. اين تصميم مِهرداد مورد تاييد حاضران در نشست قرارگرفت و ايران داراي قانون اساسی و دو مجلس شد كه مجموعه این دو مجلس را «مِهستان» مي گفتند (مِه به كسر «ميم» به معناي بزرگ). انتخاب وليعهد از ميان شاهزادگان، اعلان جنگ و پيشنهاد صلح، بسيچ نيرو، عزل شاه درصورت ديوانه شدن و بيماري ممتد و ...، تغيير اشل ماليات ها و صدور دستور ضرب سكه با تصوير تازه، تعيين شاهان ارمنستان، تاييد تشريفاتي (ضمني) شاهان پارسي تبار سرزمين پنتوس (منطقه ساحلي جنوب و جنوب شرقی درياي سياه در آناتولي به پايتختي شهر سينوپ) و انتصاب فرمانده كل ارتش براي يك دوره معين و يا مديريت جنگ از جمله اختيارات مهستان بود. در موارد متعدد مِهستان كه بنیادی مشابه سناي روم بود شخص شاه را به عنوان فرمانده ارتش فرمانده جبهه و مسئول لشكركشي تعيين كرده بود.
به نوشته مولفان تاريخ دمكراسي در دوران اشكانيان [پارتيان ـ خراسانیان] كه علاقه مند و معتقد به انديشه هاي فلاسفه يونان باستان بودند ايران از نوعي دمكراسي برخوردار بود. به علاوه در اين دوره ايالات دوردست؛ ارمنستان و ... خودمختار بودند و لذا ايجاب مي كرد كه پارلمان وجود داشته باشد تا نظر همگان شنيده شود. مورخان رومي ايجاد مِهستان را اقتباس ايرانيان از روميان دانسته اند كه باور كردن اين ادعا دشوار است زيرا كه هنگام ايجاد مِهستان (173 سال پيش از ميلاد ـ دو هزار و 184 سال پيش) هنوز دولت روم با ايران همسايه نشده بود و برخورد نداشت هنوز بقاياي اسكندريان برمناطق يوناني نشين و مصر حكومت مي راندند و ....
نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#138
Posted: 1 Mar 2013 14:58
افتادن کرمان به دست شاهرخ ميرزاي تيموري ـ اندرزهای شاه نعمت الله ولی [درویش شهیر]
شاهرخ ميرزا گوركاني پسر اميرتيمور و جانشين او در نخستين هفته مارس 1416 (20 روز مانده به نوروز) شهر كرمان را متصرف شد و آن را ضميمه قلمرو پسر خود ابوالفتح ابراهيم حاكم فارس كرد. شاهرخ پس از فتح كرمان به ديدار «شاه نعمت الله ولي» عارف معروف که در ماهان [40 کیلومتری شهر کرمان] سکونت داشت شتافت و از وي استدعاي اندرز كرد و شاه نعمت الله اورا نصیحت به فروتنی و ساده زیستن کرد، از همنشینی با چاپلوسان و مکاران [حیله گران] برحذرداشت و گفت که شخصا [بدون واسطه] به شکایات و درد دل اتباع گوش فرادهد، قاضی خوب برگزیند و کاری نکند که عوامل دیوانی او (مقامات اداری) به فساد و تباهی بگرایند. شاه نعمت الله كه در97 سالگي درگذشت در ماهان مدفون است. کتابی در دسترس است که گفته شده است حاوی پیشگویی های این صوفی شهیر درباره اوضاع است. طبق این پیش بینی ها در این عصر (قرن 21) شتاب گسترش فساد در سطح کره زمین [به دلیل ضعف اخلاقیات و انساندوستی و قوت خودخواهی و آزمندی] بیش از ادوار دیگر خواهد بود.
شاهرخ ميرزا هنگام ترك كرمان جمعي از هنرمندان اين ديار مركب از چند معمار و نقاش را با خود به شهر هرات برد و از آنجا روانه نواحي شمال شرقي و کاشغرستان كرد تا میان ساکنان مناطق شمال و جنوب رود سيحون (سير دريا) مبادله هنري صورت گيرد. در ميان هيات هنرمندان و استادكاران اعزامي شاهرخ ميرزا يك طراح كرماني ترسیم نقش و رنگ آمیزی قالي هم وجود داشت.
اين هيات به رياست غياث الدين نقاش به سال 1419 ميلادي وارد مناطق شمال شرقي رود سيحون شد و به مبادله مهارت هاي هنري پرداخت.
نمونه اي از سکه هاي شاهرخ ميرزا در موزه
نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#139
Posted: 3 Mar 2013 19:37
روز غم انگيزي كه كوروش بزرگ بنيادگذار ايران از اين دنيا رفت
آرامگاه كوروش بزرگ در پاسارگاد ــــــــ مراسم 2500 ساله ايجاد امپراتوري ايران دربرابرآرامگاه كوروش ــــ كوروش
كوروش بزرگ بنيادگذار كشور ايران، مردي كه عموم تاريخ نگاران او را «انديشمند، انساندوست، دادگستر و مهربان» توصيف کرده اند در مارس سال 530 پيش از ميلاد ــ 9 سال پس از اعلام امپراتوري ايران فوت شد. وي يازده سال پس از ايجاد دولت واحدي از سه طايفه مهاجر قوم آرين - پارس، ماد و پارت - شهر بابل (در جنوب غربی بغداد امروز و پايتخت يک امپراتوري به همان نام) را تصرف و در آن جا در اكتبر سال 539 پيش از ميلاد ايجاد امپراتوري مشترك المنافع ايران را اعلام كرده بود.
امپراتوري ايران در زمان كوروش كه نام او در غرب با قلب تلفظ حروف يوناني، سيروس و سايرس، گفته مي شود از هند تا مرمره و از سيردريا (رود سیحون) تا درياي سرخ امتداد داشت که پسر او کامبیر (کامبوزيا = کامبوجیا = کمبوجیه) بر وسعت آن افزود و داریوش بزرگ پدر ناسیونالیسم ایرانی و پسرش خشایارشا قلمرو ایران را گسترش بیشتری دادند که بیش از دو قرن بزرگترین قدرت و تنها ابرقدرت جهان بود با فرهنگ و تمدنی درخشان و بیمانند. كوروش براي اخراج طوايف آرال که از سیردریا گذشته وارد سغدیانا و سرزمين پارسیان در فرارود (تاجيكستان امروز و ...) شده بودند به اين منطقه رفته بود كه به سوي او كه سوار بر ارابه بود و سربازانش را در ميدان نبرد هدايت مي كرد زوبيني پرتاب شد و عمر وي پايان يافت. با وجود درگذشت كوروش، سربازان او جنگ را بردند و مهاجمان را به آن سوی سیردریا عقب راندند. [سغد اینک یک ایالت تاجیکستان و فرماندارنشین آن، شهر باستانی خجند است]. برخي از مورخان درگذشت کوروش بزرگ را در منطقه فرارود نتيجه بيماري نوشته اند، نه اصابت زوبين. آرالي ها تمدني عقب مانده و غير قابل قبول براي ايرانيان داشتند و كوروش مايل به آلوده شدن ايرانيان به اين تمدن [از جمله همبستر شدن علنی با زنانشان] نبود. موسس و پدر كشور ايران كه مادرش ماد و پدرش پارس بود در ميدان هاي جنگ، هميشه در ميان سربازان بود و از آنان جدا نمي شد و (اگر نوشته مورخان يوناني درست باشد) جان خود را بر سر همين روش گذارد. او بارها گفته بود كه نبايد سرباز جان بركف نهد و بجنگد و افتخار پيروزي نصيب شاه شود كه دور از ميدان جنگ در چادر خود درميان نيروهاي محافظ و اسبان آماده براي فرار مي آسايد.
جنازه كوروش همچنان كه وصيت كرده بود به پاسارگاد منتقل و مدفون شد که آرامگاه او تا به امروز باقي مانده و هموطنان پس از 25 قرن همچنان برای ادای احترام نسبت به او به پاسارگاد می روند. كوروش در بابل و پس از صدور اعلامیه ای که امروز نحستین منشور اتحاد ملل و حقوق بشر نام برده می شود وصیت کرده بود صرف نظر از محل مرگ او، باید در پاسارگاد دفن شود. کوروش هنگام تعيين محل دفن خود از اين كه براي مدتي بسيار طولاني، جسد او قطعه زميني را از ثمر دادن باز مي دارد از مردم ايران (قبلا) پوزش خواسته بود.
كورش، جهاني فكر مي كرد و همه ملت ها را متساوي الحقوق مي دانست و عقيده به ايجاد يك دولت جهاني مجهز به اخلاقیات داشت تا جنگ ها و خونريزي ها پايان يابد و يک قانون واحد حاكم بر روابط ملت ها باشد.
اعلاميه او پس از فتح بابل كه سلطانش به آزار دادن ساير ملل و نيز اتباع خود شهرت داشت، نخستين منشور ملل متحد و اعلاميه حقوق بشر شناخته شده و نگهداري مي شود. كوروش دين ايرانيان (آيين زرتشت) را به ملل ديگر تحميل نكرد. وي شورائي از سران ملل تابعه به رياست خود تشكيل داده بود و امپراتوري او در حقيقت يك جامعه مشترك المنافع بود و شرط عضويت در اين جامعه دادن آزادي به مردم محل، بر قراري حكومت قانون، منع بردگي و قطع ظلم و تعدي بود. ارتش كوروش سربازان اسير را به بردگي نمي فروخت و اموال ملت مغلوب را مصادره و غارت نمي كرد. يهوديان در كتاب مقدس خود كوروش را "آزاديبخش" و او را يك مسيح خوانده اند. كوروش اسيران يهودي دولت بابل را آزاد كرد و به وطن خود بازگردانيد و با پول ايران شهرهايشان را كه به دست سلطان بابل ويران شده بود مرمت و نوسازي كرد.
طبق نوشته برخي از مورخان و تطبيق تقويم ها فوت كوروش در چهارم مارس اتفاق افتاد.
نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#140
Posted: 3 Mar 2013 19:41
انگلستان حاضر به فروش هواپيماي نظامي به ايران نشد
دولت انگلستان سوم مارس 1940 (12 اسفند 1318) درخواست دولت وقت ايران را براي فروش هواپيماي نطامي رد كرد. نيروي هوايي ايران سال ها پيش از آن با خريد هواپيما از آلمان و روسیه شوروي تاسيس شده بود. دلخوري انگليسي ها بيشتر از اين بابت بود كه ايران با كمك ايتالياي موسوليني براي خود يك نيروي دريايي كارآمد به وجود آورده بود و در خليج پارس موي دماغ انگلستان شده بود. به علاوه تمايل به آلمان در بسياري ازمقامات وقت ايران ديده مي شد.
نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7